سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
? ع. چینیچیان: اردوغان در دام غرب – دیگر راهی برای بازگشت ندارد
بسمه تعالی
? ع. چینی‌چیان: اردوغان در دام غرب – دیگر راهی برای بازگشت ندارد / ترکیه دچار تنش می‌شود

 نسخه قابل چاپ

 ارسال به دوستان

21 خرداد 1394 - 19:21:04

اردوغان که به شدت فریب غرب را خورده بود و رویای ترکیه عثمانی به سلطنت خود را در سر می‌پروراند، در دام غرب لِه شد و دیگر راهی برای بازگشت ندارد، و البته ترکیه دچار تنش خواهد شد.

ایران‌پی‌ان – یادداشت / ع. چینی چیان: رجب طیب اردوغان، رییس حزب عدالت و توسعه، نخست وزیر سابق و رییس جمهور فعلی ترکیه، پس از رویکرد مردم مسلمان ترکیه به دولت اسلامی، و قربانی شدن حزب رفاه به رهبری اربکان، به عنوان پُل اول، به قدرت رسید و استقبال مردم از او و حزب به اصطلاح اسلامی‌اش، در مقابل احزاب و ارتش لاییک که از زمان آتاترک به بعد حکومت و کشور را در دست داشتند، سبب خودباوری و تکبرش گردید.

صهیونیسم بین‌الملل که ترکیه را به لحاظ مردمش و نزدیکی فرهنگش با ایران (به ویژه نسبت به اعراب)، خطر بالقوه‌ی جدی قلمداد می‌کند، از همین راه وارد شد و همانطور که صدام را به امید "سردار قادسیه" شدن، به اوهام کشاند، اردوغان را به عنوان "الگوی جانشینِ جمهوری اسلامی ایران، برای جهان اسلام شدن" دچار اوهام کرد و تعصبات "ملی – مذهبی" مبنی بر سابقه حکومت عثمانی، بر سرعت غلتیدنش در این دام افزود.

گام نخست برای جذب اذهان عمومی مسلمانان این بود که مقابل اسرائیل عرض اندامی کند، تا تا به جای ایران، مورد توجه و محبوب قلوب مسلمانان کشور خود و جهان واقع شود. از این رو سناریوی حمله اسرائیل به کشتی‌های امدادی ترکیه برای غزه و سپس ترک کنفرانس داووس، پس از جدل با شیمون پرز و بچه‌کُش خواندن اسرائیل برایش طراحی شد.

اما، طولی نکشید که موج بیداری اسلامی به "مصر" کشیده شد و امریکا اکران سناریوی سقوط بشار اسد و تقسیم سوریه را آغاز کرد و در این وسط، ترکیه که از سویی سال‌ها برای عضویت در اتحادیه اورپا باج داده بود و از سویی دیگر با معضل همیشگی اکراد و حزب پ.ک.ک طرف بود و از سویی دیگر (با آمدن اردوغان) هم چنان سودای حکومت عثمانی را در سر داشت، باید خود را نشان می‌داد.

از این رو ناچار شد که به مصر سفر کند و از مرسی بخواهد که قانون اساسی جدید مصر اسلامی نباشد و مبادا جمهوری اسلامی ایران را الگو قرار دهد – هم چنین مجبور شد تا نه تنها علیه بشار اسد موضع بگیرد، بلکه حتی رسماً اعلام جنگ کرده و پل ارتباطی امریکا و اروپا جهت آموزش و تسلیح شورشیان استقلال طلب آن زمان که اکنون داعش نام دارند، گردد و بر این مواضع پافشاری کند و حتی در مناطق کردنشین عراق و در سوریه، به نفع داعشی‌ها، دست به عملیات نظامی بزند.

این سیاست‌های غلط، نه تنها پرده از چهره‌ی او و حزب عدالت و توسعه برداشت، بلکه اذهان عمومی مردم مسلمان ترکیه را ناخشنود و خشمگین کرد، و این در حالی بود که او همزمان با کاخ‌سازی، سودای سلطنت را در سر می‌پروراند؛ 

بدیهی است که این سیاست‌های غلط، نه تنها پرده از چهره‌ی او و حزب عدالت و توسعه برداشت، بلکه اذهان عمومی مردم مسلمان ترکیه را ناخشنود و خشمگین کرد، و این در حالی بود که او همزمان با کاخ‌سازی، سودای سلطنت را در سر می‌پروراند؛ از این رو غیر مسلمانان نیز بیش از پیش نگران شده و علیه او هم پیمان شدند و کار به شکست حزبش در انتخابات پارلمانی کشید.

حالا اردوغان می‌خواهد برگردد:

اکنون اردوغان می‌خواهد برگردد، ولی نه تنها نمی‌داند چه کند، بلکه راه‌ها برایش مسدود و درب‌ها به رویش بسته شده است.

اردوغانی که پُل ارتباطی و لجستیک امریکا و اروپا برای آموزش و تسلیح تروریست‌های داعشی شده بود و دستش به خون مردم بی‌گناه سوریه نیز آغشته شده بود، امروز (21 خرداد – 11 ژوئن) در جمع دانشجویان گفت:

«غربی‌ها، ترکمن‌ها و عرب‌های سوریه را بمباران و تروریست‌های کُرد را تقویت می‌کنند»! وی فریاد کنان، با انتقاد از کشورهای غربی شعار می‌داد: «آنها (غربی‌ها)، ترکمن‌ها و عرب‌های سوریه را بمباران می‌کنند و در عین حال "تروریست‌های کُرد" را تقویت می‌   ‎کنند که دارند جای ترکمن‌ها و عرب‌ها را می‌گیرند.»

حالا او همان گروه‌های تروریستی را که حمایت می‌کرد، آموزش می‌داد و تسلیح می‌کرد را «تروریست‌های کُرد» می‌خواند! اما چرا؟

حالا او همان گروه‌های تروریستی را که حمایت می‌کرد، آموزش می‌داد و تسلیح می‌کرد را «تروریست‌های کُرد» می‌خواند! اما چرا؟

یک گام نزدیک‌تر به تجزیه ترکیه:

اما چرا اردوغان، داعشی‌ها، طالبانی‌ها، القاعده‌ای‌ها، نیروهای پیوسته از سعودی، اردن و حتی کشورهای اروپایی را «تروریست‌های کُرد» می‌خواند، مگر نمی‌داند که آنها فقط تعدادی از اکراد نیستند؟!

چرا، می‌داند، اما امروز متوجه شده که فریب خورده است و به زودی نوبت به تجزیه کردستان ترکیه، به رهبری عبدالله اوجالان می‌رسد؛ چرا که طرح تجزیه کشورهای ایران، عراق، سوریه و ترکیه، و ایجاد کردستان مستقل [به عنوان اسرائیل دوم در این منطقه]، هدف و استراتژی قطعی امریکا در به اصطلاح «نقشه جدید خاورمیانه» است.

امروز اردوغان فهمیده که چقدر فریب خورده و به زودی به جای آن که رهبر حکومت اسلامی ترکیه شود، به عنوان یک "خائن" به استقلال و امنیت ترکیه معروف و مشهور خواهد شد و حتی هم پیمانان خارجی و داخلی، حمایتش نکرده و تنهایش خواهند گذاشت. لذا می‌گوید: «هیچ مساله سیاسی نباید دستاوردهای ترکیه را به خطر بیندازد و تاریخ درباره کسانی که ترکیه را در برزخ رها کنند، قضاوت خواهد کرد.‌»

او اذعان دارد که کشورش را از حیات، به ممات و برزخی جهنمی کشانده است و اکنون در این برزخ رها شده است و حتی اطرافیانش که سرنوشت شومی را نزدیک می‌بینند، برای تطهیر خود و نجات از این جهنم برزخی، از او فاصله می‌گیرند.

خوشحالی صهیونیسم بین‌الملل، از شکست ترکیه:

اردوغان که از سویی گمان می‌کرد محبوب دل‌های مسلمانان ترکیه واقع شده و اگر آهنگ عثمانی‌گری ساز کند، محبوب‌تر نیز خواهد شد و از سویی گمان می‌کرد که با خوش‌رقصی برای صهیونیسم بین‌الملل، مورد حمایت آنان قرار خواهد گرفت، اکنون شاهد ابراز خرسندی غرب و اسرائیل از شکست خود است! چرا که آنان با این مهره بازی کردند و بدیهی است که پذیرای هیچ شکلی از دولت اسلامی، در هیچ کجای جهان نمی‌باشند و تمام تلاش‌شان برای این است که لاییک‌ها را به قدرت برگردانند.

دموکراسی غرب پسند:

حال که مجلس ترکیه با اکثریتی از لاییک‌ها و اکراد و ... تشکیل خواهد شد تا سیاست‌های امریکا هر چه سریع‌تر محقق‌ گردد، غرب انتخابات ترکیه را مظهر دموکراسی در این کشور می‌خواند، در حالی که تا چند ماه پیش، مدعی عدم رعایت دموکراسی در ترکیه بود.

فردریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اظهار نظری پیرامون این انتخابات گفت: «این نشانه روشنی از دمکراسی در ترکیه بود.» او افزود: «مهم این است که همه احزاب بااهمیت در مجلس ترکیه نماینده داشته باشند.»

خبرگزاری آلمان در ذیل جمله او به صراحت می‌نویسد: «این اشاره‌ای بود به حزب دمکراتیک خلق‌ها که حزبی کُردی است که برای اولین بار موفق شد به حد نصاب لازم برای فرستادن نماینده به مجلس برسد.‌»

آماندا پاول، از موسسه پژوهشی "مرکز سیاسی" در بروکسل به DW می‌گوید: «نمانیدگان اتحادیه اروپا در محافل خصوصی ازاین خوشحالند که حزب حاکم عدالت و توسعه اکثریت مطلق خود را در مجلس ترکیه از دست داد». او افزود: «این خوشحالی به ویژه به خاطر نگرانی ‌آن‌ها از قدرت‌طلبی‌های این حزب، بخصوص شخص رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه است و خیلی‌ها امیدوارند که نتایج این انتخابات بتواند ترکیه را به مسیر دمکراسی بیاندازد.»

آلکساندر گراف لمبزدورف، از حزب لیبرال آلمان از دست دادن اکثریت حزب عدالت و توسعه را "دست رد انتخاب‌کنندگان به رویاهای جاه‌طلبانه اردوغان و شکست طرح اسلامی کردن زندگی عمومی ترکیه" قلمداد می‌کند.

اوباما و احزاب و قدرت‌های امریکایی نیز خرسندی خود را به صراحت اعلام کردند و شکست اردوغان را نماد و آغازی برای بازگشت ترکیه به دموکراسی خواندند.

چپ‌های امریکایی در ترکیه:

در اوایل انقلاب اسلامی ایران، اذهان عمومی گمان داشتند که مخالفین به دو دسته تقسیم می‌شوند: یکی لیبرال‌ها – ملی، مذهبی‌ها و لاییک‌ها هستند که گرایش به غرب دارند – و یکی گروه‌های چپگرا هستند که گرایش به شوروی (سابق) دارند. لذا وقتی امام گروهک‌های تروریستی را «چپ‌های امریکایی» خواندند، همه تعجب کردند که "مگر چپ هم امریکایی می‌شود؟!" اما دیری نگذشت که دیدند همه آنها پس از ارتکاب به قتل و خونریزی و ترور و جاسوی ... و البته شکست، به امریکا و اروپا گریختند و حتی یک نفر از آنان به روسیه، چین، کوبا، چکسلواکی و ... نرفت.

در ترکیه نیز اینگونه نمایش داده می‌شد که گروه‌های تجزیه طلب کُرد، از جمله قوی‌ترین آنها که ب.ک.ک می‌باشد و شخص عبدالله اوجالان (رهبر این گروه)، همه گرایش به شوروی (سابق) دارند و حتی پرچم‌شان قرمز و با نماد داس و چکش بود.

در ترکیه نیز اینگونه نمایش داده می‌شد که گروه‌های تجزیه طلب کُرد، از جمله قوی‌ترین آنها که ب.ک.ک می‌باشد و شخص عبدالله اوجالان (رهبر این گروه)، همه گرایش به شوروی (سابق) دارند و حتی پرچم‌شان قرمز و با نماد داس و چکش بود.

اما، در همان زمان نیز پ.ک.ک، مورد حمایت شدید اروپا قرار داشت، به فراریان این حزب سریعاً پناهندگی می‌داد – همسر ژیسکار دستن، رییس جمهور وقت فرانسه، انجمن حمایت از آنان را تأسیس کرد ...، و خلاصه وقتی عبدالله اوجالان دستگیر شد، به ترکیه اجازه هیچ تعرضی به او داده نشد. چرا که برای امروز و فردا، در آب نمک سیاست‌های امریکایی خوابیده بود.

امروز امریکا، اروپا و اسرائیل، حامی کُردهای تجزیه طلب ترکیه شده‌اند – موفقیت آنان را سمبل دموکراسی در ترکیه می‌خوانند ... و دیر یا زود، از شورش آنها برای تجزیه دفاع خواهند کرد، درست مثل سوریه. چنان که امریکا پس از سقوط صدام و حضور نظامی در عراق، قبل از هر کاری، از استقلال کرُدستان عراق حمایت کرد و پس از پیروزی انقلاب، قبل از هر کاری به تجزیه کردستان ایران طمع کرد.

و در خاتمه باید اشاره نمود که البته چنین نیست که اردوغان در راستای تحقق سیاست‌های امریکا و صهیونیسم بین‌الملل نبود، بلکه انتظار نداشت که خودش به دام بیافتد و نقشه حذف او این چنین طراحی گردد.

مرتبط:

*- تلاش امریکا برای تبدیل کردستان به اسرائیل دوم و نقش آفرینی ترکیه (14 اسفند 1390)

*- ترکیه و تلاش برای تقدیم اراضی به صهوینست‌ها بدون جنگ/آنتالیا، اهدای زمین به مسیحیان و روستای اسرائیلی! (26 بهمن 1390)


+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/5/4ساعــت 10:24 صبح تــوسط عباس | نظر
آیت الله علم الهدی : آیا بهای نجات از تحریم گرفتار شدن در جنگ اس
عزیزان ما در مجلس شورای اسلامی باید قصه را با دقت بررسی کنند، این نیست که ما بعد از 37 سال این‌همه شهید دادن، مردم ما مرد و مردانه ایستادن، بیاییم تسلیم شویم، تسلیحات موشکی ما برداشته شود، یعنی ما آمدیم یک کاری کنیم تحریم‌ها لغو شود، حالا از لغو تحریم‌ها نجات پیدا کنیم، گرفتار جنگ شویم؟

قاصدنیوز: آیت‌الله علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه امروز 2 مرداد 94 با اشاره به سالروز تخریب قبور بقیع، گفت: ضمن گرامیداشت سالگرد آغاز مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه در کشور و اجرای این برنامه سازنده و تضمین‌کننده تداوم انقلاب و نظام، بر حسب آنچه از فرمایشات ارزشمند عضو محترم شورای عالی سیاست‌گذاری ائمه جمعه، عالم جلیل القدر، حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین، جناب آقای اختری استفاده کردیم، ضمن این گرامیداشت، امروز مصادف است با شب سالروز تخریب قبرستان بقیع به‌وسیله عوامل مهاجم در 90 سال گذشته.

 

شما در بقعه و بارگاه پر جلالت امام هشتم (علیه‌السلام) مفتخرانه زانو زدید و لذت و حلاوت زیارت امام معصوم (علیه‌السلام) را دقیقاً می‌چشید درحالی‌که قبر چهار امام معصوم به‌صورت خرابه و ویرانه در برابر آفتاب قرار دارد؛ در حقیقت، بایستی ما این روز را به‌عنوان یک عزا و سوگ جهان اسلام احیا کنیم چون این نماد عداوت و دشمنی غرب کافر با اسلام و مسلمانان است.

 

تخریب قبور بقیع، نقطه براندازی اسلام انقلابی بود

این مسئله یک مسئله خاص مربوط به یک مذهب نیست، مربوط به تمام جهان اسلام است، این جاسوس انگلیسی، مستر همفری که تحریک کرد و طرح تخریب قبور ائمه (علیه‌السلام) را طراحی کرد به‌وسیله جریان انگلیسی وهابیت در 90 سال گذشته اجرا بشود، این در حقیقت یک حرکت براندازنده نسبت به اسلام از نقطه اسلام انقلابی بود.

 

حساب کردند اگر اسلام از نقطه اسلام انقلابی براندازی شود، اسلام نابود خواهد شد اما اگر شئون اسلام انقلابی باقی بماند، ریشه‌کن کردن و برانداختن اسلام امکان‌پذیر نیست؛ این‌هایی که قبور بقیع را خراب کردند، نظرشان نبود شیعه براندازی بشود و سنی بماند، نظر آنان براندازی اسلام بود، نقطه براندازی اسلام در حقیقت اسلام انقلابی بود که وابستگی به اهل‌البیت (علیه‌السلام) به‌عنوان تداوم خط وحی در رهبری و حاکمیت و مدیری امت اسلامی است، این را می‌خواستند براندازی کنند.

 

آخرین رشته گسیختن اسلام، نماز است

پیغمبر(صلوات‌الله‌علیه) نیز همین را پیش‌بینی کردند، در روایتی که ناقل روایت عبدالله بن عمر هست، پسر عمر بن خطاب در کتاب «میزان الاعتدال» ذهبی شافعی این روایت را نقل کرده، عبدالله بن‌عمر می‌گوید پیغمبر(صلوات‌الله‌علیه) فرمودند: « لتنقضن عرى الإسلام عروة عروة فکلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتی تلیها فأولهن نقضا الحکم وآخرهن الصلاة».

 

پیغمبر (صلوات‌الله‌علیه) فرمودند «رشته‌های اسلام یکی پس از دیگری از هم گسیخته می‌شود، اول رشته‌ای که در اسلام می‌گسلد، رشته حکومت است و رشته رهبری است و می‌رود تا آخرین رشته آن‌که نماز است، براندازی شود»؛ این پیش‌بینی خود پیغمبر بود، دشمن هم به همین نقطه انگشت گذاشت، اسلام را براندازی کند از نقطه اسلام انقلابی.

 

در روز تخریب بقیع تصور وجود ایران اسلامی در چنین روزهایی وجود نداشت

90 سال پیش فکر کردند با خراب کردن قبور ائمه و این آثار وحدت شیعه و دل دادگی و عاطفه شیعه در دنیا، اسلام انقلابی یعنی تشیع براندازی می‌شود، آنان آن روز تصور می‌کردند اسلام به امروز نرسد، یک شیعه و یک ایران امروز به‌عنوان جبهه مقدم و به‌عنوان خاک‌ریز اول مقابله با خداستیزی و دین‌ستیزی در دنیا تشکیل نشود، از خراب کردن قبور ائمه این‌ها شروع کردند.

 

تنها ائمه بقیع نبود، به کربلا حمله کردند، قبر مظهر سیدالشهدا را تخریب کردند، به نجف تهاجم کردند، نتوانستند؛ این‌ها تصور کردند این نقطه‌های عشق و دلدادگی دلداده‌های پیغمبر اگر براندازی شود، اسلام انقلابی و شیعه‌ای که تشکیل‌دهنده صف مقدم جبهه مقابله با خداستیزی هست، این را از بین می‌برند، از ایران امروز وحشت داشتند ولی ذات مقدس پروردگار و مشیت الهی برخلاف آن پندار، امروز را به وجود آورد و ایران امروز و این انقلاب مقدس اسلامی را به وجود آورد اما خط تخریب قبور بقیع ادامه دارد.

 

داعش امروز همان ادامه جریان تخریب قبور بقیع است

یعنی همان جریان مهاجم مدینه پیغمبر(صلوات‌الله‌علیه) که قبر چهار امام را خراب کرد، همان جریان شده امروز داعش، همان جریان شده امروز بمب باران یمن، همان جریان شده امروز گروه‌های تکفیری و سلفی که از هر گوشه از زوایای امت اسلامی دست به مسلمان کشی و تخریب اسلام بزنند، همان جریان تا به امروز به این شکل ادامه پیداکرده.

 

دنیای استکبار از هر فرصتی برای دشمنی با اسلام استفاده می‌کنند

از هر فرصتی در اجرای این عداوت و عناد براندازنده اسلام، استکبار جهان، آمریکای جهان خوار و غرب کافر دارد استفاده می‌کند، نمونه‌اش در همین مذاکرات است؛ خب دو سال این مذاکرات ادامه داشت، یک برجام تهیه شد، برجام مخفف «برنامه جامع اقدام مشترک بین 1+5 و ایران» است، این را می‌گویند برجام.

 

یک هم‌چین برنامه‌ای تهیه شد، این‌ها با شیطنتی که داشتند، برنامه که رفت به شورای امنیت، اسرائیل و آمریکا با عوامل مزدوری که در شورای امنیت داشتند و نفوذی که داشتند، شیطنت کردند برخلاف این برجام یک سلسله اصول و موادی را در قطعنامه شورای امنیت گنجاندند که عرصه تنگاتنگ شدیدی برای ایران اسلامی و برای مسلمانان به وجود بیاورند، این شیطنت این‌ها بود، این عناد، از هر راهی بتوانند این‌ها وارد شوند و این عداوت و دشمنی را اجرا کنند.

 

طبق قطعنامه، اگر دشمن به تعهد خود عمل نکند، عقب‌نشینی ما قابل‌برگشت نیست

این قطعنامه شورای امنیت که تشکیل‌شده و بعضی از مواد قطعنامه و پیوست‌ها قطعنامه ربطی به این برجام و برنامه توافق شده بین نمایندگان ایران و 1+5 ندارد و این‌ها به شیطنت آمریکا و اسرائیل اضافه کردند، علی ایحالإ وضعی را برای ما ایجاد کرده که اولاً  آنچه درباره مسائل هسته‌ای ما انجام دهیم و عقب‌نشینی کنیم، اگر دشمن و طرف مقابل به تعهد خودش عمل نکند، این قابل‌برگشت نیست.

 

98 درصد اورانیوم غنی‌شده به خارج کشور برود، رآکتور اراک تغییر کاربری پیدا کند، سانتریفیوژهای فردو برچیده شود، وقتی این کارها شد و طرف مقابل به قرارداد عمل نکرد، ما دیگر نمی‌توانیم این‌ها را برگردانیم، اورانیوم غنی‌شده از کشور خارج‌شده را که دیگر نمی‌توان بازگرداند.

 

تغییر کاربری نیروگاه اراک قابل‌برگشت نیست

فناوری پلوتونیوم اراک اگر برداشته شد و از بین رفت و تغییر کاربری داده شد، دیگر قابل‌برگشت نیست؛ سخنگوی کاخ سفید گفت این قرارداد و توافق وین نه قطعنامه شورای امنیت می‌خواهد برای ضامن اجرا و نه برنامه دیگری احتیاج به ضامن اجرا دارد، همین‌که اگر این توافق عمل بشود، ایران داشته‌های خود را از دست بدهد، چون این داشته‌ها قابل‌برگشت نیست، این می‌شود ضامن اجرا از طرف ایران و از طرف ما هم الزام‌آور نیست، این حرف سخنگوی کاخ سفید است.

 

برداشته شدن تسلیحات موشکی یعنی از تحریم نجات پیدا کنیم و گرفتار جنگ شویم؟

ببینید عزیزان، ما واقعاً در چنین عرصه‌ای گرفتار شدیم با این شیطنتی که این‌ها کردند، در برابر آن اخلاص و صداقتی که نمایندگان ما در این مذاکرات از خودشان نشان دادند و اینجاست که عزیزان ما در مجلس شورای اسلامی باید قصه را با دقت بررسی کنند، این نیست که ما بعد از 37 سال این‌همه شهید دادن، مردم ما مرد و مردانه ایستادن، بیاییم تسلیم شویم، تسلیحات موشکی ما برداشته شود، یعنی ما آمدیم یک کاری کنیم تحریم‌ها لغو شود، حالا از لغو تحریم‌ها نجات پیدا کنیم، گرفتار جنگ شویم؟

 

تمام قدرت بازدارندگی ما نسبت به دخالت نظامی دشمن، یک بخشش پایمردی مردم ما بود، یک بخشش هم تسلیحات موشکی ما بود و این‌ها می‌خواهند این تسلیحات موشکی را جمع کنند، اگر این تسلیحات موشکی جمع شود یا تعطیل شود ولو به مدت پنج سال و چنین قدرت بازدارنده‌ای ما نداشته باشیم، این دشمن تادندان‌مسلحی که یک آن به ما رحم نمی‌کند، تمام هستی ما را  از ما می‌گیرد. «هیهات مناالذله»

 

نمایندگان مجلس در مقام بررسی باید دقیق باشند

این‌یک واقعیتی است که عزیزان ما در مقام بررسی، دقیق باید بررسی کنند، پای این قضیه هم نمایندگان این مردم بایستند، مردم هم‌پشت سر نماینده خود ایستاده‌اند؛ مردمی که هشت سال دفاع مقدس را با مردانگی و پایمردی در پیروزی به نتیجه رساندند و دشمن سرسخت را ذلیل و نکبت زده کردند، مردمی که در مقابل همه شدائد و همه مسائل، 37 سال پای این انقلاب ایستاده‌اند.

 

این توافق به هر شکل تمام شود، بهتر از تسلیم کردن هستی کشور برخلاف منافع ملی است

الآن این‌طور نیست که تسلیم شوند منافع ملی‌شان این‌طور از بین برود، 2 سال بنشینند، مذاکره کنند، نمایندگان ما مقاومت کنند بعد هم با یک قطعنامه شورای امنیت بخواهند همه‌چیز ما را بگیرند، مردم باید بایستند و مقاومت کنند؛ به این زودی قضیه از دست رفتنی نیست و نباید هم ما تسلیم شویم در مقابل این شگرد شیطانی که شیطان کبیری که امام از روز اول فرمودند این شیطان بزرگ است، از روز اول فرمودند رابطه ما با این‌ها رابطه میش با گرگ است، ما نباید در مقابل این‌ها تسلیم شویم.

 

ولو به هرچه تمام شود، هر جور تمام شود بهتر از تسلیم شدن در برابر دشمن و هستی را برخلاف منافع ملی تسلیم دشمن کردن است.


+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/5/4ساعــت 7:5 صبح تــوسط عباس | نظر
ترمز نباشید،آماده باشید !(یادداشت روز) اگرچه یک جریان خزنده و چن
اگرچه یک جریان خزنده و چند نفره که برخی روزنامه‌ها و سایت‌های زنجیره‌ای را از پشت صحنه مدیریت می‌کنند، اصرار دارند هر انتقادی را به حساب مخالفت و حتی دشمنی انتقادکنندگان با انتقادشوندگان بنویسند و این روزها بیشترین تلاش خود را روی مسائل هسته‌ای متمرکز کرده‌اند ولی فارغ از هیاهوی این جریان به آسانی می‌توان نقد منصفانه و دلسوزانه را به ارزیابی نشست و سره‌را‌از ناسره تشخیص داد. در کلام خداوند سبحان نیز آمده است؛ «فبشر عباد  الذین‌یستمعون‌القول فیتبعون احسنه، آن گروه از بندگان مرا بشارت ده که سخنان (متفاوت) را می‌شنوند و از بهترین آنها پیروی می‌کنند» (آیات 17 و 18 سوره مبارکه زمر) از این روی و قبل از ورود به موضوع اصلی یادداشت پیش روی اشاره به این نکته ضروری است که انتقادی اگر در میان است- که هست- بیرون از هیاهوی جریان مرموز یاد شده در همراهی با تیم محترم کشورمان است و نه فقط در خور شنیدن، بلکه پس از ارزیابی مستندات آن، شایسته به کار بستن نیز خواهد بود.
و اما، پیش از این درباره توافق وین و مفاد قطعنامه‌ای که روز دوشنبه با عنوان تضمین توافق یاد شده در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، انتقاداتی جدی داشتیم و امروز با توجه به تراکم بحث‌ها و نظرات مطرح شده درباره بند3 ضمیمه B  از قطعنامه شورای امنیت که موضوع آن موشک‌های بالستیک ایران است، اشاره به چند نکته را ضروری می‌دانیم. نکاتی که اگر از هم‌اکنون برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود، می‌تواند پی‌آمدهای خطرناکی در پی داشته باشد. بخوانید؛
در بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل آمده است «ازایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد. از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت‌سال پس از «روز پذیرش برجام» و تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تائید کند، بسته به این که کدام زودتر اتفاق بیفتد» و در این‌باره گفتنی است که؛
1- موضوع بند یاد شده اگرچه در نگاه اول، «موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای» است و شاید همین «ظاهر فریبنده» برخی از دوستان را به این باور کشانده است که موشک‌های بالستیک ایران مشمول این بند نمی‌شوند! ولی فقط با اندکی دقت به وضوح می‌توان دید که «قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای» فقط یک بهانه برای توقف تولید، آزمایش و نهایتا حذف این سلاح استراتژیک -‌و‌متعارف- از سامانه تسلیحاتی کشورمان است... که عواقب فاجعه‌آمیز آن به‌آسانی قابل فهم خواهد بود. اما چرا؟!
2- موشک‌های بالستیک -BALLISTIC  MISSILE-  معمولا در چهار نوع کوتاه‌برد (زیر 1000 کیلومتر)، میان‌برد (بین 1000 تا 3500 کیلومتر)، بلند برد (3500 تا 5500 کیلومتر) و قاره‌پیما ( با برد بیش از 5000 کیلومتر) ساخته می‌شود.
آن دسته از موشک‌های بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارند با موشک‌های بالستیکی که خرج انفجاری و سرجنگی معمولی دارند، از ساختار مشابهی برخوردار هستند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوت این دو نوع موشک بالستیک در «کلاهک» یا «سرجنگی» -WARHEAD- آنهاست که می‌تواند «هسته‌ای» و یا معمولی باشد. گفتنی است هر موشک بالستیکی که بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را با خود حمل کند، می‌تواند به جای خرج انفجاری معمولی، کلاهک هسته‌ای داشته باشد. به همین علت، امروزه از موشک‌های بالستیک میان‌برد و بلندبرد برای حمل کلاهک هسته‌ای استفاده می‌شود.
اکنون با شرحی که گذشت به متن بند 3 از ضمیمه B  باز می‌گردیم. بسیاری از موشک‌های بالستیک ایران از نوع میان‌برد یعنی با برد 1000 تا 3500 کیلومتر هستند. بنابراین از قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای برخوردارند و ایران در حالی که استفاده از سلاح‌ اتمی را حرام قطعی می‌داند براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل بایستی آزمایش و تولید آن را متوقف کند و این موشک‌ها را از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! حالا باید از برادران عزیزمان در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای پرسید؛ مگر قرار نبود از دسترسی حریف به مراکز نظامی و توان تسلیحاتی کشورمان جلوگیری شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسی، به دشمنان تابلودار ایران اسلامی اجازه دست‌اندازی نیز داده‌ شده است؟!
باید توجه داشت که سامانه موشک‌های بالستیک یکی از اصلی‌ترین فاکتورها و اهرم‌های دفاعی کشورمان است و نتیجه دست‌اندازی حریف به این سامانه غیر از خلع سلاح ایران اسلامی در مقابل دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. ضمن آن که این دسترسی‌ها و دست‌اندازی‌ها به موشک‌های بالستیک ختم نمی‌شود و این رشته سر درازتری دارد و می‌تواند ایران اسلامی را به اندازه‌ای تضعیف کند که حتی توان مقابله با گروه فکسنی داعش را هم نداشته باشد... که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
و درباره اهمیت موضوع تنها به آیه 102 از سوره مبارکه نساء اشاره می‌کنیم که خطاب به رزمندگان اسلام هشدار اکید می‌دهد؛« ... کافران دوست دارند که شما از سلاح و متاع خود غافل شوید تا آنگاه، یکباره بر شما بتازند».
3- اعضای محترم تیم هسته‌ای کشورمان و برخی دیگر از شخصیت‌های سیاسی که ظاهرا به عواقب خطرناک بند 3 از ضمیمه B قطعنامه شورای امنیت پی‌برده‌اند در توضیح بند مزبور و چاره‌جویی برای پیشگیری از عواقب آن اظهاراتی داشته و دارند که ضمن تقدیر از شهامت آنان در اذعان هر چند تلویحی به این خطا و تلاش برای چاره‌جویی آن، باید گفت؛ راه‌کارهای ارائه شده از جانب این عزیزان و تفسیر آنان از بند یاد شده کارساز نیست که به نمونه‌هایی از آن اشاره‌ای گذرا خواهیم داشت؛
می‌فرمایند؛ موشک‌های بالستیکی که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارند با آن دسته از موشک‌های بالستیک که «سرجنگی» غیرهسته‌ای حمل می‌کنند، تفاوت ساختاری دارند. که دیدیم ندارند!
می‌گویند؛ نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به معنای نقض توافق وین نیست! که باید گفت؛ 
اولا؛ توافق وین (برجام) ضمیمه A از قطعنامه است بنابراین نقض هر یک از مواد و بندهای آن به مفهوم نقض برجام خواهد بود.
ثانیا؛ قطعنامه اخیر شورای امنیت با عنوان «تضمین توافق وین» صادر شده است بنابراین جایگاه قانونی و الزام‌ مفاد آن برتر و فراتر از توافق وین است و اگر چنین نبود، نقش تضمینی قطعنامه برای «برجام» معنا و مفهومی نداشت.
اعلام می‌دارند که نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریم‌ها نخواهد شد و از این نکته بدیهی عبور می‌کنند که قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت تنها به علت تجمیع در قطعنامه اخیر به حالت تعلیق درآمده‌اند بنابراین نقض قطعنامه 2231 براساس روندی که طراحی شده است، تمامی قطعنامه‌های قبلی را باز می‌گرداند. 
می‌فرمایند؛ اگر حریف بند 3 از ضمیمه B را به مفهوم توقف تولید و آزمایش ممنوعیت برخورداری کشورمان از موشک‌های بالستیک تفسیر کند، بدون توجه به تبعات نقض قطعنامه از اجرای این بند خودداری می‌کنیم! که باید گفت؛
 اولا؛ بند یاد شده غیر از آنچه اشاره شد تفسیر دیگری ندارد و ثانیا؛ «چرا‌عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی» و با عرض پوزش باید پرسید، چرا علی‌رغم آنهمه تاکید و هشدار درباره حفظ حریم نظامی و توانمندی‌های‌ دفاعی کشورمان به حریف اجازه تحمیل این بند خطرناک داده شده است؟ که اکنون برای خروج از آن ناچار به نقض قطعنامه و تحمل پی‌آمدهای آن باشیم؟!
4- بند مورد اشاره یکی از موذیانه‌ترین ترفندهای به اصطلاح حقوقی حریف است، چرا که واژه تسلیحات هسته‌ای شامل همه انواع سلاح‌های هسته‌ای اعم از بمب یا کلاهک هسته‌ای و برخی از انواع دیگر است. و از سوی دیگر، تعهد ما براساس معاهده NPT  و آنچه در برجام آمده است، عدم انحراف -DIVERSION-  فعالیت هسته‌ای کشورمان به سوی تولید سلاح هسته‌ای است. از این روی ‌-‌دقت‌کنید- در حالی که الزام ایران به خودداری از تولید سلاح هسته‌ای موضوع اصلی توافق وین و قطعنامه شورای امنیت است و این موضوع در تمامی بندها و مفاد توافق و قطعنامه آمده، دیگر چه نیازی به تاکید جداگانه بر کلاهک هسته‌ای بوده است؟! مگر نه اینکه کلاهک هسته‌ای نیز یکی از انواع سلاح‌های هسته‌ای است بنابراین تاکید بر عدم تولید سلاح هسته‌ای شامل کلاهک هسته‌ای نیز بوده و هست و با جرأت می‌توان گفت تاکید جداگانه بر آن فقط با هدف دست‌اندازی به صنایع موشکی کشورمان صورت پذیرفته است. کاش عزیزانمان با حساسیت بیشتری به این بند از ضمیمه B توجه می‌فرمودند. 
5- و بالاخره اگرچه باز هم دراین‌باره گفتنی‌هایی هست که به آن خواهیم پرداخت ولی شنیدنی‌ترین این گفتنی‌ها، آن است که فاصله پر نشدنی فقط میان توده یکپارچه مردم و مسئولان از هر سلیقه و نگاه با دشمنان کینه‌توز اسلام و انقلاب و نظام است و تفاوت سلیقه‌های درونی نمی‌تواند غفلت از دشمنان بیرونی را در پی داشته باشد و به قول حضرت آقا در بیانات اخیرشان، سند وین تصویب بشود یا نشود در مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا، حمایت از نهضت‌های مقاومت و هیچیک از دیگر اصول بنیادین انقلاب تغییری ایجاد نمی‌شود. حضرت‌ایشان پیش از این نیز در دیدار صمیمی دانشجویان تاکید کرده بودند؛ «مبارزه با استکبار و نظام سلطه براساس مبانی قرآنی هیچگاه تعطیل‌پذیر نیست و امروز آمریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است... خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید» بنابراین خطاب به معدود کسانی که احتمالا فریب بزک آمریکا از سوی جماعت اندک و کم‌شمار وادادگان را خورده‌اند، باید گفت؛ در این مسیر سنگ‌اندازی نکنید؛ ترمز نباشید، آماده باشید.

حسین شریعتمداری
عناوین این صفحه

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 94/5/1ساعــت 8:59 صبح تــوسط عباس | نظر
<      1   2   3   4