سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حمله رژیم صهیونیستی به سودان حلقه میانی

بسمه تعالی

رژیم صهیونیستی در همان ساعتی که به گفته «آموس گیلاد»- یک مقام ارتش- آتش بس در حمله به غزه را با میانجیگری مصر پذیرفته، به منطقه ای نظامی در پایتخت سودان حمله کرده است. خبرهای موثق بیانگر آن است که چهار فروند جنگنده اسرائیل در فاصله ساعات 10 تا 12 شب روز چهارشنبه از نقطه ای نزدیک به خلیج عقبه به پرواز درآمده و پس از طی مسافت نسبتا طولانی به «مجتمع نظامی الیرموک» حمله کرده و این تاسیسات را به آتش کشیده و سپس به پایگاه خود در جنوب فلسطین اشغالی بازگشته اند. این رژیم اگرچه با صراحت از پذیرش مسئولیت این اقدام طفره رفته اما آن را رد هم نکرده و این در حالی است که وزیر اطلاع رسانی سودان با صراحت این جنگنده ها را متعلق به رژیم صهیونیستی دانسته و البته هیچ تردیدی هم در این موضوع نیست. در خصوص رخدادهای نظامی امنیتی میان رژیم صهیونیستی و سودان و غزه تاملاتی وجود دارند:
1- سلسله حملات زمینی و هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به غزه یکی دو روز پس از اعلام رسمی سیدحسن نصرالله مبنی بر پرواز پهپاد حزب الله بر فراز منطقه نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی صورت گرفت. این موضوع که در 60 سال اخیر بی سابقه بود و به قول غالب قندیل اسرائیل را از موضع تهاجمی به موضعی دفاعی کشاند، حیثیت اسرائیل را در سطح داخلی و خارجی تضعیف کرد و از آن طرف نقش زیادی در افزایش موقعیت مقاومت داشت.

حلقه میانی حمله به سودان (یادداشت روز) 

حمله همزمان روز چهارشنبه رژیم صهیونیستی به غزه و سودان سبب شد که بعضی از محافل سیاسی آن را نشانه های آغاز دور جدیدی از درگیری های ارتش رژیم غاصب علیه محور مقاومت ارزیابی نمایند اما وقتی سخنگوی ارتش صهیونیستی در روز پنجشنبه اعلام کرد که از ساعات پایانی روز چهارشنبه به توقف آتش علیه منطقه غزه روی آورده و میانجیگری مصر را پذیرفته است، تصور این که در آستانه آغاز یک درگیری گسترده میان رژیم صهیونیستی و مناطق عربی هستیم تا حد زیادی تغییر کرد.
رژیم صهیونیستی در دو هفته گذشته بیش از 40 بار به منطقه بسته و تحت محاصره غزه حمله کرد و 81 نفر از ساکنان این منطقه را شهید و زخمی کرد و فلسطینی ها تنها زمانی که این حملات تشدید گردید و استمرار پیدا کرد، واکنش نشان دادند و البته رژیم غاصب، مدعی است که حماس طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته حداقل 80 راکت به مناطق جنوبی فلسطین شلیک کرده و به حداقل یک نظامی اسرائیلی آسیب جدی وارد ساخته است. خود این خبر بیانگر آن است که نیروهای مقاومت فلسطینی دست کم دو هفته خویشتنداری کرده و سپس واکنش نشان داده اند.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در همان ساعتی که به گفته «آموس گیلاد»- یک مقام ارتش- آتش بس در حمله به غزه را با میانجیگری مصر پذیرفته، به منطقه ای نظامی در پایتخت سودان حمله کرده است. خبرهای موثق بیانگر آن است که چهار فروند جنگنده اسرائیل در فاصله ساعات 10 تا 12 شب روز چهارشنبه از نقطه ای نزدیک به خلیج عقبه به پرواز درآمده و پس از طی مسافت نسبتا طولانی به «مجتمع نظامی الیرموک» حمله کرده و این تاسیسات را به آتش کشیده و سپس به پایگاه خود در جنوب فلسطین اشغالی بازگشته اند. این رژیم اگرچه با صراحت از پذیرش مسئولیت این اقدام طفره رفته اما آن را رد هم نکرده و این در حالی است که وزیر اطلاع رسانی سودان با صراحت این جنگنده ها را متعلق به رژیم صهیونیستی دانسته و البته هیچ تردیدی هم در این موضوع نیست. در خصوص رخدادهای نظامی امنیتی میان رژیم صهیونیستی و سودان و غزه تاملاتی وجود دارند:
1- سلسله حملات زمینی و هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به غزه یکی دو روز پس از اعلام رسمی سیدحسن نصرالله مبنی بر پرواز پهپاد حزب الله بر فراز منطقه نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی صورت گرفت. این موضوع که در 60 سال اخیر بی سابقه بود و به قول غالب قندیل اسرائیل را از موضع تهاجمی به موضعی دفاعی کشاند، حیثیت اسرائیل را در سطح داخلی و خارجی تضعیف کرد و از آن طرف نقش زیادی در افزایش موقعیت مقاومت داشت. گروههای جهادی تحت محاصره غزه به طور یکپارچه از اقدام حزب الله حمایت کردند و حتی گردان های مجاهدین، پرواز پهپاد ایوب بر فراز مناطق امنیتی نظامی رژیم صهیونیستی را سبب تغییر معادله امنیتی به ضرر اسرائیل ارزیابی کردند. از این منظر حمله واکنشی این رژیم به منطقه ای که از سال 1386 تاکنون در محاصره شدید دارویی، غذایی و ... بوده، واکنش یک قدرت تضعیف شده به یک قدرت رو به افزایش است. البته اسرائیل در این واکنش دو حلقه نسبتا ضعیف را انتخاب کرده است؛ غزه و سودان. بر این اساس رژیم صهیونیستی اگر چه در این میدان از ادبیاتی سازش ناپذیر استفاده کرد و نتانیاهو به ارتش دستور داد که قاطعانه امنیت جنوب را تامین نماید و «آموس گیلاد» روز پنج شنبه، از کوتاه نیامدن ارتش اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین حرف زد و گفت: «قاطعانه می توانیم بگوییم هیچگونه توافقی با حماس نه اکنون و نه در گذشته صورت نگرفته و هرگز هم نخواهد گرفت.» این در حالی بود که در همین زمانی که گیلاد از عدم توافق حرف می زد یک سخنگوی دیگر این رژیم از توافق غیر رسمی اسرائیل و حماس با میانجیگری مصر خبر می داد. بنابراین می توان گفت اقدام دو هفته اخیر رژیم صهیونیستی علیه سودان و غزه تنها کاری بوده که نیروهای نظامی اسرائیل برای نشان دادن اقتدار خود می توانسته اند انجام بدهند.
2- حمله رژیم صهیونیستی به سودان کمی پیچیده تر از حمله این رژیم به غزه است چرا که در حمله به سودان حتما باید یکی از دو کشور عرب که حدفاصل میان فلسطین و سودان هستند، اجازه پرواز به جنگنده های اسرائیلی را بدهند این دو کشور مصر و عربستان هستند. پرواز این جنگنده ها و استفاده از آسمان عربی تاکنون با سکوت قاهره و ریاض مواجه گردیده و این خود تاییدی بر این مطلب است که حمله به سودان با هماهنگی قطعی عربی صورت گرفته است.
اما در این میان و با استناد به روابط خصمانه عربستان با گروههای جهادی فلسطینی از یک سو و دشمنی میان عربستان و دولت سودان، این احتمال که رژیم صهیونیستی از طریق خاک عربستان و هماهنگی با آل سعود به سودان حمله کرده باشد، قوی تر و جدی تر است کما این که پاره ای از خبرها نیز بر این احتمال صحه می گذارند. یکی از این خبرها این است که 4 جنگنده رژیم صهیونیستی بعد از برخاستن از پایگاههای خود در جنوب فلسطین، بر فراز خلیج عقبه دیده شده اند. خلیج عقبه همان نقطه ای است که عربستان را به فلسطین متصل می گرداند. با این وصف یک بار دیگر پس از جنگ های 33 و 22 روزه شاهد توافق تل آویو و ریاض علیه یک کشور اسلامی عربی هستیم کما اینکه این همراهی میان رژیم های صهیونیستی و وهابی در درگیری های اخیر سوریه و لبنان هم به وضوح قابل مشاهده می باشد.
3- اقدام مشترک اسرائیل علیه غزه و سودان در یک سکوت نسبی رسانه ای در سطح جهان اسلام و عرب همراه گردید در این میان اتحادیه عرب با به کار بردن عبارات ضعیفی حمله تروریستی را بدون آن که در آن از رژیم صهیونیستی- تنها متهم- نامی ببرد را شایسته تحقیق و بررسی دانست! همین اتحادیه وقتی حادثه کشته شدن زنان و کودکان در روستای الحولای سوریه اتفاق افتاد، دولت دمشق را به عنوان عامل قطعی حادثه محکوم کرد و حال آن که نشانه های بدیهی وجود داشت که دامن ارتش سوریه را مبرا می کرد. واکنش بسیار ضعیف اتحادیه عرب که سرخوردگی زیادی را در جهان عرب پدید آورد و از سوی آنان به تمسخر گرفته شد نشان می دهد که سران عربی و اتحادیه آنان موضوعیت و حتی موجودیت خود را از دست داده اند با این وصف باید گفت همانطور که بعضی از مقامات غربی هم گفته اند، اعراب به زودی به سوی دولت هایی سوق پیدا می کنند که از هویت و موجودیت آنان حمایت نمایند.
4- حمله رژیم صهیونیستی به غزه با میانجیگری دولت جدید مصر فعلا متوقف گردیده است و جالب این است که حملات زمینی و هوایی علیه ساکنان بی دفاع غزه در همان زمانی شروع گردید که رژیم جدید مصر، «عاطف سالم الاهل» را به عنوان سفیر جدید مصر راهی تل آویو کرد و محمد مرسی در نامه ای عاطفی بر پایبندی قاهره بر بندهای توافقنامه کمپ دیوید تاکید کرد و حمله به غزه در حالی صورت گرفت که پیش از آن دولت مرسی بر حقوق فلسطینی ها و بخصوص حقوق ساکنان محاصره شده غزه تاکید می کرد. اسرائیل از فضای برقراری مجدد رابطه مصر و اسرائیل و عزیمت سالم الاهل و استوارنامه عاطفی او استفاده کرد و حملات خود را روی غزه متمرکز کرد تا همگان دریابند که آن که عقب می نشیند اعراب و دولت های آنان است نه اسرائیل. با این وصف می توان گفت حمله این دفعه رژیم غاصب صهیونیستی به غزه با دفعات قبل تفاوت می کند. اگر در گذشته حمله علیه فلسطینی ها بود این بار این حمله که به حمله به خارطوم ضمیمه شد، علیه کشورهای عربی صورت گرفته است و در این میان موضع مصر بیش از گذشته در معرض سؤال قرار داشت. میانجی گری مصری ها در این میان اگرچه سبب پذیرش طرف فلسطینی شد اما بیش از سکوت آن در قبال حمله اسرائیل به غزه و خارطوم، دارای معانی منفی بود. میانجی گری مصر به اسرائیل فرصت داد تا از پیامدهای حمله به غزه و سودان بگریزد چرا که این حملات می توانست خشم عمومی و گسترده جهان اسلام و جهان عرب را در پی داشته باشد. میانجی گری مصر در واقع گریبان اسرائیل را از دست مسلمانان و فلسطینی ها آزاد کرد بدون آنکه طرف متجاوز بهای تجاوز خود را پرداخته باشد. اظهارات آموس گیلاد هم نشان داد که ارتش اسرائیل هیچ تعهدی به فلسطینی ها و یا مصری ها نداده و هر زمان که لازم بداند به حمله جدیدی دست می زند و مصری ها قاعدتاً بار دیگر در مقام «میانجی گر» ظاهر می شوند و حال آنکه اخوان المسلمین مصر خود را متحد حماس در غزه معرفی می کند. از این رو به نظر می آید اخوانی ها بعد از بدست آوردن قدرت در مصر دچار یک تضاد پیچیده- پارادوکس- شده اند و نتوانسته اند در معادله «بقا-هویت»، هویت خود را حفظ نمایند. سکوت سران اخوان در برابر عزیمت سفیر جدید که پیش از این بعنوان کارگزار دولت مبارک در کنسولگری ایلات فعالیت می کرده، سکوت در برابر حمله رژیم صهیونیستی به سودان، و سکوت در برابر حمله نظامی تل آویو علیه غزه نشان می دهد که اخوان بقا را بر هویت ترجیح داده است و این در حالی است که بقای هر کشور و یا گروه در گرو هویت او می باشد.
5- حمله رژیم صهیونیستی به غزه و سودان در فضایی صورت گرفت که ادعاهای مبتنی بر حمله رژیم صهیونیستی به ایران به مسئله اصلی محافل سیاسی و نظامی در سطوح منطقه ای و خارجی تبدیل شده بود. در واقع حمله به غزه و خارطوم جایگزین حمله به ایران شده است و این نشان می دهد که اسرائیل قادر به حمله به ایران و حتی حمله به حزب الله نیست و از این رو در حالی که هویت و موجودیت آن به واسطه پهپاد ایوب حزب الله -که ساخت ایران است- بشدت زیر سؤال رفته است به غزه و خارطوم حمله می کند تا عصبانیت خود را تخلیه کند خود این مسئله بیانگر آن است که اسرائیل فقط در برابر حمله زانو می زند و در برابر تواضع و ترس حریف به رقص درمی آید و حمله ور می شود.
سعدالله زارعی

 


+ نوشته شـــده در شنبه 91/8/6ساعــت 8:43 صبح تــوسط عباس | نظر