سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بازخوانی نامه 2003؛وقتی دولت اصلاحات درازای پیوستن ایران بهWTO پ
بسمه تعالی
بازخوانی نامه 2003؛ وقتی دولت اصلاحات در ازای پیوستن ایران به WTO پیشنهاد خلع سلاح حماس و حزب الله را به آمریکا داد/ شعار نه غزه نه لبنان مولود کدام دیپلماسی بود؟

 

گروه سیاسی- رجانیوز: نزدیک به یک هفته از تاکید رهبر معظم انقلاب درباره مسلح کردن فلسطین و مقابله نظامی مردم این کشور با رژیم صهیونیستی می گذرد؛ راهبرد کلانی که در صورت عملیاتی شدن آن سرنوشت منطقه و جهان به طور آشکاری تغییر خواهد کرد.

به گزارش رجانیوز، ایشان در خطبه های نماز جمعه عید فطر فرمودند: «سردمداران سیاسى استکبار میگویند باید حماس و جهاد (اسلامی) را خلع سلاح کنیم. یعنى چه خلع سلاح کنیم؟ یعنى حالا اینها یک تعدادى موشک دارند که در مقابل حملات بىامان دشمن لااقل از خودشان مختصرْدفاعى بکنند، [اما] همین را هم باید از آنها بگیریم؛ اصلاً باید فلسطین - از جمله غزه - جورى باشد که هر وقت دشمن صهیونیست اراده کرد بتواند حمله کند، بتواند هر آتشى روشن کند، آنها هم اصلاً نتوانند از خودشان دفاع کنند؛ اینها این را میخواهند. رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که باید مقاومت خلع سلاح بشود! بله، معلوم است؛ میخواهید خلع سلاح شود تا همین مقدار ضربه اى را هم که در مقابل اینهمه جنایت وارد میکند، نتواند وارد کند؛ ما عرض میکنیم بهعکس، همهى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند.»
 
این در حالی است که بازخوانی تحولات عرصه سیاست خارجی کشور در سالهای نه چندان دور نشان می دهد دولت اصلاحات در سال 2003 تلاش داشت در ازای چند امتیاز بی ارزش ؛ جهت خلع سلاح حزب الله لبنان و حماس در فلسطین با آمریکا همکاری به عمل آورد.
 
مطابق آنچه در این نامه ذلت‌بار تحت عنوان «نقشه راه» به آمریکا ارسال شده بود؛ در ازای «خروج نام ایران از محور شرارت» و «پیوستن ایران به WTO» از سوی امریکا، ایران متعهد می‌شد فعالیت‌های هسته‌ای خود را شفاف کند و از خلع سلاح حماس و حزب‌الله حمایت کند. این همه در حالی بود که ایران به صورت داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را پذیرفته بود:
 
*قطع هر گونه کمک مادی به فلسطینی‌ها (حماس و جهاد و ....) از طرف خاک ایران و اجبار این گروه‌ها که اقدامات خونبار را قطع کنند علیه مردمی که در مرزهای 1967 قرار دارند.
 
* کاری کنند که حزب الله یک گروه سیاسی- اجتماعی در لبنان شود.
 
 
 
جالب آنکه بعدها «دنیس راس»، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر و فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه طی مقاله‌ای که در مجله نیوزویک به چاپ رساند، صادق خرازی مشاور خاتمی در امور سیاست خارجی را مسئول نوشتن نامه به امریکایی‌ها دانسته بود و تاکید کرده بود که این نامه باعث شد سردمداران امریکا انتظار داشته باشند که می توان ایران را مثل گذشته با فشارهای سیاسی عقب راند.
 
راس نوشت: «تاریخ نشان داده ایران در مقاطعی در قبال فشار سیاسی بین‌المللی جواب دلخواه را داده است. برای مثال در سال 2003 پس از نابودی ارتش عراق توسط نیروهای امریکایی، دولت وقت از طریق سفیر سوئیس در ایران پیامی به واشنگتن ارسال کرد تا با این کار نگرانی‌های امریکا را درباره برنامه‌های تسلیحاتی تهران و حمایت ایران از حزب‌الله و حماس تا حدی تخفیف دهد.»
 
گفتنی است این نامه جنجالی به واسطه‌گری «تیم گولدیمن» سفیر وقت سوئیس در تهران از طریق «باب نی» نماینده حزب حاکم جمهوریخواه و عضو سابق کنگره امریکا برای «روو» مهمترین مشاور جورج بوش ارسال شده بود. «تیم گولدیمن» سفیر سوئیس در تهران، «باب نی» را برای انتقال پیشنهاد مذاکره ایران به کاخ سفید برگزیده بود، چون می‌دانست نماینده سابق ایالت جنوبی اوهایو تنها نماینده‌ای است که در کنگره امریکا به زبان فارسی آشنایی دارد و بویژه به موضوعات مرتبط با ایران علاقه‌مند است.
 
همچنین محمد حسین عادلی که در آن زمان معاون وزیر امورخارجه ایران بود، طی مصاحبه‌ای با بی.بی.سی اصل نامه را تأیید کرد و گفت: «آن نامه برای امریکایی‌ها فرستاده شد تا نشان دهد که ما آماده گفت‌وگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاست‌های محمدخاتمی بود که می‌خواست همه راه‌های مسالمت‌آمیز را بیازماید.»
 
صادق خرازی سفیر وقت ایران در پاریس و از نزدیکان محمد خاتمی نیز در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران گفت: «ما برای اعتمادسازی اقدام به نگارش این نامه کردیم.» او افزود: «در سال 2003 دیوار بی‌اعتمادی بلندی میان ایران و امریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود امریکا به ما حمله کند(!). به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامه‌ای به امریکا نوشت و همراهی‌اش با برخی سیاست‌های خاورمیانه‌ای امریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزب‌الله لبنان به یک حزب سیاسی و شفاف سازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران را اعلام کرد اما دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و امریکا به قدری بلند بود که امریکایی‌ها حتی نامه را بررسی نکردند.»
 
این نامه جنجالی در حالی از سوی دولتمردان وقت با واسطه گری سفیر سوییس به آمریکایی ها ارسال شده بود که پیش از هر چیز ریشه در دیدگاه دولت اصلاحات در برابر تهدیدات و فشارهای آمریکا داشت که در واکنش به هر تهدیدی، انعطاف نشان داده و تلاش می کرد تا با عقب نشینی از مواضع اصولی، رضایت کدخدا را بدست آورد و ناگفته پیداست در صورتی که به هر علت آن روند خطرناک در آن سالها اجرایی می شد و به عنوان مثال در ازای  خروج نام ایران از محور شرارت، حماس و حزب الله خلع سلاح می شدند؛ این روزها دیگر نه تنها خبری از جریان مقاومت در منطقه نبود بلکه خط مقاومت به جای کیلومترها فراتر از مرز ایران، به داخل کشور رسیده بود.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 93/5/12ساعــت 4:51 عصر تــوسط عباس | نظر