بسمه تعالی:انتقاد خبرآنلاین از چراغ سبز دوباره همتی به دلالان
انتقاد خبرآنلاین از چراغ سبز دوباره همتی به دلالان
خبرگزاری وابسته به یکی از اعضای شورای اطلاعرسانی دولت تأکید کرد اظهارات وزیر اقتصاد به مثابه «چراغ سبز به دلالان» موجب افزایش قیمت طلا شده است.
خبرآنلاین نوشت: وزیر اقتصاد در اظهاراتی جنجالی تأکید کرد که قیمت طلا کاهش نخواهد داشت. این سخنان، مشابه اظهارات گذشته همتی مبنی بر اینکه نرخ دلار باید در حال حاضر 73 هزار تومان باشد، به جای آرامش دادن به بازارها، بر بحرانهای موجود دامن میزند.
«نگران طلا نباشید، پایین نمیآید.» این جملهای است که عبدالناصر همتی، در برنامه گفتوگوی ویژه خبری بیان کرد. جملهای که به جای آرامش، موجی از نگرانی و انتقاد را به بازارهای اقتصادی و افکار عمومی
وارد کرد.
تابناک در خبری نوشت: عبدالناصر همتی با اشاره به واردات 6.5 میلیارد دلار طلا به کشور، در پاسخ به سؤال مجری مبنی بر اینکه اگر قیمت طلا پایین آمد چه میکنید؟، با قاطعیت گفت: نمیآید پایین! این اظهارنظر وزیر اقتصاد نه تنها جنجالآفرین بوده، بلکه به مثابه یک سیگنال آشکار به بازار تلقی شده است. سیگنالی که بسیاری آن را چراغ سبزی برای خرید طلا تعبیر کردند.
اما این اولین باری نیست که اظهارات جنجالی همتی، بازارها را دچار تنش میکند. حدود یک ماه پیش، در کمیسیون اقتصادی مجلس، همتی با خونسردی خاص خود اعلام کرد قیمت دلار، بدون در نظر گرفتن تنشهای سیاسی، باید حدود 73 هزار تومان باشد.
این سخنان در حالی بیان شد که دلار در مسیر کاهش بود، اما با این اظهار نظر، بازار واکنش تندی نشان داد و دلار به سرعت به 82 هزار تومان رسید.
حال، با سخنان اخیر وزیر اقتصاد، این سؤال مطرح میشود که آیا او از تجربههای پیشین درس گرفته است؟ یا همچنان با همان دست فرمان عجیب به ارائه اظهاراتی ادامه میدهد که منجر به نوسان بیشتر بازارها میشود؟ به نظر میرسد که همتی به جای مدیریت بحران، خود به یکی از عوامل ایجاد بحرانهای اقتصادی بدل شده است.
در شرایطی که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و مردم برای حفظ ارزش داراییهایشان در تلاطم بازارها گرفتار شدهاند، چنین اظهارنظرهایی تنها بر نگرانیها دامن میزند. آیا همتی از جایگاه حساس خود به عنوان وزیر اقتصاد آگاه است؟ یا همچنان در فضای منتقدانه دوران قبل از مسئولیتش سیر میکند؟
آقای وزیر، آیا وقت آن نرسیده است که به جای ارسال سیگنالهای التهابزا، راهکارهایی برای کاهش فشار بر مردم و تثبیت بازار ارائه کنید؟
این در شرایطی است که شب گذشته و در پایان برنامه، وقتی مجری به یاد آورد که در نخستین حضور همتی در گفتوگوی ویژه، خواسته بود که آهنگی بگذارید مردم خوششان بیاید صفا کنند، وزیر اقتصاد در واکنش به این یادآوری، با همان نگاه خاص خودش و لبخندی که داشت پاسخ داد: الان هم میگویم سعی کنید مردم صفا کنند.
این جمله، بیشتر شبیه یک شوخی تلخ به نظر میرسد. در حالی که مردم روز به روز درگیر چالشهای اقتصادی بیشتری میشوند، وزیر اقتصاد از آنان میخواهد که فقط صفا کنند. آیا واقعاً در شرایطی که بازارها به شدت نوسان دارند و مردم از هر سو تحت فشارند، وقت آن نیست که وزیر اقتصاد به عنوان فرمانده اقتصادی دولت به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد؟
در شرایطی که وعدههای بیپشتوانه و سیاستهای ارزی و اقتصادی دولت نه تنها آرامش نمیآورد، بلکه بحرانهای جدیدی را ایجاد میکند، آیا هنوز هم باید به شوخیهای بیمحتوا دل خوش کرد؟ یا زمان آن رسیده که وزیر اقتصاد به جای دعوت به خوشیهای خیالی، تدابیری عملی برای پایان دادن به بحرانها
بیاندیشد؟
بسمه تعالی: شکست آمریکا در توافق با حماس!؟ (یادداشت میهمان)
1- در 15 ماه گذشته نتانیاهو از «پیروزی مطلق بر حماس» و بایدن از «نابودی توان رزمی حماس» سخن میگفتند، اما توافق اعلام شده نشان داد که نه از آن پیروزی و نه از آن نابودی هیچ نشانهای وجود ندارد، چرا که با پیروزی مطلق و نابودی دشمن خود، دیگر نیازی به توافق با آن وجود ندارد! نتانیاهو حتی نتوانست به هدف کوچاندن یک میلیون از مردم غزه برسد و مردم غزه پای فلسطین ماندند.
لذا: اولا اولین و مهمترین عاملی که اسرائیل مجبور به تن دادن به توافق شد، صبر و تابآوری مردم غزه بود که یک لحظه هم صحنه را خالی نکردند و کمترین تردیدی در انتخاب مسیر درست به خود راه ندادند. ایستادگی و تابآوری مردم و رزمندگان غزه در کنار انفعال و عدم مقاومت ارتش سوریه و نتیجه این دو اتفاق تجربه ارزشمند مضاعفی را برای ملتها رقم زد. مردم غزه اسرائیل را مجبور به اذعان به یک قدرت تاثیرگذار و توافق با قدرتی کرد که ادعای نابودی آن را داشت، اما ارتش سوریه با انفعال و عملکرد خود اسرائیل را بر مردم مسلط کرد! همانگونه که رهبرمعظم انقلاب فرمودند که تحولات و سقوط سوریه یک تجربه ناشی از غفلت و تاب نیاوردن ارتش سوریه در مقابل فشارها و توطئههای آمریکا و اسرائیل بود؛ توافق اسرائیل با حماس نیز یک تجربه ناشی از هوشیاری و بصیرت و صبر مردم و رزمندگان غزه بر مشکلات و تابآوری در مقابل فشارهای دشمنان کینهتوز و عنود است. لذا توافق اعلام شده تاکید و اذعانی به عمیقتر و بیشتر شدن وجه اجتماعی و مردمی جنبش حماس میباشد.
تابآوری مردم غزه نشان داد یک ملت با دست خالی و با تکیه بر ایمان و اعتقاد خود میتواند دشمنترین دشمن خود را مجبور به تن دادن به خواستههایش کند و او را علیرغم تبلیغات پر حجم سیاسی–رسانهای به زانو درآورد و البته که هزینه دارد و صد البته که هزینه آن کمتر از هزینه سازش و تسلیم و نابودی است! این دلیل و اثبات منطق و سخن رهبری است که فرمودند «آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا آنها خودشان علیه حماس بایستند و قیام کنند؛ عکس شد؛ مردم بیشتر طرفدار حماس شدند».
ثانیا اسرائیل با این توافق در کمترین حالتی که قابل تصور است تهدید علیه خود را تقویت و تشدید کرد چرا که با این توافق حداقل سه هزار نیروی آبدیده و با انگیزه و مقاوم را در مرحله اول به کادر سازمان مقاومت غزه تزریق میکند که هرکدام از آنها خود یک یحیی سنوار هستند و همانگونه که یحیی سنوار پس از آزادی از زندان بزرگترین عملیات اطلاعاتی – نظامی و امنیتی تاریخ را علیه اسرائیل طراحی و اجرا کرد، قطعا سه هزار زندانی آزاد شده در این توافق نیز خواهند توانست با انگیزهتر به طراحی عملیاتهای بزرگتر و تاریخسازتر دست بزنند، بخصوص که تجربه موفقیتآمیز طوفان الاقصی را پیش رو دارند، آنگونه که اکنون سازماندهی و فرماندهی حماس بر عهده محمد السنوار است. لذا اسرائیل باید منتظر عملیاتهای بزرگتری در آینده باشد!
آمریکا و دنیای غرب حامی اسرائیل که تمام تلاش و امکانات خود را برای نابودی حماس بهکار گرفته بودند، اکنون با این توافق نشان دادند با جنایتبارترین جنگ تاریخ و با برنامهریزی گستردهای که برای نابودی مقاومت در کل منطقه کردند؛ نتوانستند اسرائیل را از بحران امنیتی خارج کنند و همچنان از زنده بودن و تاثیرگذاری قدرت حماس نگرانند.
ثالثا در منطق آمریکاییها و صهیونیستها کشتار مردم و تخریب زیرساختها یعنی پیروزی، اما مقاومت غزه با پایمردی و صبر خود محاسبات دشمن را عوض کرد و به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «احمقها تصور نکنند با بمباران مردم پیروز شدند». لذا این توافق نشان داد کسانی که با اظهار خوشحالی از سقوط دولت سوریه تصور میکردند جبهه مقاومت ضعیف شده؛ سخت در اشتباه بودند و درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت نداشتند. چون این توافق میبایست هفت ماه قبل حاصل میشد؛ اما صهیونیستها تصور میکردند با کشتار مردم و تخریب زیرساختها میتوانند به اهداف خود یعنی نابودی حماس و آزادی اسیران صهیونیستی برسند، اما با کشته شدن تعداد بیشتری از اسیران و صدها سرباز اسرائیلی مجبور شدند برای اینکه تعداد بیشتری از اسیران آمریکایی و اسرائیلی کشته نشوند، تن به توافق دهند.
2-علیرغم ادعاهای بایدن و ترامپ که هرکدام میخواهند برای خود دستاوردسازی کنند، اسرائیل با این توافق هم آسیبپذیرتر و شکستپذیرتر خواهد شد و هم نشان داد که آسیبپذیرتر و شکستپذیرتر از آنچه متصورند، هستند. هرچند که ژست صلحطلبانه بایدن و ترامپ در حالی است که اولا با حمایتها و پیشرفتهترین سلاحهای خود فاجعهآمیزترین جنگ تاریخ را رقم زدند و ثانیا در حالی برای خود باپرستیژ صلح دستاوردسازی میکنند که همزمان با سخنان آنها غزه و جنوب لبنان و مناطق مختلف سوریه زیر بمبهای آمریکایی و غربی بودند!
3- جیمز فرانسیس برنز وزیرخارجه دولت ترومن طراح اصلی خاورمیانه جدید بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1324 همزمان با اعلام پایان جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل گفته بود «همه بازی برای ایجاد اسرائیل اولین قدمِ سیاست نابودی و تجزیه همه کشورهای اسلامی است». اکنون پس از حدود 80 سال از بیان این سخن، توافق اسرائیل با حماس نشان داد که آمریکا هنوز در اولین قدم خود درجا میزند و نتوانسته امنیت پادگان نظامی خود در منطقه را تامین و تضمین کند!
در ماههای گذشته از یکسو روزنامه واشنگتن پست اذعان کرد «واقعیت این است که دولت آمریکا راهبرد جنگ اسرائیل را رهبری میکند»! و از سوی دیگر خود روزنامه صهیونیستی معاریو اعتراف کرد «اسرائیل پیمانکار نظامی آمریکا و چیزی بیش از یک چوب در دستان آمریکا نیست»! لذا توافق
اعلامشده، توافق اسرائیل با حماس نیست بلکه توافقی بین آمریکا به عنوان قدرتی با پیشرفتهترین سلاحهای مدرن دنیا با حماس بهعنوان یک گروه مقاومت محصور در یک وجب خاک و با دست خالی است!
اینکه یک دولت مدعی ابرقدرتی با یک گروه کوچک مقاومت مجبور به توافق میشود؛ این خود بزرگترین پیروزی برای حماس و بزرگترین شکست ترمیمناپذیر برای آمریکاست! به گفته هنری کسینجر
«در جنگ نامتقارن اگر گروه کوچکتر زنده بماند بُرده و اگر طرف بزرگتر به اهدافش نرسد باخته است»!
4-طبق برنامه آمریکا و اسرائیل قبل از طوفانالاقصی تصمیم به آغاز پاکسازی غزه در 14 اکتبر و شروع جنایاتی که در 15 ماه اخیر انجام دادند، گرفته بودند تا برای همیشه پرونده فلسطین را ببندند که اگر طوفان الاقصی
رخ نمیداد چه بسا به اهداف خود یعنی نابودی کل مقاومت در منطقه و کشورهای اسلامی میرسیدند، اما طوفانالاقصی آمریکا را از رسیدن به این هدف شوم خود بازداشت و توافق آتشبس غزه نتیجه شکست اهداف آمریکاست! و این پیروزی بزرگی برای مردم و رزمندگان غزه است که با ایستادگی و صبر خود در یک جنگ وجودی خطر بزرگی را با دادن بزرگترین هزینهها از سر منطقه دور کردند، هرچند برخی کشورهای منطقه قدر این جانفشانی را ندانستند و نمیدانند و در مقابل این همه جنایت سکوت و خیانت کردند! نتانیاهو فرمان اجرای این توطئه خبیثانه را یک هفته قبل از 7 اکتبر در سازمان ملل صادر و ادعا کرد «95 درصد اعراب با اسرائیل رابطه دارند و میماند پنج درصد اهل غزه، که آنها هم در این معادله هضم خواهند شد»! اما اکنون نه تنها
نتوانستند مردم غزه را در معامله قرن خود هضم کنند، بلکه مجبور شدند به خواستههای همان 5 درصدی از اعراب که غیرت و مردانگی در وجودشان موج میزند، تن دهند و با آنها سر میز مذاکره بنشینند و توافق امضا کنند!
5-پس از اعلام توافق آتشبس ترامپ ادعا کرد «به همکاری با اسرائیل ادامه خواهم داد و این تازه شروع چیزهای بزرگی است از طریق قدرت»! علیرغم ژست صلحطلبانه، این سخن یعنی اینکه ترامپ ادامه دهنده همان راه بایدن در کمک به اسرائیل و حمایت از جنایتهای این رژیم جعلی است. لذا آمریکای ترامپ پس از توافق غزه همچون آمریکای بایدن پس از توافق آتشبس لبنان به دنبال اهداف و نقشههای جدیدی در منطقه است و نباید از نقشههای بعدی دشمن غفلت کرد! هر چند ترامپ بار دیگر به هدف خود که ادعا کرده «از ضرب آهنگ این آتشبس برای گسترش معاهده تاریخی آبراهام استفاده خواهیم کرد»، نخواهد رسید!
6- وارد کردن بزرگترین ضربه اطلاعاتی- امنیتی- نظامی و سیاسی به رژیم صهیونیستی، ایجاد بیداری در افکار عمومی جهان و نفرت از آمریکا و اسرائیل در دنیا، هدف قرار گرفتن سرتاسر مناطق سرزمینهای اشغالی و تمام کشتیها و نفتکشها به مقصد این رژیم برای اولین بار در تاریخ 75 سال گذشته و ناتوانی آمریکا از تامین امنیت اسرائیل، باز شدن پرونده جنایات اسرائیل در دادگاه لاهه و صدور حکم بازداشت نخستوزیر و وزیر جنگ اسرائیل
به علت ارتکاب جنایات جنگی و نسلکشی برای اولین بار از زمان تاسیس این رژیم جعلی، و ناتوانی اسرائیل در نابودی مقاومت و... همه از برکات طوفان الاقصی و صبر و پایمردی مردم غزه است که نشان دادند به واقع «اسرائیل از لانه عنکبوت هم سستتر است» و به گفته آیلان پاپ مورخ اسرائیلی «عوامل زیادی، از ریاستجمهوری ترامپ گرفته تا انزوای بینالمللی اسرائیل وجود دارد که نشان میدهد صهیونیسم در حال ورود به آخرین مرحله خود قبل از فروپاشی است».
دکتر محمدحسین محترم
بسمه تعالی: آقای پزشکیان و لایه پنهان جنگ (یادداشت روز) 1-
آقای پزشکیان و لایه پنهان جنگ (یادداشت روز)
1- هر کس کمترین آشنایی با تاریخ غرب آسیا داشته باشد، میداند که این منطقه به عنوان قلب تمدن و تجارت و منابع طبیعی و انسانی و موقعیت راهبردی، در دو قرن اخیر هرگز از طمعورزی و جنگافروزی ابرقدرتها مصون نمانده است. بنابراین خاماندیشی است که کسی خیال کند با انکار واقعیت این جنگ تحمیلی، میتواند صلح و آرامش برقرار کند. واژه «جنگ» اما به تنهایی برای بازنمایی واقعیت کافی نیست. جنگ نظامی با همه اهمیت، آخرین حلقه از واقعیت جاری در منطقه بوده است. همواره حرف اول را در جنگ ترکیبی انگلیس و آمریکا (و صهیونیسم بینالملل)، نفوذ و شکافافکنی و به تحلیل بردن منابع قدرتساز زده است. آنها دههها شبکهسازی کردند، افرادی را در طبقات مختلف به خدمت گرفتند، میان ملتها به نام ناسیونالیسم شکاف انداختند (در حالی که خود جبهه واحد فراملیتی بودند) و به تجزیه قدرتهایی مانند ایران و عثمانی پرداختند. ملتهای منطقه جنگ را انتخاب نکردهاند، بلکه جنگ دائما به شکلهای گوناگون به آنها تحمیل شده و مقاومت هم با همه تحولاتش از ناسیونالیسم و سوسیالیسم به اسلامی، نتیجه طبیعی این روند بوده است. آنها که مقاومت را سرزنش میکنند و دم از مسالمت با تحمیلکنندگان جنگی 150 ساله میزنند، دانسته یا ندانسته، در نقشه دشمن نقشآفرینی میکنند.
2- نفوذ، خطرناکترین لایه جنگ است. بسا قلعهها که در برابر ضربات سنگین فرو نریخت و استوار ماند، اما درِ آن، به دست عناصر خائن و نفوذی به روی دشمن گشوده شد. به نظر شما چرا باید مجله وابسته به یک روزنامه اقتصادی غربگرا، سه روز پس از ترور شهید هنیه در تهران و ضرورت انتقام ایران، رئیسجمهور منتخب را در حالی که پرچمی سفید و پاره را بالا برده، تصویر کند؟ این همان نشریهای است با وجود نارضایتی مردم و تولیدکنندگان، از گرانسازی ارز و خودرو (ایجاد تورم) دفاع کرد و نام مهار تورم را سرکوب قیمتها گذاشت. چرا باید یک نشریه اقتصادی در صفحه نخست خود، لباس عمو نوروز بر تن ترامپ کند؟ یا در شماره دیگری، تنها راه نجات اقتصاد را مذاکره با آمریکا معرفی نماید؟ یا موفقیتهای اقتصادی دولت شهید رئیسی را تراژدی بنامد؟
3- تاریخ به تعبیر سعدی، «جاسوس همکاسه» کم سراغ ندارد. فرومایگانی که با صاحبمنصبان اظهار همراهی نموده، اما در زمان مناسب، همانها را کتفبسته تحویل دشمن دادهاند. اثبات وجود نفوذ و خیانت، کار اطلاعاتی پیچیدهای نمیخواهد. اگر کشمیری و کلاهی، اقدام به بمبگذاری در دفتر نخستوزیری یا حزب جمهوری اسلامی نمیکردند، چه کسی خبر داشت که نفوذی هستند؟ اگر وزیر ارشاد دولت مدعی اصلاحات، سال 1388 در لندن (زیر سایه دولت خبیث انگلیس) «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» را تشکیل نمیداد و دعوت به آشوب نمیکرد، چند نفر باور میکردند که امثال او در نقشه MI6 و CIA نقشآفرینی میکنند؟ اگر معاون وزیر ارشاد همان دولت، نقاب از چهره نمیانداخت و ننگ سردبیری شبکه صهیونیستی اینترنشنال را به جان نمیخرید، چند نفر میدانستند که مدیر سابق روزنامه زنجیرهای «آفتاب امروز»، جاسوس انگلیس و اسرائیل بوده؟ ایضا معاون اسبق وزیر دفاع در دولت خاتمی، که به جرم جاسوسی بازداشت و پس از محاکمه اعدام شد.
4- «عابد- ت» عضو سابق دفتر تحکیم و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، 5 تیر 1392 در مصاحبه با وبسایت «اخبار روز» موضوعی را باز گفت که با تحرکات قبل و بعد افراطیون نسبت به آقایان خاتمی و روحانی (و امروز آقای پزشکیان) مطابقت میکند: «اصلاحطلبان سیاست دوگانهای را مقابل حسن روحانی در پیش گرفتهاند. دست از سر او برنمیدارند، مگر مطمئن شوند چیزی به آنها نمیماسد. آنها به روحانی مثل ساندیسی نگاه میکنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند، لوله ساندیس را از آن بیرون نخواهند کشید. احتمالاً باید چند نوبت هم حباب و هوای خالی مکیده شود تا مطمئن شوند که دیگر نمیتوانند استفادهای کنند. بعد همان کاری را که با هاشمی رفسنجانی کردند، با او می کنند. آنها از یک طرف باید به روحانی بچسبند، چون تنها شانس بقا و حیاتشان است... از طرف دیگر مطمئن هستند که بخشهایی از جامعه که از ترس رقیب، یا بر مبنای انتظارات به روحانی رأی دادهاند؛ بهزودی از فضای احساسی خارج شده و کمکم بازار انتقاد و اعلام برائت داغ خواهد شد. اصلاحطلبان میخواهند از روحانی نهایت استفاده را بکنند، اما جوابگوی کارنامه او نباشند. برای همین به چشم ساندیس به او نگاه می کنند».
5- عضو تشکل دانشجوی شبهاصلاحطلب دانشجویی، بیراه نمیگفت. همانها که از خاتمی در سال 1376 قدّیس ساختند، بعدها او را هو کردند و خواستار استعفا و یا عبور از خاتمی شدند. همچنین، پس از اینکه آخرین سوءاستتفادهها را از دولت روحانی انجام دادند، ضرورت استعفای او را پیش کشیدند؛ چرا که بارها اذعان کرده بودند دولت روحانی از اواخر سال 1394 و با برجام تمام شده و دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد. به همین علت، «عباس- ع» (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان / عضو بعدی شورای راهبردی کابینه چهاردهم) 6 مهر 1399، خواستار استعفای روحانی شد و همین خواسته بر جای تیتر اول روزنامه اعتماد (متعلق به رئیس فعلی شورای اطلاعرسانی دولت) نشست. فشار برای استعفا، تصادفا همزمان با فشار دولت ترامپ و سردرگمی دولت روحانی در تله برجام بود. عجیبتر اینکه همزمان، مهرههای غرب در لبنان و عراق نیز برای استعفای دولت مستقر و بیثباتسازی این دو کشور فشار میآوردند. شهریورماه همان سال، (چند هفته قبل از تیتر روزنامه اعتماد)، نشریه زنجیرهای صدا، بخش دیگری از بازی شبکه نفوذ را به اجرا گذاشته و با اشاره به تحقیر رئیسجمهور صربستان از سوی ترامپ نوشته بود: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی نشسته؛ اگر منافع چنین اقتضایی کند، باید این اقدام را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»! آنها بیتعارف میخواستند آقای روحانی را کتف بسته، مقابل ترامپ بنشانند، اما ناکام ماندند. همانها اگر بتوانند، به آقای پزشکیان هم رحم نمیکنند.
6- جنگ زد و خورد، و فراز و نشیب دارد. اما تاریخ ثابت کرده که پیروزی و عزت ملتها، در مقاومت است، نه ضعف نشان دادن
و تسلیم شدن. به فلسطین نگاه کنید. خام شدن با وعده دشمن، سرزمین یک ملت را از آنان ربود و آوارگی و ناامنی را تحمیل کرد. اما در غزه، نه فقط صهیونیستهای جنایتکار بلکه آمریکای ابرقدرت، با مردمی محاصره شده در شهری 360 کیلومتر مربعی (تقریبا به اندازه مساحت مشهد و تبریز) جنگیدند و پس از 15 ماه، حماسهای رقم خورد که به گزارش رادیو اسرائیل موجب شده تعدادی از وزرای صهیونیست، برخی از حاضران و دبیر هیئت دولت در جلسه تصویب توافق آتشبسگریه کنند و وزیر امنیت داخلی و برخی وزرای دیگر کابینه ائتلافی استعفا دهند. این اعترافات صهیونیستها و محافل غربی هم خواندنی است: «منوشه امیر مدیر رادیو اسرائیل: هیچ یک از اهدافی که نتانیاهو در جنگ به دنبال آن بود، محقق نشده و این، یک پیروزی برای حماس و شکستی بزرگ برای اسرائیل است». «نیر کیپنیس، وبسایت واللا: کابوس شکست برای سالها در ذهن همه اسرائیلیها باقی خواهد ماند». « ژنرال گیورا آیلند: حماس به پیروزی رسید و اسرائیل شکست فجیعی خورد. جنگ غزه، یک شکست بزرگ است، زیرا به اهداف خود نرسید». «ژنرال گادی شمنی: دولت اسرائیل در جنگ، شکست خورده ظاهر شده، زیرا فاقد برنامه راهبردی روشن در مورد اهداف جنگ و ابزارهای دستیابی به آن است. این نهتنها نتیجه شکست نظامی، بلکه نتیجه شکست رهبری است». «فریاد یوسی یهوشوا، تحلیلگر شبکه عبری i24: اسرائیل شکست خورد؛ ارتش بزرگ ما با تمام امکانات، نتوانست پس از 15 ماه پیروز شود! سخت در اشتباه است، هر کس که فکر کند ترامپ میتواند معجزه کند. او هم نمیتواند، چون حماس همان غزه، و غزه همان حماس است».
«روزنامه معاریو: پس از 15 ماه، برای همه روشن شد که جنگ غزه، یک رسوایی راهبردی بدون دستاورد است. حماس، ما را دچار فرسایش کرده است». «کانال 14 تلویزیون اسرائیل: چه کسی باور میکرد که یک سالونیم پس از حمله هفت اکتبر، در برابر عامل آن تعظیم کرده و همه چیز را تسلیم او کنیم». «دیوید هرست سردبیر میدل ایست آی: این بزرگترین شکست برای اسرائیل است، تل آویو چارهای جز پذیرش توافقی تلخ را نداشت و این، سرآغازی بر کابوسهای اسرائیل است».
7- عدم رعایت تناسب در مدیریت توانمندیها و ابزارها، موجب برساختن تصویری کاریکاتوری و معیوب از مدیریت میشود. اصل در برابر دشمنی دشمنان، شناخت منابع قدرت و گسترش توانمندیهاست، و نه اصرار بر اظهار ضعف و ناتوانی و تکرار التماسگونه واژه مذاکره. دوستانی دلسوز برای رئیسجمهور محترم نیستند، آنها که اصرار دارند دولت را ناتوان از اجرای برنامه اقتصادی درونزا و گسترش دیپلماسی نشان دهند و بنابراین در تله مذاکره دوباره با طرف عهدشکن برجام بیندازند. این، همان جریان آلودهای است که موفقیتهای بزرگ دولت شهید رئیسی در احیای رشد اقتصادی بالای 5 درصد، سه برابر کردن صادرات نفت و افزایش صادرات غیرنفتی، واردات واکسن، الحاق به پیمانهای ضد تحریمی، احیای 8 هزار کارخانه تعطیل یا نیمهتعطیل، انجام طرحهای بزرگ آب و گاز و برق و پالایشگاه و پتروشیمی و راه و...، بدون برجام و FATF را کتمان یا حتی تحریف میکند.
8- گفتهاند جنگ، خدعه و فربیب است. طرفین در هیچ یک از ابعاد جنگ، دست خود را رو نمیکنند؛ چنان که حکیم بلندآوازه، سعدی علیهالرحمه میگوید: «به تدبیر جنگ بداندیش کوش- مصالح بیندیش و نیت بپوش/ منه در میان، راز با هر کسی- که جاسوس همکاسه دیدم بسی/ سکندر که با شرقیان حرب داشت
- درِ خیمه گویند در غرب داشت/ چو بهمن به زابلسِتان خواست شد- چپ آوازه افکند و از راست شد/ اگر جز تو داند که عزم تو چیست- بر آن رای و دانش بباید گریست» . اما ما دیپلمات ارشدی را سراغ داریم که یازده سال قبل، همزمان با آماده شدن برای مذاکره، به غلط گفت «آمریکا با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد»(!) و تیر خلاص را به توان چانهزنی در مذاکرات زد. او همین چند ماه قبل هم بر خلاف واقعیت غلبه ایران بر تحریمها ادعا کرد: «گفتند ما یاد دادیم که چگونه فروش نفت زیاد بشود. نه خیر وقتی آقای بایدن آمد، سیاستش این شد که پیچ تحریمها را شُل بکند. اجازه بدهید آقای ترامپ دوباره برگردد، آن وقت ببینیم که دوستان
چه میکنند»!
9- دولتهای گوناگون آمریکا تا آنجا که میتوانستند در این 45 سال نقشه کشیدند و ضربه زدند و هر بار گفتند کار ایران چند ماه دیگر تمام است. اما کودتای نظامی، گسیل گروهکهای مزدور، جنگ تحمیلی، ترور سازمانیافته، و تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری، هیچکدام نتوانست انقلاب اسلامی را از بالندگی باز دارد. بنابراین نباید اسیر و مرعوب عملیات فریب نیابتی دشمن شد. گزافهگویی برخی عناصر منفعل در حالی است که نشریه آمریکایی فارین پالیسی دو هفته قبل گزارش داد: «ترامپ قبلا یکبار در راهبرد فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. نظریه «مرد دیوانه» او در برابر ایران کارایی ندارد، چرا که دستش برای ایران رو شده است. ترامپ از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کرد تا خود را غیرقابل پیشبینی و خطرناک جلوه دهد. اما آیا این رویکرد توانست ایران را وادار به تغییر رفتار کند، یا صرفاً به تشدید بحران منجر شد؟ ترامپ با خروج از توافق، فشار حداکثری را آغاز کرد و امیدوار بود که بتواند ایران را وادار به پذیرش توافقی سختگیرانهتر کند. به گفته جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی، ترامپ معتقد بود که ایران در برابر فشارها سر تعظیم فرود خواهد آورد. اما ایران نهتنها تسلیم نشد، بلکه نشان داد که فشار حداکثری نتیجه معکوس داشته است».
محمد ایمانی