سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انحصارگرایی بورژوازی بازار و شوی دستگیری بابک زنجانی قبلا در یاد
بسمه تعالی
انحصارگرایی بورژوازی بازار و شوی دستگیری بابک زنجانی
.

 

قبلا در یادداشت "نگاهی به اقتصاد سیاسی دولت یازدهم" اشاره کرده بودیم که از لحاظ طبقاتی دولت جدید وابسته به بورژوازی بازار است و عملا دولت جدید عمله اجرایی اتاق بازرگانی است. نشانه بارزش را نیز حضور رییس اتاق بازرگانی به عنوان رییس دفتر رییس جمهور و یکی از اعضای اصلی اتاق بازرگانی به عنوان وزیر صنعت و معدن برشمرده بودم. وزیری که همان روزهای آغازین فعالیتش طرح شبنم و ایران کد را که نظارت بر واردات را افزایش داده بود حذف کرد و البته خیلی نیاز به توضیح ندارد که به علت تک محصولی و وابستگی اقتصاد ایران بر نفت منافع بورژوازی بازاری ایرانی تنها متکی بر واردات است. از سوی دیگر تمرکز دولت بر سیاست خارجه و گفتگو های دیپلماتیک برای رفع تحریم ها و دادن امتیازات بیشمار را حاوی رابطه معناداری با منافع طبقه "وارد کننده" در اتاق بازرگانی دانسته بودیم.

 
با دستگیری بابک زنجانی البته انحصار طلبی اتاق بازرگانی نیز عیان شد. بابک زنجانی که گویا بواسطه فعالیتهایش در کمک به دولت قبل در دور زدن تحریم ها از جمله فروش نفت در لیست تحریم های آمریکا نیز قرار گرفته بود پس از یک شوی تبلیغاتی یعنی دستور رسانه ای  شده رییس جمهور به معاون اولش دستگیر شد. ولی چرا این دستگیری را نوعی شوی تبلیغاتی به حساب باید آورد.
 
اول اینکه  "تحریم هراسی" پروژه ای بود که از آغاز به کار دولت جدید در دستور کار قرار گرفت. با هماهنگی اقتصاد دانان لیبرال ایرانی "کمپین ضد تحریم" به منظور بزرگ نمایی اثرات تحریم به عنوان یک اهرم فشار در داخل تشکیل شد.در اینکه اهداف ایدئولوژیک این بزرگنمایی در حوزه سیاست و اقتصاد و فرهنگ چه بوده است مجال سخن نیست ولی "نزدیک تر شدن به غرب" در حوزه های پیش گفته را می توان از اصلی ترین این اهداف این بزرگنمایی ها دانست. در ادامه رییس دفتر رییس جمهور با خلق واژه "کاسبان تحریم" سعی کرد به این بزرگ نمایی تاثیر تحریم ها بر اقتصاد دامن بزند والبته با گزارش نیویورک تایمز علیه بابک زنجانی که در لیست تحریم های آمریکا قرار داشت این کاسبکاری از تحریم نمودی عینی یافت و بهترین فرصت برای اجرای شوی "تحریم هراسی" فراهم شد.
 
 دوم اینکه با توجه به سابقه ای که از فرهنگ اقتصادی کارگزاران دولت یازدهم سراغ داریم دستگیری فردی چون زنجانی تعجب آور می نمود. زنجانی به عنوان یک سرمایه دار باید در وهله اول به فکر امنیت بین المللی سرمایه خود می بود و بلافاصله بعد از قرار گرفتن در لیست تحریم آمریکا باید خود را از بازی کنار می کشید ولی در یک ریسک بزرگ، باز همکاری خود با دولت را ادامه داد. البته احتمالا دولت هم برای استفاده از موقعیت زنجانی امتیازات ویژه ای را در اختیار وی قرار داده است ولی ادامه حضور زنجانی در کشور و تعهد بر بازگرداندن طلبهای دولتی نشان می دهد که اخلاقیات زنجانی قدری با دیگر سرمایه داران ایرانی متفاوت است.اما مساله اینجاست که در دولتی که منافع عینی آن با طبقه سرمایه دار بازاری گره خورده است و دائما از امنیت سرمایه و سرمایه دار دفاع می شود دستگیری یک سرمایه دار چه معنایی می تواند؟ 
 
به نظر می رسد می رسد مهمترین عامل را باید در "خودی نبودن" بابک زنجانی نسبت به دو گروه عمده اعضای اتاق بازرگانی و سرمایه داران کارگزارانی دانست. این دو گروه عمده که بواسطه در اختیار داشتن چندین بانک خصوصی و حضور موثرشان در مقام عالی بانک مرکزی و وزارت نفت و نیز وزارت صنعت و معدن و تجارت اینک تقریبا شریانهای اصلی اقتصادی جامعه ایرانی را در دست گرفته اند از حضور رقیبی مانند زنجانی که رابطه ارگانیکی با آنها ندارد بسیار ناخرسند خواهند بود. 
 
البته اتهام فساد مالی و کاسبی از تحریم اگر چه به نظر اتهام درستی می آید ولی با توجه به نشانه های قبلی و پایگاه ایدئولوژیک دولت نباید اتهام درشتی باشد. در واقع فرهنگ اقتصادی دولت یازدهم حکم می کند که اگر مدیری یا سرمایه داری به کشور خدماتی انجام داد و تخلفاتی نیز داشته است از تخلفاتش چشم پوشی کرد. دفاعیات هاشمی رفسنجانی از تخلفات مالی گسترده برخی مدیرانش همچون کرباسچی در شهرداری تهران به یاد ماندنی است؛ آنجا که هاشمی تلویحا تخلفات اقتصادی یک مدیر زحمتکش! را ناچیز و در حمایت از سازندگی می دانست. و یا اصرار رییس جمهور محترم فعلی  بر حضور وزیر نفتی که در دوران وزارت اسبق وی فساد کرسنت و استات اویل و پتروپارس و... اتفاق افتاده بود. البته وزیر مربوطه  بلافاصله بعد از رای اعتماد عامل اصلی امضای قرارداد کرسنت که شائبه دریافت رشوه سنگین برای امضا قرارداد در موردش وجود دارد را به عنوان یک از مدیران ارشد خود منصوب کرد تا نشان دیگری باشد از این فرهنگ اقتصادی. البته همین اصرار بر این انتصابات بود که طرف اماراتی را برای دریافت غرامت 30 میلیارد دلاری از ایران(حدود 5 برابر پول بلوکه شده ایران که قرار است در نتیجه مذاکرات هسته ای آزاد گردد) جدی تر کرد و البته وزیر جدید نفت هم تا مدتها از ارائه لایحه دفاعیه ایران به دادگاه لاهم طفره می رفت. غرض اینکه  در دولتی که کسانی که شائبه فسادهای آنچنانی درموردشان وجود دارد  به راحتی و با اصرار حکم مدیریت می گیرند دستگیری شخصی مانند زنجانی که حداقل خدماتش برای ورود دلار به کشور احتمالا از فسادش کمتر نباشد کمی تعجب آور است.
 
اینجا قصد دفاع از رانت خوارانی چون بابک زنجانی را نداشته و نداریم و امیدوارم قانون در مورد وی به اجرا درآید ولی به هر حال همانگونه که اشاره شد به نظر می رسد اتهام بابک زنجانی بیشتر از اینکه فساد مالی باشد تنگ کردن جای بورژوازی بازاری انحصار طلبی است که البته پیوند ارگانیک محکمی با طبقه کارگزاران سازندگی و بانکهای خصوصی دارند وگرنه با سوابقی که از کارگزاران این دولت در خاطر داریم باید امثال زنجانی را طلا گرفت.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 92/10/15ساعــت 8:36 صبح تــوسط عباس | نظر