مردی در مسجد نشسته بود و بر زبان خود ذکر استفرالله را جاری می کرد . امیرالمومنین علی علیه السلام سخن او را شنید و دانست که این شخص می پندارد همین که با زبان خود می گوید استغفرالله ، خدای متعال گناه او را خواهد آمرزید . از این رو به تبیین این مسئله پرداخت و زوایای مبهم توبه و ندامت و استغفار را روشن کرد تا بر همگان معلوم شود که حقیقت توبه چیست و راه جبران خطا کدام است .
این حدیث زیبا را از نهج البلاغه بخوانیم :
[و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت، فرمود:] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است: نخست پشیمانى بر آنچه گذشت، و دوم عزم بر ترک بازگشت، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى، و چهارم این که حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم این که گوشتى را که از حرام روییده است، با اندوهها آب کنى چندان که پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آن گاه أستغفر اللّه گفتن توانى.
(نهج البلاغة-ترجمه مرحوم شهیدى - کلمات قصار 417 ..... ص : 436)

پس همانگونه که می بینیم تو به و استغفار دارای دو رکن است که بدون اصلا توبه تحقق نمی یابد : اول پشیمانی بر آنچه گذشته و دوم عزم و تصمیم بر عدم تکرار ، و دو شرط هم برای قبولی دارد : ادای حق الناس و ادای حق الله تعالی ، و دو شرط هم برای کمال توبه است : با تنبیه خود گوشتی را که از گناه معصیت بر اندامت روییده آب کنی و دیگر اینکه درد طاعت را به خود بچشانی همانسان که لذت معصیت را به خود چشانده ای .
اگر کسی این مراحل را انجام داد ، آنگاه می تواند به زبان بگوید استغفرالله.