سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تحریم ها آنقدر باید ادامه بیابد تا خیابان های ایران ناآرام شود.و

بسمه تعالی

سخنان لیبرمن، هیلاری کلینتون، ویلیام کوهن و فیلیپ هاموند در بازه زمانی قبل و بعد اتفاقات چهارشنبه گذشته به وضوح نشان می دهد دشمن «نارضایتی اقتصادی در جامعه» را نشانه گرفته و امیدها و آرزوهایی را به نظاره نشسته است.
ابتدا لیبرمن بود که 4 روز قبل از تحرکات و ناآرامی های محدود در چهارشنبه گذشته ادعا کرد که با شدت گرفتن تحریم ها، خیابان های ایران آشوب می شود. پس از آن کلینتون و ویلیام کوهن از اثرگذاری تحریم ها سخن به میان آوردند و بالاخره دیروز فیلیپ هاموند وزیر دفاع انگلیس در اظهاراتی خصمانه ادعا کرد که تحریم ها آنقدر باید ادامه بیابد تا خیابان های ایران ناآرام شود و ما به آشوب ها چشم دوخته ایم.


با همگان به سر شود (یادداشت روز) 

موضوع یادداشت پیش روی پیرامون تحرکات مشکوک چهارشنبه گذشته و تلاش جماعتی کوچک برای تعطیلی بازار تهران نیست.
بازاریان با هوشیاری کامل این تحرکات و تلاش ها را که به دنبال آشوب ها و ناآرامی های خیابانی بود ناکام گذاشتند.
اما نکته ای در این میان قابل تأمل است و آن اینکه دشمنان نشان دار جمهوری اسلامی، مقارن با این فضا و اوج گرفتن التهابات اقتصادی بازار ارز نمی توانند حقد و کینه خود را پنهان نمایند و بخشی از پروژه دسیسه آمیز علیه ایران را لو می دهند.
سخنان لیبرمن، هیلاری کلینتون، ویلیام کوهن و فیلیپ هاموند در بازه زمانی قبل و بعد اتفاقات چهارشنبه گذشته به وضوح نشان می دهد دشمن «نارضایتی اقتصادی در جامعه» را نشانه گرفته و امیدها و آرزوهایی را به نظاره نشسته است.
ابتدا لیبرمن بود که 4 روز قبل از تحرکات و ناآرامی های محدود در چهارشنبه گذشته ادعا کرد که با شدت گرفتن تحریم ها، خیابان های ایران آشوب می شود. پس از آن کلینتون و ویلیام کوهن از اثرگذاری تحریم ها سخن به میان آوردند و بالاخره دیروز فیلیپ هاموند وزیر دفاع انگلیس در اظهاراتی خصمانه ادعا کرد که تحریم ها آنقدر باید ادامه بیابد تا خیابان های ایران ناآرام شود و ما به آشوب ها چشم دوخته ایم.
طرفه آنکه بعضی از رسانه های ضدانقلاب با دستپاچگی و در تحلیل های-مثل همیشه- ناشیانه و کودکانه، فروپاشی نظام اقتصادی ایران را ادعا کردند و حتی یک روزنامه عربی برای به اصطلاح تحت الشعاع قرار دادن الگوی انقلاب اسلامی ایران در تحولات منطقه در بستر بیداری اسلامی به بهانه التهابات بازار ارز در کشورمان این ادعای واهی را به پیش کشید که؛ نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است!
موضوع اصلی یادداشت پیش روی، واکاوی این موضوع است که مسئولان کشور در مقابله با ذوق زدگی و حقد و کینه دشمنان و دمیدن آنها در صحنه التهابات اقتصادی چه واکنشی باید داشته باشند.
مواجهه مسئولان کشور با مشکلی اقتصادی که ابعاد و مختصات سیاسی و روانی و رسانه ای دارد چگونه باید باشد؟
رصد و بررسی اظهارات و سخنان مسئولین کشور طی روزهای اخیر حاکی از آن است که حتماً باید با نگاه دشمن شناسی این موضوع مورد آسیب شناسی قرار بگیرد.
متأسفانه بسیاری از گفته ها و اظهارات مسئولین در حالی انجام شد که گویا تحرکات دشمن دیده نشده و یا خدای ناکرده مورد غفلت قرار گرفته است.
اینکه دشمن در پروژه ای که برای شکل گیری ناآرامی و آشوب در تهران طراحی کرده بود ناکام ماند شکی نیست اما سؤال این است که چرا برخی از مسئولان با نادیده گرفتن شرایط، ناخواسته در زمین دشمن بازی کردند و به جای «تعامل» به «تقابل» روی آوردند؟ مگر بارها و به کرات رهبر معظم انقلاب مسئولین کشور را به حل مشکلات و رفع موانع با کمک یکدیگر و همدلی دعوت نکردند؟
پرهیز از مجادلات بی حاصل و رسانه ای نکردن بسیاری از اختلاف نظرها با چه توجیهی عملی نمی شود؟!
اینکه فرضاً دو مسئول کشور به جای همدلی و تعامل با هم از تریبون ها به تقابل با یکدیگر می پردازند در تضاد با خواسته رهبری و مردم نیست؟
پاسخ روشن است و قطعاً اینگونه رفتارها باید اصلاح شود. اکنون پیرامون مشکلات اقتصادی کشور و از جمله التهابات و نوسانات بازار ارز که از زمستان سال گذشته تداوم داشته نکاتی قابل تأمل و اعتناست؛
1- این بدعت باید از میان برداشته شود که برخی از مسئولان به جای ارایه راهکار و برگزاری نشست هایی با کمک یکدیگر تنها در فضای رسانه، پند و اندرز بدهند یا به افراد اتهام بزنند و به طور کلی تقصیر و پذیرش مسئولیت را به گردن دیگران بیندازند.
متأسفانه این فرهنگ در بین برخی از مسئولان کشور نیست که در بروز مشکلات به اندازه سهم خودشان، مسئولیت را بپذیرند و دنبال حل مشکل باشند.
در موضوع نوسانات بازار ارز نیز متأسفانه بی تدبیری ها و تقصیرها از جانب مسئولان مرتبط همچون توپی به زمین یکدیگر انداخته شد و این مسئله خود عامل غیرقابل انکاری در آشفتگی بازار ارز بود.
در اینجا اتفاق ناگواری که رخ می دهد سوءاستفاده سودجویان و رانت خواران و کلان سرمایه داران بی درد و زالوصفت است که حاشیه امنی می یابند تا از ضعف نظارت و برخورد قاطعانه، تحرکات مافیاگونه خودشان را تداوم ببخشند.
2- البته اتفاق مبارکی ولو دیرهنگام طی روزهای گذشته انجام شده است و بنابر اعلام دادستان محترم تهران، تاکنون 30 اخلالگر بازار ارز شناسایی و بازداشت شده اند و روند تحقیقات قضایی نیز آغاز شده است که خود می تواند به سرنخ های مهم تری بینجامد.
اکنون دستگاه قضایی مسئولیت خطیری پیش روی دارد تا دست های پشت پرده را قاطعانه قطع کند و عاملان را به مجازات عادلانه برساند.
آنچه بسیار حساس است مطالبه بحق افکارعمومی است که انتظار دارد تا این پرونده زودتر و بدون فوت وقت به سرانجام برسد.
از همین روی نحوه صحیح و بهنگام اطلاع رسانی پیرامون اخلالگران بازار ارز می تواند در کنترل رفتارهای هیجانی سهم بسزایی داشته باشد. دشمن در پروژه نارضایتی اقتصادی و شکل گیری آشوب های خیابانی امید بسته تا افکارعمومی به رفتارهای هیجانی و احساسی در بازار ارز و یا هر کالای دیگری روی بیاورند. بدون شک اطلاع رسانی از فرآیند تحرکات اخلالگران و باندهای مافیایی و بر ملا کردن دست دلالان به عنوان پیاده نظام دشمن، اقدام راهبردی است که مسئولان دستگاه قضا باید بدان نگاه ویژه داشته باشند.
3- نکته دیگر این است که ریشه کن شدن بسیاری از مشکلات اقتصادی و از جمله موضوع نوسانات و التهابات بازار ارز تنها با برخورد قضایی به سرانجام نمی رسد و باید تمامی نهادها و ارگان ها وظایف بر زمین مانده شان را به نحو احسن انجام دهند.
به عنوان مثال یکی از راه های مناسب و مورد اجماع کارشناسان در جلوگیری از افزایش نرخ بی رویه ارز این است که جلوی پرداخت ارز مرجع از سوی دولت به واردکنندگان کالاهای غیرضروری گرفته شود.
بنابراین اینجا دولت و مجلس می توانند با کمک و تعامل همدیگر نقش ممتاز و ویژه ای را ایفا نمایند.
بسیاری از کالاهای تزئینی و لوکس یا آرایشی در حالی با ارز مرجع وارد کشور می شوند که اگر این رویه پرسش برانگیز از میان برداشته شود می تواند به ثبات قیمت ارز کمک کند.
4- یکی از مواردی که می تواند نابسامانی بازار ارز و بطور کلی مشکلات اقتصادی را تشدید نماید طرح بحث های حاشیه ای و فرعی است. حاشیه ای بدان معنا که اصل صورت مسئله درک نشود و تنها در اطراف آن مسئله و در لایه های بعدی دنبال راهکار باشند.
در همین حال پیگیری های مسایلی که نسبت به موضوعات مهم تر، فرعی محسوب می شوند می تواند کار را پیچیده و توجهات را از موضوع اصلی دور کند. به عنوان مثال در شرایطی که موضوع بازار ارز و نوسانات آن جزو مسایل اصلی کشور در حوزه اقتصادی است چه ضرورتی داشت مقارن با این فضا، مجلس محترم استیضاح وزیر ورزش را در دستور کار قرار دهد و نهایتا بعد از گرفتن وقت نمایندگان، موضوع منتفی شود!
5- و بالاخره باید خاطر نشان کرد که مجموعه ای از عوامل در شکل گیری نوسانات و التهابات بازار ارز دخیل بوده اند و بنابراین باید نسخه ای جامع- و نه تک بعدی- از سوی مسئولان در هر سه قوه برای حل آن تدارک و تهیه شود. باید به دور از هر تعصب و برداشتی، سهم عوامل شکل دهنده این اتفاق روشن شود و در مجموع راهکار جامعی ارایه شود و این مهم با تصمیمات جزیره ای و دور از هم به وقوع نمی پیوندد و اتفاق و اتحاد همه مسئولان مرتبط را می طلبد.
حسام الدین برومند
 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 91/7/17ساعــت 5:11 عصر تــوسط عباس | نظر