سعید قاسمی
متن کامل سخنرانی انقلابی حاج سعید قاسمی در مراسم تشییع شهدای غواص/
عده ای دوست دارند با امام تحریف شده مسیر خود را ادامه دهند اما کور خوانده اند/ ما این شهداء را جایی مخفی نکرده بودیم؛ هر وقت کارمان گره خورده خودشان را رسانده اند/ وقتی تهدید کردند، اگر مذاکره را قطع می کردید، اثرش را می دیدید+ فیلم
یک چیزی میگویم که شاید جایش اینجا نباشد، ولی در تاریخ ثبت شود: شمایی که این مذاکرات را در این دولت کشاندید و به رهبر تحمیل کردید، والله اگر که دولت دیگری آمده بود و با نگرش دیگری، هیچوقت رهبر و ملت را تحت فشار این مذاکرات نمیگذاشت که بعد رهبر انقلاب بگوید: «امیدوار نیستم، شما میخواهید بروید بروید، اما ما در طول تاریخ از این ناعهدیها و نامردمیها زیاد دیدیم.»
گروه سیاسی - رجانیوز: روز گذشته (سه شنبه) حاج سعید قاسمی در خلال مراسم تشییع باشکوه پیکرهای مطهر شهدای غواص رو به روی ساختمان وزارت امور خارجه به ایراد سخنرانی درباره مذاکرات پرداخت.
حاج سعید قاسمی با بیان این مطلب که «عدهای اتهام می زنند که اینها شهدا را مخفی کرده بودند تا الان از تشییع شهدا سوءاستفاده سیاسی می شود» گفت: هروقت کارمان گره خورد هر وقت مشکلی برای ما پیش آمد شهدا کرور کرور از آسمان نازل شدند.
این فعال جبهه فرهنگی انقلاب با اشاره به خیانت آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای 4 افزود: در طول این سی و چند سال در کدام عملیات شد که آواکسهای آمریکایی و منافقین در خدمت آمریکا، اطلاعات به دشمن دادند که امروزه وظیفهشان نباشد. خانه مسعود رجوی و مریم ملعون امروز دو کوچه پایینتر از کاخ سفید است.
وی خطاب به مذاکره کنندگان گفت: باید این جمله را خیلی قویتر به آقایان گفت که حضرت آقا وقتی فرمود مذاکره را زیر بار فشار و چماق آمریکاییها نمیپذیریم بسیار مایل بودیم که وزارت فخیمه خارجه ما مذاکرات را حداقل برای دو هفته محکوم میکرد و ادامه نمیداد و آنوقت میدیدید چه میشد.
متن کامل سخنرانی حاج سعید قاسمی به همراه فیلم این مراسم در ادامه می آید.
*****
بسمالله الرحمن الرحیم. گفتند [تشییع پیکر شهدا] سیاسی است. اینها را داشتند [و نگه داشته بودند]، الان که کارشان به اینجا رسیده، آمدند از شهدا سوءاستفاده کنند. اما شما دیدید 20 سال از آن روزی که از تشییع 3000 شهید شروع کردیم تا به امروز می گذرد. هروقت کارمان گره خورد هر وقت مشکلی برای ما پیش آمد کرور کرور از آسمان نازل شدند. اما خدایا ایندفعه این چه بساطی است؟ شهید باشی، گمنام باشی 30 سال، غواص باشی، تشنه باشی، دستت بسته باشد؛ وای خداً بعد هم زنده به گور شده باشی، تسلیم دشمن نشده باشی، کجا و کی باید بیایند؟
همه شما در جریان هستید. به شعارهای که در دستان خودتان است نگاهی بیاندازید. «آن روزی که دولت توجه به کاخ پیدا کرد، باید فاتحه دولت و ملت را بخوانید»، «این سند جنایت کدخداست». همه با حرفهایشان آمدند، با بغضهای نترکیده.
اما یک نکته و عرضم تمام. ای آسمانیها چه شد که بعد از این همه سال با دست بسته از زیر خاک بیرون آمدید؟ ما یار نبودیم که شما به یاری سید علی آمدید؟ نکند شما هم صدایش را شنیدید که گفت من اجازه نمیدهم... غواص آمد تا ما را از غرق شدن نجات دهد. از غرق شدن در منجلاب زندگی، از غرق شدن در منجلات منیّت، از غرق شدن در منجلاب مقام، از غرق شدن در همه منیّات و نفسانیّات. امروز آمدند تا ما از غرق شدن در بیآرمانی و بیهدفی و از غرق شدن در منجلاب دنیا نجات دهند؛ آنگونه که شهید سید مرتضی آوینی فریاد میزد: «ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود نشستهای دستی برآ و ما قبرستان نشینان عادات سخیف از این منجلاب بیرون کش.» اما شما دیدید هروقت که کار تنگ شد، معبر تنگ شد و به چه کنم چه کنم افتادیم و کلافه شدیم آنها کرور کرور از آسمان به زمین هبوط میکنند. ولی دوستان! آنها ما را احیاء کردند، به حسب اینکه گفته شده است: «و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء»، برای زنده شدن ما و بهتر زندگی کردن ما آمدند. آنها هروقت که غافل شدیم و وا دادیم و کم آوردیم، ما را احیاء میکنند. حزبالله را میگویم، نه آنطرف را. [آن] جماعت سردباور که پیوسته در طول این سی و چندسال راه خود را میرفتند و میروند و دوست میدارند که با امام تحریف شده، همانی که حضرت سید علی در نیمه خرداد برای شما زمزمه کرد، این امام را به مسیر خود ببرند. اما کور خواندهاند!
گویا رسیده اند که ما را صدا کنند
ما را دوباره با خودشان آشنا کنند
برگشته اند این صد و هفتاد و پنج نور
ما را ز بند ظلمت غفلت رها کنند
هل من معین حجت حق را شنیده اند
برگشته اند باز به او اقتدا کنند
بسیار اندک اند کسانی که در عمل
جان را برای حضرت جانان فدا کنند
جان داده اند در غم و غربت به قتل صبر
تا سینه را به داغ حسین آشنا کنند
دل را به راه دوست به دریا زدند تا
دریادلانه در یم رحمت شنا کنند
سوگند می خورم که شهیدان راه عشق
با دست بسته هم گره از خلق وا کنند
باب الحوائج اند به آن ها رجوع کن
از این قبیله هر چه بخواهی، عطا کنند
اما نکته مهم! خوب جایی ایستادید این شعار را بدهید. عزیزانی که در وزارت خارجه هستند و ان شاءالله بناست از حق مسلم ما دفاع کنند و نه آن چیزهایی که در طول سی و چند سال با خون با ترورهای نامربوط آمریکاییها به دست آوردند اینها را به ثمن بخس نفروشیم. بعضی میگویند که چرا عملیات [کربلای4] لو رفته بود و ما را محکوم میکنند. در طول این سی و چند سال در کدام عملیات شد که آواکسهای آمریکایی و منافقین در خدمت آمریکا، اطلاعات به دشمن دادند که امروزه وظیفهشان نباشد. خانه مسعود رجوی و مریم ملعون امروز دو کوچه پایینتر از کاخ سفید است. همانها که اسامیشان را از لیست تروریستها برداشتند، همانها که متهم به 17000 شهید شما هستند.
باید این جمله را خیلی قویتر به آقایان گفت که حضرت آقا وقتی که فرمود مذاکره را زیر بار فشار و چماق آمریکاییها نمیپذیریم بسیار مایل بودیم که وزارت فخیمه خارجه ما مذاکرات را حداقل برای دو هفته محکوم میکرد و ادامه نمیداد و آنوقت میدیدید چه میشد.
یک چیزی میگویم که شاید جایش اینجا نباشد، ولی در تاریخ ثبت شود: شمایی که این مذاکرات را در این دولت کشاندید و به رهبر تحمیل کردید، والله اگر که دولت دیگری آمده بود و با نگرش دیگری، هیچوقت رهبر و ملت را تحت فشار این مذاکرات نمیگذاشت که بعد رهبر انقلاب بگوید: «امیدوار نیستم، شما میخواهید بروید بروید، اما ما در طول تاریخ از این ناعهدیها و نامردمیها زیاد دیدیم.» ای کاش این مسیر از اول طی نشده بود. اما حال این مسیر را داریم میرویم. رهبری هم حمایت کردند. فرمودند که میرویم اما خطوط قرمز را مشخص کردند. حداقل چیزی که حزبالله از شما به عنوان مسئولین وزارت خارجه ما مطالبه دارد این است که خط قرمزها را نباید در سخنرانی رهبری بشنویم. شما موظفید اطلاعات را [به مردم می رساندید] که هماکنون مشخص شد تبلت و لپتاب اسرائیلیها [برای جاسوس] در مذاکرات وجود دارد - حداقل به مجلسی که باید احترام میگذاشتید اطلاعات را میرساندید نه اینکه نه مجلس نه رهبر و نه مردم از مذاکرات مطلع نباشند.
و اما جمله امام و تمام؛ حرف زیاد است. هر کدام از شما که آمدید به اندازه 1400 سال شیعه حرف دارید. امام می فرمود: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند اگر سرمان را بالای دار برند اگر زنده زنده در آتش بسوزانند و اگر زن و فرزندان و هستی ما را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه کفر و شرک را امضاء نمیکنیم.»
سلام بر وصیتنامههای شهدا، سلام بر تنهای بیسر، سلام بر سرهای بیتن، سلام بر قبرهای بیمادر، سلام بر روح خدا، سلام بر نور خدا و سلام بر فرزندان ابوتراب
السلام علی یوم ولدتم سلام بر همه شما در روزگاری که زاده شدید السلام علی یوم استشهدتم سلام بر همه شما در روزگاری که به شهادت رسیدید السلام علی یوم یبعث حیا.