سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی نقشه دفاع در ستاد فرماندهی اقتصاد(یادداشت روز) راه بر
راه برون رفت از چالش اقتصادی موجود کدام است؟ سهم دشمن و دوست و دوست نمایان در این میان چه قدر است؟ اراده و امید عمومی برای مقابله با جنگ دشمن را چگونه می شود تقویت کرد؟
1- حکایت لجبازی برخی سیاست‌بازان، حکایت لجبازی همان دشمن اهل بیت است که از او پرسیدند «هنگام سجده نماز، چشمان خود را ببندیم یا باز بگذاریم؟». تاملی کرد و گفت «یک چشم خود را ببندید و دیگری را باز بگذارید». با تعجب پرسیدند چرا؟! و پاسخ شنیدند «چنین کنید تا حتما خلاف جعفر بن محمد 
[امام صادق علیه‌السلام] رفتار کرده باشید. او یا در سجده چشمان خود را می بندد و یا باز می‌گذارد. با این کار در هر صورت، با او مخالفت کرده‌اید»! برای سیاست زدگان لجوج، معارضه به هرقیمت، آن قدر مهم است که به بازی در نقش پیاده نظام دشمنان تاریخی کشور نیز تن می دهند. به قول مولوی «خشم مرو، خواجه پشیمان شوی- جمع نشین، ورنه پریشان شوی/ طیره مشو خیره مرو زین چمن- ورنه چو جغدان، سوی ویران شوی/ گر بگریزی ز خراجات شهر- بارکش غول بیابان شوی/ کم خور از این پاچه گاو ای ملک- سیر چریدی، خر شیطان شوی/... بوقلمونی، چه شود گر چو عقل- یک صفت و یک دل و یکسان شوی؟» ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در چهارشنبه 97/3/30ساعــت 10:9 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی جنگ حدیده، فرصت طلایی مردم یمن در دفع تجاوز(یادداشت ر
جنگی که از روز دوشنبه هفته پیش با هدف و تصرف بندر الحدیده یمن آغاز شد از نظر انصارالله یک «فرصت جنگی» تلقی شده و در نقطه مقابل، ائتلاف مشترک آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی، سعودی و اماراتی آن را «پیروزی طلایی» خوانده است ممکن است هر دو اتفاق بیفتد یعنی ائتلاف پنج ضلعی یاد شده با بهره‌گیری از بمباران شدید و کمک بمب‌افکن‌هایی که یمنی‌ها فاقد آن هستند، در سواحل مسطح استان الحدیده به یک پیروزی فوری و کم هزینه دست پیدا کنند و بالاخره پس از حدود 2/5 سال تلاش در جبهه‌های مختلف یمن به «یک دستاورد» برسند اما از آن طرف همانگونه که تجربه جنگ‌های پیشین در مأرب، تعز، نهم و صنعا می‌گویند، جنگ الحدیده یک «تله ویرانگر» برای نیروهای ائتلاف می‌باشد کما اینکه طی حدود شش هفته اخیر که جنگ برای تصرف الحدیده آغاز شده، ائتلاف بیش از 700 کشته داده است. در خصوص این جنگ، نکته‌هایی وجود دارد:
1- جنگ یمن را می‌توان بطور کلی به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله‌ای که انصارالله بطور تاکتیکی از اداره جنوب منصرف شد و نیروهای خود را در 12 استان منطقه شمالی متمرکز کرد و مرحله‌ای که انصارالله در منطقه شمالی مورد تهاجم نیروهای سعودی، اماراتی و عوامل یمنی آن‌ها قرار داشت. مرحله اول کمتر از یک سال به درازا کشید و از مرحله دوم هم اینک 27 ماه می‌گذرد. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در یکشنبه 97/3/27ساعــت 7:3 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی 26 نکته که درباره FATF باید بدانید قرار بود برجام تحر
قرار بود برجام تحریم‌ها را در همان روز اجرای توافق یعنی 27 دی ماه 1394 ببرد. قرار بود شرایط مراودات بانکی تسهیل شود و خیلی قرارهای دیگر. اما برجام که دیده بود بستر مهیاست نه تنها این کارها را نکرد بلکه به دنبال خود توافقها و معاهده‌های خسارت آفرین دیگر را نیز آورد.
آن روزها که برجام بر روی میز مذاکره بود از قدمِ خیر آن سخن می‌گفتند که خود یک تنه می‌آید و همه کارها را سامان می‌بخشد از چرخ اقتصاد تا آب خوردن و هوای نفس کشیدن را. آن روزها چیزی به ملت در این باره گفته نشد که برجام آغاز راه است و بعد از اجرای آن و انجام تعهدات توسط ایران و عهدشکنی توسط آمریکا و اروپا دوباره حامیان برجام ظاهر می‌شوند و در لزوم تصویب چند کنوانسیون دیگر برای رفتن تحریم‌ها سخن می‌گویند!
اکنون نیز می‌گویند با تصویب اینها چنین و چنان می‌شود اما مگر برای برجام هم این را نگفته بودند؟! دولت در پاسخ به ایرادهای منتقدان و آنچه در مورد این لوایح مطرح است چیزی به نام «شرح تفسیری» را ضمیمه متن لایحه منابع مالی تروریسم کرد. اما ‌ با این حال منتقدان می‌گویند این قبیل چاره اندیشی‌های دولت تنها مصرف داخلی دارد و عملا در مجامع بین‌المللی بی‌اثر است. در ادامه چرایی این موضوع را خواهید خواند که با مطالعه و پژوهشی دقیق و با مصادیق مستند بر متن لایحه مذکور، اعلامیه تفسیری دولت و تجربیات کشورهای دیگری که عضو این کنوانسیون شده‌اند توسط گروهی از کارشناسان دانشگاهی تهیه شده است. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در پنج شنبه 97/3/24ساعــت 6:31 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی بدون حمایتهای آمریکا حاکمان مرتجع عرب یک هفته هم دوام

بدون حمایت‌های آمریکا حاکمان مرتجع عرب یک هفته هم دوام نمی‌آورند

سید حسن نصرالله در آغوش امام خامنه ای - کبار قادة العالم

سید حسن نصرالله در آغوش امام خامنه ای - کبار قادة 

دبیرکل حزب‌الله لبنان در واکنش به خیانت ارتجاع عرب نسبت به آرمان فلسطین گفت، اگر حمایت آمریکا از کشورهای عرب خلیج ‌فارس نبود این حکومت‌ها یک هفته هم دوام نمی‌آوردند.
سرویس خارجی-

سید حسن نصرالله، جمعه شب در جمع هزاران نفر در روستای «مارون الراس» در دو کیلومتری مرز لبنان با فلسطین ‌اشغالی، به مناسبت روز جهانی قدس از طریق ویدئو کنفرانس به سخنرانی پرداخت و گفت، خود ترامپ در مورد برخی کشورهای عرب خلیج‌فارس گفته اگر یک هفته آنها را رها کنیم سقوط می‌کنند و بنابراین هزینه این حمایت باید حذف مسئله فلسطین باشد.
وی افزود: حاکمانی در منطقه وجود دارند که هیچ ارزشی در میان مردمشان ندارند و تنها با حمایت آمریکا روی کار هستند... متاسفانه برخی اعراب و برخی کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس برای خرید خانه از اهالی بیت‌المقدس پول می‌فرستند و تاجران خائن عرب، خانه‌های فلسطینیان را برای صهیونیست‌ها می‌خرند. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در یکشنبه 97/3/20ساعــت 9:44 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ایشان مسئولان سازمان انرژی هسته ای را موظف کردند به س
ایشان مسئولان سازمان انرژی هسته ای را موظف کردند به سرعت آمادگی های لازم را برای رسیدن به 190 هزار سو (البته فعلاً در چارچوب برجام) فراهم آورند و مقدمات اجرای مسائلی را که رئیس جمهور دستور داده اند از همین فردا آغاز کنند.
ایشان مسئولان سازمان انرژی هسته ای را موظف کردند به سرعت آمادگی های لازم را برای رسیدن به 190 هزار سو (البته فعلاً در چارچوب برجام) فراهم آورند و مقدمات اجرای مسائلی را که رئیس جمهور دستور داده اند از همین فردا آغاز کنند.
گروه سیاسی-رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (دوشنبه) در اجتماع پرشکوه، پرشور و پرمعنای انبوهِ بی‌شمار مردم قدرشناس در بیست‌ونهمین سالگرد عروج ملکوتی امام خمینی(ره)، با تشریح خصوصیات بی‌بدیل فردی و حکومتی امیرمؤمنان(ع) و شباهت‌های افتخارآفرین امام راحل عظیم الشأن با این خصوصیات نصرت‌بخش و عزت‌آفرین، به تبیین هفت محور اصلی الگوی رفتاری و مدیریتی خمینی کبیر در مواجهه با دشمنان و پیشبرد نظام اسلامی پرداختند و تأکید کردند: بعد از امام بزرگوار، همان راه و الگو را به دقت ادامه داده و خواهیم داد و به فضل الهی و با تکیه بر ایمان، استقامت و هوشیاری ملت و مسئولان، نقشه کنونی دشمن مبنی بر «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی» را نیز ناکام خواهیم گذشت. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در سه شنبه 97/3/15ساعــت 9:24 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی 1. منزل ام کلثوم در شب نوزدهم، مولا حال عجیب و غیر تو

 

 

تصاویر شهادت امام علی (ع),کارت پستال شهادت حضرت علی (ع)

1. منزل ام کلثوم


 

در شب نوزدهم، مولا حال عجیب و غیر توصیفی داشت. برای دلجویی بیشتر از دختر کوچکش، آخرین افطار خود را (با توجه به اطلاع قبلی از شهادت خویش) در منزل دخترش ام کلثوم قرار می دهد. سر سفرة افطاری که غذای موجود در آن دو قرص نان جو و مقداری شیر و نمک است، می نشیند. رو می کند به دخترش و می فرماید: دخترم! تاکنون نشده که پدرت با دو خورشت افطار کند. دخترم! شیر را بردار! من با همان نان و نمک افطار می کنم.

بیش از سه لقمه میل نمی کند و وقتی با پرسش دخترش رو به رو می شود که پدر! مگر روزه دار نبودی! چرا غذا کم میل فرمودی؟ پاسخ می دهد که دوست دارم خدایم را با شکم گرسنه ملاقات کنم.[1]

 

2. انتظار در طول شب نوزدهم

 

در شب نوزدهم، مولا آرام و قرار نداشت؛ هر لحظه بیرون می رفت، به آسمان نگاه می کرد و می گفت: به من دروغ گفته نشده و من نیز دروغ نمی گویم. این شب همان شب وصال است. این همان شبی است که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من وعده داده است؛ چنان که ابن حجر می گوید: «فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی قُتِلَ فِی صَبِیحَتِهَا عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ اَکْثَرَ الْخُرُوجَ وَ النَّظَرَ اِلَی السَّمَاءِ فَقَالَ مَا کُذِّبْتُ وَ اَنَّهَا هِیَ الَّیْلَةُ الَّتِی وُعِدْتُ.» و گاهی یس می خواند و آن گاه عرضه می داشت: «اَللَّهُمَّ بَارِکْ فِی الْمَوْتِ اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِِیمِ؛[2] خدایا! مرگ را مبارک گردان! ما از خدائیم و به سوی او می رویم. هیچ یاری و قدرتی نیست، مگر از خدای بلند مرتبه با عظمت.»

لحظه به لحظه بر اشتیاق مولا افزوده می شد و عرضه می داشت: «اَللَّهُمَّ قَدْ وَعَدَنِی نَبِیُّکَ اَنْ تَتَوَفَّانِی اِلَیْکَ اِذَا سَئَلْتُکَ اللَّهُمَّ وَ قَدْ رَغِبْتُ اِلَیْکَ فِی ذَلِکَ؛[3] خدایا! پیامبرت به من وعده داد که به سوی خودت مرا دریافت می کنی، هنگامی که درخواست کنم. خدایا! و من [اکنون] مشتاق آمدن به سوی تو هستم.» ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در دوشنبه 97/3/14ساعــت 11:10 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ملل شناسه خبر : 288147 انتشار خبری از فلسطین درباره
شناسه خبر : 288147

 

انتشار خبری از فلسطین درباره شهادت یک پرستار 21 ساله توجه مردم همه جهان را به خودش جلب کرد.
انتشار خبری از فلسطین درباره شهادت یک پرستار 21 ساله توجه مردم همه جهان را به خودش جلب کرد.
به گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم، «من برگشتم و عقب‌نشینی نخواهم کرد! با گلوله‌های خود به من حمله کنید، من نمی‌ترسم!» آخرین جملاتش در صفحه اجتماعی شخصی‌اش بوده، روزی که به حصار مرزی غزه می‌رود، با روپوش سفید. می‌رود که کنار هم‌نوعانش از حق طبیعی خودشان دفاع کند، شاید ابزار جنگ در دست نگیرد، اما دستانش التیام بخش است، آن‌جا که بالای سر هر زخمی می‌رسد و زخم‌های‌شان را درمان می‌کند. شاید زخم‌های جسمشان را ترمیم کند، اما بودنش در آن‌جا، در آن زمانه پر از بی‌عدالتی مرهمی‌ست هم برای خودش هم برای مردمانش که دوش به دوش یکدیگر ایستاده‌اند.
 
نامش «رزان اشرف ال‌نجار» است، 21 سال بیشتر سن ندارد و به تازگی طعم مادر بودن را چشیده، اما روزگار بر او چه کرده که داوطلبانه لباس رزم خودش، همان روپوش سفید را بر تن کرده و چشمش را بر زیبایی‌های مادرانه بسته و قدم در راهی گذاشته که بازگشت از آن را کسی نمی‌داند.
 
یک روز خونین دیگر در غزه
 
جمعه اول ژوئن یکی دیگر از روزهای تلخ فلسطینیان بود، البته روزهای سخت و تلخ آن‌ها 70 سالی می‌شود که تمامی ندارد و حالا مبارزات آن‌ها وارد فاز دیگری شده است. از روزی که سفارت امریکا در اسرائیل به بیت‌المقدس منتقل شد، مردم فلسطین ساکت ننشستند.
 
روز جمعه آن‌ها در حصار شرقی خان یونس در جنوب غزه و در چند نقطه مختلف جمع شده و می‌خواستند به مانند تمام جمعه‌های هفته‌های اخیر صدای اعتراض‌شان را به جهان برسانند. ارتش اسرائیل هم با گازهای اشک‌آور و دیگر مهمات جنگی از آن‌ها پذیرایی کردند.
 
اما نقطه عطف مبارزات روز گذشته جایی بود که یکی از فلسطینیان با نارنجک به سوی حصارها می‌رود و زخمی می‌شود، در این میان پرستار فلسطینی در حالی‌که دستانش را بالا گرفته برای کمک به زخمی به سمت حصارها حرکت می‌کند، روپوش سفید و دست‌های بالا گرفته نشان از پرستار بودن او و حضورش برای کمک داشته، اما تک‌تیراندازهای اسرائیلی حضورش را تاب نمی‌آورند و یک تیر در سینه‌اش می‌نشانند. ال‌نجار یکی از نیروهای داوطلب پزشکی فلسطینی بود که در هنگام شهادت، لباس سفید پرستاری بر تن داشت.
 
اسرائیل چه می‌گوید؟
 
بر اساس قوانین بین‌المللی حمله به بیمارستان و اسلحه کشیدن روی پزشکان و پرستاران ممنوع است. بعد از انتشار خبر شهادت این پرستار، سخنگوی رژیم صهیونیستی تنها گفته موضع را بررسی می‌کند، اما در بیانیه‌ای مجزا ارتش‌شان گفته است که روز جمعه در پنج نقطه مختلف هزاران نفر از شورشی‌ها را که قصد آشوب و برهم زدن زیر ساخت‌های امنیتی داشته‌اند، پراکنده کرده‌ است. اما چطور نیروهای آنها زنی با روپوش سفید را تشخیص نداده‌اند که برای کمک آمده بود؟
 
مردم چه می‌گویند؟
 
شهادت ال‌نجار 21 ساله در شبکه‌های اجتماعی هم واکنش‌های زیادی را در پی داشت. بسیاری خشم از اسرائیل و تجاوزش به خاک فلسطین را در کنار شهادت این پرستار قرار می‌دهند و از این رفتار ابراز انزجار می‌کنند. «مگر اسرائیل قانون سرش می‌شود که بخواهد به نیروهای پزشکی شلیک نکند؟» «واقعا کسی نیست که به این موضوع اهمیت دهد، چون او یک زن مسلمان بود.» «کدام کنوانسیون ژنو؟ کدام جان؟ کدام اتحادیه اروپا؟ هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد، برای هیچ‌کس فلسطین مهم نیست؟» «این اتفاق یک جرم علیه انسانیت است، اما هیچ انسانیتی در اسرائیل وجود ندارد.» «اسرائیل قابل کنترل نیست، آن‌ها روی غیرنظامیان، پزشکان و کودکان آتش می‌کشند و بعد پول‌ها خرج می‌کنند تا جنایات خودشان را پنهان کنند.» این‌ها تنها تعداد کمی از واکنش مردم از سراسر جهان به شهادت «رزان اشرف ال‌نجار» 21 ساله بود.

+ نوشته شـــده در دوشنبه 97/3/14ساعــت 9:46 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی ایشان با اشاره به سخنان دانشجویان در این دیدار و اعتر
ایشان با اشاره به سخنان دانشجویان در این دیدار و اعتراض آنان به بسیاری از مسائل کشور، بیشتر این اعتراض‌ها را وارد دانستند و درعین‌حال خاطرنشان کردند: تحقق آرزوهایی که از طرف جوانان پرشور به‌راحتی بیان می‌شوند، با در نظر گرفتن واقعیات به این سادگی‌ها امکان‌پذیر نیست بلکه نیازمند کار و تلاش و برخی مقدمات است.
ایشان با اشاره به سخنان دانشجویان در این دیدار و اعتراض آنان به بسیاری از مسائل کشور، بیشتر این اعتراض‌ها را وارد دانستند و درعین‌حال خاطرنشان کردند: تحقق آرزوهایی که از طرف جوانان پرشور به‌راحتی بیان می‌شوند، با در نظر گرفتن واقعیات به این سادگی‌ها امکان‌پذیر نیست بلکه نیازمند کار و تلاش و برخی مقدمات است.
گروه سیاسی-رجانیوز: در نشست صمیمانه، پرشور، پرنشاط و سه ساعته‌ی صدها نفر از دانشجویان دانشگاه‌های مختلف با رهبر معظم انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکل‌های مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و صنفی دانشجویان، دیدگاه‌ها، انتقادها، پیشنهادها و مطالبات خود را از سه قوه و دستگاه‌های مختلف بیان کردند. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در چهارشنبه 97/3/9ساعــت 9:33 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعا لی اروپا باید متعهّد بشود که بحث موشک و حضور جمهوری ا

 اروپا باید متعهّد بشود که بحث موشک و حضور جمهوری اسلامی در منطقه را مطرح نخواهد کرد؛ این را باید قول بدهند. اینکه در هر برهه‌ای از زمان یک چیزی بگویند و مسئله‌ی موشک را به شکلهای مختلف مطرح کنند، اصلاً قابل قبول نیست. بایستی سران این سه کشور قول بدهند و قبول بکنند که مطلقا مسئله‌ی موشک را مطرح نخواهند کرد.
اروپا باید متعهّد بشود که بحث موشک و حضور جمهوری اسلامی در منطقه را مطرح نخواهد کرد؛ این را باید قول بدهند. اینکه در هر برهه‌ای از زمان یک چیزی بگویند و مسئله‌ی موشک را به شکلهای مختلف مطرح کنند، اصلاً قابل قبول نیست. بایستی سران این سه کشور قول بدهند و قبول بکنند که مطلقا مسئله‌ی موشک را مطرح نخواهند کرد.
گروه سیاسی-رجانیوز: عصر چهارشنبه مسئولان نظام جمهوری اسلامی با مقام معظم رهبری دیدار کردند.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، در این دیدار ایشان به بیان نکات مهمی درباره موضوعات مختلف از جمله برجام و مذاکره با اروپایی ها پرداختند که در ادامه متن کامل آن را مشاهده می فرمایید:
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی? محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
 
 
 در مورد اوّل، مقدّمه‌ی لازمِ هر تصمیمی این است که ما به تجربه‌های گذشته‌ی خودمان مراجعه کنیم: من جرّب المجرّب حلّت به النّدامة؛(10) اگر از تجربه‌ها درس نگرفتیم، قطعاً ضرر خواهیم کرد. باید تجربه‌ها را در مقابل چشم خودمان بگذاریم، ملاحظه کنیم و از این تجربه‌ها درس بگیریم. چند تجربه در مقابل ما است؛ من چهار پنج‌ تجربه‌ی واضح را که عرض بکنم، همه تصدیق خواهید کرد؛ اینها در مقابل ما است. اینها، هم برای تصمیم‌گیری امروز ما مهم است، هم برای آیندگان مهم است؛ هم برای آن کسانی که در آینده میخواهند مواجه بشوند با مجموعه‌ی کارهای گوناگون، و جمهوری اسلامی را ان‌شاءالله با قدرت پیش ببرند مهم است.
 
 تجربه‌ی اوّل این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه، دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجه‌اش ده روز، پانزده روز در اروپا پابند جلسات بود، آنها هم تقریباً همین‌جور [بودند]؛ حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛ آنها هم تحریم کردند، آنها هم برخلاف تعهّدات خودشان عمل کردند. دولت آمریکا برخلاف تعهّدات خودش عمل میکند؛ این بارِ اوّل هم نیست؛ قضایای گوناگون قبلی هم همین را تأیید میکند. مجموعه‌ی برخوردهایی که از اوّل با برجام کردند، به تعبیر حضرات دیپلمات‌های ما، نقض روح و جسم برجام بود؛ این را دیپلمات‌های محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانه‌روزی کرده بودند برای مسئله‌ی برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند. خب، دولتی با این خصوصیّات که به این راحتی معاهده‌ی بین‌المللی را نقض میکند، بعد هم مثل آب خوردن زیر امضایش میزند و میگوید من از معاهده خارج شدم -با کارهای نمایشی تلویزیونی؛ امضایش را نشان میدهد که ما خارج شدیم از فلان [معاهده]- خب پیدا است که با این دولت لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند تعامل کند. این جوابِ آن کسانی که بارهاوبارها به ما در طول زمان میگفتند چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید؛ این جوابش. آمریکا البتّه با خیلی از کشورهای دیگر هم همین‌جور است؛ با دولتهای گوناگون دیگر هم همین‌جور است که آن موردِ بحث ما نیست؛ لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند، نمیتواند کار کند؛ این تجربه‌ی اوّل.
 
 ایران پابند بود، وفادار بود به این تعهّد، یعنی هیچ بهانه‌ای اینها ندارند؛ آژانس بین‌المللی [انرژی] اتمی بارهاوبارها تصدیق کرده، دیگران هم تصدیق کردند که ایران پایبند بوده، [پس] هیچ بهانه‌ای ندارند؛ درعین‌حال شما می‌بینید راحت این معاهده‌ی بین‌المللی را به هم میزنند، زیر امضای خودشان میزنند، حرفشان را پس میگیرند و میگویند نه، قبول نداریم. خب با یک چنین دولتی نمیشود نشست و مذاکره کرد، نمیشود به او اطمینان کرد، نمیشود با او قرارداد امضا کرد، با او نمیشود کار کرد؛ این حاصل قضیّه. البتّه اینکه گفتیم «با ما قابل‌اعتماد نیستند»، این قدر مسلّم قضیّه است؛ بنده وقتی نگاه میکنم به قضایای منطقه و قضایای کشور خودمان و مانند اینها، میبینم با دیگران هم همین‌جور بودند. محمّدرضای پهلوی از سال 32 تا سال 57 یعنی 25 سال، مطیع محض اینها بود. بارهاوبارها رفتاری با او کردند که شما خاطرات عَلَم را که ملاحظه کنید، [می‌بینید] شاه در ملاقات با رفیق نزدیکش عَلَم -البتّه جرئت نمیکند در بیرون و علنی این حرف را بزند یا به خود آمریکایی‌ها بگوید- بنا میکند از‌ آمریکایی‌ها شکایت کردن که این کار را کردند، آن کار را کردند؛ لکن در نهایت، تسلیم آنها است. بعد از آنکه سرنوشت آن بدبخت و روسیاه این‌جوری شد که از ایران گریخت و رفت، به آمریکا راهش ندادند؛ یعنی اوّل رفت و یک مدّتی در آمریکا بود، بیرونش کردند. یعنی با یک نفر نوکرِ صمیمیِ 25 ساله‌ی خودشان هم این‌جوری رفتار کردند. شبیه همین، حُسنی‌مبارک(11) بود. در آن روزهای حسّاسی که انقلاب در مصر شروع شده بود و به اوج رسیده بود و هر آن ممکن بود یک حادثه‌ای اتّفاق بیفتد، یک ساعت از حُسنی‌مبارک حمایت کردند، چند ساعت بعدش رد کردند، چند ساعت بعدش جور دیگر حرف زدند، بعد هم رهایش کردند رفت؛ تمام شد؛ حُسنی‌مبارکی که سی سال در اختیار کامل اینها بود و هر کار گفتند عمل کرد در قضیّه‌ی فلسطین و غیر فلسطین. اینها این‌جوری‌ هستند دیگر؛ آمریکایی‌ها این‌جوری‌ هستند؛ دولت آمریکا، رژیم آمریکا این‌جوری است؛ این تجربه‌ی اوّل.
 
 
 یک تجربه‌ی دیگر که این هم تجربه‌ی مهمّی است، تجربه‌ی همراهیِ اروپا با آمریکا در مهم‌ترین موارد است. ما بنای دعوا کردن با اروپایی‌ها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، امّا واقعیّتها را باید بدانیم. این سه کشور نشان داده‌اند که در حسّاس‌ترین موارد با آمریکا همراهی میکنند و دنبال آمریکا حرکت میکنند. حرکت زشت وزیر خارجه‌ی فرانسه در جریان مذاکرات را همه یادشان هست؛ در بازی «پلیس بد و پلیس خوب» میگفتند او نقش «پلیس بد» را ایفا میکند؛ البتّه قطعاً با هماهنگی آمریکایی‌ها بود؛ یا برخورد انگلیس‌ها در قبال حقّ خرید کیک زرد که مسلّم شده بود و قطعی شده بود و در برجام پیش‌بینی شده بود که ما از یک مرکزی و محلّی کیک زرد تهیّه کنیم و بخریم و بیاوریم، [امّا] انگلیس‌ها جلویش را گرفتند؛ یعنی اینها با آمریکا همکاری میکنند، همراهی میکنند؛ تاکنون این‌جور بوده. این هم یک تجربه است؛ این را فراموش نکنیم. اینها در مقام حرف یک چیزهایی میگویند امّا در مقام عمل، تا الان ما ندیده‌ایم -یعنی به نظر من تا الان ما این را مشاهده نکرده‌ایم؛ بنده یادم نمی‌آید- که اینها به‌معنای واقعی کلمه ایستاده باشند و در مقابل آمریکا از حق دفاع کرده باشند.
 
 یک تجربه‌ی مهمّ دیگر در این قضایای برجام، این است که گره زدن حلّ مسائل کشور به برجام و امثال برجام یا به مسائل خارجی، یک خطای بزرگی است. ما نبایستی مسائل کشور را، مسائل اقتصادی کشور و مسائل گوناگون کشور را گره بزنیم به امری که از اختیار ما خارج است، در بیرون کشور تدبیر میشود و تصمیم‌گیری میشود. وقتی ما مسئله‌ی اقتصاد کشور را، کسب‌و‌کار کشور را به مسئله‌ی برجام گره میزنیم، نتیجه این میشود که صاحبان کار و سرمایه چند ماه باید منتظر بمانند تا ببینند خارجی‌ها در مورد برجام چه تصمیمی میگیرند؛ چند ماه تأمّل کنند، صبر کنند، منتظر بمانند تا ببینند که آیا در توافق میمانند یا از توافق خارج میشوند؛ امضا میکنند یا امضا نمیکنند؛ بعد از آنکه امضا کردند، پابند امضا میمانند یا نمیمانند! مرتّب بایستی دستگاه فعّالِ اقتصادیِ مردمیِ کشور در انتظار رفتار خارجی‌ها باشد. نمیتوانیم ظرفیّت کشور را معطّل توافق برجام بگذاریم؛ مدّتی معطّل اجرای برجام، مدّتی معطّل خروج و عدم خروج از برجام؛ آن هم در مقابل دشمنی مثل آمریکا. اینها بخشی از تجربه‌های ما است؛ این تجربه‌ها را بایستی در نظر داشته باشیم تا تکرار نشود و از یک سوراخ دو بار گَزیده نشویم و در قضایای بعدی این تجربه‌ها را به‌‌طورکامل به کار ببندیم.
 
 خب، اگر چنانچه از این تجربه‌ها استفاده نکردیم، به چیزهای کم‌اهمّیّت دلمان را خوش کردیم [ضرر میکنیم]. همین‌طور که آقای رئیس‌جمهور گفتند واقعاً آمریکایی‌ها در این قضیّه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خب بله، آمریکا بی‌آبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من میخواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بی‌آبرو بشود؟ هدف مذاکره‌ی ما این بود؟ ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریمها برداشته بشود -و شما ملاحظه میکنید که بسیاری‌ از تحریمها برداشته نشده، حالا هم دارند تهدید میکنند که تحریمهای چنین‌وچنان را بر ایران تحمیل خواهیم کرد؛ همان تحریمهای ثانویّه‌ای را که با مصوّبه‌ی برجام و با قطعنامه‌ی شورای امنیّت سازمان ملل برداشته شد، همانها را دوباره میخواهند اینها برگردانند- هدف، این بود؟ یا گفته میشود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به ‌وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ‌ کم‌اهمّیّتی هم بینشان [به ‌وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به ‌وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامه‌ی مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّه‌ی چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت. و عرض کردم که [اروپایی‌ها] مخالفت هم نمیکنند؛ اروپایی‌ها دنبال آمریکا حرکت میکنند، به همدیگر کمک هم میکنند: وَ کَذالِکَ جَعَلنا لِکُـلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(17) اینها به هم کمک هم میکنند، به یکدیگر پیام هم میدهند، کمک هم میکنند، یکدیگر را تقویت روحی هم میکنند. خب، اینها چیزهایی است که ما به‌عنوان تجربه‌ی برجام باید در نظر داشته باشیم.
 
 یک نکته‌ی مهمّی را من در اینجا ذکر بکنم؛ در قضیّه‌ی برجام، در مواجهه‌ی با برجام حتماً لازم است که عناصر سیاسی، عناصر مدیریّتی، عناصر مطبوعاتی و فرهنگی از سرزنش یکدیگر پرهیز کنند؛ این کار را نکنید. نقد، انتقاد صحیح، منصفانه، عاقلانه، ایرادی ندارد، مسئولین هم باید به انتقادها گوش بدهند؛ امّا اینکه همدیگر را سرزنش کنیم، اهانت کردن، هتک حرمت کردن، متّهم کردن، اینها باید از بین [برود]؛ یک دودستگی و دوقطبی براساس برجام به وجود نیاید. حالا یک حرکاتی است که باید انجام بدهیم، یک فعّالیّتی است باید انجام بدهیم که حالا من یک اشاره‌ای کردم و میکنم؛ این به جای خود محفوظ؛ [امّا] وحدت را، اتّحاد را، همدلی را، هم‌زبانی را در این قضیّه نقض نکنیم؛ این هم یک نکته‌ی اساسی است.
 
 خب، حالا با توجّه به آنچه عرض کردیم، نحوه‌ی مواجهه‌ی با برجام از این پس چه‌جوری باید باشد؟ چند نکته را من اینجا ذکر کرده‌ام.
نکته‌ی اوّل این است: ما در مواجهه‌ی با این قضیّه‌، قضایا را واقع‌بینانه بسنجیم؛ دل خودمان را خوش نکنیم به احتمالات و چیزهایی که گفته میشود، ذکر میشود و معلوم نیست که واقعیّتی پشت سرش باشد یا اطمینانی به آنها نیست؛ واقع‌بینانه بسنجیم، واقع‌بینانه هم به مردم منتقل کنیم. اینکه ما در قضایای اوّلِ مذاکرات در ذهنمان بود و خودمان تصوّر کردیم و به دیگران هم گفتیم که «بله، اگر ما مذاکره کنیم، صد میلیارد دلار پول وارد کشور میشود»، خب این یک معنایی دارد؛ برای کشور ما صد میلیارد مبلغ معتنابه‌ای است، مبلغ مهمّی است، اصلاً بکلّی میتواند خیلی از مشکلات کشور را برطرف کند؛ این واقعیّت نداشت. حالا رئیس‌جمهور وقیح آمریکا هنوز میگوید که ما 100 میلیارد، گاهی میگوید 150 میلیارد به ایران دادیم؛ شما غلط کردید دادید! شما کِی به ایران [پول دادید]؟ یک دلار هم شماها ندادید به ایران. خود ما هم در واقع به یک نحوی باور کردیم این 100 میلیارد را؛ خب این گمان [بود]، تصوّر بود، توهّم بود، واقعیّت نداشت. بایستی مراقب باشیم آنچه را برای آینده‌ی خودمان و منافع خودمان و عوض هزینه‌هایی که میپردازیم مشخّص میکنیم، واقعیّت داشته باشد و همان واقعیّت را بفهمیم و همان واقعیّت را هم صریح با مردم در میان بگذاریم.
 
 بنده این را به شما عرض بکنم، امروز اقتصاد کشور را از راه برجام اروپایی نمیشود درست کرد؛ اقتصاد کشور از این راه درست نخواهد شد. قرائن فراوانی دارد که همین حالا دارید مشاهده میکنید: بعضی از شرکتهای قابل‌ توجّهِ غربی اعلان میکنند که خواهند رفت، بعضی‌ها رفته‌اند، بعضی‌ها میگویند معلوم نیست چه‌کار کنیم؛ رؤسا و مسئولین دولتهای غربی، همین‌جور حرف میزنند؛ آلمان یک‌جور، فرانسه‌ یک‌جور، آن یکی یک‌جور. بحثِ تصحیح کار اقتصادی کشور را از راه برجام اروپایی نمیشود درست کرد. حالا برجام اروپایی یک مقوله‌ای است امّا برای اقتصاد به آن نباید دل بست؛ اقتصاد راه‌های دیگری دارد که حالا من اشاره‌ای خواهم کرد. این یک نکته است.
 
 نکته‌ی دوّم این است که سه کشور اروپایی در سیزده چهارده سالِ قبل، یک بدعهدی و بی‌صداقتی بزرگی با ما کرده‌اند سر همین قضیّه‌ی هسته‌ای؛ سالهای 83 و 84 یک بی‌صداقتیِ بزرگی با ما کردند؛ یک چیزی را قول دادند، عمل نکردند، برخلافش عمل کردند. بایستی ثابت کنند که آن حالت را دیگر ندارند؛ این به عهده‌ی آنها است. دولتهای اروپایی باید اثبات کنند به جمهوری اسلامی که امروز آن بی‌صداقتی و بدعهدیِ آن روز را نخواهند داشت؛ باید آن را جبران کنند. این هم نکته‌ی بعدی.
 
 یک نکته‌ی دیگر این است که در دو سال گذشته آمریکا رفتارِ نقض‌کننده‌ی برجام را تکرار کرده؛ کارهای گوناگون؛ همان‌طور که عرض کردم، به قول حضرات دیپلمات‌های ما، روح برجام و جسم برجام را نقض کرده؛ [امّا] اروپایی‌ها ساکت ماندند؛ بایستی در مقابل آمریکا می‌ایستادند، باید در مقابل او اعتراض میکردند؛ اگر اعتراض میکردند ممکن بود کار به اینجا نرسد که آمریکا مثل آب خوردن امضای خودش را بگذارد کنار و بگوید من خارج میشوم. اینها بایستی آن غفلتی را که در این دو سال کردند جبران کنند.
 
 نکته‌ی بعدی؛ آمریکا قطعنامه‌ی 2231 را نقض کرده است؛(18) آنهایی که عضو شورای امنیّتند بایستی در مقابل این حرکت آمریکا، قطعنامه‌ای علیه او به شورای امنیّت ببرند؛ یک قطعنامه علیه آمریکا به‌عنوان اینکه این [کشور] ناقض قطعنامه‌ی 2231 است. یکی از کارهایی که باید بکنند این است.
 
 اروپا باید متعهّد بشود که بحث موشک و حضور جمهوری اسلامی در منطقه را مطرح نخواهد کرد؛ این را باید قول بدهند. اینکه در هر برهه‌ای از زمان یک چیزی بگویند و مسئله‌ی موشک را به شکلهای مختلف مطرح کنند، اصلاً قابل قبول نیست. بایستی سران این سه کشور قول بدهند و قبول بکنند که مطلقا مسئله‌ی موشک را مطرح نخواهند کرد.
 
 باید با هرگونه تحریمی علیه جمهوری اسلامی هم مقابله کنند. یعنی حالا او میگوید من تحریم میکنم ایران را، اینها باید صریح در مقابل تحریم آمریکا بِایستند. اگر بنا است معاهده‌ای وجود داشته باشد بین ما و اروپایی‌ها، این جزو شرایطش است.
 
 البتّه این را هم همه بدانند که حالا ما گفتیم مسئله‌ی موشک را مطرح نکنند؛ [امّا] جمهوری اسلامی از مؤلّفه‌های قدرت قطعاً دست نخواهد کشید که یکی از مؤلّفه‌های قدرت، نیروی دفاعی است؛ دفاع از دور. یکی از مؤلّفه‌های قدرت، نیروی دفاعی است؛ یکی از مؤلّفه‌های قدرت، عمق راهبردی ما است. حضور در کشورهای منطقه و طرف‌داری ملّتهای منطقه از جمهوری اسلامی، عمق راهبردی جمهوری اسلامی است؛ جمهوری اسلامی از این نمیتواند صرف‌نظر کند؛ هیچ دولت عاقلی صرف‌نظر نمیکند. یا سرمایه‌ی اجتماعی مردم؛ این اتّحاد مردم و اجتماع مردم زیر پرچم اسلام؛ حرکت جمهوری اسلامی با شعار و افتخار به اسلامی‌ بودن و مسلمان بودن؛ اینها چیزهایی است که اساس و استخوان‌بندی و مایه‌ی قوام جمهوری اسلامی است؛ همه بدانند که از اینها کسی دست برنخواهد داشت.
 
 یک نکته‌ی دیگر این است که اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند؛ یعنی حالا اگر چنانچه آمریکایی‌ها توانستند به فروش نفت جمهوری اسلامی لطمه بزنند، آنها بایستی به‌قدری که جمهوری اسلامی میخواهد [خریداری بکنند]؛ ممکن است خود ما از کم ‌فروختن نفت استقبال کنیم -این بستگی دارد به سیاستهای دولت؛ ممکن است دولت به این نتیجه برسد که هرچه نفت کمتر بفروشیم و اقتصاد خودمان را از نفتی ‌بودن دور کنیم، به نفع ما باشد، ممکن است به این نتیجه برسیم- امّا اگر این نشد و تصمیم بر این شد که نفت را به همان اندازه‌ای که امروز میفروشیم بفروشیم، اگر چنانچه حرکت آمریکایی‌ها در این راه خللی ایجاد کرد، اروپایی‌ها قطعاً بایستی آن را جبران بکنند و به‌نحو تضمین‌شده‌ای باید آن را خریداری کنند.
 
 نکته‌ی بعدی؛ بانک‌های اروپایی باید دریافت و پرداخت و انتقال وجوه مربوط به تجارت دولتی و تجارت خصوصی با جمهوری اسلامی تضمین را کنند. اینکه گفتیم باید تضمین کنند، تضمین، [انجام] این چیزها است؛ اینها را باید تضمین کنند. عرض کردم: ما با این سه کشور دعوا نداریم، [امّا] اعتماد نداریم. مسئله‌ی ما مسئله‌ی دعوا کردن و اختلاف ایجاد کردن نیست؛ مسئله‌ی اعتماد نداشتن است؛ ما به این کشورها اعتماد نداریم و این هم متّکی است به یک سابقه‌ای؛ لذاست که باید این تضمین‌ها به‌طورواقعی انجام بگیرد.
 
 نکته‌ی بعدی این است که اگر اروپایی‌ها در پاسخگویی به این مطالبات تعلّل کردند، حقّ ما برای آغاز کردنِ فعّالیّتهای تعطیل‌شده‌ی هسته‌ای محفوظ است. مسئولین سازمان هسته‌ای ما بایستی آماده باشند. من البتّهنمیگویم الان بروید بیست درصد را شروع کنید به غنی‌سازی‌ کردن، امّا میگویم آماده باشید. آن‌وقتی که جمهوری اسلامی مصلحت دانست و لازم دانست، فعّالیّتهای تعطیل‌شده را -که به‌خاطر برجام [بود]؛ هزینه‌هایی بود که برای برجام میدادیم- وقتی‌که دیدیم برجام فایده‌ای ندارد و حاضر نیستیم هزینه‌ها را بدهیم، طبعاً یکی از راه‌هایش این است که برویم سراغ بازیافتِ آن چیزها و فعّالیّتهایی که تعطیل شده. این راجع به مسائل مربوط به برجام.
 
 بخش دوّم صحبت ما راجع‌ به مسائل داخلیِ خود ما و وظایف ما است در درون کشور که مسائل اقتصادی است. مسئله‌ی اوّل کشور فعلاً مسئله‌ی اقتصادی است. این کارهایی و فعّالیّتهایی که دولت مشغول هستند، ان‌شاءالله بایستی با قدرت ادامه پیدا کند؛ همین گسترش خدمات و کارهایی که دولت انجام میدهد، بایستی انجام بگیرد. خب البتّه واقعیّت این است که وضع اقتصادی کشور تعریف ندارد؛ وضع اقتصادی با همه‌ی این تلاشهایی که انجام میگیرد، مطلوب نیست؛ مردمِ زیادی هم از لحاظ اقتصادی در فشار هستند. مسئله‌ی گرانی‌ها و این چیزها را کم‌وبیش شماها میدانید و بسیاری از مردم آن را با همه‌ی وجودشان لمس میکنند؛ این یک مشکلِ اساسی کشور است.
 
 خب، ما برای اینکه بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم، در درجه‌ی اوّل چند چیز را بایستی قلباً تصدیق کنیم: اوّل اینکه بدانیم مشکل اقتصاد کشور با تکیه‌ی به ظرفیّتهای فراوان داخلی قابل حل است؛ این را باور کنیم. این یک واقعیّت است که بعضی این واقعیّت را قبول ندارند و بعضی از این واقعیّت اطّلاع ندارند. ما ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور داریم که همچنان استفاده‌نشده است و من بعداً یک مطلبی را در این زمینه از کارشناس‌های غیر ایرانی نقل خواهم کرد.
 
 نکته‌ی دوّم که باید باور کنیم، این است که بدانیم نسخه‌های غربی برای ما قابل اعتماد نیستند. من نمیگویم بکلّی رد کنیم؛ نه، بسنجیم. تسلیمِ بی‌بروبرگردِ نسخه‌های غربی نمیشود شد؛ نه در زمینه‌ی اقتصاد، نه در زمینه‌های دیگر مثل مسئله‌ی جمعیّت. قضیّه‌ی جمعیّت یکی از همان نسخه‌های غربی است. اخیراً دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیسِ خبیث تجویز نسخه هم کرده که ایران برای سی میلیون جمعیّت، خیلی کشور خوبی خواهد بود! چشمتان چهار تا! ان‌شاءالله این جمعیّت به 150 میلیون هم خواهد رسید. سیاستهای جمعیّتی کشور -آنهایی که دنبال میکردیم- سیاستهای غلطی بود. قبلاً این را من گفته‌ام؛(19) البتّه اوّلش درست بود؛ شروع درست بود، [ولی] ادامه‌اش درست نبود و غلط بود و ما غفلت کردیم در این زمینه؛ باید جبران بکنیم. مشکل اقتصادی کشور هم همین‌جور است؛ با نسخه‌های غربی درست نخواهد شد. تاکنون هم در طول سالهای مختلف هروقت نسخه‌های غربی را به کار گرفتیم، سودی نبردیم، از یک جاهایی ضرر کردیم؛ قضیّه‌ی تعدیل وقتی‌که در دهه‌ی هفتاد پیش آمد، مشکل عدالت اجتماعی در کشور ما به‌معنای‌واقعی‌کلمه ضربه خورد، شکاف طبقاتی به وجود آمد؛ ممکن است یک فوائدی داشت امّا این ضررهای عمده را هم ما تحمّل کردیم.
 
 نکته‌ی سوّمی که بایستی به آن توجّه کنیم و باور بکنیم، این است که سپردن کار به خارجی‌ها با توجّه به بدقولی‌هایی که از آنها تا حالا دیده‌ایم، بایستی در حدّ اضطرار باشد، یعنی بعد از آنکه بکلّی از امکانات داخلی مأیوس شدیم، آن‌وقت البتّه برویم سراغ دیگران؛ امکانات داخلی را -که به نظر بنده امکانات بسیار زیادی است- مقدّم بداریم.
 
 نکته‌ی بعدی، ظرفیّتهای داخلی است که اشاره کردم. ظرفیّتهای داخلی بسیار زیاد است. یک مطالعه‌ی کارشناسی‌ای در بانک جهانی شده -این مسئله‌ی ما نیست؛ یک مطالعه‌ی کارشناسی است که بانک جهانی این مطالعه را کرده- آنها میگویند: ایران مخزنی از استعدادهای انسانی و سرزمینیِ بهره‌برداری‌نشده است؛ توجّه کنید! میگویند ایران به لحاظ عدم بهره‌برداری از استعدادهای انسانی و سرزمینی در رتبه‌ی اوّل جهان است؛ یعنی استعدادهای فراوانی در مقابل ما است که ما از اینها استفاده نکرده‌ایم، کوتاهی کرده‌ایم.
 
 ظرفیّتهای انسانی و کثرت نیروهای قابل کار، بخصوص جوان و تحصیل‌کرده: ده میلیون فارغ‌التّحصیل دانشگاهی و بیش از چهار میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل الان داریم. آن‌طوری که افراد مطّلع و وارد از دوستان دولتیِ خودمان میگفتند، از لحاظ کثرت مهندسین، کشور یکی از کشورهای سطح بالا در دنیا و در سطح جهان است. از خیلی از کشورهای بزرگ و معروف، تعدادِ نسبیِ مهندسین ما بیشتر است؛ اینها ظرفیّتها است.
 
 ظرفیّتهای سرزمینی: وسعت سرزمین، دسترسی به آبهای بین‌المللی، تعداد همسایگان، بازار منطقه، مسیر حمل‌ونقل خارجی؛ اینها آن چیزهایی است که آن کارشناس‌های بانک جهانی گفتند. اینها امکانات سرزمینی‌ای است که ما از آن استفاده‌ی درستی نکرده‌ایم.
 
 استعدادهای انسانی: تعداد جمعیّت در سنّ کار و میزان تحصیلات و امثال اینها؛ همان کارشناس‌ها این را گفته‌اند که اگر ایران از این استعدادها بدرستی استفاده کند، جزو اقتصادهای پیشروِ جهان به شمار خواهد آمد. این امکانات ما است و ما ثروت عظیمی در اختیار داریم.
 
 [البتّه] در این محاسبه‌ی کارشناسی، ثروتهای طبیعی ذکر نشده، ثروتهای انسانی و ثروتهای سرزمینی -امکانات و ظرفیّتهای سرزمینی- ذکر شده. مسئله‌ی ظرفیّتهای طبیعی و ثروتهای طبیعی هم یک مسئله‌ی فوق‌العاده است. من یک‌وقتی در همین جلسه سالها پیش(20) گفتم ما که یک‌صدمِ جمعیّت جهان را داریم، یک‌صدم از فلزّات مهم و لازم و اساسی برای صنایع مورد احتیاج را اگر داشته باشیم کافی است، [ولی] بیش از یک درصد داریم؛ بعضی از چیزها را سه درصد داریم، بعضی از چیزها را چهار درصد داریم، بعضی از چیزها را پنج درصد داریم. رقم نفت و گاز که خیلی بالا است؛ ما در دنیا در درجه‌ی اوّلیم؛ در نفت چهارم، در گاز اوّل، در مجموعِ نفت و گاز [هم] در دنیا اوّلیم.
 
 اینها امکانات ما است؛ ظرفیّتهای ما اینها است؛ از این ظرفیّتها باید استفاده کرد، و میشود استفاده کرد؛ میشود نشست فکر کرد، تدبیر کرد، برنامه‌ریزی کرد. البتّه اینها چیزهایی نیست که به‌صورت نقد به دست بیاید؛ لابد مقداری زمان خواهد برد لکن هروقت شروع کنیم، بالاخره به نتیجه خواهیم رسید. ما اینجا دو سه هفته پیش یک جلسه‌ای تشکیل دادیم درباره‌ی مسائل اقتصادی کشور؛ رؤسای محترم سه قوّه حضور داشتند، مسئولین فعّال اقتصادی در بخشهای دولت و مجلس و قوّه‌ی قضائیّه حضور داشتند؛ بحث نسبتاً خوبی در آنجا شد، حرفهایی زده شد. البتّه بنده اقتصاددان نیستم؛ حرفها متّکی به حرفهای کارشناس‌ها بود؛ مطالبی را گفتیم، یک ترتیبات شکلی‌ای قرار شد که انجام بگیرد. دوستان همینها را باید دنبال کنند؛ الان من توصیه میکنم -رؤسای سه قوّه تشریف دارند، همان آقایانی که در آن جلسه حضور داشتند، الان همه اینجا هستند- [اگر] همان چیزهایی را که آن شب صحبت شد و تصمیم‌گیری شد و تأکید شد، با جدّیّت دنبال کنید، قطعاً مسائل اقتصادی پیش خواهد رفت؛ ما تردید نداریم. من، بعد اطّلاع پیدا کردم که دوستان اقتصاددان دولت هم تأیید کردند همان چیزی را که آن شب اینجا صحبت شد و گفته شد و در جلسه به‌صورت تصمیم اعلام شد.
 
 من عرض میکنم دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانه‌داری؛ [اتاق] جنگ علیه ما به جای وزارت دفاع، وزارت خزانه‌داری آنها است، به شکل فعّال هم مشغولند. قبلاً هم همین‌جور بود؛ سال 90 و 91 [هم] که آن تحریمها را شروع کردند -به خیال خودشان تحریمهای فلج‌کننده که به کوری چشم آنها نتوانست جمهوری اسلامی را فلج کند- فعّال بودند؛ حتّی وزیر آمریکایی میرفت با یکایکِ رؤسای بانک‌های مختلف در کشورهای مختلف تماس میگرفت؛ یعنی این‌جور فعّال بودند؛ شب‌وروز مشغول بودند. من عرض میکنم اینجا هم بایست ستاد مقابله‌ی با شرارتِ این دشمن در مجموعه‌ی اقتصادی تشکیل بشود؛ وزارت خارجه باید پشتیبانی کند، باید به‌صورت همراه کمک کند لکن بایست در مرکز اقتصادی دولت این ستاد تشکیل بشود و این کار را دنبال کنند. البتّه اقتصاد مقاومتی علاج همه‌ی اینها است که باید با جدّیّت دنبال بشود؛ ولی امروز با توجّه به کارهایی که دشمن دارد میکند، ممکن است یک بخشهای خاصّی از اقتصاد مقاومتی اولویّت پیدا بکند که آنها را بایستی دنبال بکنند.
 
 یک نکته‌ی دیگر در زمینه‌ی اقتصاد این است که اقتصاد دولتی جواب نمیدهد؛ مردم را باید وارد کرد، سیاستهای اصل 44 را باید جدّی گرفت. به دولت قبل هم من همین حرف را میگفتم، به دولت جناب آقای روحانی هم همین را مکرّر گفته‌ام، باز هم میگویم؛ سیاستهای اصل 44 را باید جدّی بگیرید، باید بخش خصوصی را وارد میدان بکنید، باید کمک کنید به بخش خصوصی؛ این «صندوق توسعه‌ی ملّی» برای همین است. همین‌که حالا آقای دکتر روحانی اشاره کردند که یک مقداری از پول ارز و درآمد ارزی به دولت داده نمیشود، این یعنی میرود داخل صندوق توسعه‌ی ملّی. این صندوق توسعه‌ی ملّی در اختیار دولت است و هیچ چیزِ این در خارج از دولت نیست؛ خود صندوق در اختیار دولت است، مسئولین صندوق را دولت نصب میکند، سیاستهای صندوق، برداشت از صندوق، همه‌چیزش دست دولت است منتها در یک مواردی چون یک برداشت غیر قانونی برای دولت ضرورت پیدا میکند و فرصت اینکه بروند از مجلس اجازه بگیرند نیست، می‌آیند سراغ این حقیر، از این بنده مجوّز میگیرند برای اینکه این پول را مثلاً بردارند [برای] این کار، وَالّا این صندوق در اختیار دولت است. این صندوق مهم است و توصیه‌ی مؤکّد ما این است که این صندوق را برای مصارف جاری و هزینه‌های جاری کشور نباید صرف کرد؛ این فقط بایستی در اختیار فعّالان اقتصادی بخش خصوصی قرار بگیرد برای اینکه بتوانند کار کنند. مسئله را این‌جوری باید نگاه کرد و این‌جوری باید دید.
 
 نکته‌ی بعدی در باب اقتصاد. اقتصاد نفتی -یعنی تکیه‌ی اصلی به فروش نفت خام- یکی از عیوب اساسی اقتصاد ما است؛ آن حرفی را که بنده بیست سال قبل گفتم و بعضی از مسئولینِ دولتهای آن روز با نگه کردنِ چه‌جوری! یک لبخندی زدند و از آن عبور کردند که گفتم ما بایستی به جایی برسیم که هروقت اراده کردیم بتوانیم درِ چاه‌های نفتمان را ببندیم، بگوییم آقا، ما میخواهیم سه ماه نفت صادر نکنیم و این در اختیار ما باشد؛ ای کاش میتوانستیم؛ و این ممکن است، این را بعید نباید دانست؛ این چیزی است ممکن. حالا گفته میشود که مشتری‌ها از دست میروند و مانند این حرفها؛ نه، راه‌هایی برای همه‌ی اینها وجود دارد. ما اسیر نفت نباشیم؛ امروز ما اسیرِ نفتیم، ما توی مشت نفتیم؛ نفت هم دست ما نیست. تولیدش دست ما است، [امّا] قیمت‌گذاری‌اش دست دیگران است، امکان فروشش دست دیگران است، تحریمش به دست دیگران است؛ ما در واقع اسیر نفتیم، [ولی] نفت باید اسیر ما باشد، نفت باید در اختیار ما باشد؛ این یک سیاست قطعی است. نفت یک سرمایه‌ی ملّی است. البتّه سالهای طولانی‌ای خواهد گذشت تا این سرمایه تمام بشود امّا خب تمام خواهد شد. ما عادت کرده‌ایم که نفت را یعنی این ذخیره‌ی ملّی را از زیر زمین می‌آوریم بیرون و بدون هیچ ارزش افزوده‌ای میفروشیم. خب اقلّاً کار کنیم، ارزش افزوده برایش درست کنیم؛ هم نفت را، هم گاز را -حالا [برای] گاز یک مقداری [ارزش افزوده در] پتروشیمی و مانند اینها درست میشود امّا نفت همین‌جور دارد میرود- اینها اشکالات اساسی ما است. بایستی وابستگی را روزبه‌روز به نفت کم کنیم. این هم این نکته است.
 
 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 97/3/3ساعــت 6:34 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی از بیخوابی دانشمند گمنام تا خواب خوش دیپلماتها! (یادد

ت

حضورم در یک کلاس اخلاق هفتگی، مقدرات جالبی را برایم رقم زده بود. 
شب هشتم آذرماه سال 1389 بود که بر حسب اتفاق و برای کاری، با استاد اخلاق آن کلاس هفتگی تماس گرفتم. از صدای استاد مشخص بود که بسیار ناراحت است. علت را جویا شدم و ایشان گفت: دکتر مجید شهریاری که امروز ترور شد، از دوستان جلسه بود. 
متحیر شده بودم و بلافاصله پس از پایان صحبت، تصویر شهید را در اینترنت جست و جو کردم. با دیدن عکس، بر حیرتم افزوده شد. 
آن کسی که با لباسی بسیار ساده، در ردیف جلو بر روی زمین می‌نشست، صحبت‌های استاد را یادداشت می‌کرد و هنگام ذکر مصیبت اهل بیت علیهم‌السلام، بی‌اختیار می‌گریست، یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان هسته‌ای کشور بود. 
همین مصاحبت اندک و غافلانه، بهانه‌ای شد تا دفتر مطالعات جبهه فرهنگی، مسئولیت ثبت خاطرات شهید شهریاری را به من بسپرد. 
یادم است روزی که قرار بود نخستین مصاحبه‌ام را با یکی از همکاران شهید بگیرم، یک دوربین و یک سه‌پایه را برداشتم و راهی شدم. وقتی که آن دانشمند هسته‌ای، من را با آن تجهیزات دید، با تعجب پرسید: این‌ها برای چیست؟ گفتم: برای فیلم گرفتن دیگر. خندید و تذکر داد که: نمی‌شود فیلم گرفت. من هم که تازه متوجه ماجرا شده بودم و وسیله‌ای برای ضبط صدا نداشتم، دوربین را روشن کردم، به سمت دیوار کاشتم و مصاحبه را آغاز کردم. 
مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای با توجه به تهدیداتی که متوجهشان بود، خاص بود و متفاوت. فضای محل کار این دانشمندان، معنویت خاصی داشت که به آدم انرژی می‌داد.  ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در پنج شنبه 97/3/3ساعــت 6:22 عصر تــوسط عباس | نظر
   1   2      >