سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی:چند معیار مهم در ارزیابی دولت روحانی و رئیسی (یادداشت

 

یک ربع از دولت سیزدهم گذشت/ نگاهی به عملکرد رئیسی در یکسالگی تیمش

1-یک معیار مهم در ارزیابی مدیران، میزان رضایت و امیدی است که در میان ملت یا دشمنان برمی‌انگیزند. مدیران به همان میزان که در خدمت به مردم موفق باشند، موجب کینه دشمن خواهند شد. در این صورت، طبیعی است زبان دشمنانی که روی نقاط ضعف و گرفتاری مانور می‌دادند، کُند شود و به ناچار، خبرهای خوب را سانسور کنند. این واقعیتی است که پس از راه‌اندازی طرح ملی غدیر و تامین آب 4.7 میلیون نفر در 26 شهر و 1608 روستای خوزستان به چشم آمد. رسانه‌های بیگانه و دنباله‌های آنها ترجیح دادند حاصل همت ‌و تلاش چندهزار مهندس و کارگر ایرانی را سانسور کنند. آنها در حالی ناراحتی خود را از شادمانی مردم بروز دادند که ظرف چند سال گذشته، با بهانه کردن مشکل آب، به التهاب و ناامنی در خوزستان دامن زده بودند.
2- پروژه آبرسانی غدیر، متاسفانه 12 سال به طول انجامیده بود. بهانه، فقدان منابع مالی بود. پروژه تا سال گذشته، فقط 45درصد پیشرفت داشت و قرار بود سه سال دیگر هم طول بکشد! اما با همت دولت و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص)، ظرف ده ماه به سرانجام رسید تا مردم شریف خوزستان، بیش از این در رنج نباشند. این، یکی از ده‌ها مصداق احیای اعتماد و امید و نشاط در میان مردم است. دولت، درست در زمانی که به مهار قتل‌عام روزانه 709 نفر در اثر کرونا همت می‌گماشت، در زمینه گسترش دیپلماسی و افزایش درآمدهای نفتی و غیرنفتی جدیت به خرج داد و ضمنا، ظرفیت‌های ملی را تدریجا به میدان آورد. این‌گونه بود که دهان رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی و صهیونیستی چه در موضوع کرونا و چه معضل آب خوزستان دوخته شد.
3- اکنون دیگر خبری از یاوه‌گویی نتانیاهو نیست. او 20 خرداد 1397 گفته بود «مردم ایران قربانی یک رژیم استبدادی بی‌رحم هستند که حتی آب مورد نیاز را هم از آنها دریغ می‌کند. عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی [رئیس وقت سازمان محیط‌زیست] اشاره کرد که به‌دلیل آسیب‌های محیط‌زیستی، 50 میلیون نفر از جمعیت ایران ناچار به ترک خانه خود خواهند بود.» نتانیاهو در ادامه می‌گوید: «اسرائیل از مردم ایران حمایت می‌کند و می‌خواهد به نجات تعداد بی‌شماری از آنها کمک کند. ما از فناوری خوبی برخورداریم و می‌توانیم حدود 90 درصد از آب فاضلاب خود را بازیافت کنیم. اسرائیل توانایی لازم برای جلوگیری از این فاجعه زیست‌محیطی را دارد. اسرائیل وبسایتی به فارسی برای آموزش مقابله با بحران آب راه‌اندازی کرده. ما به کشاورزان ایرانی نشان می‌‌دهیم چگونه خانواده خود را سیر کنند. مردم ایران نباید به تنهایی در برابر چنین رژیم بی‌‌رحمی بایستند»!
4- این لاف گزاف، در حالی بود که رژیم صهیونیستی در کنار مدیترانه، با بحران آب و خشکسالی دست به‌ گریبان بود. روزنامه‌ هاآرتص همان زمان هشدار داده بود «حتی اگر امسال پربارش باشد، اسرائیل همچنان در وضعیت بحران آب باقی خواهد ماند. مقامات ذی‌ربط می‌گویند، دریاچه طبریه به‌عنوان بزرگ‌ترین منبع آب، تا چند سال دیگر به‌طور کامل از بین می‌رود و به مرداب تبدیل می‌شود». روزنامه تایمز اسرائیل هم به نقل از سازمان آب رژیم صهیونیستی هشدار داده بود در صورت تداوم وضعیت بحرانی، ممکن است در برخی مناطق، هیچ آبی در لوله‌‌ها وجود نداشته باشد. رژیم صهیونیستی از بزرگ‌ترین وارد‌کنندگان آب در منطقه بوده است.
5- سخنان فریبکارانه نتانیاهو، دقیقا همان زمانی بود که صهیونیست‌ها از آمریکا می‌خواستند برای به زانو درآوردن ملت ایران، فشار تحریم‌ها را «حداکثری» کنند. در عین حال، گروهک‌های تروریستی مزدور سیا و موساد و MI6، سرگرم تحریک به اغتشاش و اقدامات خرابکارانه در مناطقی مثل خوزستان بودند. نخست‌وزیر مستاصل اسرائیل در ویدئوی مذکور، روی سخنان کسی (معاون بعدی رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست در دولت روحانی) مانور می‌داد که دو سال بعد، رئیس سازمان محیط‌زیست شد؛ اما نه‌تنها اتفاق سازنده‌ای در این سازمان رخ نداد، بلکه کسی به معاونت سازمان انتخاب شد که همکار رسانه‌های ضدایرانی و جاسوس بیگانگان بود. جاسوسان محیط‌زیستی مرتبط با موساد، در همین دوره بازداشت شدند.
6- ناتوان‌نمایی کشور، بدون کمترین همت و تدبیر برای حل مشکلات، و موکول کردن مسئولیت‌ها به بستن با کدخدا، ویژگی بارز مدیریت اشرافی غربگراست. در رأس این مدیریت، کسی بود که
17 خرداد 94 گفت «تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط‌زیست، اشتغال جوانان، و صنعت حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود». طبیعتا، تا وقتی مشکلات سر جای خود بود و دولت، اهتمام جدی به حل مشکلات نمی‌کرد، دلیلی نداشت دشمن، تحریم‌ها را بردارد. ما با یک چرخه دائما کاهنده و تحلیل‌برنده توانمندی‌های ملی مواجه بودیم. باورکردنی نیست؛ اما اوایل مرداد 1394 (دو ماه بعد از سخنان آقای روحانی) آقای «ع- ف» از نمایندگان حامی دولت در مجلس نهم گفت: «احساس می‌‌شود در 12 سال گذشته، اروپا از ورود ابرهای بارشی به آسمان ایران جلوگیری کرده، و از زمان توافق، آب و هوا به کلی متحول شده(!) باران‌‌هایی که به‌صورت سیل درآمده حتما همین باران‌های بلوکه‌شده ایران بوده که پس از لغو تحریم‌‌ها آزاد شده. مشاهده می‌‌کنید شرایط جوی بعد از مذاکرات تغییر کرده و بارش‌ها افزایش پیدا کرده و گرما کاهش یافته. به نظر می‌‌رسد علت خشکسالی‌‌های اخیر، جنگ و جدال هسته‌ای بوده است»! این در حالی بود که برجام، صرفا امضا شده بود و تازه، از اواخر دی‌ماه 94 به اجرا درمی‌آمد!
7- چالش مشابه مسئله آب، مشکل تامین برق و گاز بود. قطع برق همزمان با گرمای بی‌سابقه، کلافه‌کننده و آزاردهنده شده بود. سطح چالش به این حد نازل رسیده بود که مردم و فعالان اقتصادی از دولت می‌خواستند جدول خاموشی‌ها را اعلام کند تا بتوانند برنامه‌ریزی کنند؛ اما همان هم دریغ می‌شد. کشور در حالی دچار چالش شده بود که می‌توانست و باید، طبق سند چشم‌انداز، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و برنامه توسعه، صادر‌کننده برق و گاز در منطقه باشد؛ بدون نفت، ارز‌آوری داشته باشد و سازوکار مبادلات با همسایگان را چنان در هم بتند، که تحریم از خاصیت بیفتد. اما متاسفانه، مدیریتی که در حوزه نفت می‌گفت «پالایشگاه‌‌سازی، کثافت‌کاری است»، در حوزه نیرو ادعا می‌کرد «ساخت نیروگاه برای 200 ساعت، توجیه اقتصادی ندارد
و زیر بار فشار مافیای نیروگاه‌‌‌‌‌سازی نمی‌‌روم»؛ در حوزه ساخت‌وساز مسکن هم که می‌توانست پیشران رونق اقتصاد کشور باشد، افتخار می‌کرد حتی یک واحد مسکونی نساخته؛ و مدیر چهارم مدعی بود «تاکید بر خودکفایی در تولید گندم اشتباه است»!
8- یک معیار مهم در ارزیابی عملکرد مدیران، میزان امیدی است که در میان ملت برمی‌انگیزند، و بُغضی که در دل دشمنان پدید می‌آورند. اگر تسریع در بهره‌برداری از پروژه آبرسانی، مردم را امیدوار و شادمان می‌کند، طبیعی است که دشمنان مترصد برای ایجاد نارضایتی را
سر خشم بیاورد و مثلا قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه پاسداران را بارها تحریم کنند. در ماجرای تحریم بنزین هم مهندسان سپاه بودند که به ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس همت گذاشتند و با تولید و صادرات بنزین، تحریم‌کنندگان را تحقیر کردند. نقطه مقابل این رویکرد، مدیریتی بود که با حذف کارت سوخت (شفافیت)، موجبات قاچاق روزانه 100 میلیارد تومان (144 هزار میلیارد تومان ظرف 4 سال) را فراهم کرد و با سوءتدبیر عجیب خود، مجال آشوب‌افکنی را در آبان 1398 به دشمن داد.
9- اکنون می‌توان به حکمت بیانات رهبر انقلاب در دو دیدار به فاصله یک سال پی برد. ایشان ششم مرداد 1400 در آخرین دیدار با دولت دوازدهم فرمودند: «دیگران باید از تجربه‌‌های شما استفاده کنند. یک تجربه عبارت است از بی‌‌اعتمادی به غرب. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هرجا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ این تجربه‌ بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌‌های داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست می‌خورَد. شماها هم هرجایی که کارهایتان را منوط کردید به غرب، ناموّفق ماندید؛ هرجایی که قد عَلَم کردید و حرکت کردید، موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم این‌جوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق و مذاکره‌ با غرب و آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمی‌کنند، دشمنند دیگر... یک‌بار توافق‌ها را نقض کردند و کاملاً بی‌‌هزینه
نقض کردند. و الان هم که گفته می‌شود بایستی تضمین بدهید که
نقض نمی‌کنید، می‌گویند تضمین نمی‌دهیم».
10- رهبر انقلاب، همچنین چند روز قبل در دیدار با اعضای دولت سیزدهم گفتند: «در بخش توفیقات، به نظر من مهم‌ترین توفیق این دولت، زنده کردن امید و اعتماد در مردم است. مجموع عملکرد دولت، به مردم این احساس را داد که دولت وسط میدان است، مشغول کار است، دارد تلاش می‌کند و برای آنها خدمت می‌کند. این، امید مردم را و اعتماد مردم را تا حدود زیادی احیا کرد... یک توفیق دیگری که شما پیدا کردید، این سفرهای استانی است... توفیق دیگری که شما داشتید، سرعت عمل شماست در قبال حوادث پیش‌بینی ‌نشده مثل سیل و زلزله... یک توفیق دیگرِ دولت، این بود که جامعه را از حالت چشم‌‌انتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد... اینکه حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلات‌مان حل بشود، یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود، این خیلی برای کشور مضر است... یک توفیق دیگر شما این است که این دولت، از فرافکنی و بهانه‌تراشی احتراز کرده و مسئولیّت ‌پذیر بوده. ما در این مدّت، از مسئولین محترم دولتی نشنفتیم که بگویند «نمی‌گذارند کار کنیم، اختیار نداریم، اختیارات دست ما نیست»... می‌گوید «ما هستیم، باید کار کنیم و کار هم می‌کنیم. این نقطه‌ مثبت بسیار مهمّی است».
محمد ایمانی


+ نوشته شـــده در دوشنبه 101/6/14ساعــت 10:42 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: آمریکا در پیچ تاریخی بایدن در بنبست چندطرفه!(یادداشت
 :

 
 
1- شرایط و فضای سیاسی- اقتصادی و رسانه‌ای- امنیتی در جهان و منطقه و به‌خصوص در ایران نشان می‌دهد جمهوری اسلامی با تثبیت اقتدار خود در این حوزه‌ها‌، مغلوب جریان امپراطوری رسانه‌ای صهیونیست جهانی نشده و از پیچ تاریخی عبور کرده و اکنون این آمریکاست که با گرفتار شدن در سلطه امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستی و ضعیف‌تر شدن هر روزه در یک پیچ تاریخی پیچیده‌تر قرار گرفته و بایدن با توجه به انتخابات ریاست جمهوری دور بعد گرفتار یک بحران ناتوانی و حیثیتی سیاسی و بن‌بست عجیبی شده است. در این خصوص اولا بایدن برای پیروزی در انتخابات آتی از یک‌سو به رای صهیونیست‌ها و لابی داخلی آمریکا که مقابله با ایران پیش‌شرط آن است‌، نیاز دارد و از سوی دیگر براساس وعده‌های انتخاباتی خود به برجام نیاز دارد که با سیاست‌های منطقی و اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی‌، 
پیش شرط آن پذیرش مطالبات ایران می‌باشد. لذا نمی‌داند در این بن‌بست چه باید بکند؟! ثانیا بایدن و همفکرانش از رای‌دهندگان به تحریم‌های ایران در کنگره و سنا بوده‌اند و خود در دولت اوباما دستورات تحریمی بیشتری علیه ایران تصویب و اعمال کردند و به‌دلیل نیاز به دوسوم رای نمایندگان، اکنون اگر هم بخواهند نه توان لغو تحریم‌ها را دارند و نه فضای سیاسی داخلی آمریکا به آنها اجازه چنین اقدامی را می‌دهد، چرا که تمام حیثیت سیاسی و عملکرد گذشته‌شان زیر سؤال می‌رود. لذا این تناقض و چالش نیز بن‌بست بایدن را سخت‌تر کرده است. ثالثا اکنون به‌جای اقتصاد ایران‌، اقتصاد آمریکا و همچنین کشورهای اروپایی به‌دلیل بحران افزایش قیمت‌ها به سرنوشت برجام گره خورده است. بایدن و دنباله‌روهای اروپایی‌اش که دچار بحران بی‌سابقه غذایی و انرژی به‌خصوص بعد از جنگ اوکراین شده‌اند‌، از یک‌سو نیازمند نفت ایران و غلات روسیه هستند که پیش‌شرط آن لغو تحریم‌ها می‌باشد و از سوی دیگر نتیجه اصرار بر ادامه تحریم‌ها و سیاست تقابلی با جمهوری اسلامی و دیگر کشورها ادامه افزایش قیمت نفت و انرژی و اعتراضات داخلی است.
2- بایدن با توجه به این بن‌بست‌ها و تناقض‌های حیثیتی نیازمند حفظ ‌پرستیژ سیاسی ظاهری خود است و تنها راه باقی مانده برای او بازی با افکار عمومی می‌باشد که نه‌تنها برایش دستاوردی ندارد بلکه بر دامنه تناقضات او نیز می‌افزاید و بن‌بست‌های بیشتری در پی دارد. در این بازی اولا در داخل آمریکا القا می‌کند که «ایران از خواسته‌هایش عقب‌نشینی و واشنگتن شروط اصلی ایران را رد کرده...». ثانیا تلاش می‌کند در افکارعمومی داخل ایران‌، فضای گره زدن اقتصاد کشور به برجام را احیا کند که در این راستا نفوذی‌ها و رسانه‌های جریان اصلاحات آمریکایی فضا‌‌سازی می‌کنند «توافق نهایی شده اما...»، «آمریکا به درخواست‌های ایران برای برجام پاسخ داد، اما...»، 
«توافق برد، برد است به شرطی که....» تا با متهم کردن جمهوری اسلامی القا کنند که این ایران است که توافق را امضاء نمی‌کند! برخی نیز به نقل از رسانه‌های آمریکایی- صهیونیستی برای امضای توافق و احیای برجام،‌ تاریخ آخر شهریور را مشخص و حتی برای تحت تاثیر قرار دادن مردم ادعا کردند «خطوط قرمز نظام رعایت و تحریم نهادهای وابسته به رهبری لغو شدند»! ثالثا در فضای بین‌الملل هم ادعا می‌کنند 
«اگر این توافق را به دست‌‌آوریم فقط برخی از تحریم‌ها را لغو می‌کنیم‌، اما ایران باید برنامه هسته‌ای و ذخیره اورانیوم غنی‌شده 20 و 60 درصدی را از بین ببرد و سانتریفیوژهای پیشرفته را حذف کند». مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی را هم به خدمت گرفته‌اند و او ادعا کرده «تا زمانی که ایران نگوید، تجهیزات و اورانیوم یافت شده در سایت‌های هسته‌ای را به کجا منتقل کرده، هیچ پرونده‌ای درباره ایران بسته نخواهد شد».
3- حال براساس این تناقضات فراوان و تناقضات بیشتر در خبرهای راست و دروغی که هر روز منتشر می‌کنند‌، به نظر می‌رسد که اکنون از توافق و یا لغو همه تحریم‌ها خبری نباشد و احتمالا مذاکرات برجام طولانی‌تر از آنچه که القا می‌کنند‌، خواهد بود‌. لذا براساس واقعیت موجود و برخلاف فضا‌‌سازی‌ها، میز مذاکره به یک «میز پینگ‌پنگ از راه دور» تبدیل شده که یک طرف پیشنهادی ارائه و طرف دیگر رد و پیشنهاد دیگری را ارائه می‌دهد، و نه تیم ایرانی حاضر است از حقوق ملت کوتاه بیاید و در چاله دیگری بیفتد و نه آمریکا حاضر است دست از تحریم‌های ظالمانه خود بردارد.در نتیجه قبل از خبر پاسخ آمریکا به پیشنهاد ایران و برعکس، محتوا و نتیجه پاسخ‌ها مهم هستند!
4- سیرک مخالفت‌های اسرائیل و فضا‌‌سازی‌های صهیونیست‌ها هم فقط برای ترساندن کشورهای عرب منطقه و امتیازگیری از آنهاست‌، چراکه لاجرم با بی‌اثری ابزارهایشان در مقابل جمهوری اسلامی، از مرحله ترساندن ملت ایران عبور کردند و همین امر باعث شد آن‌طور که تلویزیون رژیم صهیونیستی گفته، تلاش‌های تل‌آویو برای گفت‌وگوی تلفنی لاپید و بایدن درباره پرونده هسته‌ای ایران ناکام بماند! اما براساس تحولات سریع منطقه کشورهای عربی نیز دریافته‌اند که اگر بخواهند در آینده منطقه حضور داشته باشند‌، راه آن همراهی با دشمنی‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران نیست. سی‌ان‌ان هفته گذشته در برنامه‌ای با اشاره به اعلام کویت و امارات مبنی بر برگرداندن سفرای خود به تهران پس از هفت سال و تاکید بر رساندن روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی به سطح عالی و همچنین اشاره به مذاکرات ریاض- تهران‌، تاکید کرد «کشورهای عربی در بحبوحه ابهامات در مورد مذاکرات هسته‌ای روابط خود با تهران را بهبود می‌بخشند». لذا موضوع برقراری روابط ایران با کشورهای عربی در کنار گسترش روابط با همسایه‌ها و کشورهای دیگر جهان نیز ازدیگر بن‌بست‌های بایدن در اثربخشی تحریم‌ها و فشارهای سیاسی است.
5- نکته مهم این است که اکنون جماعت برجامی با بی‌اعتباری خود نزد افکارعمومی‌، خود را پشت افراد دیگری پنهان کرده‌اند. در این خصوص اولا این جماعت به‌کار گرفته‌شده در خیمه‌شب‌بازی برجامیان‌، با ادعای اینکه چون تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای هیچ خبری از مذاکرات منتشر نمی‌کند‌، پس نمی‌تواند برجام را احیا نماید‌، و یا اینکه هرگونه توافقی بدون اطلاع مردم فاقد وجاهت قانونی است‌، تلاش موذیانه‌ای را شروع کردند تا شاید تیم مذاکره‌کننده و دولت را وارد حاشیه‌ها و براساس آن بتوانند دوباره فضای کشور را دوقطبی‌، اقتصاد را شرطی و وابسته به برجام القا کنند‌، البته تاکنون نتوانسته‌اند و تیم مذاکره‌کننده هم با درک درست این که نتیجه مذاکرات برای مردم مهم است 
نه جزئیات آن‌، وارد زمین بازی اصلاحات آمریکایی نشده است. ثانیا تلاش دولت برای لغو همه تحریم‌ها و عمل به تعهدات برجامی آمریکا و اروپایی‌ها و البته با تضمین کافی است و قرار نیست اتفاق جدیدی بیفتد‌، چراکه مذاکرات برای احیای قرارداد قبلی است که همگان و حتی دانش‌آموزان نیز در جریان برجام هستند و صدالبته جزئیات مذاکرات اخیر نیز به اطلاع نمایندگان مردم رسیده و موضوع محرمانه‌ای وجود ندارد که دولت و یا تیم مذاکره‌کننده آن را پنهان کرده باشند. به‌طور منطقی با توجه به بدعهدی‌ها و فریبکاری‌های آمریکا و خروج این کشور از برجام برای دولت ایران بسیار غیرعقلایی است که بدون تامل و چشم‌بسته همچون دولت گذشته و بدون گرفتن یک ضمانت اجرایی محکم بخواهد مجددا قراردادی را بپذیرد که تبعاتی برای ملت ایران داشته و خواهد داشت. تیم هسته‌ای در تلاش است و باید باشد تا در توافق جدید تکلیف قوانینی همچون «کاتسا»، «اینارا» و «ایسا» و... که با رای اکثریت نمایندگان و سناتورهای دموکرات و جمهوری‌خواه به تصویب کنگره رسیدند‌، مشخص شود. همچنین باید «لغو کامل تحریم‌ها با تضمین کافی»، «حفظ توانمندی‌های هسته‌ای در سطح فعلی و نگهداری میزان اورانیوم‌های غنی‌شده موجود و سانتریفیوژهای نسل جدید» و «اعلام پایان نهایی ادعاهای فعالیت‌های احتمالی نظامی هسته‌ای کشور» به روشنی و ملموس محقق شود تا آمریکا نتواند از این پیچ تاریخی و بایدن از این بن‌بست‌ها بدون پرداخت مابه ا‌‌زایی خارج شود. و اما، در این میان برخی افراد که ادعاهایی از جمله اضطرار احیای برجام به هر قیمتی را مطرح می‌کنند‌، بیشتر برای کسب شهرت و فضا‌‌سازی جهت از رونق نیفتادن تجارت برجامی خودشان است تا بیان واقعیت میز مذاکره! کما اینکه پس از برطرف شدن غبار فضا‌‌سازی‌ها نیز مشخص می‌شود که بسیاری از آن اظهارنظرها بدون پشتوانه عقلانی و سیاسی از منظر منافع ملی بوده است! همان‌گونه که پیش از این نیز شماری از آنها در حالی از برجام دفاع می‌کردند که به اعتراف خودشان هرگز متن آن را نخوانده بودند! از این روی به نظر می‌رسد، بسیاری از اظهارنظرهای آنها قبل از آنکه برخاسته از فهم موضوع باشد، حاصل دستورات حزبی است که به آنان دیکته شده است.
دکتر محمدحسین محترم

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 101/6/8ساعــت 6:37 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: این یک تحلیل ساده نیست یک پیشبینی است(یادداشت روز)
 :

 
1- امروز جنگ اوکراین وارد ماه هفتم می‌شود. در این 6 ماه و چند روز، تحت تاثیر جنگ، تحولاتی در غرب رخ داده که شاید پیش از این کسی در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید. ثروتمندترین، صنعتی‌ترین و گردن‌کلفت‌ترین کشورهای غربی درست از همان نقطه‌ای که وابسته‌اند، ضرباتی خورده‌اند که بنابر اعلام آینده‌پژوهان خودشان، سال‌ها طول خواهد کشید تا بتوانند کمر راست کنند. آن نقطه چیست؟ انرژی. غربی‌ها به انرژی روسیه به‌شدت وابسته‌اند. وابستگی برخی از این کشورها مثل آلمان آن‌قدر زیاد است که دیروز یکی از سیاستمداران این کشور به مردم توصیه کرد، دیگر با آب حمام نکنند! بله درست شنیدید، توصیه کرد بدون آب حمام کنند! این سیاستمدار به مردم گفته با همان حوله، به نظافت شخصی بپردازند. پیش از او یک رسانه دیگر آلمانی پنج یا شش نقطه از بدن را مشخص کرده و گفته بود، برای صرفه‌جویی در گاز (آب گرم) نیازی نیست همه بدن شسته شود. همین چند نقطه از بدن را بشوئید کافی است. اوضاع در انگلیس از این هم بدتر است. روزنامه اکسپرس چاپ این کشور همین چند روز پیش شروع به تعریف و تحلیل دوباره ساختار «کپک» کرده و پرسیده بود: «چه کسی گفته همه کپک‌ها ضرر دارند؟! همه کپک‌ها که خطرناک نیستند. می‌شود از مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته و کپک‌زده هم استفاده کرد و... اینها سَوای از تبعات مخرب سیاسی، اجتماعی، امنیتی است که غربی‌ها از 6 ماه جنگ در اوکراین متحمل شده‌اند. این وضعیت نظریه وابستگی اقتصادی را به چالش کشید. طی 44 سالی که از انقلاب اسلامی گذشته، یک جریان خاص سیاسی مدام تنها راه‌حل توسعه ایران را، نزدیکی به غرب و وابستگی به اقتصاد غربی‌ها معرفی و آن را در قالب اصطلاحات علمی و دانشگاهی تئوریزه می‌کرد: «اگر اقتصاد ایران در تار و پود اقتصاد دنیا [بخوانید غرب] تنیده شود، این وابستگی باعث خواهد شد، غربی‌ها علیه ما ورود نکنند چرا که به‌دلیل همین وابستگی اقتصادی، ضربه به ما به معنای ضربه به خودشان خواهد بود. هواپیمای ایرباس را ببینید. ده‌ها کشور در کنار هم در حال تولید این هواپیما هستند. این یعنی دوران استقلال اقتصادی یا سیاسی گذشته. استقلال اصطلاحی بود که برخی از این کشورهای آفریقایی پس از رهایی از استعمار مطرح کردند که خیلی زود هم از آن پشیمان شدند.» 
اما بلاهای عجیب و غریبی که امروز وابستگی به روسیه 
بر سر غربی‌ها آورده نشان داد، این نظریه به‌ویژه در حوزه محصولات استراتژیک، چقدر می‌تواند مخرب و خطرناک باشد و این خطر فقط در حوزه اقتصادی نخواهد بود. به دولت‌هایی که در جریان جنگ اوکراین و تحت تاثیر آن سرنگون شدند نگاه کنید. دولت‌ها در برخی از این کشورهای اروپایی به‌راحتی آب خوردن سرنگون شدند و بسیاری از این خسارت‌های بی‌سابقه و کم‌سابقه نیز به‌دلیل وابستگی اقتصادی و صدالبته سیاسی کشورهای اروپایی به آمریکاست. حالا به پاسخ این سؤال‌ها کمی فکر کنید: آیا اگر آمریکا به برخی از این کشورهای اروپایی اجازه می‌داد و آنها استقلال لازم برای تصمیم‌گیری را داشتند، این کشورها حاضر نمی‌شدند با روسیه از سر آشتی درآیند؟ مورد مجارستان نشان می‌دهد، برخی از این کشورهای اروپایی حتی بدون اجازه آمریکا به سمت روسیه رفتند. آیا همین وابستگی سیاسی و اقتصادی(چه به روسیه و چه به آمریکا) دلیل بسیاری از بحران‌هایی نیست که،‌ گریبان کشورهای اروپایی را گرفته است؟ راستی در همین مذاکرات هسته‌ای، به تغییر لحن بعضا بی‌سابقه اروپایی‌ها درباره ایران دقت کرده‌اید؟! 
2- مدتی است خبرهایی (غالبا از سوی مقامات و رسانه‌های غربی)
از مذاکرات هسته‌ای منتشر می‌شود که، صحت و سقم آن معلوم نیست. یک) خبری از رعایت خطوط قرمز در این اخبار دیده نمی‌شود. دو)همه تحریم‌ها قرار نیست لغو شوند. سه) سپاه پاسداران، بازوی توانمند جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از کشور همچنان در لیست تحریم‌هاست و از همه مهم‌تر چهار) هیچ تضمین محکم و غیر قابل نقضی در کار نیست. چون دولت محترم در این‌باره اطلاع‌رسانی لازم را نداشته، میزان صحت و سقم این اخبار را نمی‌دانیم. اما لازم است نیم‌نگاهی به وضعیتی که اروپا در آن قرار دارد بیندازیم و بعد تصمیم بگیریم چرا که هنوز فرصت هست. به پیش‌بینی‌ها و گزارش‌هایی که از مؤسسات و نهادهای بین‌المللی و بانک جهانی از اوضاع اقتصادی ایران منتشر می‌شود نیز توجه کنیم. قطعا اوضاع امروز بهتر از یک‌سال قبل است و طبق پیش‌بینی‌های این مراکز معتبر بین‌المللی، اوضاع رفته‌رفته بهتر هم خواهد شد. دولت سیزدهم هم نشان داده بدون برجام و اف‌ای‌تی‌اف می‌شود کارهای بزرگی کرد. بنابراین، آن طرفی که باید عجله کند ما نیستیم. دو ماه! فقط دو ماه دیگر اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد، اوضاع زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد! 
3- دیروز دوست خبرنگاری تعریف می‌کرد: «شهردار لندن با تشریح اوضاع وخیم اقتصادی انگلیس گفته به عمرش چنین شرایطی را ندیده است. دولتمردان آلمانی هم گفته‌اند با بالاترین نرخ تورم طی 70 سال گذشته دست به‌ گریبانند. پلیس سوئیس نیز گفته آماده مقابله با شورش‌های مردمی در زمستان سخت و بی‌گاز می‌شوند. مجارستان گفته... هلند گفته...من هم اگر جای مسئولین بودم می‌گفتم: هر کشور اروپایی تحریم‌های آمریکا را دور بزند، گاز زمستانش با من!»
4- پاراگراف پیش‌رو، یک تحلیل ساده نیست که امکان وقوع یا عدم وقوع داشته باشد. یک «پیش‌بینی قطعی» است از نحوه واکنش برخی‌ها! برخی از این مدعیان اصلاحات، چه دولت آقای رئیسی در این مذاکرات موفق بشود چه نشود، ساز خود را خواهند زد و صدالبته از شکستش خوشحال خواهند شد. اگر تمام خطوط قرمز ایران- تاکید می‌شود- تمام خطوط قرمز ما هم در این مذاکرات رعایت شود و تمام تحریم‌ها نیز برای همیشه رفع شود و ایران بتواند محکم‌ترین تضمین‌ها را هم بگیرد خواهند گفت: «دیدید! برجام چه کرد؟» و چنان‌که خدایی ناکرده توافق خوبی حاصل نشود نیز خواهد گفت: «دیدید مذاکره بلد نیستید.[و با اشاره به خود ادامه خواهند داد] کار را باید به کاردان سپرد.» ضمن اینکه برای آنها صرفا وقوع این توافق مهم است چرا که هدف آنها از توافق اصلا اقتصادی نیست (به اظهارات آقای ظریف رجوع شود). هدف نزدیکی به آمریکا به هر قیمت است. چه این برجام و مذاکرات آورده اقتصادی داشته باشد چه نداشته باشد. چه این آورده اقتصادی پایدار باشد چه ناپایدار. صرفا نامی از برجام باشد برایشان کفایت می‌کند. و ما به همین دلیل هنوز هم معتقدیم برجام «خسارت محض» است و برای این ادعا دلایل دیگری هم داریم. ضمن اینکه نباید فراموش کرد تحریم، ابزار دشمن برای تحت فشار قرار دادن ایران است لذا، هرگز این ابزار را به‌طور موثر کنار نخواهد گذاشت. همین فردا اگر اعلام شود، آمریکا توافق را پذیرفته، تردید نکنید زمستان را که بگذرانند، دوباره روز از نو و روزی از نو. اما برخی دیگر از دلایل ما برای اینکه «چرا برجام خسارت محض است؟» بخوانید:
5- راه دور نرویم. در همین ماجرای حمله به «سلمان رشدی» عده‌ای از همین جریان سیاسی داخلی گفتند، وقتی در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای این حمله صورت گرفته، از کجا معلوم کار اسرائیلی‌ها نباشد؟ شاید این حمله انجام شده تا مذاکرات به هم بخورد. یا مثلا چند روز پس از شهادت مظلومانه سردار بزرگ کشورمان سلیمانی گفتند، این ترور نباید باعث برهم خوردن برجام و مذاکرات شود. به عبارتی هرگونه ترور، حمله، تحریم، تحقیر، خرابکاری و ضربه‌ای که خوردیم و هر عزیزی که به شهادت رسید گفتند، نباید باعث برهم خوردن برجام و مذاکرات شود. شما بگویید، چیزی که مجوز انواع و اقسام ضربات به کشور را صادر می‌کند، خسارت محض نیست؟! این طیف وقتی با اجرای احکام الهی علیه یک هتاک ملعون مخالفت می‌کند، درواقع معتقد است، به پیامبر مهربانی و رسول اکرم(ص) بدترین اهانت‌ها بشود اما، برجام بماند! غیر از این است؟! ما دقیقا به همین دلایل است که می‌گوییم برجام خسارت محض است و آنها هم به همین دلایل است که می‌گویند، برجام باید بماند!
 
جعفر بلوری

 


+ نوشته شـــده در شنبه 101/6/5ساعــت 9:37 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: به آمریکا اجازه ندهید خرش از پُل بگذرد!(یادداشت روز)
 

 اروپا و تلاش نافرجام برای برجام

کاریکاتور/ اروپا و تلاش نافرجام برای برجام م
 
1- گفته‌اند - ‌و پسندیده نیز هست- که «تَسْقُطُ الْآدَابُ‏ بَیْنَ‏ الْأحْبَابِ... در میان دوستان، آداب دست و پا گیر (رودربایستی‌ها‌) برداشته می‌شود‌». وجیزه پیش‌روی با این نگاه نوشته شده است و هشدار دلسوزانه‌ای است به دست‌اندرکاران مذاکرات هسته‌ای کشورمان با این انگیزه که در مذاکرات پیش‌روی و توافقی که گفته می‌شود با آن فاصله چندانی نداریم، از ترفندهای حریف برحذر باشند و مخصوصاً پس از حضور مقتدرانه و شایسته تحسینی که تا‌کنون در جریان مذاکرات داشته‌اند تا آنجا که با تحقیر آمریکا به تیم آنها اجازه حضور در میز مذاکره را ندادند و ... خدای نخواسته به نقطه
پیش از دور جدید مذاکرات و برجام سراسر خسارت باز نگردند.  
2- برجام برای آمریکا یک سند طلایی و برای کشورمان معاهده‌ای فاجعه‌بار و خسارت محض بوده است. نپرسید اگر چنین است چرا ترامپ از برجام خارج شد؟! پاسخ روشن‌تر از آن است که با کمترین ابهامی همراه باشد. 
اولاً: ترامپ به گفته خانم موگرینی بعد از تضمین(!) آقای روحانی مبنی بر این که ایران حتی در صورت خروج آمریکا از برجام نیز، در برجام باقی می‌ماند! اقدام به خروج از برجام کرد. خانم فدریکا موگرینی (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) در مصاحبه با نشریه «پولیتیکو» می‌گوید «من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریم‌ها، ایران به برجام پایبند بماند و از آن خارج نشود»! ترامپ (بخوانید تمامیت آمریکا‌) با شناختی که از انفعال دولت قبل داشت در پی آن بود که ایران برای بازگشت آمریکا به برجام، امتیازات بیشتری به حریف واگذار کند! و برجام‌های 2 و 3 و ... نیز شکل بگیرد! ولی مقامات بالادستی چنین اجازه‌ای به دولت آقای روحانی ندادند و ترفند ترامپ به نتیجه نرسید. 
ثانیاً: هدف از مذاکرات منجر به برجام، لغو تحریم‌ها بود ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه صدها تحریم جدید نیز به تحریم‌های قبلی اضافه شد! 
ثالثاً: اگر برجام خسارت محض نبوده و دستاوردی نیز داشته است، چرا دولتمردان آقای روحانی و سایر حامیان برجام تاکنون نتوانسته‌اند درباره دستاوردهای آن کمترین توضیحی بدهند و لا‌اقل به یک یا دو نمونه از آن اشاره کنند؟!
رابعاً: آیا اصرار آمریکا برای احیای برجام، نشانه اهمیت حیاتی برجام برای آمریکا و متحدانش نیست؟! ... صدها نمونه از اظهار نظر مقامات رسمی و مطرح آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی را می‌توان آدرس داد که بعد از امضای برجام، نه فقط کار برنامه هسته‌ای ایران بلکه‌، کار نظام اسلامی ایران را تمام شده می‌دانستند و برای نظرات خود، دلایل و شواهد قابل قبولی نیز ارائه می‌کردند و‌...
3-  اکنون پرسش این است که آیا توافق جدید، احیای همان برجام با همان متن و محتواست؟ و یا در متن و محتوای آن تغییرات اساسی و بنیادین داده شده است؟! به عنوان مثال، و فقط چند نمونه؛ 
 آیا پرونده PMD (ابعاد نظامی احتمالی در برنامه‌های هسته‌ای) مختومه می‌شود؟ و اطلاعات مربوط به مراکز حساس نظامی کشورمان مانند گذشته در اختیار بازرسان آژانس (بخوانید جاسوسان موساد و سیا و MI6‌) قرار نخواهد گرفت؟! دو روز قبل آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه با سی ان ان، اعلام کرد که این پرونده مختومه نیست! و دیروز، بار دیگر در مصاحبه با شبکه
P B S آمریکا تاکید کرد به بازرسی‌های حد‌اکثری از تاسیسات و مراکز (هسته‌ای و نظامی‌) ایران نیاز داریم! گفتنی است، بازرسی از برنامه هسته‌ای ایران‌، سخت‌ترین و گسترده‌ترین سیستم بازرسی است که آژانس در دنیا اِعمال می‌کند! به گفته آقای دکتر اسلامی رئیس ‌سازمان انرژی اتمی کشورمان «‌صنعت هسته‌‌ای ایران کمتر از 2 درصد از ظرفیت هسته‌‌ای جهان را در اختیار دارد اما 25 درصد از بازرسی‌‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران انجام شده است». آقای اسلامی در ادامه به نکته‌ای اشاره می‌کنند که شاهد این بخش از یادداشت پیش‌روی است. ایشان می‌گوید: «‌حاصل این همه سال اتهام و مذاکره تبدیل به سند برجام شده و آن را با هدف تخریب و از بین‌‌ بردن زیرساخت‌‌های هسته‌‌ای ایران آغاز کرده‌اند
(نظر این کارشناس برجسته درباره برجام‌).
 آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تحریمی گروه‌های تروریست! خارج می‌شود؟! دیروز آقای محمد مرندی گفت: «‌ماه‌هاست که می‌گویم حذف سپاه پاسداران از FTO (فهرست ادعایی سازمان‌های تروریستی خارجی) پیش‌شرط نیست‌»! ایشان توضیح ندادند که «‌پیش‌شرط‌» نیست؟ یا اصلاً در میان شرط‌ها نیست؟! گفتنی است، دیروز ?فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در غرب آسیا (سنتکام‌) با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد «‌شب گذشته (‌4 فروند جنگنده ائتلاف آمریکایی با بمب‌های هدایت شونده، 9 پایگاه مورد استفاده گروه‌های وابسته به سپاه پاسداران ایران در دیرالزور سوریه را بمباران کردند‌». اگر خدای نخواسته حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروه‌های تروریستی، در شرایط پیشنهادی ما نباشد! آمریکای تروریست می‌تواند حمله اخیر خود را به بهانه حمله به یک گروه تروریستی! توجیه کند! البته سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ?ضمن محکوم کردن حمله آمریکا به مواضعی در خاک سوریه، هرگونه وابستگی شبه‌نظامیان این کشور به سپاه پاسداران را تکذیب کرده است. ولی جسارت آمریکا در اعلام حمله به سپاه، درخور تامل است! ?
 بند‌های 1 و 2 از ماده 4 معاهده NPT بر استفاده تمامی کشورهای عضو از ظرفیت‌ها و امکانات صلح‌آمیز دانش و تکنولوژی هسته‌ای و تبادل تجهیزات مربوطه تاکید ورزیده است. به عنوان مثال، در بند 1 از ماده 4 NPT آمده است «‌هیچ یک از مقررات پیمان حاضر به نحوی تعبیر نخواهد گردید که به حقوق غیرقابل تفویض هر یک از دول طرف پیمان در راه توسعه تحقیقات و تولید و بهره‌برداری از انرژی هسته‌ای به منظور‌های صلح‌جویانه - بدون تبعیض و طبق مقررات مواد 1 و 2 پیمان حاضر لطمه وارد سازد‌».
و در بند 2 از همان ماده تصریح می‌کند «‌کلیه دول طرف پیمان متعهد می‌شوند مبادله هرچه وسیع‌تر تجهیزات و مواد اطلاعات علمی و تکنولوژیک را به منظور مصارف صلح‌جویانه انرژی هسته‌ای تسهیل نمایند و حق مشارکت در این مبادلات را دارا می‌باشند به علاوه طرف‌های پیمان که قادر باشند باید همچنین منفرداً یا به اتفاق سایر دول یا سازمان‌های بین‌المللی- در توسعه بیشتر استفاده از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌جویانه تشریک مساعی نمایند‌». 
 سؤال این است که در توافق پیش‌روی، برنامه هسته‌ای کشورمان از چه ظرفیت‌ها و امکانات تحقیقاتی، تجهیزاتی و‌... برخوردار خواهد بود؟! آیا مانند برجام برنامه هسته‌ای ایران به حالتی نزدیک به تعطیل کشیده می‌شود و تنها برای خالی نبودن عریضه! به نصب چند سانتریفیوژ از نسل‌های کهنه، تعیین میزانی ‌اندک برای اورانیوم غنی‌شده و سقفی کوتاه برای درصد غنی‌‌سازی
و ... بسنده شده است؟! اگر این‌گونه باشد که فاتحه برنامه هسته‌ای کشورمان خوانده می‌شود و در حالی که بسیاری از کشورها برای بهره‌گیری از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و سایر دستاوردهای آن به صف شده‌اند، ایران اسلامی را از این امکان و ظرفیت تعیین‌کننده در صنعت و اقتصاد محروم کرده‌ایم!
 در توافق احتمالی تکلیف تحریم‌ها چه می‌شود؟! آیا همان‌گونه که انتظار می‌رفت و اعلام شده بود تمامی تحریم‌ها لغو می‌شوند؟ اگر پاسخ منفی باشد -که امید است نباشد- باقی ماندن تحریم‌های غیر‌هسته‌ای که تماماً غیر‌قانونی نیز هست هیچ تغییری - تاکید می‌شود هیچ تغییری- 
در تحریم‌ها پدید نخواهد آمد و تحریم‌هایی که احیاناً لغو شده‌اند به بهانه‌های غیر‌هسته‌ای باقی می‌مانند و‌... !! مگر چه تعداد از نزدیک به 1700 تحریم موجود هسته‌ای است؟! 
 این سؤال نیز مطرح است که ماجرای تضمین آمریکا در توافق پیش‌روی چگونه است؟ سخن از تضمین آمریکا مبنی بر اینکه از برجام خارج نشود! یک گزاره کاملاً انحرافی است زیرا برجام برای آمریکا یک سند طلایی است و هرگز از آن خارج نمی‌شود (به علت خروج ترامپ اشاره شد‌). آمریکا باید تضمین بدهد که به تعهداتش عمل می‌کند و تحریم جدیدی تحت هر عنوان دیگر وضع نمی‌کند. پاسخ ما به بد‌عهدی آمریکا باید در حوزه اختیارات خودمان باشد چرا که آمریکا نشان داده است به هیچ عهدی پایبند نیست و حتی از نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل که تضمین برجام بود نیز امتناعی ندارد. ما می‌توانیم و باید در صورت نقض عهد آمریکا، در مرحله اول تمام بازرسی‌های آژانس را متوقف کنیم و در مرحله بعد با استناد به بند یک ماده 10 NPT از این پیمان خارج شویم.
4- در آخرین دقایقی که این وجیزه نوشته می‌شد، خبر رسید که آمریکا پاسخ خود به متن پیشنهادی را به ایران ارائه کرده است و سخنگوی وزارت خارجه کشورمان اعلام کرد که ایران بررسی پاسخ آمریکا را آغاز کرده است. تیم هسته‌ای کشورمان که اقتدار و هوشمندی آنها در طول مذاکرات وین مثال‌زدنی بوده است به یقین با همان هوشمندی و اقتدار منافع ملی ایران اسلامی را پی می‌گیرند و چنان‌که پاسخ آمریکا تامین‌کننده نظرات و خواسته قانونی کشورمان نباشد به آن تن نخواهند داد و بی‌تردید و برخلاف قبلی‌ها به آمریکا اجازه نمی‌دهند خرش از پُل بگذرد و به ما بخندد!
حسین شریعتمداری

 


+ نوشته شـــده در جمعه 101/6/4ساعــت 9:12 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: ادعاهای تکراری (یادداشت روز) این روزها که دوباره
 ت.
 
 
 
این روزها که دوباره زمزمه توافق هسته‌ای بر سر زبان‌ها افتاده، رسانه‌های غربگرا دو نوع واکنش از خود بروز داده‌اند که هر دوی آنها عجیب و حیرت‌برانگیز است؛یک گروه از آنها همچون اواسط دهه 90، مشغول خیال‌پردازی درباره آینده اقتصاد ایران پس از توافق کذایی هستند.به این تیترها دقت کنید «احیای برجام منجر به رفاه‌، پیشرفت و ثبات می‌شود»، «اقتصاد ایران در انتظار احیای برجام»، «سلام بازارها به توافق» و... حتی برخی از این رسانه‌ها باز هم مثل سال 94، چرتکه به دست گرفته و خسارت هر روز تاخیر در احیای توافق هسته‌ای را میلیون‌ها دلار برآورد می‌کنند.  
درباره این ادعاهای تکراری که البته هر انسان عاقلی را به تعجب وا می‌دارد، باید پرسید چگونه ممکن است این جماعت تجربه عینی و ملموسی که هنوز چندسالی از وقوعش نگذشته را به طرفهًْ‌العینی فراموش کرده و با شرطی ‌سازی اقتصاد، دوباره بخواهند کشور را به چاه ویلی بیندازند که انتهایش معلوم نیست؟ مگر همینان هفت سال پیش با ترفند «راه بنداز و جا بنداز» نمی‌گفتند برجام، آفتاب تابان است و با این توافق می‌توانیم بالمرّه همه تحریم‌ها را برداریم؟ مگر همین چرتکه بدستان حساب نمی‌کردند که ضرر هر روز تاخیر در اجرای برجام،
100 میلیون دلار است؟ حتی یکی‌شان تیتر زد که 22 روز تاخیر در اجرای برجام 2500میلیون دلار به کشور ضرر زد؟! پس چرا بعد از این همه شتاب و عجله برای اجرای برجام و تعطیلی بخش مهمی از تاسیسات هسته‌ای کشور، نه‌تنها هیچ عایدی نصیب اقتصاد کشور نشد (تقریبا هیچ‌، به اذعان سیف رئیس‌کل وقت بانک مرکزی) بلکه حتی غربی‌ها یک باک بنزین به هواپیمای ظریف- وزیر خارجه وقت- ندادند تا او خودش را به خانه برساند. البته خسارت این توافق فقط به همین مقدار محدود نشد؛ افزایش رکود در واحدهای تولیدی تا جایی که به گفته وزیر وقت صمت در دولت یازدهم بیش از 10هزار واحد تولیدی تعطیل یا نیمه‌تعطیل شد و بنگاه‌های مشهور تولیدی کشور نظیر «ارج»، «آزمایش»، «داروگر»، «روغن جهان» و... که روزگاری جزو برترین واحدهای تولیدی ما بودند به خاک سیاه نشستند‌ و واردات بی‌رویه شدت گرفت. آمارهای بانک مرکزی در سال 96 به خوبی این واقعیت تلخ را برملا کرد. در آن سال میزان کل واردات کشور (واردات گمرکی، غیرگمرکی و خدمات) به 93/8 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل از اجرای برجام (1394) 20 میلیارد دلار بیشتر شده بود. همچنین بدهی خارجی ایران که در ابتدای دی 1394 یعنی قبل از اجرای برجام، 5 میلیارد و 675 میلیون دلار بود، در پایان سال 1396 به 10 میلیارد و 910 میلیون دلار افزایش یافت. یعنی در مدت 2 سال و سه ماه
 از اجرای برجام، ایران از لحاظ بدهی خارجی، 92 درصد مقروض‌تر شد.
 قصه زیان‌های اقتصاد ما از برجام، به همین موارد هم محدود نشد، بلکه به بخش‌هایی همچون صنعت نفت و خودرو هم لطمات شدیدی وارد آمد؛ شرکت نفتی توتال که با فرش قرمز زنگنه و دوستانش و با وجود سوءسابقه قبلی، وعده عملیاتی کردن پروژه فاز 11 پارس جنوبی را داده بود، پس از اینکه اطلاعات میادین مشترک نفتی ما را سرقت کرد، بدون پرداخت هیچ جریمه‌ای به بهانه ترس از آمریکا از ایران خارج شد. شرکت‌های فرانسوی پژو و رنو هم مثل توتال، صنعت خودروی ما را سر کار گذاشتند و تعهدات‌شان را نیمه‌کاره رها کرده و رفتند. ماجرا وقتی دردناک‌تر شد که سفره مردم به بهانه گرانی‌های مداوم نرخ ارز، روزبه‌روز کوچک‌تر شد، قیمت کالاهای اساسی بعضا تا 300 درصد بالا رفت؛ قیمت گوشت نجومی شد و...
با وجود این همه خسارت، باز هم جریان غربگرا سرعقل نیامد و کشور را معطل اینستکس اروپا، سفر شینزوآبه و در نهایت هم پیروزی بایدن کرد تا شاید به امید این سراب‌ها «هفته‌های خوشی پیش روی مردم باشد» اما هرچه گذشت رکود اقتصادی بیشتر شد و تورم و گرانی افزایش یافت تا جایی که نرخ تورم در سه سال پایانی دولت قبل، بالاتر از 30 درصد ماند و رکورد بی‌سابقه‌ای را در 60 سال اخیر برای این شاخص اقتصادی ثبت کرد. حالا با این همه خسارت که شرطی‌‌سازی اقتصاد به کشور زد، معلوم نیست غربگرایان با چه رویی دوباره همان رویه غلط را در پیش گرفته و آدرس ناکجاآباد به مردم می‌دهند؟ 
چه عبرت‌آموز فرمود امام صادق علیه‌السلام که «لَا یُلْسَعُ الْعَاقِلُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْن‏» هیچ شخص عاقلی از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.
اما واکنش گروه دوم غربگراها در قبال توافق هسته‌ای که این روزها دوباره بروز کرده، در عین عجیب بودن واقعیت باطنی آنها را برملا کرده است. این طیف با پررویی تمام می‌گوید این توافق باید انجام شود و ما چاره‌ای نداریم جز اینکه آن را اجرا کنیم، اما نباید از ناحیه توافق هسته‌ای، انتظار هیچ گشایشی را برای اقتصاد داشته باشیم و اگر ما پیشرفت اقتصادی می‌خواهیم باید دست از انقلاب و آرمان‌هایمان برداریم.(!) به این اظهارات توجه کنید: «بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. به‌عبارت دیگر نه ایران می‌تواند به بانک‌ها و شرکت‌های خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژه‌های مختلف سرمایه‌گذاری نمایند...و نه رئیس‌جمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانک‌ها و شرکت‌های بین‌المللی دهد.حلقه مفقوده در این رابطه؛ استراتژی، سیاست‌ها و نگاه‌های جمهوری اسلامی است. یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمی‌نماید. به‌عبارت دیگر، بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صاحبان تکنولوژی‌های مدرن و پیچیده در ورای برجام جست‌وجو می‌کنند آیا با ایران می‌توانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند.»
این اظهارات نشان می‌دهد اولا تمامی آن ادعاهای گروه نخست که برجام را مایه پیشرفت و تعالی کشور معرفی می‌کرد و می‌کند، سراسر دروغ است و هیچ تحریمی با این توافق برداشته نمی‌شود. ثانیا این سخنان، یک درون مایه اصلی دارد و آن اینکه مادام که ایران یک کشورانقلابی است و پایبند به آرمان‌های امام و انقلاب و دشمن آمریکاست، نباید انتظار هیچ پیشرفتی را داشته باشد، چون آمریکا، کدخدای جهان است و بدون آمریکا نمی‌توان از پس مشکلات برآمد.
در پاسخ به این ادعا که بارها طی چهل سال گذشته به عناوین مختلف تکرار شده و احتمالا این بار با هدف تحمیل برجام‌های بعدی ادا گشته، باید گفت فرض کنیم این ادعا که مشکل اقتصاد ایران، انقلابی بودن مردمش است صحیح ‌باشد اما با چنین ادعایی، چرا با وجودی که بسیاری از کشورهای جهان انقلابی نیستند و به قول این جماعت با ارکستر جهانی هماهنگ هستند، با مشکلات عدیده اقتصادی مواجهند؟ چرا اروپایی‌ها که روزگاری گفته می‌شد سگ دست آموز رئیس‌جمهور آمریکایند، این روزها به مصرف هیزم و غذای کپک زده روی آورده‌اند؟ چرا ترکیه که در داشتن رابطه با آمریکا آن‌قدر پیش رفته که سال‌هاست بخشی از خاکش به‌ اشغال پایگاه هوایی آمریکا(اینجیرلیک) درآمده و بیش از 5 هزار نظامی ایالات متحده و ده‌ها جنگنده این کشور بدون هیچ اعتنایی به دولت اردوغان در این پایگاه رفت و آمد می‌کنند، این روزها با تورم بیش از 80درصدی دست و پنجه نرم می‌کند؟
این نمونه‌های عینی، خط بطلان بر فرضیه اقتصاد ضعیف به دلیل انقلابی بودن می‌کشد چرا که این کشورها اصلا با واژه انقلاب و مقاومت در برابر آمریکا بیگانه‌اند و مو به مو، طبق خواسته‌های او عمل کرده‌اند، اما این روزها اقتصادشان با یک تحریم گازی به قدری ملتهب شده که به مردم‌شان سفارش می‌کنند برای مصرف کمتر گاز لازم نیست در حمام همه جای بدن را بشوئید! اما در نقطه مقابل این کشورها، تجربه چهار دهه اخیر انقلاب ما نشان داده که هرجا ما انقلابی عمل کردیم موفق بودیم؛ مثل همین آبرسانی به شهرکرد که در هفته‌های اخیر به دلایلی با مشکل مواجه شده بود، اما دولتمردان و نیروهای جهادی توانستند در یک حرکت انقلابی ظرف کمتر از دوهفته مشکل را تا حدود زیادی حل کنند. جالب اینکه همین طیف غربگرا چندسال پیش مدعی بود بدون آمریکا و برجام حتی نمی‌توان مشکل آب خوردن مردم را حل کرد، اما دولت انقلابی خلاف این گزاره را ثابت کرد آن هم در شرایطی که اروپای نوکر آمریکا این روزها به‌شدت گرفتار بی‌آبی است.خشکسالی‌ شدید در فرانسه موجب شده وزیر محیط زیست بگوید 100 شهر آب آشامیدنی ندارند «دویچه وله» (رسانه دولت آلمان) در کنار گزارش تصویری از بی‌آبی تصریح می‌کند: «رودخانه‌های آلمان کم کم به ریگزار تبدیل می‌شوند. سطح رودخانه راین و دیگر رودخانه‌ها بیش از پیش کاهش یافته و در برخی موارد حتی عبور کشتی‌ها نیز متوقف شده» و بزرگ‌ترین شرکت تامین آب انگلیس هم از جیره‌بندی توزیع آب در این کشور خبر می‌دهد.
خداوند رهبر عزیز انقلاب را نصرت فرماید که در باب اعتماد به غرب در آخرین دیدار با مسئولان دولت قبلی، نکته مهمی ‌را متذکر شدند: «دیگران باید از تجربه‌های شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هرجا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی ‌که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست می‌خورَد، قطعاً ضربه می‌خورَد. شماها هم هر جایی‌که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی ‌که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید.»
 
کمال احمدی

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 101/6/1ساعــت 9:53 صبح تــوسط عباس | نظر