سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی نایب رییس مجلس شورای اسلامی از نامه رییس مجلس به ره
 نایب رییس مجلس شورای اسلامی از نامه رییس مجلس به رهبری برای تغییر ریاست ستاد مقابله با کرونا خبر داد و گفت که رهبری خواستار این شدند که خود رییس جمهور مسئولیت را برعهده بگیرند. 
نایب رییس مجلس شورای اسلامی از نامه رییس مجلس به رهبری برای تغییر ریاست ستاد مقابله با کرونا خبر داد و گفت که رهبری خواستار این شدند که خود رییس جمهور مسئولیت را برعهده بگیرند.
گروه سیاسی-رجانیوز: اگر قرار بود برجامی به تصویب برسد یا FATF و 2030 به کشور تحمیل شود حسن روحانی هر روز در رسانه و جلسات متعدد حاضر میشد تا شخصا راه را باز کند. اما حالا که مردم درگیر بیماری و ویروس کرونا شده اند حسن روحانی نه تنها کمتر دیده میشود که با افتخار اعلام میکند فقط هفته ای یکبار در جلسات ستاد مبارزه با کرونا حاضر میگردد و اگر همان هم نشد جهانگیری به این جلسات میرود! این درحالی است که به گفته نائب رئیس اصلاح طلب مجلس، رهبرانقلاب خواستار ریاست شخص روحانی بر ستاد مبارزه با کرونا شد«همچنین رییس مجلس نامه‌ای خدمت مقام معظم رهبری نوشتند، محتوای نامه تا جایی که خبر دارم برای این بود که مسئولیت ریاست مقابله با کرونا را از دوش وزارت بهداشت بردارند و به عهده دولت بگذارند، در جلسه مذکور هم پیشنهاد این بود که ریاست ستاد به معاون اول رییس‌جمهور یا فردی دیگر واگذار شود. آنطور که شنیدم رهبری (در پاسخ این نامه) نوشته‌اند که رییس‌جمهور باید خودشان مسوولیت را برعهده بگیرند و عملیات مقابله با این بیماری را راهبری کنند.»
 
مطالب فوق نشان میدهد در جلسه فوق العاده ای که با حضور رئیس مجلس و رئیس ستاد مبارزه با کرونا یعنی دکترنمکی صورت گرفته، همه اعضا به این نتیجه رسیده اند که وزارت بهداشت به تنهایی نمیتواند این دغدغه مهم را برطرف کند.
 
چنانچه پزشکیان میگوید: «در شرایط کنونی دولت باید با تمام وجود در صحنه حاضر شود و نباید تنها یک وزیر اندر خم تأمین مالی برای تهیه ماسک و دستکش باقی بماند.»
 
آنگونه که نائب رئیس مجلس میگوید این وضعیت و گزارشات باعث میشود تا رهبرانقلاب حتی با ریاست جهانگیری بر ستاد مبارزه با کرونا موافقت نکرده  و خواستار آن شوند که شخص اول اجرایی کشور این مسئولیت را برعهده بگیرد.
 
انتظار میرفت پس از این توصیه رهبرانقلاب حسن روحانی برای یکبار هم که شده در شرایط بحرانی صحبت های ولی فقیه را میپذیرفت و با عزمی راسخ کشور را از این بحران خارج میکرد.
 
اما در کمال تعجب حسن روحانی اعلام کرد که هفته ای یکبار خودش ریاست جلسات را برعهده میگرد و اگر قادر به حضور نبود(!) جهانگیری این جلسه را مدیریت میکند. وی همچنین گفت مابقی جلسات با ریاست دکتر نمکی پیگیری میشود.
 
به گزارش رجانیوز:  نایب رییس مجلس شورای اسلامی از نامه رییس مجلس به رهبری برای تغییر ریاست ستاد مقابله با کرونا خبر داد و گفت که رهبری خواستار این شدند که خود رییس جمهور مسئولیت را برعهده بگیرند.
 
مسعود پزشکیان درگفت‌وگوی ویژه خبری امشب (سه‌شنبه) با اشاره به جلسه فوق‌العاده کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با وزیر بهداشت که با حضور علی لاریجانی، گفت: «در این جلسه سه ساعت و نیمه وزیر بهداشت اقدامات و مشکلات را مطرح کرد و نمایندگان دغدغه‌هایشان را مطرح کردند و جمع‌بندی‌هایی صورت گرفت.»

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 98/12/22ساعــت 5:59 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی هفت اصل در مواجهه با کرونا(یادداشت روز) مسئله اول

مسئله اول این روزهای کشور و حتی همه دنیا کروناست. ویروسی که با همه کوچکی دنیا را کاملاًً به خود مشغول کرده است. این بیماری پا را از مرزهای پزشکی نیز فراتر گذاشته و تبعات اجتماعی و سیاسی نیز یافته است. در چنین شرایطی عاقلانه‌ترین برخورد با این وضعیت چیست و چه می‌توان و باید کرد؟
سخنان سه‌شنبه هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز درختکاری که پس از غرس دو اصله نهال میوه ایراد شد، دربر دارنده نکات مهمی ‌است که می‌تواند به سؤالات فوق پاسخ دهد. نخست آنکه این بیماری را نباید بیش از آنچه هست بزرگ کرد. اغراق و بزرگنمایی درباره این مسئله نه تنها کمکی به جامعه نمی‌کند، بلکه با افزایش اضطراب و استرس میان مردم، اولاً سلامت روح و روان آنان را به خطر می‌اندازد و ثانیاً آنان را در برابر بیماری آسیب‌پذیرتر کرده و مبتلایان را در مبارزه با آن، دچار چالش بیشتری می‌کند. ثالثاً اغراق و بزرگنمایی منجر به‌ترس عمومی می‌شود که نتیجه آن را در برخی از کشورها به‌صورت هجوم به فروشگاه‌ها و خالی کردن آنها می‌بینیم.
نکته دوم و مهم، عمل همگانی به دستورات و توصیه‌های علمی ‌و پزشکی است. عدم بزرگنمایی ماجرا، به معنای بی‌توجهی به نکات بهداشتی و پیشگیرانه نیست. این بیماری واگیردار است و همان‌طور که مراجع درمانی و بهداشتی کشور مکرراً تأکید می‌کنند عملکرد مردم نقش اصلی و تعیین‌کننده‌ای در ریشه‌کنی آن دارد. این قضیه چنان واجد اهمیت است که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند؛ «یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری، یک حسنه است؛ در نقطه‌ مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است.»
چند روزی است که مسئولان به کرات درباره خطرات سفر به مردم هشدار داده و تأکید دارند همه از سفرهای غیرضروری خودداری کرده و سلامت خود و دیگران را در معرض تهدید قرار ندهند. توصیه‌ای که متأسفانه از سوی برخی جدی گرفته نشده و به بهانه‌های مختلف راهی سفر می‌شوند. شاید برخی از آنان بگویند مسائل بهداشتی را کاملاًً رعایت می‌کنند و ریسک این اقدام را پذیرفته‌اند اما این اقدام فقط برای خود آنها خطرناک نیست بلکه جامعه میزبان را نیز تهدید می‌کند، چرا که بیماری هم دوره نهفتگی دارد و هم ممکن است بدون علامت یا با علائم بسیار خفیف همراه باشد. ممنوعیت سفر در این روزها مشمول قاعده «لاضرر و لاضرار» است؛ کسی نه حق دارد به خود ضرر بزند و نه به دیگران ضرر برساند.
سوم به دوگانه‌ای بازمی‌گردد که برخی این روزها در پی دامن ‌زدن به آن هستند. دوگانه‌ای عاری از حقیقت که دین را در برابر عقل قرار می‌دهد. بر اساس این دوگانه یا باید فقط به دستورات پزشکی و بهداشتی عمل کرد یا این دستورات را نادیده گرفت و برای ریشه‌کنی بیماری و عدم ابتلا، دست به توسل زد و به عنایت الهی چشم دوخت! این دوگانه از سوی رسانه‌های ضدانقلاب به‌شدت دنبال می‌شود و برخی افراد جاهل که به‌نظر می‌رسد عامل نیز باشند با حرکاتی مانند لیس زدن حرم‌های متبرکه، این پازل را تکمیل می‌کنند. اما همان‌طور که در بیانات رهبری به صراحت مشهود است رعایت اصول بهداشتی و پزشکی هیچ منافاتی با دعا و توسل ندارد.
چهارم آنکه دعا و توسل نه تنها در تقابل و نافی اصول بهداشتی و درمانی نیست بلکه می‌تواند در این زمینه نیز نقش‌آفرین باشد. در حالی که افراد دچار اضطراب و نگرانی هستند و همه امور نیز در ید قدرت خدای مهربان است، چه چیزی بهتر از سخن گفتن و راز و نیاز با خدای سمیع و قادر می‌تواند، دل‌ها را آرام سازد؟ به‌نظر می‌رسد توصیه رهبر انقلاب به قرائت دعای زیبای هفتم صحیفه سجادیه از همین نکته ریشه می‌گیرد. دعایی ژرف و زیبا که در فرازهایی از آن می‌خوانیم؛ «ای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود و ‌‌ای که تندی شدائد به عنایتت می‌شکند، ‌‌ای که راه بیرون‌شدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود، دشواری‌ها به لطف تو آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همه چیز به اراده تو روان شود، تنها به خواست تو بی‌آنکه فرمان دهی، همه چیز فرمان برد، و هر چیز محض اراده‌ات بی‌آنکه نهی کنی از کار بایستد، در تمام دشواری‌ها تو را می‌خوانند و در بلیات و گرفتاری‌ها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نگردد و گرهی نگشاید مگر تواش بگشایی...»
نکته پنجم آنکه همان‌طور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، وزارت بهداشت، فرمانده و محور مبارزه با این بیماری است. همه بخش‌ها و نهادها و تک‌تک افراد جامعه باید این فرماندهی را پذیرفته و به توصیه‌ها و دستورات آن عمل کنند. اطاعت از فرماندهی و پا به کار بودن، از شروط اصلی پیروزی در نبرد است. همه دستگاه‌ها باید در این مسیر امکانات خود را بسیج کنند تا با همراهی و همکاری مردم، ان‌شاءالله هرچه زودتر شر این ویروس کنده شود.
نکته ششم به شفافیت ایران در خبررسانی بازمی‌گردد. در حالی که بسیاری از کشورها به دلایل مختلف سیاست سکوت و سانسور را در پیش گرفته‌اند، جمهوری اسلامی ایران با کشف اولین مورد قطعی کرونا، اقدام به اطلاع‌رسانی کرده و به‌صورت روزانه در مورد مبتلایان قطعی، بهبودیافتگان و جانباختگان اطلاع‌رسانی رسمی ‌و شفاف می‌کند. علی‌رغم همه جوسازی‌های رسانه‌ای و سیاسی از سوی آمریکا و معاندین در این زمینه، هفته گذشته تدروس ادهانوم، مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌ان‌بی‌سی آمریکا گفت: این سازمان شواهدی مبنی بر ‌اشکال در آمار ارائه شده از سوی ایران پیرامون مبتلایان و قربانیان کرونا مشاهده نکرده است.
این در حالی است که اغلب کشورهای منطقه - به‌خصوص پادشاهی‌های حاشیه خلیج ‌فارس-  تا زمانی که آمریکا و کشورهای اروپایی به‌طور رسمی‌ شیوع کرونا در کشورهای خود را تایید نکردند، حاضر به اطلاع‌رسانی در این مورد نشدند تا نشان دهند حتی در بیمار شدن یا نشدن نیز تابع اربابان خود هستند!
نکته هفتم و پایانی، قدردانی از مجاهدت‌های شبانه‌روزی کادر درمانی کشور در مقابله با این بیماری است. نکته‌ای که در صدر بیانات هفته گذشته رهبر انقلاب قرار داشت و پیش از آن نیز، ایشان در پیامی ‌تصویری و به‌طور اختصاصی از این زحمات تشکر و قدردانی کردند. زحماتی که از دید ناظران جهانی نیز مخفی نمانده است، چنانکه ریچارد برنان، یکی از نمایندگان هیئت اعزامی ‌سازمان جهانی بهداشت به ایران در نشست خبری روز شنبه این هیئت در تهران گفت: «درس‌های زیادی از کادر پزشکی ایران آموختیم همچنین از سختکوشی ایران برای شکست ویروس نیز شگفت‌زده شدیم.»

محمد صرفی

+ نوشته شـــده در دوشنبه 98/12/19ساعــت 10:3 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ای دو جهـان طـور تجلاّی تو روی خـدا روی دلآرای ت
مست نام علی (علیه‌السلام)

مست نام علی (علیه‌السلام)



[ صلوات یادت نره ]

ای دو جهـان طـور تجلاّی تو

گنــج خداونــد، تـولاّی تــو

ارض و سما خاک کف پای تو

روی خـدا روی دل‌آرای تـو

                            روح دو پهلوی نبی، همسرت

                             بیـت خــدا زادگـهِ مـادرت

وجه خدا، جان محمّد علی

فـاتح میــدان محمّد علی

باغ و گلستان محمّد علی

تمـام قــرآن محمّد علی

                          فوق همه خلق و همانندِ خلق

                          عبـد خداونـد و خداونـدِ خلق


+ نوشته شـــده در یکشنبه 98/12/18ساعــت 11:57 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی واکنش رهبر انقلاب به کشتار مسلمانان در هند؛ قلب مسلما
واکنش رهبر انقلاب به کشتار مسلمانان در هند؛

قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان هند جریحه‌دار است/ دولت هند در مقابل هندوهای افراطی بایستد

پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت 16:36
کد مطلب: 720967
صفحه توییتر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نوشت: دولت هند باید در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد و با توقف کشتار مسلمانان، از انزوای خود در جهان اسلام جلوگیری کند.
قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان هند جریحه‌دار است/ دولت هند در مقابل هندوهای افراطی بایستد
به گزارش جهان نیوز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی کشتار مسلمانان مظلوم هند را محکوم کردند.

رهبر انقلاب اسلامی ضمن اعلام این که قلب مسلمانان جهان از کشتار اخیر جریحه‌دار است، خواستار توقف این فجایع شدند و دولت هند را موظف دانستند تا در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد.

 متن کامل موضع‌گیری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در حساب توئیتر پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی منتشر شد به شرح زیر است:

«قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان در هند جریحه دار است. دولت هند باید در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد و با توقف کشتار مسلمانان، از انزوای خود در جهان اسلام جلوگیری کند.»

+ نوشته شـــده در جمعه 98/12/16ساعــت 9:36 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی قتلعام 50 مسلمان در دهلینو ابعاد تکاندهنده جنایات وحش
قتل‌عام 50 مسلمان در دهلی‌نو
در پی سفر «دونالد ترامپ» به هند، جنایات سازمان یافته هندوهای متعصب علیه مسلمانان چنان بالا گرفت و به جایی رسید که این حد از وحشی‌گری و خشونت در چند دهه اخیر علیه مسلمانان و اقلیت‌های مذهبی هند، بی‌سابقه بوده است.


سرویس خارجی-

سفر رئیس‌جمهور آمریکا، به هند، آتش زیر خاکستر اختلافات مذهبی در هند را دوباره شعله‌ور کرد. در پی یورش خشونت‌بار هندوهای متعصب به مسلمانان معترض که به سفر رئیس‌جمهور آمریکا و تصویب قانون شهروندیِ تبعیض‌آمیز اعتراض داشتند، تعداد زیادی کشته و زخمی شده‌اند. این هندوها متعصب که به «هندوتوا» مشهور‌اند و به نوعی حمایت ضمنی دولت را برای خود حس می‌کنند، هرچه خواستند در حدود سه روز بر سر مسلمانان آوردند. به گزارش «هندوستان تایمز»، آمار کشته‌ها تا کنون به حدود 50 تن رسیده است و افزون بر این گزارش‌های میدانی از زخمی شدن حداقل 300 مسلمان دیگر در جریان حمله نظامیان هندی خبر می‌دهد. با توجه به نزدیکی «نارندرا مودی» نخست‌وزیر هند، به آمریکا و رژیم صهیونیستی‌، احتمال اینکه این مسلمان کشی به دستور تل‌آویو صورت گرفته باشد، بسیار زیاد است. مودی متهم به قتل «مهاتما گاندی» رهبر فقید هند نیز هست و علاوه‌بر آن، مسلمان‌کشی در ایالت‌های شمال شرقی هند را در پرونده خود دارد. کشتار مسلمانان در «دهلی‌نو » بلافاصله پس از سفر ترامپ به هند صورت گرفته است. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در سه شنبه 98/12/13ساعــت 9:9 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی صفحه آخر صفحه بعد نسخه Pdfصفحه 1 صفحه قبل صفحه اول

 



«به زودی احزاب مخالف در ترکیه که از حکومت سوریه حمایت می‌کردند، از این رفتار خود خجالت خواهند کشید چرا که من و اعضای حزب به دمشق سفر خواهیم کرد تا با برادرانمان ملاقات کنیم و سوره فاتحه را بر سر قبر صلاح‌الدین ایوبی قرائت کنیم، سپس وارد صحن‌های مسجد بزرگ امویان دمشق خواهیم شد و مقبره صحابه پیامبر یعنی بلال حبشی و ابن عربی را زیارت و از دانشکده سلیمانیه و ایستگاه حجاز دیدار خواهیم کرد. در آن زمان در کنار برادران سوری، خداوند را شکر خواهیم کرد.» بیش از 8 سال از بیان این آرزوهای رجب طیب اردوغان می‌گذرد.
نتیجه رویاپردازی‌های اردوغان در عمل برای ترکیه چیزی جز کابوس نبوده است. سه میلیون آواره سوری در خاک این کشور، چند ده کشته و چندین برابر مجروح از نظامیان این کشور فقط در چند روز گذشته که برخی معتقدند آمار واقعی بیش از اینهاست. تحولات این روزهای ادلب نشان می‌دهد دولت ترکیه خیال عبرت گرفتن از محاسبات اشتباه خود درباره سوریه را ندارد و اصرار دارد همچنان این ماشین را با سرعت بیشتری به سوی دره براند. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در دوشنبه 98/12/12ساعــت 9:26 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی سه گروهی که کرونا را فرصت میبینند (یادداشت میهمان)

ر

کاریکاتور/اختیارات رییس جمهور



  محمدهادی صحرایی
اگر منافقان و کسانى که در دل‌هاشان مرض است و شایعه‌افکنان در مدینه، از کارشان دست برندارند، تو را سخت بر آنها مسلط مى‏‌کنیم تا دیگر جز مدت کوتاهی در کنارت نمانند. در حالى که ملعون‌اند و هر جا دیده شوند کشته شوند. سنت خدا در اقوام گذشته و قبل از این نیز همین بود، و تو هرگز سنت خدا را دگرگون نخواهى یافت. سوره احزاب آیات 60 تا 62
این آیات مدنی که شیوه ایجاد و حفظ آرامش روانی جامعه و برخورد با سه گروه موذی منافقان، بیماردلان و شایعه‌سازان اجتماع را بسیار گویا و راهگشا بیان می‌کند، داروی مشکلات امروزین جوامع مسلمین و پادزهر سمومی است که دشمنان حیله‌گر و نفوذی‌های خودفروش، به اجتماع مسلمین وارد می‌کنند. خداوند در این آیاتِ تهدیدگر و تحدیدگر، این سه گروه را تشر می‌زند که اگر آدم نشوند و دست از خباثت برندارند، در مدت کوتاهی یا معدوم می‌شوند یا تبعید. به گونه‌ای که جامعه اسلامی، بی‌لوث آنان خواهد شد و همسایگان پیامبر مکرم در مدینه النبی، تنها مؤمنین پاکباخته یا توابین راه یافته خواهند بود. وه که اگر می‌شد چه می‌شد.
سه گروه موذی و دغل منافقین، مرض‌داران و اراجیف‌گویان اگرچه انگل‌واره‌های جوامع اخلاق محورند و از رحمت و
رأفت اسلامی سوءاستفاده می‌کنند و تا می‌توانند تولید هزینه و مشکل می‌کنند ولی تجمیع و حکم مشترکشان در این
سه آیه به خاطر این است که در اصل، مأموریت و رگ و ریشه و بدبختی این نخاله‌ها یکی است. و ایمان واقعی به قلب این سه نفوذ نکرده است و دلیل آن برای منافق، بی‌عقلی، برای بیماردل، مرض و برای شایعه‌ساز، کِرمی است درونی که همیشه مورد توجه و تحریک دشمنان بوده و هست. شیوه کار اینها هم متفاوت است. منافقان با ظاهر دینی و قلب بی‌دین، مرض‌داران با عقده‌های روانی، و اراجیف‌گوها با شایعه‌سازی، مسلمانان را آزار می‌دهند و جامعه را مضطرب و ملتهب می‌کنند برای ایجاد اغتشاش و اعوجاج و ارتعاش در دنیا و دین و دل مؤمنین. این سه گروهِ شیطان‌پسند، همیشه امید و عمله دشمنان بوده و دست شکسته مسلمین‌اند و همیشه در بزنگاه‌ها و گردنه‌های تاریخ، فرمان پیچانده‌اند. لعنت خدا و بندگانش بر آنها که قابل هدایت نیستند.
چند ماهی است بیماری جهش‌یافته‌ای به نام کرونا به جان جهان افتاده و پیش از خود، خبرش قربانی می‌گیرد. گفته‌اند ریشه‌اش از چین و به خاطر فرهنگ «هر جنبنده‌خواری» آنهاست. مثل جهان غرب که در آن زنده‌خواری و همنوع‌خواری و جنین‌خواری تا حشره‌خواری یافت می‌شود. ولی سؤال این است که با توجه به قدمت این شیوه تغذیه در چین، چرا همیشه در آستانه جهش‌های اقتصادی کشورهایی مثل چین و برزیل چنین بیماری‌هایی به وجود می‌آیند؟ بیماری سارس سال 2003 چین را زمین‌گیر کرد. جنون گاوی هم برزیل را و امروز کرونا و باز هم چین. سابقه سیاه و نوع برخورد مسئولین و رسانه‌های غربی و تجربه با تجربه‌ها می‌گوید که بعید است در این یکی نیز دست آمریکا و متحدانش در میان نباشد. مخصوصاً زمانی که وزیر بازرگانی دولت ترامپ، ناشیانه اعتراف می‌کند که «شیوع کرونا در چین می‌تواند بازگشت مشاغل به ایالات متحده را تسهیل کند.» این فرصت طلایی آمریکا می‌تواند به خاطر عقب افتادن رقیب، احیای شرکت‌های سرم‌سازی و کارخانه‌های تجهیزات پزشکی و بهداشتی و جبران ورشکستگی بوئینگ یا... باشد.
طبق گفته رئیس ‌سازمان بهداشت جهانی، در هر دقیقه، پنج نفر در جهان با ‌اشتباه پزشکی می‌میرند. یعنی سالانه بیش از دو میلیون و ششصدهزار نفر. طبق اعلام رسانه‌های انگلیس، سالانه 40 هزار نفر در بیمارستان‌های این کشور توسط پرستاران، از گرسنگی و تشنگی می‌میرند(غیر از تعداد کشته‌شدگان تبانی شرکت‌های بیمه‌ای با بیمارستان‌ها). چندین ماه است که جنگل‌های استرالیا آتش گرفته و بیش از یک میلیارد نوع جانور و ده‌ها انسان از بین رفته‌اند و میلیون‌ها تن دی اکسید کربن توسط این مستعمره بریتانیا به حلقوم جهان ریخته شده و مردم این کشور مجبور به تظاهرات علیه بی‌عرضگی دولت شده‌اند. 66 هفته است که دولت فرانسه با مردمش می‌جنگند. 500 هزار کودک یمنی زیر دندان سعودی در حال جویده شدنند. اسرائیل تعداد مبتلایان و کشته‌شدگانش کرونایی‌اش را پنهان می‌کند. کره، ژاپن، فرانسه، امارات، عربستان و... نیز همین‌گونه. آمریکا پنجاه روز است که علت مرگ تفنگدارانش در عین‌الاسد را ضربه مغزی خفیف اعلام می‌کند و جنازه‌هایشان را در میان پایگاه‌های دیگرش تخس کرده و به اسم تصادفی و شوخی با چاقو و... می‌پیچاند. در سال گذشته حدود 16000 نفر در آمریکا با آنفلوآنزا مرده‌اند و... ، چرا رسانه‌های غربی و سعودی به این تراکم در مورد ایران «دروغ اغراق‌آمیز» می‌گویند؟
در بایکوت خبری عجیب آمریکا هیچ سلبریتی و رسانه‌ای حق سؤال ندارند و در قحطی صداقت در سعودی، خبرنگار پرسشگر را با اره ریز ریز می‌کنند و در اسرائیلی که اصلاً کسی نمی‌داند در آنجا چه خبر است، با این حال همینان خجالت نمی‌کشند که ایران را متهم به کتمان کرونا می‌کنند. رسانه‌های بی‌حیای ضدانقلاب هم که پول می‌گیرند تا دروغ بگویند، مشغول پمپاژ لجن در رسانه‌هاشان هستند تا اعتماد مردم را مخدوش و دل آنها را خالی کنند. از دید آنها انتخابات، کرونا، سقوط هواپیما، اغتشاشِ بنزینی و... سوژه‌های خبری نیستند، حربه‌های حمله‌اند و هیزم‌های آتش‌افروزی. دشمن تلاش می‌کند که بتواند برای نظام از هر خبر، یک خطر بسازد. البته که از این شیاطین حربی؛ جز این انتظار نیست و از مزدور وطن‌فروش توقعی غیر این نمی‌رود. جان کلام در مورد منافقین و مرض‌داران و شایعه‌سازان داخلی است که متأسفانه آزادانه فعالند و حتی از بیت‌المال هم ارتزاق می‌کنند. حساب تبانی تلگرامی و ساخت بدل و فیلترشکن با پهنای باند زیاد، به کنار، سؤالِ دیگر این است که متولی فضای مجازی کشور و مسئول نظارت کیست و کجاست؟
تلگرام برای اغتشاشگران و غارتگران، مدرسه است و اینستا ترور حاج قاسم و حضور 40 میلیون خونخواهش را سانسور و بلاک می‌کند و برخی مسئولین که توان و توفیق بیان حقیقت را ندارند، خودی‌ها را به سانسور متهم می‌کنند و زبان به واقعیت نمی‌چرخانند و جربزه صداقت ندارند، نتیجه همین می‌شود که منافقین و مرض‌داران و شایعه‌سازان، فضای رسانه‌ای را دست می‌گیرند و هرچه می‌خواهند و می‌توانند در فضای افکار عمومی می‌پراکنند و مطمئن‌اند که مسئولین اصلی و مرتبط ناپیگیرند. در کدام کشور به درد بخورِ دنیا، فضای مجازی اینچنین بی‌صاحب است و دروغگویان تا این حد آزادند؟ شیوه دشمن، گرفتار کردن مرعوبین در رودربایستی‌هاست. خودشان می‌کنند و «خودکم‌بینان» را با اداهای روشنفکرانه و دموکراتیک سرگرم می‌کنند. با موشک می‌کشند ولی برای «قلم‌تراش» دیگران لب گاز می‌گیرند. همگی نقض عهد کرده‌اند و به مای تنها مانده در برجام از حقوق بین‌الملل و تمدن می‌گویند و جالب اینکه هنوز این شیوه «خود کردن و
منع کردن دیگرانِ» آنها برای برخی جواب می‌دهد.
دشمنی ممتد ضدانقلاب به سرکردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل بر احدی از عقلا پوشیده نیست ولی سؤال این است که چرا اقدام مؤثری برای کوتاه کردن دست آنها نمی‌شود؟ الان چند سالی است که مشکلات طبیعی سیل، زلزله و بیماری، مزید بر بی‌تدبیری برخی شده است و سال‌های منحصر به فردی را در جهان از سر می‌گذرانیم و این ویژگی برای ایرانی که آماج بدترین تحریم‌ها و بیشترین نفوذی‌هاست، مضاعف است و سکون و سکوت در قبال جنگ روانی دشمن خیانت است. درد و رنجِ بی‌مدیر بودن هلال احمر در این شرایط ویژه، غافلگیری همیشگی مدیریت بحران کشور، سرطانِ «طمع» سودجویان و محتکرانی که عصا از کور می‌دزدند و... بماند، چرا برخی در تحدید قدرت و رفع انحصار تلگرام و اقمار داخلی آن و اینستا و امثال آنها که تهدیدگر امنیت ملی و اسلحه دشمن برای جنگ روانی علیه مردم است تردید دارند و تعلل می‌کنند و اگر دستگاه قضا فیلتر می‌کند، با شبیه‌سازی و تولید فیلترشکن برای آنها با قانون و امنیت روانی مردم بازی می‌کنند؟
چرا مجازات‌ها بازدارنده نیست؟ چرا یک بار برای همیشه با طمع‌کاران و محتکران به گونه‌ای برخورد نمی‌شود که عبرت سایرین بشود؟ خدارا شکر که انتخابات مجلس با وجود امواج و سیلاب‌های تخریبی دشمنان و نفوذی‌ها به صحت و سلامت و موفقیت برگزار شد و مردم رغبتشان را به شعارهای انقلاب نشان دادند و گفتند که از منتخبان جدید چه می‌خواهند. پاکدامنی و پاکدستی مسئولان و شجاعت آنها دربرخورد با مشکلات و مشکل آفرینان، قطعاً خواسته مردم است که مستلزم قانونگذاری خوب و نظارت بر حسن اجرای آن است. مهم این است که نمایندگان محترم منتخب جدید بدانند که عملکرد خوب و خداپسندانه آنان باعث روی کارآمدن دولتی انقلابی، طاهر، صادق، جوان و خدمتگزار خواهد شد که بتواند با قدرشناسی مردم، روحیه و اعتمادشان را مرمت کند و کشور را از نو بسازد و امنیت خاطر مردم را با صداقتش آن‌گونه فراهم کند که در مشکلات مشابه، از مسئولین و مردم صدای یکدلی و یکرنگی و اعتماد شنیده شود.

  محمدهادی صحرایی
اگر منافقان و کسانى که در دل‌هاشان مرض است و شایعه‌افکنان در مدینه، از کارشان دست برندارند، تو را سخت بر آنها مسلط مى‏‌کنیم تا دیگر جز مدت کوتاهی در کنارت نمانند. در حالى که ملعون‌اند و هر جا دیده شوند کشته شوند. سنت خدا در اقوام گذشته و قبل از این نیز همین بود، و تو هرگز سنت خدا را دگرگون نخواهى یافت. سوره احزاب آیات 60 تا 62
این آیات مدنی که شیوه ایجاد و حفظ آرامش روانی جامعه و برخورد با سه گروه موذی منافقان، بیماردلان و شایعه‌سازان اجتماع را بسیار گویا و راهگشا بیان می‌کند، داروی مشکلات امروزین جوامع مسلمین و پادزهر سمومی است که دشمنان حیله‌گر و نفوذی‌های خودفروش، به اجتماع مسلمین وارد می‌کنند. خداوند در این آیاتِ تهدیدگر و تحدیدگر، این سه گروه را تشر می‌زند که اگر آدم نشوند و دست از خباثت برندارند، در مدت کوتاهی یا معدوم می‌شوند یا تبعید. به گونه‌ای که جامعه اسلامی، بی‌لوث آنان خواهد شد و همسایگان پیامبر مکرم در مدینه النبی، تنها مؤمنین پاکباخته یا توابین راه یافته خواهند بود. وه که اگر می‌شد چه می‌شد.
سه گروه موذی و دغل منافقین، مرض‌داران و اراجیف‌گویان اگرچه انگل‌واره‌های جوامع اخلاق محورند و از رحمت و
رأفت اسلامی سوءاستفاده می‌کنند و تا می‌توانند تولید هزینه و مشکل می‌کنند ولی تجمیع و حکم مشترکشان در این
سه آیه به خاطر این است که در اصل، مأموریت و رگ و ریشه و بدبختی این نخاله‌ها یکی است. و ایمان واقعی به قلب این سه نفوذ نکرده است و دلیل آن برای منافق، بی‌عقلی، برای بیماردل، مرض و برای شایعه‌ساز، کِرمی است درونی که همیشه مورد توجه و تحریک دشمنان بوده و هست. شیوه کار اینها هم متفاوت است. منافقان با ظاهر دینی و قلب بی‌دین، مرض‌داران با عقده‌های روانی، و اراجیف‌گوها با شایعه‌سازی، مسلمانان را آزار می‌دهند و جامعه را مضطرب و ملتهب می‌کنند برای ایجاد اغتشاش و اعوجاج و ارتعاش در دنیا و دین و دل مؤمنین. این سه گروهِ شیطان‌پسند، همیشه امید و عمله دشمنان بوده و دست شکسته مسلمین‌اند و همیشه در بزنگاه‌ها و گردنه‌های تاریخ، فرمان پیچانده‌اند. لعنت خدا و بندگانش بر آنها که قابل هدایت نیستند.
چند ماهی است بیماری جهش‌یافته‌ای به نام کرونا به جان جهان افتاده و پیش از خود، خبرش قربانی می‌گیرد. گفته‌اند ریشه‌اش از چین و به خاطر فرهنگ «هر جنبنده‌خواری» آنهاست. مثل جهان غرب که در آن زنده‌خواری و همنوع‌خواری و جنین‌خواری تا حشره‌خواری یافت می‌شود. ولی سؤال این است که با توجه به قدمت این شیوه تغذیه در چین، چرا همیشه در آستانه جهش‌های اقتصادی کشورهایی مثل چین و برزیل چنین بیماری‌هایی به وجود می‌آیند؟ بیماری سارس سال 2003 چین را زمین‌گیر کرد. جنون گاوی هم برزیل را و امروز کرونا و باز هم چین. سابقه سیاه و نوع برخورد مسئولین و رسانه‌های غربی و تجربه با تجربه‌ها می‌گوید که بعید است در این یکی نیز دست آمریکا و متحدانش در میان نباشد. مخصوصاً زمانی که وزیر بازرگانی دولت ترامپ، ناشیانه اعتراف می‌کند که «شیوع کرونا در چین می‌تواند بازگشت مشاغل به ایالات متحده را تسهیل کند.» این فرصت طلایی آمریکا می‌تواند به خاطر عقب افتادن رقیب، احیای شرکت‌های سرم‌سازی و کارخانه‌های تجهیزات پزشکی و بهداشتی و جبران ورشکستگی بوئینگ یا... باشد.
طبق گفته رئیس ‌سازمان بهداشت جهانی، در هر دقیقه، پنج نفر در جهان با ‌اشتباه پزشکی می‌میرند. یعنی سالانه بیش از دو میلیون و ششصدهزار نفر. طبق اعلام رسانه‌های انگلیس، سالانه 40 هزار نفر در بیمارستان‌های این کشور توسط پرستاران، از گرسنگی و تشنگی می‌میرند(غیر از تعداد کشته‌شدگان تبانی شرکت‌های بیمه‌ای با بیمارستان‌ها). چندین ماه است که جنگل‌های استرالیا آتش گرفته و بیش از یک میلیارد نوع جانور و ده‌ها انسان از بین رفته‌اند و میلیون‌ها تن دی اکسید کربن توسط این مستعمره بریتانیا به حلقوم جهان ریخته شده و مردم این کشور مجبور به تظاهرات علیه بی‌عرضگی دولت شده‌اند. 66 هفته است که دولت فرانسه با مردمش می‌جنگند. 500 هزار کودک یمنی زیر دندان سعودی در حال جویده شدنند. اسرائیل تعداد مبتلایان و کشته‌شدگانش کرونایی‌اش را پنهان می‌کند. کره، ژاپن، فرانسه، امارات، عربستان و... نیز همین‌گونه. آمریکا پنجاه روز است که علت مرگ تفنگدارانش در عین‌الاسد را ضربه مغزی خفیف اعلام می‌کند و جنازه‌هایشان را در میان پایگاه‌های دیگرش تخس کرده و به اسم تصادفی و شوخی با چاقو و... می‌پیچاند. در سال گذشته حدود 16000 نفر در آمریکا با آنفلوآنزا مرده‌اند و... ، چرا رسانه‌های غربی و سعودی به این تراکم در مورد ایران «دروغ اغراق‌آمیز» می‌گویند؟
در بایکوت خبری عجیب آمریکا هیچ سلبریتی و رسانه‌ای حق سؤال ندارند و در قحطی صداقت در سعودی، خبرنگار پرسشگر را با اره ریز ریز می‌کنند و در اسرائیلی که اصلاً کسی نمی‌داند در آنجا چه خبر است، با این حال همینان خجالت نمی‌کشند که ایران را متهم به کتمان کرونا می‌کنند. رسانه‌های بی‌حیای ضدانقلاب هم که پول می‌گیرند تا دروغ بگویند، مشغول پمپاژ لجن در رسانه‌هاشان هستند تا اعتماد مردم را مخدوش و دل آنها را خالی کنند. از دید آنها انتخابات، کرونا، سقوط هواپیما، اغتشاشِ بنزینی و... سوژه‌های خبری نیستند، حربه‌های حمله‌اند و هیزم‌های آتش‌افروزی. دشمن تلاش می‌کند که بتواند برای نظام از هر خبر، یک خطر بسازد. البته که از این شیاطین حربی؛ جز این انتظار نیست و از مزدور وطن‌فروش توقعی غیر این نمی‌رود. جان کلام در مورد منافقین و مرض‌داران و شایعه‌سازان داخلی است که متأسفانه آزادانه فعالند و حتی از بیت‌المال هم ارتزاق می‌کنند. حساب تبانی تلگرامی و ساخت بدل و فیلترشکن با پهنای باند زیاد، به کنار، سؤالِ دیگر این است که متولی فضای مجازی کشور و مسئول نظارت کیست و کجاست؟
تلگرام برای اغتشاشگران و غارتگران، مدرسه است و اینستا ترور حاج قاسم و حضور 40 میلیون خونخواهش را سانسور و بلاک می‌کند و برخی مسئولین که توان و توفیق بیان حقیقت را ندارند، خودی‌ها را به سانسور متهم می‌کنند و زبان به واقعیت نمی‌چرخانند و جربزه صداقت ندارند، نتیجه همین می‌شود که منافقین و مرض‌داران و شایعه‌سازان، فضای رسانه‌ای را دست می‌گیرند و هرچه می‌خواهند و می‌توانند در فضای افکار عمومی می‌پراکنند و مطمئن‌اند که مسئولین اصلی و مرتبط ناپیگیرند. در کدام کشور به درد بخورِ دنیا، فضای مجازی اینچنین بی‌صاحب است و دروغگویان تا این حد آزادند؟ شیوه دشمن، گرفتار کردن مرعوبین در رودربایستی‌هاست. خودشان می‌کنند و «خودکم‌بینان» را با اداهای روشنفکرانه و دموکراتیک سرگرم می‌کنند. با موشک می‌کشند ولی برای «قلم‌تراش» دیگران لب گاز می‌گیرند. همگی نقض عهد کرده‌اند و به مای تنها مانده در برجام از حقوق بین‌الملل و تمدن می‌گویند و جالب اینکه هنوز این شیوه «خود کردن و
منع کردن دیگرانِ» آنها برای برخی جواب می‌دهد.
دشمنی ممتد ضدانقلاب به سرکردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل بر احدی از عقلا پوشیده نیست ولی سؤال این است که چرا اقدام مؤثری برای کوتاه کردن دست آنها نمی‌شود؟ الان چند سالی است که مشکلات طبیعی سیل، زلزله و بیماری، مزید بر بی‌تدبیری برخی شده است و سال‌های منحصر به فردی را در جهان از سر می‌گذرانیم و این ویژگی برای ایرانی که آماج بدترین تحریم‌ها و بیشترین نفوذی‌هاست، مضاعف است و سکون و سکوت در قبال جنگ روانی دشمن خیانت است. درد و رنجِ بی‌مدیر بودن هلال احمر در این شرایط ویژه، غافلگیری همیشگی مدیریت بحران کشور، سرطانِ «طمع» سودجویان و محتکرانی که عصا از کور می‌دزدند و... بماند، چرا برخی در تحدید قدرت و رفع انحصار تلگرام و اقمار داخلی آن و اینستا و امثال آنها که تهدیدگر امنیت ملی و اسلحه دشمن برای جنگ روانی علیه مردم است تردید دارند و تعلل می‌کنند و اگر دستگاه قضا فیلتر می‌کند، با شبیه‌سازی و تولید فیلترشکن برای آنها با قانون و امنیت روانی مردم بازی می‌کنند؟
چرا مجازات‌ها بازدارنده نیست؟ چرا یک بار برای همیشه با طمع‌کاران و محتکران به گونه‌ای برخورد نمی‌شود که عبرت سایرین بشود؟ خدارا شکر که انتخابات مجلس با وجود امواج و سیلاب‌های تخریبی دشمنان و نفوذی‌ها به صحت و سلامت و موفقیت برگزار شد و مردم رغبتشان را به شعارهای انقلاب نشان دادند و گفتند که از منتخبان جدید چه می‌خواهند. پاکدامنی و پاکدستی مسئولان و شجاعت آنها دربرخورد با مشکلات و مشکل آفرینان، قطعاً خواسته مردم است که مستلزم قانونگذاری خوب و نظارت بر حسن اجرای آن است. مهم این است که نمایندگان محترم منتخب جدید بدانند که عملکرد خوب و خداپسندانه آنان باعث روی کارآمدن دولتی انقلابی، طاهر، صادق، جوان و خدمتگزار خواهد شد که بتواند با قدرشناسی مردم، روحیه و اعتمادشان را مرمت کند و کشور را از نو بسازد و امنیت خاطر مردم را با صداقتش آن‌گونه فراهم کند که در مشکلات مشابه، از مسئولین و مردم صدای یکدلی و یکرنگی و اعتماد شنیده شود.

  محمدهادی صحرایی
اگر منافقان و کسانى که در دل‌هاشان مرض است و شایعه‌افکنان در مدینه، از کارشان دست برندارند، تو را سخت بر آنها مسلط مى‏‌کنیم تا دیگر جز مدت کوتاهی در کنارت نمانند. در حالى که ملعون‌اند و هر جا دیده شوند کشته شوند. سنت خدا در اقوام گذشته و قبل از این نیز همین بود، و تو هرگز سنت خدا را دگرگون نخواهى یافت. سوره احزاب آیات 60 تا 62
این آیات مدنی که شیوه ایجاد و حفظ آرامش روانی جامعه و برخورد با سه گروه موذی منافقان، بیماردلان و شایعه‌سازان اجتماع را بسیار گویا و راهگشا بیان می‌کند، داروی مشکلات امروزین جوامع مسلمین و پادزهر سمومی است که دشمنان حیله‌گر و نفوذی‌های خودفروش، به اجتماع مسلمین وارد می‌کنند. خداوند در این آیاتِ تهدیدگر و تحدیدگر، این سه گروه را تشر می‌زند که اگر آدم نشوند و دست از خباثت برندارند، در مدت کوتاهی یا معدوم می‌شوند یا تبعید. به گونه‌ای که جامعه اسلامی، بی‌لوث آنان خواهد شد و همسایگان پیامبر مکرم در مدینه النبی، تنها مؤمنین پاکباخته یا توابین راه یافته خواهند بود. وه که اگر می‌شد چه می‌شد. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در شنبه 98/12/10ساعــت 11:50 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی دوم اسفند «مجلس مقاومت»(یادداشت روز) انتخابات دوم

کاریکاتور تعریف مذاکره با آمریکا
 

انتخابات دوم اسفند ماه مجلس شورای اسلامی ایران
بدون تردید علاوه‌بر محیط داخلی، تأثیرات مهمی در فضای وسیع منطقه‌ای و بین‌المللی نیز برجای می‌گذارد و درست به این دلیل است که قبل و بعد از انتخابات، دشمنان خارجی و منطقه‌ای ایران تلاش وسیعی برای زیر سؤال بردن کمیت و کیفیت آن نمودند. انتخابات دوم اسفند ماه ایران پیام‌های روشنی به محیط منطقه‌ای و بین‌المللی منعکس نمود که به مواردی از آن اشاره می‌شود:
1- از حدود یک سال پیش، راهبرد آمریکایی‌ها ممانعت از تثبیت موقعیت و موفقیت‌های جبهه مقاومت در منطقه و به خصوص در سه کشور لبنان، سوریه و عراق بود و به همین جهت شاهد برنامه‌ریزی آنان در لبنان و عراق بودیم که در قالب تجمعات میدانی بروز و ظهور پیدا کرد کما اینکه نسخه‌ای از آن در ایران نیز به اجرا درآمد. همزمانی وقوع رخدادهای سیاسی-امنیتی در لبنان، عراق و ایران و حمایت آشکار مقامات آمریکایی در هر سه مورد، کمترین تردیدی باقی نگذاشت که دست آمریکایی‌ها پشت راه‌اندازی این قضایا قرار دارد و در هر سه مورد هم پدیده گرانی که با تصمیم‌گیری‌های مشکوک داخلی پیوند خورد، جرقه اولیه را زد. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در پنج شنبه 98/12/8ساعــت 8:38 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی انتخابات دوم اسفند سیلی بزرگ به امریکا ونفوذی های دا

محمد ایمانی
انتخابات مجلس، یک ماراتن دست کم هشت نُه ماهه بود. انتخابات در بسیاری از کشورهای غربی، معارض ندارد. اما در مقابل انتخابات الهام‌بخش ایران، سنگ‌اندازی‌های فراوانی از سوی مستکبران انجام می‌شود. وقتی عملیات ضد انتخابات با برخی هم‌پوشانی‌های داخلی همراه شد، موجب کارشکنی سنگین می‌شود. مانند سال 82 که می‌خواستند انتخابات مجلس را تعطیل کنند. ما در سوئیس و نروژ انتخابات برگزار نمی‌کنیم، بلکه در قلب منطقه‌ای آشوب‌زده و پر از دشمنانی عنود، پرچم برگزاری انتخابات را بالا برده‌ایم. تفاوت ماجرا مانند تفاوت حرکت در یک اتوبان هموار، با عبور از یک گردنه پر پیچ و خم در کولاک زمستانی است. بله، اگر گردنه و کولاک نبود و برخی همراهان ناهمدل، کژتابی نمی‌کردند، می‌شد آسان‌تر عبور کرد، اما با وجود همه بد عملی‌های برخی همراهان، به سلامت و موفقیت از چنان گردنه‌ای گذشتن، یک موفقیت بزرگ ارزیابی می‌شود.
برای فهم واقعیت، باید کمی عمیق‌تر در برخی روندهای مدیریتی ناراضی تراش مطالعه کرد. قبلا در همین ستون از قول سایت دولتی خبر آن لاین و نشریه حزب اتحاد ملت نوشتیم که تحقیر و توهین نهفته در ماجرای توزیع سبد کالا در بهمن 92 و همچنین شوک غافلگیرانه سه برابر کردن قیمت بنزین در آبان 96، سهوی نبود. نشریه صدا در این باره نوشت «روحانی وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه‌‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به هم می‌‌‌ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌‌گویند گران کردن بنزین، تصمیم غیرکارشناسی و اطلاع‌‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌ رسانی- در واقع اطلاع‌ نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه‌‌اش چه می‌‌شود.»
آقای صادق خرازی (معاون وزیرخارجه در دولت اصلاحات و سفیر بعدی در پاریس) از حامیان جدی دولت و برجام بود. اما هم او درباره ماجرای تلخ بنزین به خبر آنلاین گفت: «حقیقتا در ماجرای بنزین، بی‌خردی حاکم بود. مگر می‌‌شسسود بنزین را
سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ شما باید از یک سال قبل به افکار عمومی آگاهی می‌‌دادید... گاهی به شوخی می‌گویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار می‌شوند برنامه‌‌ریزی و بخشنامه صادر می‌کنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ می‌‌کنند(!)...انتخابات آینده، انتخابات پیچیده‌ای است. فکر می‌‌کنم با فضایی که در آن قرار داریم، مشارکت در شهرستان‌‌ها بالای 40-50 درصد و در تهران حدود 25 تا
30 درصد باشد که خودش رقم قابل‌ توجهی است، هرچند که ایده‌آل نیست».
متاسفانه به دفعات شاهد بودیم که هر وقت طیف مدعی اعتدال و اصلاحات و خوش‌بین به غرب در دولت و مجلس
بر سر کار آمدند، امید و اعتماد عمومی آسیب خورد، نارضایتی افزون شد و میزان مشارکت مردم پایین آمد. در واقع، کارکرد دولت‌های شبه‌لیبرال، تزریق نارضایتی و نا امیدی به جامعه بوده است. روزنامه غربگرای شرق چند هفته قبل، با اذعان به اینکه شدید‌ترین اعتراضات در دولت‌‌های هاشمی و روحانی رخ داده، نوشت «مطمئنا گسترده‌‌ترین اعتراض‌‌ها مربوط به شورش‌‌های اجتماعی و اقتصادی مردم حاشیه‌‌نشین بوده است؛ مانند آنچه در آبان 98 رقم خورد. اگر بخواهیم مقایسه‌ای میان اعتراض‌‌های سیاسی و اقتصادی داشته باشیم، تا قبل از آبان 98، گسترده‌ترین تظاهرات در خرداد 1371 در مشهد و
پُرتلفات‌‌ترین حادثه در فروردین 1374 در اسلامشهر
رقم خورده. نخستین اعتراض‌‌ها از جنس نارضایتی مردم از برنامه‌‌های اقتصادی دولت،  برای اولین بار در کوی طلاب مشهد شروع شد و تا شیراز و اراک پیش رفت. موج تظاهراتی که خرداد 1371 و پس از آن آغاز شد، برآمده از تورم 50 درصدی در دولت سازندگی بود. هاشمی در جریان برنامه پنج ساله اول توسعه، طرح تعدیل ساختاری را اجرا کرد و نتیجه آن،
کوچک شدن سفره‌‌ مردم بود».
توجیه آقای روحانی برای کم‌قدر نمایاندن برنامه هسته‌ای و سپس توقف 95 درصد آن، به چرخش درآوردن چرخ اقتصاد و رونق معیشت مردم در حد بی‌نیاز کردن از یارانه بود. اما ثمره مدیریت وی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش چشمگیر شکاف طبقاتی، پنج برابر شدن نقدینگی ویرانگر، و تحمیل
رکود اقتصادی سنگین در کنار تورم 52 درصدی بود. همه این تلخی‌ها در وضعیت تعلیق و انتظار دیپلماتیک، در حالی
رخ می‌داد که 2200 هزار میلیارد تومان نقدینگی، میلیون‌ها مهندس و کارگر آماده کار، و هزاران کارخانه مهیای فعالیت، معطل تسهیل فضای سرمایه‌گذاری و تولید و کسب و کار و ایجاد ‌اشتغال در تیراژ چند میلیونی بودند و فقط یک هماهنگ‌کننده با تدبیر را که آنها را به هم برساند، انتظار می‌کشیدند. فرصتی شش ساله (عمر یک برنامه توسعه) در این رکودزدگی مدیریتی سپری شد و به امید بخش‌هایی از جامعه آسیب زد.
عملیات ضدانتخابات، از دشمنانی که کودتای سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 را طراحی کردند تا استبداد را جایگزین جمهوریت و مردم‌سالاری کنند، عجیب نبود. اما بی‌اعتبار کردن انتخابات از سوی برخی محافل داخلی و مدیریتی چه؟ تصادف بود؟ نتیجه نفوذ بود؟ کتمان خطا و کم‌کاری با جفایی بزرگ‌تر یا...؟ به یاد داریم وزیر محترم اطلاعات دو سال قبل، از فعالیت گسترده «ناتوی اطلاعاتی» علیه ایران خبر داد. بی‌شک یکی از ابزار‌های ناتوی اطلاعاتی، ترمینال رسانه‌ای (کانال) «آمدنیوز» بود که برای عملیات مشترک محافل معارض خارجی و داخلی راه‌اندازی شد. این کانال تلگرامی با کُدها و گراهایی که از داخل می‌گرفت اقدام به عملیات سنگین در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 کرد؛ ظاهرا به نفع آقای دولت و ضد رقبا، اما در اصل با هدف زدن انقلاب و رویکرد 40 ساله جمهوری اسلامی. متاسفانه این عملیات تخریبی علیه اصل نظام، در برخی مناظره‌ها هم تکرار شد. آمدنیوز در عین حال چند ماه بعد (دی ماه 96)،
از تدارک‌کنندگان آشوب یک‌هفته‌ای بود.
نیما زم مدیر آمدنیوز، سال 97 ضمن گفت‌و‌گو با یکی از شبکه‌های ضد انقلاب، از تحلیل ضدامنیتی کارفرمایان خود پرده برداشت: «ما در انتخابات ریاست‌جمهوری تحلیل داشتیم. این جوری نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌طلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی... (مجری: می‌شود این طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌شود این‌جوری هم تعبیر کرد و یک‌سری سناریوها را کنارش گذاشت.
با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر یک فردی مثل روحانی. ما شیفته و دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمدنیوز در انتخابات 96 کرد، دفاع می‌کنم. چون ما با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می‌رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌رسید. آن وقت روند چهل سال گذشته ادامه پیدا می‌کرد».
ما در این دوره با سه جفای بزرگ مواجه شدیم: نخست، سوء مدیریت اقتصادی و فشار سنگین بر مردم. دوم، تقلا برای لکه‌دار کردن انتخابات و انداختن آن از چشم مردم با این ارزیابی که طیف ائتلافی همسو با این مدیریت، یقینا بازنده انتخابات خواهند بود و به قول معروف، دیگی که برای ما نجوشد، همان بهتر که نجوشد! (مقبولیت این طیف در نظرسنجی‌ها به زیر هفت درصد رسیده بود و در رای 90 تا 30 هزار نفری نامزدهای آن در تهران پیداست). سوم، ترویج فضای مجازی لجام‌گسیخته و بی‌پشت و پناه واگذاشتن معیشت و روح و روان مردم در برابر تروریست‌های رسانه‌ای. بخشی از خسارت‌ها، از طریق همین فضا و با رضایت ضمنی برخی دولتمردان به زیست عمومی تزریق شد. برخی مدیران و شبکه سیاسی هم‌پوشان آنها، برای لاپوشانی سوء مدیریت آزاردهنده خود، در چند ماهه اخیر، اقدام به مسموم کردن فضای افکار عمومی علیه انتخابات کردند، به نحوی که اگر نام گویندگان حذف می‌شد، انسان تصور می‌کرد از طرف مقامات عنود آمریکایی یا گروهک‌های معاند ادا شده است. همین سخنان ناجوانمردانه و خلاف واقع، مستند مقامات آمریکا و رسانه‌های معاند برای تخریب انتخابات قرار گرفت. تلخ بود اما کسانی که منت‌دار انتخاباتند و بارها در همین فرآیند انتخاب شده‌اند، با ادبیات دشمنان و منافقین، انتخابات را نمایشی و انتصابات وانمود کرده و با دوره رضاخان مقایسه می‌کردند! انتخابات مجلس، با وجود همه این ناملایمات، و در حالی برگزار شد که دشمن، حتی در شب و روز انتخابات هم از آتش‌باران (چه با شوک رسانه‌ای معطوف به شیوع کرونا و چه با اعلام رفتن ایران به لیست سیاه FATF) دریغ نکرد.
بنابراین باید گفت کشور از یک گردنه سخت و ناهموار، با موفقیتی بسیار بالا عبور کرده و گامی بزرگ در پویش پیشرفت برداشته است. این موفقیت، با خانه‌تکانی ملت در مجلس و انتخاب نمایندگانی غالبا انقلابی و با انگیزه، همراه شده است. مجلس جدید، راه ناهمواری را با بازگرداندن مدیریت به ریل درست در پیش دارد؛ اما می‌توان امیدوار بود به فضل الهی و همت نیروهای انقلابی، مجلسی قوی، شجاع و با برنامه تشکیل شود. لازمه چنین اقتداری، انسجام و همدلی و هم‌افزایی و داشتن راهبرد و جدیت پایدار است. کم‌کاری نیروهای انقلاب در قبل از انتخابات، باید به واسطه همدلی و همفکری منتخبان جدید و تدوین برنامه‌های امیدبخش جبران شود. منتخبان نباید منتظر افتتاح مجلس جدید در خرداد 99 باشند، بلکه باید از همین حالا اهتمام برای برنامه‌ریزی و تغییرات سازنده را به نمایش بگذارند؛ شبیه حس مثبتی که در دستگاه قضایی ایجاد شد.
تدبیر و تلاش جهادی، لازمه افزایش امید و اعتماد مردم، و تاب‌آوری در مقابل خباثت دشمن است. جریان انقلابی باید کم‌کاری‌های خود را در دوره پس از پیروزی جبران کند نه اینکه خدای ناکرده دچار مستی و سستی پس از ظفر شود. غرور، تشتت و تفرقه، خراشیدن همدیگر، پرداختن به دلخوری‌ها، هم‌فرسایی به جای هم‌افزایی، و غفلت از نفوذ و سربازگیری بدخواهان، موانع اهتمام به مسئولیت سنگین مجلس است. فرصت‌ها را باید مغتنم شمرد و درست هزینه کرد. این، مبارک‌ترین رسم شکرگزاری نسبت به اعتماد مردم و توفیق الهی است. انتخابات دوم اسفند، یک حماسه بزرگ بود و ثمرات آن می‌تواند چالش‌های بسیاری را از پیش روی کشور بردارد، ان‌شاءالله.

+ نوشته شـــده در دوشنبه 98/12/5ساعــت 10:8 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی بخوانید و کلاه خود را قاضی کنید! (یادداشت روز) عل

.

 
  علی‌رغم هیاهوی پر حجم آمریکا و متحدانش و عملیات روانی گسترده‌ای که از طریق صدها رسانه مکتوب، صوتی و تصویری برای پیشگیری از حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی تدارک دیده و به میدان آورده بودند، این انتخابات با حضور پرشمار مردم و در میان رقابت همه‌جانبه گرو‌ه‌ها و جریانات سیاسی صورت پذیرفت و مردم ایران در سراسر کشور نامزدهای مورد نظر و علاقه خود را برگزیدند.
و اما، اگرچه هنوز نتیجه نهایی اعلام نشده است ولی گزارش‌های رسیده از استان‌ها و نتایج به دست آمده از شمارش آراء در تهران نشان می‌دهد نامزدهایی که مقابله با فساد اقتصادی، ضدیت با آمریکا، حمایت از محرومان و تاکید بر عدالت اجتماعی اصلی‌ترین شاخصه آنهاست، اکثریت قاطع مجلس آینده را در اختیار دارند. این خبر نه فقط برای آمریکا و متحدانش و برخی از دنباله‌های داخلی آنها خبری ناگوار است بلکه خوابی که برای مجلس یازدهم دیده بودند را به کابوسی هولناک بدل کرده است. از این روی قابل پیش‌بینی بوده و هست که ریل جدیدی برای ماشین تبلیغاتی خود برگزینند و هجوم تبلیغاتی خود را از تقلا برای پیشگیری از حضور مردم در انتخابات و تلاش برای دوری از گزینه‌های ضد‌آمریکایی و طرفداران عدالت اقتصادی و اجتماعی، به تخطئه انتخاب مردم و آینده مجلس پیش‌روی تغییر دهند که از هم‌اکنون نیز حرکت در این مسیر را آغاز کرده‌اند و در این باره گفتنی‌هایی هست، بخوانید!
1- ظاهراً و بر اساس شواهد و قرائن موجود، حدس‌زده می‌شود که میزان مشارکت مردم در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نسبت به دوره قبل، چند درصد کمتر باشد. درصد بیشتر مشارکت اگرچه اهمیت قابل توجهی دارد ولی نوسان در میزان مشارکت نیز طبیعی است و عوامل متعددی می‌تواند در افزایش یا کاهش مشارکت نقش داشته باشد که طی 41 سال گذشته و در جریان برگزاری 10 دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد این نوسانات بوده‌ایم.
و اما، دشمنان بیرونی و برخی از دنباله‌های داخلی آنها اصرار دارند این کاهش چند درصدی مشارکت را به حساب نا‌امیدی مردم از انقلاب و نظام بنویسند که باید گفت؛
2- طی چند سال اخیر (از انتخابات دوره دهم مجلس در سال 1394‎ تاکنون) شاهد رخدادهای فراوانی بوده‌ایم که از آن میان چند رخداد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و نقش تعیین‌کننده و مثال‌زدنی داشته‌اند.
 مردم، سردار سلیمانی را فدایی اسلام و انقلاب می‌دانستند و از راه و روش و خصوصیات آن شهید بزرگوار با خبر بودند. حضور چند ده میلیونی و بی‌نظیر مردم از همه اقشار اجتماعی در تشییع پیکر پاک و مطهر سردار و مراسم یادبود آن عزیز، بدون کمترین تردید و شائبه‌ای نه فقط از اعتقاد قلبی، بلکه از دلباختگی مردم به اسلام و انقلاب و نظام و مقاومت و... حکایت می‌کرد. از این روی، بی‌آنکه پای شعار و اغراق در میان باشد به جرأت و با اطمینانی بدون کمترین خدشه، می‌توان نتیجه گرفت که مردم به اسلام و انقلاب و نظام وفادار بوده و هستند. بنابراین نسبت دادن کاهش چند‌درصدی مشارکت به ناامیدی مردم از اسلام و انقلاب و نظام علاوه‌بر آنکه یک دروغ شاخدار است، اهانت به توده‌های چند ده میلیونی مردم نیز هست. آیا می‌تواند غیر از این باشد؟!
اکنون سؤال این است که اگر ناامیدی مردم از نظام! علت کاهش چند درصدی مشارکت نبوده است، پس این کاهش چه علتی داشته است؟!
3- نیم نگاهی به عملکرد دولت مدعی اصلاحات و تدبیر بیندازید.
غیر از تحمیل ده‌ها و حتی صدها مشکل به مردم و کشاندن معیشت ملت به مرز
فلج شدن چه دستاورد قابل‌توجهی داشته است؟! گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات به‌گونه‌ای که همه روزه شاهد افزایش نجومی و سرسام‌آور آن بوده‌اند، تورم بالای 43 درصد، تعطیلی ده‌ها کارخانه بزرگ و صدها مرکز تولید، افزایش
106 درصدی قیمت مسکن فقط طی یک سال، افزایش نقدینگی از 470 هزار میلیارد تومان -هنگام تحویل دولت- به 2هزار هزار میلیارد تومان، افزایش نرخ بیکاری و اضافه شدن انبوهی از جوانان جویای کار به خیل بیکاران،
فساد اقتصادی هزاران میلیارد تومانی و نه فقط بی‌توجهی دولت به آن بلکه در مواردی حمایت از مفسدان، کاهش غیر‌قابل تصور ارزش پول ملی، افزایش قیمت دلار از 3200 تومان به 14 هزار تومان، برباد دادن تاسیسات هسته‌ای و خروج شماری از دانشمندان هسته‌ای از کشور، هزینه کردن امکانات و ظرفیت‌های 6 ساله کشور در مذاکرات هسته‌ای با هدف اعلام شده لغو تحریم‌ها که نه فقط هیچ دستاوردی نداشت بلکه فاجعه برجام را به ملت و نظام تحمیل کرد، و ده‌ها تحریم دیگر نیز به بار آورد، درپیش گرفتن دیپلماسی التماسی و بازی با حیثیت ملی در عرصه بین‌المللی، دهن‌کجی به مردم با پرداخت حقوق‌های نجومی به نورچشمی‌ها و ذخیره نظام! نامیدن آنها و... باعث دلسردی مردم و پاشیدن
بذر نا‌امیدی در میان آنها نبوده است؟!
4- بی‌توجهی دولت به نقد خیر‌خواهانه و مستند دلسوزان نظام و سرازیر کردن انواع ناسزا‌ها و تهمت‌ها به آنان نظیر «بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب‌تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌‌فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر‌حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! و... اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!... و ده‌ها نمونه دیگر که فقط شرم‌آور است.! و این همه در حالی است که تمامی پیش‌بینی‌های آنها به حقیقت پیوست ولی آقایان هنوز هم دنبال آب و صابون برای منتقدان هستند که صورت خود را بشویند! به این فهرست باید ‌ صدها وعده بر زمین مانده و خلاف‌گویی‌های آشکار را نیز اضافه کرد و از حضرات پرسید آیا جایی برای امیدواری مردم باقی گذاشته‌اید؟!
5- رئیس‌جمهور محترم کشورمان که خود 10 بار، با رای مردم و در همین ساز و کار انتخاباتی به مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان راه یافته است، طی چند هفته نزدیک به انتخابات از انتخابات مهندسی شده و انتصابات به جای انتخابات سخن گفت! و -انشاءالله- بی‌آنکه متوجه باشد، به عملیات روانی دشمنان علیه انتخابات مجلس یازدهم دامن زد! آیا این اقدام ایشان را نمی‌توان در کاهش چند‌درصدی مشارکت موثر دانست؟!
6- مجلس با حضور اکثریت مدعیان اصلاحات که حامیان سینه‌چاک دولت بوده‌اند اگرچه برخی از اقدامات شایسته و مفید نیز داشته است ولی در مجموع نه فقط خروجی قابل قبولی نداشته است بلکه با حمایت‌های بی‌چون و چرا از اقدامات خسارت‌آفرین دولت و رها کردن وظیفه نظارتی و تقنینی خود آسیب‌های بعضاً غیر‌قابل جبرانی هم به مردم تحمیل کرده است. تصویب برجام فاجعه‌بار آنهم بی‌اعتنا به ده‌ها روز بررسی دقیق و کارشناسانه کمیسیون ویژه با مدیریت برادر کارشناس و متعهدمان آقای دکتر زاکانی که بعدها معلوم شد بسیاری از انتقادات آن کمیسیون بجا بوده است، ظاهر‌شدن برخی از نمایندگان در نقش وکیل‌الدوله و بی‌توجه به سوگندی که برای حمایت از نظام و مردم یاد کرده بودند، که به عنوان یک نمونه -و فقط یک نمونه- می‌توان از استیضاح وزرای ناکارآمد از سوی نمایندگان متعهد و باز‌گرداندن آنها به پست وزارت با لابی‌های وکیل‌الدوله‌ها یاد کرد! ماجرای استیضاح وزیر مسکن سابق یکی از آن نمونه‌هاست! ایشان بعد از آنکه به میل خود -و نه وظیفه‌شناسی مجلس دهم- کنار رفت، با صراحت گفت افتخارم آن است که یک مسکن هم نساختم! و نمایندگان مدعی‌اصلاحات و تدبیر! نه برای تائید قبلی او توجیهی داشتند و نه به روی خود آوردند که با این بینش و منش چرا چند سال وزیر مسکن! بوده است؟! آیا تعجب‌آور است که عملکرد اکثریت مجلس کنونی باعث دلزدگی مردم و کاهش چند درصدی مشارکت آنان شده باشد؟!
7- در جریان بررسی صلاحیت نمایندگان کنونی مجلس، معلوم شد که 75 تن از آنها به علت آلودگی به فساد اقتصادی رد صلاحیت شده‌اند. یعنی 25 درصد از 290 نماینده مجلس. به آسانی می‌توان حدس زد که این 75 نماینده می‌توانسته‌اند چه نقش مخربی در مواضع و عملکرد مجلس کنونی داشته باشند؟! این وضعیت پلشت نمی‌تواند در کاهش میزان مشارکت موثر بوده باشد؟!
 8- دقیقاً 48 ساعت مانده به روز رای‌گیری به ناگاه برخی از مقامات مسئول درباره خطر شیوع ویروس کرونا سخن می‌گویند! و روزنامه‌های زنجیره‌ای و رسانه‌های بیرونی وابسته به دشمن که گویی منتظر صدور فرمان بوده‌اند،
به جوسنگین و بزرگنمایی شده‌ای پیرامون خطر هولناک این ویروس دامن می‌زنند و ترجیع‌بند همه این فضا‌سازی‌ها به این نقطه ختم می‌شود که حضور مردم در پای صندوق‌های رای خطر ابتلای آنان به ویروس کرونا را در پی دارد!...
آیا این فضا‌سازی کاذب بی‌حساب بوده است؟!
9- حالا کلاه خود را قاضی کنیم. حضور توده‌های چند ده میلیونی در شهادت سردار بزرگوارمان حاج قاسم سلیمانی به وضوح از اعتقاد راسخ مردم به اسلام و انقلاب و نظام که از ویژگی‌های بارز سردار سلیمانی بوده است خبر می‌دهد، بنابراین کاهش چند در‌صدی مشارکت اگرچه بسیار طبیعی و متداول است ولی چنانچه بخشی از آن را ناشی از دلسردی برخی از مردم بدانیم، با توجه به موارد یاد شده، این دلسردی! برخلاف اصرار دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها، از عملکرد ناهنجار، شماری از دولتیان و برخی از مجلس‌نشینان کنونی
ریشه می‌گیرد که ترکیب مجلس آینده باطل‌السحر آن است.
حسین شریعتمداری

+ نوشته شـــده در یکشنبه 98/12/4ساعــت 9:22 صبح تــوسط عباس | نظر