بسمه تعالی شاگرد آخرِ کلاس ماکیاولی(یادداشت روز) به تازگی روزن
ک
به تازگی روزنامه وال استریت ژورنال از قول مقامات ناشناس در دولت آمریکا نوشت پس از حملات خمپارهای شهریور ماه به کنسولگری آمریکا در شهر بصره، جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت ترامپ از پنتاگون خواسته است طرحهایی را برای حمله تلافیجویانه به مواضع نظامی ایران در عراق و سوریه آماده کند. این خبر که مشخص است کاملاً حساب شده و با برنامه منتشر شده، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و تحلیلگران غربی با آب و تاب فراوان به آن پرداختند و نسبت به افزایش احتمال تنش و درگیری میان آمریکا و ایران هشدار دادند. دو روز پیش نشریه پولیتیکو در مقالهای مفصل نوشت جان بولتون ایران را تهدید میکند و این چیز خوبی است چون باعث میشود ایران جا بزند! ادامه مطلب...
بسمه تعالی اتهام به ایران و حمایت از تروریستها نتیجه گستاخی اروپ
اتهام به ایران و حمایت از تروریستها نتیجه گستاخی اروپا و انفعال
وزارت خارجه
1280 × 904Images may be subject to copyright
در حالی که اروپاییها سالهاست میزبانی مهرهها و گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب ضدایرانی را برعهدهدارند و از آنها پشتیبانی میکنند، در سایه انفعال وزارت امور خارجه، به جای متهم در جای شاکی نشسته و اتهامات بیاساسی را بر ایران نسبت میدهند.
سرویس سیاسی –
بیش از 8 ماه است که کشورهای اروپایی با تاکتیک وقتکشی تلاش میکنند ایران را همچنان در برجام نگه دارند و خود را حامی این توافق نشان دهند. این در حالی است که در این مدت توطئههای بزرگی علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیدهاند.
اروپا که بابت وقت کشی و تعلل در اجرای تعهدات برجامی خود به جمهوری اسلامی بدهکار است و باید در این زمینه پاسخگو باشد، با فرافکنی و و فرار به جلو در عرض شش ماه 4 اتهام تروریستی در خاک این قاره را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دادهاند، اتهاماتی سخیف و بدون ادله که هنوز هم پس از گذشت چند ماه، هیچ سند و مدرکی درباره آنها از سوی اروپاییها ارائه نشده که اگر وجود داشت قطعا به یقین رسانههای غربی به بهانه آن تبلیغات گستردهای علیه ایران شکل میدادند. ادامه مطلب...
بسمه تعالی،دولت محاسبات غلط دراقتصاد و سیاست خارجی راجبران کند.
(بسم الله الرحمن الرحیم)
ون بیش از 5 سال از عمر دولت اصلاحات و اعتدال سپری شده است. دولت باید اشتباهات و خسارات به وجود آمده از محاسبات غلط خود در سیاست خارجی و اقتصاد را پذیرفته و با تغییر ریل، قصور و تقصیرهای گذشته را جبران کند.
سرویس سیاسی و اقتصادی-
همانطور که کارشناسان بارها مطرح کرده بودند، دولت آقای روحانی به وزارت خارجه خلاصه شده و وزارت خارجه نیز به برجام خلاصه شده است.
یکی از اشکالات اساسی دولت روحانی، ضعف مدیریت اقتصادی در داخل و ضعف دیپلماسی در خارج است.
متاسفانه محاسبات غلط در این دو حوزه، سفره مردم را کوچک کرد و عزت پاسپورت ایرانی و حتی گذرنامه دیپلماتیک ایران را نیز خدشهدار کرد.
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه- 8 دی 97- در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبری «فونیکس» چین با اشاره به خروج آمریکا از برجام گفته بود اگر به گذشته برمیگشتیم سختگیری بیشتری در مذاکرات هستهای میکردیم.
متاسفانه دولت روحانی علیرغم هیاهو و تبلیغات گسترده رسانهای، در حوزه سیاست خارجی محاسبات غلطی انجام داده بود.
از کدخدا تا مزاحم!
روحانی- اردیبهشت 92- گفته بود، آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است. پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، برخی دولتمردان و رسانههای زنجیرهای اینطور القاء کردند که مذاکره با آمریکا معجزه میکند!
در ادامه، مذاکرات هستهای دولت یازدهم و 1+5 با محوریت «آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است» کلید خورد. «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی- فروردین 97- گفته بود: «ما در مذاکرات هستهای، با آمریکا مذاکره میکردیم، نه مجموعه 1+5». بر همین اساس، دیدارهای دوجانبه ظریف-کری رکورد زد و گفتوگوی تلفنی روحانی با اوباما و پیادهروی ظریف با کری و دست دادن ظریف با اوباما نیز به فهرست اقدامات دولت در رابطه با آمریکا اضافه شد.
رهبر معظم انقلاب- 9 اردیبهشت 94- در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور فرمودند: «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی به عنوان «تنها راه علاج مشکلات اقتصادی» انجام دهند.»
دولتمردان مدعی بودند که «آمریکا اعتبار بینالمللی خود را به واسطه یک توافق خدشهدار نمیکند»! و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»! و «اوباما فردی مودب و باهوش است»!.
دولت آقای روحانی در اقدامی تأملبرانگیز و برخلاف روال معمول در توافقات بینالمللی، علیرغم کارنامه سیاه آمریکا در اجرای توافقات، تعهدات خود را پیشاپیش و به صورت یکطرفه و برگشتناپذیر انجام داد.
بر همین اساس، 9700 کیلوگرم اورانیوم غنیشده (از مجموع 10هزار کیلوگرم) که معادل 97 درصد کل اورانیوم غنی شده در 10 سال بود از کشور خارج شد، 15 هزار سانتریفیوژ از مجموع 19 هزار سانتریفیوژ (78 درصد کل سانتریفیوژها) اوراق شد، ماهیت رآکتور آب سنگین اراک تغییر کرد و قلب رآکتور خارج و از کار انداخته شد، بخش عمدهای از ظرفیت متشکل متخصصان فعال در بخش هستهای از هم پاشیده شد، پیشرفت شتابان برنامه هستهای برای حداقل 8 سال متوقف شد و محدودیتهای گسترده در بخش تحقیق و توسعه به وجود آمد.
روزنامههای زنجیرهای با تیترهایی همچون «چرخش غیرمنتظره واشنگتن در برابر تهران»، «طرح اوباما برای آزادی داراییهای تهران»، «فروپاشی تحریمها»، «فتحالفتوح بزرگ قرن»، «پیروزی مشعشع تاریخی»، «دستان بنبستشکن کری- ظریف»،«تحریمها به تاریخ پیوست»،«صبح بدون تحریم» و... به هیاهوی رسانهای درخصوص تبعات توافق هستهای پرداختند.
روحانی- تیر 94- تاکید کرد که در دی ماه 94- روز اجرای برجام - تمامی تحریمهای ضدایرانی به یکباره لغو خواهد شد و نه تعلیق. روحانی همچنین - دی 94 - گفت: «امروز با اعلام رسمی اجرای برجام، از پرونده هستهای ایران، «امنیتزدایی» شد؛ قطعنامههای ظالمانه علیه ملت ایران، لغو گردید؛ طومار تحریم درهم پیچیده شد، حقوق هستهای ایران تثبیت گردید و اقتصاد ایران در مدار اقتصاد جهانی قرار گرفت».
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه - فروردین 94 در بیانیهای مشترک با فدریکا موگرینی- تاکید کرد: «تمام تحریمها لغو خواهد شد». ظریف همچنین -شهریور 94- در کمیسیون برجام گفت: «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا، کل تحریمهای ایالات متحده که بر شخصیتهای غیرآمریکایی اعمال میشود از روز اجرا(دی 94) لغو خواهد شد، علاوه بر آن تحریم 35 ساله هواپیمایی نیز لغو میشود».
در ادامه، همه امور از جمله بیکاری، رکود، گرانی، ازدواج جوانان، مسکن و حتی آب خوردن مردم نیز از سوی برخی دولتمردان و مدعیان اصلاحات به برجام گره زده شد.
رهبر معظم انقلاب، صراحتاً فایده و خاصیت برجام را تنها و تنها لغو تحریمها دانسته و بر این موضوع تأکید کرده بودند. ایشان- 20 فروردین 94- فرمودند: «در این جزئیات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است - اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها بهطور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند - در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست».
اما برجام نهتنها به لغو تحریمها منجر نشد، بلکه با قوانینی همچون آیسا و کاتسا 2017 (مادر تحریمها) زیرساخت تحریمها را گستردهتر و گستاخی آمریکا را نیز افزونتر کرد.
برجام در دولتِ اوبامای دموکراتِ مودب و باهوش لگدمال شد و در دولت ترامپِ جمهوریخواه دیوانه، پاره شد.
ترامپ در 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد. مقامات ارشد دولت پیش از آن در اظهارات جداگانه اعلام کرده بودند که واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام، فوری، غیرقابل تصور، پشیمانکننده و دردناک خواهد بود؛ اما پس از خروج آمریکا از برجام، روحانی در اظهارنظری عجیب اعلام کرد که مزاحم رفت و ما برجام را بدون آمریکا ادامه میدهیم!
آمریکا بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد. علت اصلی این امر نیز محاسبات غلط دولت در امضا و اجرای توافق و بیتوجهی به 29 شرط ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی بود. بگذریم از اینکه 4 روز بعد، موگرینی صراحتا اعلام کرد که روحانی به وی تضمین داده که در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران از برجام خارج نخواهد شد!
در حقیقت آمریکا در شرایطی که دهها امتیاز نقد از ایران گرفته بود، به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکرد و نه تنها تحریمها را که مسئله اصلی در مذاکرات بود، لغو نکرد، بلکه دهها تحریم جدید هم به آن افزود.
از آقااجازه تا «اروپا پشت ماست»!
دولت رسما اعلام کرد که با اروپا برجام را ادامه میدهد. این در حالی بود که روحانی در سال 92 گفته بود که اروپا آقا اجازه است و آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است.
از سوی دیگر، تجربه مهم و عبرتآموز توافق سعدآباد در مقابل دیدگان مقامات دولت قرار داشت.
تاکید بر ادامه برجام با اروپا در حالی بود که تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه، آلمان) در توافق سعدآباد ثابت کردند که قابل اعتماد نیستند.
پیش از این روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» (خاطرات توافق سعدآباد) بارها و بارها به همراهی و همصدایی اروپا و آمریکا و عدم استقلال تروئیکای اروپایی در مقابل آمریکا اذعان کرده بود. روحانی در بخشی از کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» تصریح میکند: «این مسئله کاملا روشن شد که اروپا نمیتواند در برابر فشار آمریکا بایستد» (ص 258). در بخش دیگری از کتاب خاطرات روحانی آمده است: «در واقع اروپاییها در اجرای تعهدی که متقبل شده بودند، ناتوان بودند...در نگاه کلی، اروپاییها همواره به دنبال نوعی اجماع و یا دست کم هماهنگی با آمریکا بودند.» (259). روحانی در خاطرات خود با اشاره به مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی در دولت اصلاحات تاکید میکند: «مشکل ما این بود که هرگاه مذاکرات پیش میرفت، اروپاییها بدون چراغ سبز آمریکا قادر به انجام هیچ کار مهمی نبودند». (328)
اکنون حدود 8 ماه از برجام اروپایی سپری شده است. پیش از این مقامات ارشد دولت اعلام کرده بودند که اروپا تا 13 آبان فرصت دارد و اقدامات اروپاییها پس از این موعد، بیفایده است. از سوی دیگر هم مقامات اروپایی و هم مقامات دولت روحانی تاکید کرده بودند که ساز و کار مالی اروپا (spv) تا پایان سال 2018 راهاندازی میشود.
اما نه تنها spv راهاندازی نشد، بلکه اروپای بدهکار با فرار به جلو، از جایگاه متهم به جایگاه شاکی تغییر مکان داد و با لحنی طلبکارانه، ایران را به دلیل توان موشکی و قدرت منطقهای مورد حمله قرار داده و با دلایل واهی، دیپلماتهای ایرانی را اخراج کرد.
در ادامه اروپای حامی منافقین و تروریستهای تجزیهطلب، وزارت اطلاعات ایران را به دلایل واهی مورد تحریم قرار داد!
کشورهای اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان صراحتا اعلام کردهاند که:
- به خاطر ایران مقابل آمریکا نمیایستیم.
- درخصوص تعهدات برجامی به ایران تضمین نمیدهیم.
- ایران باید یکطرفه و بدون چشم داشت، تعهدات برجامی خود را کامل و بینقص انجام دهد.
- از خروج آمریکا از برجام و تصمیم واشنگتن برای بازگرداندن تحریمها صرفا متأسفیم!
- درباره برنامه موشکی و قدرت منطقهای ایران اختلافی با آمریکا نداریم.
- با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال میکنیم و فقط از نظر مسیرهای رسیدن به هدف با واشنگتن اختلاف داریم.
- عزم ما برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست.
- ما همچنان ایران را تحریم میکنیم.
علیرغم این رویکرد ضدایرانی از سوی اروپا و همصدایی آشکار طرف اروپایی با آمریکا، مقامات ارشد دولت اعلام میکنند که «اروپا پشت ماست»! و «اطلاعات مثبتی از طرف اروپایی دریافت کردهایم»! و«طرف اروپایی برای جبران خروج آمریکا در حال برنامهریزی است»!
هستهای رفت و تحریمها باقی ماند و متاسفانه دولت همچنان به برجام اروپایی دلخوش است!
تلاطم در بازار ارز
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، محاسبات غلط دولت محدود به سیاست خارجی نیست و ضعف مدیریت اقتصادی در داخل نیز از مصادیق محاسبات غلط است.
نخستین اقدام اقتصادی دولت در پی تلاطم در بازار ارز، تعیین نرخ 4200 تومانی برای دلار بود. هیئت دولت در بخشنامهای که در تاریخ 22/1/97 به تصویب رسید اعلام کرد: «نرخ ارز به طور یکسان برای همه مصارف ارزی از تاریخ 22/1/1397 بر اساس هر دلار معادل 42000 ریال تعیین میشود.»
بر همین اساس برخی دیگر از مسئولین مانند محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز اعلام کردند برای تمام مصارف ارزی میتوانیم ارز دولتی تخصیص دهیم! تصمیمی که باعث شد 18 میلیارد دلار از منابع ارزی کشور هدر برود تا سود ناشی از رانت ارزی به جیب واردکنندگان سرازیر شود.
اوضاع بهگونهای پیش رفت که حتی محمد شریعتمداری، وزیر صنعت وقت اعلام کرد طی چهار ماه نخست امسال حدود 250 میلیارد دلار ثبت سفارش واردات انجام شده که به اندازه پنج برابر واردات کل سال کشور میباشد! به عبارت دیگر این ادعای دولتمردان که قادریم همه نیازهای ارزی را برآورده کنیم، باعث شد تقاضا برای واردات شدت بگیرد.
بر همین اساس، برخی از این واردکنندگان که کالاهای خود را با ارز 4200 تومانی وارد کردند، کالاهای خود را بر اساس ارزهای هفت و هشت هزار تومانی به فروش رساندند تا با استفاده از رانت دولت، بتوانند سود قابل توجهی از قِبَل افزایش قیمتها به جیب بزنند.
هرچند این سوءاستفادهها در برخی موارد مانند گوشیهای همراه علنی شد اما عمده این ارزها (حتی مقداری که برای کالاهای اساسی اختصاص یافته بود) نتوانست در زمینه ثبات قیمتها موثر واقع شود؛ چنانچه پورابراهیمی، رئیسکمیسیون اقتصادی مجلس گفت: «حدود 100 هزار میلیارد تومان مابهالتفاوت به کالاهای اساسی پرداخت میشود، از این میزان حدود 20 تا 30 درصد به دست مردم میرسد و 70 درصد رانت است.»
ادامه وابستگی به دلار
همانطور که اشاره شد با وجود تنگناهایی که در زمینه تامین ارز (علیالخصوص بعد از اعمال تحریمهای آمریکا) به وجود آمده، ضرورت قطع وابستگی از دلار در مبادلات تجاری کشور بیش از پیش حس میشود. هرچند بانک مرکزی در این زمینه یورو را جایگزین دلار کرده و با هند هم توافقاتی در این زمینه داشته اما آن طور که باید و شاید از ظرفیت پیمانهای پولی دوجانبه برای قطع وابستگی تجاری به دلار استفاده نکرده است.
این در حالی است که با توجه به اینکه مبادلات ایران با هشت کشوری که بیشترین مبادلات تجاری با ما دارند، معادل 60 درصد کل ارزش مبادلات تجاری ایران است، با امضای پیمانهای پولی دوجانبه با این کشورها، 60 درصد مشکل تحریم انتقالات ارزی ما حل میشود.
البته اجرای پیمانهای پولی دوجانبه سالهاست که مورد تاکید کارشناسان بوده است، ولی انگار دولت بهدلیل آسودگی خاطری که از برجام داشت چندان به این موضوع توجه نمیکرد.
متاسفانه در طول این یکسال هم که زنگ خطر خروج آمریکا از برجام به صدا درآمد باز هم دستگاههای دولتی تلاش زیادی برای انعقاد این پیمانهای پولی نکردند؛ نکتهای که در این میان وجود دارد، این است که طی چند ماه اخیر دولت بخش مهمی از توان خود را صرف مذاکره با اروپا و زنده نگه داشتن برجام کرده، به عبارت دیگر بهجای اینکه برای جایگزینی دلار در مبادلات تجاری تلاش کند، همت خود را صرف پیدا کردن راهی برای استفاده از ظرفیت اروپا کرده که آن هم تاکنون بینتیجه مانده است.
حمایت از تولید داخلی، بدون ذرهای عمل!
سال جاری بدون شک یکی از مهمترین سالهای پس از انقلاب از منظر حضور در جنگ اقتصادی میباشد، از همین رو رهبر معظم انقلاب توجه به موضوع تولید را بهعنوان دستورالعملی برای عبور از فشار و تنگناهای خارجی اعلام کردند و در پیام نوروزی خود فرمودند: «اگر تولید ملّی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. من این را محور قرار دادم برای شعار امسال؛ شعار امسال حمایت از کالای ایرانی است.»
با این حال نگاهی به عملکرد دولت در زمینه تولید ملی (تولید ناخالص داخلی) نشان میدهد طی شش ماه نخست سال جاری رشد اقتصادی 0/4 درصد بوده که فارغ از افت آن نسبت به سالهای قبل، رقم بسیار ناچیزی محسوب میشود!
از همین رو رهبر انقلاب اسلامی هفته گذشته به مناسبت قیام 19 دی مردم قم فرمودند: «ما امسال را سال تولید کالای ایرانی و تأکید بر روی کالای ایرانی اعلام کردیم، حالا آخر سال است؛ چقدر در این زمینه [کار شد]؟ البتّه کارهایی شده امّا چقدر پیش رفتیم؟ باید پیش برویم در این زمینهها.» با این وجود، متاسفانه بانک جهانی در جدیدترین گزارش بهعنوان «چشمانداز اقتصاد جهانی در سال 2019» اعلام کرده رشد اقتصادی ایران در سال 2019 به منفی 3/6درصد میرسد. به عبارت دیگر، نه تنها در سال جاری (تا جایی که آمار آن منتشر شده) بلکه برای سال آینده هم پیشبینی رشد اقتصادی (که بیانگر رشد تولید ملی است) نامناسب میباشد.
گسترش چشم بسته مناطق آزاد
یکی از نقاط ضعف اقتصادی دولت که منجر به بروز فساد و افزایش واردات به کشور شده، گسترش بیرویه مناطق آزاد است که در طول این دولت افزایش چشمگیری داشته است.
دولت در حالی بر خلاف عرف جهانی، به دنبال افزایش مساحت مناطق آزاد است که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به این موضوع پرداخته و با اعلام آنکه موفقترین مناطق آزاد جهان شامل مناطق آزاد شنژن چین و جبل علی امارات، دارای مساحتهای کمتر از 5 هزار هکتار هستند، معتقد است: «این موضوع نشان از حاکم بودن منطق علمی و تمرکز این مناطق بر امور تولید، صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی و پرهیز از ورود به مسائل حاشیهای در این مناطق برعکس مناطق آزاد ایران است.»
با این حال، باز هم اخیرا مشاور رئیسجمهوری از مساحت جدید چابهار در طرح جامع این منطقه سخن گفته است، رویکردی که چندی قبل درباره منطقه آزاد ماکو خبرساز شد.
دو هفته پیش با تصویب هیئت وزیران، شهر چالدران و خوی به منطقه آزاد ماکو اضافه شدند و به این ترتیب محدوده این منطقه آزاد که بزرگترین منطقه آزاد جهان محسوب میشود، از مساحت 340 شهر کشور و 18مرکز استان بزرگتر شد! این تدبیر دولت در حالی رخ داده که آمارها نشان میدهد، ماکو یکی از ضعیفترین عملکردهای صادراتی میان مناطق آزاد ایران را داشته و در پنج سال گذشته مجموعا حدود سه درصد از مجموع صادرات مناطق آزاد را به خود اختصاص داده است.
سیاستهای پولی نامنضبط
متاسفانه اتخاذ سیاستهای پولی غلط بانک مرکزی که منجر به ناتراز شدن بانکها شد نقدینگی و بدهیهای دولت و بانکها به بانک مرکزی هم افزایش چشمگیری یافت.
بر اساس گزیده آمارهای اقتصادی مهرماه سال جاری که به تازگی از سوی بانک مرکزی منتشر شده، فقط در مهرماه امسال بدهی بانکهای خصوصی و غیردولتی به بانک مرکزی هشت هزار و 360 میلیارد تومان افزایش یافته است. به عبارت دیگر بانکهای خصوصی در یک ماه معادل دو ماه یارانه نقدی مردم از بانک مرکزی اضافه برداشت کردهاند. اگر این عدد را در ضریب فزاینده ضرب کنیم به عدد 59 هزار و 857 میلیارد تومان نقدینگی جدید میرسیم.
از سوی دیگر، با وجود اینکه شورای پول و اعتبار نرخ سود سپرده را 15درصد اعلام کرده بود، چند بانک مانند اقتصاد نوین، دی، ملی، گردشگری، تجارت، سینا، ملت، صادرات، آینده، موسسه کوثر، هرکدام به نحوی این قانون را دور زدند و اقدام به پرداخت سودهایی بسیار بالاتر از رقم مذکور کردند.
بر همین اساس، عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی چندی پیش با اشاره به تخلفات زیاد بانکها در زمینه نرخ سود، اعلام کرده بانک مرکزی از این به بعد با افتتاح حساب سپرده یکساله نرخ سود سپرده بالای 20 درصد به شدت برخورد خواهد کرد.
ضمن اینکه طی روزهای گذشته بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار و طبق بخشنامه بانک مرکزی، قرار شده پرداخت سود روزشمار سپردههای کوتاهمدت از بهمن ماه متوقف شود. به سخن دیگر، سیاستهای غلط بانک مرکزی طی سالهای گذشته منجر به اقدامات اخیر بانک مرکزی برای کنترل عوارض سیاستهای قبلی شده است.
متاسفانه بانکها در حال حاضر به اقدامات ناموجهی برای کسب سود دست زدهاند که در بُعد کلان آسیبهای فراوانی برای کشور خواهد داشت، چنانچه محمدرضا دیانی، رئیس مجمع کارآفرینان کشور گفته بود: «در سال جاری متأسفانه بانکهای خصوصی و حتی دولتی 49 درصد منابع خود را به خرید املاک اختصاص دادهاند. «ضمن اینکه محمد حسینی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز اعلام کرده بود: «بانکهای خصوصی با اقدام به خرید و فروش ارز و سکه، سود قابل توجهی را به دست آوردند.»
نقشه راه سال آینده با یک بودجه غیرشفاف!
حالا که قرار است دولت جهت گیری اقتصاد کشور در سال آینده را در بودجه 98 تعیین کند میبینیم باز هم ایرادات ساختاری بودجه همچنان پابرجا بوده و حتی در مواردی تعمیق هم شده است.
بودجه کل کشور در لایحه دولت حدود 1700 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده که بیش از 1200 هزار میلیارد تومان آن مربوط به شرکتهای دولتی است، جالب اینجاست که این رقم کلان (که دو سوم بودجه کشور را در بر میگیرد) هیچگاه بر مجلس مورد بررسی قرار نمیگیرد و آنچه مجلس تصویب میکند صرفا بودجه 400 هزار میلیارد تومانیِ موسوم بودجه عمومی میباشد.
متاسفانه آنچه دولت برای سال آینده در نظر گرفته افزایش 400 هزار میلیارد تومانی بودجه این شرکتهاست که با توجه به غیر شفاف بودن این بودجه و عدم تصویب آن در مجلس بیش از پیش ایجاد نگرانی میکند.
در همین زمینه علی بهادری جهرمی، کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفته بود: «حقوقهای نجومی ماحصل و خروجی اصلی غیر شفاف بودن بودجه شرکتهای دولتی است. ما شاهد بودیم که هیچ کس از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی از نحوه هزینه کرد بودجه شرکتهای دولتی با خبر نبودند اما زمانی که فیشهای حقوقی سنگین برخی مدیران و اعضای هیئتمدیره این شرکتها منتشر شد به یک باره یک موج عموم مطالبه درخصوص شفاف عملکرد شرکتهای دولتی
مطرح شد.»
وابستگی به درآمدهای نفتی هم از دیگراشکالات این بودجه است چراکه حدود 35 درصد بودجه سال آینده از طریق درآمدهای نفتی تامین میشود که عدم تحقق ان موجب نگرانی خواهد شد، ضمن اینکه نسبت بدهی دولت و شرکتهای دولتی به تولید ناخالص داخلی بالاتر از 40 درصد رفته که بر این اساس باید گفت دولت از حد آستانه خطرناک در این زمینه گذشته است!
در روزهای گذشته، روزنامههای زنجیرهای و فعالین مدعی اصلاحات که ید طولایی در بزک برجام دارند نیز لب به اعتراف گشوده و تاکید کردهاند که با رویکرد فعلی دولت به هیچ عنوان نمیتوان از اروپا امتیاز گرفت و تنها راه احقاق حقوق مردم در حوزه سیاست خارجی، خروج از برجام و در حوزه سیاست داخلی، توجه ویژه و اقدام عملی به اقتصاد مقاومتی است.
اکنون بیش از 5 سال از عمر دولت سپری شده است. دولت باید اشتباهات و خسارات به وجود آمده از محاسبات غلط خود در سیاست خارجی و اقتصاد را پذیرفته و با تغییر ریل، قصور و تقصیرهای گذشته را جبران کند.
بسمه تعالی با چند گیگ اینترنت میتوان آدم کشت؟!(یادداشت روز) سا
!
سالیانی بسیار دور، معلمی به روستایی دورافتاده رفته بود و با مشقت و شفقت فراوان اهالی را درس میداد تا باسواد شوند. کدخدای ظالم روستا میدانست که اگر جهل و ظلمت از روستا رخت بربندد، بساط کدخدایی، تعدی و چپاول او نیز ساقط میشود. روزی به کلاس درس رفت و از معلم پرسید امروز چه درسی میدهی؟ معلم تخته را نشان داد و گفت درس امروز «مار» است. کدخدا بادی به غبغب انداخت و رو به دانشآموزان سادهدل گفت؛ او شیادی بیشتر نیست و میخواهد شما را فریب دهد. گچ را برداشت و نقاشی ماری را بر تخته کشید و گفت ببینید این مار است نه آنچه او میگوید! اهالی نگاهی به کلمه مار و عکس مار کردند و سری تکان دادند و معلم بینوا را با توهین بیرون انداختند و ممنون جناب کدخدا شدند که نگذاشت معلم فریبشان دهد.
این داستان تمثیلی را گوشه ذهن بسپارید و چند روایت واقعی و تراژیک بشنوید. چند روز پیش فیلمی تکان دهنده از کتک زدن وحشیانه یک دختر نوجوان توسط جوانی با همدستی دوست وی در فضای مجازی منتشر شد. ماجرا از این قرار بوده که دختر نوجوان در اینستاگرام به دختری دیگر فحاشی میکند. جوان سیرجانی در اقدامی جنونآمیز و برای انتقام از این فحاشی به عشق(؟!) خود، با دختر 15 ساله طرح دوستی ریخته و وی را از شهری دیگر به سیرجان میکشاند و در باغی متروک در حاشیه شهر وی را بهشکلی وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار میدهد و فیلم این اقدام را با افتخار در اینستاگرام منتشر میکند. نکته قابل توجه آنکه تعداد فالوئرهای(مراجعهکنندگان به کانال) وی پس از این اقدام چندین برابر میشود! ادامه مطلب...
بسمه تعالی اقای روحانی اگر شمااز امریکام میترسید باارسال پیام ضع
اقای روحانی اگر شمااز امریکام میترسید باارسال پیام ضعف به دشمن به خون شهداوایران خیانت نکنید
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفت: در مقابل خروج آمریکا از برجام و کندی اروپا در SPV به صلاح نیست اقدام عملی انجام دهیم!. در حال حاضر موج جدیدی از تحریف و بزک برجام از سوی برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات کلید خورده است. این قبیل اظهارات تأمل برانگیز، ارسال پیام ضعف به دشمن در پوشش مصلحت کشور است.
سرویس سیاسی-
عبدالرضا فرجی راد، مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی در ارزیابی خود از تاخیر اروپا برای ارائه ساز و کار مالی (SPV) اظهار کرد: اروپاییها اعلام کردند که در حال انجام ساز و کار مالی هستند تا به سرانجام برسد، البته یکبار هم اعلام کردند محرمانه است و نمیخواهند آشکار شود، اگر آشکار شود فشارهای بیشتری را باید تحمل کنند.
فرجی راد افزود: از طرف دیگر ایران هنوز موضوع FATF و CFT را انجام نداده و این مسئله بستگی دارد به اینکه این موضوع که بین مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان در جریان است آیا به سرانجام میرسد؟ این موضوع شاید بتوان گفت تا حدی بهانهای شده برای اروپاییها که ساز و کار مالی را به تاخیر بیاندازند، اگر قرار است اصلاحاتی روی این انجام شود و به آنها اعلام کنیم بهتر است هر چه زودتر این کار انجام شود تا این بهانه از آنها گرفته شود و بتوانیم فشار بیشتری را به آنها برای اجرایی شدن ساز و کار بیاوریم.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: ما هم از نظر اقتصادی تحت فشار هستیم و در شرایطی که آمریکا صادرات نفت ما را به صفر برساند یا کاملا مبادلات ما را ببندد، ایران باید بررسی کند که لازم است از برجام خارج شود یا نه اما در شرایط فعلی این کار ضرورتی ندارد، زیرا آمریکاییها فشار سیاسی را تحمل میکنند و در انزوا قرار گرفتهاند، در آینده نزدیک نمایندگان کنگره تغییر میکنند، با توجه به اینکه دموکراتها حداکثر هستند به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد.
بهانه!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است که اگر لوایح مرتبط با FATF در داخل تصویب شود، بهانه از طرف اروپایی گرفته شده و SPV اجرایی میشود!
گفتنی است محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه-15 مهر 97- در صحن علنی مجلس گفته بود:«نه بنده و نه آقای رئیس جمهور نمیتوانیم تضمین دهیم که با پیوستن به لایحه حمایت مالی از تروریسم مشکلاتمان حل خواهد شد.اما می توانیم تضمین بدهیم که با نپیوستن به این لایحه، آمریکا بهانه مهمی برای افزایش مشکلات ما پیدا خواهد کرد».
یک سؤال؛ آیا بهانه های آمریکا و متحدان اروپایی این کشور تمامی دارد؟! چرا باید هر چند وقت یکبار امتیاز بدهیم تا به زعم خودمان بهانه را از دست آمریکا بگیریم؟! دیروز بهانه هستهای، امروز بهانه موشکی و منطقه ای و پولشویی و تروریسم و...
یک سؤال دیگر، کدام بهانه را از چه کسانی می خواهیم بگیریم؟! از میزبانان و حامیان گروهک تروریستی منافقین- که 17 هزار ایرانی را به شهادت رسانده است-؟! از حامیان و تجهیزکنندگان گروهک تکفیری تروریستی داعش؟! از میزبانان و حامیان انگلیسی و هلندی و دانمارکی سایر گروهک های تروریستی؟! از رکوردداران پولشویی در دنیا؟! از نقض کنندگان اصول بدیهی حقوق بشر در دنیا؟!
متاسفانه حامیان برجام و FATF با بزک طرف مقابل، همواره توپ را در زمین داخلی انداخته و ایران را بدهکار و متهم جا میزنند. این رویکرد خسارت بار مانند بنزینی است که بر آتش طمع و طلبکاری طرف اروپایی ریخته میشود.
ادعای به صفر رسیدن صادرات نفت
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است «ما هم از نظر اقتصادی تحت فشار هستیم و در شرایطی که آمریکا صادرات نفت ما را به صفر برساند یا کاملا مبادلات ما را ببندد، ایران باید بررسی کند که لازم است از برجام خارج شود یا نه»!
گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا در ابتدای سال 2013 و 2014 با عنوان «چشم انداز کوتاه مدت انرژی» نشان میدهد که اثر گذاری تحریمها بر «تولید» نفت خام در سال 2013 (در شرایطی که تحریمهای نفتی تشدید شده بود) نسبت به سال قبل از آن یک چهارم شده است و میزان تولید نفت خام ایران در سال 2013 تنها 5 درصد نسبت به سال 2012 کاهش دارد. در واقع پیش از توافق ژنو (که در سال 2014 اجرایی شد) تحریم فروش نفت ایران شکست خورده بود.
آمریکاییها حتی در قانون «کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» در سال 2012 مصوب کرده بودند که فروش نفت ایران به صفر برسد اما در عمل نتوانستند حتی فروش نفت ایران را به زیر یک میلیون بشکه در روز برسانند.
علت این ناکامی آمریکا نیز مشخص است و آن اینکه اساساً تحریم دیگری باقی نمانده بود که آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب و اجرا کند و در واقع نهایت اثرگذاری آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1/1 تا 1/2 بود.
دموکرات خوب - جمهوری خواه بد!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است که «در آینده نزدیک نمایندگان کنگره تغییر میکنند، با توجه به اینکه دموکراتها حداکثر هستند به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد.»
وی با ایجاد دوگانه غلط «دموکرات خوب-جمهوری خواه بد»! اینگونه القاء کرده است که در صورت روی کارآمدن دموکراتها، مشکلات ما با آمریکا حل میشود!
این در حالی است که جمهوریخواهان و دموکراتها با همه اختلافات ریز و درشت در مسائل مختلف، وقتی پای مسئله منافع ملی و کلان - که در اینجا دشمنی با ایران است- به میان میآید، همه اختلافها را کنار گذاشته و وحدت کلمه را البته در راه باطل، به نمایش میگذارند!
مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در مجالس آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند.
دموکراتها معتقدند باید علاوهبر چماق، هویج را هم نشان داد، اما هیچگاه هویج را نباید داد بلکه هنگامی که ایرانیها احساس کردند هویج را میتوانند دریافت کنند، چماق را فرود آورد!
به صلاح نیست!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است «به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد».
این اظهارنظر تأملبرانگیز، ارسال پیام ضعف به دشمن در پوشش مصلحت کشور است.
پیش از این نیز مقامات ارشد دولت در اظهارات مختلف با ابراز ضعف، این پالس را به طرف مقابل دادند که ایران به هر قیمتی برجام را ادامه خواهد داد! با ارسال این پالس حقارتآمیز و منفعلانه، کاملا مشخص است که طرف اروپایی هیچ اقدامی در راستای اجرای تعهدات خود انجام نخواهد داد، چون مطمئن است که با عهدشکنی، چیزی را از دست نمیدهد.
در روزهای گذشته وزیر امور خارجه در اظهارنظری عجیب گفته بود که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!. در حال حاضر موج جدیدی از تحریف و بزک برجام از سوی برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات کلید خورده است.
ادعای ماجراجویی
«ب.ن» یکی از فعالین سیاسی مدعی اصلاحات در روزهای گذشته در بیست و ششمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران مدعی شده است: به دلیل تندرویها و ماجراجوییهای داخلی نتوانستیم از امکانات برجام استفاده کنیم. بعد ترامپ رئیسجمهور شد و تیر خلاص را رها کرد و تحریمها را شروع کرد.
برجام در اولین روز اجرا-دی ماه 94- در دولت اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش!- تعبیری که مقامات ارشد دولت در وصف رئیسجمهور سابق آمریکا به کار برده بودند- به صورت فاحش نقض شد. اوباما در ادامه، قانون تحریمی آیسا(که مقامات دولت، آن را نقض فاحش برجام نامیدند) را تمدید کرد، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران، قانون محدودیت ویزا و...نیز توسط دولت اوباما تمدید و تصویب شد. علاوهبر این، 2 میلیارد دلار از دارایی ملت ایران در دوره اوباما غارت شد. اوباما در اظهارنظری گستاخانه، مردم ایران را یاغی! نامید. دولت اوباما، نماینده دولت روحانی در سازمان ملل-ابوطالبی- را تروریست! نامید و از ورود وی به آمریکا جلوگیری کرد.
دولت ترامپ نیز رویکرد ضدایرانی دولت اوباما را ادامه داد و در ادامه قانون محدودیت ویزا، قانون مهاجرت را تصوب کرد و در ادامه قانون تحریمی آیسا، قانون کاتسا 2017(مادر تحریمها) را تصویب کرد. ترامپ پس از تضمین روحانی به موگرینی مبنی بر استمرار حضور ایران در برجام علیرغم خروج آمریکا، و تضمین اروپا به آمریکا مبنی بر استمرار فشار به ایران در حوزه موشکی و منطقهای، از برجام خارج شد.
با اینحال، طیف مدعی اصلاحات که ید طولایی در بزک شیطان بزرگ دارد، توپ را به زمین داخلی انداخته و مدعی شده است که ماجراجویی و تندروی ایران موجب بهرهمند نشدن از امکانات برجام بوده است!
بزک اروپا
بهزاد نبوی در ادامه گفت: میگویند اروپا برای برجام کاری نمیکند، اما من میگویم اروپا تلاش میکند؛ نمیتواند. چون اقتصادش دست حوزه خصوصی است و آنها هم به منافعشان میاندیشند.
گفتنی است پیش از این فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صریحا گفته بود که درخصوص تعهدات برجامی اروپا به ایران تضمین نمیدهد! موگرینی همچنین در اظهارنظری دیگر گفته بود که تلاش اروپا برای حفظ برجام همسو با منافع آمریکاست. وی همچنین در روزهای گذشته در اظهارنظری گستاخانه گفته بود که هدف اروپا تجارت با ایران نیست و اروپا در سال 2019 برجام را حفظ میکند تا مانع رسیدن ایران به بمب هستهای شود!
در روزهای گذشته، روزنامه زنجیرهای «سازندگی» در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران.آشکار است که اکنون دیگر توافقی وجود ندارد که اروپاییها بخواهند از آن حمایت کنند. بلکه آنان از محدودیتهای هستهای ایران حمایت میکنند.ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است و طرفهای دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شدهاند».
عبدالرضا فرجی راد، مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی در ارزیابی خود از تاخیر اروپا برای ارائه ساز و کار مالی (SPV) اظهار کرد: اروپاییها اعلام کردند که در حال انجام ساز و کار مالی هستند تا به سرانجام برسد، البته یکبار هم اعلام کردند محرمانه است و نمیخواهند آشکار شود، اگر آشکار شود فشارهای بیشتری را باید تحمل کنند.
فرجی راد افزود: از طرف دیگر ایران هنوز موضوع FATF و CFT را انجام نداده و این مسئله بستگی دارد به اینکه این موضوع که بین مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان در جریان است آیا به سرانجام میرسد؟ این موضوع شاید بتوان گفت تا حدی بهانهای شده برای اروپاییها که ساز و کار مالی را به تاخیر بیاندازند، اگر قرار است اصلاحاتی روی این انجام شود و به آنها اعلام کنیم بهتر است هر چه زودتر این کار انجام شود تا این بهانه از آنها گرفته شود و بتوانیم فشار بیشتری را به آنها برای اجرایی شدن ساز و کار بیاوریم.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: ما هم از نظر اقتصادی تحت فشار هستیم و در شرایطی که آمریکا صادرات نفت ما را به صفر برساند یا کاملا مبادلات ما را ببندد، ایران باید بررسی کند که لازم است از برجام خارج شود یا نه اما در شرایط فعلی این کار ضرورتی ندارد، زیرا آمریکاییها فشار سیاسی را تحمل میکنند و در انزوا قرار گرفتهاند، در آینده نزدیک نمایندگان کنگره تغییر میکنند، با توجه به اینکه دموکراتها حداکثر هستند به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد.
بهانه!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است که اگر لوایح مرتبط با FATF در داخل تصویب شود، بهانه از طرف اروپایی گرفته شده و SPV اجرایی میشود!
گفتنی است محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه-15 مهر 97- در صحن علنی مجلس گفته بود:«نه بنده و نه آقای رئیس جمهور نمیتوانیم تضمین دهیم که با پیوستن به لایحه حمایت مالی از تروریسم مشکلاتمان حل خواهد شد.اما می توانیم تضمین بدهیم که با نپیوستن به این لایحه، آمریکا بهانه مهمی برای افزایش مشکلات ما پیدا خواهد کرد».
یک سؤال؛ آیا بهانه های آمریکا و متحدان اروپایی این کشور تمامی دارد؟! چرا باید هر چند وقت یکبار امتیاز بدهیم تا به زعم خودمان بهانه را از دست آمریکا بگیریم؟! دیروز بهانه هستهای، امروز بهانه موشکی و منطقه ای و پولشویی و تروریسم و...
یک سؤال دیگر، کدام بهانه را از چه کسانی می خواهیم بگیریم؟! از میزبانان و حامیان گروهک تروریستی منافقین- که 17 هزار ایرانی را به شهادت رسانده است-؟! از حامیان و تجهیزکنندگان گروهک تکفیری تروریستی داعش؟! از میزبانان و حامیان انگلیسی و هلندی و دانمارکی سایر گروهک های تروریستی؟! از رکوردداران پولشویی در دنیا؟! از نقض کنندگان اصول بدیهی حقوق بشر در دنیا؟!
متاسفانه حامیان برجام و FATF با بزک طرف مقابل، همواره توپ را در زمین داخلی انداخته و ایران را بدهکار و متهم جا میزنند. این رویکرد خسارت بار مانند بنزینی است که بر آتش طمع و طلبکاری طرف اروپایی ریخته میشود.
ادعای به صفر رسیدن صادرات نفت
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است «ما هم از نظر اقتصادی تحت فشار هستیم و در شرایطی که آمریکا صادرات نفت ما را به صفر برساند یا کاملا مبادلات ما را ببندد، ایران باید بررسی کند که لازم است از برجام خارج شود یا نه»!
گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا در ابتدای سال 2013 و 2014 با عنوان «چشم انداز کوتاه مدت انرژی» نشان میدهد که اثر گذاری تحریمها بر «تولید» نفت خام در سال 2013 (در شرایطی که تحریمهای نفتی تشدید شده بود) نسبت به سال قبل از آن یک چهارم شده است و میزان تولید نفت خام ایران در سال 2013 تنها 5 درصد نسبت به سال 2012 کاهش دارد. در واقع پیش از توافق ژنو (که در سال 2014 اجرایی شد) تحریم فروش نفت ایران شکست خورده بود.
آمریکاییها حتی در قانون «کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» در سال 2012 مصوب کرده بودند که فروش نفت ایران به صفر برسد اما در عمل نتوانستند حتی فروش نفت ایران را به زیر یک میلیون بشکه در روز برسانند.
علت این ناکامی آمریکا نیز مشخص است و آن اینکه اساساً تحریم دیگری باقی نمانده بود که آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب و اجرا کند و در واقع نهایت اثرگذاری آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1/1 تا 1/2 بود.
دموکرات خوب - جمهوری خواه بد!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است که «در آینده نزدیک نمایندگان کنگره تغییر میکنند، با توجه به اینکه دموکراتها حداکثر هستند به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد.»
وی با ایجاد دوگانه غلط «دموکرات خوب-جمهوری خواه بد»! اینگونه القاء کرده است که در صورت روی کارآمدن دموکراتها، مشکلات ما با آمریکا حل میشود!
این در حالی است که جمهوریخواهان و دموکراتها با همه اختلافات ریز و درشت در مسائل مختلف، وقتی پای مسئله منافع ملی و کلان - که در اینجا دشمنی با ایران است- به میان میآید، همه اختلافها را کنار گذاشته و وحدت کلمه را البته در راه باطل، به نمایش میگذارند!
مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در مجالس آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند.
دموکراتها معتقدند باید علاوهبر چماق، هویج را هم نشان داد، اما هیچگاه هویج را نباید داد بلکه هنگامی که ایرانیها احساس کردند هویج را میتوانند دریافت کنند، چماق را فرود آورد!
به صلاح نیست!
مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی گفته است «به صلاح نیست که ایران بخواهد اقدام عملی در مقابله با خروج آمریکا و یا کندی اروپا در رابطه با عدم ایجاد ساز و کار مالی و تحویل ندادن آن انجام دهد».
این اظهارنظر تأملبرانگیز، ارسال پیام ضعف به دشمن در پوشش مصلحت کشور است.
پیش از این نیز مقامات ارشد دولت در اظهارات مختلف با ابراز ضعف، این پالس را به طرف مقابل دادند که ایران به هر قیمتی برجام را ادامه خواهد داد! با ارسال این پالس حقارتآمیز و منفعلانه، کاملا مشخص است که طرف اروپایی هیچ اقدامی در راستای اجرای تعهدات خود انجام نخواهد داد، چون مطمئن است که با عهدشکنی، چیزی را از دست نمیدهد.
در روزهای گذشته وزیر امور خارجه در اظهارنظری عجیب گفته بود که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!. در حال حاضر موج جدیدی از تحریف و بزک برجام از سوی برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات کلید خورده است.
ادعای ماجراجویی
«ب.ن» یکی از فعالین سیاسی مدعی اصلاحات در روزهای گذشته در بیست و ششمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران مدعی شده است: به دلیل تندرویها و ماجراجوییهای داخلی نتوانستیم از امکانات برجام استفاده کنیم. بعد ترامپ رئیسجمهور شد و تیر خلاص را رها کرد و تحریمها را شروع کرد.
برجام در اولین روز اجرا-دی ماه 94- در دولت اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش!- تعبیری که مقامات ارشد دولت در وصف رئیسجمهور سابق آمریکا به کار برده بودند- به صورت فاحش نقض شد. اوباما در ادامه، قانون تحریمی آیسا(که مقامات دولت، آن را نقض فاحش برجام نامیدند) را تمدید کرد، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران، قانون محدودیت ویزا و...نیز توسط دولت اوباما تمدید و تصویب شد. علاوهبر این، 2 میلیارد دلار از دارایی ملت ایران در دوره اوباما غارت شد. اوباما در اظهارنظری گستاخانه، مردم ایران را یاغی! نامید. دولت اوباما، نماینده دولت روحانی در سازمان ملل-ابوطالبی- را تروریست! نامید و از ورود وی به آمریکا جلوگیری کرد.
دولت ترامپ نیز رویکرد ضدایرانی دولت اوباما را ادامه داد و در ادامه قانون محدودیت ویزا، قانون مهاجرت را تصوب کرد و در ادامه قانون تحریمی آیسا، قانون کاتسا 2017(مادر تحریمها) را تصویب کرد. ترامپ پس از تضمین روحانی به موگرینی مبنی بر استمرار حضور ایران در برجام علیرغم خروج آمریکا، و تضمین اروپا به آمریکا مبنی بر استمرار فشار به ایران در حوزه موشکی و منطقهای، از برجام خارج شد.
با اینحال، طیف مدعی اصلاحات که ید طولایی در بزک شیطان بزرگ دارد، توپ را به زمین داخلی انداخته و مدعی شده است که ماجراجویی و تندروی ایران موجب بهرهمند نشدن از امکانات برجام بوده است!
بزک اروپا
بهزاد نبوی در ادامه گفت: میگویند اروپا برای برجام کاری نمیکند، اما من میگویم اروپا تلاش میکند؛ نمیتواند. چون اقتصادش دست حوزه خصوصی است و آنها هم به منافعشان میاندیشند.
گفتنی است پیش از این فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صریحا گفته بود که درخصوص تعهدات برجامی اروپا به ایران تضمین نمیدهد! موگرینی همچنین در اظهارنظری دیگر گفته بود که تلاش اروپا برای حفظ برجام همسو با منافع آمریکاست. وی همچنین در روزهای گذشته در اظهارنظری گستاخانه گفته بود که هدف اروپا تجارت با ایران نیست و اروپا در سال 2019 برجام را حفظ میکند تا مانع رسیدن ایران به بمب هستهای شود!
در روزهای گذشته، روزنامه زنجیرهای «سازندگی» در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران.آشکار است که اکنون دیگر توافقی وجود ندارد که اروپاییها بخواهند از آن حمایت کنند. بلکه آنان از محدودیتهای هستهای ایران حمایت میکنند.ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است و طرفهای دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شدهاند».
بسمه تعالی دیگر نمیتوانیم بگوییم «بشار اسد باید برود» او پیروز ش
در ادامه واکنشهای سیاستمداران آمریکایی به اقدام «دونالد ترامپ» در خصوص خارج کردن نظامیان از سوریه، یک سناتور جمهوریخواه این کشور اعتراف کرد که در جنگ داخلی سوریه، «بشار اسد» پیروز شد و آمریکا بدون مذاکره با ایران و روسیه، نمیتواند برای بحران سوریه راه حلی پیدا بکند.
سناتور «رند پال» اما اعتراف کرد که آمریکا در سوریه و به ویژه در برکناری «بشار اسد» از قدرت، کاملا شکست خورده است. این سناتور جمهوریخواه که با شبکه خبری آمریکایی سیانان گفتوگو میکرد، اظهار داشت: نمیتوانیم بگوییم (بشار) اسد باید برود. وی پیروز جنگ شده است. ما 2000 نیرو به این کشور فرستادهایم و امکان بروز درگیری با نیروهای روسی و ایرانی و شروع یک جنگ بزرگ وجود دارد. من گمان نمیکنم مردم آمریکا خواهان جنگ بزرگ دیگری در خاورمیانه باشند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، این سناتور جمهوریخواه ایالت «کنتاکی» آمریکا افزود، روسیه، ایران و دولت اسد بازیگران عرصه سوریه هستند و بدون مذاکره با آنها، نمیتوان برای اوضاع سوریه راه حلی پیدا کرد. ادامه مطلب...
بسمه تعالی چرا ماکرون درباره جلیقهزردها به ما گزارش نمیدهد؟!(یاد
1397/08/27
مرگ یک معترض در تظاهرات فرانسه
امروز ششمین شنبه جنبش اعتراضی جلیقهزردها در فرانسه به صحنه میآید، جنبشی که به قول ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا «دیگر برای 6 سنت ارزانتر شدن قیمت سوخت و یا اعتراض به افزایش مالیات نیست، آنها حتی از برکناری ماکرون نیز عبور کردهاند و به یک جنبش اعتراضی علیه نظام سلطه تبدیل شدهاند» و یا به قول
«ماتئو سالوینی» معاون نخستوزیر و وزیر کشور ایتالیا «اروپا به سمت غرق شدن پیش میرود، به جلیقه زردها در فرانسه نگاه کنید! بحران مالی در آلمان قدرتمند را ببینید با ظهور این بحرانها چگونه میتوان به آینده اروپا امیدوار بود»! و این نوشته روزنامه فرانسوی نیز خواندنی است؛ «آنچه در فرانسه روی داده اتفاقی گذرا نیست، بلکه جنبشی است که از اعماق برمیخیزد و تمام کشور را در مینوردد.». همزمان با جنبش جلیقهزردها، خبرگزاریها از جنبش «جلیقه آبیها» در فرانسه خبر میدهند. این جنبش از سوی? اتحادیه یگانهای پلیس راهاندازی شده است. جنبش اعتراضی «جلیقه آبیها» اشاره به رنگ آبی یونیفرم نظامی پلیس دارد و آنها این را از اعتراضات مردمی جلیقه زردها الهام گرفتهاند.??
در اولین ساعات چهارشنبه شب هفته گذشته نیز رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد ظرف دو تا سه ماه آینده، تمامی نظامیان مستقر در سوریه را از این کشور خارج میکند. این خبر بلافاصله بعد از اعلام به خبر اول رسانههای مطرح دنیا تبدیل شد. اگرچه درباره تصمیم اخیر ترامپ نظریات متفاوت و بعضا متضادی مطرح شده است ولی بیشترین نظرات از عقبنشینی ترامپ در مقابل مقاومت منطقه از یکسو و آشفتگی درونی آمریکا، از سوی دیگر حکایت میکند.
این رخدادهای بزرگ و سرنوشتساز، فضای ذهنی مردم دنیا را به خود مشغول کرده و مردم را کم و بیش به تعقیب آنها راغب نموده و بیش از پیش سایتها و شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای را برایشان دنبال کردنی کرده است. گویی به دنبال واقعیتی هستند که به سؤالاتشان پاسخ دهد. هرچند امپراتوری رسانهای جهانِ سلطه که عمدتاً در چنگال و سیطره یهودیان و کاخنشینان سفید و باکینگهام و الیزه و پنتاگون اسیرند، برخلاف ادعاها و شعارهای گوشپرکُنشان و تقلای سمپاتها و کارچاقکنهای غربپرست، چندان تمایلی به واقعنمایی ندارند و به عکسِ خواست مردم جهان، ارادهای برای پرداختنِ درخورِ آن اخبار، از خود نشان نمیدهند. گویی آنها که عدهای را با شعار پرطمطراق «دانستن حق مردم است» سرگرم و عده دیگری را با «عصر انفجار اطلاعات و اخبار» مشغول کردهاند، خود، نه اعتقادی به دانستن دارند و نه حقی برای مردم قائلند و نه در امثال این موضوعات، مردم را میبینند و نه درپی انتقال صحیح اخبارند، انفجارش پیشکش.
واقعیت عریان این است که عمده رسانههای جهان، زیر سیطره امپراتوری رسانهای و اهریمنی نظام سلطهاند و اگرچه از تبادل آزاد اخبار و اطلاعات سخن میگویند ولی در واقع هرچه که به سود و منفعتشان باشد و بخواهند را با آب و تاب و گرمی منتشر میکنند و هرآنچه را که به ضررشان ببینند و نخواهند، ساکت و سرد رها میکنند و با این کار ذائقه مردمان خود را به گونهای بار آوردهاند که طبق میل آنها دوست داشته باشند و طبق خواست آنها دشمن بدارند درست مثل بردهداری. غیر از این را نیز با مشت و لگد و باتوم و گاز اشکآور جواب میدهند. فرانسه را ببینید. مگر آنها چه میخواهند؟ با این شیوه، خبر مهم آن است که رسانهداران تشخیص دهند و غیر مهم هم آن است که به آن نپردازند و میخواهند مردم جهان را از آن دور نگه دارند، همانگونه که دهها سال همین کار را کردهاند و موفق هم بودهاند، غافل از اینکه امروز هر گوشیِ همراهِ قابلیتدار میتواند اسلحهای علیه دیکتاتوری رسانه صهیونی باشد و هر شهروندِ حقطلبی، میتواند خبرنگاری علیه منافع امپریالیسم باشد که رسالت واقعنمایی را بر عهده میگیرد. مردم کم کم متوجه شدهاند که دوران پشت پرده وپشت دیوار به پایان رسیده است.
شاید روزی که شبکه سلطنتی bbc را بنگاه سخنپراکنی بریتانیا نام نهادند، کسانی سادهلوح - مثل همین بزرگوارانی که هنوز هم در خدمتشان هستیم- بر مترجمان خرده میگرفتند که حتماً قلم برخطا راندهاید و تعصب به خرج دادهاید و از غرب و بریتانیای کبیر کینه ذاتی دارید. همینها وقتی سخن از نظام سلطه و حاکمیت شیطانی آنان بر رسانهها میشد، میگفتند که «با عینک شک و تردید به جهان نگاه میکنید و در کار علمی رسانههای جهانی شبهه میکنید». وقتی سخن از بیاعتمادی به رسانههای معاند میشد، عدهای خوابزده، با عوض کردن بحث و مغلطهبازی، از ضرورتِ گفتوگو با جهان سخن میگفتند و اینکه نمیشود پنجرهها را بست و با همه قهر کرد و باید به جهان سلامی دوباره کرد... و اگر تاریخِ درسآموز انقلاب اسلامی، که از ایران شروع شد را بخوانیم، پُر است از مظلومیت انقلابیونی که صحت سخنانشان را روزگار ثابت نموده و میکند و آیندگان به روشنی در مورد آنها سخن گفته و خواهند گفت. همانگونه که در مورد امیرکبیر و آقاخان نوری، مدرس و رضاخان، بهشتی و بنیصدر و... سخن گفته شده است.
گویی ابتلای بشر به گروهی کنود و عنود و لجوج و به دردنخور، درد تاریخی و مشترک است. کسانیکه همیشه بار کج و ریگ کفشاند. دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان میدهند، مرغ همسایه را غاز میبینند و صدا میزنند و چشم «خودکمبینشان» دائماً در خانه دیگران میچرخد. داشته خود را نمیبینند و حسرت مال مردم میخورند. منتقد و نقاد همیشگی و بیانصافِ خودیها و مُبلغ و مُروج و مسحور غریبههایند. حرمت آب و خاک خود را نگه نمیدارند و خود را نمکگیر غرب میدانند. ریشه از خاک خود کشیده و به خاک اجنبی امید بستهاند و... و این همان فغان و فریاد اقبال لاهوری و جمالالدین اسدآبادی و جلال آلاحمد و از همه رساتر و پرطنینتر، فریاد خمینی کبیر است از غربزدگان. و چه میشود کرد با غربزدگان خودکمبین و احمقهای مغرور. مدعیان پرحرف و رفوزگان در عمل. و مگر میشود به این زودی از شر این دوزیستان رها شد و از مرارت دیدن تربیتشدگان غرب و غربزدگانِ خودکمبین رهایی یافت؟ کسانیکه در شب تار، پشت به فانوس راه میروند و متحیر سایه بزرگ و بزرگتر شده خویشاند.
حدود دو ماه پیش آمریکا «پاییز داغی» را تجربه کرد که در نوع خود بیسابقه بود و آزمونی مهم بود که ادب و اقتدار دولت مرکزی را به طوری جدی، به چالش کشید. جنگلهای وسیع کالیفرنیا طعمه حریق مهیب و غمباری شد که تلفات جانی و مالی آن قابل ملاحظه است و دهها کشته و دهها هزار آواره از خانه و کاشانه و میلیاردها دلار ضرر مالی و سوختن و از بین رفتن هزاران هزار هکتار از جنگلهای گستردهای که سرمایه زمین است، جزئی از خسارتهای آن است. آتشسوزی گستردهای که برخی مناطق گردشگری نظیر پارادایز را از صفحه زمین زدود و چیزی برای سوختن از آن به جا نگذاشت و به تمام معنا از کنترل و مهار خارج شد و ترامپ را مجبور کرد بعد از ده روز برای سرکشی به آنجا برود تا از نزدیک در جریان کار قرار گیرد و کمی از زیر بار طعنه مردم جهان، شانه سبک کند. کمی در میان خاکسترها قدم زد و لب و لوچه جنباند و برگشت. و مردم جهان هم آتشسوزی را دیدند و هم خسارتها و هم ترامپ را. و در میان «سکوت» خود آنچه را که باید قضاوت میکردند را قضاوت کردند که دلیل این بیاهمیتی، ضعف مدیریتی است یا تبختر ترامپ یا غیر همحزبی بودن مسئولین کالیفرنیا با دولت یا...؟
بیش از یک ماه است پاریسِ فرانسه هم «پاییز داغ» خود را تجربه میکند و در آتش میسوزد. پاییز داغی که ممکن است زمستان اروپا را هم سوزان کند و درخت کریسمس را بسوزاند. اگر «پاییز داغ» آمریکا را طبیعتی! بنامیم، باید «پاییز داغ» فرانسه را طبیعی بنامیم. آتشسوزی جنگل، ناگوار و سخت است همانگونه که کشتار مردم معترض فرانسه توسط پلیسش سخت است. طبیعی است مردمی که ثروت حاکمان و کاخنشینان را میبینند، برنتابند و در اعتراض به نظام سرمایهداری به خیابانها بریزند و جنبش جلیقهزردها را به راه اندازند. جنبشی که علیه سیستم اقتصادی غرب به راه افتاده است. امروزه مردم جهان میبینند که پلیس فرانسه در یک سنگربندی حرفهای و خیابانی، مردم خود را بیرحمانه سرکوب میکند. حضور 70 هزار پلیس و دهها هزار نیروی ارتش اگرچه در شهرهای آشوبزده فرانسه ممکن است کمتر از واقع باشد ولی باز هم زیاد و گسترده است و حکایت از عمق بحران دارد. گلولههای کشنده و بیمحابای پلیس که سر و سینه شهروندان فرانسوی را میشکافد قابل تأمل است. باتومهایی که با نفرت و شدت، سر مردم را میشکافد و بینیهایشان را میترکاند، حیرتآور است. زنان و مردانی که به دام چندین پلیس میافتند و روی آسفالت کشیده میشوند، تأسفبار و رقتانگیز است.
مردم جهان در همان«سکوتی» که آتش کالیفرنیا را قضاوت کردند، آتش پاریس را هم قضاوت میکنند. سکوتی که از حیرت و خجلتِ رسانههای حراف و حقهباز مدعی ناشی شده است. «پاییز داغ» کالیفرنیا و پاریس و این روزهای اروپا، اغتشاش آشوبگران ایران نیست که رسانههای دهن به مزد غربی و غربزده داخلی، بنزین روی آتشش بریزند و یک کلاغ را چهل بنمایند. ناآرامی در شهرهای ایران که نیست تا سلبریتیهای بیسواد و تازه به دوران رسیده در موردش اطوار روشنفکری بیایند و غربزدهها برایش تند و تند «text» ترجمه کنند. جمهوری اسلامی نیست که از سلطنتطلب و منافق و قاچاقچی و رقاص، عقدهگشایی کنند و بیربط ببافند. آنجا اروپا و آنجاتر، آمریکاست. قبله غربزدگان و وطن دوتابعیتیها و سفرهخانه فراریها و بیهنران وطنفروش. و شهری که امروز نماد اعتراض علیه امپریالیسم سرمایهداری شده، پاریس است. و خیابانی که با خون معترضین مظلوم فرانسویها با خون و خاکستر فرش شده، شانزهلیزه است. همان خیابانی که گروهی نونوار، برای رفتن به آنجا و عکس در آنجا سرودست میشکستند و ناجوانمردانه، یک عمر، راست و دروغ و طعنهاش را به مردم خود میزدند.
بیلیاقتی دولت آمریکا در مهار سیل و طوفانها و آتشسوزیها و بحرانهای اقتصادی و فضاحتهای اخلاقی سردمداران و اخیرا، آشفته بازار داخلی و خارجی آمریکا پیگیری شود یا نه؛ اعتراض مردم فرانسه و اروپا به ثمر برسد یا نه؛ صدای خرد شدن استخوان نظام لیبرالی و سرمایهداری غرب شنیده شود یا نه، برای خودشان داستانهایی است و داستان ما با غربزدگان هم داستانی است. از رسانههای صهیونی که «أُسس علی الاسکناس و استکبار»اند و جیرهخواران و وطنفروشان... توقعی نیست ولی کسی نمیپرسد چرا از مدعیان حقوق بشر، سلبریتیهای شهرتطلب، عاشقان غرب و خیابانهای اروپا و... صدایی در نمیآید؟ چرا رئیسجمهور سبکسر فرانسه در تماس تلفنی، گزارش اقدامات وحشیانه پلیس خود با جلیقهزردها را به رئیسجمهور ما نمیدهد؟ چرا دولت ما نه در حد مقابله به مثلِ با دخالتهای فرانسه در اغتشاشات88 و 96، بلکه به همان رقیقی محکوم کردن کشتار بیگناهان افغان و یمن ، از اقدام وحشیانه فرانسه علیه مردم این کشور اظهار تأسف نمیکند؟ چرا هنوز برخی برای خوشامد این مردمکُشان، و به جای برگرداندن عزتی که مدعیاش بودند، میخواهند به غیر از ذلت برجام، خفت FATF را هم به نام خود بزنند و هنوز به آمریکای در حال افول و اروپای در حال غرق دخیل میبندند؟ چرا برای صیانت از حقوق شهروندی مردم فرانسه و اروپا، فضای شبکههای اجتماعی پر از کمپین نمیشود؟ چرا جماعتی شمع به دست، در مقابل سفارت فرانسه یا دفتر سازمان ملل به سوگ کشتهشدگان فرانسه نمینشینند؟
چرا و چراهای فراوان دیگر!
محمدهادی صحرایی