1- رأی آقای رئیسی در پائینترین حد ممکن،میتوانست 2برابر آراء اعلام شده باشد. چرا؟ ... بخوانید. ادامه مطلب...
دستاورد مهم این انتخابات طرح گفتمان «توجه به محرومان» و «مبارزه با فساد و تبعیض» بود/ همواره زبان گویای محرومان خواهم بود / تخلفات آشکار در قبل و حین برگزاری انتخابات را از مسیر قانون پیگیری خواهم نمود/ برای رئیس جمهور منتخب آرزوی موفقیت میکنم
منبع: خبر آنلاین
|
ای مسلمانان! فغان از دور چرخ چنبری
وز نفاق تیر و جبر ماه و کید مشتری!
«فرید کاتب» از شعرای آن عصر در بطلان حکم و بهانه انوری چنین سرود؛
میگفت انوری که در این سال، بادها
چندان وزد که کوه بجنبد چو بنگری
بگذشت سال و برگ نجنبید از درخت
یا مرسلالریاح! تو دانی و انوری!
آنچه این روزها از اردوگاه مدعی اعتدال و اصلاحات به گوش میرسد از نوع حکم و ستارهشناسی انوری است. رفتار این اردوگاه در انتخابات پیش رو از بسیاری جهات تاریخی، عبرتآموز و قابل ثبت و مطالعهای عمیق است چرا که از هیچ ترفند و روشی برای کسب رای دریغ نمیشود. منت برداشتن سایه جنگی خیالی و موهوم را بر سر مردم میگذارند و آشکارا و البته گستاخانه مردم را تهدید میکنند که چنانچه به ما رای ندهید باید منتظر جنگ باشید و جان میلیونها تن به خطر میافتد! این سخنان و مواضع، گرا دادن و تشجیع دشمن نیست؟ در قاموس این جماعت معنای منافع ملی چیست؟ نقطه پایان سقوط در چاه آلوده قدرتطلبی کجاست؟
شعور مردم را چنان به سخره میگیرند که میگویند اگر رقیب بیاید در پیادهروها دیوار خواهند کشید! به جای آنکه بگویند در این چهار سال چه کردهاند و چه گلی بر سر مردم زدهاند و چه گرهای از کار خلق گشودهاند تمام هنرشان این است که مردم را بترسانند. نمایندهای که تمام شهرتش به مخالفت با دولت و نقد حرکت خزنده فرهنگی مدعیان اصلاحات بود، چنان در باتلاق وکیلالدولگی غرق شده است که پیام میدهد؛ «با انتخاب آقای روحانی کشور ما از نظر رفاه مادی سوئیس نخواهد شد اما با عدم انتخاب او احتمال ونزوئلا شدن کشور منتفی نیست»!
زدن برچسب عوامفریبی و پوپولیسم به رقیب و کارهایی که در این ایام کردند و میکنند، قصه پر غصه دیگری است. چهار سال تمام به پرداخت یارانه تاختند و گفتند مصیبت عظماست اما حاضر نشدند طبق قانون دهکهایی برخوردار را از این طرح حذف کنند و برای آن عده اندکی هم که قطع شده بود، شب انتخابات رسماً پیامک فرستادند که اشتباه کردیم و میدهیم! دارندگان ویلاهای چند ده میلیاردی، طرح مسکن مهر را مزخرف نامیدند و مدعی شدند ما مسکن اجتماعی میسازیم. اگر مردم مرو آن سال کذایی بادی دیدند، در این دوره هم مردم یک باب مسکن اجتماعی دیدند! به قالیباف خرده گرفتند که طرحهایت خیالی است و اجرایی شدنی نیست. مدعیان آزادی سایتی که برای ثبتنام بیکاران ایجاد شده بود را فیلتر کردند و چند حرف طرح قالیباف را جابجا کردند و سایتی بالا آوردند و گفتند بیکاران ثبت نام کنند. شما اگر اهل تولید اشتغال بودید همین چهار سال حرکتی میکردید و خودی نشان میدادید، نه آنکه شب انتخابات سایت بالا بیاورید و بیکاران را سرکار بگذارید!
اینکه بعد از چهار سال به جای آنکه بگویند با آن همه وعده و وعید چه کردهاند، خیلی راحت بگویند «نگذاشتند»! توهینی دیگر به شعور ملت است. اینکه بگویند 50 درصد وعدههای سال 92 مربوط به دولت دوازدهم است و در آینده محقق میشود، اینکه خوردن سیب و گلابی خیالی برجام را به آیندهای خیالیتر حواله دهند و شعار دهند که در نیمه راهیم و آثار بهبود اوضاع معیشتی مردم مشروط به تداوم این دولت است و باید صبر و تحمل داشت، از جنس همان بهانههای انوری است که آثار طوفان ناگهانی ظاهر نمیشود!
واقعیت آن است که 29 اردیبهشت صحنه رقابت نابرابر دو اردوگاه است. اردوگاه اعتدال-اصلاحات از تمام ابزارها و ترفندها بهره میبرد. وزارتخانهها و سازمانهایی که اگر سر و کارتان با آنها افتاده باشد هفتهها و بلکه ماهها طول میکشد تا پاسخی از آنها بشنوید، جمعههای مناظره حاضر به یراق بودند تا به رقبای نامزد دولت بتازند و کمکاریهای چهار ساله را یک روزه ماله بکشند. بیش از 40 روزنامه سراسری و چند برابر این روزنامه و هفتهنامه محلی به خط شدهاند تا میتینگهای نامزد دولت را بزک و دوپینگ رسانهای کنند و البته زنجیرهایها عاشق چشم و ابروی دولت نیستند و آگهیهای چند ده میلیونی، بدعتآمیز و غیرقانونی بانک مرکزی که این روزها به این روزنامهها میدهد، باج آن بزکهاست. صدا و سیما نیز مدتهاست بلندگوی نامزد دولت شده و البته هر چقدر بیشتر به دولت امتیاز میدهد، بیشتر هم مورد حمله و هجمه دولت و حامیانش قرار میگیرد و انگار میان این دو رابطهای مستقیم برقرار است! اینکه چرا رسانههای بیگانه و حتی سعودیها نیز حامی تداوم دولت مستقر هستند خود مسئله دیگری است که به طور مفصل نیاز به تحلیل و بررسی دارد.
با در نظر گرفتن تمامی این ترفندها و حمایتها و تبلیغات، میتوان گفت جامعه با صحنهای نه چندان شفاف بر اثر بمباران عملیات روانی و رسانهای روبروست. بمبارانی مهیب که در آن رسیدن صدای حقیقت به گوشها به شدت دشوار است. زمان انوری بوقهایی نبودند که برای چند کیسه سکه دست به توجیه و فرافکنی بزنند. البته خود انوری هم آنقدر مردانگی داشت که بعد از محقق نشدن پیشگویی خفتبار طوفان خیالی شهر را ترک کند! طوفانی که از دیروز آغاز شده است انشاءالله تکلیف ارباب وعدههای توخالی را روشن خواهد کرد.
محمد صرفی
.
1- وقتی کسی همه دار و ندار خود را به حراج میگذارد و میفروشد، چه برداشتی به ذهن متبادر میشود؟ اینکه فرد میخواهد از این محله و شهر برود. و اگر دیدید او همه چیز را به نصف یا یک چهارم قیمت و پایینتر از آن میفروشد، دلالت بر کدام اتفاق میکند؟ این کار احتمالا بوی ورشکستگی میدهد. یا در کنار آن، این احتمال هم هست که فرد خطای بزرگی مرتکب شده و میخواهد بارش را ببندد و از انظار همه آنها که او را میشناسند، دور شود.
2- برخی مدیران اجرایی مدتهاست چوب حراج به همه چیز زدهاند. مراد از همه چیز، امنیت و منافع و سرمایههای ملی به انضمام اخلاق و صداقت و عزت و شخصیت و کرامت است. ابتدا تصور میشد دچار بدفهمی هستند و مثلا فقط برنامه هستهای را کمبها و مایملکی لوکس و تشریفاتی میشناسند. بالغ بر 80 درصد توانمندی هستهای کشور را اوراق کردند یا به خارج کشور فرستادند و اگر شجاعت رهبر معظم انقلاب و غیرت و اعتراض نخبگان نبود، حتما کار معمر قذافی را میکردند و همه تاسیسات هستهای را بار کشتیها میکردند و به سمت آمریکا یا اروپا گسیل میکردند. به پشتوانه تهدیدها و تطمیعهای دشمن، مردم را ترساندند یا وعدههای سرابگونه دادند و فضای سنگینی از انتظارات ایجاد کردند که هر روز تعلل در توافق، موجب از دست رفتن 170 میلیون دلار(ماهانه 5 میلیارد و سالانه 60 میلیارد دلار) است. از 19 هزار سانتریفیوژ، بالغ بر 14 هزار دستگاه آن اوراق شد و از 10 هزار کیلو گرم اورانیوم غنیشده و گرانبها، 9700 کیلو گرم آن با ثمن بخس به خارج منتقل شد.
3- بعدها در توجیه این اقدام گفتند اگر توافق نمیکردیم 1+5 آماده حمله به ایران بودند. این دروغ، بدتر از آن حراج برنامه هستهای بود. چه آن که توماس فریدمن 12 تیر 94(10 روز قبل از اعلام برجام) در نیویورک تایمز نوشت «توافق پیشرو با ایران یک توافق بدِ - خوب(!) است و به اوباما این امکان را میدهد تا به کنگره و اسرائیل بگوید این بهترین توافقی است که با یک غلاف خالی از اسلحه میتوان به دست آورد». و یک سال بعد (21 دی 95) باراک اوباما در نطق خداحافظی خود در شیکاگو اذعان کرد: «اگر 8 سال پیش به شما گفته بودم میتوانیم برنامه هستهای تسلیحاتی ایران را بدون شلیک یک گلوله تعطیل کنیم، احتمالا میگفتید بیش از حد بلندپروازانه است اما با توافق توانستیم». در هفتههای پس از توافق، اوباما و جان کری و وندی شرمن فاش کردند که تحریمها امکان تداوم و تشدید نداشت و اگر توافق به دست نمیآمد، در معرض فشار اغلب کشورها و فروپاشی بود. ویدئوی این اعترافات به وفور موجود است.
4- غم ماجرا خوردن داشت اگر به همین جا ختم میشد و دولت به سایر سرمایههای پیشرفت اقتصادی و اقتدار ملی به چشم کالای قابل ارزانفروشی نگاه نمیکرد. اما دولت- شخص آقای روحانی- پیشاپیش، خود را بدهکار کرده بود. او هفتهها پیش از آن که درانتخابات 92 برنده شود، بازنده و بدهکار شده بود. 3 سال زمان برد تا بخشی از لایههای این واقعیت پدیدار شود. هدف پیروزی در انتخابات به هر قیمت، موجب دادن وعدههای خلاف واقع و ایجاد انتظارات کاذب نسبت به توافق با آمریکا شد که هزینه آن نه از جیب دولتمردان و طیف غربگرای مدعی حمایت از آنها بلکه از سبد توانمندیهای ملی بود. با وعدههای انتخاباتی، خود «توافق به هر قیمت»، اصالت و موضوعیت پیدا کرده بود؛ حال آنکه هر توافقی طریقیت دارد و ابزار نیل به هدف است نه خود هدف. این مسیر خسارتبار، ابتدا به تدوین توافقی نامتوازن و ناهمزمان در زمینه تعهدات طرفین، برگشتناپذیر در صورت بدعهدی حریف، و غیرقابل شکایت(به خاطر تعبیه مکانیسم ماشه و بازگشت اتوماتیک تحریمها در صورت شکایت یک طرف و ناراضی شدن طرف مقابل!) منتهی شد. سپس به «اجرای توافق به هر قیمت» رسید چون کمترین شکایت و دستکاری، وضع را به مراتب بدتر میکرد. ظرف 3 سال، شکافی عمیق، به ارتفاع نوک قله تا ته دره، میان انتظارات تبلیغی دولت از توافق، و واقعیت عقیم و بیثمر برجام سربرآورد.
5- تحریمهای موشکی و مالی و حتی نظامی و موشکی که قرار بود به تصریح گزارش هیجانزده آقای روحانی در 23 تیر 94، بالمره و یکجا در روز اجرای توافق(روز شروع تعهدات غرب: 27 دی 94) برداشته شود، با شل و سفت کردن دولت اوباما سر جای خود ماند. بعدها معلوم شد آمریکاییها با یافتن نقطه ضعف دولت روحانی که در تبلیغات و اظهارات وی فراوان یافت میشد، انجام تعهدات برجامی خود را به اجرای مفاد FATF مشروط کردهاند؛ یعنی خودتحریمی علیه سپاه پاسداران و بازوهای قدرت ایران در منطقه نظیر حزبالله. این حراج پنهان امنیت ملی مانند روند خود برجام، به شکل محرمانه پیش رفت و پس از ابلاغ آن به برخی بانکها فاش شد.
6- دولت با انتظار و مطالبهای در افکار عمومی برای گشایش و رونق اقتصادی در پسابرجام مواجه شد که خود دامن زده بود. اما آمریکاییها به واسطه سرهمبندی توافق(تعبیر مجله تایم) دبه کرده بودند؛ ضمن اینکه روحیه و انگیزه تدبیر و تحرک و مدیریت در بخشی از دولتمردان هم افق با روحانی وجود نداشت؛ چیزی که درباره دولت قبل ادعا میشد «10 تا 30 درصد مشکلات اقتصادی مربوط به تحریمهاست و 70 تا 90 درصد آن به سوء مدیریت بازمیگردد». تدبیر دولتمردان سهلاندیش و بیحال چه بود؟ چربتر کردن امتیازات واگذار شده به غرب برای جلب ترحم و صدقه کدخدایان عالم! شعار آمادگی برای انعقاد برجامهای 2 و 3 و 4 از همین روحیه تنآسانی شبه قجری- پهلوی برآمد. پذیرفتند که چند حراجی دیگر در زمینه قراردادهای پر خسارت نفتی(- موسوم به IPC)، توقف یا محدود کردن آزمایشهای موشکی و ماهوارهای، تعطیلی بخش عمدهای از برنامههای مطالعاتی هستهای یا هوافضای تحت مدیریت دولت، و محور مقاومت در سوریه برگزار کنند. یک قلم از این زنجیره، امضای تفاهمنامه با شرکت بدعهد توتال فرانسه درباره میدان مشترک گازی با قطر بود. توتال در سمت قطر مشغول بهرهبرداری بود و برای استخراج بیشتر، نیاز به اطلاعات طرف ایرانی داشت که با تفاهمنامه به دست آورد و سپس به بهانه تحریمهای آمریکا، خلف وعده کرد. این هم یک راستیآزمایی دیگر درباره لغو تحریمهای اقتصادی! شرح این قصه که دولت با اقتصاد و امنیت و پیشرفت ملی چه کرد و چه خساراتی را در زمینه سپردن بازار کشور به دست کلاندلالان مرتبط با دولت و باز کردن پای انواع کالاهای مصرفی شرق و غرب عالم- به قیمت تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران ایرانی- به بار آورد، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.
7- اجمال داستان فقط در یک فاز اقتصادی همان میشود که آقای « فرشاد - م» اقتصاددان اصلاحطلب در گفتوگو با ویژهنامه نوروزی روزنامه اطلاعات هشدار داد: «آمار ادعایی رشد اقتصادی از سوی دولت نه معتبر است و نه دارای کیفیت. مسئله اساسی این است که آن رشدی که امسال اتفاق میافتد و رشد کمتری که سال آینده اتفاق میافتد هر دو رشد بیکیفیت هستند. یعنی بدون اینکه فرصت شغلی قابل اعتنایی خلق شود و تغییر محسوسی در کیفیت زندگی مردم پدید آید... ما با یک نقطه عطف در تاریخ اقتصادی خودمان روبرو هستیم که اسمش را گذاشتهام جایگزینی استراتژی خامفروشی با استراتژی آینده فروشی. یعنی دولت بدهی ایجاد میکند و امورات جاریاش را میگذراند و آنچه که مسئله را در دولت حسن روحانی خطرناکتر میکند این است که اینها گوشه چشمی هم به بدهی خارجی دارند. ما میتوانیم یک جوری با طلبکارهای داخلی دولت کنار بیاییم اما با طرفهای خارجی مواجهه ما بسیار خطرناک و پرهزینه خواهد بود. کشور ما تجربههای خطرناک و تلخی از عواقب بدهیهای خارجی در قرن نوزدهم میلادی و بیستم داشته است. دولت درلایحه بودجه سال 1396 برای یک سال مطالبه مجوز 50 میلیارد دلار ایجاد بدهی کرده است. این معنایش این است که ما در معرض چشماندازهای بسیار نگرانکنندهای هستیم.»
8- شب انتخابات فرا رسیده است. متعاقب وعده تحول 100 روزه، بالغ بر 1300 روز سپری شده اما کسب و کار و تولید و اشتغال روندی بر عکس وعدهها به خود گرفته است. مقایسه هر دلار با اسکناس 500 یا هزار تومانی در هیجانهای خیابانی پساتوافق کجا و خبر گران شدن دلار تا 4200 تومان پس از انتخابات کجا؟ ادعای کاهش تورم به 8 درصد کجا و تورم بالای 50 درصد در زندگی مردم کجا که به قول 4 سال پیش آقای روحانی ، «معیار تورم» جیب آنها بود و نه آمارهای ساختگی؟ افزایش شندرغازی حقوق کارگران و مستمری بگیران و بازنشستگان و فرهنگیان در شب انتخابات کجا و تصاعد هزینههای جاری دولت از 104 هزار میلیارد به 340 هزار میلیارد تومان کجا؟ ادعای رونق اقتصادی و عبور از رکود و ایجاد اشتغال کجا و زمین خوردن صدها کارخانه معروف و بیکاری دستکم 500 هزار نفر در یک ساله پسابرجام کجا؟! ادعای مهار تورم کجا و افزایش 3 برابری نقدینگی در حال انفجار و تورم زا به 1270 هزار میلیارد تومان- با وجود نیاز تولیدکنندگان به سرمایه- کجا؟
9- در تمام این موارد که مردم به ویژه جوانان با مشکلات بیکاری و ازدواج و مسکن دست و پنجه نرم میکردند؛، دولت سه سال و نیم فقط تماشا میکرد و وعده میداد؛ تا رسیدیم به شب انتخابات و تکالیف مانده برای شب سیزده به در دولت و مردم؛ و حراج بزرگ اقتصاد و اخلاق و اقتدار و اعتماد ملی! آن وقت میشود همین سرهمبندیها و شعبدهبازیها و پولپاشیها یا تحقیر و تخریب نامزدهای دیگر و بدتر از آن، زدن زیر میز و ساختارشکنی. میشود همین تهدید مردم در مناطق محروم که اگر به ما رای ندهید، بودجه و امکانات و یارانه شما را قطع میکنیم؛ و البته چرب کردن سبیل برخی بخشداران با پرداختهای 10 میلیون به بالا. یا میشود «پول باشی» و پرداخت دوباره یارانه به خانوارهایی که یارانه آنها 8 ماه قبل - بعضا حتی 3 سال پیش- قطع شده بود و پرداخت آن از سوی وزرای نفت و اقتصاد، «عزا و مصیبت عظمای دولت» خوانده میشد! پیامک برقراری مجدد یارانهها با واکنش قابل توجه مردمی مواجه شده که احساس میکنند به شعور و شخصیت آنها توهین میشود. چنانکه یکی از شهروندان با انتشار تصویر پیامک دریافتی در فضای مجازی نوشت «مادرم میگه من دیگه بهش رای نمیدم». داستان تلخ این است که ریال به ریال پولهای توزیع شده در شب انتخابات را پس از انتخابات به صدها برابر حساب خواهند کرد و باز پس میگیرند. یک قلمش گران کردن ارز است و احتمالا حاملهای انرژی و عوارض و مالیاتهایی که به بهانههای مختلف از اقشار فرودست میگیرند. و یا ابراز اضطرار برای حراج بیشتر قدرت و امنیت ملی!
10- بیتردید آنچه دولت در این 4 سال و از جمله چند ماه اخیر در حوزه مسائل اقتصادی و امنیت ملی و اخلاق و صداقت و انصاف به حراج گذاشت و به دروغهای در و دیواری متوسل شد تا افکار عمومی را از مطالبات واقعی منحرف کند، قابل قیاس با حراج پس از انتخابات نیست. وبسایت رادیو فرانسه مهر92 درباره ارزیابی غرب نوشت؛ «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند». این ارزیابی همچنان معتبر است. راه این خسارت عظیم ملی را همینجا باید بست؛ اگر نه کشور تا چند نسل بدهکار و گرفتار خواهد شد. صدای فطرت آن کارگر درد کشیده معدن زمستان یورت را باید با دقت شنید که گفت «از نگاه ما رئیسجمهور و دولتی وجود ندارد. پارسال رفتیم فرمانداری اعتراض کنیم؛ یعنی متوجه نشدی؟! ما فرماندار و بخشدار و استاندار نداریم... من دلم درد دارد، بگذارید حرفم را بزنم. من دلم داغ دارد. آقای رئیسجمهور تا الان کجا بودید؟ بذار من درد دلم را بگویم، او دیگر نمیآید اینجا».
محمد ایمانی
م
.
دولت امید و نا امیدی ؟
آخرین مناظره از سری مناظرات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را باید با نگاهی موشکافانه و به عنوان نقطه عطفی در رفتارهای سیاسی چهرهها مورد ارزیابی قرار داد.آنچه در رفتار سه نامزد دولتی، به ویژه آقایان جهانگیری و روحانی دیده میشد، بیش از هر چیز عصبانیت، نگرانی و تشویش بود. سایه این وضعیت تا آخرین دقایق مناظره بر جو کلی مناظره سنگینی کرد و تاثیر خود را بر جای گذاشت. اینکه چرا این وضعیت در روحیه آنها بوجود آمده بود و باعث چه رفتاری شد را در چند بند با هم مرور کنیم:
1- پیش از هر چیز باید از راز عصبانیت و نگرانی کاندیداهای پوششی و اصلی دولت با خبر شویم. در هفتههای اخیر، هرجا دولتمردان با بدنه واقعی مردم و افراد گرفتار در مشکلات هزار توی معیشتی مواجه شدند، شاهد خشم و انزجار از فراموشی همه وعدهها و رها کردن مردم در زیر بار سنگین معضلات بودهایم. اتفاق بیسابقه در اعتراض کارگران محروم در روز کارگر به رئیسجمهور- که منجر به نا تمام ماندن مراسم و ترک جلسه از سوی رئیسجمهور شد- ویا اعتراض کارگران سختی کشیده معدن زمستان یورت آزاد شهر، نشاندهنده وضعیت حقیقی اقشار مستضعف کشور و نگاه آنها به مدیران ارشد دولت یازدهم است. اینها اتفاقات مهمی است. اکنون حدود بیست میلیون نفر در شهرهای کوچک، روستاها و حاشیه شهرها زندگی میکنند و زندگی و معیشت آنها در اثر سیاستهای ویرانگر دولت یازدهم، روز به روز سختتر شده است. نتایج چند نظر سنجی معتبر نشاندهنده رویگردانی این قشر عظیم از دولت یازدهم است. به جز این عده، جمع زیادی از مردم - همچون مالباختگان موسساتی چون کاسپین که مجوز رسمی از بانک مرکزی داشت- یا معلمانی که شاهد به یغما رفتن دسترنجشان در صندوق ذخیره فرهنگیان بودند و ... همه و همه از این دولت قطع امید کرده و در نظرسنجیها، گزینهای به جز دولت کنونی را انتخاب کردهاند.
نتایج این نظر سنجیها به گوش دولتمردان هم میرسد و موجب نگرانی آنها میشود. آنها در اصل از هیچیک از رقبا عصبانی نیستند، آنها از کارگران و درماندگانی عصبانیاند که به نظام ناصحیح مدیریت دولت یازدهم اعتراض دارند، اما این عصبانیت را در مناظرهها با فریاد زدن، برافروخته صحبتکردن و خلاف واقع گفتنهای مکرر،بر سر نامزدهای رقیب خالی میکنند!
2- این عصبانیت و نگرانی از احتمال قریبالوقوع شکست در انتخابات، چنان سنگین و شدید بود که در تمام طول مناظره، سایه خود را بر فضا انداخت و باعث ایجاد جوی بسیار مسموم و تلخ شد. روحانی و جهانگیری در روزی که باید پاسخ چهار سال بیعملی و کوتاهی خود را میدادند، به «فرار به جلو» دست زدند و با حمله به رقبای خود، کوشیدند از زیر بار پاسخگویی به «فاجعه اقتصادی » شانه خالی کنند. آنها میدانستند که اگر لحظهای و تنها برای یک پرسش، در مسیر برنامه مناظره قرار بگیرند، بیش از اکنون، دستشان رو خواهد شد و مردم خواهند دید که کارنامهاشان نهتنها خالی است، که مملو از ناکارمدی و ناراستی است. بنابر این در طول برنامه به هیچ پرسشی در چارچوب خودش پاسخ ندادند و در عوض، هر لحظه را برای تهمتی تلختر و نارواتر مغتنم شمردند! این وضع سیاه و تلخ، در اصل خروج از دایره اخلاق و انصاف، خروج از دایره تعالیم شرعی و پای گذاشتن در عرصه پروپاگاندای رسانهای غرب بود. احتمال قوی داشت که دیگر نامزدها در واکنش به چنین وضعی، وارد پاسخدهی به تهمتها، روکردن موارد متعدد و تمام نشدنی مفاسد دولتمردان و ... بشوند. مدلی که به پینگپنگ تمام نشدنی واژههای دلسردکننده منتهی میشد و آبروی نظام را به مخاطره میانداخت. اما خوشبختانه چنین نشد و ترفند اتاق فکرهای مسموم برای عصبانی کردن و ایجاد بازی«بگم-بگم»به جایی نرسید. پیش از این رهبر عزیز انقلاب در جریان مناظرههای سال 88 از این رفتار به شدت نهی کرده بودند و نامزدها را به رعایت مصالح نظام و حفظ وجهه کشور در پیش چشم جهانیان توصیه کرده بودند. اما برای برخی، دستیابی به قدرت، مهمترین هدف است و لاجرم، هدف وسیله را توجیه میکند!
3- روش و رویکرد فرار به جلو و فریادها و برافروختگیهای دولتمردان، در حد خود مشمئزکننده بود اما در مقاطع متعددی، با رفتارهایی همراه شد که از یک مسلمان معمولی هم بعید بود چه رسد به یک کارگزار نظام اسلامی. یکی از آن رفتارها، استفاده از شیوه «بیانِ لحظهای و بدون سند» بود. در این شیوه، گوینده که مطمئن است میلیونها نفر در حال تماشای سخنان او هستند و اغلب، بدون مطالبه سند، حرفها را میپذیرند، از این اعتماد عمومی سوء استفاده میکند و با بیان آمار و ارقام ساختگی و نادرست و حتی با جعل لحظهای آمار، سعی میکند در ذهن مخاطب تاثیر بگذارد! به عنوان نمونه، به خلاف واقع بیان شد که کشور در دولت یازدهم، در تولید گندم خودکفا شده است! این در حالی است که براساس آمار رسمی گمرک، در سال گذشته بیش از یک میلیون تن گندم وارد کشور شد! یا به خلاف واقع بیان شد که همین امروز (روزجمعه و روز تعطیل) قرارداد رسمی سرمایهگذاری ده میلیارد دلاری بانکی خارجی در کشور منعقد شد!(همانند ادعای عجیب باز شدن هزار ال سی در روز تعطیل که پیش از این از سوی آقای روحانی مطرح شده بود) یا به نادرستی بیان شد میزان سرمایهگذاری خارجی ده میلیارد دلار شده است! در حالی که آمار بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، حکایت از کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی و کاهش آن به کمترین سطح ممکن (کمتر از 500 میلیون دلار) در سالهای اخیر حکایت میکند!. یا به خلاف واقع اعلام شد صادرات غیرنفتی به فلان مبلغ رسیده در حالی که زیرشاخههای نفتی را از محصول نفتی جدا کردهاند تا آمار صادرات غیرنفتی را روی کاغذ افزایش بدهند! میبینید که این روش- که از مهمترین روشهای عملیات روانی در مناظرههاست- و بیان مطلبی خلاف واقع در لحظهای که مخاطب دسترسی به سندی ندارد، در مناظره روز گذشته، به وفور مورد استفاده نامزدهای دولتی قرار گرفت. البته به جز جعل و ساخت آمار و ارقام در همان لحظه، تهمتهای دیگری به اشخاص و درباره گذشته و زندگی آنها هم زده شد که از تبیین و تشریح آنها چشم میپوشیم.
4- اما برخلاف تصور دولتمردان و اتاق فکرهای امنیتی آنها، نباید کمترین تردیدی داشت که آنچه در آخرین مناظره رخ داد، نه یک پیروزی پر افتخار برای دولت، که شکست دولت مستقر بود. دیروز همه مردم ایران ،به عنوان داورانی هوشمند، به خوبی شاهد فرار دولت از پاسخگویی به کارنامه اقتصادی خود بودند. مردم در همان لحظهای که روحانی و جهانگیری با فریاد سعی میکردند رشد اقتصادی و شکوفایی و عبور از رکود و کاهش تورم و ...را به زور به آنها تحمیل کنند، به اطراف خود نگاهی میکردند. در هر خانه، جوانان برومند بیکار، کذب آن سخنان را اثبات میکرد. بیکاری دختران و پسران باهوش و تحصیلکرده و دریافت حقوقهای نجومی و واردات توسط دختر فلان وزیر و برادر فلان مقام ارشد و ...، واقعیت شکوفایی اقتصاد را بیش از پیش نشان میداد. پدران بیکار شده و کارخانههای تعطیل شده، ماهیت عبور از رکود را به مردم آشکار و عریان نشان میداد و خلاصه،وضع معیشت و حال و روز مردم،بیش از هر چیز ثابت میکرد که دولتمردان، هر قدر در کار و تلاش و برنامهریزی برای زندگی مردم ناتوان و مردود و بیکارنامه اند، در خلافگویی و قلب واقعیات و وارونه نمایی،ید طولایی دارند!
5- از پیامبر عزیز اسلام(صلیالله علیه و آله) نقل است که دروغ، برکت را از همه چیز میبرد. دقتی مختصر در آنچه دولتیها در مناظره دیروز میگفتند، نشان میدهد که بخش عظیمی از دادهها و آمارها، به شکل فاجعهبار و شرمآوری خلاف واقع بود و هدف تنها و تنها، تاثیرگذاری لحظهای بر ذهن مردم و پیروز شدن در میدان گلادیاتوری بود نه میدان رقابت سالم و اخلاقی. این قطعا با آنچه ما آموختهایم منافات دارد و برکتی در پی نخواهد داشت. مردمی که روزهای سخت دولت یازدهم را با همه وجود لمس کردهاند، با چند جمله و چند فریاد، خاطرات تلخ پیشین را فراموش نمیکنند و با چند تهمت، از کسانی که امید دارند اوضاع را بهبود بخشند، ناامید نمیشوند. به نظر میرسد برخلاف تصور آقایان، این هیاهوها، عزم نیروهای خدوم و و پاکدست انقلاب را برای احقاق حقوق مردم راسختر میکند و این باور را تقویت میکند که غفلت از مبارزه تمام عیار با فساد و تبعیض و ناکارآمدی، روزهای سختی را برای کشور رقم خواهد زد. جوانان غیور و مردان کارآزموده میدانهای سخت انقلاب میدانند که مبارزه با فساد و تبعیض و اسلام آمریکایی، مبارزهای تمام ناشدنی و دائمی است و با همین باور، بیتوجه به سیل تهمتها و تخریبها و دروغها، کمر همت میبندند برای ایجاد تغییری اساسی در ساختار اجرایی کشور.
حسین شمسیان
یک تار موی مصدق شرف دارد به تمام یک دولت بزدل محافظه کار/ ما از جنگ نمیترسیم؛ از شیعه لیبرال میترسیم/ در منش شما همه چیز قابل معامله است آقای روحانی
گروه فرهنگی - رجانیوز: پرویز شیخ طادی کارگردانی که با ساخت آثار ارزشمند جوایز متعددی از جشنواره فیلم فجر و خارجی دریافت کرده است به عملکرد دولت یازدهم و شعارهای مطرح شده در مناظرههای اخیر واکنش نشان داد.
به گزارش رجانیوز، متن نامه سرگشاده با عنوان «نامه سرگشاده به دیوار...» در ذیل میآید:
«نامه سرگشاده به دیوار...»
بنام خدا
آقای روحانی ما یکبار با خون استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را خریدیم ... پس دوباره آنرا به ما نفروشید ... مارا تهدید نکنید ..ما ازجنگ نمیترسیم .. ما از شیعه لیبرال میترسیم .. ما را از داعش ، عربستان و آمریکا و روسیه نترسانید. ما ازسرمایه داری افسارگسیخته سی ساله میترسیم.. ما ازآن خودی ..ازآن رییس ..ازآن خودی که روی آنتن زنده بین المللی رمز مداخله و تفرقه را اعلام میکند میترسیم.. ما ازآن خودی که روی آنتن زنده و درسطح جهانی اعلام میکند ای ملت از آمریکا بترسید و به من رای دهید میترسیم.. از کسانی که علنی و با شجاعت آدرس نقاط ضعف وطنش را میدهد میترسیم.. ما از نامحرم میترسیم آقا .. ما ازدولتی که براحتی سرش کلاه میرود میترسیم .. ما ازکسانی که برای غارت بیت المال گردنه احد را به دشمن واگذار میکنند میترسیم ..
آقایان فروشنده ما با خون خود و پدران و مادران و خواهرانمان استقلال را یکبار برای همیشه خریدیم و پس نمیدهیم..
آقاییکه ملت خودت را تهدید میکنی اگر به من رای ندید آزادی را ازدست میدهید .. ما با خونمان سال 57 آزادی را یکبار برای همیشه خریدیم و به هیچ قیمتی به هیچ احدی پس نخواهیم داد ..
آقای فروشنده قانون اساسی فروشی نیست .. قبلا به قیمت گزاف خریدیم پس فقط اجرا کن.
آقای فروشنده امنیت را به ما نفروش که تو و ناموست مدیون خون حافظانش هستی..
آقای فروشنده مملکت صاحب دارد ؛ فروشی نیست ..نه به فرانسه و نه به آمریکا و هیچ قدرت دیگری..
ما را از کنسرت نترسانید که کلیدش نزد جوانان ماست . ما را از دولت هشت ساله نترسانید که پای منبر شما بزرگ شدند .. بهفرمان شما کوی دانشگاه و قتلهای زنجیره ای را آموختند . آشوبهای 88 بهفرمان شما رخ داد .. توصیه تحریم و فشار توسط شما به غرب صادر شد نه من و أمثال من ..
آقایان فروشنده تاریخ سخنرانیها و روزنامه ها و فیلمها و دیدارهایتان با فشار دادن یک دکمه کف دست مردمه ...
آقایان کاسب ؟ تجارت و کاسبی حلال راه و رسم داره !! غارت و اختلاس کاسبی نیست .. مکاسب که خوندید ؟ ! غارت اطلاعات عمرانی و تجاری توش نبود؟؟ !!!!!! قاچاق توش نبود ؟؟ !!!
آقایان فروشنده ؛ مصدق در یک کشور اشغال شده نفت رو ملی میکنه اونوقت شما در ملی ماندن صنعت هسته ای بومی این ملت با این قدرت دفاعی بی نظیر افتضاح ببار آوردید .. یک تار موی مصدق شرف داره به تمام یک دولت بزدل محافظه کار ..
دهانتونو سیمان گرفتن و همه جاتون دوربین گذاشتن .. مهر این ننگ تا ابد بر پیشانی شما درتاریخ ماند .
حالا من شمارا از واقعیاتی که نمیخواهید ببینید میترسانم ..
شما روی بشکه باروت نشسته اید که مدتیست روشن شده .. شما را از لشکرهای مملو از خشم و عقده در پشت دروازه های شهرهایتان ..پشت کاخهایتان ؛ همسایه دیوار به دیوار تجارتخانه هایتان میترسانم .. از میلیونها پیرو جوان و کودک ورشکسته و آسیب دیده که درپی جرقه ای برای سوزاندن ترو خشک لحظه شماری میکنند میترسانم ..
بترسید و بدانید زمانی که طوفان آید فرصت فرار ندارید .. همه راه ها بسته خواهد بود .. حتی مانند شاه به پلکان هواپیما هم نمیرسید .. هشدار امام خمینی را فراموش کردید ... بله اثری از شما نخواهد ماند تهدید حقیقی و واقعی این است نه نارضایتی انگلیس و آمریکا نه تهدید رییس جمهور درمانده فرانسه که همه ارکان دولتتان را لرزاند.. تهدید واقعی آشوب کور و سوزنده داخلیست بفهههههههههههم ..
آقایان فروشنده که همه چیز در مکتب شما فروشیست ..با اینهمه جهل مذهبی و خودخواهی که شاهدش بودیم .. این کشتی را در اولین طوفان رها میکنید و الفرار ..
با این ترس و وحشتی که ما از شما دیدیم با اولین گلوله هرچه کلید به امانت دارید دودستی تقدیم متجاوز خواهید کرد .. برجام موشکی ..برجام رسمیت صهیونیستها ... برجام حقوق همجنس گرایی ... حقوق قاچاقچیان ..حقوق جاسوسان .. کاپیتولاسیون ...
مگر پرواز آزادانه پهپادهای آمریکایی بر فراز آسمان همسایه های شرق و شمال و غرب کشورمان اسمش چیه ؟ مصونیت نظامی ؟.. مصونیت اعزام نیروهای نظامی و تجاوز به ناموس ملتها مثل ژاپن . برجام قطع یا محدودیت رابطه با کشورهایی که خوشایند کدخدا نیستند .. برجام واگذاری جزایر سه گانه ایران به اعراب .. مقدمات همه اینها مطرح شده ، تصادفی نیست که این روزها از دهان برخی بیرون میزنه.
منش و سنت عقب نشینی غیر از این نیست ، آغازهمه عقب نشینیها خستگی از مبارزه با نفس است ..خسته شدن از دست و ترازوی علی است، از عدالت .
اقایان فروشنده .. شما دلال محبت و عاطفه دروغین هستید .. صداقت را بازی میکنید ؛ محبت و دلسوزی را بازی میکنید .. در منش شما همه چیز قابل معامله است .. حتی ناموس و مملکت ..
شما مرد ایستادن نیستید... هرچند آرزویش را دارید...مصلوب شدید ؛مصلوب نفس خود و اطرافیان شدید.. شما مرد تسلیم شیک و با پرستیژید ..
اگر بجای مخفی کاری و مصلحت قبیله ای و فامیلی عدالت قضایی حاکم بود، الان شما و قبلیها دربرابر ملت ایران محاکمه میشدید تا هیچ احدی حتی فکر خلاف هم به ذهنش خطور نکنه .
آقایان فروشنده .. که مدام از فقر ملت میگویید و با تظاهر و ترحم، نداریش را به رخش میکشید .. شما از همه فقیرترید .. فقیر حقیقی شمایید که قدر ملت زحمت کش و جوانان شجاع و دلیرتان را نمیدانید ....
فقیر حقیقی شمایید که آخرت خود را به مشتی پول باد آورده برباد دادید ..
فقیر حقیقی شمایید که برای کسب رای نمایش شرم آوری روی صحنه می آورید . فقیر شمایید نه ملت چند هزار ساله و ازلی ایران .
ای پشیمانان لیبرال ..ای پشیمانان از ساده زیستی ؛ ای پشیمان شدگان از حکومت علی ... ای کسانی که برای رضای نفستان مدام در قرآن خدا بدنبال آیه تایید میگردید .. ای دربهدران روایات و احادیث مجهول برای سرا و مرکب اشرافی ... این چرخ بارها و بارها هزاران هزار أمثال منو شما را زیر خاک برده و برنگردانده . بترسید از آن غبار تیره .. ریزگرد نیست .. گردباد خانه برانداز مظلومان است که لحظه به لحظه به شما نزدیک میشود .
ای مراجع ساکت .. ای آیت الله های خلوت گزیده ... ای حوزه های سربزیر و نجیب .. العجب .. العجب ..العجب ..
رئیسی: چرا از پاسخگویی طفره میروید؟/مدام نگویید دولت قبل/چرا مملکت را چهار سال معطل گذاشتید؟/حقوقهای نجومی میشود، افزایش یارانه نمیشود؟/ما مردم را کلید میدانیم/لا للرجوع للماضی و لا للخضوع للوضع الموجود؛ نعم للتغییر/مردم: سید مظلوم ما رئیس جمهور ما
رجانیوز - گروه سیاسی: تا دقایقی دیگر سخنرانی سید ابراهیم رئیسی در جمع پُرشور مردم اهواز آغاز میشود.
تکمیلی:
رئیسی گفت: اللهم صل علی علی بن موسی المرتضی بعدد ما احاط به علمک. ولادت باسعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان را به جوانان برومند و انقلابی، با غیرت و با شهامت تبریک و تهنیت عرض میکنم. به شهدای عالی قدر خوزستان درود میفرستم. برای ایثارگران و جانبازان این خطه خونبار طلب عافیت و سلامتی دارم. به خانواده معزز و مکرم شهیدان ادای احترام دارم. به جوانان برومند و باغیرت این خطه به مردان و زنان سلحشوری که اجازه ندادند در 8 سال دفاع مقدس یک وجب از خاک خوزستان مورد تصرف دشمنان قرار بگیرد، درود میفرستم.
او ادامه داد: در خطه مقدس و سرزمین مردان و زنان غیور، در خطهای که در مقابل چشم همه نامآور شد هستیم. نمونهای از از رشادت، ایستادگی، دشمنشناسی و دشمنستیزی. خوزستان دارای ثروتهای عظیم مادی و نعمتهای عظیم خدادادی است. شاید بتوان این خطه را به عنوان ثروتمندترین نقطه از نظر غنای ذخائر و منابع مادی معرفی کرد و نیز خطهای که جوانان و فرهیختگان و زنان و مردان اثرگذاری که نیروی متراکم انسانی را در این استان گرد هم آورده است و این استان را به جایگاه ذخائر مادی و منابع ارزشمند انسانی بدل نموده است.
رئیسی ادامه داد: در این خطه منابع عظیم زیرزمینی، نفت و گاز، معادن ارزشمند، معادن سرشار آب، زمینهای توسعه کشاورزی را داریم. صنایع استراتژیک و راهبردی نفت و گاز در این استان، بنادر بینالمللی، دسترسی به آبهای خلیج فارس و... . مردمِ همیشه در صحنه، این خطه را با این همه ذخائر و منابع در استان خوزستان سرافراز کردهاند. حوزه کشاورزی در این استان با فعال کردن 500 هزار هکتار، قابلیت فعال شدن در دو میلیون هتکار از اراضی کشاورزی به عنوان قطب کشاورزی، قطب صنایع و یکی از قطبهای اقتصادی کشور را داراست.
او افزود: آیا با این همه ثروت تحت الارضی و این همه منابع در این استان با این همه نیروی متراکم انسانی و فرهیختگان اثرگذار وضعیت فقر با نفت میسازد؟ آیا وضعیت بیکاری با این همه منابع و ذخائر سازگاری دارد؟ آیا شرایط آب و هوایی در این استان با وضع ریزگردهایی که زندگی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده و امروز مردم این استان و این خطه مشکلات خودشان را نسبت به وضعیت ریزگردها برای چندمین سال دارند تجربه میکنند، آیا ادامه این وضعیت زیبنده برای این مردم و این خطه هست؟ آِیا شرایطی که ما در رابطه با ادارات، سازمانها و از آن طرف نیروی آماده به کار و نیری بومی در این استان داریم که این نیروی بومی آماده است برای تلاش، این وضعیت قابل تحمل است؟
او ادامه داد: ما آ نچه در استان خوزستان در مشکل فقر، بیکاری، مشکل مسکن، مشکل نظام اداری کمکار میبینیم حتما در شأن ملت غیور و جوانان برومند این خطه و مردم اثرگذار استان خوزستان نیست.
او افزود: چه باید کرد؟ آنچه در این استان و در جای جای کشور اسلامی وجود دارد، سوالی است که ما از دولت داریم. مردمی هستند که مواجهند با وعدههایی که در آغاز دوره این دولت به مردم داده شده. سوال مردم این است که آیا بعد از گذشت 4 سال طرح مباحث فرعی به جای سوال اصلی پذیرفته است؟ سوال اصلی این است که بعد 4 سال چرا قفلهای کسب و کار و زندگی مردم باز نشده است؟ چرا فضای کسب و کار برای جویندگان کار فراهم نشده است؟ چرا مسکنی که مردم میتوانستند به آن دسترسی پیدا کنند، با پایان دولت قبل باید هر سال 6 درصد پیشرفت کند. اینها سوالات مردم است.
او افزود: دولت به جای اینکه پاسخ این سوالات به حق مردم را بدهد امروز با طرح مباحثی از جمله رقیبهراسی که آی مردم اگر ما نباشیم، این مشکلات برای کشور پیش میآید، جلو آمده.
او ادامه داد: چرا مشکل بیکاری امروز به صورت یک بحران در آمده؟ چرا کارگاهها یکی پس از دیگری تعطیل میشود؟ نه تنها جوان کار ندارد، پدرش هم با خجالت از در وارد میشود و میگوید کارگاه من هم تعطیل شد. یک وقت بحث این است که با توجه به شرایط جنگ همه باید آماده باشند برای پذیرش شرایط موجود. الان که این شرایط نیست.
رئیسی گفت: ما میگوییم با همین منابع کشور امکان رفع مشکلات وجود دارد. میگویند چطور؟ میگوییم مگر 11 میلیون جوان آماده ازدواج نیستند؟ میگوییم چرا این 500 نفر را در صف نگه داشتید؟ میگویند نقدینگی کم داریم. میگوییم دو نفر از اینها که به ناحق تسهیلات را بردهاند بگردانند، تمام مشکل اینها حل میشود.
او افزود: امروز مشکلات جوانهای ما، مشکلات زنان و مردان ما، وضعیت کارگاههای تعطیل شده ر اببینید. برای چه کارگاهها تعطیل شده؟ از کارگاهها میپرسیم. میگویند کمبود نقدینگی. آیا نقدینگی در کشور نبوده؟ مگر 700 هزار میلیارد تومان نقدینگی بر نقدینگی افزوده نشده و امروز به بالاترین رقم نقدینگی نرسیدیم. مگر خرق پولی که در این کشور انجام شده مسبوق به سابقه است؟ چرا باید کارخانجات ما یکی پس از دیگری تعطیل شود؟ مشکل کبود نقدینگی و منابع آب نیست. مشکل ضعف مدیریت اجرایی در کشور است.
او گفت: چرا واقعا پاسخگویی نباشد؟ اگر قرار باشد رفع مشکل بیکاری در کشور با همین وضعی که دولت دارد دنبال میکند، ادامه یابد، با قریب به 5 میلیون چه باید کرد؟ اگر طبق آمار رسمی 12 درصد بگیریم، میشود 3 میلیون و خردهای. یک ساعت کار در هفته را نمیتوان شغل حساب کرد. حتما آمار بیکاری طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس رقم 6 میلیون است. اگر با همین روند بدون افزایش تعداد بیکاران دولت بخواهد برای همین ها شغل ایجاد کند، 10 سال طول میکشد. ما معتقدیم با یک مدیریت جهادی باید در هر سال یک میلیون شغل ایجاد کرد.
او گفت: یک بار میگویند میخواهید مملکت را به رقم برگردانید. یک بار با رقیبهراسی میخواهند بین مردم وحشت ایجاد کنند. ما حرف داریم برای گفتن داریم. ما میگوییم وضع موجود در شأن ملت بزرگ ایران و جوانهای ما نیست. ما میگوییم لا للرجوع للماضی و لا للخضوع للوضع الموجود؛ نعم للتغییر.
او ادامه داد: به هیچ عنوان کمکاری برای رفع مشکلات مردم قابل تحمل نیست. ما معتقدیم شرایط فعلی برای رفع فقر، بیکاری، تبعیض، فساد اداری باید تغییر کند.
او گفت: آقایان میگویند نمیشود. در برنامه توسعه ششم قانون مگر حکم نکرده باید بیست هزار مسکن روستانی ایجاد شود؟ اگر نمیتوانید برای چه در صحنه آمدید و مملکت را چهار سال معطل گذاشتید؟
او افزود: تا از شما سوال میکنند. میپرسند چرا فلان مشکل وجود دارد. مدام میگویید دولت قبل. برای یک بار یک میزگرد بگذارید. یک مناظره با مسئولین دولت قبل برگزار کنید. مدام نگویید دولت قبل، دولت قبل.
مردم شعار میدادند: روحانی حیا کن! مملکت رو رها کن!
او ادامه داد: یارانه فقیر 45 هزار تومان در ماه است. یارانه 45 هزار تومان برای خانوادهای که هیچ درآمدی ندارد به کجا میرسد؟ ما میگوییم میخواهیم دهکهای پایین را افزایش دهیم. میگویند نمیشود. میگوییم چطور حقوقهای نجومی میشود، افزایش یارانه دهکهای پایین نمیشود؟
او ادامه داد: ما میگوییم چرا اقتصاد فضای مجازی را فعال نمیکنید؟ این جوانها آماده کار هستند. آقایان به جای اینکه جوابگو باشند میروند سراغ دل مردم را خالی کردن، شایعات ایجاد کردن و طرح مسائلی که حتما از آنها دشمنان خوشحال میشوند. شما گزارش عملکرد بدهید. بگویید چهار سال چه کردهاید. مردم هم هوشیار هستند. میدانند چه اتفاقی در کشور افتاده. به جای رقیبهراسی و مطالب دشمنشادکن به مردم گزارش دهید. بگویید این کارها را کردهایم. چرا از پاسخگویی مردم طفره میروید؟
او ادامه داد: میگویند: ما سایه جنگ را کنار زدیم. معتقدم آنچه سایه جنگ را کنار زده حضور مقتدرانه جوانان و مردم خوزستان است.
او ادامه داد: خود این بچهها در فضای مجازی ایده دارند و صاحب فکر هستند. چرا فقط به بخشهای سیاسی فضای مجازی چسبیدهاید. 400 هزار شغل در فضای مجازی قابل ایجاد کردن است.
او گفت: بسیاری از کشورهای اروپایی با دریا ارتباط دارند. 50 درصد از تولید ناخالص ملیشان از طریق دریاست. مال ما دو درصد است. چرا کمکاری؟ بیایید اقتصاد دریا را فعال کنید. جوانها آماده کار هستند.
او گفت: شما هم عدد و رفقم میفهمید هم منابع میدانید یعنی چه. وقتی میگوییم صنایع پاییندستی پتروشیمی امکان ایجاد اشتغال دارد شعاری نیست. خدا میداند کشور ما کشور پرظرفیتی است. آنچه ما نیازمندیم یک مدیریت جهادی انقلابی کارآمد است که با مردم، از مردم و در مردم باشد.
او گفت:دولت محترم! رقیب هراسی نکنید! به مردم پاسخ دهید. شما که میشناسید. ما به لطف خدا، به برکت حضور جوانان برومند در صحنه و به برکت روحیه انقلابی میتوانیم. تا میگوییم روحیه انقلابی برخی نگویند یعنی کار احساسی. نه! روحیه انقلابی یعنی دیدن منابع کوتاه مدت و بلند مدت. انقلابی یعنی انقلابی بزرگ امام عظیم الشان یعنی انقلابی بزرگ، سرداران بزرگ خوزستان.
او افزود: ما با یک اقدام انقلابی امکان اینها را داریم. ما کلید باز شدن قفل کسب و کار و مشکلا ت کشور را مردم سلحشور و جوانان غیور میدانیم.
او ادامه داد: خدا میداند کشور ما بنبست ندارد. مردان و زنان عرب، مردان و زنان بختیاری، مردان و زنان لر، مردان و زنان شوشتری و دزفولی، مردان و زنان در هر خطهای از این استان بزرگ و نامآور در صحنهاند. در و دیوار خوزستان این سخن را از این طلبه ضبط کن و فردا مطالبه کن! خدا میداند مسئله گرد و غبار در خوزستان قابل حل است. مشکل بیکاری در خوزستان و در جای جای کشور قابل حل است. ما به لطف خدا و به کمک حضرت ثامن الحجج و با کمک مردم عزیز در سامان دادن نظام پولی و بانکی کشور برای ایجاد رشد اقتصادی در رفع مشکلات مردم، در تنگناهایی که امروز مردم دغدغه دارند، شعارمان این است که ما میتوانیم.
.
هم
وعده اقدامات 100 روزه رئیسجمهور محترم در حالی است که ایشان به گواهی نوار صوتی و تصویری موجود، پیش از این هم وعده گشایش صد روزه داده بود ولی دو هفته قبل در کنفرانس خبری، اعلام کرد که هرگز چنین وعدهای نداده است و آن را یک دروغ بزرگ نامید که از سوی مخالفان مطرح شده است! درباره تکرار وعده صد روزه با توجه به آن که وعده قبلی نه فقط عملی نشد، بلکه به انکار نیز کشیده شد، گفتنی است؛ تصور کنید در انتخابات، شما از مشکلات خود که با آن دستبهگریبان هستید آگاه بوده و تمایل داشتهاید به فردی رأی دهید که این مشکلات را در زمان کوتاه و البته منطقی حل نماید و بر همین اساس به فردی رأی دادهاید که قول ارائه راهکار برای حل مشکلات را به شما داده است. سپس فرد منتخب پس از چند سال که شما منتظر بودهاید نتیجه وعدههایی که به شما داده محقق شود به جای اینکه کارنامه اقدامات خود برای حل مشکلات را ارائه و اعلام نماید که چقدر از مشکلات را حل نموده، به شما گزارش دهد که چه مشکلاتی وجود دارد و مشکلاتی که شما برای حل آن به من رأی دادید فلان موارد بوده است و بگوید که از ابتدا نیز قرار نبود که بنده مشکلات را حل کنم بلکه قرار بود که پس از صد روز به شما بگویم که شما چه مشکلاتی داشتهاید! اگر فرد منتخب، مشکلات را میدانسته که نیازی به مهلت صدروزه برای شمارش آن وجود نداشت و فرد منتخب در همان روز اول مسئولیت میتوانست این مشکلات را به مردم بگوید اما اگر مشکلات را نمیدانسته، چگونه خود را برای حل مشکلاتی که نمیدانسته چقدر و چگونه هستند، نامزد کرده است و برنامههای خود را برای حل کدام مشکلات تنظیم کرده بود؟ یعنی این فرد بدون آگاهی از مشکلات، این همه وعده و وعید به مردم داده است؟ در این صورت آیا شما به عقل خود شک نمیکنید ؟ یعنی شما به کسی رأی دادهاید که پس از صد روز بیاید و به شما بگوید که چه مشکلاتی دارید و خود شما ناتوان از شمارش مشکلات خود بودهاید ؟ اگر اینطور است که نیاز به این همه اقدامات گسترده نبود که همه کشور جمع شوند و در یک انتخابات سراسری با این همه هزینه برای عوامل اجرایی و... فردی را انتخاب کنند که او بیاید و بعد از صد روز به ملت گزارش دهد که چه مشکلاتی در کشور وجود دارد، کدام انسان عاقلی این حرف را میپذیرد؟ آنانی که چنین سخنی میگویند درباره مردم چه تصوری دارند؟انکار وعده حل صدروزه مشکلات کشور توسط فرد منتخب، میتواند چند دلیل داشته باشد: ادامه مطلب...