یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بنگوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقهای بهوضوح نمایان شده است. یمن امروز نهتنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بدهبستانهای ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال میکند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخهای مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازهای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنهسازی در منطقه را گشودهاند؛ رویکردی که نهتنها مؤید تحلیلهای نهادهایی غربی است، بلکه نشان میدهد در عصر نظمهای در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرتهای بزرگ- ولو موقتاً- پیشی میگیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سهشنبه، گفت: «ممنوعیت اعمالشده بر فرودگاه بنگوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمیشود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمیرسد، البته از طرف یمنیها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سالهای اخیر واجد مؤلفههایی منحصربهفرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یکسو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاستگذار یمنی و پیشبردن ارزشهای مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را بهوجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمولهای آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر و حتی عراق نشان میدهد که وابستگیهای تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را بهشدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، بهرغم نارضایتیهای لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت میکند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوهبر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایهگذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شدهاند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینههای بیسابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتیهای حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاستهای یکسویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یکسره تغییر دهد، دستکم نشان داده که امکان برهمزدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادیسازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزبالله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هستهای، حزبالله لبنان با صدور بیانیهای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحلهای جدید در مقابله با سلطهگری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزبالله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله سید علی خامنهای(دامظله)، رئیسجمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و هاله پوشالی سامانههای دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحلهای تاریخی در مقابله با سلطهگری آمریکا و عربدهکشی صهیونیسم دارد. حزبالله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچگاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزبالله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام میکنیم و از همه ملتهای منطقه میخواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.
یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بنگوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقهای بهوضوح نمایان شده است. یمن امروز نهتنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بدهبستانهای ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال میکند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخهای مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازهای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنهسازی در منطقه را گشودهاند؛ رویکردی که نهتنها مؤید تحلیلهای نهادهایی غربی است، بلکه نشان میدهد در عصر نظمهای در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرتهای بزرگ- ولو موقتاً- پیشی میگیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سهشنبه، گفت: «ممنوعیت اعمالشده بر فرودگاه بنگوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمیشود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمیرسد، البته از طرف یمنیها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سالهای اخیر واجد مؤلفههایی منحصربهفرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یکسو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاستگذار یمنی و پیشبردن ارزشهای مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را بهوجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمولهای آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر و حتی عراق نشان میدهد که وابستگیهای تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را بهشدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، بهرغم نارضایتیهای لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت میکند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوهبر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایهگذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شدهاند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینههای بیسابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتیهای حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاستهای یکسویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یکسره تغییر دهد، دستکم نشان داده که امکان برهمزدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادیسازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزبالله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هستهای، حزبالله لبنان با صدور بیانیهای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحلهای جدید در مقابله با سلطهگری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزبالله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله سید علی خامنهای(دامظله)، رئیسجمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و هاله پوشالی سامانههای دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحلهای تاریخی در مقابله با سلطهگری آمریکا و عربدهکشی صهیونیسم دارد. حزبالله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچگاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزبالله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام میکنیم و از همه ملتهای منطقه میخواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.
1- علیرغم سانسور شدید اخبار جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، شواهد فراوانی از استیصال صهیونیستها و پشیمانی آنها از حمله به ایران حکایت میکند. هاآرتص با نگرانی مینویسد: «پدافند اسرائیل شکست خورده است. فوراً جنگ را متوقف کنید». یوسی ملمن، روزنامهنگار معروف اسرائیلی که بهشدت ضدایرانی است با اشاره به آسیبها و تلفات گسترده رژیم صهیونیستی مینویسد: «شادی ما دوام نیاورد. تا دیر نشده درخواست آتشبس کنید». اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون در مصاحبه با CNN میگوید: «سامانه آمریکایی تاو هم شکست خورد. اسرائیل در مقابل موشکهای ایران بیدفاع است. ایران درحال نابود کردن مراکز حیاتی اسرائیل است». شبکه تلویزیونی فاکسنیوز در گزارشی آورده است: «تلآویو به یک ویرانه تبدیل شده است». خبرنگار اسرائیلهیوم میگوید: «ایران، تلآویو را به غزه تبدیل کرده است». یکی از ساکنان مناطق اشغالی توئیت کرده است که: «آسمان با ابرهای غلیظی از دود سیاه پوشیده شده و دید تقریباً صفر است. وضعیت روی زمین فاجعهبار است. زبانههای آتش در مناطق وسیعی شعلهورند. واقعاً چه اتفاقی دارد میافتد؟ آنچه اکنون در حال وقوع است، فراتر از تمام انتظارات است». پیتر اریکسون، کارشناس برجسته آمریکائی میگوید: «اسرائیل تاکنون با یک کشور دارای ارتش مجهز روبهرو نشده بود که توان پاسخگوئی پشیمانکننده داشته باشد. اسرائیل تمامشدنی به نظر میرسد». اسموتریچ، وزیر دارائی رژیم صهیونیستی که به تندرویهای وحشیانه علیه ایران معروف است، میگوید: «ادامه جنگ با ایران برای اسرائیل بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود». روزنامه آمریکائی واشنگتنپست، توان موشکی اسرائیل را فروریخته میداند و مینویسد: «اسرائیل از رگبار موشکهای ایران فلج شده است». والاستریتژورنال: «اگر ایران سطح کنونی حملات موشکی خود را حفظ کند، توانایی دفاع موشکی اسرائیل تنها 10 تا 12 روز دیگر دوام خواهد آورد». این تحلیل که در برخی دیگر از رسانههای آمریکایی نیز آمده است، بعید نیست که برای گدائی کمک بیشتر از آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان باشد(!) در این صورت نیز نشانه شکست غیرمنتظره اسرائیل در مقابل حملات ویرانگر ایران خواهد بود و...
2- علاوهبر صدها گزارشی که رسانههای غربی همهروزه از موج وحشت در میان صهیونیستهای ساکن فلسطین اشغالی مخابره میکنند، رسانههای رژیم صهیونیستی نیز با وجود سانسور شدید، از گسترش ترس و وحشت در سراسر کشور خبر میدهند. سیل فرار صهیونیستها تا آنجا بود که رژیم صهیونیستی عبور از منطقهای به منطقه دیگر را ممنوع اعلام کرد. دیروز ساکنان فلسطین اشغالی در حالی که شمار آنها به انبوه رسیده بود، در تلآویو دست به تظاهرات زده و شعار «ایران متأسفیم IRAN SORY» (بخوانید ایران! غلط کردیم) سر داده بودند... و اما، در این سوی ماجرا، در ایران، همه گروهها، احزاب سیاسی، تودههای میلیونی مردم، هنرمندان، ورزشکاران و... تمامی اقشار مختلف مردم، همه تفاوت دیدگاهها و اختلاف سلیقهها را رها کرده و حماسه ماندگار و بینظیری از اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند. نماز جمعههای این هفته در سراسر کشور با عنوان
«جمعه خشم و نصر» در تاریخ انقلاب کمنظیر بود و نماز جمعه تهران را با جرأت میتوان گفت که بینظیر بود و محل برگزاری نماز جمعه تهران تا دیروز این همه جمعیت متراکم و بههمفشرده را به خود ندیده بود. مردم از زن و مرد و پیر و جوان یکصدا خواستار ادامه جنگ تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی بودند. همدلی و همیاری مردم اشک شوق بر دیدهها مینشاند. ماجرا به آنجا کشید که برخی از رسانههای رژیم صهیونیستی با تأسف! از این که واقعیات ایران با پیشبینی آنها تفاوت 180 درجهای داشته است، یاد کردهاند. از جمله روزنامه جروزالمپست نوشته است: «حمله نظامی اسرائیل مردم ایران را برخلاف آنچه انتظار میرفت، متحد و یکپارچه کرده است. آن هم با وجود نارضایتیهای احتمالی از حکومت، در برابر تهدید خارجی متحد شدهاند و خشم و کینه خود را متوجه اسرائیل کردهاند».
3- شواهد یاد شده و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست به وضوح از حرکت رو به افول و شکست رژیم صهیونیستی حکایت میکند.
به بیان دیگر، اسرائیل با حماقتی که در حمله به ایران اسلامی مرتکب شد، سازوکار محو خود از جغرافیای جهان را کلید زده است و طبیعی است که نجات خود از مهلکهای که پدید آورده را در پایان جنگ ببیند. دقیقاً به همین علت است که برخی از رسانههای صهیونیستی و شمار فراوانی از رسانهها و مقامات غربی در پوشش فریبنده صلح و دوستی(!) ضرورت آتشبس را پیش کشیدهاند. در این حالت هر سخنی از مسئولان نظام و یا حتی از رسانهها که در آن کمترین نشانهای از آتشبس و پایان دادن به جنگ باشد، کمک به رهائی رژیم صهیونیستی از مرداب مرگآوری است که در آن افتاده و هر روز به مرگ خود نزدیکتر میشود.
4- هفته قبل، رهبر معظم انقلاب در پیام قاطع و راهگشای خود تأکید فرمودند: «دشمن صهیونی باید مجازات شود و در حال مجازات شدن است و مجازاتی که ملت ایران و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است... همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه میشوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است... ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد». حضرت ایشان تأکید کردند: «نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او میترسید. اگر دشمن احساس کند که شما از او میترسید، دیگر گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتار را که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوت ادامه بدهید».
5- در حالی که آتش سنگین و پرحجم رزمندگان اسلام، عرصه را بر صهیونیستهای وحشی و کودککش تنگ کرده است، همه باید مراقب باشند که اظهارات و نوشتههایشان به گونهای نباشد که از جانب دشمن، «نشانه ضعف»! تلقی شود. دشمن برای نجات خود به این گونه نشانهها نیاز مبرم دارد.
مسئولان محترم نظام اگرچه از این نکته باخبرند ولی متأسفانه گاه دیده میشود که برخی از مسئولان دستاندرکار فرمول خاتمه جنگ را در توقف حملات از سوی رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و اعلام میکنند که اگر صهیونیستها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز به حملات خود خاتمه خواهیم داد(!) و یا این سخن که: «اگر آمریکا برای دیپلماسی جدی است، با اسرائیل تماس بگیرد تا تجاوزاتش را متوقف کند»! ترجمه دیگر این دیدگاه- که به یقین اعلامکننده آن متوجه نبوده است- چشمپوشی از جنایات وحشیانهای است که رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی مرتکب شده است و نادیده گرفتن خون به ناحق ریخته فرماندهان والامقام نظامی، دانشمندان برجسته و مردان و زنان و کودکانی است که مظلومانه به شهادت رسیدهاند! کجای این فرمول عزتمندانه و حتی منصفانه است؟! با عرض پوزش باید خطاب به آنان گفت؛ «لطفاً سکوت را رعایت فرمائید! و به دشمن خونخواری که این روزها به نفسنفس افتاده است، اجازه فرار و تجدید قوا ندهید!
6- در این کلام حکیمانه امیرالمؤمنین علیهالسلام(نهجالبلاغه،
نامه 53) دقت کنید! میفرمایند: «وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ... زنهار!، از دشمن پس از آشتی کردن [آتشبس] برحذر باش، زیرا دشمن چهبسا تظاهر به آشتی میکند و نمایش صلح میدهد تا طرف مقابل را غافلگیر کند، بنابراین جانب احتیاط و دوراندیشی را رها مکن و در اینباره خوشگمانی خود نسبت به دشمن را متهم کن! (به دشمن حسنظن نداشته باش)... آن هم رژیم خونخواری که نشان داده است به هیچ عهد و قانون و خط قرمزی پایبند نیست. آیا فراموششدنی است که سید مقاومت را بعد از آتشبس شهید کردند و لبنان را در حالی بمباران کرده و میکنند که قرار بر آتشبس بوده است.
حسین شریعتمداری
شرط پایان جنگ نابودی اسرائیل است نه توقف حملات ومذاکرات ذلت بار
جنگی که این روزها در غرب آسیا شعلهور شده، چیزی فراتر از یک نزاع نظامی معمولی است. این یک نبرد تمدنی است؛ نبردی که پایانش نه با یک آتشبس، بلکه تنها با فروپاشی کامل ساختار شوم و جعلی رژیم صهیونیستی رقم خواهد خورد. اکنون که «لحظه موعود» فرا رسیده، ایران اسلامی باید با تمام قدرت از این فرصت تاریخی برای پاکسازی منطقه از غده سرطانی صهیونیسم بهره بگیرد و گام نهائی را برای تحقق وعده نابودی اسرائیل بردارد.
صهیونیستها در اوج حماقت، آغازگر جنگی بودند که گمان میکردند با غافلگیری ایران، آن را در همان آغاز زمینگیر خواهند کرد. حمله شبانه به مراکز نظامی، هستهای و پدافندی ایران که بنا بود آغاز یک «ضربه بزرگ» باشد؛ اما حالا با گذشت چند روز، این واقعیت تلخ را میچشند که غافلگیرشده واقعی، خود آنان بودند.
ایران از فاز بازدارندگی عبور کرده و وارد مرحله تسلط در میدان نبرد شده است
مرحله سوم عملیات وعده صادق 3 بامداد دوشنبه به اجرا درآمد. ارتش اسرائیل میگوید حدود 100 موشک از سمت ایران شلیک شده است.
شبکه المیادین به نقل از منابع صهیونیست گفت: حمله موشکی شب گذشته ایران، کشنده و مرگبار بود. دستکم بیش از 120 نفر در حیفا، تلآویو، بنی براک و بتاح تکفا، پتخ تیکوا، نیوت و آیالون کشته و زخمی شدهاند.
روزنامه یدیعوت آحارونوت: تعداد کشتههای در حیفا به 8 نفر افزایش یافته است. شمار کل تلفات از آغاز جنگ تاکنون دستکم به 22 نفر رسیده است. این موشکباران مرگبار بود.
رسانههای اسرائیلی گفتند حملات ایران به تلآویو و حیفا، شدیدترین حملات از زمان آغاز جنگ با اسرائیل است. در مناطق «الکریوت» و «حیفا»، ساکنان از بوی تند و آزاردهنده در هوا و سوزش در ناحیه چشم خبر دادهاند.
پدافند چند لایه اسرائیل به علاوه پدافند تاد و دیگر پدافندهای آمریکا در منطقه، این بار هم تسلیم سرعت و دقت موشکهای دوربرد و نقطهزن ایران شدند.رخنه بیسابقه ایران در سامانههای پدافندی رژیم صهیونیستی/ بر اساس تصاویر موجود ایران با بهرهگیری از فناوریهای نوین موفق شده عملکرد سامانههای پیشرفته رژیم صهیونیستی را مختل کرده و آنها را علیه خودشان به کار گیرد.
کانال 12 رژیم صهیونیستی: یک موشک ایرانی مستقیماً به پناهگاهی در پتح تیکوا برخورد کرده و 3 نفر را کشت. 11 موج حملات ایران از آغاز جنگ، شامل شلیک 370 موشک و بیش از 100 پهپاد است.
کانال 14 اسرائیل به نقل از سخنگوی پلیس: اوضاع در مناطقی که هدف موشکهای ایرانی در مرکز اسرائیل قرار گرفته، بسیار وخیم است.
خبرنگار بیبیسی در تلآویو: پس از دور جدید حملات موشکی، صدای مداوم آژیر آمبولانسها به گوش میرسد. بوی دود استشمام میشود و میتوانیم توده بزرگی از دود را در دوردست ببینیم.
روزنامه هاآرتص: حملات ایران علاوه بر زیرساختهای شهرها، سایتهای نظامی اسرائیل را نیز هدف قرار داده است.
منابع اسرائیلی از قطعی گسترده برق در مناطق مرکزی اراضی اشغالی خبر دادند. شبکه سی انان گزارش داد: یک نیروگاه بزرگ برق در مرکز اسرائیل هدف موشک ایرانی قرار گرفت و آسیب دید.
نیروگاهی که ایران در حیفا هدف قرار داد، با ظرفیت 1020 مگاوات یکی از بزرگترین نیروگاههای اسرائیل در شمال است و 7 تا 8 درصد برق کل اسرائیل را تأمین میکند. شرکت برق اسرائیل میگوید: شبکه برق بر اثر اصابت موشکهای ایران به برخی مواضع مرکزی آسیب دیده است. شرکت امنیت دریایی انگلیس هم از وقوع آتشسوزی نزدیک نیروگاه بندر حیفا خبر داد. دو موشک به این نیروگاه اصابت کردهاند.
بزرگترین پالایشگاه اسرائیل در حیفا هدف موشکهای ایران قرار گرفت. نیروگاه متعلق به پالایشگاه نفت نیروگاه حیفا حداقل 118 مگاوات ظرفیت دارد. پالایشگاه حیفا 60 درصد از گازوئیل و 40 درصد از بنزین مصرفی را تأمین میکند. این پالایشگاه همچنین بخشی از نفت و انرژی اروپا را تأمین میکند و محل استقرار شرکت بازان گروپ، مهمترین شرکت نفتی رژیم صهیونیستی است. بازان گروپ با شرکتهایی در امارات، آذربایجان و ترکیه همکاری اقتصادی دارد. در جریان عملیات اخیر ایران، از میان 7 نقطه راهبردی انرژی اسرائیل، 2 بندر ایلات و حیفا و همچنین پالایشگاه حیفا با حملات موشکی هدف قرار گرفتند.
شاهدان عینی و منابع فلسطینی از اصابت چندین موشک به پایگاه نظامی راهبری نواتیم در صحرای نقب خبر میدهند. رسانههای عبری از انتشار جزئیات هدف قرار گرفتن پایگاه هوائی نواتیم منع شدهاند.
الیجاه جی. مگنیر خبرنگار ارشد و تحلیلگر جنگ: ایران تاکتیکهای خود را تغییر داده است. اتاق عملیات بهطور کامل فعال و هماهنگ است. پاسخ به جنگ اسرائیل دیگر محدود به ساعات شب نیست. از انواع مختلف موشکهای ترکیبی استفاده میشود. با تاکتیک فریب اسرائیل را دائماً در حالت آمادهباش نگه میدارد. تمرکز دیگر بر تعداد موشکها نیست، بلکه بر کیفیت و دقت تخریب است. موشکها حامل کلاهکهایی با وزن 1000 تا 1500 کیلوگرم مواد منفجره هستند. این تغییرات نشان میدهد ایران از فاز بازدارندگی صرف عبور کرده و وارد مرحلهای از تسلط در میدان نبرد و جنگ فرسایشی روانی شده است.
شورای امنیت داخلی اسرائیل میگوید: موشکهای ایران تمامنشدنی است. برخی منابع صهیونیست گفتند ایران استفاده از موشکهای مافوق صوت با دقت بالا را آغاز کرده است که رهگیری آنها برای سیستمهای دفاعی رژیم صهیونیستی دشوار است.
نشریه رای الیوم: با عملیات موفق موشکی علیه اهداف صهیونیستی، کفه ترازو در میدان نبرد به نفع ایران سنگینی میکند و این کشور دست برتر را دارد. شبکه الجزیره: اسرائیل توان تحمل چنین ضرباتی را ندارد. قدرت تخریب موشکهای ایرانی بالاست. پدافند اسرائیل شکست سختی خورده است.
در حالی که شبکه انگلیسی اسکاینیوز میگوید «اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شده است»، شبکه صهیونیستی کان گزارش داد: حملات موشکی ایران، گویا روز قیامت است.
پیش از این هم روزنامه انگلیسی دیلی دیلیمیل گزارش داده بود: «موشکهای ایران، صحنههایی آخرالزمانی در اسرائیل آفرید».
رسانههای عبری به نتانیاهو ضمن انتشار ویدئوهای ویرانی گسترده به کنایه نوشتند: وقتی از پناهگاه خارج میشوید، آثار پیروزی کامل بیبی(نتانیاهو) را میبینید!
کارشناس نظامی شبکه CNN آمریکا: سری جدید موشکهای ایران در هدفگیری بسیار دقیق و متفاوت عمل کردند. موشکهای ایرانی قادر به مانور پیچیده هستند که تلاشهای سیستمهای پدافند برای رهگیری را مختل کرده است. گزارش جرمی دایموند خبرنگار شبکه سیانان از خیابانهای تلآویو: ترس، هرج و مرج و اضطراب، خیابانهای تلآویو را پر کرده است. خیابانها مملو از آوار است. یک ساکن تلآویو به سیانان گفت: «ما خیلی آهسته بیرون آمدیم زیرا ترسیده بودیم. حین راه رفتن، ساختمانها در حال ریزش بودند. بوی دود میآمد.»
روزنامه هاآرتص: مستندات تصویری حملات ایران نشان میدهند، موشکهای ایرانی بسیار دقیق هستند. کلاهکهای موشکی آنها باعث تخریب گسترده میشوند. بیشتر وزرای نتانیاهو هنوز، مفقود هستند!
دنیل دیویس سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: «وقت آن رسیده که تمام نیروهای آمریکایی را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشکهای ایرانی که بدون هیچ مشکلی گنبد آهنین اسرائیل را سوراخ میکنند نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما دفاع موشکی حتی کمتری دارند. همین اتفاق برای سربازان ما نیز خواهد افتاد، اگر به آنها حمله شود، بیرحمانه شکست خواهند خورد. وقت آن رسیده که همه آنها را خارج کنیم زیرا آنها هیچ کارکردی در امنیت ملی برای کشور ما ندارند، بلکه یک آسیبپذیری امنیتی بزرگ هستند».
مذاکرات آمریکا با ایران نقشه فریب برای حمله اسرائیل بود
افسر اطلاعاتی سابق آمریکایی اعلام کرد که مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا در ماههای اخیر در واقع حالت نمایش و فریب راهبردی داشتند.
اسکات ریتر در مصاحبه اختصاصی با اسپوتنیک تأکید کرد: این مذاکرات «امکان حمله غافلگیرانه» اسرائیل را فراهم کرد تا ضمن وارد کردن بیشترین خسارت، ضربهای شدید به زیرساختهای هستهای و نیروهای نظامی ایران وارد شود.
وی افزود: این حملات، یک حمله مشترک «آمریکا-اسرائیل» بوده است؛ گرچه واشینگتن ابزار نظامی مستقیم اعزام نکرد، ولی از این عملیات حمایت اطلاعاتی یا دیپلماتیک صورت گرفته است.
اسکات ریتر گفت: مذاکرات هستهای عملاً خاتمه یافته و ترامپ نتوانست ایران را برای توقف کامل غنیسازی زیر صفر قانع کند؛ مخالفت اسرائیل و برخی نمایندگان جمهوریخواه در کنگره مانع اجرای این توافق شد.
یادآور میشود همزمان، برخی عناصر غربگرا بدون عذرخواهی از نقشی که در عملیات فریب آمریکا برای غافلگیر کردن ایران ایفا کردهاند، مدعی شدهاند مذاکره، راه خروج از وضعیت فعلی است. این در حالی است که وضعیت فعلی، محصول خیانت اینان و شراکت در عملیات فریب آمریکاست.
در حالی که اکنون آشکار شده نتانیاهو با هماهنگی کامل ترامپ برنامه حمله به ایران را طراحی و نهائی کرد، محافل غربگرا مأموریت داشتند نتانیاهو و ترامپ را مخالف هم و دارای اختلافات شدید نشان دهند و چنین القا کنند که ترامپ دنبال مذاکره و نتانیاهو در پی جنگ است و مذاکره با ترامپ، مانع جنگ
میشود!
اما به گزارش رسانههای غربگرایی مثل هممیهن و انتخاب، نتانیاهو گفته است: ترامپ با درخواست علنی از ما برای عدم حمله- با علم به اینکه ما حمله خواهیم کرد- به تحقق عنصر غافلگیری علیه ایران کمک کرد.
در حالی که بنیامین نتانیاهو با هماهنگی کامل ترامپ اقدام به عملیات نظامی و تروریستی علیه ایران کرد، روزنامه زنجیرهای اعتماد مدعی شد هدف نتانیاهو به شکست کشاندن مذاکرات ایران و آمریکا بود و باید پیگیر احیای مذاکرات بود!
روزنامه اعتماد بیآنکه به ترور دهها نفر از فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای، شهادت صدها نفر از هوطنان، و تخریب تأسیسات نطنز و آسیب به برخی زیر ساختهای اقتصادی اشاره کند یا به اعترافات ترامپ در حمایتش از حمله اسرائیل بپردازد، نوشت: در عرصه میدانی هر اندازه که موازنه به نفع ایران تغییر پیدا کرد، اصوات بلندتری از ضرورت بازگشت به میز مذاکره از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی به آسمان بلند شد.
ترامپ که پیش از این با گردنی برافراشته و لبخندی به پهنای صورت از ضرورت حمله اسرائیل به ایران سخن میگفت و آن را لازمالاجرا دانسته بود، تغییر موضع معناداری داد و اعلام کرد: «ایران و اسرائیل باید به توافق برسند و خواهند رسید!»
اعتماد میافزاید: به اعتقاد حسین مرعشی، لازم است عقلای جهانی هر چه سریعتر جلوی چنین رفتارهای جنایتکارانهای را گرفته و زمینه بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات را فراهم سازند.
دبیرکل حزب سازندگی میگوید: «بسیار متأسفیم که چنین حوادثی در این شرایط رخ داده و نتانیاهو که پیش از این هم خیانتها، جنایتهای بسیاری نسبت به مردم غزه، لبنان، سوریه و... صورت داده بود، جنایات تازهای بیافریند. در این میان اما نه بزرگان اروپا و نه خردمندان جهانی و نه ترامپ که مدعی ایجاد صلح جهانی بود، اقدامی نکرده و بیتفاوت به صحنه جنگی که نتانیاهو ایجاد کرده، مینگرند و هیچ اقدام و مانعی در برابر اقدامات نتانیاهو ایجاد نمیکنند.»
مرعشی میگوید: «اگر عقل و درایتی در سطح نظام بینالملل وجود دارد، باید تلاش شود تا آتش این تهاجم و جنگ خوابیده شود. ایران و آمریکا باید به مذاکراتی بازگردند که در حال به نتیجه رسیدن بود اما با حاشیهسازی و جنگافروزیهای برخی رژیم صهیونیستی و برخی طرفهای جنگافروز متوقف شد.»
علی باقری، فعال اصلاحطلب هم به اعتماد گفت: «پس از مدتها، ایران تصمیم قاطعی اتخاذ کرد تا مشکلاتش را در عرصه سیاست خارجی از طریق گفتوگو با طرف آمریکایی حل کند. مشخص بود که رژیم اسرائیل از هیچ اقدامی برای به حاشیه کشاندن مذاکرات فروگذار نخواهد کرد».
وی درباره این پرسش که این حمله آیا با هماهنگی و تأیید آمریکا صورت گرفته یا اسرائیل خودسرانه چنین اقدامی کرده؟ میگوید: «این موضوع فاقد اهمیت بنیادین است. مهم این است که مهمترین مخالف مذاکرات ایران و آمریکا، تهاجم علیه ایران را آغاز کرد تا مشکلات ایران و آمریکا حل نشود... به نظرم در آیندهای نه چندان دور، این نزاع کنار گذاشته شده و ایران و آمریکا دوباره دور میز مذاکره باز میگردند. اما برخلاف محاسبات و مطالباتی که طرفهای غربی داشتند تا با نزاع، ایران ضعیفتر پای میز مذاکره بنشیند، تصور میکنم این ایران است که با وضعیت مستحکمتری وارد دور جدید مذاکرات شده و مطالبات مردم خود را دنبال میکند.»
فضاسازی اخیر روزنامه اعتماد در حالی است که الیاس حضرتی و فیاض زاهد (دو تن از گردانندگان این روزنامه و رئیس و عضو شورای اطلاعرسانی دولت) دو ماه قبل به همراه مرعشی، ضمن بزک کردن مذاکرات با ترامپ و ایجاد غفلت نسبت به تدارک اقدام نظامی علیه ایران، وانمود میکردند توافق با ترامپ قریبالوقوع است و 2000 تا 2500 میلیارد دلار سرمایه وارد کشور میشود!
اکنون همین باند متهم به مشارکت در عملیات فریب ترامپ، ادعا میکند که باید به میز مذاکره بازگشت و حال آن که طرف مقابل بازی مذاکره، در پنهان در حال هماهنگی با رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به ایران بوده است. جالب اینکه مرعشی اذعان میکند طرف غربی اصلاً دنبال صلح نیست و در واقع روزنامه اعتماد به شکل یکطرفه مأموریت خونشویی و ترویج التماس مذاکره را به عهده گرفته است. این وطن فروشی در حالی است که خون هموطنان تازه است و طرف آمریکایی هم قبل از جنایت اسرائیل، مدعی بود ایران باید برنامه هستهای را کاملاً متوقف کند. در این شرایط، عناصر بیغیرت منظورشان از مذاکره دقیقاً چیست؟
جا دارد نهادهای قضائی و امنیتی ضمن احضار عناصر پیش گفته، از آنها توضیح بخواهند که بر اساس کدام برنامه و هماهنگی، به بازی در عملیات فریب (غافلگیری) طرف آمریکایی- صهیونیستی در بزک مذاکره
تن دادند؟!

خدای ما؛ ناخدای ما(یادداشت روز)

امام
اوضاع از هر نظر مأیوسکننده بود. نهضت ملیشدن نفت ایران با کودتای 28 مرداد 1332 به شکست منتهی شده بود و یک سال بعد با قرارداد کنسرسیوم (امینی-پیج) استخراج و فروش نفت ایران باز هم در اختیار شرکتهای خارجی قرار گرفت؛ با این تفاوت که این بار آمریکا نیز بر سر سفره نفت ایران نشست و سهمی برابر با انگلستان دریافت کرد.
پس از این شکست و بازگشت دوباره محمدرضا پهلوی به قدرت، رژیم پهلوی خود را در اوج اقتدار میدید و هیچ چیز جلودارش نبود. همان زمان تعدادی از چهرههای سیاسی و دانشگاهی در نامهای به مجلس نسبت به فضای خفقان موجود در کشور زبان به اعتراض گشودند و نوشتند: «تمام روزنامههای مخالف دولت در توقیف و چاپخانهها تحت کنترل شدید و روزنامههای مجاز هم تحت سانسور شدید میباشند و انواع و اقسام فشار و تضییقات برای ملّیون و آزادیخواهان و شکنجههای وحشیانه برای مبارزان راه حقیقت و آزادی وجود دارد و اکثر زعمای قوم که مورد علاقه و تکریم ملتاند یا در گوشه زندان و اختفا به سر میبرند و یا تحت نظر مأمورین انتظامی میباشند و مطلقاً آزادی عمل ندارند.» نویسندگان این نامه نیز سرنوشتی مشابه پیدا کردند و مورد خشم و غضب رژیم پهلوی قرار گرفتند و در نتیجه اساتید امضاکننده نامه مستقیماً توسط دولت از دانشگاه اخراج شدند.
سال 1335 رژیم پهلوی به پیشنهاد آمریکا برای کنترل هرچه بیشتر فضای کشور ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) را تأسیس کرد و موج جدیدی از سرکوب را به راه انداخت. سفارت غیررسمی اسرائیل در تهران که طی نهضت ملی نفت تعطیل شده بود بار دیگر آغاز به کار کرد و حتی دفتر نمایندگی ایران در تلآویو نیز راهاندازی شد. تابستان 1336 در حالی که کشورهای منطقه از صادرات نفت به اسرائیل خودداری میکردند؛ اولین قرارداد نفتی محرمانه میان ایران و اسرائیل با قیمت بشکهای
30 دلار منعقد شد. یک سال بعد «محمدرضا پهلوی» با «لوی اشکول» وزیر دارایی وقت اسرائیل به دور از چشم رسانهها دیدار کرد و دو طرف برای افزایش میزان همکاریها توافق کردند.
خبرهای بد تمامی نداشت؛ با رحلت «آیتالله بروجردی»، مرجع بزرگ شیعیان جهان در ابتدای سال 1340 برای مردم مسلمان ایران همه چیز رنگ ناامیدی گرفت. همان سال صادرات نفت ایران به اسرائیل دو برابر شد و «بنگوریون»، اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفری محرمانه به تهران آمد. روابط ایران و رژیم صهیونیستی سالبهسال بیشتر و جدیتر میشد. سال 1341 «موشهدایان» وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی به ایران آمد تا طرح کشت و صنعت اسرائیل در دشت قزوین را عملیاتی کند؛ این پروژه تا حدی برای رژیم صهیونیستی سودآور بود که یکی از روزنامههای این رژیم از آن با عنوان «قزوین، امپراطوری اسرائیل در ایران» یاد کرد.
اوایل خرداد 1342 نماینده ویژه نخستوزیر اسرائیل با پیام ویژه «بنگوریون» به تهران آمد و «محمدرضا پهلوی» پس از ملاقات با او وعده همکاریهای بیشتر را داد. ایران در چنین شرایطی قرار داشت که چند روز بعد در 13 خرداد 1342 «حاجآقا سید روحالله خمینی(ره)» در مدرسه فیضیه قم به منبر رفت و خطاب به محمدرضا پهلوی گفت: «والله، اسرائیل به درد تو نمیخورد، قرآن به درد تو میخورد امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هرچه میخواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید؛ یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید؛ یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه میخواهید بگویید. خوب، اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم از این سهتاست.»
برای ناظران تیزبین داخلی وخارجی کاملاً مشخص بود که رابطه رژیم صهیونیستی با ایران یک همکاری مشترک و متعارف بینالمللی نیست بلکه ایران با هدایت آمریکا در اختیار اسرائیل قرار داشت و مانند لقمهای در دهان این رژیم بود. از نیمه خرداد 1342 به بعد اما این لقمه کمکم گلوگیر شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 دیگر میرفت تا راه تنفس رژیم اشغالگر قدس را مسدود کند. شاید اگر 14 آذر 1340 روزی که هواپیمای «داود بنگوریون» اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست؛ به او میگفتند کمی آن طرفتر در محله «یخچال قاضی» قم مردی 60 ساله به نام سید روحالله خمینی(ره) زندگی میکند که نه تنها تمام تلاشهای او و همقطارانش را در ایران به باد میدهد بلکه این کشور را به پایگاهی علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی در جهان تبدیل میکند؛ لبخندی ناباورانه از روی تمسخر میزد. این لبخند البته چندان دوام نمیآورد چون صهیونیستها انقلاب خمینی(ره) را نه با چشم بلکه با تمام وجودشان احساس کردند. 19 خرداد 1368 وقتی «فتحی شقاقی» رهبر جنبش جهاد اسلامی فلسطین برای سخنرانی در اولین نماز جمعه پس از رحلت
امام خمینی(ره) به تهران دعوت شد؛ طوری درباره امام(ره) صحبت کرد که مشخص شد انقلاب سید روحالله خمینی در فلسطین به اندازه ایران قدرت داشته است: «ای امام! آیا واقعاً از میان ما رفتهای؟! واقعاً ستاره درخشان جماران خاموش شد؟! نه! باور نمیکنیم! تو هرگز نمردهای؛ حتماً رفتهای تا از خستگی مبارزه دمی بیاسایی و بازگردی. شاید کودکان سنگ به دست انتفاضه فلسطین، امشب و هر شب در بالاترین قلههای کوه کَرمِل منتظر تو باشند تا دست خود را بالا بیاوری و از رنج آنان بکاهی و خستگی از تنشان بزدایی. آنان حتماً تو را بر منبر مسجدالاقصی خواهند دید، در حالی که پرچم جهاد در دست داری و بر سر خائنان فریاد میزنی!... نه! تو نمردهای ای سید من!»
خدایی که یوسف(ع) را از قعر چاه به حکمرانی در مصر رساند و موسی(ع) را در دامن فرعون پرورش داد؛ ناخدایی را هم برای ما فرستاد تا اصلیترین کانون مقاومت در برابر اشغالگری و سلطه اسرائیل بر غرب آسیا را درست از جایی که هیچکس انتظارش را نداشت یعنی ایران، بیرون بیاورد. آن خدا هنوز هم هست و رژیم صهیونیستیِ متوهم از برتری و پیروزی را در ویرانههای غزه فروخواهد بلعید: فَخَسَفنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَة یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللهِ (قارون را با خانهاش در زمین
فرو بردیم و او در برابر خدا هیچ گروهى نداشت که یارىاش کنند.)
سید محمدعماد اعرابی