سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بآلسعود گور خود را کند رژیم آلسعود سرانجام با چراغ سبز آمریکا و
رژیم آل‌سعود سرانجام با چراغ سبز آمریکا و رژیم صهیونیستی اقدام به اعدام رهبر شیعیان عربستان کرد تا با ارتکاب این حماقت، به دست خود زمینه را برای اعتراضات گسترده شیعیان و حتی فروپاشی پادشاهی پوشالی این خاندان مهیا سازد.


عربستان از سال گذشته که شاهد حکمرانی «ملک سلمان»  و پسرش «محمد بن سلمان» بوده، دوران بسیار سخت و پرچالشی را تجربه کرده است. مقام معظم رهبری در اوایل سال جاری اعلام کردند: «چند جوان بی‌تجربه امور عربستان را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه می‌دهند.»
 این سخنان به خوبی در رفتارهای بعدی عربستان نمایان شد. حمله به یمن نشان داد که سعودی‌ها بدون هیچ‌گونه عقلانیتی در سیاست خارجی رفتار می‌کنند و شکست‌های پی‌در‌پی در منطقه باعث شد که حاکمان سعودی بیش از پیش از مدار عقل فاصله بگیرند. اعدام روحانی بلندپایه و رهبر شیعیان این کشور اوج این توحش است. 
دیروز احکام اعدام «آیت‌الله النمر» و 46 نفر دیگر به اتهام «تروریسم» مد نظر آل سعود در 12 منطقه عربستان اجرا شد. به گزارش تسنیم‌، وزارت کشور عربستان صبح دیروز از اعدام «آیت‌الله باقر نمر‌النمر» روحانی برجسته شیعه این کشور خبر داد.
رژیم سعودی با وجود اعتراضات فزاینده جهان اسلام به حکم اعدام این روحانی برجسته شیعی، وی را به اتهام واهی «حمایت از تروریسم» به شهادت رساند! بیانیه وزارت کشور عربستان «آیت‌الله نمر» را «مبلغ فتنه و تفرقه» خوانده است و این روحانی برجسته را که تنها برای احقاق حقوق مشروع شیعیان و رفع تبعیض و بی‌عدالتی در عربستان مبارزه می‌کرد، به «تلاش برای برهم زدن امنیت و فتنه‌افکنی» متهم کرده است! سخنگوی وزارت کشور عربستان در نشستی خبری در این مورد اعلام کرده که احکام اعدام‌ها در داخل زندان‌ها و با شمشیر یا تیرباران صورت گرفته است.
 دادگاه جنایی عربستان در تاریخ 23 مهرماه حکم بدوی اعدام تعزیری «آیت‌الله نمر» را صادر کرد. شیخ نمر در تاریخ  23 آبان ماه اعتراضی کتبی در 50 صفحه تقدیم دادگاه جنایی عربستان کرده بود. پس از آنکه دادگاه استیناف هم این حکم را تایید کرد، وزارت کشور پرونده وی را به دربار آل سعود فرستاد که در نهایت دیروز با امضای حکم اعدام وی از سوی «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی، این روحانی برجسته شیعی به شهادت رسید. برادر «آیت‌الله نمر»، در گفت‌وگو با شبکه خبری «المیادین»، ضمن تایید خبر اعدام برادرش این اقدام آل سعود را محکوم و آن را «شنیع» توصیف کرد. وی تاکید کرد: «با وجود اینکه انتظار عقلانیت بیشتری از مقامات سعودی داشتیم، در اعتراض به این اقدام به سازمان‌های بین المللی مراجعه نخواهیم کرد، زیرا می‌دانیم از دست این سازمان‌ها کاری برنمی‌آید.» وی همچنین خواستار برگزاری اعتراضات مردمی در شأن جایگاه رهبر شیعیان عربستان و به صورت مسالمت‌آمیز شد. 
گفته می‌شود جلادان آل‌سعود آیت‌الله نمر را با شمشیر اعدام کرده‌اند.همچنین در اقدامی مزورانه و رسوا، نام آیت‌الله شهید نمر را به عمد در میان اسامی برخی تروریست‌های اعدام شده آورده‌اند. در همین حال گفته می‌شود حاکمان آل‌سعود از بیم برپایی مراسم تشییع میلیونی برای پیکر آیت‌الله نمر، از تحویل پیکر این شهید به خانواده‌اش ممانعت بعمل می آورند.
آل سعود در وحشت
نظامیان آل سعود اما در پی این جنایت، منطقه شیعه‌نشین شرق عربستان را به محاصره کامل خود درآورده و برای سرکوب هرگونه تظاهرات و اعتراضات احتمالی به حال آماده‌باش درآمده‌اند. منابع عربی از استقرار گسترده نظامیان و نیروهای امنیتی آل سعود در مرزهای «قطیف» و «عوامیه» که مناطق شیعه‌نشین عربستان به شمار می‌روند، خبر  دادند. استقرار گسترده نیروهای امنیتی و نظامی آل سعود در مرزهای این دو شهر از وحشت زایدالوصف این رژیم از واکنش‌های مردمی حکایت دارد. در ساعات اولیه دیروز، تمامی پاسگاه‌ها و پایگاه‌های پلیس عربستان در مناطق شرقی در پی ترس از خشم شیعیان، بسته شد. پایگاه خبری العهد نیز با انتشار تصاویری اعلام کرد که صدها خودروی زرهی به سمت شهر القطیف حرکت کرده‌اند تا با اعتراضات مردمی مقابله کنند. 
جوان عربستانی با خودرو یک نیروی امنیتی سعودی را زیر گرفت
منابع امنیتی عربستان اعلام کردند که در پی اعتراضات مردم عربستان پس از اعدام شیخ‌النمر، یک جوان 29 ساله با خودروی خود یک نیروی پلیس این کشور را زیر گرفت.
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، در پی درگیری نیروهای امنیتی و معترضان به اعدام شیخ‌النمر، یک نیروی امنیتی عربستان در نزدیکی یکی از مراکز امنیتی در مسیر «عنیزه البدائع» در نزدیکی شهر القصیم کشته شد.
پایگاه خبری «اخبار السعودیه» در این باره گزارش داد که یک جوان 29 ساله عربستانی با خودرو این نیروی امنیتی را زیر گرفت.
صدها نفر از مردم شیعیان دیروز در مناطق شیعه‌نشین عربستان در شرق این کشور تظاهرات کردند و اقدام دولت سعودی در اعدام شیخ‌النمر را محکوم کردند.
فریاد «الموت لآل سعود» 
در القطیف عربستان
مردم القطیف عربستان در پی اعدام آیت‌الله النمر، از صبح دیروز (شنبه) به خیابان‌ها آمده و فریاد مرگ بر آل سعود سر دادند.
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، از صبح دیروز که اعدام آیت‌الله النمر، مخابره شد، اوضاع شهرهای شیعه‌نشین استان الشرقیه عربستان به خصوص القطیف، شعله‌ور شده است.
در منطقه العوامیه در نزدیکی القطیف نیز، مردم به اعتراضات گسترده‌ای دست زده‌اند.
عربستان که در باتلاق یمن گرفتار شده سعی دارد افکار عمومی را از این شکست‌ها به نوعی منحرف کند. نیروهای انصارالله که اخیرا از موشک‌های بالستیک خود رونمایی کردند تنها در سه حمله موشکی بیش از 500 تن از متجاوزان را به هلاکت رساندند. جمعه شب نیز ارتش یمن با شلیک موشک قاهر1 ذخایر استراتژیک نفتی عربستان در شهر ابها در عسیر عربستان را هدف قرار داد. این حمله منجر به بروز آتش‌سوزی گسترده در این منطقه شد. نیروهای انقلابی یمن همچنین دیروز با هدف قراردادن تجمع سعودی‌ها در پایگاه الموسم در جیزان 25 نظامی عربستان را به هلاکت رساندند.
 به اعتقاد کارشناسان این ضربات سخت باعث شده که عربستان برای فرار از تبعات شکست‌ها و همچنین به نوعی انتقام از شیعیان، «آیت‌الله‌نمر» را اعدام کند، این جنایت به زعم سعودی‌ها افکار عمومی را از جنگ یمن به سمت «آیت‌الله نمر» منحرف خواهد کرد. آل سعود در بحران‌های منطقه‌ای و مداخلات اخیر نشان داده مهره‌ای بیش نیست و به نیابت از دیگر کشورها و رژیم ها رفتار می‌کند. در این مورد نیز عربستان بدون حمایت آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی بدون شک جرات دست زدن به این جنایت را نداشته است.
 البته نهادهای حقوقی بین‌المللی که تحت نفوذ دلارهای عربستان و حمایت‌های آمریکا هستند به صورت ظاهری هم که شده بارها از اقدامات جنایتکارانه عربستان انتقاد کرده‌اند اما هیچ اقدام عملی در این مورد انجام نداده‌اند. 
آمریکا نیز احتمالا برای حفظ ظاهر این اعدام را محکوم می‌کند اما روابط این کشور با عربستان استراتژیک بوده و به دلیل این مسائل خدشه‌دار نخواهد شد، زیرا عربستان به نیابت از آمریکا مجری ایجاد آشوب و ناامنی در جهان اسلام است.
 آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی از قدرت گرفتن شیعیان در هر نقطه‌ای از جهان احساس وحشت و هراس دارند و به همین دلیل در نیجریه نیز شیخ زکزاکی را دستگیر و زندانی کرده‌اند. اعدام شیخ نمر می‌تواند پایه‌های کاخ پوشالی آل سعود را فرو بپاشاند و در روزها و حتی ماه‌های آینده باید منتظر ثمرات خون این روحانی برجسته بود. 
برخی کارشناسان معتقدند اکنون شیعیان عربستان در مرحله‌ای هستند که بتوانند اعتراض‌های مسالمت‌آمیز خود را به سمت رویارویی نظامی با سعودی‌های پیش ببرند. سعودی‌هایی که اخیرا از خالی شدن خزانه خود خبر داده‌اند و اعلام کرده‌اند بودجه سال 2016 با 100 میلیارد کسری بسته شده است و همچنین 100 میلیارد دلار از ذخایر ارزی این کشور کاسته شده است اکنون بیش از هر زمان دیگری آسیب‌پذیرتر هستند و باید منتظر مشت محکم شیعیان مناطق شرقی باشند. 

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/10/13ساعــت 9:53 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی )بازی بنیسعود با خون نمر و سکوت معنادار روحانی از ب

بازی بنی‌سعود با خون نمر و سکوت معنادار روحانی

)

از بمباران شیعیان یمن گرفته تا سرکوب آنها در بحرین و تا اعدام‌های فله‌ای دیروز، نتیجه‌ عقب‌نشینی‌ها است. روحانی با خوش باوری در راه "تنش‌زدایی" تنها خندید و از اتخاذ مواضعی قاطع امتناع کرد.

به گزارش فرهنگ نیوز، آیت الله نمر اعدام شد؛ خبری کوتاه که خیلی‌ها را بُهت‌زده کرد. بعضی‌ها می‌گفتند با شمشیر؛ معلوم نیست! سانسور و سرکوب رسانه‌ها آنقدر در پادشاهی سعودی آنقدر عادی است که نمی‌توان به درز جزییات بیشتر امید داشت. وزارت کشور عربستان صبح روز گذشته در بیانیه‌ای از اعدام شیخ به همراه چهل و شش تَن دیگر از زندانیان سیاسی پرده برداشت؛ شکم‌پرستان عربستان یک‌تنه تاریخ را هزار سال جابجا کردند؛ اعدام فَله ای مخالفان پیش چشم حقوق بشر و رفقا! این حد از خفقان بیشتر از توتالیته، بوی جنون می‌دهد؛ شیوخ بنی سعود دیوانه شدند.

بازی تخت و تاج

«یک جنگجوی مقدس که خواستار برگزاری انتخابات در عربستان بود» تیتر ایندیپندنت شد، آدم‌کُشی دیروز سعودی‌ها آنقدر هولناک بود که خیلی زود سرخط رسانه‌های مختلف شود. شیخ آزاده بود، و برای آزادی کشته شُد. تحجر قبیله‌ی آل سعود آن‌قدر مشمئز کننده بود که واکنش تند و تیز افکار عمومی، کارشناسان و رسانه‌های مستقل جهان را برانگیزد.

 سفارت‌خانه‌های عربستان در ممالک مختلف از ظهر دیروز صحنه‌ی اعتصاب و تظاهرات مردمی است که با چشمانی خیس، و قلب‌هایی آکنده از درد نام شیخ را زمزمه می‌کردند. مردم از صنعا گرفته تا کشمیر، از پاکستان گرفته تا بحرین عزادار شیخ بودند. شرق عربستان اما دیروز پادگان بود، پادشاهی با استقرار توپ و تانک‌ در خیابان‌های قطیف به زور اسلحه سعی داشت تا خشم و اعتراض مردم را سرکوب کند. برخورد نیروهای امنیتی با معترضان در شرق عربستان در برخی موارد به خشونت کشیده شد. معلوم نیست ریاض تا چند به زور سرنیزه خواهد توانست پایه‌های لرزان سلسله‌ی فرتوت پسران عبدالعزیز را نگاهبانی کند؟  

 تحرکات این قبیله‌ی بیابان‌گَرد هر روز اشکال رادیکال‌تری پیدا می‌کند. قتل عام فله‌ای دیروز به قدری وحشیانه بود که صدای متحدین اروپایی آنها را هم درآورد. اتحادیه‌ی اروپا در بیانیه ای که روز شنبه منتشر کرد، ضمن ابراز نگرانی شدید، درباره تبعات این اقدام بر مناسبات منطقه هشدار داد. بنی سعود باد کاشت، تضمینی نیست که توفان خون مطهر شیخ، تخت و تاج‌شان را به باد ندهد.

 دیپلماسی زانو زده ادامه دارد!

دو ساعت گذشت، هنوز خبری از آقای رییس جمهور نیست! روحانی که در جریان حادثه تروریستی پاریس با سرعت عملی مثال زدنی کمتر از دو ساعت پیام تسلیت صادر کرد، در جریان اعدام وحشیانه‌ی ده‌ها تَن از شیعیان عربستان هم‌چنان سکوت کرده است! باقر النمر هم‌لباس روحانی نبود؟! شیعه نبود؟! درس‌آموخته‌ی حوزه‌های قم نبود؟! آیت الله نبود؟! انسان چه؛ انسان هم نبود؟! احتمالاً نه آنقدر که مثل اهالی فرانسه برازنده‌ی پیام تسلیت روحانی باشد! این اقدام روحانی اما مسبوق سابقه است؛ روحانی پیشتر هم در حالی فی الفور برای قربانیان عملیات تروریستی پاریس اعلامیه صادر می‌کرد، که در برابر جنایت داعش در لبنان دست‌کم برای یک روز سکوت اختیار کرد. در ماجرای کشتار وحشیانه‌ی شیعیانِ نیجریه و قتل عام خانواده‌ی علامه زکزاکی هم، او تقریباً همان‌قدر منفعل عمل کرد که امروز در ماجرای قتل عام شیعیان عربستان. به نظر می‌رسد برای روحانی تریج قبای کدخدا، مهم‌تر از قتل‌عام فله ای شیعیان با شمشیر است! برای او همه‌ی انسان‌ها با هم برابرند، هرچند بعضی‌ها برابرترند؛ دوستان کدخدا برابرترند!

 ایران ملجأ مستضعفین دنیا است؛ قلب‌های نومید ستم‌دیدگان عالم از امریکای لاتین گرفته تا غرب آسیا اینجا است. بر اساس اصل یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران خود را موظف به پشتیبانی از «مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان» می‌داند، با این همه اهتمام دولت فخیمه در اجرای این اصل در بهترین حالت نومید کننده است. ظریف و دار و دسته در حالی در دو سال گذشته ساعت‌های فراوانی را به بحث و گفتگو با مقامات ایالات متحده گذراندند، که کمترین اعتنایی به پیگیری امورات مسلمانان و مستضعفین جهان نداشتند.

 شاید اگر پیشتر و مثلاً در واکنش به فاجعه‌ی فرودگاه جده، دستگاه دیپلماسی واکنش قاطعی نشان می‌داد، بسیاری از وقایع تلخ بعدی هرگز اتفاق نمی افتاد. زانو زدن ظریف پیش پای امیر کویت در سازمان ملل، نمودار روشنی از وادادگی سیاست خارجه در برابر شیوخ هم‌پیمان کدخدا بود. ظریف در دو سال گذشته آنقدر خندیده بود که کسی حرف‌هایش را جدی تلقی نکند. به این ترتیب شاید اگر می‌خواست هم نمی‌توانست حق و حقوق مردم را بعد از فاجعه‌ی جده و یا قتل عام حاجی‌ها در منا استیفا کند. با این همه وی درست در روزهای اوج خشم و نفرت انقلابی مردم بعد از فاجعه‌ی منا، دَم از بهبود روابط زد و اعلام کرد به دنبال دوستی با عربستان است تا نشان دهد چقدر از مطالبات بر حق مردم و رسانه‌ها فاصله دارد. انفعال ذلیلانه‌ی ظریف از سربند داستان جده ادامه داشت تا ماجرای قتل عام شیعیان نیجریه را هم پشت گوش بیاندازد.

در عوض بیابان‌گردان بنی سعود همزمان با هر عقب‌نشینی دولت یازدهم، گستاخ‌تر شده و شمشیرهاشان را به جان مستضعفین تیز می‌کردند. از بمباران شیعیان یمن گرفته تا سرکوب آنها در بحرین و تا اعدام‌های فله‌ای دیروز، نتیجه‌ی جبری آن عقب نشینی‌ها است. روحانی با خوش باوری در راه آن‌چه "تنش‌زدایی" با غرب می‌نامید، تنها می‌خندید و از اتخاذ مواضعی که بأی نحو کان ممکن بود خوشایند آنها نباشد، امتناع می‌کرد.

 خشم مردم اما طبیعی است، مردمی که از واکنش قاطع دولت یکسره نومید شدند، دست به کار شدند تا با پرپایی تظاهرات صدای اعتراضشان را به گوش جهان برسانند. انفعال مشکوک و معنی‌دار دولت روحانی در تمام موارد گذشته تنها نمک به زخم‌ قلب‌های مردم می‌زد. چشمان مستضعفین جهان به ایران بود، روحانی اما امیدشان را نومید کرد!    


+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/10/13ساعــت 9:39 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی تجمع اعتراضی مقابل سفارت عربستان در تهران و کنسولگری
با تاریک‌شدن هوا و افزایش تعداد معترضین، جمعیت به سمت درب ورودی سفارت در تهران رفته و تعدادی از آنها وارد ساختمان سفارت شدند. همزمان با حضور جمعیت در ساختمان سفارتخانه آتش‌سوزی نیز گسترش می‌یابد. با حضور آتش نشانی تهران، آتش سوزی در ساختمان سفارت مهار و معترضان نهایتا پس از حضور سردار ساجدی‌نیا و سردار مومنی به خارج از سفارتخانه هدایت می‌شوند.
رجانیوز-گروه سیاسی: در پی اعدام شیخ النمر از روحانیون برجسته عربستان، عصر امروز تجمعات اعتراضی خودجوشی در مقابل سفارت این کشور در تهران و کنسولگری آن در مشهد شکل گرفت.
به گزارش رجانیوز، در تجمع و اعتراض تعدادی از مردم مقابل کنسولگری عربستان سعودی در مشهد و سفارت آن کشور در تهران علاوه بر آتش سوزی بخشی از این دو ساختمان، تعدادی از تجمع کنندگان وارد محوطه سفارت در تهران شدند. همچنین پرچم کنسولگری عربستان در مشهد نیز توسط مردم معترض پایین آورده شد.
 
بر اساس اخبار بدست آمده توسط خبرنگار رجانیوز، با تاریک‌شدن هوا و افزایش تعداد معترضین، جمعیت به سمت درب ورودی سفارت در تهران رفته و تعدادی از آنها وارد ساختمان سفارت شدند. همزمان با حضور جمعیت در ساختمان سفارتخانه آتش‌سوزی نیز گسترش می‌یابد. با حضور آتش نشانی تهران، آتش سوزی در ساختمان سفارت مهار و معترضان نهایتا پس از حضور سردار ساجدی‌نیا و سردار مومنی به خارج از سفارتخانه هدایت می‌شوند.
سردار ساجدی‌نیا گفت: «عده ای از این افراد اقدام به پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف به ساختمان سفارت کردند که باعث آتش سوزی قسمتی از ساختمان سفارت عربستان شد.» وی با بیان اینکه متاسفانه در این اقدام غیرقانونی و خودسر تعدادی از نیروهای پلیس نیز زخمی شدند، افزود: «در جریان این اتفاق تعدادی از این افراد وارد ساختمان سفارت شدند که با توجه به اقدامات پلیس عده ای از آنها دستگیر شدند.» این تجمع نهایتا با هدایت پلیس حدود ساعت یک و نیم نیمه شب پایان می‌یابد.
 
 
 
این اتفاقات در حالی رخ داده که سرپرست سفارت رژیم سعودی، امروز به وزارت امور خارجه ایران فراخوانده شده بود و متقابلاً ریاض نیز سفیر ایران را احضار کرده و یادداشت اعتراضی را تسلیم وی نمود.
گزارش‌ها حاکی از آن است که کلیت این اعتراضات، به صورت مسالمت‌آمیز برگزار شده اما عده‌ای از معترصان خشمگین، وارد سفارت عربستان سعودی شده‌اند که انتشار اخبار و تصاویر این اقدام در شبکه‌های اجتماعی باعث جلب توجه افکار عمومی شده است. 

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/10/13ساعــت 8:24 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی عکس/ تجمع مقابل کنسولگری مشهد در اعتراض به شهادت شیخ

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/10/13ساعــت 8:22 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی تلخترین خبر عربستان پس از واقعه منا/ پیشبینی «شیخ نمر
شهید شیخ نمر باقر النمر می‌گفت: می‌دانم فردا برای بازداشت من به سراغ خواهید آمد، خوش می‌آیید! این منطق و راه و روش شماست، بازداشت و شکنجه و کشتار، ما از قتل و کشتار نمی‌هراسیم. ما از هیچ چیز نمی‌ترسیم.

فارس:  صبح امروز تلخ‌ترین خبر پس از واقعه منا از عربستان سعودی مخابره شد؛ اعدام «شیخ نمر».

این خبر بهت‌آور در حالی مخابره شد که پیش از این بارها حکم اعدام رهبر شیعیان عربستان از سوی سازمان‌های حقوق بشری محکوم شده و از آل‌سعود خواسته شده بود که این حکم را اجرا نکند. حتی علمای اهل سنت ایران نیز به نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد و سازمان همکاری‌های اسلامی نامه ارسال کرده و آزادی آیت‌الله نمر را خواستار شده بودند.

در ادامه مروری بر زندگی این روحانی سرشناس عربستان داریم.

نمر باقر النمر در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانواده‌‌ای اهل علم و دین به دنیا آمد، وی تحصیلات مقدماتی‌اش را در شهر العوامیه به پایان برد و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی برای تحیصیل در دروس حوزوی وارد تهران و حوزه علمیه حضرت قائم(عج) شد که در همان سال توسط آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی تأسیس شده بود.

این عالم بزرگ شیعی عربستان پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) عازم سوریه می‌شود و در حوزه علمیه حضرت زینب(ع) به تحصیلات خود ادامه می‌دهد و در این مدت کتاب‌های اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایة آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقى سیدحکیم و دیگر کتاب‌های فقهی را مطالعه می‌کند.

 

 

با این وجود حوزه‌های علمیه ایران و سوریه شاهد تدریس این شهید بزرگوار در زمینه کتب‌هایی چون اللمعة الدمشقیة، جامع المدارک و مستمسک عروة‌الوثقى و الحلقات شهید سیدمحمدباقر صدر بوده است، شهید النمر پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی «الإمام القائم(عج)» در العوامیه را سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی را بنا می‌کند.

وی در بیستم تیرماه سال 92 برابر با سال 2012 از سوی عمال رژیم آل‌سعود هنگام بازگشت از مزرعه‌اش دستگیر می‌شود که از ناحیه پا مورد هدف قرار می‌گیرد، به مکان نامعلومی منتقل می‌شود، این بار چهارمی بود که از سوی وهابیون سعودی بازداشت می‌شود، شهید النمر در پی اعتراضات شیعیان عربستان بازداشت می‌شود و در 23 مهرماه 1393 دادگاه جنایی عربستان سعودی شیخ را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به «اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی» محکوم می‌کند.

بلندمنشی، وسواس در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزش‌های دینی از ویژگی‌های بارز شخصیتی این عالم شیعی بود، با این وجود سخنرانی‌هایش پیرامون نقاط ضعف حکومت مستبد آل‌سعود موجب شد که آل‌سعود وجود ایشان را برنتابد

بار نخست دستگیری شهید شیخ النمر به می سال 2006 و بار دوم به 23 آگوست سال 2008 باز می‌گردد، در می 2006 میلادی هنگام بازگشت شیخ از سفر کوتاه ‌مدتش از بحرین به دلیل مشارکت در همایشی بین‌المللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت می‌شود، وی در این همایش از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشییع را به رسمیت شناخته و شیوه‌‌های آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.

 

 

در 23 آگوست 2008 میلادی در شهر قطیف بنا بر ادعای آل‌سعود، شیخ از شیعیان مناطق شرقی عربستان خواسته بود، به منظور دفاع از خود و جامعه خویش آماده شوند، این سخنان شیخ را به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی تلقی می‌کند و ایشان را برای بار دوم دستگیر می‌کنند که البته رژیم سعودی از بیم قیام مردمی و خشم و غضب شیعیان مناطق شرقی عربستان شیخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد می‌کند، این روحانی شهید عربستانی همچنین در مارس 2009 میلادی هم مجدداً بازداشت می‌شود.

بلندمنشی، وسواس در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزش‌های دینی از ویژگی‌های بارز شخصیتی این عالم شیعی بود، با این وجود تحلیل‌ها و سخنرانی‌هایش پیرامون حوادث منطقه، نقاط ضعف حکومت مستبد آل‌سعود و راهبری جامعه شیعه عربستان موجب شد که آل‌سعود وجود ایشان را بر نتابد.

 

 

شیخ شهید همواره در خطابه‌‌هایش رژیم سعودی را به اعمال سیاست‌‌های تبعیض‌آمیز طایفه‌ای سازمان‌یافته و منظم به‌ ویژه در مناطق شرقی عربستان و به ‌خصوص در دو منطقه الاحساء و القطیف متهم می‌کرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.

آیت‌الله النمر که هیچ گاه از گفتن کلام حق بیم و واهمه‌ای نداشت، بارها در سخنرانی‌هایش خواستار توجه به کرامت شهروندان عربستانی به ‌ویژه شهروندان شیعی عربستان می‌شود که فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، وی بارها با تأکید بر اینکه در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار می‌گیرد، از اعتقادش سخن می‌گوید که بدون مبارزه و تلاش نمی‌‌توان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نخواهند توانست آزاد زندگی کنند.


انتقادهای وی نسبت به حقوق شیعیان عربستان بارها از تریبون نماز جمعه به گوش می‌رسید که می‌گفت: ما ساکت نمی‌مانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید، هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش‌ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید.این عالم شهید همواره به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی(ع) استناد کرده و می‌‌گوید: به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خودگذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.

آیت‌الله النمر، مفتی‌های وهابی را ساخته و پرداخته آل‌سعود می‌دانست و می‌گفت: آل‌سعود به مفتی‌های وهابی پول می‌دهند تا با دامن‌زدن به اختلافات طایفه‌ای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفه‌ای و قبیله‌ای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروت‌های آن ادامه دهند.

وی حتی در یکی از سخنرانی‌هایش به برخورد رژیم مستبد آل‌سعود اشاره و تأکید کرد: می‌دانم فردا برای بازداشت من به سراغ خواهید آمد، خوش می‌آیید! این منطق و راه و روش شماست، بازداشت و شکنجه و کشتار؛ ما از قتل و کشتار نمی‌هراسیم. ما از هیچ چیز نمی‌ترسیم.

در آخرین سخنرانی‌ شهید آیت‌الله النمر که منجر به دستگیری‌اش می‌شود، در ارتباط با اعتراض به سرکوب معترضان خیابانی شیعیان اظهار داشت: رژیم عربستان در حالی مردم را در خیابان سرکوب می‌کند که در عرصه مقابله با بیگانگان ناتوان است.


+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/10/13ساعــت 8:18 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی کلوخانداز را پاداش سنگ است(یادداشت روز) سامانه موشکی
روز بیداری
سامانه موشکی ایران و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز و غرورآفرین فرزندان کشورمان در این عرصه، تازه‌ترین بهانه آمریکایی‌ها برای اعمال تحریم‌های جدید علیه ملت ایران است. موضوعی که از چند روز قبل بر سر زبان‌ها افتاد و به تدریج با انتشار جزئیاتی از آن و مشخص شدن تعداد اشخاص حقیقی و حقوقی در معرض تحریم، ابعاد آن بیش از گذشته بر همگان روشن شد. در واکنش به این زیاده‌خواهی و گستاخی یانکی‌ها، رئیس جمهور محترم کشورمان با ارسال نامه‌ای به وزیردفاع، با تاکید بر عزم ایران برای  ادامه پروژه‌های موشکی، از وی خواست این روند را با قدرت و قوت ادامه دهد. اقدام اخیر آمریکایی‌ها و رفتار بعدی آنها یعنی مسکوت و معلق گذاشتن تحریم تازه تا اطلاع ثانوی  و همچنین نامه رئیس جمهور محترم دارای ابعاد و زوایای گوناگونی است که در دو بخش به برخی از آنها می‌پردازیم.
الف: در خصوص رفتار آمریکایی‌ها و رویکرد خصمانه آنها علیه یک برنامه عادی و متعارف نظامی کشورمان باید گفت:
1- برای هرکس که اندک آشنایی با آمریکا و سیاست‌های بین‌المللی آن کشور داشته باشد، کاملا قابل پیش بینی بود که بلافاصله پس از انعقاد پیمان بین ایران و 1+5 عهدشکنی و دبه آمریکایی‌ها آغاز خواهد شد. این روند نه تازگی داشته و نه تعجب‌آور است و می‌توان مصادیق متعدد و تلخی از رفتار آنها با ملل عالم و از جمله با ملت خودمان را نشان داد که در همه آنها، با قلدری و گردن کلفتی، روی سند مکتوب و معتبر منعقده، پا گذاشته‌اند. یک نمونه ساده و فراموش نشدنی این عهدشکنی، تعهد آمریکا به عدم دخالت در امور داخلی کشورمان است که آمریکا در جریان قرارداد الجزایر و مذاکرات برای آزادی جاسوسان به گروگان گرفته شده در لانه جاسوسی بدان متعهد شده بود. اما می‌بینیم که آنها حتی یک روز هم به این تعهد پای‌بند نبوده و برای دخالت‌های بی‌شرمانه خود، رسما بودجه تعیین می‌کنند!
2- اما به رغم این  تجربه تاریخی معاصر و نازدودنی از حافظه ملت‌ها، برخی تاکید داشته و دارند که با تغییر لحن و رویکرد و ... می‌توان روش و منش آمریکا را تغییر داد! فضا‌سازی و عملیات فریب فراوانی هم برای بزک چهره آمریکا و زدن ماسک انسان دوستی بر صورت کریه شیطان بزرگ انجام شد. در این بین،چشم بیدار امت، بازهم خطر را پیش‌بینی کرد و درباره فرجام اعتماد به بی‌اعتبار‌ترین دولت جهان، بارها و بارها  هشدار داد. رهبر عزیز انقلاب در کشاکش مذاکرات هسته‌ای، با قدردانی از زحمات مذاکره‌کنندگان هشدار دادند: «به اینها نمی‌شود اعتماد کرد؛ اینها کسانی نیستند که حرف راست از دهانشان خارج بشود؛ صداقت در اینها نیست. در همین آزمایش دشواری هم که آقای رئیس جمهور اشاره کردند... بی‌صداقتی‌های متعدد و مکرر آنها در طول این زمان نشان داده شد.» یا در تیرماه سال جاری، درپاسخ به نامه رئیس جمهور، مرقوم فرمودند: «مراقبت از نقض عهده‌ای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبی می‌دانید که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو قابل اعتماد نیستند» این هشدار که نمونه‌ای از صدها زنگ خطر تاریخی در مقاطع مختلف بود، به روشنی این روزها را متذکر شده بود و درباره آن به مسئولان مملکتی، انذار داده بود.
3- افزون بر توصیه‌های رهبر حکیم و فرزانه انقلاب،کارشناسان و نخبگان دلسوز هم در این باره گفتند و نوشتند. کیهان در همان ایام انتشار برجام، در همین مورد بخصوص - یعنی بهانه‌گیری آتی آمریکایی‌ها در موضوع توان موشکی کشورمان- بارها و بارها تذکر داد و نوشت که؛ قطعا و بدون کمترین تردیدی، آنها به زودی به سراغ برنامه موشکی ما خواهند آمد و با سوءاستفاده از واژه «قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای» در برجام و قطعنامه 2231 تحریم‌های تازه‌ای را علیه ما برقرار کرده و یا باب بازرسی‌های غیرقانونی و فراپروتکلی را خواهند گشود. هشدارهای آن زمان با واکنش تند و یا توجیهات عجیب و غریب مواجه شد و... به هرحال آن روزها گذشت.
4-در اینجا بحث بر سر خباثت آمریکاست و اینکه به هردلیلی - اعم از ترس، عافیت‌طلبی، خستگی و...- حق این نبود که با روش آزمون و خطا دشمن را محک بزنیم و از سوراخی که بارها گزیده شده‌ایم، باز هم گزیده شویم. نه ماهیت آمریکا تغییری کرده و نه کسی می‌تواند و اجازه دارد ماهیت جمهوری اسلامی را تغییر بدهد. در چنین شرایطی، انتظار تغییر رفتار و رویکرد دشمن صرفا به خاطر یک قرارداد چند جانبه، خیال خامی بود که ماهیت آن خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، آشکار شد.
ب: گستاخی و زیاده‌خواهی دشمن در ذات آنهاست و نباید و نمی‌توان نسبت به آن ژست بهت و حیرت گرفت بلکه باید در باره آن واکنش متناسب نشان داد و اجازه زیاده‌خواهی را از آنها گرفت. در این مورد خاص  واکنش رئیس جمهور محترم نگارش نامه‌ای به وزیر دفاع بود. در این باره باید گفت:
1- چندی قبل، آمریکایی‌ها با تصویب قانونی که سفر اتباع دیگر کشورها به ایران را محدود می‌کرد، عملا تحریم تازه‌ای بر ما تحمیل کردند. بهانه آن تحریم، «تروریسم» بود و با همین بهانه، مانع بزرگی بر سر راه مبادلات تجاری و اقتصادی کشورمان، حضور سرمایه‌گذاران خارجی و ایرانی مقیم خارج از کشور در ایران و بالاخره صنعت گردشگری ایران قرار دادند. این موضوع با اعتراض نخبگان مواجه شد و در اثر آن مقامات ارشد مذاکره‌کننده هم به صراحت آن را «ناقض برجام» معرفی کردند. اما اندکی پس از آنکه نامه بی‌ارزش و فاقد پشتوانه قانونی و حقوقی وزیر خارجه آمریکا- که تنها حدود یکسال دیگر بر سر کار است - منتشر شد، ناگهان چرخشی صد و هشتاد درجه در مسئولان مذکور حاصل شد و به جای ایستادن در برابر زیاده‌خواهی دشمن، آن نامه را «تضمینی کافی» برای ادامه اجرای برجام دانستند!
2- این کوتاه آمدن باعث شد دشمن گستاخ‌تر شود و گامی دیگر به پیش بیاید! در این مرحله، آنها حداقل یازده شخص حقیقی و حقوقی جدید را در فهرست تحریم تازه قرار دادند! طبیعتا این آخرین زیاده‌خواهی دشمن نبوده و نخواهد بود   و باید واکنشی متناسب با آن نشان داده می‌شد. اکنون باید پرسید واکنش متناسب با آن رفتار، همان است که تا کنون انجام شده و موضوع با یک نامه و جملات کلیشه‌ای آقای عراقچی در برنامه تلویزیونی تمام خواهد شد؟
3- در پاسخ باید گفت نامه رهبر معظم انقلاب درباره چگونگی اجرای برجام به تاریخ 29 مهرماه سال جاری (یعنی تنها 73روز قبل) برای این روزها کاملا راهکار ارائه کرده و مسئولان را به راحتی برای نشان دادن واکنش مناسب، آماده کرده است. به عنوان نمونه، ایشان در نامه مذکور تصریح فرموده‌اند: «در سراسر دوره‌ هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه‌ مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیت‌های برجام را متوقف کند. » حال باید پرسید آیا نامه‌نگاری و مصاحبه می‌تواند پاسخ قانونی به رفتار آمریکایی‌ها باشد یا اجرای نامه رهبر انقلاب و جلوگیری از اجرای غیرقانونی برجام!؟ غیرقانونی از آن روی که برخلاف وظیفه مصرح در همان نامه که تاکید می‌کند «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف‌های مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه‌ اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها است. در اعلام اتحادیه‌ اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریم‌ها به کلی برداشته شده است.» و می‌دانیم که هیچ  تضمینی از حریف گرفته نشده و شتاب در اجرای برجام به امید واهی رفع تحریم‌ها، تعجب‌آور و تاسف‌انگیز است. اکنون اینگونه به نظر می‌رسد که عده‌ای با شور و شعف از صادرات تاریخی اورانیوم غنی شده! بیل و کلنگ به دست، آماده تخریب قلب راکتور اراک  و از کف دادن آخرین برگ برنده کشورمان در برابر غرب در این پرونده هستند! آیا وقتی هیچ اهرمی برای رویارویی با دشمن در دست نداشته باشیم، گستاخی و زیاده‌خواهی آنها بیشتر نخواهد شد!؟ 
4- تردیدی نیست که رئیس جمهور کشورمان همچون همه آحاد ایران اسلامی، خواستار و علاقه‌مند افزایش توان دفاعی و موشکی کشورمان است و این موضوع جای مسرت و خوشحالی است. اما همه می‌دانیم که جای این علاقه‌مندی، نه در نامه به وزیر دفاع، بلکه در هنگام نگارش بودجه دفاعی کشور است. یعنی همان هنگام که برای یکسال کشور، تکلیف مالی نوشته می‌شود  و بودجه دفاعی هم به صورت کاملا مشخص و معین نگاشته و ابلاغ می‌گردد. اکنون و در حالی که تنها سه ماه به پایان سال 94 فرصت باقی است،نه بودجه جدیدی در راه است و نه فرصتی برای تنظیم متمم  بودجه  و البته نه فرصتی برای برنامه‌ریزی جدید در حوزه موشکی. آنچه در این عرصه جریان دارد - همانگونه که از سوی سپاه اعلام شده - برنامه‌ای همه‌جانبه و منظم است که بدون ذره‌ای کندی و تعطیلی، زیر نظر رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا در حال انجام است و به نظر نمی‌رسد نامه مذکور- فارغ از وصف غیرت انقلابی و دلسوزی آن - تاثیری در موضوع داشته باشد. شاید همین  اطلاع باعث شده باشد که مقامات گستاخ و جنایتکار آمریکایی با وقاحت نسبت به آن واکنش نشان داده و سبب شده یک مقام آمریکایی بلافاصله پس از انتشار نامه رئیس جمهور بگوید: «ما همچنان در برابر برنامه موشکی ایران خواهیم ایستاد و قصد واکنش نشان دادن به همه سخنان(!) مقامات ایرانی را نداریم» از این روی باید گفت کاش رفتار رئیس‌جمهور ایران اسلامی که عزت و اعتبار او، عزت ایران است، کاری می‌کرد و موضعی می‌گرفت که هیچ‌کس نتواند به حرف و فرمانش خدشه‌ای وارد کند
برخلاف سخن رئیس جمهور محترم در آذر ماه گذشته که پرونده هسته‌ای را تمام شده دانسته و نقد به موضوع را نفی کرده بود، باید گفت تازه ماجرا شروع شده و این دست واکنش‌های ضعیف، ثمری جز گستاخی دشمن ندارد. کاش مشاوران رئیس جمهور، راه‌هایی بهتر از نامه‌نگاری به ایشان توصیه می‌کردند.
حسین شمسیان

+ نوشته شـــده در شنبه 94/10/12ساعــت 9:14 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی آنان در فتنه 88 که دلشان به حال امنیت شما نسوخت فردا
آنان در فتنه 88 که دلشان به حال امنیت شما نسوخت فردا اگر موقعیت خود را در خطر دیدند باز هم شما را ناامن می‌کنند. آدم چرا این کار را انجام دهد. حالا کسی هم انقلابی نیست ولی ببینید چه کسانی چه کارهایی کردند و چه کسانی وعده‌هایی دادند و آیا به آنها عمل کردند یا نه. این مسائلی است که بصیرت انسان را در این مسیر اعتلا می‌بخشد.
آنان در فتنه 88 که دلشان به حال امنیت شما نسوخت فردا اگر موقعیت خود را در خطر دیدند باز هم شما را ناامن می‌کنند. آدم چرا این کار را انجام دهد. حالا کسی هم انقلابی نیست ولی ببینید چه کسانی چه کارهایی کردند و چه کسانی وعده‌هایی دادند و آیا به آنها عمل کردند یا نه. این مسائلی است که بصیرت انسان را در این مسیر اعتلا می‌بخشد.
گروه سیاسی - رجانیوز: امام جمعه موقت تهران گفت: مسئولان باید از قدرت و نعمتی که خدا به آنها داده برای از بین بردن رکود و بیکاری و مشکلات مردم استفاده کنند. کسانی که پستی دارند باید شب و روز خود را یکی کنند تا بیکاری از بین برود.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نماز عبادی سیاسی جمعه امروز تهران با بیان اینکه باید قدرت و نعمت‌های خدادادی را برای خدمت به مردم کشورمان و گشودن گره‌های مشکلات مستضعفان به کار برد، گفت: بعضی‌ها تجربه و سواد لازم برای مدیریت را نداشتند ولی بنابر دلایلی در پستی مسئول شده‌اند این افراد روز قیامت باید پاسخگو باشند.
 
وی افزود: آنان که با جواز شرعی هم پست گرفته‌اند باید هر روز خدا را به یاد بیاورند و بدانند که خدا آنها را امتحان می‌کند.
 
حجت‌الاسلام صدیقی ادامه داد: مسئولان باید از قدرت و نعمتی که خدا به آنها داده برای از بین بردن رکود و بیکاری و مشکلات مردم استفاده کنند. کسانی که پستی دارند باید شب و روز خود را یکی کنند تا بیکاری از بین برود زیرا بیکاری باعث فساد سیاسی و مشکلات فرهنگی می‌شود.
 
امام جمعه موقت تهران همچنین در ادامه سخنان خود نهم دی ماه را یکی از معجزاتی دانست که همانند جنگ 8 ساله دفاع مقدس که دشمنان نتوانستند هیچ غلطی کنند، و گفت: فتنه‌گران هم نتواستند کاری از پیش ببرند. در جمهوری اسلامی؛‌ جمهوریتی که اگر مسئله ولایت در آن معنا نداشت مانند جمهوری‌های مستکبر بود.
 
وی ادامه داد: قطعا فتنه 88 به مراتب خطرناک‌تر از جنگ 8 ساله دفاع مقدس بود. حماسه 9 دی نشان داد که خدا هست.
 
صدیقی با بیان اینکه مردم در حماسه 9 دی چشم فتنه را کور کردند، افزود: در جریان فتنه کسانی مقابل انقلاب ایستادند و آتش را روشن کردند و برآن دمیدند و متاسفانه در این بین برخی مردم نیز بصیرت نداشتند. 
 
امام جمعه تهران با بیان اینکه مردم تهران در جریان فتنه سال 88، هشت ماه در سختی به سر می‌بردند، تاکید کرد: تعجب می‌کنم کسانی که آن روز به امنیت مردم دلسوزی نکردند ادعای تبعیت از ولایت فقیه می‌کنند در حالی که نشان دادند ولایت را قبول ندارند. آنها به مقدسات و امام خمینی(ره) جسارت کردند و اعلام برائت هم نکردند.
 
صدیقی با اشاره به نقش سفارت انگلیس در فتنه 88 خاطرنشان کرد: سفارت انگلیس در فتنه 88 میدان‌داری می‌کرد ولی فتنه‌گران در مذمت انگلیسی‌ها صحبتی نکردند و خدا می‌داند نماز جمعه را به چه شکلی درآوردند.
 
وی تاکید کرد: 9 دی نشان داد و خداوند هست و خون شهدا می‌جوشد و دست امام عصر(عج) هوای مردم و انقلاب را دارد.
 
صدیقی با اشاره به دهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، عنوان کرد: اکنون با این زمینه‌های انتخاباتی که ما در پیش داریم هم مجلس شورای اسلامی و هم خبرگان را باید مورد توجه قرار دهیم.
 
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: این شما و این وجدان شما. این شما و این بصیرت 9 دی شما. این شما و این خون شهیدان شما. این شما و این قدردانی از امنیت مثال‌زدنی که زیر پرچم ولایت در پناه اهل بیت عصمت و طهارت صورت گرفت.
 
صدیقی در ادامه خاطرنشان کرد که این ولایت فقیه ما تجلی ولایت فقیه اهل بیت و مروج عاشورا است. مروج غدیر و ارزش‌هاست. ببینید که باید چه کسانی را برای مجلس‌های خبرگان و شورای اسلامی انتخاب کنید که در آینده به کشور خلل وارد نشود و قطب جدیدی مقابل ولایت فقیه درست نشود.
 
وی همچنین یادآور شد: این آگاهی‌ها را از حالا در ذهن‌ها داشته باشید. مسئله شورای نگهبان قدم اول و لازم است ولی کافی نیست. آنچه کفایت می‌کند دینداری و بصیرت و حتی دلسوزی به دنیای خودتان است. آنان در فتنه 88 که دلشان به حال امنیت شما نسوخت فردا اگر موقعیت خود را در خطر دیدند باز هم شما را ناامن می‌کنند. آدم چرا این کار را انجام دهد. حالا کسی هم انقلابی نیست ولی ببینید چه کسانی چه کارهایی کردند و چه کسانی وعده‌هایی دادند و آیا به آنها عمل کردند یا نه. این مسائلی است که بصیرت انسان را در این مسیر اعتلا می‌بخشد.

+ نوشته شـــده در شنبه 94/10/12ساعــت 8:45 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی بهار، تابستان، پاییز، 9دی(یادداشت میهمان) سال 87 است

سال 87 است و مردم آرام آرام خود را برای انتخاباتی پرشکوه آماده می‌کنند که قرار است در خرداد ماه 1388 برگزار گردد و در آن رئیس‌جمهور دهمشان را انتخاب کنند. نامزدها از میان کسانی که مدتها می‌آیم نمی‌آیم کرده‌اند، یکی‌یکی مشخص می‌شوند. تعارفها شروع شده و هر گروه و حزبی برای خود آدابی دارد و برای بازار گرمی و جلب توجه می‌گویند اگر فلانی بیاید من نمی‌آیم یا اگر فلانی بیاید من هم می‌آیم. برخی نیز پای ثابت انتخاباتها هستند و از مدتها قبل گفته‌اند اگر هر کسی هم بیاید و نیامد من می‌آیم. آنها که در دوره قبل نیز نتوانستند رأی لازم را کسب نمایند دوباره درصددند تا مقبولیت خود را به آزمایش بسپارند. مردم نیز با شور و حرارت خاصی که تنها از آنها برمی‌آید تنور انتخابات را داغ‌تر می‌کنند و هر گروهی از مردم به دنبال گمانه‌زنی‌ها و نیز مجاب کردن دیگران به حمایت از نامزد مورد نظر خودشان هستند. فضا آرام آرام انتخاباتی می‌شود و شور انتخابات فضای جامعه را پر می‌کند.
 گروه‌ها آزادانه  تفکرات خود را می‌گویند و به دفاع از آرمانهای خود می‌پردازند. سیاستها و رویکردهای دولت مستقر و دولتهای پیشین به راحتی نقد می‌شود ، بعضی دفاع می‌کنند و برخی دیگر انتقاد. هر حزب و گروهی برای رقیب، کری و رجز می‌خواند و بازار وعده و وعید گرم است. وعده می‌دهند اگر انتخاب شوند تورم ریشه‌کن می‌شود، بیکاری هم همین طور، فساد اقتصادی نیز به همین منوال، توانمندیهای زنان هم دیده می‌شود و... و وعید می‌دهند که در صورت روی کار آمدن فلان گروه فضا امنیتی می‌شود، جنگ می‌شود، بدبختی می‌شود و ... مردم هم  نظاره‌گر و عموما فعال در عرصه اصل انتخابات و گروهی از آنها هم بدبین به وعده‌ها و بی‌اهمیت به وعیدها. شور انتخابات در همه جا دیده می‌شود و همه متأثر از فضای انتخاباتی می‌شوند و... ولی در زیر پوست تمام این فضای پرشور، اتفاقات دیگری نیز در جریان است و مردم و برخی از مسئولین از آنها بی‌خبر.
بی‌بی‌سی فارسی برنامه‌هایش را در نیمه سال 87، شبانه روزی می‌کند. برخی از روزنامه‌نگاران و دست به قلمان، رفت و آمدهای بیشتری به برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌کنند و گویی جلساتی در آنجا برپاست. از برخی محافل سیاسی، عمدی و سهوی، خبرهایی به بیرون درز می‌کند که قابل توجه است. می‌توان از موضع‌گیریهای زمانبندی شده اعضای برخی گروه‌ها، به تقسیم کار آنها پی برد. تیتر روزنامه‌ها هم گاهی، سر مگو را فاش می‌کنند. گویی به هر میزان که به زمان انتخابات نزدیک می‌شویم حرفها جدی‌تر و مواضع روشن‌تر می‌شود. برخی از کسانی که سالها متولی امور کشور بوده‌اند و در هر دوره‌ای که پست و مقام نداشته باشند دائما از همه‌چیز و همه کس اظهار نگرانی می‌کنند، از چندی قبل سخن از تأسیس کمیته صیانت آراء برای جلوگیری از احتمال تقلب گفته‌اند تا آهسته فضای آرام انتخاباتی و افکار عمومی را به راهی دیگر بکشانند. افرادی کم‌کم در میان مردم شعارهایی شایع می‌کنند که غیرمعمول است. مثل تیتر برخی روزنامه‌ها که غیرمعمول است. شبکه‌های اجتماعی غربی نظیر یوتیوب و فیس‌بوک و... همگویی ماموران جدید سیا و ام‌آی 6 و موسادند.
بهار سال 88،  تابستان گرم گروه‌های سیاسی است که هر کدام می‌خواهند امور کشور را در دوره بعد ریاست جمهوری در دست گیرند و به این دلیل از تمام امکانات خود استفاده می‌کنند. از امکانات تبلیغی، مالی، نیروی انسانی سیاه و زرد و سفید و... و حتی امکانات خارج از کشور. در شبکه‌های ماهواره‌ای دشمن از برخی کاندیداها حمایت می‌شود و برخی دیگر تخطئه می‌شوند. رسانه‌ها از برخی دیدارهای خارج از عرف بین افرادی خاص با سران برخی کشورهای منطقه مثل عربستان و برخی صاحبان افکار خاص مثل جرج سوروس پرده برمی‌دارند و نیز از گروهی به ظاهر هنر دوست که برای خرید تابلوهای نقاشی به قیمت گزاف پیش قدم شده‌اند. برخی شبکه‌های ماهواره‌ای دشمن از بی‌بی‌سی ملکه انگلیس گرفته تا صدای آمریکای ابلیس، که سالها علیه انقلاب اسلامی و امام خمینی و ارزشهای ایرانی اسلامی، تبلیغ و سمپاشی کرده‌اند و دروغ و افترا پراکنده‌اند، اکنون برای آرمان‌های انقلاب دل می‌سوزانند و نگران تداوم  انقلابند و راه امام. و از ضرورت شرکت مردم در امر مهم انتخابات ایران و برگزیدن آنکه از سلاله پیامبر اسلام است می‌گویند. درست مثل دلسوزی‌های معاویه برای آینده اسلام.
گروهی هستند که اگر در انتخابات شکست بخورند یا در دادگاهی مجرم شوند در سلامت انتخابات و دادگاه تشکیک می‌کنند، برخی از آنها گویی حرفهای درون خانه را علنی می‌کنند. پدرشان نامه ای بی‌سلام و  والسلام می‌نویسد و مادرشان به هواداران توصیه می‌کند در صورت تقلب به خیابانها بریزند و پسرشان و دخترشان و... و گروهی هم فریب می‌خورند، هم از خواص و هم از عوام. ولی با این حال با حضور 40 میلیونی مردم، انتخاباتی پرشور رقم می‌خورد. با نصاب تازه و بالای جهانی بیش از 80 درصد، که مدعیان دموکراسی غربی در خواب هم ندیده و نمی‌بیند و به خاطر این شور حضور بود که این حماسه توسط رهبر انقلاب «یک جشن» واقعی نامیده شد. انتخاباتی در نهایت سلامت و حفظ امانت. آنانکه نومیدی دشمنان در ملتهب کردن کشور و ایجاد انشقاق در میان مردم و نیز پیروزی مردم و محرومین را می‌بینند، در ذهنشان خاطرات صفین و پیروزی مقدماتی مسلمانان زنده می‌شود. گویی مردم در این مشارکت بالا و شگفت‌انگیز توانسته بودند یک بار دیگر انقلاب را پیروز کنند و دشمن روسیاه را در سه کنج شکست و ذلت‌گیر بیاورند و تحقیر کنند. چرا که رأی دادن، در اصل رأی دادن به تداوم شعارها و حیات انقلاب اسلامی است و این حضور در زمین انقلاب اسلامی و زمینه‌ساز قدرت مضاعف کشور است و پیشرفت چشمگیر آن.
با اینکه عموم نظرسنجی‌های نهادها و احزاب داخلی و برآوردهای مراکز خارجی در روزهای منتهی به انتخابات از پیروزی قاطع رئیس دولت نهم در انتخابات دهم حکایت داشته و دارد میرحسین موسوی قبل از شمارش آراء اعلان پیروزی می‌کند و کلید شروع فریب بزرگ را می‌فشارد در حالی که اتمام شمارش آراء  در حضور نمایندگان نامزدها چیز دیگری می‌گوید.
«احمدی‌نژاد منتخب ملت است». و این آنی نیست که گروهی بپذیرند. پس با رمز «تقلب»  مردم به خیابانها دعوت می‌شوند و با شعار «ابطال انتخابات»  بر جمهوریت نظام می‌شورند. دشمن نیمه جان و ناامید، دوباره جان می‌گیرد و یکی یکی به خیمه‌ای وارد می‌شوند که خوارج صفین برپا کرده‌اند. از آوازخوان و مطرب و رقاص و فراری، تا فیلسوف و وزیر اسبق و پناهنده سیاسی و از قلم به دست و محارب و جاسوس و مفسد اقتصادی تا عبدالمالک ریگی، همگی بر دروغ تقلب مجتمع می‌شوند. بهاییان،  سلطنت‌طلبان، مسعود و مریم رجوی سردسته آدمکشان اجاره‌ای با بیوه شاه مخلوع، یک بار دیگر با دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی، بیعت و اظهار بندگی می‌کنند. پیرزنی که جایزه نوبل دارد و آن آقازاده کذایی و... از دشمنان درخواست تشدید تحریم علیه ملت خود می‌کنند. سناریوهای کشته‌سازی، مظلوم‌نمایی، پوشش کامل رسانه‌ای، نشر دروغهای بزرگ و... و هر آنچه که بارها در کشورهای گرفتار انقلابهای مخملی انجام شده، این بار نیز توسط آمریکا و انگلیس در ایران پیگیری می‌شود، تا آنجا که برای زند‌ه‌ها  هم مجلس ختم می‌گیرند و فتنه‌گران در آن شرکت می‌کنند. سران کودک‌کش اسرائیل، اغتشاشگران را سرمایه‌ها و سربازان خود می‌نامند و آمریکا و نوکران اروپایی‌اش، در حمایت از سران آشوبگر و قانون‌گریز فتنه، شدیدترین تحریمهای تاریخ را علیه ملت ایران وضع می‌کنند.
برخلاف امروز که مردم منتقد به بی‌تدبیر‌های بی‌سواد، لبو‌فروش، تازه به دوران رسیده، متحجر، کلاغ و ... نامیده می‌شوند و صدایی از مردمسالاران مدعی در نمی‌آید، در آن زمان برخی کاسبکاران سیاسی و غوغازیستان، از خس و خاشاک نامیده شدن عده معدود اغتشاشگران برمی‌آشوبند. تهدید و تخریب امنیت و آرامش مردم ادامه پیدا می‌کند تا 29 خرداد که اتفاقی بزرگ در تاریخ ملت ایران رخ می‌دهد. در نمازجمعه‌ای که به گواه بسیاری،  پرجمعیت‌ترین نمازجمعه تاریخ ایران است، مردم برای شنیدن سخنان رهبر معظم انقلاب حاضر می‌شوند. دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف آن، مملو از جمعیت به ستوه  آمده از دروغ  و نفاق است که اکنون آمده‌اند تا جان به کلام رهبر بسپارند. و آقا سخن آغاز می‌کند. همگان را به تقوا سفارش می‌کند و می‌گوید و می‌گوید تا به انتخابات می‌رسد و مردم  شنیدند که باید همه به قانون تن دهند و نظام اهل خیانت به آراء مردم نیست. همان گونه که به بدعتها وقعی نمی‌نهد و به زیاده‌خواهان باج نمی‌دهد و همان گونه که قبلا گفته بود، مردودی نخبگان در فتنه در اصل، سقوط آنان است. مردم شنیدند و جانشان آرام و قرار گرفت و با تکبیرها و اشکهای خود،  تایید کردند و بیعت تازه شد. بسیاری از مردمی که فریب رنگ و لعاب و شعار و نقاب سران لجوج فتنه را خورده بودند، از فتنه‌گران راه خود را جدا کردند و پاسخ سوالات خود را در کلام رهبری دیدند و نیوشیدند. اردوی فتنه کمتر و کمتر شد و عصیانگران و پیمان‌شکنان، عصبانی و عصبانی‌تر. آنها به قانون شکنی و اردوکشی‌های خیابانی و تهدید و تعدی به منافع ملی و مردمی ادامه دادند و 8 ماه آزگار و با کمک دشمنان خارجی، فتنه‌ای را به مردم تحمیل کردند تا بتوانند از مردم انتقام انتخابشان را بگیرند و همان گونه که همیشه گروهی عنود و سست عنصر و بی‌ایمان هستند که در مقابل فتح صفین صف بکشد، این بار نیز این گروهک خدانشناس که تعدادشان در روز قدس به دو سه هزار نفر هم نمی‌رسید، مامور تلخ کردن کام مردم شده بودند. از سلب آرامش مردم گرفته تا توهین به ولایت فقیه و تصویر امام خوبان و... و تا حرمت شکنی عاشورا که خون مردم را به جوشش آورد و مردم با نام سیدالشهدا و به دفاع از سرور آزادگان قیام کردند و لشگر رسوای فتنه تحمیلی را، از آمریکا و اسرائیل و انگلیس و آلمان و فرانسه گرفته تا پادوها و نوچه‌های بی‌مقدار و گروهک فتنه‌گر، درسی دادند فراموش ناشدنی و تاریخی. سیل مردم خداجوی ایران در 8 و 9 دی در تمام استانها و شهرستانهای کشور به خیابانها ریختند و کابوس دشمنان شدند و حماسه‌ای دیگر در سال هزار و سیصد و هشتاد و اشک خلق کردند که در تاریخ ماندگار شد و روز 9 دی فصل چهارم آن سال و انقلابی دیگر در تاریخ پرافتخار و مظلوم جمهوری اسلامی شد و دشمنان را از کرده پشیمان و دوستان را از پاداش صبر و بصیرت لبریز نمود. تجربه و الگویی که پس از آن نیز قابل تکرار خواهد بود هم در ایران و هم در دیگر کشورهای جهان بزرگ اسلام.
محمدهادی صحرایی

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 94/10/10ساعــت 10:56 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی حجتالاسلام مصلحی با بیان اینکه نفوذ در بخشهای مختلفی
حجت‌الاسلام مصلحی با بیان اینکه نفوذ در بخش‌های مختلفی از جمله ترور افراد و ترور شخصیتی وجود دارد، گفت: در بحث نفوذ ورودی، موضوع ترور افراد و ترور شخصیت مطرح است که از جمله آنان می‌توان به انجمن حجتیه در انقلاب اسلامی اشاره کرد که به طور سنگین نیز در حال کار کردن هستند. موضوع دیگر التقاط است؛ زمانی که ما متوجه فعالیت‌های دستگاه حجتیه شدیم، با پیگیری‌های مختلف، اصل موضوع را در اختیار برخی از سایت‌ها قرار دادیم اما برخی از مدیران کشور تصمیم داشتند با پیشنهاد بودجه‌های میلیونی، مانع از انتشار این مباحث در سایت‌ها شوند.
حجت‌الاسلام مصلحی با بیان اینکه نفوذ در بخش‌های مختلفی از جمله ترور افراد و ترور شخصیتی وجود دارد، گفت: در بحث نفوذ ورودی، موضوع ترور افراد و ترور شخصیت مطرح است که از جمله آنان می‌توان به انجمن حجتیه در انقلاب اسلامی اشاره کرد که به طور سنگین نیز در حال کار کردن هستند. موضوع دیگر التقاط است؛ زمانی که ما متوجه فعالیت‌های دستگاه حجتیه شدیم، با پیگیری‌های مختلف، اصل موضوع را در اختیار برخی از سایت‌ها قرار دادیم اما برخی از مدیران کشور تصمیم داشتند با پیشنهاد بودجه‌های میلیونی، مانع از انتشار این مباحث در سایت‌ها شوند.
رجانیوز - گروه سیاسی: حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی پیش از ظهر چهارشنبه در نشست 9 دی که با اساتید دانشگاه شیراز برگزار شد، گفت: علی‌رغم اینکه برخی از خواص و نخبگان در نقشه سرویس‌های اطلاعاتی دشمن بودند و اشتباهات محاسباتی انجام دادند، اما ملت با حضور در میدان و حماسه 9 دی، نقشه آنها را از بین بردند.
 
وی ادامه داد: فتنه پایان نیافته و به طور حتم تا زمانی که انقلاب اسلامی با قدرت در حال حرکت است، همانگونه که فتنه‌ها از قبل وجود داشته، ادامه خواهد داشت.
 
وزیر سابق اطلاعات تاکید کرد: استکبار با عوامل مختلفی برای پیشرفت انقلاب مانع‌تراشی می‌کند اما خوشبختانه به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید، چرا که سه محور اصلی که امام (ره) آنها را مد نظر قرار داده بود، امروز به نتیجه رسیده است.
 
حجت‌الاسلام مصلحی ادامه داد: توسعه انقلاب اسلامی در داخل، منطقه و جوامع بشری از اهداف بزرگ امام(ره) بود که امروز هر سه این موارد اجرا شده است و خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با قدرت در حال پیشرفت است.
 
وی با بیان اینکه در بحث منطقه‌ای، جایگاه جمهوری اسلامی ایران مشخص است، گفت: عصبانیت استکبار از پیش‌روی اسلام است که در حال افزایش نیز هست. غرب پیشرفت علمی ندارد و آنچه را که ما می‌بینیم، تکرار علم است و اگر شما به کتاب‌هایی از جمله «قانون ابوعلی‌سینا» مراجعه کنید، شاهد تکرار علم خواهید بود.
 
وزیر سابق اطلاعات تصریح کرد: اندیشمندان استکبار با توجه به اسلام‌هراسی قوی که دارند، اما به دنبال شناخت حرف‌های اسلام هستند.
 
حجت‌الاسلام مصلحی با بیان اینکه نفوذ در بخش‌های مختلفی از جمله ترور افراد و ترور شخصیتی وجود دارد، گفت: در بحث نفوذ ورودی، موضوع ترور افراد و ترور شخصیت مطرح است که از جمله آنان می‌توان به انجمن حجتیه در انقلاب اسلامی اشاره کرد که به طور سنگین نیز در حال کار کردن هستند. موضوع دیگر التقاط است؛ زمانی که ما متوجه فعالیت‌های دستگاه حجتیه شدیم، با پیگیری‌های مختلف، اصل موضوع را در اختیار برخی از سایت‌ها قرار دادیم اما برخی از مدیران کشور تصمیم داشتند با پیشنهاد بودجه‌های میلیونی، مانع از انتشار این مباحث در سایت‌ها شوند.
 
وی یادآور شد: التقاط را نمی‌شود دستگیر کرد، چرا که موضوعی برای اثبات وجودی در دست نیست. از طرفی دیگر در بحث نفوذ موردی، فردی را به قدرت می‌رسانند و در مواردی دیگر دیده شده که نفوذ موردی، نفوذ جریانی داخلی را نیز پوشش می‌دهد که برای نفوذ، مثلث دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل با یکدیگر متحد شده و حرکت می‌کنند که در این میان حتی خطوط قرمز اطلاعاتی نیز شکسته می‌شود.
 
وزیر سابق اطلاعات تاکید کرد: دستگاه‌های اطلاعاتی استکبار به طور علنی از کشورهای منطقه استفاده می‌کنند که در این میان جنسیت و پول را به عنوان طعمه خود قرار داده‌اند.
 
حجت‌الاسلام مصلحی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نفوذ جریانی گفت: در نفوذ جریانی دو بازوی حزب و جنود مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
وی یادآور شد: در فتنه 88 طی بررسی‌هایی که انجام دادیم، بیش از 250 نفر در سفارت انگلیس کار می‌کردند که از این میان 54 نفر انگلیسی و 200 نفر ایرانی بودند. این افراد در سطح کشور پراکنده شدند و ملاقات‌های مختلفی با خواص انجام دادند تا آنان را دچار اشتباه محاسباتی کنند.
 
وزیر سابق اطلاعات تاکید کرد: اشتباه محاسباتی در بین مسئولین و خواص مهمترین موارد در بروز فتنه است.
 
وی افزود: فراموش نکنیم که جمل، نهروان و صفین جنگ نبود، بلکه فتنه داخلی بود.
 
حجت‌الاسلام مصلحی با بیان اینکه فتنه 88 و تجمع برخی بر سر چهارراه‌ها با مخارج یک فاحشه انجام می‌شد، گفت: زمانی که متوجه شدیم در یکی از چهارراه‌های تهران، جمعیتی حدود 300 تا 500 نفر تجمع کردند، این وضعیت را مورد بررسی قرار دادیم که نتیجه آن به یک زن فاحشه ایرانی که از انگلیس به کشور وارد شده، رسید که مأموریتش، ارتباط برقرار کردن با افراد و پول دادن به آنها در راستای تجمع کردن بود.
 
وزیر سابق اطلاعات تاکید کرد: بررسی‌های دیگر ما نشان می‌داد که یکی دیگر از افراد نزدیک به مسئولین نظام نیز هفته‌ای 200 میلیون تومان پول خرج می‌کرد تا تجمع کننده جمع کند و افراد را به خیابان بیاورد.
 
وی ادامه داد: در فتنه 88، فیسبوک و فضاهای اجتماعی نیز نقش بسیار مهمی داشتند. در همان سال طی برنامه‌ریزی‌های انجام شده، قرار بود فیسبوک به مدت چند ماه تعطیل و خود را بازسازی کند که با مخالفت شدید اوباما مواجه شد، چرا که برای استفاده از فیسبوک، در فتنه 88 برنامه‌ریزی کرده بودند.
 
حجت‌الاسلام مصلحی خاطرنشان کرد: برای مقابله با آنها، چند نفر از جوانان نخبه بسیجی را جمع کرده و موضوع مقابله را مطرح کردیم که خوشبختانه ضربه بسیار سنگینی را به آمریکایی‌ها وارد ساخته‌ایم و فضای مجازی را از آنها گرفتیم.
 
وزیر سابق اطلاعات در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه چرا از بشار اسد حمایت می‌کنیم؟ گفت: بیداری اسلامی وقتی در دنیای اسلام شکل گرفت، با مخالفت برخی از افراد مواجه شد اما تحقیقات ما نشان داد که استکبار به دنبال خراب کردن مقاومت در سوریه، حزب‌الله و ایران است؛ بنابراین به طور کامل در مقابل آنها ایستادیم و اینکه هر از مدتی بحث گزینه نظامی را مطرح می‌کنند، چیز عجیبی نیست چرا که امروز هم وجود دارد.
 
وی با بیان اینکه مشغول کردن به خیال‌پردازی، زیبا جلوه دادن عملکرد نادرست، شایعه‌سازی، دروغ‌پراکنی و ... از دیگر موارد نفوذ است، گفت: اینکه بخواهند وعده‌های دروغین بدهند، از موارد نفوذ فتنه است. به طور مثال مصوبه اخیری که اوباما امضا کرده، با محاسبات غلط بین مسئولین و برخی از خواص که اعلام می‌کنند اجرایی شدن آن باعث بروز مشکلات می‌شود نیز به نوعی ساده‌اندیشی است؛ چرا که این طرح توسط اوباما امضا شده و اجرایی هم می‌گردد.
 
حجت‌الاسلام مصلحی یادآور شد: مشکلات اقتصادی کشور تنها 20 درصد با تحریم‌ها ارتباط دارد و مابقی هیچ‌گونه ارتباطی با تحریم ندارد؛ در حالی که اگر ما به اقتصاد مقاومتی توجه می‌کردیم، مشکلاتمان برطرف می‌شد.
 
وزیر سابق اطلاعات افزود: متاسفانه امروز شاهدیم که در تهران، جشنواره لباس تُرکی برگزار می‌شود که این موارد جای تأسف دارد.
 
وی تصریح کرد: فتنه ادامه خواهد داشت، بنابراین باید مراقب باشیم.

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 94/10/10ساعــت 8:40 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی مدیرمسئول روزنامه کیهان در اجتماع پرشور مردم اسلامشهر
مدیرمسئول روزنامه کیهان در اجتماع پرشور مردم اسلام‌شهر:
عناوین اخبار روزنامه کیهان در روز چهارشنبه 9 دی 1394 :

  مردم سالاری ، چهارشنبه 9 دی 1394 
 

حماسه 9 دی آن‌سوی مرزها(یادداشت روز)

امروز در حالی ششمین سالگرد حماسه 9 دی فرا رسید که گذر ایام نه تنها از اهمیت و تاثیر این روز تاریخی نکاسته بلکه وقایع سال‌های اخیر منطقه مفهوم و ابعاد تازه‌ای نیز به آن بخشیده است. وضعیتی که امروز منطقه غرب آسیا با آن مواجه است، دریچه‌ای خاص و قابل توجه برای تحلیل حرکت سراسری مردم ایران در یوم‌الله 9 دی است. 
طی چند ماه اخیر ورق جنگ در سوریه برگشته و ارتش این کشور با کمک متحدان خود از حالت تدافعی خارج شده و بخش‌های قابل توجهی از خاک خود را از چنگال مزدوران اجاره‌ای خارج کرده است. در این مدت در شبکه‌های اجتماعی چند عکس از مناطق تازه آزاد شده منتشر شد که تروریست‌ها روی تابلوهایی در ورودی شهرها نوشته بودند؛ دموکراسی شرک است!
اگر از مباحث فراوان و دامنه‌دار تعریف و ابعاد دموکراسی بگذریم و آن را مسامحتاً و به طور کلی به معنای تصمیم مردم برای تعیین سرنوشت خود بنامیم، سردادن شعار فوق - دموکراسی شرک است- از سوی تروریست‌هایی که با دلارهای سعودی و قطری، کمک لجستیکی و اطلاعاتی ترکیه و پشتیبانی تبلیغاتی و عملیاتی آمریکا و چند کشور اروپایی، از گوشه و کنار جهان جمع شده‌اند تا حکومت قانونی دمشق را سرنگون کنند، جای هیچ تعجبی ندارد. تروریست‌های حاضر در میدان سوریه و حامیان غربی و منطقه‌ای آنها به درستی می‌دانند اگر قرار باشد مردم سوریه درباره سرنوشت و آینده خود تصمیم بگیرند، نه‌تنها هیچ جایی برای آنها متصور نخواهد بود بلکه به دلیل جنایت‌های بی‌شمار خود باید پاسخگو نیز بوده و محاکمه و مجازات نیز شوند. افسانه شورشیان میانه‏رو امروزه حتی میان غربی‌ها نیز خریداری ندارد و تکلیف آن روشن‌تر از آن است که نیاز به بحث داشته باشد. تصاویر مردمی که تروریست‌ها آنها را در قفس زندانی کرده و به عنوان سپر انسانی در مناطق تحت کنترل خود می‌چرخانند، بهترین شاخص برای فهم نوع نگاه آنها به مردم است.
در ورودی شهرهای آمریکا به عنوان پرچمدار غرب، به تابلویی که روی آن علیه دموکراسی جمله‌ای نغز! نوشته شده باشد برنخواهید خورد. آمریکا خود را اصلی‌ترین منادی دموکراسی در دنیا می‌نامد. اما نصب نکردن چنین تابلویی از سوی آمریکا به معنای مخالفت با آن نیست. نگاهی به سیاست خارجی و حتی داخلی واشنگتن طی یک سده گذشته به خوبی نشان می‌دهد، علی‌رغم همه ادعاهای آمریکایی، دموکراسی و رای مردم چیزی بیش از یک دست‌آویز و بهانه برای آنها نیست. اگر جایی بتوان منافع آمریکا را با این بهانه تامین کرد مردم سالاری و رای مردم خوب است و اگر جای دیگری رای مردم در تعارض با منافع آمریکا بود، دموکراسی خطرناک و مضر است و جای تعارف و لاپوشانی هم ندارد. این مسئله در سیاست خارجی آمریکا چنان بدیهی و رویه‌ای جاری است که حتی آن را تئوریزه نیز کرده‌اند. امیتای اتزیونی -پژوهشگر صهیونیست، استاد دانشگاه‌های جورج واشنگتن، هاروارد و کلمبیا و مشاور کاخ سفید- در کتاب «اول امنیت؛ برای سیاست خارجی قوی و اخلاقی» (سال 2007 انتشارات دانشگاه ییل) مفصل به این قضیه پرداخته و با تاکید بر کشورهای جنوب غرب آسیا در نهایت تاکید می‌کند؛ ثبات منطقه به منظور حفظ منافع آمریکا بر دموکراسی مقدم است. 
فهرست مداخلات آمریکا در کشورهای مختلف و علیه حکومت‌هایی که با رای مردم سر کار آمده بودند طولانی‌تر از آن است که در این مختصر بگنجد. کشورهایی در چهارگوشه دنیا از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا و حتی اروپا که آمریکایی‌ها با ابزار مختلف -کودتا، براندازی نرم، تحریم، حمله نظامی مستقیم و...-  حکومت‌های برخاسته از رای مردم آنها را تنها به دلیل تعارض با منافع خود سرنگون کردند. وضعیت دموکراسی در خود آمریکا نیز امروزه قابل تامل بوده و میزان مشارکت مردم این کشور در انتخابات‌های اخیر، گویای این واقعیت است. مردم‌سالاری در آمریکا به ثروت سالاری تبدیل شده است و تنها پول لابی‌های صاحب ثروت و نفوذ است که نتیجه نمایش انتخابات را تعیین می‌کند. فرانسیس فوکویاما - صاحب نظریه پایان تاریخ- در شرح این وضعیت می‌نویسد؛ «هیچ حزب سیاسی انگیزه‌ای برای قطع منبع درآمد خود از محل پول گروه‌های ذینفع ندارند و گروه‌های ذینفع، نظامی نمی‌خواهند که در آن نتوان با پول نفوذ خرید.» جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا نیز می‌گوید؛ «موضوع قدرت پول تنها مختص به ریاست‌جمهوری نیست بلکه در مورد فرمانداران و سناتورها و نمایندگان کنگره آمریکا صدق می‌کند. مقام‌های سر کار اعم از دموکرات و جمهوری‌خواه به این پول نامحدود به عنوان یک مزیت بزرگ برای خود نگاه می‌کنند. کسی که هم‌اکنون در کنگره نماینده است به یک رشوه‌دهنده حریص منافع خیلی بیشتری می‌تواند بفروشد تا کسی که تنها یک کاندیدای نمایندگی کنگره است. بنا بر این اکنون ما شاهد براندازی کامل نظام سیاسی خود به عنوان یک بازپرداخت به رشوه دهندگان بزرگ هستیم؛ رشوه دهندگانی که گاهی حتی بعد از پایان انتخابات هم انتظار دریافت امتیاز داشته و آن را دریافت می‌کنند.»
 آنچه در سال 88 در ایران و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم روی داد، خارج از این دایره نیست. عده‌ای معدود که سرشاخه‌های آن عمدتاً صاحب ثروت و نفوذ بودند و عبارت «اشرافیت» بهترین توضیح‌دهنده مختصات آنهاست، علیه رای جمهوریت شوریدند و فتنه آفریدند. نکته قابل تامل و رسواکننده آن بود که کسانی در تنور این فتنه دمیده و شورش 88 را مورد حمایت قرار دادند که عمری در مدح و ثنای رای و خواست مردم حنجره پاره کرده و قلم‌فرسایی می‌کردند! مدعیان اصلاحات که سال‌ها در حمایت از نهادهای انتخابی، به نهادهای به قول خودشان انتصابی حمله می‌کردند، در چرخشی 180 درجه‌ای زیر میز زده و همه شعارهای پیشین خود را فراموش کردند. اگر در روزها و هفته‌های نخست، عده‌ای در غبار فتنه و درهم آمیختگی حق و باطل، راه را از چاه تشخیص نمی‌دادند، مسیر حرکت فتنه‌گران پرده از ماهیت واقعی ماجرا برداشت. آنجا که علیه اصل ولایت فقیه شعار دادند و نقاب کنار زدند که؛ «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است.» بعدها ریچارد هاس - رئیس شورای روابط خارجی آمریکا- گفت دوستان ایرانی ما با مطرح کردن نابهنگام این شعار زود به نقطه پایان رسیدند. 
مخالفت با رای و نظر مردم، حلقه اتصال فتنه‌گران سال 88، تروریست‌های اجاره‌ای و نظام حاکم بر آمریکاست و رسیدن این سه در یک نقطه به هم هیچ جای تعجبی ندارد. چرا که فتنه 88 ریشه‌ای آمریکایی داشت و غده‌های سرطانی تروریسم در منطقه نیز زاییده فکر و رفتار واشنگتن است. موج خروشان و ده‌ها میلیونی مردم ایران، شش سال پیش در چنین روزی طومار پیاده نظام آمریکا را در هم پیچیدند. اگر سکان‌داری رهبری دوراندیش و بصیرت و بیداری مردم نبود، شک نکنید امروز ایران وضعیت بهتری از کشورهای آشوب زده منطقه نداشت. به همین خاطر یوم‌الله بودن 9 دی یک مناسبت تقویمی نیست، حقیقتی غیرقابل انکار است، حقیقتی که مدافعان حرم با نثار خون خود، آن را به بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران نیز صادر کرده و یک بار دیگر نقشه آمریکا و مزدورانش را برای سرکوب رای و خواست مردم نقش بر آب کرده‌اند. 
حماسه 9 دی آن‌سوی مرزها(یادداشت روز)

+ نوشته شـــده در چهارشنبه 94/10/9ساعــت 10:33 صبح تــوسط عباس | نظر
<      1   2   3      >