سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سناریوی سوخته (یادداشت روز) هرچند از ماهها قبل رصد رفتار و گفتا

بسمه تعالی

سناریوی سوخته (یادداشت روز)

هرچند از ماهها قبل رصد رفتار و گفتار دشمن نشان می داد روی انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 تمرکز ویژه ای دارند و انتظار دارند- بخوانید آرزو می کنند- اهداف راهبردی و تاکتیکی خود را جامه عمل بپوشانند ولی اکنون در فاصله کمتر از 4 ماه به انتخابات پیش روی کشورمان، استیصال و سردرگمی آنها به وضوح قابل دیدن است و شواهد و قرائن به علاوه انتشار پاره ای اخبار مستند که به بیرون درز پیدا کرده است سراسیمگی و ناپختگی رفتار دشمن را نشان می دهد.
در همین ابتدای بحث و قبل از ورود به موضوع اصلی این یادداشت اجازه بدهید به یک نمونه از رفتار تامل برانگیز آنهایی که انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان را نشانه رفته اند اشاره کنیم.
هفته گذشته خبری در رسانه های غربی و عربی منتشر شد که حاکی از دیدار و ملاقات چند تن از نمایندگان کنگره آمریکا با یک گروهک تروریستی در پاریس بود.
صرف نظر از اینکه این ملاقات نشان می داد ادعای حقوق بشر از سوی مدعیان آن توخالی است و داعیه داران دروغین حقوق بشر با ظاهری شیک و کراوات زده با تروریست ها و جنایتکاران بر سر یک میز فالوده می خورند؛ از این روی قابل اعتناست که دو طرف پیرامون انتخابات 92 در ایران به گفت وگو نشسته اند و به اصطلاح نسخه پیچیده اند که باید از این انتخابات به عنوان یک فرصت استفاده کرد.
هرچند در این باره جزییاتی منتشر نشد ولی این دیدار گویای آن است که آمریکایی ها در مواجهه با ایران باز مثل همیشه دچار اشتباه محاسباتی شده اند. تا همین اواخر رصد آشکار رفتار و گفتار دشمنان ملت ایران نشان می داد آنها در جهت خط تاثیرگذاری بر انتخابات خرداد سال 92، پروژه جدایی مردم از نظام را پیگیری و رهگیری می نمایند و برآورد آنها حاکی از آن است که در ماه های منتهی به انتخابات براساس سناریوها و ترفندهای از پیش تعیین شده این استراتژی را عملیاتی می کنند ولی اکنون محرز است که طرفی نبسته اند.
اگر واقعا اهداف و راهبرد آنها در خط جدایی مردم از نظام برای تاثیرگذاری بر انتخابات 92 به خوبی پیش می رفت آیا دیدار با تروریست ها و تمرکز بر انتخابات ایران در آن دیدار ضروری بود؟
پاسخ روشن است و جای کمترین تردیدی وجود ندارد که مدعیان حقوق بشر و دشمنان نشان دار نظام در حالی حاضرند با تروریست ها درباره انتخابات ایران مذاکره نمایند که هزینه این دیدار و پیامدهای آن، ارزش چنین دیداری را داشته باشد و این در حالی است که اولا؛ گروهک های تروریستی بدترین شرایط حیات نفرت انگیز خود را تجربه می کنند.
ثانیا؛ وقتی در فتنه سال 88 و انتخابات قبلی ریاست جمهوری در ایران که دشمن تمام توان و پتانسیل خود را برای اثرگذاری بر انتخابات و اهداف بعدی به کار گرفته بود آنها ناکام ماندند و حتی جرج سوروس اواخر سال 89 با حضور در سی ان ان در توجیه ناکامی بزرگ خودشان به این عبارت بسنده کرد که؛ «حاضرم شرط ببندم تا سال آینده رژیم ایران سقوط می کند»! اکنون که وضعیت روشن است و اینجاست که باید گفت اینگونه دیدارها و اقدامات مشابه آن، تنها درچارچوب استیصال و استراگیجی دشمن در مواجهه با ایران اسلامی قابل ارزیابی است.
ثالثاً و از همه مهمتر، پروژه جدایی مردم از نظام هر چند یک پروژه سوخته و شکست خورده در تمامی سال های پس از انقلاب اسلامی است ولی تحرکات و نقشه های دشمن آنچنان برای انتخابات در پیش روی نقش برآب شده است که مقامات و مراکز مطالعاتی آمریکایی نیز چاره ای جز اعتراف به آن ندارند.
به عنوان نمونه بعد از راهپیمایی بی نظیر و پرشکوه 22 بهمن امسال، جیمز جفری از دیپلمات های برجسته آمریکایی در نوشته ای برای اندیشکده واشنگتن در اوایل فوریه- اواخر بهمن 91- اهرم فشارهای اقتصادی و تحریم ها را برای جدایی مردم از نظام ناکارآمد ارزیابی می کند و عجزآلود می نویسد؛ «به مردم ایران نمی توان امید بست.»
با این اوصاف و اینکه اهداف و نقشه های دشمن برای انتخابات 92 که از ماهها قبل برای آن طراحی و برنامه ریزی کرده با خطای راهبردی عجین بوده است باید دید در شرایط فعلی و مدت باقی مانده به انتخابات، دشمن چه سناریویی را در پیش می گیرد.
در این باره گفتنی هایی هست؛
1- همانطور که در بالا آمد، دشمن از ناحیه «مردم» به طور کلی ناامید است و پس از 22 بهمن امسال و حضور دهها میلیونی مردم به تعبیر دقیق و عمیق رهبر انقلاب دشمن فهمیده است که حریف ملت بزرگ ایران نمی شود.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که دشمن می کوشد روی ذهن مسئولان عملیات روانی کند و با به صحنه آوردن ترفندها و توطئه های مختلف تلاش می کند تا رفتار مسئولان و تصمیم گیران را از «اصول» به «مصلحت» شیب دهد و به عبارت روشن تر، دشمن می کوشد فضایی را به کشور تحمیل کند تا مسئولان را به سمت و سوی مصلحت های کذایی سوق بدهد. اما نقطه این «مصلحت القایی» کجاست؟
2- بدون شک از هم اکنون تا شب انتخابات، دشمن برای اینکه فضایی خاص را به کشور و مسئولان تحمیل کند فضاسازی های متعددی در حوزه برنامه هسته ای، حقوق بشر و تحریم های اقتصادی سامان می دهد.
به نظر می رسد این تحرکات و دسیسه ها از چند روز پیش با موضوع برنامه هسته ای کشورمان در آستانه مذاکرات ایران با 1+5 در آلماتی قزاقستان-8 اسفند- کلید خورده است و با پرونده سازی علیه جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر در اواخر اسفند -مارس 2013- ادامه خواهد یافت.
تحریم ها هم که پای ثابت فشار بر ایران است که نمونه اخیر آن در 6 فوریه- 18 بهمن- تصویب و اعمال شده است. هدف از این فضاسازی ها و تحمیل یک فضای پرفشار علیه ایران برای این است که مسئولان به اصطلاح کمی عقب نشینی نمایند و با این توجیه که شرایط حساس و خطیر است خط سازش با خواسته های غرب را دنبال نمایند.
معنای روشن این سناریو و دسیسه این است که یک «مصلحت» بدون توجیه را در شرایطی ساختگی- غیرواقعی- در ذهن برخی مسئولان جا بیندازند و به اصطلاح بر روی ذهن آنها عملیات روانی کنند. آیا این بخش آخر این پازل است؟
3- دشمن بازی را به صورت چند لایه تعریف کرده است و آنچه در بند قبلی بدان اشاره شد پایان کار نیست.
نقطه اصلی و تاکتیک درونی بازی دشمن برای انتخابات 92 تلاقی رویکرد مشترک جریان فتنه و دو حلقه انحرافی و اشرافی است تا در اینجا یک «مصلحت» ناروا به نظام القا نماید. سؤالی که به میان می آید این است که این مصلحت چیست؟ و چه هدفی را دنبال می کند؟ این مصلحت، پذیرش کاندیداهای خاصی است که در بستر قانونی صلاحیت نامزد شدن ندارند و اگر هم نامزد بشوند طبق قانون رد صلاحیت می شوند.
بنابراین دشمن تلاش می کند فضایی را از دالان جریان های فتنه، انحرافی و اشرافی تحمیل کند تا نامزدهایی خارج از بستر قانونی و مکانیسم تعریف شده تایید صلاحیت بشوند.
خب، ارتباط این نامزدهای خاص که قانونا صلاحیت نامزدی پست ریاست جمهوری را ندارند با تاکتیک بیرونی- القای خط سازش- یک ارتباط مستقیم و ارگانیک خواهد بود یعنی طبیعتا نامزدهای سازشگر و مورد استقبال غرب، مسیر اصولی و منطقی را دنبال نکنند.
اما باید گفت نطفه این مصلحت القایی- چه تحمیل خط سازش و چه تحمیل تایید صلاحیت نامزدهای ناصالح- هیچگاه بسته نخواهد شد چون اولا؛ «نظام» در شرایط اقتدار و پیشرفت های فزاینده است و اسیر فضاسازی ها نمی شود. ثانیا؛ ارکان نظام و مکانیسم های قانونی اجازه نمی دهد بر مبنای مصلحت القایی، تصمیم گیری شود و ثالثا؛ «مردم» به مانند همه انتخابات ها «کار را تمام خواهند کرد» و در زمین دشمن و تاکتیک های بیرونی و درونی آن بازی نخواهند کرد.
حسام الدین برومند


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/12/6ساعــت 11:18 صبح تــوسط عباس | نظر