سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:این هشدار را جدی بگیرید! (یادداشت روز) 1- در اولین دو

1- در اولین دور مناظره نامزدهای ریاست جمهوری، آقای همتی ادعا کرد که از میان 5 نامزد جبهه انقلاب فقط یکی از آنها نامزد واقعی است و حضور چهار نامزد دیگر «پوششی» است! و تاکید کرد که اگر چنین نیست، از هم‌اکنون سوگند یاد کنند که هیچکدام به نفع دیگری کنار نخواهند رفت! این ادعای آقای همتی و درخواستی که از نامزدهای طیف انقلاب داشتند، اگرچه با‌آمیزه‌ای از عصبانیت مطرح شده بود ولی بسیار ساده‌اندیشانه است که در این چارچوب محدود ارزیابی شود. اظهارات جناب همتی را باید فرمول و طرح مورد نظر مجموعه جبهه اصلاحات،کارگزاران و دولت تدبیر و امید برای شکستن آرا در طیف نامزدهای انقلاب و نهایتاً ناکامی این جبهه در انتخابات پیش‌روی و یا دست‌کم، پیروزی با آراء حد‌اقلی تلقی کرد. خوشبختانه شواهد موجود حاکی از آن است که این ترفند در مواجهه با مراتب تقوی و از خود‌گذشتگی نامزدهای جبهه انقلاب با بن‌بست رو‌به‌رو شده است ولی اشاره به آن و پیامد طرحی که طیف یاد شده در پی آن است خالی از فایده نیست. بخوانید!
2- بدیهی است که از میان 7 نامزد احراز صلاحیت شده تنها یک نفر شانس (بخوانید توفیق) خدمت در کسوت ریاست جمهوری را پیدا خواهد کرد. این قاعده درباره 5 نامزد جبهه انقلاب نیز مصداق دارد و فقط یکی از آنها می‌تواند بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند. بنابراین چه بخواهیم و بخواهند و چه نخواهیم و نخواهند، چهار نامزد دیگر کنار گذاشته می‌شوند. این رخداد که قطعی و غیر‌قابل اجتناب است می‌تواند قبل از انتخابات و با کناره‌گیری 4 نامزد جبهه انقلاب به نفع یکی دیگر از آنها صورت بپذیرد و یا بعد از حضور هر 5 نفر در انتخابات و با اعلام نتیجه آراء، شاهد برکناری 4 تن از نامزدهای این جبهه باشیم! ولی آنچه بی‌تردید می‌توان گفت اینکه حضور هر 5 نامزد جبهه انقلاب در انتخابات و خودداری 4 تن آنها از کناره‌گیری به نفع نفر پنجم، خطای بزرگی است که دود آن به چشم جبهه انقلاب می‌رود و می‌توان این خطا را با توجه به دامنه اثر نا‌مطلوب و خسارت‌آفرینی که درپی دارد، گناهی نا‌بخشودنی دانست و دقیقاً به همین علت است که عواقب آن از نگاه نامزدهای طیف انقلاب دور نمانده و شواهدی
حاکی از تصمیم به باقی ماندن یکی از آنها در دست است.
3- بی‌تردید می‌توان گفت که هر 5 نامزد احراز صلاحیت شده از جبهه نیروهای انقلاب، شایستگی لازم برای حضور در جایگاه سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری را دارند و برخلاف ادعای آقای همتی پوششی نیستند بلکه آمده‌اند تا در جریان رقابت‌های انتخاباتی حضور داشته و پست ریاست جمهوری را برای خدمت به مردم در اختیار بگیرند اما، بدیهی است که وظیفه و تکلیف انسان‌های مؤمن و انقلابی با شرایط روز رقم می‌خورد و چه‌بسا تکلیفی که تا دیروز برعهده داشته‌اند با ورود و پیدایش متغیرهای جدید، تغییر کند. به قول حضرت امام - رضوان‌الله تعالی علیه- (به نقل از
مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین توسلی در کتاب مجموعه آثار، ج13، ص 87) «‌چه کسی گفته که حرف مرد یک کلام است»؟ به قول حضرت ایشان، تصمیم‌ها و برنامه‌های یک انسان وارسته و خدا‌جوی
با تغییر شرایط و مناسبات، تغییر می‌کند و در هر مقطع زمانی با توجه به شرایط زمان و مسائل و مقتضیات تازه‌ای که پدید آمده است،
قابل تغییر و تجدید نظر است.
4- تردیدی نیست که 5 نامزد مورد اشاره اگرچه میزان رای‌آوری متفاوتی دارند و این تفاوت در مواردی قابل توجه و نسبتاً زیاد نیز هست ولی آنها در نهایت سبد رای تقریباً مشترکی دارند. بنابراین طبیعی است که اگر هر 5 نفر در صحنه بمانند، آرای هریک از آنها به هر ‌اندازه‌ای که باشد از سبد نامزدهای دیگر جبهه انقلاب کم می‌شود و نتیجه آنکه احتمال موفقیت عاملان وضعیت فاجعه‌بار امروز، قوت می‌گیرد و این حالت در صورت وقوع ضربه سنگینی بر پیکر نظام است و حال آنکه آنچه برای تمامی نامزدهای جبهه انقلاب از اهمیت بیشتری برخوردار است نجات قوه اجرائیه کشور از دست کسانی است که طی 8 سال گذشته فاجعه آفریده‌اند و صدها مشکل ریز و درشت را به ملت تحمیل کرده‌اند.
5- حالا باید دید، چه کسانی باید به نفع چه کسی کناره‌گیری کنند؟! امروزه با توجه به انواع نظرسنجی‌ها و مشاهدات میدانی به وضوح می‌توان دید که کدامیک از 5 نامزد یاد شده از رای و اقبال بیشتری برخوردار است؟ مخصوصاً اگر فاصله آراء او با سایر نامزدها بسیار زیاد و پُر ناشدنی باشد. این توضیح نیز ضروری است که تفاوت آراء فراوان یکی از نامزدها با 4 نامزد دیگر الزاماً به معنا و مفهوم آن نیست که سایر نامزدها از صلاحیت کمتری برخوردارند، بلکه آنچه در میان است و نباید نادیده گرفته شود عامل «رای‌آوری» است.
این عامل، یکی از تعیین‌کننده‌ترین عوامل موثر در رسیدن به نتیجه مطلوب است. بنابراین به حکم عقل و منطق و مصلحت نظام، لازم است هریک از نامزدها بعد از پایان سومین دور مناظره که دیروز صورت گرفت، میزان آراء خود را به دور از شعارها و گمانه‌زنی‌های غیر‌علمی و از جمله با مطالعات و بررسی‌های میدانی، ارزیابی کنند و نامزدی را که از آراء بیشتری برخوردار است به عنوان نامزد این طیف برگزینند و نه فقط به نفع او از کاندیداتوری خود کناره‌گیری کنند بلکه به نفع او دست به تبلیغ بزنند و توانمندی‌های نامزد برگزیده را به مردم معرفی کنند.
6- در ادامه باید گفت اظهارات آقای همتی در دور اول مناظره که در مناظره‌های بعدی نیز بارها تکرار شده است‌، ترفند حساب‌شده مدعیان اصلاحات است که برای ادامه وضع فاجعه‌بار 8 سال گذشته طراحی شده و از طریق فاصله‌گذاری میان نیروهای انقلاب و شکست آراء آنها دنبال می‌شود. آقای همتی -بخوانید مجموعه مورد اشاره در بند نخست این یادداشت- اصرار دارند نامزدهای انقلاب را با برچسب نامزد پوششی! از نزدیکی و توافق با یکدیگر دور کنند و آنان را برای توافق و کناره‌گیری به نفع یکی از 5 نامزد موجود با رودربایستی رو‌به‌رو سازند! ... حالا به سندی که در بند بعدی می‌آید توجه کنید؛
7- یکی از مدعیان اصلاحات و عضو مرکزیت حزب منحل شده مشارکت در مصاحبه با نشریه «صدا‌» می‌گوید:
«مهم‌‌‌ترین هدف اصلاح‌طلبان، تعمیق شکاف در حاکمیت است. مهم‌ترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت اصولگرایان تندرو با سایر اصولگرایان است. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم، به لحاظ تاریخی مهم است. اصلاح‌‌‌طلبان باید نقش گُوِه را بازی و این شکاف را به جدایی کامل برسانند. دولت روحانی به دلایل گوناگون، حتی بهتر از اصلاح‌طلبان می‌تواند بخشی از این اهداف را محقق کند». آنچه مصاحبه‌کننده بر زبان آورده است سخن خود او نیست.
طرح مرکزیت مدعیان اصلاحات است که از طریق او نشت کرده و ظاهراً با ملامت و توبیخ مرکزیت هم رو‌به‌رو شده است!
اخبار موثقی که به کیهان رسیده حاکی از آن است که شماری از مدعیان اصلاحات با پوشش سرخوردگی از اصلاح‌طلبان در ستاد برخی از نامزدهای جبهه انقلاب حضور یافته و با ارائه اطلاعات غلط درباره میزان رای آنها، تلاش می‌کنند آنان را از انصراف به نفع دیگران منصرف سازند!
8- و بالاخره نقل این داستان از قضاوت‌های حضرت امیر علیه‌السلام
نیز می‌تواند در ماجرای پیش‌روی درس‌آموز باشد چرا که خدمت به اسلام و انقلاب دغدغه مشترک هر 5 نامزد جبهه انقلاب است.
داستان دو زن که ادعای مادری کودکی را داشتند و بر ادعای خود پای فشرده و دست بر نمی‌داشتند و هنگامی که پند و ‌اندرز فراوان امیرالمؤمنین علیه‌السلام کارساز نیفتاد و هر دو را در ادعای خویش پابرجا دید، وانمود کرد که قصد دارد کودک را با شمشیر، دو نیمه کند و هر نیمه را به یکی از دو مدعی بسپارد! در آن حال، آن که مادر واقعی بود و کودک را به ژرفای دل دوست داشت و دلبند خود می‌دانست، دست از ادعا کشید و امیرالمؤمنین(ع) کودک را به او سپرد.
حسین شریعتمداری


+ نوشته شـــده در یکشنبه 100/3/23ساعــت 11:42 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:افشاگری وزیراقتصاددولت روحانی درباره خیانت بانک مرکزی

 

مدیریت این نرخ با سوءمدیریت مواجه شد و اگر در این حوزه سوء مدیریت نداشتیم، با بهبود بازار سهام و استفاده از ظرفیت بورس می‌توانستیم در هدایت نقدینگی به بانک کمک کنیم.
مدیریت این نرخ با سوءمدیریت مواجه شد و اگر در این حوزه سوء مدیریت نداشتیم، با بهبود بازار سهام و استفاده از ظرفیت بورس می‌توانستیم در هدایت نقدینگی به بانک کمک کنیم.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از کیهان، در حالی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مجموعه دولت شامل بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و شخص رئیس‌جمهور در ریزش یکسال اخیر بورس سهیم بوده‌اند، وزیر اقتصاد اخیرا» سوء مدیریت بانک مرکزی در مدیریت نرخ بهره بین بانکی را عامل ریزش بازار سهام عنوان کرد.
 
این روزها همزمان با ورود همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی سه سال پایانی دولت روحانی درکارزار انتخابات ریاست‌جمهوری، موضوع زیان بزرگ سهامداران بورس به محل سؤال مردم از همتی و دولت روحانی بدل شده است البته مسئولان دولت با فرار از بار مسئولیت و اتهام به دیگری، در حال افشاگری نسبت به همدیگر هستند.
 
عبدالناصر همتی، رئیس‌کل دو هفته پیش بانک مرکزی و کاندید فعلی انتخابات ریاست‌جمهوری، چند روز قبل برای برائت از دولت روحانی و بی‌گناه جلوه دادن خود، تلاش کرد رد پای خود در سقوط بورس را پاک نموده و ریزش تاریخی بازار سرمایه را به گردن رفقایش در دولت بیاندازد.
 
همتی در اظهاراتی دیر هنگام، بدون‌اشاره به نقش خود در سقوط بورس مدعی شد که ریزش بورس به دلیل دعوای وزیر اقتصاد [دژپسند] و وزیر نفت بوده است.
پاسخ وزیر اقتصاد
 
اما وزیر اقتصاد صحبت‌های همتی را بدون پاسخ نگذاشت و چند روز پیش با بیان اینکه نرخ سود بین بانکی در اختیار یک دستگاه (بانک مرکزی) است، گفت: مدیریت این نرخ با سوءمدیریت مواجه شد و اگر در این حوزه سوء مدیریت نداشتیم، با بهبود بازار سهام و استفاده از ظرفیت بورس می‌توانستیم در هدایت نقدینگی به بانک کمک کنیم.
 
به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ فرهاد دژپسند معتقد است، اگر نوسانات نرخ بهره بین بانکی با سوء مدیریت مواجه نمی‌شد، چشم انداز مثبت روند رو به رشد بازار سهام به گونه‌ای بود که می‌توانستیم حتی به بانک مرکزی در هدایت نقدینگی کمک کنیم، چنانچه در مهر و آبان این اتفاق افتاد.
 
وی معتقد است انحراف در سیاست پولی بر تحولات اقتصادی موثر بود. اگر الزامات استقلال و نظارت بانک مرکزی بر بانک‌ها لحاظ نشود به انحرافی منجر می‌شود که تبعات آن غیر قابل جمع کردن است. این انحراف از سال 1397 به نوعی شروع شد.
 
بانک مرکزی برای حل مشکل برخی مؤسسات اعتباری در یک مقطع زمانی اقدام به خریداری 11 هزار میلیارد تومان اوراق آن موسسه کرد تا مشکلش حل شود اما همین بانک مرکزی حاضر نشد سال گذشته کمتر از 11 هزار میلیارد تومان برای حل مشکل بورس ارز صندوق توسعه را خریداری کند.
 
بر اساس این گزارش، از تیر ماه سال 1399 که روند نرخ بهره بین بانکی صعودی شد، مشخصا جهت حرکت شاخص کل بورس نزولی شد. در واقع از زمانی که نرخ بهره بین بانکی 20 درصد شد این شاخص عملا بر روند بازار سهام مسلط شد. اگر وضعیت صعودی بازار سهام ادامه پیدا می‌کرد به هیچ عنوان دولت مجبور به استفاده از تصمیمات فرابودجه‌ای مثل تبصره 4 قانون بودجه نمی‌شد.

+ نوشته شـــده در شنبه 100/3/22ساعــت 12:13 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی :نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بخوانند (یادداشت روز)

بزرگترین پشتیبانی ملت ایران از تولید +کاریکاتور

 


*

چیزی نزدیک به سه هفته تا برگزاری سیزدهمین دور انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان زمان باقی است و 7 نامزد احراز صلاحیت شده، مشغول سخنرانی، ارائه طرح، برنامه و دادن وعده‌های انتخاباتی هستند. یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح شده تا این لحظه درباره انتخابات، «میزان مشارکت» بوده است. مسائل مهم دیگری هم هست که شاید تا این لحظه، آن‌طور که باید مورد توجه قرار نگرفته‌اند که در این نوشتار تلاش می‌کنیم، تا حد توان به آنها بپردازیم. بخوانید:
1- یکی از مهم‌ترین مسائلی که به‌ویژه باید از سوی نامزدهای انتخابات مورد توجه قرار بگیرد و - احتمالا مورد توجه قرار نگرفته- «وضعیت»ی است که در صورت پیروزی، از دولت قبل تحویل خواهند گرفت. از وضعیت کسری بودجه، تورم،‌اشتغال، مسکن، خودرو، طلا، سکه، ارز و بورس بگیر تا برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی که به هیچ وجه قابل دفاع نیستند. قصد نداریم مثل سال‌های ابتدایی این دولت بگوییم، دولت بعدی قرار است خرابه تحویل بگیرد، اما می‌توانیم این ادعا را مطرح کنیم که طی 8 سال گذشته، بدترین عملکرد اقتصادی و حتی سیاسی را، همین جریان اصلاحات و اعتدال داشته‌اند و دولت سیزدهم به هیچ وجه راه هموار و ساده‌ای را پیش رو نخواهد داشت. نگاهی به آمارهای رسمی که در دوران همین دولت منتشر شده نشان خواهد داد، پیروز انتخابات 28 خرداد، راه سختی پیش رو دارد. این را گفتیم تا نتیجه بگیریم نامزدهای انتخابات، با توجه به واقعیات موجود «وعده‌های معقول و شدنی» بدهند. چند روز پیش یکی از نامزدها وعده داد، در عرض 3 روز - بله درست شنیدید در عرض 3روز- می‌خواهد اوضاع بورس را راست و ریست کند و به هر زوج ایرانی هم 500 میلیون تومان وام ازدواج بدهد! به‌عنوان فقط یک نمونه، این وعده را بگذارید کنار این واقعیت که، بسیاری از جوانانی که سال 97 ازدواج کرده‌اند، هنوز وام ازدواجشان را دریافت نکرده‌اند! مبلغ هر یک از زوجین از این وام نیز فقط 15 میلیون تومان است!
2- «میزان مشارکت»، یکی از مسائل مهمی است که، طی یکی دو روز گذشته زیاد روی آن مانور داده شده است. برخی می‌گویند، با احراز نشدن صلاحیت فلان نامزد متعلق به جناح سیاسی‌شان، میزان مشارکت پایین خواهد آمد. آنها ضمن تاکید درست بر «اهمیت مشارکت بالای مردم در انتخابات» نتیجه می‌گیرند، شورای نگهبان باید «کوتاه» آمده، صلاحیت آنها را هم، تایید کند. دقت بفرمایید، این عده ضمن برشمردن خطرات عدم مشارکت مردم در انتخابات برای کشور و مردم، می‌گویند، در انتخابات شرکت نمی‌کنند و از طرفدارانشان هم می‌خواهند شرکت نکنند! این یعنی، سهم داشتن در قدرت برای این طیف، مهم‌تر از سرنوشت کشور و مردم است. این طیف که غالبا بانیان وضع موجود هم هستند، یادآور آن ضرب المثل زشتی هستند که می‌گوید، «دیگی که برای من نجوشه....!»
این عده بعضا به‌میزان مشارکت پایین در انتخاباتی که یکسال پیش برگزار شد هم ‌اشاره کرده و نتیجه می‌گیرند، دلیل مشارکت 43درصدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی، عدم حضور نامزدهایشان در آن انتخابات بود. دو «دروغ بزرگ» در اظهارات این عده دیده می‌شود. اول اینکه هم در انتخابات پیش‌رو و هم در انتخابات سال گذشته مجلس، این طیف نامزد داشته و دارند. دومین دروغ این است که، برخلاف ادعای این طیف، دلیل مشارکت 43 درصدی در انتخابات سال گذشته مجلس، عملکرد اقتصادی بد همین طیف بود که هم مجلس و هم دولت را در اختیار داشتند. ما فکر می‌کنیم، با فشار اقتصادی که با عملکرد بد این طیف بر مردم تحمیل شد، مشارکت 43درصدی در انتخابات سال گذشته مجلس شبیه به معجزه بود و مردم لطف بزرگی کردند که پای صندوق‌های رای آمدند. در انتخابات پیش‌روی اما، مردم از عملکرد این طیف پرمدعا طی 8 سال گذشته شناخت بیشتری دارند و می‌دانند چه بر سر اقتصاد و معیشت مردم آورده‌اند، از این روی به احتمال زیاد، برای مقابله با تکرار آن، انگیزه فراوانی برای شرکت خواهند داشت.
3- براساس نتایج آخرین نظرسنجی‌هایی که صورت گرفته، میزان مشارکت در انتخابات پیش‌رو، حدود 40 درصد است. اما همانطور که گفته شد، این میزان نه به‌دلیل احراز نشدن صلاحیت عاملان وضع موجود که، به‌دلیل عملکرد بد طیف سیاسی حاکم بر دولت یعنی اعتدال و اصلاحات است. این میزان مشارکت قطعا تا 3هفته آینده بارها و بارها بالا و پایین خواهد شد و این بالا و پایین شدن‌ها، بیش از هر چیز به عملکرد و قدرت اقناع 7 نامزد احراز صلاحیت شده بستگی خواهد داشت. وعده‌های معقول در کنار ارائه برنامه و کارنامه، می‌تواند میزان مشارکت را بالا ببرد حتی اگر رفوزه شدگان نزد مردم، با تمام امکانات برای ناامید کردن مردم، به میدان آمده باشند!
4-تشخیص اولویت‌ها، اصلی ساده و در عین حال مهم در مبحث «مدیریت» است. اینکه وقتی مدیری روی کار می‌آید، بتواند با بررسی شرایط موجود، تشخیص دهد از کدام نقطه باید شروع کرد، مسئله‌ای بدیهی و بسیار مهم است. قطعا اختلافی در بین کارشناسان و مردم در اینکه اولویت نخست رئیس‌جمهور بعدی باید «اقتصاد و معیشت» باشد، وجود ندارد. ما نمی‌گوییم سیاست خارجی و فضای مجازی «مهم» نیست اما می‌گوییم که این دو، اولویت نخست نیستند. شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که کشور را در حوزه اقتصاد به این نقطه فعلی رساند، عدم تشخیص درست اولویت‌ها از سوی دولت محترم بود. وزارت خارجه تنها یکی از 19 وزارتخانه دولت است اما به‌دلیل عدم تشخیص اولویت‌ها شده «تمام دولت». تمام این وزارت خارجه هم شده جناب آقای ظریف و کارویژه آقای ظریف هم چیزی نبود جز «برجام». این یعنی اولویت اول و آخر دولت یازدهم و دوازدهم، «برجام» بود! برجامی که امروز هیچ کس حاضر به دفاع واقعی(نه سیاسی) از آن نیست حتی دولت! وضعیت برجام بهتر از هرچیزی نشان می‌دهد، دولت در تشخیص اولویت‌ها دچار ‌اشتباه شد.
5- «انتخابات»، یک راهکار سیاسی است، راهکاری برای جلوگیری از بروز برخی مفسده‌ها مثل دیکتاتوری. درست است که مثل خیلی از راهکارهای دیگر «بی‌اشکال» نیست اما علوم سیاسی خوانده‌ها می‌گویند فعلا راهکار بهتری سراغ ندارند. در وجود اِشکال در آن همین بس که از دل آن نئودیکتاتوری در طراز «دونالد ترامپ» هم خارج می‌شود! انتخابات با وجود همه نقص‌هایی که دارد از سوی بسیاری از نظام‌های سیاسی جهان پذیرفته شده و جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. اما راه‌حل‌هایی هم برای کاستن از این نقص‌ها پیش‌بینی شده است. مهم‌ترین و بهترین راه‌حل، «هوشیاری مردم» و «انتخاب درست» است و بدترین راه‌حل نیز «قهر کردن با صندوق‌های رای» است. ما معتقدیم، همان قدر که انتخاب غلط می‌تواند خسارت‌زا باشد، عدم مشارکت در آن نیز، خسارت‌زاست. مهم‌ترین دلیل‌مان برای اهمیت انتخابات و «انتخاب درست» همین صف‌های مرغ و گوشتی است که پس از سال‌ها، دوباره تشکیل شد. همین خودروی پرایدی است که از حدود 20 میلیون تومان رسیده به حدود 120 میلیون تومان...
6- مخاطب این بخش بیش از هر کس، نامزدهای محترم انتخابات هستند. پیش‌بینی می‌کنیم، عاملان وضع موجود، نه فقط طی این سه هفته باقی مانده تا انتخابات که تا 4 سال آینده هم در مسیر دولت بعدی سنگ اندازی خواهند کرد. یکی از این بزرگواران هنوز انتخابات برگزار نشده به دولت آینده! تاخته و گفته: «در 4 سال آینده به سیاست رفاهی صدقه‌ای بازگشت خواهیم کرد»! این را هم گفتیم تا به نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کنیم، اینکه گفته می‌شود در صورت پیروزی در انتخابات، راه سختی پیش‌رو خواهید داشت، پر بیراه نیست و کسانی که طی این 8 سال مسیر را سنگلاخ کرده‌اند، شما را رها نخواهند کرد. آنها همان کسانی هستند که وقتی آقای روحانی روی کار آمد گفتند بدون کمک‌های ما روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد و وقتی اوضاع اقتصادی اینطور به‌هم ریخت گفتند، کارنامه او ربطی به اصلاح‌طلبان ندارد! وقتی به خودشان رحم نمی‌کنند، قطعا به شما و مردم هم رحم نخواهند کرد...
جعفر بلوری


+ نوشته شـــده در شنبه 100/3/8ساعــت 9:57 صبح تــوسط عباس | نظر