سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقاومت لبنان در برابر فتنه

بسمه تعالی

 به گمان آمریکا اگر شرایط لبنان بحرانی شود از یک سو اقتدار حزب الله - که به درد بی درمان آمریکا و اسرائیل طی سه دهه اخیر تبدیل شده- در محیط داخلی دچار مشکل می شود و از سوی دیگر از سرریز شدن توان یکسره کنندگی حزب الله در سوریه به نفع مردم این کشور جلوگیری می شود.

مقاومت لبنان در برابر فتنه (یادداشت روز) 

درگیری های دو روز اخیر لبنان پرده از بسیاری از حقایق سوریه و لبنان برداشت. چرا که درگیری جریان وابسته 14 مارس با ارتش و دولت لبنان در حالی صورت گرفت که هیچ اشتراک شکلی و محتوایی میان نظامهای سیاسی سوریه و لبنان وجود ندارد. در لبنان قدرت کاملاً توزیع شده، ریاست جمهوری و نیروهای مسلح در اختیار مسیحی ها، ریاست دولت در اختیار اهل سنت و ریاست مجلس در اختیار شیعیان است. از سوی دیگر طی سالهای گذشته هیچ رخدادی که نشان دهنده تضعیف حقوق گروه و طایفه ای بوسیله گروه و طایفه دیگر باشد به وقوع نپیوسته است. اما با این وجود گروه های وابسته به آمریکا و عربستان، لبنان را صحنه تنش و درگیری کردند. با این وصف می توان گفت آنچه در سوریه هم طی 19 ماه اخیر به وقوع پیوست و نتیجه آن کشته شدن چند هزار نفر از شهروندان سوری و شهروندانی از چند کشور عربی دیگر بود، ربطی به اینکه نظام سیاسی سوریه دارای چه ساختاری است و حد دموکراسی در این کشور چقدر می باشد ندارد.
تحولات چندروز اخیر لبنان نشان داد که کل منطقه و نه فقط سوریه در معرض توطئه شدید امنیتی قراردارد و یک سیاست مشترک همه این کشورها را در معرض بهم ریختگی قرار داده است و اگر مهار نشود، می تواند در هر لحظه از نقطه ای دیگر سربرآورد. اگر به متن ماجرا نگاه بیاندازیم درمی یابیم که بعد از انقلاب های منطقه که ماهیتی مردمی و اسلامی داشت یک جریان وابسته و ضد اسلامی به راه افتاد تا از طریق دست یازیدن به یک سلسله اقدامات خشن روند را به نفع غرب و رژیم صهیونیستی برگرداند. این روند ابتدا از سوریه آغاز شد و سپس نشانه های آن در عراق و لبنان بروز و ظهور یافت. عراقی ها طی ماههای اخیر شاهد دهها حادثه تروریستی علیه شهروندان بودند و در لبنان نیز طی ماههای گذشته سلسله اقداماتی که اولین قربانیان آن مردم بوده اند، به وقوع پیوسته است. در واقع اقدامات ضد امنیتی که با چاشنی اهانت به مقدسات مسلمانان از یک سو و ریختن خون مسلمانان از سوی دیگر همراه شده درصدد است تا جای روندهای طبیعی مردمی که منطقه ای عاری از نفوذ و سیطره آمریکا را می خواهند، بگیرد. این روند امنیتی را آمریکایی ها با استفاده از ابزار شورای امنیت، ناتو و دستگاه های جاسوسی، اطلاعاتی دنبال می کنند و آنجا که خود نتوانند- نظیرلبنان- بار اقدامات ضد امنیتی را به دوش گروههای وابسته قرار می دهند. هر جا هم که جریان وابسته -نظیر ارتش آزاد سوریه- از توانایی لازم برخوردار نباشد به گروههای بدنامی نظیر القاعده متوسل می شوند کما اینکه خبرهای موثق که از سوی آمریکایی هم تکذیب نشده، از آموزش و سازماندهی جدید و دادن پوشش های اطلاعاتی و امنیتی و مخابراتی به نیروهای القاعده در سوریه از سوی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان حکایت می کنند.
در این میان به گمان آمریکا اگر شرایط لبنان بحرانی شود از یک سو اقتدار حزب الله - که به درد بی درمان آمریکا و اسرائیل طی سه دهه اخیر تبدیل شده- در محیط داخلی دچار مشکل می شود و از سوی دیگر از سرریز شدن توان یکسره کنندگی حزب الله در سوریه به نفع مردم این کشور جلوگیری می شود. غرب گمان می کند فضای آنارشیک- یعنی فضایی که در آن هر لحظه حادثه ای واقع شده و از کنترل نیروی مرکزی خارج است- به نیروهای مخالف حزب الله امکان عملیات و استفاده از ابزار خشونت می دهد و از آنجا که حزب الله حداقل در شرایط کنونی نیرویی ثبات طلب است، را دچار مشکل می کند. از منظر غرب، مطلوب حزب الله این است که رئیس جمهور کنونی لبنان و دولت فعلی بر سر کار بماند و از این رو وقتی دولت و ابزارهای آن با چالش مواجه می شوند به ابتکار عمل حزب الله آسیب وارد می شود ولی غرب در این تصور گرفتار اشتباه در محاسبه است.
حزب الله لبنان در مراسمی که حدود یک ماه پیش در دفاع از پیامبراعظم-ص- در بیروت جنوبی- ضاحیه- برگزار کرد بیش از یک میلیون نفر را به میدان آورد و حال آنکه نیروهای میدانی وابسته به جریان 14مارس در لبنان به 100 هزار نفر هم نمی رسند و این همه در حالی است که همه می دانند عناصر حزب الله ضمن آنکه در چارچوب قانون و منافع لبنان عمل می کنند، بشدت سازماندهی شده و نیرویی اعتقادی و منسجم به حساب می آیند و اگر لازم به حضور در صحنه باشد تا آخر می مانند و تا کار را به نفع مردم لبنان فیصله ندهند، پا پس نمی کشند. گروههای مخالف حزب الله در اردی بهشت سال 1387- و البته برای چندمین بار- قدرت حزب الله را در «جمع کردن» تجربه کردند در آن زمان نیروهای حزب الله در مدتی کمتر از نصف روز فتنه 14مارس را با دستگیری عناصر و رهبران و تحویل دادن آنان به ارتش فیصله دادند. اما حزب الله براساس استراتژی خود تا زمانی که مدیریت صحنه را نیازمند اقدام مستقیم خود نبیند، وارد عمل نمی شود. از این رو فعلا مواجهه با آشوب گران 14 مارس بعهده ارتش لبنان است.
فشار 14 مارس به «نجیب میقاتی» برای استعفا از پست نخست وزیری در حالی صورت می گیرد که او متولی دولتی ائتلافی است و خود او درگذشته یکی از عناصر میانه رو 14 مارس به حساب می آمده است. در واقع از نظر جریان 14مارس، لبنان باید به مرحله فروپاشی سیاسی برسد و حزب الله که یک جریان قانونمند و قانون مدار است در شرایط فقدان دولت ناچار به ورود به صحنه داخلی امنیت شود. این نکته بسیار قابل توجهی است. این سؤال وجود دارد: چه شده است که حزب الله باید به داخل سرگرم شود؟ اگر به رخدادهای هفته های اخیر نظر بیندازیم به ماجرای پرواز هواپیمای جمع آوری اطلاعات حزب الله- پهپاد- بر فراز مدیترانه و مناطق جنوبی فلسطین اشغالی می رسیم اتفاقی که هر مسلمان و بخصوص هر لبنانی از آن به خود می بالد و یکی از تحلیلگران رژیم صهیونیستی با صراحت گفت این اقدامی است که در 60 سال گذشته، سابقه نداشته است. اقدام شجاعانه حزب الله با حمایت آشکار و قاطع رئیس جمهور و نخست وزیر و ارتش لبنان توأم شد و این موضوع به خوبی نشان داد که این مقامات و ارتش پیش از اقدام حزب الله در به پرواز درآوردن پهپاد در جریان اقدام حزب الله بوده و آن را تایید کرده اند. این پیام بسیار بدی برای رژیم صهیونیستی و آمریکاست چرا که آنان همواره به دولت لبنان برای کنترل حزب الله فشار آورده اند. موافقت این مقامات با اقدام حساس حزب الله نشان می دهد که اینک کل لبنان به مقاومت پیوسته است از این رو جریان 14مارس به نمایندگی از اسرائیل و آمریکا به صحنه آمده اند تا شاید بتوانند ورق را برگردانند ولی استقامت ارتش و مقامات ارشد لبنان در مقابل این حرکت نشان داد که از جریان 14 مارس و حامیان منطقه ای و خارجی آن کار چندانی برنمی آید.
تحولات دو روز گذشته لبنان به خوبی «حکمت» و «درایت» حزب الله را به تصویر کشید تا پیش از این گروه های 14مارس وانمود می کردند که «سلاح حزب الله» عامل بی ثباتی لبنان است و از این رو بر خلع سلاح حزب الله پای می فشردند ولی عملکرد 14مارس نشان داد که آنان که امنیت و آرامش را از مردم لبنان سلب می کنند اگرچه از خود سلاحی ندارند ولی به سلاح های عاریتی مجهز هستند و هر لحظه می توانند محیط داخلی این کشور را به نفع غرب متلاطم گردانند. حزب الله در این صحنه و علی رغم آن که به شدت از سوی چهره های آلوده ای نظیر جمیل، جعجع، جنبلاط و حریری متهم شده است، وارد نشد و با صدور اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی اخیر بیروت شرقی، مردم را به خونسردی و حفظ آرامش فرا خواند. در این صحنه حزب الله نقش پدری خود را در تحولات به اثبات رساند و از این رو بعضی از رسانه های آمریکایی پیش بینی کردند که این ماجرایی نیست که حزب الله را از وضع عادی خود خارج گرداند. این ماجرا تا آنجا پیش رفت که وزارت خارجه آمریکا هم که بدون تردید در پشت صحنه آشوب قرار دارد، از ادامه نخست وزیری نجیب میقاتی حمایت کرد.
لبنان البته بارها چنین صحنه هایی را تجربه کرده است و این حکایت حداقل در 20 سال گذشته بارها محک تجربه خورده است. لبنان و مردم آن قطعا دوره آشوب های گسترده ای که با محوریت جناح وابسته به فرانسه و جناح وابسته به عربستان، زندگی را بر لبنانی ها بسیار سخت کرده بود را فراموش نکرده اند. مردم دوره 16 ساله اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی و اقدامات ارتش جنوب به رهبری سعد حداد و آنتوان لحد را فراموش نکرده اند و در نقطه مقابل آن، امنیت مناسبی که در دوره اقتدار حزب الله تجربه کرده اند را به خوبی درک می کنند. در واقع آنچه که مطلوب جریان 14مارس است با مطلوب های ملت لبنان فاصله زیادی دارد. مردم لبنان می دانند که اگرچه در جغرافیای کوچکی زندگی می کنند ولی بواسطه حزب الله به مردمی تاثیرگذار در منطقه تبدیل شده اند.
سعدالله زارعی
 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 91/8/2ساعــت 12:32 عصر تــوسط عباس | نظر