هفته گذشته گزارش کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی از فاجعه اسفبار تصادف دو قطار مسافری در ایستگاه هفت خوان سمنان در صحن علنی قرائت شد. در رویدادی نادر و قابل تامل این گونه عنوان شد که آنچه از تریبون مجلس خوانده شده و در اختیار رسانهها قرار گرفته گزارشی ناقص بوده و برخی عبارتهای کلیدی گزارش قرائت نشده است. عباراتی که پس از این ادعای عجیب و غریب به متن گزارش اضافه شده است، عباراتی هستند که میکوشند دامن وزیر راه را از مسئولیت داشتن در جان باختن 48 هموطن دور نگاه دارند. همین ماجرا بهانهای شد تا جناب وزیر دست به قلم برده و نامهای پرعتاب خطاب به رئیس سازمان صدا بنویسد و زبان به شکوه و شکایت بگشاید که چرا صدا و سیما آن عبارات اصلی - که معلوم نیست از کجا و چطور و با چه انگیزهای در متن اولیه نبوده و سپس اضافه شده اند- را مورد بیتوجهی قرار داده و به اندازه کافی و وافی نظر نمایندگانی که از وزارت راه تقدیر و تشکر کردهاند را منعکس نکرده و این سوالات را مطرح میکند که؛ «وقتی حادثهای تلخ در کشور رخ میدهد، مردمی به سوگ مینشینند و احساسات و عواطف عمومی جریحهدار میشود، آیا رسانه ملی جز ایجاد آرامش، حفظ وحدت ملی و در عینِ حال موشکافی حادثه از طریق پرداختن به مسائل فنی و قانونی و از طریق مجاری تخصصی و کارشناسی وظیفه دیگری دارد؟ مگر به حکم قانون، کمیسیون عالی سوانح مرجع رسمی و قانونی این اظهار نظر نیست؟»
آقای آخوندی در این نامه مدعی شده برخورد صداوسیما با ماجرا به اعتماد عمومی ضربه میزند و روحیه کارکنان راه آهن را خراب میکند و مگر این فضاسازان نمیدانند که «هر لحظه امکان وقوع حوادث سختتر و فاجعهآمیزتری را فراهم میکنند؟ البته من تمام مسئولیتِ دفاع از همکاران را شخصا بر عهده میگیرم و به آنان روحیه خواهم داد.» وی در ابتدای نامه خواستار آن شده است که نامهشان 20 ساعت از شبکههای مختلف صدا و سیما قرائت شود! این نوشتار به دنبال پاسخ دهی به نامه و ادعاهای آقای آخوندی نیست و وزیر محترم راه اگر واقعاً به دنبال عامل تخریب روحیه کارکنان خدوم و شریف راه آهن هستند پاسخ را میتوانند در بخش کوچکی از گزارش کمیسیون عمران بیابند. از «نحوه انتخاب و انتساب مدیران فاقد شرایط قانونی و عملکردی، تبعیض در ساختار و بدنه انسانی شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران» تا «بررسیها نشان میدهد تعدادی از انتصابات حرفهای راه آهن بر اساس تجربه، تخصص مرتبط و رعایت ارتقای سلسله مراتبی نبوده و این مهم موجب کاهش تعلق سازمانی، تبعیض اداری و کاهش انگیزه و عملکرد شده است.»
تجربه بیش از 40 ماه گذشته نشان داده است، دولتمردان در چنین مواردی اگر جز این برخورد کنند جای تعجب دارد. داستان تراژیک و کشدار برجام نمونه خوبی برای بررسی شیوه و سیره دولت یازدهم است. وقتی کار را آغاز کردند، از خالی بودن خزانه و تحویل گرفتن ویرانه گفتند و در چنین شرایطی چه جای حرف و نقد؟! در طول مذاکرات نیز گفتند، مذاکره کنندگان سربازانی هستند که به میدان نبرد رفتهاند و در چنین شرایطی نباید سخنی گفت و نقدی کرد که خنجر از پشت زدن است و خلاف مروت و مصلحت. وقتی هم که توافق با آن مختصات حاصل شد گفتند دیگر تمام شد و چیزی از برجام نگویید که حالا وقت نقد نیست و هر چه بود و نبود و میتوانست باشد و نیست، اینک فرصت چیدن میوه برجام است. هر کس هم در این میان از خط و نشان این و آن نهراسید و حرف حق زد، متهم شد به بیسوادی و بیشناسنامگی و کاسبی تحریم و همنوایی با اسرائیل و حواله داده شد به جهنم!
حال هم که با بدعهدی قابل پیش بینی آمریکا، ماهی گندیده برجام به دمش رسیده است، آقایان به جای اقرار به خطا و اعتذار در برابر ملتی که با وعده و وعیدهای عجیب غریب آنان را دلخوش کرده بودند، سعی در فرافکنی و سهیم کردن دیگران در این بازی دارند و حتی در چنین شرایطی نیز اگر کسی دم برآورد و نقدی کند متهم به نگاه انتخاباتی میشود. عمر دولتی که در آغاز کارش از بستن دهان منتقدان و رقیبان به خدا پناه میبرد، به سرآمد و هنوز وقت نقد آن نرسیده است!
نمونه پرغصه دیگر ماجرای حقوقهای نجومی است. در آغاز ماجرا - هفت ماه پیش- دولت از برخورد شدید و غلیظ گفت و دستورها دادند و در مقابل دوربین همان صدا و سیمایی که امروز متهم است، عذر خواستند و عدهای نیز نعرهها زدند و جامهها دریدند که باید قدردان دولت محترم بود که از ملت عذرخواهی کرده است. همان روزها خبر رسید که همزمان با نمایش عذرخواهی تلویزیونی، عدهای در بانکها و سایر نهادهای دولتی مامور شدهاند تا منتشرکنندگان فیشهای نجومی را تعقیب و شناسایی کنند! در ادامه همانهایی که از ملت عذرخواهی کرده بودند مدعی شدند مدیران نجومی ذخایر و سرمایههای کشور هستند و برخورد با آنها ظلم و بیانصافی است! چند روز پیش هم سخنگوی دولت به خیال خود آب پاکی را بر ماجرا ریخت و مدعی شد پرونده حقوقهای نجومی بسته شده است و همانهایی که تا دیروز مدعی بودند ماجرا سیاسی است با زبانی تهدیدآمیز گفتند ما هم میزان حقوق دیگران را در اختیار داریم!
از منظر دولت رسانهها نقش روابط عمومی را بازی میکنند و تنها وظیفه آنها بهبه و چهچه کردن است. رسانهها -آنگونه که مدیر مسئول روزنامه شرق اعتراف کرد- اگر برجام را بزک کنند به رسالت خود عمل کردهاند و اگر پیگیر حقوقهای نجومی و فاجعه قطار و امثالهم باشند، میشوند تشویشآفرین و اعتمادزدا! رسانه اگر ایرباس و بوئینگهای کاغذی را در آسمان پیش از انتخابات به پرواز درآورد و مردم را با مسائل حاشیهای و بیاهمیت سرگرم و بخاطر تعطیلی یک درصد از کنسرتهای کشور دعوت به عزای عمومی کند، نورچشمی میشود و مستحق پاداش اما اگر بر تعطیلی 60 درصد صنایع کشور و خیل عظیم بیکاران و وعدههای بر زمین مانده و بیراهه امید به غرب نوری بیافکند، باید به هر روشی آن را ساکت کرد البته در پشت پرده، چرا که در این سوی پرده شعار دادهاند؛ قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید!
اگر سخنرانی بدون مجوز کسی در جایی لغو شد باید هیاهو به راه انداخت و از شرمساری دم زد اما اگر دهها هموطن در آتش بیکفایتی عدهای سوختند و بر دل کشوری داغی ماند، باید فلان آقای متخصص در امور لابی پارلمانی را گسیل کرد تا امضا و رای نمایندگان را پس بگیرد، مبادا بر دامن خود ژنرال پندارها گرد بیکفایتی بنشیند.
محمد صرفی
مقاومت رزمندگان در سوریه عامل پیروزیهای پیاپی است نه مذاکره/ با کدام گشایش و دستاورد برجام مشابه آن را برای حل بحران سوریه نسخه می پیچید؟
گروه سیاسی-رجانیوز: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در اعتراض به رویکرد سازشکارانه و همچنین بی تفاوتی و انفعال دستگاه دیپلماسی کشور در قبال ملتهای محروم و مستضعفین و علی الخصوص مواضع و اظهارات اخیر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در ژاپن نامه ای خطاب به وی منتشر کردند.
متن این نامه که در اختیار رجانیوز قرار گرفته است در ادامه و به شرح ذیل میباشد:
جناب آقای دکتر محمدجواد ظریف،وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ؛
سلام علیکم ؛
آنچه در این ساعت ما را واداشت تا با دلی مضطر و نگران و سینهای بغضآلود دست به قلم بریم و چند کلمهای با سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور سخن گوییم، ریشه در قصهی دور و درازی دارد که بیش از سه سال است با شما در میان گذاشتهایم؛ هرچند تاکنون به وظیفهی خود در پاسخگویی به مطالبات دانشجویی عمل نکردهاید ولی ما برحسب وظیفه و تکلیف انقلابیمان، در طول سالیان گذشته آنچه را که گمان بردهایم ضروری است و به مصلحت شما و مردم انقلابیمان بوده، علیرغم بیمهریها و کمتوجهیهای شما ابراز داشتهایم و تا زمانی که لازم باشد و جان در بدن داشته باشیم، تکرار کرده و از گفتن آن نیز اندک ابایی نخواهیم داشت.
آقای ظریف!
فصل دهم قانون اساسی، هادی و روشنگر مبانی سیاست خارجی این کشور انقلابی است که در رأس آن به مسألهی مستضعفین اشاره شده و حمایت از آنان را در قبال مستکبرین گوشزد نموده است.
هم اینک، در چند ماه پایانی مسؤلیت خطیرتان در سمت وزیر خارجه، لازم است نکاتی را با حضرتعالی بازخوانی کنیم:
آیا در سیاست خارجیِ توسعهگرای شما و مجموعهی همکارانتان مسألهی پیگیری حقوق مستضعفین در کنار مذاکرات طولانی با سران جنایتکار استکبار که امروز دشمنیشان به برکت مذاکرات شما! بیش از پیش بر همگان ثابت گردیده، مطرح بوده است؟ آیا آن را جزء شئونات جنابتان و دیپلماسی دولت یازدهم دیدهاید؟
جناب آقای ظریف!
امروز مردم ما از عملکرد سه سالهی شما تنها معطل ماندن ظرفیتهای داخلی را به یادگار دارند. آنچه که امروز جای شکر دارد آگاهی و فهم عمیق مردم از بیثمر بودن اعتماد و مذاکره با شیطان بزرگ است که بار دیگر در حافظهی تاریخی مردم ما به یادگار خواهد ماند.
اما آنچه بیش از پیش تعجب و حیرتمان را برانگیخت، برخورد غیرواقعی و موفقیتپندارانهی شما و برخی دیگر در قضیهی برجام بود. این تصور اشتباه تا آنجا ادامه یافت که مطلع شدیم جنابعالی در سفر اخیر خود به کشور ژاپن، آن را به عنوان راهبردی موفق و عملیاتی برای حل بحران سوریه پیشنهاد دادهاید.
حال جای سؤال است که کدامین موفقیت و گشایش را از دستاوردهای برجام دیدهاید که اینگونه پیروزمندانه و با غرور، مشابه آن را پیشنهاد داده و برای دیگر موارد نسخه پیچیدهاید؟
عجیب است، حال که در سوریه و عراق مالکاشترها به پشت خیمهی معاویهها رسیدهاند، دم از مذاکره و تغییر رویکرد و کنار گذاشتن استراتژی برد-باخت میزنید!
قهرمان دیپلماسی ایران!
پس از پر کردن قلب رآکتور فردو و دستاورد تقریباً هیچِ برجام، قصد دارید چه چیزی را به کلکسیون افتخاراتتان اضافه کنید؟ امیدواریم این بار قلب دریدهی سرداران ایرانی و سوری و افغانستانی و عراقی و پاکستانی و یا سر بریده کودکان سوری به آن اضافه نشود!
براستی سهم شما و دستگاه دیپلماسی دولت در موفقیتهای جبههی مقاومت چه بوده است؟ در دیپلماسیتان مسالهی کشتار مسلمان مظلوم، از نیجریه و میانمار و کشمیر گرفته تا عراق و سوریه و یمن و در رأس آن فلسطین، چه جایگاهی داشته است و در این خصوص چه کردهاید؟
این سخن را نه از باب نصیحت و توصیه، که از جهت هشدار به عرضتان میرسانیم؛ جوانان و امت غیور حزبالله اجازهی معامله بر سر پیروزیهای فراوان در جبهههای نبرد از جمله سوریه را که ثمرهی مقاومت و خون مقدس هزاران نفر از مظلومین و شهدای گلگونکفن است را نخواهد داد.
اگر بر این مساله باور ندارید، بدانید که آنچه امروز باعث پیروزیهای پیاپی در جبهه سوریه گشته، استقامت و مقاومت رزمندگان این جبهه تا آخرین قطرهی خونشان در برابر دشمنان تا دندان مسلح بوده است، نه عقبنشینی و ایدهی مذاکره. بیشک ملت بزرگ ایران و تاریخ بهترین قضاوتها را راجع به آنچه که کردهاید خواهند داشت.
والسلام علی من اتبع الهدی
سایه رهبری مستدام
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
مجله انگلیسی اکونومیست طی گزارشی نوشته که، «نقشههای ریاض در منطقه، از سوریه و عراق گرفته تا یمن و لبنان یکی پس از دیگری به شکست منتهی شده و عربستان در جدال نفتی که با ایران داشت نیز متحمل «شکست سختی» شده است.» به گزارش تسنیم، این مجله همچنین به سیاست «محمدبن سلمان» وزیر دفاع سعودی در سوریه و لبنان اشاره کرده و مینویسد: «وی آشکارا از معارضان سوریه اعلام حمایت و بسیار تلاش کرد که در لبنان رئیسجمهوری انتخاب شود که نزدیک به حزبالله نباشد.» در ادامه این گزارش تأکید شده که «عربستان در یمن هم جنگی را علیه «حوثیها» شروع کرد و ژنرالهای «محمد بن سلمان» از همان ابتدا، پیروزیهای قریبالوقوع و فتح صنعا، پایتخت یمن را وعده میدادند. شاهزاده جوان عربستان هم در عراق قصد داشت با پیاده کردن طرحی در این کشور، بر سیاست بغداد تأثیر بگذارد. از این رو، «محمد بن سلمان» برای اولین بار بعد از گذشت 25 سال سفیر عربستان را در بغداد تعیین کرد. اما امروز میبینیم عربستان در همه جبههها در حال عقبنشینی از مقابل ایران است. این نشریه انگلیسی سپس شکست سعودیها را اینگونه تشریح کرد که «عربستان در عراق مجبور شده سفیر خود را بهدلیل فرار از انتقادهای سیاستمداران شیعه عراقی، از این کشور فرا بخواند. در سوریه نیز، دولت این کشور بهکمک حامیان ایرانی و روسی خود عرصه را بر معارضان خود تنگ کرده و شهر حلب در آستانه آزادسازی قرار گرفته است. عربستان در لبنان هم از خواستههای خود عقبنشینی کرده و تن به انتخاب رئیسجمهوری داده است که دوستیاش با ایران بر کسی پوشیده نیست. در موضوع پرونده نفت نیز عربستان مجبور شد در نشست اخیر اوپک قبول کند که بیشترین کاهش تولید نفت را داشته باشد، در حالی که ایران نهتنها کاهشی نداشت بلکه موافقت شد که این کشور تولید نفت خود را به میزان قبل از تحریمها برساند. در یمن نیز انصارالله و حامیانش عزم را جزم کردهاند که اجازه ندهند عربستان طعم پیروزی را بچشد.»
در پایان این گزارش می خوانیم: مسئله شکست و عقبنشینی عربستان تنها محدود به رویاروییهای مستقیم نظامی و سیاسی نمیشود بلکه این شکست شامل آنچه مقامات ریاض آن را «قدرت نرم» خود در منطقه میدانند نیز میشود.» اکونومیست تأکید میکند که «عربستان در تشکیل یک محور سنی در منطقه هم ناکام مانده و حتی برخی از دوستان و همپیمانان قدیمی خود مانند مصر را نیز از دست داده است.»
وقتی نامهها سخن از نیتها و اعمال میگویند/ روحانی 30 مهر 1394 :برچیده شدن تمام تحریمها به عنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی آمریکا و اروپا منتشر شده است!
گروه سیاست خارجی-رجانیوز: تلاش برای فرار از مسئولیت تصویب و اجرای آنچه به اصرار دولت "برجام" نامیده میشود پس از سخنرانی 16 آذر ریاست محترم جمهور در دانشگاه تهران به یکی از موضوعات بحث بر انگیز روزهای اخیر تبدیل شده که نگاه دوباره به برخی اسناد منتشر شده در این خصوص روشنگر ابعاد جالبی از این موضوع خواهد بود.
به گزارش رجانیوز مسلماً مقام معظم رهبری اوامر، راهنماییها و نظرات دلسوزانه خود را از هیچ یک دولتمردان و روسای جمهور دریغ ننموده و نخواهند نمود اما نحو ه برخورد دولت آقای روحانی با این نظرات و راهنماییهایی دلسوزانه حقیقتاً تامل برانگیز بوده است. یک سال پیش در اولین بند از نامه چهارشنبه 29 مهر ماه 1394 مقام معظم رهبری به ریاست محترم جمهور در خصوص پیش شرطها و الزامات ضروری اجرایی شدن برجام توسط جمهوری اسلامی ایران به ریاست محترم جمهور یادآوری شده بود:
مقام معظم رهبری در 29/7/1394:
از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیتهای برجام را متوقّف کند.
جالب این که در کمتر از 24 ساعت پاسخ پنجشنبه 30 مهر ماه 1394 ریاست محترم جمهور به بخش فوق از نام ه مقام معظم رهبری به شرح زیر است:
ریاست محترم جمهور در 30/7/1394:
تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یک جانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند!!! ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید!!!
در تاریخ 26 مهر ماه 1394 یعنی روز تصویب، رئیس جمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا به صورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آن را به عنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی خود منتشر کردند!!!
اگر چه توجه به همین دو قسمت از دو نامه یادشده به خوبی نشان میدهد که نحوه اجرای خواستهها و اوامر مقام معظم رهبری توسط ریاست محترم جمهور با چه کیفیت و به چه صورتی بوده است، اما بازخوانی متن کامل هر دو نامه که زمان نگارش هر دو قبل از بتن ریزی قلب تنها نیروگاه هستهای ساخت ایران بود به مراتب عبرتآموز تر خواهد بود:
الف). متن نام ه چهارشنبه 29/7/1394 مقام معظم رهبری به ریاست محترم جمهور در خصوص پیش شرطها و الزامات نهگانه به اجرا درآمدن آنچه به اصرار دولت "برجام" نام گرفته است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملّی (دامت توفیقاته)
با سلام و تحیت؛
اکنون که موافقتنامهی موسوم به "برجام" پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
1) پیش از هر چیز لازم میدانم از همهی دستاندرکاران این فرایند پرچالش، در همهی دورهها از جمله هیئت مذاکرهکنندهی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همهی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همهی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژهی مجلس و نیز از اعضای عالیمقام شورای عالی امنیت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانهی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همهی اختلافنظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعهی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئلهای که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایهی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینیهای مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، انشاءالله؛ زیرا وعدهی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّفناپذیر است.
2) جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمامنشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیادهطلبی و دستاندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوریهای قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بیوقفه از ملّت فلسطین و گروههای مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمدهای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحدهی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتنابناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئلهی هستهای و مذاکرات طولانی و ملالآور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقههای زنجیرهی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیهی آنان که با نیت قبول مذاکرهی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواستههای رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانهی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپایی دخیل در مذاکرات، همه نشاندهندهی آن است که ورود فریبکارانهی آمریکا در مذاکرات هستهای، نه با نیت حلوفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیات خصمانهی دولت آمریکا و ایستادگیهایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود.
3) بندهای نهگانهی قانون اخیر مجلس و ملاحظات دهگانهی ذیل مصوّبهی شورای عالی امنیت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام میگردد.
اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیتهای برجام را متوقّف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
سادساً: مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به 190 هزار سو است، تهیه و با دقّت در شورای عالی امنیت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملّی تعیین و تصویب شود.
با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبهی جلسهی 634 مورخ 94/5/19 شورای عالی امنیت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.
در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
توفیقات جنابعالی و دیگر دستاندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
29 مهرماه 94
نقل از: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلام
http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=31168
http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=31168
ب). پاسخ پنج شنبه 30/7/1394 حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی به نام ه چهارشنبه 29/7/1394 مقام معظم رهبری در خصوص اجرا شدن تمام پیش شرطها و الزامات اجرایی شدن آنچه به اصرار دولت "برجام" نام گرفته است در کمتر از 24 ساعت:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی)
با سلام و تحیات وافره،
احتراماً، نامه تاریخی 29/7/1394 حضرتعالی در تأیید مصوب ه جلس ه 634 شورای عالی امنیت ملی، موجب خشنودی ملت بزرگ ایران و دلگرمی خادمان مردم در دولت گردید. خداوند بزرگ را شاکرم که به فضل و عنایت او در آستانه ایام شهادت اسوه مقاومت، حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و فرزندان و یاران باوفایش، صفحهای مهم از تاریخ انقلاب اسلامی ایران ورق خورد و ملت دلاور و سرفراز ایران با رهبری هوشمندانه حضرتعالی از یکی از خطیرترین گردنههای صعبالعبور، با افتخار و سربلندی، و با دستی پر از تأمین حقوق و منافع خود در برنامه هستهای، عبور کرد.
مهر تأیید جنابعالی بر ثمر ه تلاش دولت و دستاندرکاران مذاکره، در کنار الزاماتی که مقرر فرمودهاید و نیز اصولی که در طول مذاکرات دشوار و افتخارآفرین، مورد تأکید حضرتعالی بود و همواره مورد توجه ویژه اینجانب و گروه مذاکرهکننده بوده و خواهد بود، آغازگر فصلی نوین در حرکت رو به تعالی جمهوری اسلامی ایران است.
به برکت ایستادگی قهرمانانه ملت ایران، مجاهدت دانشمندان و به ویژه شهدای گرانقدر هستهای و تلاش شبانهروزی فرزندان شما در دولت و گروه مذاکرهکننده، شش قدرت جهانی به ناکارآمدی تهدید، تحریم و تحمیل بر مردم ایران و نمایندگانشان اذعان نمودند، سیاستهای اعلام شده خود مبنی بر تعطیلی برنامه هستهای ایران و تداوم فشارها و تحریمهای ظالمانه را کنار گذاشتند و مذاکره از موضع برابر بر مبنای احترام متقابل و شناسایی حقوق ملت ایران را پذیرفتند.
در حالی که تنها دو سال قبل در فضای تنشآلود افزایش روزانه تهدید، تحریم و فشار، حتی تصور چنین دستاوردهایی برای بسیاری ناممکن بود، اکنون به جرأت می توان گفت که:
1- پروژ ه صهیونیستی هراسافکنی و امنیتیسازی جمهوری اسلامی ایران شکست خورده، عقلانیت، صلحخواهی و مقاومت مردم، رهبری و دولت جمهوری اسلامی ایران مورد اذعان همگان قرار گرفته و نقش ایران به عنوان یک کشور عمده تأمینکننده ثبات و امنیت در سطح منطقه و جهان تثبیت شده است. اقتدار و صلابت ایران در همآوردی با قدرتهای جهانی باعث تقویت خودباوری و نشاط فزاینده مقاومت اسلامی و متحدین منطقهای جمهوری اسلامی ایران گردیده و نگرانی بدخواهان به ویژه رژیم صهیونیستی را ـ که پس از چندین سال مصونیت ناشی از توفیق پروژه ایرانهراسی، برای اولین بار در دهههای اخیر شاهد ناکامی و شکست لابی خود در آمریکا و اروپا بود ـ بهدنبال داشته است.
2- خواسته راهبردی ملت ایران و رهبری در دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بهعنوان حقی مسلم اکنون محقق شده و برنامه هستهای ایران، از جمله غنیسازی و رآکتور آب سنگین، به عنوان یک برنامه صلحآمیز با ابعاد تجاری و صنعتی مورد شناسایی جهانیان و حتی سردمداران مخالفت با این برنامه صلحآمیز قرار گرفته و برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، غنیسازی یکی از کشورهای غیرعضو دائم، صراحتاً مورد پذیرش شورای امنیت سازمان ملل متحد واقع شده است. ممنوعیت هر گونه همکاری با ایران، به تشویق مشارکت جهانی در حوزه فنّاوری های پیشرفته تبدیل شده و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قدرت صاحب فنّاوری مورد احترام قرار گرفته است.
3- پرونده هستهای ایران، که آن را به ناحق به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل معرفی کرده بودند، از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شده و شورای امنیت به تغییری بنیادین در رویکرد خود نسبت به برنامه هستهای ایران اذعان نموده است. برای اولین بار ، شش قطعنامه الزامآور شورای امنیت از طریق مذاکره و بدون آن که لحظهای اجرا کرده باشیم، یک جا لغو گردیدهاند و رویکرد «برد ـ برد» برجام به عنوان الگوی حل مسالمتآمیز معضلات پیچیده جهانی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
4- تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یک جانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید.
در تاریخ 26 مهرماه 1394 یعنی روز تصویب، رئیس جمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا به صورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آن را به عنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی خود منتشر کردند.
با رفع تحریمها، اقتصاد ایران فصل جدیدی را آغاز خواهد کرد که با اتکاء به سرمایه عظیم انسانی و ظرفیتهای طبیعی، اجتماعی و سیاسی خود، در جهت سیاستهای اقتصاد مقاومتی، به رشد مغفولماند ه سند چشمانداز بیست ساله دست یابد و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران در تحقق جامعه سالم، برخوردار و عادلانه را تحقق بخشد.
اینک که این مسیر پر چالش، عزتمندانه به فرجام رسیده است، لازم میدانم از صبر و مقاومت و پشتیبانیهای تحسین برانگیز ملت بزرگ ایران، هدایتها و حمایتهای مستمر حضرتعالی و همکاری دلسوزانه رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضاء محترم شورای عالی امنیت ملی که دولت را در تحقق این خواست بزرگ مردم یاری دادند صمیمانه تشکر نمایم.
دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، نسبت به اجرای کامل و با حسن نیت برجام اقدام خواهد نمود. انجام تعهدات طرف مقابل با هوشیاری کامل رصد و تصمیم مقتضی برای واکنش متناسب در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ خواهد شد.
اطمینان دارم که با عنایت الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و با همدلی و انسجام ملی، اجرای برجام و فضای مثبت جهانی ناشی از آن، موجبات اقتدار روزافزون ایران اسلامی، تأمین منافع مردم و رشد و شکوفایی و پیشرفت همهجانبه کشور بر مبنای اقتصاد مقاومتی را فراهم خواهد آورد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
حسن روحانی
رئیس جمهوری اسلامی ایران
تلاش بی نتیجه حامیان دولت جهت برهم زدن سخنرانی حجتالاسلام روحانی/ سید حمید روحانی: ملت ایران به کسی که اقتصاد را فلج کرده و برنامه هستهای را تعطیل کرده رای نمیدهد
0:31
آمریکا حرف آخر را زد!اگردولت به اشتباه خود اعتراف نکند واقدام عملی درمقابله با بد عهدی شیطان بزرگ انجام ندهد خائن است
فریب خوردن از دشمن خدعهگر، چیز عجیبی نیست. اگر به چنین دشمنی اعتماد کرده و فریب نخوریم، جای تعجب و البته تاسف دارد. تمدید قانون داماتو را (تحریمهای 10 ساله علیه کشورمان) هم مجلس نمایندگان و هم مجلس سنای آمریکا با اکثریت «کامل» به تصویب رسانده و به آنهایی که خواب آمریکا را میدیدند رکب زدند. یعنی، تقریبا تمام اعضای کنگره-جمهوری خواه و دموکرات- به تمدید این قانون رای دادهاند. این قانون در همین دولت اوبامای مودب تمدید شده، و طبق خبرهایی که منتشر شده اوباما هم قرار است آن را امضاء کند. اتحاد جمهوری خواه و دموکرات - دستکم در دشمنی با ایران را- مدتهاست که منتقدان فریاد میزنند اما هیچگاه گوش شنوایی نبوده است. از آقای صالحی بگیر تا سخنگوی محترم وزارت خارجه و رئیسشورای عالی امنیت ملی، آقای شمخانی، تا پیش از تصویب مجدد این قانون، تمدید آن را مساوی با نقض برجام دانسته بودند اما بعد از تصویب، مواضع برخی تغییر کرد! وزیر خارجه کشورمان که تمدید تحریمهای ده ساله را نقض برجام دانسته بود دیروز گفته، این اقدام «اثر اجرایی ندارد» و رئیسجمهوری محترم هم دیروز در دیدار نماینده ویژه پوتین آن را صرفا «تضعیف برجام»! خوانده است. جریان رسانهای دولت و مدعیان اصلاحات نیز برای ماله کشی این بدعهدی بزرگ آمریکا به صف شدهاند. در این باره گفتنیهایی هست.
1- «قانون داماتو» در دوران ریاست جمهوری کلینتونِ دموکرات، و «تحریمهای بیسابقه» و به تعبیر غربیها «فلجکننده» در دوران باراک اوبامای دموکرات تصویب شدند. یعنی همان جریان سیاسی که دلباختگان آمریکا، سال هاست سنگ آنها را به سینه زده و برای پیروزیشان در انتخابات ریاست جمهوری دعا میکردند! اما دیدیم دموکراتها پا به پای جمهوری خواهان و بدون حتی یک رای مخالف، به این قانون رای دادند تا باز هم ثابت شود این که منتقدان سالهاست فریاد میزنند بین این دو جریان در موضوع ایران هیچ تفاوتی نیست، شعار نیست، حرف حساب است.
2- میگویند تمدید تحریمهای 10 ساله آمریکا، «اثر اجرایی ندارد» که باید پرسید، اگر این تحریمها اثر اجرایی ندارند، اصلا چرا وارد مذاکره شدیم و برای لغو آنها این قدر از جیب ملت هزینه کردیم؟! نمیگویند اگر تمدید این قانون اثر اجرایی ندارد، چرا پیش از تصویب، آن را «نقض صریح برجام» خوانده و نسبت به تبعات این بدعهدی برای آمریکا خط و نشانها میکشیدند، با فلان مقام اتحادیه اروپا رایزنی کرده، درباره تبعات غیر قابل پیشبینی این اقدام گفتوگو میکردند.
3- زنجیرهایها تا پیش از تصویب «تمدید داماتو» با «غوغازیستی» ایام میگذراندند تا به اردیبهشت سال 96 برسند! و برای این مقصود، با ظرفیت عظیم رسانهای و مالی خود، به «راه انداختن» حاشیه و «جا انداختن» آن به عنوان مسئله اول کشور میپرداختند. تبدیل «لغو کنسرت و سخنرانی» به مسئله اول کشور آن هم در شرایطی که رکود، بیکاری، تورم و دلار نزدیک به 4000 تومانی کمر ملت را میشکست، نمونههایی از این حاشیهسازیهاست. جدیدترین نسخه این حاشیهها روی تلاش قوه قضائیه برای دستگیری یک وکیلالدوله و لغو سخنرانی یک وکیلالدوله دیگر ساخته شد. کار به جایی کشید که رئیسجمهور محترم نیز دست به کار شد و شخصا بر لزوم آزادی بیان تاکید و اقدام قوه قضائیه را «مایه شرمساری» خواند. بسیجِ یک شبه تمام ظرفیت دولت و جریانهای نزدیک به آن برای رسیدگی به این مسئله آن هم در چنین شرایط اقتصادی مایه تعجب و شرمساری شد. همه این حاشیهسازیها برای فرار از پاسخگویی به وعدهها بود. وعده هم این بود که با مذاکرات هستهای تحریمها فرو ریخته اقتصاد شکوفا شده و دلار 1000 تومان خواهد شد. قانون داماتو اما تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان برجام زد و همه وعدهها را هوا کرد. حال که آن «تقریبا هیچ» هم هوا شده، طبیعتا از این پس باید منتظر حاشیه سازیها و هنجارشکنیهای بیشتری بود. حاشیهسازی از این پس، از نان شب هم برای شکست خوردگان برجام زده حیاتیتر میشود.
4- صفحات نخست روزنامهها و سایتهای زنجیرهای در نخستین روز پس از تمدید این قانون به خوبی نشان داد که آنها از خیانت دوستان دموکراتشان در ماجرای داماتو حسابی «کُپ» کردهاند. شاید از دموکراتها انتظار چنین خیانتی را نداشتند، شاید هم رای صددرصدی سنا و نمایندگان آنها را گیج کرده باشد. این عده اما هنوز هم از خواب بیدار نشده و ابراز امیدواری میکنند اوباما با این قانون مخالفت کند تا «شاید» با این مخالفت چند ماهی این قانون تعلیق شود و مدت زمانی که تا انتخابات ریاست جمهوری فرصت مانده را هم با «پُز برجام» سپری کنند. مخالفت احتمالی اوباما حداکثر چند ماه این قانون را تعلیق میکند اما بعد از آن، روز از نو خواهد بود و روزی از نو. واکنش عجیب و متناقض برخی مسئولین درباره تمدید این قانون اما، دست فرمان لازم را به زنجیرهایها داد و احتمالا آنها تا امروز صبح باید از «کُپ» خارج شده باشند. از امروز پیاده نظامها برای توجیه خیانت آمریکا به صف میشوند و القا میکنند که... برجام هنوز هم نقض نشده است. احتمالا برای جلوگیری از رسوایی بیشتر چند «حمله دیپلماتیک»! را نیز چاشنی گزارشات، مقالات و موضعگیریهای ظریفِ ضدآمریکایی خود خواهند کرد.
5- با آخرین میخی که دو جریان دموکرات و جمهوری خواه مشترکا به تابوت برجام زدند و با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، از این پس اروپا ملجأ لیبرالهای وطنی خواهد شد. اصولا زندگی بدون غرب برای این طیف امکان وقوع ندارد. تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران نیز احتمالا با جدیت بیشتری دنبال خواهد شد. موضعگیریها نیز حول این محورها خواهند چرخید که: «آمریکا فقط یکی از اعضای 1+5 است»و «سایر اعضاء همچنان به برجام پایبندند»، «آمریکا با این کار حیثیت خود را به باد داد»،« دنیا فهمید حق با مابود و ما دنبال بمب اتمی نبودیم و آبروی آمریکا رفت و ...» تا چنین القا شود که برجام هنوز نمرده است غافل از اینکه، بسیاری از کشورهای غربی نیز مثل کشورهای مرتجع و عقب مانده عربی، مثل همین لیبرالهای خودمان، به انحاء مختلف به آمریکا وابستهاند و بدون اجازه این کشور جرات آب خوردن ندارند. حتی اگر فرض بگیریم سیاستهای اروپا از آمریکا مستقل است باید پرسید، آیا اروپا آمریکا را رها کرده و به سمت ایران متمایل خواهد شد؟!
این خیانت اما، باعث بیحیثیتی آمریکا هم نخواهد شد، چرا که اصولا این کشور حیثیتی نداشت که با خیانت به ایران آن را از دست بدهد. حیثیت آمریکا در جنگ ویتنام، حمله به عراق و افغانستان و لیبی، راه اندازی قائله داعش و تکفیر، حمایت از جنایات ناتمام رژیم صهیونیستی و آلسعود و صدها جنایت دیگر از بین رفته است. صحبت کردن از حیثیت در «سیاست منهای اخلاق» به جوک شبیهتر است. امروزه کشورهای غربی نه بر اساس اخلاق و وفاداری بلکه بر اساس منافع، سیاستهای خود را تنظیم میکنند. آیا منافع غرب ایجاب میکند از تحریمهای آمریکا علیه ایران تبعیت نکنند؟
6- امروز قطعا باید برای دولت هم ثابت شده باشد که دشمنی آمریکا با ایران نه بخاطر توان هستهای کشورمان بود و نه بخاطر مسائل حقوق بشری (اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و متجاوزان به نوامیس مردم) و حتی توان موشکی بلکه دشمنی آمریکا با ایران، «ماهوی» است. امروزه آمریکاییها دیگر مثل چند ماه قبل هم نمیگویند «رفتار ایران باید تغییر کند» بلکه به صراحت از لزوم «تغییر رژیم» حرف میزنند. آیا وقتی حریف «بدون ترس» برجام را اینگونه نقض میکند و همزمان حرف آخر (تغییر رژیم) را همان اول میزند، نباید «بدون ترس» مذاکره را رها و اجرای یک طرفه برجام را متوقف کرد؟ ادامه چنین وضعی «خسارت محض» است؛ دولت هم بهتر است حرف آخر را بزند.
جعفر بلوری
?
رفتی و بی تو راحتی از ما گریخته
شادی ز قلب فاطمه بابا گریخته
امّت دگر ز خانه ما پا کشیده اند
چندان که خنده از لب زهرا گریخته
وضع مدینه هم ز خیانت عوض شده است
آن عطر مهر و عاطفه زین جا گریخته
زخم زبان زنند به ما جای تسلیت
از این گروه روح تسلّا گریخته
همسایگان ز گریه مرا سرزنش کنند
شادی ز ما و رحم از این ها گریخته
حتی بِلال هم به علی سر نمی زند
او هم ز سوء واقعه گویا گریخته
سرویس خارجی-
این آتشسوزی از روز چهارشنبه و از تپههای جنگلی «جودیه» و «سامریا» در شمال شهر «حیفا» واقع در فلسطین اشغالی آغاز شده و به گفته منابع صهیونیستی بلافاصله 30 تیم آتشنشانی و چندین هواپیمای اطفای حریق برای مهار آن وارد عمل شدند. کابینه رژیم صهیونیستی وضعیت اضطراری فوقالعاده اعلام کرده و با توجه به گستردگی ابعاد آتشسوزی و ناتوانی این رژیم در اطفای حریق، نیروهای ذخیره خود را برای مهار آتش فرا خوانده و از کشورهای روسیه، ترکیه، یونان،کرواسی، ایتالیا و قبرس نیز درخواست کمک کرده است.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی اما مدعی شده که آتشسوزی احتمالا عمدی بوده است. برخی مقامات وزارت جنگ این رژیم، پلیس و دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی(شاباک) نیز اعلام کردهاند این آتشسوزی «عامدانه» بوده است که در پی آن وزیر امور داخلی و بازرس کل پلیس رژیم صهیونیستی تصمیم به افزایش نیروهای پلیس در مناطق جنگلی گرفتند. این ادعاها در حالی صورت میگیرد که آتشسوزی به خانه فلسطینیان نیز آسیب زده و حتی خود آنها برای کمک به خاموش کردن بسیج شدهاند. «یوناو یاهاو»، شهردار حیفا اما احتمال داده حریق بعد از آن آغاز شده باشد که فردی در یک محل پر از نفت و مواد آتش زا سیگار روشن انداخته است.
به گزارش خبرگزاریها، نیروهای امداد و نجات رژیم صهیونیستی همچنان به تلاشهای خود برای مهار آتشسوزی و خاموش کردن آن ادامه میدهند، ولی به خاطر نامساعد بودن شرایط جوی و ورزش شدید باد هنوز نتوانستهاند کاری از پیش ببرند. منابع خبری از بسته شدن فرودگاههای «بن گوریون» در «تلآویو» و حیفا به دلیل گسترش دامنه حریق خبر میدهند.همچنین این آتشسوزی به نزدیکی کرانه باختری هم رسیده است.
نزدیک به 10 هواپیما از کشورهای ترکیه، روسیه، قبرس، یونان، کرواسی و ایتالیا برای اطفای حریق اعزام شدهاند. و آمریکا نیز هواپیمای سوپرتانکر آتشنشان خود را به سرزمین اشغالی فلسطین اعزام کرده است.
جهنم سوزان و آوارگی هزاران صهیونیست
منابع محلی وضعیت آتشسوزی در فلسطین اشغالی را به «جهنم سوزان» تشبیه کردهاند، جهنمی که باعث شده دستکم 80 هزار شهرکنشین منازل خود را ترک کنند و آواره شوند. برخی منابع از زخمی شدن 130 نفر در این آتش سوزیها خبر دادند. میزان تلفات احتمالی این آتشسوزی اعلام نشده است. کارشناسان میگویند که این آتشسوزی آسیبپذیری رژیم صهیونیستی و ناتوانی آن در مهار این آتش را به تصویر کشید. در سال 2010 نیز آتشسوزی گستردهای در سرزمینهای اشغالی رخ داد که در پی آن دستکم 43 نفر در آتش سوختند.
سخنگوی اداره آتشنشانی رژیم صهیونیستی در «حیفا» اوضاع در این شهر را «وخیم» عنوان کرده و گفته جان مردم در خطر است و آتش ساختمانها را تهدید میکند و هر کس میتواند این شهر را فوراً ترک کند. درپی افزایش ادعای اسرائیلیها درباره عمدی بودن این آتشسوزیها، نمایندگان عرب در پارلمان رژیم صهیونیستی تاکید کردند، سیاستمداران صهیونیست با سرزنش کردن اعراب در حال دمیدن به این آتش هستند.
واکنش فلسطین
تشکیلات خودگردان فلسطینی به رهبری محمود عباس با صدور بیانیهای مقامات اسرائیلی را به بهرهبرداری سیاسی از سانحه متهم کرده و گفته، «چیزی که میسوزد درختان و سرزمین ما فلسطین است». تاکنون 12 نفر به ظن دخالت در آغاز این آتشسوزی دستگیر شدهاند.
یک خاخام ارشد رژیم صهیونیستی نیز گفته، «این آتشسوزی مجازات خداوند به دلیل سیاستهای نتانیاهو است.»