کا
اقدام ناگهانی و بیمقدمه آلمان در معرفی حزبالله لبنان به عنوان یک گروه تروریستی، حمله سنگین جمعه شب داعش به نیروهای حشدالشعبی و ارتش عراق در صلاحالدین، شروع آشوبهای لبنان چند روز پس از بازگشت سعد حریری از پاریس و فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به فرانسه برای معرفی حزبالله لبنان به عنوان گروه تروریستی، از جمله تحولات روزهای گذشته در منطقه بودهاند که، هم با یکدیگر ارتباط دارند هم با کشور ما ایران! آیا دشمن، به دنبال تضعیف مقاومت از طریق احیای مجدد داعش است؟ اگر پاسخ «بله» است، چه باید کرد؟ یا نه؛ این تحولات هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و مثلا حملهای که داعش جمعه شب در عراق انجام داد و 41 نیروی ارتش و حشدالشعبی را به شهادت رساند، یک حمله معمولی مثل حملات همیشه در این کشور بود؟ ادامه مطلب...
سرویس خارجی-
آخرین گزارشها از شیوع جهانی ویروس کرونا حاکی است، تا لحظه تنظیم این گزارش(عصر جمعه) بیش از
3 میلیون و 321 هزار و 771 نفر در سراسر جهان به این ویروس مبتلا شده و متاسفانه بیش از 234 هزار و 404 نفر نیز فوت کردهاند. بر اساس دادههای وبگاه «ورلد امتر» آمریکا با یک میلیون و 95 هزار و 304 مبتلا و 63 هزار و 871 نفر فوتی همچنان در صدر تعداد مبتلایان و فوتیهای کرونا قرار دارد. بدین ترتیب از هر سه مبتلا در سراسر جهان یک نفر آمریکایی است. طبق دادههای دانشگاه «جانهاپکینگز» طی سه روز گذشته به طور متوسط روزانه 2 هزار نفر در آمریکا بر اثر کرونا فوت کردهاند. تصاویر ماهوارهای نیز نشان میدهد شیوع این ویروس، نیویورک را به شهر ارواح تبدیل کرده است. تاکنون تنها در ایالت نیویورک حدود 310 هزار نفر مبتلا شده و حدود 23 هزار نفر فوت کردهاند. و این در حالی است که، اخیراً روزنامه «نیویورک تایمز» به نقل از مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا نوشته بود، تعداد واقعی کسانی که در این کشور بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان باختهاند از آمار رسمی فراتر است!
شورش مسلحانه
در آمریکا رئیسجمهور آمریکا بهشدت به سوءمدیریت بحران کرونا متهم است. به نوشته سی ان ان «مردی که میگفت در مورد داعش حتی بیشتر از ژنرالهای نظامی میداند و ادعا میکرد که دستیاران خود را با تیزبینی علمی خود حیرتزده کرده، اکنون با رهبری خود در یکی از بدترین بحرانهای داخلی بعد از جنگ جهانی دوم بارها نقشیاشتباه داشته، تصمیمات خطرناک و ناآگاهانه گرفته و اکنون نیز محور اصلی این مسئله را سیاسی کرده است. غیر از شمار بالای مبتلایان و فوتیها و مجادلات سیاسی بین ترامپ و ایالتها نگرانی از شورشهای مسلحانه نیز به لیست نگرانیهای قبلی اضافه شده است».
اشغال ساختمان ایالتی کنگره
دیروز صدها تن از طرفداران ترامپ (مخالفین قرنطینه) که شماری از آنها کاملا به سلاح گرم، پیشرفته و مسلسل مسلح بودند پس از ورود به ساختمان ایالتی کنگره آمریکا در ایالت «میشیگان» آن رااشغال کردند. معترضان خواستار لغو محدودیتهای باقی ماندن در خانه بودند که به دنبال شیوع ویروس کرونا در این ایالت اعمال شده است. این افراد که در قالب گروه «میهنپرستان آمریکایی» چنین اعتراضاتی را سازماندهی کرده بودند دیروز با نادیده گرفتن دستور العملها و رعایت فاصله اجتماعی وارد ساختمان کنگره ایالتی در میشیگان شده و در خیابانهای اطراف آن نیز تجمع کردند. در همین حال پلیس نیز مانع ورود معترضان به ساختمان نشد و همزمان با ورود آنها به منظور احتیاط تنها دمای بدنشان را کنترل کرد، شاید با مشاهده سلاحهای خودکاری که در دستان برخی از آنها میدید!
معترضان پس از ورود به داخل ساختمان با شعار «بگذارید ما کار کنیم» خواستار لغو محدودیتهای تردد و از سرگیری فعالیت مشاغل شدند.معترضان همچنین با مسدود کردن خیابانهای اطراف ساختمان از «گرتچن ویتمر»، فرماندار این ایالت خواستند تا با لغو قوانین محدودکننده موافقت کند.در این میان برخی از نامزدهای جمهوری خواه که خود را برای انتخابات کنگره آمریکا آماده میکنند از فرصت استفاده کرده و ضمن همراهی با معترضان خواستار لغو محدودیتها شدند. پیش از این نیز در برخی ایالتها مخالفان قرنطینه با اسلحه به خیابانها آمده و خواستار لغو قرنطینه شده بودند.
شکاف بین کاخ سفید و سازمانهای جاسوسی
از سوی دیگر خبر رسیده که این ویروس، بین مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا نیز شکافانداخته است. مقامات کاخ سفید با فشار بر جاسوسان آمریکایی در تلاش هستند ارتباطی میان منشاء ویروس کرونا و آزمایشگاههای چین پیدا کنند با این وجود نهادهای اطلاعاتی آمریکا موافق این رویه دولت ترامپ نیستند و شکاف گستردهای بین دو طرف بر سر این موضوع ایجاد شده است.
به نوشته روزنامه «نیویورک تایمز»، تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا نگران هستند که فشار دولت برای اثبات فرضیه «دونالد ترامپ» مبنی بر اینکه ویروس کرونا در آزمایشگاههای چین ساخته شده است، میتواند اقدامی خطرناک باشد. این تحلیلگران میگویند چنین تلاشی میتواند ارزیابیهای مربوط به خاستگاه این ویروس را به انحراف کشانده و از آن بهعنوان سلاحی سیاسی جهت افزایش تنش با چین استفاده شود.اغلب نهادهای اطلاعاتی آمریکا در این خصوص که شواهد قابل اتکایی برای منشاء آزمایشگاهی ویروس کرونا وجود داشته باشد تردید دارند. از سوی دیگر دانشمندانی که ماده ژنتیکی این ویروس را مورد مطالعه قراردادهاند میگویند به احتمال زیاد این بیماری خاستگاه حیوانی دارد. با این حال به گفته برخی مقامات فعلی و سابق کاخ سفید، «مایک پمپئو» رئیسسابق سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیآیاِی) و وزیر امور خارجه کنونی آمریکا، اعمال فشار به نهادهای اطلاعاتی برای یافتن چنین شواهدی را پیش میبرد.
علیرغم افزایش این فشارها جامعه اطلاعاتی آمریکا روز پنج شنبه با صدور بیانیهای تاکید کرد «این نهاد با جامعه علمی از این لحاظ که ویروس کووید-19 ساخته دست بشر نیست یا در آن تغییر ژنتیکی صورت نگرفته همنظر است».
استعفای نخستوزیر روسیه
از روسیه نیز خبر میرسد که تست ابتلای «میخائیل میشوستین» نخستوزیر این کشور به کرونا مثبت بوده است. طبق گزارش رویترز «میشوستین» به ولادیمیر پوتین اطلاع داده که مبتلا به عفونت کرونا شده و موقتاً تا زمان بهبودی از سمتش استعفا میکند. نخستوزیر 54 ساله روسیه پیشنهاد داده «آندره بلوسوف»، معاون اول نخستوزیر روسیه در غیاب او وظایفش را انجام دهد. پوتین که چند ماه پیش «میشوستین» را به سمت نخستوزیری منصوب کرد از این پیشنهاد حمایت کرد. میشوستین که یکی از اصلیترین مقامهای هماهنگکننده مبارزه روسیه با ویروس کرونا است نخستین فرد با مقام رسمی است که به عفونت با این ویروس مبتلا شده است. بر اساس گزارشها شمار کل مبتلایان ویروس کرونا در روسیه به 114 هزار و 431 نفر و تعداد کل جان باختگان به هزار و 169 تن افزایش پیدا کرده است.
یک هفته دیگر دومین سالگرد خروج آمریکا از برجام است. برجام و ما ادراک ما برجام! توافقی که تا دههها و بلکه سدهها نه تنها برای ایران و ایرانی بلکه برای سایر کشورها و ملتها نیز حاوی درس و عبرت است، البته اگر چشمی برای دیدن عبرتها و اندک انصاف و حریتی برای پذیرش غفلتها وجود داشته باشد. هفت سال پس از کوک کردن ساز مذاکره و به اصطلاح تنشزدایی با آمریکا، کمترین انتظار آن بود که حامیان آن ایده خام و سادهدلانه، اگر حق پذیرش مسئولیت و عذرخواهی از ملت را به جا نمیآورند، حداقل سر به زیر اندازند و ماست خودشان را بخورند اما گویا ماجرا برعکس شده است.
روزنامهای که صاحب امتیازش پس از افتادن تشت رسوایی برجام و انتقاد از آن مدیحهسراییهای توخالی و در باغ سبز نشان دادنهای خیالی اعتراف کرده بود که؛ برای چپاندن آن شاهکلید تمام مشکلات – از معضل ریزگردها گرفته تا بیکاری و آب خوردن مردم و...- مجبور بودیم برجام را بزک کنیم، چند روز پیش در کمال بیانصافی، گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته، مطلبی را به قلم یکی از مدعیان اصلاحات منتشر کرد که چکیده و خلاصهاش چیزی نبود جز آنکه هیچ نداریم، بدبخت و بیچارهایم و تنها راه پیش رویمان هم سازش با آمریکاست و لاغیر.
محور مدعای تحلیل مزبور -«استراتژی بازدارندگی»- مبتنی بر بازدارندگی است اما راهکاری که تجویز میکند کاملاً برعکس است. بازدارندگی یعنی آنقدر قوی باشی و اهرمهای مختلف در دست داشته باشی که طرف مقابل با احتساب هزینه و فایده تقابل، به این نتیجه برسد که بهتر است با شما سرشاخ نشود. اما راهکاری که در این تحلیل ارائه شده است مذاکره با آمریکا در قالب عبارات عوام فریبانهای مانند تنشزدایی است. چه چیزی در مغز این افراد میگذرد که در چنین زمانی و با چنان پیشینه و تجاربی از مذاکره و مصالحه با آمریکا، باز هم برای حل مشکلات آدرس غلط میدهند؟
روزهای نخست فروردین روزنامه نیویورکتایمز گزارش قابل توجهی منتشر کرد. در این گزارش آمده بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در هفته پایانی اسفندماه به ترامپ پیشنهاد داده بوده است که به مواضع نیروهای نظامی ایران حمله شود؛ «پمپئو در جلسه با رئیسجمهوری آمریکا از حمایت رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و ریچارد گرنل، سرپرست سازمان اطلاعات ملی هم برخوردار بودهاما جان اسپر، وزیر دفاع و همچنین فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا نسبت به پیامدهای چنین حملهای به مواضع نیروهای نظامی ایران و خطر آغاز
یک جنگ تمام عیار هشدار دادهاند. پمپئو استدلال کرده بوده که شیوع ویروس کرونا در ایران، حکومت این کشور را در شرایط دشواری قرار داده و یک پاسخ سخت نظامی میتواند رهبران ایران را وادار به آمدن به پای میز مذاکره کند.»
کشاندن ایران پای میز مذاکره آنقدر برای آمریکاییها مهم است که ابلهی مانند پمپئو برای نیل به این هدف حتی گزینه حمله محدود نظامی را پیشنهاد میکند و چند هفته بعد روزنامهای در ایران که از جیب مردم یارانه میگیرد به قلم فردی که روزگاری معاون وزیر امور خارجه کشور بوده، میگوید کشور در شرایط بسیار سختی است و عبور از این شرایط نیز هیچ راهی ندارد
جز مذاکره با آمریکا! این همسویی و هم افقی میان دستاندرکاران دیپلماسی واشنگتن و مدعیان اصلاحات در تهران جالب توجه و قابل تامل نیست؟!
نویسنده در تحلیل خود بارها از عدم تناسب قدرت نظامی و اقتصادی کشور مینالد و آن را خطرناک میداند. راهکار ایجاد تناسب میان این حوزه نجات کشور از تله تحریم با تنشزدایی یا همان امتیاز دادن به آمریکا عنوان شده است. سؤال اول؛ پس برجام چه بود؟ مگر آن همه امتیاز نقدی که در برجام به طرف مقابل دادیم جز برای آن بود که بقول امثال شما، کشور از تله تحریم رهایی یابد؟ آیا رهایی یافت یا تله تحریمها تنگتر شد؟ آیا آمریکا به امتیازات هستهای بسنده کرد یا مسائل دیگری مانند قدرت موشکی و نفوذ منطقهای را پیش کشید؟ هفت سال پیش تنشزدایی با آمریکا جمع کردن فردو و نطنز بود و امروز یعنی جمع کردن شهاب، قیام، زلزال، قدر، سجیل، عماد، فاتح، خرمشهر و... بساط اینها را اگر جمع کنیم قدرت نظامی و اقتصادی کشور متناسب میشود. چه راهکار هوشمندانه و زیبایی!
عدهای از خوشخیالان (خوشخیال نامیدن این جماعت بسیار خوشبینانه و احتمالاً سادهانگارانه است) میگویند برای مذاکره مجدد باید منتظر رئیسجمهور بعدی آمریکا بود. نظرسنجیها نشان میدهد جو بایدنِ دموکرات چند درصدی از ترامپ جلوتر است و او معاون اوباما بوده و چه بهتر از این! اما نویسنده «استراتژی بازدارندگی» معتقد است نباید فرصت را از دست داد، ترامپ در آستانه رقابتهای سنگین انتخاباتی است و نیازمند برگهایی برای رقابت داخلی. چه بهتر که منتظر نتیجه نامعلوم نمانیم و هرچه زودتر برویم پای میز و هر چه میخواهند بدهیم برود!
بعید بهنظر میرسد این افراد آنقدر نادان باشند که ندانند حتی اگر از قدرت موشکی و نفوذ منطقهای هم دست بکشیم، آمریکا هرگز از تنها ابزار عملی خود یعنی تحریم دست نخواهد کشید. پس چرا چنین مواضع سست و امتحان پس دادهای را بار دیگر مطرح میکنند؟ چند ماه دیگر انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست و چند ماه پس از آن انتخابات ریاستجمهوری ایران. وقتی یک بار توانستند مردم را با وعده «هم چرخ هستهای بچرخد هم چرخ اقتصاد» فریب دهند، چرا نباید شانس خود را برای شعار «هم موشک بالا برود هم قدرت خرید مردم» امتحان کنند؟! تازه میتوانند ادعا کنند آنکه وعده هایش را فراموش کرد نامزد ما نبود و اجارهای بود و این بار به اصل جنس رای میدهید!
اعتماد به نفس این قبیل نشریات و کارشناسان در نوع خود کم نظیر است. خود را حرفهای و دیپلمات میدانند و بقیه را به بیسوادی و برخورد شعاری متهم میکنند. اصرار عجیب این جماعت برای تسلیم در برابر غرب و بخصوص آمریکا، روی تقی زادهها را سفید کرده است. تقی زاده 99 سال پیش در نامهای به محمود افشار مینویسد: «اگر مطلب عمده که به عقیده اینجانب، کشیدن آمریکاییها به ایران و دست دادن آنها در ادارات است سر بگیرد، عنقریب کارها به جاده اصلاح میافتد. باید آنچه ممکن است کوشش کرد که آمریکا را به ایران کشید. امتیازات داد. مستشارهای مالی و فواید عامه و زراعت و تجارت و طرق و شوارع و تلگراف از آنها آورد...» و البته در اواخر عمر اعتراف کرد؛ «این جانب در تحریض و تشویق، نخستین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را در چهل سال قبل بیپروا انداختم». مدعیان اصلاحات که از صدقهسر این نظام به نام و نانی رسیدهاند به جای آنکه امین مردم و مملکت باشند، اصرار دارند نارنجک پوسیدهای که تقی زاده یک قرن پیش انداخت را بزک کنند و به اسم مصلحت و تنها راه پیشرفت و ترقی به مردم بیاندازند. به قول ملکالشعرای بهار؛
آن چشم سفیدی که بود چشمش کور
در کشور ما گشته به بینش مشهور
بیهوده کنند نام کاکا الماس
سرویس اقتصادی-
به گزارش خبرنگار ما، از آبان ماه سال 97 که آمریکا با هدف صفر شدن صادرات نفت ایران اقدام به اعمال شدیدترین تحریمها علیه کشورمان کرد، تاکنون بارها و بارها ایران به لحاظ کاهش فروش نفت تحت فشار قرار گرفته است.
همزمان با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، کاخ سفید با نشر بیانیهای اعلام کرد: «هدف از این تصمیم رساندن صادرات نفت ایران به صفر است تا این رژیم منبع اصلی درآمدش را از دست بدهد. حکومت ترامپ و متحدین ما مصمم هستند که به کارزار بالاترین حد فشار اقتصادی بر ایران ادامه دهند.»
چند ماه بعد در دوم اردیبهشت 98 برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران پس از اعلام کاخ سفید مبنی بر عدم تمدید معافیتهای نفتی ایران در کنفرانسی خبری اظهار کرد که فرایند به صفر رساندن صادرات نفت ایران از دوم می (دوازده اردیبهشت) آغاز خواهد شد. وی مدعی شد که آمریکا در سال جاری صادرات نفت ایران را به صفر خواهد رساند. بر همین اساس، آمریکاییها تمام تلاش خود را برای این کار کردند و هرچند وقت یکبار هم از حصول اهدافشان سخن میگفتند، چنانکه در نیمههای سال 98 مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا با لحنی که حاکی از موفقیت و افتخار! بود، مدعی شد که تحریمهای نفتی کاخ سفید علیه صادرات نفت ایران توانسته جلوی فروش دو میلیون و 700 هزار بشکه از نفت این کشور را بگیرد. ادامه مطلب...
(بسم الله الرحمن الرحیم)
گزارش تفریغ بودجه 97 که هفته گذشته در صحن علنی مجلس قرائت شد، واکنشها و بازخوردهای گسترده و متفاوتی داشت که همچنان ادامه دارد. کلید ماجرا را رئیسجمهور محترم با زیر سؤال بردن اصل گزارش درباره وضعیت
4/8 میلیارد دلار زد و با تعابیری تند و کم سابقه، دیوان محاسبات را به بیاطلاعی و غلط بودن صد در صدی گزارش متهم کرد و بهشدت از دیوان محاسبات بهخاطر عدم ارائه گزارش به دولت پیش از انتشار آن انتقاد کرد.
روز گذشته علی ربیعی سخنگوی دولت تایید کرد که حدود دو ماه پیش، دیوان محاسبات گزارش خود را برای شخص رئیسجمهور ارسال کرده است. همین یک نکته نشان میدهد واکنشهای دولت عصبی و غیردقیق است. دولت اگر حرف و حدیثی درباره محتوای این گزارش دارد، چرا همان موقع و پیش از انتشار عمومی به آن واکنش نشان نداد و درصدد تصحیح آن برآمد. ادامه مطلب...