بسمه تعالی
هزاران نفر از مردم آمریکا در اعتراض به نظام دوحزبی حاکم بر این کشور نظام سرمایه داری مقابل محل برگزاری جلسه انتخاباتی کنگره حزب دموکراتیک تظاهرات کردند.
ادامه مطلب...
بسمه تعالی اعتراض ها به سیاست ضدسوری مقامات آنکارا ادامه دارد یک نماینده مجلس ترکیه با انتقاد شدید از سیاست های نخست وزیر در قبال سوریه، خطاب به وی گفت: شما مامور چه شخص و کدام کشور هستید؟
انتقاد نماینده مجلس ترکیه از نخست وزیر
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، «خورشید گونش»، نماینده پارلمان ترکیه از مخالفت وی و شماری از نمایندگان مجلس با سیاست های «رجب طیب اردوغان» در قبال سوریه خبر داد و گفت: وقتی به همراه شماری از نمایندگان «حزب جمهوری خواه خلق» خواستار بازدید از اردوگاه «آپ آیدین» که شماری از نظامیان فراری ارتش سوریه در آن اسکان یافتند شدیم، این درخواست ما با مخالفت اردوغان مواجه شد. گونش گفت: پاسخ اردوغان این بود که مگر شما مامور بازرسی هستید؟در پاسخ به وی باید گفت که انگار او فراموش کرده است که نماینده مردم ترکیه و بازرس آنان هستیم.
گونش با نشان دادن تصاویری از یک عضو تشکل مسلح موسوم به «ارتش آزاد سوریه» (مخالفان مسلح دولت) به هنگام گفت وگو با یک شبکه تلویزیونی ترکیه افزود: اردوگاه آپ آیدین نماد مهم سیاست های اشتباه ترکیه در قبال سوریه است.
این نماینده مجلس ترکیه با اشاره به این که اردوگاه آپ آیدین در سه کیلومتری مرز سوریه برپا شده و دارای 575 چادر است، تصریح کرد: اگر واقعا نظامیان فراری سوری در این اردوگاه اقامت دارند، آیا نباید به دلایل امنیتی این اردوگاه در منطقه ای دورتر از مرز برپا می شد؟
گونش با نشان دادن تصویر یک مخالف سوری در اردوگاه آپ آیدین در حالی که سلاح در دست داشت گفت: مقامات دولتی ترکیه اعلام کرده اند که در این اردوگاه به نیروهای مخالف آموزش نظامی داده نمی شود، اما این شخص که در این اردوگاه هست چرا سلاح در دست دارد؟
وی با اشاره به این که اعضای کمیسیون حقوق بشر ترکیه در آینده نزدیک از این اردوگاه بازدید خواهند کرد، گفت: به احتمال بسیار آنان چیزی در این اردوگاه نخواهند یافت چرا که وقت کافی برای از بین بردن دلایل و مدارک مرتبط با آموزش نظامی در این اردوگاه خواهد داشت.
همسویی اردوغان با سیاست های آمریکا، ناتو و اسرائیل در منطقه، شهروندان ترک را به شدت عصبانی کرده است و آنها این عصبانیت خود را با تظاهرات ابراز می کنند.
بسمه تعالی
مجری بی بی سی شوکه شد اسلام لندن را فتح کرده است؟! (خبر ویژه) مجری شبکه بی بی سی فارسی با انتشار عکسی از زنان محجبه در لندن خشم و تعجب خود را از رشد بی سابقه اسلام در این شهر ابراز کرد.
«رعنا-ر» مجری شبکه بی بی سی فارسی با انتشار عکسی که از یک واگن مترو شهر لندن از زنان محجبه گرفته، تعجب و خشم خود را از رشد زنان محجبه ابراز و سؤال کرده که آیا اسلام لندن را فتح کرده است؟ او در فیس بوک نوشته که تنها زن بی حجاب آن واگن بوده است.
نظرات دوستان و همفکران این مجری رسانه انگلیسی نیز که از کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی هستند در مورد این عکس نیز بسیار جالب و خواندنی است. دوستان این کارمند وطن فروش ملکه انگلیس با ابراز همدردی با وی نوشتند که در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا نیز زنان مسلمان و محجبه بسیاری را می بینند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران فردی از هلند نوشته است: «سوار یک تراموا در آمستردام بشین، به عین خواهید دید، شاید 80 درصد محجبه هستند!»
بسمه تعالی
روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحرونوت " از ارسال نامه محرمانه آمریکا به ایران خبر داد. به گزارش رجانیوز، این روزنامه صهیونیستی در مطلبی عنوان کرد که آمریکا در روزهای اخیر با ارسال نامهای محرمانه به ایران تاکید کرده است که واشنگتن از حمله تل آویو به تاسیسات هستهای ایران حمایت نمیکند و در آن مشارکت نخواهد کرد .
با او تماس گرفتیم اما بدون بهانه جوییهای رایج در بین برخی از کارگردان ها اولین فرصت را برای ما فراهم کرد تا با حضور در برای مصاحبه در دفتر کار وی در خیابان ولیعصر قرار گذاشتیم.
با اردکانی مختصری درباره فیلم شور شیرین بحث کردیم و ضمناً نظرش درباره حاشیه های تمام نشدنی سینما و علل آن به گفتگو نشستیم.
آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد گفتگوی 70 دقیقه ای ما با جواد اردکانی است که حالا علاقه زیادی برای ساخت فیلم هایی درباره سرداران و فرماندهان دفاع مقدس پیدا کرده است.
مشرق: جناب اردکانی از فروش "شورشیرین" راضی هستید؟
نه. خیلی کم است. نسبت به ظرفیت فیلم فروش خیلی کم است.
مشرق:چرا؟ فکر می کنید دلیلش چیست؟
یک مشکل دیگر ما این است که متأسفانه سیاست های اکران، سیاست های بسیار غلطی است. این سیاست های غلط این طوری نیست که به یکی دو فیلم لطمه بزند، به 90درصد فیلم های سینمای ایران در اکران لطمه میزند و تا این سیاست های عمومی اکران اصلاح نشود، این آسیب ها سر جای خودش است. حالا آن یک بحث جدی دارد که خب در مورد ساختار اکران اصلا مبنا چیست؟ آیا مبنا این است که یک بخش دولتی تعیین کند که چه فیلمی کی و کجا اکران شود، چقدر اکران شود؟ این مدلی است که ما طی سال های قبل داشتیم؛ یا نه، اکران را به توافق بین صاحب فیلم و پخش کننده و صاحب سینما واگذار کنیم و دولت هم خودش را کنار بکشد و واقعا آن که اقتضاء بازار است اتفاق بیفتد،
بسمه تعالی
وقتی یکی از مدیران عالی رتبه ی دولتی در کشور آمریکا، بابت فعالیت های بی شائبه و لابی های تاثیرگذار یک تهیه کننده و کارگردان سینما که البته دستی هم در تولید فیلم های آنچنانی دارد! از همان جا قول ساخت یک فیلم سینمایی را به ایشان می دهد، فریاد ها بلند می شود و رسانه ها و نمایندگان مجلس موضع می گیرند. وزیر ارشاد و معاونش به مجلس فرا خوانده می شوند. اهالی سینما معترض می شوند که چرا باید به این فیلمساز خارج نشین چند میلیارد پول بی زبان کشور هبه گردد تا ایشان با حمایت سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلم مورد علاقه شان را بسازد.
البته از حق نباید گذشت در هر دو مورد حق با معترضان است. اما سئوال اینجاست که چرا اهل رسانه و هنر و فرهنگ، نمایندگان مجلس و متدینین معترض به موضوعات مشابه اما بسیارمهمتر از دو مورد پیشگفته چندان عنایت و توجه نمی نمایند؟
مثلا آیا اهمیت همین ماجرای اخراج بازیگر فیلم« قلاده های طلا» از مراسم کمک اهالی سینما به هموطنان زلزله زده ی آذربایجان کمتر از مورد فوق نیست؟ شاید عده ای از این ادعا متعجب شوند اما نگارنده به سادگی اثبات می کند که این ماجرای به ظاهر ساده، بسیار مهمتر از دو مورد فوق است! قصد پیش کشیدن زشتی این عمل با تمسک به مسائل اخلاقی را ندارم. کمی حوصله بخرج دهید خدمتتان عرض می کنم.
در سال1378 سریال «قصه های رودخانه» با سرمایه گذاری سیمای جمهوری اسلامی و کشور مالزی و به کارگردانی کمال تبریزی تولید می شود اما این سریال هرگز امکان نمایش در شبکه های ملی را نمی یابد.
«خبرنگار: شما سریالی از سالهای قبل داشتید که توقیف بود.
کارگردان:قصه های رودخانه؟
خبرنگار: بله، وضعیت این سریال را پی گیری نکرده اید؟
کارگردان:چه کار کنیم؟ باید برخی از مسئولان تلویزیون عوض شوند!
خبرنگار: چرا توقیف شد؟ عجیب است که یک سریال این همه سال توقیف باشد.
کارگردان: چون موقعیت ما با موقعیت آنها به عنوان دو کشور اسلامی باهم مقایسه می شد.»
در سال 1387فیلم سینمایی« پاداش» با سرمایه گذاری سیمافیلم تولید می گردد. قرار بر این می شود که پس از اکران فیلم سینمایی پاداش، سریال 4 قسمتی آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود. اما سیما پس از بازبینی فیلم، از فیلم برائت می جوید و پاداش به دلیل عبور از خط قرمزهای اخلاقی و تعرض به برخی مقدسات دینی توقیف می شود!
«کارگردان:می خواهند نمایش بدهند، نمی خواهند، نگه دارند تا بالاخره یک روزی اکران شود. این همه جلوی نمایش به رنگ ارغوان را گرفتند چه فرقی کرد؟ اگر به جای الان، همان موقع نمایش می دادند چه اتفاقی می افتاد؟ حداکثر اینکه پاداش را هم می خواهند پنج سال نگه دارند و پنج سال دیگر نمایش بدهند مهم نیست.»
درسال 1388 کمال تبریزی فیلم سینمایی« دونده زمین » را با مشارکت ژاپنی ها می سازد. گرچه این فیلم نیز امکان نمایش عمومی در کشور را نمی یابد اما برخلاف سرمایه گذاران ایرانی فیلم های تبریزی، ظاهرا سرمایه گذار ژاپنی چندان از تولید فیلم ناخرسند نیست.
یک بازیگر ژاپنی که قصد دویدن دور دنیا را دارد در ترکیه متوجه بیماری سرطانش می شود. او امیدوارانه به سفرش ادامه می دهد. در گذر از ایران، از روستایی عبور می کند که همه اهالی آن یا خوابند یا خواب زده! دونده ژاپنی سرزندگی را به کودکان این سرزمین به آرمغان می آورد تا شاید آنان والدین خوابزده خود را بیدار کنند! در شرایطی که همگان ایران اسلامی را منشاء بیداری اسلامی در جهان می دانند فیلمساز، مردم ایران را خوابزده به نمایش می گذارد تا شاید کسی از آنسوی آبه آنها را بیدار کند!
در سال 1389 فیلم «خیابانهای آرام» با نگاهی طعنه آمیز به انتخابات 88 توسط کمال تبریزی ساخته می شود اما این بار فیلم نه توسط معاونت سینمایی ارشاد بلکه توسط تهیه کننده فیلم امکان نمایش عمومی را نمی یابد. با درخواست رسمی تهیهکننده، اکران عمومی فیلم خیابان های آرام منتفی می گردد!
کارگردان: «از تهیهکننده محترم نیز گله دارم! تقریبا هیچ عکسالعمل مناسبی در برابر بلایایی که بر سر فیلم نازل میشود؛ ندارد. هیچ اعتراضی را در برابر این موضوع منعکس نکرده است و حتی از من خواست که اصلاحات بیشتری را نسبت به آنچه که اعلام شده است، انجام دهم تا خدای نکرده کس دیگری هم از ما رنجیده خاطر نشود!»
در سال 1387کلید یکی از پرهزینه ترین سریال های تلویزیونی توسط مسئولین زده می شود. سریالی که تنها در یک فاز آن 12 هزار هنرور و 70 بازیگر مطرح کشور در آن حضور دارند.
در تیرماه سال 90 دارابی معاون سیما در باره پروژه فاخر « سرزمین کهن» چنین می گوید: « این مجموعه در 60 قسمت پیشبینی شده است و با توجه به داستان و کارگردانی خوب و استفاده از هنرمندان مجرب امید است یکی از بهترین مجموعه ها در حوزه انقلاب اسلامی باشد که مورد انتظار مردم است.
وی از حمایت و پشتیبانی معاونت سیما از این مجموعه همانند دیگر مجموعههای الف ویژه و تولیدات سیما خبر داد و گفت: "سرزمین کهن" تا پایان سال 1391 نهایی و آماده پخش میشود.»
در حالی که تهیه کننده سریال از آماده بودن 40 قسمت از سریال سرزمین کهن برای پخش از سیما در سال 92 خبر می داد، یکباره این خبر در رسانه ها تیتر اول شد! کمال تبریزی از اصلاح «سرزمین کهن» خبر داد.
کارگردان:«این اصلاحات، اصلاحات جزئی نبود، بلکه جدی و مفصل بودند یعنی یکسری نکات باید به متن اضافه شود؛ بنابراین در حال حاضر در مرحلهای هستیم که فاز یک و دو را اصلاح میکنیم.
او دربارهی زمان پخش سریال نیز توضیح داد: از طرف سازمان صدا و سیما پیشنهاد شده بود پاییز امسال و با شروع زمستان، پخش فاز اول و دوم را شروع کنیم، ما هم موافقت کردیم، ولی بعد از موافقت ما سازمان صداوسیما مخالفت کرد. »
آنهایی که دستی در تولید فیلم و سریال دارند می دانند اصلاحات جدی و مفصل سریالی که 40 قسمت آن آماده پخش است یعنی چند میلیارد خسارت! این بار دست گل آقای کمال تبریزی نه توقیف بلکه به اصلاحات مفصل سریال می انجامد.
اگر مسئولین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خسارت های چند میلیاردی بابت تولید سریال « قصه های رودخانه»،«پاداش» و «سرزمین کهن» که آقای کمال تبریزی با معاونت مدیران سازمان بر بیت المال تحمیل کرده اند را نادیده می گیرند.
اگر به مجموعه ی فیلمهای تولید شده چهار ساله ی اخیر ایشان که هیچ یک امکان اکران عمومی نیافته است، دقت نمی کنند.
اگر فیلم توهین آمیز « دونده زمین» را برای ارزیابی دیدگاه های فکری آقای تبریزی مورد توجه قرار نمی دهند.
اگر سرکشی سرکار خانم فائزه هاشمی را در پشت صحنه سریال «سرزمین کهن » تنها یک دیدار ساده تلقی می کنند.
حداقل برخورد آقای تبریزی را با بازیگر فیلم قلاده های طلا را یک موضوع جدی تلقی کنند. اینکه آقای تبریزی به خود جرات می دهد با یک بازیگر جوان سینما تنها به جرم بازی در یک فیلم ضد فتنه سال88 چنین برخورد زشتی کند، آیا معنایی جزء این ندارد که باور قلبی شان همسویی با جریان فتنه است؟چگونه می توان قبول کرد که بزرگترین پروژه سیما در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران به اینگونه افکار، اندیشه ها و افراد سپرده شود؟
بسمه تعالی نشریه المنار فاش کرد فریب نوجوانان کشورهای منطقه به هزینه قطر و عربستان برای جنگ در سوریه یک هفته نامه فلسطینی فاش کرد که قطر و عربستان سعودی با فریب نوجوانان کشورهای مختلف از جمله یمن، لیبی و سودان آنها را به ترکیه اعزام می کنند تا بعد از آموزش آنها زیر نظر افسران آمریکایی و انگلیسی برای جنگ با سوریه رهسپار این کشور شوند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از هفته نامه فلسطینی المنار، عناصر اطلاعاتی قطر و عربستان برای جذب نوجوانان زیر 17 سال به کشورهای مختلف منطقه می روند و به خانواده های این نوجوانان 10 هزار دلار می دهند و آنها را پس از آموزش به سوریه اعزام می کنند.
المنار افزود، این نوجوانان فریب خورده در پادگان های آموزشی در ترکیه زیر نظر افسران انگلیسی و آمریکایی آموزش می بینند و بودجه این پادگان ها و مراحل آموزشی را دوحه و ریاض می پردازند.
به گفته المنار، تاکنون ده ها هزار نفر خاک کشور خود را برای پیوستن به گروه های تروریستی که خون مردم را در سوریه می ریزند ترک کرده اند و برای آنها گذرنامه و ویزای ورود به ترکیه فراهم شده است.
در همین رابطه یکی از سرکردگان سابق القاعده فاش کرد که عناصر این شبکه تروریستی در چارچوب معامله ای منطقه ای از خاک یمن به سوریه اعزام شده اند.
منابع سوری نیز فاش کردند افسران کهنه کار آمریکایی در قالب خبرنگار به سوریه آمده اند و با گروه های تروریستی همکاری می کنند این منابع افزودند، اخیرا دولت سوریه یک سرباز نیروی دریایی ارتش آمریکا را بازداشت کرده است که ظاهرا خبرنگار روزنامه واشنگتن پست بوده ولی به جنگجویان سوری کمک می کرده و آنان را آموزش می داده است.
روزنامه واشنگتن پست خبر بازداشت این فرد آمریکایی را تایید کرده است.
پیش از این نیز در درگیری های حلب و دمشق و حمص عناصر اروپایی و همچنین از کشورهای منطقه مانند عربستان و ترکیه نیز افسران نظامی بازداشت شده اند.
در همین رابطه بشارالجعفری نماینده سوریه در سازمان ملل اعلام کرد که 107 جنگجوی خارجی در درگیری های شهر حلب کشته شده اند و در میان کشته شدگان ملیت های گوناگون از جمله عربستان، تونس و اردن به چشم می خورد.
همچنین رسانه های ترکیه روز گذشته اعلام کردند عملیات احداث یک پایگاه رادار سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در نزدیکی مرز ترکیه با سوریه آغاز شده است.
این در حالی است که نیروهای امنیتی سوریه یک انبار سلاح افراد مسلح را در استان ریف دمشق کشف و مصادره کردند.
نیروهای نظامی ارتش سوریه همچنین با انجام هشت عملیات در منطقه العریمه در شهر حلب در شمال سوریه خسارت های فراوانی به گروه های مسلح وارد کردند.
به گزارش ایرنا در منطقه السید علی در شهر حلب نیز نیروهای امنیتی سوریه در درگیری با افراد مسلح شمار ز یادی از آنان را کشتند و یا زخمی کردند.
منطقه السید علی د رجریان درگیری از وجود این افراد پاکسازی شد.
در منطقه دیر حافر در حلب نیز افراد مسلح که اقدام به بستن راه و آزار و اذیت مردم کرده بودند با نیروهای نظامی سوریه درگیر و طی آن شماری از این افراد کشته و یا زخمی شدند.
در میدان الصناعه در منطقه المرجه حلب نیز یکی از سرکرده های افراد مسلح به دست نیروهای ارتش سوریه کشته شد.
در نزدیک پارک النصاری و مناطق البعاجین و الجبیله در شهر دیرالزور در شرق سوریه و در نزیک مرز این کشور با عراق نیز نیروهای امنیتی با افراد مسلح سوار بر سه دستگاه خودرو مجهز به مسلسل درگیر شدند. در جریان این درگیری ها نیز شماری از این افراد از جمله دو سرکرده گروه های مسلح کشته شدند.
سمه تعالی
این روزها، در حالی که مقامات و رسانه های غربی از اجلاس تهران به مثابه بمب قوی و قدرتمندی یاد می کنند که ایران اسلامی در عمق جبهه مشترک آمریکا و متحدانش منفجر کرده است و بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب، از حضور بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد و محمد مرسی، رئیس جمهور مصر در این اجلاس تلقی دو ضربه هولناک دارند، رسانه های فارسی زبان اردوگاه غرب نظیر بی بی سی، رادیو آمریکا، رادیو فردا و... برای کاستن از عظمت واقعه ای که به قول «نوول ابزرواتور» حیثیت و اعتبار بین المللی آمریکا را با چالش جدی روبرو کرده است، به حاشیه سازی درباره حضور بان کی مون و مرسی روی آورده اند و می کوشند اظهارات این دو میهمان اجلاس تهران را بیرون از بستر و متفاوت با اهداف اجلاس ارزیابی کنند. وجیزه پیش روی اشاره ای گذرا به این بازی دوگانه دارد.
الف: حضور بان کی مون در اجلاس تهران بعد از مخالفت های آمیخته به تهدید آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای اروپایی نظیر انگلیس صورت پذیرفت. تا اینجا، شرکت دبیر کل سازمان ملل متحد در اجلاس تهران با دو امتیاز برجسته برای اجلاس و جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است. اول؛ حضور وی علی رغم مخالفت ها و تهدیدهای پی درپی یاد شده که نشانه سنگین تر بودن کفه اجلاس از کفه تهدیدهاست و دوم؛ اعتراف به اهمیت اجلاس که دربرگیرنده بیش از دو سوم کشورهای عضو سازمان ملل متحد است. توضیح آن که بان کی مون می توانست به ارسال یک پیام همراه با اعزام نماینده به اجلاس بسنده کند! ولی اجلاس تهران، اولین اجلاس عدم تعهد بعد از موج بیداری اسلامی، تحولات و انقلاب های منطقه، شکست آمریکا در حمله نظامی به افغانستان، خروج اجباری از عراق، اوج گیری جنبش وال استریت، بحران اقتصادی بی سابقه آمریکا و اروپا و... دهها رخداد بزرگ جهانی و منطقه ای بود که با توجه به میزبانی جمهوری اسلامی ایران و نقش برجسته منطقه ای و بین المللی آن، یک نقطه عطف در معادلات جهانی به شمار می رفت و بان کی مون به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد نمی توانست از حضور در آن چشم پوشی کند. بنابراین حضور بان کی مون در اجلاس تهران اگرچه با دعوت ایران صورت پذیرفته بود ولی تسلیم اجباری در برابر خواست جمهوری اسلامی ایران نیز بود و با جرأت می توان گفت که اگر محل اجلاس نقطه دیگری غیر از ایران اسلامی بود، اجبار یاد شده وجود نداشت.
رسانه های فارسی زبان اردوگاه غرب- تأکید می شود فقط رسانه های فارسی زبان که کارکرد آنها در حد و اندازه سایت های ضدانقلاب تعریف شده است و نه رسانه های رسمی و بین المللی غرب- سخنان بان کی مون در اجلاس تهران را به چالش کشیدن سیاست ها و بینش و منش جمهوری اسلامی ایران قلمداد می کنند و حال آن که در اظهارات آقای بان کی مون هیچ نکته جدید و ناگفته ای که پیش از آن بارها از تریبون رسمی سازمان ملل و در گستره جهانی مطرح نشده باشد، وجود نداشت و از ایشان غیر از آنچه که در نوبت سخنرانی اجلاس تهران مطرح کرد انتظاری نمی رفت. بنابراین چگونه می توان پذیرفت که جمهوری اسلامی در دعوت از آقای بان کی مون به این نکته بدیهی توجهی نداشته و ناگهان در اجلاس تهران با آن مواجه شده است؟!
و اما، از سوی دیگر آقای بان کی مون برای اولین بار به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد در دیدار با رهبر معظم انقلاب با دیدگاه مستند و همراه با دلایل و اسناد غیرقابل انکار جمهوری اسلامی ایران که در اثبات حقانیت و منطقی بودن سیاست های داخلی و خارجی ایران اسلامی ارائه شده بود، روبرو گردید و همین مواجهه را به هنگام بیانات رهبر فرزانه انقلاب در اجلاس تهران تجربه کرد بی آن که پاسخی برای آن داشته باشد. ممکن است گفته شود آقای بان کی مون پیش از این هم با نظرات و استدلال های جمهوری اسلامی ایران آشنا بود. بنابراین در اجلاس تهران با سخنان ناشنیده ای روبرو نشده است! که باید گفت؛ بی تردید دبیر کل سازمان ملل متحد با بسیاری از استدلال ها و اسناد مورد اشاره در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی ایران از قبل آشنا بوده است ولی نکته درخور توجه آن که، ایشان هیچگاه در موقعیتی قرار نگرفته بود که این اسناد و استدلال ها را بشنود و ببیند و در همان حال ملزم به پاسخگویی باشد. آقای بان کی مون همه این شواهد و دلایل را در حالی که بر کرسی دبیر کلی سازمان متبوع خویش تکیه زده بود، شنیده و دیده بود و بدیهی است که دبیر کل در آن جایگاه ملزم به پاسخگویی نیست. اما ایشان در دیدار با رهبر معظم انقلاب، طرف مستقیم استدلال های حضرت آقا بود و مطابق عرف شناخته شده بین المللی ملزم به پاسخگویی بود و سکوت ایشان در فرهنگ و پروتکل های تعریف شده سیاسی به منزله ناتوانی از پاسخ و پذیرش استدلال و نظرات طرف مقابل تلقی می شود. بنابراین از این زاویه نیز آقای بان کی مون با حضور خود در اجلاس تهران یک امتیاز بزرگ و بین المللی به نفع جمهوری اسلامی ایران برجای گذاشته است.
دقیقاً به همین علت است که -با پوزش از ساحت حضرت آقا- روزنامه اسرائیلی جروزالم پست می نویسد و استدلال می کند «آقای بان کی مون در دامی که آیت الله خامنه ای پیش پای او پهن کرده بود گرفتار شده» و نتانیاهو بعد از پایان دور اول اجلاس سران در شبکه اول تلویزیون رژیم صهیونیستی ظاهر شده و با عصبانیت می گوید؛ در اجلاس تهران و در مقابل چشم و گوش آقای بان کی مون از اسرائیل با عنوان «گرگ درنده»، «دولت جعلی» و «کشوری که محکوم به سقوط است» یاد شد و ایشان با سکوت خود بر آن مهر تأیید زد و چند ساعت بعد از اجلاس سران، آقای «مایکل مندل باوم» کارشناس سیاست خارجی در دانشگاه هاپکینز آمریکا و مشاور مشترک بوش و اوباما، به شبکه تلویزیونی ABC می گوید؛ باید این واقعیت تلخ! را پذیرفت که حضور آقای بان کی مون در اجلاس تهران و سکوت وی در برابر اتهاماتی(!) که به آمریکا و اسرائیل زده شد، بسیار تأسف آورتر از آن بود که انتظار می رفت و...
بنابراین، حضور آقای بان کی مون در اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، برخلاف توهمی که رسانه های فارسی زبان وابسته به اردوگاه غرب در پی القای آن هستند - و متأسفانه برخی از خودی ها نیز با ساده اندیشی به آن دامن می زنند- یکی از بزرگترین و مؤثرترین برگ های برنده جمهوری اسلامی ایران بود که اتفاقاً با اظهارات غیرمنطقی وی درباره اسرائیل، سوریه و برنامه هسته ای ایران مفهوم و معنا پیدا کرده و به برگ برنده تبدیل شده است و چنانچه اظهارات یاد شده نبود، این برگ برنده در مقیاس مورد اشاره شکل نمی گرفت.
ب: حضور آقای محمد مرسی نیز در حالی که مقامات رسمی و رسانه های غرب با عنوان دهن کجی رئیس جمهور جدید مصر به آمریکا و اسرائیل از آن یاد می کنند، در توهم پراکنی رسانه های فارسی زبان مورد اشاره، «کمتر مثبت و بیشتر منفی»! ارزیابی می شود! چرا؟!
می گویند محمد مرسی درباره سوریه نظری متفاوت با جمهوری اسلامی ایران داشت و ضمن حمایت از مخالفان دولت سوریه به بشار اسد نیز حمله آشکاری کرد. و اما، این سکه روی دیگری هم دارد و محمد مرسی در اجلاس تهران مواضعی اتخاذ کرد که از یکسو فریاد اعتراض آمریکا و اسرائیل و اروپا و متحدان منطقه ای آنها را به آسمان بلند کرده و در همان حال رسانه های یاد شده اصرار به سانسور آن دارند. رئیس جمهور مصر اگرچه درباره سوریه مواضعی متفاوت با ایران داشت ولی در اجلاس تهران از جمهوری اسلامی ایران با عنوان «برادر و همپیمان استراتژیک مصر» یاد کرد، بر ضرورت مقاومت در برابر رژیم اشغالگر قدس تأکید ورزید، ساختار سازمان ملل متحد را نیازمند به اصلاح برای خروج از ترکیب ظالمانه توصیف کرد و بر لزوم وحدت شیعه و سنی برای مقابله با قدرت های استکباری تأکید کرد. به بیان دیگر، محمد مرسی در اجلاس تهران هویت دولت جدید مصر را تعریف کرد. هویتی که «حضور در محور مقاومت»، «مقابله با رژیم اشغالگر قدس»، «همپیمانی استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران»، «وحدت شیعه و سنی در محور مقاومت»، «مخالفت مصر با دیدگاه وهابی ها و سلفی ها»، «ظالمانه دانستن ساختار کنونی سازمان ملل متحد» و از همه بااهمیت تر، تأکید بر این نکته که ماهیت نظام کنونی مصر، «اسلامی» است و برخلاف انتظار و تلاش آمریکا و متحدانش «سکولار» نیست. از این روی، اجلاس تهران فرصتی برای محمد مرسی بود تا به گفته پایگاه خبری «اسکات هورتون» تولد ایرانی دیگر در خاورمیانه را اعلام کند و از به حاشیه رفتن واشنگتن در معادلات جهان اسلام خبر بدهد. بنابراین برخلاف آنچه رسانه های فارسی زبان بیگانه و مخصوصاً رسانه دولتی انگلیس در پی القای آن هستند، محمد مرسی با حضور در اجلاس تهران به توهم پراکنی چند ماهه آمریکا و متحدانش درباره ماهیت نظام برخاسته از انقلاب مصر پایان داد و این به تنهایی یکی از بزرگترین دستاوردهای اجلاس تهران است که بدون برپایی این اجلاس در پایتخت ایران، یعنی پرچمدار بیداری اسلامی، علمدار مبارزه با قدرت های استکباری، و فرمانده پیشتاز حذف رژیم صهیونیستی از جغرافیای سیاسی جهان و... امکان پذیر نبود. توماس فریدمن در یادداشت 31 اوت 2012 -جمعه 10 شهریور ماه 91- خود در نیویورک تایمز با برشمردن برخی از محورهای یاد شده خطاب به رئیس جمهور مصر می نویسد «آقای مرسی شرکت شما در اجلاس غیرمتعهدها در تهران اشتباه بزرگی بود که مرتکب شدید. شما با حضور خود در این اجلاس، دولت جدید مصر را به جمهوری اسلامی ایران پیوند زدید، معاهده صلح کمپ دیوید را نادیده گرفتید، از برقراری حکومت دینی در مصر سخن گفتید... آقای مرسی شما باید از این کار خود شرمنده باشید»! و در ادامه می نویسد «مقامات مصری گفته بودند آقای مرسی فقط چند ساعت در تهران توقف می کند تا ریاست غیرمتعهدها را به ایران واگذار کند. واقعاً همین بود؟ او می توانست این کار را از طریق پست و یا ویدئوکنفرانس انجام بدهد و به یکه تازی ایران در منطقه کمک نکند» و دهها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز به درازا می کشد.
و اما؛ درباره موضع آقای مرسی نسبت به سوریه باید گفت که دیدگاه رئیس جمهور مصر در این زمینه با سایر مواضع اعلام شده ایشان در اجلاس تهران همخوانی ندارد و بسیار بعید به نظر می رسد که آقای مرسی از این ناهمخوانی باخبر نباشند. توضیح آن که وقتی آقای مرسی بر ضرورت مقابله با اسرائیل و حمایت از محور مقاومت تأکید می ورزند، چگونه می توانند برای حضور پررنگ اسرائیل در مقابله با دولت بشار اسد و حمایت از معارضین سوریه توضیح قابل قبولی داشته باشند و یا درباره آموزش تروریست ها در پایگاه های نظامی ترکیه، تحت مدیریت کارشناسان اسرائیلی که با حمایت مالی اعلام شده عربستان و قطر صورت می پذیرد چه توضیحی خواهند داشت؟ چه کسی می تواند اسرائیل و آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه را طرفدار دموکراسی و حامی انقلاب های اسلامی - یا به قول آقای مرسی بهار عربی!- تلقی کند؟! و آیا در حالی که حسنی مبارک و آل سعود و آل خلیفه و علی عبدالله صالح و بن علی و... با رژیم صهیونیستی در ائتلاف و زد و بند آشکار بودند، دولت سوریه از مقاومت فلسطین حمایت نمی کرد!؟ همین دیروز آقای «جمال فهمی» از اتحادیه روزنامه نگاران مصر در مصاحبه با الوطن،اظهارات آقای مرسی در حمایت از مخالفان دولت سوریه را توهین به مردم مصر و بازی ناخودآگاه در میدان دشمن صهیونیستی ارزیابی کرد.
آقای مرسی در اجلاس تهران هویت دولت جدید مصر را اعلام کرده است و این هویت اعلام شده با حمایت از مخالفان دولت سوریه آنهم در کنار آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه همخوانی ندارد و به یقین نظر مرسی در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد.
حسین شریعتمداری
بسمه تعالی
بسمه تعالی
رادیو گفت وگو مناظره ای با موضوع واکاوی دلایل به وحدت نرسیدن جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر گزار کرد که در آن نمایندهای از هر دو جبهه به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
داختند.