سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:جیغ بنفش غربگراها از اصلاح یارانهها () بیشک مهمتر
 
بی‌شک مهم‌ترین اقدام اقتصادی دولت سیزدهم طی ماه‌های اخیر اجرای طرح اصلاح نظام یارانه‌ها یا همان حذف ارز ترجیحی بوده است؛ طرحی که به اذعان اغلب کارشناسان باید زودتر از اینها و در زمانی که نرخ دلار آزاد در محدوده 10 هزار تومان بود انجام می‌شد تا تبعات منفی کمتری برای سفره مردم داشته باشد اما متأسفانه مدیریت منفعل دولت قبل با امروز و فرداکردن‌های متعدد ‌ترجیح داد تا اجرای این تکلیف قانونی به دولت بعدی محول شود تا احیانا از اثرات سوء سیاسی اقتصادی‌اش در امان بماند. 
به هر حال، الان بیش از یک هفته است که تکلیف قانونی حذف ارز 4200 تومانی را دولت سیزدهم بدون توجه به منافع زودگذر سیاسی و در نخستین سال صدارتش و فقط برای رعایت مصالح نظام و مردم انجام داده که اگر این‌گونه نبود یقینا عقل سیاست‌زده حکم می‌کرد همچون مدیران قبلی و برای حفظ محبوبیت اجتماعی، اجرای این عمل جراحی دردآور به سال‌های آخر دولت موکول شود تا اگر کاهش محبوبیتی هم رخ داد دیگر برای مدیران دولت مستقر مهم نباشد اما وقتی پای رضای خدا و مصلحت عامه در میان است این حرف‌ها خریداری ندارد.
نکته عجیب اینکه حالا همان جریان سیاست‌زده که هشت سال تمام فعالیت‌های کشور را معطل غرب کرده بود و حتی آب خوردن ما را هم منوط به برجام و نتیجه مذاکرات می‌دانست این روزها به جای کمک به اجرای بهتر طرح مردمی‌سازی یارانه‌ها باز هم فیلش یاد هندوستان کرده و مدعی است «بدون حل برجام طرح حذف ارز 4200 تومانی چشم‌انداز روشنی نخواهد داشت.»
در پاسخ به این ادعای نخ‌نما باید تأکید کرد برجام اگر خاصیتی داشت اول باید خودش را حفظ می‌کرد نه اینکه با امضای یک دیوانه در آمریکا بلافاصله به ضد خودش تبدیل شود و تحریم‌هایی که قرار بود بالمره لغو شوند را دو برابر کند! ضمن اینکه برجام کذایی حتی در دوره گل و بلبلش(اواخر سال 94و سال 95) هم نتوانست گره‌ای از اقتصاد ما بگشاید؛ شاهد اینکه، ولی‌الله سیف نخستین رئیس بانک مرکزی دولت روحانی در فروردین سال 95 (سه ماه پس از شروع برجام) با حضور در نشست شورای روابط خارجی آمریکا اذعان کرد «از تاریخ اجرای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) تقریبا هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است... ما نمی‌توانیم از وجوه مسدود شده در خارج از کشور استفاده کنیم... شرکای ما در برجام به الزامات خود عمل نکرده‌اند.» همچنین مرحوم اسدالله عسگراولادی که سال 94 عضو اتاق بازرگانی بود با رد بازگشایی ال‌سی در ساعات اولیه اجرای برجام گفته بود: 
«بازگشایی 1000 ال‌سی در ساعات اولیه برجام را به هیچ وجه قبول ندارم، چون یکشنبه کل دنیا تعطیل بوده و اصلا امکان چنین مسئله‌ای وجود نداشته است. برای بازگشایی ال‌سی تعامل با بانک‌های خارجی نیاز است، بنابراین وقتی بانک‌های خارجی تعطیل هستند چگونه می‌توان ال‌سی باز کرد؟ متأسفانه علی‌رغم اخبار منتشر شده درباره لغو تحریم‌های سوئیفت، تحریم سوئیفت همچنان پابرجاست و لغو آن دروغ است.»
جالب اینکه خود غربی‌ها هم برخلاف شیفتگان داخلی‌شان اعتراف دارند که برجام حتی در صورت احیا، آورده‌ای برای ایران نخواهد داشت. آذرماه سال قبل،جرارد آرود، سفیر سابق فرانسه در آمریکا در توئیتی نوشت: «حتی اگر برجام دوباره از سر گرفته شود، هیچ شرکت غربی جرأت نمی‌کند که حتی یک سنت در ایران سرمایه‌گذاری کند. 
هیچ بانک غربی برای هیچ معامله‌ای، با وجود تهدید بازگشت تحریم‌های آمریکا علیه ایران در سال، در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کند. یک‌بار کافی بود. ایرانی‌ها می‌دانند.»
به این اعترافات نتایج اقتصاد برجام‌زده در پایان دولت قبل را هم اضافه کنید: کسری بودجه 450 هزار میلیارد تومانی، تورم 
60 درصدی، خزانه منفی تا حدی که پولی برای پرداخت حقوق یکماه کارمندان دولت هم وجود نداشت، رشد اقتصادی نزدیک به صفر،‌ نرخ جذب سرمایه منفی 4/6 درصدی، رکود شدید ناشی از کرونا که روزانه 
تا 700قربانی می‌گرفت و... همه اینها نشان می‌دهد نه تنها برجام به همان شکل و شمایل سابقش دردی از اقتصاد ما دوا نمی‌کند 
بلکه بر دردها هم می‌افزاید مثل همین ارز 4200 تومانی که زائیده همان 
برجام کذایی است که علاوه بر افزایش 6 میلیارد دلاری قاچاق، موجبات حراج 60 تن طلا (سکه) و 18 میلیارد دلار ارز دولتی را فراهم کرد.
کسانی که امروز موفقیت جراحی اقتصادی دولت را منوط به احیای برجام می‌کنند در حقیقت بانیان افزایش فشار به مردم و کوچکی سفره آنها در گذشته و حال هستند. اینان همانا هستند که تا پیش از اقدام دولت در حذف ارز ‌ترجیحی توئیت می‌زدند «دو پوست موز زیر پای دولت است. اول ادامه دلار 4200 تومانی. دوم حذف دلار 4200 تومانی» و حالا که دولت حذف این ارز رانتی را با همراهی مردم به خوبی انجام داده و دست رانت‌خواران را از بیت‌المال کوتاه کرده است از یکسو صدایشان درآمده که چرا مردم آشوب نمی‌کنند؟! و از سوی دیگر با احتکار ویا کارشکنی در مدیریت توزیع کالا سعی در اختلال در طرح فوق را دارند. در همین روزهای اخیر معاون یکی از دستگاه‌های اجرایی با بیان اینکه قاچاقچیان و سودجویان درصدد بر‌هم زدن آرامش و معیشت مردم هستند، تصریح کرد: «فقط در یکی از استان‌ها631 تن روغن مایع احتکار شده بود.» سرپرست دادسرای انقلاب مشهد هم گفت: «هم‌اینک حداقل 2 پرونده‌ ترک فعل مسئولان در دادسرای مشهد در دست بررسی است. طبق بررسی صورت گرفته در روز پنجشنبه هفته گذشته - در مشهد- 
300 تن کشتار مرغ صورت گرفت، اما فقط 150 تن آن در بازار عرضه شد»!
این کارشکنی‌ها و احتکارات در کنار هجمه سنگین رسانه‌های غربگرای داخلی و خارجی به طرح یارانه‌ای دولت و یأس‌پراکنی‌های مداوم اینان علیه آینده این اقدام مهم نشان می‌دهد تیر دولت دقیقاً به هدف اصابت کرده و جیغ بنفش دشمنان ملت ایران از کاخ سفید گرفته تا نوکران داخلی‌شان را درآورده است . البته این سخن بدان معنا نیست که طرح دولت هیچ نقصی ندارد، اما آنچه که تاکنون انجام شده نشان از درستی کلیت طرح دارد و در عین حال باید در ادامه مسیر به برخی ملاحظات توجه کرد: 
اولا موضوع ارائه کالابرگ بطور جدی از سوی دستگاه‌های مسئول دنبال شود زیرا کالابرگ اثر تورمی به مراتب کمتری از یارانه نقدی دارد ضمنا اگر می‌خواهیم در این طرح اصلاحی، حمایت به جامعه هدف برسد و کم درآمدها به حداقلی از معیشت دست یابند با شیوه کالابرگ این امر مطمئن‌تر خواهد بود، در مسیر تهیه کالابرگ هم نباید مرعوب فضاسازی رسانه‌های برجام زده شد. ثانیا تکمیل سامانه‌های اطلاعاتی کمک بزرگی به اجرای هرچه بهتر طرح اصلاح یارانه‌ها می‌کند، نبود همین سامانه موجب شد تا طیفی از حذف شدگان از دریافت یارانه نسبت به این امر معترض باشند. سامانه‌های اطلاعاتی هرچقدر شفاف، کامل و به روز باشند قطعا دولت را در مسیر اجرای عدالت یاری خواهند کرد مثلا تکمیل نهایی و افتتاح سامانه جامع تجارت تأثیر بسزایی در کاهش قاچاق و احتکار کالا و نیز شفافیت در روند واردات و صادرات خواهد داشت. همچنین اجرای کامل قانون پایانه‌های فروشگاهی موجبات کاهش شدید فرار مالیاتی می‌شود. خوشبختانه زیرساخت بسیاری از این سامانه‌ها فراهم شده و فقط بایستی با مدیریت جهادی نسبت به راه‌اندازی نهایی آنها اقدام کرد هرچند این اقدام مخالفانی هم دارد و دارندگان امضاهای طلایی تمام تلاششان را برای عدم تکمیل این سامانه‌ها به خرج می‌دهند اما رویکرد دولت سیزدهم در شفافیت هرچه بیشتر اقتصاد و اقداماتی همچون انتشار اسامی ابربدهکاران بانکی بدون رعایت هیچ ملاحظه‌ای امیدها برای افتتاح سامانه‌های فوق را مضاعف کرده است.ثالثا نظارت مداوم بر اجرای صحیح طرح اصلاح یارانه‌ها و جلوگیری از افزایش بی‌رویه قیمت‌ها در غیر از کالاهای مشمول طرح، کمک فراوانی به آرامش هرچه بیشتر بازار خواهد کرد همچنین برخورد جدی دستگاه‌های قضایی و تعزیراتی با محتکران و مفسدان اقتصادی و رسانه‌های دعوت‌کننده به آشوب اقتصادی نقش مهمی در موفقیت روزافزون اصلاح یارانه‌ها خواهد داشت.
 
کمال احمدی 

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 101/2/29ساعــت 11:58 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:د. لبنان

انتخابات پارلمانید.

 

لبنان

لبنان در تاریخ مشخص و قانونی خود برگزار شد و در عمل به «سنجه» داعیه‌ها و ادعاها، سیاست‌ها و جایگاه‌های اجتماعی تبدیل گردید. اگر طیف‌ها و گروه‌های سیاسی - اجتماعی لبنان و نیز دولت‌های خارجی - که از طیف یا گروهی حمایت می‌کنند- بخواهند به واقعیت توجه نشان دهند و مصالح و منافع خود را با آن تنظیم نمایند، این انتخابات، بهترین ملاک و کمک می‌باشد. لبنان طی سه سال گذشته به شدت تحت انواعی از فشارهای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی
قرار داشت تا تغییر کند. همین دیروز، تیتر رسانه‌های بین‌المللی و داخلی لبنان، از این موضوع حکایت می‌کردند. رسانه‌ها در دو سوی ماجرا تیتر زدند، «حزب‌الله احتمالاً اکثریت پارلمانی خود را از دست داده است»، «انتخابات وضعیت مقاومت را در لبنان تثبیت کرد». خود این دو عنوان متناقض، سمت‌گیری تحولات سه سال اخیر را به خوبی نشان می‌دهد. پس صحبت سر کنار زدن حزب‌الله و فروکاستن مقاومت از «موضع اکثریت» و یا از «محوریت سیاسی» بوده است. اگر در سیاست‌گذاری، صحبت بر سر سود و زیان باشد و کشورها بخواهند سیاست‌های خود را براساس آن تنظیم نمایند، نتایج این انتخابات به آنان کمک زیادی می‌نماید. درخصوص انتخابات پارلمانی یکشنبه گذشته لبنان و آثار سیاسی آن، نکاتی وجود دارد:
1- زمان طبیعی برگزاری انتخابات، دهه سوم اردیبهشت ماه 1401
- یا نیمه دوم ماه می‌2022- بود. اما از مهر ماه 1398 که اردوکشی خیابانی در بیروت شروع شد، برگزاری انتخابات زودهنگام و نیز تغییر در سنت‌های برگزاری انتخابات -محوریت قوانین انتخاباتی 1960 و میثاق 1989 طائف- به فضای سیاسی و اجتماعی لبنان پمپاژ می‌گردید و در این فاصله، مقاومت و متحدان آن طبیعتاً در مقابل این جریان تغییرخواه و در موقعیت منفی «طرفدار وضع موجود» دیده می‌شدند. در این میان هر گاه از یک لبنانی -شیعه، سنی، مسیحی یا دروز - ‌پرسیده می‌شد، وضع موجود لبنان چیست؟ می‌گفت «فساد، تبعیض، تورم و فروپاشی اقتصادی». در طول این سه سال، به دلیل آنکه حزب‌الله و مقاومت لبنان ضدفسادترین و در فروپاشی اقتصادی، تورم و تبعیض، «بی‌تقصیرترین» بوده است، مخالفان آن روی سلاح حزب‌الله تمرکز کرده و آن را عامل تحریم‌ها، مسبب‌گریز سرمایه و ناامنی سرمایه‌گذاری معرفی می‌‌نمودند. کاملاً هم معلوم بود که پشت این تبلیغات، کانونی بود که از نتایج چنین اتهام‌پراکنی، بیشترین بهره را می‌برد؛ یعنی رژیم اسرائیل. این فشارها، از نظر راهبردی، برمبنای حذف حزب‌الله از صحنه سیاسی و از نظر تاکتیکی، برمبنای برگزاری انتخابات زودهنگام استوار بود.
انتخابات درست در زمان قانونی خود و توسط دولت ائتلافی طوایف یعنی دولت «نجیب میقاتی» برگزار شد. بنابراین تاکتیک مخالفان برای برگزاری انتخابات غیرمعمول به شکست انجامید. از آن طرف تلاش برای کاهش موقعیت مقاومت و هواداران آن هم با شکست مواجه گردید تعداد کرسی‌های مقاومت و هواداران آن تاکنون 58 کرسی است و این در حالی است که 11 کرسی به مستقلین تعلق دارد که کرسی‌های آن در دو سوی ماجرا توزیع می‌گردد. بنابراین می‌توان گفت مقاومت در فضای روانی تغییر و در حالی که در موقعیت «هوادار وضع موجود» دیده می‌شد، توانست موقعیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی خود را حفظ نماید.
2- در این انتخابات و در فضای سال‌های اخیر، تلاش زیادی صورت گرفت تا روند همگرایی‌ها و واگرایی‌های قومی لبنان از وضع دو به ‌دو به وضع سه به یک تغییر کند. می‌دانید که ساخت قدرت در لبنان، طایفه‌ای و تعیین تکلیف شده است، مسیحی‌ها تحت هر شرایطی
64 کرسی خود را دارند و کرسی بقیه هم تحت هر شرایطی از 64 عدد عبور نمی‌کند. در این میان مسیحی‌ها به دسته‌های «داخل طایفه‌ای» تقسیم شده‌اند؛ مارونی‌ها، ارتدوکس‌ها، کاتولیک‌ها و ارامنه‌. مسلمانان
به چهار دسته «برون‌طایفه‌ای» سنی، شیعه، دروز و علوی تقسیم گردیده‌اند و سهم هر کدام به ترتیب 27، 27، 8 و 2 کرسی می‌باشد.
در طول سال‌های گذشته و در کشمکش‌های داخلی لبنان، شیعیان و مسیحیان مارونی در یک جبهه - ذیل عنوان مقاومت- قرار داشتند و سنی‌ها و دروزها هم در یک جبهه - ذیل عنوان غرب‌‌گراها - قرار می‌گرفتند. البته باید در نظر داشت که از طایفه مسیحی مارونی، همواره قوات اللبنانیه و حزب الکتائب به جبهه غرب‌گرا تعلق داشته‌اند،
کما اینکه مقاومت هم، همواره از میان ارتدوکس‌ها، کاتولیک‌ها و ارامنه و نیز از دو طایفه سنی و دروز متحدانی داشته است. اما این‌ها چون در طایفه خود، دارای اکثریت نبوده‌اند، معرف طایفه خود محسوب نمی‌شدند.
در طول سال‌های گذشته، برای شکستن مقاومت، سه تلاش موازی صورت گرفت؛ اولین تلاش این بود که مفردات جذب شده مارونی‌ها، کاتولیک‌ها، ارمنی‌ها، سنی‌ها و دروزها به مقاومت، از آن گرفته شده و عملاً تقابل طایفه‌ای -که خط قرمز حزب‌الله می‌باشد- شکل بگیرد و فضای میان طوایف، خصومت‌آمیز و امنیتی باشد. دومین تلاش این بود که باب مقاومت در طایفه مسیحی لبنان بسته شود؛ چرا که دشمنان مقاومت به تجربه دیده بودند، در تنگناهای امنیتی و سیاسی، تکیه مقاومت عمدتاً به طایفه مسیحی است. آنان در جریان جنگ 33 روزه متوجه شدند، مسیحی‌ها با محوریت میشل عون، پذیرای نزدیک به یک میلیون آواره شیعه ساکن در بیروت جنوبی و در استان جنوب بودند و از این طریق کمک ویژه‌ای به حزب‌الله کرده و سبب شدند سیدحسن نصرالله، جنگ را با خیال آسوده، به نفع لبنان مدیریت کرده و به پیروزی برساند. لذا در این سال‌ها، تلاش زیادی صورت گرفت تا ضلع مسیحی را از مقاومت بگیرند. بر این اساس «جریان آزاد ملی» (تیار الحر) به رهبری میشل عون و جبران باسیل زیر فشار زیاد قرار گرفت و رشوه‌های سنگین و وسوسه‌انگیزی به آن پیشنهاد گردید. آنان به خصوص برای اختلاف ‌انداختن میان مقاومت و جناح مسیحی آن از سوابق اختلاف عون و اسد، در جریان جنگ داخلی 1975 تا 1990 لبنان، استفاده می‌کردند. ولی چون به جایی نرسید، این جریان را در ماه‌های اخیر، زیر ضربات شدید قرار داده و تلاش کردند از صحنه خارج نمایند. اما نتایج انتخابات، از بی‌نتیجه ماندن این فشارها حکایت می‌کند. کما اینکه این حزب - با 4 کرسی حزب متحد خود، طاشناق - به 22 کرسی دست یافت و موقعیت خود را تثبیت نمود.
تلاش سوم دشمنان این بود که با به پیروزی رساندن جریان قوات و سمیر جعجع - بدنام‌ترین چهره لبنان و فردی که بیشترین جنایت را در جریان جنگ داخلی علیه مسلمانان و به خصوص علیه فلسطینی‌ها انجام داده است - از یک‌سو بازی سه ضلع - مسیحی، دروز و سنی - در مقابل یک ضلع- شیعه- راه بیندازند و از سوی دیگر دو پست نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری را در مقابل مقاومت قرار دهند.
«سمیر جعجع» در واقع فرمانده میدانی این تغییر وضعیت بود و تلاش زیادی کرد تا به چهره‌ای ملی تبدیل شده و «کلید» حل مسایل و مشکلات اقتصادی لبنان محسوب شود. جعجع در پارلمان آینده 20 کرسی دارد. او لااقل به 10 کرسی دیگر نیاز داشت تا بتواند ورقه مسیحی را در انتخاب رؤسای قوا و در جریان منازعات سیاسی لبنان، به دست گیرد. کاملاً واضح است که رسیدن جعجع به این موقعیت، یعنی پیروزی رژیم صهیونیستی چرا که در صورت رسیدن او به این موقعیت، لبنان درگیر «جنگ داخلی» می‌شود و به دلیل تأثیر لبنان بر محیط منطقه‌ای - به خصوص تأثیر آن روی سه پرونده حساس سوریه، فلسطین و رژیم اسرائیل- وضعیت منطقه را هم تا حدی تحت فشار قرار می‌دهد. اما با همه سرمایه‌گذاری‌ها و به خصوص پول‌پاشی‌هایی که از سوی دو کشور سعودی و امارات صورت گرفت، تعداد کرسی‌های جعجع از 20 عدد فراتر نرفت.
3- یک موضوع مهم دیگر نیروهای موسوم به «آزادی و تغییر» است که محور اعتراضات اکتبر 2019 - مهر 1398- به این طرف بودند. این جریان که به شدت مورد حمایت غرب قرار داشت و برای همه 15 حوزه انتخاباتی هم کاندیدا معرفی کرده بود، 14 کرسی پارلمان را در اختیار گرفت و نتوانست به اهدافی که در راه‌اندازی آن، مدنظر طراحان بود، برسد.
4- در این انتخابات، جریان غرب‌گرای وابسته به عربستان، المستقبل، طی سه دهه گذشته - از پیمان طائف به بعد- محور بی‌رقیب در طیف سنی محسوب می‌شد، رسماً از شرکت در رقابت‌های انتخایاتی کناره‌گیری کرد اما نتوانست بیش از 7 درصد بر آنان تأثیر بگذارد. مشارکت
اهل سنت لبنان تحت تأثیر این کناره‌گیری، با 15 درصد کاهش نسبت به انتخابات دوره قبل مواجه شد و حال آنکه به طور کلی و در همه طوایف، این انتخابات با کاهش بین 8 تا 9 درصدی مشارکت مواجه گردید. المستقبل البته در عین کناره‌گیری رسمی، شخصیت‌های خود را برای حضور در پارلمان عرضه کرد و «فؤاد سینوره» نخست‌وزیر اسبق برای حفظ کرسی‌های المستقبل در پارلمان تلاش فراوانی نمود ولی موفقیت او زیاد نبود. شکست پروژه جریان «17 اکتبر» و شکست پروژه
«قهر و اعتراض المستقبل» باید غرب و دولت‌های عرب وابسته به آن را به این جمع‌بندی رسانده باشد که نمی‌توان با شعور و وجدان لبنانی‌ها بازی کرد و هوشمندی آنان را دست‌کم گرفت.

سعدالله زارعی


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 101/2/28ساعــت 5:15 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران: دشمن مرتب پیغام
دریادار تنگسیری گفت: دشمن در قبال چشم پوشی از خون شهید سلیمانی می‌گوید فلان امتیاز را می‌دهیم و فلان تحریم را بر می‌داریم، اما این خیالی باطل است.
سرویس سیاسی جوان آنلاین: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران گفت: این‌ها خیال می‌کردند توانسته‌اند شهید سلیمانی را از میان بردارند، ولی مشاهده می‌کنید چقدر حاج قاسم در سراسر دنیا تکثیر شد؛ حالا هم هم رهبری بر گرفتن انتقام تاکید دارند و هم فرمانده سپاه گفته است که انتقام حتمی است، اما جا و مکان را ما تعیین می‌کنیم.

دور هشتم مذاکرات وین که از 6 دی و با حضور هیأت‌های ایران و گروه 1+4 از سر گرفته شد با اعلام جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اروپا از 20 اسفند بر سر برخی مسائل باقی مانده تا اطلاع ثانوی متوقف شد.

اکنون مذاکرات در مرحله حل آخرین مسائل قرار دارد و بنا به گفته حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه کشورمان خروج سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا از جمله موضوعات اصلی است که هیات مذاکره کننده ایران در گفتگو‌ها مطرح کرده است.

10 فروردین امسال یکی از رسانه‌های فارسی زبان بیگانه اعلام کرد یک منبع آگاه نزدیک به مذاکرات لغو تحریم‌ها گفته آمریکا توافق در وین و خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست تروریستی را مشروط به تعهد ایران برای توقف پیگیری پرونده و چشم پوشی از گرفتن انتقام خون شهید حاج قاسم سلیمانی دانسته است.

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 101/2/4ساعــت 12:29 عصر تــوسط عباس | نظر