سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی حمله بزرگ انقلابیون یمن به 3 استان عربستان آشیانه جنگ
انقلابیون یمن در جدیدترین عملیات پهپادی و موشکی به عمق خاک عربستان، آشیانه جنگنده‌ها، خوابگاه خلبانان و سامانه‌های پاتریوت در «خمیس مشیط» را در هم کوبیدند.

ائتلاف سعودی در جدیدترین جنایت خود، به استان حجه حمله کرد و 11 زن و کودک یمنی را به شهادت رساند. این مسئله باعث خشم انقلابیون یمن شد و آنها خیلی زود انتقام این جنایت را از آل‌سعود گرفتند و عملیات گسترده‌ای را در عمق خاک عربستان انجام دادند.
یحیی سریع، سخنگوی نیرو‌های مسلح یمن، در بیانیه‌ای جزئیات عملیات نظامی گسترده نیروهای مسلح این کشور به عمق عربستان را تشریح کرد. او درباره این عملیات گفت، پهپاد‌های ما به تعدادی از تأسیسات نظامی عربستان در جیزان، نجران و عسیر حمله کردند. این عملیات در چارچوب پاسخ به جنایات دشمنان در استان «حجه» و محاصره مستمر یمن صورت گرفت. سخنگوی نیرو‌های مسلح یمن افزود، در این عملیات آشیانه جنگنده‌ها، خوابگاه خلبانان و سامانه‌های پاتریوت در خمیس مشیط مورد هدف قرار گرفته‌اند. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در سه شنبه 99/4/24ساعــت 11:22 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی این بمب هوشمند چگونه خنثی میشود؟(یادداشت روز) صفر تا
نتیجه تصویری برای کاریکاتور آمریکا ایران ونزوئلا

نتیجه تصویری برای کاریکاتور آمریکا ایران ونزوئلا
امروز در پنجمین سالگرد انعقاد توافق موسوم به برجام، اگر گفته شود که کشور در حال خنثی‌سازی یک بمب بسیار پیچیده است، شاید کسانی متعجب شوند. ماجرا از این قرار است که دشمن یک دهه قبل، با مشاهده سرعت پیشرفت‌های معجزه‌آسا، به این نتیجه رسید که باید حرکت ایران برای قدرتمند شدن را از داخل متوقف کند. این پروژه که با فتنه و آشوب سال 88 استارت خورده بود، در قدم اول ناکام ماند. اما در عین حال به واسطه مشورت برخی همراهان سران فتنه درباره ضرورت «تحریم‌های فلج‌کننده»، در همان دوره اوباما وارد فاز تازه‌ای شد. انتخابات سال‌های 92 و 94 و 96 (ریاست‌جمهوری و مجلس) تا حدودی متاثر از این فشار اقتصادی بود. آنچه از سوی برخی طیف‌ها به عنوان «راه‌حل عبور از فشار اقتصادی» ارائه شد، مذاکره و توافق با غرب بود. البته انگیزه حامیان این راه‌حل بسیار متنوع بود؛ از خیانت محض تا انگیزه خدمت. اما آن طرف در اتاق عملیات دشمن، هیچ تردیدی درباره هدف فشار و مذاکره وجود نداشت. تلقی آنها از نقشه تهدید و تطمیع توأمان، اختلال در محاسبات مردم و مدیران ایرانی بود؛ چنان‌که فرآیند تضعیف قدرت ملی، تامین امنیت و آسایش و رونق اقتصادی انگاشته شود. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در دوشنبه 99/4/23ساعــت 3:56 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ب آقای خوئینیها! از کجا دیکته شده بود؟!(یادداشت روز)

 

هر ده سال یک اغتشاش..... همیشه پای اصلاح طلبان در میان است

دیروز آقای موسوی خوئینی‌ها نامه سرگشاده‌ای خطاب به
رهبر معظم انقلاب نوشته و در آن به مسائلی اشاره کرده‌اند که اگرچه، با توجه به هوشیاری مثال‌زدنی ملت، درک میزان صحت آن به آسانی برای عموم مردم امکان‌پذیر است ولی نگارنده به دو علت، پرداختن به این نامه سرگشاده را ضروری تلقی می‌کند.
اول؛ آنکه ایشان در صدر نامه نوشته‌اند «مطالبی را در محضر ملت شریف ایران به استحضار عالی می‌رسانم» یعنی نگارنده نیز به عنوان یکی از آحاد ملت مخاطب نامه ایشان هستم و حق پرداختن به آن را دارم.
دوم؛ اینکه نامه یاد شده همانگونه که در ادامه خواهد آمد، دقیقاً -تاکید می‌شود که دقیقاً-بازگویی آرزوهای برباد رفته دشمنان اسلام و انقلاب است و از این روی مخاطب نگارنده در این وجیزه، قبل از آنکه آقای موسوی خوئینی‌ها باشد، دشمنان بیرونی نظام هستند که اصرار دارند نظر ایشان را به قاطبه مردم ایران نسبت دهند! که البته در اولین دقایق بعد از انتشار نامه، با آب و تاب به همین سو رفته‌اند!
و اما، درباره نامه یاد شده گفتنی‌هایی هست. ولی قبل از آن به این کلام حضرت امیر علیه‌السلام توجه کنید.
1- در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر که از یاران امیرالمومنین علیه‌السلام بودند به تحریک معاویه (دقت کنید) آتش جنگ را برافروخته بودند. بهانه آنها خونخواهی عثمان بود و حال آنکه طلحه و زبیر به گواه همه مورخان از قاتلان عثمان بودند و در مقابل، حضرت امیر(ع) - بازهم به گواه تاریخ - فرزندان خود، امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام را به دفاع از خلیفه سوم فرستاده بود. اینگونه بود که امیر مومنان‌(ع) درباره این دو فرمودند « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوه وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ ...
آنها حقی را مطالبه می‌کنند که خود وانهاده‌اند و خونی را می‌طلبند که خود ریخته‌اند»! حالا بخوانید و ببینید! چگونه آقای خوئینی‌ها تمامی مشکلات و بلاهایی که خود و دوستان هم حزب و گروهشان به مردم مظلوم این دیار تحمیل کرده‌اند را به کلیت نظام نسبت می‌دهند‌!
2- آقای خوئینی‌ها خطاب به رهبر معظم انقلاب می‌نویسد: «در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند»! ایشان توضیح نمی‌دهد که این بی‌اعتقادی نسبت به اسلام و نظام و انقلاب است یا عملکرد برخی از مسئولان نظام؟! اگر بی‌اعتقادی نسبت به اصل نظام است، در مقابل ده‌ها نمونه اخیر که مردم با حضور چند ده میلیونی خود بر وفاداری و اعتقاد راسخ خویش به اسلام و انقلاب و مخصوصاً رهبر انقلاب تاکید ورزیده‌اند چه پاسخی دارند؟! مثلاً درباره حضور
چند ده میلیونی ملت از همه طیف‌ها در سوگ سپهبد شهید
سردار سلیمانی چه پاسخی دارند؟! حمایت همه‌جانبه آنان از اقدامات نظام در مقابل باج‌خواهی آمریکا و متحدانش را چگونه تفسیر می‌کنند؟! و...
ما هم بر این باوریم که اعتقاد مردم آسیب دیده است اما اعتقادشان به کدام مقوله با آسیب رو‌به‌رو شده است؟!
3- می‌نویسند: «بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی می‌رود که از عمق بی‌اعتقادی و بی‌اعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت می‌کند»! باز هم توضیح نمی‌دهند کدام مدیریت کلان مورد نظر ایشان است؟! کدامیک از مسئولان نظام صدها وعده به مردم داده‌اند که حتی به یکی از آنها نیز عمل نکرده‌اند؟! کدامیک از مدیران ارشد نظام هر روز یک دروغ تازه بر زبان آورده و حتی زحمت یک عذر‌خواهی خشک و خالی هم به خود نداده‌اند؟! اگر تصور می‌کنید که مردم این طیف از مسئولان دروغگو و لاف‌زن را نمی‌شناسند، خود را فریب داده‌اید و اگر می‌دانید که نام و نشان و مسئولیت این عده را می‌دانند، چرا جرأت بیان آن را ندارید؟!
4- نوشته‌اند: « تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نه‌تنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است. علاوه‌بر این مردمِ گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقت‌سوز معیشتی، بسیارند انسان‌های ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بی‌عدالتی‌های غیرقابل ‌انکار شده‌اند»! جناب خوئینی‌ها! تورم روز‌افزون و کاهش درآمد اقشار گسترده را چه کسانی به مردم مظلوم این دیار تحمیل کرده‌اند؟! یعنی حضرتعالی نمی‌دانید که دولت تحت حمایت شما و حزب و گروه شما عامل اصلی همه این نابسامانی‌ها و پلشتی‌هاست؟!
ادعای دلسوزی شما برای فرزندان مردم این مرزو بوم، قبل از آنکه تعجب‌آور باشد خنده‌دار است! تعجب‌آور است چون بعید است شما از حضور فرزندان هم‌حزبی خود که با پول حاصل از دسترنج ملت در آمریکا و اروپا پرسه می‌زنند بی‌خبر باشید! و خنده‌دار است که این رخداد پلشت و سوءاستفاده از بیت‌المال را به روی مبارک خود نمی‌آورید! راستی جناب خوئینی‌ها، برادران کدامیک از مسئولان بلند‌پایه و به شدت تحت حمایت جنابعالی پرونده‌های فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمی‌دانید یا تجاهل می‌فرمائید؟! دستکم می‌دانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله می‌کنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! اگر اجازه بدهید نام و نشان آنها را برایتان بازگو کنیم و از روابط آنها با شما و حزبتان پرده برداریم. اگرچه با توجه به اطلاع مردم از این پلشتی‌ها نیاز چندانی به این بازگویی نیست،
جز آنکه شاید باعث خجالت شما بشود!
آقای خوئینی‌ها! این جملات برایتان آشنا نیست؟!
«بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌ فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند،
انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!...»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیس‌جمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسار‌گسیخته و... نثار منتقدان کرده‌اند! راستی آقای خوئینی‌ها جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود می‌دانستید، لام تا کام سخنی نمی‌فرمودید و کاغذ به نامه‌نگاری سیاه نمی‌کردید؟!
5- نوشته‌اند « البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی‌ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می‌کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل ‌دوام‌ امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که می‌آیند و می‌روند نیست (که البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقش‌آفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است»!
 این بخش از نامه یاد شده نکته‌ای افزون بر مطالب قبلی ندارد
غیر از اینکه در این بخش، به جان کلام و انگیزه اصلی خود از نگارش این نامه با صراحت بیشتری پرداخته است و آن «نامطلوب بودن وضع فعلی و ضرورت تغییر آن» است! این خواسته و آرزویی است که مقامات رسمی آمریکا دقیقاً با همین تعبیر خواستار آن بوده‌اند. توضیح آنکه بعد از فاجعه برجام و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، جمهوری اسلامی ایران تصمیم قاطع گرفت که مسیر حرکت خود را بدون توجه به تحریم‌ها تعریف کرده و دنبال کند که مبارزه با مفاسد اقتصادی، تشکیل مجلس انقلابی و اقداماتی نظیر فروش بنزین به ونزوئلا، برقراری روابط تجاری با برخی از همسایگان، تکیه بر ظرفیت‌ها و امکانات داخلی و... از جمله آنهاست. این حرکت نظام برای آمریکا که اصرار بر فشار حد‌اکثری بر ایران داشت نه فقط نا‌خوشایند که به گفته خود آنان (از جمله وزیر خزانه‌داری آمریکا ‎و...) نا‌امید‌کننده بود. تا آنجا که حتی صدای فاکس‌نیوز، شبکه تلویزیونی پنتاگون و حامی سینه‌چاک ترامپ را نیز به هوا بلند کرده است. حالا خودتان قضاوت کنید، در این حال و هوا سخن از
«شرایط نا‌مطلوبی که باید تغییر کند» چه مفهومی دارد و آیا تکرار آرزوی دشمنان نیست؟! اشتباه نکنید سخن از تغییر دولت نیست چرا که اولاً: دولتی با خصوصیات دولت‌های یازدهم و دوازدهم ایده‌آل
موسوی خوئینی‌هاست و برای پایان دوره آن عزا گرفته‌اند و ثانیاً: دولت‌های یاد شده هرگز برای آمریکا خطرآفرین نبوده‌اند که بماند...!
6- همین جا باید گفت که نگارنده قصد داشت به آقای خوئینی‌ها بگوید؛ قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیه‌السلام به جِد مورد تردید است! می‌پرسید چرا؟! عرض می‌کنم، آقای خوئینی‌ها بعد از فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 به شدت از سوی مردم زیر سؤال بود که به عنوان یک روحانی، چرا در مقابل اهانت فتنه‌گران به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام سکوت کرده و موضعی نگرفته است و به میرحسین موسوی عتاب نکرده است که چرا اهانت‌کنندگان را «مردمان خدا‌جوی»! نامیده است. ایشان به این پرسش‌ها پاسخ نداد ولی 2 سال بعد از فتنه 88
در سایت شخصی خود نوشت که با حرمت‌شکنی روز عاشورا موافق نبوده است ولی برای پیشگیری از سوءاستفاده دیگران ترجیح داده است که مخالفت خود را علنی نکند!
در اظهارنظر ایشان دقت کنید. چه می‌بینید؟ آیا اظهارات وی مفهومی غیر از این دارد که آقای موسوی‌خوئینی‌ها، حفظ آبروی خود و قبیله مدعی اصلاحات را به دفاع از ساحت مقدس امام حسین(ع) ترجیح داده است؟!. و آیا به کسی که برای شخصیت! خود بیشتر از ساحت امام حسین‌(ع) ارزش قائل است می‌توان درباره قسم
حضرت عباس‌(ع) سخنی گفت؟!
7- در همین فاصله که نامه ایشان منتشر شده و استقبال گسترده دشمنان را در پی داشته است، برخی از هم حزبی‌های بسیار نزدیک وی از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصاً از اینکه نامه وی بازگو‌کننده آرزوهای آمریکا‌ست به‌شدت ابراز نگرانی کرده و یکی از آنها نامه خوئینی‌ها را آخرین میخ به تابوت اصلاحات دانسته است. نگارنده در صورتی که این افراد اجازه بدهند -که امیدوارم بدهند- نام آنها را فاش خواهم کرد.
8- آقای خوئینی‌ها در بخش دیگری از نامه خود به روش اداره کشور از سوی عالی‌ترین مقام نظام انتقاد کرده است که برای پیشگیری از
اطاله کلام پرداختن به آن را به فرصت دیگری می‌گذاریم و در این محدوده فقط به دو نکته کوتاه بسنده می‌کنیم. اول آنکه به یقین برای توده‌های عظیم مردم ایران و تمامی مسلمانان دلباخته انقلاب در سراسر جهان اسلام باعث افتخار است که امثال شما با مدیریت ایشان موافق نباشید و با شخصیت برجسته‌ای که طی سه دهه پوزه دشمنان را به خاک مالیده و از جان و مال و ناموس مردم حفاظت کرده است مخالف باشید. شخصیتی که حتی دشمنان تابلو‌دار هم علی‌رغم کینه‌های دیرینه نمی‌توانند توانمندی و ده‌ها خصوصیت برجسته و بی‌نظیر ایشان را نادیده بگیرند و ثانیاً درباره مدیریت جنابعالی اگرچه گفتنی‌های فراوانی هست که به آن خواهیم پرداخت ولی فقط به عنوان یک نمونه به تفسیر تحریف شده شما از قرآن در مسجد جوزستان اشاره می‌کنیم که با اعتراض شدید دانشمندان دینی از جمله شهید مطهری رو‌به‌رو شد و جنابعالی را از خطر تفسیر بی‌مایه و تحریف شده قرآن بر حذر داشتند که البته توجه نکردید و نهایتاً یکی از شاگردان دست پرورده شما اکبر گودرزی بود که استاد مطهری را شهید کرد و دیگری شهید مفتح را و... این قصه سر دراز دارد...
9- و بالاخره، انتظار از خوانندگان آن است که یک بار هم که شده نامه آقای خوئینی‌ها را بخوانند و اگر فقط یک نکته -‌تاکید می‌شود که فقط یک نکته- از آن را با خواسته‌های رسماً اعلام شده آمریکا و اسرائیل متفاوت یافتند، نگارنده را هم بی‌خبر نگذارند.

حسین شریعتمداری

+ نوشته شـــده در یکشنبه 99/4/8ساعــت 10:14 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ضرب شست حشدالشعبی به آمریکا و مزدورانش در بغداد نیروه
نیروهای حشد‌الشعبی عراق در واکنش به توطئه مشترک آمریکا و مزدورانش در بغداد، درسی به اشغالگران آمریکایی و عوامل واشنگتن در دولت عراق دادند که تا ابد و برای همیشه در خاطرشان بماند و کاخ سفید بفهمد که چه کسی در عراق حرف آخر را می‌زند.




در حالی که «مصطفی کاظمی» نخست‌وزیر عراق، و آمریکایی‌ها فکر می‌کردند نیروهای حشد‌الشعبی در مناطق مختلف عراق سرگرم نبرد با تروریست‌های داعشی هستند و آنها در غیاب حشدالشعبی می‌توانند هر کاری که دوست داشته باشند انجام دهند و هیچ خطری هم آنها را تهدید نکند.
بر اساس همین ذهنیت، شماری از نیروهای تحت فرمان «مصطفی کاظمی» نخست‌وزیر عراق، موسوم به «نیروهای مبارزه با تروریسم»، تحت نظارت و حمایت آمریکایی‌ها، پنجشنبه شب با 40 خودروی زرهی به «تیپ 45 حشد‌الشعبی» متشکل از «گردان‌های حزب‌الله عراق» یورش بردند و تعدادی از مجاهدان حشد را دستگیر کردند.
اما، آمریکا و عواملش تا به خود آمدند دیدند که بغداد به صورت کامل، تحت کنترل یگان‌های حشد‌الشعبی قرار گرفته است؛ با دستور فرماندهان حشد‌الشعبی، صدها خودرو هزاران نفر از نیروهای بسیج مردمی را سریعا در خیابان‌های پایتخت و اطراف مقر نیروهای گارد ملی، مستقر کردند و دست برتر خود را به کاظمی و سفیر آمریکا در عراق نشان دادند. به همین خاطر، عوامل آمریکا نیز مجبور شدند، رزمندگان حشدالشعبی را آزاد کنند. به هر حال، در اقدام سراسر اشتباه و غیر قابل بخشش آمریکا و کاظمی، همه متوجه شده‌اند که قدرت اصلی در بغداد دست چه کسی است و پایتخت را چه کسی کنترل می‌کند. پس از عذرخواهى کاظمى در حضور «هادى عامرى» و «ابو فدک المحمداوى» فرماندهان حشد، نیروهاى آزاد شده حشد در کنار ورودى منطقه سبز بغداد، که کاخ نخست وزیرى در آنجا قرار دارد، نماز صبح را اقامه کردند. کاظمی به زعم خودش می‌خواست میخش را در بغداد بکوبد،‌ اما خیلی زود فهمید میخ را در سراب کوبیده است.
بر اساس خبر‌های رسیده از بغداد، یک نکته مهم در ماجرای پنجشنبه شب اینکه فقط «نیروهای مبارزه با تروریسم» در این یورش و دستگیری نقش نداشتند، بلکه نیروهای «دستگاه اطلاعات» (جایی که قبلا تحت مسئولیت کاظمی بود) هم این عملیات را انجام دادند و آمریکایی‌ها نیز به طور مستقیم در آن حضور داشتند، ولی آنها لباس نیروهای مبارزه با تروریسم را به تن داشتند. با این حال، فرماندهی حشد‌الشعبی خیلی زود تصمیم‌گیری و اقدام کرد. به عبارت بهتر می‌توان گفت نیروهای بسیج مردمی عراق پیش از این، برای چنین رویدادهای آمادگی داشته و طرح مانور هم آماده کرده بودند. ابعاد اقدام دولت کاظمی و واکنش حشد‌الشعبی به این اقدام، بسیار گسترده و قابل توجه است؛کاظمی با گماشتن « الساعدی» در راس سازمان مبارزه با تروریسم – که پیش از این، عادل عبدالمهدی او را به جرم خیانت و جاسوسی علنی برای سفارت آمریکا، از کار برکنار کرده بود – فکر می‌کرد که می‌تواند هر کاری را که دوست دارد در عراق انجام دهد، اما مشخص شد که اکنون حشد‌الشعبی عراق بسیار قدرتمندتر و گسترده‌تر از عناصر در اختیار نخست‌وزیر این کشور و سفارت آمریکا در بغداد هستند. نکته قابل توجه اینکه، پنجشنبه شب و در آغاز ماجرا، خبرگزاری رویترز با انتشار این خبر، ادعا کرد که سه تن از فرماندهان گردا‌های (حزب‌الله عراق) و سه تن از عناصر ایرانی نیز در بین بازداشت شدگان هستند و عناصر ایرانی به نیروهای آمریکایی تحویل داده شده‌اند. هر چند این خبر در همان ابتدا هم مشخص بود دروغ است. اما چیزی که لو رفت، هماهنگی کامل رویترز و با سفارت آمریکا در بغداد و شیطنت آن برای ایجاد جریان رسانه‌ای کذب است.
علاوه‌بر آن، خبر دروغ رویترز، حضور و نقش مستقیم آمریکایی‌ها در ماجرای حمله به پایگاه حشد را بر ملا کرد.
در هر حال، در ماجرای حمله به مقر حشد‌الشعبی، آمریکا و کاظمی، هر د و رو دست خوردند و این اتفاق در پرونده سیاه 16 ساله آمریکا در عراق ثبت خواهد شد.
فرماندهی عملیات مشترک عراق بعد از ظهر دیروز در بیانیه‌ای، اعلام کرد که عملیات دستگیری با حکم دستگاه قضایی انجام شده است. در این بیانیه ادعا شد، رخدادهای
پنجشنبه شب، تعرض به نیروهای حشد‌الشعبی نبود و تنها به پایگاه افراد مسلحی حمله شد که ادعای وابستگی به حشد‌الشعبی دارند.
واکنش‌ها
«نصر الشمری» سخنگوی مقاومت اسلامی نجباء وابسته به حشدالشعبی، با اشاره به برخی تلاش‌ها برای ایجاد فتنه داخلی در عراق، گفت: «چنین دسیسه‌ای بدون شک اقدامی مذبوحانه بوده و برای طراحان آن، پیامدهایی به دنبال خواهد داشت که هرگز انتظار آن را نمی‌کشند.»
به گزارش ایسنا، « نوری مالکی» رهبر «ائتلاف دولت قانون» در توئیتی نوشت: حشد‌الشعبی سازنده پیروزی و عامل قدرت مردم و دولت است. وی ضمن تاکید بر اینکه احترام به حشد لازم است، هشدار داد که مردم عراق نباید در دام فتنه‌گران بیفتند.

+ نوشته شـــده در شنبه 99/4/7ساعــت 7:13 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی روز عدالت 365 روز است(یادداشت روز) «عدالت و بیعدالت

v

تمام روزهای سال روزعدلتاست(یادداشت روز)

م


«عدالت و بی‌عدالتی نقطه‌های حساس هر انقلابی هستند؛ جایی که انقلاب‌ها به‌خاطر آن پدید می‌آیند و نیز اغلب جایی است که راهشان را گم می‌کنند و از بین می‌روند.» این تعبیر میشل فوکو از عدالت و نسبت آن با انقلاب نکته‌ای است که نباید و نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن عبور کرد. گفتن و نوشتن از عدالت به‌نظر جزو ساده‌ترین موضوعات و در عین حال قامض‌ترین آنهاست. اولین و شاید سخت‌ترین سؤال این باشد؛ عدالت چیست؟ اگر بخواهیم دسته‌ای از سؤالات اساسی تاریخ بشری تهیه کنیم، این سؤال یکی از سؤالات صدرنشین این لیست خواهد بود.
از دیرباز، اندیشمندان دینی، فلاسفه، جامعه‌شناسان، اقتصاددانان و طیف‌های دیگر فکری از منظر خود درپی پاسخ به این پرسش بوده‌اند. برخی اندیشمندان عدالت را جامع همه کمالات دانسته و کمالاتی همچون خرد و دلاوری و... را از مشتقات عدالت دانسته‌اند. عدالت جزو معدود موضوعاتی است که تمام مکاتب فکری دنیا آن را تصدیق و تایید می‌کنند، مکاتبی که در اصول و موضوعات دیگر ممکن است 180 درجه با یکدیگر متفاوت باشند. عدالت مکتب الهی و توحیدی بی‌شک با عدالت لیبرالیسم و سوسیالیسم و سایر ایسم‌ها متفاوت است. فارغ از شرایط زمانه، نوع فکر و جهان‌بینی شماست که عدالت را در ذهن‌تان تعریف و مصداق‌یابی می‌کند. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در چهارشنبه 99/4/4ساعــت 12:25 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی واشنگتنپست: انتخابات آمریکا زمان انتقام ایران از ترام

واشنگتن‌پست: انتخابات آمریکا زمان انتقام ایران از ترامپ است

.

یک روزنامه آمریکایی می‌گوید: دونالد ترامپ که زمانی قلدری می‌کرد، اکنون در انتخابات، گروگان ایران شده است.
واشنگتن‌پست نوشت: انتخابات آمریکا گروگان‌بازی قدرت ترامپ با ایران شده است. جمهوری اسلامی قصد دارد سرنوشتی را که چهار دهه پیش برای «جیمی کارتر» نوشت، این بار برای ترامپ تکرار کند و شانس انتخاباتی او را کاهش دهد.
سوء‌مدیریت در اوج دوران همه‌گیری کووید-19 و یک اقتصاد ضربه‌خورده از کرونا، تظاهرات سراسری در اعتراض به نژادپرستی و افت محبوبیت انتخاباتی برای زمین خوردن «ترامپ» کم بود، حالا بحران سیاست خارجی هم به همه اینها اضافه شده است و شانس انتخاباتی «ترامپ» را در محاق از بین رفتن قرار داده است.
اشتباه نکنید، جو بایدن و طرفدارانش نیستند که شانس انتخاباتی ترامپ را زمین می‌زنند؛ این دو تا از دشمنان آمریکایند که همیشه ایام به‌دنبال فرصتی برای انتقام گرفتن از آمریکا بودند و حالا این فرصت به دستشان افتاده است.
ایران و کره‌شمالی سه سال است تحت «فشار حداکثری» ترامپ هستند. حالا این سیاست ظاهرا به اهداف خود نرسیده است و گردونه شانس به سمت دشمنان آمریکا چرخیده است. ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در سه شنبه 99/4/3ساعــت 4:29 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی دستور پشت دستور/ آقای رئیس جمهور به عمل کار برآید...

وعده نظارت دولت بر قیمت‌ها دیرهنگام اما ضروری

دستور پشت دستور/ آقای رئیس جمهور به عمل کار برآید...

درحالی آقای رئیس جمهور در هفته‌های اخیر و با افزایش چشم‌گیر قیمت‌ها در بازارهای مسکن، خودرو، لوازم خانگی و ارز به وزرای مربوط دستور مهار قیمت‌ها را دادند که باید یادآور شد،‌مردم منتظر اقدام عملی هستند نه صرفاً دستور و تماس تلفنی با وزرا.

دستور پشت دستور/ آقای رئیس جمهور به عمل کار برآید...

 خبرهایی از تغییر نظر دولت آقای روحانی درباره «کنترل قیمت‌ها» به گوش می‌رسد و ظاهراً دولتی که هیچ اعتقادی به کنترل قیمت‌ها نداشت و آن‌را خلاف سیاست‌های اقتصادی بازار آزاد می‌دانست اما امروز به تجربه دریافته است که بازار آزاد نیز از قواعدی پیروی می‌کند.
به گزارش مشرق، اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی به تازگی در اشاره به گرانی مسکن و با تأکید بر اینکه دولت نمی‌تواند نسبت به زندگی طبقات ضعیف و متوسط جامعه بی‌تفاوت باشد، گفت ممکن است علم اقتصاد، اتخاذ این گونه تصمیمات را نفی کند اما انسانیت حکم می‌کند که به طبقات ضعیف و متوسط جامعه توجه داشته باشیم.
آقای جهانگیری تا پیش از این اصرار داشت نظارت بر بازار و قیمت‌ها اولاً خلاف منویات اقتصاد است و ثانیاً چندان در توان دولت هم نیست ظاهراً 7 سال دیر به فکر انسانیت افتاده! اما از همین جا هم غنیمت است.
روحانی هم به تازگی در سخنانی با بیان اینکه «می‌دانیم مردم ما در زمینه مسکن و اجاره‌بها دچار مشکل هستند» از این گفت که جهانگیری مسئول رسیدگی به قیمت‌ها و اجاره‌بها شده است.
گفتنی است که کنار موضوع بازار مسکن، خبرهایی نیز از نظارت بر بازار لوازم خانگی با همکاری وزارت صمت به گوش می‌رسد.
ضرورت دارد که این حرکات خوب در سایر بخش‌های مایحتاج سبد خانوار مردم خاصه در بخش غذا و خودرو نیز ادامه یابد.
احمد توکلی، اقتصاددان، طی چند سال گذشته بارها به رئیس‌جمهور روحانی هشدار داد که دولت باید از سبد معیشتی مردم حمایت کند.
در این میان، برخی رسانه‌ها، تریبون‌ها و چهره‌ها نیز هستند که با ماسک مطالعات اقتصادی و مخالفت با چیزی به نام «نظارت پلیسی»! قصد دارند همچنان در فضای گرانی نفس بکشند و شاهد زجر مردم باشند.
دولت باید بداند که 7 سال رقصیدن با ساز این شاگردان رفاه‌زده آدام اسمیت، کافیست و اکنون نوبت آن است که مردم شیرینی نظارت بر قیمت‌ها را در کام خود احساس کنند.
دقت شود که حمایت از رفتار نظارتی دولت بر قیمت‌ها به هیچ عنوان به معنای حمایت از اقتصاد دولتی و بستن دست و پای بخش خصوصی نیست بلکه این حمایت ناشی از رویکرد منطقی نسبت به قواعد بازار است که در هنگام ورود بلبشو به عرصه قیمت‌گذاری‌ها، ورود نهادهای نظارتی را طلب می‌کند.

یک حباب دیگر از افتخارات برجام ترکید
در حالی که روحانی و ظریف و عراقچی بارها ادعا کرده بودند بسته شدن پرونده موسوم به PMD از افتخارات برجام است و این پرونده برای همیشه در آژانس مختومه شده، روزنامه دولت اذعان کرد بازی با «PMD» مجدداً در آژانس گشوده شده است!
روزنامه ایران ذیل تیتر «تکرار بازی پی‌ام‌دی با ادعاهای بی‌سند»، نوشت: پرونده ادعاهای ضدایرانی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با تصویب یک قطعنامه جدید گشوده شد؛ پرونده‌ای سیاسی که پیش‌تر برجام مسیر بایگانی شدن آن را هموار کرده بود اما اینک دوباره روی میز قرار گرفته است.
پیشاپیش مشخص بود که نشست اخیر شورای حکام، رخدادی پربازتاب خواهد بود اما کمتر کسی تصور می‌کرد که بعد از هشت سال از صدور آخرین قطعنامه علیه ایران، بار دیگر آژانس، قطعنامه دیگری را برپایه ادعاهای بی‌سند در دستور کار خود قرار دهد. اما این بار اتهام‌زنی به تهران با رأی شورای حکام و گزارش درباره عدم شفافیت درباره دو مرکز ادعایی آژانس در ایران که از سوی آلمان، انگلیس و فرانسه رهبری می‌شد، چنان بی‌اساس بود که روسیه و چین به مواجهه با آن برخاستند و با رأی منفی خود به قطعنامه شورای حکام از ایران حمایت کردند.
برای نخستین بار از زمان دستیابی ایران و کشورهای 5+1 به توافق هسته‌ای که با بسته شدن پرونده مطالعات ادعایی موسوم به «پی‌ام‌دی» همراه بود، اختلافات تازه‌ای میان ایران و آژانس شکل گرفته که بر پایه ادعاهای بدون سند بوده
است.
گزارش اخیر «گروسی» به موردی اشاره داشته که پیش از دستیابی به برجام و در قالب پرونده «پی‌ام‌دی» پیگیری شده و مورد حل و فصل قرار گرفته بود. این ادعاها مربوط به بیست سال پیش و پیرامون یک آزمایش انفجاری است که آژانس مدعی است ایران پیرامون آن اطلاعی نداده است. به نظر می‌رسد پرونده این ادعاهای اثبات‌نشده که در دوره «یوکیو آمانو» مدیرکل سابق آژانس بسته شده بود اینک در کنار درخواست برای بازدید از دو مرکز ادعایی اعلام‌نشده، بازگشایی
شده است.


+ نوشته شـــده در یکشنبه 99/4/1ساعــت 10:45 صبح تــوسط عباس | نظر