جریان تضعیف رهبری در زمان امام و امروز یک جریان است و جالب اینکه در برخی از موارد، اشخاص هم همانها هستند. این هم از امدادهای غیبی است که ما با مطالعه تاریخ گذشته میتوانیم به وضعیت امروز پی ببریم. آنهایی که مستقیماً رهبری دینی ما را در زمان حضرت امام تضعیف میکردند و آنهایی که غیرمستقیم مقدمات تضعیف رهبری را فراهم میکردند، دور یا نزدیک و در کسوتهای مختلف حضور داشتند .
امروز که دفاع مقدس نیست، در برابر جریان تضعیف کننده رهبری باید چگونه ایستاد؟ دیگر دفاع مقدس نیست که الزاماتی را پیش بیاورد که کارآمدی ولایت را به سهولت و بهوضوح نشان دهد. در چنین شرایطی باید فعالیت ما برای بصیرتافزایی در جامعه ادامه پیدا کند. باید فعالیتهای افشاگرانه و فعالیتهایی که بصیرت را تعمیق می بخشند و فهم عموم را از پیچیدگیهای مسایل سیاسی بالا میبرند، افزایش داد. امروز به جای خون شهدا باید مداد علما کار کند. امروز الحمدلله در اثر امنیت نباید متأسف باشیم که شهید نمیدهیم. این از قدرت ماست که امروز دشمن جریت نمیکند به ما حمله کند .
بنده میخواهم در اینجا مطالبهای را مطرح کنم. آیا نخبگان جامعه وظیفه ندارند در مقابل تضعیفهایی که صورت میگیرند و الحمدلله و المنّه هیچ تأثیری هم ندارند، به تقویت رهبری و ولایتفقیه اقدام کنند؟ آیا واجبترین کلمهای که در بیانیه هر شخصیت سیاسی در این کشور باید ذکر شود، نباید برائت و بیزاری از فتنهجویان باشد؟ اولویتبندیها در کجا تنظیم می شوند؟ کدام عقلانیتی اولویت مسایل را برای افراد تعیین میکند؟
الان وظیفه نخبگان جامعه -از دولتمردان گرفته تا مجلسیان و اخیراً نمایندگان مجلس خبرگان- تقویت و تحکیم پایههای ولایت است. چشم جهانیان به جلسات مجلس خبرگان که در آینده نزدیک تشکیل میشوند، خواهد بود. البته این نکته را بگویم که اگر مجلس خبرگان هزاران گام هم در جهت تقویت رهبری بردارد، رسانههای دنیا ذرهای از آن را انعکاس نخواهند داد، ولی به عنوان یک طلبه کوچک و عضوی از آحاد مملکت اسلامی خدمت سروران خودم در مجلس خبرگان که بزرگترها و ریش سفیدها و علمای این مملکت هستند عرض میکنم اگر کوچکترین حرکتی در مجلس خبرگان در جهت تضعیف ولایت و رهبری صورت بگیرد، در تمام بلندگوهای صهیونیستی عالم هزار برابر بازگو خواهد شد.
ما چه انتظاری داریم؟ ما انتظار داریم مجلس خبرگان در جهت تقویت رهبری آن کار ی را بکند که تا به حال نکرده، یعنی کاری بکند که لکه ننگین فتنه 88 برای همیشه پاک و فضا برای آیندهای بهتر فراهم شود.
نباید همیشه شرایط بحرانی پیش بیاید تا از ولایت دفاع کنیم. هر کسی که میخواهد سلامت و صلابت آینده مملکت را تضمین کند باید هنگامی که پرونده خود را بررسی میکند ببیند در جهت تقویت ولایت چه قربانیای داده است؟ چه فداکاریای کرده است، چه اقدام ویژهای انجام داده که جهانیان را مبهوت کرده است؟ بعضیها چنان «آسته بیا آسته برو که گربه شاخت نزند» عمل میکنند که انسان حیرت میکند! در برابر حساسترین مسایل یکی به نعل میزنند یکی به میخ. گاهی هم با سکوت از کنار مسایل میگذرند و خودشان را به تجاهل میزنند. اینها همه مورد مطالعه و مداقه قرار خواهد گرفت.
نتیجه تقویت ولایت در جامعه ما سلامت کل جامعه و صلابت و اقتدار سیاسی ما خواهد بود که نیاز جهان اسلام و کل جامعه بشری است. الحمدلله امدادهای غیبی هم یکی پس از دیگری دارند از راه میرسند و این امدادها انقلاب ما را یاری خواهند کرد. هر کسی در یاری این انقلاب عقب بماند و موتور ذهنی و احساسات انقلابیش کند کار کند، فردا نخواهد توانست سرش را بلند کند. بعضی از اوقات هنگامی که رسانههای خارجی از چیزی احساس درد میکنند و ناراحت میشوند یا چیزی را مسخره میکنند، دلیل بر این است که این مطلب، موضوع حساسی بوده و اینها آتش گرفتهاند و معلوم می شود که باید روی این موضوع کار کرد.
نباید همیشه شرایط بحرانی پیش بیاید تا از ولایت دفاع کنیم. هر کسی که میخواهد سلامت و صلابت آینده مملکت را تضمین کند باید هنگامی که پرونده خود را بررسی میکند ببیند در جهت تقویت ولایت چه قربانیای داده است؟ چه فداکاریای کرده است، چه اقدام ویژهای انجام داده که جهانیان را مبهوت کرده است؟ بعضیها چنان «آسته بیا آسته برو که گربه شاخت نزند» عمل میکنند که انسان حیرت میکند! در برابر حساسترین مسایل یکی به نعل میزنند یکی به میخ. گاهی هم با سکوت از کنار مسایل میگذرند و خودشان را به تجاهل میزنند. اینها همه مورد مطالعه و مداقه قرار خواهد گرفت.
نتیجه تقویت ولایت در جامعه ما سلامت کل جامعه و صلابت و اقتدار سیاسی ما خواهد بود که نیاز جهان اسلام و کل جامعه بشری است. الحمدلله امدادهای غیبی هم یکی پس از دیگری دارند از راه میرسند و این امدادها انقلاب ما را یاری خواهند کرد. هر کسی در یاری این انقلاب عقب بماند و موتور ذهنی و احساسات انقلابیش کند کار کند، فردا نخواهد توانست سرش را بلند کند. بعضی از اوقات هنگامی که رسانههای خارجی از چیزی احساس درد میکنند و ناراحت میشوند یا چیزی را مسخره میکنند، دلیل بر این است که این مطلب، موضوع حساسی بوده و اینها آتش گرفتهاند و معلوم می شود که باید روی این موضوع کار کرد.
تصور نکنند که ما داریم در باره تقویت ولایت با غصه و دردمندانه حرف میزنیم. ابداً. ما فقط دلمان میسوزد که جا نمانند. آینده، آیندهای است که اگر کسی به شکل جدی در تقویت رهبری گامی بر ندارد، برای ابد حذف خواهد شد، چه رسد به اینکه بخواهد رهبری را تضعیف کند. چنین فردی بهسرعت و بهسهولت از چشم مردم میافتد .
تقویت رهبری توسط اقدامات شجاعانه در این زمان یک ضرورت است و نباید تندروی تلقی شود. مثل اینکه کسی یاران امام زمان(عج) را در شدت اطاعتشان از ایشان افراطی بدانند و بگویند: آقا! یک کمی سنگینی خودت را حفظ کن .
میخواستم در مورد مسایل منطقه هم سخنانی بگویم
شما میبینید که آمریکاییها در مقابل موج اسلامخواهی و حتی آزادیخواهی، موج استکبارستیزی و صهیونیسمستیزی دیگر نمیتوانند مقاومت کنند. در چنین وضعیتی به نظر شما آنها چه میکنند؟ تا جایی که به ضررشان نباشد با احتیاط با این قیامها همراهی میکنند، تا آنجا که آمریکای جهانخوار به دولت مصر میگوید: آقا! کوتاه بیا و ژست دموکراتیک به خودش میگیرد !
آینده نزدیک این همراهیها این است که اگر بتواند، این حرکتها را از مسیرشان منحرف و یا با ایجاد آشوب، مردم این منطقهها را از قیام خودشان پشیمان میکند. ولی آینده دور چگونه خواهد بود؟ یک کمی محاسبه کنید. میخواهم کوتاه سخن بگویم. بنده پیشبینی میکنم و محاسبات هم همین را میگویند که در آینده انشاءالله نه چندان دوری اینها میفهمند که نمیتوانند در مقابل حرکت اسلامخواهی بایستند. البته الان هم این را فهمیدهاند. پس باید چه کار کنند؟ خواهید دید که به این نتیجه خواهند رسید که باید بیایند و موجهای بعدی اسلامخواهی را خودشان در منطقه سازماندهی کنند.
شما این پیشبینی را نمیکنید؟ چرا صبر کنند که موج اسلامخواهی بلند شود و بعد برای کنترل آن هزینههای زیادی را بپردازند؟ از همان اول موجهای اسلامخواهی و تحرکهای اسلامخواهی را در منطقه شکل میدهند. آیا این پیشبینی معقول به نظر میرسد که قدم بعدی را بگویم؟
فهمش خیلی راحت است. وقتی میبینند دور، دور اسلامخواهی، آزادیخواهی یا حتی استکبارستیزی و صهیونیسمستیزی است، میگویند چرا ما این کار را نکنیم؟ خودمان میآییم و یک حرکت ایجاد میکنیم. این طور نیست که اینها بگویند حالا که دستمان لو رفته، میرویم و حرکت دیگری را انجام میدهیم. یقین داشته باشید که راه دیگری ندارند. تمام راهها را بشمرید. راه دیگری نمانده. مجبورند این راه را بروند.
بعد از شما سوال میکنم اگر اینها بخواهند در منطقه یک حرکت اسلامخواهانه و استکبارستیزانه و حتی به صورت ظاهری ضد صهیونیسم راه بیندازند که خودشان آن را هدایت کنند، دست کدام کشور خواهد بود؟ خواهش میکنم با محاسبه پاسخ بدهید. بنده تصورم این است که اینها این حرکت را به صورت فرامنطقهای در کنار فلسطین اشغالی انجام خواهند داد. چرا؟ چون ده سال است که به دنبال تغییر نقشه خاورمیانه بودهاند و تا به حال نشده است. حرکت اسلامخواهانهای که توسط صهیونیستها و غربیها سازماندهی شود، فرامنطقهای خواهد بود و حرکتی است که میاید و سعی میکند در چند کشور خودی نشان بدهد. منطقه آغازین آن کجا خواهد بود؟ فرض کنید که ما منطقه آغازین را پیش بینی نمیکنیم، ولی اگر یک حرکت به ظاهر اسلامخواهانه توسط استکبار در منطقه شکل بگیرد و بخواهد نقشه خاورمیانه را به هم بزند، باید مرز بین اردن و سوریه و عراق و عربستان را به هم بریزد تا نقشه خاورمیانه عوض شود. حتی باید به مرزهای سوریه و ترکیه هم تعدی کند.
چرا نقشه خاورمیانه باید به هم بریزد؟ چرا حیات استکبار به موضوع بسته است؟ علتش را از کسانی بپرسید که بیش از ده سال است دارند فریاد می زنند که نقشه خاورمیانه باید تغییر کند. باید دوره بگذاریم و در مورد این موضوع بحث کنیم که چرا این قضیه این قدر برای استکبار مهم است؟
این حرکت اسلامخواهانهای که بخواهد نقشه خاورمیانه را به هم بریزد و یک جنگ داخلی منطقهای را به راه بیندازد، با یک منطق دیگر هم جور در میآید. وقتی انتفاضه شروع شد، شارون گفت اگر انتفاضه خاموش نشود، مردم خاورمیانه باید منتظر اتفاقات مهمی باشند. طبق پروتکلها آنها رفتند و سربازان مسیحی را آوردند و به جنگ مسلمانها در منطقه فرستادند تا خودشان امنیت پیدا کنند، ولی نتیجه نگرفتند. بعد تصمیم گرفتند از سربازان مسلمان علیه مسلمانان استفاده کنند. پیش بینی بنده این است که اینها یک حرکت فرامرزی اسلامخواهی در منطقه به راه میاندازند. اول شعارهای اسلامی میدهند، بعد شروع میکنند به قلع و قمع و نابود کردن مسلمانان منطقه. آیا آمریکا برای تضعیف اسلامخواهی در منطقه راه دیگری دارد؟ تا فردا صبح وقت دارید فکر کنید ببینید راه دیگری وجود دارد یا نه؟
اگر به اینجا برسیم، آیا شبیه ظهور سفیانی که در روایت فرمودهاند که در خاورمیانه خواهد بود، نیست؟ آیا در روایات نفرمودهاند که سفیانی ابتدا ادعای اسلامخواهی و آزادیخواهی میکند، ضد استکبار شعار میدهد، ولی از داخل با آنها بسته و بعد میآید فرامرزی عمل میکند، مرز بین اردن و سوریه را به هم می ریزد، مرز سوریه و ترکیه را به هم میریزد، مرز عراق و سوریه را به هم میریزد، مرز عراق و عربستان را به هم میریزد. سفیانیای که ما در روایات خواندهایم، عیناً همین نقشه تغییر خاورمیانه را عمل میکند. اولش هم با یک موج اسلامخواهی است و پشتش هم غربیها هستند.
الان به وضع منطقه که نگاه میکنیم می بینیم شرایط از نظر تحلیل سیلسی و تحلیل اوضاع منطقه خیلی به سفیانی نزدیک شده. میپرسید سفیانی کی ظهور میکند؟ بنده که خبر ندارم، ولی در مقام تحلیل عرض میکنم که خیلی به هم نزدیک شده است. بگذریم از اخباری که قبل از ظهور در مورد سرنگون شدن برخی از حکام ستمگر در منطقه وجود دارند. حالا دیگر در آنت جزییات وارد نمیشوم.
ما در چه شرایطی به سر میبریم؟ انصافاً شرایط ما خیلی به شرایط آخرالزمان نزدیک شده است. این آمادگی را در خودتان داشته باشید، وضع منطقه را با بصیرت تعقیب کنید، با بصیرت به تقویت امنیت جمهوری اسلامی بپردازید که یک راه بیشتر ندارد و آن هم تقویت ولایت است. وقتی اوضاع منطقه به هم ریخت، تنها نقطه باثبات و امنیت کجاست؟ مملکت شیعی ایران
ارتش به مردم می پیوندد
- خاتمی نماد استبداد در لباس دین می باشد. خاتمی نماد عقب ماندگی سیاسی سیاستمداران جهان سومی می باشد. خاتمی نماد خشم یک ملت از بورژوازی گشنه و دست پروردگان فاشیسم مذهبی می باشد که طبقه محروم و کارگر را در راستای توسعه سیاسی خود نادیده می گیرند و نسبت به مشکلات این قشر تنها اظهار تاسف می کنند. خاتمی نماد سیاستمداری بی اراده بود که حتی توانایی برکناری یک وزیر را نداشت و همواره در سایه ترس از احزاب و واکنش افکار عمومی به سر میبرد. خاتمی اینک با حسرت به روزهای از دست رفته ای نگاه می کند که به جای خدمت رسانی به مردم، وقت خود را صرف مراسم جشن تولد گرفتن و یا رنگ و لعاب دادن به ظاهر خود کرده بود. هدفمند کردن یارانه ها شاید بیش ازپیش اشک خاتمی را جاری کرد. خشم استبداد از تقسیم بیت المال میان مردم باعث تشکیل خوارج سیاسی در فضای جامعه شده است که تنها هنر و راهکار سیاسی آنها جریان حکمیت خوارج و نیز لویی جرگه افغانستان می باشد.
- وارونگی معنا و حقیقت در عالم زمینه ساز بسیاری مسائل غیرمعمول، غیر عقلانی می شود. گاهی دیده می شود به علت همین وارونگی شاهد جایگزین ارزشها با ضد ارزشها شویم. وارونگی معنا باعث می شود که به عنوان مثال هر آنچه که از نظر خداوند متعال مایه فساد و فحشا می شود، بنام حقوق زن عرضه شود- فردی جنایتکار مانند بوش و اوباما نگران تضییع حقوق بشر شوند و دیکتاتورها از تضییع حقوق شهروندی در دنیا نگران شوند.
- این وارونگی به دنیای سیاست ایران نیز سرایت کرده است. اگر روزی شاهد بودیم گروهی وحود مراجع تقلید را مانع پیشبرد دموکراسی و توسعه می دانستند، اکنون سینه چاک برخی مراجع شده اند تا تنور انتقاد از دلت را گرم نگه دارند. اگر روزی شاهد بودیم که از تقدم رای مردم در همه موارد سخن می راندند، اینک براحتی به انتخاب سیاسی و شعور سیاسی ملت توهین می شود و آب از آب تکان نمی خورد.
اما روی سخن ما با اقدام غیر منطقی و وقیحانه جمعی از خواص بی بصیرت همچون علی لاریجانی، باهنر، بخشی از راست سنتی در تطهیر چهره کریه یکی از طراحان شعار« نه غزه نه لبنان جان فدای ایران» یعنی کودتاگر شکست خورده از اراده مردمی22خرداد«محمد خاتمی» می باشیم. این افراد در حالی خواستار بازگشت نماد لمپنیسم و دیکتاتوری نرم هستند که هنوز ملت ایران خاطره روزه خواری حامیان وی و موسوی که به دعوت آنها به خیابان آمده و فرمایشات امام راحل در مورد روز قدس را به سخره گرفتند، از یاد نبردند. اینک در راستای این امر و تکیه بر مخالفان نظام و ملت جهت مقابله با دولت، شاهد تلاشهای مذبوحانه و ذلیلانه بخشی از جریان همیشه مغلوب راست سنتی به فرماندهی علی لاریجانی، باهنر، ابوترابی و... در تطهیر چهره این جانی سیاسی می باشیم. امری که به لطف انحراف افکار عمومی حزب الله از مسائل اصلی، اینک کم کم برای خود جا باز میکند و این خائن به اصول دموکراسی و حامی استبداد مذهبی در حال تطهیر چهره کریه و آتش افروز خود می باشد. آتشی که جان دهها ایرانی عزیز را گرفت تا آقازاده ها در سلامت باشند. جوانان ایرانی خود را در دام دروغ تقلب ورشکستگان سیاسی قرار دادند و زندانها به جای اینکه جایگاه مهدی هاشمی، عفت مرعشی، محمد خاتمی و... باشد به جایگاه جوانان پاکدل و فریب خورده ای تبدیل شد که آلت دست جریان سرمایه داری زمین خوار شده بودند. هرچند با متهمان ردیف دوم نیز برخورد شایسته ای تا کنون نشده است.
- از سویی دیگر فراموش نکنید مصاحبه خبرگزاری فارس با خاتمی به مناسبت روز قدس را. نمی دانم آقایان خبرگزاری فارس بر اساس چه منطقی به مصاحبه با این دیکتاتور شکست خورده پرداختند؟. آیا اینکه بعد از شکست ابهت پوشالی فتنه گران در مقابل مردم، امثال محافظه کارانی همچون خاتمی مجبور شدند به زعم خودشان از در اعتدال!! وارد شوند، خبرگزاری فارس نیز باور کرد که واقعا امثال خاتمی اهل اعتدال می باشد؟. آیا صرف بکار بردن کلمه اعتدال از سوی قانون شکن مروج خشونت یعنی« محمد خاتمی» باعث می شود که ملت وی را اعتدالگرا بنامند؟. کدام اعتدال؟ آیا زیر سوال بردن و توهین به حیثیت سیاسی ملت ایران را اعتدال می نامد؟ آیا دروغ پردازی بزرگ بنام«تقلب» از سوی وی و دیگر کودتاگران شکست خورده نمادی از اعتدال است؟ آیا دعوت معترضان و آشوبگران به ترویج خشونت و حمله به مراکز دولتی و نظامی از سوی این افراد را اعتدال می نامید؟ آیا تهیه خوراک خبری برای رسانه های بیگانه و ضد انقلاب را اعتدال می نامید؟ آیا فشار به رهبری که از اهداف خاتمی دیکتاتور و خشونت طلب بود را نماد اعتدال می دانید؟ آیا خاتمی در شرایطی که رهبر انقلاب خواستار پایان تجمعات خیابانی شد و بازهم مجمع روحانیون از بانیان اصلی آشوبهای خیابانی و شهادت جوانان بسیجی بودند حاضر به تمکین از ولایت شدند؟
آیا خاتمی خیال کرده ملت فراموش کرده اند که وی خواستار تجمع در جلوی بیت رهبری بود تا به خیال خام خود، رهبری با دیدن این فشارها کوتاه بیاید؟ آیا خاتمی هیچگاه از ملت ایران به خاطر دورغپردازیها و توهینها به شعور سیاسی عذرخواهی کرد؟ آیا هیچ تبریکی به منتخب ملت یا پذیرش انتخابات مورد تایید رهبری از سوی وی به گوش رسید؟ خاتمی بعد از ? دی ?? برای خود سرنوشتی همچون محمدرضا شاه را تصور میکرد، اما جناح فرصت طلب اصولگرای انحرافی در مجلس دست بکار شدند تا مانع حذف این نخبه سیاسی!! و چهره ماندگار ضد دموکراسی شوند.
- آقایان فارس گویا آن ایام پر التهاب بعد از انتخابات را فراموش کرده اند شاخ و شانه کشیدن دیکتاتورها در مقابل رهبری و ملت را، گویا فراموش کرده اند ضرب و شتم جوانان ایران زمین توسط آشوبگران حامی خاتمی را، آقایان فارس جواب خون جوانان ایران زمین همچون: غلامحسین کبیری ها و... را باید جنایتکارانی همچون خاتمی بدهند و بس.
- اینگونه رفتاری که شما با خاتمی انجام می دهید به هیچ وجه در راستای جذب حداکثری نمی باشد. نمی دانم خاتمی دیکتاتور کدام یک از شاخصه های وحدت مورد نظر رهبر انقلاب را دارا می باشد؟ ایکاش آقایان همین رفتار را در قبال اعضای هیات دولت نیز رعایت می کردند و اینگونه بی محابا و علی رغم تاکیدات رهبری مبنی بر رعایت اولویت مسائل کشور، به رییس دفتر رییس جمهور حمله نمی کردند. خاتمی اینک خیال راحتی از بابت وجود امثال علی لاریجانی و باهنر در مجلس و رسانه های حامی قالیباف در فضای مجازی دارد. حد شعور سیاسی خاتمی یادآور اقدامات خودسرانه و دیکتاتور منشانه لنین و استالین در برخورد با رای و خواسته مردم بود. خاتمی یادش بماند در زمان وی با مردم سمیرم چه شد.
- نمی دانم آقایان فارس آرشیو روزهای 22خرداد تا تیر88 را نگاهی انداخته اند یا نه؟ بهتر است سری به آرشیو اخبار روزهای جولان خیابانی کودتاگران بیاندازید و به جای نظرخواهی از طراح شعار« نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» در مورد روز قدس، از وی پاسخ دروغ تقلب- پاسخ خون شهدای فتنه و..هزاران سوال بی جواب را می خواستند. در راستای عمل به وظیفه روشنگری و تبیین مسائل لازم است اتهامات بی شمار خاتمی دیکتاتور را به عرض دوستان فارس برسانم تا شاید مصاحبه های بعدی آنها با خاتمی نه در باره نقش رهبری در جامعه یا نقش رای مردم در انقلاب باشد بلکه در پاسخدهی به جنایات زیر باشد. لازم به ذکر است بسیاری از مسائل زیر در آرشیو فارس موجود می باشد:
- پس از آنکه مصلحی، وزیر اطلاعات، از هزینه 17 میلیارد دلاری غرب در فتنه 88 خبر داد، نام سیدمحمد خاتمی هم به عنوان یکی از متهمان دریافت و هزینه بخشی این مبلغ کلان مطرح شده است.
- رئیس دولت اصلاحات در سال گذشته و به دنبال آشوبهای خیابانی، به هدایت و رهبری اغتشاشات متهم شده و حتی با وجود تاکیدات و رهنمودهای مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر مشخص کردن مرز با دشمنان انقلاب و نظام، وی حاضر به اعلام برائت رسمی از بیگانگان نشد.
- اقدامات و مواضع سیدمحمد خاتمی در همراهی با اغتشاشگران و حمایت از آنان تا جایی پیش رفت که مردم در راهپیمایی گسترده و دهها میلیونی 9 دی که در واکنش به حرمتشکنی آشوبگران در روز عاشورا برگزار شد و همچنین راهپیمایی 22 بهمن، از وی به همراه میرحسین موسوی و مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی به عنوان "سران فتنه" یاد کردند و آنها را "مطرودان امت" نامیدند.
- به دنبال اتمام حجت مردم با سران فتنه بود که حضرت آیتالله خامنهای در اسفندماه سال گذشته و در جمع اعضای مجلس خبرگان تاکید کردند افرادی که در مقابل رای ملت و قانون ایستاده اند، صلاحیت حضور در چارچوب نظام را از دست دادهاند: "ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام خارج میکنند؛ و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست دادهاند".
به همین دلیل فعالان سیاسی معتقدند مطرح کردن سران فتنه در محافل مختلف و مشروعیت بخشی به آنان، با هدف به انحراف افکار عمومی از فتنه 88 و هموار کردن زمینه بازگشت بیسروصدای فتنه گران به عرصه سیاسی نظام تعبیر شده است.
- به گزارش سایت جرس ارگان رسمی کودتاگران شکست خورده از اراده ملت،خاتمی در دیدار با جمعی از جوانان و فعالان دوم خردادی( پیاده نظام اغتشاش) دیدار کرده، گفت: متأسفانه کسانی وجود دارند که خود را معیار حق و باطل می دانند و به همین دلیل اگر کسی نیز با آنان مخالفت کند تبدیل می شود به فتنه گر در حالی که ما معتقد هستیم که قانون و ارزش های انقلاب و مصالح کشور و مردم معیار هستند». اشاره وی به رهبری و ولایت فقیه می باشدو
- آقایان فارس، آیا می دانید اساساً خاتمی دیکتاتور نگفته است به کدام قانون اساسی معتقد است؟ قانون اساسی که همین پیر زن اصلاحات زهرا رهنورد درباره ضرورت تغییر آن داد سخن داد یا قانون اساسی که میثاق ملی و برخاسته از آراء میلیونی ملت و تأیید حضرت امام(ره) است؟!
- گفتنی است خاتمی یکی از اصلی ترین نقش آفرینان و طراحان فتنه 88 بود که تلاش کرد از جنبه های مختلف این حرکت براندازانه را پیش ببرد. بنا به اعترافات صریح بازداشت شدگان خاتمی حداقل دو دیدار مفصل با جرج سوروس - سرمایه دار معروف صهیونیست- داشته و در آن با وی همفکری و رایزنی کرده است. علاوه بر این وی در سال های اخیر با سفرهای متعدد به کشورهای عربی میلیون ها دلار از آنها کمک مالی دریافت کرده است. به نظر می رسد ضرورت دارد خاتمی به جای راهکار دادن به دیگران و اظهارات روشنفکرانه اندکی هم درباره ابعاد خیانت های خود توضیح بدهد.
- روز نیمه شعبان سال جاری(89) در حالی که بیش از یک سال از جریان انتخابات و حوادث و فتنه بعد از آن میگذشت، دبیر شورای نگهبان با اعلام رسمی این کمک مالی عنوان کرد : آمریکاییها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هماکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودیها که به نمایندگی آمریکا صحبت میکردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا 50 میلیارد دلار دیگر را هم میدهیم اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد. اگرچه در صحبتهای امام جمعه موقت تهران نامی از اشخاصی که این پول را دریافت کردهاند برده نشد اما واکنش اشخاصی چون مهدی کروبی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی به این صحبتها نشان داد این بار ضمیر با سرعت هر چه تمامتر مرجع خود را پیدا کرده است!
- حمید رسایی نماینده تهران در گفتوگو با شبکه ایران، تاکید کرد که مسلما میزان کمک مالی کشورهای خارجی به جریان فتنه بیش از این رقمهاست و گفت: یک میلیارد دلار مورد اشاره آیتالله جنتی مبلغی است که تنها شخص محمد خاتمی در جریان دیدارش با ملک عبدالله، پادشاه عربستان، از وی دریافت کرده است به طوری که در همان ایام مستندات و اخباری درباره این کمک مالی در اختیار برخی شخصیتها از جمله خود من قرار گرفت. اشاره رسایی به دیدار خاتمی با ملک عبدالله در تاریخ 24 اردیبهشت 88 - حدود یک ماه پیش از آغاز آشوبهای سال گذشته و به صورت پنهانی- است.
- آقایان باهنر، غفوری فرد، علی لاریجانی و سایر نان به نرخ روزخورهای مطرود ملت، خاتمی به همراه مجمع روحانیون به هدایت فتنه 88، صدور بیانیه خونین روز شنبه 30 خرداد 88، حمایت از شعارهای انحرافی "نه غزه، نه لبنان" و "جمهوری ایرانی"، دفاع از جریان هتاک به روزعاشورا و بنیانگذار جمهوری اسلامی و... متهم است. او همچنین به اقدامات ضدانقلاب علیه نظام که زیر پرچم اصلاحات انجام شد، مشروعیت بخشید.
- رئیس بنیاد باران با وجود این واقعیت ها و در شرایطی که تا امروز حاضر به عذرخواهی و عقب نشینی از مواضع پیشین خود نشده، قصد دارد سناریوی ایجاد مرزبندی در جریان فتنه را پیش ببرد. مواضعی که سیدمحمد خاتمی به عنوان یکی از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز در جریان اغتشاشات سال گذشته اتخاذ کرد، از جمله مواردی است که نشان از حضور موثر وی در اتاق جریان فتنه دارد.
- بیانیه ساختارشکنانه مجمع روحانیون برای دعوت به تجمع در روز شنبه 30 خرداد 88 در حالی به امضای خاتمی رسید که رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد تصریح کردند که ادامه اردوکشیهای خیابانی غیرقانونی است و در صورتی که این روند ادامه داشته باشد، مسئولیت هرگونه صدمات مالی و جانی مردم برعهده سران جریان فتنه است.( به جای پاسخگویی خونهای به ناحق ریخته شده مردم ایران زمین، جنایتکار دیکتاتور در مورد روز قدس نظر می دهد). با این حال، خاتمی و دیگر اعضای مجمع روحانیون تا لحظات آغازین تجمع از پس گرفتن بیانیه و دعوت به تجمع خود سر باز زدند که در نتیجه آن آشوب خونین شنبه شب روی داد که در نتیجه آن ده ها تن از هموطنان کشته و زخمی شدند. خاتمی همچنین به همراه مجمع روحانیون در برابر شعارهای انحرافی جریان مطلوب خود نظیر "نه غزه، نه لبنان" و "جمهوری ایرانی" که حمله به دستاوردهای امام ارزیابی شد، حمایت کرد و حاضر به محکوم کردن این شعارها و اقدامات نشد.
- آنان حتی در جریان هتک حرمت عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نه تنها این اقدام را محکوم نکردند، که حتی به حمایت از توهین کنندگان پرداختند. پس از هتک حرمت روز عاشورا از سوی آشوبگران، مردم با راهپیمایی ده ها میلیونی در روز 9 دی و 22 بهمن، رسما خواستار برخورد با سران فتنه و محاکمه آنان شدند.
- محمد خاتمی، رییس جمهور سابق ایران، همچنین به دیدار محمد نوری زاد نویسنده هتاک در منزلش رفت.
- برپایی نماز جماعت به امام خاتمی با حضور فتنه گران آزاد شده
نکته جالب توجه در مصاحبه فارس باخاتمی دیکتاتور بیان این جمله است: امیدوارم همه ما خصوصا دولتهای اسلامی اهمیت این روز را درک کنند و بدانند که مسیری که امروز در آن حرکت میکنند به هیچ نتیجهای نخواهد رسید جزء اینکه بدنامی و نفرت ملتهای اسلامی را نسبت به خود جلب کنند.
آیا یکبار از خود پرسید در ایام بعد از انتخابات در چه مسیری گام برداشته است؟ آیا تا روزها در صدر اخبار رژیم اشغالگر قرار نداشت؟ آیا با دعوت از آشوبگران خیابانی به اغتشاش باعث نشد که رژیم اشغالگر به برخورد با ایران و هم پیمانان استراتژیکش در منطقه مصمم ترشود؟
آقایان فارس، آقای لاریجانی، باهنر، قالیباف، ابوترابی و... سایر ناکامان سیاسی و کسانی که از شب ??خرداد فکر انتخابات ?? بودید: ببخشید اشتباه کردیم. اصلا اشتباه کردیم به دکتر رای دادیم. اشتباه کردیک این همه شهید دادیم تا تهران از دست اغتشاشگران خارج شود. اشتباه کردیم حماسه9دی را ایجاد کردیم. 22بهمن اشتباه بود. همراهی با رهبری اشتباه بود. اصلا حق با شماست. خاتمی راست می گوید. دیکتاتورها از نظام طلب دموکراسی و قانون گرایی می کنند.
مصاحبه شما ثابت کرد بازهم حزب الله مظلوم مقتدر است. به امید تطهیر فتنه گران و فراموشی جنایتکاران مدعی اخلاق علیه حیثیت تمدن ایران زمین. اصلا22خرداد اتفاقی نیفتاد. مردم اشتباهی رای دادن و تاوان اشتباه پس دادن. اینها یاران نظامند. فتنه در بدنه دولت است. احمدی نژاد قاعده بازی را بهم زد. اژدهای هفت سری را بیدار کرد که با دستان مردم کشته شد. اما گویا عده ای حیات خود را در حیات اژدها می بینند. اژدهایی برای سرگرم کردن مردم به سیرک سیاسی