دو دروغ بزرگ دولت روحانی: رشد اقتصادی 11.9 درصدی سال 95 و تولید 700 هزار شغل سالیانه
« امیدواریم در سال های 95 و 96 رشد اقتصادی بین پنج تا 6 درصد را تجربه کنیم؛ زیرا هر یک درصد رشد بیش از صد هزار شغل پایدار و هر دو شغل رسمی یک شغل غیررسمی به دنبال خود می آورد.»
شانزده کشور با بیکاری بالا در جهان |
||
درصد بیکاری |
کشور |
ردیف |
26.7 |
آفریقای جنوبی |
1 |
25.4 |
بوسنی هرزگوین |
2 |
23.7 |
یونان |
3 |
23.55 |
مقدونیه |
4 |
21.23 |
ونزوئلا |
5 |
19.6 |
سودان |
6 |
18.7 |
ارمنستان |
7 |
17.7 |
اسپانیا |
8 |
16.1 |
افغانستان |
9 |
15.99 |
صربستان |
10 |
14.9 |
کرواسی |
11 |
12.9 |
قبرس |
12 |
12.8 |
جامائیکا |
13 |
12.7 |
مصر و نیجریه |
14 و 15 |
12.59 |
جمهوری سائوتومه و پرنسیپ |
16 و 17 |
12.45 |
ایران |
18 |
انتخابات باید گسترده، سالم، پر شور و با امنیت برگزار شود/ اگر کسی میخواهد از دشمن بترسد، بترسد، اما از طرف مردم نترسد/ معیشت مردم باید با جدیت دنبال شود
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به انتخابات 29 اردیبهشت، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را نماد مردم سالاری اسلامی و مایه عزت و افتخار و قدرت و سربلندی دانستند و تأکید کردند: باید مردم، مسئولان و نامزدها، انتخابات را قدر بدانند و زمینه یک انتخابات پرشور و شوق و با نشاط، سالم، با امنیت و گسترده را فراهم کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار با گرامیداشت روز ارتش و تجلیل از خانواده ها و همسران و فرزندان ارتشیان به عنوان همسنگران و همرزمان واقعی آنها، تعیین روز ارتش بوسیله امام (ره) را یکی از بهترین و هوشمندانهترین اقدامات امام راحل برشمردند و گفتند: این اقدام علاوه بر مستحکم کردن پایه های ارتش جمهوری اسلامی، موجب یأس و ناامیدی بسیاری از توطئه گران، در آن زمان شد.
ایشان با تأکید بر اینکه تعیین روز ارتش از جانب امام خمینی (ره) به معنای پذیرش هویت ارتش با همه مختصات و شرایط آن در ابتدای پیروزی انقلاب بود، افزودند: حفظ و تقویت ارتش، اعتقاد قلبی و عمیق امام(ره) بود و این تصمیم صحیح امام موجب شد ارتش در همه قضایای بعد از انقلاب، خوش بدرخشد.
رهبر انقلاب اسلامی، ایستادگی در مقابل توطئه های درونی را یکی از نمونه های کارنامه درخشان ارتش برشمردند و گفتند: نقش آفرینی ارتش در دوران دفاع مقدس و ارائه جلوه های عملی از سطوح بالای اخلاق و معنویت در کنار قدرت رزمی، یکی دیگر از افتخارات آن است.
حضرت آیت الله خامنه ای، شهیدان صیاد شیرازی و بابایی و بسیاری از شهدای ارتش را الگوهای عملی از اخلاق و معنویت خواندند و تأکید کردند: ارتش جمهوری اسلامی امروز یک نیروی فکری و معنوی و دارای انگیزه های پاک و مقدس است که این یکی از آثار مهم اقدام امام در تعیین این روز است و باید این ارزشها قدر دانسته و تقویت شوند.
ایشان با تأکید بر لزوم افزایش آمادگی های روحی و معنوی ارتش، به نقش مهم نیروهای مسلح در تأمین امنیت اشاره کردند و افزودند: امنیت برای یک کشور بسیار مهم است و هرچه نیروهای مسلح مقتدرتر و پرانگیزه تر باشند، این اقتدار حتی اگر با تحرک نظامی هم همراه نباشد، زمینه ساز ایجاد امنیت خواهد بود.
فرمانده کل قوا، فرماندهان ارتش را به تربیت انسانهایی که بتوانند الگو باشند توصیه و خاطرنشان کردند: روز به روز باید الگوهای اخلاقی همچون شهید صیاد و شهید بابایی در سازمان بزرگ و دارای شوکت ارتش افزایش یابد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نیروهای مسلح از مهمترین حصارهای تأمین امنیت برای مردم بشمار می روند، افزودند: علاوه بر نیروهای مسلح، مجموعه ها و دستگاههای اقتصادی، آموزشی، علمی و تحقیقاتی و فرهنگی نیز اگر در جهت مقابله با اهداف دشمن و به عنوان بخش های تکمیل کننده یکدیگر، عمل کنند، قطعاً هماهنگ با نیروهای مسلح، زمینه ساز حفظ و تقویت امنیت ملی و توسعه و پیشرفت کشور خواهند شد.
حضرت آیت الله خامنه ای یکی از طراحی های اصلی دشمن را، استفاده از نقاط ضعف و مشکلات اقتصادی برای ضربه زدن به ملت ایران، دانستند و خاطرنشان کردند: به همین علت در سالهای اخیر شعارهای اقتصادی برگزیده و برجسته شدند.
بر روی مسئله معیشت مردم و نیروهای مسلح و تقویت اقتصاد کشور تأکید دارم
ایشان تقویت بنیه اقتصادی کشور را حساس ترین و کلیدی ترین موضوع برشمردند و گفتند: بر همین اساس بر اجرای سیاستهای اقتصادی مقاومتی به عنوان یک مجموعه «کار و حرکت و اقدام» بویژه بر موضوع اشتغال و تولید و همچنین مسائل معیشتی مردم و کارکنان دستگاههای مختلف از جمله نیروهای مسلح تأکید دارم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تمرکز بدخواهان نظام اسلامی برای استفاده از نقاط ضعف اقتصادی به منظور ایجاد اخلال، خاطرنشان کردند: وقتی انگیزه و هدف دشمن مشخص است، قاعدتاً باید انگیزه مسئولان برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی افزایش یابد و من همه این مسائل را که دیدگاه کارشناسان زبده اقتصادی است، به طور مشروح و خصوصی برای مسئولان نیز بیان کرده ام.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: توقع من از مسئولان این است که وقتی انگیزه دشمن را برای استفاده از نقاط ضعف اقتصادی می بینند، درصدد برطرف کردن نقاط ضعف اقتصادی و بستن منافذ برآیند.
ایشان تأکید کردند: البته نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران، نقاط قوت فراوانی دارند و علت سربلندی ملت در مقابل توطئه های گوناگون، از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون همین نقاط قوت عجیب است که از لحاظ کمیت و کیفیت، از نقاط ضعف بیشتر هستند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از این نقاط قوتبرجسته را روحیه شجاعت و ایستادگی ملت ایران در برابر تشرها و اخم های ابرقدرتها دانستند و افزودند: یکی از شگردهای قدرتهای متجاوز، برای ترساندن ملتها و دولتها و وادار کردن آنها به تأمین منافع نامشروع خود، تشر زدن و از خود بزرگنمایی نشان دادن است.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: برای یک کشور بدترین حالت آن است که مسئولان آن کشور، از تشر دشمن بترسند زیرا این کار در را برای ورود، تجاوز و تعرض او باز می کند.
ایشان خاطرنشان کردند: در اینکه امور کشور را باید با عقل و تدبیر و حکمت انجام داد، هیچ تردیدی وجود ندارد اما این تدبیر و حکمت باید همراه با شجاعت باشد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: ترسیدن و دلهره از تشر دشمن و تحت تأثیر اخم قدرتمندان قرار گرفتن اولِ بدبختی است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر کسی هم می خواهد بترسد، اشکالی ندارد اما از طرف ملت و به حساب مردم نترسد زیرا ملت ایران ایستاده است.
ترس مسئولان از تهدید و تشر دشمن، در را برای تجاوز و تعرض او باز میکند
ایشان با اشاره به انواع توطئه ها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، خاطرنشان کردند: اگر بنا بود جمهوری اسلامی و ملت ایران از قدرتها بترسد و در مقابل آنها عقب نشینی کند، اکنون دیگر هیچ اثر و نشانی از ایران و ایرانی باقی نمی ماند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: دشمن اعم از امریکا و بزرگتر از امریکا، در مقابل نظامی که به مردم خود متصل است و مردم و ملت خود را دوست دارد و ملت نیز آن نظام را دوست دارند و در مقابل دشمن مقاوم هستند، هیچ غلطی نمی تواند بکند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه در دشمنی قدرتهای زورگو بویژه امریکا، با ملت ایران هیچ تردیدی نیست افزودند: اینکه بگویند با فلان فرد موافق هستند و با او ملاحظه خواهند کرد، حرف نادرستی است زیرا دشمنی آنها از زمان امام (ره) و بعد از امام و در زمان دولتهای گوناگون که با سلایق مختلف، بر سر کار بودند، همواره ادامه داشته است.
ایشان با تأکید بر اینکه باید اقتدار و ایستادگی ملت ایران و تأثیرناپذیری ملت از تشر امریکا و برخی کشورهای اروپایی ادامه پیدا کند، خاطرنشان کردند: بخش مهمی از ادامه ایستادگی و نهراسیدن از دشمن، بعهده نیروهای مسلح، و بخش عمده آن بر عهده اقتصادیون و مجموعه های فرهنگی، آموزشی، بخصوص متصدیان بخش های علمی و تحقیقاتی است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به انتخابات پیشِ رو، انتخابات را از افتخارات ملت ایران و مایه عزت، قدرت، روسفیدی و سربلندی ملت ایران در دنیا خواندند و افزودند: بدخواهان بهدنبال نشان دادن اسلام و معنویت در نقطه مقابل مردمسالاری بودند، اما جمهوری اسلامی، با مردمسالاری اسلامی و انتخابات، غلط بودن این حرف را نشان داد.
حضرت آیت الله خامنهای گفتند: همه ملت در انتخابات احساس میکنند که کلید کارهای کشور در دست خودشان است و آنان هستند که عناصر اصلی کشور را معین میکنند.
ایشان با تأکید بر اینکه همه مردم، نامزدها، دولت و دستاندرکاران باید قدر انتخابات را بدانند و آن را گرامی بدارند، افزودند: باید انتخاباتی گسترده، با شور و شوق و نشاط ، سالم و همراه با امنیت برگزار شود و چنین انتخابات و ذخیرهای، به کشور مصونیت بسیاری خواهد داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مطالب وسوسهانگیز رسانههای دشمن و تلاش خصمانه آنان برای خراب کردن انتخابات، خاطرنشان کردند: ملت ایران با همین بیداری و هوشیاری که همواره نشان داده است، در مقابل این حرکت عمل خواهد کرد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرلشکر صالحی فرمانده کل ارتش با تبریک اعیاد ماه رجب و گرامیداشت روز ارتش و نیروی زمینی، گفت: امروز ارتش مفتخر است که در همه عرصههای زمینی، دریایی، پدافندی و هوایی با اقتدار، اعتماد به نفس و توکل به خدا از مرزهای خاکی و اعتقادی انقلاب اسلامی دفاع میکند و فراتر از همه مؤلفههای آمادگی رزمی، به دریای بیکران انسانهای مؤمن و متخصص خود میبالد.
ابا حمله موشکی به پایگاه نظامی سوریه در حمص
سرویس خارجی -
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، که به خیال خود، قصد داشت با اقدامی غافلگیرکننده و به اصطلاح جسورانه، کل معادلات سوریه را به نفع جبهه تروریسم تغییر دهد و خودش را برخلاف «باراک اوباما»، مرد عمل نشان دهد، بامداد جمعه فرمان حمله موشکی به یک پایگاه هوایی ارتش سوریه را صادر کرد. در پی صدور این فرمان، که در ظاهر به بهانه حادثه شیمیایی «ادلب» صورت گرفت، 59 فروند موشک از نوع «تاماهاک» از دو ناوشکن آمریکایی «یو.اس.اسپورتر» و «یو.اس.اس.اس» مستقر در دریای مدیترانه به سمت پایگاه «الشعیرات» در استان «حمص» شلیک شد که به گفته وزارت دفاع روسیه، تنها 23 موشک به هدف اصابت کردند و روستاهای اطراف پایگاه نیز از این حمله موشکی، بینصیب نماندند.
طبق برخی گزارشات، از مجموع 50 فروند هواپیمای موجود در پایگاه، 9 فروند هواپیما از بین رفت و شمار تلفات این حمله نیز 10 تن از جمله یک افسر ارتش اعلام شد. منابع سوری حتی میگویند پیش از وقوع این حمله «هواپیماهای خود را از پایگاه خارج کرده بودند.»
غرور بیپایه و اساس
ترامپ که با این اقدام خود بار دیگر نشان داد درک درستی از شرایط جهانی و منطقه و همچنین از توان فعلی آمریکا ندارد، این حمله را بدون مجوز شورای امنیت و حتی کنگره در واشنگتن، انجام داده و صرفاً به متحدان نزدیک خود خبر داده بود که قصد چنین حملهای را دارد.
نکته جالب دیگر این ماجرا، اظهارات «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا، پس از حمله است؛ تیلرسون گفت که دولت آمریکا ضرورتی نمیدید که این حمله را به اطلاع روسیه برساند! پیش از این کاخ سفید گفته بود انجام این حمله را به اطلاع روسیه رساندهاند. به نظر میرسد که ترامپ قصد دارد بحران سوریه را با اراده آمریکا به پایان برساند و «بشار اسد» را از کشورش بیرون کند، اما نمیداند که دیر از راه رسیده و تقریباً هیچ گزینهای ندارد.
پیام انتخاباتی به ایران
آمریکا بارها به صراحت اعلام کرده است که نگران تغییر شرایط کنونی در ایران و روی کارآمدن کسانی است که تهدیدهای آمریکا را توخالی میدانند و حاضر نیستند در مقابل آن به حریف باج بدهند، از سوی دیگر یک جریان غربگرا نیز که دستهای خالی از دستاورد دارد، ادامه حضور خود را با این توهم توجیه میکنند که اگر دیگران روی کار بیایند و حاضر به سازش با آمریکا نباشند، خطر حمله نظامی آمریکا جدی است! یکی از اهداف حمله ترامپ به سوریه را میتوان در حمایت از این جریان غربگرا جستوجو کرد. مخصوصا آن که این جریان نیز یکی از دستاوردهای خود را دور کردن سایه جنگ از سر ملت قلمداد میکند و طی همین چند ساعت گذشته نیز برخی از افراد شاخص جریان مزبور، با استناد به حمله آمریکا به سوریه، بر ضرورت سازش با حریف تأکید ورزیدهاند.
پایان ماه عسل
اولین و فوریترین پیامد ماجراجویی بامداد جمعه ترامپ، فاصله گرفتن روسیه از آمریکا در خصوص بحران سوریه بود. ترامپ که اول بهمن ماه وارد کاخ سفید شده بود، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه را دوست خطاب میکرد و لاف دوستی با وی میزد.
در این میان، مسکو برای اینکه نشان دهد در ارتباط باحل بحران سوریه، حسن نیت دارد، سعی کرد با آمریکا در برخی مسائل کنار بیاید و حتی توافقنامه هماهنگی پرواز در سوریه را با کاخ سفید امضاء کرده بود. اما، حماقت ترامپ به این ماه عسل پایان داد و فاصله میان کرملین و کاخ سفید یک شبه به حالت قبل برگشت.
روسها پیش از این به «باراک اوباما» اعتماد نداشتند و اکنون نیز پس از یک مقطع دو ماهه، فهمیدند که ترامپ مثل اوباما اصلاً قابل اعتماد نیست. ترامپ و مقامات دولت آمریکا با نیش و کنایهای که این دو متوجه همتایان روس خود کردهاند، واقعیت خود را واضح نشان دادهاند و با دستان خود، همه پلهای ساختگی را از بین بردهاند.
رئیسجمهور آمریکا قبل از آنکه به قدرت برسد، خود را مخالف جنگ در سوریه نشان میداد و به عنوان مثال، در سال 2013 گفته بود: «حمله به سوریه هیچ سودی ندارد.» اما اکنون میگوید، «باید در سوریه کاری بکنیم» و یا به همراه دیگر دستیاران خود، شعار همیشگی اوباما را تکرار میکند و میگوید «بشار اسد باید برود.»
مقامات روسیه هم که با فرو افتادن پرده، چهره واقعی ترامپ را دیدند، واکنشهای تندی از خود نشان دادند؛ پوتین پس از واقعه الشعیرات، گفت که این اقدام آمریکا، به روابط مسکو و واشنگتن، «ضربهای سخت» وارد کرد.
همزمان با آن، «سرگئی لاوروف» وزیرخارجه روسیه نیز اعلام کرد: «تمام همکاریهای بین روسیه و آمریکا در سوریه متوقف میشود. توافق امنیت پروازی میان مسکو و واشنگتن در سوریه، یکی از این همکاریها بود که لغو شد.» لحن کلام سایر مقامات روسی نیز مشابه پوتین و لاوروف بود که از تغییر مسیر دیپلماسی روسیه نسبت به آمریکا حکایت میکند. علاوه بر موارد فوق، جنگندههای روسی نیز مواضع تروریستها را در «ادلب»، به شدت بمباران کردند و صدها تروریست مورد حمایت غرب را به هلاکت رساندند.
ذوقزدگی تروریستها
در داخل سوریه اما گروههای تروریستی از حملات آمریکا، ذوق زده شدند و از واشنگتن خواستند به این حملات ادامه دهد. به گزارش تسنیم، «احمد رمضان» از رهبران گروه تروریستی «ائتلاف معارضان» گفت: «امیدواریم حملات هوایی ادامه یابد تا جلوی حملات جنگندههای سوری با سلاحهای ممنوعه گرفته شود.» منظور این سرکرده تروریستها، ماجرای «خان شیخون» است. در این حادثه به دنبال انفجار انبار سلاح شیمیایی جبهه النصره، حدود 100نفر کشته و بیش از 400 تن مصدوم شدند. پس از این اتفاق، آمریکا و دیگر حامیان تروریسم ارتش سوریه را متهم به بمباران شیمیایی کردند و حمله موشکی به الشعیرات نیز به همین بهانه صورت گرفته است.
نکته جالب دیگر مربوط به ماجرای حمله موشکی آمریکا به الشعیرات، یورش همزمان عناصر داعش به مواضع ارتش در محور حمص- تدمر بود که البته به شکست انجامید. پیش از این، در استان «دیرالزور» سوریه نیز این همزمانی و هماهنگی میان حملات آمریکا و داعش به یک پایگاه ارتش سوریه را شاهد بودهایم.
زمینهسازی از قبل
به اعتقاد سخنگوی وزارت خارجه روسیه قبل از آنکه اتفاق خانشیخون رخ دهد، آمریکا حمله به پایگاه الشعیرات را زمینهسازی کرده بود.
علاوه بر این سخنگو، سران کشورهای انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، عربستان و ترکیه هم اعلام کردهاند که از قبل در جریان حمله آمریکا قرار داشتهاند و از آن حمایت کامل میکنند. این صحبتها به خوبی نشان میدهد که ترامپ قبل از حادثه خان شیخون، قصد حمله «محدود» به سوریه را داشته است.
واکنشهای خارجی
همانطور که انتظار میرفت، جبهه حامی تروریسم و افرادی مثل «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه و شاه عربستان، از این حمله استقبال کردند و خواستار حملات بیشتر شدند و ترکیه حتی خواسته همیشگی خود را در مورد ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه تکرار کرد و نتانیاهو نیز گفت، حمله آمریکا، پیامی به کشورهای حامی سوریه بود! در برخی مناطق فلسطین اشغالی نیز صهیونیستها در واکنش به حمله فوق، جشن گرفتند.
کشورهای آلمان، ژاپن، ایتالیا و استرالیا، نیز از حمله آمریکا حمایت کردند. «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل هم گفت، در مورد اتفاقی که رخ نداده، اظهار نظر نمیکند! «فرانسوا اولاند» و «آنگلا مرکل» سران فرانسه و آلمان هم با انتشار بیانیهای مشترک، «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه را مسئول حمله آمریکا به سوریه دانستند! البته در میان کشورها، اندونزی، روسیه و ایران حمله مذکور را محکوم کردند.
واکنش بشار اسد و ارتش
بشار اسد هم با انتشار بیانیهای، اقدام آمریکا را «احمقانه» خواند و گفت: «دولت آمریکا سادهلوحانه تحت تأثیر کارزار تبلیغاتی نادرست رسانهها و ادعاهای تروریستها قرار گرفت و دست به حمله نظامی زد.»
ارتش سوریه نیز با صدور بیانیهای، اعلام کرد که آمریکا با این تجاوز، شریک داعش و جبهه النصره شد. در عرصه میدانی نیز ارتش در واکنش به اقدام آمریکا، در منطقه «مقالع السکری» استان حمص علیه داعش دست به عملیات زد و هشت کیلومتر مربع از مناطق تحت اشغال داعش را آزاد کرد.
چرا الشعیرات؟
در تحولات جاری، این سؤال پیش میآید که چرا آمریکا در میان پایگاههای متعدد ارتش سوریه، پایگاه الشعیرات را هدف قرار داده است؟
پایگاه خبری «العهد» در پاسخ به این سؤال، گزارش داد که پایگاه الشعیرات نقش مهمی در شکست دادن داعش در «تدمر» داشته و علاوه بر آن، دو جنگنده ارتش صهیونیستی اخیراً با آتش سامانه موشکی این پایگاه هدف قرار گرفته بودند. در این حمله، یک جنگنده اسرائیل ساقط شده بود. روسیه نیز قصد داشت الشعیرات را به ساماننه ضد موشکی «اس-400» مجهز کند.
نتیجه حمله موشکی
ترامپ زمانی وارد صحنه شد که نسبتی با شرایط موجود ندارد و به عبارت دیگر، او متعلق به این مقطع نیست؛ در اوضاع و احوال جاری اگر رئیسجمهور آمریکا روباه صفت بود، شاید به گونهای میتوانست این کشور را با خسران کمتری از بحران سوریه خارج کند. اما ترامپ نه روباه صفت است و نه شیر صفت؛ بلکه بهتر است بگوییم که او مرد اقدامات خام و نخراشیده است و این به منافع آمریکا ضربه میزند و البته، بزرگترین موهبت برای کشورهای اسلامی است!
برخورد فیزیکی و درگیری لفظی آخوندی با یک خبرنگار زن/ وزیر پُرحاشیه روحانی دوباره حاشیهساز شد + تصاویر
گروه سیاسی_رجانیوز: جلسه هیئت دولت در سال 96 صبح امروز (چهارشنبه، 16 فروردین) در حالی برگزار شد که در حیاط هیئت دولت یک اتفاق حاشیهای افتاد.
به گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم ماجرا از این قرار بود که پس از حضور عباس آخوندی وزیر پرحاشیه راه و شهرسازی، خبرنگاری نظر وی را درباره مرجوعیبودن هوایپمای جدید (کلمبیایی بودن هواپیمای خریداری شده) جویا شد که وزیر دولت روحانی، میکروفن خبرنگار باشگاه خبرنگاران را با عصبانیت گرفته و به سوی دیگری پرت کرده و میگوید، شماها خبرنگار نیستید؛ شماها بی..... هستید.
چندی پیش نیز همین وزیر دولت روحانی، در جریان بازدید از فرودگاه امام(ره) در پاسخ به یک شهروند که از وی بابت قیمت زیاد پارکینگ این فرودگاه انتقاد کرده بود، پاسخ عجیبی داده بود و انتقادات زیادی را بابت این رفتار زننده با شهروند خانم، در پی داشت.
وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم پیشتر نیز مسکن مهر را طرحی "مزخرف" خوانده بود.
سیدحسن قاضیزاده هاشمی دیگر عضو کابینه دولت تدبیر و امید نیز اخیرا در جریان بازدید از یکی از مراکز بهداشتی ایلام، در پاسخ به درخواست فرماندار بدره او را با لفظ بیشعور خطاب کرده بود.
سرویس سیاسی -
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری هراس و آشفتگی در اردوگاه اصلاح طلبان و دولت یازدهم شدت گرفته است، کارنامه خالی دولت از عملکرد مثبت که بتواند از آن دفاع کند به این هراس افزوده و مدعیان اصلاحات که اینک ناگزیر به ادامه مسیر پیشین هستند بزرگترین رقیب روحانی را عملکرد او میدانند.
بیکاری جوانان و وضعیت نامطلوب اشتغال در کشور ، رکود ، مشکلات معیشتی مردم، بحران های فزاینده زیست محیطی و تورم و افزایش قیمت ها علیرغم ادعای کاهش تورم و ... در نزدیکی انتخابات دردسر بزرگی برای یک دولت مستقر می تواند باشد که می خواهد در انتخابات پیش رو رای مجدد مردم را از آن خود کند.
گفت و گوی مصطفی معین وزیر علوم دولت اصلاحات با روزنامه زنجیره ای آفتاب یزد که دیروز منتشر شده بازتاب دهنده گوشهای از این تشویش و نگرانی می تواند باشد. ادامه مطلب...
اندیشکده «امریکن اینتر پرایز» در تحلیلی پیرامون قدرت نرم ایران نوشت: ایران رویکرد چند وجهی در قبال قدرت نرم دارد که شامل راهبردهای چند منظوره و ترکیبی از موارد مختلف برای حصول موفقیت و رسیدن به بالاترین نتیجه است.
از دیدگاه این اندیشکده، رویکرد ایران در عراق به عنوان مثال، مبتنی بر ابراز همبستگی فرقهای و تبلیغ آن از طریق رسانههای خودی مبنی بر این است که «ما با شما» هستیم.
بر اساس این گزارش، ایران در کشورهای ضعیفتر نیز با بهره گیری از الگوی حزبالله طوری اقدام مینماید که رقبا متوجه شوند بدون عوامل نیابتی ایران، هیچ گامی نمیتوانند بردارند.
در بخش دیگر این مطلب آمده است: در مناطقی که در آن پیش زمینهای از فرهنگ اسلامی-ایرانی موجود نیست، مقامهای ایران با استفاده از رسانه و سرمایه گذاری در مسیر موفقیت گام بر میدارند. جمهوری اسلامی ایران با اختصاص سرمایه به دست تصمیم گیرندگان از یک سو و رویکرد رسانهای فراگیر راهبردهای خرد و کلان را به طور موثری ترکیب میکند و بدین وسیله دسترسی خود را اغلب در قیاس با رقبا جامع تر مینماید. رویکردی که مقدم بر اشتیاق ایرانیها در استفاده از قدرت سخت قرار دارد. این اندیشکدهمینویسد: جمهوری اسلامی ایران بازیگر هوشمند و مهمی است و هرگونه دستکم گرفتن آن به معنای امتیاز دادن به جدال در نفوذی است که بر اساس باورهای این کشور هم دستوری الهی بوده و هم در آن سود و زیان وجود دارد. به گزارش فارس، در خاتمه این مطلب آمده است: تنها مواجهه با قدرت سخت ایران کافی نیست،بلکه راهبردهای نرم جمهوری اسلامی هوشمندانه و عمقی هستند و متاسفانه اغلب بدون پاسخ باقی ماندهاند.
د.
در فارسی تمثیلهای زیبایی وجود دارد که هریک عبارتی کوتاه، معنایی بلیغ و توصیفی دقیق از چیزی یا کسی ارائه میکند.«آزموده را آزمودن خطاست» از جمله همین تمثیلهای کوتاه و پرمعناست و کنایه از آن است که اگر کسی در انجام وظیفه و یا وعدهای که برعهده گرفته است موفق نباشد و این ناکامی و ناتوانی به تکرار هم نشسته باشد، نمیتوان از او در آن عرصه انتظار موفقیت داشت چرا که نتیجه از قبل مشخص است و آن خروج ناموفق از آزمون دیگر است.
نزدیک چهار سال از آغاز کار دولت یازدهم میگذرد. از روزگاری که رئیسجمهور و اطرافیانش، بیش از هزار و سیصد وعده رنگارنگ به مردم دادند و به هر شکل و زبان و اشاره ممکن گفتند که دِین خود را به مردم ادا خواهند کرد.
چهار سال بعد از آن روزها، سررسید وعدهها فرارسیده ولی هیچ خبری از خرمن و محصول نیست! مزرعه دولت آنچنان بیحاصل و خشک است که گویی اصلا کشت و زرعی صورت نگرفته و از همان روز بعد از انتخابات، همه وعدهها فراموش شده است!
در چنین شرایطی، منطقا امید به اعتماد دوباره، امیدی خلاف منطق خواهد بود.
همه کسانی که در ایام تعطیلات نوروزی به مناطق شهری و روستایی درگوشه وکنار ایران سفر کرده بودند، در یک ره آورد متفق و مشترکند و آن گلایههای بیپایان و تلخ مردم از اوضاع معیشتی و اقتصادی است.
حالا دیگر کسی نیست که صابون بیعملی و بیتدبیری دولت یازدهم به تنش نخورده باشد و از وضع سخت اقتصادی و معیشتی شاکی نباشد. اکنون کسانی که فروردین 93 (نخستین نوروز دولت یازدهم) و در ایامی که دولت تدبیر ماه عسل خود را طی میکرد، با حرارت و شور از رای خود به رئیسجمهور محترم دفاع میکردند، از آن کار پشیمانند و معتقدند فرصت 4 ساله مملکت با وعده و شعار گذشت و هیچ چیزی نصیب مردم نشد، سفرهها کوچکتر شد و بیکاری گستردهتر از همیشه! فساد وسیع اداری و مالی و بیسابقهترین دستدرازیها به بیتالمال در همین مدت و همزمان، تشکیل باندهای وابسته به برخی نورچشمیها برای واردات وسیع و حتی هدایت کالای قاچاق، در هر شهر و دیاری، جمع کثیری را بیکار کرد و داد مردم را در آورد.
این رهآورد تلخ و مشترک نوروز 96 است که شوربختانه جایگزین امید نوروز 93 شده و دولتمردان و دستگاه عریض و طویل رسانهای آنها را به این فکر انداخته که حالا که دستاوردی در کار نیست و وعدهها پوچ از آب در آمده، چه خوب است، دستاوردی ساخته شود و چند حرف دهان پر کن و چندکار نمایشی به عنوان خدمت عظیم به مردم معرفی شود!
در اجرای پروژه دستاوردسازی، تقسیم کاری اولیه صورت پذیرفته و برخی که از کنار دولت به نوایی رسیدهاند و از درد دل فلان روستایی محروم و فلان پدر بیکار خبری ندارند، حرفهایی میزنند که پذیرش آن برای یاران نزدیک دولت هم ممکن نیست.
مثلا فلان یار غار دولت مدعی شده «همه عمر دولت یازدهم، صرف آواربرداری دولت قبل شد و اگر مردم باردیگر به آقای روحانی رای بدهند، تازه نوبت آن است که وی بتواند به برنامههایش جامه عمل بپوشاند»! این همان وعده سرخرمن نیست که بعد از یکبار بدقولی با زبانی دیگر تکرار میشود!؟ این مدافعان کارنامه خالی دولت توضیح نمیدهند که اگر دولت یازدهم چهارسال دیگر هم فرصت بیابد، چه تضمینی دارد که به این وعده عمل کند!؟ اکنون که در میانه راه و نیازمند به رای مجدد مردم قرار داریم، وضع این است که میبینیم و صدای همه را بلند کرده، وای به فردایی که دیگر نیازی به رای مردم هم نداشته باشند!
در دستاوردسازی، برخی گوی سبقت را از دیگران میربایند و حرفهایی میزنند که بعید است حتی خودشان هم قبول داشته باشند! یکی از آنها این است که دولت یازدهم، سایه جنگ را از سر ایران دور کرد! مدعیان توضیح نمیدهند که کدام کشور، کدام همسایه، کدام قدرت نظامی قصد یا یارای جنگ با ما را داشتند!؟ و کدام اقتدار و توانمندی و هنر دولت یازدهم آن سایه شوم و البته خیالی را دور کرد؟! اغلب همسایگان ایران درگیر مشکلات داخلی خود هستند و از عهده آنها هم بر نمیآیند تا چه رسد با رویارویی با ایران مقتدر. آمریکا در عراق و سوریه و افغانستان و ... زمینگیر و بیتوفیق است و ...اما این مدافعان کارنامه خالی، منت رفع سایه جنگ بر سر ملت میگذارند!
برخی دیگر هم بازکردن زنجیر تحریم از دست و پای اقتصاد ایران را به عنوان دستاورد بزرگ دولت یازدهم معرفی میکنند! این ادعای گزاف که هر هفته و هرماه از سوی دولتمردان تکرار میشود در حالی است که همین یک هفته اخیر آمریکا تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کرد و انگلیس با انتشار بیانیهای، تحریمها را تثبیت و تجار را از معامله با ایران برحذر داشت! اما برخی امید دارند که با تکرار یک دروغ، آن را در جامعه جا بیندازند!
برخی هم مثل برادر رئیسدولت اصلاحات وقتی میبینند هیچ چیزی برای دفاع وجود ندارد، صحنه رئیسجمهوری را با عرصه جنگ وحشیانه گلادیاتورها شبیه دانسته و بیتوجه به ضرورت کارنامه مثبت میگوید: «روحانی یک تنه از عهده همه اصولگراها بر میآید»!
علت تکرار این دروغهای ناشیانه، به جز خالی بودن دست مدعیان از یک برگ دستاورد روشن و بدون ابهام، دوری آنها از مردم و نشستن در برج عاج و نگاه از بالا به پایین نیست. آنها هم اگر مثل مردم عادی در کوچه و خیابان شهرهای دور و نزدیک و حتی پایتخت، با مردم محشور و مأنوس بودند میدیدند که آنها اصلا اهمیتی به این دروغ نمیدهند که سایه جنگ رفع شده! قبول نمیکنند که تحریمها رفع شده، نمیپذیرند که دولت قبل آوار بود و دولت فعلی مشغول آواربرداری! آنها به سفره خالیشان نگاه میکنند، به بچههای بیکار و باسواد و تحصیلکردهاشان، به کارخانههای مشهوری چون ارج و آزمایش که یکی پس از دیگری تعطیل شدند و اعتبارهای هفتاد - هشتاد سالهای که در دولت یازدهم نابود شد. به انبوه کالاهای قاچاق که بالا و پایین کشور را فراگرفته و دولت برای کنترل و کاهش آن کاری نکرد تا آنجا که کشاورز و صنعتگر ایرانی به افلاس و ورشکستگی افتاد ...
مردم این چیزها را میبینند نه آن دروغهای بزک کرده و اتو کشیده را و این چیزی است که دولتمردان از درک آن عاجزند. چون بین مردم نیستند. با حقوقهای نجومی و پیوندهای آلوده اقتصادی و رانتهای پیدا و پنهان و ... نمیتوان مثل مردم عادی زندگی کرد و از درد دل آنها با خبر شد. وقتی اشرافیت سکه رایج شنیدن است حرف حساب مردم ناممکن است.
کارنامه دولتمردان در این سالها، مملو از توهین و بیاحترامی به منتقدان و کارشناسان نخبه و دلسوز است! این رفتار عجیبترین رفتار ممکن از یک مدیر- در هرجای عالم - است که نقد را با ناسزا جواب دهد اما در اینجا این اتفاق افتاد و هر منتقد مشفق و دلسوزی به جهنم حواله داده شد و به تبعیت از رئیسجمهور، دولتمردان هم دیگران را بیشعور و ... نامیدند!
اکنون هم که45 روز به انتخاب رئیسدولت دوازدهم باقی مانده است، بار دیگر همان وعدههای زیبا و فریبنده را تکرار میکنند، گویی غیر از وعده چیزی در بساط ندارند! جریان رسانههای زنجیرهای هم که مدیون و مرهون الطاف پیدا و پنهان دولتیان است، با همه توان در این آتش خاموش فوت میکند.
رهبر معظم انقلاب در اسفند ماه سال94 و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در بیاناتی حکیمانه، با بر شمردن برخی معیارها برای انتخابات، درخصوص تاثیر انتخاب آگاهانه بر زندگی مردم تاکید فرمودند: «هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کردهاید. انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدیاش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است...انتخاب که میخواهید بکنید، بشناسید و انتخاب کنید؛ بشناسید. به دینشان، به تعهّدشان، به وفاداریشان به انقلاب، به ایستادگیشان در راه انقلاب، به عزم و ارادهشان، به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشوید، آنوقت رأی بدهید...»
حسین شمسیان
در فارسی تمثیلهای زیبایی وجود دارد که هریک عبارتی کوتاه، معنایی بلیغ و توصیفی دقیق از چیزی یا کسی ارائه میکند.
«آزموده را آزمودن خطاست» از جمله همین تمثیلهای کوتاه و پرمعناست و کنایه از آن است که اگر کسی در انجام وظیفه و یا وعدهای که برعهده گرفته است موفق نباشد و این ناکامی و ناتوانی به تکرار هم نشسته باشد، نمیتوان از او در آن عرصه انتظار موفقیت داشت چرا که نتیجه از قبل مشخص است و آن خروج ناموفق از آزمون دیگر است.
نزدیک چهار سال از آغاز کار دولت یازدهم میگذرد. از روزگاری که رئیسجمهور و اطرافیانش، بیش از هزار و سیصد وعده رنگارنگ به مردم دادند و به هر شکل و زبان و اشاره ممکن گفتند که دِین خود را به مردم ادا خواهند کرد.
چهار سال بعد از آن روزها، سررسید وعدهها فرارسیده ولی هیچ خبری از خرمن و محصول نیست! مزرعه دولت آنچنان بیحاصل و خشک است که گویی اصلا کشت و زرعی صورت نگرفته و از همان روز بعد از انتخابات، همه وعدهها فراموش شده است!
در چنین شرایطی، منطقا امید به اعتماد دوباره، امیدی خلاف منطق خواهد بود.
همه کسانی که در ایام تعطیلات نوروزی به مناطق شهری و روستایی درگوشه وکنار ایران سفر کرده بودند، در یک ره آورد متفق و مشترکند و آن گلایههای بیپایان و تلخ مردم از اوضاع معیشتی و اقتصادی است.
حالا دیگر کسی نیست که صابون بیعملی و بیتدبیری دولت یازدهم به تنش نخورده باشد و از وضع سخت اقتصادی و معیشتی شاکی نباشد. اکنون کسانی که فروردین 93 (نخستین نوروز دولت یازدهم) و در ایامی که دولت تدبیر ماه عسل خود را طی میکرد، با حرارت و شور از رای خود به رئیسجمهور محترم دفاع میکردند، از آن کار پشیمانند و معتقدند فرصت 4 ساله مملکت با وعده و شعار گذشت و هیچ چیزی نصیب مردم نشد، سفرهها کوچکتر شد و بیکاری گستردهتر از همیشه! فساد وسیع اداری و مالی و بیسابقهترین دستدرازیها به بیتالمال در همین مدت و همزمان، تشکیل باندهای وابسته به برخی نورچشمیها برای واردات وسیع و حتی هدایت کالای قاچاق، در هر شهر و دیاری، جمع کثیری را بیکار کرد و داد مردم را در آورد.
این رهآورد تلخ و مشترک نوروز 96 است که شوربختانه جایگزین امید نوروز 93 شده و دولتمردان و دستگاه عریض و طویل رسانهای آنها را به این فکر انداخته که حالا که دستاوردی در کار نیست و وعدهها پوچ از آب در آمده، چه خوب است، دستاوردی ساخته شود و چند حرف دهان پر کن و چندکار نمایشی به عنوان خدمت عظیم به مردم معرفی شود!
در اجرای پروژه دستاوردسازی، تقسیم کاری اولیه صورت پذیرفته و برخی که از کنار دولت به نوایی رسیدهاند و از درد دل فلان روستایی محروم و فلان پدر بیکار خبری ندارند، حرفهایی میزنند که پذیرش آن برای یاران نزدیک دولت هم ممکن نیست.
مثلا فلان یار غار دولت مدعی شده «همه عمر دولت یازدهم، صرف آواربرداری دولت قبل شد و اگر مردم باردیگر به آقای روحانی رای بدهند، تازه نوبت آن است که وی بتواند به برنامههایش جامه عمل بپوشاند»! این همان وعده سرخرمن نیست که بعد از یکبار بدقولی با زبانی دیگر تکرار میشود!؟ این مدافعان کارنامه خالی دولت توضیح نمیدهند که اگر دولت یازدهم چهارسال دیگر هم فرصت بیابد، چه تضمینی دارد که به این وعده عمل کند!؟ اکنون که در میانه راه و نیازمند به رای مجدد مردم قرار داریم، وضع این است که میبینیم و صدای همه را بلند کرده، وای به فردایی که دیگر نیازی به رای مردم هم نداشته باشند!
در دستاوردسازی، برخی گوی سبقت را از دیگران میربایند و حرفهایی میزنند که بعید است حتی خودشان هم قبول داشته باشند! یکی از آنها این است که دولت یازدهم، سایه جنگ را از سر ایران دور کرد! مدعیان توضیح نمیدهند که کدام کشور، کدام همسایه، کدام قدرت نظامی قصد یا یارای جنگ با ما را داشتند!؟ و کدام اقتدار و توانمندی و هنر دولت یازدهم آن سایه شوم و البته خیالی را دور کرد؟! اغلب همسایگان ایران درگیر مشکلات داخلی خود هستند و از عهده آنها هم بر نمیآیند تا چه رسد با رویارویی با ایران مقتدر. آمریکا در عراق و سوریه و افغانستان و ... زمینگیر و بیتوفیق است و ...اما این مدافعان کارنامه خالی، منت رفع سایه جنگ بر سر ملت میگذارند!
برخی دیگر هم بازکردن زنجیر تحریم از دست و پای اقتصاد ایران را به عنوان دستاورد بزرگ دولت یازدهم معرفی میکنند! این ادعای گزاف که هر هفته و هرماه از سوی دولتمردان تکرار میشود در حالی است که همین یک هفته اخیر آمریکا تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کرد و انگلیس با انتشار بیانیهای، تحریمها را تثبیت و تجار را از معامله با ایران برحذر داشت! اما برخی امید دارند که با تکرار یک دروغ، آن را در جامعه جا بیندازند!
برخی هم مثل برادر رئیسدولت اصلاحات وقتی میبینند هیچ چیزی برای دفاع وجود ندارد، صحنه رئیسجمهوری را با عرصه جنگ وحشیانه گلادیاتورها شبیه دانسته و بیتوجه به ضرورت کارنامه مثبت میگوید: «روحانی یک تنه از عهده همه اصولگراها بر میآید»!
علت تکرار این دروغهای ناشیانه، به جز خالی بودن دست مدعیان از یک برگ دستاورد روشن و بدون ابهام، دوری آنها از مردم و نشستن در برج عاج و نگاه از بالا به پایین نیست. آنها هم اگر مثل مردم عادی در کوچه و خیابان شهرهای دور و نزدیک و حتی پایتخت، با مردم محشور و مأنوس بودند میدیدند که آنها اصلا اهمیتی به این دروغ نمیدهند که سایه جنگ رفع شده! قبول نمیکنند که تحریمها رفع شده، نمیپذیرند که دولت قبل آوار بود و دولت فعلی مشغول آواربرداری! آنها به سفره خالیشان نگاه میکنند، به بچههای بیکار و باسواد و تحصیلکردهاشان، به کارخانههای مشهوری چون ارج و آزمایش که یکی پس از دیگری تعطیل شدند و اعتبارهای هفتاد - هشتاد سالهای که در دولت یازدهم نابود شد. به انبوه کالاهای قاچاق که بالا و پایین کشور را فراگرفته و دولت برای کنترل و کاهش آن کاری نکرد تا آنجا که کشاورز و صنعتگر ایرانی به افلاس و ورشکستگی افتاد ...
مردم این چیزها را میبینند نه آن دروغهای بزک کرده و اتو کشیده را و این چیزی است که دولتمردان از درک آن عاجزند. چون بین مردم نیستند. با حقوقهای نجومی و پیوندهای آلوده اقتصادی و رانتهای پیدا و پنهان و ... نمیتوان مثل مردم عادی زندگی کرد و از درد دل آنها با خبر شد. وقتی اشرافیت سکه رایج شنیدن است حرف حساب مردم ناممکن است.
کارنامه دولتمردان در این سالها، مملو از توهین و بیاحترامی به منتقدان و کارشناسان نخبه و دلسوز است! این رفتار عجیبترین رفتار ممکن از یک مدیر- در هرجای عالم - است که نقد را با ناسزا جواب دهد اما در اینجا این اتفاق افتاد و هر منتقد مشفق و دلسوزی به جهنم حواله داده شد و به تبعیت از رئیسجمهور، دولتمردان هم دیگران را بیشعور و ... نامیدند!
اکنون هم که45 روز به انتخاب رئیسدولت دوازدهم باقی مانده است، بار دیگر همان وعدههای زیبا و فریبنده را تکرار میکنند، گویی غیر از وعده چیزی در بساط ندارند! جریان رسانههای زنجیرهای هم که مدیون و مرهون الطاف پیدا و پنهان دولتیان است، با همه توان در این آتش خاموش فوت میکند.
رهبر معظم انقلاب در اسفند ماه سال94 و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در بیاناتی حکیمانه، با بر شمردن برخی معیارها برای انتخابات، درخصوص تاثیر انتخاب آگاهانه بر زندگی مردم تاکید فرمودند: «هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کردهاید. انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدیاش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است...انتخاب که میخواهید بکنید، بشناسید و انتخاب کنید؛ بشناسید. به دینشان، به تعهّدشان، به وفاداریشان به انقلاب، به ایستادگیشان در راه انقلاب، به عزم و ارادهشان، به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشوید، آنوقت رأی بدهید...»
حسین شمسیان
در فارسی تمثیلهای زیبایی وجود دارد که هریک عبارتی کوتاه، معنایی بلیغ و توصیفی دقیق از چیزی یا کسی ارائه میکند.
«آزموده را آزمودن خطاست» از جمله همین تمثیلهای کوتاه و پرمعناست و کنایه از آن است که اگر کسی در انجام وظیفه و یا وعدهای که برعهده گرفته است موفق نباشد و این ناکامی و ناتوانی به تکرار هم نشسته باشد، نمیتوان از او در آن عرصه انتظار موفقیت داشت چرا که نتیجه از قبل مشخص است و آن خروج ناموفق از آزمون دیگر است.
نزدیک چهار سال از آغاز کار دولت یازدهم میگذرد. از روزگاری که رئیسجمهور و اطرافیانش، بیش از هزار و سیصد وعده رنگارنگ به مردم دادند و به هر شکل و زبان و اشاره ممکن گفتند که دِین خود را به مردم ادا خواهند کرد.
چهار سال بعد از آن روزها، سررسید وعدهها فرارسیده ولی هیچ خبری از خرمن و محصول نیست! مزرعه دولت آنچنان بیحاصل و خشک است که گویی اصلا کشت و زرعی صورت نگرفته و از همان روز بعد از انتخابات، همه وعدهها فراموش شده است!
در چنین شرایطی، منطقا امید به اعتماد دوباره، امیدی خلاف منطق خواهد بود.
همه کسانی که در ایام تعطیلات نوروزی به مناطق شهری و روستایی درگوشه وکنار ایران سفر کرده بودند، در یک ره آورد متفق و مشترکند و آن گلایههای بیپایان و تلخ مردم از اوضاع معیشتی و اقتصادی است.
حالا دیگر کسی نیست که صابون بیعملی و بیتدبیری دولت یازدهم به تنش نخورده باشد و از وضع سخت اقتصادی و معیشتی شاکی نباشد. اکنون کسانی که فروردین 93 (نخستین نوروز دولت یازدهم) و در ایامی که دولت تدبیر ماه عسل خود را طی میکرد، با حرارت و شور از رای خود به رئیسجمهور محترم دفاع میکردند، از آن کار پشیمانند و معتقدند فرصت 4 ساله مملکت با وعده و شعار گذشت و هیچ چیزی نصیب مردم نشد، سفرهها کوچکتر شد و بیکاری گستردهتر از همیشه! فساد وسیع اداری و مالی و بیسابقهترین دستدرازیها به بیتالمال در همین مدت و همزمان، تشکیل باندهای وابسته به برخی نورچشمیها برای واردات وسیع و حتی هدایت کالای قاچاق، در هر شهر و دیاری، جمع کثیری را بیکار کرد و داد مردم را در آورد.
این رهآورد تلخ و مشترک نوروز 96 است که شوربختانه جایگزین امید نوروز 93 شده و دولتمردان و دستگاه عریض و طویل رسانهای آنها را به این فکر انداخته که حالا که دستاوردی در کار نیست و وعدهها پوچ از آب در آمده، چه خوب است، دستاوردی ساخته شود و چند حرف دهان پر کن و چندکار نمایشی به عنوان خدمت عظیم به مردم معرفی شود!
در اجرای پروژه دستاوردسازی، تقسیم کاری اولیه صورت پذیرفته و برخی که از کنار دولت به نوایی رسیدهاند و از درد دل فلان روستایی محروم و فلان پدر بیکار خبری ندارند، حرفهایی میزنند که پذیرش آن برای یاران نزدیک دولت هم ممکن نیست.
مثلا فلان یار غار دولت مدعی شده «همه عمر دولت یازدهم، صرف آواربرداری دولت قبل شد و اگر مردم باردیگر به آقای روحانی رای بدهند، تازه نوبت آن است که وی بتواند به برنامههایش جامه عمل بپوشاند»! این همان وعده سرخرمن نیست که بعد از یکبار بدقولی با زبانی دیگر تکرار میشود!؟ این مدافعان کارنامه خالی دولت توضیح نمیدهند که اگر دولت یازدهم چهارسال دیگر هم فرصت بیابد، چه تضمینی دارد که به این وعده عمل کند!؟ اکنون که در میانه راه و نیازمند به رای مجدد مردم قرار داریم، وضع این است که میبینیم و صدای همه را بلند کرده، وای به فردایی که دیگر نیازی به رای مردم هم نداشته باشند!
در دستاوردسازی، برخی گوی سبقت را از دیگران میربایند و حرفهایی میزنند که بعید است حتی خودشان هم قبول داشته باشند! یکی از آنها این است که دولت یازدهم، سایه جنگ را از سر ایران دور کرد! مدعیان توضیح نمیدهند که کدام کشور، کدام همسایه، کدام قدرت نظامی قصد یا یارای جنگ با ما را داشتند!؟ و کدام اقتدار و توانمندی و هنر دولت یازدهم آن سایه شوم و البته خیالی را دور کرد؟! اغلب همسایگان ایران درگیر مشکلات داخلی خود هستند و از عهده آنها هم بر نمیآیند تا چه رسد با رویارویی با ایران مقتدر. آمریکا در عراق و سوریه و افغانستان و ... زمینگیر و بیتوفیق است و ...اما این مدافعان کارنامه خالی، منت رفع سایه جنگ بر سر ملت میگذارند!
برخی دیگر هم بازکردن زنجیر تحریم از دست و پای اقتصاد ایران را به عنوان دستاورد بزرگ دولت یازدهم معرفی میکنند! این ادعای گزاف که هر هفته و هرماه از سوی دولتمردان تکرار میشود در حالی است که همین یک هفته اخیر آمریکا تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کرد و انگلیس با انتشار بیانیهای، تحریمها را تثبیت و تجار را از معامله با ایران برحذر داشت! اما برخی امید دارند که با تکرار یک دروغ، آن را در جامعه جا بیندازند!
برخی هم مثل برادر رئیسدولت اصلاحات وقتی میبینند هیچ چیزی برای دفاع وجود ندارد، صحنه رئیسجمهوری را با عرصه جنگ وحشیانه گلادیاتورها شبیه دانسته و بیتوجه به ضرورت کارنامه مثبت میگوید: «روحانی یک تنه از عهده همه اصولگراها بر میآید»!
علت تکرار این دروغهای ناشیانه، به جز خالی بودن دست مدعیان از یک برگ دستاورد روشن و بدون ابهام، دوری آنها از مردم و نشستن در برج عاج و نگاه از بالا به پایین نیست. آنها هم اگر مثل مردم عادی در کوچه و خیابان شهرهای دور و نزدیک و حتی پایتخت، با مردم محشور و مأنوس بودند میدیدند که آنها اصلا اهمیتی به این دروغ نمیدهند که سایه جنگ رفع شده! قبول نمیکنند که تحریمها رفع شده، نمیپذیرند که دولت قبل آوار بود و دولت فعلی مشغول آواربرداری! آنها به سفره خالیشان نگاه میکنند، به بچههای بیکار و باسواد و تحصیلکردهاشان، به کارخانههای مشهوری چون ارج و آزمایش که یکی پس از دیگری تعطیل شدند و اعتبارهای هفتاد - هشتاد سالهای که در دولت یازدهم نابود شد. به انبوه کالاهای قاچاق که بالا و پایین کشور را فراگرفته و دولت برای کنترل و کاهش آن کاری نکرد تا آنجا که کشاورز و صنعتگر ایرانی به افلاس و ورشکستگی افتاد ...
مردم این چیزها را میبینند نه آن دروغهای بزک کرده و اتو کشیده را و این چیزی است که دولتمردان از درک آن عاجزند. چون بین مردم نیستند. با حقوقهای نجومی و پیوندهای آلوده اقتصادی و رانتهای پیدا و پنهان و ... نمیتوان مثل مردم عادی زندگی کرد و از درد دل آنها با خبر شد. وقتی اشرافیت سکه رایج شنیدن است حرف حساب مردم ناممکن است.
کارنامه دولتمردان در این سالها، مملو از توهین و بیاحترامی به منتقدان و کارشناسان نخبه و دلسوز است! این رفتار عجیبترین رفتار ممکن از یک مدیر- در هرجای عالم - است که نقد را با ناسزا جواب دهد اما در اینجا این اتفاق افتاد و هر منتقد مشفق و دلسوزی به جهنم حواله داده شد و به تبعیت از رئیسجمهور، دولتمردان هم دیگران را بیشعور و ... نامیدند!
اکنون هم که45 روز به انتخاب رئیسدولت دوازدهم باقی مانده است، بار دیگر همان وعدههای زیبا و فریبنده را تکرار میکنند، گویی غیر از وعده چیزی در بساط ندارند! جریان رسانههای زنجیرهای هم که مدیون و مرهون الطاف پیدا و پنهان دولتیان است، با همه توان در این آتش خاموش فوت میکند.
رهبر معظم انقلاب در اسفند ماه سال94 و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در بیاناتی حکیمانه، با بر شمردن برخی معیارها برای انتخابات، درخصوص تاثیر انتخاب آگاهانه بر زندگی مردم تاکید فرمودند: «هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کردهاید. انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدیاش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است...انتخاب که میخواهید بکنید، بشناسید و انتخاب کنید؛ بشناسید. به دینشان، به تعهّدشان، به وفاداریشان به انقلاب، به ایستادگیشان در راه انقلاب، به عزم و ارادهشان، به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشوید، آنوقت رأی بدهید...»
حسین شمسیان
بسم الله الرحمن الرحیم
به
به گزارش فارس، علیرضا زاکانی، پرویز داوودی و حسین صمصامی با امضای نامهای سرگشاده، انجام فیالفور اقدامات مقتضی تقنینی و اجرایی را در رابطه با فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر «حرام بودن واردات کالاهایی که در داخل تولید میشوند» خواستار شدهاند. متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام والمسلمین روحانی، ریاست محترم جمهور
جناب آقای دکتر لاریجانی، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
فتوای تاریخی رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره حرمت واردات کالاهایی که در داخل کشور تولید میشود، یک الزام شرعی است.
از زمان صدور فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی تاکنون، این فتوای اقتصادی، حکم شرعی بیسابقهای است که برای صیانت از اقتصاد کشور اسلامی صادر شده است و همانگونه در زمان صدور فتوای آیتالله شیرازی، مردم و حتی زنان حرمسرا غیرتمندانه به اجرای آن مبادرت ورزیدند، امروز بر همه امت اسلام اجرای این حکم آیتالله خامنهای واجب است.
حتی در صورتی که حکومت اسلامی برقرار نبود، بر مسلمانانی که متصدی امور واردات در حکومت بودند، رعایت این فتوا واجب بود. امروز در شرایطی که حکومت اسلامی در کشور برقرار است، اگر مسئولان مربوطه در مجلس شورای اسلامی و دولت، به این فتوا عمل نکنند، مرتکب فعل حرام میشوند. مسئولان جمهوری اسلامی باید عنایت داشته باشند که مشروعیت هر منصبی در جمهوری اسلامی از ولایت فقیه است، و هر مقامی که بر خلاف فتوای ولی فقیه در امور تقنینی یا اجرایی تصرف کند، خودبخود معزول است.
از شما بزرگواران که قطعا مقید به احکام الهی هستید، انتظار میرود در اسرع وقت نسبت به تبدیل این حرمت شرعی به منع قانونی و اجرایی از تاریخ فتوا، اقدام مقتضی را پیگیری یا دستورات مقتضی را صادر فرموده و مردم را از نتایج اقدامات مطلع فرمایید.