چارهجوییهای مسئلهساز(یادداشت میهمان) دکتر حسین کچوئیان* ای کاش
دکتر حسین کچوئیان*
ای کاش آقای روحانی در جلسه روز چهارشنبه هیئت دولت در مقام دفاع و توجیه سخنان خود در جمع سفرا برنیامده بود تا میشد در غیاب عذرخواهی رسمی، سکوت وی را در فضایی که حتی دوستان و همراهان سیاسی ایشان نیز به انتقاد از آن سخنان پرداختهاند، حمل بر نوعی عذرخواهی یا ندامت و پشیمانی کرد. اما ظاهراً گستردگی انتقادات یا آن چه که ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت از آن تعبیر به «هیاهو» کرده است، چنان بر وی گران آمده که تنها راه سبک کردن آن را جوابگویی به منتقدین از طریق موجهسازی، تأویل و تفسیر آن سخنان دیده است. اما دریغ و تأسف که توجیه یا تعبیر و تفسیرها، نه تنها باری از دوش ایشان بر نداشته بلکه بر سنگینی آن افزوده است.
در سخنان توجیهی ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت، تناقضاتی وجود دارد که نه تنها دلالت بر درستی فهم منتقدین از اظهارات ایشان در جمع سفرا دارد، بلکه تردیدها و ابهامات جدی در مورد معنا و مضمون آنچه که ایشان از آن به برداشتن پرچم انتقادپذیری و منتقد دوستی توسط دولت تدبیر و اعتدال تعبیر میکند، بوجود میآورد.
احتمالاً آشکارترین تناقض تعبیری است که آقای روحانی در مورد جو انتقادی حاصله در عرصه عمومی پس از به کارگیری تعابیر نامناسب در جمع سفرا کرده است. آقای روحانی در هیئت دولت، فضایی را که در آن موافقین و مخالفین سیاسی آقای روحانی، تقریباً یکصدا اظهارات او را مناسب شأن رئیس جمهور و بلکه شخص آقای روحانی ندانستهاند تعبیر به «هیاهو» نموده است. حال سؤال این است که این چگونه انتقادپذیری و انتقاددوستی است که چنین اجماع غریبی میان موافقین و مخالفین سیاسی بر سر عدم تناسب آن اظهارات و لزوم انتقاد از آن را با تعبیر تحقیر کننده «هیاهو» یاد میکند. بدیهی است آن انتقادپذیری و منتقد دوستیای که انتقاد اجماعی موافقین و مخالفین دولت را هیاهو قلمداد کند، منطقاً انتقاد جریانات مخالف و منتقد دولت را، توطئه و تخریب اقلیتی تخریبگر خواهد خواند.
اما تناقض دیگری در سخنان آقای روحانی در جمع اعضای هیئت دولت به چشم میخورد که به تردید و دوگانگی ایشان در تجویز انتقاد از سویی و نحوه برخورد مناسب با منتقدین و مخالفین از سوی دیگر به ویژه در برابر به اصطلاح تخریب کنندگان توجه میدهد.
ایشان «دولت یازدهم را پرچمدار انتقاد دانسته که هیچ کس قادر نیست این پرچم را پایین آورد» همچنین وی منتقدین و مخالفین را که به هر دلیلی با دولت «مخالفت» داشته یا منافع خود را در دولت وی نمیبینند یا حتی اساساً افرادی که قواعد بازی را در دنیای سیاست بلد نیستند، مستثنی کرده و میگوید: «آنها هم حق دارند با دولت مخالفت کرده و انتقاد کنند». ایشان با اینکه چندی پیش در سخنانی در جمع دانشگاهیان، منتقدین خود را بیسواد و بیکار خوانده و از آنها خواسته بود دست از انتقاد بردارند، این بار میگوید «همه باید نقد کنند حتی همه مردم اعم از زن و مرد، روستایی و شهری هم باید نقد کنند». آقای روحانی نه تنها برای تمامی این گروهها حتی برای «گروههای اقلیتی که نه منتقد و نه مخالف هستند» بلکه به تعبیر ایشان «تخریبگر» هستند نیز نوعی حق انتقاد و مخالفت قائلند چون میگویند «در برابر این گروه اقلیت که در طی 10 ماه گذشته مشغول کارشکنی و اتهامات ناروا و دروغپراکنی بودهاند نیز صبر و تحمل کرده و باز هم این کار را ادامه خواهیم داد.» فراتر از آن پس از اینکه میگوید «همیشه باید بهترین واژهها را برگزینیم و واژههایمان باید بازدارنده باشد» در دنباله باور خود را این میداند که «حتی در برابر تخریبکنندگان هم باید از واژههای احسن استفاده کنیم و بهترین قالبها را برگزینیم» اما ایشان در ضمن همین اظهارات که نه تنها انتقادپذیری بلکه دعوت به انتقاد، سعه صدر و گشادهرویی مودبانه در آن موج میزند، جابهجا مطالبی میگوید که سازگارسازی آنها با اظهارات قبلی ایشان دشوار بلکه ناممکن است.
از جمله این تعابیر متناقض اینکه آقای روحانی از ضرورت سعه صدر، لزوم بهکارگیری بهترین واژهها و حتی صبر و تحمل در برابر اقلیت تخریبگر و استفاده از واژههای احسن، همچنین گزینش بهترین قالبها در برابر تخریبکنندگان سخن گفت اما ضمنا با هشدار به همین گروه منتقدین میگوید که «از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به علاوه میگوید «در این زمینه جملاتی متناسب با تخریب آنها را به کار خواهیم برد.»
نکته اینکه آقای روحانی همسو با مشاور خود که روز قبل از جلسه اخیر هیئت دولت، اظهارات وی در جمع سفرا را نه توهین بلکه صراحت کلام خوانده بود، این بار در تفسیر آنچه که گزینش واژههای احسن و بهترین قالبها خوانده است؛ با اشاره به سخنان خود در جمع سفرا ضمن یکی کردن خود و نظام میگوید مخاطب وی «کسانی بودند که عموما به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شدهاند» تا «آنهایی که میخواهند به انتخاب مردم و منافع ملی به دلایلی پشت کنند بدانند که نظام نیز با آنها صریح سخن خواهد گفت.»
بر این اساس از دید وی آنچه ایشان در جمع سفرا گفتهاند، واژههایی احسن و در بهترین قالبها بوده و جملاتی صریح و متناسب با تخریب این اقلیت معدود و تخریبگر استفاده شده است. جالب این است که آقای روحانی با اشاره به آنچه که خطاب به تخریبگران در جمع سفرا گفته است، هشدار میدهد که «فکر میکنم همین موضعگیریهای مقطعی برایشان کافی باشد تا بدانند از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به این معنا ایشان میگوید این تنها جلوهای از جلوات سعه صدر و واژههای احسن در بهترین قالبهاست که نشان داده شده است. به بیان دیگر این هنوز از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتت بدمد!
تناقضی که این هشدار اخیر آقای روحانی به ویژه با آنچه ایشان در مورد ضرورت سعه صدر و تحمل انتقاد بلکه دعوت منتقدین به انتقاد دارد، تنها وجهی از تناقض موجود در این زمینه است. ایشان در سخنان خود در هیئت دولت به درستی بر پیوستگی ضروری بیان انتقاد و جلوگیری از انحراف و فساد در جامعه تاکید داشته و از لزوم سعه صدر در اداره کشور سخن میگوید. اما زمانی که این موضعگیریهای درست با هشدارهایی همراه میشود که در تمامی گفتار ایشان از آغاز تا پایان ساری و جاری است، تناقضی ظاهر میگردد که حل و رهایی از آن ناممکن است. آنچه در بند پیشین در این مورد گفته شده تنها نمونهای از این تناقضها است.
اما شاید شدیدترین و در عین حال جالبترین تناقضها در این زمینه، جایی ظاهر میشود که آقای روحانی به فضای انتقادی چند روز گذشته اشاره میکند. ایشان با به کارگیری تعبیر «هیاهو» برای اشاره به جو گسترده انتقادی مشترک میان مخالفین و موافقین سیاسیاش نسبت به آنچه در جمع سفرا گفته بود، ناخشنودی و در عین حال نگرش تناقضآمیز خود به انتقاد را نشان میدهد. وقتی از این اجماع نادر میان مخالفین و موافقین بر سر عدم تناسب تعبیرات به کار گرفته شده در آن سخنرانی و لزوم انتقاد از آن به «هیاهو» تعبیر میشود، معنای تناقضآمیز سعهصدر، خشنودی نسبت به نقد و منتقدین، باور به ضرورت نقد، ضرورت حضور منتقدین در جامعه و لزوم بکارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها مشخص میگردد.
تناقض آنجا به اوج میرسد که ایشان از «هیاهو»ی به وجود آمده به عنوان شرایطی یاد میکند که در آن «میتوان رسانهها، یاران، موافقین و مخالفین واقعی را بهتر شناخت.» اگر این تعبیر حتی از سوی یک شخص یا گروه سیاسی در موقعیتی مشابه ارائه شود، قطعا دیگر افراد و گروههای سیاسی، آن را هشداری قلمداد خواهند نمود که بایستی به تناسب قدرت و نفوذ گروه و فرد هشدار دهنده از انتقاد اجتناب شود، چه رسد به اینکه شخص مزبور رئیس قوه مجریه، قدرتمندترین و بانفوذترین قوه از میان قوای سهگانه کشور باشد. اینجاست که آقای روحانی باید روشن کند که چگونه انتظار دارد کل آنچه که وی در هیئت دولت در مورد پرچم انتقادپذیری، منتقددوستی، سعهصدر، به کارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها گفته است، با تلقی وی از «هیاهو»ی چند روز اخیر به عنوان شرایط آزمونی شناخت دوست و دشمن دولت و استفاده از آن برای ترساندن منتقدین، جمع گردد.
به هر حال تردیدی نیست که آنچه آقای روحانی در جمع سفرا گفته است نه صراحت کلام و لهجه بلکه مطابق اجماع غریب1 منتقدین از همه گروههای سیاسی موافق و مخالف ایشان، کلماتی نامناسب شأن و مقام رئیسجمهور، بلکه شخص آقای روحانی بوده است. به علاوه تمامی تناقضاتی که آقای روحانی در مقام دفاع از آن اظهارات دچار آن شده است، از حقیقتی در این زمینه نبایستی غفلت کرد. حقیقت این است که آنچه آقای رئیسجمهور در هیئت دولت در توجیه تعبیرات مطروحه در جمع سفرا بیان کرده است، موضوعا هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. سخنان رئیسجمهور در جمع سفرا، چنان که معنا و لفظا به صراحت و بیهیچ ابهامی از آن برمیآید ناظر به افراد و گروههای مشخصی است که از آغاز مذاکرات هستهای در ژنو به اظهار دیدگاههای خود نسبت به این مذاکرات و انتقاد کلی یا جزئی از آن دست زدهاند. حتی تعبیرات رئیسجمهور در مورد میلرزیم و نگرانیم یا نظایر آن، با توجه به اقدامات منتقدین و تعبیرات به کار گرفته شده توسط و در مورد آنها از جمله گردهمایی دلواپسیم و متقابلا گردهمایی در تقابل با آن «دلآرامیم» دلالات کاملا آشکار و روشنی در این زمینه دارد.
اما هر کس که این واقعیتها را نداند درمیماند که چه نسبتی میان تعبیرات آقای روحانی در جمع سفرا و اظهارات ایشان در هیئت دولت در مقام دفاع از آن تعبیرات، وجود دارد. تنها احتمال این است که مشاورین وی تحت فشار برای یافتن پاسخی جهت مواجهه با موج گسترده و همهگیر انتقادات، محمل و چارچوبی کاملا متفاوت اما مورد پذیرش عموم از پس زمینه واقعی تعبیرات مطروحه در جمع سفرا یافته و به ایشان عرضه کردهاند که ایجاد پیوند و ارتباط میان آنها اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار دشوار میباشد و به تناقضهای مورد اشاره منجر میشود.
* استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- تعبیر غریبی که تا اینجا به کرات برای توافق عجیب افراد و گروههای سیاسی مختلف نسبت به سخنان رئیسجمهور محترم در جمع سفرا به کار گرفته شده است، به واقع وصف مناسبی برای این اجماع نادر است. این مطلب آنجا روشنتر میشود که توجه کنید در این مورد حتی روزنامه جمهوری اسلامی که در کنار تابوی همیشگی خود در جهت دید مشابهی نسبت به آقای روحانی عمل میکند، با انتقاد از آقای آشنا مشاور آقای رئیسجمهور، تلویحا به انتقاد از رئیسجمهور دست میزند.