کدام یک از صحبت های صالحی در مجلس صحت ندارد؟ / برنامه حساب شده در خرابکاری هسته ای چه بود؟ / برنامه ایران برای تبدیل شدن به یک راکتور ساز و تولید کننده سوخت هسته ای در دنیا چه بود و سرنوشت آن در دولت یازدهم چه شد؟
مصطفی ظاهری - رجانیوز: روز گذشته پس از صحبت های دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس شورای اسلامی به سراغ دکتر فریدون عباسی از دانشمندان هسته ای که سابقه ریاست این سازمان را نیز عهده دار هستند رفتیم و مصاحبه تفصیلی در خصوص اظهارات فنی ای که آقای صالحی داشتند برای شفاف سازی بیشتر کردیم که در ادامه شرحی از این مصاحبه خواهد آمد و متن کامل مصاحبه نیز را در اینجا می توانید مطالعه کنید.
دکتر فریدون عباسی در پاسخ به اظهارات آقای صالحی در خصوص هزینه فایده بودن در خصوص سانتریفیوژها گفت: «بحث اول، بحث اثبات فناوری بوده است. یعنی ما یک انتقال تکنولوژی از خارج به داخل کشور داشتیم. ما یک سری مدارک فنی را گرفتیم که این ها ناقص بود و متخصصین و مهندسین ما، این مدارک را کامل کردند و در نهایت توانستند یک دستگاه سانتریفیوژ با کمک آن مدارک بسازند و بعبارتی به کپی برداری یک دستگاه خارجی بپردازند که خود این کپی سازی نیازمند به این بود که سطح تکنولوژی در فنی مهندسی و ساخت و تولید در کشور پیشرفت کند که اگر این پیشرفت حاصل نمی گشت ما قادر به مهندسی معکوس این دستگاه سانتریفیوژ نبودیم بطوریکه قطعات آن کپی، مونتاژ و در نهایت پایدار و تکرار پذیر نماییم. »
وی در ادامه در خصوص برنامه نسل های مختلف سانتریفیوژ کشور اظهار داشت: «همچنین برنامه ریزی که در طراحی و ساخت نطنز انجام شد برای تعداد 48 هزار دستگاه P1 بود. در مدارک و مستندات فنی که در فرآیند انتقال تکنولوژی به ایران وارد شد، که در نهایت در تولید به متوسط سو 1.5 این دستگاه های نسل اول رسیده اند. پس سو درست این دستگاه ها 1.5 هست نه 1. حالا ما اگر فرض را بر این بزاریم که اگر این دستگاه ها سو 2 داشتند، این 50 هزار ماشین تقریبا سالی 100 هزار سو را به ما می داد که ما برای یک راکتور 100 مگاوات نوع بوشهر بین 100 تا 120 هزار سو در سال نیاز داریم. تفکری که در ابتدا نطنز را طراحی کرده و سراغ ماشین های P1 رفته، نگاهی به این مقدار سو داشته که با این تعداد ماشین و این مدل بتواند با یک سایت مانند نطنز بتواند یک راکتور هزار مگاواتی را تغذیه کند.»
وی در ادامه در خصوص برنامه غنی سازی در فردو افزود: «حال ما فردو را با ماشین نسل یک پر کردیم هر چند توانمندی اینکه فردو با نسل 2 پر شود وجود داشت ولی ما چون نمی خواستیم در فردو حساسیتی برای آژانس ایجاد کنیم و خواهان تعامل سازنده با آژانس بودیم صرفا یک تعداد از ماشین های نسل اول خودمان را برای افزایش ظرفیت تولید اورانیوم غنای 20 درصد اختصاص دادیم. یعنی تولید 20 درصد را از نظر جرمی 3 برابر کردیم. بعبارتی دیگر حدود 10 تا 11 هزار ماشین نسل اول در حال فعالیت بودند و تعداد حدود 6 هزار سانتریفیوژ نسل اول هم در حالت خاموش بودند تا اینها مستهلک نشوند و اکر آسیبی در جایی وارد شد اینها برای جایگزینی آماده باشند. البته 1000 ماشین نسل دوم هم نصب شد.»
دکتر عباسی در ادامه در خصوص برنامه نسل های جدید سازمان انرژی اتمی گفت: « میزان سو سانتریفیوژ IR2M بین 5 تا 6 هست که ما در زنجیره اول 164 تایی سو 5.3 بصورت پایدار گرفته بودیم. برنامه ما 1000 ماشین بود که اجرا کردیم. ما این ها را به نظارت آژانس نصب کردیم ولی چون دنبال تقابل نبودیم آنها را موقتا راه اندازی نکردیم. ما بدنبال تعامل با آژانس بودیم. همه اینها در حالیست که IR4 هم جواب داده بود بطوریکه بالای 100 ماشین از آن نصب شده بود و به مدت حدود 2 سال برای تست کار می کرد و جواب مثبت گرفته بودیم.
به غیر از اینها نوع دیگری از سانتریفیوژ هم در دست کار بود که به آنها سانتریفیوژ های "زیر بحرانی" (Sub Critical ) می گویند که سو آن 5 بوده و تولید آن خیلی راحت تر بود که به نتیجه رسیده بود. این ماشین ها ارتفاع کوتاه حدود 60 تا 70 سانتیمتر دارند و در نطنز بصورت سه طبقه روی همدیگر قرار می گرفتند. ما می توانستیم بخشی از فردو را اختصاص بدهیم به ماشین ها. فاز تحقیقاتی این ماشین به پایان رسیده بود و ما می خواستیم یک زنجیره پایلوت 164 تایی از این سانتریفیوژ را تولید کنیم که جزء برنامه های آتی ما برای سال 1392 به بعد محسوب می گردید.
همچنین ما تا اول مرداد 1392 نمونه اول ماشین سانتریفیوژ سو 16 را هم به پایان رسانده بودیم که البته گازدهی نکرده بودیم و ماشین سو 24 هم مراحل پایانی به دور رسیدن را طی میکرد. یعنی مشکلات مکانیکی آن حل شده بود برنامه ما برای آینده این بود که سایت فردو با ماشین بالای 20 سو پر شود چرا که سقف فردو خیلی بلند است و هر کسی ادعا کند که فردو برای تحقیقات است که امروز من از سوی آقای صالحی شنیدم؛ این حرف صحت ندارد.»
وی در ادامه در خصوص این صحبت آقای صالحی که « فردو در بهترین شرایط 1000 تا 1500 ماشین در خود جای میدهد» گفت: « نه. فردو ماشین نسل یک را به تعداد 2800 دستگاه در خود جای می دهد. این یک حرف کارشناسی نشده است. ابعادی که من از ماشین سو بالای 20 سراغ دارم اینگونه نیست که به این تعداد برای نسل هشتم کم شود. الان دقیقا خاطرم نیست. ولی فردو قابلیت بین 2 هزار تا 2500 دستگاه نسل هشتم را دارد.یعنی ارزش فردو با ماشین نسل هشتم برابری می کند با 48 هزار ماشین نسل اول در نطنز.»
این دانشمند هسته ای در ادامه در پاسخ به اظهارات صالحی در خصوص مبنای تحقیق و توسعه ای بودن فردو اظهار داشت: «این صحبت اصلا صحت ندارد. این تصورات برخی اشخاص هست که فردو را از ماموریت اصلی خارج کرده بودند.
ببینید در مقطع زمانی چند کار بصورت همزمان رخ داد و می بایست بر روی آن تحقیق شود که این توسط دشمن انجام گرفته یا جهالت دوست؟
همزمانی که کاربری فردو را به کار تحقیقاتی عبث در بیابان تغییر دادند.
در آن موقع انحرافی در برنامه غنی سازی ما ایجاد شده بود که از یک طرف دشمن خرابکاری صنعتی کرده بود. مواد منفجره در ماشین کار گذاشته بود و ویروس هم کار کرده بود و خرابکارهای داخلی را هم شناسایی کرده و آموزش داده بودند. از چند جنبه به ماشین های P1 حمله کردند که این یک نکته است. از طرفی هم مدیریت وقت (مدیریت وقت سازمان انرژی اتمی و آن کارخانه) دستور داده بود و فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ متوقف شده بود. یعنی از یک طرف دشمن می خواهد همان 6000 هزار سانتریفیوژ را به روش های مختلف نابود کند و از طرفی دیگر مدیریت وقت فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کرده است.
یعنی یک جریانی همزمانی که دشمن بنا به نابودی همه سانتریفیوژهای کشور را دارد، فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کردند یا میزان تولید را به شدت کاهش دادند. وقتی شما فعالیت خط تولید کارخانه را متوقف کرده و تیراژ را بشدت کاهش می دهید هزینه تمام شده دستگاه ها بسیار گران خواهد شد چرا که شما هزینه پرسنل و تجهیزات و نگهداری کارخانه را خواهی داشت ولی خروجی بسیار ناچیزی دارید و بعد از آن رفتند فغان برآوردند که این ماشین گران است. این مثل خودرو هست. وقتی شما تیراژ تولیدتان را کاهش می دهد قیمت تمام شده شما افزایش پیدا خواهد کرد.
یک برنامه حساب شده می تواند وجود داشته باشد که از یک طرف دشمن به شما حمله می کند و از سویی شما سطح فعالیت کارخانه را کاهش می دهید و یا کاملا متوقف می کنید و وقتی علت را جویا می شوی می گویند نسل جدید در حال تولید است و این در حالیست که هنوز فرآیند تولید نسل جدید طی نشده است؛ اینکه اینها پایدار و تکرار پذیر شده باشند. تست شده باشند و گاز تزریق شود تا بررسی شود ترکیب گاز با روتور ناخالصی ایجاد نکند و این نیازمند زمان و کار کردن بود. متاسفانه این کار صورت گرفت.
حال از سوی دیگر فردو را هم از ماموریت تولید خارج کردند و به ماموریت تحقیقاتی به ضعم خودشان مشغول کردند. توجه کنید آنجا محلی برای تحقیق نیست. کسی 4، 5 دستگاه سانتریفیوژ را نمی برد 80 متر زیر زمین تا بر روی آنها کار تحقیقاتی کند. تجهیزات خیلی گرانقیمت همراه این نیست که نشود این را در جای دیگر نگهداری کرد. ما الان سالهاست در اصفهان و نطنز روی زمین و چند محل دیگر در کشور مشغول این کار هستیم و مشغول کار تحقیقاتی بر روی دستگاه های سانتریفیوژ هستیم و چون ما این کار را در جاهای مختلف توزیع کردیم دیگر این ها آسیب پذیر نیستند. پس لزومی ندارد جایی را که می توان تولید پایدار با یک هدف راهبردی برای ما داشته باشد را ما تبدیل به یک مرکز تحقیقاتی بکنیم. این یک اشتباه بود.
وی در ادامه در خصوص اظهاراتی که رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس در خصوص بازطراحی راکتور اراک داشتند گفت: « این همان صحبت قبلی است. بگذارید من یک شرح مختصر فنی بدهم.
اصل این راکتور یک گنبدی است که این کف آن عمق حدود 10 متری دارد و در حفره ای که وجود دارد یک استوانه فلزی کار گذاشته می شود که جنس آن فولاد با درجه هسته ای است. فولاد معمولی که در صنایع دیگری چون نفت و نیرو بکار می رود نیست. فولاد خاصی است که گرید هسته ای دارد. حدود 4، 5 سال طول کشیده است که این محفظه اصلی راکتور با این فولاد خاص و با دقت های لازم تراشکاری و جوشکاری شده بود ساخته شود و در محل خود نصب شود. حالا قرار است این محفظه که سرمایه ملی ماست از محل خود خارج شود.
بازطراحی به این معناست. محفظه سه تیکه هست که با جرثقیل از محل خارج می شود و با تریلی از نیروگاه خارج می شود. قبلا کفته بودند که این قلب راکتور می بایست منهدم شود و یا به خارج از کشور انتقال یابد که البته در خصوص سرنوشت آینده این قلب نمی دانم چه تصمیمی گرفته اند. به هر حال این محفظه از راکتور خارج می شود و محفظه جدیدی جایگزین می شود که تعداد مجتمع های سوختش از تعداد 150 به تعداد 75، 76 عدد کاهش می یابد و نوع سوخت آن نیز تغییر می یابد. سوخت قبلی اورانیوم طبیعی بود و در حالت جدید اورانیوم چند درصد غنی شده است. تنها موردی که ذکر شده این است که این راکتور بصورت آب سنگین حفظ شده است درصورتیکه دیگر لزومی ندارد که آب سنگین در این راکتور استفاده شود. چرا که دیگر سوخت آن غنی شده است و اینکار صرفا برای این انجام شد که اذهان عمومی کمی از این مسئله شاد باشند که مثلا ما راکتور آب سنگینمان حفظ شده درصورتیکه این مشخصات راکتور جدید با آن راکتور قبلی تفاوت اساسی دارد. یعنی راکتوری که ما می توانستیم با سوخت طبیعی راه اندازی کنیم که جدا از برنامه غنی سازی کشور و مستقل باشد و بتونیم در آن شبیه سازی ها و طراحی های خودمان را تست کنیم و توان فنی مهندسی کشور را در آن آزمایش کنیم. بتوانیم آزمایش های قدرتی انجام دهیم بدون اینکه قدرتش بالا باشد و آماده باشیم برای ساخت سوخت راکتورهای 360 مگاوات و 1000 مگاوات.
حالا اگر راکتور اراک هم راه اندازی می شد و سوخت ایرانی در داخلش بکار برده می شد با روش های خیلی هوشمندانه که به آن رسیده بودیم، بعد از 2 سال، 3 سال از فعالیت این راکتور می توانستیم در دنیا ادعا کنیم که کاملا سوخت را تولید می کنیم، آزمایش هم کردیم و صحت آزمایش ها را هم با عدد و رقم نشان می دادیم. یعنی به یک کشور پیشرفته در آزمایش و تولید سوخت تبدیل می شدیم که متاسفانه این جریان فکری که الان حاکم است این فرصت ها را سوزاند. فرصت هایی که با فعالیت شبانه روزی دانشمندان ما ایجاد شده بود گرفته شد وگرنه ما تا الان راکتور اراک را راه اندازی کرده بودیم و شرایط انجام انواع و اقسام آزمایش ها در آنجا برای دانشمندان ما میسر گشته است.»
دکتر عباسی در پاسخ به ادعای 5، 6 ساله صالحی در بازطراحی و برنامه آتی آنان اظهار داشت: « تا آن موقع این افرادی که این حرف ها را می زنند بر مسند مسئولیت و پست مدیریت نیستند و متاسفانه در کشور ما پاسخگویی در مسئولین وجود ندارد. وقتی مسئولی از مسند قدرت خارج شد، پاسخگوی حرف ها و اعمال گذشته خود نیست. این ها همان افرادی هستند که در مسئولیت های قبلی خود چه در دانشگاه و چه آژانس یک کلمه نگفتند که این راکتور اشکال دارد. هیچوقت صحبتی نکردند. همیشه وجیه المله می خواهند باقی بمانند و همیشه بدبنال منفعت طلبی اند. امروز هم بدنبال منفعت طلبی اند. فردا هم اگر نظام اجرایی کشور عوض شود و تصمیم دیگری بگیرند، این افراد برای اینکه در قدرت باقی مانده و در صحنه باشند؛ جهتشان را عوض می کنند. آن روزی که فردو از تحقیقات خارج شد و به تولید که ماموریت اصلیش است بازگشت؛ همین افراد بودند که اعلام کردند که با این تصمیم کاملا موافقیم. این ها در جلسات ثبت شده است. صدا ها ثبت شده است. امروز باد از جهت دیگری می وزد و این حرف ها را می زنند درصورتیکه راکتور اراک اگر می خواست تبدیل به چنین راکتوری بشود، چرا در آن مقطع زمانی نگفتند. چرا آن موقع که مسئول بودند تغییر ندادند. مگر مسئولین کشور حرف منطقی را نمی پذیرفتند؟ چرا آن موقع نگفتند؟ این ها سوال برانگیز است افرادی که ظاهرا می گویند اینها متخصص هستند و خیلی هم بر روی آنها تبلیغ می شود ولی در موقعی که باید حرف بزنند، نمی زنند. حداقل می نوشتند به من می دادند و من اجرا می کردم. من را توجیه می کردند. می گفتند این راکتور بدرد نمی خورد.
من توجه شما را جلب می کنم به یک مقاله ای که امریکایی ها آن را منتشر کردند. یک مقاله ای در سال 2015 توسط آقایان علی احمد و الکساندر گلاسر از دانشگاه پرنستون امریکا منتشر شده که در آن آمده است این پیشنهادیست برای راکتور IR40 ایران تا تبدیل شود به راکتوری که پلوتونیوم کمتری تولید کند. خلاصه این مقاله را که شما مطالعه کنید می بینید همین حرف هایست که در تلویزیون ما زده می شود که آن را امریکایی ها تهیه کرده اند و 3 سال قبل یعنی در سال 2012 امریکایی ها یک سفارشی را دادند به یک موسسه نوروژی با نام Norwegian Defence Research Establishment تا راکتور Heavy water ایران را به یک راکتور نزدیک به عدم اشاعه تبدیل کنند. 3 سال بعد یک مقاله ای نیز از دانشگاه پرینستون امریکا منتشر می شود که وقتی خروجی آن ها بررسی می شود متوجه می شویم این همان بازطراحی است که برای راکتور اراک ایران انجام شده است.
من قبلا تذکر دادم که این یک گاف سیاسی است که این راکتور را می خواهیم بازطراحی کنیم و میزان پلوتونیوم خروجی آن را کاهش دهیم.
وی در خصوص اظهارات آقای صالحی در خصوص مسئله پلوتونیوم در اراک گفت: « مگر پلوتونیوم صرفا برای تولید بمب اتمی است؟
اصلا 10 کیلوگرم پلوتونیوم در آن تولید شود. سوخت آن نگهداری می شود. ما سوخت آن را باز نمی کردیم. از سوی تحت نظارت دوربین ها و بازرسان آژانس نیز است. بعد ما اگر تصمیم می گرفتیم که بازیافت اورانیوم انجام بدهیم حتما این را به آژانس اطلاع می دادیم. همچنین گرم پلوتونیوم ما تحت نظارت آژانس بود. شما که نمی توانید پلوتونیوم ببرید پنهان کنید. ما این فرصت را از دانشمندانمان گرفتیم که می توانستند با سوخت پلوتونیوم کار کنند. چون در برنامه های آتی ما این بود که پلوتونیوم را با اورانیوم ترکیب کنیم تا سوخت های آلیاژی تولید کنیم. چرا که انرژی هسته ای آینده از سوخت های پلوتونیومی حاصل می شود و اورانیوم رو به اتمام است. پلوتونیوم به میزان خیلی زیادی در راکتورهای هسته ای دنیا تولید شده و آن را انبار کردند. مگر همه آنها تبدیل به بمب شده است؟ نه اینگونه نیست. همین الان برخی از راکتورهای دنیا از پلوتونیوم بعنوان سوخت استفاده می کند.»
ایشان در خصوص ارسال پلوتونیوم به خارج از کشور نیز افزودند:« ما هیچ چیزی را که برای کشور سرمایه راهبردی محسوب می گردد را نباید از کشور خارج کنیم. چه اورانیوم و چه پلوتونیومی که خروجی فعالیت راکتور خواهد بود. ما می گوییم بنا بر ساخت سلاح نداریم و شما می توانید بر آن نظارت کنید. آژانس می بایست وظیفه نظارتی خود را انجام دهد. از نظارت امتناع نمی کنیم. ما چیزی را فراتر از NPT نباید می پذیرفتیم. متاسفانه این تفکری که در کشور اجرائیات را اداره می کند و به مذاکرات می رود اصلا باور کرده که داشته خلاف می کرده است. وقتی کسی با باور خلاف به مذاکرات برود؛ وقتی طرف مقابل به او بگوید تو خلاف می کنی به طرف مقابل می گوید بله من خلاف می کنم پس بیایید کمک کنید تا من شفاف بشوم. دائم خودش را تعدیل می کند.
این ها با شرطی رفتند که انگار ما داشتیم کار بر روی سلاح انجام می دادیم که مواد را یکجا بازرسی می کردند و بعد بر روی تکنولوژی و سلاح با آژانس مذاکره کنیم. یعنی از موضع ضعف به مذاکرات رفتند و شروع از ژنو به این صورت بوده است. انگار سنگ افتاد در چاه، حالا عقلای ممکلت این سنگی را که عده ای در چاه انداخته اند را باید در بیاوردند.
وی در پاسخ به این اظهار عدم داشتن هزینه فایده در ساخت اراک و هزینه یک میلیارد دلاری آن گفت: «حتما کسانی که در ابتدا تصمیم گرفتند این راکتور را بسازند، چه در بحث انتقال تکنولوژی آن از خارج، چه در بحث تغییر طراحی هایی که انجام شده، محاسباتی که انجام شده و بومی سازی که انجام گرفته؛ همگی هدفدار بوده است. ما در جهتی پیش رفتیم که در آن هم آموزش نیروی انسانی بوده و هم ارتقاء سطح فنی و مهندسی و ساخت تولید کشور بوده است. کشور برای بدست آوردن این ها هزینه می کند.
در جواب ایشان من یک جمله را بصورت کامل می توانم بگویم و آن اینکه راکتور اراک هیچ چیزی برای این مملکت نداشت همینکه بخش خصوصی شجاعت پیدا کرد که بیاید و بگوید ما می توانیم تجهیزات راکتور 1000 مگاواتی را بسازیم. چطور شرکت های فنی مهندسی بخش خصوصی می آیند با یکدیگر پیوند پیدا می کنند و کنسرسیومی را تشکیل می دهند و مدیریت یک کار بزرگ را در کشور عهده دار می شوند و می گویند ما می توانیم تجهیزات راکتور 1000 مگاوات می سازیم. چرا که تجهیزات راکتور 40 مگا وات را ساختند و دیدند دولت هم حمایت می کند. دولت می خواهد، حمایت می کند، نظارت می کند و مشورت هم می دهد. شرکت های داخلی ما با استانداردهای هسته ای آشنا شدند و این ها بزرگترین دستاورد راکتور اراک است. متاسفانه این ها جز توجیه جریان موجود هیچ هنری ندارند و در حال انتحار علمی هستند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه در خصوص بازطراحی اراک تصریح کرد « باید بررسی شود در بازرسی چه جاهایی می خواهد تغییر یابد. بالاخره مخزن که تغییر خواهد یافت. هزینه هایی که شده و بتون هایی که ریخته شده دیگر خاصیت قبلی را ندارند. سیستم قبلی برای 40 مگاوات طراحی شده بود ولی در طراحی فعلی ماکزیمم 20 مگاوات توان از راکتور گرفته خواهد شد.
همه چیز این راکتور over دیده شده، یعنی کارهایی که سیستم تاسیسات، سیستم ایمنی، سیستم های cooling، سیستم های حفاظ سازی و بعبارتی تمام تجهیزات و تاسیسات برای راکتور 20 مگاواتی خیلی زیاد است چرا که برای راکتور 40 مگاواتی پیش بینی شده اند و بعبارتی دیگر این هم یعنی دور ریختن سرمایه کشور. شاید بتوان گفت 50 درصد هزینه ای که شده را ما در آنجا بلا استفاده می گذاریم و چون تجربه اول ما بوده حتی مهندسین ما ضرایب ایمنی را هم بیشتر کرده بودند.»
دکتر فریدون عباسی در انتها در خصوص این صحبت آقای صالحی که در 10 سال آینده ایران به توان ساخت سانتریفیوژ نسل هشتم و ششم میرسد گفت: « این ها به اصلاح قیاس به نفس است. توان خودشان، مدیریت خودشان و مجموعه افرادی که اطرافشان هستند را نگاه می کنند و این زمان ها را می دهند. در صورتی که ما در کمتر از 18 ماه ماشین سو 16 را به نتیجه رساندیم و از تجربه آن در سو 24 استفاده کردیم و اگر همان روند ادامه پیدا می کرد ما در کمتر از یکسال تعدادی از ماشین را ساخته بودیم و مورد آزمایش قرار می دادیم و خط تولید را برای اینها طراحی می کردیم. بستگی دارد چقدر نیروها با انگیزه باشند. وقتی نیروهای با انگیزه را از سازمان انرژی اتمی بیرون می کنند و مدیریت آنجا را دست آدم های غیر متخصص می سپارند و وقتی مدیر ارشد آنجا به جای پرداختن به کارهای تخصصی خود به کارهای دیگری مشغول است خیلی بیشتر از 8 سال طول می کشد تا اینکه یک ماشین سانتریفیوژ را تولید کنند ولی اگر نه مدیریت را جهادی کنیم و تکنوکرات ها را کنار بگذاریم و افراد دلسوز دوباره به سیستم برگردند و سایر ظرفیت های بکار گرفته نشده را استفاده کنیم مطمئنا در خیلی سال های کمتری می توانیم سانتریفیوژهای سو بالای 20 را طراحی کنیم و در یک بازه 5 ساله بتوانیم یک کارخانه خوب برای غنی سازی داشته باشیم. یعنی اگر همان روند ادامه پیدا می کرد می شد تا سال 94 کار تست و تایید صنعتی IR8 را به پایان برسانیم و در یک بازه 3 ساله تعداد 3 هزار سانتریفیوژ نسل هشتم را تولید کنیم. این کار شدنی بود چرا که ما تجربه ساخت IR2M را داشتیم و با استفاده از آن تجربه این کار امکان پذی بوده است. »
بسمه تعالی
در خبرها آمده بود که قائم مقام صدر اعظم و وزیر اقتصاد آلمان، پیش از سفر به کشورمان، بدون در نظر گرفتن آداب مهمانی و رعایت حداقل ادب و عرف دیپلماتیک، برای گسترش روابط تجاری کشورش با ایران، پیش شرط تعیین کرده بود! پیش شرطی که از قضا، از مهمترین اصول مبنایی جمهوری اسلامی ایران بود. وی راه هموار شدن روابط کشورش با ایران را به رسمیت شناختن رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی اعلام کرده بود و بدون آن این امر را غیرممکن دانسته و حتی برای میانجیگری میان ایران و آن رژیم مجعول، اعلام آمادگی هم کرده بود! اینکه متاسفانه مقامات کشورمان در دیدارهای مختلف با این مقام آلمانی، به این گستاخی پاسخی ندادند و یا پاسخ ضعیف وزارت خارجه، موضوع این نوشتار نیست. آنچه در این نوشتار حائز توجه و پرداختن است، چرایی این رخداد است و پاسخ به این پرسش که چه شده و چه اتفاقی افتاده که یک مقام خارجی به خود جرات میدهد اصلیترین موضوع سیاست خارجی ما را شرط روابط تجاری با کشورش قرار دهد و از آن بعنوان حربه گرو کشی استفاده کند!؟ آن هم در حالی که رهبر انقلاب، صراحتا فرموده بودند: «توافق بشود یا نشود، اسرائیل روز به روز نا امنتر خواهد شد» یا چه شده که فلان مقام آمریکایی، از ضرورت آزادی هم جنس گرایان و توجه به آزادیهای آنان و همینطور فرقههای ضاله، بعنوان شرط ورود ایران به جامعه جهانی سخن میگوید!؟ همه این سخنان در فضای روزهای پر هیاهوی پس از متن وین و نیز تصویب قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت مطرح میشود. در روزهایی که هم طرف غربی جشن پیروزی گرفته و نمایندهاش از شادی در جلسه رسمی میرقصد و هم در ایران سخن از پیروزی و فتحالفتوح و تغییر تاریخ است! ظاهرا آرایش متون و تعهدات، حکایت از آن دارد که طرف غربی، خود را پیروز میدان دانسته و آنقدر خود را در برج عاج میبیند که حتی برای تصرف بازار بزرگ و ثروتمند ایران، ناز کرده و شرط میگذارد، آن هم شروطی تا این حد گستاخانه! و در مقابل مقامات ما، آنقدر خود را منفعل و واداده در این عرصه میبینند که حتی کمترین واکنشی به این زیادهخواهیها نشان نمیدهند و تازه فرش قرمز هم پیش پای آنها پهن میکنند! اما چرا چنین شده و واقعیت چیست!؟ به نظر میرسد آنچه ما در دو عرصه «مذاکره» و «برنامهریزی برای روزهای بعد از مذاکره» کردهایم، در شکلگیری چنین رفتارهایی - که ظاهرا آخرین رفتار از این دست هم نخواهد بود- موثر است. شرحی مختصر در هر باب، به تبیین موضوع کمک میکند.
1- مذاکرات با تنظم برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک به فرجام رسید. هنوز غریو شادی سرمستان فرو ننشسته و مراحل قانونی برای تصویب متن فراهم آمده در کشور انجام نشده بود که، با تصویب قطعنامه 2213شورای امنیت، متن برجام به سندی لازمالاجرا تبدیل شد! غربیها اعلام کردند که متن قطعنامه و نیز زمان تصویب آن با هماهنگی طرف ایرانی بوده است. بحثها و ابهامات فراوانی در سراسر برجام و قطعنامه وجود داشته و دارد که متاسفانه به هیچ یک پاسخ مستدل، منطقی و حقوقی داده نشد و صرفا به این اکتفا شدکه باید از بدستآوردن چنین پیروزی شگرفی خوشحال بود! از جمله این ابهامات و نگرانیها باید اشاره کرد به موضوعات بسیار مهمی همچون ؛
الف: محدودیت بیسابقه فعالیت هستهای کشورمان.
ب: مبهم بودن لغو و توقف تحریمها و منوط بودن آنها به انجام چندین و چند اقدام عملی و تقریبا غیرقابل بازگشت از سوی ایران، نظیر از بین بردن 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی شده و محدود بودن میزان در اختیار آن به 300 کیلوگرم ،تسلیم حدود 40 تن آب سنگین به طرف خارجی، تغییر ماهیت راکتور آب سنگین اراک، تبدیل سایت حساس و کلیدی فردو به مرکزی تحقیقاتی، حل مسئله pmd با آژانس، و بالاتر از همه مشروط بودن تعهدات طرف مقابل و از جمله لغو تحریمها به نتیجه راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارائه گزارشی مبنی بر اینکه ایران به تعهدات خود عمل کرده است و....
ج: مبهم بودن تعهدات طرف مقابل در برابر تمامی تعهدات کشورمان و امکان تاویل و تفسیر و همچنین کارشکنی در مسیر انجام تعهدات آنها در حوزه لغو تحریمها به ویژه به لحاظ زمانی.
موارد متعددی از این دست در قطعنامه و برجام آمده که مجال پرداختن به همه آنها وجود ندارد. افزون بر این موارد، اعمال محدودیتهای متعدد در ضمیمه b قطعنامه 2213 در زمینه فعالیتهای موشکی (که عملا توان دفاعی و پیشرفتهای ماهوارهای ما را هم تحت تاثیر قرارمیدهد) و نیز تحریمها و محدودیتهای تسلیحاتی و همینطور دخالت گسترده در عملیات ناوبری بازرگانی ما و امکان تفتیش تمامی محمولههای به مقصد ایران در تمامی آبهای آزاد و... به این ابهامات دامن زد و دشمنان دیرین ما را به این توهم رساند که پیروز میدان هستند! و لاجرم با ما از این موضع برخورد کنند و برای نشستن بر سر سفره پر برکت مردم ایران و ارتزاق از صدقه سر آنها، شرط و شروط هم بگذارند! پاسخ مقامات خودمان به این ابهامات توافق و قطعنامه میتوانست دشمن را به سر جایش بنشاند.
2- اما بجز موضوع توافق و ابهامات پیش گفته و اندک فوق، اتفاق دیگر هم سبب گستاخی غرب و شرط گذاشتن برای ما شده است و آن اینست که به فرض پذیرش توافق و فارغ از اشکالات آن، بیبرنامگی جدی برای روزهای پس از آن دیده میشود. موضوعی که صدای رسانههای همسو با دولت را هم در آورده است. در این مقطع، دو رویکرد مهم باید مورد توجه قرارگیرد. نخست حفظ عزت ملی و مرز بندی با کسانیکه سالهای سال سختترین فشارها و تحریمهای ظالمانه را به ملت ما تحمیل کردند و دوم تدوین معیارهایی برای سرمایهگذاری خارجی و ورود تکنولوژیهای نوین به کشور و در مقابل جلوگیری از تبدیل ایران به گورستان کالاهای خارجی. اما آنچه مشاهده میشود، اتخاذ رویکردی جز این است که میتواند فرجام تاسف بار دیگری را رقم بزند. بعنوان نمونه؛ افول جدی خودروسازی فرانسه از حدود یک دهه قبل، آن کشور را عملا در زمره قطعه سازها قرار داده نه خودرو ساز تراز اول. عملا حیات صنعت خودروی آن کشور به فتح بازار ایران بستگی دارد. از دیگر سو رفتار فراموش نشدنی آنها در اوج تحریمها و ندادن قطعات خودرو و اوجگیری قیمت خودروهایی همچون تندر 90 و پژو 206 و همینطور کارشکنیهای متعدد در جریان مذاکرات هستهای و دمجنباندن برای آمریکا را هم فراموش نکردهایم. میبینیم که ظاهرا هردو فاکتور عقب افتادگی صنعتی (در این مورد خاص) و رفتار خباثتآمیز در فرانسه به چشم میخورد. اما اصرار برخی مدیران و مسئولان دولتی و خودروساز برای تقدیم دودستی بازار خودروی کشورمان به فرانسه بسیار عجیب و مشکوک است.آن هم در شرایطی که ستارههای کهن و نوظهور بسیاری در این عرصه وجود دارد. نمونه دیگر فرش قرمز پهن کردن پیش پای بازرگانان- و نه سرمایهگذاران- آلمانی در شرایطی که با گستاخی و طلبکاری با ما مواجه میشوند و با لحاظ کردن دشمنیها و خباثتهای دیرینه آنها است که باید پرسید آیا چنین وادادگیهایی، آنها را گستاختر نمیکند و این پیام را به غرب نمیدهد که هرچه بگویید و هرچه بکنید، دری به روی شما بسته نمیشود!؟ گفتنی دراینباره فراوان است اما آنها که سرمست جشن هستند گوش شنوایی ندارند، پس چه خوبست نمایندگان مجلس، منفعل نباشند و به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنند و پیش از شکل گیری روندی ناصواب و افسوس خوردن - احتمالی- و بیفایده آتی، آستین همت بالا زده، مقرراتی برای سرمایه گذاری و بازرگانی خارجی در شرایط جدید تدوین و تصویب کنند. مقرراتی با رویکرد حفظ عزت و اقتدار کشورمان، صیانت از سرمایههای ملی، جلوگیری از باج خواهی و زیاده طلبی دولتهای بد سابقه و بدکار و بالاخره با چشماندازی که به تکامل شاخههای مهم علمی و صنعتی در کشور منتهی شود.
تنها در سایه چنین رفتار قاطع و محکمی میتوان امیدوار بود که از یک سو بیگانگان و دشمنان دیروز و امروز ملت، برای رسیدن به منافع اقتصادی، نه تنها گردن فرازی نکنند، بلکه آستانه ادب ببوسند و با احترام و عرض نیاز با ملت ایران روبرو شوند و از دیگر سو برخی مدیران و وابستگان آنها، عرصه اقتصادی کشور را به عرصه منافع قومی و قبیلهای تبدیل نکرده و نتوانند با زد و بند و ارتباط گیری، فرصت سرمایهگذاری را به زراندوزی برای خود از کیسه ملت تبدیل کنند.
به یاد بیاورید که سالها قبل، مرحوم امیر کبیر، با اقتدار و شجاعت، جلوی گستاخی و زیادهخواهی نمایندگان روس و انگلیس را گرفت و نامی نیکو از خود در تاریخ برجای گذاشت و در دل هر ایرانی میهن دوستی، به عظمت و بزرگی جای گرفت. اقدام امروز شما نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هم میتواند سند زرینی در کارنامه نمایندگیتان بوده و گستاخان را نا امید کند.
حسین شمسیان
قطعنامه 2231 چطور راه را برای صدور مجوز جنگ علیه ایران هموار کرده است/ 9 نکته کلیدی درباره قطعنامه شورای امنیت که تیم مذاکره کننده آن را کتمان می کند!
کمیل نقی پور - رجانیوز: مذاکره کننده ارشد ایران به صراحت اعلام کرد در صورت نقض قطعنامه شورای امنیت کشورهای 1+5 می توانند موضوع هسته ای ایران را ذیل ماده 42 فصل هفتم منشور ملل متحد که به حمله نظامی جامعه جهانی علیه کشوری مشروعیت می بخشد، قرار دهند.
به گزارش رجانیوز، شامگاه دوشنبه عباس عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شد و دیدگاه تیم مذاکره کننده را درباره دستاوردهای برنامه جامع مشترک اقدام و قطعنامه جدید شورای امنیت تشریح کرد.
در قسمتی از این برنامه مجری از عراقچی پرسید: آیا این امکان وجود دارد در صورت نقض قطعنامه شورای امنیت از سوی ایران، پرونده هسته ای ایران ذیل ماده 42 فصل هفتم منشور ملل متحد قرار بگیرد و مجوز حمله نظامی از سوی شورای امنیت صادر بشود؟
عراقچی در پاسخ به این سئوال گفت: ما از این مراحل مدت ها است عبور کردیم .اگر که ما ضعیف باشیم بله . البته این محدودیت ها و تحریم ها جدید نیست ، تحریم های تسلیحاتی تقریبا 10 سال است که وجود دارد؛ بله از نظر حقوقی امکانش هست (که پس از نقض توافق ازسوی ایران موضوع ایران ذیل ماده 42 مطرح شود) اما از نظر سیاسی و واقعیت های میدانی نه .... امکانش در تئوری هست اما در عمل نه. همان طور که ایران در سال های گذشته ذیل فصل هفتم شورای امنیت بوده نتواستند این کار بکنند. چرا؟ به خاطر اقتدار جمهوری اسلامی و این کار را تا وقتی که این اقتدار وجود دارد نخواهند کرد.
هر چند عراقچی تاکید کرده علی رغم نقض قطعنامه های شورای امنیت از سوی ایران، صرفا به خاطر اقتدار ایران این شورا موضوع هسته ای ایران را ذیل ماده 42 فصل هفتم قرار نداده است اما در واقع در سالهای گذشته از جهت تئوری و حقوق بین الملل امکان معرفی موضوع هسته ای ایران ذیل ماده 42 فصل هفتم وجود نداشته است چرا که پیش از این، ایران 4 قطعنامه تحریمی و دو قطعنامه توصیه ای (مجموعا 6 قطعنامه) شورای امنیت علیه برنامه هسته ای را غیرمشروع و غیرقانونی می دانست و از تائید آن خودداری می کرد به همین علت کشورهای 1+5 نمی توانستند، نقض قطعنامه های تحریمی علیه ایران را بهانه کرده و موضوع هسته ای را ذیل ماده 42 مطرح کنند.
اما دولت ایران با پذیرش قطعنامه جدید شورای امنیت و سازوکارهای ارائه شده در آن، عملا خود را متعهد به انجام آن می کند و بر اساس حقوق بین الملل در صورت نقض مفاد قطعنامه مذکور عملا راه برای قرار گرفتن موضوع هسته ای ایران ذیل ماده 42 سازمان ملل (که به اقدامات نظامی مشروعیت بین المللی می دهد)، هموار می کند.
علاوه بر این آقای ظریف وعراقچی در اظهارات خود به برخی مسائل اشاره کردند که به صورت گذرا به آن پرداخته می شود. رجانیوز در روزهای آتی به صورت مجزا مسائل ذیل را به صورت مبسوط مورد بررسی قرار می دهد.
1- عباس عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری به صورت تلویحی اعلام کرد: ادامه سیاست های دفاعی ایران که در قطعنامه شورای امنیت با محدودیت مواجه شده ، مفاد قطعنامه را نقض می کند اما سبب نقض توافق نمی شود.
وی با بیان این مطلب گفت: تحریم ها تنها در صورتی باز می گردد که مفاد توافق نقض شود نه مفاد قطعنامه .
این اظهارات عراقچی در حالی مطرح می شود که متن پیش نویس قطعنامه شورای امنیت در مذاکرات وین مورد بحث قرار گذاشته شده و مورد تایید طرفین مذاکره از جمله تیم مذاکره کننده ایران قرار گرفته است. حال سوال این است تیم مذاکره کننده ایران بنا بر چه استدلالی برخی از محدودیت هایی را پذیرفته که اولا ربطی به موضوع هسته ای ندارد و مربوط به موضوع دفاعی می شود و ثانیا با علم اینکه پذیرش این محدودیت ها برای ایران امکان پذییر نیست (چرا که بقای جمهوری اسلامی را به خطر می اندازد) حاضر به تایید آن شده است که بعدها ایران بخواهد آن را نقض کند.
2-برخلاف اظهارات آقای عراقچی، تبعات نقض قطعنامه تبعاتی همانند تبعات نقض توافق نامه دارد و از یک جهت حتی بدتر از نقض توافق است.
برای روشن شدن این موضوع باید این مساله مورد بررسی قرار گیرد که در صورتی که ایران توافق را نقض کند چه اتفاقی می افتد:
الف)تحریم ها بلافاصله برمی گردد.
ب) به این علت که توافق ذیل قطعنامه الزام آور شورای امنیت قرار گرفته ، قطعنامه 2231 نیز نقض می شود که این امر باعث می شود تحریم های جدیدی علاوه بر تحریم های گذشته علیه ایران وضع شود.
ج)به این علت که ایران قطعنامه ماده چهل و یکمی شورای امنیت را نقض کرده و چون ایران این قطعنامه را تایید کرده است، شورای امنیت این امکان را پیدا میکند که موضوع هسته ای ایران را ذیل ماده 42 معرفی کند و شرایط برای صدور مجوز حمله نظامی از سوی شورای امنیت فراهم شود.
اما در صورتی که ایران برخی از بندهای قطعنامه را که مربوط به توافق نیست نقض کند چه اتفاقی می افتد:
مورد «ب» (وضع تحریم های جدید بین المللی ) و «ج» (معرفی موضوع هسته ای ایران ذیل ماده 42 فصل هفتم) که در بالا ذکر شد تکرار می شود علاوه بر این ایران باید همچنان به توافق پاینبد بماند و محدودیت ها را ادامه بدهد.همانگونه که مشخص است در صورت نقض توافق ، ایران می تواند به شرایط قبل از توافق باز گردد و برنامه هسته ای خود را در چارچوب NPT بدون محدودیت های در نظر گرفته شده از سوی 1+5 ادامه دهد اما در صورتی که قطعنامه نقض شود هرچند تحریم های جدید علیه ایران وضع می شود اما ایران باید همچنان پایبند به توافق بماند.
3- آقای ظریف و عراقچی در اظهارات خود بر این مساله تاکید کردند که قطعنامه جدید شورای امنیت ذیل ماده 25 منشور ملل متحد قرار دارد و برخلاف قطعنامه های قبلی ذیل فصل هفتم شورای امنیت نیست. اما نکته قابل تامل اینکه هیچ کدام از قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران ذیل فصل هفتم شورای امنیت نبوده است بلکه صرفا ذیل ماده 41 فصل هفتم بوده است و چون این قطعنامه ها از نظر ایران غیرقانونی بوده ، ایران خود را ملزم به اجرای آن نمی دانسته و در صورت نقض مفاد آن موضوع ذیل بند 42 فصل هفتم منشور ملل متحد ، که زمینه ساز حمله نظامی است مطرح نمی شد.
4- ماده 25 که کلیت این قطعنامه ذیل آن قرار گرفته نیز به معنای آن است تمامی مفاد قطعنامه برای طرفین اجرا و سایر کشورها الزام آور است علاوه بر این 10 پاراگراف مهم این قطعنامه ذیل ماده 41 فصل هفتم که الزام بیشتری دارد، قرار گرفته است. آقای ظریف در اظهارات صبح امروز در مجلس شورای اسلامی گفت که تنها موادی ذیل ماده 41 قرار گرفته که شامل تعهدات طرف مقابل می شود اما با رجوع به متن قطعنامه شورای امنیت، مشخص می شود پاراگراف های مهمی که شامل تعهدات ایران می شود مانند موضوع بازگشت پذیری تحریم ها بند 12 ، سازوکار حل اختلافات بند 11، ایجاد محدودیت برای مشارکت های بین المللی در برنامه هسته ای ایران با ارجاع آن به کمیسوین مشترک بند 16 قطعنامه، ذیل ماده 41 قرار دارد. رجانیوز در گزارش مبسوطی به بررسی بندهای قطعنامه شورای امنیت که ذیل فصل هفتم شورای امنیت قرار گرفتند می پردازد.
5- آقای عراقچی در این گفتگو بارها تاکید کرد که در گذشته نیز تحریم موشک های بالستیک و تحریم تسلیحاتی علیه ایران اعمال می شده و اتفاق جدیدی نیافتاده است و برای تایید حرف خود با اشاره به بند 9 قطعنامه 1929 ، از کارشناسان درخواست کرد تا این بند را مورد بررسی قرار داده تا متوجه شوند تیم ایرانی به چه دستاورد بزرگی رسیده است.
در بند قابل اجرای 9 قطعنامه 1929 آمده:
" ایران به هیچ گونه فعالیتی که به موشک های بالستیک با قابلیت پرتاب سلاح های هسته ای مربوط باشد، و از جمله پرتاب با فناوری موشک های بالستیک دست نخواهد زد، و کشورها تمامی اقدامات لازم را به عمل خواهند آورد تا از انتقال فناوری یا کمک های فنی به ایران که در ارتباط با چنین فعالیت هایی باشند جلوگیری کنند."
در بند 3 قطعنامه جدید شورای امنیت (قطعنامه 2231) نیز آمده است:
«از ایران خواسته میشود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هستهای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجما» و یا تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد.»
همانطور که قابل مشاهده است برخلاف اظهارات آقای عراقچی محدودیت های در نظر گرفته شده برای توان موشکی ایران در قطعنامه 1929 و 2231 یکسان است با این تفاوت که ایران قطعنامه 1929 را به علت غیرقانونی و ظالمانه بودن «رد» کرد اما دولت قطعنامه 2231 را مورد پذیرش قرار داد که همانگونه گفته شد این بدین معناست اگر ایران مفاد آن را نقض ، موضوع هسته ای ایران ذیل ماده 42 فصل هفتم مطرح شده و شورای امنیت می تواند مجوز حمله نظامی به ایران را صادر کند.
6- تحریم های تسلیحاتی ایران در سالهای گذشته شامل همه تسلیحات نمی شده اما در قطعنامه 2231 ایران به صورت مطلق در موضوع تسلیحاتی تحریم شده است.
7- در قطعنامه های پیشین شورای امنیت سازمان ملل ایران به این علت که آن قطعنامه ها را ظالمانه می دانست ، خود را ملزم به اجرای آن نمی دانست برای همین با دور زدن تحریم ها به فروش و انتقال تجهیزات نظامی ادامه میداد، با توجه به متن قطعنامه 2231 اگر ایران به کشورهای دیگر از جمله عراق و سوریه، حزب الله ، حماس سلاح بفروشد یا سلاح ارسال کند توافق را نقض کرده است. البته در متن قطعنامه آمده که ایران می تواند با تایید شورای امنیت به دیگر کشورها سلاح ارسال کند اما بر اساس اظهارات عراقچی عملا شورای امنیت چنین اجازه ای را نمی دهد و ایران مجبور است این محدودیت را دور بزند. با این حال در صورتی که ایران تحریم هایی تسلیحاتی را دور بزند و این موضوع به تایید شورای امنیت برسد ، به معنای آن است که ایران قطعنامه شورا را نقض کرده که با توجه به تایید این قطعنامه از سوی ایران، تبعاتی چون قرار گرفتن موضوع هسته ای ذیل ماده 42 فصل هفتم و همچنین وضع تحریم را به دنبال دارد.
8-تیم مذاکره کننده ایران همواره در پاسخ به سئوالاتی مبنی بر اینکه چرا تمامی تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران لغو نمی شود تاکید می کردند که «ما تنها درباره موضوع هسته ای گفتگو و مذاکره می کنیم صرفا تحریم های مرتبط به موضوع هسته ای برداشته می شود» اما شاهد هستیم در متن پیش نویس قطعنامه موضوعات غیر هسته ای مثل تحریم های تسلیحاتی نیز گنجانده شده است.
9-هرچند موضوع تحریم های تسلیحاتی ، موشکی در قطعنامه های قبلی بوده است( ایران قطعنامه های قبلی شورای امنیت را نامشروع می دانست و آن ها را رد می کرد) با این حال آقای ظریف 29 مرداد 1393 شبکه تهران گفت: تحریمهای شورای امنیت کاملاً در ارتباط با موضوع هستهای است، بنابراین تمامی این تحریمها باید برداشته شود. اما در عمل نه تنها تحریم های اصلی شورای امنیت مانند تحریم های اشاعه ای برداشته نشد بلکه تحریم های جدید مانند تحریم همه تسلیحات نظامی و اقلام با کاربرد دوگانه نیز در قطعنامه 2231 اضافه شد.
بسمه تعالی
بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه های چین/ مواضع ایران در قبال آمریکا تغییر نمی کند
شین هوا افزود: براساس اظهارات رهبر عالی ایران موضع این کشور در برابر چنین گستاخی هایی به رغم امضای توافق هسته ای تغییری نخواهد کرد.
تلویزیون مرکزی چین نیز گزارش کرد، رهبر ایران تاکید زیادی دارد که سیاست خارجی ایران تحت تاثیر توافق هسته ای در موارد مختلف بلاتغییر خواهد ماند. برای نمونه رهبر ایران در این مراسم باشکوه عید فطر تصریح کرد که در خصوص لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین مواضع جمهوری اسلامی تغییری نکرده است.
«چاینا ارگ» تارنمای دولت چین نیز نوشت: آیت الله خامنه ای درخصوص توافق هسته ای گفته است که بدون توجه به تصویب این توافق باید توجه داشت که نمی توان با این توافق به تاسیسات نظامی ایران نفوذ کرد.
این تارنمای چینی در گزارش خود آورده است که سیاست خارجی ایران در بسیاری موارد با آمریکا متفاوت بوده و این موضوعی است که عالی ترین مقام ایران درباره آن توضیح داده است.
در همین حال گزارش رسانه های گروهی چین حاکی است که قطعنامه مربوط به توافق هسته ای احتمالا تا چند روز دیگر به رای گذاشته خواهد شد.
به گزارش ایرنا، اظهارات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در بسیاری از رسانه های گروهی چین از جمله تارنماهای «گوانمینگ»، روزنامه «مردم» ارگان حزب حاکم این کشور و همچنین سایت «سینا» بازتاب گسترده ای داشت.
شرح همه خطوط قرمز نقض شده در مذاکرات وین/ ماجرای درخواست لغو تحریم تسلیحاتی توسط روسیه و چین و مخالفت تیم ایرانی با آن!
خط قرمز اول: محدودیت های بلند مدت
آنها اصرار دارند بر محدودیّت بلندمدّت؛ ما گفتیم ما محدودیّت 10 سال و 12 سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ 10 سال یک عمر است؛ همهى آنچه ما در این مدّت به دست آوردیم، در حدود 10 سال طول کشیده است! بله، سابقهى هستهاى در داخل کشور بیش از اینها است که بعضى اوقات هم گفته میشود در بعضى از بیانات، لکن در آن سالهاى اوّل در واقع کارى انجام نگرفته بود؛ کار اساسى و عمده مال همین حدود ده پانزده سال اخیر است. محدودیّت 10 ساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهاى معیّنى را که مورد قبول ما است به مجموعهى هیئت مذاکرهکننده گفتهایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کردهایم، امّا تعداد سالهاى محدودیّت را گفتهایم 10 سال و 12 سال و این چیزهایى که این حضرات میگویند قبول نداریم.(+)
زمانهاى 15 سال و 25 سال - که مدام میگویند 15 سال براى فلان چیز، 25 سال براى فلان چیز - و این زمانهاى اینجورى را هم ما قبول نداریم؛ مشخّص است، این زمان اوّل و آخرى دارد و تمام خواهد شد.
اینها موارد عمده و مهمّى است که روى آن تکیه داریم؛(+)
موارد نقض شده در توافق وین:
آژانس برای 25 سال، سنگ معدن تغلیظ شده ی اورانیوم تولید شده توسط ایران را در همه ی کارخانه ها مورد نظارت و دیده بانی قرار خواهد داد.(ص10)
آژانس برای 20 سال لوله های سانتریفیوژ ایران را مورد نظارت و محدودیت قرار خواهد داد. (ص10)
ایران برای 15 سال دست به باز فرآوری سوخت نخواهد زد و هیچ تاسیساتی برای این کار نخواهد ساخت.(ص25)
ایران برای 15 سال در تولید فلزات اورانیوم و پلوتونیم و همچنین متالوژی این فلزات شرکت نخواهد کرد.(ص26)
ایران برای 10 سال فقط 5060 سانتریفیوژ نسل 1 و فقط در نطنز خواهد داشت.(ص27)
ایران برای 15 سال تنها تا 3?67 درصد می تواند غنی سازی کند(ص27)
ایران برای 10 سال به تست سانتریفیوژ IR-4 به صورت تک و آبشار 10 تایی ادامه خواهد داد.(ص28)
ایران برای 10 سال به تست سانتریفیوژ IR-5 به صورت تک ادامه خواهد داد.(ص28)
ایران برای 15 سال همه ی تست های همراه با اورانیوم سانتریفیوژ های خود را تنها در نطنز و همه ی تست های مکانیکی سانتریفیوژهای خود را در تنها در مجتمع تهران و نطنز انجام خواهد داد.(ص29)
ایران برای 15 سال هیچ غنی سازی و هیچ ماده ی هسته ای در فردو نخواهد داشت.(ص 31)
ایران برای 15 سال تنها 1044 سانتریفیوژ نسل 1 در فردو خواهد داشت.(ص31)
ایران بعد از 10 سال به نصب زیرساخت های ضروری سانتریفیوژهای IR-8 در نطنز اقدام خواهد کرد.(ص33)
ایران برای 15 سال ذخایر اورانیوم غنی شده ی 3?67 درصد خود را به کمتر از 300 کیلوگرم محدود خواهد کرد.(ص34)
ایران برای 15 سال تاسیساتی برای تبدیل سوخت به گاز UF6 نخواهد ساخت.(ص35)(+)
خط قرمز دوم؛ بازرسی های غیرمتعارف
بنده با بازرسیهای غیرمتعارف و پرس و جو از شخصیتها را هم به هیچوجه بنده موافق نیستم. بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم.(+)
خط قرمز سوم: محدودیت غنی سازی و حفظ فردو
طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیّت غنیسازی مثلاً - که یکی از مسائل است - به ده هزار سو راضی کنند، منتها از پانصد سو و هزار سو شروع کردهاند، که حدود ده هزار سو مثلاً محصول حدود ده هزار سانتریفیوژ - همین قدیمیهایی که از قبل داشتیم و داریم - است. هدف آنها این است. مسئولین ما میگویند ما به 190000 سو احتیاج داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، امّا این نیاز قطعی کشور است، خب، باید نیاز کشور تأمین بشود. اصل حرفی که آمریکاییها در این قضیه دارند، حرف ناحقّی است.
موارد نقض شده در برجام:
ایران، در ده سال آغاز به از رده خارج کردن سانتریفیوژهای IR-1 خود خواهد نمود. طی این دوره، ایران ظرفیت غنی سازی خود در نظنز را حداکثر تا ظرفیت غنی سازی اورانیوم تعداد 5060 سانتریفیوژ IR-1 نصب شده نگه خواهد داشت. سانتریفیوژهای اضافی و زیرساخت های غنی سازی مربوطه در نطنز تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشروح در پیوست 1 انبار خواهد شد.(ص27)
خطوط قرمز درباره فردو چه بود؟
رهبر معظم انقلاب 16 تیرماه 1393 در دیدار مسئولان نظام بر حفظ مهیت غنی سازی تاسیسات فردود تاکید کردند. ایشان در این باره گفتند:
حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی «فردو» تکیه میکنند، چون غیر قابل دسترسی است برای آنها؛ میگویند جایی که ما نمیتوانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید! این خندهآور نیست؟(+)
موارد نقض شده در برجام:
ایران تاسیسات فوردو را به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فنآوری تبدیل خواهد نمود. همکاری بین المللی از جمله به شکل سرمایه گذاری های مشترک علمی در حوزه های تحقیقاتی مورد توافق ایجاد خواهد شد. 1044 ماشین IR-1 در قالب شش آبشار در یک بال در تاسیسات فردو باقی خواهد ماند. دو عدد از این آبشارها به همراه زیرساختهای مربوطه بدون اورانیوم به چرخش ادامه خواهد داد و از جمله از طریق اصلاح مقتضی زیرساخت ها، برای تولید ایزوتوپ های پایدار منتقل خواهد شد. چهار آبشار دیگر به همراه کلیه زیرساخت های مربوطه به صورت ساکن باقی خواهند ماند. کلیه سانتریفیوژهای دیگر و زیرساخت های مرتبط با غنی سازی جمع آوری و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پیوست 1 انبار خواهد شد.
نکته مهم درباره فردو در برنامه جامع مشترک اقدام این است از تعداد 1000 سانتریفیوژ نسل اول که در فردو نگهداری خواهد شد تنها یک آبشار (164 سانتریفیوژ) به یکدیگر متصل است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که برای فرآیند غنی سازی هر سانتریفیوژ نمی تواند به تنهایی غنی سازی کند و باید در یک آبشار 164 تایی قرار بگیرد. اما نکته قابل تامل و مضحک آن است که ایران اجازه ندارد به آن یک آبشاری که قرار است که در فردو شکل بگیرد گاز تزریق کند. با اینکه هزار دستگاه در فردو می چرخد اما طی 15 سال یک گرم هم اروانیوم غنی شده در این تاسیسات تولید نمی شود.(+)
این در حالی است که مقام معظم رهبری همچنین 20 فروردین 1393 در دیدار با مدیران و دانشمندان انرژی هستهای در بیان خطوط قرمز نظام در مذاکرات به 6 مورد اشاره داشتند که در این بین 3 مورد به صورت مستقیم به موضوع فردو مرتبط میشود.
الف) کسی حق مداخله روی دستاوردهای هستهای را ندارد.
ب) مسئولان باید در مورد دستاوردهای هستهای تعصب داشته باشند.
ج) مذاکره کنندگان کشورمان نباید هیچ حرف زوری را از طرف مقابل قبول کنند.(+)
بسمه تعالی
h
سرویس سیاسی-
سوم آذر 1392 ایران و 1+5 به توافقی موقت موسوم به توافق ژنو یا همان «برنامه اقدام مشترک» دست یافتند. این توافق 6 ماهه تقریبا تمام برگ برنده های برنامه هستهای ایران را گرفته و در مقابل وعده و وعیدهای مبهم و اندکی را ارائه می کرد. توافق ژنو با هیاهو و جنجال عجیب و غربی در داخل کشور مواجه شد. برخی آن را فتح الفتوح نامیدند و عده ای دیگر آن را توافقی تاریخی اما گذر زمان و فرونشستن هیجانات کاذب نشان داد، توافق ژنو چیزی جز یک کلاهبرداری نبوده است. طرف مقابل از امتیازات آن بطور کامل و حتی بیشتر بهره برداری کرد و به اندک تعهدات خود نیز عمل نکرد و در این میان به جای آنکه فریاد این عهدشکنی بر سر آمریکایی ها کشیده شود، منتقدان دلسوز داخلی بی سواد و بی شناسنامه خوانده شده و به جهنم حواله داده شدند!
پس از تمدیدهای مکرر و داستان تفاهم لوزان، دیروز دو طرف بالاخره پس از طولانی ترین مذاکرات سیاسی معاصر، به جمع بندی نهایی رسیدند. اگر چه بررسی بیش از150 صفحه توافق و ضمائم آن کاری زمان بر و حساس است اما شواهد اولیه حاکی از قابل تامل بودن توافق مذکور است. توافقی که مقایسه آن با خطوط قرمز هسته ای، نتایج امیدوار کننده ای به دست نمی دهد. اگر چه ظریف نیز در اظهار نظری گفته است این سقف آنچه می خواستیم نیست اما به نظر می رسد فاصله این توافق با کف خواسته های ما نیز بسیار زیاد و غیرقابل گذشت است.
ظهر دیروز رسانه های داخلی متنی را از قول وزارت امور خارجه کشورمان منتشر کردند که به نوعی می توان آن را فکت شیت ایرانی توافق دانست. محتوای این متن چنان بود که گویا تمام خطوط قرمز هسته ای کشورمان رعایت شده و توافقی برد-باخت به نفع ایران شکل گرفته است! اما انتشار متن اصلی نشان داد واقعیت های موجود چیز دیگری است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- رفع تحریم ها یکباره نبوده و تدریجی است.
- تحریم ها لغو نشده بلکه تعلیق می شوند و لغو تحریم ها 8 سال بعد اتفاق خواهد افتاد.
- رفع تحریم ها به نظر آژانس و حل موضوع ابعاد نظامی احتمالی منوط شده است.
- برخلاف برخی ادعاها، پرونده هسته ای ایران حداقل تا 10 سال دیگر در شورای امنیت باقی خواهد ماند و پس از آن با شروطی خارج می شود. این در حالی است که در فکت شیت وزارت خارجه آمده است؛ «با صدور قطعنامه جدید ذیل ماده 25 منشور ملل متحد، ضمن اشاره به ماده 41 منشور صرفاً در بندهای مربوط به لغو تحریمهای گذشته، تحول ماهوی در نحوه برخورد شورای امنیت با ایران ایجاد خواهد شد.»
- محدودیت غنی سازی بیش از 5/3 درصد 15 ساله خواهد بود.
- برخلاف فکت شیت وزارت خارجه مبنی بر اینکه «همه تاسیسات و مراکز هستهای ایران به کار خود ادامه خواهند داد. بر خلاف خواستههای اولیه طرف مقابل، هیچ کدام نه برچیده میشوند نه تعطیل»، برای 15 سال در فردو هیچگونه غنیسازی انجام نخواهد گرفت.
- راه برای بازرسی از مراکز نظامی کشور به نوعی باز گذاشته شده است.
موارد فوق تنها چند مورد از نتایج توافق دیروز است که بدون شک گذر زمان و بررسی دقیق تر متن اصلی، تصویری روشن تر از آن ارائه خواهد کرد.
اختلاف روایت و برداشت ها از توافق وین در همان اولین ساعات اعلام آن آغاز شد. روسای جمهور ایران و آمریکا در نطق های تلویزیونی خود هر کدام به مواردی خاص و قابل تامل اشاره کردند که در برخی موارد متناقض به نظر می رسید. نحوه و زمان رفع تحریم ها علیه کشورمان، مهم ترین محور این اختلاف بود.
البته آنچه گفته شد نافی زحمات صادقانه و تلاش شبانهروزی تیم مومن و شجاع مذاکره کننده کشورمان نیست و باید به دور از فضاهای احساسی و هیجانی، با معیارهای منطقی و کارشناسی به قضاوت درباره داده ها و ستانده های توافق وین پرداخت.
بیانیه مشترک
ظریف - موگرینی
روز گذشته(سه شنبه) «محمدجواد ظریف» و «فدریکا موگرینی» با حضور در مرکز رسانهای اتریش بیانیه مشترکی را قرائت کردند.
در بخشی از بیانیه مشترک آمده است: به یمن تعامل سازنده همه طرفها و تعهد و توانایی هیأتهایمان، ما با موفقیت مذاکرات را به انجام رسانده و اختلافی را که بیش از 10 سال به درازا کشیده بود، حل و فصل کردیم.
در بخش دیگری از بیانیه فوق آمده است: در وین گرد هم آمدیم تا متن «برنامه جامع اقدام مشترک» را بر مبنای مولفههای اساسی که در تاریخ 13 فروردین ماه در لوزان سوئیس مورد موافقت واقع شد، مذاکره کنیم.
گروه 1+5 و جمهوری اسلامی ایران از این «برنامه جامع اقدام مشترک» تاریخی که ماهیت منحصراً صلح آمیز برنامه هستهای ایران را تضمین کرده و نشانگر تغییر بنیادین در رویکرد آنها نسبت به این موضوع میباشد، استقبال میکنند.
برنامه جامع اقدام مشترک، مشتمل بر یک متن اصلی و 5 پیوست فنی در مورد موضوعات هستهای، تحریمها، همکاری در زمینه انرژی هستهای صلح آمیز، تاسیس کمیسیون مشترک و برنامه اجرایی میباشد. این اسناد با ذکر جزئیات و بسیار دقیق و پیچیده هستند بنابراین نمیتوان خلاصه کاملی از آنها در اینجا ارائه کرد.
ما میدانیم که این توافق مورد موشکافی و تأمل ژرف قرار خواهد گرفت، اما آنچه که ما امروز اعلام میکنیم تنها یک توافق نیست، بلکه یک توافق خوب است. توافقی خوب برای همه طرفها و برای کل جامعه بین الملل.
به گزارش خبرگزاریها، وزارت خارجه ایران دقایقی پس از توافق، متنی حاوی جمع بندی موضوعات توافق شده را منتشر کرد. ساعاتی پس از اعلام توافق نیز متن انگلیسی برنامه جامع اقدام مشترک در بیش از 150 صفحه منتشر شد.
کاهش تحریمها به شرط انجام
تعهدات ایران
«جان کری» وزیر خارجه آمریکا، ساعاتی پس از اعلام توافق هستهای در کنفرانس خبری گفت: ایران راکتورهای آب سنگین را به مدت دستکم 15 سال نخواهد ساخت.
کری افزود: بازرسان به تمام نقاط دسترسی خواهند داشت.
وی در ادامه گفت: کاهش تحریمهای ایران زمانی شروع خواهد شد که به تعهدات خود عمل کند. اعتماد یک شبه اتفاق نمیافتد.
وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد: کاهش تحریمها به صورت مرحلهای اجرا خواهد شد.
کری تصریح کرد: این توافق خوبی است که ما به دنبال آن بودیم.
وی در ادامه گفت: ایران موافقت کرده است که برای مدت 15 سال در فردو غنیسازی نداشته باشد.
وزیر امور خارجه آمریکا افزود: در تأسیسات نطنز نیز به مدت 15 سال فقط غنیسازی 3/6 درصد و به مدت 10 سال فقط سانتریفیوژهای نسل اول فعالیت خواهند داشت.
کری تصریح کرد: ایران بدون این توافق میتواند ظرفیت غنیسازی خود را دوبرابر کند.
وی در ادامه گفت: توافق کنونی با ایران میتواند در مقایسه با هرگونه جایگزین واقعگرایانه دیگری، محدودیتهای بیشتری را برای برنامه هستهای ایران پدید آورد.
وزیر خارجه آمریکا مدعی شد: مشکل ما هیچ وقت با مردم ایران نبوده است و درد و رنجهایی که مردم ایران در نتیجه تحریمها متحمل میشوند را درک میکنیم اما توافق بر پایه اعتماد نیست بلکه بر پایه راستی آزمایی است.
کری افزود: توافق ایران و آژانس برای پاسخ دادن به مسئله ابعاد احتمالی نظامی، تهران را ملزم میکند که ظرف سه ماه به سوالات درباره پی ام دی پاسخ دهد و این برای کاهش تحریمها ضروری و بنیادین است.
وی در ادامه با لحنی تهدیدآمیز گفت: اگر توافق هستهای نقض شود، تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل به جای اولیه خود باز میگردد.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه گفت: اوباما از همان روز اول که به ریاست جمهوری آمریکا منصوب شد، متعهد شد که ایران هرگز نمیتواند به سلاح هستهای دست پیدا کند.
5+1 بر نحوه استفاده ایران از منابع حاصل از توافق نظارت میکند
رویترز در گزارشی نوشت: یک مقام آمریکایی پس از پایان مذاکرات هستهای گفت که ایران به بیش از 100 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده خود در خارج دسترسی خواهد یافت.
در ادامه گزارش آمده است: حدود 150میلیارد دلار از منابع مالی جمهوری اسلامی ایران در بانکهای خارجی است که به دلیل تحریمهای سیستم بانکی نتوانسته این منابع را به داخل منتقل کند.
در همین حال،«لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه در اظهاراتی مداخله جویانه گفت: پاریس و گروه 1+5 به دقت بر نحوه استفاده ایران از منابع حاصل از توافق، نظارت خواهد داشت.
فابیوس افزود: انتظار میرود ظرف چند روز آینده قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره توافق هستهای صادر شود.
رویترز در گزارش دیگری نوشت: نتانیاهو توافق با ایران را اشتباهی در ابعاد تاریخی توصیف کرده است.
رای گیری توافق هستهای
در کنگره آمریکا،شاید شهریورماه
به گزارش فارس، «باب کورکر» رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا گفت: کنگره احتمالاً تا ماه سپتامبر(شهریور) برای رأیگیری درباره توافقنامه هستهای ایران و گروه 1+5 صبر خواهد کرد.
«بان کی مون» دبیر کل سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد: سازمان ملل آماده همکاری با همه طرفها برای اجرای توافق هستهای است.
هاموند: توافق شامل محدودیتها
و بازرسیهای سرسختانه است
«فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس نیز در جمع خبرنگاران گفت: بعداز 10 سال مذاکرات سنگین، توافقی حاصل شد که محدودیتها و بازرسیهای سرسختانهای بر برنامه هستهای ایران تحمیل میکند.
هاموند افزود: امیدواریم و انتظار داریم این توافق گامی باشد در راستای تغییر در روابط ایران با همسایگانش در منطقه و جامعه بینالمللی.
سخنگوی نخست وزیر انگلیس نیز در واکنش به حصول توافق میان ایران و گروه 1+5 گفت که این توافق فرصتی برای ایران است تا از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود به شرطی که به تعهدات خود در این پروسه متعهد باشد.
به گزارش تسنیم،«سوزان رایس» مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز با اشاره به توافق هستهای گفت: توافق هستهای با ایران، توافق بسیار خوبی است.
«فرانک والتر اشتاینمایر» وزیر خارجه آلمان نیز در جمع خبرنگاران گفت: این یک روز تاریخی است، ما 35 سال عدم گفتگو و بیش از 12 سال از یک نزاع خطرناک را پشت سر گذاشتیم.
اشتاین مایر مدعی شد: توافق هستهای ایران یک توافق خوب است. به این طریق ما به صورت قابل اعتماد و براساس راستیآزمایی توسعه سلاحهای هستهای از سوی ایران را کنار گذاشتیم.
کاخ کرملین نیز در بیانیهای رسمی که به مناسبت پایان مذاکرات هستهای در وین منتشر کرده است اعلام کرد: روسیه از توافقی که حاصل شد استقبال میکند. ما مطمئنیم که جهان امروز نفس راحتی کشید. ما از پیدا شدن راه حل براساس اصول توقف تدریجی و احترام متقابل که کشور ما قویا از آن حمایت میکند راضی هستیم.
به گزارش فارس،خبرگزاری روسی ریانووستی مدعی شد که هیچ نامی از برداشتن فوری تحریمها در سند مربوط به توافق نهایی بین ایران و 1+5 آورده نشده است.
بنابراین گزارش، برداشتن تحریمها تنها پس از آن میسر خواهد بود که مسئله ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران حل و فصل شود.
در همین حال،خبرگزاری ایتارتاس روسیه نیز به نقل از یک منبع که به نام و هویتش اشارهای نکرده، ادعا کرد: ایران پذیرفته است که غنیسازی اورانیوم بالای 3/67 درصد را در 15 سال انجام ندهد.
این منبع ناشناس همچنین مدعی شده است که محدودیتها بر تحقیق و توسعه برنامه هستهای ایران برای 8 سال باقی خواهد ماند.