سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:8650 ضربه مقاومت به صهیونیستها در یک سال(یادداشت روز)
 

.

کاریکاتور/ گنبدهای پوشالی رژیم صهیونیستی!
 
با جرأت و به طور مستند می‌توان گفت، در طول دو دهه گذشته، آمریکا و رژیم صهیونیستی در هیچ صحنه‌ای پیروزی نداشته‌اند، 
اما با «تبلیغات سیاسی» وانمود می‌کنند هنوز سررشته امور را در دست دارند و عده‌ای هم که نمی‌توانند واقعیات را با «چشم خویش» ببینند، به کهنه ادعاهای آنان تمسک می‌جویند. از نظر آنان آمریکا همچنان ابرقدرت است و رژیم اسرائیل صاحب چهارمین ارتش دنیا و معادلات جهان هم با قدرت اسلحه آنان تعیین می‌شوند! در حالی که اگر به اطراف خود نگاه کنند می‌بینند، از قدرت‌نمایی آنان جز خطی از دود باقی نمانده است. آمریکا در حالی که مفتضحانه از افغانستان‌گریخته و 20 سال هزینه‌های سنگین را بی‌دستاورد رها کرده است، وانمود می‌کند از پس جمهوری اسلامی برمی‌آید و حال آنکه افغانستان فقط درصدی از قدرت و توان ایران را در چنته داشته است. رژیم صهیونیستی در زمانی که سرمست از باده قراردادهای اسلو و مادرید - 1370 و 1372 - بود و زمانه‌ای که هیچ مقاومتی در اکثر کشور‌های عربی در برابر تل‌آویو وجود نداشت، به جایی نرسیده و پس از 30 سال تلاش، ناگزیر به دیوارهای شش متری پناه برد و در همین جنگ اخیر - ‌سیف‌القدس - از گروه‌های جهادی غزه گدایی آتش‌بس کرد، اینک وانمود می‌کند، می‌خواهد با ایران درگیر شود! در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد: 
1- دولت آمریکا از حیث داخلی در متشتت‌ترین دوران خود قرار دارد؛ انتخابات 2020 آمریکا به شکاف عمیق حاکمیتی و اجتماعی آن منجر شد. تسخیر چند ساعته کنگره توسط مخالفان مسلح و کشته شدن دست‌کم پنج نفر و زخمی شدن بیش از 1500 نفر که 560 نفر از آنان پلیس بودند و بازداشت بیش از 800 نفر، علامت بالینی وضعیت آمریکا بود که پس از آن استمرار یافت و هیئت حاکمه آمریکا را در کابوس انتخابات 2024 قرار داد. در این بین پنتاگون علی‌رغم برگزاری جلسات طولانی، هنوز نتوانسته است مسئولیت قطعی خود را در جامعه قطبی‌شده آمریکا و به‌خصوص زمانی که به درگیری میان آنان ختم می‌شود، مشخص کند. 
پاسخ‌های شهروندان آمریکا - در نظرسنجی‌ها - در برابر سؤالات مشابه، به شدت دوگانه است، یکجا با 74 درصد آراء با شرکت آمریکا در جنگ اوکراین مخالفت می‌کنند و در پاسخ سؤال بعد، با 64 درصد آراء، روسیه را خطرناک‌ترین دشمن به حساب می‌آورند! این دوگانگی در پاسخ به سؤالات مشابه بیان‌کننده اضطراب و سردرگمی این جامعه است که عمدتاً از بی‌اعتمادی نسبت به سران این کشور حکایت می‌کند. 
میزان بدهی آمریکا با میزان درآمد‌های آن برابری می‌کند و این به معنای آن است که آمریکا دیگر قادر به سرمایه‌گذاری جدید نیست و حتی نمی‌تواند زیرساخت‌های کنونی خود را مرمت نماید! کما اینکه در جریان جدال انتخاباتی 2020، وقتی بایدن گفت اصلاح وضعیت محیط‌زیست آمریکا به هزار میلیارد دلار نیاز دارد، ترامپ از او پرسید، این مبلغ را از کجا می‌آوری؟ بایدن آدرس ناکجا آباد داد؛ «مردم باید این مبلغ را بپردازند!» 
از این رو وقتی بحران امنیتی اوکراین درگرفت و قیمت فرآورده‌های انرژی بیش از 70 درصد افزایش یافت، بایدن ناگزیر شد مهم‌ترین خطوط قرمز آمریکا را زیرپا بگذارد و برای کنترل رشد قیمت‌های انرژی با دولت ونزوئلا که در تحریم مطلق این کشور به سر می‌برد، وارد مذاکره شود. در همین یک سال اخیر و به‌خصوص پس از بحران اوکراین، دلار که رمز قدرت و سیطره آمریکاست، در رقابت جدی با ارزهای آسیایی قرار گرفت. وقتی مسکو اعلام کرد، خریداران نفت و گاز روسیه باید قیمت‌ خریدهای خود را به روبل بپردازند، آمریکا نتوانست هیچ کاری بکند و عملاً آلمان پول روسیه را به‌عنوان ارز جایگزین دلار و یورو پذیرفت. آمریکا در فضای سیاسی بین‌الملل نیز هنوز نتوانسته است ائتلاف قدرتمندی از کشورهای بلوک غرب مقابل روسیه پدید آورد و در نهایت، بایدن بدون آنکه نامی از کشوری ببرد، اعلام کرد 20 کشور را برای تحریم علیه روسیه پای کار آورده است. این 20 کشور چقدر قدرت دارند، اصلاً معلوم نیست چون نام آنها ذکر نشده است. 
بحران اوکراین و درگیر شدن روسیه یک موقعیت ویژه برای آمریکا و اروپا به‌حساب می‌آید. سال‌ها پس از بازخیزی اقتصادی، نظامی و سیاسی روسیه - در دوره ولادیمیر پوتین - آمریکا، انگلیس و فرانسه به شدت نگران بودند. وقتی جنگ پیش آمد، بعضی گفتند پوتین به دام افتاد و دیگر محال است بتواند ‌گریبان خود را از دست غربی‌ها آزاد کند. واقعیت هم این است که روسیه پوتین با همه توانمندی‌هایی که دارد، قدرتمندتر از «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» نیست. اما اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد آیا واقعاً آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از نظر توانمندی در موقعیت سال‌های 1945 تا 1991 - دوران جنگ سرد - قرار دارند؟ خیلی از تحلیلگران و بعضی از کسانی که مدتی خرقه دیپلماتی هم به تن داشته‌اند، بدون پاسخ دادن به این سؤال به ارزیابی آینده روسیه و جنگ اوکراین نشسته‌اند؛ اما واقعیت این است که اگرچه روسیه قدرتمندتر از شوروی نیست، اما این ماجرا وجه دیگر هم دارد و آن این است که غرب قرن 21 از غرب قرن 20 «بسیار ضعیف‌تر» است. ممکن است روسیه در جنگ اوکراین به پیروزی برسد، ممکن است هم نرسد اما احتمال پیروزی غرب هم در این جنگ مطلقاً وجود ندارد. بعضی با اضافه شدن نروژ و فنلاند به ناتو نتیجه می‌گیرند، ناتو قوی‌تر و منسجم‌تر شده است. فراموش کرده‌اند که ناتو نتوانست بحران سوریه را به نقطه‌ای که می‌خواست و برای آن ائتلاف نظامی و سیاسی تشکیل داده بود، برساند. 
ناتو در افغانستان در قالب ائتلاف ایساف کنار آمریکا قرار گرفت اما در سال 2015 و پس از آنکه متوجه شد کاری از آن ساخته نیست، از افغانستان کنار کشید. این همان ناتو است با این تفاوت که این بار بحران نظامی نه در دور دست‌های اروپا که در داخل اروپا و با محوریت کشورهای اروپایی 
- در دو سوی ماجرا - جریان دارد و این بار طرف او نه گروه بالنسبه کوچک طالبان که سلاح‌های استراتژیک هم نداشت و نه دولت محاصره شده بشار اسد، بلکه دولت روسیه و ارتش سرخ است. حال دیگر صحبت از 20 سال جنگ در دوردست‌های اروپا نیست که کشورهای طماع و جنایتکار اروپایی آن را میدان فروش سلاح کنند؛ حال صحبت از جنگی پردامنه در خود اروپاست که در آنجایی برای فروش سلاح مطرح نیست. اروپا هرگز نمی‌تواند برای مدتی طولانی کنار اوکراین بماند؛ چرا که قادر به تأمین هزینه‌های آن نیست. لذا در همین روزها شاهد سفرهای متعدد مقامات انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی به کی‌یف بودیم. این سفرها برای هرچه باشد، رایزنی برای گسترش جنگ نیست. 
2- رژیم صهیونیستی که ادعا می‌کند می‌تواند در ائتلافی با حضور آمریکا و بعضی دولت‌های عربی به ایران ضربه بزند، قادر نیست بر ترس آمریکا، عربستان، امارات و... از ایران غلبه کند. همین یک ماه پیش فرمانده جدید سنتکام در جلسه استماع مجلس سنای آمریکا، با صراحت گفت، قادر به کنترل سپاه پاسداران نیست و همین چند ماه پیش، 
هیئت عالی‌رتبه امنیتی امارات در سفر به تهران با صراحت گفت امارات در هیچ ائتلاف ضدایرانی شرکت نمی‌کند و عربستان برای بهبود وضع امنیتی خود و مدیریت جنگ یمن، پنجمین دور گفت‌وگوها با ایران را در بغداد انجام داد. پس کاملاً پیداست که انبان تل‌آویو خالی است. 
رژیم صهیونیستی در سال 2021 در کرانه باختری، جنین و... 
با 10850 اقدام جهادی فلسطینی‌ها مواجه گردید که فقط توانست حدود 2200 مورد آن را شناسایی و خنثی کند. این رژیم در این سال با
3693 درگیری مسلحانه فلسطینی‌ها یعنی به طور متوسط روزانه با 10 مورد اقدام جهادی علیه نیروهای نظامی خود مواجه بوده است. در سال 2021 فلسطینی‌ها 1094 بار با شهرک‌نشین‌های غاصب درگیر شده‌اند. در همین چند ماه گذشته از سال 2022، لااقل 30 نفر از نظامیان رژیم در مواجهه با فلسطینی‌ها کشته شده‌اند. در سال گذشته میلادی سلاح‌هایی معادل
190 میلیون دلار از اسلحه‌خانه‌های رژیم به دست فلسطینی‌ها رسید. برآوردهای رئیس ‌ستاد مشترک ارتش رژیم، بیانگر آن است که اعتیاد نظامیان، مهم‌ترین عامل همکاری آنان در خروج سلاح از مراکز نگهداری بوده است. 
رژیم اسرائیل در طول سه سال، چهار بار انتخابات پارلمانی برگزار کرده و هم‌اینک در معرض پنجمین انتخاصبات مجلس می‌باشد. در این شرایط بقای دولت ائتلافی لاپید - بنت به مویی بند است و با استعفا یا برکناری یکی از اعضای آن فرو می‌پاشد. حالا در شرایطی که این رژیم 10850 بار در معرض اقدامات امنیتی قرار داشته است، به تصویر‌سازی خیالی از تعدد عملیات‌های امنیتی در ایران روی آورده و حال آنکه در طول سال‌های اخیر، عدد شهدای ایرانی اقدامات رژیم صهیونیستی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ در حالی که طی یک سال گذشته 30 نفر از عناصر رژیم صهیونیستی
که در میان آنها چهار افسر ارشد ارتش دیده می‌شود و یکی از آنان در داخل تل‌آویو بوده است، به درک واصل شده‌اند. در همین یک سال اخیر بزرگ‌ترین کارخانه اسلحه‌‌سازی رژیم اسرائیل که محل ساخت مدرن‌ترین جنگ‌افزارهای آن بود، کاملاً ویران شد و تجهیزات دفاعی رژیم نتوانست از این کارخانه عظیم حفاظت کند. این رژیم روی منفجر کردن بخشی از یک تونل در نطنز یا خرابکاری در یک واحد هسته‌ای در کرج، مانور و قدرت‌نمایی می‌کند و حال آنکه همه اینها یک صدم خسارات و تلفاتی که متحمل شده، نیست.
 
سعدالله زارعی

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 101/3/31ساعــت 10:46 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:برجام تنها گزینه بایدن! (یادداشت میهمان) 1- بعد از خر

برجام تنها گزینه بایدن! (یادداشت میهمان)

رقابت تنگاتنگ قیمت بنزین و تورم صعودی در آمریکا

1- بعد از خروج دولت ایران از انفعال و اتخاذ سیاست اصولی «گسترش روابط با همسایگان» و «خنثی‌‌سازی تحریم‌ها» در سایه «اقتدار دفاعی»، گزینه تحریمی بایدن تحت عنوان فریبکارانه «دیپلماسی» نیز آن‌گونه که رسانه‌ها از جمله سی‌ان‌ان اذعان کردند‌، همچون گزینه نظامی هوا شده است. از یک سو شبکه خبری سی‌ان‌ان تأکید می‌کند «با توجه به اتمام ظرفیت تحریم‌ها علیه ایران، گزینه‌های دولت رئیس‌جمهور آمریکا علیه تهران ته کشیده‌اند»
و پاتریک کلاوسون از طراحان تحریم‌های ایران و مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن اعتراف می‌کند «تحریم‌ها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی و حرکت در مسیر متنوع ‌سازی سوق داده و اجماع بین‌المللی هم دیگر اثرگذار نیست»! از سوی دیگر بر اساس اذعان خود مقامات آمریکایی چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه‌، چه در دولت و چه در سنا و کنگره و حتی به اذعان صهیونیست‌ها هیچ گزینه دیگری برای برخورد با جمهوری اسلامی متصور نیست و هر گزینه دیگری به مثابه «کوبیدن سر به دیوار بتنی» است! چنان که خبرگزاری فرانسه اذعان می‌کند «سیاست ایران، رئیس‌جمهور آمریکا را با انتخاب‌های سختی روبه رو کرده است». لذا در شرایط کنونی توجه به چند مسئله، بسیار مهم است. اولاً برجام و بازگشت به آن بدون لغو تحریم‌ها تنها حربه در دست آمریکا علیه ملت ایران است. بیش از پیش آشکار شده هیچ‌کدام از آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با برجام مخالف نیستند و همگی بر منافع سیاسی- اقتصادی و امنیتی برجام برای آنها واقفند و همگی آنها نیز در پخت و پز برجام شریک بوده‌اند و بازی کردن عده‌ای از آنها در نقش پلیس خوب و عده‌ای در نقش پلیس بد، حربه‌ای مزورانه برای فریب مردم ایران بوده است. تاریخ هم باید این سخنان صهیونیست‌ها را برای آیندگان ثبت کند که چگونه روحانی‌، ظریف و تیمش برای امضای برجام، به دروغ ادعا می‌کردند برجام به ضرر صهیونیست‌هاست و آنان با آن مخالف‌اند! ژنرال یائیر گولان، عضو کنست و معاون سابق رئیس ‌ستاد کل ارتش اسرائیل همچون دیگر مقامات صهیونیستی که تاکنون پشت پرده اذعان داشته‌اند، چند روز پیش آشکارا در گفت وگو با نشریه آمریکایی هیل اذعان می‌کند
«برجام بهترین گزینه قابل دسترس است و طرفدار بازگشت به برجام هستیم، چون هیچ چشم‌انداز مثبتی برای تغییر رژیم در ایران وجود ندارد»! لذا حربه داخلی‌های همسو با سیاست آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای القای اینکه جمهوری‌خواهان و صهیونیست‌ها با برجام مخالف‌اند و اگر به حسن نیت بایدن جواب ندهیم و برجامی نباشد، تمام دنیا به ما حمله می‌کنند و اقتصاد کشور کُن فیکون می‌شود و مردم از تشنگی و گرسنگی می‌میرند! هم رنگ باخته است. ثانیاً در صورت عدم لغو همه تحریم‌ها، برجام در هر شرایطی برای ایران
«خسارت محض» و یک باخت تلخ و برای آمریکایی‌ها یک بُرد شیرین و دستاورد مهم است و تنها راه دست یافتن آمریکا به این دستاورد همچون دوره قبلی، ترساندن مسئولان و بازی با افکار عمومی و ترساندن و تحریک مردم به آشوب و گره زدن اقتصاد کشور به برجام است. نکته طنزآمیز این است که آمریکایی‌ها برای اثربخشی این گزینه نخ نما، امیدوار به نفوذی‌های خود شده‌اند تا جایی که این نفوذی‌ها مذبوحانه به رئیس‌جمهور نامه می‌نویسند که «چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام گره خورده و با بازگشت به برجام کشور را نجات دهید»! ثالثاً این که هر روز مقامات آمریکایی و اروپایی و دنباله‌های آنها در داخل تحت عنوان هشدار ادعا می‌کنند که مذاکرات کنونی تنها فرصت احیای برجام است‌، علاوه‌بر ترساندن ایرانی‌ها، هدف اصلی این سخنان پیام به خود آمریکایی‌هاست! در این خصوص به دنبال تأکید بایدن مبنی بر اینکه «بازگشت به برجام در خدمت منافع ملی آمریکا است»، عضو کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در گفت‌وگویی اختصاصی با بخش فارسی صدای آمریکا به دیگر همکارانش هشدار می‌دهد و از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان می‌خواهد
«سیاست خارجی را به مسئله حزبی تبدیل نکنند»! ‌اندی لوین با تأکید بر برگشت سریع به برجام به‌عنوان تنها سلاح در دست آمریکا‌، دستیابی به یک توافق «تحت شرایطی که به نفع ایالات‌متحده باشد» را بهترین اقدام ممکن و به دور از اختلافات حزبی می‌داند و نسبت به طولانی شدن و به نتیجه نرسیدن مذاکرات ابراز نگرانی می‌کند. کلودیا تنی،
تیم برچت و مایکل والتس از اعضای جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا هم حمایت آمریکا از اعتراض‌ها و آشوب در ایران و انزوای ایران در سیاست خارجی و در روابط اقتصادی – تجاری با دیگر کشورها در سایه برجام را دو گزینه باقی مانده آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی می‌دانند. لذا بعد از سفرهای اقتصادی – تجاری رئیس‌جمهور و مقامات ایرانی به کشورهای همسایه و دوست و به دنبال ترافیک دیپلماتیک اقتصادی در تهران و حضور امیر قطر و رؤسای جمهور تاجیکستان، ونزوئلا، ترکمنستان، قزاقستان و همچنین رؤسای مجالس و وزرای خارجه و اقتصادی – تجاری دیگر کشورها، بایدن برای اینکه بفهمد ایران چگونه تحریم‌ها را خنثی کرده و دور می‌زند، 15 میلیون دلار
جایزه تعیین کرده است!
2- نکته مهمی که باید به آن توجه کرد تا وارد زمین بازی آمریکا نشویم این است که بازی برجام و بازی آژانس دو روی یک سکه و به مثابه تیغ‌های یک قیچی و غیرقابل تفکیک هستند؛ اما آمریکا و مدیرکل آژانس اتمی در حالی فریبکارانه ادعا کرده‌اند «مسئله برجام و مسئله آژانس دو موضوع متفاوت از هم هستند» که خود رافائل گروسی و آنتونی بلینکن بعد از صدور قطعنامه اخیر صریحاً جملات مشابهی را تکرار و ادعا کردند «حذف دوربین‌ها از تأسیسات هسته‌ای ایران احیای برجام را دشوار می‌کند و به مخاطره می‌اندازد»! اگر موضوع سیاسی برجام و مسائل فنی آژانس جدا از هم هستند و مدیرکل آن عروسک خیمه‌شب‌بازی آمریکایی‌ها نیست، گروسی برچه اساسی در مصاحبه با العربیه درخصوص «به بن‌بست رسیدن برجام» اظهارنظر و در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان «پیشرفت اقتصاد ایران» را به همکاری با آژانس منوط و ادعا می‌کند «تنها راه جلب اعتماد برای پیشرفت اقتصاد ایران، حضور بازرسان هسته‌ای است»؟! مهم‌تر این است که رئیس‌سازمان انرژی اتمی کشورمان تأکید می‌کند در دولت روحانی «تمام تعهدات پذیرفته شده در برجام مغایر با ضوابط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است»! این یعنی این که از اساس‌، مسیر برجام و آژانس غلط بوده است.
3- می‌گویند یک نوع ماهی ریه دار بنام «پروتوپتروسه» زمانی که به خواب زمستانی می‌رود، اگر با آب تماس پیدا کند، بیدار می‌شود. حالا حکایت این جماعت دلار دوست داخلی است‌، با این تفاوت که وقتی که هشت سال با قدرت تماس پیدا کرده بودند، به «خواب سیاسی» رفته بودند و حالا که مردم آنها را از قدرت دور کردند و منافع خود را در خطر می‌بینند، بیدار شده‌اند و نگران مردم و کشور شده‌اند! سخنگویان دلاری داخلی کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در مواضعی حقیرانه به جای دلسوزی برای منافع ملت ایران، دلسوز بایدن شده‌اند و ادعا می‌کنند «دولت آمریکا در معرض فشارهای داخلی است و نمی‌تواند تحریم‌ها را لغو کند و ایران باید کوتاه بیاید»! در حالی که اگر این منطق ذلیلانه آنها را بر اساس اینکه فرض محال که محال نیست، بپذیریم،
چرا خطاب به آمریکایی‌ها نمی‌گویند این موضوع در ایران نیز وجود دارد و دولت ایران هم تحت فشار افکار عمومی نمی‌تواند از منافع ملت کوتاه بیاید و یکطرفه به تعهدات خود پایبند باشد؟!
4- اما به فرمایش حضرت امام ره «جنگ در رأس امور است» و امروز هم که در «جنگ ترکیبی اقتصادی – امنیتی- رسانه‌ای» هستیم، این جنگ نیز همچون جنگ نظامی در رأس امور است. لذا اکنون که تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی به نقطه حساس و سرنوشت‌ساز کنونی رسیده، نباید کسانی که در خط مقدم این جنگ هستند، به خصوص دولتمردان احساس کنند که مردم پشت جبهه را خالی کرده‌اند. برای تحقق این مهم، حضرت امام اتحاد و یگانگی و قرار نگرفتن در تحت تأثیر شایعات و اخبار جعلی و فضای تحریف و تهدید را تنها راه می‌دانستند و تأکید داشتند «تردید در جنگ با دشمنان، خیانت است. هر صدایی از هر گوشه و از هر حلقوم و از هر موج رادیویی برای منطقه بلند می‌شود،‌ در رأس برنامه‌هایشان تضعیف و توهین و تحقیر ایران است. امروز با وضع جهان، اختلافات و تفرقه در داخل سم مهلکی است که ایران و اسلام را به خطر نابودی می‌کشاند و گناهی عظیم‌تر و جنایتی هولناک‌تر از آن نخواهد بود». تذکر آن پیر خردمند و الهی در اواخر جنگ و حیات پربرکتشان را در گوش داشته باشیم که تأکید داشتند « سرنوشت جنگ در صحنه نبرد رقم می‌خورد، نه در ‌ مذاکره‌ها،
پس استوار و مقاوم تا آخر بایستید؛ پیروزی با ملت ایران است»!
دکتر محمدحسین محترم


+ نوشته شـــده در دوشنبه 101/3/30ساعــت 7:51 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:پایان «بزن دررو» آژانس و نقش نفوذیها در صدور قطعنامه!
 د

 
دکتر محمدحسین محترم
1- نشست شورای حکام و قطعنامه آن آزمون و صحنه آزمایش صداقت ادعاهای بایدن در زمان انتخابات و بعد از آن بود. حساسیت و اهمیت نشست اخیر شورای حکام نه از این جهت که درباره و علیه ایران بود بلکه از این جهت بود که بایدن ادعاهای زیادی درخصوص محکومیت اقدامات ترامپ از جمله پاره کردن برجام داشت و وعده اصلاح آنها را از طریق دیپلماسی و نه از راه تخاصم می‌داد، اما اکنون با ارائه قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام‌، فریبکاری‌اش بیش از بیش آشکارتر شد و نشان داد که بایدن همان دست چدنی ترامپ در دستکش مخملی است و مسیر و خوی خصمانه او با ملت ایران هیچ فرقی با ترامپ ندارد! لذا اولاً در پایان مذاکرات وین‌، بایدن در سر یک دوراهی قرار گرفت که یا باید به وعده‌های انتخاباتی خود عمل و تحریم‌های ایران را لغو می‌کرد و نشان می‌داد که بایدن، ترامپ نیست و یا فریبکاری و خباثت خود را آشکار می‌کرد و نشان می‌داد که بایدن همان ترامپ است! و از آنجایی که فریبکاری و خباثت در خون و DNA مقامات آمریکایی است‌، ذات و صداقت نداشتن خود را به افکار عمومی دنیا و مردم ایران نشان داد و این «نقطه عطف در مقطعی حساس» است که هرگونه پیامد و تبعات قطعنامه از جمله واکنش ایران را باید بر اساس آن ارزیابی و تحلیل کرد. ثانیاً نکته مهم برای درک فریبکاری بایدن این که بایدن هشت سال قبل زمانی که سناتور بوده خودش به اتفاق دیگر دموکرات‌ها به تمام تحریم‌های علیه ایران رأی داده و پس از برجام نیز زمانی که معاون رئیس‌جمهور آمریکا بوده، قوانین تحریمی بیشتر علیه جمهوری اسلامی وضع و تحریم‌هایی را که به آنها رأی داده بود‌، اعمال کرده، حال چگونه باید از او بپذیریم که قصد حسن نیت و لغو این تحریم‌ها را دارد‌، 
کما این که در داخل و خارج آمریکا نیز همزمان متهم به تناقض‌گویی در عمل و شعارهایش شد. هیلاری کلینتون در یک برنامه تلویزیونی به همراه آنتونی بلینکن اذعان می‌کند «هشت سال قبل در سنا من و بایدن به تمام تحریم‌های ایران رأی دادیم و با سناتور بایدن تلاش کردیم این تحریم‌ها تصویب شوند». نکته مهم در سخنان کلینتون در این برنامه همچون بحث سناتور مورفی با رابرت مالی در جلسه سنا این بود که با اشاره به «پیامدهای خیلی سنگین هرگونه اقدام نظامی برای آمریکا و امکان‌پذیر نبودن آن»، به بلوف بودن «گزینه روی میز بایدن» هم اذعان کرد. ثالثاً بر اساس استراتژی آمریکا‌، اوباما وظیفه داشت برجام را برای متوقف کردن دستاوردهای صلح‌آمیز هسته‌ای امضا کند و ترامپ وظیفه داشت با هدف گسترش دامنه محدودیت‌ها علیه ایران از آن خارج شود و بایدن وظیفه دارد بر بستر اقدامات اوباما و ترامپ محدودیت‌های بیشتری را با توسل به حربه بازگشت به برجام اعمال کند. کما این که اوباما و جان کری هنگام ترک کاخ سفید اذعان کرده بودند 
«ما برنامه هسته‌ای ایران را مهار و راه را برای دولت بعدی جهت مهار منطقه‌ای و موشکی ایران از طریق برجام مهیا کردیم»! لذا طبیعی است که شروط بایدن همان شروط ترامپ و پمپئو باشد. رابعاً تحریم تنها سلاح بایدن برای تحت فشار قرار دادن دیگر کشورها از جمله ایران درجهت وادار کردن به عقب‌نشینی از حقوقشان است‌، با چه عقلانیت سیاسی می‌توان هضم کرد که آمریکا می‌خواهد تحریم‌ها را لغو کند‌، کما این که از 
یک سو آمریکایی‌ها ادعا دارند با توسل به این تحریم‌ها می‌خواهند در قضیه موشکی و منطقه‌ای‌، ایران را وادار به تسلیم کنند و از سوی دیگر تاکنون نیز در دنیا موردی سراغ نداریم که آمریکا تحریم‌های کشوری را 
لغو کرده باشد. حتی کشورهایی که مجبور به تسلیم شدند و تمام قدرت هسته‌ای و دفاعی خود را بار کشتی کردند و تحویل آمریکا دادند! 
خامساً قطعنامه شورای حکام نشان داد علی‌رغم این که تمام نظام سیاسی و مدیریتی و حاکمیتی ایران از رهبری و شورای عالی امنیت ملی تا دولت و مجلس و ملت پشت تیم مذاکره‌کننده خود قرار دارند و این تیم نماینده واقعی ملت و حاکمیت ایران است‌، اما بایدن نه نماینده تمام مردم آمریکاست و نه حاکمیت آمریکا از جمله کنگره و سنا 
و حتی بخش مهمی از هم‌حزبی‌های دموکراتش و بخش مهمی از دولتش پشت سیاست او برای احیای برجام نیستند و این اختلافات شدید داخلی و تهدیدات دو حزبی در کنگره به‌عنوان عامل اصلی شکست میز وین بود. سادساً علی‌رغم ادعای جامعه جهانی بودن آمریکا ومتحدانش‌، چند کشور اروپایی، چین و روسیه و هند و پاکستان و لیبی که به این قطعنامه رأی موافق ندادند، عملاً نماینده بخش اکثریت جمعیت جهان هستند که در مقابل زورگویی آمریکا ایستاده‌اند.
2-همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد و آمریکا در طی مذاکرات نشان می‌داد‌، بایدن از همان ابتدا تلاش داشت در سایه تهدید و فریبکاری رسانه‌ای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و افزایش مطالبات از دولت و تیم مذاکره‌کننده‌، خود را مشتاق بازگشت به برجام و آماده لغو تحریم‌ها القاء و پس از ایجاد دوقطبی در جامعه و احیاء فضای شرطی کردن اقتصاد کشور و در نهایت با لغو نکردن تحریم‌ها و ایجاد سرخوردگی در مردم و افزایش نارضایتی از سیاست نظام و ایجاد آشوب‌، ایران را متهم و عامل نرسیدن به توافق نشان دهد. البته با درایت 
تیم ایرانی و هوشیاری مردم‌، بایدن به اهداف خود نرسید. در این سناریو یکی از شگردهای آنها «القاء خوش‌بینی کاذب» نسبت به روند مذاکرات و حصول توافق بود که برخی در داخل نیز ذوق‌زده و در این میدان بازی کردند و رسانه‌های غربی – عربی هم به‌طور مشکوک و سؤال‌برانگیزی این اظهار خوش‌بینی برخی داخلی‌ها را به‌صورت برجسته و گسترده‌ای پوشش خبری دادند؛ اما خیمه‌شب‌بازی شورای حکام نشان داد قطعاً احساس و ادعای خوش‌بینی به روند هرگونه مذاکره‌ای بدون توجه به سابقه فریبکارانه آمریکایی‌ها و تجربه تلخ چنین خوش‌بینی‌هایی در گذشته‌، سرابی بیش نیست و هدف آن کشاندن ایران به میدان بازی آمریکاست‌، همان‌گونه که اکنون نیز برخی در داخل همسو با پازل آمریکا و با متهم کردن ایران‌، در سوگ برجام سوگوار شده‌اند و مزورانه و خبیثانه و البته به دور از واقعیت‌ها ادعا و فضا‌سازی می‌کنند 
«قطعنامه شورای حکام و خروج از NPT‌، نظام را با خیزش‌های مردمی روبه رو خواهد کرد و امکان حمله نظامی اسرائیل وجود دارد»! در حالی که خودشان نتوانستند و پاسخ نمی‌دهند که چرا سیاست آنها راه به جایی نبرد و در حالی که در مقابل افزایش تحریم‌ها و صدور قطعنامه علیه ایران همزمان با مذاکرات خفقان گرفته‌اند‌، حالا که ایران می‌خواهد پاسخ دهد زبان باز کرده‌اند و ادعا می‌کنند «با گفت‌و‌گو می‌توان پرونده را بست وگرنه تهدید خروج از ان پی تی بهانه به آنها می‌دهد و این سیاست راه به جایی نمی‌برد». این جماعت اولاً باید پاسخ دهند منظور نماینده آمریکا در شورای حکام از «شریک مشتاق در تهران برای آمریکا» کیست و آیا بیان ادعاهای آنها با اذعان هول‌گیت که گفته 
«برای بازگشت به برجام به یک شریک مشتاق در تهران نیاز داریم»، اتفاقی است؟! ثانیاً مسئله ایران و آژانس در حقیقت پرونده‌‌سازی اسرائیل و آمریکا علیه ملت ایران است و اصولاً پرونده‌‌سازی را که نمی‌توان با مذاکره و گفت وگو حل کرد، همان‌گونه که مذاکرات منفعلانه و عملکرد بعضاً خیانتکارانه آنها در طول هشت سال حل نکرد و به فرمایش رهبری «در دولت قبل مشخص شد که اعتماد به آمریکا و برجام مطلقاً جواب نمی‌دهد». لذا همان زمان نیز گفتیم که «خوش‌بینی» و انتظار «حسن نیت» از آمریکا با واقعیت‌ها و ذات آمریکا همخوانی ندارد و برخی خبرنگاران و تحلیلگران حاضر در وین هم خوش‌بینی‌های آن زمان را «مختصر و کوتاه و تاکتیکی» توصیف کرده بودند.
3-برخی در حالی می‌خواهند دولت سیزدهم را متهم و مواضع اصولی جمهوری اسلامی را عامل صدور قطعنامه القا کنند که در دوره مذاکرات هسته‌ای در زمان خودشان شورای حکام 7 قطعنامه علیه ایران صادر کرد و آن زمان روحانی و ظریف و تیمشان در مواضعی مغالطه‌آمیز ادعا می‌کردند قطعنامه‌های شورای حکام اهمیت زیادی ندارد! نکته مهم این که تمام این هفت قطعنامه بلافاصله بعد از عقب‌نشینی‌ها و باج‌دهی‌های دولت اصلاحات تحت عنوان اعتماد‌سازی صادر می‌شد. اولین آن در 29 خرداد 82 و هفتمین آن 20 مرداد 84 چهار روز قبل از پایان مأموریت روحانی در شورای عالی امنیت ملی تصویب و صادر شد و نکته طنزآمیز این بود که روحانی در زمان ریاست‌جمهوری‌اش ادعا می‌کرد «دیگران هر وقت می‌رفتند مذاکره می‌کردند‌، بعد یک قطعنامه علیه ایران صادر می‌شد»! اکنون نیز صدور قطعنامه جدید شورای حکام نیز نتیجه برجام و مذاکرات برجامی به‌عنوان گلابی و دستاورد مشعشع! دولت روحانی است.
 
4- اما کسانی که سوگوار برجام شده‌اند و برای مشکلات مردم که حاصل عملکرد خودشان است، اشک تمساح می‌ریزند و قبلاً ادعا داشتند با هر روز تأخیر در امضا و تصویب برجام چقدر ضرر می‌کنیم، به سخنان اخیر جان کری در کنگره توجه کنند که عملکرد این جماعت در برجام چه دستاورد عظیمی! برای ملت ایران داشته و چرا رهبری از آن به «خسارت محض» یاد کردند! جان کری در توضیح آثار توافق 2015، در یک قلم از دستاوردهایش می‌گوید «برجام به‌طور متوسط قیمت نفت را بیش از 80 دلار در هر بشکه طی 2 سال و نیم کاهش داد و ایالات‌متحده با واردات و تکمیل ذخیره استراتژیک نفت خود برای هر بشکه نفت بیش از 80 دلار کمتر پرداخت کرد و ایران از فروش روزانه بین 5/1 میلیون الی 2 میلیون بشکه نفت خود همین مقدار ضرر کرد و به‌طور خلاصه طی این 7 سال فقط سود نفتی ما دو تریلیارد (2 هزار میلیارد) و ضرر ایران حدود یک تریلیارد دلار و تورم بیش از 50 درصدی در دولت قبلی ایران یکی از تبعات برجام بود که اگر ترامپ کمی صبر می‌کرد‌، آثار بهتر برجام را می‌دیدیم‌، اما اکنون دولت جدید ایران با رساندن قیمت نفت به 120 دلار در هر بشکه، بدون برجام توانسته تحریم‌ها را خنثی کند و امروز ما با ایرانی به مراتب قوی‌تر از ایران متعهد در برجام روبه رو هستیم و چاره‌ای نیست که هرطور شده ایران را دوباره به برجام برگردانیم»!
5- نکته بارز این دور از مذاکرات و متفاوت از دوره‌های قبل‌، این بود که با توجه به فرمایش رهبری که تأکید دارند «اِشکال مذاکره این است که شما را از راه صحیح خودت منحرف می‌کند، امتیاز را از شما می‌گیرند و آن چیز که باید به شما بدهند، نمی‌دهند»! تیم ایرانی اجازه نداد که آمریکا آنها را از مسیر ایستادگی بر لزوم تأمین منافع ملت ایران منحرف و وادار به امتیاز دادن کند.
6- نتیجه مذاکرات وین هرچه بود، دیگر حربه آژانس جواب نخواهد داد و همان‌گونه که با زدن گلوبال آمریکایی و پایگاه عین الاسد نشان دادیم که زمان «بزن دررو» تمام شده و با مصادره و توقیف نفت‌کش‌های انگلیسی و... و یونانی نشان دادیم که دزدی دریایی هم تمام شده که در مورد آخر، یونان در واکنش به پاسخ قاطع ایران عقب‌نشینی و دستور توقیف و در اختیار آمریکا گذاشتنِ نفتکش ایرانی را لغو کرد، «زمان بزن دررو آژانس» نیز پایان یافته و هر اقدام او با واکنش قاطع جمهوری اسلامی مواجه خواهد شد. کما این که با بخشی از واکنش ایران مواجه شد و باید منتظر واکنش‌های اساسی‌تر دیگر هم باشد. لذا اکنون خروج از تعلیق و عضویت در NPT و پایان دادن به سفرهای گروسی به تهران به یک مطالبه عمومی در ایران تبدیل شده و در ادامه آن چنان که رئیس‌کمیسیون امنیت ملی مجلس تأکید کرده «حتماً در فرآیند مذاکرات برجامی با 1+4 تجدید نظر خواهیم کرد».

+ نوشته شـــده در سه شنبه 101/3/24ساعــت 10:26 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:مقاومت، روح امام در کالبد ملت (یادداشت میهمان)
 !
      
 
 
1-آمریکا و انگلیس و فرانسه باردیگر با جلو‌انداختن مدیرکل آژانس اتمی
به‌عنوان عروسک خیمه شب بازی خود، ادعا کردند یک قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام ارائه می‌دهند و بایدن هم ادعا کرد همه گزینه‌ها را روی میز نگه داشته و رسانه‌های آمریکایی و غربی نیز در یک خط خبری جدید تلاش دارند با فضا‌سازی از این دو موضع چماقی برای ترساندن مردم 
و زیر سؤال بردن دولت جدید ایران بسازند.اما هم خود آنها و هم افکارعمومی به خوبی می‌دانند که آنچه در طول مذاکرات وین مطرح بود عمل به تعهدات آمریکا و اروپایی‌ها برای برگشت بایدن به برجام است. لذا بحث آژانس و گزارش مدیرکل آن و ورود وی به موضوع میزان غنی ‌سازی و مکان‌های ادعایی جدید در این دوره بسیار بی‌معنی و حربه‌ای بی‌اثرو یک طنز سیاسی و اتهام زنی‌های جدید نیز در ادامه همان شُوی تبلیغاتی و فضا‌سازی نخ نمای گذشته آنهاست که با سفر رافائل گروسی به اسرائیل قبل از نشست شورای حکام، سیاسی کاری و خیمه شب بازی آنها آشکارتر شد!
2- نکته تاسف بار این که جماعتی هم در داخل همچون گذشته با تکرار حرفهای تکراری غربی‌ها تلاش دارند در پازل سیاسی-رسانه‌ای سیا و موساد ملت ایران را بترسانند و ناامیدی را به جامعه و مقاومت هوشیارانه تیم ایرانی را به شکست القا کنند. کسانی که به عنوان کارشناس برجام در دولت روحانی نفوذ کرده بودند و نتیجه کارشناسی‌های دلاری‌شان نتوانست در طول هشت سال عایدی‌ای برای مردم ایران به ارمغان بیاورد و عزت و اقتصاد ملت را به باد داد، حالا زبان باز کردند و ادعا می‌کنند 
«امکان احیای آبرومندانه برجام را از دست دادیم»! این جماعت در حالی که از «آبروریزی‌های برجام» سخن نمی‌گویند و از یک طرف خباثت‌های آمریکا و از طرف دیگر انفعال و ضعفها و وادادگی روحانی و ظریف و تیمش را که عامل آبروریزی‌های موجود برجام هستند‌، به روی خود نمی‌آورند‌، القای «اجماع ‌سازی علیه ایران» می‌کنند و ادعا دارند«چنان‌که توافق نکنیم و هرچه سریع‌تر به میز مذاکره باز نگردیم این‌بار اتفاقات تلخی در انتظار کشور
خواهد بود و پرونده ایران به شورای امنیت می‌رود»!
3-در این خصوص چند نکته مهم: اولا چنین قطعنامه‌ای با ارجاع پرونده به شورای امنیت فاصله بسیاری دارد و هدفش فقط از یک سو داغ کردن فضای گره زدن اقتصاد و معیشت مردم به برجام و فراهم کردن دستاویزی برای همین جماعت سرسپرده آمریکا درجهت خروج از انزوا و از سوی دیگر تحت‌الشعاع قرار دادن شکست خود در مذاکرات وین و در دیپلماسی فریبکارانه‌شان است. ثانیا در شرایط کنونی که موضع آمریکا با روسیه و چین هر روز متخاصم‌تر شده و مسکو و پکن از آمریکا فاصله گرفته و به ایران نزدیک شده‌اند، تصور تصویب قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای امنیت بسیار بعید و غیرقابل ارزیابی است‌، چراکه علاوه‌ بر این که در روابط راهبردی با جمهوری اسلامی از آن پرهیز می‌کنند، تن دادن به هرگونه تصویب قطعنامه‌ای علیه ایران در حقیقت تن دادن به مضاعف شدن فشارها و تهدیدات علیه خودشان است. چنان که دو روز قبل وزیرخارجه روسیه در گفت وگوی تلفنی با همتای ایرانی اش صریحا با هرگونه قطعنامه‌ای علیه ایران مخالفت کرد. ثالثا ادعای اجماع ‌سازی در حالی نزد ملت ایران بی‌معنا و تمسخرانگیز شده که از یک طرف چند کشور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان جامعه جهانی نیستند و 190 کشور دیگر هم وجود دارد و از طرف دیگر دولت سیزدهم نیز اکنون برخلاف دولت قبل در حال گسترش روابط اقتصادی ومبادلات تجاری خود با این 190 کشور بخصوص همسایگان از جمله قراردادهای راهبردی 25 ساله با چین و روسیه و هند و اوراسیا و شانگهای و تاجیکستان و ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان و عراق و... برزیل و ونزوئلا و بقیه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و... است که این خود نشان می‌دهد ادعای اجماع ‌سازی چه قدر فریبکارانه است. رابعا واقعیت ماجرا را از زبان خود آمریکایی‌ها بشنویم که اذعان دارند آمریکا چاره‌ای جز فضا‌سازی و ترساندن و تحریک مردم به آشوب ندارد. سناتور آمریکایی با کشاندن نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امورایران به جلسه سنا به او هشدار می‌دهد که«تمام گزینه‌های آمریکا عملا ناکارآمد و ناقص‌اند و هزینه‌های سنگینی برای آمریکا داشته‌اند و خواهند داشت و موجب بدتر شدن منافع و امنیت آمریکا در منطقه شده است». 
کریس مورفی درخصوص گزینه نظامی تصریح می‌کند «ما می‌دانیم گزینه نظامی با ایران چه هزینه‌های سیاسی-اقتصادی و چه محدودیت‌های خطرناک و شدید نظامی و چه معنای وحشتناکی برای نظامیان و مردم ما دارد.به علاوه اولا دانش را نمی‌توان با بمباران محو کرد و ثانیا درگیر یک جنگ ویرانگر و فراگیر منطقه‌ای خواهیم شد که یک نسل آمریکا را درگیر آن خواهد کرد». وی گزینه تحریم و فشار اقتصادی بر ایران و دیپلماسی را نیز شکست خورده عنوان و تاکید می‌کند«فشار حداکثری اقتصادی را با صدها تحریم آزموده ایم‌، اما در ایران هیچ اتفاقی نیفتاده و نتیجه نداده و گزینه دیپلماسی هم با خروج از برجام جواب نمی‌دهد». نکته بسیار مهم در این جلسه که سناتور آمریکایی مطرح کرد و می‌توان آن را ختم کلام دانست چراکه فضا‌سازیهای فریبکارانه آنها را برای مردم آشکارتر می‌کند این است که مورفی صریحا و بی‌پرده خطاب به رابرت مالی گفت«ما می‌دانیم که شما در جلسه خصوصی چه می‌گویید و در نشست علنی برای افکارعمومی چیز دیگری می‌گویید»! سپس از وی سؤال می‌کند«آیا یک گزینه نظامی تمیز روی میز وجود دارد؟». رابرت مالی هم با تایید کامل سخنان مورفی پاسخ می‌دهد«هیچ پاسخ نظامی در دستور کار نیست، پس بهتر است در‌باره آن سخن نگوییم و فقط مسئله را دیپلماتیک بدانیم و از گزینه دیپلماتیک سخن بگوییم»!. سناتور آمریکایی در پایان از مالی سؤال می‌کند
«پس چرا بایدن از روی میز بودن همه گزینه‌ها سخن می‌گوید؟»، که مالی با سکوت فقط به این جمله بسنده می‌کند «بهتر است نشست خصوصی برگزار کنیم»!
 4-آنچه که تاکنون از مواضع آمریکایی‌ها برداشت شده این است که بایدن برخلاف شعارهایش به دنبال احیای مذاکرات برای توافقی جدید بوده نه احیای برجام به منظور لغو تحریم‌ها. این که برخی می‌خواهند دولت سیزدهم و ایران را متهم و ادعا کنند که بایدن مشتاق به برگشت به برجام بود‌، باید گفت ترامپ هم مشتاق‌تر بود‌، اما نه برای لغو تحریم‌ها بلکه برای گسترش دامنه محدودیت‌ها علیه ایران! اکنون آنچه آشکار شده نفاق و فریبکاری بایدن در همسو بودن با ترامپ است نه اشتیاقش! لذا از همان ابتدا هم تاکید کرده بودیم که نباید به مذاکرات وین به عنوان 
«عجیب ترین گفت‌وگوها در دیپلماسی نوین» و «دیپلماسی عجیب و غریب» از نظر نماینده روسیه و آمریکا، همچون دیگر وعده‌های آمریکایی‌ها خوشبین بود‌، چراکه از درون چنین گفت وگوهایی فریبکارانه هیچ‌گاه چیزی نصیب ملت ایران نخواهد شد‌، همان‌گونه که از مذاکرات برجام نشد.
5-حال با این تفاسیر به خوبی می‌توان هدف آمریکایی‌ها از تحریک به آشوبها‌، از فضا‌سازی علیه دولت تا موج سواری بر مشکلات مردم و آلام آبادان و سیاه‌نمایی در جشنواره‌های خارجی و ایجاد ابهام و تردید در روابط جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و دوست را فهم کرد. امروز بدنبال سیاست و مقاومت منطقی و مدبرانه جمهوری اسلامی که بایدن را در بن بست عجیبی قرار داده که نه می‌تواند نان تهدید گزینه نظامی‌اش را بخورد و نه حربه اقتصادی اش دیگر فشاری برای اثرگذاری دارد و نه دیپلماسی فریبکارانه اش توانسته ملت ایران را فریب دهد، به فرمایش رهبرمعظم انقلاب در مرقد امام ره، آمریکا با کمک «مشاورین خیانتکار دوجانبه‌اش»،«به اعتراضات مردمی از طریق کار روانی و فضای مجازی و مزدورپروری امید بسته» و با تعمیم دادن برخی مشکلات جزئی به کل‌، به دنبال طراحی فتنه دیگری همچون فتنه 88 است‌، ولی با این تفاوت که اکنون مردم آگاه‌تر و هوشیارتر شده‌اند و «آمریکا نخواهد توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهد».اما نکته مهم که نشان می‌دهد این بار نیز در عمل «محاسبات آمریکایی‌ها صدرصد غلط» از کار درآمده‌، اذعان به برخی واقعیت‌ها در لابلای شیطنت‌ها و مشاوره‌های غلط و فضا‌سازی‌های ذهنی برای رئیس‌جمهور آمریکا در جمع‌بندی گزارش‌های اندیشکده‌های سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکاست که روی میز بایدن قرار می‌گیرد.
 6- حال اولا چرا ملت ایران باید از «گزارش فریبکارانه مدیرکل آژانس» و «نشست سیاسی شورای حکام» و «قطعنامه منافقانه آمریکا» و «القای دروغین اجماع بین‌المللی از سوی جریان نفوذی‌ها و مشاورین خیانتکارِ دوجانبه آمریکا» بترسد؟ ثانیا ایران به توافق 2015 پایبند بود اما اوباما تحریم‌ها را تشدید و برجام را نقض کرد و در سال 2018 نیز که آمریکا از برجام خارج شد و دوباره برجام را نقض کرد‌، باز ایران به برجام پایبند بود. لذا اکنون آمریکایی‌ها دیگر نمی‌توانند ملت ایران را دوباره فریب دهند و دولت ایران دیگر تن به توافقی نمی‌دهد که به دست خودش مکانیسم ماشه را علیه ملت فعال کند تا مجبور شود برجام‌های 2و3 موشکی و منطقه‌ای را بر کشور تحمیل کند!.یاد امام بزرگوار در این ایام به خیر که«روح ایستادگی و مقاومت را در ملت ایران تزریق کردند». ایشان در سال 61 برای اولین‌بار قطعنامه‌های آمریکایی را کاغذ پاره توصیف و فرمودند«ملت ایران تمام توطئه‌ها را با هدایت الهی در نطفه خفه می‌کند و تصمیمات شورای امنیت و سازمان‌های بی‌ارزش را جز«ورق‌پاره‌هایی در خدمت وتوکنندگان » نمی‌داند و از طبل‌های تو خالی سازمان‌های ساخته آنها نمی‌ترسد». 
 
 دکتر محمدحسین محترم
 

+ نوشته شـــده در دوشنبه 101/3/16ساعــت 12:45 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:پای درس پاسداری و معادلهنگاری (یادداشت روز) 1- دشمنی

1- دشمنی قدرت‌های زورگوی دنیا با ملت ایران، موضوعی تاریخی نیست، بلکه رویدادی ادامه‌دار و «خطر جاری» (Current danger) محسوب می‌شود. دشمن در دشمنی خود، هیچ تعارفی ندارد. ما هم نباید تعارف یا بدفهمی داشته باشیم. دشمنان در اوج فوران خشم ملت ایران، شاه و سلطنت‌طلبان و سپس گروهک‌های وطن فروشی مثل منافقین را پناه دادند. به جنگ افروزی، آشوب افکنی، ترور و تحریم متوسل شدند و هیچ خط قرمزی را رعایت نکردند. همچنان که تروریست‌ها را پناه می‌دادند، مفسدان اقتصادی دانه‌درشت و اموال غارت شده را میزبانی کردند؛ و با این همه، سنگ FATF را هم به سینه زدند و مدعی مبارزه با پولشویی و مقابله با تامین مالی تروریسم شدند!
2- آمریکایی که با انفجار بمب بر سر ملت ژاپن، از بمب اتمی رونمایی کرده بود، مدعی برنامه صلح‌آمیز ایران شد! در توافق برجام، امتیازات نقد گرفت، اما تحریم‌های ویزا و سیسادا و آیسا و سپس کاتسا را به اجرا گذاشت، شمار تحریم‌ها را به دو برابر رساند و با این همه، در هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن، از ملت ایران طلبکاری کرد! تظاهر به مذاکره برای احیای توافق کرد، اما از تحریم و ترور دریغ نورزید. مرتکب راهزنی دریایی و سرقت نفت ایران شد و به همین هم بسنده نکرد و تحریم را حتی به واکسن کرونا و دارو و غذا توسعه داد. در کنار این جنایات جاری، خط تحریف هم به واسطه مهره‌های اجاره‌ای، سخت فعال بود تا جای قربانی و مجرم را جا به جا کند، و هر کس را که در برابر هجوم دشمن می‌ایستد، ترور شخصیت کند.
3- خط سیر تحولات مهم ظرف همین چند هفته گذشته را مرور کنید. اوضاع امنیتی در فلسطین اشغالی به شکل بی‌سابقه‌ای به هم ریخته است. از آن سو، جنگی پیچیده میان روسیه و غرب پدید آمده که حاوی عبرت‌های بزرگ است.این که، اگر کشوری قدرتمند نشد و ابزار قدرت را واگذار کرد و وعده خرید، خسارات غیر قابل جبرانی خواهد دید. پیامدهای اقتصادی کم نظیری هم پیوست این جنگ شده و دولت‌ها را به اتخاذ تدابیر ریاضتی واداشته تا بتوانند از گردنه دشوار بحران غذایی عبور کنند. در چنین شرایط ویژه ای، شبکه سیاسی، رسانه‌ای غربگرا و یگان سلبریتی‌های اجاره‌ای آن، به جای همراهی با مصالح ملت ایران، سرگرم گشودن جبهه در داخل بوده است.
4- وقتی دولت به اعتبار شرایط به ارث رسیده از اشرافیت غربگرا و اقتضائات فعلی اقتصاد جهانی، تصمیم به ساماندهی ارز ترجیحی و حمایت از امنیت معیشت طبقات پایین گرفت، طیف غربگرا به جای حمایت، به صف شدند تا به التهاب و اغتشاش دامن بزنند. دشمن ده برابر آبان 98، عملیات رسانه‌ای ترتیب داد و برنامه‌اش این بود که هم دولت را از تدبیر ضروری باز دارد و هم چند برابر سال 98 کشته ‌سازی کند و کشور را تا مرز انفجار پیش ببرد. صداقت و تدبیر دولت در کنار اعتماد و درایت و متانت مردم، نقشه دشمن را خنثی کرد. اما همان جریان آلوده سیاسی و رسانه‌ای ناکام، این بار ریزش یک برج در آبادان و مصیبت قربانی شدن شماری از هموطنان را دستاویزی برای تکرار ماموریت شکست خورده قرار داده و البته به خاطر درایت مردم، طرفی نبست. نکته قابل تامل این که برج مذکور، در دوره مدیریتی همین مدعیان دروغین اعتدال و اصلاحات، مجوز گرفته و ساخته شده، و روبان افتتاح آن را استاندار پر حاشیه وقت، قیچی کرده است.
5- در همین چند هفته اخیر که شبکه سیاسی- رسانه‌ای آلوده، از ضرورت احیای هر چه سریع‌تر برجام دم می‌زد، دولت بایدن بر خلاف برجام، تحریم نفتی را برای یک سال دیگر تمدید کرد. البته ایران با وجود تحریم، در یک سال گذشته توانسته بود صادرات نفت را دو برابر کند. راهزنان آمریکایی، به تمدید تحریم بسنده نکردند و از طریق دولت یونان، نفتکش ایرانی حامل 700 هزار بشکه را سرقت کردند. قبل از آن هم 19 شرکت و فرد از جمله چند فرد مرتبط با سپاه قدس یا موثر در فروش نفت را مورد تحریم قرار دادند. در همین روند بود که شهید صیاد خدایی را در مقابل خانه‌اش در تهران ترور کردند. بی‌تردید، این ترور هم با هماهنگی کامل آمریکا و سگ زنجیری‌اش اسرائیل انجام شده است. هدف، ضعیف‌نمایی ایران قوی، و قدرتمند‌نمایی آمریکا و اسرائیلی بود که پشمی به کلاه‌شان نمانده است.
6- درست در بحبوحه همین شرایط، غوغا انگیزی و گشودن جبهه فرعی، از سوی برخی شبکه‌های سیاسی وطن فروش، در دستور کار قرار گرفت تا با حداکثر ‌سازی فشار روانی، تمرکز راهبردی را از ایران و محور مقاومت سلب کنند. اما یک ضربت راهبردی بهنگام، معادله دشمن را به هم زد و ورق را برگرداند. سپاه پاسداران‌، پیش از این، در تیر ماه 98، نفتکش انگلیسی را به تلافی راهزنی دریایی آنها در جبل الطارق توقیف کرده و تا زمان آزادی نفتکش ایرانی، در توقیف نگه داشته بود. نوبت دوم، پاییز سال گذشته در دریای عمان بود که ناو آمریکایی به مدت شش ساعت با نیروی دریایی سپاه کلنجار رفت و سرانجام مجبور به عقب‌نشینی شد. اما ضرب شست جمعه شب گذشته، به مراتب کاری‌تر از دو ضربه قبلی بود. این بار، راهزنی آمریکا با تلافی بالاتر ایران و توقیف دو کشتی با ظرفیت 1.8 میلیون بشکه نفت مواجه شد. آمریکا مالک محموله یکی از دو نفتکش بود. ضربت قاطع و بهنگام سپاه، همان گونه که موجب لال شدن عجیب مقامات لاف‌زن آمریکایی شد، تار و پود عملیات ترکیبی یک ماه گذشته دشمن را از هم گسیخت و یک پیروزی راهبردی را به ارمغان آورد.
7- این، همان سپاه پاسدارانی است که گلوبال‌هاوک آمریکا را ساقط کرد و پایگاه بزرگش را در عراق درهم کوبید، مقر تروریست‌ها و جاسوسان را در کردستان عراق و دیرالزور سوریه منهدم کرد، و نقشه «صهیونیسم مسیحی» با هزینه دست کم 7 هزار میلیارد دلاری برای تسخیر منطقه را نقش بر آب کرد. این قاطعیت انقلابی، درس آموزی از مکتب مولای خط‌شکنی است که پس از منکوب کردن فتنه نیابتی خوارج فرمود:
«فقُمتُ بِالاَمرِ حینَ فَشِلوا و تَطلّعتُ حینَ تَقَبُّعوا... به اقامه امرالهی برخاستم، زمانی که دیگران فشل شدند. هنگامی که مردم از ‌ترس پنهان می‌‌ شدند، من خود را آشکار کردم. و زمانی که دیگران به لکنت افتاده بودند، سخن گفتم. و هنگامی که از حرکت بازمانده بودند، به نور الهی حرکت کردم... مانند کوهی که طوفان‌‌ها، او را به حرکت در نیاورد».(خطبه 37 نهج‌البلاغه).
8- تصور کنید اگر این بازوان مقتدر ملت ایران نبود، آیا قدرت‌های مستکبر، بلایی کمتر از آنچه بر سر فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان و اوکراین آوردند، بر سر ایران می‌آوردند؟ و حالا که نمی‌توانند، طبیعی است که امثال «سپاه پاسداران» را دشمن بدارند، در صدر فهرست تحریم بگذارنذ، از مواجهه رویارو با او بگریزند و مرتکب ترور بزدلانه شوند. اگر سپاه در برابر جنگ ترکیبی دشمن موثر نبود، مفسدترین اشرار عالم با او دشمنی نمی‌کردند. این برانگیختگی و عصبانیت دشمن، نشانه درستی مسیر است. رحمت و رضوان خداوند نثار استاد فاطمی‌نیا(ره)که فرمود «ما بعضی چیزها را باید متوجه بشویم. امام راحل یک جمله گفت، 50 سال علم و دانش پشت سرش بود. حتی بعضی از مقدس‌ها هم نفهمیدند. فرمود اسلام آمریکایی. الله اکبر! والله این خیلی حرف است. باید به موقع شرح بشود. شما روزی 20 تا نماز جعفر طیار بخوانید؛ آمریکا چه کار با تو دارد. ولی یک جمله بخواهی بگویی که موج ایجاد بشود، بله کارت دارد، می‌آید سراغت. بهشتی را می‌آیند می‌کشند، نمی‌گذارند زندگی کند. بله. یارانش را می‌کشند، رجایی را می‌کشند، باهنر را می‌کشند».
9- دشمن در دشمنی خود تعارف ندارد، ما هم نباید تعارف داشته باشیم، یا خام و خواب شویم. باید در برابر دشمنی‌های آشکار دشمن، به او ضربه زد، بلکه باید ضربات پیشدستانه را در دستور کار قرار داد. در عین حال، نباید از اقدامات پوششی برای ایجاد حاشیه امنیت و شبیخون زدن هم غافل شد. مسجد در اسلام، یکی از محترم‌ترین جایگاه‌هاست، اما اگر «مسجد ضرار» شد، خداوند دستور تخریب آن را به پیامبر(ص) می‌دهد و درباره ماهیتش می‌فرماید «والَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارا وَ کُفرا وَ تَفریقا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ ارصادا لِمَنْ حَارَبَ اللهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لکاذبون. مسجدی را برای آسیب زدن، ترویج کفر، تفرقه‌افکنی و کمینگاهی علیه مومنان ساخته‌اند و با این همه سوگند می‌خورند که جز نیت خیر ندارند، اما خدا شهادت می‌دهد که همانا دروغ می‌گویند». هیچ پوششی نمی‌تواند حاشیه امنیتی برای قانون شکنی و فتنه انگیزی باشد.
10- هیچ صاحب‌منصبی در حوزه مسئولیت خود (سیاسی و امنیتی و اقتصادی باشد، یا فرهنگی و هنری و ورزشی و یا صنفی) حق ندارد خام و خواب شود و از فتنه انگیزی قانون‌شکنان غافل بماند. طلحه و زبیر، صحابی پر آوازه بودند و داعیه عدالت داشتند، اما هنگامی که مرتکب فتنه شدند، مورد تعقیب قرار گرفتند. برخی یاران به امیر مومنان‌(ع) پیشنهاد می‌کردند از تعقیب طلحه و زیبر منصرف شود. اما امام در پاسخ فرمود
«به خدا سوگند چون کفتار نباشم که با آهنگ خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند». (خطبه 6 نهج‌البلاغه).
11- آمریکا و انگلیس 60 سال قبل، با استخدام رسانه‌ها و سیاسیون فاسد، و برخی اشرار و عناصر خیابانی (مانند شعبان بی‌مخ، پری بلنده، پری آژدان قزی و ملکه اعتضادی) کودتای 28 مرداد را به انجام رساندند. 7 دهه بعد، حتما تاکتیک‌ها پیچیده‌تر شده و جای شعبان بی‌مخ‌ها و پری بلنده‌ها را مسخدمان اتو کشیده‌تری با‌گریم‌های سیاسی، فرهنگی، هنری، و ورزشی گرفته‌اند. باید بی‌مجامله، به جنگ مافیای دلالی که در خدمت برده‌داری جهانی است و برای اقشار و صنوف مختلف تور پهن می‌کند تا مزدور شکار می‌کند، رفت و شبکه و سازمان آن را منهدم کرد.
محمد ایمانی


+ نوشته شـــده در دوشنبه 101/3/9ساعــت 11:11 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:شب ناآرام کرانه باختری صهیونیستها نوجوان 17 ساله را ب
در ادامه داستان طولانی وحشیگری صهیونیست‌ها، در کرانه باختری نظامیان این رژیم با یورش دوباره به «جنین» یک نوجوان 17 ساله را با شلیک 11 گلوله به شهادت رساندند. شماری از جوانان فلسطینی نیز در این یورش مسلحانه زخمی شده‌اند.
 
 
سرویس خارجی-
 
کرانه باختری این روزها به شدت نا آرام است طوری که هر لحظه، احتمال انفجار بزرگی مردمی در آن می‌رود. از یک سو جوانان فلسطینی بر طبل مقاومت و استقامت تا پای جان می‌کوبند و از سوی دیگر صهیونیست‌ها در استیصال کامل هیچ محدودیتی به خرج نمی‌دهند و فقط دیوانه وار می‌کشند. 
ماجرا از این قرار است که این بار نظامیان رژیم صهیونیستی جمعه برای شاید هزارمین بار به جنین یورش بردند و یک نوجوان فلسطینی را وحشیانه به رگبار بستند. «عرب 48» در این باره نوشته، وزارت بهداشت فلسطین ضمن اعلام شهادت این نوجوان 17 ساله گفته یک فلسطینی 18 ساله دیگر نیز هنگام یورش صهیونیست‌ها به خیابان «حیفا» در جنین با 9 گلوله جنگی زخمی شده و در اتاق عمل زیر جراحی است. 
در ادامه این گزارش آمده، به محض اعلام شهادت «امجد فاید»، یک راهپیمایی از مقابل بیمارستان «ابن سینا» راه افتاد و معترضان پیکر این شهید را بر دوش گرفتند. فلسطینی‌ها شعارهایی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی سر دادند و خواستار تقویت وحدت ملی شدند.
روز جمعه نیز دست‌کم 65 فلسطینی در درگیری‌ها با نیروهای صهیونیستی در شهرک‌های بیتا و بیت دجن در نابلس زخمی شدند. جمعیت هلال احمر فلسطین در بیانیه‌ای با تایید این خبر اعلام کرده که از این تعداد 13 تن با گلوله پلاستیکی زخمی شده‌اند. 
درگیری‌ها در اطراف جبل صبیح در شهرک بیتا رخ داده و در جریان آن جوانان فلسطینی عکس شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی را در دست داشتند. نیروهای صهیونیست تعدادی از فلسطینی‌ها را نیز مناطق مختلف کرانه باختری را هم بازداشت کرده‌اند.
در هفته گذشته نیز چهار فلسطینی از جمله خبرنگار شبکه «الجزیره» «شیرین ابوعاقله» به شهادت رسیده بودند. طی این هفته همچنین 105 نقطه در کرانه باختری شاهد درگیری میان فلسطینی‌ها و نظامیان رژیم اشغالگر، هفت عملیات تبادل تیراندازی و 17 مورد پرتاب بمب دستی و کوکتل مولوتوف بود. رسانه‌های رژیم صهیونیستی همچنین گزارش دادند که پس از کشته شدن یک افسر یگان ویژه ارتش این رژیم بر اثر جراحت وارده به وی در درگیری مسلحانه در جنین، ارتش استفاده از بالگرد رزمی در کرانه باختری را بررسی می‌کند. 
 20 شهید در جنین طی 30 روز
اردوگاه «جنین» در غرب شهر جنین، واقع در شمال کرانه باختری این روزها و هفته‌ها به کابوسی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است؛ اردوگاهی که همچون دیگر شهرهای کرانه باختری خبری از پرتاب سنگ و حمله با چاقو نیست، بلکه جوانان اردوگاه با سلاح گرم به سوی صهیونیست‌ها شلیک می‌کنند. می‌توان گفت که جنین در حال تبدیل به کانون مقاومت مسلحانه و غزه‌ای دیگر آن هم در شمال کرانه باختری است. به نوشته وبگاه شهاب نیوز، 
با شهادت «امجد الفاید» نوجوان 17 ساله فلسطینی اهل اردوگاه «جنین» در شمال کرانه باختری، تعداد شهدایی که این اردوگاه از ابتدای 2022 تقدیم آرمان فلسطین کرده، به 20 مورد افزایش یافت. بیشتر این شهدا در جریان انجام عملیات‌های شهادت‌طلبانه و فداکارانه به شهادت رسیده‌اند. 
بنت: در خطریم
خبر دیگر اینکه در واکنش به خروج یکی دیگر از اعضای دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی از کنست، نخست‌وزیر این رژیم نسبت به آینده رژیم اسرائیل ابراز نگرانی کرده است. 
به گزارش ایسنا، به نقل از آناتولی،دولت فعلی رژیم اسرائیل در تلاش است تا  «گیدا ریناوی زعبی»، نماینده عرب و معاون رئیس‌کنست را متقاعد کند که خروج خود را از کنست لغو کند. روز پنجشنبه «زعبی» خروج خود را از کنست و ائتلاف حاکم اعلام کرد و در نتیجه این اقدام ائتلاف حاکم اکنون تنها 59 کرسی از 120 کرسی را در اختیار دارد. «بنت» در بیانیه‌ای که در توئیتر خود منتشر کرد، گفته: «آینده اسرائیل در خطر است و ما باید برای حفظ وحدت مردم خود بجنگیم، زیرا کشور دیگری نداریم.»
گفتنی است تا یک ماه پیش، دولت ائتلافی رژیم اسرائیل 61 کرسی از 120 کرسی کنست را در اختیار داشت، اما با استعفای عیدیت سیلمان از حزب یمینا در آوریل گذشته این تعداد کاهش یافت و با استعفای زعبی شمار کرسی‌های فعلی ائتلاف حاکم به 59 کرسی تقلیل یافت.این درحالی است که احتمال داده می‌شود اپوزیسیون رژیم صهیونیستی به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق این رژیم از جدا شدن زعبی از ائتلاف دولت استفاده کرده و طی جلسه چهارشنبه کنست طرح انحلال دولت را ارائه کند و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شود.

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 101/3/1ساعــت 10:13 صبح تــوسط عباس | نظر