بسمه تعالی:آقای پزشکیان! این دو کارنامه را مقایسه کنید (یادداشت
د.
1- جناب آقای پزشکیان، رئیسجمهور منتخب اخیرا در اظهارنظری گفته است:«باید زبان دنیا را بفهمیم»؛ درخصوص فهم زبان دنیا همواره میان جریان انقلابی و جریان غربگرا اختلاف نظر وجود داشته است. در این میان با بررسی کارنامه این دو جریان در حوزه سیاست خارجی، میتوانیم به این مسئله پی ببریم که کدامیک بهتر زبان دنیا را متوجه شدهاند.
2- بدون تعارف باید گفت که دست فرمان سیاست خارجی در دولت یازدهم و دوازدهم، به دیدگاه جریان غربگرا نزدیک بود و بارها مورد استقبال این جریان سیاسی قرار گرفت. حالا سؤال این است که آیا دولت یازدهم و دوازدهم، زبان دنیا را فهمیده بود؟! به عبارت دیگر آیا جریان غربگرا، زبان دنیا را بلد بود؟!
به این موارد توجه کنید:
- محمد جواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه- اسفند 97- گفته بود: قبل از برجام نفت بیشتری میفروختیم.
- عباس عراقچی، معاون سیاسی وقت وزیر خارجه- آذر98-: نتیجه پایبندی ما به برجام فقط تحریمهای جدید بود.
- حسن روحانی، رئیسجمهور وقت- اردیبهشت 97-: چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم...صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند جنسهایی هست در میوه فروشی وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلاً فروختم، پرتقال خوب
زیر میماند برای از ما بهتران.
- ظریف- مهر 96-: هنوز نمیتوانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم.
- علی اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی- آذر 95-: آمریکاییها نه یک دبه، بلکه دبههای زیادی درآوردهاند.
- ظریف- تیر 1400-: با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.
- روحانی- شهریور 98-: کشورها مگر دیوانه شدهاند که با آمریکا مذاکره کنند؟!
- سیف، رئیس وقت بانک مرکزی: برجام تقریبا هیچ دستاوردی نداشته است.
- روزنامه زنجیرهای سازندگی: امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران... اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام... این گزینه بهتری از ماندن در توافق یکجانبه و تحریمهای سختتر از پیشابرجام...است که این بار میتواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد.
- روزنامه زنجیرهای شرق: دولت روحانی... روابط دوجانبه با کشورها و بهخصوص همسایگان را... تعطیل کرد و به تعبیر مخالفانش سیاست خارجی کشور را به
زلف برجام گره زد...دولت روحانی در سیاست خارجی... از دو ابراولویت «اقتصادی» و «همسایگان» سخن گفت که در عرصه عمل به اندازه سر سوزنی اجرائی نشد.
- روزنامه زنجیرهای اعتماد: متاسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هستهای هیچ راهحل منفعتآوری در مقابل کشورمان وجود ندارد...متاسفانه در
تیم کارشناسان مذاکرهکننده ما تعداد کافی از متخصصان به ویژه در حوزههای مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند و به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بیتعهدی آمریکا و اروپا نشویم.
3- در دولتی که با جریان غربگرا قرابت فکری داشت، با وجود بتن ریزی در صنعت هستهای و متوقف شدن حرکت چرخ سانتریفیوژها و البته با متوقف شدن حرکت چرخ کارخانهها، تحریمها نیز افزایش یافت و 2 برابر شد و رئیسجمهور وقت اذعان کرد که در پسابرجام با گونی پول جابهجا میشد و وزیر خارجه گفت که حتی نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم و معاون وزیر خارجه گفت که نتیجه برجام، تحریمهای بیشتر بود.
در دولت مدعی تدبیر و امید کار به جایی رسید که طرف غربی با گستاخی و در اقدامی بیسابقه از سوخت رسانی به هواپیمای حامل ظریف، وزیر خارجه ایران امتناع کرد. در همان دولت، باز هم در اقدامی بیسابقه، از صدور روادید نماینده ایران در سازمان ملل جلوگیری به عمل آمد.اقدامات تحقیرآمیز طرف غربی در مقابل دولت یازدهم و دوازدهم، فهرست بلند بالایی است که از حوصله این وجیزه خارج است.
4- و اما در دولت سیزدهم که منتسب به جریان انقلابی بود، کارنامه افتخارآمیزی در حوزه سیاست خارجی بر جای ماند. به عنوان نمونه در دولت سیزدهم، ایران به عضویت سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای درآمد. این در حالی بود که پیش از آن، مدعیان اصلاحات با جنجال و هیاهو مدعی بودند که تا تحریمها لغو نشود و تا ایران به FATF نپیوندد، خبری از پیوستن به شانگهای نخواهد بود.
جالب است بدانید که پیش از این دولت آمریکا درخواست داده بود که عضو ناظر شانگهای باشد اما این درخواست از سوی این سازمان رد شده بود. جالبتر اینکه حجم اقتصاد اعضای سازمان شانگهای، 32 درصد از حجم اقتصاد اتحادیه اروپا بیشتر است. بر اساس گزارش صندوق جهانی پول، ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو سازمان شانگهای از اقتصاد گروه «جی 7» پیشی گرفت.
در یک نمونه دیگر، در شهریور 1402 خبر عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس رسما اعلام شد. در ادامه، در 12 دیماه 1402 ایران به طور رسمی به گروه بریکس پیوست. یکی از مهمترین مزایای بریکس، بانک کشورهای بریکس است که «بانک توسعه نوین» نام دارد. این بانک، که یک بانک توسعه چندملیتی توصیف شده، برای کشورهای عضو سامانه اعلام پرداختی دارد که جایگزینی برای سوئیفت است. یکی دیگر از اهداف بریکس انفصال از دلار به عنوان ارز معیار تجارت بینالمللی است. حذف دلار از روابط اقتصادی و همکاری ویژه کشورهای تحت تحریم آمریکا، دو نسخهای است که تبعات آن مقامات آمریکایی را به وحشت انداخته است.
باز هم در یک نمونه دیگر، با انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا صادرات ایران به این کشورها در دوماهه 1402 نسبت به مدت مشابه سال 1401، 70 درصد رشد داشت. اتحادیه اوراسیا بازاری 180 میلیونی برای توسعه صادرات محصولات غیرنفتی ایران دارد.
در دولت شهید رئیسی قرارداد سوآپ گازی از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از طریق ایران، امضا و اجرا شد. این قرارداد ضمن ارزآوری برای کشور و شکستن تحریمها، رفع مشکل گازی استانهای شمالی در فصل سرما را نیز در پی داشت. ناگفته نماند که در دولت یازدهم و دوازدهم به دلیل اتخاذ دیپلماسی منفعلانه و گره زدن همه امور به برجام و خلاصه کردن کل جهان به چند کشور معدود غربی، تبادلات گازی با همسایگان با اخلال جدی مواجه شد. در همین راستا تبادلات گازی با ترکمنستان و اتصال شبکه گاز ایران به این کشور متوقف شد. همین مسئله موجب شد که مردم عزیز کشورمان در استانهای شمالی در فصل سرما با مشکلات عدیدهای مواجه شوند.
در دولت سیزدهم روابط ایران و قطر وارد فاز جدیدی شد. ایران و قطر در بزرگترین میدان گازی جهان- میدان گازی پارس جنوبی(با ظرفیت ذخیره حدود 51 تریلیون مترمکعب گاز)- سهیم هستند و این مولفه، فرصت ویژهای را در حوزه انرژی در اختیار دو کشور قرار میدهد. ایران و قطر همچنین حدود 270 کیلومتر مرز آبی(دریایی) مشترک با یکدیگر دارند.
یکی از علتهای موفقیت دولت شهید رئیسی در دیپلماسی و از جمله سیاست خارجی منطقهای، همافزایی «میدان» و «دیپلماسی» بود. بر همین اساس در دولت سیزدهم در یک بازه زمانی کوتاه، هم از موشک هایپرسونیک فتاح رونمایی شد، هم پس از عادی سازی روابط، وزیر خارجه عربستان به ایران آمد، هم رئیسجمهور ایران به آمریکای لاتین(حیاط خلوت آمریکا) سفر کرد و هم آمریکا با عقبنشینی آشکار و ناامید از نتایج جنگ ترکیبی، با استیصال از دیپلماسی با ایران سخن گفت.
دیپلماسی فعال و عزتمندانه، یکی از ویژگیهای بارز دولت سیزدهم بود. شهید رئیسی در 34 ماه ریاست جمهوری، طی 28 سفر به 23 کشور مختلف رفته و با سران و مقامات آنها دیدار کرد. کنار رفتن دستاندازها و موانعی از جمله برجام و «افایتیاف»، عضویت رسمی ایران در سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پولهای بلوکهشده ایران، امضای موافقتنامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، راهاندازی کریدور شمال- جنوب، تعامل عزتمندانه با کشورهای جهان و تحول در دیپلماسی منطقهای و گسترش روابط با کشورهای همسایه و...تنها بخشی از کارنامه موفق دولت رئیسی در سیاست خارجی است.
5- در دولت یازدهم و دوازدهم، یکی از دولتمردان گفته بود: «شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا زبان دنیا را میدانید؟»؛ حال با مقایسه کارنامه دولت سیزدهم با کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم، در پاسخ به طرفداران این رویکرد- و به خصوص فعالین جریان غربگرا- باید گفت که «بنشینید و زبان مذاکره با دنیا را یاد بگیرید».
در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولتهای سلطهگر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام میآورد. احترامی که میوههای آن را میتوان در حوزههای مختلف از جمله امنیت، عزت ملی و اقتصاد چید و از آنها بهره برد.
6- اظهارنظر جناب آقای پزشکیان مبنی بر اینکه «باید زبان دنیا را بفهمیم»؛ اظهارنظر مهمی است. حال شایسته است که رئیسجمهور منتخب و البته مشاوران ایشان، با الگوگیری از کارنامه دولت سیزدهم و همچنین عبرت گرفتن از کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم، دیپلماسی عزتمندانه را ادامه داده و مردم را از میوههای پرثمر آن بهرهمند کنند و همزمان با پرهیز از دیپلماسی التماسی، از خسارتهای بزرگ آن جلوگیری کنند.
مسعود اکبری
بسمه تعالی: این هشدار را جدی بگیرید! پزشکیان در محاصره«زاویهداره
این هشدار را جدی بگیرید!
رئیسجمهور منتخب را حلقهای محاصره کرده که برخی از آنها سوابقی همچون پادویی آمریکا، انگلیس و اسرائیل در فتنه 88، حمایت از تحریم انتخابات، عاملیت ناراضیتراشی و ناکارآمدی عمدی در دولت اشرافی روحانی، متهم بودن به فساد اقتصادی، پرونده فساد کرسنت و اجرای سند ضدفرهنگی و ضداسلامی 2030 دارند.
سرویس سیاسی ـ
اخیرا بارها درباره حضور افراد نااهل در اطراف آقای پزشکیان هشدارهای متعددی دادهایم. در همین شرایط، احاطه رئیسجمهور منتخب توسط فتنهگران و افراد زاویهدار با انقلاب اسلامی ادامه دارد. برخی اعضای این حلقه محاصره، فاسد و از اوباش سیاسی شامل پادوهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل در فتنه 88، حامیان تحریم انتخابات، مسببان و عاملان ناراضیتراشی و ناکارآمدی عمدی در دولت اشرافی روحانی، متهمان فساد اقتصادی، متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان، شریک نزدیک شهرام جزایری (مفسد اقتصادی دوره موسوم به اصلاحات)، متهمان پرونده فساد کرسنت، متهمان اجرای سند ضدفرهنگی و ضد اسلامی 2030 و... هستند، این افراد تباه میخواهند اعضای کابینه را معرفی کنند.
آقای پزشکیان، آیا تذکر رهبر حکیم انقلاب به نامزدهای انتخابات را که روز عید غدیر بیان کردند، از یاد بردهاند؟
رئیسجمهور منتخب دقت کنند که ایشان فرمودند؛
من به نامزدهای محترم انتخابات عرض میکنم با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفق شدید و توانستید مسئولیتی به دست بیاورید:
1- کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرهای زاویه داشته باشد به درد شما نمیخورد و همکار خوبی برای شما نخواهد بود.
2- آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصور کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. او از ظرفیتهای کشور استفاده نخواهد کرد و خوب مدیریت نخواهد کرد.
3- آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنایی قرار دهد او با شما همکار خوبی نخواهد بود.
4- کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.
5 - اگر شما نامزدهای محترم یک چنین عهدی با خدای خودتان ببندید بدانید که کارهایی که برای انتخابات میکنید همهاش حسنه خواهد بود.
آقای پزشکیان! شما از رهبر انقلاب یاد میکنید و نسبت به اجرای سیاستهای کلی نظام که از سوی ایشان ابلاغ میشود تأکید دارید اما به بیانات و رهنمودهای آن رهبر عظیمالشأن توجه کافی ندارید، در حالی که شایسته است معرکه نااهلان و منحرفان را به هم بزنید و از افراد سالم و متخصص استفاده کنید.
ارتباط پزشکیان با افکار عمومی پس از انتخابات، از سوی برخی مشاوران مانند ظریف و آذری جهرمی و ربیعی و صالحی امیری قطع شد و تنها تصاویری از خرید او همراه خانواده، شرکت در هیئتهای مختلف مذهبی و برخی دیدارهای اشخاص و مقامات برای تبریک گفتن منتشر میشود. امثال ظریف جای رئیسجمهور منتخب با مردم صحبت میکنند، این در حالی است که رئیسجمهور میبایست ارتباط و تعامل مستقیم با مردم داشته باشد. روز اول پس از اعلام ریاست جمهوری پزشکیان اعلام شد که وی نشست خبری داشته باشد اما این برنامه لغو شد.
در همین وضعیت، دو هفته بعد از انتخاب آقای پزشکیان، آمریکا و تروئیکای اروپایی حاضر نشدهاند به وی تبریک بگویند و بر روند شرارت و عهدشکنی خود اصرار دارند. رسانههای غرب میگویند ایران باید از درون تغییر کند و اصلاحطلبان متولی چنین کاری هستند. تغییر از درون، اسم رمز برنامه ناتوانسازی ایران قدرتمند است. حضور افرادی همچون ظریف که حتی متن برجام را هم درست نخوانده بود و به آمریکا خوشبین بود، طلبکاری و گستاخی طرف غربی را افزایش
خواهد داد.
بیصداقتی افراطیون مدعی اصلاحات
با نیروهای سیاسی
موضوع دیگر این است که این افراد دچار چندگانگی در معیارها هستند و در نسبت با نیروهای سیاسی دچار بیصداقتیاند. وقتی منفعتشان اقتضا کند، از نردبان آنها بالا میروند و در شرایط دیگر آنها را مورد اهانت قرار میدهند. از هاشمی رفسنجانی و خاتمی و منتظری و عارف بگیرید، تا بهزاد نبوی و ناطق نوری و لاریجانی و حسن روحانی. از قدیس اصلاحات و شیخ اعتدال و شیخ دیپلمات توصیف کردن، تا اردک فلج و
شاه سلطان حسین بیعرضه و متهم اول قتلهای زنجیرهای و دیکتاتور، و رحم اجارهای خواندن! که پیش از این به تفصیل در گزارشهای کیهان تشریح کردهایم.
از این جهت، دور از واقعیت است که این هرزههای سیاسی با پزشکیان رفتاری از روی صدق داشته باشند.
این منافقین، حیات خود را از دوقطبیسازی جامعه دارند و با استفاده از موقعیت خود در اطراف پزشکیان درصدد قلع و قمع نیروهای انقلاب هستند که هویت زشت و ضد منافع ملت و کشور آنها را برملا کردهاند. یک روز میگویند باید شهردار تهران برکنار شود، روز دیگر سراغ جلیلی میروند و نسخه کنار گذاشتن او از شورای عالی امنیت ملی را میپیچند و... همین طور رئیس و معاون صدا و سیما، و مدیرمسئول کیهان و فلان اعضای مجلس خبرگان و ائمه جمعه برخی شهرها و...! این اقلیت فریبکار و بیصداقت (حداکثر هزار نفری)، طوری هم وانمود میکنند که انگار هشتاد و پنج میلیون ایرانی به آنان وکالت دادهاند! این در حالی است که اگر بنابر کاربست ادبیات همیشگی خود آنها بود، باید از تعبیر رئیسجمهور حداقلی برای آقای پزشکیان استفاده میشد که پایینترین رای را در میان همه رؤسای جمهور منتخب (25 درصد رای کل واجدان حق رای) کسب کرده است.
اعضای شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم
در همین شرایط، محمدجواد ظریف فهرست اسامی اعضای «شورای راهبری انتخاب اعضا کابینه دولت چهاردهم» را به شرح ذیل اعلام کرده است؛
محمد جواد آذری جهرمی، نورالدین آهی، رحمتالله بیگدلی، علی تاجرنیا، احمد ترکنژاد، سمیه توحیدلو، محمدرضا جلاییپور، محسن حاجی میرزایی، الیاس حضرتی، هادی خانیکی، علی ربیعی، محسن رنانی، محمد رهبری، فیاض زاهد، علی شکوریراد، ابراهیم شیخ، سید رضا صالحی امیری، محمد صدوقی، علی طیبنیا، محمد جواد ظریف، امین عارفنیا، علی عبدالعلیزاده، حسین عبده تبریزی، عباس عبدی، رئوف قادری، محمد قائمپناه، محمد کبیری، حسین مرعشی، شهیندخت مولاوردی، مصطفی مولوی، فاطمه مهاجرانی. در میان این افراد همانطور که در صدر گزارش اشاره شد، افرادی هستند با سوابق مجرمانه و خیانتآلود.
همسویی با آمریکا، انگلیس و اسرائیل در ضدیت با تشیع
محمدجواد ظریف چهارشنبه شب در سمت رئیس شورای راهبردی دولت چهاردهم! و متأسفانه به نمایندگی از پزشکیان، در شبکه خبر حاضر شده و از روند انتخاب کابینه گزارش داده است. ظریف درباره ملاکهای نامزدهای حضور در کابینه، شیعه بودن را آن هم در جمهوری اسلامی ایران امتیاز منفی به حساب آورده و همسو با آمریکا، انگلیس و اسرائیل در ضدیت با تشیع، گفته؛ «از مذاهب و ادیان رسمی باشید امتیاز میگیرید، شیعه باشید امتیاز نمیگیرید»!
آقای پزشکیان، جملات سخیف ظریف با حضور جنابعالی
در مجالس عزاداری حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام چه نسبتی دارد؟!
به نظر میرسد در مقابل این جریان ضد دین و مقدسات باید با قوت بیش از پیش ایستاد، در غیر این صورت
منافقان و معاندان متظاهر به اصلاحطلبی فرهنگ اسلام را نابود خواهند کرد. آقای پزشکیان، این جملات سخیف با حضور جنابعالی در مجالس عزاداری حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام چه نسبتی دارد؟ انتظار است رئیسجمهور منتخب این اهانت به ساحت تشیع؛ مذهب رسمی کشور و به آستان ملت عزیز و متدین ایران از سوی ظریف را فورا اصلاح کنند.
التماس ظریف
در شورای روابط خارجی آمریکا
ظریف که به عنوان رئیس شورای راهبردی دولت چهاردهم فعالیت میکند، التماس حزب و طیف سیاسی متبوع خود برای انتخابات مجلس دهم را نزد شورای روابط خارجی آمریکا برده بود! وی ادعا میکرد که سیاست خارجی حوزه درگیری منافع جناحی نیست اما چندین بار سیاست خارجی را به حوزه درگیری منافع جناحی بدل کرد. ظریف شهریور 93 در شورای روابط خارجی آمریکا و در پاسخ هاله اسفندیاری، فعال براندازی نرم در اظهارنظری تأملبرانگیز گفت: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی (مجلس دهم) برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سالهای2004 و 2005، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد(!) حالا بار دیگر من زنده شدهام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند.»
حمایت آمریکا از مدعیان اصلاحات در انتخابات
مرداد 94 حدود یکسال پس از این اظهارات سخیف، جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: «دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطیها در ایران میفرستیم. چه کسی میداند در این صورت انتخابات (مجلس) چه میشود اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به نظرم به دردسر جدی میافتند.»
مرداد 95 حدود دو سال پس از این پالس غلط نیز جان برنان، رئیس پیشین سازمان سیا گفت: «توافق هستهای رئیسجمهور روحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران بسیار میانهروتر به شمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد... نگرانی من این است که خب بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند با آزاد شدن داراییهای این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود.»
فروردین 96 سنای آمریکا، یک ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری بررسی تحریمهای جدید را به تعویق انداخت. کورکر رئیسکمیته روابط خارجی گفت: «پیشنویس تحریم جدید، قبل از انتخابات ایران رسما وارد چرخه قانونگذاری نخواهد شد. علت، نگرانی اروپا از تأثیر تشدید تحریمها بر سرنوشت میانهروها در انتخابات است». او نگفت طیف مذکور چنان محترم هستند که به خاطر آنها، مردم ایران را تحریم نمیکنیم. بلکه تصریح کرد تحریمها را به خاطر به خطر افتادن طیف مذکور، به بعد از انتخابات موکول میکنیم.
و لازم به ذکر است، افتخار کیهان آن است که در زمانی که همه برای برجام کف و سوت میزدند، دست چدنی دشمن را دید و ماهیت و عاقبت برجام را گفت.
پرسش از صداوسیما
از صداوسیما باید پرسید، چرا چنین شخصی که منافع این ملت را به همراه دیگر بانیان خسارت محض برجام، بازیچه قرار داده بود و چندی پیش با رگبار دروغ و تحریف در برنامه تبلیغاتی پزشکیان در تلویزیون، امنیت روانی جامعه را هدف قرار داد، به صداوسیما دعوت میکنند و به او فضای فتنهانگیزی و فعال کردن اختلافات مذهبی و اهانت به مردم و مذهبشان را میدهند؟
رد اظهارات ظریف درباره شل کردن پیچ تحریمها
ظریف در آن برنامه تلویزیونی مدعی شده بود اگر صادرات نفت ایران در دولت رئیسی افزایش یافت به خاطر شل کردن پیچ تحریمها توسط دولت بایدن بود! برخلاف ادعای ظریف، راب مالی مسئول وقت میز ایران در وزارت خارجه آمریکا بهمن 1401 با تاکید بر این که دولت بایدن، هیچوقت پیچ فروش نفت را شل نکرده، درباره افزایش فروش نفت ایران به بلومبرگ گفته بود: «ما هیچ کدام از تحریمهای خودمان علیه ایران را کاهش ندادیم؛ به ویژه در مورد فروش نفت. حتی کشورها را از خرید نفت ایران منصرف میکنیم.»
دولت بایدن همچنین اخیرا در ادامه شل کردن پیچ تحریمها(!) سه شرکت و 11 کشتی دیگر، مرتبط با ایران را تحریم کرد. دولت بایدن چند صد تحریم دیگر بر1700 تحریم دوران اوباما و ترامپ افزوده است. یادآور میشود، صادرات نفت ایران در دولت شهید رئیسی در مقایسه با دولت قبل دستکم دو و نیم برابر شده و صدای سناتورهای آمریکایی را درآورده است. با این وجود بلینکن وزیرخارجه آمریکا در واکنش گفته بود ما بیش از 600 تحریم جدید علیه ایران اعمال کردیم اما آنها در دور زدن تحریمها بسیار مصمم و جدی هستند.
رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است!
ظریف در اوج مذاکرات و دقیقا زمانیکه باید با دست بالا از طرف مقابل امتیازگیری کرد، گفت، رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است! وی جمهوری اسلامی ایران را با رژیم کودککش آلسعود در یک کفه ترازو قرار داده و در شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود؛ «ما (ایران و آلسعود) برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردهایم» (!) ظریف گفته بود؛ «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه رژیم آلسعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید...500 زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم» (!) وی علاوهبر اینها، آذر 92 در اظهارنظری حقارتآمیز گفت: «آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟» (!)
ظریف گفت؛ ئه! ئه! من این را اصلا ندیده بودم
او وزیری ناموفق و خسارتآور بوده است و به گفته خودش، برجام را درست نخوانده بوده. آنجا که متن برجام را در مجلس به او نشان دادند و گفتند در این قراردادی که امضا کردهاید، در موارد متعددی نوشته شده است Suspend این کلمه به معنای تعلیق است نه لغو، گفت: «ئه! ئه! من این را اصلا ندیده بودم!»
اخیرا طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت اول روحانی سر کلاس درس در دانشگاه تهران درباره او گفته بود: «ایشان فردا رئیسجمهور بشود، ظریف را میخواهد به عنوان وزیر خارجه معرفی کند؛ حتما مجلس رای نخواهد داد. بگذریم از اینکه من، ظریف رو ضعیفترین وزیر خارجه بعد از انقلاب میدانم. قویترین کارشناس، هر چیزی جای خودش را دارد. قویترین کارشناس، ضعیفترین وزیر خارجه! دوره آقای ظریف، روابط خارجی ما افتضاح بود خصوصا روابط منطقهای! ایشان اصلا آدم اجرائی نیست. قائممقامش هم یک آدم خیلی ضعیفی را گذاشته بود.»
مطلب دیگر اینکه، ظریف به عنوان یکی از معماران برجام و اعتماد کنندگان به آمریکا گفته بود؛ «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده است. مردم دیگر به تعامل با جامعه جهانی توجهی ندارند. بنابراین، تعامل اعتبارش را از دست داده و به تبع آن، من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم.»
پیش از دولت روحانی و بدون برجام، در روز 1/5 میلیون بشکه نفت میفروختیم اما با برجام به زیر 300 هزار بشکه رسید. اوباما و جان کری پس از برجام بارها اعتراف کردند که اگر توافق هستهای به دست نیامده بود، تحریمها در حال فروپاشی بود. دستاورد برجام «تقریبا هیچ» به گفته سیف و «نزدیک صفر» به گفته عراقچی بوده است. افراطیون مدعی اصلاحات به پرورشدهنده داعش دل بسته بودند و به جای بدگمانی به اوباما و جان کری، صاحبنظران هشداردهنده را مورد توهین قرار میدادند. همان دورهای است که شهید سلیمانی به واسطه شهید امیرعبداللهیان به ظریف توجه و هشدار میدهد، مبنی بر این که آمریکای مورد اعتماد شما، در حال تجهیز و تسلیح داعش در شمال عراق است.
جای محکومان امنیتی و عاملان فتنه، فساد و خسارت
روی صندلیهای دادگاه است نه شورای انتخاب کابینه
اینها را آوردیم تا بخشی از خسارتها و اقدامات ضدامنیت ملی و ضدمنافع ملی ظریف و دیگر اطرافیان پزشکیان یادآوری شود. تا ثانیههای صداوسیما به افراد فاقد صلاحیت و عاملان پسرفت و پمپاژگر ناامیدی و تحریف تعلق نگیرد. تا یادآور شویم جای محکومان امنیتی، همکاران آمریکا و عاملان فتنه، فساد و خسارت روی صندلیهای دادگاه است نه در کارگروهها و شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت. تا رئیسجمهور منتخب، تذکر رهبر معظم انقلاب به نامزدهای ریاست جمهوری در روز عید غدیر را فراموش نکند. مأموریت محکومان امنیتی براندازی است. آنها مورد لطف مقامات آمریکا و اسرائیل قرار گرفتهاند و خباثتهایی را که با فتنهانگیزی و قدارهکشی نتوانستند علیه نظام اسلامی انجام دهند، امروز در پوشش مدنی و مصونیت قانونی دنبال میکنند. این هشدار باید جدی گرفته شود. بار دیگر رئیسجمهور منتخب را به خطر وجود این آفات و تباهیها در اطرافش توجه میدهیم و انتظار پیگیری و اقدام فوری و لازم را داریم.
بسمه تعالی:آقای پزشکیان بخوانند (یادداشت روز) 1- ابتدا بگذار
1- ابتدا بگذارید از همین عنوان یادداشتمان شروع کنیم. اینکه چرا عنوان این یادداشت را «آقای پزشکان بخوانند» گذاشتیم، یک دلیل ساده اما مهم دارد. او احتمالا این روزها سرش حسابی شلوغ است و فرصت ندارد یا اگر هم دارد، مطالب «احتمالا» آن طور که هست به دستش نمیرسند. فقط به عنوان یک نمونه اگر فراموش نکرده باشید، در ایام مبارزات انتخاباتی، صفحه توئیتر آقای پزشکیان اعلام کرد، تا ساعاتی دیگر پیام مهمی را منتشر خواهد کرد. وقتی خبرنگاری از ایشان درباره محتوای این پیام سؤال کرد، او اصلا از موضوع و پیامی که به نام او در صفحه شخصی او منتشر شده بود اطلاع نداشت و تصریح هم کرد که «حتما بچهها[ی رسانهای] آن را منتشر کردهاند.» این، یک هشدار بود هم به خود آقای پزشکیان و هم به مردم و نشان داد، آقای پزشکیان را افرادی احاطه کردهاند که بعضا، بدون هماهنگی با او اقداماتی را
«سَرِ خود» انجام میدهند. عنوان این یادداشت را با توجه به این شرایط انتخاب کردیم تا شاید مطلب عینا، بدون
کم و کاست و بدون تغییر در محتوا، به دست ایشان برسد. ضمنا، این «احاطهکنندگان» فقط افراد و اشخاص نیستند، رسانههایی هم هستند که «تحریف» و «جعل خبر» در آنها یک «قاعده» و «اصل» است و اخبار، تحلیل و نقدها را آن طور که دلشان میخواهد- نه آن طور که نوشته شده است-
به گوش مخاطب میرسانند. فقط به عنوان یک مثال نزدیک، رجوع کنید به گزارش مستند کیهان که با عنوان «اسب زینشده زیر پای....» منتشر شد و مقایسه کنید با نوع پوشش آن در این رسانهها. چیزی نزدیک به 10 روز است که با ترفند «راه بنداز- جا بنداز» تلاش میکنند گزارشی سرتاسر تحریف شده به خورد مخاطب بدهند. بله درست شنیدید نزدیک به 10 روز است سرگرم یک گزارش
کیهانند!
2-رفتارها و رخدادهای روزهای پس از انتخاب آقای پزشکیان هم، «خاص» و «ویژه» است. او طی دو هفتهای که انتخاب شده، حتی یک کنفرانس خبری نداشته است که این برخلاف رویه همیشگی است. ایشان طبیعتا باید جلوی دوربینها حاضر شود و به سؤالات پاسخ دهد. از برنامههایش، کابینهاش، اولویتهایش بگوید. اما در همین مدت، تا دلتان بخواهد این «اطرافیان» و «دور و بریها» موضع داشته و از طرح و برنامه و تشکیل شورا و....سخن گفتهاند. طرحها و برنامههایی که شاید آقای پزشکیان در جریان جزئیات آنها هم نباشد! تشکیل «شورای راهبردی دوره انتقال دولت چهاردهم» یکی از این اقدامات «خاص» و بیسابقه است. شورایی که عملا - و در ظاهر بدون حضور یا حتی اطلاع آقای پزشکیان- همه چیز را به دست گرفته و این روزها، مشغول چیدن کابینه است. یک بار دیگر دقت کنید: شورایی تشکیل شده که هیچ گاه مرسوم نبوده، و این شورا که عملا همه کاره آن آقای ظریف است، در حال چیدن کابینه است! شاید گفته شود، این شورا بدون هماهنگی با آقای پزشکیان، قدم از قدم برنمیدارد که در پاسخ ارجاع میدهیم به خطوط اول این یادداشت.
اطرافیان رئیسجمهور منتخب افرادی هستند که نشان دادهاند، بدون هماهنگی و اطلاع او امور را جلو میبرند. اگر ایشان یک کنفرانس خبری در این مدت تشکیل میداد، میتوانست به این شبهات و سؤالها پاسخ دهد. اما در عوض گفته شده این آقای ظریف است که با حضور در تلویزیون، میخواهد به مردم توضیح دهد! یعنی توضیحات را هم اطرافیان قرار است بدهند! لحظه تنظیم این گزارش نه آقای ظریف در تلویزیون حاضر شده بود نه از اظهارات ایشان خبری بود.
3-شرایطی که در بندهای بالا به گوشهای از آنها اشاره شد، در دوران مبارزات انتخاباتی آقای پزشکیان نیز، کاملا مشهود بود. او تقریبا همه چیز را به اطرافیان میسپرد. گفت یک پزشک و جراح قلب است و برنامهای هم ندارد و مسائل را به کارشناسان میسپارد. چند سؤال میپرسیم: آیا «برون سپاریِ» امری به بزرگی کشورداری، حد و اندازه ندارد؟ آیا از جزئیات اقدامات، برنامهها و...این اطرافیان مطلع هستید؟ چرا به جای شما، آقای ظریف باید در تلویزیون حاضر شود؟ آیا این وضع، نتیجه همان «برنامهای ندارم»ی که مدام میگفتید، نیست؟ آیا فردا مسئولیت تبعات این «برون سپاریهای افراطی» را میپذیرید؟ اصلا آیا این شما هستید که در حال چیدن کابینهاید یا کابینه را هم برایتان میچینند؟!
4-یکی از تبعات «برونسپاریهای افراطی» بروز اختلاف است و زمان تقسیم غنائم، این اختلافات میتواند به درگیریهای «درون گروهی» بدل شود و دود این وضع نیز فقط و فقط به چشم مردم میرود. مرور رسانهها و مواضع افراد نزدیک به رئیسجمهور منتخب نیز نشان میدهد، قدیمیهای این طیف به شدت نگران این وضع هستند. اصطلاحاتی مثل «مجاهدان شنبه» را همین طیف وارد ادبیات سیاسی کشور کردند. از یک طرف بهزاد نبوی «عاجزانه» از این «اطرافیان» میخواهد، به «پزشکیان بینوا» رحم کنند و این طور به خاطر رسیدن به پست و مقام، آبروریزی نکنند از آنسو محمد فاضلی از این که، یک عده از این اطرافیان، نیامده دنبال پست و مقامند انتقاد میکند. محمدرضا عارف نیز از
«مواضع طلبکارانه» برای سهمخواهی گِلِه مینماید. ممکن است گفته شود، هر دولتی در این مرحله، دچار چالشهای اینچنینی میشود. ما میگوییم، این چالشها در نوع خود، بیسابقهاند و یکی از دلایل آن، سپردن امور به اطرافیان
است!
5-تردید نداریم- شما هم نداشته باشید-که این اطرافیانِ مجاهد شنبهیِ طلبکار، فردا روزی اگر خدایی نکرده آقای پزشکیان موفق نشد، به هیچ وجه مسئولیت اقداماتش را نخواهد پذیرفت. آنها به بزرگتر از پزشکیان هم رحم نکردند. خواستار استیضاح دولتی شدند که، خود زمینش زدند و رئیسجمهوری را که بنیانگذار اصلاحات مینامندش، خون به دل کردند. این طیف موقع تقسیم غنائم ظاهر و زمان پاسخگویی پنهان میشوند. آقای پزشکیان اگر 1- از این طیف فاصله نگیرد 2- اداره امور را همانگونه که تا امروز بوده، به آنها بسپرد، همینها او را زمین خواهند زد و اگر زمین خورد، همین طیف انگشت اتهام را به سوی ما منتقدانی خواهد گرفت که خیلی زود و به موقع هشدارهای دلسوزانه را دادیم.
جعفر بلوری
بسمه تعالی:سعید جلیلی در واکنش به ادعای ملاقات با بابک زنجانی، ض
سعید جلیلی در واکنش به ادعای ملاقات با بابک زنجانی، ضمن رد این ادعا گفت: هرچه دادگاه به این افراد نزدیکتر میشود صدای این افراد بیشتر بلند خواهد شد و این تحرکات فرار روبه جلوست.
گروه سیاست-رجانیوز: «سعید جلیلی» در واکنش به ادعاهای مطرح شده پیرامون ملاقات وی با «بابک زنجانی» ضمن رد این ادعا، گفت: نزدیک شدن به موعد اعلام رای دادگاه متخلفان موضوع کرنست، صداها را در این زمینه بلند کرده است.
جلیلی در ویدیویی که توسط یکی از هواداران وی منتشر شده است، گفت: کسانی که این مباحث را مطرح میکنند از فساد و اقدامات صورت گرفته، مطلع هستند و خوشبخاته دادگاه پیگیر این مسائل است و هرچه دادگاه به این افراد نزدیکتر میشود صدای این افراد بیشتر بلند خواهد شد و این تحرکات فرار روبه جلوست.
وی درباره فضاسازیها پیرامون دعوت به مناظره درباره کرنست افزود: در مورد کرسنت که من عرض کردم؛ جای متهم در دادگاه است نه در مناظره. من معتقدم که اگر ابعاد پرونده کرسنت برای مردم عزیز روشن شود متهمان پرونده باید به دنبال سوراخ موش بگردند، آن هم از ترس مردم نه از دادگاه و احکام اینها، از ترس افکار عمومی چرا که باید پاسخ بدهی بابت خیانتهایی که صورت گرفته است. خوشبختانه احکام زیادی در پرونده کرسنت صادر شده است و افرادی که در این قضیه متهم بودند محکوم شدهاند.
جلیلی به بررسی پرونده دانهدرشتها در قضیه کرسنت اشاره کرد و افزود: حالا رسیدگی دادگاه به آنها هم دارد میرسد که بیان خواهم کرد البته وقتی که نزدیک بشود طبیعتا صدایشان درمیآید و فرار روبه جلو میکنند. من همینجا از قوه قضاییه میخواهم وقتی دادگاه احکامش طبق قانون صادر شد برای مردم روشن کنند که چه موضوعی بوده و چه صورت گرفته است.
وی به ادعای دیدار با بابک زنجانی هم اشاره کرد و گفت: همین دروغهایی گفته میشود مانند دیدار با بابک زنجانی، نشان میدهد که کسانی از اتهامات و مفاسد بزرگ و رفتارهای غلطی که به بیت المال و منافع مردم ضربه زده، امروز فرار روبه جلو میکنند.
جلیلی در پایان بیان کرد: من کسی نیستم که در مقابله و مبارزه با فساد با چهارتا دروغ و مطالب کذب، بخواهم صحنه را خالی کنم یا جا بزنم بلکه محکمتر خواهم ایستاد و میدانم صدای اینها بلند خواهد شد و اینها امروز نگران این هستند که مبارزه با فساد حداقل یک پشتوانه 14 میلیونی پیدا کرده است اگر چه همه مردم ما در برابر فساد جدی هستند و آنها میببیند وقتی این مباحث مطرح میشود 14میلیون نفر از مردم اعتماد میکنند و رای میدهند، اینها میخواهند این اعتماد مردم را ضعیف کسعید جلیلی در واکنش به ادعای ملاقات با بابک زنجانی، ضمن رد این ادعا گفت: هرچه دادگاه به این افراد نزدیکتر میشود صدای این افراد بیشتر بلند خواهد شد و این تحرکات فرار روبه جلوست.
بسمه تعالی:سید حسن نصرالله: اسرائیل جنگ غزه را متوقف میکند وگرنه
سید حسن نصرالله:
«سید حسن نصرالله» در سخنرانی روز چهارشنبه خود به مناسبت شهادت «محمد نعمه ناصر» تأکید کرد که «صهیونیستها مجبورند جنگ غزه را متوقف کنند در غیر این صورت به سمت پرتگاه میروند.»
«سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان در مراسمی به مناسبت شهادت «محمد نعمه ناصر» از فرماندهان ارشد حزبالله در مجتمع امام مجتبی(ع) واقع در حومه بیروت گفت: شهدای طوفانالاقصی از روشنترین و بلندمرتبهترین مصادیق شهادت راه خدا هستند، زیرا آنها در نبرد حقِ روشن و آشکاری که هیچ شک و شبههای به آن وارد نیست، جنگیدهاند. نصرالله ادامه داد: حاج ابونعمه در جنگ 33 روزه سال 2006، 33 روز در جبهه و زیر آتش بود، او برای نبرد و رویارویی با داعش به سوریه رفت و سپس برای مبارزه با داعش و فرماندهی عملیات به عراق رفت. همچنین او در درگیریها در برخی مناطق شرقی نیز شرکت کرد. وی افزود: رزمندگان مقاومت برای حضور در خط مقدم نبرد طوفانالاقصی از یکدیگر سبقت میجویند. پایبندی ما به نبرد طوفانالاقصی، از روز نخست پایبندی قاطع بوده است. ما نبرد خود در جبهه لبنان را نیز طوفانالاقصی نامیدیم.
جنگ را متوقف میکنند
یا به سمت پرتگاه میروند
سیدحسن نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود گفت که: «صهیونیستها مجبورند جنگ غزه را متوقف کنند در غیر این صورت به سمت پرتگاه میروند... در داخل رژیم صهیونیستی بحث میشود که 80 سالگی رژیم را نخواهند دید و معتقدند نتانیاهو آنها را لبه پرتگاه خواهد برد.»
خواسته یعنی
استهلاک دشمن محقق شده است
نصرالله گفت: ما وارد نبرد طوفانالاقصی شدیم و اهدافی را برای آن تعیین کردیم. چیزی که برای ما در این نبرد اهمیت دارد، اوضاع دشمن و اذعان آن به این اوضاع است؛ زیرا نبرد ما با این دشمن است و خواسته ما از این جبهه، استهلاک تواناییهای دشمن است که تاکنون تحققیافته است. وی افزود: ما توانستیم بخش بزرگی از تواناییها و نیروهای دشمن را به خود مشغول کنیم و دشمن را از یکسرهکردن کار جنگ در غزه دور کنیم. ما تاکید کردیم که شمال به غزه مرتبط است و اگر دشمن میخواهد شمال آرام بگیرد باید جنگ در غزه متوقف شود. نصرالله ادامه داد: کسانی که خارج و داخل رژیم دشمن را دنبال میکنند، اطمینان دارند که توقف جنگ در غزه تنها راه توقف جنگ در شمال است. وی گفت: دشمن نه تنها از ورود به الجلیل میترسد بلکه از اندیشه صرف به نفوذ نیز میهراسد. این موضوع دشمن را به حضور نیروی انسانی بیشتر برای جبران تلفات تکنولوژیک مجبور کرده است که استهلاک بیشتر آن را در پی داشته است. نصرالله ادامه داد: نیاز دشمن به حضور نیروی انسانی در نتیجه استهلاک آن از سوی ما، دشمن را به سوی ایجاد بحران اجتماعی از طریق درخواست از حریدیها برای خدمت نظامی در ارتش اشغالگران سوق داده و باعث شده رهبر معنوی آنان تهدید کند که حریدیها این رژیم را ترک خواهند کرد. وی افزود: جنگ و نیاز به نفرات و تجهیزات، دشمن را ناچار به افزایش مدت سربازی اجباری کرده و افزایش این مدت نیز بحران اجتماعی دیگری را داخل رژیم اشغالگر ایجاد میکند. نصرالله گفت: جبهه لبنان به تحقق اهداف خود ادامه میدهد و به دشمن فشار میآورد. دشمن یا باید تسلیم شود و یا اینکه نابود شود. دشمن در جریان این جنگ بدترین روزهایش را سپری میکند.
درگیری داخلی رژیم
وی افزود: امروز نتانیاهو، بن گویر و اسموتریچ کسانی هستند که برای منافع خود و برای تضمین باقیماندنشان در قدرت، با دستیابی به توافق ستیزه میکنند. شکست، عنوان این مرحله در داخل رژیم دشمن است، چرا که هیچکدام از اهداف دشمن در غزه محقق نشده است. نصرالله افزود: پافشاری نتانیاهو به عملیات رفح اذعان وی به شکست است، زیرا عملیات در این منطقه کوچک و فشرده که اعلام کرده بودند به دو هفته زمان نیاز دارد، 2 ماه و 4 روز است که به طول انجامیده و شاید به 4 ماه نیز برسد.
دستاورد محور مقاومت
وی ادامه داد: حماس نماینده محور مقاومت در گفتوگوهاست. حماس به هرچه رضایت دهد ما نیز همگی به آن رضایت میدهیم، زیرا حماس با گروههای فلسطینی هماهنگ است. باید برای مقاومت فلسطین اتحاد و دلاوری را در برابر فشارهایی که متحمل میشوند تثبیت کنیم. وی ادامه داد: یکی از دستاوردهای لبنان از پایداری مقاومت فلسطین آن است که اگر دشمن پیروزی سریعی را در غزه محقق میکرد، لبنان نخستین مکانی بود که در دایره تهدید قرار میگرفت. دشمن در رفحِ 27 کیلومتری به 4 ماه زمان نیاز دارد و میخواهد ما را به یورش به جنوب لیطانی تهدید کند! دشمن از لبنان و به ویژه از جنگ 33 روزه که اهداف بزرگی را تعیین کرده بود و در تحقق آنها شکست خورد، درس گرفته است. وی افزود: دشمن در آغاز گفت که میخواهد حزبالله را
3 کیلومتر از مرز دور کند. ما نیز از سلاح «کورنت» با برد 8 کیلومتر رونمایی کردیم. سپس دشمن تصمیم گرفت که ما را
8 کیلومتر از مرز دور کند و ما نیز از موشک «الماس» با برد 10 کیلومتر رونمایی کردیم و به این ترتیب خواسته دشمن به دورکردن 10 کیلومتری ما از مرز تغییر کرد.
تنها راه توقف جنگ در شمال
دبیرکل حزبالله لبنان ادامه داد: عملیات ما دشمن را در شمال درگیر میکند و عملاً 1000 افسر و نظامی اسرائیلی مجبور میشوند در آنجا بمانند. هدف جبهه پشتیبانی لبنان از غزه خسته کردن دشمن و سلب فرصت حل و فصل نبرد در نوار غزه به نفع خود است و امروز میبینیم که ارتش دشمن به دلیل ترس از نفوذ گروههای مقاومت به ویژه با از دست دادن تجهیزات جاسوسی قادر به تخلیه شمال نیست. وی اضافه کرد: از طریق نبرد خود میتوانیم دشمن را از تجاوز به غزه منحرف کنیم و به او بفهمانیم که اگر میخواهد جلوی آن را بگیرد، باید تجاوز خود به غزه را متوقف کند. طرفهای خارجی نیز متوجه شدهاند که توقف نبرد جبهه شمال با توقف تجاوز به غزه مرتبط است.
دشمن در بدترین روزهای تاریخ خود
سید حسن نصرالله در ادامه اظهار داشت: ارتش رژیم اشغالگر از کمبود نیرو رنج میبرد و به همین دلیل مجبورند حریدیها را وادار به رفتن به سربازی کنند. ارتش دشمن همچنین مجبور به تمدید خدمت اجباری است و این تأثیر اقتصادی و اجتماعی بزرگی بر اسرائیل دارد. وی گفت: اهداف از بین بردن و فرسایش دشمن در زمینه اقتصادی، نیروهای نظامی و واقعیت اجتماعی محقق شده است و این امر آن را مجبور به توقف جنگ میکند. دشمن در حال حاضر بدترین روزهای تاریخ خود را تجربه میکند. برخی تحقیقات درباره هفتم اکتبر نقاط ضعف آن را نشان داد.
اسرائیل دیگر تهدید نیست
وی ادامه داد: اسرائیلیها دیگر تهدیدی برای از بین بردن مقاومت در لبنان نیستند و قصد آغاز جنگی همهجانبه علیه آن را ندارند. این رژیم از آنجا که نتوانست حماس را در غزه از بین ببرد، دیگر تهدیدی برای حزبالله محسوب نمیشود و دور کردن هشت یا 10 کیلومتری حزبالله از مرز به قول اشغالگران، مشکل آن را حل نمیکند. دبیرکل حزبالله لبنان همچنین در پاسخ به تهدیدهای «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی مبنی بر نفوذ ارتش این رژیم به خاک لبنان، تاکید کرد: تانک اسرائیل در رفح نتوانست در یک منطقه کوچک پیشروی کند با این شرایط آیا تهدید حمله به جنوب لبنان درست و جایز است؟ ما به اشغالگران میگوییم مقاومت در لبنان آماده و قوی است و شاهد آن، واکنش به ترورها است.
سید حسن نصرالله اضافه کرد: اگر بر سر آتشبس توافق شود، جبهه ما بدون هیچ تردیدی نبرد را متوقف خواهد کرد. اگر اسرائیلیها پس از آتشبس در غزه تصمیم به حمله به جنوب لبنان بگیرند، ما از لبنان دفاع خواهیم کرد و اشغالگری را تحمل نمیکنیم ما باید در مقاومت برای بدترین احتمالات آماده باشیم.
مهر تأیید رئیسجمهور منتخب ایران بر مقاومت
وی در بخش دیگری از اظهاراتش به انتخابات ریاست جمهوری ایران اشاره و در این باره تصریح کرد: برگزاری موفقیتآمیز دو مرحلهای انتخابات، مشارکت مردم و مناظرههای میان نامزدها را به جمهوری اسلامی ایران تبریک میگویم. دبیرکل حزبالله لبنان در این باره افزود: بار دیگر از رئیسجمهوری منتخب ایران به خاطر پیامش و مواضع سیاسی در آن، تشکر میکنم؛ چراکه وی بر ثبات اصول ایران در حمایت از مقاومت مهر تایید زد. دولتهای متوالی در ایران حمایت خود را از جنبشهای مقاومت افزایش دادهاند و پاسخ رئیسجمهور ایران به نامه من و مکاتبات دیروز وی این موضوع را تأیید میکند. 30-40 سال است با ایران رابطه عمیق و قوی داریم؛ جمهوری اسلامی ایران در این مدت چیزی از ما نخواسته است جز یک بار. وقتی حاج قاسم سلیمانی پیش آمد باز هم چیزی از ما برای ایران نخواست بلکه از ما به خاطر حضور داعشیها در عراق کمک خواست. حاج قاسم گفت ما نیاز به فرمانده داریم. فرمانده عملیات میدانی به عراق رفتند. ابونعمه در آن زمان در سوریه بود و از جمله کسانی بود که با حاج قاسم به عراق رفت برای اینکه فرماندهی عملیات علیه داعش در عراق را برعهده بگیرد. سیدحسن نصرالله در پایان خاطرنشان کرد:
در راه پیروزی، باید شهید داد و اینجا
خون بر شمشیر پیروز است و خون مقاومت
بر همه شمشیرها پیروز خواهد شد.
بسمه تعالی:معجزه اتحاد زیر این پرچم (یادداشت روز) هرگاه کشور
هرگاه کشور صحنه رقابت انتخاباتی میشود، شاهد داغ شدن رقابت تنگاتنگ افراد مختلف با دیدگاهها، تفکر، روحیات و سلایق متنوع برای برتر نشان دادن گزینه مطلوب خود و به کرسی نشاندن وی هستیم.
گاه این رقابت آنقدر پررنگ و گاه حتی غیرمتعارف! میشود که ممکن است برخی دلخوریها، دور شدنها و کدورتها نیز در بین افراد مختلف بروز نماید. به همین دلیل است که همواره بزرگان ما و دلسوزان توصیه کرده و هشدار دادهاند که فردای انتخابات نباید تحت تاثیر فضای رقابتی و تقابلی قرار گیرد و هم طرفداران فرد پیروز و همچنین طرفداران افراد جامانده از توفیق در رقابت، باید مراقب اتحاد ملی و در پی رفع دلخوریها و کدورتها باشند.
آنها که در همان فضای رقابتی جا بمانند و درک موقعیت نکنند، هم به خود و هم به اتحاد ملی و پیشبرد امور جامعه لطمه میزنند، حال این افراد چنین رفتاری را از سرمستی پیروزی از خود بروز دهند یا از تلخی شکست.
این روزها که بلافاصله پس از پایان رقابت فشرده انتخاباتی ریاست جمهوری وارد ایام ماه محرم شدهایم با یک نگاه و چرخاندن سر در هیئتها و مجالس عزاداری که در سرتاسر کشورمان و در هر کوی و برزن برپا شده است، متوجه یک واقعیت دلگرمکننده میشویم.
این واقعیت روحنواز آن است که در مراسمهای عزاداری این شبها، شاهد حضور افراد مختلف با ظواهر متنوع در کنار یکدیگر هستیم که ممکن است هر کدام از آنها تفکرات سیاسی خاص خود را داشته باشند اما چنان یکدل و متحد کنار هم و زیر پرچم سیدالشهدا (ع) جمع شدهاند و با انگیزه و انرژی تمام و با وحدت و همکاری مشغول عزاداری و انجام کارهای مربوط به برپایی باشکوه این مجالس هستند که بهطور کامل همه فراموش کردهاند که تا همین چند روز قبل درگیر یک رقابت سنگین انتخاباتی و تقابل در گفتار و تبلیغ و فعالیت سیاسی ناهمسو بودهاند.
این واقعیت را میتوان یک معجزه بزرگ زیر این پرچم و امتیازی شاید بینظیر در ارتقای مودت و اتحاد ملی دانست. واقعیتی که میتواند یک الگوی تمامعیار برای زندگی اجتماعی مردم ما باشد. این فضای همکاری که هر کس فارغ از منیتها و اختلافها و بیتوجه به میزان ثروت و جایگاه هر آنچه از دستش بر میآید و هرچه در توان دارد در طَبَق اخلاص بگذارد تا با اتحاد و همکاری امورات مراسم عزاداری به بهترین نحو انجام شود و آن را میتوان در زندگی روزمره و پیشبرد اهداف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... کشور هم به کار گرفت. با این دید دیگر کار هیئتی کردن برخلاف تصور غلط بسیاری، معنی کار بدون برنامهریزی و پشتوانه فکری نیست بلکه الگویی برای تجلی همکاری و تعاون در سطح ملی است.
شاهد این ادعا، مقاطع مهم و گردنههای سختی است که مردم ما در همین دههها و سالهای اخیر پشت سر گذاشتهاند و اگر نگاهی به پشت سر و هر کدام از این مقاطع بیندازیم خواهیم دید که رمز موفقیت و سرافرازی مردم ما اتحاد و یکدلی و تعاون و پای کار آمدن مخلصانه بوده است. مگر پیروزی انقلاب ما جز با اتحاد و یکدلی مردم رقم میخورد؟ مگر سربلندی و نصرت در 8 سال دفاع مقدس جز با وحدت ملی و همدلی حاصل میشد؟ مگر جز با کمک و تعاون همگانی زیر سایه اتحاد و یکدلی میشد از روزهای تلخ وقوع حوادث سهمگین طبیعی همچون زلزلهها و سیلهای ویرانگر و مرگبار در مناطق مختلف عبور کرد؟
هنوز از روزهای هولناک شیوع کرونا فاصله زیادی نگرفتهایم. روزهایی که نهضت مواسات و همدلی در سراسر کشور ایجاد شد و مردم و گروههای جهادی پای کار آمدند و حماسه آفریدند.
این فرهنگ غنی و الهامبخش را بیشک مدیون جمع شدن زیر پرچم آن آقای بزرگواری هستیم که مظهر ایثار بود و در راه آنچه حق و وظیفه و مسیر درست میدانست تا پای جان ایستاد. آقایی که به ما آموخت که در راه نجات انسانیت و دفاع از مظلوم و ایستادگی پای حق از ملامتها و سنگاندازیها و دشمنیها نباید هراس داشت. آقایی که در سپاه و زیر بیرق او، از صحابه قدیمی پیامبر(ص) تا غلام به ظاهر سیاه منظر اما روسفید و نورانی و از جوان مسیحی تازه مسلمان شده تا جوانان و نوجوانان مخلص بنیهاشم همه و همه با وحدت و اتحاد و یکدلی پای هدف مقدس دفاع از اسلام و دفاع از ولایت ایستادند و تا ابد ماندگار و الگو شدند.
امام خمینی(ره) که خود شاگرد ممتاز مکتب حسینی و احیاگر فرهنگ و تفکر عاشورایی در عصر حاضر بود میفرمایند: «این را باید همه گویندگان توجه بکنند، و ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا- سلام الله علیه- نبود، امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیلهای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد، از همین جمعیتها، از همین جمعات، از همین جمعهها و جماعات، همه اموری که اسلام را به پیش میبرد و قیام را به پیش میبرد، مهیا باشد و بالخصوص حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چهجور باشد و در خارج میدان وضع چهجور باشد.»
جلوههای این مکتب انسانساز و پیشبرنده و ترس از اتحاد و یکدلی مردم کشورمان زیر این پرچم است که دشمنان این سرزمین و این مردم و مکتب را نگران کرده و به همین دلیل است که شاهد دشمنیها و توطئهها برای کمرنگ کردن نور فروزان این مکتب و ایجاد تفرقه و جدایی بین مردم با بهکارگیری همه نوع وسیله و فضائی هستیم. موضوعی که هوشیاری همه مردم با افکار و سلایق مختلف را میطلبد.
و صد البته موضوع وحدت و یکدلی تنها مختص مردم نیست و مسئولان و چهرههای سیاسی از طیفهای مختلف نیز در این خصوص وظیفه سنگینی دارند، آنها که میتوانند با رفتار و گفتار خود عامل وحدتآفرینی و یا خدای نکرده تفرقه و جدایی مردم از یکدیگر باشند.
رهبر معظم انقلاب که خود همواره منادی وحدت در کشور و جهان اسلام و مروج یکپارچگی ملی بودهاند؛ سالها پیش در این خصوص فرمودهاند: «کشور با اتحاد پیش خواهد رفت؛ با دعوا و تفرقه و دودستگی پیش نمیرود. شما میبینید یک چیز مختصری بین مسئولین پیش میآید، رادیوهای بیگانه تفسیر میگذارند، جنجال میکنند، خوشحال میشوند؛ در حالی که اصل قضیه چیز مهمی نیست. حالا فرض کنیم یک اختلاف سلیقهای، یک اختلاف نظری، یک اختلاف برداشتی بین دو مسئول یا دو گروه مسئول پیش آمده است؛ این اینقدر در گذران کار اهمیتی ندارد؛ اما دشمن از همین چیزهای کوچک هم میخواهد استفاده کند. جنجال میکنند، خوشحالی میکنند، میگویند، مینویسند و رادیوهای بیگانه تحلیل میگذارند. کسانی که حالا میدانند و میشنوند، میبینند که چقدر خوشحالی میکنند از اینکه بین افراد یک چیز مختصری پیدا شده است. این نشان میدهد به ما که نقش اتحاد و همدلی در کشور چقدر است. این کشور با اتحاد مسئولین، با همدلی مسئولین، با همدلی ملت با مسئولین، با اتحاد عظیم ملت ایران پیش خواهد رفت. همه تلاش امام بزرگوار ما در طول آن ده سال زندگىِ بابرکت خود در رأس جمهوری اسلامی، بر همین تأکید و بر همین نکته بود؛ اتحاد مردم، همدلی مردم. امروز هم همان است؛ باید کاری کنیم و ملت ایران کاری بکنند که مسئولین کشور با هم همدل باشند، همراه باشند، اختلاف و شقاق و درگیری و مچگیری و دست به یقه شدن و ایراد بنیاسرائیلی از یکدیگر گرفتن، این چیزها نباشد. باید همه در صراط واحد باشند. بحمدالله ملت، ملت با اتحادی است؛ ملت هوشیاری است. ملت ایران واقعاً هوشیارند. یک جاهایی ما دیدهایم و تجربه کردهایم که از احساسات خودشان صرف نظر کردهاند، تحریکات دشمن را بیاثر گذاشتهاند؛ برای خاطر حفظ اتحاد.»
(4/2/1387- در دیدار کارگران و کارآفرینان).
اکنون نیز با پایان یافتن رقابتهای انتخاباتی باید بیش از هر زمانی مراقب اتحاد و برادریها در بین آحاد مردم جامعه باشیم. در سایه تربیت مکتبی و با اعتقاد به وحدت، نیکاندیشی و دلسوزی برای کشور و مردم است که توفیق و موفقیت کاندیدای پیروز از جناح رقیب در انجام امور و خدمت به مردم و کشور برای کسانی که پیش از این در مقابل و در رقابت با او بودند نیز شیرین و خوشحالکننده و خدای نکرده ناکامی در عمل به وعدهها یا در مسیر خدمت حتی برای جناح رقیب هم ناخوشایند است.
رهبر انقلاب نیز در پیام خود پس از پایان انتخابات اخیر فرمودند: «اکنون ملت ایران رئیسجمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیسجمهور منتخب و به همه فعالان این صحنه حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند.»
عباس شمسعلی
بسمه تعالی:دلم برای رئیسی سوخت (یادداشت روز) انسانها گاهی سر
انسانها گاهی سرشان را در خاک میکنند تا خودشان واقعیت را نبینند و گاهی به چشم دیگران خاک میپاشند تا هیچ کس واقعیت را نبیند. در مورد جریان غربگرای داخل ایران که مدعیان اصلاحات بخشی از آن هستند؛ گزینه دوم صدق میکند. آنها طی 2 سال و 9 ماه فعالیت دولت سید ابراهیم رئیسی تقریبا از هیچ تلاشی برای سانسور خدمات و دستاوردهای او و یا تحریف واقعیتهای دوران کوتاه ریاستجمهوری او فروگذار نکردند.
شهید رئیسی عزیز طی عمر کوتاه خود در قامت ریاستجمهوری ایران عملکردی موفق و رشکبرانگیز داشت که دولتهای مدعی اصلاحات و اعتدال حتی به سایه آن نیز دست نیافتند. آنها عموما پس از 8 سال اشغال کرسی ریاستجمهوری برای توجیه فرصتسوزیها و سوءتدبیر و عملکردشان پشت ادعاهای توخالی و بهانههای واهی پنهان میشوند و از کارشکنی دیگران و عدم اختیارات کافی برای رئیسجمهور سخن میگویند.
سید ابراهیم اما اهل بهانه نبود؛ مرد خدمت بود. طی 33 ماه از فعالیت دولتش 49 مرتبه به استانهای مختلف کشور سفر کرد. این آمار برای رئیسجمهور قبل از او تنها 14 سفر طی 4 سال (1400 - 1396) بود. شهید رئیسی در کمتر از یک سال به تمامی استانهای کشور سفر کرد و بلافاصله دور دوم سفرهای استانی خود را برای پیگیری اجرای مصوبات دور اول آغاز کرد.
روحیه خستگیناپذیر و تلاشهای صادقانه سید ابراهیم رئیسی برای بهبود اوضاع و پیشرفت کشور، رهبر انقلاب را به این جمعبندی رساند که اگر دولت رئیسی ادامه پیدا میکرد، بسیاری از مشکلات اقتصادی حل میشد: «دولتها در استفاده از این ظرفیّتها[ی کشور] یکجور نبودند؛ بعضی از دولتها واقعاً از اینهمه ظرفیّت استفاده نکردند؛ بعضی از دولتها استفاده کردند، بعضی هم خوب استفاده کردند. این دولت سیزدهم از دولتهایی بود که از این ظرفیّتها خوب استفاده کرد. اگر این دولت ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل میشد.»
24 اسفند 1402 مدیرمسئول روزنامه غربگرای «دنیای اقتصاد» در ضیافت افطاری با آقای رئیسی به همین پیشرفتها در دولت ایشان اشاره کرد و خطاب به رئیسجمهور گفت: «طبق آمار رسمی، وضعیت اقتصادی کشور مثبت است. هم تورم کاهنده است، هم رشد اقتصادی مثبت است و هم نرخ بیکاری رو به کاهش است که این جای تقدیر و تشکر دارد.» برخلاف اظهارات آقای مدیرمسئول اما روزنامه تحت امرشان غالبا تصویری تیره و تار از عملکرد اقتصادی دولت شهید رئیسی ارائه میکرد. حدود دو هفته از این سخنان گذشته بود که این روزنامه با موضعی کاملا متناقض با اظهارات مدیرمسئولش در سرمقاله خود نوشت: «ما در ایران تقریبا هر سه پایه رسیدن به رشد [اقتصادی] را از دست دادهایم.» آنها نه فقط موفقیتهای دولت شهید رئیسی را سانسور میکردند بلکه با انتشار ادعاها و تحلیلهای مخدوش واقعیت را نیز یکصدوهشتاد درجه تحریف میکردند.
31 ژانویه 2024 (11 بهمن 1402) سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه طی نامهای به «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا ضمن اینکه خواستار تشدید فشار بر ایران شدند؛ ناخواسته به عملکرد موفقیتآمیز دولت شهید رئیسی نیز اعتراف کردند: «از فوریه 2021 تا اکتبر 2023، [ایران] حداقل 88 میلیارد دلار از صادرات نفت، درآمد دریافت کرده است. ایران منافع اقتصادی قابل توجهی را از دور زدن تحریمهای فراگیر به دست میآورد، به طوری که اقتصاد ایران سالانه چهار درصد رشد میکند و ذخایر ارزی [این کشور] نیز از سال 2021 تا 2023 افزایش 45 درصدی داشته است.»
این اعتراف به قدرت و توانایی ایران در دولت سید ابراهیم رئیسی نیز توسط رسانههای زنجیرهای مدعیان اصلاحطلبی سانسور شد. آنها هنگام بازتاب این نامه «رشد سالانه چهار درصدی اقتصاد ایران علیرغم تحریمها» را کاملا از نسخه ترجمه شده خود حذف کردند و اعتراف آشکار سناتورهای آمریکایی به افزایش درآمدهای نفتی و رشد ذخایر ارزی ایران را نیز صرفا در حد یک «ادعا» تقلیل دادند.
3 تیر 1403 «سعید لیلاز» یکی از چهرههای اقتصادی مدعیان اصلاحات هم به تمجید از عملکرد مثبت اقتصادی سید ابراهیم رئیسی پرداخت: «عملکرد آقای رئیسی در مجموع اقتصاد ایران را از گِل درآورد... آقای رئیسی ایران را در حوزه اقتصادی از لبه پرتگاه نجات داد و به تحریمها غلبه کرد.» او مدتی بعد باز هم در گفتوگو با رسانههای دیگر بر سخنان خود تأکید کرد و گفت: «در حوزه اقتصاد آقای رئیسی موفقتر از چیزی بود که تصور میشد ولو اینکه کسی حاضر نیست این را بگوید. هیچ شاخص اقتصادی نیست که الان وضعیتش بهتر از سال 1400 نباشد. حتی در برخی موارد ما از سال 1396 هم عبور کردیم مثل حجم تولید ناخالص داخلی که بیشتر از سال 96 است.» و البته اینبار به بیانصافی همقطاران سیاسی خود در کتمان موفقیتهای دولت شهید رئیسی نیز اعتراف کرد. وقتی مجری برنامه از او پرسید «برخلاف اکثریت اصلاحطلبان که منتقد وضعیت اقتصادی آقای رئیسی بودند، معتقدید ایشان کارنامهشان خوب است؟» بلافاصله پاسخ داد: « بله؛ احزاب سیاسی برای اهداف خودشان بیانصافی میکنند.» سانسور و تحریف رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات در مواجهه با دولت سیزدهم به حدی بود که آقای لیلاز میگوید: «حق ایشان [شهید رئیسی] در دعواهای سیاسی ادا نشد. یکی از روزنامههای اصلاحطلب به من گفت متهم به سیاهنمایی علیه شهید رئیسی شدهایم، من گفتم بله، این اتهام به شما وارد است.»
روایتی مشابه نیز در حوزه فرهنگی وجود داشت؛ وقتی
احمد زیدآبادی یکی دیگر از فعالان سیاسی جریان موسوم به اصلاحطلبی به ستایش از آزادی رسانهها و مطبوعات در دولت شهید رئیسی پرداخت و البته گفت با اعتراف به این موضوع، از طرف سایر همفکرانش تحت فشار قرار خواهد گرفت: «اگر این را بگویم خیلی فحش میخورم ولی به جهنم؛ بگذار بگویم. در تمام این دورانها اولین دورهای است که ما در روزنامه مینشینیم و مطلب انتقادی مینویسیم و هر طور دلمان میخواهد همه سیاستها را نقد میکنیم و منتظر نیستیم یک فکس بیاید و روزنامه تعطیل شود. یعنی دولت دارد از خودش تحمل نشان میدهد. چرا نباید این را ببینیم و همهاش تبلیغ کنیم که یک اختناق توتالیتاریستی الان حاکم شده است؟!»
سانسور موفقیتها و تحریف واقعیتها دستورالعمل ثابت جریان غربگرای داخل ایران در مواجهه با عملکرد دولت شهید رئیسی بود. در جریان رقابتهای انتخاباتی دوره چهاردهم ریاستجمهوری، پای این سانسورها و تحریفها به تبلیغات برخی نامزدها نیز کشیده شد. نمودارهای تقطیع شده که عملکرد نامطلوب آقای روحانی را به پای دولت شهید رئیسی میگذاشت و خوانش عجیب و غریب از آمار که با تحریف واقعیت، مهار و کاهش رشد نقدینگی را در دولت سیزدهم به کلی انکار میکرد. اما شاید هیچکدام از اینها به پای ادعای کذبی نرسد که توسط محمدجواد ظریف درباره فروش نفت در دولت سیزدهم مطرح شد. او
33 ماه زحمات شبانهروزی آقای رئیسی و دولتمردانش را نادیده گرفت و در عوض مدعی لطف «بایدن» به ایران برای فروش نفت شد.
ادعای دروغینی که از طرف مقامات آمریکایی نیز تکذیب شده بود. 23 ژانویه 2023 (3 بهمن 1401) «رابرت مالی» نماینده وقت وزارت خارجه آمریکا در امور ایران به شبکه تلویزیونی بلومبرگ گفت: «ما هیچکدام از تحریمهایمان بهویژه تحریمهای مربوط به خرید نفت را علیه ایران کاهش ندادهایم... به اقدامات خود برای تحریم کسانی که در واردات نفت ایران دست دارند ادامه خواهیم داد... از زمان روی کار آمدن رئیسجمهور بایدن بهویژه در رابطه با صادرات نفت ایران ما هیچ یک از تحریمهای خود را کاهش نداده یا ملغی نکردهایم.» 20 سپتامبر 2023 (29 شهریور 1402) سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا به وال استریت ژورنال گفت: «ایالات متحده اجرای سختگیرانه تمام تحریمهای مرتبط با ایران را ادامه میدهد و هیچ تحریمی را لغو نکرده است. هرگونه ادعایی برخلاف این موضوع نادرست است.» و 21 می2024 (1 خرداد 1403) نیز وزیر خارجه آمریکا به توانایی ایران برای فروش نفت علیرغم تحریمها اعتراف کرد و گفت: «ما 200 شخص را تحریم و 50 کشتی را متوقف کردیم، ما 600 تحریم اضافه کردیم... [اما] آنها سخت تلاش کردند، مصمم بودند نفتشان را بفروشند و این کار را انجام دادند.»
غربگرایان وطنی چه در زمان حیات شهید رئیسی و چه پس از شهادت ایشان در رقابتهای انتخاباتی با تیغ سانسور و تحریف عملکرد موفق رئیسی عزیز و پیشرفت مستقلانه ایران را کتمان کردند. آنها واقعیت را میدیدند اما به چشم دیگران خاک میپاشیدند تا حقیقت را نبینند. تاریخ سیاسی ایران یکبار دیگر جفای آنان به ملک و ملت را ثبت کرد.
سید محمدعماد اعرابی
تسمه تعالی:فرصتهای انتخابات جمعه (یادداشت روز) انتخابات زوده
انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری اسلامی ایران در دو جمعه پیاپی برگزار شد و رئیسجمهور جدید در یک فرآیند فعال مردمی و در عین حال آرام و توأم با امنیت کامل انتخاب گردید و از فردا که انتخاب ملت توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی تنفیذ میگردد، به عنوان دومین مقام جمهوری اسلامی، اداره قوه مجریه و چندین منصب عالیرتبه شورایی کشور را برعهده میگیرد. بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی ادعاهایی داشتند که همه آنها در دو روز جمعه پیاپی با حضور مجموعاً 55 میلیون نفر ابطال گردید. از جمله اینکه مخالفان مثل گذشته مدعی بودند رئیسجمهور در ایران توسط حاکمیت تعیین میشود و انتخابات فقط صورتسازی انتصابی معین است. در این بین بعضی از آنان نام دکتر محمدباقر قالیباف و بعضی نام دکتر سعید جلیلی را میبردند اما نتیجه انتخابات آزاد این ادعا را باطل کرد. در مورد مشارکت مردم هم وانمود میشد، مردم ایران اعتماد به ساختار سیاسی حاکم ندارند و لذا انتخابات با مشارکت حداقلی شکل میگیرد اما 24/5 میلیون نفر مشارکتکننده جمعه اول و 30/5 میلیون مشارکتکننده جمعه دوم نشان دادند انتخابات ایران در نصاب قابل قبولی قرار دارد. بعضی محافل اطلاعاتی آمریکا تا دو روز پیش از برگزاری انتخابات، از شکاف و تقابل میان بخشهای مختلف ایران خبر دادند و پیشبینی کردند که ایران جمعه پرماجرایی در پیش دارد. چیزی که آنان از انتخابات تیرماه ایران به تصویر میکشیدند، درگیری میان موافقان و مخالفان انتخابات بود! اما انتخابات ایران با هیچکدام از این ادعاها سازگار نشد. در این میان ذکر نکاتی خالی از فایده نیست.
1ـ برخلاف آنچه دشمنان در خصوص انتخابات ایران ـ و فقط انتخابات ایران ـ مطرح میکنند، موضوع انتخابات ریاستجمهوری، «اداره کشور» است که در چارچوب قانون اساسی و سایر قوانین صورت میگیرد، نه فراتر از آن و این با ایفای نقش اپوزیسیون توسط فردی که در ساختار انتخاب میشود، هیچ نسبتی ندارد. دشمن و دنبالههای آن در داخل بارها به دلیل تأثیر مردمسالار بودن نظام در خنثی شدن اقدامات خصمانه آنان علیه ملت ایران، سعی کردهاند، وجههای مخالف به منتخب مردم ایران بدهند. در ضمن اینجا اوج حکمت و هنر حضرت امام خمینی در پایهگذاری یک نظام دینمدار و در عین حال مردمسالار نمایان میشود.
2ـ در این انتخابات و بهخصوص انتخابات جمعه دوم، دو طیف سیاسی در آرایی که به هم بسیار نزدیک بود، به رقابت پرداختند.
یک طیف توانست با بیش از 16/38 میلیون رأی یعنی 53/6 درصد آرا پیروز رقابتها باشد و طیف دیگر با بیش از 13/5 میلیون رأی یعنی 44/3 درصد توانست نقش سیاسی خود را در مهمترین آوردگاه سیاسی ایفا نماید. آنچه در این میان ضرورت دارد به آن توجه شود، امکان استفاده از ظرفیت آرای دو طیف برای شکلدهی و سامانمند کردن جامعه سیاسی ایران است.
اینک حدود 16 میلیون رأی در یک طیف و حدود 13/5 میلیون رأی در طیف دیگر قرار دارد. در متن هر دو طیف، نیروهای ارزشمند و متخصصی ـ نوعاً جوان ـ وجود دارد که قابلیت گرد آمدن ذیل «تشکلی بادوام» برای نقشآفرینی پیوسته در عرصه مدیریتی کشور دارند. این قلم از «حزب» سخن نمیگوید. شاید همانگونه که بسیاری از اساتید جامعهشناسی سیاسی گفتهاند، حزب با مختصات آن در جامعه ایران نمیتواند از پذیرش عمومی برخوردار شود. اما تشکلها لزوماً نباید حزب باشند تا به سامانمند کردن صحنه سیاسی کشور نائل آیند. بسیاری از تشکلهای موفق در جامعه ایران وجود دارند که سالیان طولانی است به ارائه خدمات گسترده ملی میپردازند.
الان خیراندیشان در دو طیف آرای جمعه 15 تیر میتوانند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با استفاده از آرای طیف فکری خود برای سامانمند کردن صحنه سیاسی کشور وارد عمل شوند. در سامانمندی نیروهای فعال اجتماعی تربیت نیروی انسانی هم بهدست میآید و محیط اجرائی کشور را هم به کنترل درمیآورد. بله همه آنان که در پای صندوقها حضور مییابند، ظرفیت ورود در صحنههای مدیریتی ندارند اما بخش زیادی از آنها حتماً چنین قابلیتی دارند. این قابلیتها باید پروریده شده و در صحنههای سیاسی آینده به کار گرفته شوند. اگر این اتفاق بیفتد افق کشور برای برنامهریزی قابل اعتمادتر میشود.
3ـ وقتی اظهارات «منتخب مردم» در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری را مرور میکنیم، بهطور خاص به مواردی میرسیم که بر اساس آنها میتواند یک همکاری ملی برای حرکت شتابانتر کشور به سمت اهداف شکل گیرد. بر اساس احساء این قلم، «پرهیز از رفتارهای افراطگرایانه»، «ترمیم شکافهای موجود میان بخشهایی از جامعه»، «حرکت منسجم در مسیر برنامه» و «بهبود شرایط اقتصادی» از جمله مواردی است که با تأکید زیاد از سوی دکتر پزشکیان مطرح گردیده است. تردیدی در این وجود ندارد که افراطگرایی به هر دو طیف شکلدهنده به انتخابات جمعه 15 تیر صدمه میزند و باز قابل انکار نیست که در هر دو طیف افراطگرایانی ـ بیاعتقاد به این یا آن جناح سیاسی ـ که کاری جز افزایش شکاف در میان هواداران انقلاب اسلامی ندارند، همکاری صمیمانه دو طیف شرکتکننده در انتخابات اخیر ریاستجمهوری برای ایجاد یک ظرفیت ملی فراگیر به منظور ایجاد شتاب در حرکت کشور و کاهش تنشهای سیاسی حتماً مستلزم کنترل افراطگرایی در دو سوی ماجراست. کسانی که به تعبیر
رهبر معظم انقلاب، به مواضع نورانی حضرت امام اعتقاد ندارند و یا کسانی که مصلحت گروه خویش را بر مصالح نظام ترجیح میدهند، نمیتوانند کمکی به بهبود شرایط کشور و استفاده مردم از فرصتهای ملی و بینالمللی نمایند.
یکی از کارکردهای دولت جدید میتواند ترمیم شکافهای موجود در فضاهای اجتماعی باشد. این شکافها عمدتاً دلیل اقتصادی دارند که شائبههای فرهنگی و گاهی سیاسی نیز پیدا کردهاند. این از آنجا اهمیت دارد که دولت فقط در فضای «همگرایی ملی» میتواند موفق شود و در این فضاست که همه ظرفیتهای کشور پای کار دولت میآیند.
4ـ در اظهارات رئیسجمهور منتخب روی ضرورت «توافق ملی» برای اجرای موفق سیاستهای داخلی و خارجی تأکید شده است که حائز اهمیت زیادی میباشد. البته هر کس میتواند از توافق ملی تعبیر خود را داشته باشد، اما در این مورد تا حدی میتوان به اجماع نظر هم رسید. توافق ملی قاعدتاً محور میخواهد و بدون آن صحبت از توافق ملی مفهومی ندارد و در حد یک شعار تنزل پیدا میکند. جامعه سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یک محور عقیدتی و البته سیاسی دارد که رهبری و ولایت فقیه است و یک محور حقوقی دارد که قانون اساسی است. در مقام عمل و اجرا یک دسته سیاستهای کلی وجود دارند که در نهادهای عالیه کارشناسی نظام مورد بحث قرار گرفته و سپس بر اساس اصل 110 قانون اساسی، طی مراحلی به تأیید رهبر معظم انقلاب رسیده و اجرا میشوند. در کنار آن یکسری اصول موضوعه داریم که آنها هم در قانون اساسی آمده و ما میتوانیم به دلیل دائمی بودن از آنها به «آرمانها»، «مطلوبها» و «مطالبههای اساسی» یاد نمائیم. سیاستها و آرمانها در دو ساحت وضع بالفعل و وضع بالقوه قرار دارند که رسیدن به هر کدام دقیقاً وابسته به توجه به دیگری است. یعنی پیگیری سیاستهای کلی نظام، به کمک گرفتن از فضای آرمانی یعنی استعدادهای لازم ملی و بینالمللی نیازمند است و متقابلاً پیگیری آرمانها و مطلوبها هم بدون وجود نظامی مستحکم در چارچوب مرزهای ملی امکانپذیر نیست. در طول حدود سه دهه گذشته، بعضی سعی کردند تلاش برای تحقق آرمانهای انقلاب و منویات امام و رهبری را در تقابل با رسیدن به سیاستهای کلی نظام که در متن برنامههای پنج ساله به آنها تکلیف شده است، قرار دهند و حال آنکه امروز به هیچ وجه امکان ندارد کشوری بدون داشتن اقتدار و قدرت در محیط منطقهای و بینالمللی به حل داخلی مشکلات خود دست پیدا نماید.
5ـ دولت جدید میتواند شکلدهنده به یک فرصت بزرگ برای کشور در دنیای در حال تغییر کنونی باشد و میتواند دولتی سر در گریبان و هدردهنده فرصتهای بزرگ ملی، منطقهای و بینالمللی باشد. پرکننده فاصله امروز که نزدیک قلهایم تا فتح «قله کامیابیها» تلاش ملی مستدام و شتابان است. مبادا که این فرصت بزرگ از دست برود و جای آن را حسرت بگیرد.
سعدالله زارعی تعالی:
بسمه تعالی:الفالف تکمیل بدرقه شهیدان خدمت (یادداشت روز) فردا
تکمیل بدرقه شهیدان خدمت (یادداشت روز)
حمایت خانواده شهید رئیسی از سعید جلیلی
فردا مرحله نهائی چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار و با حضور و اعلام نظر مردم از طریق صندوقهای رای، تکلیف انتخاب رئیسجمهور جدید کشورمان مشخص خواهد شد. در روزهای اخیر و پس از برگزاری دور اول انتخابات، تنور رقابت و تلاش کاندیداهای نهائی برای جذب آرای مردم گرمتر از قبل شده است.
در این میان اما آنچه فضا را نیازمند واکاوی دقیق کرده و اهمیت تصمیمگیری درخصوص حضور در انتخابات و دادن رای آگاهانه را دوچندان میکند، غبارآلودگی و شاید به عبارتی بمباران سنگین تبلیغات منفی است. از یکسو دشمنان همیشگی و معاندان و رسانههای ضد انقلاب بر حضور نیافتن مردم پای صندوقهای رای یعنی محروم کردن خود از اظهارنظر مؤثر و مشارکت در تعیین سرنوشت تاکید دارند و از سوی دیگر برخی فعالیتهای به ظاهر تبلیغی اما در واقع تخریبی در عرصه رقابت مشاهده میشود.
تکلیف با تلاش همیشگی معاندان برای تضعیف مشارکت معلوم است، قطعاً آنها نه امروز و نه هیچ زمان دیگری هرگز خیرخواه و دلسوز واقعی کشور و مردم ما نبوده؛ نیستند و نخواهند بود. این جماعت تاکنون هر آنچه در توان داشتهاند برای دشمنی با مردم و این کشور به کار گرفتهاند و همواره در سمت دشمنان این نظام و کشور، آنها که خصمانه با تحریم، جنگ تحمیلی، ترور مردم و مسئولان و دانشمندان کشورمان و... در دشمنی با این مردم و کشور سنگ تمام گذاشتهاند ایستادهاند. با این وصف، نباید با تردید در مشارکت انتخاباتی باعث گستاخی و دلگرمی این دشمنان شد.
البته نباید فراموش کرد که وقتی میزان مشارکت در انتخابات در حد مطلوب یا مورد انتظار نیست، نباید این موضوع را به زاویه داشتن تام و تمام آن بخش از جامعه که در انتخابات شرکت نکردهاند با نظام و انقلاب تفسیر کرد.
دیروز رهبر انقلاب در دیدار تولیت جدید، مدیران و جمعی از اساتید مدرسه عالی شهید مطهری؛ میزان مشارکت در مرحله اول انتخابات را کمتر از حد توقع و خلاف پیشبینیها خواندند و گفتند: «این مسئله عللی دارد که اهل سیاست و جامعهشناسان آنها را بررسی میکنند.»
ایشان تصور برخیها را مبنی بر اینکه هر کسی در مرحله اول رأی نداده مخالف نظام است، صد در صد اشتباه خواندند و گفتند: «ممکن است عدهای، از برخی مسئولان و یا حتی نظام اسلامی خوششان نیاید همانگونه که آزادانه این حرفها را میزنند اما این ذهنیت که هر کسی رأی نداده متصل به این افراد و این طرز فکر است کاملاً غلط و اشتباه است. خیلیها مشکل و کار و گرفتاری دارند و یا به علل دیگر در رأیگیری شرکت نکردند که انشاءالله در مرحله دوم اجتماع مردم پای صندوقهای رأی، شوقانگیز و مایه آبروی نظام باشد.»
نباید فراموش کرد که قاطبه مردم عزیز و هوشیار این کشور بارها و بارها در عرصهها و صحنههای مختلف، دلبستگی و حمایت خود از این نظام و انقلاب را به نمایش داشتهاند که نمونه اخیر و حماسهساز آن بدرقه و تشییع پیکر رئیسجمهور شهید و شهدای همراه ایشان بود که در چند شهری که میسر شد از همه اقشار و با انواع تفکرات و ظاهرها و حتی کسانی که شاید در انتخابات گذشته به شهید رئیسی رای نداده بودند هم حضور پیدا کرده بودند، چرا که تلاش خستگی ناپذیر تا پای جان و صداقت رئیسجمهور شهید در عمل به وظایف و وعدهها را به عینه دیده بودند.
از دست دادن چنین رئیسجمهوری بیشک خسارت و صدمهای بزرگ برای کشور محسوب میشود که شاید همچنان بتوان آثار این موضوع را در مردمی که هنوز پرواز بیبازگشت خدمتگزار صدیق خود را باور نکردهاند مشاهده کرد. مردم خدمتگزاری را از دست دادند که تلاش و سختکوشی او را مایه دلگرمی و امیدواری میدانستند.
موضوعی که رهبر انقلاب نیز در دیدار با مردم در روز عید غدیر امسال مورد تاکید قرار داده و فرمودند: «ما در این کشور خیلی امکانات داریم؛ البتّه بعضی از این امکانات طبیعی است، بعضی در این سالهای بعد از انقلاب به مرور به وجود آمده و تولید شده، لکن دولتها در استفاده از این ظرفیّتها یک جور نبودند؛ بعضی از دولتها واقعاً از این همه ظرفیّت استفاده نکردند؛ بعضی از دولتها استفاده کردند، بعضی هم خوب استفاده کردند. این دولت سیزدهم از دولتهایی بود که از این ظرفیّتها خوب استفاده کرد. اگر این دولت ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل میشد.»
اما این راه و حرکت قطار اجرائی کشور متوقف نخواهد ماند و باید با تلاش و حضور همگانی این مسیر رو به جلو را با موفقیت در پیش گرفت و حرکت کرد.
اکنون در آستانه برگزاری دور دوم و نهائی چهاردمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، دو موضوع مهم از سوی مردم عزیز باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. نخست آنکه مردمی که همواره در عرصههای مختلف وفاداری و علاقه خود را به این نظام و به این سرزمین مقدس نشان داده و مردانه در برابر دشمن و مقاصد شوم او ایستادهاند، امروز شرکت با شکوه در انتخابات را باید همچون پاسداریِ آن جوان غیور مرزبان در نقطه صفر مرزی، یا سلحشوری آن دیدهبان همیشه هوشیار صحنه جنگ نظامی و دفاع از میهن بدانند و با خود بیاندیشند که همچنان که یک لحظه غفلت یک مرزبان یا رویگردانی دیدهبان از صحنه جنگ دشمن را به طمع انداخته و برای کشور خسارت به بار میآورد، تردید برای شرکت در انتخابات یا حضور نیافتن پای صندوقهای رای، به دلایل مختلف برای کشور ایجاد مانع و مشکل میکند، قطعاً هیچ ایرانی وطن دوست و هیچ انقلابی وفادار به آرمانهای مقدس این نظام راضی به بروز مشکل و مانع برای کشور نخواهد شد.
از سوی دیگر اکنون که تنها یک اربعین از عروج شهدای خدمت میگذرد و هنوز مردم خود را عزادار خدمتگزاران صادقشان میدانند، نیاز است برای برافراشته نگه داشتن عَلَم خدمت و تحقق اهداف بلند آن شهیدان خوش عاقبت، با انگیزه و پر شکوه در میدان انتخابات حاضر شد تا راه نیمه تمام آن عزیزان را به سامان رساند. این حضور ادامه ناکام گذاشتن طمع دشمن پس از شهادت رئیسجمهورمان است، آنجا که دشمنان دل به ایجاد تزلزل در کشور بسته بودند اما از یکسو حضور حماسی مردم قدرشناس در بدرقه شهیدان خدمت و از طرف دیگر مدیریت قوی برآمده از استحکام پایههای نظام، در سختترین شرایط خواب خوش دشمن را تبدیل به کابوس کرد.
امروز هم شرکت در انتخابات ادامه همان مسیر ناکام گذاشتن دشمن و تکمیل حماسه حضور است، آنچنانکه رهبر انقلاب در مراسم سالگرد امام راحل(ره) فرمودند: «این حماسه انتخابات، مکمّل حماسه بدرقه شهیدان است؛ این کار مکمّل کاری است که قبلاً در بدرقه شهیدان کردید. ملّت ایران برای اینکه بتواند در معادلات پیچیده بینالمللی، منافع خودش را حفظ کند و عمق راهبردی خودش را تثبیت کند و ظرفیّتها و استعدادهای طبیعی و انسانی خودش را به مرحله بُروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند و همچنین بتواند حفرهها و رخنههای اقتصادی و فرهنگی را پُر کند، احتیاج دارد به یک رئیسجمهور فعّال، پُرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب.»
نکته دیگر اینکه در ابتدا اشاره شد؛ در این انتخابات از یکسو شاهد تلاش دشمنان و معاندان وابسته به دشمن برای اثرگذاری روی میزان مشارکت بودیم و هستیم و از سوی دیگر در جریان تبلیغات و برنامههای انتخاباتی، برخی فعالیتهای به ظاهر تبلیغی اما در واقع تخریبی را مشاهده کردیم که اینها هرچند به ظاهر مانعی برای مشارکت اثرگذار و تصمیم آگاهانه مردم است اما مردم انشاءالله در انتخابات فردا نشان خواهند داد که نه اسیر تلاش دشمن برای بازماندن از حق تعیین سرنوشت خود خواهند شد و نه بمباران مسموم تبلیغات منفی برخی که عرصه رقابت را نه عرصهای برای تبلیغ و ارائه راهکارها و برنامهها بلکه عرصهای برای تخریب غیراخلاقی و به هر وسیله رقیب و غبارآلود کردن فضا برای سخت کردن تشخیص صحیح و پوشاندن ضعف کاندیدای خود کردهاند، مانع انتخاب آگاهانه آنها میشود.
اکنون هر تصمیم و رای ما بر سرنوشت کشور در حداقل چهار سال آینده و در آینده فرزندانمان اثر خواهد داشت. پس باید با حضور حماسی پای صندوقهای رای و ناکام گذاشتن دشمن و تصمیم آگاهانه و انتخاب صحیح و فراتر از غبارهای مسموم تبلیغاتی، علاوهبر بهرهمند شدن خود از برکات یک تصمیم درست، دین خود را به کشور و فرزندان و آیندگانمان ادا نماییم و به شهیدان خدمت اطمینان دهیم که راهشان ادامه خواهد داشت.
هر کدام از کاندیداهای محترم نیز رای اعتماد مردم را به دست آورد باید متواضعانه با تأسی به رئیسجمهور شهیدمان خود را وقف خدمت به این مردم بینظیر و وفادار نماید.
عباس شمسعلی