محو گز ینه نظامی
1-غرب، از طریق دو گروه به کشورهای رقیب (هدف) آسیب زده است؛ «سادهلوحان خاماندیش» و «خائنان استخدام شده». سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس، هم وطنفروشانی را تور کرده و به خدمت گرفتهاند؛ و هم، روی خاماندیشی و مرزبندی نداشتن برخی دیگر نسبت به غرب حساب باز کردهاند. غرب از کج کارکردی این دو طیف، سود جسته و نقشههای خود را پیش برده است.
2- محافل اطلاعاتی و سیاسی غرب، با واسطههایی به میخائیل گورباچف رئیس
اتحاد جماهیر شوروی (ابرقدرت رقیب) باوراندند که اگر برخی تغییرات سیاسی و اقتصادی مطلوب آنها را انجام دهد، با گشایش در روابط و شراکت از سوی غرب مواجه خواهد شد. او هم اعتماد کرد و پذیرفت. اما این کافی نبود. آنها قبلا بوریس یلتسین را به خدمت گرفته و از طریق وی، به گورباچف برای خودزنیهای سیستماتیک بیشتر فشار میآوردند. استراوب تالبوت مدیر دفتر مطبوعاتی مجله تایم در مسکو -که بعدها معاون وزارت خارجه آمریکا شد- در این باره
میگوید: «نقشها بین کارکنان دفتر ریاست جمهوری آمریکا تقسیم شده بود. عدهای با گورباچف و برخی دیگر با یلتسین در تماس مداوم بودند. به گورباچف اطمینان میدادند که در نهایت غرب طرف او را خواهد گرفت و همزمان یلتسین را تشویق میکردند که اگر او بر ضعفهای ساختاری شوروی تاکید کند غرب از او حمایت خواهد کرد».
3- نمونه دیگر از نفوذ دو لایه، در سرنوشت غمبار افغانستان قابل مشاهده است. هنگامی که مجاهدان افغانستانی با اشغالگران شوروی میجنگیدند، آمریکا (با کمک و همراهی انگلیس) سران بخشی از جنگجویان را که طالبان بعدی را تشکیل دادند، تحت حمایت گرفتند و آنها با وجود ادعای مسلمانی، به این تحتالحمایگی «نه» نگفتند. برخی از سر خاماندیشی و برخی به خاطر استخدام شدگی. بدنه هم که اغلب خبر نداشتند هزینهها و ایدئولوژی مدارسشان را سعودیها با هدایت سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و پاکستان تامین میکنند. نتیجه، حاکمیت بیست سال ویرانی و ترور و فساد و نابودی سرمایههای ملت افغانستان بوده؛ چه از طرف طالبان، چه از جانب اشغالگران که به بهانه طالبان و القاعده آمدند، و چه توسط دولت فاسد و غربگرای اشرف غنی که مردم را منزجر کرده و موجب شده بود در برابر بازگشت مهندسی شده طالبان، بیتفاوت یا منفعل و ناتوان شوند.
4- وقتی آمریکا و انگلیس توانسته باشند با آن سطح بالای نفوذ (مستقیم یا فکری)، شوروی را به پرتگاه فروپاشی بکشانند، هیچ استبعادی ندارد که سفیر روسیه در تهران را - با استخدام یا فریب و تحمیق- وادار به انتشار عکسی مشترک همراه سفیر انگلیس کنند؛ عکسی که موجب انزجار مردم ایران شود. این صحنهسازی در حالی است که احمقترین افراد هم میفهمند امروز نه اثری از امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی مانده و نه بریتانیای کبیر، که طرفین بخواهند خاطرات هشتاد سال قبل اشغال ایران (در دوره منحط حکومت رضاخان) را زنده و مردم ایران را منزجر کنند.
5- همین جا لازم است درباره سریال تلهگذاری و بازی دادن روسها از سوی غرب، سند دیگری را مرور کنیم. زبیگنیو برژینسکی (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) خرداد 96 به نشریه فرانسوی «نوول ابزرواتور» گفت: «در روایت رسمی گفته میشود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در 24 دسامبر 1979 اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، شش ماه قبل از اشغال بود که کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم کمکها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک میکند. عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روسها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روسها «جنگ ویتنامشان» را عرضه کنیم. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد». برژینسکی همچنین در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» میگوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را میدانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. زیرا شما بر حقید و خدا با شماست».
6- بلافاصله پس از انتشار تصویر مشترک سفیران روسیه و انگلیس، غربگرایان چنین القا کردند که روسیه با انگلیس ساخته و دست به یکی کرده است. این در حالی است که دولت روسیه در همین چند ماه اخیر در فاز درگیری شدید با انگلیس قرار داشته و کار حتی تا تهدید نظامی پیش رفته است. در پی افزایش تنشها، دولت روسیه، دستور اخراج خبرنگار بیبیسی را صادر کرد. پیش از آن هم وابسته نظامی انگلیس، به وزارت دفاع روسیه احضار شد. همچنین وزارت خارجه روسیه، سفیر انگلیس را برای ابلاغ یک «پیام اعتراضآمیز تند» احضار کرد. این تنش در پی ورود ناو جنگی انگلیس به آبهای سواحل «کریمه» اتفاق افتاد. روسیه با احضار سفیر انگلیس، هشدار داد چنانچه نیروی دریایی این کشور، بار دیگر به اقدامات تحریکآمیز در آبهای کریمه دست بزند؛ شناورهای انگلیسی مستقر در دریای سیاه را بمباران خواهد کرد. معاون دبیر شورای امنیت روسیه هم هشدار داده که اگر انگلیس ملاحظات لازم را در نظر نگیرد، خدمه کشتیهایش آسیب خواهند دید. چندی پیش، جنگنده «سوخو-24» روسیه برای وادار کردن ناو انگلیسی به تغییر مسیر، 4 بمب به اطراف آن انداخت و یک کشتی جنگی روسیه نیز به سمت ناو انگلیسی که حریم دریایی روسیه در دریای سیاه را نقض کرده بود، تیر اخطار شلیک کرد. در مقابل،
یک جنگنده اف35 انگلیسی بر فراز چند ناوشکن روسیه که برای انجام رزمایش نظامی وارد دریای مدیترانه شده بودند، گشتزنی کرد. در روزهای اخیر هم روسیه در واکنش به اقدام خصمانه انگلیس در اعمال برخی تحریمها، تعدادی از مقامات انگلیس را تحریم کرد.
7- بلوک شرق به رهبری شوروی، سه دهه قبل از هم پاشید. اما امپراتوری غرب هم، بدترین دوران قدرت خویش را میگذراند و درحال زوال قدرت است. به این اعترافات عنایت کنید:
-فدریکا موگرینی مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا: «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرت او در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگترین دموکراسی دنیا بیثبات شده است.»
- نیکولا سارکوزی رئیسجمهور اسبق فرانسه: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب بود نه علت آن».
- جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه: «تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر توازن قدرت از غرب به شرق است».
- ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بینالمللی را شکل میدهند. برخی از اساسیترین ارکان غرب و نظم جهانی تضعیف شده. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند ایران و روسیه فراهم کرد».
- ویلیام برنز رئیس سازمان سیا: «در صحنه بینالمللی که بیش از پیش پیچیده و رقابتی شده، رویکرد چین، بزرگترین چالش ژئوپولیتیک آمریکاست... روسیه و ایران، دیگر تهدیدهای بزرگ امنیتی هستند... آمریکا باید برای مقابله با تهدیدهای ایران، راهبردی فراتر از مسئله هستهای داشته باشد».
- اینترنشنال پالیسی دایجست: «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA» گزارش رسمی
130 صفحهای منتشر کرده و قدرت اساسی ایران از جمله نیت، قابلیتها، ساختار و تواناییهای نظامی را بررسی کرده است. آژانس، سال 2017 و 2019، گزارشهایی را درباره روسیه و چین منتشر کرد، اما این اولین بار بود که چنین گزارشی درباره ایران منتشر میشد. طبق گزارش، ایران از آنجا که با دشمنانی مانند آمریکا و اسرائیل مواجه است، دکترین خود را به «بازدارندگی بهتر و مقابله با تهدیدات» تغییر داده است. ژنرال رابرت اشلی جونیور مدیر DIA میگوید همانگونه که ایران به گسترش قابلیتها و نقش منطقهای خود ادامه میدهد، افزایش درک ما از قدرتش و تهدیداتی را که متوجه ما میکند، بیش از قبل اهمیت مییابد. ایرانیها رویکردی هیبریدی در پیش میگیرند و عناصر جنگ متقارن و نامتقارن را در مواجهه با دشمنان و حصول منافع خود ترکیب میکنند. عجیب نیست که ایران از این تاکتیکها برای دستیابی به اهداف استراتژیک در درازمدت استفاده کند و از شرکای منطقه که از دریای سرخ تا مدیترانه هستند، پشتیبانی نماید. تهران با استفاده از نیروهای نامتقارن، منافعش را در منطقه ارتقا میدهد و به عمق استراتژیک دست مییابد. ایجاد بزرگترین نیروی موشکی بالستیک در منطقه، راهاندازی نیروی دریایی که بتواند خلیج فارس و تنگه هرمز را تحت کنترل بگیرد، و بهرهگیری از نیروهای نیابتی و شرکا، سه توانمندی مهم ایران است. ایران ساخت موشکهای بالستیک بینقارهای را پیگیری میکند».
- خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس: «دیدار مهم ژنرال سلیمانی با پوتین، نقشی مؤثر در نقشآفرینی روسیه در جنگ سوریه داشت. یکی از قدرتمندترین مقامات نظامی ایران، نشستی
سه ساعته را با پوتین داشت تا او را متقاعد کند. فرمانده نیروی قدس سپاه، اوت 2015 (مرداد 94) به مسکو رفت. سلیمانی و پوتین، نقشهها و عکسها را بررسی کردند و به تبادل اطلاعات پرداختند. بررسیها نشان داد گروههای تروریستی، در صورتی که مسکو وارد عمل نشود، فعالیتشان را به نزدیکی روسیه در منطقه قفقاز گسترش خواهند داد. در این نشست درباره برنامه تشکیل یک مرکز مشترک تبادل اطلاعات میان عراق، سوریه، ایران و روسیه توافق شد. این نقشآفرینی، حاکی از نفوذ شدید ایران در منطقه است».
8- در چنین وضعیتی از قطببندی قدرت، غرب به انواع ترفندهای نفوذ و جنگ نرم برای قدرتمندنمایی خود، ضعیفنمایی جبهه مقاومت اسلامی، و تضعیف اقتدار آن از درون دست مییازد. در کشور ما هم دو طیف «استخدام شده» و «خاماندیشان خوشبین به غرب»، معمولا نقش تضعیفکننده اتحاد و اقتدار ملی در برابر غرب عمل کردهاند. هشت سالی که گذشت، مجال عرضاندام دو لبه قیچی غربگرایی بود که از درون، ریشههای اقتدار و انسجام در برابر دشمن را هدف گرفته بودند. این طیف بازیگر در نقشه غرب، اکنون در حالی که با ادبار مردم مواجه شده و مجلس و دولت را از دست داده، توانمندیهای ملی را در همه جهات هدف میگیرند یا زیر سؤال میبردند. همین شبکه آلوده بود که توسط عناصر نفوذی، فایل صوتی کذایی را علیه فرمانده میدان (شهید سلیمانی) و دیپلماسی مقاومت، تدارک کرد و برای انتشار به شبکههای لندنی داد. مصاحبهکننده، «سعید- ل» از عناصر بازداشتی فتنه 88 بود. حسین رسام، از رابطان سفارت انگلیس در دادگاه فاش کرد که آقای «ل»، یکی از 130 نفری است که ظرف پنج سال به خدمت سفارت درآمده است. سردبیر شبکهای هم که فایل صوتی را در لندن منتشر کرد، رمضانپور، معاون وزارت ارشاد در دولت خاتمی بود.
9- جنگی پر دامنه میان ما و غرب در جریان است. رکن این جنگ از نگاه غرب، بر هم زدن محاسبات حریف، اصلی کردن مسائل فرعی، و به حاشیه کشاندن مسائل اولویتدار است. این اخلال در محاسبات و اولویتبندیها، توسط دو طیف مزدور و خاماندیشان خوشبین به غرب انجام میشود. آنها اهرم فضاسازی غرب علیه ملت ایران هستند. در شناساندن کارکرد این جماعت
و از هم گسیختن شبکه آنها نباید لحظهای تردید کرد.
محمد ایمانی
.
از فردا و با برگزاری مراسم تحلیف، رسما سیزدهمین دوره ریاست جمهوری آغاز میشود. این دوره با توجه به حجم بالای مشکلات و خسارتهای ناشی از سوءمدیریت دولت روحانی طبیعتاً با دشواریها و سختیهای عدیدهای روبهرو است؛ تورم بیسابقه که در 60 سال اخیر نظیر نداشته و عمدتاً ناشی از بیانضباطی مالی دولت و کسری بودجههای چند صدهزار میلیارد تومانی سالهای اخیر بوده، رشد افسارگسیخته نقدینگی که احتمالا این روزها به رقم عجیب 4 هزار هزار میلیارد تومان نزدیک شده و مدام در حال افزایش است،گرانی نجومی مسکن که اغلب ریشه در کوتاهی و ترک فعل دولت قبل دارد، رکود فضای کسبوکار و کمتوجهی به تولید داخلی که ناشی از سیاست غربگرا و برجام زده روحانی و تیمش بود و منجر به تعطیلی صدها کارخانه و بیکاری فراوانی شد، رانتخواری و فساد در بخشهای مختلف و دهها مشکل ریز و درشت دیگر که دولت جناب آقای رئیسی در همین شروع کار با آنها درگیر خواهد بود و باید برای رفع آنها چارهای بیندیشد.
البته هیچ انسان منصفی انتظار ندارد مشکلات فوق که بسیاری از آنها در طول سالیان متمادی و بر اثر مدیریتهای ناکارآمد، سیاستهای اشتباه، تحریمها و... شکل گرفته یک شبه حل شود اما میتوان انتظار داشت دولت جدید اهداف متعددی را در بازههای زمانی مختلف پیگیری نماید تا هم امید و اعتماد به مردم بازگردد و هم با کار جهادی و بیوقفه، کوتاهیهای گذشته جبران شود. بهطور نمونه، با توجه به اینکه دولت جدید با کمبود شدید منابع درآمدی مواجه است طبیعتاً در کوتاهمدت نمیتواند بدنبال اهدافی با هزینههای گران باشد پس بهترین گزینه در این رابطه تعریف مقاصدی است که بیشترین عایدی را با کمترین هزینه برای دولت و مردم داشته باشند. شاید راهاندازی عملی نهایی سامانههای جامع اطلاعاتی یکی از این اهداف قابل حصول در کوتاهمدت باشد. تحقق این هدف که تأثیر بسزایی در مقابله با رانتخواری و فساد دارد در حال حاضر بیش از آنکه نیاز به پول و هزینه مالی داشته باشد نیازمند اراده قوی، مدیریت مقتدر و پیگیری شبانهروزی است. به طور مثال سامانه جامع تجارت که نقش مهمی در شفافیت واردات و صادرات کالا، کاهش بوروکراسی اداری، حذف سلایق شخصی در مراحل مختلف تجارت و امکان رصد و رهگیری کالا از مبدا تا مقصد را دارد علیرغم گذشت هشت سال از تکلیف قانونی هنوز به مرحله بهرهبرداری نرسیده است. دولت قبل بارها وعده راهاندازیاش را داد و تاریخهای نمایشی متعددی همچون 9/9/99، 11/11/99 و... را نیز برای زمان بهرهبرداری آن تعیین کرد اما آخر سر هم ناکام ماند. اصلیترین دلیل این ناکامی هم ماهیت فرادستگاهی سامانه جامع تجارت است که نیاز به همکاری و هماهنگی همه بخشهای دخیل در زنجیره تامین و توزیع کالا اعم از بانک مرکزی، گمرک، وزارت صمت، وزارت کشاورزی، اتاق بازرگانی و... دارد که دولت قبل در این هماهنگی توفیق چندانی نداشت و نهایتا هم نتوانست کار را تمام کند در حالی که با عملیاتی شدن کامل این سامانه اطلاعاتی میتوان شاهد بروز شفافیت بالا در حوزه اقتصاد و پیشگیری از رانتخواری و قاچاق کالا و جلوگیری از فجایع تلخی همچون حیف و میل 18میلیارد دلار از منابع ارزی کشور بود، حتی برخی کارشناسان معتقدند راهاندازی نهایی سامانه مذکور، اتفاقی است که میتوان از آن بهعنوان نوشداروی شرایط فعلی اقتصاد کشور یاد کرد. علاوه بر سامانه فوق، میتوان به سامانه املاک برای شناسایی خانههای خالی و اخذ مالیات از آنها با هدف کاهش نرخ اجاره مسکن اشاره کرد که در دولت قبل بارها بین دستگاههای مختلف پاسکاری شد و دست آخر هم بهدلیل فقدان ارادهای در راس دولت به نتیجه مطلوب نرسید، شاید نبود همین عزم قاطع سبب شد تا سامانه جامع حقوق و مزایای مدیران که با هدف کاهش تبعیض و شفافیت در دریافتیهای مسئولان قرار بود طبق قانون برنامه ششم در سال 96 راهاندازی شود تاکنون به مرحله قطعی نرسیده است. چهبسا با راهاندازی نهایی این سامانه، ،مردم دیگر شاهد حقوقهای نجومی افرادی نباشند که بابت مدیریت یک شرکت معمولی بیمه ماهانه 85 میلیون تومان دریافتی داشتند. همچنین شاید به دلیل کمبود همان اراده جدی در راس دولت قبل در زمینه مبارزه با فساد و فرار مالیاتی شاهدیم که طرح جامع مالیاتی با وجود گذشت بیش از 12سال از آغازش و صرف میلیونها دلار برای خرید نرمافزارش هنوز اندر خم یک کوچه است و متأسفانه کارشناسان مالیاتی همچنان حیران در پروندههای مالیاتی و بعضا مواجهه رخ به رخ با مودیان مالیاتی هستند که از این ناحیه احتمال وقوع فساد بسیار بالاست.
همه موارد فوق را گفتیم تا به این نکته مهم برسیم که با توجه به سابقه درخشان آقای رئیسی در امر مبارزه با فساد و جدیت ایشان در این زمینه انتظار بجایی است که رئیس جمهور محترم دولت سیزدهم با یک عزم انقلابی و هماهنگی از رأس تا بدنه مدیریتی دولت، پیگیر به ثمر رسیدن سامانههای اطلاعاتی فوق در بازه زمانی نه چندان طولانی باشند. این سامانهها در صورت راهاندازی کامل نقش مهمی در شناسایی فساد و مفسدین دارند. رهبر معظم انقلاب روز گذشته در مراسم تنفیذ آقای رئیسی، فرارهای مالیاتی، انحصارهای بیدلیل، فعالیتهای ناسالم سوداگرانه و سوءاستفاده از ارز ترجیحی را نمونههایی از موارد فساد برشمردند که باید با آنها با برنامه و پیگیری، مقابله کرد.
ابزار کشف این فسادها یقینا بانکهای اطلاعاتی دستگاههای دولتی است که تا کنون به دلایل مختلف ناقص و غیرقابل اتکا بوده است در حالی که اگر در همین روزهای نخست شروع کار دولت جدید، فرمانهای اجرایی بهمنظور تکمیل و راهاندازی نهایی این پایگاههای اطلاعاتی صادر شود پیشرفت محسوسی را در امر مبارزه با فساد مشاهده خواهیم کرد.
نکته بعدی اینکه یکی از رموز موفقیت آقای رئیسی در دستگاه قضایی مدیریت قاطع ایشان در تصمیمگیریها در عین بهرهگیری از نظرات کارشناسی خبرگان حوزههای مختلف بود. اگر همین رویه در قوه مجریه نیز اعمال شود انشاءالله شاهد توفیقات فراوانی در بخشهای گوناگون خواهیم بود. هرچند قرار نیست رئیسجمهور برای همه بخشهای تخصصی نظر داده و تصمیمگیری کند بلکه میتوان با استفاده از ظرفیت بالای خبرگان و کارشناسان هر حوزه خصوصاً بخشهای اقتصادی به تصمیمات جامعی رسید که البته در این مرحله یعنی پس از مشورت با کارشناسان و اتخاذ تصمیم، قاطعانه به آن پایبند بود و عمل کرد. متأسفانه یکی از آسیبهای جدی به اقتصاد در دورههای گذشته ناشی از عدم پایبندی دولتها به تصمیماتشان و صدور بخشنامههای متناقض و حتی شبانه درباره اقتصاد بوده است. به عبارتی فعالان اقتصادی بهدلیل تعدد دستورات دولتی نمیتوانستند برنامهریزی دقیقی برای آینده کاریشان انجام دهند و هر لحظه نگران بودند که مبادا با صدور بخشنامهای تمام سرمایه و فعالیتشان به باد فنا رود. لذا یکی از الزامات دولت جدید وجود فرماندهی مقتدر و قوی اقتصادی در راس دولت است که سبب آرامش و سکینه قلبی همه مردم خصوصاً فعالان اقتصادی خواهد بود.
و نکته پایانی اینکه اقدامات دولت جدید هر چقدر هم که مفید و کارآمد باشد اگر پیوست رسانهای جامع و کاملی نداشته باشد به احتمال زیاد در منظر افکار عمومی با چالش مواجه خواهد شد. این مسئله بهدلیل خصومت و کینهورزی دشمنان نظام با عناصر انقلابی و چهرههای ارزشی همچون آقای رئیسی قطعا مضاعف خواهد بود بنابراین شایسته است از همین آغاز فعالیت دولت سیزدهم، یک تیم حرفهای رسانهای انقلابی در کنار دولت باشد تا به بهترین شکل نسبت به پوشش اخبار فعالیتهای دولت مردمی همت گمارد.
کمال احمدی
طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی، مدتی است به یکی از مسائل مهم کشور تبدیل شده است. آیا فضای مجازی باید رها باشد؟ یا نه، این فضا باید بالکل مسدود شود؟ آیا امروزه با وجود وابستگیهایی که بشر به فضای مجازی و اینترنت پیدا کرده، اصلا، مسدود کردن فضای مجازی ممکن است؟ کشورها برای کاستن از معایب و خسارات فضای مجازی چه کردهاند؟ آیا شرایط امروز جامعه ایران، برای اجرای چنین طرحهای پر سر و صدایی آماده است؟ و سؤال آخر اینکه، چرا این طرح در کشور ما اینقدر سر و صدا کرد؟
این طرح موافقان و مخالفانی دارد. هر یک از آنها نیز دلایل خود را ارائه میکنند. در این یادداشت تلاش میکنیم، طی 5 بند و بدون هیچ ملاحظه سیاسی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. این 5 بند
جدا از هم نیستند و در ارتباط با یکدیگر باید فهم شوند. بخوانید:
1- بحث، ساماندهی فضای مجازی، فینفسه «بد» نیست و این موضوع بحثی نیست که مختص کشورهای خاصی مثل ایران باشد. در همه کشورهای دنیا فضای مجازی مثل فضای واقعی و بیرونی، قوانینی دارد و «رهاشدگی» آن میتواند فضایی برای جولان متخلفان و جنایتکاران و حتی تروریستهای تکفیری ایجاد کند. داعش مگر بخش قابل ملاحظهای از میزان فعالیتهای تروریستیاش را به فضای مجازی متکی نبود؟! یا مثلا در همین ماجرای شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری اخیر، آنچه باعث بایکوت رئیسجمهور مستقر آمریکا در فضای رسانهای و مجازی این کشور شد، آیا چیزی غیر از قوانینی بود که آنها برای این فضا نوشتهاند؟!
بنابراین تمام کشورهای دنیا با کمی بالا و پایین، با روی کار آمدن هر نوع تکنولوژیِ همهگیر و پر کاربردی مثل فضای مجازی، قوانینی برای کاستن از خسارات احتمالی آن وضع میکنند و هیچ کشوری مخالف سر و سامان یافتن فضای مجازی نیست. از جمله این کشورها فرانسه است که یکی از شدیدترین نظارتهای حکومتی بر فضای سایبری را دارد. طبق قانونهای «هادویی» و «لوپسی» مصوب سال 2009، کاربران ناقض قوانین شبکه از دسترسی به آن محروم میشوند. مردم فرانسه حتی در جستوجوی برخی کلمات در موتورهای جستوجوگر هم محدودیت دارند و حق جستوجوی برخی عبارات را ندارند. آمریکا بهعنوان بزرگترین مدعی جریان آزاد اطلاعرسانی محدودیتهای عجیبی برای فضای مجازی ایجاد کرده که به جرات میتوان گفت در هیچ جای دنیا چنین محدودیتهایی وجود ندارد. آمریکا از چهار مولفه جرمانگاری در قانون فضای مجازی تبعیت میکند که این نوع قانونگذاری در هیچ کجای دنیا شبیه ندارد و برخلاف سبک معمول در دنیا در مورد شبکههای اجتماعی به جزئیات و خرده موضوعات فضای مجازی نیز ورود میکند. طبق قانون امنیت سایبری آمریکا (مصوب سال 2012) که مشتمل بر 15 بند است، هرگونه رفتاری در فضای مجازی اگر معارض با امنیت کشور آمریکا تشخیص داده شود، قابل پیگیری است. براساس افشاگریهای «ادوارد اسنودن» دولت آمریکا بزرگترین رصد اینترنتی را انجام میدهد. این دولت همچنین از چند سال گذشته تاکنون فشارها را برای نظارت بر شبکههای اجتماعی به شدت گسترش داده است. بنابراین، ما در این بند به این نتیجه رسیدیم که، تمام کشورهای دنیا و صاحبان فضای مجازی برای استفاده از این فضا، قوانینی سخت وضع کرده و آنچه مسلم و قطعی است، این فضا را «رها» نکردهاند. مخالفان این طرح نیز خسارتهای رهاشدگی فضای مجازی را رد نمیکنند. آنها مثال مشهوری هم دارند. وقتی به دلیل رهاشدگی فضای مجازی جنایتی هولناک یا کلاهبرداریهای بزرگ اقتصادی رخ میدهد میگویند: «وقتی در جاده تصادف شده و فردی کشته میشود، جاده را تخریب نمیکنند» (کنایه از اینکه فضای مجازی را بالکل مسدود نمیکنند». بله جاده را تخریب نمیکنند اما آیا سر هر جاده و چهار راه، پلیس یا دوربین هم نمیگذارند؟!
2- «تحریف» زمانی موثر واقع میشود که بحث «مشروعسازی» یا به تعبیر دیگر «اقناعسازی» به خوبی صورت نگرفته باشد. در علوم اجتماعی، اصطلاحی داریم با عنوان «مشروعسازی»؛ بدین معنا که، وقتی تصمیم گرفته میشود تصمیمی از بالا گرفته و به پایین ابلاغ شود، چون به طور طبیعی ممکن است با مخالفت عدهای مواجه شود، ابتدا دست به اقناعسازی یا مشروعیت سازی میزنند. ابزار این مشروعیتسازی نیز «رسانه» است. برخی کشورهای غربی در این امر تخصص دارند. آنها حتی وقتی قصد لشکرکشی، جنگ افروزی و کشتار مردم بیگناه کشور دیگر را دارند، از ماهها قبل با استفاده از ابزار رسانه، شروع به مشروعیتسازی میکنند تا با همراه کردن افکار عمومی، راحتتر به اهداف خود برسند. اقناعسازی میتواند در مورد مسائل کوچک و بزرگ، داخلی یا خارجی که ممکن است، حساسیتبرانگیز باشد، صورت بگیرد. اینجا در ماجرای طرح صیانت از «حقوق کاربران فضای مجازی»، آیا هیچ اقناع سازی و مشروعیت سازی صورت گرفته است؟! پاسخ روشن است: «خیر»!
3- دلایل متعددی میتواند باعث بروز این همه سرو صدا در فضای رسانهای ایران درباره این طرح شده باشد که یکی از آنها همین مسئله «تحریف» است. اینکه، طرحی را مورد نقد و بررسی قرار داده و مخالفان و موافقان نظر خود را اعلام کنند، ایدهآلترین شکل مواجهه با طرحهای حساس این چنینی است اما، اینکه جریانی از همان اساس و ابتدای کار، به تحریف طرح پرداخته و آن را مساوی با قطع اینترنت جا بزند، یا آن را مقدمه دیوارکشی در پیادهروها بخواند، مهمترین دلیل بروز این همه سرو صداست که ما معتقدیم، اگر بحث مهم «اقناعسازی» درست صورت میگرفت، این همه سرو صدا و تحریف اصلا فرصت بروز نمییافت.
4- عدهای میگویند، وقتی اولین و مهمترین مسئله جامعهای «معیشت» و «اقتصاد» است، پرداختن به مسائلی از این دست به رغم اهمیت آن، بدسلیقگی و کج سلیقگی است. این عده با سرو سامان گرفتن فضای مجازی مخالف نیستند فقط معتقدند این طرح، با توجه به شرایط بد اقتصادی، اولویت ندارد و بهتر بود «الان» مطرح نمیشد. در این باره چند نکته را مطرح میکنیم. این طرح 13 ماه است که مطرح شده و قانون آن نیز هنوز تصویب نشده و صرفا اصل 85 آن (بررسی در کمیسیون) به تصویب رسیده و راه بلندی تا تبدیل شدن به قانون دارد. لذا این طرح مال امروز و دیروز نیست. بیش از یک سال است که مطرح است. نکته دوم، را که درباره اولویت نداشتن آن در برابر اقتصاد و معیشت است به شکل یک سؤال مطرح کرده و میگذریم: در فضای بیدر و پیکر مجازی بیشتر کلاهبرداری اقتصادی و فساد صورت میگیرد یا در فضایی که رها نیست و قانون بر آن حاکم است»؟ به عبارتی، این طرح در صورت اصلاح و اجرای صحیح، منافع اقتصادی زیادی خواهد داشت.
5- نگاهی به تحلیلها، تیترها وگزارشهای طیف خاصی از مخالفان این طرح (نه همه آنها) نشان میدهد، بخشی از آنها از عاملان مستقیم یا غیر مستقیم وضع موجودند. این طیف جزو آن دسته از افرادی هستند که اصلا صلاحیت انتقاد از وضع موجود را ندارند چون خود، عامل این وضعند. در باطل بودن استدلالهای این طیف که عامل این سرو صداها هم هستند، همین بس که، با تحریف، امور خود را جلو برده و دروغی به بزرگی «این طرح به دنبال قطع اینترنت است» میگویند! حیات این عده در «غوغاسازی» و «دروغپردازی» است. نکتهای هم خطاب به طراحان این طرح: وقتی با مخالفانی مواجه هستید که طی 8 سال قشر متوسط یک کشور 80 میلیونی را از بین برده! و امروز سر و سامان دادن به فضای مجازی را برای اقتصاد و معیشت مردم مضر میدانند! مردم را با کم کاریهای خود، وابسته به فضای خاصی از این فضای مجازی کردهاند تا کاسبیهای سیاسی و اقتصادی خود را داشته باشند، بزرگترین ابزارشان برای پیشبرد امور «دروغ» و «تحریف» است و در نهایت اینکه، برای رسیدن به مقصود، از هیچ وسیلهای دریغ نمیکنند یعنی، با بد موجوداتی مواجه هستید لذا، هیچگونه اشتباه دیگری در این مورد از شما پذیرفته نیست. در مبحث اقناعسازی مردم، کوتاهی شد، این همه سرو صدا کردند، منتظر اشتباه بعدیتان هستند تا این فضا همچنان «قتلگاه نوجوانان و جوانان» باقی بماند!
جعفر بلوری
پیام تبریک عید غدیر خم:
من کنت مولا فهذا علی مولا
حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان
با عرشیان و فرشیان است ، محضر شما و همه ی شیعیان
تبریک و تهنیت عرض می نمایم
غدیر روز اثبات امامت ائمه طاهرین (علیهم السلام) بر شیعیان حضرت مهدی مبارک باد.
سالگرد غدیر یادآور تجدید بیعت با فرزند غدیر، حضرت مهدی میباشد.
تجدید بیعت مبارک
در عید غدیرخم بسی مسرورم
از نور جمال مرتضی مسحورم
امید که در حشر به ذکر صلوات
با حب علی خدا کند محشورم
عید سعید غدیر خم مبارک باد
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است.
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
پیام تبریک عید غدیر خم:
من کنت مولا فهذا علی مولا
حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان
با عرشیان و فرشیان است ، محضر شما و همه ی شیعیان
تبریک و تهنیت عرض می نمایم
غدیر روز اثبات امامت ائمه طاهرین (علیهم السلام) بر شیعیان حضرت مهدی مبارک باد.
سالگرد غدیر یادآور تجدید بیعت با فرزند غدیر، حضرت مهدی میباشد.
تجدید بیعت مبارک
در عید غدیرخم بسی مسرورم
از نور جمال مرتضی مسحورم
امید که در حشر به ذکر صلوات
با حب علی خدا کند محشورم
عید سعید غدیر خم مبارک باد
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است.
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
کا
«سیدحسن نصرالله و یحیی سنوار همزمان در سخنرانی خود به اسرائیل هشدار دادهاند که در صورت اقدامات یکجانبه در مورد مسجدالاقصی، ممکن است اسرائیل با یک جنگ روبرو شود. حتی نصرالله آتشافروزی آینده را یک جنگ منطقهای خواند. حقیقت پیوستن نصرالله به سنوار در این برهه زمانی و تهدید اسرائیل به اینکه اقدامات یکجانبه منجر به جنگ خواهد شد، یک هشدار جدی است.
«زوی هاوزر» عضو سابق کنست، چند هفته قبل گفته بود: احتمالاً این دفعه، مرتبه آخر است که اسرائیل با حماس به صورت تنها روبرو میشود. در آینده اسرائیل در آن واحد در چندین جبهه از جمله جبهه شمال درگیر خواهد شد که این مسئله کار را مشکل خواهد کرد». ادامه مطلب...