سرویس سیاسی-
در سالهای اخیر فشار برای مذاکره بر سر توان موشکی ایران همیشه در دستور کار غرب به سرکردگی آمریکا بوده است. امروزه صنعت موشکی ایران که بر اندام دشمن لرزه افکنده و گزینه نظامی آنها را بیاعتبار کرده، مرهون همت و مجاهدت شهید حسن تهرانیمقدم و یاران اوست که از 40 سال پیش با تشخیص اهمیت و ضرورت بحث موشکی و خودکفایی- در گمنامی و بینامی- تحقیق و تولید و آزمایش موشکهای مختلف را آغاز و عمر خود را صرف توسعه توان موشکی ایران کرد تا آنکه در این راه جان خود را فدا و به پدر موشکی ایران شهره یافت.
سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن تهرانیمقدم از بنیانگذاران اصلی صنایع موشکی ایران و بنیانگذار توپخانه و موشکی سپاه در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس و مسئول سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه پاسداران بود.
پدر موشکی ایران و جمع دیگری از اعضای سازمان جهاد خودکفایی سپاه، بیستویکم آبانماه سال 90 در حادثهای در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
حالا و بعد از گذشت 10 سال، دستاوردهای شهید تهرانیمقدم است که همچنان باعث کابوس دائمی نظام سلطه شده و اساساً به خاطر مجاهدتهای او و ادامه دهندگان راهش است که جبهه مقاومت و مردان جهاد، به توان و اقتدار موشکی ایران تکیه کرده و گزینهها و ادعاهای نظامی آمریکا و اروپا و سپر موشکی رژیم صهیونیستی را به سخره میگیرند.
پس از شهادت شهید تهرانیمقدم این نگرانی وجود داشت که در مسیر توسعه صنعت موشکی ایران وقفه ایجاد شود اما با همت و مجاهدت جوانان انقلابی این مسیر ادامه یافت و در طول 10 سال گذشته حداقل 20 دستاورد مهم موشکی به معرض نمایش درآمد.
موشکهای ایران؛
نتیجه جهاد تهرانی مقدم
قدرت موشکی ایران که به تلاشهای شبانهروزی شهید حسن تهرانیمقدم گره خورده و یکی از عوامل اصلی بازدارندگی در مقابل تهدیدات دشمن است با ساخت موشکهای بالستیک و نقطهزن، خواب را از چشمان نظام سلطه به سرکردگی آمریکا و رژیمهای مزدورش در منطقه بهویژه رژیم صهیونیستی گرفته است.
موشک «قیام» که یک موشک کاملاً ایرانی، غیرقابل ردیابی و شناسایی و مجهز به کلاهک بارانی شدیدالانفجار قیام است و دامنه خسارت نظامی دشمن را افزایش میدهد، یکی از موشکهای جمهوری اسلامی است که مأموریت خود را در انهدام پایگاه عینالاسد (پایگاه نظامی عراقی اشغال شده توسط ارتش تروریست آمریکا) بهخوبی انجام داد. موشک «فاتح 313» هم در جریان حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عینالاسد بهکار گرفته شد و دقت خود را در اصابت به هدف اثبات کرد در سال 94 رونمایی شد. همچنین موشک 700 کیلومتری ذوالفقار که در سال 95 رونمایی شد، تنها یک سال بعد و در جریان عملیات لیلهًْالقدر، مواضع گروهک تروریستی داعش در استان دیرالزور سوریه را در هم کوبید. موشکهای بالستیک هرمز 1 و 2، موشک 2000 کیلومتری خرمشهر، موشک فاتح مبین، نسل جدید موشک خرمشهر، موشک 1000 کیلومتری دزفول، موشک رعد 500 و موتور فضایی سلمان، موشک رعد 500، ماهواره برهای نور و قاصد و ... همه و همه نتیجه تلاشها و مجاهدتهای جوانان انقلابی و تأسی از شعار «ما میتوانیم» و الگوگیری از پدر موشکی ایران است که وصیت کرده بود «روی سنگ قبرم بنویسید، اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند».
رهبر معظم انقلاب در 19 دی 99 فرمودند: «امروز قدرت دفاعی ما جوری است که دشمنان ما در محاسباتشان ناگزیرند تواناییهای ایران را به حساب بیاورند. وقتی که موشک جمهوری اسلامی میتواند پرنده متجاوز آمریکایی را که آمده روی آسمان ایران ساقط کند، یا آنوقتی که موشکهای ایرانی میتوانند پایگاه عینالاسد را آنجور در هم بکوبند، آنوقت دشمن مجبور است در محاسبات خودش، در مورد تصمیمهای نظامی خودش، روی این قدرت کشور و روی این توانایی کشور حساب کند. ما نباید کشور را بیدفاع بگذاریم؛ این وظیفه ما است.»
«دست برتر
در مواجهه با دشمن»
شهید تهرانی مقدم را پدر صنایع موشکی و سردار اقتدار ایران میدانند اما بیشتر از همه او ولایی بود و به دکترین مقاومت انقلاب و امامین انقلاب و همچنین به اهمیت و ضرورت «دست برتر در مواجهه با دشمن» باور داشت. او میدانست که برای بازدارندگی در مقابل دشمن، ارتقای توان نظامی و قدرت موشکی کشور ضرورتی اجتنابناپذیر است. او بر این باور بود که برای مقابله با دشمن باید به خود و ظرفیتهای داخلی متکی بود.
شهید تهرانی مقدم- زمانی که آزمایش موشک سجیل با موفقیت انجام شده و کلاهک جنگی ویرانکننده این سربازِ تمام ایرانی با سرعت 14 برابر سرعت صوت به هدف اصابت کرده است، دستبهقلم شد تا موفقیت آن را به فرمانده کل قوا گزارش کند- در بخشی از دستنوشتهاش خطاب به فرمانده کل قوا آورده بود: «در تمامی این مراحل شاهد لطف و عنایات بیکران الهی بودیم. تو پای به در نه هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت. الحمدلله. عجب خدای کریم و مهربانی داریم. راستش را بخواهید لطف و اعطای بیحد و مرز او ما را بیمحابا و پرجرئت ساخته است. آقا و مولای ما، میخواهم دستان الهی و پرقدرت شما را پر کنم و پشت شما را محکمتر قربهًْالیالله میخواهیم علی زمانه را یاری دهیم. اگر ما در زمان مولای خود علی(ع) نبودیم برای یاری او قیام کنیم و فدای حسینبن علی(ع) شویم... این عقده در دلم مانده است میخواهیم در رکاب شما نائب ولیعصر(عج) آن را جبران کنیم که سینه ما سپر شما باشد، یابنزهرا و ای نوری از بارقه امیرالمؤمنین.
خلاصه آقا رفتیم سراغ فینال طرح و نقطه اوج بازدارندگی و اقتدار این نظام الهی یعنی دستیابی به موشک فوقسریع واکنش سریع در برد هدف اسرائیل و دستیابی به موشک حامل ماهواره.» نکته قابلتأمل در این نامه چنانکه در بند آخر این نامه مشخص است این است که شهید تهرانی مقدم سالها قبل از شهادت روی پروژه قابلیت حمل ماهواره و «موشکهای فوقسریع» کار کرده است.
تهرانیمقدم در سال 83 به مناسبت بیست سالگی صنعت موشکی سپاه در نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشته بود: «به خدای عزوجل! اگر برادرانه همه امکانات و توان خود را با درایت به کار ببندیم و توکل به خدای متعال نماییم و جهت اعتلای اسلام عزیز و یاری رهبر بزرگ و مظلوم خود همقسم شویم، دشمن قدار آمریکا و رژیم نحس یهود صهیونیستی را به خاک مذلت و نیستی مینشانیم (باذن الله و خواست خداوند کریم) و پرچم پرافتخار اسلام را بر جنازههای نحس آنان، مقتدرانه به اهتزاز درمیآوریم. انشاءالله».
مدیر بلندهمت
بر اساس همین واقعیات بود که رهبر انقلاب از شهید تهرانی مقدم با عناوینی چون «مدیر بلندهمت»، «دانشمند برجسته»، «پارسای بیادعا» و «سردار عالیقدر» یاد میکنند. ایشان سال 90 و در دیدار خانواده شهید تهرانیمقدم فرمودند: «شهید تهرانیمقدم سراپا اخلاص بود من 6-25 ساله ایشان را از نزدیک میشناسم. همت خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را میدید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود. یک مدیر طبیعی بود درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود.»
رهبر معظم انقلاب یک سال قبلتر از آن (9/3/89) در دستنوشتهای خطاب به پدر موشکی ایران، از شهید تهرانیمقدم و همکارانش در سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران تقدیر کرده بودند که در آن آمده بود: «شما به کمک و هدایت خداوند علیم و قدیر توانستهاید کار بزرگی را به سامان برسانید. این، بار دیگر معجزه تواناییهای عزم راسخ انسان مؤمن را در معرض نگاه ما میگذارد و ما را امیدوارتر از همیشه به همت و تلاش برمیانگیزد.
از پیشروی در راه شناختن هدفهای بلند و راههای میانبرُ برای رسیدن به آن و آنگاه همت گماشتن و گام برداشتن خسته نشوید؛ به ایستگاههای میان راه دلخوش و قانع نشوید؛ به خدای بزرگ اعتماد کنید و همه توان خود را به عرصه بیاورید. خداوند یار و نگهدار شما مردان مؤمن و دانشمند و پرتلاش باد.»
رفیق 25 ساله رهبری
محمد تهرانیمقدم برادر شهید سردار تهرانیمقدم اردیبهشت 92 در مراسم تقدیر از رزمندگان جبهه جهادی منتظران خورشید با تأکید بر اینکه شهید حسن تهرانیمقدم نیرویی ولایتمدار و ولایتپذیر بود، گفت: کسانی که پا در رکاب رهبری بگذارند، نه یکقدم عقب و نه یکقدم جلوتر از رهبری حرکت کنند. حاج حسن تهرانیمقدم عاشق و تابع ولایت بود.
او خاطرنشان کرد: همسر مقام معظم رهبری مهمان مادرم بودند و نقل کردند روز حادثه (زمانی که تهرانیمقدم به شهادت رسید) آقا وقتی که برگشتند حالشان عوض شد. به ایشان گفتم چه اتفاقی افتاده است که پاسخ دادند من رفیق 25 سالهام را از دست دادهام.کسی که عاشق ولایت باشد رابطه دوطرفه خواهد بود. حسن تهرانی مقدم رابطه دوطرفهای را با مقام معظم رهبری برقرار کرده بودند.
وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری وقتی که از مجموعه تحت امر تهرانیمقدم بازدید کردند، 2 یا 3 روز بعدازآن جمله معروفی را مبنی بر اینکه تهدید را با تهدید پاسخ میدهیم، بیان فرمودند. دشمنان مدام با تهدید علیه ما صحبت میکنند، اما ما امروز مقتدریم و این شهید بزرگوار نیز توانست سلاحهای بازدارنده را اختراع کند.
روحیه «ما میتوانیم»
م
در آستانه از سرگیری مذاکرات وین و البته با شرایط و مختصات جدید، مقامات صهیونیستی با استفاده از هر تریبون و رسانهای تلاش میکنند تهدیداتی که هیچگاه جرأت و حماقت آن را نداشتند، علنی مطرح و ادعا کنند که جامعه جهانی با ماست! هرچند علنی شدن تهدیدات
رژیم صهیونیستی دست محور مقاومت برای مقابله با این رژیم را بازتر میکند، اما واقعیت ماجرا چیست؟
1-در سناریوی جدید برجامی، آمریکا نقش پلیس بد را که قبلاً به فرانسه سپرده بود، اکنون به سگ دستآموز خود یعنی رژیم صهیونیستی محول کرده تا فقط با پارس کردن او شاید بتواند امتیازی از ایران بگیرد.
2- هدف آمریکا از جنگ روانی و تبلیغات «اسرائیل هراسی» در روزهای اخیر در فضای رسانهای، با گزافهگویی آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به برنامه هستهای ایران و تصویب بودجه یک و نیم میلیارد دلاری! تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیم سازان جمهوری اسلامی و اخلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای تمکین تهران در برابر غرب در آستانه برگزاری نشستهای احتمالی وین است. ادعاهای دروغینِ گرفتن موافقت بایدن و پوتین برای حمله به اهداف ایران در سوریه، القای دروغین اینکه جمهوری اسلامی مقصر حمله احتمالی اسرائیل است و جامعه جهانی از هر اقدامی علیه ایران حمایت میکند و یگانه راه نجات از گزینه نظامی، بازگشت تهران به میز مذاکرات هستهای با آمریکا است، از جمله اهداف فریبکارانه و تناقضآلود آمریکا با واقعنمایی قدرت پوشالی گنبد آهنین رژیم صهیونیستی است که در چند جنگ گذشته با لبنان و نوار غزه فرو ریخته است.
3- این سناریو را باید در ادامه سلسله شکستهای یک ماه اخیر رژیم صهیونیستی ارزیابی کنیم. دولت جدید رژیم صهیونیستی در گام نخست تلاش کرد با خیمهشببازی بنت در سازمان ملل و فضاسازی رسانهای آن، بر رویکرد جدید جمهوری اسلامی تأثیر بگذارد، ولی با اقبال جامعه به اصطلاح جهانی که مدعی آن است و هیچ کشوری روبهرو نشد. در گام دوم به واشنگتن رفت تا با ادعای طرحهای جایگزین (پلن بی) و القای حمایت دولت بایدن، علیه ایران فضاسازی کند؛ اما آمریکاییها با توجه به تغییر معادلات در منطقه به نفع جبهه مقاومت، مجبور شدند افسار سگ دستپرورده خود را بکشند و به او تفهیم کنند که «هرگونه اقدام علیه ایران خطر عذرخواهی آمریکا و جسورتر شدن جمهوری اسلامی را در پی دارد و آمریکا قبل از نگرانی در مورد امنیت اسرائیل، نگران امنیت و منافع خود است که در سراسر جهان در تیررس نیروهای مقاومت قرار دارند!»، لذا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی مجبور به اذعان به شکست سفر نخستوزیر این
رژیم به واشنگتن شد و گفت «آمریکا هیچ اشتیاقی برای بررسی طرح جایگزین نشان نداد»! در گام سوم نخستوزیر رژیم صهیونیستی به روسیه رفت تا رسانههای صهیونیستی–آمریکایی فضاسازی و القا کنند که حضور ایران در سوریه و برنامه هستهای ایران محور مذاکرات بنت و پوتین و در نتیجه روابط راهبردی و مهم تهران– مسکو تحت تأثیر روابط مسکو – تلآویو است؛ اما در این ملاقات علیرغم مطرح کردن چندین باره این دو موضوع از سوی بنت ، پوتین درباره مذاکرات هستهای سکوت کرد و خبری هم از واکنش او به این درخواستِ بنت منتشر نشد. درباره سوریه نیز پوتین با هشدار به بنت درباره حملات هوایی رژیم صهیونیستی و با این جمله که «روسیه تلاش کرده و میکند تا به دوام حاکمیت و دولت سوریه و تقویت آن کمک کند»، آب پاکی را روی دست نخستوزیر رژیم صهیونیستی ریخت تا بنت
دست از پا درازتر سوچی را ترک کند. نکته جالب در این شکست مفتضحانه اولاً این بود که بنت بعد از این سفر در ادعایی مفتضحانهتر مدعی شد روسیه با او تماس گرفته و دوباره او را برای سفر به این کشور دعوت کرده است؟! این در حالی است که چنین دعوتی بلافاصله بعد از یک سفر، غیردیپلماتیکترین و غیرعقلانیترین اقدام سیاسی در صحنه روابط بینالمللی تلقی میشود! ثانیاً اینکه دیدار پوتین با بنت در سوچی و نه در مسکو مرکز سیاسی روسیه انجام شد، خود پیام روشنی داشت. ثالثاً پوتین برخلاف عرف دیپلماتیک حتی حاضر نشد برای این دیدار یک مترجم اختصاص دهد و زعیو الکین وزیر ساختوساز رژیم صهیونیستی که در این دیدار حضور داشت، مجبور شد مترجم بنت شود! رابعاً علیرغم ادعای رسانههای صهیونیستی، اینکه یک دیدار بسیار طولانیتر از مدت برنامهریزی ادامه یابد، خود نشانهای از چالشی بودن گفتوگوهاست که در دیدار بنت با پوتین اتفاق افتاد و شبکه فرانس 24 با اذعان به این موضوع نتیجه گرفت «موضوع بسیار جالب این دیدار آشکارتر شدن همسو بودن ایران و مسکو در سطح جهانی بود.» عمق آشکار شدن شکست سفر بنت به سوچی این جا بود که وی بعد از برگشت به تلآویو برای کاهش فشارهای داخلی گفت «در این دیدار متوجه شدم که پوتین به حرفهای من گوش میدهد!»
4- نخستوزیر رژیم صهیونیستی نه تنها نتوانست القا کند که جامعه جهانی با سیاستهای ابلهانه او همراه است بلکه اولاً مجبور به پذیرش سیاست «نه به اقدام غیرمنتظره» شد. این یعنی اینکه هرچند نتانیاهو فهمیده بود که در صورت هرگونه حماقتی تلآویو و حیفا با خاک یکسان میشود ، اما حال بنت نیز علاوهبر آن، این را هم درک کرد که با هر اتهام زنی و فضاسازی علیه ایران سیلی نیز خواهد خورد! ثانیاً نکته جالب این است که نتانیاهو در مراسمی به میزبانی فدراسیون مقامات محلی در تلآویو در اعترافی دردناک تأکید کرد «جامعه بینالمللی به این نتیجه رسیده و دولت اسرائیل هم مجبور به تسلیم شدن شده و این یعنی مشروعیت دادن به قابلیتهای عظیم ایران و من از این بابت خوابم نمیبرد!» ثالثاً خبرنگاران نظامی در رسانههای متعدد عبری هم در واکنش به درز محتوا و نگرانیهای مطرح شده در جلسه بنت با نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی، فاش کردند که «نهادهای امنیتی اسرائیل هشدار دادند هرگونه اقدامی علیه ایران موجب میشود نه تنها تهدید ایران برطرف نشود، بلکه ایران بهطور مستقیم هممرز سرزمینهای اشغالی شود!» رابعاً بعد از اینکه بلوف صهیونیستها درخصوص اختصاص بودجه 1/5 میلیاردی برای عملیات نظامی علیه ایران با تمسخر تحلیلگران و رسانههای جهان واقع شد، کارشناسان و مهمانان شبکه اینترنشنال اذعان داشتند که اسرائیل نه با این بودجه و نه با ده برابر آن، قدرت عملیات نظامی علیه ایران را ندارد و کانال دوازده تلویزیون اسرائیل با عقبنشینی از ادعای حمله نظامی و برای جمع کردن این افتضاح رسانهای ادعا کرد «این بودجه از میان گزینههای موجود فقط برای جاسوسی و جمعآوری گزارشهای اطلاعاتی هزینه خواهد شد!» البته این در حالی است که از یک سو سازمان سیا در گزارشی فوقمحرمانه، به شکست طرحهای جاسوسی از جمله علیه ایران و به قدرت فزاینده ایران در شناسایی شبکههای جاسوسی اذعان کرده و از سوی دیگر نیروهای مسلح ایران به سامانههای شناسایی بسیار پیشرفته و جدیدی دست یافتهاند که قادر است شبکه اطلاعاتی جهانی را رصد کند. خامساً در بلوف بودن ادعا صهیونیستها همین بس که گفتهاند این مبلغ در قالب بودجههای سالهای 2021 و 2022 تأمین خواهد شد. این در حالی است که از سال 2018 تاکنون رژیم صهیونیستی موفق به تشکیل کابینه و تصویب بودجه سالانه نشده و کماکان با بودجه 2018 گذران میکند و بودجه سالهای 2019 تا 2021 که رو به پایان است، عملاً وجود خارجی ندارند و اکنون نیز به دلیل اختلافات داخلی، بودجه جدید این رژیم علاوهبر کسری فزایندهای که قدرت تأمین آن را ندارند، در کنست با چالش روبه رو شده و اگر تا 4 نوامبر (پنجشنبه این هفته) به تصویب نرسد، کابینه بنت ساقط و منحل خواهد شد! مضاف بر اینکه بودجه 1/5 میلیاردی ادعایی نیز در بودجه جدید منظور نشده است! سادساً به اذعان خود رسانههای صهیونیستی این ادعای دولت بنت چیز تازهای نیست و دولت نتانیاهو هم قبلاً چنین ادعاهایی داشت و ادعای دولت بنت تنها برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای وی بود.
5- هرچند رسانههای صهیونیستی تلاش دارند با ادعای اینکه اسرائیلیها تهدیدات ایران را جدی میگیرند تا از این طریق به القای تهدید ایران برای منطقه بپردازند ، اما برعکس اسرائیلیها ، ملت ایران رژیم صهیونیستی را در قد و قوارهای نمیبیند که برای جمهوری اسلامی تهدیدی باشد و تنها بهعنوان یک موجود نامشروع و مزاحم به آن نگاه میکند تا به وقتش برسد! گرچه در ضمیر القای تهدید ایران نیز قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی نهفته است که از آن میترسند. لذا منشأ شکستهای سریالی نفتالی بنت را باید در گزارش محرمانهای جست وجو کرد که او و بایدن را به شدت پریشان کرده است. شبکه تلویزیونی اخبارالسعودیه فاش کرد «گزارش محرمانهای که سپتامبر گذشته بین مقامات اسرائیلی و آمریکایی مطرح و خودبهخود مایه نگرانی کاخ سفید و تلآویو شده، این است که تلاش دولت جدید ایران برای برقراری روابط با کشورهای منطقه موجب اعتماد فزاینده به جمهوری اسلامی در عرصههای منطقهای و بینالمللی شده است.»
6- در حالی که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از مقامات اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، در مصاحبهای با مرکز استیمسون اذعان کرد «هیچ شواهد و اطلاعاتی دال بر پنهانکاری ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم و ساخت بمب اتمی ندارم»، مقصد شکست بعدی بنت اجلاس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در گلاسکو است که قرار است در این اجلاس علیه برنامه هستهای ایران فضاسازی کند!
دکتر محمدحسین محترم
سرویس خارجی-
چهارشنبهشب گذشته بود که اعلام شد پایگاه استراتژیک اشغالگران آمریکایی در منطقه اشغالی «التنف» سوریه (جنوبشرق) هدف حملات پهپادی و موشکی قرار گرفته و خسارتهایی به این پایگاه نظامی وارد شد. مقامات آمریکایی وقوع این حمله را تایید کردند اما جزئیات آن منتشر نکردند.
کارشناسان این حمله را ضربه بزرگی بر اعتبار ادعایی آمریکا در منطقه میدانند چرا که آمریکاییها، علاوهبر اینکه موقعیت جغرافیایی مهمی را برای ساخت این پایگاه (در مرز اردن عراق) انتخاب کرده بودند، آن منطقه را منطقه ممنوعه نیز میدانستند. دلیل دیگر اهمیت یافتن این حمله، برمی گردد به حملهای که آمریکا و رژیم صهیونیستی حدود یک هفته قبل از این حمله، به نیروهای مقاومت در فرودگاه «تدمر» کرده بودند. مقاومت گفته بود، انتقام این حمله را خیلی زود میگیرد!
اکنون تصاویر جدیدی از این حمله منتشر شده است. جارلز لیستر، پژوهشگراندیشکده «خاورمیانه» آمریکا در حساب توئیتری خود با انتشار تصاویری از پایگاه نظامی آمریکا در سوریه نوشته که این حملات مهم بوده و خسارت به آن وارد شده است: «بر اساس تصاویر درزکرده، حمله پهپادی و موشکی به التنف در جنوبشرق سوریه (محل استقرار نیروهای آمریکایی) در چهارشنبهشب بسیار مهم است...وزارت دفاع [آمریکا] حمله را تأیید کرد ولی اطلاعات بیشتری ارائه نداد، واضح است که برای اجتناب از تنش یا جنجال، بر این حمله سرپوش گذاشته و کتمان کرده است».
«التنف» پایگاه نظامی اشغالگران آمریکایی در جنوبشرق سوریه است و این منطقه صحرایی در استان حمص است که گروههای تروریستی و گروههای مسلح بر آن مسلط شدند. این پایگاه در غرب عراق و 22کیلومتری آن واقع شده است و از مرز سوریه با اردن هم 22 کیلومتر فاصله دارد و در 247کیلومتری گذرگاه «الولید» در مثلث مرزی سوریه - اردن و عراق در جاده بسیار راهبردی بغداد به دمشق است. پایگاه التنف مقر اصلی آموزش گروههای مسلح، محل تمرکز نفوذ آمریکا در نزدیکی اراضی نفتی سوریه، پناهگاه عناصر فراری از ارتش برای بازپروری و فرستادن مجدد آنها به میادین جنگ بهنفع آمریکاست. پایگاه التنف نقش اصلی در جنگ جهانی علیه سوریه ایفا کرده است و همچنان حملات به ارتش سوریه و متحدانش در اراضی سوریه از آنجا سازماندهی میشود.