سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی سوال مهم جلیلی از قالیباف که تا انتهای مناظره بدون پا
بسمه تعالی
سوال مهم جلیلی از قالیباف که تا انتهای مناظره بدون پاسخ ماند/ قالیباف چگونه با پذیرش هژمون حاکم بر جهان می خواهد مجری سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد؟

 

گروه سیاسی: در خلال مناظره تلوزیونی سوم میان کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، سعید جلیلی یک سوال مهم و راهبری از محمد باقر قالیباف مطرح کرد که تا انتهای مناظره، شهردار تهران ترجیح داد پاسخی به آن ندهد.

به گزارش رجانیوز، در ابتدای مناظره زمانی که قالیباف به قید قرعه پشت تریبون قرار گرفت و از راهکارهای خود برای اداره بهتر سیاست خارجی کشور سخن گفت، جلیلی در مقام نقد نظرات قالیباف به گزارشی که به عنوان برنامه شهردار تهران در رسانه ها منتشر شده بود اشاره کرده و اظهار داشت:

 

"در گزارش شما به عنوان برنامه راهبردی جمله ای ذکر شده که با نگاه شما نمیخواهد. در کتاب برنامه راهبردی دیپلماسی شما در حمایت از نظم مبتنی بر چند قطبی(ص 28) آمده است: "حمایت از چنین نظمی (نظم مبتنی بر همکاریهای چند قطبی) برای جهان نباید به گونه و با گفتمانی انجام پذیرد که تصویر خارجی آن "چالش قدرت هژمون" باشد که هدفی است در حال تحقق؛ یا علاقه به "حاکمیت بی نظمی" که با مبانی عقیدتی نظام اسلامی سازگار نیست."

جلیلی ادامه داد: اینکه نباید تصویر برخورد ما چالش قدرت هژمون باشد در حالی که ما نگاه هژمون را قبول نداریم. در زمانی که برخی دوستان شعار همراهی با نظم جهانی را دادند در دوره هاشمی 2 حکم جلب برایشان آمد و در دوره خاتمی به ما گفتند محور شرارت. منافع ملی کشور دقیقا بعد از آن دوران حفظ شد. عده ای نگران بودند نکند به ما حمله شود اما آمریکا هم در افغانستان زمین گیر شد هم در عراق. اگر ما میخواهیم از سلایق جلوگیری کنیم راهش قانون است."

در ادامه شهردار تهران با اشاره به موضوعات دیگر و سوال های مطرح شده از طرف دیگر نامزدها  به سوال مبنایی و مهم مطرح شده از سوی جلیلی پاسخی نداد، هم چنین عدم ورود شفاف و روشن قالیباف به عرصه سیاست خارجی و اصرار وی برای ورود به مسایل سیاست داخلی نشان داد وی همانطور که بارها و بارها خودش نیز تاکید کرده است، بیشتر یک چهره اجرایی است و نسبت به بسیاری دیگر از کاندیداها نمی تواند ورود جدی و تخصصی به موضوع سیاست خارجی داشته باشد.

از طرف دیگر، سوال جلیلی از قالیباف از آن جهت حایز اهمیت بود که وی یک موضوع مبنایی و اصولی را مورد سوال قرار داد چرا که انقلاب اسلامی نیز بر مبنای نپذیرفتن هژمون و سلطه نظام حاکم بر جهان ایجاد شد و طبیعی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز در همین چارچوب نه تنها در راستای هژمون حاکم برجهان نیست، بلکه در تقابل و چالش مستقیم با آن تعریف می شود، نکته ای که شعار بنیادین "نه شرقی، نه غربی" نماد آن در ادبیات سیاسی محسوب می شود.

 گفتنی است پیش از این نیز قالیباف در 3 برهه با ارسال پالس تنش زدایی در سیاست خارجی، رویکرد اصلی خود در این باره را به نمایش گذاشته بود. وی در 17 خرداد 84 بنا بر خبری که خبرگزاری فارس منتشر کرد، درباره سیاست خارجی دولت خاتمی در بدست آوردن انر‍ژی هسته ای می گوید:

"روشی که دولت (اصلاحات) در بدست‌ آوردن این انرژی دنبال کرده است بسیار مناسب و منطقی است و باید همین سیاست دنبال شود."
 
وی همچنین با انتشار مقاله ای در مهرماه 91 در همشهری ماه تحت عنوان "دولت توسعه و ضرورت های شکل گیری آن در ایران"  آشکارا از لزوم تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی سخن می گوید و می نویسد:
 
 "شرط استفاده از این فرصت‌ها آن است که دولت موفق شود گونه‌ای سیاست خارجی معقول را در فضای بیرونی مدیریت کند، سیاست خارجی‌ای که در آن مسئله زمینه‌سازی برای توسعه، محور باشد. رهاشدن سیاست خارجی از دیدگاه‌های تهدیدگرایانه مصرف، گامی مهم در این مسیر است. دولت توسعه‌گرا در سیاست خارجی خود، به گذر از دیدگاه‌های احساساتی به سوی واقع‌گرایی نیازمند است؛ این گذار را می‌توان رنسانس سیاست خارجی ایران نامید. رنسانسی که در نهایت، میزان تنش با دنیای بیرون را برای ایران کاهش می‌دهد. این تنش‌زدایی، بسیاری از فرصت‌ های موجود در محیط بین‌المللی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد، فرصت‌هایی که نیاز ضروری ایران در روند توسعه هستند."
 
قالیباف هم چنین در اردیبهشت سال جاری در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم، در اظهاراتی که بلافاصله مورد استقبال برخی رسانه های بیگانه قرار گرفت درباره هلوکاست گفت:

“آن را از تاریخ دان ها سوال کنید، آن اصلا موضوع بحث من نیست. من می خواهم بگویم وقتی لازم نیست و تامین کننده منافع ما نیست، می آئیم این را مطرح می کنیم. حتی یک ذهنیت درست می شود و یک بهانه در دست دشمن ترین دشمن انقلاب اسلامی که صهیونیست ها هستند می دهیم و آرمان های فلسطین را تحت تاثیر قرار می دهیم. دفاع از آرمان فلسطین جزیی از اصول سیاست خارجی ماست؛ نفی هولوکاست که جزیی از آن نیست و بنا به ماهیت جنجالی خود به جای کمک به ما برای پیشبرد اهداف و آرمانهایمان، به دشمن فرصت می دهد تا مظلوم نمایی کند، علیه ما اجماع درست کند و موضع برحق ما در موضوعی مانند موضوع هسته ای را تحت تاثیر قرار دهد. من می گویم با طرح سخنان کم ثمر پرهزینه، زمینه سوء استفاده دشمنان را فراهم ساختیم. منشاء این موضع گیریها هم سیاست زدگی است. این ها بیشتر مصرف داخلی دارد تا مصرف خارجی. ما از سیاست زدگی در عرصه سیاست خارجی بسیار آسیب دیده ایم. سیاست بازان نباید جایی در سیاست خارجی ما داشته باشند چون منافع ملی را قربانی رقابت های سیاسی داخلی می کنند.”

این اظهارات در حالی از سوی شهردار تهران بیان شد که در واقع منطق اصلی آن، دوری از اظهارات “تنش زا” و “بهانه ندادن دست دشمنان” است؛ منطقی که شاید در یک رویکرد سکولار و دور از مواضع انقلابی و دینی، منطقی به نظر برسد اما تاملی در سیره عملی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نشان می دهد این رویکرد منفعلانه که به بهانه تنش زدایی، در عمل در دولتهای سازندگی و اصلاحات اجرا شد و امروز نیز شهردار تهران آن ها را با همان ادبیات بیان می کند.  فارغ از حضرت امام که بارها از لزوم نابودی اسراییل سخن گفتند، رهبر انقلاب نیز ضمن "افسانه دانستن هلوکاست" در 18 اسفند 1390 می فرمایند:

“در یک کشورى کسى به افسانه‌ى هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مى‌اندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه‌ى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد – واقعى باشد – خیلى خوب، انکار یک حادثه‌ى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش میکنند.”


+ نوشته شـــده در یکشنبه 92/3/19ساعــت 5:45 صبح تــوسط عباس | نظر