بسمه تعالی خستهاند که گرد و خاک میکنند(یادداشت روز) 1- وضعیت عم
چرا باید یک وزیر وارداتچی کالایی باشد که واردات آن تولید داخل را نابود و کارگر ایرانی را بیکار کرده است؟
1- وضعیت عمومی کشور چگونه است؟ چقدر موفق بودهایم؟ ریشه برخی ناکامیها و نابسامانیها کجاست؟ جریان غربگرا، اولا همواره قائل به ناتوانی کشور بوده و ثانیا راه پیشرفت را در تبدیل شدن به اقمار غرب وانمود کرده است. این طیف در دورههای موسوم به سازندگی، اصلاحات و اعتدال، هر چه در چنته داشت رو کرد و نشان داد رویکرد او به غایت عقیم است. آنها خسارتهای بزرگی را برجا گذاشتهاند. رکورد تورم 49/6 را در سال 74 – بدون تحریمهای فعلی- پدید آوردند؛ فساد و خسارتهای رکورد گونهای مانند خسارت 18 میلیارد دلاری (و به روایتی 35 میلیارد دلاری) قرارداد کرسنت و فساد 15 هزار میلیاردی صندوق فرهنگیان را رقم زدند، غرب را بر سر مسائل مختلف از ملت ایران طلبکار کردند و این آخر سری، پیشنهاد مسموم توافق با آمریکا را نسخه معجزه آسا جا زدند.
2- برخی از آنها در رد گمکنی و سرکار گذاشتن مردم استادند. همواره در سررسید وعدهها، به جای پاسخگویی، طلبکار شده و دست پیش گرفتهاند. شخصیت رشد نیافته دارند و مسئولیت کارهایشان را برعهده نمیگیرند. شگرد شبکه مستخدمان آنها، تولید شبهه است؛ همان فضای فتنهای که برای ترساندن مردم از حق و کشاندن آنها به سوی باطل لازم است. به تعبیرعلی علیهالسلام درخطبه 38 نهجالبلاغه «شبهه از این نظر شبهه نامیده شده که شبیه حق است. دوستان خدا در آن با روشنایى یقین سیر مى کنند و راهشان راه هدایت است. اما دشمنان خدا در شبهه، وسیله دعوتشان گمراهى و راهنمایشان، کوردلى است».
3- شبهه داریم تا شبهه. یکی واقعا نمیداند؛ برایش سؤال پیش آمده وامر مشتبه شده. دیگری اساسا عاشق غبارآلود کردن فضاست. شبهه میسازد و موجسواری میکند. خواص دنیاطلب حق را میشناسند اما زیر پا میگذارند و سپس، مطالبه گر همان حقِ پایمال میشوند. مانند ائتلاف یاران پیمانشکن امیرمومنان (ع) با سردستههای فساد نظیر ولید و مروان و در عین حال سردادن شعارعدالت. امام درباره آنها فرمود «انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دماهم سفکوه. حقی را مطالبه میکنند که واگذاشتند، و خونی را میطلبند که خود ریختند».
4-امام درخطبه 148 درباره همین متنفذان بدعهد فرمود «هر یک حکومت را براى خود امید داشت و به سوى خود مى گرداند، نه دوست خویش... هر یک نسبت به دوستش کینهاى در دل دارد و به همین زودى پرده از این حقیقت برداشته مى شود. به خدا قسم اگر به آنچه میخواهند برسند، این، آن یکی را نابود مىکند و آن، این را از میان برمى دارد. گروه ستمگر به پاخاستهاند، جمعیتى که به حساب حق کار کنند، کجایند؟...براى هر گمراهی، سببى، و برای هر عهدشکنى، شبههاى هست.»
5- شبههبازان، خودکامهاند؛ چنانکه امیر مومنان(ع) در خطبه 105 نهجالبلاغه فرمود «ازکرامت خدا به منزلتی رسیدهاید که به خاطر آن کنیزان شما احترام مىشوند. آنان که شما برتر از آنها نیستید و بر آنان حقّى ندارید، شما را بزرگ مىدارند. اینک مىبینید عهد خدا شکسته مىشود و غضب نمىکنید، در حالى که از شکستن عهد پدرانتان به غیرت آمده، آن را ننگ مىدانید... شما طغیانگران را بر خود مسلّط کردید و زمام امور را به آنان سپردید و امور الهى را به آنان واگذاشتید. یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهاتِ وَ یَسیرُونَ فِىالشَّهَواتِ. آنها به شبههها عمل مىکنند و در شهوات ره مىسپارند.»
6- فلان کانال مدعی «عدالتطلبی» و متمایل به حلقه انحرافی که مدیر آن 11 سال است در نروژ اقامت گزیده - و گویا تابعیت همان جا را هم گرفته- شبهه انداخته؛ «(رهبری) در اوج تحریمها، شرایط کشور را مشابه بدر و خیبر تحلیل میکردند که به شکل ضمنی به این معنا است که پیروزی بزرگی در پیش است اما در عمل نرمش قهرمانانه رخ داد و بعید میدانم الان کسی از برجام به عنوان کنده شدن در قلعه خیبر یاد کند. در حوادث انقلابهای عربی با کلیدواژه بیداری اسلامی وقایع را تحلیل میکردند و نوید غلبه ظهور تمدن درخشان اسلامی را میدادند. اما دیدیم این اتفاق نیفتاد».
7- مگر انسان چشمانش را ببندد یا تعمد به ندیدن داشته باشد و گرنه طرف برنده و بازنده مصاف بزرگ در منطقه کاملا روشن است. ما در هارتلند ملتهب جهان زندگی میکنیم، نه سوئیس و نروژ و سوئد. هنری کیسینجر و موشه یعلون (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) و نظایر آنها بارها جنگ سوریه و عراق را جنگ جهانی سوم خواندند. هدف اصلی این جنگ پیچیده، انهدام ثبات و استقرار ایران بود؛ در دورهای که دشمن تصور میکرد با غلبه دادن خوشبینی به غرب درایران میتواند رمق از انقلاب اسلامی بستاند. آیا پیروزی معجزهآسا بر جبهه استکبار در این جنگ نیابتی مهیب قابل دیدن نیست؟! آیا میتوان برپایی بیرق بیداری و مقاومت اسلامی از عراق و سوریه و لبنان تا بحرین و یمن را مشاهده نکرد؟ آیا فهم اینکه هر انقلابی زمانبر است، بهره هوشی بالایی میخواهد؟ اگر انقلاب اسلامی در سال 42 آغاز شد، 15 سال طول کشید تا به پیروزی برسد. اگر امنیت و اقتدار و ارادههای مصمم، شرط اول تمدن سازی است، آیا امروز همین ظرفیت فعال را در جبهه مقاومت اسلامی مشاهده نمیکنند؟ بله قطعا اگر عملکرد فرصتسوز و رویکرد بدعتآلود (اجتهاد مقابل نص) امثال جریان فتنه و حلقه انحرافی نبود، توفیقات دوچندان داشتیم.
8- «حمزه - غ» از اعضای ستاد فتنه در سال 88 بود که به پاریسگریخت. او اخیرا نوشته است «زندگی در متن جامعه در فرانسه نه فقط شناخت من رو به جامعه غربی تغییر داد؛ که حتی فهمم از کشورخودمان را تغییر داد. در مواجهه با سیاست درغرب متوجه شدم چقدر تصویری که از جهان آزاد و دولتهای دموکرات توسط روشنفکران[ترسیم شده] دروغین است. حجم جنایتی که اروپا و آمریکا دراشل جهانی کردهاند، هر دیکتاتوری را رو سفید میکند. حجم دخالتهای نظامی غرب، کشت و کشتار در کشورهای مختلف، حمایت از دولتهای استبدادی، برنامهریزی برای بیثباتی در کشورهای دیگر بسیار زیاده اما قبلا چون پروپاگاندای جمهوری اسلامی میدیدم، بهش بیاعتماد بودم... شرایط اقتصادی اجتماعی ایران را که با آمار و ارقام بانک جهانی یا مطالعات غربیها میبینم، در اکثر شاخصهای توسعه جزو 20 کشور اول جهان هستیم؛ در حالی که احساس فلاکت در ایران در حد این است که در 20 تای آخر هستیم. الان برایم روشن است این میزان احساس فلاکت ریشه در واقعیات اقتصادی ندارد. یکی از توهمهایی که داشتم این بود: ریشه مشکلات ما در جهان به خاطر «تنش زایی» است و اگر «تنشزدایی» کنیم مشکلات ما حل میشود. دیدن و خواندن گفتوگو با سیاستمدار غربی و خارج شدن از چارچوب رقابتهای داخلی به من این فرصت رو داد که متوجه عمق این توهم بشوم».
9- درباره عوارض مدیریت اشرافی میتوان چند جلد کتاب نوشت. وزیر راه و شهرسازی اخیرا گفته است «روشهای تامین مسکن باید تغییر کند». چرا فاعل این جمله معلوم نیست؟ مخاطب این باید کیست؛ جز خود او که در چند دوره وزارت طی سه دهه گذشته، به جای انجام مسئولیت و تامین مسکن مردم، فقط حرف زده است؟! وزارت جای اقدام و عمل است نه خطابه. اما چه کنیم که به تعبیر دبیرکل حزب کارگزاران، با مدیریت خسته طرف هستیم. آقای کرباسچی اردیبهشت 94 با نگرانی گفت «نباید این گونه باشد که مسئولیتها را از دوش خود برداریم. آیا دلمان نباید شور بزند؟ نمیشود معاون وزیر و وزیر باشیم، اما استدلال کنیم اگر بودجه دادند، کار میکنیم و اگر ندادند کار نمیکنیم! به وزیر راه گفتم شما 4سال وزیر هستید که انشاءالله 8 سال بشود. بعد از 8 سال با خانواده به سفر خواهید رفت. اما اگر در همین ترافیک متوقف شوید، آیا نوههای شما نخواهند گفت در دوره وزارت خود چه کاری انجام دادید؟! باید دلمان شور بزند. بقیه وزارتها هم همینگونه است. دولت باید فکری در این باره کند. اینکه تعدادی آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمیشود. اصلاً فرض کنید مناقشه هستهای هم حل شد، بعد از آن چه؟ این بیتحرکیها آدم را برای دولت نگران میکند. چشم برهم گذاشتیم نصف مهلت دولت گذشت».
10- او اخیرا نیز به عنوان توصیه به شهردار تهران - که 4 سال قبل به خاطر ناراحتی قلبی و با توصیه پزشکان، از مدیریت به مراتب سبکتر سازمان میراث فرهنگی استعفا داد - گفته است «شهرداری، کار اجرایی بسیار طاقتفرساست. آقای نجفی باید از نیروهای توانمند و در عین حال جوان و سرحال استفاده کند. قدم آقای نجفی که روی چشم شهروندان! ولی خدای ناکرده شهرداری جای مدیران بازنشسته و خسته نیست. افرادی مثل ما که 60، 65 سال از عمرشان گذشته دیگر خیلی توانمندی لازم برای کارهای سنگین اجرایی را ندارند. اگر کسی میتوانست کاری کند تا حول و حوش همین سن و سال کرده بود».
11- مدیریت «لیبرالهای نادان و مغرور» (تعبیر دکتر فرشاد مومنی) به غایت نقدناپذیر و فاقد تحمل است و همین عارضه، بهبود رویکردها را دشوار میسازد. حسین دهباشی (مشاور و سازنده فیلم تبلیغاتی آقای روحانی در سال 92 و طراح جملاتی مانند «باید هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ معیشت مردم») چندی پیش نوشت: «برجام اصلا خیانت نبود، صرفاً خریت بود. نقش نگارنده؟ بله امثال ما نیز بیغیرتی کردند، وقتی به خیال اصلاح کارشناسانه اشکالات برجام، همان قبل از تصویب، نقدهای خصوصیشان را علنی نکردند». اما هم او پس از نقد سخنان یکی از وزرا، با شکایت وزارت به دادسرا احضار شد! نقد او به سخنان تحریفآمیز وزیر هزار میلیاردی بود که گفته بود علت ترور شهید مطهری توسط فرقان، حمایت آن شهید از ثروت و سرمایهداران و مخالفت با سادهزیستی بود(!)
12- او در نقد خود نوشته بود «شائبه حمایت شهید مطهری از سرمایهداری مقامات، توهین بزرگ به آن شهید است... آن چنانکه برخی وزرا و مقامات دولتی به قوه قضائیه اظهار داشتهاند، بعضا دارای ثروتهایی بالغ بر هزار میلیارد تومان هستند. انشاءالله که همه داراییهای ایشان و از جمله ثروت آقای وزیر معزز ناشی از رزق حلال است. اما صرفا از باب کنجکاوی ریاضیاتی اجازه داریم از خود بپرسیم، حتی اگر در ظرف 37 سال گذشته، ایشان که معمولا شاغل در دولت بودهاند، از قِبل مشاغل پاره وقت خود در بخش خصوصی، ماهی یک میلیارد تومان نیز درآمد داشتند و هیچ هم خرج نمیکردند اکنون نهایتا باید 444 میلیارد تومان درآمد داشتند و هنوز بیش از 550میلیارد تومان اختلاف حساب است؟ و اگر کسی چنین پرسشی را پرسید باید متهم شود؟»
13- حکیم فردوسی میگوید «بزرگی سراسر به گفتار نیست - دو صد گفته چون نیم کردار نیست». اکنون سررسید وعدههای جریان غربگرایی است که دولت را رحم اجارهای خود خواند و به کاسبی برجام پرداخت. این جریان در عمل ثابت کرد هم نگاه به غرب عقیم است و هم آنها جز لفاظی و سر دواندن مردم، کار دیگری بلد نیستند. اکنون حباب دعاوی غربگرایان ترکیده است؛ حبابی پر از هیچ! به همین دلیل آقای زیباکلام گفته است «از پوپولیسم 1400 میترسم». روزنامه آفتاب یزد هم مینویسد «اصلاحطلبان نگران ظهور یک پوپولیست دیگر هستند». این روزنامه خطاب به جهانگیری مینویسد «استعفا بده تا اصلاحطلبان در انتخابات 1400 دست پری داشته باشند». ابطحی معاون رئیسدولت اصلاحات گفته است؛ «جهانگیری باید از دولت روحانی جدا شود و فاصله بگیرد. او اگر کنار بکشد فقط پاسخگوی کارهای خود خواهد بود». روزنامه آرمان هم نوشت: «بسیاری بر این عقیدهاند که جهانگیری نباید در سیلاب مشکلات دولت غرق شود. اصلاحطلبان آیندهنگر معتقدند جهانگیری باید از دولت خارج شود. اگر جهانگیری تا پایان در دولت بماند، بد و خوب دولت در همه عرصهها به پای او نیز نوشته خواهد شد. با وجود مشکلاتی مثل باقی بودن رکود، بیکاری، مشکلات موسسات مالی و اعتباری، صندوقهای بازنشستگی و چالش وعدههای بیسرانجام، جهانگیری باید به فکر آینده خود و اصلاحطلبان باشد». این قبیل اظهارنظرها در کنار ابراز پشیمانی برخی سلبریتیها، یعنی اینکه ائتلاف مدیریت اشرافی، 4 سال آینده هم کاری برای مردم نخواهد کرد.
محمد ایمانی
بسمه تعالی بودجه 97 به کام کیست؟دولت آدرس غلط ندهد گروه اقتصادی
دولت بهار: دولت برای جبران کسری بودجه 97 بنزین را از سه ماه آخر امسال گران میکند.
گروه اقتصادی-
در حالی که به اعتقاد کارشناسان و مردم، ارقام لایحه بودجه پیشنهادی دولت برای سال 97، کشور را به سمت و سوی تنگناهای اقتصادی میبرد، رسانههای زنجیرهای سعی در جنجالآفرینی و انحراف مرکز توجه افکار عمومی به سمت موضوعات انحرافی دارند.
هفته گذشته دو اتفاق تقریبا به طور همزمان رخ داد که هر کدام میتواند محلی برای نقد عملکرد و مطالبه پاسخگویی دولت باشد. نخست آنکه لایحه بودجه سال آینده کشور با اعداد و ارقامی نگرانکننده از طرف دولت به مجلس تحویل شد و دیگر آنکه نتیجه گزارش کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان و رقم 15 هزار میلیارد تومانی این فساد در کمیسیون آموزش مجلس تأیید و قرار شد به هیئت رئیسه ارسال گردد تا علی لاریجانی درباره قرائت آن در صحن مجلس تصمیم بگیرد.
با این وجود دولت به همراه جریان رسانهای حامیاش همانند سالهای اخیر، زمان ارائه لایحه بودجه را فرصت مناسبی برای تسویهحساب سیاسی با نهادهای فرهنگی غیرهمسو و سرپوش گذاشتن بر فسادهای اقتصادی آشکار شده تشخیص دادهاند تا هم مرکز توجه افکار عمومی از عواقب خطرناک بودجه 97 و سوراخهای بزرگ آن منحرف گردد و هم تا مدتی از پاسخگویی نسبت به فسادهای اقتصادی رخ داده شانه خالی کنند. ادامه مطلب...
بسمه تعالی دولت در مورد جاسوسان نفوذی جواب دهد
دولت در مورد جاسوسان نفوذی جواب دهد
.
وی در این نسخه که در واقع میتوان آنرا «طرح مهار ایران» نامید بهطور خلاصه و فهرستوار به موارد بسیار مهم و قابل توجهی اشاره میکند. «مودل» سالها در بخش عملیات ویژه سازمان سیا فعالیت میکرده و خاورمیانه - بهخصوص افغانستان - یکی از اصلیترین محلهای ماموریت وی بوده است. وی به سه زبان فارسی، پرتغالی و اسپانیایی مسلط است.مودل در ابتدای گزارش خود انتظار وقوع تغییرات سریع در ایران را منطقی نمیداند و معتقد است آمریکا باید درباره جمهوری اسلامی سیاست صبر فعال و حرکت چندوجهی، گام به گام و بلندمدت را در دستور کار خود قرار دهد.
افسر اطلاعاتی آمریکا در بند چهارم دستورالعمل خود از سازمانهای جاسوسی و امنیتی آمریکا میخواهد تشویق نخبگان ایرانی به ترک کشور خود و جاسوسگیری از داخل ایران را در دستور کار خود قرار دهند؛ «در حال حاضر سازمان سیا این اجازه را دارد که سالانه 100گرینکارت به افرادی دهد که کمکهای قابل توجهی به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا میکنند و تلاشهای مخفیانه زیادی در راستای کمک به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا انجام میدهند. این آمار باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد تا تعداد افراد جداشده از حکومت افزایش پیدا کنند و نیز موجب تحریک، «فرار مغزها»، دانشمندان و متخصصان ارشد سازمانهای حساس حکومت ایران مانند سایتهای هستهای شود. ما باید متحدان اروپایی خود را نیز تشویق به انجام اینکار کنیم.»
دو هفته پیش هم کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا جلسه استماعی به منظور بررسی استفاده از تحریمهای اقتصادی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و تاثیرگذاری آنها برگزار کرد. این جلسه در یکی از بخشهای فرعی این کمیته با عنوان «ارزیابی اثربخشی تحریمهای آمریکا» و با حضور اصلیترین دستاندرکاران اعمال تحریمها تشکیل شد. موضوع تحریمهای ایران یکی از بخشهای اصلی این نشست بود. «الکس مونی» نماینده ایالت ویرجینیای غربی در این جلسه از مارشال بیلینگسلی مشاور وزیر خزانهداری میپرسد: «اگر وزارت خزانهداری بتواند به اشخاص و گروههایی که اطلاعات مفیدی دارند، پاداش دهد تا دریابیم که داراییهای دشمنان ما در کجا متمرکز شده است، آیا دریافت چنین اطلاعاتی در مجموع میتواند به هدف ما کمک کند؟ و اگر این طور است، چه مشوقهای دیگری برای دریافت اطلاعات وجود دارد؟»
بیلینگسلی در پاسخ میگوید: «در خصوص چالشهای پیش روی ما و همچنین نقصهای اطلاعاتی که اغلب با آنها روبرو هستیم، بالاخص زمانی که پای مسئله دشوار و نهاییِ اطلاع از حساب بانکی دشمن به میان میآید، سخنان شما کاملاً درست است. درباره پیشنهاد اعطای پاداش به جاسوسان، باید بگویم در دوره وزارت رامسفلد و زمانی که اداره دفتر عملیات ویژه/ درگیری با شدت کم (SO/LIC) را بر عهده داشتم، ما از مجوزهای اهدای پاداش به شکل گستردهای برای کسب اطلاعات استفاده کردیم.»
اینها تنها دو نمونه از نوع نگاه و برنامهریزی آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی است. نگاه و برنامهای که شدت و عمق خصومت واشنگتن علیه ایران را نشان میدهد. اما در جبهه مقابل یعنی جمهوری اسلامی اوضاع متفاوت است و میتوان گفت تا حدی تاسفآمیز! نوع نگاه و برخورد برخی مسئولان با ماجرای جاسوسی و نفوذ حاکی از غفلتی بزرگ و نگرانکننده است. ماجرای نازنین زاغری یکی از این موارد قابل تامل است. از ابتدای دستگیری و محاکمه وی، رسانههای انگلیسی سعی داشته و دارند که با فضاسازی و مظلومنمایی او را مادری بیگناه معرفی کنند که برای دیدار با خانوادهاش به ایران سفر کرده و ناگهان دستگیر شده است!
در حالی که این مهره انگلیسی از چنان اهمیتی برای لندن برخوردار است که وزیر خارجه خود را راهی ایران میکنند تا با بالاترین مقامات دولتی کشور رایزنی کرده و شرایط آزادی وی را فراهم کنند. سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان میگوید این وزارتخانه موضوع را از منظر انساندوستانه دنبال میکند! و یک نماینده مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری عجیب محاکمه و محکومیت زاغری را به اختلافات سیاسی داخلی ربط میدهد و مدعی میشود این پرونده نوعی تسویهحساب داخلی است که هدف آن تردیدافکنی میان مردم درباره مدیران ارشد دولتی است! مشخص نیست منظور این به اصطلاح نماینده ملت! از چنین اظهار نظری چیست. دستگیری و محکومیت یک جاسوس ایرانی-انگلیسی چرا باید باعث تردید درباره مدیران ارشد دولتی شود؟!
ماجرای عضو زندانی شده تیم هستهای یکی دیگر از این نمونههای تاسفآمیز و عبرتانگیز است. مذاکرات و توافق هستهای یکی از پیچیدهترین مسائل تاریخ جمهوری اسلامی است که بیشک گذشت زمان ابعاد بیشتری از آن را برای افکار عمومی فاش خواهد کرد. علیرغم محکومیت این عضو تیم مذاکرات هستهای، هنوز هیچ کس مسئولیت آن را برعهده نگرفته است و اساساً خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند. کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی اخیراً گفته بود ایشان به طرف مقابل گفته بود که خط قرمز ایران درباره تعداد سانتریفیوژها کجاست! در صورت صحت این مطلب –که تاکنون از سوی مسئولان و مطلعان تکذیب نشده است- میتوان تصور کرد مذاکرات چه فاجعهای بوده است. تصور کنید در مسابقه شطرنج روبروی حریفی بنشینید که میداند برنامه شما چیست و در سرتان چه میگذرد! میتواند با کمترین تعداد حرکات شما را مات کند اما بازی را کش میدهد تا ظاهر مسابقه حفظ شود. چند مهره بیارزش خود را هم شاید فدا کند که دلتان خوش باشد شما هم حرکتی کردهاید! اما نتیجه از ابتدا معلوم است.
متاسفانه منافع ملی کشور دستخوش تغافل و تجاهلی است که هر چند وقت یکبار آثار این روند تا حدی بروز پیدا میکند و دستاندرکاران امر نیز برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی به مالهکشی و سرپوش گذاشتن به پروندهها روی میآورند. آیا به راستی جا نداشت یک مقام مسئول دولتی به خاطر تشویق این عضو خطاکار و اعطای مدال به او، از مردم عذرخواهی سادهای کند؟ ظاهراً تصور بعضی از مسئولان از جاسوس و نفوذی، همان شخصیتهای فیلمهای هالیوودی است. ماموری کددار با بارانی و کلاهی که لبه آن را پایین داده و در پس کوچهای با رابط خود قرار میگذارد و اطلاعات را با جوهر نامرئی مینویسد! آقایان محترم! دوره این بازیها به سر آمده است. نفوذیها میتوانند مادر کودکی دو ساله و معصوم باشند و یا همکاری در دفتر و دستک خودتان. کافی است خوشبینیهای کودکانه را کنار بگذارید و باور کنید که واقعاً وسط یک معرکه تمامعیار هستیم.
محمد صرفی
بسمه تعالی امارات کیش داد انصارالله مات کرد(یادداشت روز) دیروز
دیروز یگان موشکی انصارالله یمن با شلیک یک موشک کروز، نیروگاه اتمی «براکه» در امارات را مورد هدف قرار داد. این شلیک غافلگیرکننده در شرایط فعلی که موضوع یمن از چند جهت بیش از همیشه حساس و در مرکز توجهات منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته است، قابل تامل بوده و آثار و پیامهای مختلفی دارد.
نیروگاه اتمی براکه در ساحل جنوبی خلیجفارس و 53 کیلومتری جنوب غربی شهر الرویس واقع شده است. این نیروگاه تنها پروژه هستهای کشورهای عرب حوزه خلیجفارس است که کار ساخت آن از سال 2008 طی قرارداد امارات با شرکت کرهای کیپکو آغاز شد. طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار بود اولین فاز این نیروگاه با عنوان راکتور «براکه1» در سال آینده میلادی به بهرهبرداری برسد و تا سال 2020 نیز سه راکتور بعدی یکی پس از دیگری فعال شوند. طبق برنامه تعیین شده هر راکتور این نیروگاه 1600 مگاوات برق تولید کرده و قرار بوده 25 درصد برق کشور امارات تا سال 2021 توسط براکه تولید شود. براکه نخستین و تنها پروژه هستهای کشورهای عربی منطقه و گرانترین پروژه در نوع خود در دنیاست که 30 میلیارد دلار هزینه برای امارات داشته است. ادامه مطلب...
بسمه تعالی یوسف را نمیفروشیم(یادداشت روز) بعضی با نیت خوب و برخ
بلکه محبوب مردم عراق، کردها، لبنان و سوریه هم هست.
بسمه تعالی شکنجهگران آمریکایی شاهزادگان مخالف بنسلمان را از پا آ
یک روزنامه انگلیسی اعلام کرد شاهزادههای بازداشتشده در عربستان توسط مأموران امنیتی وابسته به یک شرکت آمریکایی مورد شکنجه
قرار گرفته و از پا آویزان شدهاند.
اقدام ولیعهد جوان سعودی در بازداشت دهها شاهزاده و فعال سیاسی و اقتصادی در عربستان همچنان با حواشی زیادی مواجه است. چرا که برخی از خبرها نشان دهنده این است که بنسلمان با هدف مصادره اموال این شاهزادهها در حال شکنجه کردن آنها است. به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی «دیلیمیل» در گزارشی به ارائه توضیحات بیشتری درباره بازداشت شاهزادهها و مسئولان سعودی پرداخت. بر اساس این گزارش، شاهزادههای بازداشتشده در عربستان از سوی مأموران امنیتی وابسته به یک شرکت آمریکایی، شکنجه و از پا آویزان شدهاند؛ افراد بازداشتشده همچنین مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و به آنها توهین شده است. دیلیمیل افزود مأموران مذکور وابسته به شرکت خصوصی آمریکایی «بلکواتر» هستند که در بازجویی و شکنجه مشهور است؛ این مأموران به خواست محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اقدام به این کار کردهاند. در ادامه این گزارش آمده است، بنسلمان حدود 194 میلیارد دلار از حساب افراد بازداشت شده را مصادره کرده است. بنسلمان برای اینکه شکنجهشدهها، به بیمارستانهای این کشور منتقل نشوند، یک واحد درمانی را به هتلی که آنها در آنجا بازداشت هستند، منتقل کرده است. ادامه مطلب...
قرار گرفته و از پا آویزان شدهاند.
اقدام ولیعهد جوان سعودی در بازداشت دهها شاهزاده و فعال سیاسی و اقتصادی در عربستان همچنان با حواشی زیادی مواجه است. چرا که برخی از خبرها نشان دهنده این است که بنسلمان با هدف مصادره اموال این شاهزادهها در حال شکنجه کردن آنها است. به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی «دیلیمیل» در گزارشی به ارائه توضیحات بیشتری درباره بازداشت شاهزادهها و مسئولان سعودی پرداخت. بر اساس این گزارش، شاهزادههای بازداشتشده در عربستان از سوی مأموران امنیتی وابسته به یک شرکت آمریکایی، شکنجه و از پا آویزان شدهاند؛ افراد بازداشتشده همچنین مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و به آنها توهین شده است. دیلیمیل افزود مأموران مذکور وابسته به شرکت خصوصی آمریکایی «بلکواتر» هستند که در بازجویی و شکنجه مشهور است؛ این مأموران به خواست محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اقدام به این کار کردهاند. در ادامه این گزارش آمده است، بنسلمان حدود 194 میلیارد دلار از حساب افراد بازداشت شده را مصادره کرده است. بنسلمان برای اینکه شکنجهشدهها، به بیمارستانهای این کشور منتقل نشوند، یک واحد درمانی را به هتلی که آنها در آنجا بازداشت هستند، منتقل کرده است. ادامه مطلب...