سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:ت عناوین «داوطلبانه» به این کشور اعزام شده و میشود. ا
 

 

ارگ 1024x812 - کاریکاتور/ در مسیر ارگ!

 
«عمران‌خان»، نخست‌وزیر پاکستان سرانجام همان‌طور که گفته بود، قربانی یک توطئه مشترک داخلی و خارجی شد و دیروز خبر رسمی  برکناری‌اش از قدرت در رسانه‌ها به شکل گسترده‌ای بازتاب یافت. به گفته او، شیرین مزاری (وزیر حقوق بشر پاکستان) و بسیاری از سیاستمداران و رسانه‌های این کشور، در کنار آمریکایی‌ها پشت استیضاح روز شنبه قرار داشتند آن هم به دو دلیل عمده: عدم همراهی او با غرب در جنگ اوکراین و مخالفتش با تاسیس پایگاه نظامی آمریکا در خاک پاکستان. اگرچه برخی تحلیلگران دلایل دیگری را هم به این دو اضافه کرده و مثلا نوشته‌اند «ایجاد روابط راهبردی بسیار قوی عمران‌خان با ایران و شکست تحریم‌های تحمیل شده علیه تهران و طرح اتهام علیه وی مبنی بر «کمک به گسترش برنامه هسته‌ای ایران».(!) نیز در انتقام‌گیری آمریکا از عمران خان نقش جدی داشته است.(روزنامه رای‌الیوم)
عمران‌خان 45 روز پس از سفر به مسکو و دیدار با پوتین از قدرت کنار گذاشته شد و بنابر اعلام او و رسانه‌های پاکستان، نامه‌های مکتوب و تهدیدآمیز آمریکایی‌ها درباره لزوم رای عدم اعتماد به او و... موجود است. او حتی گفته بود تهدید کرده‌اند اگر کار پارلمان به خوبی پیش نرود، ممکن است از گزینه «حذف فیزیکی» استفاده شود! حتی صحبت از به راه انداختن یک کودتای نظامی خونین نیز شده بود. اینکه چه کسی با چه خصوصیات فردی و سیاسی قرار است با چنین فرایندی جانشین عمران‌خان شود، بسیار مهم و گره‌گشاست. رویکرد جانشین عمران‌خان به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی نیز به خوبی می‌تواند از انگیزه آمریکایی‌ها پرده‌برداری کند. «شهباز شریف» فردی است که گفته می‌شود به احتمال بسیار زیاد نخست‌وزیر پاکستان خواهد بود. رویترز اخیرا طی گزارشی نوشته بود «شهباز شریف برادر نواز شریف(نخست‌وزیر اسبق پاکستان) سردمدار رای عدم اعتماد به عمران‌خان است.» گفته می‌شود او نیز مثل برادرش به شدت گرایشات غربی دارد و آمریکایی‌ها هرطور شده به‌دنبال به قدرت رساندنش هستند. شهباز شریف همین چند روز پیش گفت رابطه با آمریکا برای پاکستان، «یک ضرورت است»!
اما درست در بحبوحه بحران سیاسی پاکستان و مداخلات رسوای آمریکا در این کشور، یانکی‌ها در حال مدیریت متفاوت بحرانی دیگر در کشوری دیگرند: اوکراین! دو کشوری که درگیر بحران شده‌اند و در هر دو آمریکا نقش پررنگی دارد. در یکی بحران‌سازی می‌کند و در دیگری علیه بحران موضع می‌گیرد! اینکه آمریکا وارد هر حوزه‌ای می‌شود در آن تولید بحران می‌شود خود نکته‌ای است. وضعیت افغانستان را ببینید. کار در این کشور پس از 20 سال حضور آمریکایی‌ها به جایی رسیده که بنابر نوشته رسانه‌های افغانستان برخی از مردم برای صاف کردن بدهی هایشان، کودکانشان را می‌فروشند! گزارش‌های پی‌در‌پی سازمان ملل و گروه بین‌المللی بحران درباره وضعیت گرسنگی در این کشور نیز تکان‌دهنده است: «نیمی از مردم این کشور درگیر گرسنگی شدیدند... گرسنگی در افغانستان می‌تواند از 20 سال جنگ در این کشور بیشتر قربانی بگیرد»! پاسخ آمریکایی‌ها به اعتراض‌هایی که به آنها می‌شود نیز قابل تأمل است. آنها می‌گویند مأموریتشان در افغانستان با موفقیت تمام شده است! این یعنی، مأموریت آنها در افغانستان همین بوده!
 مأموریت آنها اگر در افغانستان و پاکستان تمام شده، در اوکراین تازه شروع شده است. دیروز آلمان اعلام کرد، آن‌قدر سلاح به اوکراین ارسال کرده که ذخایر سلاح‌شان ته کشیده است. تقریبا تمام 30 عضو ناتو در حال ارسال سلاح به اوکراین هستند؛ برخی علنی و برخی نیز پنهانی. در کنار ارسال سلاح، حمایت‌های کامل اطلاعاتی، رسانه‌ای، اقتصادی و مستشاری نیز به اوکراین صورت می‌گیرد و تعداد قابل توجهی نیز نیرو تحت عناوین «داوطلبانه» به این کشور اعزام شده و می‌شود. اگر سال‌ها بعد شنیدید نیروهای غرب به‌طور مستقیم در این جنگ حضور داشتند، اصلا تعجب نکنید. اما دلیل این همه حمایت چیست؟ قطعا دلایل «بسیار مهمی» پشت این همه حمایت پیدا و پنهان وجود دارد که «کمک به یک کشور ضعیف اروپایی و نجات جان مردم» جزو این دلایل نیست. یا اگر هست جزو دلایل اصلی نیست چرا که این جبهه بنابر دلایل متعدد تاریخی نشان داده، جان مردم پشیزی برایش اهمیت ندارد. نمونه‌اش همین افغانستان که به گوشه کوچکی از وضعیت آن به نقل از سازمان‌های بین‌المللی‌ اشاره کردیم. چرا راه دور برویم. همین اوکراین. خبرهای متعددی از سوی رسانه‌های مستقل منتشر می‌شود که از نقش همین جبهه غربی و نئونازی‌های اوکراینی در کشتار عمدی غیرنظامیان منتشر می‌شود. اهمیتی که روسیه زمین گیر و ضعیف برای غرب دارد در برابر کشته ‌شدن غیرنظامیان بی‌گناه «هیچ» است. می‌گویید نه، به اظهارات خانم «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه اسبق آمریکا درباره کشته‌ شدن 500 هزار کودک عراقی بر اثر تحریم‌های غرب رجوع کنید، آنجا که جلوی دوربین تلویزیون گفت: کشته ‌شدن این همه کودک در برابر هدفی که غرب داشت، ارزشش را داشت!
جعفر بلوری

+ نوشته شـــده در دوشنبه 101/1/22ساعــت 12:3 عصر تــوسط عباس | نظر