سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالیچند ملاحظه درباره تحریم غیرقانونیآقای ظریف(یادداشت روز
1:47

1- یکی از اصلی‌ترین و بزرگترین حربه‌های «عاملان وضع موجود» برای حمله به رقبا، تکیه بر تحریم‌های دشمن بوده است. یعنی برای اینکه بگویند رقبای سیاسی شان ناتوانند، تحریم‌هایی را که در دوران مسئولیتشان اعمال شده بود، یک به یک می‌شمردند؛ هر چه تحریم‌ها بیشتر بود، حملِ بر ناتوانی بیشتر تحریم شوندگان می‌کردند! این منطق یعنی، هر کس بیشتر تحریم شده باشد، ناتوان‌تر، با زبان دنیا ناآشناتر و در حوزه دیپلماسی بی‌سوادتر است. پیگیری گسترده این منطق غلط، یک پیام ضمنی هم با خود داشت و آن اینکه، آنها هستند که سواد دیپلماسی دارند، توانا هستند و زبان دنیا را بلدند و اگر مردم به آنها رای دهند، تحریم‌ها را با همین توان دیپلماسی و مذاکره از میان برخواهند داشت! صاحبان این منطق با همین ترفند مردم را فریب داده و به قدرت رسیدند. با تحریم ظریف اما ناگهان ورق برگشت. منطق‌شان تبدیل به ضد خود شد! اینجا و حالا دیگر تحریم شدن نشانه بی‌سوادی و ناتوانی نبود. اینجا دیگر بر خلاف قبل، اگر تحریمی صورت می‌گیرد، علت آن بی‌عرضگی و بی‌سوادی تحریم‌شونده نیست، علت در ناتوانی و ترس تحریم‌کننده است! حالا دیگر تحریم شدن «خوب» است، آنقدر خوب که اگر تحریم شوی «قهرمان ملی» می‌شوی!
2- آقای ظریف محترم است قبول. دیپلمات کشورمان و از خودمان است، این هم قبول. اما شرافتا قهرمان ملی هست؟! «برجام» و «وضعیت موجود» بهترین سند بر شکست سیاست‌های ایشان است، نیست؟ کسی از تحریم ایشان خوشحال نیست الا همان کسانی که چنین ادعایی دارند! ما هم به قول «حاج حسین»، در مصاحبه با واشنگتن‌پست، یک تار موی ایشان را با غربی‌ها عوض نمی‌کنیم اما، این دلیل نمی‌شود ‌اشتباهات ایشان را «پیروزی»، منتقدان ایشان را
«هم ردیف پمپئو» و خود ایشان را «قهرمان ملی» جا بزنیم. چه خوشمان بیاید چه نه «برجام»، این چاه ویل دستپخت ایشان است. بگذارید با کمال احترام همچنان ایشان و دستاوردشان را نقد کنیم.
3- معتقدیم از ‌اشتباهات نباید حمایت کرد. حمایت جریان غربگرا از راه و رسم غلطی که جز خسارت، چیزی عاید کشور نکرده، اگر خیانت نباشد، حتما حماقت است. انتقاد از‌اشتباهات آقای ظریف، هم به نفع ایشان است هم به نفع کشور؛ اما دامن زدن به این‌اشتباهات و تشویق ایشان به ادامه این راه پر خسارت، شاید به نفع برخی جریان‌های اطراف ایشان باشد اما قطعا به نفع ایشان و کشور نیست. مذاکره با آمریکا ‌اشتباه بود. این را دیگر فقط ما نمی‌گوییم، شخص آقای ظریف و رئیس‌جمهور محترم نیز بارها با زبان بی‌زبانی گفته‌اند. مذاکره با دولت فعلی آمریکا نیز به قول رهبر انقلاب «سم» است. حالا چرا برخی با هندوانه گذاشتن زیر بغل وزیر خارجه کشور به دنبال این «سم» هستند، در نکته پایانی این وجیزه خواهیم گفت. 
4- اینکه بگوییم، «چون آمریکا علیه ظریف وارد عمل شده و منتقدان هم علیه او وارد می‌شوند پس این دو هم‌ردیف هستند» منطق سستی است. تحریم در دوران دولت‌های نهم و دهم هم صورت می‌گرفت. با این منطق اگر بخواهیم قضاوت کنیم باید گفت، این جریان هم در آن دوران با اوباما و نتانیاهو همصدا و هم ردیف می‌شد چرا که پس از هر تحریم علیه دولت وقت موضع می‌گرفت! چنین قیاسی سست است چون، دلایل دو طرف برای مخالفت، زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوت است. اگر منتقدان با برجام مخالفند، به این دلیل است که توان هسته‌ای‌مان را «تضعیف» کرد اما اگر آمریکا با برجام مخالفت می‌کند، به این دلیل است که توان هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای ایران را توامان نابود نکرد تا ایران تبدیل به لقمه‌ای راحت برای بلعیدن شود! حالا شما بفرمایید، منتقدان برجام هم‌ردیف ترامپ و پمپئو هستند یا هواداران آن‌که خواستار مذاکره این بار بر سر موشک و مسائل منطقه‌ای‌مان هستند؟!
5- چند روزی است برخی مدعیان اصلاحات (نه همه اصلاح‌طلبان) به بهانه تحریم ناجوانمردانه و غیر‌قانونی آقای ظریف از سوی آمریکا، به طرز عجیبی مشغول قهرمان‌سازی از ایشان با چاشنی حمله به منتقدان هستند. منتقدان را کنار پمپئو و ترامپ قرار داده با ادبیات زشت، سخیف و غیر مودبانه‌ای آنها را می‌نوازند. گاهی برای رسیدن به نتیجه دلخواه حتی، لابه‌لای اخباری که کنار هم قرار می‌دهند، دروغ‌های شاخداری می‌گذارند تا نتیجه تحلیل، همانی باشد که آنها می‌خواهند. «حمله همزمان ترامپ و منتقدان به ظریف» و «تحریم ظریف تقصیر منتقدان بود»، از جمله این دروغ‌های شاخدار است. آدمی گاهی آرزوهای خود را در غالب خبر بیان می‌کند. وقتی به دروغ می‌گویند منتقدان به ظریف اهانت کردند، یعنی قلبا دوست دارند به این دیپلمات کشورمان اهانت شود. دوست و دشمن‌تان را بشناسید آقای ظریف!
6- کارلوس گون را قهرمان ملی ژاپن می‌دانند چون، غول خودروسازی «نیسان» را از یک بحران جدی نجات داد. این خودرو ساز امروز بخش عظیمی از بازار جهان را قبضه کرده و در رشد اقتصادی کشورش سهم بسزایی دارد. ایشان به طور همزمان مدیریت چند خودروساز بزرگ جهانی را هم بر عهده داشت. اینجا اما همزمان با انتشار خبر توقف تولید یک خودروی دیگر و جمع‌آوری خط تولید آن، و در حالی که بیکاری و گرانی افزایش یافته و دولت منتظر معجزه است! یکی از عاملان وضع موجود - با همه احترامی که برایشان قائلیم- ناگهان می‌شود «قهرمان ملی»! قهرمانی که منتقدان قدر او را نمی‌دانند. قهرمان ملی شدن اصولی دارد، شرایطی دارد. در کشورهای دنیا به کارنامه نگاه کرده و فرد را به دریافت نشانی چیزی مفتخر می‌کنند؟ شما با استناد به کدام کارنامه نشان قهرمانی می‌دهید؟
می گویند، «درست است که به وعده‌های اقتصادی که داده بودیم نرسیدیم، اما توانستیم آمریکا را در دنیا بی‌آبرو کنیم. دنیا امروز حق را به ما می‌دهد و بین آمریکا و اروپا اختلاف انداختیم و این بزرگترین دستاورد است.» که باید گفت، آمریکا پیش از مذاکره با برجام هم آبرویی نداشت. بمباران اتمی ژاپن و کشتار صدها هزار غیر نظامی (که همین روزها 74 ساله می‌شود)، حمله به عراق و افغانستان و کشتار صدها هزار انسان بی‌گناه، تحمیل جنگی 8 ساله به ایران و شهادت صدها هزار هم‌وطن، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران و این اواخر راه‌اندازی غائله داعش، همه نشان می‌دهد آمریکا اصلا آبرویی نداشته که شما ببریدش. اصلا فرض بگیریم همه این دستاورد‌سازی‌ها درست؛ به قول آقا مگر ما برای اختلاف انداختن بین آمریکا و اروپا مذاکره کردیم؟!
7- ایرانی جماعت را مردمان عاطفی و دلسوز می‌شناسند. به نظر می‌رسد این بار با حربه مظلوم‌نمایی به دنبال اهداف سیاسی و شاید هم انتخاباتی‌اند. شما پاسخ دهید! دشمنان جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها آمریکایی‌ها، ترجیح می‌دهند کدام جریان سیاسی قدرت را در ایران به دست بگیرد؟!
جعفر بلوری

+ نوشته شـــده در دوشنبه 98/5/14ساعــت 9:51 صبح تــوسط عباس | نظر