سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیت الله مصباح یزدی در گردهمایی در دانشگاه صنعتی شریف: آیت الله

آیت الله مصباح یزدی در گردهمایی در دانشگاه صنعتی شریف:
آیت الله خوشوقت دست‌پرورده امام در همه ابعاد بود/ برخی فکر می‌کنند می‌توانند ولی فقیه را از صحنه خارج کنند همانطور که علی(ع) را از صحنه خارج کردند

 

 همایش پرشور «استقامت رمز پیشرفت» به یادبود مرد تقوا و سیاست مرحوم حضرت آیت الله خوشوقت عصر امروز در مسجد دانشگاه شریف برگزار شد. 

به گزارش رجانیوز، در این گردهمایی که به میزبانی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و هیات الزهرا برگزار شد، حضرت آیت الله مصباح یزدی به سخنرانی پرداختند. 

آیت الله مصباح یزدی در سخنانشان ضمن تسلیت رحلت آن عالم ربانی به حضرت ولیعصر، مقام معظم رهبری و عموم ملت ایران اظهار داشت: این حدیث را بارها شنیده‌اید که می‌فرماید از دنیا رفتن عالم ضرری به اسلام می‌زند که قابل جبران نیست و لطمه‌ای به جامعه می‌زند که جبران‌ناپذیر است؛ در ابتدا شاید فرض شود که این حدیث مبالغه است اما وقتی آن را به طور دقیق مطالعه کنیم متوجه خواهیم شد که نه تنها مبالغه نیست بلکه حقیقت است.

 
وی با طرح این سؤال که چقدر مرگ یک عالم می‌تواند در اسلام و جامعه اسلامی خلأ ایجاد کند به طوری که قابل جبران نباشد، افزود: آنچه به عقل ناقص من می‌رسد این است که مثلاً برای یک ساختمان ابزارآلات مختلفی استفاده می‌شود. برخی ابزارهای کم وزن و برخی ابزارها، ابزارهای سنگین وزن؛ منتها برخی ابزارها برای این ساختمان کلیدی است و اگر نباشد کار ساختمان پیش نمی‌رود.
 
وی افزود:‌ اگر جامعه را به طور فرض همان ساختمان فرض قرار دهیم، هر فردی در جامعه نقشی دارد اما در رأس آنها عالمان هستند.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ممکن است کسی از دنیا برود و فرد دیگری جایش را پر کند اما عالمی که تأثیر خاص خودش را دارد اگر از دنیا برود کسی نمی‌تواند جایش را پر کند.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه کارکرد علما در جامعه به تحقیق و مطالعه تخصصی آنها بستگی دارد، خاطرنشان کرد: عالم تا زمانی که هست نقش خودش را ایفا می‌کند اما وقتی رفت کسی جایش را پر نخواهد کرد؛ عالم مانند ماشینی نیست که در نمایشگاه مانده و استفاده‌ای از آن نمی‌شود. عالم هرکجا که باشد جا باز می‌کند و تأثیر خودش را می‌گذارد.
 
وی با بیان اینکه مقصود حدیث از لطمه عالمان از دنیا رفته، علمای دین است تصریح کرد: علمای دیگر هم برای جامعه زحمت می‌کشند و مفید هستند اما آنچه در این حدیث قید شده بر عالمان دینی دلالت می‌کند.
 
 
بسمه تعالی
آیت‌الله مصباح یزدی با طرح این سؤال که رخنه‌هایی که در جامعه به موجب از دنیا رفتن علما به وجود می‌آید کجاست، اظهار داشت: تأثیر علما از دو جهت با یکدیگر متفاوت است و باید توجه داشته باشیم وقتی یک امام جماعت از دنیا می‌رود در بعد خودش تأثیر دارد اما وقتی یک عالم از دنیا می‌رود در بعد وسیع‌تر تأثیر منفی می‌گذارد چون کارکرد عالم بیشتر بوده است.
 
آیت‌الله مصباح یزدی یبا بیان اینکه نقش و تأثیر علما به میزان درک آنها از اسلام بستگی دارد گفت: علوم دینی اعم از اصول، تفسیر، فلسفه، حدیث، رجال، تاریخ و اخلاق و... وقتی یک فقیه از دنیا می‌رود رفتنش به فقه لطمه می‌زند. وقتی یک عالم اخلاق از دنیا می‌رود، رفتنش به اخلاق و وقتی عالم تفسیر از دنیا می‌رود رفتنش به تفسیر لطمه می‌زند.
 
وی با بیان اینکه برخی فقها تنها در امور فردی و عبادی اسلام مؤثر بودند و برخی دیگر در مبانی اجتماعی اسلام، تصریح کرد: آنطور که به ذهن می‌رسد کمتر عالمی داشتیم که در همه علوم دینی مؤثر بوده باشد.
 
وی افزود: وقتی به کتابخانه‌ها می‌رویم 90درصد کتاب‌ها درباره فقهات، مسائل عبادی و مسائل فردی زندگی است مثلاً کتاب‌های صاحب جواهر و شیخ انصاری در باب طهارت و صلوات؛ و یا مثلاً‌ کتاب صاحب جواهر که در شش جلد تمام ابواب فقه را شامل شده است.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه به طور کلی بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی فقهی و دینی در اسلام خیلی کم بوده است، گفت:‌ البته الآن در مقام بحث این موضوع نیستم اما فقهایی که در مسائل اجتماعی تحقیق کردند کم بوده‌اند و در بین همین عالمان نیز اکثریت غریب به اتفاق آنها تئوری مطرح کردند و فعالیاتشان روی کاغذ و داخل کتاب است؛ متأسفانه کمتر پیش می‌آمد کسی روی مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام سرمایه‌گذاری کند و حتی جان خودش را هم بدهد.
 
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه گفت: 65 سال است که طلبه‌ هستم. از ابتدای دوران طلبگی تا به حالا مسائل بسیاری درباره مباحث سیاسی و اجتماعی در اسلام شنیده‌ام اما کمتر فقیهی و عالمی روی مسائل سیاسی و اجتماعی سرمایه‌گذاری می‌کرد و البته دلایل خاص خودشان را نیز داشتند.
 
وی افزود: یادم می‌آید وقتی تازه طلبه شده بودم بحث درباره مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام ارزش منفی تلقی می‌شد. کمتر پیش می‌آمد عالم دینی وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شود و به طور قالب مردم به کسی می‌گفتند عالم که به نماز جماعتی برود، عمامه سرش کند، نماز میت بخواند و یا چند دقیقه‌ای در مراسم عزاداری شرکت کند؛ برخی علما که روی مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام فعالیت نمی‌کردند می‌گفتند فعالیت در این حوزه کاربردی ندارد چون ما قدرت نداریم و اصلاً کاری از دستمان بر نمی‌آید. مثلاً آیت‌الله کاشانی که در مسائل سیاسی دخالت می‌کرد حتی مورد ملامت قرار می‌گرفت و کسی با ایشان کاری نداشت.
 
این استاد فلسفه سیاست در اسلام با بیان اینکه امام راحل نیمی از فقه را که شامل مسائل سیاسی و اجتماعی می‌شد را احیا کرد، گفت: همانطور که ابتدا امام خمینی گفتند و سپس مرحوم آیت‌الله مدرس مطرح کرده‌اند که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست، کم‌کم ورود علما به سیاست که در گذشته ارزش منفی بود، تغییر کرد.
 
وی گفت: آنطور که یادم هست آیت‌الله کاشانی از مراجع آن زمان چیزی کم نداشت و البته به لحاظ هوش و استعداد فوق‌العاده بود اما چون در مسائل سیاسی دخالت می‌کرد ایشان را جزو علمای بزرگ محسوب نمی‌کردند چرا که دخالت علما در سیاست در آن زمان ارزش منفی تلقی می‌شد.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه نظر برخی علماء درباره دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی مشروط به داشتن قدرت بود، اظهار داشت: در میان مجموعه علمای بزرگ کمتر عالمی بود که دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی را بر خود لازم می‌دانست.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: در میان علمای بزرگ خیلی معدود بودند مثل امام(ره) (البته ته دل من می‌گوید هیچکس نبود) که به مسائل سیاسی و اجتماعی خود حتی در کلاس‌های خود می‌پرداخت. وقتی ما سر کلاس امام حاضر می‌شدیم ایشان حتی برای مباحث فقهی و درسی مثال‌های حکومتی می‌زد.
 
وی افزود: امام مراحل مختلف را گذراند. تبعید و زندان را تحمل کرد و حتی فرزندش هم شهید شد اما از پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی کوتاه نیامد. امام علیرغم اینکه خیلی مهربان بود ندیدم و نشنیدم که برای فرزند شهیدش گریه کرده باشد.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه برای پیروزی انقلاب بسیاری کشته و شهید شدند که آیت‌الله سعیدی از جمله آنها بود، گفت:‌ ایشان 14-15 سال تبعید را به جان خرید اما کارش را دنبال کرد و در نهایت خدا به زحمات علماء برکت داد تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید؛ گرچه خیلی‌ها به امام در مسیر انقلاب کمک کردند اما همه دور امام جمع شده بودند.
 
وی با بیان اینکه فقه اسلام و تشیع در مسائل سیاسی و اجتماعی صاحب نظر و تئوریست، اظهار داشت: شاید بتوان گفت که نیمی از مسائل فقهی مربوط به مباحث اجتماعی و سیاسی است.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه ولایت فقیه از جمله مباحث فقهی اجتماعی و سیاسی اسلام است، افزود: امام در نجف اشرف مسئله ولایت فقیه را مطرح کردند تا فتح بابی شود برای تحقیقات بیشتر علماء در این باره؛ احساس من این است که حتی امام یک میلیونم کارش جز برای انقلاب نبود و امام هستی خودش را فدای انقلاب و فقه شیعه کرد.
 
وی با بیان اینکه بزرگترین عالمی که تمام ابواب فقه را احیاء کرد امام بوده است، گفت: حداقل می‌توان گفت آنچه به ذهن من می‌رسد همین است که امام (ره) تنها عالمی بود که ابواب فقه را در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی در تئوری و عمل ثابت کرد.
 
آیت‌الله مصباح یزدی گفت: آیت‌الله خوش‌وقت که قبل از بنده به قم آمده بود پای درس امام می‌رفت و ایشان همراه با امام مسائل اجتماعی و سیاسی را دنبال می‌کرد.
 
وی با بیان اینکه آیت‌الله خوش‌وقت شهرت‌طلب نبود اما فعالیت‌های بسیار زیادی برای اسلام و نظام اسلامی کرد، افزود: برخی‌ها که ایشان را شناختند از او تلمذ کردند و آیت‌الله خوش‌وقت شاگردان زیادی تربیت کرد گرچه هیچ ادعایی نداشت.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ما امروز در سوگ کسی نشسته‌ایم که دست‌پرورده امام در همه ابعاد بود و توانست با تربیت شاگردانی مؤثر فعالیتش را گسترش بدهد البته یقین من این است که خدا به کارهای با اخلاص برکت می‌دهد، وسعت و شاخ و برگ می‌دهد، هرکس برای خدا مخلص باشد خدا او را وسیع و پربرکت خواهد کرد و آیت‌الله خوش‌وقت از این جنس بود.
 
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه امام حقیقت اسلام را فهمید و فقه اسلامی را در همه ابواب اثبات کرد،‌ اظهار داشت: امروز حتی بچه‌های کوچک ما هم می‌دانند که دخالت در امور سیاسی مثل نماز خواندن واجب است و حتی حفظ نظام اسلامی از نماز واجب‌تر است.
 
وی با بیان اینکه ما نمی‌توانیم جای علمایی چون امام(ره) و آیت‌الله خوش‌وقت را پر کنیم اما حداقل می‌توانیم آنچه را که آنها اثبات کرده‌اند را دنبال و پیگیری کنیم، گفت: امروز در گوشه و کنار هم می‌بینیم که برخی اسلام و حکومت اسلامی را نمی‌دانند و نمی‌فهمند که حکومت اسلامی و ولایت فقیه یعنی چه اما ما که متوجه شده‌ایم باید تفاوت داشته باشیم.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه دنیا نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت اسلامی ایران را به نام ولایت فقیه می‌شناسد، تأکید کرد: دستهایی در کار است تا این عنصر اصلی حکومت اسلامی که به برکت خون شهدا حاصل شده را کمرنگ کند؛ می‌گویند ولایت فقیه همان است که در قانون آمده در حالیکه باید بدانند قبل از پیروزی انقلاب ولایت فقیه بوده که نظام سابق را سرنگون کرد.
 
وی با اشاره به ممکن بودن اصلاح قانون اساسی گفت:‌ آنها که می‌گویند ولایت فقیه همانی است که در قانون آمده باید پاسخ بدهند که اگر قانون اساسی اصلاح شد و این ماده مهم حذف شد، آیا قائل به ولایت فقیه نخواهند بود. باید بدانند ما پیرو اندیشه‌ و تئوری هستیم که امام به ما یاد داده و آن این است که اگر رئیس جمهور منتخب مردم از طرف ولی‌فقیه تنفیذ نشود، طاغوت و اطاعت از او حرام شرعی است.
 
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم،‌ با بیان اینکه ولایت فقیه همانند آفتاب روشن حقیقتی غیرقابل انکار است، افزود:‌ برخی خودشان را رقیب ولی‌فقیه می‌دانند و فکر می‌کنند می‌توانند ولی فقیه را از صحنه خارج کنند همانطور که علی(ع) را از صحنه خارج کردند. بالاخره تاریخ به ما می‌گوید قاتلان سیدالشهداء خلیفه مسلمین شدند در حالیکه سگباز و شراب‌خوار و میمون‌باز بودند.
 
وی افزود:‌ بنی‌عباس و بنی‌امیه 500 سال خلافت کردند و حتی در روی منبر علی (ع) را لعن کردند و لذا تاریخ به ما نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که تبلیغات مؤثر است مگر نگفتند علی(ع) مگر نماز می‌خواند که در محراب شهید شد. آن روز اگر تبلیغات دهان به دهان بود امروز صدها مسیر دیگر میسر است و ما باید مراقب این تبلیغات باشیم.
 
وی افزود:‌ تاریخ به ما می‌گوید و ثابت می‌کند کسانی نماز جماعت خواندند و بر سواره‌های خود نشستند و به سوی حسین‌بن‌علی شتافتند تا امام را شهید کنند که کردند لذا ما باید مراقب باشیم تا خدایی نکرده نظام اسلامی ما لطمه نبیند.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به انتخابات آتی ریاست‌جمهوری گفت: باید مراقب باشیم چرا که باید کسانی سرکار بیایند که اولویتشان اسلام باشد نه ایرانی بودن، اینکه شعار ایران بدهند این شعار بهایی‌ها هم هست.
 
وی افزود: مگر اینکه شعار نه غزه و نه لبنان سر دادند و اما امروز اگر شعاری غیر از اسلام سر بدهند باید بدانند که ما هیچ چیز را قابل قیاس با اسلام نمی‌دانیم.
 
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: فراموش کرده‌اند که مردم ما به خاطر ولایت فقیه و اسلام سینه‌هایشان را مقابل فشنگ‌های دشمن سپر کردند نه برای چیز دیگر. می‌گویند دوران اسلام‌گرایی تمام شده؟ چه چیزی تمام شده؟ چگونه چنین ادعایی می‌کنید بدانید که ما پای اسلام ایستاده‌ایم.
 
وی خطاب به حاضران گفت: مراقب باشید حرفهای غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف می‌زنیم و رئیس‌جمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قائل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امام زمان(عج) که همان ولی‌فقیه است، هستیم.
 
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه دو دهه رهبری مقام معظم رهبری ثابت کرده که ایشان نائبی به حق برای امام زمان(عج) و رهبری بی‌نظیر در دنیاست اظهار داشت: آنچه به ذهن می‌رسد این است که مقام معظم رهبری با هیچکدام از رهبران دنیا قابل قیاس نیست و این از نعمات الهی است که ما باید قدردان آن باشیم.


+ نوشته شـــده در شنبه 91/12/19ساعــت 6:39 صبح تــوسط عباس | نظر
ب بیداری اسلامی: چگونه باید از پیچ تاریخ گذشت ؟ موانع آن در اند

بسمه تعالی

چگونه باید از پیچ تاریخ گذشت ؟ (یادداشت روز)

حکایت عبور از پیچ تاریخ، حکایت کوهنوری است که می خواهد به قله برسد. از دور که می نگرد، فقط هدف که همان قله است به چشم می آید و مسیری که چندان صعب نمی نماید. اما وقتی وارد مسیر شد و از کمرکش کوه بالا رفت، تازه مناطق صعب العبور و تنگه های سخت رخ می نماید. کوهنوردی که همت بلند دارد به خاطر این چالش های سخت از فتح قله جا نمی زند. او در عین حال حزم و احتیاط و تدبیر و مراقبت را چاشنی سخت کوشی مضاعف و خطرپذیری خود می کند. کوهنوردی که 90درصد مسیر را صعود کرده، نه به خاطر رسیدن به نقاط صعب العبور از هدف بزرگ پشیمان می شود و باز می گردد و نه با بازیگوشی و سر به هوایی و بی ملاحظگی پیش می رود.
مختصات پیچ تاریخ کدام است و چگونه و با چه الزاماتی باید از این پیچ عبور کرد؟ به یک معنا مسیر تاریخ بر سر این پیچ تغییر می کند و جهان مستضعف می تواند از مضیقه های موجود به وسعت و گشایش برسد. طلیعه این گشایش را در انقلاب اسلامی خود و همچنین ثمرات شیرین دو پدیده «مقاومت اسلامی» و «بیداری اسلامی» در منطقه خاورمیانه مشاهده کردیم. دیدیم چگونه روندها در تاریخ بشر دگرگون شد و ملت ها -با شدت و ضعف- به موفقیت هایی دست پیدا کردند که 40 سال پیش حتی در خیال بسیاری از صاحب نظران نمی گنجید. همین روزها مطبوعات جهانی عباراتی را از قول وزیر دفاع جدید آمریکا نقل کردند مبنی بر اینکه او پیش از این گفته «ایران در خاورمیانه قرن 21، مرکز ثقل و قدرت مهم منطقه به شمار می آید و آمریکا نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد. آمریکا باید نقش جدید ایران را بپذیرد.» هنر انقلاب اسلامی این بود که در متن تندباد شدید مزاحمت دشمن نه تنها از پا نیفتاد، بلکه پیش رفت و وسعت یافت و میوه های شیرین پیروزی را یکی پس از دیگری چید. به عبارت دیگر نه این پیروزی های سلسله وار قابل انکار است و نه آن چالش انگیزی و مزاحمت.
قریب 2 سال پیش ولی امر مسلمین این مفهوم را که جهان بر سر پیچ مهم تاریخ رسیده است، پیش کشیدند. این مفهوم را دو گروه خوب فهم و هضم نکردند. یکی آنها که به انکار موضوع پرداختند در حالی که طیف وسیعی از نظریه پردازان و سیاستمداران در اروپا و آمریکا و رژیم صهیونیستی پی درپی اذعان می کنند دنیا به یک نقطه عطف رسیده و غرب مانند گذشته قادر نیست معارضه های خارجی و تعارض های داخلی موجود را با سیطره و اقتدار مدیریت کند. از بحران اقتصادی و کسری بودجه هنگفت در این رژیم ها تا بحران های اجتماعی و اخلاقی و سیاسی و قفل شدگی رژیم های حاکم در برابر مشکلات، و بیداری و قدرت نمایی ملت ها، همه از فرتوتی و زوال مدیریت مسلط جبهه استکبار حکایت می کند. گروه اول بدفهمان آنها بودند که نشانه های روشن این درماندگی بی سابقه را دیدند اما باور نکردند. گروه دوم کسانی بودند که خیال کردند مفهوم رسیدن جهان بر سر پیچ مهم تاریخ، پایان همه چالش ها و آغاز دوره جمع آوری غنیمت و بنابراین ولنگاری و عافیت طلبی و بی پروایی است. بنابراین یا به غنیمت طلبی افتادند و یا چون نگاه بسیطی داشتند، وقتی با کمترین مزاحمت ها و چالش ها روبرو شدند، میل جا زدن در آنها پیدا شد و شبیه گروه اول شدند.
حقیقت ماجرا کدام است؟ اگر بخشی از ماجرا به نوع فهم افراد باز می گردد، بخش دیگر آن به شخصیت و روحیه آنان مربوط می شود. بسته به اینکه افراد در گذشته چگونه خود را ساخته باشند، رفتار متفاوتی سر بزنگاه های مهم تاریخ نشان می دهند. اگر از قهرمان مسابقه دو بخواهید که بدود، با نشاط و اشتیاق می پذیرد بلکه منتظر روز مسابقه است تا در آن روز سخت و پرفشار، هنر و اندوخته خود را پای مسابقه بیاورد. اما اگر کسی که سالها نه فقط ندویده بلکه حتی پیاده روی هم نکرده، مجبور شود بدود، حتما نفس کم می آورد و با همان 50 قدم اول از پا می افتد. افراد بر سر بزنگاه های سخت تاریخ واکنش هایی به غایت متفاوت از هم نشان می دهند. یکی می شود علی بن ابیطالب علیه السلام که وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم برای عزیمت شبانه به مدینه از او می خواهد بر بستر حضرت بخوابد، نمی پرسد آیا زنده می مانم یا نه، بلکه فقط عرض می کند «اگر من به جای شما بر بستر بخوابم، شما سالم به مدینه می رسید؟» و چون پاسخ آری می شنود، جمله ای می گوید که باید بر سر هر پیچ و بزنگاه تاریخ نصب کرد. «ا مض لما امرت فداک سمعی و بصری و سویداء قلبی و مونی بما شئت. ماموریت خود را انجام بده، فدای تو باد گوش و چشم و سویدای دل من! و به من امر کن آنچه خواهی». رسول خدا بسیاری از پیچ های مهم تاریخ را با همراهی یاران صادقی که در راس آنها امیر مومنان(ع) بود، پشت سر گذاشت. اما همه مثل علی(ع) نبودند. بودند آنها که وقتی عرصه سخت می شد و در فشار و محاصره دشمن قرار می گرفتند- منافقان و بیماردلان- با دهن لقی و وقاحت تمام می گفتند «ما وعدناالله و رسوله الا غرورا. خداوند و پیامبر او جز وعده دروغ پیروزی به ما ندادند»!
برخی اتفاقات ناخوشایند که در طول تاریخ انقلاب و از جمله همین 4-3 سال اخیر از سوی برخی حلقه های سیاسی موسوم به فتنه و انحراف رخ داد بار دیگر فرق مومنان با منافقان و بیماردلان را بر سر پیچ تاریخ هویدا کرد. اولین بار نبود که مومنان در یک نظم و حکومت دینی، دچار اخلال می شدند و برخی از برنامه ریزی های معطوف به استقامت و پیشرفت و عدالت و خدمت گرفتار دست انداز می شد. و باز نخستین بار نبود که زبان مرجفون و منافقین به ملامت و سرزنش و ترویج بدگمانی و تخطئه دوستان انقلاب دراز می شد. این، قانون و سنت تخلف ناپذیر در زندگی اولیای الهی و امت های مومن است. «و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لا نبی الا اذا تمنّی القی الشیطان فی امن یّت ه... ای رسول خدا پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه هرگاه آرزو کرد و طرحی برای پیشبرد اهداف ریخت، شیطان القائاتی در آن کرد. اما خداوند القائات شیطان را از بین می برد، سپس آیات خود را استحکام می بخشید و خداوند علیم و حکیم است. هدف این بود که خداوند القاء شیطان را فتنه و آزمون قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیمار است و آنها که سنگدل هستند... و اینکه عالمان بدانند این حقی از سوی پروردگار توست، پس ایمان بیاورند و دلهای آنان در برابر حق خاضع شود. و بی تردید خداوند کسانی را که ایمان آوردند به سوی صراط مستقیم هدایت می کند.» (آیات 52 تا 54 سوره حج).
سر پیچ تاریخ همان کوره سختی است که بندگان طلایی خداوند را تابناک تر می کند. اما کسانی که با بی تقوایی، ویروس بیماری را در جان خود پرورانده اند، سر همین بزنگاه با وسوسه های القایی شیطان- طمع و ترس- هم افق می شوند و آن ویروس ها در جانشان فعال می شود. آن هنگام است که مثلا در جنگ پیروز احد، یک بار سودای رسیدن به غنیمت مثل خوره در جانشان می افتد تا آن پیچ و تنگه خطرناک را که امکان شبیخون از آن فراهم است، به نیروی مترصد دشمن واگذارند و بار دیگر که دشمن شبیخون زد، میدان را به او بسپارند و بگریزند. نه به آن تهور و بی مبالاتی نخستین و نه به این بی جربزگی و دشمن زدگی بعدی! عارضه این بیماری چنان است که به تصریح آیات الهی، فرد هم در معرض فتنه و القائات شیطان قرار می گیرد و در تدابیر نظام دینی اخلال می کند و هم- پس از کم گذاشتن و به لوازم مجاهدت عمل نکردن- به خدا و اولیا و بندگان خوب او سوءظن پیدا می کند. مومن بر سر پیچ های بزرگ، خوش گمان و متوکل به خداست و در برابر مخمصه ها و فشارها سینه سپر می کند و خطر را به جان می خرد اما ویژگی جریان های منافق و بیماری زده کاملا معکوس است. 4 نبرد بدر و احد و خندق و خیبر، کلکسیونی از این دو مواجهه متناقض با جبهه دشمن را در خود نهفته دارند.
ملت مومن ما امروز در طلایی ترین نقطه تاریخ به لحاظ اقتدار مومنان و نظام های دینی ایستاده است. نظام امت- امامت ما ناملایمات و بدعهدی ها و تلخی های بسیاری را به جان خرید ولی ما هرگز روزگار غربت امیرمومنان و حسنین علیهماالسلام و ائمه معصومین بعدی را که در غربت و مظلومیت محض به سر بردند تجربه نکردیم. باید از صمیم جان شکرگزار عزت و اقتدار امروز بود. اما این بدان معنا نیست که عرصه از معارضه و مزاحمت و عداوت خالی شده است. حجم فزاینده عداوت و خباثت دشمن، سند محکمی بر اتقان و سلامت و پیشروی ما در صراط مستقیم اسلام و انقلاب است. در این میان شرط حقیقی شکرگزاری آن است که در شرایط خطیر کنونی، از الزامات و اقتضائات عبور از پیچ مهم تاریخ غافل نشویم. دشمن یقین دارد که اگر ما و ملت های بیدار شده از گردنه کنونی عبور کنیم و بلکه بر این پیچ فائق شویم، کار او ساخته است. بنابراین بی محابا رگبار گرفته است. نه می شود از این عقبه که افق پیش روی آن روشن است بازگشت، نه متوقف ماند و نه در حین گذر از آن دچار بی مبالاتی و حاشیه سازی و غنیمت طلبی شد. باید گام ها را با احتیاط و سنجیدگی و در عین حال اقتدار تمام برداشت و از اولویت اصلی چشم برنداشت. اولویت حداقلی عبور از این تنگه و اولویت حداکثری ریل گذاری جدید تاریخ و طراحی الگوی تمدن اسلامی- ایرانی است.
می توان و باید به انتخابات 3 ماه آینده ریاست جمهوری از این چشم انداز نگریست. انتخابات یک عقبه و پیچ استراتژیک است. غفلت از این عقبه و مشغول شدن به غنایم محتمل، پاشنه آشیل حلقه ها و جریان های سیاسی است. تقوا و استقامت و صبر، توشه مهم این مسیر و واکسن اصلی در برابر بیماری های کشنده عالم سیاست است.
چاره کار همه همراهان جبهه انقلاب، استقامت است و شرط استقامت، تقواست. «... و بدانید بندگان خدا که مومن صبح و شام نمی کند مگر اینکه به نفس خویش بدگمان است و همواره از نفس خود عیب جویی می کند و بر این خرده گیری از خویش می افزاید... عمل! عمل کنید! سپس سرانجام کار! کار را به سرانجام برسانید! و استقامت! استقامت بورزید! پس صبر! صبور باشید! و پرهیزگاری! پارسایی پیشه کنید!... همانا شما گفتید ربناالله، پروردگار ما خداست. پس استقامت بورزید بر کتاب الهی و راه روشن امر او و شیوه صالح عبادت الهی. از این مسیر منحرف نشوید و در آن بدعت نیاورید و از آن سرپیچی نکنید؛ همانا اهل انحراف از عنایت الهی در روز قیامت بریده اند. پس پرهیز کنید از بی ثباتی اخلاق و دگرگونی آن. و زبان خود را یکی کنید و هرکس خازن و پاسبان زبان خود باشد؛ که نسبت به صاحب خود سرکش است... و بپرهیزید از رنگ به رنگ شدن در دین خدا که همانا وحدت و اجتماع شما بر سر آنچه از حق نمی پسندید بهتر از تفرقه و جدایی شما درباره باطلی است که دوست دارید. و بی تردید خداوند سبحان خیری را به واسطه تفرقه و پراکندگی به کسی نداده، نه از گذشتگان و نه از آیندگان.» (خطبه 176نهج البلاغه).
محمد ایمانی


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/12/17ساعــت 8:27 صبح تــوسط عباس | نظر
راز ماندگاری بشار در سوریه:انگلستان، سفارت سوریه را به مخالفان ن
بسمه تعالی
راز ماندگاری بشار در سوریه

زارعی تصریح کرد: تحولات سوریه پس از شکست طرح آمریکا که توسط هیلاری کلینتون دنبال می‌شد، وارد مرحله جدیدی شده است.

 
به گزارش فارس، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: تحولات سوریه پس از شکست طرح آمریکا که توسط هیلاری کلینتون دنبال می شد، وارد مرحله جدیدی شده است. در حالی که طرح وزیر خارجه سابق آمریکا «تغییر در سوریه با قبول تداوم ریاست جمهوری اسد» بود و قاعدتا باید از فشار امنیتی برای کناره گیری رئیس جمهور سوریه کم می کرد و ورود سلاح به سوریه مهار می شد اما از یک سو فشارها علیه بشار اسد ادامه پیدا کرد و از سوی دیگر سران عربستان و آمریکا علنا از لزوم تقویت گروه های مسلح سخن گفته اند. این موضوع ضمن آنکه دروغین بودن طرح آمریکایی ها را به اثبات رساند، عصبانیت آمریکا و عوامل منطقه ای آن از شکست در برابر سوریه را برملا کرد. در خصوص تحولات سوریه نکاتی وجود دارد:
 
1- جان کری که به سبب سفرهای فراوانی که در دوره نمایندگی کنگره به دمشق داشته، متبحرترین مقام آمریکایی در ارتباط با سوریه شناخته می شود، در روزهای آغازین وزارت خود اعلام کرد که به سیاست کمک به مخالفان شبه نظامی اسد ادامه می دهد و از رسیدن سلاح بیشتر به دست آنان حمایت می نماید. همزمان وزیر امورخارجه فرانسه نیز بر لزوم تسلیح بیشتر مخالفان تاکید کرد و وزیر امور خارجه عربستان که در طول 5ماه گذشته درباره سوریه سکوت کرده بود، در جریان سفر کری به ریاض از تعهد عربستان به کمک به مخالفان شبه نظامی بشار اسد، سخن گفت. در کنار این خبرها ما شاهد افزایش تعداد حملات مخالفین به شهرهای شمالی، مرکزی و جنوبی و بخصوص پایتخت سوریه بودیم. این حملات البته عمدتا به شکل «شلیک خمپاره» صورت گرفت و ساختمان های دولتی در دمشق هدف اصلی این حملات بودند. این حملات اگر چه به نتیجه ای منجر نشد، اما حاوی یک پیام آشکار بود: «اسد باید طرح آمریکا در به رسمیت شناخته شدن مخالفان مسلح توسط دمشق را بپذیرد.» با این وصف کاملا پیداست که آمریکا، عربستان و ... نمی خواهند یک بار دیگر استفاده از ابزار نظامی علیه دولت سوریه را امتحان نمایند بلکه آنان می خواهند دمشق از موضع خود در برابر عناصر مسلح عدول کند. پیش از این بشار اسد در سخنرانی خود در یک دانشگاه دمشق گفته بود با کسانی که سلاح بدست گرفته و امنیت سوریه را مختل کرده اند، مذاکره نمی کند. دولت سوریه البته طی دو روز گذشته میان نیروهای مسلح غیرقانونی تفاوتی قایل شد و گفت که برای مذاکره با عناصر مسلحی که سلاح خود را تحویل بدهند، آمادگی دارد. این می تواند بخشی از عناصر مسلح جریان موسوم به ارتش آزاد را در بر بگیرد و کماکان جریان منسجم تری را که عمدتاً ذیل عنوان «جبهه نصرت» فعالیت می کنند، شامل نمی شود. بر همین اساس بعضی از کارشناسان این تاکتیک اسد را برای تمرکز فشار روی جبهه النصره ارزیابی کرده اند.
 
2- ترکیه طی یکی- دو هفته اخیر دست به تحرکاتی زده است. استقرار قبضه های موشک «پاتریوت» در نوار مرزی با سوریه و سر دادن زمزمه لزوم دست زدن آمریکا به اقدام نظامی علیه بشار و حضور سران سیاسی و نظامی آنکارا در نقطه صفر مرزی با سوریه، گمانه زنی هایی را موجب شده است در این میان بعضی از ناظران معتقدند که این اقدامات نشانه شکل گیری یک نزاع نظامی بالنسبه سنگین علیه دولت سوریه با هدف خارج کردن معارضه از رکود فعلی می باشد و لذا گفته اند تحولات سوریه بالاخره به مداخله نظامی یک ائتلاف غربی- ترکی شبیه آنچه در لیبی روی داد، نزدیک شد. بعضی از ناظران هم گفته اند آرایش نظامی ترکیه علیه سوریه نشان می دهد که بازگشتی در نگاه آنکارا به دمشق وجود ندارد و اردوغان به ضدیت با اسد ولو با هزینه درگیری در یک جنگ آشکار ادامه می دهد. کما اینکه برخی، موضعگیری های جدید عربستان علیه سوریه را همداستانی ریاض - آنکارا در اقدام جدید نظامی علیه بشار ارزیابی کرده اند. اما واقعیت این نیست واقعیت این است که حزب عدالت و توسعه و نخست وزیر آن قادر به تحمل عواقب تسری جنگ به ترکیه نیستند. شلیک موشک به آنتالیا، آنکارا، اسلامبول و... موقعیت حزبی که در دهه گذشته به عنوان مظهر آرامش و ثبات از شهروندان رای گرفته را بشدت تخریب کرده و باعث سقوط آن می شود. اطاق شیشه ای اردوغان با اطاقی که اسد در آن نشسته و دو سال درگیری را تحمل کرده و مخالفان را به گفتگو و توافق وادار کرده، کاملاً متفاوت است. البته ممکن است موشک های پاتریوت بتوانند مانع پرواز هواپیماهای سوریه در نقطه ای بشوند ولی قادر به جلوگیری از فرود موشک های سوریه نیستند. حضور نظامیان و مقامات سیاسی دولت ترکیه در نقطه صفر مرزی نیز مانوری ناشیانه است. چه کسی نمی داند که اردوغان تسلطی بر ارتش ترکیه ندارد و چه کسی است که نداند فرماندهان و بدنه ارتش ترکیه با همین میزان مداخله در امور همسایه جنوبی خود نیز موافق نیستند. هماهنگی عربستان و قطر در بحث اقدام نظامی نیز موضوعیت ندارد. عربستان حداقل از شهریور ماه گذشته که حمله شبه نظامیان وابسته به عربستان به حلب با شکست کامل مواجه گردید، به این جمع بندی رسیدند که از ورود آشکار و هزینه زیاد در بحث سوریه اجتناب نمایند. در واقع سوریه می تواند به مانورهای مشترک ترکیه، عربستان و آمریکا در مرزهای شمالی خود بخندد چرا که دشمنانی با این مشخصات حتی قادر به گرفتن یک تپه از کشوری با مختصات مقاومت نخواهند بود.
 
3- آمریکایی ها در مسئله سوریه به بن بست کامل رسیده اند. مهمترین مشکل آمریکا این است که از اهرم های لازم برای اثرگذاری بر سوریه برخوردار نیست. آمریکا در یک سال اول بحران سوریه گمان می کرد که معارضه سوریه با حمایت منطقه ای و بین المللی می تواند بشار اسد را ساقط کند و سوریه را از جرگه مقاومت خارج نماید اما حدود یک سال بعد متوجه شد که این معارضه بسیار ضعیف تر از اندازه ای است که بتواند داستان سوریه را به نفع آمریکا بنویسد کما اینکه بعد که جبهه النصره شکل گرفت به این بی اعتمادی، «نگرانی» هم اضافه شد. لذا آمریکایی ها زودتر از کشورهایی نظیر ترکیه، عربستان و قطر بی اعتمادی خود به «راه حل نظامی» را نشان دادند. وقتی کوفی عنان در 16 اسفند سال گذشته راهی دمشق شد، این علامت از سوی آمریکا بروز کرد. اعتراض به کری در جریان سفر دو روز پیش او به ریاض بر این اساس شکل گرفته است. سعودی ها، قطری ها، ترک ها و معارضه سوریه آمریکا را متهم به خیانت می کنند و می گویند آنان را در میانه راه رها کرده است. ولی واقعیت این است که آمریکا نمی خواهد یک بازی امنیتی پرمخاطره را بر دوش بکشد آنان معتقدند برای مدیریت صحنه به زمان نیاز است و تا آن موقع فقط باید بحران را در سوریه زنده نگه داشت. ترکیه اما تداوم بحران را برای خود خطرناک می داند چرا که احتمال سرایت آن به ترکیه وجود دارد و از این رو شاهد افزایش اعتراضات کشورهای منطقه و بویژه ترکیه نسبت به آمریکا هستیم.
 
4- گروه های مخالف در سوریه کماکان دچار اختلافات عمیق هستند. گفته می شود در میان معارضه، اخوان المسلمین از انسجام بیشتری برخوردار است ولی در عین حال به دلایل مختلف از جمله شرایط حاکم بر سوریه طی 40 سال گذشته نتوانسته در شهرهای سوریه نفوذ چندانی داشته باشد و بیشتر یک جریان روستایی است ضمن آن که در دو استان بسیار مهم حلب و دمشق از کمترین میزان نفوذ برخوردار است. از سوی دیگر فعالیت اخوانی ها طی دهه های گذشته عمدتا در دو حوزه مذهبی و اجتماعی تمرکز داشته و نتوانسته است به یک آلترناتیو سیاسی شکل بدهد. اخوان سوریه با گذشت حدود 2 سال از ورود به درگیری نظامی هنوز نتوانسته است به جایگاه عمده ای دست پیدا کند. از سوی دیگر گروه های مسلح در سوریه از مراکز مختلف پشتیبانی شده و اهداف متفاوتی دارند. جریان موسوم به «ارتش آزاد» را عمدتا ترکیه، قطر و آمریکا تغذیه می نمایند. این جریان علی رغم پشتیبانی های فراوان و بی حد و حساب، نتوانسته بیش از 20 درصد معارضه مسلحانه را پوشش دهد و در عین حال با گروه های مسلح دیگر درگیر شده است. یکی دیگر از این گروه های مسلح جبهه النصره می باشد که از سوی وهابی های سعودی حمایت می شود. این گروه عمدتا در حماه و حمص نفوذ دارد و تا حدی دمشق را هم تحت تاثیر قرار داده است اگر چه جبهه النصره از یکپارچگی بیشتری -نسبت به ارتش آزاد- برخوردار بوده و توان بحران آفرینی بیشتری دارد، در عین حال از فهم تحولات و تغییرات سیاسی عاجز بوده و قادر به شکل دهی یک جریان فراگیر نیست و لذا در طول یک سال گذشته اگر چه منشاء اکثر جنایات بوده ولی راه به جایی نبرده است. یک طیف دیگر از مخالفان جریان ملی لیبرال- موسوم به تنسیق- است که اقدام مسلحانه را قبول ندارد و در همان حال سوریه بدون اسد را طلب می کند. در واقع می توان گفت گروه های معارض و مخالف در سوریه به صورت فردی با یکدیگر تعارض دارند و قبل از آن که معارض نظام سیاسی سوریه باشند، معارض خودشان هستند. در همان حال اگر معارضان بخواهند از طریق مسالمت آمیز و انتخابات وارد شوند، براساس ارزیابی که خودشان کرده اند، در بهترین حالت بیش از 03 درصد آراء شهروندان را کسب نمی کنند از این رو مطالبه سوریه منهای اسد در میدان سیاست جواب نمی دهد و این در حالی است که کار معارضه در میدان امنیتی -نظامی نیز با بن بست مواجه شده است با این وصف سوریه و اسد بعد از انتخابات 2014 نیز از یکدیگر جدا نمی شوند.

کد خبر:152156 -

Share

نظرات کاربران


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/12/17ساعــت 8:3 صبح تــوسط عباس | نظر
اعتراض گسترده مسلمانان به هتک حرمت قرآن کریم از سوی افسر صهیونیس

بسمه تعالی

اعتراض گسترده مسلمانان
به هتک حرمت قرآن کریم از سوی افسر صهیونیست

سرویس خارجی ـ
جنبش ها، شخصیت ها و مقامات مختلف فلسطینی اقدام پلیس رژیم صهیونیستی در هتک حرمت به قرآن کریم را محکوم و از امت اسلامی و عربی خواستند در قبال این جنایت سکوت نکنند.
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) بی حرمتی افسر صهیونیستی به قرآن کریم و حمله وحشیانه به دانش آموزان هنگام مطالعه قرآن را به شدت محکوم کرده و این اقدام را جنایتی بی شرمانه خواند. عزت الرشق عضو دفتر سیاسی حماس اظهار داشت، این اقدام نشان از انحطاط و فساد اخلاقی صهیونیست ها دارد و جنایت آشکار و بی شرمانه ای است که بیانگر اوج نژادپرستی و دشمنی صهیونیست ها با تعالیم و آموزه های دینی ادیان آسمانی است و چنین اقداماتی زوال و نابودی حتمی رژیم صهیونیستی را به دنبال خواهد داشت.
اتحادیه عرب نیز اقدام افسر صهیونیستی در لگدمال کردن قرآن مجید در مسجدالاقصی و حمله وحشیانه به دانش آموزان دختر در کلاس حفظ قرآن را به شدت محکوم کرد.
همچنین محمد صبیح معاون دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد: این جنایت تنها متوجه ساکنان قدس یا ملت فلسطین نیست بلکه پیامی به امت اسلامی و عربی و طرف های رسمی و مردمی آن است و بر این مسئله تأکید می کند که امت اسلامی و عربی باید موضعی قاطع و جدی مانند ساکنان مقاوم قدس در قبال جنایت های دشمن صهیونیستی اتخاذ کنند.
محمد صبیح از امت اسلامی و عربی خواست در قبال این جنایت که یکی دیگر از سلسله جنایت های دشمن صهیونیستی علیه قدس و مقدسات اسلامی و ساکنان آن است و جهان عرب اعتنای زیادی به آن نشان نمی دهد، موضعی قاطع اتخاذ کنند.
عکرمه صبری، رئیس هیئت عالی اسلامی و خطیب مسجد الاقصی اهانت افسر رژیم صهیونیستی به قرآن مجید در محوطه مسجد الاقصی را جنایتی شرم آور خواند.
وی ضمن محکوم کردن اقدام خود سرانه پلیس صهیونیستی به اخراج عده ای از طلاب علوم دینی از داخل مسجد الاقصی، تأکید کرد که به هیچ وجه نباید در مقابل چنین جنایت های خطرناکی و اهانت به قرآن کریم و جریحه دار کردن قلب بیش از 5/1 میلیارد مسلمان در اقصی نقاط جهان سکوت کرد.
خطیب مسجدالاقصی محاکمه فوری عاملان چنین جنایت های زشت و وحشیانه ای را خواستار شد و دشمن صهیونیستی را مسئول چنین اقدامات و جنایت های تحریک آمیز علیه مسجد الاقصی و مسلمانان و نمازگزاران حاضر در آن دانسته و تصریح کرد که چنین جنایت هایی به کلی با آزادی عبادتی که همواره دشمن صهیونیستی در مقابل جهانیان لاف آن را می زند منافات دارد.
گفتنی است یک افسر پلیس رژیم صهیونیستی روز یکشنبه به هنگام بیرون کردن طلاب علوم دینی از مسجدالاقصی قرآن مجید را لگدمال کرد که این اقدام خشم طلاب را برانگیخت. این اقدام پس از آن صورت گرفت که در پی ورود شهرک نشینان صهیونیست به محوطه این مسجد درگیری هایی میان نیروهای پلیس اسرائیل و این طلاب رخ داد. پلیس رژیم صهیونیستی نیز در اقدامی مغایر با تعهدات خود به مسئولان اوقاف مبنی بر اخراج این افسر صهیونیستی از کار خود در مسجدالاقصی و مجازات وی، او را به سرکار خود بازگرداند تا به نوعی به وی پاداش داده باشد.
از سوی دیگر جنبش حماس از آغاز قریب الوقوع کمپینی گسترده برای مبارزه با جاسوس های رژیم صهیونیستی در نوار غزه خبر داد. وزارت داخلی دولت حماس از بازداشت گروهی از جاسوسان اسرائیلی طی جنگ اخیر تل آویو علیه نوار غزه خبر داد که اطلاعات امنیتی را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار می دادند.
 



+ نوشته شـــده در سه شنبه 91/12/15ساعــت 10:10 صبح تــوسط عباس | نظر
کوک کن ساعت خویش ! (یادداشت روز) چندماه قبل از انتخابات ریاست ج


بسمه تعالی

کوک کن ساعت خویش ! (یادداشت روز)

چندماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم و در آن هنگام که تقریبا تمامی گروه ها، احزاب و جریانات ضدانقلاب از داخل و خارج کشور با مدعیان اصلاحات ائتلاف کرده و به حمایت از میرحسین موسوی برخاسته بودند، طی یادداشتی در کیهان آورده بودیم که آنچه روی تابلوی بیرونی این ائتلاف نوشته شده و آشکارا اعلام می شود نمی تواند هدف واقعی و مقصود اصلی ائتلاف مورد اشاره باشد، چرا که گروه ها و جریانات ائتلاف کننده در بسیاری از مواضع و سوابق ثبت شده خود با یکدیگر تفاوت های جدی و بعضا متضاد دارند. گروه هایی نظیر منافقین، سلطنت طلب ها، بهایی ها، مارکسیست ها، نهضتی ها، ملی گراها و مدعیان اصلاحات اگرچه گردهم آمده و پرچم حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری دهم و حمایت از نامزدی میرحسین موسوی را روی دست گرفته بودند ولی برخی از آنها- بیشتر آنها- اساسا اعتقادی به اسلام، انقلاب و نظام اسلامی نداشتند، بنابراین بدیهی بود که ادعای فعالیت انتخاباتی برای نامزد مدعیان اصلاحات، آنهم در چارچوب قانون اساسی و قوانین جمهوری اسلامی ایران از جانب آنها نمی توانست پذیرفتنی باشد. آن روزها برای کشف مقصود و هدف واقعی اینگونه ائتلاف ها به فرمولی اشاره کرده و نوشته بودیم، «وقتی چند گروه و جریان نامتجانس که مواضع و عملکردی متفاوت و متضاد دارند، در یک ائتلاف شرکت می کنند. برای پی بردن به هدف واقعی این ائتلاف باید از مواضع آنها مخرج مشترک گرفته و نقطه ای را که تمامی آنها در آن اشتراک نظر دارند، به دست آورد. این نقطه می تواند هدف واقعی اینگونه ائتلاف ها باشد». نقطه مشترک ائتلاف یاد شده همانگونه که در فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 به اثبات رسید، «براندازی نظام» با مدیریت ابتدا، پنهان و به تدریج نیمه آشکار و سپس آشکار مثلث آمریکا،انگلیس و اسرائیل بود. بعدها، «ریچارد هاوس» مسئول شورای روابط خارجی آمریکا از آن ائتلاف با عنوان «ائتلاف سفید»! یاد کرد و بعد از حماسه 9 دی ابراز ناخشنودی کرد که فتنه گران پله های به ترتیب طراحی شده را طی نکرده و زودتر از آنچه پیش بینی شده بود فلش حرکت خود را به سوی رهبر انقلاب- پروژه «مهندسی معکوس»فرانتس فوکویاما- و موجودیت و مشروعیت نظام نشانه رفتند!
امروز اما، در پی آنیم که به کاربرد «وارونه» همان فرمول اشاره کنیم و از این زاویه به ارزیابی فعالیت های انتخاباتی زودهنگامی که در عرصه سیاسی کشور جریان دارد بنشینیم. توضیح آن که ائتلاف مورد اشاره در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 می تواند به گونه ای متفاوت و با صورت مسئله ای متضاد نسبت به ائتلاف قبلی برنامه ریزی شده و به کار گرفته شود. در حالت قبلی گروه ها و جریانات ناهمگن روی یک نقطه با یکدیگر ائتلاف می کردند و همخوانی و همراهی خود را پنهان نمی کردند. اما در حالت وارونه، دو یا چند گروه و جریان سیاسی، علیه یکدیگر موضع می گیرند و در میدان سیاست به تخاصم و مقابله با هم صف می کشند. این دو یا چند جریان اگرچه به ظاهر با یکدیگر در تنازع و درگیری هستند ولی در پشت صحنه دست هایی به هم گره خورده دارند و برخلاف تظاهر به درگیری و مقابله با یکدیگر، هدف مشترکی را دنبال می کنند. در حالت قبلی، برای کشف هدف واقعی از ائتلاف گروه های ناهمخوان بایستی از مواضع و عملکرد آنها مخرج مشترک گرفته می شد. اما در حالت اخیر دو یا چند جریان که به ظاهر ناهمخوان هستند، در پشت صحنه با یکدیگر گره خورده و همدست شده اند. این ترفند را چگونه می توان کشف کرد؟!
در این باره ابتدا باید گفت بهره گیری از ترفند یاد شده در عرصه های سیاسی- چه امروزه و چه در گذشته های دور- سابقه ای طولانی دارد و از این روی برای کشف و خنثی سازی آن نیز، راه کارها و فرمول هایی ارائه شده است که از آن میان، کارآمدترین فرمول برای پی بردن به ماهیت واقعی اینگونه درگیری های ساختگی- بخوانید جنگ زرگری- ردیابی فلش حمله هریک از این دو جریان به ظاهر متضاد است. به بیان دیگر، هرگاه مشاهده شد دو جریان ظاهراً متفاوت که مدعی درگیری با یکدیگر هستند، درباره اصلی ترین مسائل سیاسی کشور مواضع مشترکی دارند ابتدا بایستی در واقعی بودن درگیری آنها تردید کرد و سپس با پی گیری فلش حرکت آنها، چنانچه این فلش ها به سوی اهداف مشترکی نشانه روی شده باشند، می توان به این اطمینان رسید که درگیری آنها ظاهری و از نوع «جنگ زرگری» است.
امروزه با نگاهی- هرچند گذرا- به عرصه سیاسی کشور و تبلیغات زودرس انتخاباتی که همه روزه شتاب و گستره بیشتری پیدا می کند، دو جریان به ظاهر متفاوت «حلقه انحرافی» و «اصحاب فتنه» را می توان دید که هرچند مدعی دشمنی و درگیری با یکدیگر هستند ولی مراجعه به فلش حرکت آنها نشان می دهد که در نهایت یک هدف مشترک را دنبال می کنند و از این روی می توان و باید درگیری این دو جریان را ساختگی تلقی کرد و از افتادن در دامی که پیش روی گفتمان اصولگرایی گسترده اند، برحذر بود.
هر دو جریان به گونه ای آشکار و بی پرده به گفتمان اصولگرایی حمله می کنند. گفتمانی که ترجمه دیگری از اعتقاد به اصول و آموزه های اسلامی و انقلابی است و تمامی پیشرفت های حیرت انگیز علمی، عمرانی و تکنولوژیک جمهوری اسلامی ایران و اقتدار مثال زدنی آن را در پی داشته است و امروزه انقلاب های اسلامی در منطقه و تحولات ضد استکباری در جهان را پرچمداری می کند.
جریان فتنه و حلقه انحرافی هریک به زبانی ظاهرا متفاوت ولی در نهایت مشترک و همسو از سکولاریزم- جدایی دین از سیاست- حمایت می کنند. اصحاب فتنه به صراحت از ناکارآمدی حکومت دینی و ضرورت بایگانی شدن دین سخن می گفتند که شرح وطن فروشی ها و جنایات آنها بارها آمده است و نیازی به تکرار ندارد و حلقه انحرافی نیز با پیش کشیدن «مکتب ایرانی»! به جای «مکتب اسلام» و اعلام پایان دوران اسلامگرایی! و... در همان بستر حرکت کرده است.
بسمه تعالی

هر دو گروه فتنه گران و حلقه انحرافی در مقابل قدرت های استکباری، مواضع سازشکارانه دارند و بارها نشان داده اند که از قربانی کردن منافع ملی در پای این حرکت سازشکارانه امتناعی ندارند. هر دو جریان از قدرتی که نظام در اختیار آنان قرار داده است و از ثروت ملی که به اقتضای مسئولیت و در قالب امانت در دست دارند- جریان فتنه در دوران اصلاحات و سازندگی و حلقه انحرافی در دوران کنونی- به عنوان «رانت» برای اهداف سیاسی و غیرمردمی خود بهره گرفته و می گیرند.
هریک از دو جریان یاد شده وقتی پای مفسدان اقتصادی و غارتگران بیت المال به میان می آید، به گونه ای از آن حمایت می کنند! حلقه انحرافی فساد کلان و اثبات شده اقتصادی را «هوچی گری» معرفی می کند و جریان فتنه، مفسدان اقتصادی را «کارآفرین»! و «شایسته تقدیر»! می داند. در عرصه فرهنگی نیز همخوانی این دو جریان به وضوح و بدون نیاز به بررسی و کاوش های پیچیده، قابل دیدن است و... فهرست همخوانی این دو جریان به ظاهر متفاوت که این روزها در پوشش یک جنگ زرگری علیه یکدیگر قداره می کشند نیز به درازا می انجامد که به فرصتی دیگر می گذاریم.
اکنون باید دید و پرسید، دو جریان فتنه و حلقه انحرافی چه اختلاف و تفاوتی با یکدیگر دارند که به تخاصم در برابر هم ایستاده اند؟! و اگر هر دو جریان در یک باشگاه کباده می کشند، چرا به اختلاف و درگیری با هم تظاهر می کنند و از این جنگ زرگری چه مقصودی دارند؟!
پاسخ این سؤال اگرچه به شرح بیشتری نیاز دارد که در محدوده این وجیزه محدود نمی گنجد ولی در یک کلمه و به عنوان جان کلام می توان گفت؛ مشغول کردن اصولگرایان به مسائل فرعی و به بازی گرفتن آنان در میدان دشمن، اصلی ترین مقصودی است که دنبال می کنند. هر دو جریان به خوبی می دانند که انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در میدان و بستر گفتمان اصولگرایی با پایگاه مردمی عظیم و گسترده آن رقم می خورد و به یقین حماسه بی نظیر دیگری مانند 22 بهمن امسال و یا 9 دی سال 88 در پیش است. حماسه ای که در آن، باز هم مانند همیشه، نگاه و معیارهای برگرفته از آموزه های اسلامی و انقلابی با قطب نمای رهبری، حرف اول و آخر را می زند. از این روی هر دو جریان مورد اشاره دقیقا گفتمان اصولگرایی را نشانه رفته اند و از دو سو به آن می تازند. جریان فتنه که از گفتمان اصولگرایی ضربه سخت و خردکننده ای دریافت کرده است با استناد به مواضع و عملکرد حلقه انحرافی، تلاش می کند این مواضع منحرف و آسیب رسان را به حساب «گفتمان اصولگرایی» و نه «حلقه انحرافی» بنویسد و حلقه انحرافی از سوی دیگر، با مواضع و عملکرد بیرون از بستر اصولگرایی، برای توهم پراکنی جریان فتنه زمینه سازی کرده و سوژه فراهم می کند. و حال آن که اصحاب فتنه 88 و مدیران بیرونی آنها، ضربه شکننده را از گفتمان اصولگرایی دریافت کرده اند که حماسه بی نظیر 9 دی نمادی از تجلی آن بود و حلقه انحرافی با عبور از آموزه های اصولگرایی به مواضع و عملکرد فتنه پسند روی آورده است. و اما، در این میان، اصولگرایان مسئولیت ویژه ای برعهده دارند و انتظار آن است که از یکسو ماهیت اصلی دو جریان یاد شده را زیر نظر داشته باشند و از سوی دیگر بی اعتنا به جنگ زرگری آنها، حرکت اصولگرایانه خود را دنبال کنند زیرا به گواهی شواهد و قرائن بسیار که 22 بهمن امسال از جمله آنهاست، در انتخابات خرداد 92 نیز سحر روحبخشی دمیده خواهد شد از این روی نباید به صدای خروس هایی که بی محل می خوانند و آدرس غلط می دهند، فریفته شد.
کوک کن ساعت خویش!... اعتنایی به خروس سحری نیست دگر !...

حسین شریعتمداری


+ نوشته شـــده در دوشنبه 91/12/14ساعــت 7:27 صبح تــوسط عباس | نظر
دعوت تشکلهای دانشجویی دانشگاه شریف از علامه مصباح یزدی برای حضور
بسمه تعالی
دعوت تشکل‌های دانشجویی دانشگاه شریف از علامه مصباح یزدی برای حضور در این دانشگاه/ پنجشنبه؛‌ سخنرانی علامه مصباح یزدی، آقاتهرانی و پناهیان در همایش «استقامت رمز پیشرفت»

 همایش بزرگ «استقامت رمز پیشرفت» عصر روز پنج شنبه 17 اسفند ، با حضور و سخنرانی فقیه بصیر حضرت آیت الله مصباح یزدی در مسجد دانشگاه صنعتی شریف برگزار خواهد شد.

به گزارش رجانیوز در این همایش ، به یاد مرد تقوا و سیاست، سالک الی الله مرحوم آیت الله خوشوقت، علاوه بر علامه مصباح یزدی، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان و حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی نیز سخنرانی خواهند داشت.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و برخی کانون‌های دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف متولی برگزاری این همایش هستند .

این همایش از ساعت 15 روز پنج شنبه در مسجد دانشگاه شریف آغاز می شود و ورود همگان آزاد خواهد بود.


+ نوشته شـــده در دوشنبه 91/12/14ساعــت 7:22 صبح تــوسط عباس | نظر
سوریه از هم نپاشید قدرت ایران افزایش یافت (خبر ویژه) محافل صهیو

بسمه تعالی

سوریه از هم نپاشید قدرت ایران افزایش یافت (خبر ویژه)

محافل صهیونیستی از سرنوشت جنگ سوریه و نقش آن در افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی می کنند.
پایگاه صهیونیستی تیک دبکا در تحلیلی خاطرنشان کرد: مخالفان رژیم سوریه در جنگ شکست خورده اند و بحران سوریه موجب افزایش قدرت ایران در خاورمیانه شده است.
«تیک دبکا» با اشاره به شکست طرح سرنگونی نظام سوریه، نوشت: ایران، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به همراه روسیه معرکه جنگ در سوریه را بردند.
این پایگاه صهیونیستی می افزاید: آنچه بشاراسد تاکنون انجام داده در توانایی و قدرت هیچ یک از دیگر سران عربی نبوده است مخالفان سوریه به شکست خود در اشغال دمشق، سیطره بر انبار اسلحه پایگاه های پدافند هوایی سوریه اذعان کرده اند.
این پایگاه صهیونیستی نوشت: مخالفان سوری اینک حاضر به بحث و بررسی پیشنهادها پیرامون حل بحران سوریه و دستیابی به توافق اولیه برای اعلام آتش بس و سپس امضای تفاهم نامه های سیاسی با هدف اجرای انتخابات آزاد در این کشور شده اند.
دبکا تاکید کرد: یکی از دستاوردهای مهم محور ایران، حفظ ارتباط استراتژیک میان تهران - دمشق است، به طوری که ایران توانست با حمایت از سوریه در برابر دیگر کشورهای عربی، دامنه تاثیر شیعه را در منطقه خلیج فارس گسترش دهد و دستاوردی تاریخی و مهم را برای خود رقم بزند.
این پایگاه صهیونیستی ادامه داد: موفقیت دیگر این محور، تقویت پایگاه حزب الله در لبنان، به رهبری «سید حسن نصرالله» بوده و این در حالی است که بشاراسد همچنان زمام امور در سوریه را با قدرت در دست دارد، سیدحسن نصرالله نیز در ردیف قویترین رهبر در لبنان قرار گرفته است.
تیک دبکا معتقد است در معرکه سوریه چهار محور آمریکا، اسرائیل، عربستان و قطر، با وجود حمایت مالی و نظامی از گروههای معارض شکست خورده اند.
این پایگاه صهیونیستی نوشت: با وجود آن که اسرائیل در سال های 2006 و 2008 میلادی درصدد شکست حزب الله لبنان و حماس فلسطین با هدف نابودی محور ایران، سوریه و حزب الله بود، ولی این محور تاکنون همچنان با قدرت به فعالیت خود ادامه می دهد.
 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/12/13ساعــت 11:12 صبح تــوسط عباس | نظر
.جلیلی: غنی سازی 20 درصد را تا رفع نیاز ادامه میدهیم
جلیلی: غنی سازی 20 درصد را تا رفع نیاز ادامه می‌دهیم/ اشتون: طرح 1+5 به ایران برای اعتمادسازی است

 گروه سیاسی: گفتگوهای ایران و 1+5در حالی به پایان رسید  که طرفین این دور از مذاکرات را سازنده و مثبت قلمداد کردند.

سعید جلیلی و کاترین اشتون همانند گفتگوهای گذشته پس از پایان مذاکرات در جمع خبرنگاران حاضر شدند و به سئوالات آنان پاسخ دادند. سعید جلیلی این بار نیز زودتر از اشتون در سالن کنفزانس خبری حاضر شد و در همان ابتدا بیانیه ای که از سوی تیم مذاکره کننده ایرانی تنظیم شده بود، قرائت کرد.

بر اساس این بیانیه " گروه 1+5 پیشنهاد کرد گامهای ملموسی برای 6 ماه آینده و در جهت اعتمادسازی متقابل برداشته شود و پیشنهادهایی نیز در این زمینه ارائه شد" ، همچنین تاکید جمهوری اسلامی بر متوازن و همزمان بودن گامها بود و اینکه پیشنهاد‌ها نباید نافی حقوق ایران باشد." بر این اساس ایران . 1+5توافق کردند در تاریخ 28 اسفند جلسه کار‌شناسی در شهر استانبول و در تاریخ 16 و 17 فروردین جلسه با 1+5 در شهر آلماتی برگزار شود.

دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از قرائت بیانیه ، به سئوالات خبرنگاران پاسخ داد.

جلیلی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه پیشرفت‌های فنی ایران در موضوع هسته‌ای و مقاومت کشورمان در قبال تحریم‌های اعمال شده چه اثری بر روند مذاکرات داشته است؟ گفت: ایران به عنوان عضو فعال آژانس در چارچوب ان پی تی و آژانس فعالیت خود را ادامه می‌دهد.

در این زمینه ظرفیت‌های علمی کشور پیشرفت‌های خوبی را رقم زده و ما امروز در بخش‌های مختلف با اتکا به ظرفیت‌های بومی توانسته‌ایم موفقیت‌های خوبی داشته باشیم که به شکل تصاعدی ادامه دارد.

وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات با توجه به وجود عناصر تندرو در آمریکا افزود: روندی که در 8 ماه گذشته از پیشرفت علی رغم فشارهای زیادی که علیه ملت ایران به کار برده‌اند شاهد بوده‌ایم منجر به نتایج خوبی شده است که برای آنها نیز قابل توجه می‌باشد.

جلیلی به برگزاری نشست کشورهای عدم تعهد در شهریورماه سال جاری در تهران اشاره کرد که در آن نمایندگان و مقامات بیش از 120 کشور جهان حضور داشتند و یادآور شد: ایران به عنوان ریاست جنبش حقوق هسته‌ای خود را در این اجلاس اعلام کرده که مورد قبول شرکت کنندگان نیز قرار گرفت.

نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی در ادامه با اشاره به پیشرفت‌های ایران در عرصه‌های مختلف گفت: آنها در سال 2012 اذعان کردند که ایران بالاترین رشد علمی را داشته و در سال گذشته صادرات غیرنفتی و تولیدات گوناگون ایران رشد چشمگیری داشته است.بورس ایران در سال گذشته 62 درصد رشد داشته که نشان می‌دهد فشارهای اقتصادی که علیه ملت مان اعمال می‌کنند نتیجه‌ای نداشته است.

جلیلی خاطرنشان کرد: همچنین مردم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با نشاط‌تر و محکم تر حمایت و پشتیبانی خود را اعلام کردند که این مجموعه شرایط نشان می‌دهد آنها باید به راهبرد جدیدی فکر کنند.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به این سؤال که ایران پس از 8 ماه چگونه توانسته نظر 1+5را تغییر دهد و برای ادامه این روند چه لوازمی نیاز است؟ اظهار داشت: اگر ارزیابی از عملکرد 8 ماهه گذشته داشته باشند، به آنها کمک خواهد کرد که به سمت راهبرد صحیح بروند. البته پیشنهاد آنها در آلماتی واقع بینانه‌تر به نظر می‌رسید که به نظر می رسد آنها به این نتیجه رسیده‌اند که باید واقع بینانه‌تر رفتار کنند.

تولید سوخت 20 درصد تا رفع نیاز ادامه دارد

اما جلیلی در اظهارات خود در کنفرانس خبری به گمانه زنی رسانه ها درباره تعطیلی سایت فردو پاسخ داد. وی گفت: این سایت یک سایت قانونی و شناخته شده برای آژانس است که زیر نظر آژانس فعالیت خود را ادامه می‌دهد و بسته شدن آن هیچ توجیهی نداشته و چنین درخواستی را آنها نداشته‌اند.

 

وی در خصوص تاثیر توافقات ایران با 1+5در مذاکرات فنی آژانس نیز اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران فعال‌ترین عضو آژانس بوده و بیشترین همکاری را با این نهاد دارد زیرا ما از رفتار خود مطمئنیم و مشکلی با شفاف سازی نداریم اما اگر این همکاری‌ها فراتر باشد باید در چارچوب هایی باشد که این چارچوب‌ها باید شکل بگیرد و ما آنها را مطرح کرده‌ایم.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ سؤال دیگری در خصوص توقف غنی سازی 20 درصد اظهار داشت: آنها به پیشنهاد مسکو که ایران ارائه داد نزدیک‌تر شده‌اند اما موضوع همکاری می‌تواند کمک کننده باشد و آنها به این نتیجه رسیده‌اند که باید گام‌های واقع‌بینانه‌تری را برای نزدیکی به ایران بردارند.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به پرسش دیگری درباره اینکه ایران در چه شرایطی غنی سازی 20 درصد را متوقف می‌کند؟ خاطرنشان کرد: هر پیشنهادی برای همکاری، شفاف سازی و اعتمادسازی باید بر مبنای پذیرفته شدن حقوق جمهوری اسلامی ایران و حق هسته‌ای آن از جمله غنی سازی اورانیوم باشد و موضوعات در این چارچوب، می‌تواند مورد گفت‌وگو قرار گیرد.

جلیلی با بیان اینکه سه سال پیش در مذاکرات ژنو 2 مطرح کردیم که برای رآکتور تحقیقاتی تهران نیازمند سوخت 20 درصد هستیم، اظهار داشت: متأسفانه آنها پاسخ مناسبی ندادند و ما خود اقدام به تولید سوخت کردیم.

وی تصریح کرد: تولید سوخت 20 درصد برای تأمین نیازهایمان حق مسلم ماست که براساس معاهده ان پی تی به ما داده شده است.

دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: اینکه برای تأمین نیازهایمان می‌توانیم همکاری کنیم، می‌تواند در گفت‌وگوها مورد بحث قرار گیرد اما باید اعتماد ملت ایران جلب و رفتارهای خصمانه و در مقابله با ملت ایران کنار گذاشته شود.

راهبرد "فشار و گفتگو" غرب جواب نمی‌دهد

جلیلی در پاسخ به سؤالی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران همیشه از گفت‌وگوها استقبال کرده و همواره گفته‌ایم که آنچه می‌تواند برای موفقیت همکاری‌ها مفید باشد، این است که طرفین با راهبرد، سریع و صحیح وارد گفت‌وگو شوند.

وی افزود: بارها گفته‌ایم که گفت‌وگو باید برای همکاری باشد. راهبردهایی از جمله استفاده از ابزار فشار برای موفقیت‌ گفت‌وگوها حتما بی‌نتیجه است و بی‌جواب خواهد بود.

جلیلی اظهار داشت: کسانی که مدعی بودند تحریم‌های فلج کننده را بر ملت ما تحمیل کرده‌اند و در این هشت ماه به زعم خود بیشترین فشارها را علیه ملت ما اعمال کردند، شاهدند که این فشارها و رفتارها برای آنها نتیجه‌ای نداشته است. آنها باید این واقعیت را درک کنند که بهترین راه تصحیح این راهبرد و ورود به مسیر جدید است.

خبرنگاری با بیان اینکه رژیم صهیونیستی عنوان کرده که با 1+5در تماس نزدیک است نظر جلیلی را جویا شد که وی در این باره گفت: توصیه ما به 1+5این است که هزینه دیگران را نپردازند. برخی می‌خواهند با هزینه بعضی از اعضای 1+5یا مجموعه آنها، اهداف خود را دنبال کنند.

مذاکره کننده ارشد ایران رژیم صهیونیستی را متهم در زمینه سلاح‌های هسته‌ای خواند و تصریح کرد: جامعه جهانی باید عزم جدی برای رسیدگی به اتهامات این رژیم داشته باشد. این رژیم علی‌رغم اتهامی که متوجه آن است اذعان نیز کرده که به شکل غیرقانونی به این سلاح‌ها دست یافته است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مجامع بین‌المللی باید این اتهامات را بررسی و پیگیری کنند که چه کسی این سلاح‌ها را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است.

وی به 1+5توصیه کرد که اجازه ندهند این رژیم برای اهداف نامشروع خود از آنها استفاده کند.

غرب به حقانیت ایران در موضع سوریه پی برده است

 

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در ادامه نشست خبری در پاسخ به سؤالی اظهار داشت: اینکه 1+5در این 8 ماه به این نتیجه رسیدند که باید اعتماد ملت ایران را جلب کنند، مثبت بود.

وی افزود: آنها باید رفتارهایی داشته باشند که اعتماد ملت ما را جلب کنند که تحریم‌ها یکی از این موارد است.

جلیلی با بیان اینکه می‌توان در این مسیر گام‌های کوچکی برداشت، خاطرنشان کرد: 1+5به گام‌هایی اشاره کردند که ما گفتیم باید متوازن باشد. نفس ورود آنها به مسئله رفع تحریم‌ها گام مثبتی است که البته باید با توازن همراه باشد.

وی با اشاره به نشست کارشناسی که قرار است در اواخر سال جاری در استانبول برگزار شود، افزود: این نشست برای این است که مشخص شود این گام‌ها چگونه می‌تواند متوازن شود.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به سوال دیگری خاطرنشان کرد:‌ ما در نشست استانبول، بغداد و مسکو پیشنهاد کردیم که به بحث‌های غیر هسته‌ای نیز بپردازیم از جمله گفت‌وگو برای همکاری در خصوص مسائل منطقه‌ای که یکی از پیشنهادات بحث سوریه و بحرین بود.

وی ادامه داد: در گفت‌وگوهای استانبول اعلام کردیم مسیری که برخی کشورها و قدرت‌ها در سوریه دنبال می‌کند غیر دموکراسی و غلط است و مجال را برای فعالیت‌های تروریستی فراهم می‌کند.

دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: متاسفانه شاهد بودیم که برخی کشورها همان مسیر را دنبال کردند و از تروریسم ارسال سلاح به داخل سوریه و... حمایت به عمل آوردند. ما همواره اعلام کرده‌ایم که راه حل سوریه یک کلمه بیشتر نیست و آن «دموکراسی» است. همه باید به سازوکارهای دموکراتیک تن داده و زمینه را فراهم کند تا مردم سوریه در سازوکاری داخلی و با برگزاری انتخابات آنچه را که می‌خواهند انتخاب کنند که متاسفانه برخی خلاف این مسیر را رفتند.

وی با بیان اینکه آنها امروز به این نتیجه رسیده‌اند که این مسیر غلط بوده،‌ خاطرنشان کرد: واقعیت میدان و صحنه سوریه به آنها نشان داد که آنچه ایران می‌گفته، درست بوده است.

پاسخ جلیلی به سئوال خبرنگار بی بی سی

جلیلی در پاسخ به سؤالی به رئوس پیشنهاد ایران در نشست مسکو اشاره کرد و افزود: مهمترین محور آن حق غنی‌سازی بود. ما در نشست آلماتی سازوکار اجرایی شدن آن پیشنهادات را ارائه دادیم.

وی در پاسخ به پرسش خبرنگار بی‌بی‌سی بار دیگر بر حق جمهوری اسلامی در انجام غنی‌سازی تصریح کرد و افزود: حق غنی‌سازی برای همه اعضای ان پی تی پذیرفته شده و شناخته شده است و آن را حق خود می‌دانیم و برای نیازهای خود اعمال می‌کنیم.دبیر شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد:‌ هر آنچه نیاز داشته باشیم اعمال می‌کنیم چه 5 درصد و چه 20 درصد. ما باید نیاز خود را برطرف کنیم.

وی گفت: اعمال حق ما مبتنی بر نیازهای ماست و مادامی که نیاز داشته باشیم آن حق را اعمال می‌کنیم.

اظهارات کوتاه اشتون در جمع خبرنگاران

پس از اظهارات جلیلی این کاترین اشتون بود که برای تشریح دستاورد مذاکرات آلماتی از نگاه 1+5، در جمع خبرنگاران حاضر شد. وی البته بیشتر کلی گویی کرد و پس از دقایقی جلسه را خاتمه داد.  

با این حال کاترین اشتون در ابتدای سخنان کوتاه خود اظهار امیدواری کرد که ایران به طرح 1+5نگاه مثبت داشته باشند.

وی گفت: ما به طور جمعی کار کردیم و به نمایندگی از سازمان ملل این اقدامات را داشتیم تا به نتایج ملموسی برسیم. طرح ما برای اعتمادسازی است تا جلو رویم.

اشتون ادامه داد: به دنبال راه حلی هستیم که براساس ان.پی.تی و شورای امنیت و حکام پیش رویم. 1+5 طرحی اصلاح شده به طرف ایرانی ارایه داده که سازنده بوده است و نگرانی‌های بین‌المللی را در آن انعکاس می‌دهد. در این طرح اصلاح شده پیشنهادات ایران نیز لحاظ شده است.

وی در پاسخ به این که پیشنهادات 1+5به ایران چه بود؟ گفت: من نمی‌توانم درباره طرح سخن بگویم چون می‌خواهیم اولا فرصت به ایران دهیم تا درباره طرح مطالعه کند و هم‌چنین کارشناسان باید درباره آن بحث و بررسی داشته باشند و بهتر است بگذاریم این فرآیند طی شود.

اشتون درباره این مذاکرات با اشاره به نگاه مثبت طرف ایرانی ابراز خرسندی کرد و افزود: اگر آقای جلیلی گفتند مثبت است این خوب است. باید دید در قدم بعدی کارشناسان چطور کار می کنند.

او در پاسخ به این پرسش که جلیلی گفت در پیشنهاد 1+5سخنی از تعطیلی فردو نبود اظهار کرد: من درباره طرح وارد جزییات نمی‌شوم. در دو روز گذشته سعی کردیم طرحی را به طرف ایرانی ارایه کنیم و می‌خواهیم به آن‌ها فرصت دهیم که به آن نگاه کنند.

بیانیه مشترک و کم سابقه ایران و 1+5

ایران و گروه 1+5 در اقدامی که کمتر سابقه داشته است، پس از مذاکرات الماتی بیانیه مشترکی صادر کردند.

متن کامل این بیانیه کوتاه به این شرح است:

"پس از دو روز مذاکره، ما توافق کردیم که کارشناسان فنی روز 8 مارس (28 اسفند) در استانبول دیدار کنند و ما به همراه مدیران کل سیاسی 1+5روز های 5و 6 آوریل (16 و 17 فروردین) در آلماتی مجددا دیدار کنیم.

از دولت قزاقستان برای پذیرایی محترمانه اش تشکر می کنیم."


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/12/10ساعــت 8:35 صبح تــوسط عباس | نظر
جلیلی: غنی سازی 20 درصد را تا رفع نیاز ادامه میدهیم/ اشتون: طرح

بسمه تعالی

ارزیابی رسانه های غرب از قاطعیت رئیس گروه مذاکره کننده ایران (خبر ویژه)

رسانه های غربی رئیس هیئت ایرانی در مذکرات با نمایندگان 1+5 را فردی قاطع و سازش ناپذیر که وفادار به ایدئولوژی انقلاب می باشد معرفی می کنند.
خبرگزاری رویتر، سعید جلیلی را نماینده رهبر ایران در مذاکرات توصیف کرده و نوشت: چالش پیشروی غرب، پیشبرد مذاکرات به نحوی است که با دیدگاه های مذهبی و انقلابی وی مغایرت نداشته باشد.
جلیلی که از پنج سال پیش مذاکره کننده ارشد ایران است، همواره اعلام کرده که حرف ایران برخورداری از حق استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای است.
رویتر با بیان اینکه موضع جلیلی حمایت قاطع از رهبر عالی ایران است، می نویسد: او پای راستش را در دهه 1980 و در جنگی از دست داد که در آن انقلاب نوپای شیعی ایران در معرض خطر تهدید صدام قرار داشت و کشورهای حاشیه خلیج فارس و غرب همه از عراق حمایت می کردند. جلیلی آمریکا و اروپا را در حمایت از عراق علیه ایران مقصر می داند. وقتی او پای میز مذاکره می نشیند، مطمئنا تجربیاتش جایی در گوشه ذهنش وجود دارند. ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/12/10ساعــت 8:24 صبح تــوسط عباس | نظر
ادعای تامل بر انگیز شهردار تهران: تکنوکرات بودن چیز بدی نیست/ وق
بسمه تعالی
ادعای تامل بر انگیز شهردار تهران: تکنوکرات بودن چیز بدی نیست/
وقتی از "تکنوکرات ها" سخن می گوییم،‌ مقصود چیست؟/ ارتجاع گفتمانی به قبل از سوم تیر با مدل مدیریتی هاشمی و خاتمی

 گروه سیاسی: محمد باقر قالیباف در یکی از همایش های شهرداری تهران که اخیرا در برج میلاد برگزار شده، با تاکید همیشگی خود بر تعابیری مانند "عقلانیت" و "اعتدال"،  "تکنوکرات" بودن خود را پذیرفته و اعلام کرده است: "ممکن است که بگویند قالیباف ، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می شود."

به گزارش رجانیوز، این اظهارات قالیباف در حالی ایراد شده است که طی سالهای گذشته و بواسطه عملکرد شهرداری تهران در عرصه های مختلف، بسیاری از نخبگان و دلسوزان انقلاب ضمن اشاره به رویه ی این نهاد اجتماعی- فرهنگی در پایتخت، نسبت به "تکنوکرات" بودن شهردار تهران و عملکرد مجموعه تحت نظر وی، هشدار داده بودند.

هم اکنون و بعد از 7 سال از فعالیت های محمد باقر قالیباف در سطح شهر تهران؛ وی تکنوکرات بودن خود را پذیرفته است اما با تعریف خاصی از مفهوم تکنوکراسی، این ویژگی خود را اینطور توجیه کرده است:

" تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می شود و اگر نخواهیم از آن استفاده کنیم باید به عقلمان شک کنیم ، هر چند گاهی  برخی افراد آن را ابزار سیاسی می کنند و طوری وانمود می کنند و مثلا فکر می کنند اگر جایی که می توان با ویدئو کنفرانس حضور پیدا کرد، پیاده راه بروند و عرق بریزند و نصف روز حرکت کنند یعنی اجر و ثوابش بیشتر است، در اسلام چنین چیزی را نداریم و نفهمیدیم و همه اینها مواردی است که نیازمند یک مدیریت اجرایی است تا بتوایم عقلانیت و معنویت را با همه ابزار و امکاناتی که جامعه و بشریت و علم و دانش در اختیارمان گذاشته استفاده کنیم."

این در حالی است که اساسا تعریفی که شهردار تهران از مفهوم تکنوکراسی تعریف کرده است، "آدرس اشتباه" به مخاطب برای یافتن مفهوم حقیقی این واژه است و مشخص نیست تاکنون چه فرد یا جریانی تکنوکرات بودن را "صرفابه معنای استفاده" از ابزارهای مدرن و ... تعریف کرده است؟

فارغ از اختلافات قدیمی موافقان و مخالفان استفاده از ابزارهای مدرن که موضوع جداگانه ای است و در اینجا بنای اشاره به آن وجود ندارد، مفهوم "تکنوکرات" برای وصف افراد و جریانهایی بکار می رود که تخصص و "فن سالاری" را بر تعهد و اعتقادات افراد مرجح می دانند.

به عبارت دیگر، در یک نظام دینی افرادی که مسئولیتی را برعهده می گیرند باید هم دارای "تعهد" و هم "تخصص" باشند و فقدان هر یک از این مولفه های برای یک مقام مسئول؛ به مثابه نقصی بزرگ محسوب می شود اما در دیدگاه "فن سالارانه" یا همان "تکنوکراسی" تعهد و اعتقادات افراد جایگاهی در انتخاب آنها ندارد و آنچیز که معیار اصلی برای انتخاب اطرافیان و مدیران قرار می گیرد فقط "تخصص" آنهاست.

ناگفته پیداست که آسیب های این نوع نگاه سکولار و غیر دینی در انتخاب اطرافیان و مسئولیت دادن به افراد مختلف هر چند با تخصص بالا، تا چه حد مضر است.

از طرف دیگر باید توجه داشت که تقابل تعهد و تخصص مسئولان و الویت دادن به تخصص افراد منهای عقاید و تعهد آنان،‌ بیش از هر زمان دیگری در دولت سازندگی اوج گرفت، از همین رو هشدارهای صریح رهبر معظم انقلاب خطاب به اعضای هیئت دولت و "طبقه جدیدی از مدیران بوجود آمده در دولت هاشمی" را نیز باید در همین راستا تفسیر کرد.

به عنوان نمونه رهبر معظم انقلاب در 3 شهریور 72 در دیدار با کابینه هاشمی رفسنجانی با اشاره به این مساله می فرمایند:

"این را مکرّر عرض کرده‌ام، باز هم عرض مى‌کنم. به این نکته باید توجّه کنید: گاهى مى‌شود که یک مدیر، در مجموعه کارى خود، طبعاً به افرادى تکیه مى‌کند و همه کارها را شخصاً نمى‌تواند انجام دهد. ناگزیر، کسانى با اختیاراتى در مجموعه‌هایى هستند و گاهى مى‌بینید در صراط و راه دیگرى حرکت مى‌کنند. اوّلین ثمرى که ثمر تلخى خواهد بود، این است که کار این مدیر را لنگ مى‌گذارند. بعد هم، البته کشور ضرر مى‌بیند؛ اهداف ضرر مى‌بیند؛ مردم ضرر مى‌بینند. اما اوّلین مشکلى که به وجود مى‌آید این است که خود آن مدیر، مى‌بیند کارش پیش نمى‌رود. براى خاطر این‌که، به انسانهایى تکیه کرده که اهل نیستند. در محیط وزرارتخانه، باید کسانى را آورد که به این راه و هدف از بُنِ دندان معتقد باشند. این، شرط اوّل است. براى خاطر این‌که، اگر از بُنِ دندان معتقد نباشد، اگر توانایى و کاردانى هم داشته باشد، آن توانایى و کاردانى، در خدمت راهى که شما دارید برایش تلاش مى‌کنید، به کار نخواهد افتاد. این امرى طبیعى است. باید معتقد باشد. بحمداللَّه، امروز بعد از چهارده، پانزده سال که از انقلاب مى‌گذرد، دیگر آن دعواى تعهّد و تخصّصى که اوّل انقلاب بود، وجود ندارد. معنى ندارد که ما بگوییم تعهّد یا تخصّص؟ هم تعهّد، هم تخصّص؛ زیرا، بحمداللَّه، مدیران خوبى تربیت شده‌اند و شخصیتهاى برجسته‌اى هستند."

ایشان ادامه می دهند: "من این‌طور مى‌خواهم تعبیر کنم و این تعبیر، حاکى و گویاست: عرض من این است که در محیط وزارتخانه، آن جوّ حزب الّلهى را غالب کنید. با همان بارِ معنایى که کلمه «حزب‌الّلهى» دارد. باید آدمهاى متدیّن بر سرنوشت تشکیلات حاکم باشند."

 ایشان در دولت اصلاحات نیز نگرانی خویش در این زمینه را بروز داده و در 27 اسفند 83 و در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری می فرمایند:

 "در گزینش کسانى که در صحنه‌ى سیاسى کشور بناست فعالیت کنند، باید حواسمان جمع باشد. هر یک از اشخاص و شخصیت‌ها و مسؤولانى که در رأس یک مجموعه‌ى کارى قرار دارند، تعیین‌کننده‌اند؛ هم ایمان آنها، هم عزم و اراده‌ى آنها، و هم کاردانى و کفایت آنها تعیین کننده است ... در این زمینه‌ها باید با احساس مسؤولیت و ملاحظه‌ى جوانب و با چشم باز و بصیرتِ کامل وارد شد."

با این اوصاف مشخص نیست در شرایط کنونی، علت تاکید شهردار تهران بر تکنوکرات بودن خود چیست و به چه علت ایشان ضمن ارائه مفهومی نادرست از "تکنوکراسی" تلاش می کند تا این تعبیر نابهنجار را به عنوان یک مفهوم ارزش مند و دارای بار مثبت در عرصه مدیریتی کشور تبدیل کند؟

 گفتنی است این مدل نگاه مدیریتی که پیش از این در افکار عمومی به افرادی مانند هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات شناخته می شد، هم اینک بطور پر رنگی در مجموعه اقدامات کلان شهرداری تهران و بسیاری از مدیران آن به چشم می خورد.

هم چنین سابقه حضور برخی افراد خاص در مجموعه رسانه های همشهری یا برخی مدیران دوم خردادی و کارگزارانی در شهرداری تهران طی سالهای گذشته بیش از همیشه بر این فرضیه مهر صحت زده است که شهردار تهران در عمل یک "تکنوکرات" است و بدون تردید این مساله برای جریان انقلاب اسلامی به مثابه یک ارتجاع گفتمانی به فضای قبل از سوم تیر 84 می باشد.

لازم به ذکر است برای نخستین بار، روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور در سال 86 طی مقاله ای درباره قالیباف نوشته بود:

«قالیباف مردی عمل‌گرا و تکنوکرات است نه فردی ایدئولوژیست.»

این روزنامه امریکایی تصریح کرده بود: "قالیباف که خود را به عنوان مرد عمل و فردی مبتکر به مردم نشان داده و نوآوری‌های زیادی در تهران داشته، هم اکنون به دنبال کسب وجهه جهانی است"

 این روزنامه آمریکایی افزود: "خلبان قالیباف که با تبلیغات به سبک غربی توانست در دور اول انتخابات ریاست جمهوری گذشته ایران ، 14 درصد آرای ایرانیان را به دست آورد ، هم اکنون دارای تجربیات زیادی شده است. او صرفاً درباره محدوده شهر تهران نمی اندیشد. قالیباف ماه گذشته درباره پویایی دیپلماسی ایران برای ایجاد "وضعیت‌های جدید" در روابط بین المللی سخن گفت و نشان داد که ممکن است نسبت به  آمریکا مواضع ملایم تری داشته باشد؛ او گفت: "با گذشت زمان زیادی از انقلاب ایران ، رقابت و همکاری باید جایگزین دشمنی و تضاد شود."


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 91/12/9ساعــت 8:18 صبح تــوسط عباس | نظر
<      1   2   3   4      >