سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:اسرائیل تن به آتشبس داد تحلیلگر صهیونیست: شکست خوردیم

h

جنگ اخیر علیه نوار غزه اولین و احتمالا آخرین جنگ در فلسطین نیست. طی یک‌سال گذشته صهیونیست‌‎ها در دو نوبت نوار غزه و مواضع جهاد اسلامی را هدف قرار داده‌اند، اما این بار جهاد اسلامی با کسب تجربه از جنگ سال گذشته توانست به صورت حساب شده‌تری به ‌اشغالگران پاسخ دهد. از این رو همزمان با شادی فلسطینی‌ها در غزه و لبنان، بسیاری از صهیونیست‌ها در تل‌آویو به شکست در نبرد نامتقارن با مقاومت فلسطین در نوار غزه اعتراف کردند.

 

سرویس خارجی-

پس از 5 روز جنگ بی‌وقفه و شلیک حدود 1500 موشک و راکت از نوار غزه به سوی مناطق ‌اشغالی، سرانجام مقامات تل‌آویو با پذیرش شروط گروه مقاومت جهاد اسلامی فلسطین از گردن نهادن به آتش بس خبر دادند. اواخر شامگاه شنبه رسانه‌های صهیونیستی به نقل از «ارتش» رژیم اسرائیل اعلام کردند که ارتش تصمیم به خویشتنداری در مقابل آخرین حملات جهاد اسلامی گرفته است. «محمد الهندی»، رئیس ‌دایره سیاسی جهاد اسلامی نیز در گفت‌وگو با الجزیره اعلام کرد که توافق آرام‌‌سازی اوضاع و توقف درگیری‌ها شامل این بندها خواهد بود: «توقف حملات به غیرنظامیان؛ توقف بمباران و تخریب خانه‌های فلسطینیان و سرانجام پایان دادن به ترور فلسطینی‌ها.» این مقام جهاد اسلامی همچنین تاکید کرد که مقاومت مادامی که دشمن صهیونیستی به این توافق پایبند باشد، به آن پایبند خواهد بود. پس از اعلام آتش‌بس در فلسطین همچنین «زیاد النخاله»، دبیرکل نهضت جهاد اسلامی در سخنانی تاکید کرد که ما فرصت را از دشمن گرفتیم که بین ما تفرقه بیندازد و آنچه را که باید تحمل می‌کردیم تحمل کردیم تا موضع یکپارچه و محکم و استوار بماند. دبیرکل جهاد اسلامی همچنین در سخنان خود از حمایت‌های ایران و حزب‌الله لبنان قدردانی کرد.
صهیونیست‌ها به صورت رسمی اعلام کردند که پنج روز جنگ و بمباران از نوار غزه باعث کشته شدن حداقل 2 شهرک نشین و زخمی شدن 12 نفر دیگر شده است و در آن سوی تنش‌ها نیز،  بر اساس اعلام منابع فلسطینی این نبردها 33 شهید برجای گذاشت. در میان شهدای فلسطینی نام 11 فرمانده گردان‌های سرایا‌القدس، شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین به چشم می‌خورد، هرچند جهاد اسلامی اعلام کرده که روند جایگزینی فرماندهان در نوار غزه آغاز شده است. در واقع جنگ اخیر علیه غزه، بازگشت مشهود رژیم صهیونیستی به سیاست ترور بود که در قالب جنگ صورت گرفت، هرچند در نهایت تل‌آویو ناگزیر شد تا به آتش‌بس تن دهد. آمار شهدای فلسطینی جنگ اخیر حکایت از آن دارد که شهدای این نبرد شامل22 مرد، 6 کودک، 3 زن و 2 سالخورده بودند. همچنین 190 مجروح نبردها علیه غزه شامل 75 مرد، 64 کودک، 38 زن و 13 سالخورده بود. پررنگ بودن نام کودکان و زنان و سالخوردگان در این نبرد نشان داد که صهیونیست‌ها حتی به استانداردهای حداقلی حقوق بشری نیز در جنگ‌ها و نبردها قائل نیستند. با این حال همزمان با اعلام آتش‌بس، بسیاری از فلسطینی‌ها و حامیان مقاومت در نوار غزه و اردوگاه‌های لبنان، عملکرد جهاد اسلامی در برابر ‌اشغالگران و تداوم مقاومت را یک پیروزی بزرگ برای فلسطین عنوان کردند و در بسیاری از اردوگاه‌ها و مناطق نوار غزه جشن‌های خیابانی جوانان به مناسبت مقاومت در برابر‌ اشغالگران برگزار شد. گفته شده که اهالی غزه در اردوگاه جبالیا با سر دادن شعارهایی، پیروزی عملیات «انتقام آزادگان» در برابر رژیم صهیونیستی را جشن گرفتند. همچنین خبرگزاری عرب زبان العهد در این ارتباط گزارش داد که از واپسین ساعات شامگاه شنبه تا نخسین ساعات صبح یکشنبه اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در شمال لبنان، شاهد جشن و پایکوبی به مناسبت پیروزی نیروهای مقاومت در غزه بود به طوری‌که صدها تن از این فلسطینی‌ها در اردوگاه‌های البداوی و نهر البارد واقع در شمال لبنان خوشحالی خود را نسبت به این دستاورد نشان دادند. بر اساس این گزارش، فلسطینی‌های مستقر در این اردوگاه‌ها این پیام را به جهانیان دادند که آوارگان فلسطینی در هر رویدادی که مربوط به کشورشان باشد حضور دارند و آوارگی آنها به معنی بی‌تفاوتی نسبت به تحولات فلسطین نیست. شرکت‌کنندگان در این جشن‌ها سرودهای حماسی سر داده و با در دست داشتن پرچم‌های فلسطین، بین مردم شیرینی پخش کردند.
اعتراف به شکست
واکنش‌ها در تل‌آویو به آتش‌بس ترکیبی از احساس ضعف و شکست در مقابل مقاومت فلسطین بود. «دان بیری»، رئیس ‌سابق سندیکای روزنامه‌نگاران خارجی در رژیم اسرائیل که نتوانست ناامیدی خود را از عدم وجود راه‌حل ریشه‌ای از تحرکات نظامی در مقابل غزه کتمان کند به شبکه آی 24 گفت: «علی‌رغم اینکه هیچ کشوری نمی‌تواند حملات موشکی را به‌طور کامل دفع کند، شاید زمان آن رسیده است که پس از 16 سال درگیری مستمر، سیاست دیگری را در نظر بگیریم، چون سیاست‌های تل‌آویو در برابر نوارغزه تاکنون بی‌نتیجه بوده است.» همچنین «بن کاسبیت»، تحلیلگر سیاسی وب‌سایت «والا» تأکید کرد: «عملیات نظامی جاری در غزه، به‌جای اینکه مملو از فضای پیروزی باشد، مملو از آتش [موشک‌هایی] است که بر جبهه داخلی اسرائیل فرو می‌ریزد و این یعنی پیروزی تل‌آویو در این نبردها آرزویی دست‌نیافتنی است و می‌توان گفت توهمی بیش نیست؛ زیرا این همان چیزی است که به آن نبرد نامتقارن می‌گویند.» امیر بوحبوط تحلیل‌گر ارشد نظامی پایگاه عبری زبان واللا نیوز اعتراف کرد: «جهاد اسلامی در حالی به جنگ با اسرائیل ادامه می‌دهد که تا این لحظه هیچ موشک پیچیده و یا جدیدی را مورد استفاده قرار نداده است و شاید اگر این موشک‌ها به‌کار گرفته شوند، وضعیت برای تل‌آویو پیچیده‌تر شود.» این تحلیلگر صهیونیست به نقل از منابع آگاه امنیتی رژیم صهیونیستی خبر داد، جنبش جهاد اسلامی در دور جدید درگیری‌اش هیچ موشک غافلگیر‌کننده‌ای را به کار نگرفته است و در بزرگ‌ترین حمله خود حدود 100 فروند موشک را به شکل یک‌جا شلیک کرد. «لیبرمن»، وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی نیز با‌ اشاره به قدرتمندتر شدن نیروهای مقاومت در جنوب فلسطین گفت: «نمی‌توان بین این جنگ و آن جنگ زندگی کرد. ما نمی‌توانیم حزب‌الله دیگری را در جنوب تحمل کنیم.» همزمان گزارش شده بلافاصله پس از عادی شدن اوضاع مناطق ‌اشغالی، صف‌های طولانی صدور گذرنامه در قدس، تل‌آویو، بئرالسبع و حیفا تشکیل شده است. این صف‌ها بعد از اینکه طرح پایلوت صدور و تمدید گذرنامه بدون وقت قبلی آغاز شد؛ ایجاد شده است.
چرا تل‌آویو تن به آتش بس داد؟
جنگ اخیر علیه نوار غزه اولین و احتمالا آخرین جنگ در فلسطین نیست. طی یک‌سال گذشته صهیونیست‌‎ها در دو نوبت نوار غزه و مواضع جهاد اسلامی را هدف قرار داده‌اند، اما این بار جهاد اسلامی با کسب تجربه از جنگ سال گذشته توانست به صورت حساب شده‌تری به ‌اشغالگران پاسخ دهد. اتاق مشترک مقاومت نیز همزمان با آتش‌بس اعلام کرد که دستمان روی ماشه است تا به ‌اشغالگران پاسخ دهیم. از سوی دیگر این را باید در نظر داشت که 5 روز جنگ، هزینه‌های زیادی را به صهیونیست‌ها تحمیل کرد. طی 5 روز جنگ، بیش از 1/5 میلیون شهروند صهیونیست، هدف حدود 1500 راکت قرار گرفتند و ناامنی باعث شد تا فرار به پناهگاه‌ها به بخشی از عادت روزانه ‌اشغالگران تبدیل شود. علاوه‌بر این هزینه‌‎های اقتصادی جنگ نیز برای صهیونیست‌ها که از نظر اقتصادی با چالش تورم رو‌به‌رو هستند، قابل توجه بود. شبکه 13 رژیم صهیونیستی روز شنبه گزارش داده بود که هزینه روزانه حمله به غزه، 200 میلیون شِکِل معادل 55 میلیون دلار است و این آمار، بدون احتساب خسارات اقتصادی روزانه تحمیل شده بر داخل سرزمین‌های ‌اشغالی است. نشریه فوربز نیز در گزارشی اعلام کرده که هزینه شلیک هر موشک پدافندی سامانه گنبد آهنین 50 تا 100 هزار دلار است و این در حالی است که فلسطینی‌ها برای پرتاب هر موشک و راکت خود کمتر از هزار دلار هزینه می‌کنند. از این‌رو، صهیونیست‌ها برای ساقط کردن یک موشک هزار دلاری فلسطینی‌ها ناگزیرند گاه تا 100 هزار دلار هزینه کنند. با محاسبه پرتاب 1200 راکت و موشک طی 5 روز گذشته، اگر هزینه متوسط هر موشک گنبد آهنین را 75 هزار دلار در نظر بگیریم، صهیونیست‌ها در این 5 روز حداقل 90 میلیون دلار برای مقابله با موشک‌ها و راکت‌های فلسطینی‌ها هزینه صرف کرده‌اند. این هزینه جدای از سایر هزینه‌های مربوط به سربازان و تجهیزات لجستیکی و خسارات وارد شده به شهرهای مناطق ‌اشغالی است.
ادامه اعتراضات ضد نتانیاهو در نوزدهمین هفته

با وجود آن که صهیونیست‌ها طی 5 روز گذشته زیر باران موشک و راکت‌های مقاومت فلسطین بودند، اما آنها همچنان اعتراضات علیه کابینه تندرو نتانیاهو برای سرنگونی آن را از یاد نبردند و شامگاه شنبه برای نوزدهمین هفته پیاپی، شهرهای ‌اشغالی فلسطین شاهد اعتراضات گسترده ضد نتانیاهو بود. پایگاه خبری وای‌نت نیز اعلام کرد به‌رغم آنکه رهبران معترضین صهیونیست اعلام کردند، به دلیل نگرانی از موشک‌های مقاومت این تجمع در تقاطع کابلان در تل‌آویو محل اصلی آن برگزار نخواهد شد اما، شمار قابل توجهی از صهیونیست‌ها در این محل حضور پیدا کردند. خبرنگاران همچنین اعلام کردند، این شنبه شهر حیفا به جای تل‌آویو شاهد حضور گسترده  صهیونیست‌های معترض بود، معترضین خود را به تقاطع حوریف در این شهر رسانده و علیه کابینه نتانیاهو شعار 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 102/2/25ساعــت 7:15 صبح تــوسط عباس | نظر
تسمه تعالی|شرحی بر امتناع طرف فلسطینی از پذیرش آتشبس (یادداشت رو
مشرق نیوز - کاریکاتور/ قدس در میان بازوان جوانان فلسطینی
 
 
پس از آنکه صهیونیست‌ها وضع بازدارندگی این رژیم که دست‌کم طی 39 سال - در حد فاصل جنگ شش روزه 1346 تا جنگ
33 روزه 1385- بر معادله امنیتی نظامی منطقه حاکم بود را پایان یافته تلقی کرده و نسبت به عواقب بسیار وخیم آن هشدار دادند، نتانیاهو با ترکیب دو هدف دور و نزدیک، عملیات تروریستی علیه رهبران جهادی فلسطینی را در سپیده‌دم روز سه‌شنبه گذشته به اجرا گذاشت. هدف دور او بازگرداندن عنصر بازدارندگی لااقل در مواجهه با گروه‌های فلسطینی و هدف نزدیک آن به دست آوردن حمایت اکثریت یهودیان غاصب سرزمین فلسطین بود. چهار روز پس از آغاز این عملیات زمان مناسبی برای ارزیابی موفق یا ناموفق بودن این اقدام تروریستی می‌باشد. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی که در طول ماه مبارک رمضان گذشته به شدت زیرفشار فلسطینی‌ها قرار داشت و حتی در نیمه این ماه مورد حمله نظامی حماس از جنوب لبنان و از غزه واقع شد، یک ماه صبر کرد و پس از آن در یک اقدام تروریستی با استفاده از پهپاد سه فرمانده میدانی جنبش جهاد اسلامی را به همراه زنان و کودکان‌شان در غزه به شهادت رساند. شواهد و قرائن بیانگر آن است که هدف‌گذاری ارتش رژیم صهیونیستی بیش از این مقدار نبود اما اصرار طرف فلسطینی بر تأمین شروط خود، این اقدام تروریستی را به درگیری گسترده تبدیل نمود. گروه‌های فلسطینی بر ادامه حملات تا زمان تأمین شروط‌شان تأکید دارند و لذا میانجی‌گری مصر و اردن نتوانسته
 - تا زمان نگارش این یادداشت - این درگیری را متوقف گرداند. شلیک نزدیک به 1000 موشک و راکت و هدف قرار گرفتن تل‌آویو بیانگر آن است که اسرائیل علی‌رغم آنکه آغازگر جنگ پنج روزه اخیر بود اما قادر به متوقف کردن آن مطابق الگوی گذشته نیست؛ چرا که توسل به جنگ در برنامه 
رژیم صهیونیستی قرار نداشته است. در جریان حمله روز سه‌شنبه
 19 اردیبهشت ماه، تحلیل ارتش اسرائیل - براساس اظهارات بعضی از مقامات آن - این بود که جهاد اسلامی در حد بسیار محدودی، بعضی شهرک‌های اطراف غزه را مورد حمله قرار می‌دهد و از ادامه درگیری پرهیز می‌کند چرا که به گمان او جهاد اسلامی نمی‌تواند عواقب امنیتی که به دلیل واکنش شدید اسرائیل دامنگیر فلسطینی‌ها می‌شود، بپذیرد. از نظر ژنرال‌های اسرائیلی، حمله قاطع و گسترده جهاد اسلامی با مانع حماس که مسئولیت اداره غزه را 
بر دوش دارد نیز مواجه است. سران جنایتکار اسرائیل به طور جدی باور داشتند از آنجا که جنبش حماس گسترش جنگ را به ضرر شهروندان غزه می‌داند، از جهاد اسلامی حمایت عملیاتی نخواهد کرد. 
2- گروه‌های جهادی فلسطین بلافاصله پس از مواجه شدن با اقدام تروریستی ارتش اسرائیل، وارد اتاق عملیات مشرک گردیده و «واکنش شدید» به تجاوز رژیم اسرائیل را به تصویب رسانده و به اجرا درآوردند. فاصله اقدام رژیم و زمان آغاز واکنش مشترک گروه‌های جهادی فلسطین از چند ساعت فراتر نرفت. واکنش گروه‌های جهادی در همان روز اول شلیک حدود 600 موشک و راکت بود و برخلاف انتظار رژیم صهیونیستی، تل‌آویو را نیز شامل شد. بر این اساس سامانه گنبد آهنین که در حداکثر توان واکنش، می‌توانست کمتر از 100 موشک را با شلیک بارانی از موشک، مهار کند، با حجم عظیم شلیک طرف فلسطینی مواجه شد. کارشناسان نظامی اسرائیل بعداً گفتند گنبد به دلیل مواجه شدن با غافلگیری و نیز به دلیل تاکتیک خاصی که گردان‌های فلسطینی در مدیریت سامانه‌‌های گنبد و فلاخن به کار بسته‌اند، این سامانه‌ها نتوانستند بخش اعظم موشک‌ها و راکت‌ها را متوقف نمایند. 
از سوی دیگر رؤسای سازمان‌های فلسطینی با هدف از بین بردن قدرت شلیک ارتش اسرائیل، اختیار پایان مخاصمه را از فرماندهان آن گرفتند. گردان‌های نظامی فلسطینی، در بیانیه‌ای شروطی را برای پایان دادن به آتش‌بس اعلام کردند که توقف دائمی عملیات ترور فرماندهان مقاومت یکی از آنها بود. در واقع طرف فلسطینی گفت جنگ وقتی متوقف می‌شود که اسرائیل تسلیم شده باشد. چنین پیامدی طبعاً روی سیاست نظامی اسرائیل اثر می‌گذارد و در واقع عملیات‌های بعدی اسرائیل را با دشواری مواجه می‌کند چرا که اگر اسرائیل بپذیرد که به فرماندهان مقاومت حمله نمی‌کند، در واقع پذیرفته است که جنگ جز با شکستن توافقات قابل آغاز نیست و از آنجا که شکستن توافق، ادامه فعالیت میانجی‌ها در درگیری‌های بعدی را با دشواری مواجه می‌گرداند، بنابراین اسرائیل یا باید برای همیشه فکر انجام تک‌های تروریستی را کنار بگذارد و یا بپذیرد که هر تک با یک جنگ پاسخ داده می‌شود. رژیم اسرائیل تاکنون به خاطر آثار بسیار سخت چنین توافقی، زیر بار نرفته و طرف فلسطینی اصرار مصر و اردن برای برقراری آتش‌بس بدون پیش شرط را قبول نکرده و به شلیک موشک‌ها ادامه می‌دهد. 
3- ارتش رژیم صهیونیستی برنامه اقدام محدود علیه گروه جهاد اسلامی را به اجرا گذاشت و حال آنکه در درگیری‌های حدود یک ماه پیش، با آغاز عملیات از سوی جنبش حماس مواجه شده بود! گمان بنیامین نتانیاهو این بود که حمله به جهاد اسلامی در غزه از یک سو حماس را در وضعیت انفعال قرار می‌دهد و از سوی دیگر یک هشدار جدی به جهاد اسلامی برای متوقف کردن اقدامات خود در «جنین» و «کرانه باختری» خواهد بود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، هیچ‌کدام از این دو نبود. حماس بلافاصله در اتاق مشترک عملیات نظامی گروه‌های فلسطینی حضور یافت و در عمل به فرمانده اصلی میدان تبدیل گردید. با این اقدام، طرح نتانیاهو در به انفعال بردن حماس خنثی شد. از آن طرف روند مقابله هواداران جهاد اسلامی با ارتش اسرائیل در جنین و کرانه باختری و قدس شرقی شدت پیدا کرد و پاسخ فلسطینی هم که قرار بود محدود باشد، به یک جنگ کامل تبدیل گردید. شلیک پی‌در‌پی موشک‌ها از غزه نشان داد ترور فرماندهان تغییری در وضع فلسطینی‌ها ایجاد نکرده است. بنابراین همان‌طور که آیت‌الله مجاهد سیدحسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه - به مناسبت سالگرد شهادت مصطفی بدرالدین‌- گفت، اسرائیل هم در ایجاد شکاف و فتنه بین گروه‌های فلسطینی و هم در احیاء بازدارندگی شکست خورد.
4- احیاء بازدارندگی برای رژیم اسرائیل حیاتی است. رهبران اسرائیل از جمله بن‌گوریون در همان دهه 1330 گفته بودند حیات اسرائیل به بازدارندگی آن وابسته است. در جریان جنگ 33 روزه سال 1385/2006 بازدارندگی رژیم اسرائیل اگرچه عملاً از بین رفت، ولی هنوز در مواجهه با فلسطینی‌ها برقرار بود تا اینکه فلسطینی‌ها در رمضان سال قبل برای اولین‌بار در نقش شروع‌کننده جنگ ظاهر شده و به نتایج مورد نظر خود هم رسیدند. این وارونگی بازدارندگی بعد هم در جریان درگیری‌های نیمه رمضان گذشته تکرار و تشدید گردید. از این رو «احیاء بازدارندگی» مورد اجماع احزاب اسرائیلی علی‌رغم آنکه در صحنه سیاسی به یقه‌گیری شدید رسیده بودند، قرار گرفت و در عمل هم دیدیم که مخالفان نتانیاهو از جمله بنت و لاپید از عملیات تروریستی روز سه‌شنبه ارتش حمایت کردند. 
حال اتفاق جالبی که افتاده این است که «اجماع اسرائیلی» نتوانست به حل این مسئله بغرنج کمک نماید. طرف فلسطینی می‌تواند بگوید اسرائیلی‌ها حتی اگر متحد شوند، نمی‌توانند روند نظامی را به نفع خود تغییر دهند! وقتی طرف فلسطینی با تعیین پیش‌شرط با متوقف کردن نبرد مخالفت می‌کند، یعنی اقدام نظامی اسرائیل به تسلیم طرف فلسطینی نینجامیده و ترمیم بازدارندگی اسرائیل علی‌رغم هزینه سنگینی که برای آن پرداخت نموده، صورت نگرفته است. یک رکن مهم از سه رکن بازدارندگی که انتقال درگیری به زمین دشمن می‌باشد، رخ نداده است و شلیک به غزه
 نه تنها نتوانست گروه‌های فلسطینی را با یکدیگر درگیر کند، با پاسخ قدرتمند و متحد آنان هم مواجه شد و آتش‌بس را هم در اختیار و اراده آنان قرار داد. نکته طنز درگیری‌های چند روز اخیر این است که بازدارندگی مد نظر نتانیاهو، در مواجهه با یک ضلع جبهه مقاومت هم جواب نداده چه رسد به اینکه یک بار دیگر در مواجهه با کل دولت‌ها و جنبش‌های مقاومت منطقه احیا شده باشد. 
 سعدالله زارعی

+ نوشته شـــده در یکشنبه 102/2/24ساعــت 10:24 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:شلیک 1000 موشک به اسرائیل گنبد آهنین مختل شد ادامه چه
ادامه چهار روز جنگ علیه غزه با شلیک بیش از 1000 موشک از سوی گروه‌های مقاومت و اصابت برخی از این موشک‌ها به اهدافی در مناطق اشغالی نشان داد که سامانه گنبدآهنین رژیم صهیونیستی کارایی کاملی برای صهیونیست‌ها ندارد. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز گفته است: «میزان کارایی گنبد آهنین کاهش یافته است.»

 

سرویس خارجی-

جنگ رژیم صهیونیستی علیه گروه مقاومت جهاد اسلامی در نوار غزه در چهارمین روز ادامه یافت و منابع عبری‌زبان تائید کردند که در جریان چهار روز جنگ اخیر بیش از 1000 موشک و راکت از نوار غزه به سمت مناطق اشغالی شلیک شده است. همچنین به‌دنبال ناتوانی سامانه پدافند هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در دفع حملات موشکی و راکتی مقاومت فلسطین، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی از کشته شدن یک اسرائیلی در پی خطای این سامانه در رهگیری موشک‌های مقاومت را خبر داد. از سوی دیگر تاکنون حداقل 8 صهیونیست در جنگ اخیر زخمی شده‌اند، اما بسیاری از کارشناسان انتظار دارند که تعداد زخمی‌ها و تلفات صهیونیست‌ها در جریان جنگ چهار روزه اخیر بسیار بیشتر از اعلام رسمی منابع تل‌آویو باشد، چون به‌طور کلی سیاست مقامات صهیونیستی همواره بر سانسور و جلوگیری از انتشار آمار تلفات و آسیب‌هاست. از این‌رو به نظر می‌رسد که افزایش تلفات صهیونیست‌ها به‌تدریج طی روزهای آتی اعلام شود. تصاویری که از اصابت موشک‌ گروه‌های مقاومت فلسطینی به مناطق اشغالی منتشر شده، نشان می‌دهد که موشک گروه‌های مقاومت فلسطین 80 درصد یک ساختمان را ویران کرده و این موضوع بیش از هرچیز اختلال در سیستم پدافندی صهیونیست‌ها موسوم به گنبد آهنین را نشان می‌‍‌‌دهد. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز عدم کارایی صد درصدی گنبد آهنین این رژیم را تایید کرده و گفته است: «میزان موفقیت گنبد آهنین در انهدام موشک‌های شلیک‌شده اخیر از سمت غزه 91 درصد بوده است که در مقایسه با دفعات قبل چهار درصد کاهش نشان می‌دهد زیرا در مرحله قبلی میزان موفقیت گنبد آهنین 95 درصد بود.»
آنچه کشته شدن یک صهیونیست بر اثر اصابت موشک گروه‌های فلسطینی را مهم نشان می‌دهد، محل اصابت موشک‌هاست. این موشک در شهری موسوم به خولون در استان تل‌آویو به هدف خورده است. خولون در مرکز مناطق اشغالی و در 10 کیلومتری جنوب کلانشهر تل‌آویو واقع شده ‌است. همچنین فاصله این شهر تا مرز غزه 55 کیلومتر است و اصابت موشک به این شهر 200 هزار نفری نشان‌دهنده آن است که موشک‌های جهاد اسلامی به راحتی می‌توانند قلب مراکز اشغالی را هدف قرار دهد. شلیک این موشک کابوس صهیونیست‌ها شده و در حالی که محاسبات آنها تاکنون بر آن بود که جهاد اسلامی نمی‌تواند شهرهای مناطق مرکزی را هدف قرار دهد، اما اکنون موشک جهاد اسلامی به 10 کیلومتری تل‌آویو اصابت کرده است. حتی فراتر و دورتر از خولون، تعدادی دیگری از موشک‌های جهاد اسلامی به سوی شهرک‌های اشغالی بیت‌المقدس شلیک شده و تصاویری از وحشت و فرار صهیونیست‌ها هنگام شلیک موشک‌های مقاومت به بیت‌المقدس اشغالی در رسانه‌ها منتشر شده است. این در حالی است که فاصله شهرک‌های اشغالی اطراف بیت‌المقدس تا مرز غزه بیش از 70 کیلومتر است. همزمان با شلیک موشک‌های جهاد اسلامی به اطراف بیت‌المقدس، فرمانده اتاق مشترک مقاومت فلسطینی نیز تاکید کرد: «بمباران قدس اشغالی پیام مهمی برای همه دارد که همه باید آن را درک کنند؛ چون ما دایره درگیری را کنترل می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم کی و کجا قاطعانه پاسخ دهیم.»
موشک‌های شلیک‌شده به عسقلان پیشرفته بود
چهار روز جنگ اخیر در غزه ثابت کرد که گروه‌های مقاومت توانسته‌اند توان موشکی خود را توسعه دهند. شبکه هفت رژیم صهیونیستی نیز در گزارش روز جمعه خود اذعان کرد که تعدادی از موشک‌های شلیک‌شده توسط نیروهای مقاومت فلسطینی به شهرک صهیونیست‌نشین عسقلان پیشرفته و حامل کلاهک‌های انفجاری به وزن 500 کیلوگرم بود. این شبکه صهیونیستی با اعلام این خبر به نقل از «یزهر دیوید» یکی از مقامات ارشد سابق دستگاه امنیت داخلی این رژیم (شاباک) اعتراف کرد که قدرت بازدارندگی رژیم اسرائیل در مقابل مقاومت به‌شدت تحلیل رفته است. وی با اشاره به ناتوانی رژیم صهیونیستی در انهدام برخی از موشک‌های شلیک‌شده به سمت سرزمین‌های اشغالی افزود که «در این خصوص رسانه‌های فلسطینی به ما می‌خندند.»
هنوز به‌صورت کامل ورود نکرده‌ایم
تحولات اخیر جنگ در فلسطین نشان می‌دهد که طی چهار روز گذشته پاسخ‌های موشکی مقاومت علیه اشغالگران فقط از سوی جهاد اسلامی صورت گرفته و در واقع هنوز ضرورت ورود همه‌جانبه و تمام‌عیار همه گروه‌های مقاومت فلسطینی در نبرد علیه ارتش رژیم صهیونیستی به‌ وجود نیامده است. در واقع طی چهار روز گذشته ارتش رژیم صهیونیستی که روزگاری خود را پنجمین ارتش قدرتمند جهان معرفی می‌کرد، فقط مشغول مقابله با گروه جهاد اسلامی بوده است و سایر گروه‌های مقاومت فلسطین و منطقه نیز آماده ورود به نبرد در صورت تداوم حملات هستند. رسانه‌های عبری‌زبان هم اعلام کردند که میانجی مصری به تل‌آویو اطلاع داده که اگر درگیری علیه غزه امروز و فردا پایان نیابد و آرامش حاصل نشود، حماس آشکارا وارد تقابل خواهد شد.
از سوی دیگر، در جنوب لبنان و حتی بخش‌هایی از سوریه نیز دیگر گروه‌های مقاومت آمادگی مقابله با صهیونیست‌ها را دارند و طی چند روز گذشته مقامات مختلفی در حزب‌الله لبنان آمادگی خود را برای حمایت از جهاد اسلامی اعلام کرده‌اند. همچنین باید در نظر داشت که جهاد اسلامی تاکنون برای مقابله با اشغالگران فقط بخشی از توانایی موشکی خود را به رخ تل‌آویو کشانده است، این در حالی است که سایر موشک‌ها و پهپادهای رادارگریز جهاد اسلامی هنوز در مقابله با اشغالگران به‌کار گرفته نشده و تردیدی نیست که در صورت ادامه جنگ؛ به‌کار گرفتن تسلیحات پیشرفته‌تر جهاد اسلامی علیه تل‌آویو می‌تواند به‌طور کامل توازن نظامی را به ضرر صهیونیست‌ها تغییر دهد.
در عین حال این نخستین‌بار نیست که صهیونیست‌ها در نبرد علیه گروه‌های مقاومت فلسطینی به دستاوردی نمی‌رسند. صحنه تحولات فلسطین از سال 2001 به نفع گروه‌های مقاومت مسلح تغییر کرده و طی سال‌های گذشته هر سال تعداد بیشتری از فلسطینی‌ها چه در کرانه باختری و چه در نوار غزه به سلاح‌های لازم تجهیز شده‌اند. غزه در سال 2001 فاقد کمترین توان موشکی بود. آن زمان آریل شارون، ادعا کرد کار غزه و فلسطین را صد روزه تمام می‌کند، اما او هم مجبور شد تابستان 2005 دستور عقب‌نشینی را صادر کند و بگوید: «عقب‌نشینی، اقدامی دردناک اما اجتناب‌ناپذیر است.» صهیونیست‌ها همچنین پس از آن، جنگ‌های بعدی موسوم به 33 روزه، 22 روزه، 11 روزه، 8 روزه و دو روزه را با سرشکستگی پشت‌سر گذاشته‌اند، آنچنان‌که روزنامه‌ هاآرتص پس از توقف جنگ 22 روزه غزه نوشت: «ما نمی‌دانیم چگونه جنگ‌های خود را پایان ببریم و دستاورد تعبیر کنیم تا به شکست تفسیر نشود. دستاورد 60 ساله ما با این جنگ‌ها از بین رفته است.»
آشفتگی در کابینه نتانیاهو
روز جمعه، «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر فوق‌افراطی رژیم صهیونیستی تصویری از خود در کنار رئیس سیا و وزیر جنگ را منتشر کرد تا به نظامیان حاضر در جنگ روحیه بدهد، اما واقعیت امر آن است که نتانیاهو برخلاف ظاهر ماجرا، ابتکار عمل را در میدان جنگ را از دست داده است. نتانیاهو در داخل با 18 هفته اعتراضی رو‌به‌رو بوده و مخالفانش او را فرعون می‌خوانند و در جبهه جنگ نیز مدعی است که توانسته 200 هدف را در نوار غزه بمباران کند، اما بمباران این مناطق نمی‌تواند تغییری در توازن نظامی میان مقاومت فلسطین و اشغالگران ایجاد کند. بنابر تخمین صهیونیست‌ها، فقط 150 هزار موشک پیشرفته حزب‌الله، مراکز راهبردی رژیم اسرائیل را هدف گرفته‌اند و این تعداد وقتی در کنار هزاران موشک‌های حماس و جهاد اسلامی قرار می گیرند، کابوس باران موشکی در آسمان مناطق اشغالی را به واقعیت تبدیل می‌کند، به‌ویژه آنکه به اعتراف صهیونیست‌ها، گنبد آهنین نمی‌تواند همه موشک‌ها را رهگیری کند. «محمد المصری» تحلیلگر سیاسی خبرگزاری الجزیره نیز گفته: «اگر سیاست ترور اسرائیل موفق بوده پس چرا شلیک موشک‌های فلسطینی ادامه دارد؟! زندگی در فلسطین اشغالی فلج شده و 2 میلیون شهرک‌نشین در پناهگاه به سر می‌برند؛ رژیمی که دارای سلاح هسته‌ای، انواع و اقسام تسلیحات است، حریف یک گروه فلسطینی نمی‌شود!»
روز جمعه همچنین، مقاومت فلسطین از حمله خمپاره‌ای سنگین به پایگاه ناحل عوز در مجاورت باریکه غزه خبر داد و اعلام کرد که 50 گلوله خمپاره به سمت این پایگاه صهیونیستی شلیک کرده و آن را از فعالیت انداخته است. همچنین مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین به نقل از منابع عبری‌زبان اعلام کرد که حماس در سامانه‌های پدافندی صهیونیست‌ها اختلال ایجاد کرده برای همین این سامانه‌ها موشک شلیک‌شده به سمت مناطق اشغالی را به‌صورت کامل رهگیری و منهدم نمی‌کنند. همزمان گروه هکری انانیموس سودان که طی دو ماه گذشته بیشترین حملات هکری علیه اشغالگران داشت، روز جمعه اعلام کرد: «ما به گنبد آهنین و آژیر‌های خطر حمله کردیم، غزه موفق باشی!» از سوی دیگر، عصر جمعه موشک‌های مقاومت به پایگاه نظامیان صهیونیست در ناحل عوز اصابت کردند و طبق گفته منابع فلسطینی، سامانه پدافندی موسوم به «گنبد آهنین» موفق به رهگیری این موشک‌ها نشده است.
کمک از بمب‌های سنگرشکن آمریکایی
جنگ اخیر اشغالگران صهیونیست علیه غزه با موافقت آمریکایی‌ها شروع شد و کیهان پیش‌تر در گزارشی تحلیلی چراغ سبز مشاور بایدن برای آغاز جنگ را هنگام حضور او در مناطق اشغالی بررسی کرده بود. تسلیحات آمریکایی همچنین در جریان جنگ غزه حضور پررنگی دارند و منابع میدانی تصاویری از اصابت بمب‌های سنگرشکن آمریکایی با جنگنده‌های آمریکایی و توسط خلبان‌های چندملیتی مهاجر صهیونیست بر خانه‌های مردم بی‌دفاع غزه را نشان داده‌اند. این در حالی است که بمب‌های سنگرشکن آمریکایی که در اختیار متحدان این کشور قرار می‌گیرد، فقط با موافقت و تائید واشنگتن قابل استفاده خواهند بود و از این‌رو استفاده از بمب‌های سنگرشکن آمریکا در غزه نشانه دیگری از حمایت مستقیم واشنگتن از تل‌آویو در جنگ اخیر علیه نوار غزه است. استفاده از بمب‌های سنگین و سنگرشکن آمریکایی در نواحی مسکونی غزه در حالی است که استفاده از این نوع تسلیحات در مناطق مسکونی برخلاف کنوانسیون‌های جنگی است، اما تاکنون نه سازمان ملل و نه هیچ‌کدام از کشورهای غربی واکنشی به فروریختن این بمب‌‎ها بر روی خانه‌های مسکونی فلسطینی‌ها در نوار غزه نداشته‌اند.


+ نوشته شـــده در شنبه 102/2/23ساعــت 6:37 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی :باران موشک بر سر صهیونیستها انتقام شروع شد نیروهای م
نیروهای مقاومت فلسطین در پاسخ به انتقام شهدای اخیر نوار غزه، مناطق ‌اشغالی فلسطین را زیر باران موشکی و راکتی قرار داده‌اند. حملاتی که وضعیت را در سراسر مناطق ‌اشغالی به‌شکل عجیبی غیرعادی کرده است
 
 
 
سرویس خارجی-
 
 
 شدت حملات و پاسخ تلافی‌جویانه نیروهای مقاومت فلسطین به ‌اشغالگران تا بدان حد گسترده بود که طرف‌های واسطه و میانجی اعلام کردند که رژیم صهیونیستی آماده پایبندی به آرام‌‌سازی اوضاع است. در واقع ارتش رژیم صهیونیستی توان تحمل حملات از سوی گروه‌های فلسطینی را ندارد و در همان ساعات نخست پاسخ گروه‌های فلسطینی، خواستار توقف حملات شد.از بامداد سه‌شنبه که ارتش ‌اشغالگر رژیم صهیونیستی اقدام به حمله تروریستی علیه نوار غزه کرد، گروه‌های مقاومت اعلام کردند که پاسخ به این تجاوزات حتمی است و اتاق مشترک مقاومت فلسطین نیز در بیانیه خود بر انتقام قطعی از متجاوزان صهیونیست تأکید کرد. سرانجام این پاسخ قطعی به خونخواهی شهدای حملات اخیر غزه از بعدازظهر چهارشنبه آغاز شد. در همان ساعات نخست آغاز حملات، منابع صهیونیستی تأئید کردند که در کمتر از دو ساعت از آغاز نخستین حملات، 360 راکت و موشک از نوار غزه شلیک شد و این تعداد در ساعت‌های بعد همچنان افزایش یافت. حجم حملات و تعداد موشک‌های شلیک شده از سوی گروه‌های فلسطینی به سمت مناطق ‌اشغالی در همان ساعات نخست نشان داد که گروه‌های فلسطینی از نظر پشتیبانی در سطح مطلوبی به سر می‌‎برند. در واقع گروه‌های مقاومت فلسطینی در نوار غزه برای پاسخ موشکی به ‌اشغالگران با کمبود موشک و راکت مواجه نیستند و این فراوانی موشک‌‌ها در انبارهای تسلیحاتی گروه‌های فلسطینی دست آنها را برای پاسخ به ‌اشغالگران باز گذاشته است. این موشک‌ها و راکت‌ها به‌طور عمده از سوی نیروهای فلسطینی در نوار غزه تولید می‌شود و در مواردی نیز سایر کشورهای حامی مقاومت این موشک‌ها را به‌دست گروه‌های فلسطینی می‌رسانند. این در حالی است که نوار غزه طی بیش از 16 سال گذشته در محاصره تمام‌عیار زمینی، دریایی و هوایی توسط صهیونیست‌ها به‌سر برده است، اما این محاصره در عمل برای نیروهای تا بن دندان مسلح فلسطینی در نوار غزه بی‌معنا بوده است و آنها توانسته‌اند حتی در شدیدترین محاصره اما انبارهای موشکی و تسلیحاتی خود را برای پاسخ به ‌اشغالگران آماده و پر نگه دارند. در واقع سیاست محاصره نوار غزه به شکست انجامیده است و المیادین نیز به نقل از برخی منابع اعلام کرد که موشک‌های شلیک شده به سمت تل‌آویو دارای فناوری جدیدی است که به آن اجازه عبور از سامانه گنبد آهنین را می‌دهد. این بدان معنی است که فلسطینی‌ها در توسعه فنی و علمی صنایع موشکی خود به دستاوردهای قابل توجهی رسیده‌اند که در عمل، سیستم‌های پدافندی رژیم صهیونیستی را خنثی می‌کند.
وضعیت بحرانی
حملات گروه‌های مقاومت فلسطینی به ‌اشغالگران خیلی زود وضعیت را در مناطق ‌اشغالی غیرعادی کرد و همه چیز را به‌هم ریخت. یک اکانت توئیتری متعلق به یک خبرنگار در مناطق ‌اشغالی فلسطین نیز در همان عصر چهارشنبه اعلام کرد: «از سدروت تا تل‌آویو، همه به‌سمت پناهگاه‌ها می‌دوند، زیرا در دو ساعت گذشته صدها موشک از غزه شلیک شده است.» تصاویر ویدئویی هم گردشگرانی را نشان می‌داد که بعدازظهر از سواحل تل‌آویو فرار می‌کردند و این فرار و ترس گردشگران صهیونیست تا آن‌جا زیاد بود که ناگهان سواحل از جمعیت خالی شد. همچنین شلیک موشک گروه‌های فلسطینی، جلسه کابینه نتانیاهو را هم متوقف کرد و خبرنگاران تصاویری را از لحظه فرار وزرای کابینه نتانیاهو از سالن محل جلسات به پناهگاه‌های زیرزمینی نشان دادند.
گروه‌های فلسطینی در حملات خود نه فقط شهرک‌های اطراف نوار غزه، بلکه شهرک‌های حومه تل‌آویو و حتی مناطق ‌اشغالی قدس را نیز هدف قرار دادند. پایگاه هوایی بلماحیم نیز از دیگر جاهایی بوده که هدف حمله راکتی مقاومت قرار گرفت و این حملات باعث توقف پروازها و تعطیلی فرودگاه بین‌المللی بن‌گوریون شد. مسئولان بیمارستان برزلای در رژیم اسرائیل اعلام کردند که تا عصر چهارشنبه 11 صهیونیست که در حملات راکتی مقاومت زخمی شدند، به این بیمارستان منتقل شدند. خبرنگار روزنامه عبری زبان یدیعوت احرونوت هم اعلام کرد که 6 موشک تا عصر چهارشنبه به سمت تل‌آویو شلیک شده که یکی از آنها در حال اصابت به یک منطقه مسکونی، رهگیری شده است. شدت حملات گروه‌های مقاومت فلسطینی تا بدان حد بود که زمین‌های کشاورزی صهیونیست‌ها در عسقلان و خانه‌ای در یکی از شهرک‌های صهیونیستی مجاور غزه در نتیجه این حملات راکتی تلافی‌جویانه در آتش سوخت. همچنین تصاویر فرار دسته‌جمعی صهیونیست‌ها از خیابان‌های تل‌آویو پس از حملات راکتی مقاومت بارها و بارها در رسانه‌ها دست به دست شد. اعضای تیم خبری شبکه 14 تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز که در شهر ‌اشغالی سدیروت در حال تهیه خبر بودند، پس از حملات راکتی مقاومت پا به فرار گذاشتند. پایگاه خبری عبری زبان «حدشوت اسرائیل» نیز اعلام کرد که در پی حملات راکتی مقاومت به اراضی‌اشغالی، تلفن برخی مناطق قطع شده است. از سوی دیگر، همزمان با آغاز حملات موشکی تلافی‌جویانه مبارزان مقاومت علیه شهرک‌های صهیونیست‌نشین، گروه هکری «آنانیموس سودان» اعلام کرد که هم‌اکنون سامانه‌های هشدار در اراضی ‌اشغالی فلسطین را هدف حمله قرار داده است. این حمله هکری در بدترین زمان ممکن برای صهیونیست‌ها به‌وقوع پیوست و در واقع پدافندهای آنان را با در زمان بحران با مشکل مواجه کرد.
تازه اول راهیم
با وجود شدت حملات گروه‌های مقاومت فلسطینی در همان ساعات نخست آغاز نبردها، اما برخی منابع در مقاومت فلسطین در گفت‌وگو با المیادین اعلام کردند که پاسخ به جنایات دشمن صهیونیستی علیه غزه آغاز شده و این تازه آغاز کار است. مقاومت فلسطین در عین حال علاوه‌ بر تل‌آویو، همچنین شهرهای یافا و رامات‌گان را هدف حملات گسترده راکتی قرار داد و همزمان با این حملات، منابع عبری زبان اعلام کردند که صهیونیست‌ها در حال فرار از شهر تل‌آویو هستند. در ادامه نیز در پی حملات راکتی مقاومت، آژیر خطر در تل‌آویو و مناطق مجاور آن به‌صدا درآمد و منابع عبری زبان اعلام کردند که 3 صهیونیست در شهرهای اسدود و عسقلان حین فرار به پناهگاه از ترس موشک‌های مقاومت زخمی شدند.
اتاق مشترک مقاومت در داخل و خارج فلسطین
در جریان دور جدید تنش‌ها و درگیری‌های تمام عیار در فلسطین، اتاق مشترک گروه‌های مقاومت فلسطین به‌صورت رسمی بیانیه‌های مختلفی را منتشر کرد و گروه‌های فلسطینی زیر چتر مشترک اتاق مقاومت اعلام کردند: «پاسخ مقاومت در چارچوب مقابله مستمر با تروریسم رژیم ‌اشغالگر و دفاع مشروع از خود انجام می‌گیرد. توافق و اجماع کامل فلسطینی و همکاری و هماهنگی سیاسی در مورد این پاسخ که موضع اصیل و واحد همه فلسطینیان است، وجود دارد. این پاسخ با هماهنگی کامل اتاق عملیات گروه‌های مقاومت انجام گرفته است.» علاوه ‌بر پاسخ مشترک گروه‌های فلسطینی در داخل، سایر گروه‌های مقاومت در خارج از فلسطین نیز از عملیات فلسطینی‌ها حمایت تمام عیار کردند. قبل از آغاز حملات، گردان‌های حزب‌الله عراق با صدور بیانیه‌ای حمله رژیم صهیونیستی به نوارغزه را «جنایت شنیع علیه بشریت» توصیف و تأکید کردند که باید به این رژیم، درس سختی داد. همچنین وزارت خارجه لبنان در بیانیه‌ای خواستار اقدام بین‌المللی علیه رژیم صهیونیستی شد و حزب‌الله لبنان نیز بر حمایت تمام قد از گروه‌های فلسطینی تأکید کرد. در یمن نیز، مقامات انصارالله از آمادگی خود برای پاسخ به صهیونیست‌ها و انتقام خون شهدای نوار غزه خبر دادند.
شهادت 21 فلسطینی در دو روز
جنایات رژیم صهیونیستی پس از حمله بامدادی سه‌شنبه، در روز چهارشنبه نیز ادامه یافت و وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد که از آغاز حملات جنگنده‌های صهیونیستی به نوار غزه در روز چهارشنبه 7 فلسطینی به شهادت رسیده و ده‌ها نفر دیگر زخمی شدند. بدین‌گونه شمار شهدای حملات دو روزه دشمن صهیونیستی به نوار غزه تا عصر چهارشنبه به 21 نفر رسید که 5 نفر از شهدا کودک هستند. در این حملات تاکنون بیش از 64 نفر دیگر نیز زخمی شدند. منابع فلسطینی نیز اعلام کردند که جنگنده‌های متجاوز اسرائیلی گروهی از فلسطینیان را در شرق رفح در جنوب نوار غزه هدف قرار دادند که طی آن دو نفر به شهادت رسیده و 3 نفر دیگر نیز زخمی شدند. وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد که در حمله صبح و ظهر چهارشنبه جنگنده‌های صهیونیستی به شهر غزه، کودکی فلسطینی به شهادت رسیده و 10 نفر دیگر زخمی شدند.

 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 102/2/21ساعــت 10:21 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:روزهای تلخی که فراموش نمیشود : یکی از تلخترین لحظات

 

ماجرای خنده روحانی در دیدار با بوریس جانسون چه بود؟ - خبرهای فوری مهم
این تصو
این تصویر ممکن تحت حق ثبت محفوظ باشد. بیشتر بدانید

یکی از تلخ‌ترین لحظات در طی 8 سال دولت تدبیر و امید(!) وقتی بود که آقای روحانی پس از 12 روز ناآرامی و آشوب به دنبال سوءتدبیری دولت وقت و اجرای غافلگیرانه طرح اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در 24 آبان 1398؛ با لبخند خاص خود 6 آذر 1398 در مقابل دوربین‌ها گفت: «من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید.» آن‌قدر این اظهار نظر بد بود که حتی غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از حامیان دولت تدبیر(!) نیز به آن اعتراض کرد: «به‌عنوان یکی از حامیان این دولت غرق در عرق شرم از مصاحبه جناب وزیر کشور بودم که سخنان همراه با قهقهه جناب رئیس‌جمهور پاک ناامیدمان کرد.» اما حقیقت این بود که آقای روحانی کاملا در جریان زمان انجام طرح قرار داشت. سه روز بعد از سخنان تأسف‌بار رئیس ‌دولت دوازدهم، 9 آذر 1398 جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور گفت: «روز سه شنبه[21 آبان 1398] ساعت 10 صبح شورای امنیت کشور برگزار شد و در همان جلسه زمان سهمیه‌بندی مطرح شد. بعد از جلسه صورتجلسه آن در اختیار رئیس‌جمهور قرار گرفت. روز چهارشنبه[22 آبان 1398] هم آقای وزیر [کشور] در دولت [درباره طرح آغاز سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین] گزارش می‌دهد.»
اگر آقای روحانی به بیماری فراموشی مبتلا نباشد دست کم
یک خلاف‌گویی آشکار از ایشان سر زده بود که در شرایط ملتهب
آن روز مصداق نمک پاشیدن به زخم مردم بود.
خلاف‌گویی‌هایی از این دست پیشتر نیز بارها سابقه داشت، یکی از معروف‌ترین نمونه‌های آن وقتی بود که آقای روحانی 21 فروردین 1396 در پاسخ به خبرنگار همشهری که پرسید: «در [تبلیغات] انتخاباتی وعده حل مشکلات اقتصادی مردم را دادید و گفتید در برنامه‌های من برنامه مدون 100 روزه‌ای برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد اما
30 اسفند سال گذشته پس از حدود چهار سال گفتید 10 دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کند چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر پیدا کرد؟» با انکار وعده انتخاباتی‌اش گفت: «من کی گفتم
صد روزه حل می‌کنم... من گفتم اگر در انتخابات موفق شوم در پایان
100 روز اول کارهایی که در 100 روز کردم را اعلام می‌کنم،... من که نگفتم در صد روز حل می‌کنم؛ کسی این را می‌گوید که عقل نداشته باشد. مگر می‌شود مشکلات را در 100 روز حل کرد؟ مگر می‌شود
در 40 سال حل کرد؟ 100 سال دیگر هم مشکل اقتصادی هست.» این اظهارات خلاف واقع در حالی بود که آقای روحانی 7 خرداد 1392 در تبلیغات انتخاباتی خود در مقابل دوربین رسانه ملی گفت: «در برنامه مدون من علاوه‌بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست‌داخلی، سیاست‌خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود ‌آوریم و در آن تحول اقتصادی بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آنها را در آن مدت کوتاه حل و فصل کنیم.»
این سنت ناپسند همچنان ادامه دارد. آخرین مورد آن مربوط به دیدار هفته گذشته(13 اردیبهشت 1402) آقای روحانی با وزیران و مدیران ارشد دولت تدبیر و امید(!) است. آقای روحانی در این دیدار ادعا کرد: «ما واکسن کرونا به ‌اندازه کافی آماده کردیم و رقم بالایی را سفارش دادیم.» اما آقای روحانی 22 اردیبهشت 1400 تنها چند هفته قبل از ترک کرسی ریاست جمهوری در پاسخ به افکار عمومی که می‌پرسیدند چرا دولت به ‌اندازه کافی واکسن تهیه و توزیع نکرده است؛ گفت: «واکسن این‌گونه نیست که در دنیا فراوان باشد، سوهان قم نیست که شما وقتی از در مغازه رد می‌شوید دعوت بکنند بگویند سوهان خوب دارم. بابا! واکسن نیست به‌اندازه کافی. واکسن مطمئن در دنیا به‌اندازه کافی نیست، گرفتنش [هم] آسان نیست.» آقای روحانی در حالی می‌گوید: «رقم بالایی [واکسن] سفارش دادیم.» که کیانوش جهان‌پور سخنگوی وقت وزارت بهداشت در دولت دوازدهم با ‌اشاره به سفارش 16.8 میلیون دوز واکسن از سبد کواکس و حتی پیش‌پرداخت هزینه آن در ژانویه 2021(دی 1399) می‌گوید: «از 3.6 میلیون دوز واکسن وعده داده شده برای محموله اول، آن هم با تاخیر تا پایان بهار 2021(بهار 1400) تنها 2.2 میلیون دوز واکسن تحویل گردید و سایر محموله‌ها نیز با تاخیر از برنامه وعده داده شده تحویل شد یا اساسا محقق نگردید.» در واقع اکثر سفارش‌هایی که آقای روحانی به آن افتخار می‌کند و هزینه آن را پیشاپیش پرداخت کرده بود به اعتراف مسئول وقت وزارت بهداشت دولت ایشان؛ اصلا وارد کشور نشد. با این حساب ما شاهد یک کلاهبرداری جهانی از دولت دوازدهم و شخص آقای روحانی به عنوان رئیس‌این دولت هستیم اما قسمت تأسف‌آور ماجرا اینجاست که آقای روحانی با قلب واقعیات حتی به کلاهبرداری غرب از دولت خودش نیز افتخار می‌کند!
روحانی در همان دیدار مورخ 13 اردیبهشت 1402 می‌گوید: «نرخ دلار در اواخر سال 91 حدود 3900 تومان بود اما در بهمن و اسفند 92 به 2700 تومان رسید.» اما اولین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که مگر آقای روحانی دولت را در اسفند 1391 تحویل گرفته و یا در اسفند 1392 تحویل داده که نرخ دلار را در این دو تاریخ مقایسه می‌کند؟ برخلاف ادعای آقای روحانی نرخ دلار در اواخر سال 1391 طبق گزارش بانک مرکزی نه 3900 تومان که 3573 تومان بود و در زمان استقرار کابینه ایشان در شهریور 1392 این نرخ به 3177 تومان رسید. نرخ دلار در اواخر سال 1392 نیز باز هم برخلاف ادعای آقای روحانی و طبق گزارش بانک مرکزی دولت ایشان نه 2700 تومان که 3026 تومان بود. بر این اساس طی 6 ماهه اول استقرار دولت ایشان نرخ دلار در بازار آزاد فقط حدود 150 تومان افت کرد و نرخ دلار در بازار بین‌بانکی حدود 120 تومان افزایش داشت. این دیگر بازی با آمار نیست بلکه مصداق واضح انتشار اطلاعات کذب و بی‌اساس است.
اما اگر بر خلاف بازه زمانی سؤال برانگیزی که آقای روحانی انتخاب کرده؛ نرخ دلار را در ابتدا و انتهای مسئولیت ایشان مقایسه کنیم از نرخ 3177 تومان در شهریور 1392 به 27740 تومان در شهریور 1400 می‌رسیم یعنی چیزی حدود 900 درصد افزایش!
آقای روحانی در قسمت دیگری از سخنان خود در این دیدار می‌فرمایند: «تورم نقطه به نقطه از 45 درصد به 14 درصد رسید، یعنی 31 واحد درصد کاهش پیدا کرد.» اما ما یادمان نرفته در بازه زمانی مورد‌اشاره ایشان آنچنان رکودی بر کشور حاکم بود که چهار وزیر دولتشان طی نامه‌ای مورخ 18 شهریور 1394 خطاب به ایشان با هشدار تبدیل شدن رکود به بحران نوشتند: «از دی ماه سال 1392 تاکنون ظرف مدت 19 ماه ارزش بازار بر اساس شاخص قیمت 42 درصد کاهش یافته و به لحاظ افت ارزش، بازار کاهشی معادل 180 هزار میلیارد تومان را شاهد است.... در برهه کنونی اگر به صورت ضرب‌الاجل و براساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن می‌رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی‌اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم لاشد.» طی سال‌های 1392، 1393، 1394 و حتی 1395 آقای روحانی و دولتمردانش بارها وعده خروج از رکود دادند و تا مرداد 1393 دو بسته خروج از رکود تدوین و منتشر کردند و در مهر 1394 نیز از یک بسته دیگر خروج از رکود رونمایی کردند! واضح است تورمی که با رکود روندی کاهشی طی کند قابل افتخار نیست؛ همان‌طور که هیچ پزشکی نمی‌تواند با مرگ بیمارش؛ از کاهش پیدا کردن درجه تب او خوشحال باشد!
رئیس‌‌جمهور سابق در دیدار با وزیران و مدیران ارشد دولت خود، اظهارات و ادعاهای دیگری نیز کرده که تقریبا به ‌اندازه موارد فوق مستند و دقیق است. ما هنوز امید داریم که این اظهارات خلاف واقع ناشی از فراموشکاری ایشان باشد چرا که این حجم از خلاف‌گویی برای یک شخصیت روحانی تأسف‌آور است و صلاحیت ایشان را برای تصدی مسئولیت‌های کم اهمیت نیز مخدوش می‌سازد.
سید محمدعماد اعرابی


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 102/2/20ساعــت 10:28 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: 13 شهید و بیش از 20 زخمی در حمله رژیم صهیونیستی به
شبکه هفت تلویزیون رژیم صهیونیستی تایید کرد که قبل از انجام حملات بامداد به نوارغزه، آخر هفته گذشته کوهن و بلینکن درباره این عملیات‌های موسوم به «سپر و پیکان» به توافق رسیده بودند. 
شبکه هفت تلویزیون رژیم صهیونیستی تایید کرد که قبل از انجام حملات بامداد به نوارغزه، آخر هفته گذشته کوهن و بلینکن درباره این عملیات‌های موسوم به «سپر و پیکان» به توافق رسیده بودند.

گروه بین‌الملل-رجانیوز: رسانه‌های فلسطینی بامداد سه‌شنبه از وقوع انفجارهای قدرتمندی در غرب و مرکز شهر غزه خبر دادند.

دقایقی بعد سخنگوی ارتش رژیم تروریست صهیونیستی که جنگنده‌های این رژیم در حال هدف قرار دادن مواضع گروه مقاومت جهاد اسلامی در نوار غزه هستند.

 

 

خبرگزاری فلسطینی «شهاب» گزارش داد که یک منطقه در شهر رفح واقع در نوار غزه نیز هدف حملات جنگنده‌های صهیونیستی قرار گرفته است.


ساعتی بعد منابع فلسطینی ضمن تایید به شهادت رسیدن چند فرمانده سرایا القدس و برخی اعضای خانواده‌های آنها گفتند که پیکرهای حداقل 9 شهید به بیمارستان رسیده است.

 

وزارت بهداشت نوار غزه، امروز (سه‌شنبه)، درباره تعداد شهدا و مجروحان حمله بامدادی رژیم صهیونیستی به نوار غزه بیانیه‌ای صادر کرد.

وزارت بهداشت نوار غزه اعلام کرد که در این حمله 13 فلسطینی به شهادت رسیده‌اند و بیش از 20 نفر از جمله چند زن و کودک مجروح شده‌اند. همزمان با این گزارش، شبکه «المیادین» خبر داد که پیکر سه عضو ارشد جنبش جهاد اسلامی در میان شهدا وجود داشته است.

شبکه «الجزیره» گزارش داد که رژیم صهیونیستی در این حمله افزون بر سه فرمانده جنبش جهاد اسلامی، همسران و تعدادی از کودکان آن‌ها را به شهادت رسانده است.

طبق اعلام جهاد اسلامی، «جهاد الغنام» دبیر شورای نظامی «سرایا القدس»، «خلیل البهتینی» فرمانده منطقه شمال و «طارق محمد عزالدین» یکی از فرماندهان عملیات نظامی در کرانه باختری در این حمله به شهادت رسیده‌اند.

فرماندهان شهید جهاد اسلامی فلسطین که بودند؟

 

جهاد الغنام 62 ساله، اهل رفح در جنوب نوار غزه، یکی از برجسته‌ترین رهبران گردان‌های القدس و دبیر شورای نظامی آن بود؛ او از آن دست مبارزانی بود که صهیونیست‌ها از آغاز انتفاضه اقصی  در پایان سال 2000 تاکنون به دنبال دستگیری‌اش بودند. الغنام در جنبش جهاد اسلامی مناصب بسیاری از جمله رهبری منطقه جنوب نوار غزه را برعهده داشت و چندین بار مورد سوءقصد قرار گرفت و در نتیجه یکی از آن‌ها، بر اثر قطع شدن پایش مجروح شد.


الغنام در جریان انتفاضه در کنار شهید «محمد الشیخ خلیل»، یکی از رهبران سرایالقدس، بر بسیاری از عملیات‌های نظامی مقاومت فلسطین نظارت داشت؛ عملیات‌هایی که منجر به کشته شدن بسیاری از سربازان رژیم اشغالگر و صهیونیست‌ها در حین حضور شهرک‌نشینان در نوار غزه شد. او مدت‌ها رهبری گردان‌های القدس را بر عهده داشت و مسئولیت بسیاری از پرونده‌های نظامی، اداری و... را بر عهده داشت و اخیراً هم در هماهنگی‌های نظامی بین جهاد اسلامی و جنبش حماس نقش برجسته‌ای داشت. اشغالگران خانه او را در سال 2014 بمباران کرده بودند؛ این فرمانده جهادی همچنین طی روزهای عملیات «سیف القدس» در مه 2021 از یک سوء قصد نافرجام  جان سالم به در برده بود.

 

شهید طارق عز الدین، اسیر آزاد شده از منطقه جنین است که سال‌ها پیش به نوار غزه تبعید شده و مسئولیت پرونده کرانه باختری در جنبش جهاد اسلامی را بر عهده داشت. عزالدین بارها دستگیر و روانه زندان‌های رژیم صهیونیستی شد که آخرین آن در سال 2002 بود. در آن زمان او به اتهام شرکت در حملات علیه اشغالگران در کرانه باختری به حبس ابد به اضافه 25 سال محکوم شد.


شهید عزالدین در مبادله «وفاء الاحرار» در سال 2011 آزاد و به نوار غزه تبعید شد. وی در سال 2018 به عضویت دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی انتخاب شد و چند ماه پیش نیز در دومین جلسه آن، انتخاب او برای عضویت در این دفتر سیاسی تکرار گردید. مقامات رژیم اشغالگر، شهید عزالدین را به مسئولیت عملیات نظامی جهاد اسلامی در کرانه باختری و نظارت بر عملیات‌ها در آن‌جا متهم می‌کنند. در حملات بامداد امروز اشغالگران، «علی عزالدین» پسر خردسال و «میار عزالدین» دختر این فرمانده فلسطینی نیز به شهادت رسیدند.

 

خلیل البهتینی  از اعضای شورای نظامی گردان‌های القدس و فرمانده منطقه شمال جنبش جهاد اسلامی بود که فعالیت خود را در این جنبش از دهه نود آغاز کرد. این شهید 44 ساله یکی از برجسته‌ترین رهبران گردان‌های القدس در نوار غزه و از جمله فرماندهانی بود که بر صنعت موشکی مقاومت فلسطین نظارت می‌کرد. او پس از شهادت شهید «تیسیر الجعبری» در اوت 2022، فرماندهی شمال نوار غزه را در سرایاالقدس به عهده گرفت.

 


سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه این عملیات با همکاری سرویس امنیت کل در اراضی اشغالی فلسطین «شاباک» صورت گرفته، خبر داد که در این عملیات از 40 جنگنده استفاده شده است.


خبرنگاران فلسطینی در واکنش به این ترورها نوشتند که این یادآور حملات غافلگیرکننده رژیم صهیونیستی به سران جنبش مقاومت حماس در سال 2008 است که سرآغاز جنگی آن سال شد.

این در حالی است که پیشتر یک مقام ارشد صهیونیست ادعا کرده بود که هیچ چاره‌ای، جز حمله نظامی به نوار غزه وجود ندارد و این مسئله فقط نیازمند زمان است.

 

اتاق مشترک گروه‌های مقاومت فلسطین در واکنش به جنایت امروز ارتش رژیم صهیونیستی در حملات هوایی به نوارغزه بیانیه‌ای صادر و بر پرداخت بهای آن توسط اشغالگران تاکید کرد.

در این بیانیه آمده است: ما عزادار جمعی از کودکان، زنان و در راس آن‌ها، سران شهدای فرمانده سرایا القدس، بازوی نظامی جنبش جهاد اسلامی (جهاد الغنام، خلیل البهتینی و طارق عزالدین) هستیم که امروز (سه‌شنبه 9 می 2023) در نتیجه تجاوزات خائنانه صهیونیست‌ها به خانه‌هایشان به شهادت رسیدند.

اتاق مشترک گروه‌های مقاومت فلسطین در ادامه این بیانیه خاطرنشان کرد: اتاق مشترک، مسئولیت کامل عواقب این جنایت ناجوانمردانه را بر عهده دشمن جنایتکار می‌داند؛ اشغالگران و رهبران آنان که آغازگر تجاوز هستند، باید خود را برای پرداخت بهای آن آماده کنند.

جنبش جهاد اسلامی فلسطین امروز طی بیانیه‌ای و با تاکید بر اینکه «دشمن صهیونیستی را مسئول کامل این کشتار تروریستی خائنانه» می‌داند، تصریح کرد: دشمن با این جنایت به اهداف خود نخواهد رسید؛ چراکه مقاومت یکپارچه و مواضعش ثابت است. پاسخ فلسطین به این کشتار به تعویق نخواهد افتاد و سرایا القدس در کنار دیگر جناح‌های مقاومت، هرگز دربرابر انتقام خون پاک این شهدا کوتاه نخواهد آمد.

«طارق سلمی»، سخنگوی جنبش جهاد اسلامی نیز در گفت‌وگو با شبکه «المسیره» در این باره خاطرنشان کرد: تاکید می‌کنیم که دشمن صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد داد و ما وظیفه خود را برای پاسخ به این جنایت انجام خواهیم داد. ما مواظب همه تحرکات دشمن برای هدف قراردادن رهبران مقاومت هستیم و پاسخ ما حتمی است. این دشمن فقط زبان زور را بلد است و باید در حالت وحشت دائمی زندگی کند؛ جناح‌های مقاومت هستند که مکان، زمان و نوع پاسخ به دشمن صهیونیستی را تعیین می‌کنند.

«ابو حمزه» سخنگوی سرایا القدس،  با انتشار فیلمی، خاطرنشان کرد: ما تاکید می‌کنیم که در کنار مقاومت هستیم و به وظیفه خود در قبال خون شهدا پایبند خواهیم ماند. اقدام ارتش تروریست صهیونیست در قتل عام فلسطینی‌ها، پایبندی مردم قهرمان ما به مقاومت را تقویت خواهد کرد.

 


«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی «حماس» نیز در واکنش به جنایت رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن فرماندهان این جنبش تاکید کرد: ترور رهبران ما، مقاومت بیشتری را به همراه خواهد داشت؛ دشمن در برآوردهای خود اشتباه کرد و تاوان جنایتش را خواهد داد.

 

شبکه هفت تلویزیون رژیم صهیونیستی تایید کرد که قبل از انجام حملات بامداد به نوارغزه، آخر هفته گذشته کوهن و بلینکن درباره این عملیات‌های موسوم به «سپر و پیکان» به توافق رسیده بودند.

این شبکه با اشاره به اینکه «اسرائیل درباره عملیات برنامه‌ریزی‌شده در غزه، ایالات متحده آمریکا را مطلع کرده بود»، افزود: «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم اشغالگر امروز ساعت هفت عصر جلسه‌ای با کابینه برگزار خواهد کرد.


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 102/2/20ساعــت 6:51 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: تشکیل پرونده قضایی برای باران کوثری شقایق دهقان کتای


براساس اطلاعات به دست آمده برای شقایق دهقان به دلیل کشف حجاب پرونده قضایی تشکیل شده است.
براساس اطلاعات به دست آمده برای شقایق دهقان به دلیل کشف حجاب پرونده قضایی تشکیل شده است.
گروه اجتماعی - رجانیوز: براساس اطلاعات به دست آمده برای شقایق دهقان به دلیل کشف حجاب پرونده قضایی تشکیل شده است.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از مهر، برای شقایق دهقان، بازیگر سینما و تلویزیون به دلیل کشف حجاب پرونده قضائی تشکیل شده است.
 
شقایق دهقان در روزهای گذشته بدون حجاب در کافه کتاب یکی از انتشاراتی‌ها حاضر شده بود.
 
صبح امروز همچنین خبری در خصوص تشکیل پرونده قضائی برای باران کوثری هم در رسانه‌ها منتشر شد.
 
باران کوثری در مراسم تشییع پیکر حسام محمودی بدون حجاب حضور داشت.
 
پیش از این پلیس برای ژ و دیگر بازیگران زنی که کشف حجاب کرده بودند پرونده تشکیل و به مراجع قضائی ارسال کرده بود.

+ نوشته شـــده در سه شنبه 102/2/19ساعــت 9:59 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:مخلس ونماینده ویؤه رییس جمهور شایعه دادن خودروی شاسی

 

اعلام نتیجه استیضاح وزیر صمت/ فاطمی‌امین از کابینه رفت - خبرآنلاین

1)باور کردنی نیست. احتمالا کمتر کسی توجه داشته باشد که وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت)، ظرف 5 سال و 9 ماه، هفت وزیر و سرپرست به خود دیده است! 29 مرداد 1396، محمدرضا نعمت زاده وزیر صمت، جای خود را به محمد شریعتمداری داد. هر دو نفر، رئیس‌ستاد‌های انتخاباتی روحانی در سال‌های 92 و 96 بودند. پس از شریعتمداری، رضا رحمانی، مدرس خیابانی، جعفر سرقینی و علیرضا رزم حسینی سر کار آمدند تا دولت روحانی، ظرف چهار سال باقی مانده، پنج وزیر و سرپرست وزارت صمت را تجربه کند. رحمانی را روحانی به خاطر یک دلخوری کنار گذاشت و شریعتمداری، در آستانه استیضاح و برکناری بود که روحانی، او را برداشت و به عنوان «وزیر تعاون، رفاه و کار» معرفی کرد. مجلس همسو نیز رای اعتماد داد. رضا رحمانی را هم خود روحانی کنار گذاشت و سرقینی و رزم حسینی را جایگزین کرد. با استیضاح فاطمی امین و سرپرستی نیازی، وزارت صمت، هفتمین متولی را در کمتر از شش سال تجربه می‌کند. آیا این بی‌ثباتی مدیریتی، به نفع تولید و تجارت و رشد اقتصادی کشور بوده، یا به زیان آن؟ عجیب این که یک نماینده، پس از استیضاح اخیر گفت: «چهار وزیر دیگر در نوبت استیضاح هستند که باید عزل شوند یا استعفا دهند، در غیر این صورت، به وظیفه خود عمل خواهیم کرد»!
2) روند استیضاح وزیر صمت را مرور کنید. موضوع گرانی خودرو و جولان دلالان و نارضایتی مردم، در رسانه‌ها داغ بود که ناگهان یک نماینده، منتفی شدن استیضاح قبلی وزیر را به ادعای واگذاری خودروی شاسی بلند به 75 نماینده را ربط داد و بحث را منحرف کرد. بلافاصله شبکه رسانه‌های زنجیره‌ای، این ادعا را دستمایه تسویه حساب با دولت و مجلس قرار دادند. این فضاسازی، در انفعال برخی نمایندگان و رای به برکناری وزیر (برای تبرئه مجلس) نقش داشت؛ غافل از این که طراحان سناریو، خواب دیگری -برای دامن زدن به مجادله میان دولت و مجلس متصف- دیده‌اند. ناگهان فضای رسانه‌ای، پر شد از تیتر‌های درشتی مثل: «معمای شاسی بلند»؛ «خودرو گیت»؛ «شاسی بلندها!»؛ «ناگهان شاسی بلند‌ها»؛ «چه کسی راست می‌گوید؟»؛ «رونمایی از رانت واگذاری خودرو»؛ «رانت در مجلس انقلابی»؛ «دعوای انقلابیون بالا گرفت/ افشاگری تهدید‌آمیز مجلس علیه دولت» و «حمله کم‌ سابقه پاستور به بهارستان». در ادامه هم با بهانه‌های دیگر، تیتر زدند: «فساد در دفتر شهردار»؛ «جزیره فروشی برای بازنشستگان»؛ «ماجرای جزیره فروشی» و «به جای فروش کیش و قشم، نفت و گاز بفروشید».
3) این، همان شبکه رسانه‌ای و سیاسی است که دو دهه قبل و در مجلس ششم، به مفسدی به نام شهرام جزایری سواری دادند، رشوه گرفتند، کارت ویژه برای تردد به کمیسیون‌ها دادند و او را مشاور طرح‌های عجیبی مانند «عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی» کردند! همین‌ها بعدا، حقوق و پاداش‌های‌های ده‌ها و صد‌ها میلیونی برخی مدیران را با این توجیه که سرمایه کشور هستند، توجیه کردند. جالب است بدانید که در جریان درگیری‌های درون جریانی مدعیان اصلاحات، کانال روزنامه سلام، اسفند سال 1396، درباره استیضاح وزیر رفاه و کار فاش کرد: «یکی از نمایندگان فراکسیون امید (اصلاح‌طلبان) که در هیئت‌رئیسه مجلس هم عضو است، از ربیعی برای رای اعتماد درخواست کرده که 5 نفر از بستگانش در هیئت ‌مدیره شرکت‌های بزرگ شستا منصوب شوند.»
4) در فضا‌سازی اخیر، چنین القا شد که 75 نماینده، خودرو گرفته‌اند تا وزیر صمت را استیضاح نکنند. اما نماینده مدعی، فهرستی صرفا حاوی شماره و با نام‌های خط خورده منتشر کرد! این سیاه بازی برای چه بود؟ چرا باید وزیر دولت فعلی را درباره موضوع ادعایی مربوط به دوره دولت سابق، ترور شخصیت می‌کردند، اما نام کسانی را که ادعا می‌شد خودرو گرفته‌اند، می‌پوشاندند؟! این رفتار، شک برانگیز نیست؟ بررسی‌ها روشن کرد ماجرای ادعایی، نه ربطی به استیضاح وزیر صمت داشته و نه در دوره دولت فعلی اتفاق افتاده است! با این وجود، بی‌اخلاقی و دروغ، کار خود را کرد. این نوع بی‌مبالاتی و اتهام‌پراکنی، به جای بیان دقیق و شفاف و مستند، جفا در حق دولت، و همچنین مجلسی است که 290 نماینده دارد. ضمنا، جنایت در حق امید و اعتماد مردم است. آیا میان کار نماینده منتسب به حلقه انحرافی، با کاری که همین حلقه، بهمن ماه 1391، در ماجرای استیضاح وزیر کار و رفاه مرتکب شدند و با بازی متقابل برخی نمایندگان، مجلس نهم و دولت دهم را یک‌جا لجن مال کردند، نسبت و سنخیتی دیده نمی‌شود؟ آن روز با تحریکات برخی عناصر مشکوک در دولت و مجلس، این دو نهاد چنان همدیگر را بی‌حیثیت کردند که ثمره‌اش را ائتلاف ‌اشرافیت غربگرا، پنج ماه بعد در انتخابات سال 1392 چید؛ و آن هشت سال پرخسارت را در قالب فرصت‌سوزی‌های بزرگ، رانت‌های هنگفت و واگذاری خسارت‌بار شرکت‌ها رقم زد.
5) رسانه‌های زنجیره‌ای، در حالی که با ژست دفاع از مردم، به مجلس فشار می‌آوردند و نمایندگان را به سمت استیضاح هُل می‌دادند، پس از استیضاح نوشتند اهمیت ماجرا، شکاف در میان دولت و مجلس بوده، و هیچ مشکل اقتصادی با استیضاح حل نمی‌شود:
-«استیضاح نه تاثیری بر صنعت دارد و نه بر خودرو. انگیزه نمایندگان نه تغییر فرد با هدف اصلاح، بلکه پاسخ به مطالبه عمومی برای رفع اتهام از خودش است و این، منجر به افزایش کارایی نخواهد شد» (اعتماد)؛
-«پایان یک بازی دو سر باخت. فاطمی ‌امین برکنار شد اما در میدان رای اعتماد، نه مجلس پیروز بود، نه دولت. این استیضاح، دو سر باخت بود» (آفتاب یزد)؛
-«مجلس شاید برای آنکه اتهام گرفتن خودرو و حمایت از وزارت صمت را از خود سلب کند‌، به فقدان اعتماد به وزیر صمت رای داد. ایـن رای، هیچ مشکلی را از دولت‌، اقتصاد و خودرو حل نخواهد کرد و چه ‌بسا آنها را تشدید کند... ایجاد شکاف میان دولت و مجلس، رخداد مهمی بود. همان مجلسی که بیش از 200 عضو آن دو سال قبل، رئیسی را برای ریاست‌ جمهوری فرا خواندند» (روزنامه هم‌میهن/ کرباسچی)
6) برای راستی آزمایی مدعیان اعتدال و اصلاحات، اجازه دهید دو موضوع دیگر را یادآور شویم. اولی، نوع برخورد خصمانه‌ای که با مصوبه قانونی «مالیات بر سوداگری و عایدی سرمایه» کردند. حجم حملاتی که برخی از این نشریات، همین روزها به نیابت از منافع نامشروع مفسدان و دلالان دانه درشت علیه مصوبه مجلس ترتیب دادند، کم سابقه بود. آنها به جای حمایت از مبارزه با جنایت دلالان و سفته‌بازانی که خون مردم را در شیشه می‌کنند و از متهمان اصلی تورم ‌سازی هستند، سعی کردند مردم را بترسانند و علیه این قانون مترقی بشورانند. این خباثت در حالی روی داد که اخذ مالیات از سوداگری‌های غیر مولد، از بدیهیات اصلاحات اقتصادی در کشورهای پیشرفته است.
7) موضوع دوم؛ رسانه‌های مذکور چقدر به دروغ واگذاری خودروهای شاسی بلند برای منتفی شدن استیضاح ضریب دادند؟ این را با سانسور یک خبر مهم قضایی مقایسه کنید. خبر، مربوط به محکومیت قطعی شماری از مدیران ارشد بانک مرکزی در دولت سابق است. متهمان، در پرونده اول، به پرداخت جریمه نقدی معادل 2 برابر بهای ریالی ارز موضوع قاچاق محکوم شدند و پرونده دوم در حال رسیدگی است. میزان تخلفات ارزی در دادگاه‌های قبلی، 159 میلیون و 800 هزار دلار، و 20 میلیون و 500 هزار یورو اعلام شده بود. و معادل ریالی آن، با دلار 10 هزار تومانی، بالغ بر 1600 میلیارد تومان، و با دلار 40 هزار تومانی، حدود 6400 میلیارد تومان را شامل می‌شود. به نظر شما چرا باید اغلب نشریات مذکور، خبری با این اهمیت را پوشش ندهند؟!
8) محافل تحت قیمومت «اشرافیت غربگرا»، دقیقا کدام ماموریت را دنبال می‌کنند؟ در این‌باره، «عباس- ع» (متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان)، 21 شهریور 1395 در هفته نامه صدا نوشت: «مهم‌ترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران برنامه ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان است. این هدف در 5 سال گذشته، به نحو مطلوبی از سوی اصلاح‌طلبان پیش‌ رفته. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار جدی و حتی به لحاظ تاریخی بسیار مهم است. اصلاح ‌طلبان باید نقش «گُوِه»ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند». مشابه این سخن را کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران، آذر 1394 بر زبان راند. او در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن نام بردن از اصولگرایانی مانند آقای لاریجانی گفته بود: «ما بعد از پیروزی در انتخابات 92، روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروه ‌های سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم می‌تواند اتفاق بیفتد».
9) عبرت آموز این که حسین مرعشی، دبیرکل بعدی کارگزاران، 13 شهریور 1398، درباره لاریجانی به روزنامه اعتماد گفت: «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط می‌‌بندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرط‌‌بندی نمی‌کند. آنها بازارشان را از دست داده‌اند». پس این جماعت، چه توقعی از نیروهای منتسب به جریان انقلاب دارند؟ به عنوان یک نمونه، متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان (عضو تیم گرداننده چند نشریه زنجیره‌ای)، 5 مهر 1391 به «عصر ایران» گفته بود: «آقای ناطق اگر از جایگاه فعلی ‌‌اش در جناح راست خارج شود و به اصلاح‌ طلبان بپیوندد، چیزی به آنها اضافه نمی‌‌کند. اهمیت او در این است که در آن سو قرار دارد، نه در این‌‌ سو. او اگر به این سو بیاید، جایگاهش را در آن سو از دست می‌ دهد. ناطق باید در آن‌ سو خوب بازی کند».
10) مسئولیت‌ها نباید لوث شود. دولتمردان باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند و سؤال و استیضاح، حق -و بعضا تکلیف- نمایندگان است. اما مسئولیت‌ها و تکالیف قانونی، مانع همدلی و هم‌افزایی برای حل مشکلات مردم نیست؛ بلکه بسیاری از مشکلات، صرفا با همدلی سه قوه رفع می‌شود. فساد و زد و بند، قطعا باید خط‌قرمز دستگاه‌ها باشد. اما فرق است میان «مبارزه هوشمندانه، مستند، شفاف، دقیق و منصفانه با تخلفات»، و «عوام فریبی، هیجان‌زدگی، سیاسی‌کاری، و هزینه تراشی برای کشور». رفتاری که در ماجرای اخیر، از مافیای رسانه‌ای وابسته به ‌اشرافیت غربگرا دیده شد، نه مواجهه صریح و صادقانه با تخلف ادعایی، بلکه عملیات فریب بود. باید بدون ملاحظه، با کمترین زد و ‌بندی، در صورت اثبات، برخورد شود؛ اما هوچی‌گری و عملیات روانی برای به تقابل کشاندن دولت و مجلس، و باز داشتن از مسئولیت خدمتگزاری، داستان دیگری است. کشاندن مسئولان به درگیری با یکدیگر، نقشه بدخواهان ملت ایران است که راز حمایت‌شان از مدیران ناکارآمد در دولت سابق را «رساندن کشور به نقطه جوش» می‌خواندند.
در این میان، حکایت معدود کسانی که با کوته‌بینی و احیانا تسویه‌حساب سیاسی، در درون جریان انقلاب آسیب آفرینی می‌کنند، حکایت همان کسی است که از لج سرنشین دیگر، کِشتی را سوراخ می‌کرد. یا آن کس که می‌خواست به دیگری آسیب بزند، با کاری که به خودش زیان می‌رساند. امیر مومنان‌(ع) به او فرمود: «إِنَّمَا أَنْتَ کَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِیَقْتُلَ رِدْفَهُ. تو مانند کسى هستى که نیزه‌اى را در تن خود فرو کند، تا کسى را که پشت سرش بر مرکب سوار است، بکُشد». ادبیات برخی افراد کم تحمل در مجادلات سیاسی میان طیف‌های منسوب به انقلاب، از این جنس است.
محمد ایمانی


+ نوشته شـــده در دوشنبه 102/2/18ساعــت 7:25 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:رونمایی از مکتب مقاومت در سفر رئیسی (یادداشت روز)
 ه
کاریکاتور/ راه حل آمریکا برای مشکل سوریه
 
 سعدالله زارعی
 سفر آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی به سوریه و امضای سند جامع همکاری‌های چندجانبه و بلندمدت توسط وی و دکتر بشاراسد طی روزهای اخیر به مرکز تحلیل‌ها و اظهارنظرهای منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل گردید. روابط راهبردی ایران و سوریه طی بیش از چهار دهه اخیر استمرار داشته و تحولات سهمگین سیاسی و امنیتی این دوران نتوانسته تأثیر کاهنده‌ای بر آن بگذارد. نحوه مواجهه دولت و مردم سوریه با این سفر هم بر «بسیار ویژه» بودن روابط دو کشور تأکید می‌کند. سوریه به خصوص طی یک سال اخیر هیئت‌های دیپلماتیک زیادی را به خود دیده است. اکثر دشمنان دیروز سوریه که طی سال‌های 1390 تا 1397 برای از میان برداشتن دولت آن و بخش‌بخش کردن این سرزمین همداستان شده بودند، یکی یکی راه دمشق را پی گرفتند. هیئت‌های سعودی، اردنی، اماراتی، بحرینی، کویتی، تونسی، مراکشی و اتحادیه عرب در یک سال اخیر با دولت بشاراسد دیدار داشته‌اند. مصر البته پیش از این‌ها و چندی پس از سقوط دولت اخوانی «محمد مرسی»، روابط نظامی و سیاسی با دمشق را از سرگرفت و ترکیه در هفته‌های اخیر در قالب مذاکرات چهارجانبه عملاً روابط سیاسی - امنیتی با دولت سوریه را برقرار کرده است اما با این وجود و علی‌رغم اهمیتی که بازگشایی روابط میان این کشورها با دمشق داشت، هیچ‌کدام به‌اندازه سفر رئیس‌جمهور ایران بازتاب پیدا نکرد و محل تحلیل‌های مختلف واقع نگردید. این موضوع در نگاه اول خیلی عجیب به نظر می‌رسد؛ چرا که در مقایسه سفر رئیس‌کشوری که هیچ‌گاه رابطه راهبردی آن با سوریه قطع نشده با بازگشایی روابط کشورهایی که تا چندی قبل به بقاء دولت و تمامیت ارضی سوریه رضایت نمی‌دادند، علی‌الظاهر باید دومی اهمیتی فراتر داشته باشد اما برعکس شد! چرا؟ 
واقعیت این است که سفر مقامات کشورهایی که طی حدود ده سال اخیر در موضع خصومت با سوریه بودند، در چارچوب مراودات رایج صورت گرفت و البته به معنای تسلیم شدن به واقعیت عدم امکان اسقاط دولت دمشق و عدم امکان تجزیه سوریه است. اگرچه سوریه از این باز تعریف روابط بیش از کشورهای دیدارکننده، نفع می‌برد، اما مقامات آن را چندان هیجان‌زده نکرد و دکتر بشاراسد مانند کسی که هیچ نیازی به آنان ندارد، با این هیئت‌ها مواجه گردید. این نوع برخورد در جای خود، حکایت‌گر آن است که سوریه هنوز به این کشورها اعتماد ندارد و نیز چندان تأثیری برای بازگشایی روابط سیاسی با این کشورها نمی‌بیند. در همین هفته‌های اخیر، دولت ترکیه برای بازگشایی روابط با دمشق ابراز علاقه کرد، اما رئیس‌جمهور سوریه با صراحت این دعوت را تا پیش از خارج شدن نیروهای نظامی ترکیه از شمال سوریه، رد کرد و گفت‌وگو با همسایه شمالی خود را در چارچوب کمیته چهارجانبه محدود نمود. 
دیدار مقامات ارشد ایران و سوریه در دمشق در چارچوب 
یک مکتب سیاسی صورت گرفت و معنای آن بسیار فراتر از روابط سیاسی و یا حتی روابط راهبردی و تنظیم چند سند همکاری‌های راهبردی بود. این دیدار در چارچوب «مکتب مقاومت» انجام شد کما اینکه این موضوع هم در مصاحبه آیت‌الله رئیسی با شبکه عرب‌زبان المیادین در دمشق و هم در سخنان دکتر بشاراسد برجسته بود. دیدار آیت‌الله رئیسی با مقامات ارشد سازمان‌های فلسطینی در دمشق هم ماهیت اصلی این روابط را آشکار کرد. کما اینکه اگر بگوییم آنچه در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته در دمشق شاهد بودیم، جلوه‌هایی از «مکتب شهید سلیمانی» بود، گزافه نگفته‌ایم. 
دکتر بشاراسد در مصاحبه خود گفت «همان‌طور که ما در جریان جنگ 
8 ساله‌ای که بر ایران تحمیل گردید، در حمایت بی‌درنگ و پیوسته از ایران تردید نداشتیم، ایران هم در جریان جنگ بزرگی که طی سال‌های اخیر به سوریه تحمیل گردید، تردید و درنگ نداشت» و اضافه کرد «ایران با خون از ما حمایت کرد.» تا آنجا که این قلم به یاد دارد، این سطح از روابط در عرصه بین‌الملل بی‌سابقه است. البته در مواردی وقتی یک کشور درگیر جنگ می‌شود، کشورهای دوست آن، علاوه‌بر حمایت سیاسی و تسلیحاتی و آموزشی، از طریق اعزام نفرات نظامی نیز از آن حمایت می‌کنند، اما هرگز این حمایت را علنی نکرده و به گردن نمی‌گیرند. همین روزها حدود 100 سند «سری» و 
«خیلی محرمانه» امنیت ملی آمریکا افشا شد که حدود نیمی از آنها به کمک‌های آمریکا به دولت اوکراین در جنگ کنونی مربوط می‌شود. علنی شدن حضور نیروهای آمریکایی در جنگ اوکراین به ولوله‌ای در آمریکا تبدیل شده است و مقامات آن از وقوع یک «رسوایی ویرانگر» خبر می‌دهند. کما اینکه در جریان جنگ 8 ساله علیه ایران، 23 کشور از عراق در مقابل ایران حمایت تسلیحاتی، مالی و سرزمینی می‌کردند و از میان آنان، دست‌کم پنج کشور، نیروی نظامی هم به عراق گسیل کرده بودند که اردن، مصر و یمن (تحت سیطره علی عبدالله صالح) از جمله آنها بودند. اما دولت‌های این کشورها هیچ‌گاه چنین کمکی را اعلام نکردند و به گردن نگرفتند. 
بنابراین نوع روابط نظامی ایران و سوریه از این حیث یک استثناء است و این استثناء تأثیر عظیمی بر محیط بین‌المللی برجای گذاشته است. کمک نظامی سوریه به ایران در جریان جنگ تحمیلی غربی- عربی علیه ایران در شرایطی صورت گرفت که در این جنگ، کشورهای عربی موضع نسبتاً یکپارچه‌ای علیه ایران داشتند و صدام حسین پس از پایان جنگ و پیش از حمله به کویت اعلام نمود، براساس یک طرح عربی وارد جنگ با ایران شده است. در آن شرایط حمایت دولت عربی سوریه از ایران به مثابه یک خنجر در پشت جبهه عربی بود و بر این اساس دولت‌های عربی کینه حکومت سوریه را به دل گرفته و همواره مترصد ضربه زدن به آن بودند و تا پای متلاشی کردن این کشور پیش رفتند. 
وقتی سوریه درگیر فتنه بزرگ بین‌المللی شد که بعضی به غلط از آن به «جنگ داخلی سوریه» تعبیر می‌کنند، ایران بلافاصله به کمک سوریه شتافت. در زمانی که ایران عزم خود را برای حفظ تمامیت ارضی و دولت سوریه جزم کرد، جبهه بزرگی با ترکیب 120 کشور غربی، عربی و اسلامی با محوریت آمریکا و با استفاده از ظرفیت‌های سازمان ملل در مقابل سوریه قرار گرفته بود و پیشروی نیروهای تروریستی - تکفیری به گونه‌ای بود که حفظ تمامیت ارضی و نیز بقاء دولت این کشور در مرز غیرممکن قرار داشت. در آن زمان - به خصوص در اوایل بحران سوریه - قدرت‌های آسیایی هم با توجه به عضویت آنان در شورای امنیت سازمان ملل، در قالب این سازمان در مقابل سوریه قرار گرفته بودند. کما اینکه «کنفرانس ژنو 1» ترکیبی از همه اعضای شورای امنیت با محوریت آمریکا بود. اما عده و عده مقابل سوریه، ایران را در حمایت قاطع و مستمر به تردید نینداخت و حال آنکه یک احتمال جدی از نتیجه ورود ایران به بحران سوریه، شکست بود. کما اینکه وقتی دولت سوریه، جبهه عربی را شکافت و به سمت ایران آمد، یک سر ورود آن شکست بود و مرحوم حافظ اسد با درک دقیق هزینه‌هایی که باید در حمایت از ایران بپردازد، وارد معرکه شد. این نوع از ورود در واقع یک منطق و مکتب جدیدی را بر مسایل بین‌المللی به ثبت رساند که ما از آن به «مکتب مقاومت» تعبیر می‌کنیم. 
در جریان نظام دوقطبی که کشورهای دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر تقسیم شده بودند، وقتی انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و نظام جمهوری اسلامی تأسیس گردید، ایران نظام دوقطبی را به رسمیت نشناخت و در مراودات بین‌المللی خود آن را در نظر نگرفت. ایران با شعار نه شرقی، نه غربی از ابتدا در جایگاه «قطب سوم» قرار گرفت و بر این اساس به تولید ادبیات پرداخت. بعد که با اضمحلال شوروی، نظام دوقطبی از میان رفت، ایران زیر بار نظام تک‌قطبی که به شدت از سوی آمریکا و غرب دنبال می‌شد، نرفت و خود را «قطب دوم» دانست و امروز هم که آمریکا رو به ضعف نهاده و جایگاه غرب به عنوان قطب اول به شدت متزلزل گردیده است، جمهوری اسلامی خود را در جایگاه ویژه در نظام‌ آینده جهانی می‌داند. 
سفر آیت‌الله رئیسی به دمشق درست در وسط یک کشاکش پرشدت جهانی قرار گرفته است؛ جنگ اوکراین که از یک نظر جنگ آمریکا و روسیه و از نظر دیگر، جنگ اروپا با اروپاست، چارچوب‌های سابق جهانی را دستخوش تغییر کرده است؛ پیروزی ایران در مواجهه سنگین دهه‌های اخیر با غرب، سازوکارهای کنترل غرب را فشل نموده است؛ سر برآوردن کشور سوریه از یک جنگ 8 ساله جهانی، ژئوپلیتیک مناسبات نظامی را تا حد زیادی دگرگون ساخته است؛ ناتوانی غرب در مهار به‌موقع کرونا و عقب افتادن نسخه‌های مدیریت بهداشتی - درمانی آن در مقابل کشورهایی نظیر ایران که در چارچوب مناسبات سابق قدرت بین‌المللی قرار نداشته‌اند؛ تنش روزافزون میان آمریکا و چین و فروپاشی درونی و اضمحلال نزدیک رژیم اسرائیل که برای مهار آسیا در سواحل مدیترانه جا‌سازی شده بود، تغییر معادلات جهانی را نشان می‌دهند. 
سفر رئیس‌‌جمهور ایران به دمشق، در واقع بلند کردن پرچم پیروزی «مکتب مقاومت» در مهم‌ترین سوژه‌های جهانی است. ایران از ابتدا، جنگ اوکراین را یک جنگ آمریکایی دانست؛ جبهه مقاومت در منازعه سنگین غرب علیه ایران پیروز شده است؛ سوریه در یک جنگ جهانی به پیروزی رسیده است؛ ایران توانسته زودتر از غرب، بیماری فراگیر کرونا را چاره کند و مناسبات ایران با قدرت‌ها و سازمان‌های بزرگ آسیایی در قالب راهبردی و توأم با امضای قراردادهای بلندمدت تنظیم گردیده است. سفر آقای رئیسی در واقع رونمایی از «مکتب مقاومت» در موضوعاتی است که هر کدام در حکم یک سنگ بنا در ساخت «نظام آینده» جهان است. 
در کنار این موضوع، توافقات راهبردی متنوع سفر هیئت جمهوری اسلامی هم جایگاه خود را دارد. بعضی از ناظران داخلی ایران گمان کرده‌اند، سوریه بسیار فقیر است و یا آسیب‌های وارده به آن، آن‌قدر زیاد است که این توافقات اقتصادی جز هزینه برای ایران ندارد؛ در حالی که این تصور فاقد پشتوانه کارشناسی است. سوریه کشور فقیری نیست، منابع و معادن این سرزمین به خصوص در حوزه پتروشیمی بسیار زیاد است. سوریه با سواحل طولانی مدیترانه، می‌تواند بهترین اتصال‌دهنده ایران با اروپا و شمال آفریقا باشد. زمین‌های مستعد کشاورزی سوریه می‌تواند بخش قابل توجهی از نیازهای ایران به غلات را برآورده کند و حدود چهار و نیم میلیون نفر جمعیت علویان و شیعیان جعفری سوریه می‌تواند توریسم مذهبی ایران را شکوفا نماید. 
اما از حیث زمان لازم برای برخاستن سوریه از ویرانی‌های ناشی از جنگ اخیر باید گفت، سوریه زمان بیشتری از زمانی که ایران برای عبور از فضای ویرانی‌های جنگ هشت ساله و ورود فعال به حوزه اقتصادی نیاز داشت، نیاز ندارد. به‌طور قطع سطح خرابی‌های سوریه در جنگ سنگین سال‌های اخیر از سطح خرابی‌های ایران از جنگ هشت ساله کمتر است و در عین حال ایران توانست ظرف دو سه سال برخیزد و توانست کشور را به کارگاه تولیدات صنعتی و کشاورزی تبدیل کند. سوریه نیز برای رسیدن به این نقطه، بیش از دو سه سال زمان نمی‌خواهد. پس تجار و صنعتگران ایرانی می‌توانند با اطمینان خاطر از به دست آوردن سود مناسب، به نیازها و ظرفیت‌های اقتصادی سوریه ورود نمایند. خوشبختانه در سفر آقای رئیسی به سوریه، سند همکاری‌های جامع درازمدت و همه‌جانبه دوکشور به امضا رسیده و تضمین‌های لازم برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی دو کشور در نظر گرفته شده است.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 102/2/17ساعــت 4:10 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:چرا از تحقیرآمریکا ناراحتید؟! (یادداشت روز) سفر اخ

 

جنگ نرم 2 (جنگ نرم سخت تر از جنگ سخت!!)

سفر اخیر رئیس‌جمهور محترم کشورمان به سوریه، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های منطقه و جهان داشت. این سفر از ابعاد مختلف و متنوعی برخوردار بود. اما بی‌شک مهم‌ترین بخش این سفر، پیامی بود که به منطقه و جهان صادر شد و آن چیزی نبود جز «استمرار تحقیر آمریکا در منطقه غرب آسیا».
به همین دلیل بود که «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همزمان با این سفر در نشست خبری گفت:«باید بگویم که ایران و سوریه به تعمیق روابط خود ادامه می‌دهند که این نه تنها برای متحدان و شرکای ما و کشورهای منطقه، بلکه برای جهان به طور گسترده‌ای نگران‌کننده است.»
همزمان با اظهارنظر این مقام آمریکایی، «راز تزیمت» کارشناس صهیونیست در واکنش به سفر رئیس‌جمهور کشورمان به سوریه نوشت: «سفر رئیسی به سوریه بیش از هر چیز برای انعقاد ده‌ها قرارداد همکاری اقتصادی امضا شده بین ایران و سوریه؛ انجام شد. این یعنی فرصت‌های مهم اقتصادی به نفع مردم ایران و سوریه.»
این دو اظهارنظر دارای یک فصل مشترک بسیار مهم و کلیدی است و آن عبارت است از نگرانی و سراسیمگی از نظم جدید در غرب آسیا. پیش از این «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا گفته بود:«احمقانه 7 هزار میلیارد دلار در خاورمیانه خرج کردیم اما من به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا مجبورم در تاریکی به عراق بروم!». در حقیقت این هنر جبهه مقاومت بود که پروژه هفت تریلیون دلاری آمریکا را شکست داده و اکنون با رقم زدن نظم جدید در منطقه، آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها را به وحشت انداخته است.
اما سفر اخیر رئیس‌جمهور ایران به سوریه، علاوه‌بر آمریکا و اسرائیل، برای جریان غربگرا در داخل نیز پیام ویژه‌ای داشت. همین چند سال پیش و در اوج نبرد میان سربازان حاج قاسم و تروریست‌های داعشی- بخوانید نیروهای نیابتی آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا در منطقه- طیف تندرو مدعی اصلاحات، ژست کارشناس به خود گرفته و می‌گفت «سوریه هم برجام می‌خواهد»!. این طیف مدعی بود که از طریق مذاکره با آمریکا، می‌توان با هزینه‌های به مراتب کمتر، به نتیجه موردنظر در منطقه رسید!
در همان مقطع، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با لحنی انتقادی درباره رویکرد برجامی‌‌‌سازی همه چیز و زمزمه برجام دو و سه گفت:«برای دشمن، این برجام، سه ضلعی است نه یک ضلعی. اوباما فکر می‌‌کرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر می‌‌رسد، اما آدم عجولی که آمده(ترامپ)، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که می‌‌رسد. اینکه اصرار می‌‌کنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که می‌ خواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام2 شرکت کردیم، به همین تمام می‌شود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به این‌جا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت، چون معتقدند چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است.»
علی‌رغم تقلای شدید آمریکا و فضا‌سازی گسترده طیف مدعی اصلاحات، برجام 2 و 3 هیچ‌گاه به مرحله اجرا نرسید. آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا با صرف هزینه‌های سرسام‌آور در میدان و در کنار آن با تبلیغات عظیم رسانه‌ای در پی آن بودند تا جریان مقاومت را منزوی کرده و با ایجاد اتحاد کشورهای عربی علیه ایران و سازش اعراب با اسرائیل، در نهایت ایران را در انزوایی طولانی و سخت قرار دهند. اما جریان مقاومت با پیشگامی ایران محکم ایستاد و اراده خود را بر اراده دشمن غلبه داد.
طیف تندرو مدعی اصلاحات هیچ‌گاه حاضر نبود این واقعیت بدیهی را بپذیرد که مقاومت برخلاف تسلیم، موجب عقب‌نشینی دشمن می‌شود. مقاومت هزینه دارد اما به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب قطعا هزینه‌ سازش و تسلیم، به مراتب از هزینه ‌مقاومت بیشتر است. علاوه‌بر این وعده‌ الهی در قرآن این است که طرفداران حق، ممکن است قربانی بدهند اما پیروز نهایی‌اند.
در حال حاضر وضعیت منطقه، از عراق و سوریه و افغانستان تا یمن و سرزمین‌های اشغالی فلسطین بیش از پیش ثابت کرد که دیدگاه افراطیون مدعی اصلاحات تا چه اندازه غلط و به دور از واقعیت و عقلانیت است.
جریان تندرو اصلاح‌طلب، علاوه‌بر اینکه غایب همیشگی کلاس تاریخ است، در مسائلی همچون دیپلماسی و اقتصاد نیز عضو ثابت در لیست رفوزه‌ها و مردودی‌ها است. صلح و امنیت، ره‌آورد مقاومت است و گشایش‌های اقتصادی نیز میوه صلح و امنیت است. اکنون سوریه در دوره باز‌سازی و سازندگی قرار دارد. بر همین اساس ایران می‌تواند با صادرات خدمات فنی و مهندسی و همچنین صادرات کالا و بازار‌سازی برای محصولات ایرانی از این فرصت به خوبی استفاده کند. این مسئله از دستورکارهای اصلی سفر رئیس‌جمهور محترم کشورمان به سوریه بود.
حالا چرا می‌گوییم افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال در مسائلی همچون دیپلماسی و اقتصاد عضو ثابت در لیست رفوزه‌ها و مردودی‌ها هستند. به این دلیل که این طیف در دولت قبل، هم در دیپلماسی و در اقتصاد کارنامه بسیار ضعیفی بر جای گذاشتند. یکی از نقاط ضعف جدی دولت قبل، فرصت سوزی در دیپلماسی اقتصادی بود.
به عنوان نمونه، در دولت قبل، رئیس‌جمهور سابق حتی یکبار هم به سوریه سفر نکرد. در دولت قبل با وجود مهیا بودن زمینه‌های همکاری اقتصادی با سوریه، از این فرصت به درستی استفاده نشد و به عبارتی، فرصت‌سوزی‌های متعددی رخ داد.
و اما اکنون گویا سفر رئیس‌جمهور ایران به سوریه، علاوه‌بر خشم و نگرانی مقامات آمریکایی و صهیونیست‌ها، افراطیون مدعی اصلاحات را نیز عصبانی و نگران کرده است. با اینکه این سفر مصادیق متعددی از خبر خوب به همراه داشت، اما جریان تندرو اصلاح‌طلب با رکوردزنی در به ابتذال کشاندن مفهوم نقد سیاسی، یک عکس را دستمایه لجن‌پراکنی قرار داده و مدعی شده که چرا رئیس‌جمهور ایران به مقامات سوری و از جمله خانم‌ها، با احترام برخورد کرده است!
البته از طیفی که «هفت تیرکِشی و همسرکُشی» را مصداق «جنتلمن بودن»! قلمداد می‌کند، اصلا انتظار نیست که از احترام به زنان، کمترین اطلاعی داشته باشند.
اهل فن به خوبی می‌دانند که این قبیل فضا‌سازی‌ها و بهانه گیری‌ها نشانه ناراحتی و عصبانیت است. چرا که هر زمان آمریکا و اسرائیل از سوی ایران تحقیر شده و سیلی می‌خورند، جیغ افراطیون مدعی اصلاحات در داخل نیز بلند می‌شود.
آمریکا اراده کرده بود که نظام سیاسی سوریه سرنگون شود. اما سوریه پا برجا ماند و اراده آنها شکست خورد. در واقع یک پروژه جهانی علیه منطقه و کشورهای اسلامی شکست خورد. در ادامه، قدرت و اعتبار سوریه بیرون آمده از یک توطئه بزرگ که حاصل هم‌پیمانی با مقاومت و جمهوری اسلامی بود، ارتقاء چشمگیری یافت. آمریکا می‌داند که این مسئله قابل تعمیم است و به همین دلیل از تکثیر و تعمیم آن به دیگر کشورهای منطقه، سخت آشفته و پریشان است.
این‌جاست که افراطیون مدعی اصلاحات به میدان آمده و برای به حاشیه کشاندن این واقعیت بدیهی و سرپوش گذاشتن بر تحقیر آمریکا، حاشیه و جنجال به راه انداخته و فضا را غبارآلود می‌کنند. بیراه نبود که مقامات رژیم صهیونیستی در اوج فتنه 88 از افراطیون مدعی اصلاحات با عنوان «سرمایه‌های اسرائیل در ایران» نام می‌بردند. طیف تندرو مدعی اصلاحات به‌جای این شامورتی‌بازی‌ها و شعبده‌بازی‌های نخ‌نما و تکراری، بهتر است به این سؤال پاسخ دهد که چرا هر جا پای منافع ملت ایران در میان است، آنان در خلاف جهت حرکت کرده و همان کاری را انجام می‌دهند که دشمن منتظر آن است؟!
با قطعیت می‌توان گفت که این همصدایی، به هیچ عنوان اتفاقی و سهوی نیست. به تعبیر شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی، کوچه دادن به دشمن بدترین نوع خیانت است و این عملی است که متاسفانه جریان تندرو اصلاح‌طلب، اصرار دارد که آن را مرتب تکرار کند.
مسعود اکبری


+ نوشته شـــده در شنبه 102/2/16ساعــت 8:51 صبح تــوسط عباس | نظر
   1   2      >