در صورت حرکت احمقانه نظامی آمریکا علیه ایران قدرت واقعی جمهوری ا
بسمه تعالی
در صورت حرکت احمقانه نظامی آمریکا علیه ایران قدرت واقعی جمهوری اسلامی را به آمریکاییها نشان خواهیم داد.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح گفت: در صورت حرکت احمقانه نظامی آمریکا علیه ایران، قدرت واقعی جمهوری اسلامی را به آمریکاییها نشان میدهیم.
به گزارش سپاهنیوز، سردار سرتیپ پاسدار سیدمسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در واکنش به اظهارات گستاخانه وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه ABS بیان کرد: کند ذهنی وزیر خارجه آمریکا به گونهای است که فکر میکند با تهدید نظامی، جمهوری اسلامی ایران از منافع قطعی خود دست برمیدارد.
وی افزود: در صورت حرکت احمقانه نظامی آمریکا علیه ایران قدرت واقعی جمهوری اسلامی را به آمریکاییها نشان خواهیم داد.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور با اشاره به اقتدار دفاعی و آمادگیهای فوقالعاده و تعیینکننده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد: ما در مصاف نظامی به گونهای عمل میکنیم که برای همیشه از شر آمریکا نجات پیدا کنیم.
سردار جزایری خاطرنشان کرد: دفاع مستحکم و آفند گسترده و پراکنده ما آمریکا را مجبور خواهد کرد از منطقه استراتژیک غرب آسیا خارج شود.
آقای روحانی!! شرط رونق اقتصادی در مقیاس ملی، رونق نداشتن بساط «ب
ایجاد رونق اقتصادی، آرزو و آرمان هر دولتی است. برای این منظور باید مقدماتی فراهم شود که واقعیسازی آمار و اطلاعات، اراده و انگیزه خطرپذیری برای اصلاحات اقتصادی، و پرهیز از سیاستبازی و انتخاباتزدگی از آن جمله است. البته باید بر «رونق اقتصادی» قیدی هم افزود و آن عادلانه بودن است. به عبارت دیگر، این رونق اقتصادی نیست که مثلا اقلیت یک تا 10 درصدی، 90 درصد منابع مالی و فرصتهای اقتصادی را ببلعند و تنها 10 تا 20 درصد منابع را برای اکثریت مردم باقی بگذارند. اقتصادهای اروپایی و آمریکا - به غیر از دورههای ورشکستگی و سقوط و رکود- اگر هم از رونقی برخوردار شدهاند، از جنس رونق برای اقلیت یک تا 10 درصدی بوده است. بدین ترتیب امروز قریب 50 میلیون شهروند آمریکایی نیازمند کوپن غذا هستند. اعمال سیاست اقتصاد آزاد از نوع آدام اسمیتی فجایعی به بار آورد که دولتها را در نظامهای کاپیتالیستی مجبور به مداخله و تنظیم -محدود- بازار کرد. بنابراین امروز این سخن که دولت، ناظر بیطرف در اقتصاد میباشد و تخطئه اقتصاد دستوری به مفهوم اعلام بیمسئولیتی دولت، خریداری حتی در سرمایهسالارترین کشورها ندارد.
رئیسجمهور محترم که اخیرا از کاهش 24 درصدی تورم و رساندن نرخ آن به صفر درصد- در مقایسه بهمن و دی- سخن گفته بودند، عباراتی را در جمع خبرنگاران در قم به کار بردند که قابل تأمل است. آقای روحانی درباره آمار اعلامی دولت میگوید «اختلافات جزئی بین آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار وجود دارد که بد هم نیست. دولت در این زمینه هیچ دخالتی ندارد و این دستگاهها کاملا در چارچوب کار خودشان عمل میکنند و هیچ وقت دستوری عمل نمیکنند و دولت نمیتواند به آنها دستور دهد که چگونه آمار را محاسبه و اعلام کنند». همزمان آقای کردبچه مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی میگوید «مطلبی که آقای نوبخت درباره عدم توانایی دولت در حذف یارانه ثروتمندان اعلام کردند، توسط آقای رئیسجمهور هم بارها گفته و توضیح داده شده بود که تا زمانی که مستضعف واقعی مشخص نشود یارانه ثروتمندان را حذف نمیکنند. در همین متن رفتاری دولت بود که ماه گذشته بانک مرکزی و مرکز آمار، 2 نرخ متناقض را درباره ضریب جینی منتشر کردند؛ یک آمار حاکی از کاهش این ضریب و دیگری حاکی از افزایش آن بود. ضریب جینی که بین صفر و یک در نوسان است، نسبت دهک پردرآمد به دهک کمدرآمد را نشان میدهد. هر چه این نسبت به صفر گرایش پیدا کند یعنی توزیع درآمد عادلانهتر شده و هرچه به سمت یک برود، نشانه ناعادلانهتر شدن توزیع است. مرکز آمار میگوید این ضریب 36 درصد شده اما بانک مرکزی عدد 39 درصد را عنوان کرده است. این در حالی است که هر یک صدم درصد کاهش یا افزایش، دارای معنای عمیق اقتصادی و نشانه میزان صحت و سقم سیاستگذاریهای اقتصادی است.
معنای این اخبار و اظهارنظرها این است که سیاستگذاری برای «رونق اقتصادی عادلانه» هنوز معطل گامهای اول در زمینه «واقعیسازی آمار» و «اراده تغییر و اصلاحات معطوف به باز توزیع ثروت» است. این نقصان بزرگی است که در نوزدهمین ماه از فعالیت یک دولت دارای فرصت 48 ماهه گفته شود تا زمان عدم شناسایی اقشار مستضعف، یارانه ثروتمندان حذف نخواهد شد همچنان که عیب بزرگی برای دولت گذشته بود؛ دولتی که با اراده و شجاعت وارد موضوع پرخطر ساماندهی و هدفمندی یارانهها در نسبت با تولید و مردم شد اما به خاطر ایجاد فضای شانتاژ و ارعاب و التهاب از سوی رقبا، در همان آغاز عقبنشینی کرد و اعطای مساوی یارانه را به اجرا گذاشت. ظلم بزرگی بود که رسانههای زنجیرهای در چند سال پیش کردند و با حسادت و عداوت به فضایی مسموم دامن زدند که دولت جرأت نکند یارانهها را عادلانه توزیع کند. خب! اکنون چه باید کرد؟ آیا باید به همین روش غلط ادامه داد و مثلا کسری بودجه 16 هزار میلیاردی را در سال 94 به جان خرید و سیاست و انتخابات را بر اصلاحات اقتصادی ضروری غلبه داد؟! آیا انصاف است که برخی دولتمردان نظیر سخنگوی دولت بگویند نمیخواهیم با حذف یارانه اقشار بهرهمند و پردرآمد، مردم را برنجانیم - که در حقیقت مراد از مردم در اینجا اقلیت پردرآمد مثلا 10 میلیون نفری یا بیشتر است- اما بیسر و صدا مدام قیمت حاملهای انرژی و خدمات دولتی را افزایش دهند و از این طریق به «گرانی و تورم دولتی» (با سر منشأ رفتارهای دولتی) دامن بزنند چنان که دود آن در چشم 65 میلیون نفر بقیه برود در حالی که اقشار مرفه قادرند این گرانی را برای خود جبران کنند؟!
حتی اگر سیاسی و انتخاباتی هم فکر کنیم، آیا بار کردن سنگینی تورم بر دوش اکثریت مردم (جهت تأمین هزینهها و کسری بودجه دولت) عاقلانه است؟ آیا دولت محترم از تجربه قبلی عبرت نیاموخته که چگونه گران کردن چندباره قیمت خدمات دولتی و حاملهای انرژی در پاییز و زمستان 92 باعث بیاعتمادی مردم و «نه» 97 درصدی آنها به فراخوان انصراف از یارانهها شد؟ وقتی با اندکی همت و جرئت و تدبیر میتوان 5 تا 10 هزار میلیارد تومان در حوزه پرداخت یارانه صرفهجویی کرد، چرا لقمه را دور سر بچرخانیم و 16 هزار میلیارد تومان کسری بودجه را به جان بخریم و آنگاه برای جبران همین کسری به گرانیسازی دولتی اقدام کنیم که باعث رفتن چند برابر پول یارانه از جیب مردم و ناراضی شدن آنها میشود؟ آیا بدین ترتیب نمیتوان نتیجه گرفت که صدای اقلیت 10-20 درصدی مرفه پرمصرف، بیش از اکثریت 80-90 درصدی به گوش دولتمردان محترم میرسد؟! اگر پاسخ منفی است که باید به سوال دیگری پاسخ دهند و آن اینکه چرا در طول 11 ماه پس از دعوت به انصراف، تدبیری برای شفافسازی آمار و اطلاعات نیاندیشیدهاند؟ این مسئله که ربطی به تحریمهای دشمن ندارد، دارد؟! آیا با ادامه همین روند، اقشار ضعیف(مستحقان واقعی یارانه) و تولید داخلی نیازمند حمایتهای یارانهای را تحریم مضاعف نکردهایم؟ آیا میشود بیسر و صدا نسخه بدل سیاستهای تعدیل اقتصادی دهه 70- رهاسازی قیمتها- را به اجرا گذاشت که موجب تورم 49 درصدی در سال 74 شد اما سراغ کلان بدهکاران بدحساب بانکی نرفت که حداقل یکصد هزار میلیارد و بنابر برخی آمارها 200 هزار میلیارد تومان از منابع بانکی را بلوکه کرده و در امور غیرتولیدی تورمزا (نظیر معاملات ملک و...) صرف کردهاند؟
چرا بانک مرکزی و بانکهای طلبکار رأسا اقدام نمیکنند؟ آیا عجیب نیست که قائممقام بانک مرکزی از «دستدرازی بانکها به منابع بانک مرکزی برای پرداخت تسهیلات تا سقف 324 هزار میلیارد تومان تا پایان سال» خبر بدهد و این موضوع را هشداری برای افزایش تورم بخواند؟! یعنی بانکها تا این حد به حال خود رها هستند که به منابع کمیاب ملی (بانک مرکزی) دستدرازی میکنند و معوقات بانکی هنگفت به بار میآورند اما دولت و بانک مرکزی تماشاچی هستند چون به غلط آموختهاند که اقتصاد را نمیشود دستوری اداره کرد؟! در این اوضاع آیا هنر پژوهشکده پولی و مالی بانک مرکزی باید غیر از این باشد که بگوید بدون لغو تحریمها، رونق و شکوفایی اقتصادی در کار نخواهد بود؟! در چنین وضعیت بانکی و مالی به فرض که 100 میلیارد پول بلوکه شده ما هم به کشور بازگشت، آیا جز تصاعد ضریب جینی به سمت شکاف طبقاتی بیشتر نتیجهای دربرخواهد داشت؟ به راستی سهم دولت و بانکها و بانکمرکزی در افزایش 27 درصدی نقدینگی ظرف یک سال گذشته چه قدر است؟ و با چنین تورمی از نقدینگی میتوان از کاهش تورم یا تورم صفر و قبیل این دعاوی سخن گفت؟ همچنین سزاوار است که بپرسیم آیا عاقلانه است در وضعیت کمیابی منابع اقتصادی- که کمابیش چالش همه کشورهاست- عملا ریلگذاری توزیع این منابع کمتر گرایش به «اقشار کمدرآمد» و «تولید و کسب و کار واقعی» داشته باشد؟ آیا این روال خردمندانه است که نه تنها معوقات کلان بانکی را با جدیت مطالبه نکنیم بلکه با یارانه غیر هدفمند، خاصگان اقتصادی را فربهتر کنیم تا مانند غده و انگل، فضای تنفس را بر مردم و تولیدکنندگان واقعی تنگتر کنند، آن هم با پول خود مردم؟!
میشود و باید از زاویه اقتصادی، عهدنامه امیرمومنان علیهالسلام به مالکاشتر را بازخوانی کرد آنجا که میفرمایند «باید پسندیدهترین امور نزد تو، میانهترین آن در حق و فراگیرترین در عدالت و جامعترین نسبت به رضایت مردم باشد چرا که نارضایتی عامه، رضایت خواص را از بین میبرد و نارضایتی و خشم خواص در حالی که عامه مردم راضی باشند، بخشوده و قابل چشمپوشی است. در هنگام بهرهمندی هیچکس برای والی سنگینبارتر از خواص نیست. یاری آنها در موقع بلا و آزمایش از همه کمتر است. هیچکس مانند خواص، انصاف را ناخوشایند نمیشمارد و اکراه ندارد. درخواستن اصرار میورزند و به هنگام گرفتن کمتر قدرشناس هستند. اگر از عطا منع شوند، دیرتر از همه عذر میپذیرند و بیصبر و تحملتر از همه در سختیهای روزگارند... باید حسن ظن عامه مردم را فراهم کنی که این حسنظن، رنج و مشقتهای طولانی را از تو قطع میکند». جلب اعتماد و رضایت و حسن ظن عموم مردم، لاجرم از مسیر نارضایتی اقلیت مرفه پرتوقعی میگذرد که در روزگار سختی نیز جز کامجویی و عافیت و تکاثر و نق زدن نمیشناسند. یک معنای مجاهدت اقتصادی همین شجاعت اعتماد متقابل به قاطبه مردم در برابر دستدرازان پرتوقع است. شرط رونق اقتصادی در مقیاس ملی، رونق نداشتن بساط «بدحسابهای کلان بانکی»، «فراریان بزرگ مالیاتی» و «سرشاخههای اصلی قاچاق 80 هزار میلیارد تومانی» است.
اقتصاد ایران به عنوان هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا، فربهتر از آن است در چهار راه تجارت و اقتصاد و انرژی دنیا قابل تحریم و ایزوله باشد. ما هر ضربهای بخوریم از خود خوردهایم، از دشمن که توقع دیگری نیست. بخشی از علل تورم مصنوعی که پاییز و زمستان سال 90 (در بحبوحه محرم و صفر) گریبان بازار سکه و ارز را گرفت، شیطنت رسانههای زنجیرهای بود که برای زمین زدن دولت از هیچکاری حتی بازی در نقش پیادهنظام عملیات روانی دشمن دریغ نکردند و بخش دیگر در سوءتدبیر دولت وقت و گم شدن اهداف اصلی ریشه داشت. طیف سیاسی و رسانهای آلوده هرچند تظاهر به همراهی با دولت جدید میکنند اما صراحتا دولت آقای روحانی را رحم اجارهای خود توصیف کردهاند. با این وصف استبعادی ندارد که همانها به هنگام اقتضا، در حباب تورم انتظاری بدمند. متأسفانه مرز دولت با این طیف در برخی حوزهها مرز پررنگی نیست. میماند اراده و تدبیر اصلاحات اقتصادی در دولت- آن 70 تا 90 درصدی که به درستی اعلام میشد سهم اصلی را در نابسامانی اقتصادی و در مقابل سهم 10 تا 30 درصدی تحریمها دارد- و اینکه چه قدر باور کردهایم «خواستن در توانستن» و «توانایی در دانایی» است. دولت مسئول است دست کم باید آمار و اطلاعات را برای خود شفاف و سپس رونق اقتصادی عادلانه را اراده از متن چنین خواستنی است که میتوان کمر تحریمها را شکست. وگرنه با شمارش فصلها و شهرهای میزبان مذاکرات، نه 6 ماه دیگر که 6 سال دیگر هم نمیتوان رونق اقتصادی ایجاد کرد
رئیسجمهور محترم که اخیرا از کاهش 24 درصدی تورم و رساندن نرخ آن به صفر درصد- در مقایسه بهمن و دی- سخن گفته بودند، عباراتی را در جمع خبرنگاران در قم به کار بردند که قابل تأمل است. آقای روحانی درباره آمار اعلامی دولت میگوید «اختلافات جزئی بین آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار وجود دارد که بد هم نیست. دولت در این زمینه هیچ دخالتی ندارد و این دستگاهها کاملا در چارچوب کار خودشان عمل میکنند و هیچ وقت دستوری عمل نمیکنند و دولت نمیتواند به آنها دستور دهد که چگونه آمار را محاسبه و اعلام کنند». همزمان آقای کردبچه مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی میگوید «مطلبی که آقای نوبخت درباره عدم توانایی دولت در حذف یارانه ثروتمندان اعلام کردند، توسط آقای رئیسجمهور هم بارها گفته و توضیح داده شده بود که تا زمانی که مستضعف واقعی مشخص نشود یارانه ثروتمندان را حذف نمیکنند. در همین متن رفتاری دولت بود که ماه گذشته بانک مرکزی و مرکز آمار، 2 نرخ متناقض را درباره ضریب جینی منتشر کردند؛ یک آمار حاکی از کاهش این ضریب و دیگری حاکی از افزایش آن بود. ضریب جینی که بین صفر و یک در نوسان است، نسبت دهک پردرآمد به دهک کمدرآمد را نشان میدهد. هر چه این نسبت به صفر گرایش پیدا کند یعنی توزیع درآمد عادلانهتر شده و هرچه به سمت یک برود، نشانه ناعادلانهتر شدن توزیع است. مرکز آمار میگوید این ضریب 36 درصد شده اما بانک مرکزی عدد 39 درصد را عنوان کرده است. این در حالی است که هر یک صدم درصد کاهش یا افزایش، دارای معنای عمیق اقتصادی و نشانه میزان صحت و سقم سیاستگذاریهای اقتصادی است.
معنای این اخبار و اظهارنظرها این است که سیاستگذاری برای «رونق اقتصادی عادلانه» هنوز معطل گامهای اول در زمینه «واقعیسازی آمار» و «اراده تغییر و اصلاحات معطوف به باز توزیع ثروت» است. این نقصان بزرگی است که در نوزدهمین ماه از فعالیت یک دولت دارای فرصت 48 ماهه گفته شود تا زمان عدم شناسایی اقشار مستضعف، یارانه ثروتمندان حذف نخواهد شد همچنان که عیب بزرگی برای دولت گذشته بود؛ دولتی که با اراده و شجاعت وارد موضوع پرخطر ساماندهی و هدفمندی یارانهها در نسبت با تولید و مردم شد اما به خاطر ایجاد فضای شانتاژ و ارعاب و التهاب از سوی رقبا، در همان آغاز عقبنشینی کرد و اعطای مساوی یارانه را به اجرا گذاشت. ظلم بزرگی بود که رسانههای زنجیرهای در چند سال پیش کردند و با حسادت و عداوت به فضایی مسموم دامن زدند که دولت جرأت نکند یارانهها را عادلانه توزیع کند. خب! اکنون چه باید کرد؟ آیا باید به همین روش غلط ادامه داد و مثلا کسری بودجه 16 هزار میلیاردی را در سال 94 به جان خرید و سیاست و انتخابات را بر اصلاحات اقتصادی ضروری غلبه داد؟! آیا انصاف است که برخی دولتمردان نظیر سخنگوی دولت بگویند نمیخواهیم با حذف یارانه اقشار بهرهمند و پردرآمد، مردم را برنجانیم - که در حقیقت مراد از مردم در اینجا اقلیت پردرآمد مثلا 10 میلیون نفری یا بیشتر است- اما بیسر و صدا مدام قیمت حاملهای انرژی و خدمات دولتی را افزایش دهند و از این طریق به «گرانی و تورم دولتی» (با سر منشأ رفتارهای دولتی) دامن بزنند چنان که دود آن در چشم 65 میلیون نفر بقیه برود در حالی که اقشار مرفه قادرند این گرانی را برای خود جبران کنند؟!
حتی اگر سیاسی و انتخاباتی هم فکر کنیم، آیا بار کردن سنگینی تورم بر دوش اکثریت مردم (جهت تأمین هزینهها و کسری بودجه دولت) عاقلانه است؟ آیا دولت محترم از تجربه قبلی عبرت نیاموخته که چگونه گران کردن چندباره قیمت خدمات دولتی و حاملهای انرژی در پاییز و زمستان 92 باعث بیاعتمادی مردم و «نه» 97 درصدی آنها به فراخوان انصراف از یارانهها شد؟ وقتی با اندکی همت و جرئت و تدبیر میتوان 5 تا 10 هزار میلیارد تومان در حوزه پرداخت یارانه صرفهجویی کرد، چرا لقمه را دور سر بچرخانیم و 16 هزار میلیارد تومان کسری بودجه را به جان بخریم و آنگاه برای جبران همین کسری به گرانیسازی دولتی اقدام کنیم که باعث رفتن چند برابر پول یارانه از جیب مردم و ناراضی شدن آنها میشود؟ آیا بدین ترتیب نمیتوان نتیجه گرفت که صدای اقلیت 10-20 درصدی مرفه پرمصرف، بیش از اکثریت 80-90 درصدی به گوش دولتمردان محترم میرسد؟! اگر پاسخ منفی است که باید به سوال دیگری پاسخ دهند و آن اینکه چرا در طول 11 ماه پس از دعوت به انصراف، تدبیری برای شفافسازی آمار و اطلاعات نیاندیشیدهاند؟ این مسئله که ربطی به تحریمهای دشمن ندارد، دارد؟! آیا با ادامه همین روند، اقشار ضعیف(مستحقان واقعی یارانه) و تولید داخلی نیازمند حمایتهای یارانهای را تحریم مضاعف نکردهایم؟ آیا میشود بیسر و صدا نسخه بدل سیاستهای تعدیل اقتصادی دهه 70- رهاسازی قیمتها- را به اجرا گذاشت که موجب تورم 49 درصدی در سال 74 شد اما سراغ کلان بدهکاران بدحساب بانکی نرفت که حداقل یکصد هزار میلیارد و بنابر برخی آمارها 200 هزار میلیارد تومان از منابع بانکی را بلوکه کرده و در امور غیرتولیدی تورمزا (نظیر معاملات ملک و...) صرف کردهاند؟
چرا بانک مرکزی و بانکهای طلبکار رأسا اقدام نمیکنند؟ آیا عجیب نیست که قائممقام بانک مرکزی از «دستدرازی بانکها به منابع بانک مرکزی برای پرداخت تسهیلات تا سقف 324 هزار میلیارد تومان تا پایان سال» خبر بدهد و این موضوع را هشداری برای افزایش تورم بخواند؟! یعنی بانکها تا این حد به حال خود رها هستند که به منابع کمیاب ملی (بانک مرکزی) دستدرازی میکنند و معوقات بانکی هنگفت به بار میآورند اما دولت و بانک مرکزی تماشاچی هستند چون به غلط آموختهاند که اقتصاد را نمیشود دستوری اداره کرد؟! در این اوضاع آیا هنر پژوهشکده پولی و مالی بانک مرکزی باید غیر از این باشد که بگوید بدون لغو تحریمها، رونق و شکوفایی اقتصادی در کار نخواهد بود؟! در چنین وضعیت بانکی و مالی به فرض که 100 میلیارد پول بلوکه شده ما هم به کشور بازگشت، آیا جز تصاعد ضریب جینی به سمت شکاف طبقاتی بیشتر نتیجهای دربرخواهد داشت؟ به راستی سهم دولت و بانکها و بانکمرکزی در افزایش 27 درصدی نقدینگی ظرف یک سال گذشته چه قدر است؟ و با چنین تورمی از نقدینگی میتوان از کاهش تورم یا تورم صفر و قبیل این دعاوی سخن گفت؟ همچنین سزاوار است که بپرسیم آیا عاقلانه است در وضعیت کمیابی منابع اقتصادی- که کمابیش چالش همه کشورهاست- عملا ریلگذاری توزیع این منابع کمتر گرایش به «اقشار کمدرآمد» و «تولید و کسب و کار واقعی» داشته باشد؟ آیا این روال خردمندانه است که نه تنها معوقات کلان بانکی را با جدیت مطالبه نکنیم بلکه با یارانه غیر هدفمند، خاصگان اقتصادی را فربهتر کنیم تا مانند غده و انگل، فضای تنفس را بر مردم و تولیدکنندگان واقعی تنگتر کنند، آن هم با پول خود مردم؟!
میشود و باید از زاویه اقتصادی، عهدنامه امیرمومنان علیهالسلام به مالکاشتر را بازخوانی کرد آنجا که میفرمایند «باید پسندیدهترین امور نزد تو، میانهترین آن در حق و فراگیرترین در عدالت و جامعترین نسبت به رضایت مردم باشد چرا که نارضایتی عامه، رضایت خواص را از بین میبرد و نارضایتی و خشم خواص در حالی که عامه مردم راضی باشند، بخشوده و قابل چشمپوشی است. در هنگام بهرهمندی هیچکس برای والی سنگینبارتر از خواص نیست. یاری آنها در موقع بلا و آزمایش از همه کمتر است. هیچکس مانند خواص، انصاف را ناخوشایند نمیشمارد و اکراه ندارد. درخواستن اصرار میورزند و به هنگام گرفتن کمتر قدرشناس هستند. اگر از عطا منع شوند، دیرتر از همه عذر میپذیرند و بیصبر و تحملتر از همه در سختیهای روزگارند... باید حسن ظن عامه مردم را فراهم کنی که این حسنظن، رنج و مشقتهای طولانی را از تو قطع میکند». جلب اعتماد و رضایت و حسن ظن عموم مردم، لاجرم از مسیر نارضایتی اقلیت مرفه پرتوقعی میگذرد که در روزگار سختی نیز جز کامجویی و عافیت و تکاثر و نق زدن نمیشناسند. یک معنای مجاهدت اقتصادی همین شجاعت اعتماد متقابل به قاطبه مردم در برابر دستدرازان پرتوقع است. شرط رونق اقتصادی در مقیاس ملی، رونق نداشتن بساط «بدحسابهای کلان بانکی»، «فراریان بزرگ مالیاتی» و «سرشاخههای اصلی قاچاق 80 هزار میلیارد تومانی» است.
اقتصاد ایران به عنوان هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا، فربهتر از آن است در چهار راه تجارت و اقتصاد و انرژی دنیا قابل تحریم و ایزوله باشد. ما هر ضربهای بخوریم از خود خوردهایم، از دشمن که توقع دیگری نیست. بخشی از علل تورم مصنوعی که پاییز و زمستان سال 90 (در بحبوحه محرم و صفر) گریبان بازار سکه و ارز را گرفت، شیطنت رسانههای زنجیرهای بود که برای زمین زدن دولت از هیچکاری حتی بازی در نقش پیادهنظام عملیات روانی دشمن دریغ نکردند و بخش دیگر در سوءتدبیر دولت وقت و گم شدن اهداف اصلی ریشه داشت. طیف سیاسی و رسانهای آلوده هرچند تظاهر به همراهی با دولت جدید میکنند اما صراحتا دولت آقای روحانی را رحم اجارهای خود توصیف کردهاند. با این وصف استبعادی ندارد که همانها به هنگام اقتضا، در حباب تورم انتظاری بدمند. متأسفانه مرز دولت با این طیف در برخی حوزهها مرز پررنگی نیست. میماند اراده و تدبیر اصلاحات اقتصادی در دولت- آن 70 تا 90 درصدی که به درستی اعلام میشد سهم اصلی را در نابسامانی اقتصادی و در مقابل سهم 10 تا 30 درصدی تحریمها دارد- و اینکه چه قدر باور کردهایم «خواستن در توانستن» و «توانایی در دانایی» است. دولت مسئول است دست کم باید آمار و اطلاعات را برای خود شفاف و سپس رونق اقتصادی عادلانه را اراده از متن چنین خواستنی است که میتوان کمر تحریمها را شکست. وگرنه با شمارش فصلها و شهرهای میزبان مذاکرات، نه 6 ماه دیگر که 6 سال دیگر هم نمیتوان رونق اقتصادی ایجاد کرد
کاریکاتور/ 21:55پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) تنگه هرمز اهرم
بسمه تعالی
پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص)
نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حالی بعد از سه روز در جنوب کشور، دریای عمان و تنگه هرمز پایان یافت که آمریکاییها بیش از همه به اهمیت پیام این رزمایش واقف هستند.
سرویس سیاسی-
آلبوکرک دریادار مهاجم پرتغالی به اقیانوس هند و خلیج فارس، معتقد بود که هر دولتی بر سه تنگه باب المندب، هرمز و مالاکا تسلط داشته باشد بر جهان مسلط خواهد بود. این نظریه تا امروز همچنان معتبر است. در میان سه تنگه مذکور، تنگه هرمز در مرکز قرار گرفته و تسلط بر این تنگه به مفهوم تسلط بر دو تنگه دیگر خواهد بود.
روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت خام که معادل 40 درصد کل نفت حمل شده توسط نفتکشها و نزدیک به یک سوم کل عرضه جهانی نفت است، از این تنگه میگذرد. حدود 68 درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز دنیا در خلیج فارس قرار دارد و امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بیوقفه انرژی دنیا دارد. بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، ایالات متحده و اروپای غربی میرود و 75 درصد نفت خام ژاپن از این مسیر وارد میشود. بیشتر صادرات نفت خام در مسیرهای بسیار طولانی از طریق نفتکشهای بسیار بزرگ انجام میشود که توانایی حمل بیش از دو میلیون بشکه در هر سفر دارند. اینها بخشی از دلایل اهمیت استراتژیک تنگه هرمز هستند. در چنین وضعیتی، بستن تنگه هرمز به مثابه کابوسی برای آمریکا و اقتصاد جهانی است.
فارغ از تاثیرات مهلک بسته شدن گلوگاه انرژی جهان، آنچه بیش از همه اهمیت دارد تاثیرات به چالش کشیده شدن هژمونی آمریکاییهاست. موضوعی که اگرچه در برخی میدانهای دیگر عملاً اتفاق افتاده اما میتواند تنگه هرمز را به گورستان ابرقدرت آمریکا تبدیل کند.
اما مسئلهای که در این میان مطرح است، توانایی جمهوری اسلامی از گزینههایی است که میتواند پاسخی به تحریمهای ظالمانه غرب باشد. غربیها و در راس آن آمریکا، فعالیت صلح آمیز هستهای کشورمان را تبدیل به یک پرونده سیاسی کرده و از اهرم تحریم در این منازعه برای رسیدن به اهداف سلطه طلبانه خود استفاده میکنند. در چنین شرایطی و در حالی که جمهوری اسلامی عملا توانایی انجام این کار را دارد، چرا نباید تنگه هرمز را به عنوان اقدامی متقابل در برابر تحریمهای غرب ببندد؟ اگر کشورهای غربی با استفاده از اهرمهای خود در فروش نفت و اقتصاد کشور اخلال ایجاد کردهاند، چه دلیلی دارد که ایران اجازه دهد دیگران به راحتی به انرژی دسترسی داشته باشند؟ مردم از خود میپرسند چرا نباید از تمام اهرمهایی که در دست داریم علیه دشمن استفاده کنیم؟ رزمایش پیامبر اعظم(ص) 9 که روز گذشته در جنوب کشور پایان یافت، تمرینی عملی در این خصوص بود که آمریکاییها پیش از همه پیام واضح و روشن آن را دریافت کردند که استفاده از گزینه تحریم بدون هزینه هم نیست و میتواند مخاطرات خاص خود را داشته باشد.
آخرین روز رزمایش
در آخرین روز از نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) که با شرکت بخشی از یگانهای نیروهای دریایی، زمینی و هوافضای سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس برگزار شد یک سلاح جدید راهبردی به کارگرفته شده و به سازمان دفاع دریایی سپاه افزوده شد.
در ادامه دومین روز برگزاری رزمایش پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران در منطقه سیریک و جاسک سلاحهای پرنده شناسایی و بدون سرنشین آرپیاچ مورد آزمایش قرار گرفت. این پرنده با برد پروازی 14 کیلومتر قادر است در روز و شب با دوربینهای ترمال و مرئی خود تصویربرداری کند.
موشک کروز بدون موتور جمرات نیز یکی دیگر از سلاحهایی است که در این رزمایش از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت.
همچنین مین کنار جادهای رمیت و بمبهای خوشهای قاطع نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سلاح قاطع قابلیت شلیک با موشکهای برجسته را دارد.
مین کنار جاده «رمیت» نیز قادر است با دقت سانتیمتر توانایی نفوذ و انهدام در زره با قطر بیش از 50 سانتیمتر را داراست.
« صیاد» از دیگر سلاحهایی است که در جریان دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) مورد آزمایش قرار گرفت. صیاد مین جهندهای است که تا ارتفاع 15 متر از زمین بلند شده و منفجر میشود.
همچنین سلاحهای « واصل» و «خیبر « از دیگر سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بود. «واصل» توانایی پرتاب مواد انفجاری بیش از 100 متر به جلو را دارد. قدرت انفجار سلاح «خیبر» نیز بیش از دو برابر قدرت انفجار تیانتی است.
در ادامه از تیربار چرخشی شش لول «نصیر» و تیر بار سه لول چرخشی آصف از دیگر سلاحهای آزمایش شده در دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران رونمایی شد.
همچنین در این رزمایش تک تیرانداز «آرش» و تکتیرانداز «سیاوش» مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایشهای رباتهای شناسایی و رباتهای مسلحی نیز از دیگر برنامههای دومین روز این رزمایش بود.
ربات شناسایی دارای برد تا عمق 50 کیلومتری خاک دشمن است. ربات مسلح نیز مجهز به تیربار 7/62 است. این ربات قابلیت انهدام اهداف را دارد.
سلاح «حامی» یکی دیگر از سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) بود. این سلاح تیرباری هوشمند با کالیبر 12/7 است.
همچنین دیوار مولتیسلول از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت. این دیوار قابلیت نصب در یک ساعت را داراست و قدرت نفوذ گلولههای مختلف از جمله آرپیجی را کاهش میدهد.
به کارگیری سلاح جدید
راهبردی علیه تهدیدات آمریکا
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در حاشیه رزمایش گفت: نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با به کارگیری یک سلاح جدید راهبردی پایان یافت.
وی در پاسخ به سوالی پیرامون قابلیتها و توانمندیهای این سلاح جدید صرفا به گفتن این جمله اکتفا کرد: ورود این سلاح جدید نقش بسیار تعیین کنندهای در افزایش قدرت دریایی ما برای مقابله با تهدیدات علیه انقلاب اسلامی و بطور مشخص شیطان بزرگ آمریکا دارد.
اقتدار ما تهدیدکنندگان ایران را نابود میکند
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در حاشیه برگزاری روز دوم این رزمایش در جمع خبرنگاران اظهارداشت: دفاعی که در این رزمایش تمرین کردیم دفاع هوشمند و با استفاده از پدافند غیرعامل در سطح زمین رزمایش بود.
وی افزود: یگانهایی که در این رزمایش عمل میکردند بدون هیچگونه حرکتی در زمین مخفی بودند و دشمن به هیچ وجه نمیتواند نیروهای ما را کشف و رصد کند.
فرمانده نیروی زمینی سپاه تاکید کرد: پیام ما به دوستان صلح و امنیت و به کسانی که فکر تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران را دارند این است که بدانند اقتدار ما آنها را نابود میکند.
ابلاغ سلام فرمانده کل قوا به برگزارکنندگان رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه
سردار محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا ضمن ابلاغ سلام مقام معظم رهبری پیامی خطاب به فرماندهان و رزمندگان شرکتکننده در رزمایش پیامبر اعظم (ص)9 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارائه کردند.
گفتنی است نهمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه به مدت 3 روز( از روز چهار شنبه تا جمعه گذشته) در تنگه هرمز و آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس برگزار و طی آن بخشی از تجهیزات و تاکتیکهای نوین عملیاتی در حوزه دریا، زمین، ساحل و موشکی توسط رزمندگان سپاه اسلام بکارگیری و مورد اجرا قرار گرفت.
پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) تنگه هرمز اهرم تحریم در برابر تح
پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص)
نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حالی بعد از سه روز در جنوب کشور، دریای عمان و تنگه هرمز پایان یافت که آمریکاییها بیش از همه به اهمیت پیام این رزمایش واقف هستند.
سرویس سیاسی-
آلبوکرک دریادار مهاجم پرتغالی به اقیانوس هند و خلیج فارس، معتقد بود که هر دولتی بر سه تنگه باب المندب، هرمز و مالاکا تسلط داشته باشد بر جهان مسلط خواهد بود. این نظریه تا امروز همچنان معتبر است. در میان سه تنگه مذکور، تنگه هرمز در مرکز قرار گرفته و تسلط بر این تنگه به مفهوم تسلط بر دو تنگه دیگر خواهد بود.
روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت خام که معادل 40 درصد کل نفت حمل شده توسط نفتکشها و نزدیک به یک سوم کل عرضه جهانی نفت است، از این تنگه میگذرد. حدود 68 درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز دنیا در خلیج فارس قرار دارد و امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بیوقفه انرژی دنیا دارد. بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، ایالات متحده و اروپای غربی میرود و 75 درصد نفت خام ژاپن از این مسیر وارد میشود. بیشتر صادرات نفت خام در مسیرهای بسیار طولانی از طریق نفتکشهای بسیار بزرگ انجام میشود که توانایی حمل بیش از دو میلیون بشکه در هر سفر دارند. اینها بخشی از دلایل اهمیت استراتژیک تنگه هرمز هستند. در چنین وضعیتی، بستن تنگه هرمز به مثابه کابوسی برای آمریکا و اقتصاد جهانی است.
فارغ از تاثیرات مهلک بسته شدن گلوگاه انرژی جهان، آنچه بیش از همه اهمیت دارد تاثیرات به چالش کشیده شدن هژمونی آمریکاییهاست. موضوعی که اگرچه در برخی میدانهای دیگر عملاً اتفاق افتاده اما میتواند تنگه هرمز را به گورستان ابرقدرت آمریکا تبدیل کند.
اما مسئلهای که در این میان مطرح است، توانایی جمهوری اسلامی از گزینههایی است که میتواند پاسخی به تحریمهای ظالمانه غرب باشد. غربیها و در راس آن آمریکا، فعالیت صلح آمیز هستهای کشورمان را تبدیل به یک پرونده سیاسی کرده و از اهرم تحریم در این منازعه برای رسیدن به اهداف سلطه طلبانه خود استفاده میکنند. در چنین شرایطی و در حالی که جمهوری اسلامی عملا توانایی انجام این کار را دارد، چرا نباید تنگه هرمز را به عنوان اقدامی متقابل در برابر تحریمهای غرب ببندد؟ اگر کشورهای غربی با استفاده از اهرمهای خود در فروش نفت و اقتصاد کشور اخلال ایجاد کردهاند، چه دلیلی دارد که ایران اجازه دهد دیگران به راحتی به انرژی دسترسی داشته باشند؟ مردم از خود میپرسند چرا نباید از تمام اهرمهایی که در دست داریم علیه دشمن استفاده کنیم؟ رزمایش پیامبر اعظم(ص) 9 که روز گذشته در جنوب کشور پایان یافت، تمرینی عملی در این خصوص بود که آمریکاییها پیش از همه پیام واضح و روشن آن را دریافت کردند که استفاده از گزینه تحریم بدون هزینه هم نیست و میتواند مخاطرات خاص خود را داشته باشد.
آخرین روز رزمایش
در آخرین روز از نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) که با شرکت بخشی از یگانهای نیروهای دریایی، زمینی و هوافضای سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس برگزار شد یک سلاح جدید راهبردی به کارگرفته شده و به سازمان دفاع دریایی سپاه افزوده شد.
در ادامه دومین روز برگزاری رزمایش پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران در منطقه سیریک و جاسک سلاحهای پرنده شناسایی و بدون سرنشین آرپیاچ مورد آزمایش قرار گرفت. این پرنده با برد پروازی 14 کیلومتر قادر است در روز و شب با دوربینهای ترمال و مرئی خود تصویربرداری کند.
موشک کروز بدون موتور جمرات نیز یکی دیگر از سلاحهایی است که در این رزمایش از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت.
همچنین مین کنار جادهای رمیت و بمبهای خوشهای قاطع نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سلاح قاطع قابلیت شلیک با موشکهای برجسته را دارد.
مین کنار جاده «رمیت» نیز قادر است با دقت سانتیمتر توانایی نفوذ و انهدام در زره با قطر بیش از 50 سانتیمتر را داراست.
« صیاد» از دیگر سلاحهایی است که در جریان دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) مورد آزمایش قرار گرفت. صیاد مین جهندهای است که تا ارتفاع 15 متر از زمین بلند شده و منفجر میشود.
همچنین سلاحهای « واصل» و «خیبر « از دیگر سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بود. «واصل» توانایی پرتاب مواد انفجاری بیش از 100 متر به جلو را دارد. قدرت انفجار سلاح «خیبر» نیز بیش از دو برابر قدرت انفجار تیانتی است.
در ادامه از تیربار چرخشی شش لول «نصیر» و تیر بار سه لول چرخشی آصف از دیگر سلاحهای آزمایش شده در دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران رونمایی شد.
همچنین در این رزمایش تک تیرانداز «آرش» و تکتیرانداز «سیاوش» مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایشهای رباتهای شناسایی و رباتهای مسلحی نیز از دیگر برنامههای دومین روز این رزمایش بود.
ربات شناسایی دارای برد تا عمق 50 کیلومتری خاک دشمن است. ربات مسلح نیز مجهز به تیربار 7/62 است. این ربات قابلیت انهدام اهداف را دارد.
سلاح «حامی» یکی دیگر از سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) بود. این سلاح تیرباری هوشمند با کالیبر 12/7 است.
همچنین دیوار مولتیسلول از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت. این دیوار قابلیت نصب در یک ساعت را داراست و قدرت نفوذ گلولههای مختلف از جمله آرپیجی را کاهش میدهد.
به کارگیری سلاح جدید
راهبردی علیه تهدیدات آمریکا
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در حاشیه رزمایش گفت: نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با به کارگیری یک سلاح جدید راهبردی پایان یافت.
وی در پاسخ به سوالی پیرامون قابلیتها و توانمندیهای این سلاح جدید صرفا به گفتن این جمله اکتفا کرد: ورود این سلاح جدید نقش بسیار تعیین کنندهای در افزایش قدرت دریایی ما برای مقابله با تهدیدات علیه انقلاب اسلامی و بطور مشخص شیطان بزرگ آمریکا دارد.
اقتدار ما تهدیدکنندگان ایران را نابود میکند
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در حاشیه برگزاری روز دوم این رزمایش در جمع خبرنگاران اظهارداشت: دفاعی که در این رزمایش تمرین کردیم دفاع هوشمند و با استفاده از پدافند غیرعامل در سطح زمین رزمایش بود.
وی افزود: یگانهایی که در این رزمایش عمل میکردند بدون هیچگونه حرکتی در زمین مخفی بودند و دشمن به هیچ وجه نمیتواند نیروهای ما را کشف و رصد کند.
فرمانده نیروی زمینی سپاه تاکید کرد: پیام ما به دوستان صلح و امنیت و به کسانی که فکر تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران را دارند این است که بدانند اقتدار ما آنها را نابود میکند.
ابلاغ سلام فرمانده کل قوا به برگزارکنندگان رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه
سردار محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا ضمن ابلاغ سلام مقام معظم رهبری پیامی خطاب به فرماندهان و رزمندگان شرکتکننده در رزمایش پیامبر اعظم (ص)9 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارائه کردند.
گفتنی است نهمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه به مدت 3 روز( از روز چهار شنبه تا جمعه گذشته) در تنگه هرمز و آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس برگزار و طی آن بخشی از تجهیزات و تاکتیکهای نوین عملیاتی در حوزه دریا، زمین، ساحل و موشکی توسط رزمندگان سپاه اسلام بکارگیری و مورد اجرا قرار گرفت.
پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) تنگه هرمز اهرم تحریم در برابر تح
بسمه تعالی
پیام رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص)
نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حالی بعد از سه روز در جنوب کشور، دریای عمان و تنگه هرمز پایان یافت که آمریکاییها بیش از همه به اهمیت پیام این رزمایش واقف هستند.
سرویس سیاسی-
آلبوکرک دریادار مهاجم پرتغالی به اقیانوس هند و خلیج فارس، معتقد بود که هر دولتی بر سه تنگه باب المندب، هرمز و مالاکا تسلط داشته باشد بر جهان مسلط خواهد بود. این نظریه تا امروز همچنان معتبر است. در میان سه تنگه مذکور، تنگه هرمز در مرکز قرار گرفته و تسلط بر این تنگه به مفهوم تسلط بر دو تنگه دیگر خواهد بود.
روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت خام که معادل 40 درصد کل نفت حمل شده توسط نفتکشها و نزدیک به یک سوم کل عرضه جهانی نفت است، از این تنگه میگذرد. حدود 68 درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز دنیا در خلیج فارس قرار دارد و امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بیوقفه انرژی دنیا دارد. بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، ایالات متحده و اروپای غربی میرود و 75 درصد نفت خام ژاپن از این مسیر وارد میشود. بیشتر صادرات نفت خام در مسیرهای بسیار طولانی از طریق نفتکشهای بسیار بزرگ انجام میشود که توانایی حمل بیش از دو میلیون بشکه در هر سفر دارند. اینها بخشی از دلایل اهمیت استراتژیک تنگه هرمز هستند. در چنین وضعیتی، بستن تنگه هرمز به مثابه کابوسی برای آمریکا و اقتصاد جهانی است.
فارغ از تاثیرات مهلک بسته شدن گلوگاه انرژی جهان، آنچه بیش از همه اهمیت دارد تاثیرات به چالش کشیده شدن هژمونی آمریکاییهاست. موضوعی که اگرچه در برخی میدانهای دیگر عملاً اتفاق افتاده اما میتواند تنگه هرمز را به گورستان ابرقدرت آمریکا تبدیل کند.
اما مسئلهای که در این میان مطرح است، توانایی جمهوری اسلامی از گزینههایی است که میتواند پاسخی به تحریمهای ظالمانه غرب باشد. غربیها و در راس آن آمریکا، فعالیت صلح آمیز هستهای کشورمان را تبدیل به یک پرونده سیاسی کرده و از اهرم تحریم در این منازعه برای رسیدن به اهداف سلطه طلبانه خود استفاده میکنند. در چنین شرایطی و در حالی که جمهوری اسلامی عملا توانایی انجام این کار را دارد، چرا نباید تنگه هرمز را به عنوان اقدامی متقابل در برابر تحریمهای غرب ببندد؟ اگر کشورهای غربی با استفاده از اهرمهای خود در فروش نفت و اقتصاد کشور اخلال ایجاد کردهاند، چه دلیلی دارد که ایران اجازه دهد دیگران به راحتی به انرژی دسترسی داشته باشند؟ مردم از خود میپرسند چرا نباید از تمام اهرمهایی که در دست داریم علیه دشمن استفاده کنیم؟ رزمایش پیامبر اعظم(ص) 9 که روز گذشته در جنوب کشور پایان یافت، تمرینی عملی در این خصوص بود که آمریکاییها پیش از همه پیام واضح و روشن آن را دریافت کردند که استفاده از گزینه تحریم بدون هزینه هم نیست و میتواند مخاطرات خاص خود را داشته باشد.
آخرین روز رزمایش
در آخرین روز از نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) که با شرکت بخشی از یگانهای نیروهای دریایی، زمینی و هوافضای سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس برگزار شد یک سلاح جدید راهبردی به کارگرفته شده و به سازمان دفاع دریایی سپاه افزوده شد.
در ادامه دومین روز برگزاری رزمایش پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران در منطقه سیریک و جاسک سلاحهای پرنده شناسایی و بدون سرنشین آرپیاچ مورد آزمایش قرار گرفت. این پرنده با برد پروازی 14 کیلومتر قادر است در روز و شب با دوربینهای ترمال و مرئی خود تصویربرداری کند.
موشک کروز بدون موتور جمرات نیز یکی دیگر از سلاحهایی است که در این رزمایش از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت.
همچنین مین کنار جادهای رمیت و بمبهای خوشهای قاطع نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سلاح قاطع قابلیت شلیک با موشکهای برجسته را دارد.
مین کنار جاده «رمیت» نیز قادر است با دقت سانتیمتر توانایی نفوذ و انهدام در زره با قطر بیش از 50 سانتیمتر را داراست.
« صیاد» از دیگر سلاحهایی است که در جریان دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) مورد آزمایش قرار گرفت. صیاد مین جهندهای است که تا ارتفاع 15 متر از زمین بلند شده و منفجر میشود.
همچنین سلاحهای « واصل» و «خیبر « از دیگر سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بود. «واصل» توانایی پرتاب مواد انفجاری بیش از 100 متر به جلو را دارد. قدرت انفجار سلاح «خیبر» نیز بیش از دو برابر قدرت انفجار تیانتی است.
در ادامه از تیربار چرخشی شش لول «نصیر» و تیر بار سه لول چرخشی آصف از دیگر سلاحهای آزمایش شده در دومین روز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران رونمایی شد.
همچنین در این رزمایش تک تیرانداز «آرش» و تکتیرانداز «سیاوش» مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایشهای رباتهای شناسایی و رباتهای مسلحی نیز از دیگر برنامههای دومین روز این رزمایش بود.
ربات شناسایی دارای برد تا عمق 50 کیلومتری خاک دشمن است. ربات مسلح نیز مجهز به تیربار 7/62 است. این ربات قابلیت انهدام اهداف را دارد.
سلاح «حامی» یکی دیگر از سلاحهای آزمایش شده در رزمایش بزرگ پیامبر اعظم (ص) بود. این سلاح تیرباری هوشمند با کالیبر 12/7 است.
همچنین دیوار مولتیسلول از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد آزمایش قرار گرفت. این دیوار قابلیت نصب در یک ساعت را داراست و قدرت نفوذ گلولههای مختلف از جمله آرپیجی را کاهش میدهد.
به کارگیری سلاح جدید
راهبردی علیه تهدیدات آمریکا
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در حاشیه رزمایش گفت: نهمین رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با به کارگیری یک سلاح جدید راهبردی پایان یافت.
وی در پاسخ به سوالی پیرامون قابلیتها و توانمندیهای این سلاح جدید صرفا به گفتن این جمله اکتفا کرد: ورود این سلاح جدید نقش بسیار تعیین کنندهای در افزایش قدرت دریایی ما برای مقابله با تهدیدات علیه انقلاب اسلامی و بطور مشخص شیطان بزرگ آمریکا دارد.
اقتدار ما تهدیدکنندگان ایران را نابود میکند
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در حاشیه برگزاری روز دوم این رزمایش در جمع خبرنگاران اظهارداشت: دفاعی که در این رزمایش تمرین کردیم دفاع هوشمند و با استفاده از پدافند غیرعامل در سطح زمین رزمایش بود.
وی افزود: یگانهایی که در این رزمایش عمل میکردند بدون هیچگونه حرکتی در زمین مخفی بودند و دشمن به هیچ وجه نمیتواند نیروهای ما را کشف و رصد کند.
فرمانده نیروی زمینی سپاه تاکید کرد: پیام ما به دوستان صلح و امنیت و به کسانی که فکر تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران را دارند این است که بدانند اقتدار ما آنها را نابود میکند.
ابلاغ سلام فرمانده کل قوا به برگزارکنندگان رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه
سردار محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا ضمن ابلاغ سلام مقام معظم رهبری پیامی خطاب به فرماندهان و رزمندگان شرکتکننده در رزمایش پیامبر اعظم (ص)9 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارائه کردند.
گفتنی است نهمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه به مدت 3 روز( از روز چهار شنبه تا جمعه گذشته) در تنگه هرمز و آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس برگزار و طی آن بخشی از تجهیزات و تاکتیکهای نوین عملیاتی در حوزه دریا، زمین، ساحل و موشکی توسط رزمندگان سپاه اسلام بکارگیری و مورد اجرا قرار گرفت.
صرف نظراز اینکه سخنگوی وزارت خارجه دیروز چه گفته است وامروز چگون
رسمه تعالی
یادداشت انتقادی صریح و دقیق دکترسعید زیباکلام در مورد سیاست خارجی دولت یازدهم/
با توجه به راهبرد سیاست خارجی دولت راستگویان، اظهارات اخیر مقامات وزارت خارجه و جرح و تعدیل متعاقب آن جای تعجب دارد؟/مگر چه تغییرات ماهوی در مجلس، رسانهی ملی و تشکلهای سیاسی رخ داده تا بتواند توافق متفاوتی از توافقنام? ژنو را به ارمغان آورد؟
صرف نظراز اینکه سخنگوی وزارت خارجه دیروز چه گفته است وامروز چگونه آن گفته را جرح و تعدیل کرده است و مقامات دیگری امکان دارد فردا و پسفرداها همان موضوع را تکرار و یا به صورت و قالب دیگری بازگو کنند، آیا بهراستی بر این باوریم که نظر قاطع و مقبول و متین اعلامشدهی رسمی نظام، که کلیات و جزئیات توافق، هر دو، باید در یک مجموعهی واحد انجام گیرد، بواقع به همین صورت انجام خواهد شد؟
دکترسعید زیباکلام: صرف نظراز اینکه سخنگوی وزارت خارجه دیروز چه گفته است و امروز چگونه آن گفته را جرح و تعدیل کرده است و مقامات دیگری امکان دارد فردا و پسفرداها همان موضوع را تکرار و یا به صورت و قالب دیگری بازگو کنند، آیا بهراستی بر این باوریم که نظر قاطع و مقبول و متین اعلامشدهی رسمی نظام، که کلیات و جزئیات توافق، هر دو، باید در یک مجموعهی واحد انجام گیرد، بواقع به همین صورت انجام خواهد شد؟
برای پاسخ بدین سؤال، لازم است سؤال دیگری را در همین زمینه مطرح کنیم: مبنای سیاست خارجی و سوابق عملکرد سیاست خارجی دولت تدبیر و عقلانیت چگونه بوده است؟ روشن است که پاسخ به این سؤال گام بلندی برای پاسخ به سؤال اول را برمیدارد.
برای هر چه بهتردیدن و فهمیدن مبنای سیاست خارجی لازم است به عوض تعریف و تمجید و یا سرزنش و تقبیح، از اظهارات صریح مقامات عالیرتبهی دولت، یعنی شخص رئیسجمهور و وزیر امور خارجه شروع کنیم.
1ـ جناب آقای روحانی به نحو تند و کوبندهای اظهار میکنند "امروز تنها دشمنان این ملّت با میز مذاکره مخالفند"(22 بهمن 1393) این سخن که بی هیچ شرط و قیدی اظهار میشود با کمال تأسف مذاکره را در هر شرایطی و با هر نتایجی توصیه میکند. شاید بد نباشد بدانیم در طول این یکسال و اندی گذشته از توافقنامه ژنو به این سوء، جان کری و یا اوباما که از دستاوردهای متعدد توافقنام? ژنو و تمدیدهای متعاقب آن در مقابل منتقدان دفاع کردهاند، حتی یکبار هم از مذاکره بدون هیچ قید و شرطی دفاع نکردهاند. به عوض، همواره از مذاکره برای نیل به توافقی خوب دفاع کردهاند، توافقی که هم منافع و امنیت آمریکا را بخوبی و روشنی تأمین کند و هم امنیت متحدانشان در منطقه یعنی اسرائیل و عربستان و امارات و قطر و بحرین و اردن را. آنها همواره تأکید و تصریح کردهاند که عدم توافق بهتر از یک توافق بد است. در مقابل توصیه میکنم شما بگردید ببینید رئیس دولت تدبیر و وزیر امور خارجهی آن حتی یکبار، محض حفظ ظاهر هم که شده، آیا گفتهاند که ما هرگز زیربار توافقی بد نخواهیم رفت و عدم توافق را به آ ن ترجیح میدهیم؟
2ـ یکی از ویژگیهای بارز سیاست خارجی دولت راستگویان اینست که آقای روحانی لحظاتی پس از عقد توافقنام? ژنو طی آن نامهی تاریخیِ ماندگارِ پرمعنیِ خود خطاب به رهبر انقلاب ادعا میکنند که "حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای در صحنه بینالمللی اثبات شد" و "حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهان … قرارگرفت"، ونیز "قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد"(3 آذر 93). اگر کسی متن اصلی انگلیسی توافقنام? ژنو را به دقت خوانده باشد بعید بهنظر میآید بتواند جلوی اشکهای پر از درد و رنج خود را بگیرد و در دل آه و افسوس بر شهیدان بزرگوار هستهای و استقلال کشور نکشد. و یا بتواند جلوی قهقهههای خونآلود مهارناپذیر خود را بگیرد. از قهقههها و اشکها که بگذریم بلافاصله میرسیم به اینکه تمام شخصیتهای سیاسی و رسانهای تمام کشورهای 1+5 و تمام کشورهای اتحادیه اروپا و سایر کشورهای پیگیر ماجرا، همین نامهی سراپا اظهارات دستکم بسیار بسیار سؤالبرانگیز را در کنار توافقنام? ژنو میگذارند و آنگاه از خود سؤال میکنند ایران چه جور کشوری است؟ و دولت راستگویان با چه توجیهی و یا بر چه مبنایی این نام را بر خود نهاده؟ احساس ملت ایران نسبت به این نامگذاری چیست؟ و بهراستی مبنای سیاست خارجی ایران همواره همین است؟
3ـ در توافقنام? ژنو از "مبلغی توافقشده" نام برده شده است. در همان روز 24 نوامبر 2013، روز انعقاد توافقنام? ژنو، دفتر دبیر مطبوعاتی کاخ سفید برگهی اطلاعاتی هفتصفحهای منتشر میکند و در آن نه تنها این مبلغ را دقیقاً اعلام میکند بلکه مقادیر دیگری را برای مصارف دیگر اعلام میکند که دولت ایران موظف به هزینهکردن آن است. سخنگوی وزارت خارجه در همان آذر 92 در نشستی خبری وجود توافقنامهی دیگری را کتمان کرد و در پاسخ به سؤالی دربارهی برگه اطلاعاتی کاخ سفید آن را "تفسیر آمریکا" از توافقنام? ژنو دانست. پس از توافقنامهی منتشره دربارهی اجرائیات توافقنام? ژنو، به نحو غیر قابل حاشا و روشنی آشکار شد که آن برگهی اطلاعاتی هفتصفحهای کاخ سفید ابداً تفسیر آمریکاییها نبوده بلکه همان چیزی است که در ایران به دروغ با نام "غیرمکتوب" معرفی شد. یعنی، توافقنامهی تفصیلیای که قرار است رسماً و به نام توافقنامه منتشر نشود. بعد از این ماجرا، تمدید 4 ماهه بعدی را داشتیم که به حسب ظاهر حاوی هیچ قرار و مداری نبود. اما با کمال شرمندگی و فضاحت، از لابلای اظهارات کمتر اطلاعرسانیشدهی آمریکاییها، معلوم شد ایران و آمریکا آنجا هم یک توافقنامهی محرمانهی دیگر داشتهاند لیکن برای اینکه فرآیند اعتمادسازی دولت ایران مکشوف و مخدوش نشود از سر تدبیر و عقلانیت تصمیم گرفته میشود ماجرا به ملت ایران اطلاعرسانی نشود. از جمله تعهدات ایران در این توافقنامهی محرمانه دوم اینکه سه هزار کیلوگرم اورانیومِ بسیار کم غنیشدهی 5/3 درصد تبدیل به اورانیوم طبیعی شود.
از خود سؤال کنیم: در کدامیک از مصاحبهها، نشستهای خبری، و بیانیههای مقامات عالیرتبهی دولت، این ماجرا اطلاعرسانی شد؟ آیا امر غریب و عجیبی است که همین تدبیرهای کلیدیِ سابقالذکر در مورد توافق نهایی تکرار شود؟
4ـ یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای سیاست خارجی دولت هوشمندان و متخصصان این است که در مذاکره با آمریکاییها، هر مقدار که آنها سازوکار راستیآزمایی برای تعهدات ایران مطالبه میکنند دولت هوشمندان با رضایت کامل و البته با هدف اعتمادسازی و جلب رضایت آمریکاییان میپذیرد. این رویکرد آمریکاییان به گونهای است که محال است کسی بتواند حتی یک تعهد از میان تعهدات کثیر ایران پیدا کند که قابل راستیآزمایی دقیق نباشد! در مقابل باید با تأکید تمام تصریح کنم محال است کسی بتواند حتی یک تعهد از میان تعهدات آمریکاییان و متحدان اروپاییشان پیدا کند که قابل راستیآزمایی باشد!
اگر توافقنام? ژنو و صورتجلسات مذاکرات و گواهی مقامات دولت آمریکا در کمیتههای دقیق و تحسینبرانگیز مجلسین سنا و نمایندگان را با دقت رصد کرده باشیم و به این مجموعه، سایر اظهارات مقامات آمریکایی در مصاحبهها و نشستهای خبری را بیفزاییم و سپس اسناد منتشره از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دربارهی تأیید تعهدات ایران را اضافه کنیم آنگاه هیچ تردیدی دربار? آن عدم تقارن کامل میان راستیآزمایی تعهدات طرفین باقی نخواهد ماند. اما اگر کسی فرصت آن رصدهای مفصل و آن مطالعات مطول را نداشته است توصیه میکنم دستکم این اظهارات مستقیم فرزند انقلابیمان آقای دکتر ظریف را به دقت مرور کند: "طرف مقابل هم کمابیش اما متأسفانه با تأخیر تعهداتش را اجرا کرده ولی از نقض جدی تعهد طرف مقابل خبر ندارم …"(30 خرداد 1393). قدری درنگ کنیم! "کمابیش" یعنی چه؟ خیلی ساده، یعنی دقیقاً نمیدانم چه مقدار آمریکا به تعهداتش عمل کرده است. اگر کمترین شکی در این زمینه وجود دارد آن سخن را ادامه دهیم تا برسیم به "خبر ندارم". "خبر ندارم" یعنی چه؟ خیلی ساده، یعنی خبر ندارم. نمیگوید نقض نکرده است. میگوید خبر ندارم. و چرا خبر ندارد؟ خیلی ساده، برای اینکه نمیتواند خبر داشته باشد! برای اینکه کمترین اثری از سازوکار راستیآزمایی تعهدات حریف مزوّرِ زورگو در هیچ سندی پیشبینی نشده است.
5ـ ویژگی یا راهبرد کلان سیاست خارجی دولت عقلانیت اعتمادسازی است. یعنی، علیالاصول باید هر آنچه میتوانیم انجام دهیم تا آمریکاییها به ما اعتماد کنند. و مرتبط با این راهبرد کلان، چندان یا ابداً مهم نیست آمریکاییها متقابلاً مترصد اعتمادسازی در ما شوند. گردشی در مصاحبههای آقای روحانی و مقامات عالیرتبهی وزارت امور خارجه شواهد فراوانی در اختیار میگذارد. ملاحظه کنید: "… اقداماتی انجام دهیم که خارج از چارچوبهایمان نباشد و برای طرف مقابل هم اطمینانساز باشد …"(ظریف: 5 خرداد 93)؛ "البته در طرف مقابل هم باید اطمینانهایی ایجاد شود که …"(همانجا). اعتمادسازی نزد آمریکاییان به منزلهی یک راهبرد کلان خود را در مجاری و مواضع مختلف نشان میدهد. یکی از مهمترین مواضع «اثبات» صلحآمیزبودن برنامهی هستهای ایران به آمریکاییان است. یعنی، ما باید به آمریکاییها «اثبات کنیم» که برنامه هستهای ایران نهتنها صلحآمیز است بلکه برای قیام قیامت هم صلحآمیز خواهد بود! و اگر کسی قدری تأمل و دقت به خرج دهد متوجه میشود که «اثبات» دو سر دارد و اگر سر دوم بر آن باشد که نخواهد اثبات شود شقالقمر و زندهکردن مرده را هم که ببیند اثبات را نمیپذیرد! قصص قرآنی در باب مواجههی انبیاء با کافران و مشرکان را ببینید تا این نکتهی فوقالعاده مبنایی را بهتر دریابید.
آقای دکتر ظریف در اکثر مواضع از جمله در مقال? واشنگتن پست خطاب به رجال سیاسی آمریکا و غرب مدام بر این اعتمادسازی و اثبات صلحآمیزبودن برنامه هستهای ایران تکیه و تأکید میکند. در مصاحبهی بسیار اخیر خود با همین روزنامه در حاشیهی کنفرانس امنیتی اروپا در مونیخ میگوید "ما اعتقاد داریم که به نفع ماست که به دنیا نشان دهیم که برنامه هستهای ما منحصراً صلحآمیز است. ما این را بمنزلهی هدف خود تعریف میکنیم، و نه بمنزلهی هدف طرف دیگر. ما آن را بمنزل?ی هدف خودمان تعریفش کردیم، و به همین خاطر است که فداکاری زیادی را از جانب ما طلب میکند تا به جهان نشان دهیم که برنامهی هستهای ما منحصراً صلحآمیز است"(واشنگتن پست، 8 فوریه 2015).
6ـ ویژگی مهم دیگر سیاست خارجی دولت تدبیر این است که به فرنگیان، بهویژه آمریکاییان، اعتماد میکند. ملاحظه کنید: "تحریمهایی که دیروز انجام گرفته … به اصل مذاکرات ما لطمه نمیزند، البته یکی از پایههای مذاکره اعتماد و صداقت است"(روحانی: 8 شهریور 93). این ویژگی در تمام مراحل مذاکرات موج میزند. لیکن در ماجرای شاخوشانهکشیدن مستقل اخیر کنگره آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید، خود را بیشتر نشان میدهد. ظریف بالصراحه و بیهیچ رودربایستی و البته در کنال تدبیر و بصیرت میگوید: "ما محدودیتهایی که پرزیدنت اوباما برای وادارکردن کنگره به لغو تحریمها با آن مواجه است را درک میکنیم …. ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمیکنیم. اگر اوباما به ما قول میدهد که کاری بکند، ما آن را میپذیریم و به قولش احترام میگذاریم." این آغوش باز اعتماد به آمریکاییان را بگذارید در مقابل اظهارات مکرر و کثیر مقامات آمریکایی که: هیچ چیز در توافقنامهی ژنو و در مذاکرات بر اعتماد گذاشته نشده است. کری در مصاحبهها و جلسات متعدد کنگره تصریح میکند که مبنای ما نه اعتماد و راستیآزمایی، یا راستیآزمایی و اعتماد، که فقط و فقط راستیآزمایی، راستیآزمایی، و باز هم راستیآزمایی است. همین موضع را سایر مقامات آمریکایی در مواقع و مواضع دیگر تکرار کردهاند.
ــ اینک از خود سؤال کنیم:
1ـ با توجه به راهبرد کلان سیاست خارجی دولت راستگویان و تدبیر و ویژگیهای گونهگون آن، آیا اظهارات اخیر برخی مقامات وزارت خارجه و جرح و تعدیل متعاقب آن جای تعجب و شگفتی دارد؟
2ـ به فرض که چنین اظهارات و تعدیلهایی نمیشد آیا با توجه به سیر و سیرت سیاست خارجی دولت راستگویان و تدبیر روشن نیست که رویهمرفته چه اقدامات و توافقاتی نهایتاً صورت خواهد گرفت؟
3ـ آیا قابل تصور است که فردی بیدار و آگاه از این کوزهی خوش آب و رنگ و لعاب انتظار تراویدنی جز آنچه تاکنون تراویده داشته باشد؟
4ـ بهراستی چه تغییرات عمده و ماهوی در مجلس ما، در رسانهی ملی ما، رسانههای دربار تزویر و دروغ ما، و احزاب و تشکلهای سیاسی ما رخ داده تا بتواند توافقِ نهاییِ ماهیتاً متفاوتی از توافقنام? ژنو را به ارمغان آورد؟
"ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون"