امیر المومنین علی علیه السلام فرمود:
"شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و کسانی را که این وصیت به آن ها می رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگی، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می کنم، زیرا من از جد شما پیامبر صلی الله علیه شنیدم که می فرمود: ((اصلاح دادن بین مردم از روزه یک سال برتر است))"
نهج البلاغه، نامه ی 47، صفحه 399
>> برای مشاهده تصویر در ابعاد اصلی روی آن کلیک کنید
امروز که با سالروز ضربت شمشیر حرامیان بر فرق مطهر مولای مظلوممان حضرت امیرالمومنین علیهالسلام همزمان است، این ستون را در سوگ آن بزرگوار به سرودهای از شاعر متعهد کشورمان جناب آقای سیدحمیدرضا برقعی اختصاص میدهیم.***
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود
کعبه میرفت در دل محراب
لحظه گریه اذان شده بود
کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحهخوان شده بود
شور افتاد در دل زینب(س)
پی بابا دلش روان شده بود
در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود
شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود
خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم، مهمان استخوان شده بود
سایهای شوم پشت هر دیوار
در کمین علی نهان شده بود
ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خونفشان شده بود
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت «لایمکن الفرار» از عشق
نباید با تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب کرد/دشمن درحال استفاده از خلأهایی در برجام است که بعلت اعتماد به طرف مقابل باقی ماند/ امریکا با اصل جمهوری اسلامی و استقلال کشور مخالف است پس با آن نمیتوان کنار آمد
گروه سیاسی-رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (دوشنبه) در دیدار سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام و جمعی از مدیران کشور، اعتماد همه رأی دهندگان به صندوق انتخابات نظام اسلامی را مهمترین واقعیت انتخابات 29 اردیبهشت خواندند و با تأکید بر ضرورت ایجاد فضایی جدید از همکاری و کار و تلاش برای پیشرفت ایران و اعتلای نظام افزودند: برای اداره درست کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها باید ضمن استفاده از تجربیات که مهمترین آنها وحدت ملی و اعتماد نکردن به امریکاست، به ملاکهای درست تصمیم گیری اتکا کرد که اصلی ترین این ملاکها، «تأمین منافع ملیِ حقیقی» یعنی منافعی است که با هویت ملی و انقلابی ملت در تعارض نباشد.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنهای در ابتدای سخنان خود، ماه مبارک رمضان را فرصتی طلایی و مغتنم برای «تضرع به درگاه خداوند متعال»، و «نورانی کردن دلها» خواندند و خاطرنشان کردند: دستیابی به اهداف و خواستههای والا در گرو ارتباط با خداوند و تلاش صادقانه و مؤمنانه است و اگر جامعه اسلامی و انقلابی از ذکر و تضرع به درگاه پروردگار غافل شود، ضربه خواهد خورد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس در نگاهی به مسائل روز، درخصوص «انتخابات 29 اردیبهشت» گفتند: انتخابات کار بزرگی بود و قدرت انقلاب و عمق نفوذ نظام اسلامی را در دلهای مردم نشان داد، اگرچه رسانههای جهانی در تبلیغات پر حجم خود هیچ اشارهای به این مسئله مهم نمیکنند.
ایشان، کار با ارزش همه مشارکتکنندگان در انتخابات را «ابراز اعتماد به نظام اسلامی» خواندند و افزودند: کار مشترک مردم فارغ از اینکه به چه کسی رأی دادند، این بود که به صندوق رأیِ جمهوری اسلامی و به حرکت عظیم مقرر شده در قانون اساسی یعنی انتخابات، «اعتماد» کردند.
حضرت آیت الله خامنهای با انتقاد از برخی افراد که با تفسیرهای غلط به دنبال تقسیم کردن مردم هستند، افزودند: نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد.
ایشان با اشاره به اقدامات وقیحانه امریکاییها بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در افزایش تحریمها و کوبیدنِ بیش از پیش بر طبل دشمنی، افزودند: در مقابل این دشمنیها، باید فضای جدیدی از همکاری، کار و تلاش برای رسیدن به هدف مشترک یعنی «پیشرفت کشور و اعتلای جمهوری اسلامی» ایجاد کرد و همه در آن فضا، سهیم و شریک شوند.
رهبر انقلاب اسلامی، لازمه تحقق اهداف و به زانو درآوردن دشمن را «تلاش و ایستادگی» خواندند و گفتند: همه باید به مسئولین کشور کمک کنند و مسئولین نیز باید با رعایت حال مردم، در بخشهای مختلف با یکدیگر همکاری کنند.
حضرت آیت الله خامنهای تأکید کردند: مشی همیشگی بنده این بوده و هست که از همه دولتهایی که بر سر کارند، حمایت میکنم و بعد از این نیز همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با ورود به بحث اصلی خود یعنی چگونگی مدیریت صحیح کشور و تشخیص راه از بیراهه، گفتند: اداره صحیح کشور در وهله اول نیازمند مشخص شدن «ملاکهای تصمیم سازی و تصمیم گیری» و در مرحله بعد، نیازمند «استفاده از تجربه های 38 سال گذشته» است.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین ملاک های تصمیم گیری صحیح، به «منافع ملی» به عنوان ملاک اصلی اشاره کردند و افزودند: البته منافع ملی آن زمانی واقعاً منافع ملی است که با «هویت ملی و انقلابی ملت ایران» در تعارض نباشد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: منافع ملی باید با هویت ملی تطبیق داده شود نه اینکه هویت ملی تابعی از موضوعاتی تحت عنوان منافع ملی قرار گیرد، زیرا در واقع آن موارد، «منافع تخیلی» است نه منافع ملی.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به بیان معنای هویت ملی پرداختند و افزودند: هویت ملی ایران براساس سه عنصر «مسلمان بودن، انقلابی بودن و عمق تاریخی»، شکل می گیرد و در تعریف هویت ملی حتماً باید این سه عنصر مد نظر قرار گیرند.
ایشان گفتند: مسئولان کشور اعم از دولت محترم، قوه قضاییه، قوه مقننه و همه کسانی که تصمیم های کلان می گیرند، باید از هر تصمیمی که شائبه بیگانه بودن با اسلام، انقلاب و تاریخ ملت ایران و یا ضدیت با آنها را داشته باشد، پرهیز کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تعریف ارائه شده از منافع ملی به معنای نادیده گرفتن پیشرفتهای بشری و محروم کردن خود از این پیشرفتها نیست، افزودند: متأسفانه این روزها تأویل برخی سخنانی که مسئولان بیان می کنند، بصورت وسیع، رایج شده است و نباید تعریف منافع ملی در چارچوب هویت اسلامی، انقلابی و تاریخی، به معنای بسته شدن راه استفاده از پیشرفتهای بشری، تأویل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای یک نکته مهم را درخصوص منافع ملی متذکر شدند و تأکید کردند: منافع ملی ما نباید تحت تحمیل خارجی قرار گیرد.
ایشان با تأکید بر اینکه قدرتهای استکباری برای تحمیل خواسته های خود شیوه های مختلفی بکار می گیرند، افزودند: یکی از این شیوه ها تأمین منافع مستکبران تحت عنوان «هنجارهای بین المللی» است تا از این راه، کشورهای مستقل و ظلم ستیز را به هنجارشکنی متهم کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: اخیراً امریکاییها در سخنان خود درباره ایران، تحت عنوان هنجارهای بین المللی موضوع «بی ثبات سازی منطقه» را مطرح می کنند که در پاسخ آنها باید گفت اولاً این منطقه چه ارتباطی به شما دارد و ثانیاً عامل بی ثباتی منطقه، شما و عمّالتان هستید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نقش امریکاییها در ایجاد گروهک داعش و حمایتهای نظامی و تدارکاتی از این گروهک، خاطرنشان کردند: ادعای تشکیل ائتلاف بر ضد داعش یک دروغ است، البته امریکاییها با «داعشِ کنترلنشده» مخالفند اما اگر کسی بخواهد واقعاً داعش را نابود کند، با او مقابله می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی اتهام اخیر رئیس جمهور امریکا به ایران مبنی بر حمایت از تروریسم و نیز اتهام های حقوق بشری امریکاییها را در چارچوب شیوه هنجارتراشی برای تأمین منافع مستکبران برشمردند و خاطرنشان کردند: اینکه امریکاییها، در کنار حکام قرون وسطایی و قبیله ای سعودی، از حقوق بشر سخن می گویند و در جایی که بویی از دموکراسی نبرده، به جمهوری اسلامی که مظهر مردم سالاری است، تهمت می زنند واقعاً مضحک است و به عنوان یک لکه ننگ تاریخی بر پیشانی آنها خواهد ماند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش بعدی سخنانشان به تبیین چگونگی استفاده از تجربه ها در اداره صحیح کشور، و مدیریت فرصتها و تهدیدها پرداختند.
ایشان با اشاره به «تأثیر تعیین کننده انسجام و وحدت ملی» در موفقیتهای 4 دهه اخیر افزودند: باید از این تجربه موفق در اداره کشور استفاده کرد، البته وحدت منافاتی با اعلام مخالفت با سیاستهای دستگاهها ندارد اما نباید در زمینه مسائل کلان در کشور کشمکش و بگومگو باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای «دو قطبی شدن کشور» و «دو دستگی مردم» را تجربه ای خطرناک دانستند و افزودند: در سال 59، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.
رهبر انقلاب اسلامی «فاصله گذاری واضح با دشمن» را زمینهساز وحدت ملی دانستند و افزودند: مسئولان باید با دشمن خارجی و عوامل داخلی او فاصله گذاری جدی کنند.
ایشان با یادآوری تجربه تلخ حوادث سال 88 گفتند: در آن حوادث عده ای در خیابانها به صراحت علیه اساس انقلاب و باورهای دینی شعار دادند و چون با آنها مرزبندی و فاصله گذاری نشد مشکلات ادامه یافت.
«تکیه بر ظرفیتهای داخلی و اولویت دادن به تولید ملی» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در بحث اداره صحیح کشور بر آن انگشت گذاشتند.
ایشان افزودند: کشور دارای نیروی انسانی جوان و بسیار خوب و کارآمد است که ظرفیت خود را در پیشرفتهای علمی از جمله مسئله انرژی هسته ای نشان داده است و باید از تجربه مفید استفاده از جوانان برای پیشبرد بخشهای دیگر کشور نیز استفاده کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای، «اعتماد نکردن به دشمن» را از دیگر تجربه های اساسی و جدی خواندند که باید در مدیریت کشور به آن توجه کامل شود.
ایشان افزودند: می توانستیم به دشمن اعتماد نکنیم اما در جاهایی به علتهایی مثلاً برای گرفتن بهانه از دست آمریکایی ها کوتاه آمدیم که البته بهانه گرفته نشد و ضربه هم خوردیم.
رهبر انقلاب به مسئولان تأکید کردند: هر جا عرصه کار با بیگانگان است باید با دقت، وسواس و احتیاط کامل وارد شد و در لحن و بیان هم بگونه ای سخن گفت که اعتماد به دشمن در آن احساس نشود، زیرا هم در داخل و هم نزد بیگانگان تأثیر منفی خواهد داشت.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به قضیه «برجام» گفتند: به مسئولانی که پیگیر این مسئله بودند اعتماد داشتیم و داریم چرا که آنها را خودی و مؤمن می دانیم اما در همین ماجرا در مواردی به علت اعتماد به حرف طرف مقابل از مسائلی صرف نظر کردیم یا اهتمام لازم را به خرج ندادیم که در نتیجه خلاهایی باقی ماند که دشمن در حال استفاده از آنهاست.
رهبر انقلاب به نامه آقای ظریف به مسئولان اروپایی درباره موارد نقض برجام بهدست امریکایی ها اشاره کردند و افزودند: وزیر امور خارجه که مخالف مذاکرات نیست اما چون انسانِ «متدین، با وجدان و دارای احساس مسئولیت» است، در این نامه موارد مختلف «نقض روح و جسم برجام» را تشریح کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «هیأت نظارت بر برجام» را به دقت و اجرای کامل وظایف خود فراخواندند و افزودند: در پذیرش برجام، شرایط صریحی را بصورت مکتوب مشخص کرده ایم که هیأت نظارت بر برجام باید مراقبت کند تا این شرایط به دقت رعایت شود.
ایشان تأکید کردند: وقتی دشمن با وقاحت در مقابل شما ایستاده است، هر نوع کوتاهیِ شما را حمل بر ضعف و ناچاری می کند و گستاخ تر می شود، بنابراین باید کاملاً مراقب بود.
«تقویت اقتدار نظامی و امنیتی» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در ترسیم بایدها و نبایدهای «اداره صحیح کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها» مورد تأکید قرار دارند.
ایشان افزودند: بدیهی است که امریکا برای حذف عناصر اقتدار ایران از سپاه و نیروی قدس بدش بیاید و شرط و شروط بگذارد که مثلاً سپاه نباشد، بسیج دخالت نکند، در مسائل منطقهای اینطور رفتار کنید و امثال این حرفها، اما همه مسئولان باید برعکس دشمن، عناصر اقتدار و عزت ایران یعنی نیروهای مسلح، سپاه، بسیج و همه عناصر مؤمن و انقلابی را تقویت کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان به بیان چند نکته مهم و تأثیرگذار اقتصادی در اداره صحیح کشور پرداختند.
ایشان خاطرنشان کردند: رئیس جمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که «باید بشود» اما مخاطب و مجریِ عمده این موارد، خود ایشان و تیم کاریِ دولت هستند.
رهبر انقلاب با اشاره به تأثیر جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی در اداره اقتصادی کشور، «رسیدگی حقیقی به روستاها از جمله ایجاد صنایع روستایی» را حلّال برخی مشکلات از جمله حاشیه نشینی و مفاسد ناشی از آن خواندند و گفتند: ایجاد امکاناتِ رفت و آمد و انتقال راحت محصولات روستاها برای روستاییان، بسیار مهم است.
«مدیریت صحیح واردات از جمله جلوگیری شدید از وارداتِ محصولاتی که به تولید مشابه داخلی ضربه می زند»، «استفاده مردم از محصولات داخلی به عنوان زمینه لازم برای ارتقای کیفیت این محصولات»، «مقابله با قاچاق»، «اجرای صحیح و شایسته اصل 44» و مسئله «امنیت سرمایه گذاری» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب اسلامی در این بخش از سخنانشان به آنها اشاره کردند.
ایشان در جمع بندی مطالب اقتصادی سخنانشان گفتند: ما مسئولان در این چند سال درباره مسائل اقتصادی خیلی حرف زده ایم اما اکنون باید وارد عمل شد، به همین علت «ارائه نقشه راه روشن و جامع» از اولین کارهایی است که دولت باید انجام دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای «فضای مجازی» را از دیگر مسائل مهم و تأثیر گذار در اداره صحیح کشور خواندند.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: بهمنی از مسائل ضد ارزشی و مخالف منافع ملی، مطالب درست و نارست، اطلاعات غلط یا صحیح و حتی شبه اطلاعات بر ذهن جامعه فرود می آید که باید این فضا کنترل شود، اما نباید ملت را از فضای مجازی محروم کرد.
ایشان با انتقاد از کوتاهی ها در زمینه ایجاد شبکه ملی اطلاعات افزودند: شماری از کشورها با ایجاد شبکه ملی اطلاعات، ضمن رعایت خطوط قرمز خود و کنترل صحیح فضای مجازی از اینترنت برای تأمین منافعشان بهره گرفته اند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: باید همه مردم بتوانند از منافع فضای مجازی استفاده کنند و در زمینه هایی که به ضرر کشور، افکار عمومی و به ویژه جوانان نیست، سرعت اینترنت افزایش یابد و هر کار لازم دیگر نیز انجام شود.
مسئله «امریکا» آخرین موضوعی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن پرداختند و افزودند: بسیاری از مسائل با امریکا اساساً قابل حل نیست زیرا مشکل امریکا با ما ناشی از مسائلی همچون انرژی هستهای و حقوق بشر نیست، بلکه مشکل آنها با اصل جمهوری اسلامی است.
حضرت آیت الله خامنهای، سر کار آمدن نظام اسلامی در منطقهای مهم و در سرزمینی ثروتمند همچون ایران و در پیش گرفتن سیاستهای مستقل را عامل اصلی دشمنی امریکاییها با جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: آنها با اصل استقلال کشور مخالفند و حتی اگر حکومتی در کشور بر سر کار بود که دینی و انقلابی نبود اما مستقل بود، مخالفتها و معارضههایی با آن وجود داشت.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به منابع و امکانات فراوان ایرانِ اسلامی گفتند: قدرتهایی که کارشان دستاندازی در کشورهاست، حاضر نیستند از چنین لقمهای بگذرند، اما انقلاب اسلامی نمیگذارد این لقمه از گلوی آنها پایین برود.
حضرت آیت الله خامنهای مسائلی همچون «حقوق بشر، تررویسم و ادعای ایجاد بیثباتی از سوی ایران در منطقه» را بهانههای امریکا علیه نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: امریکا، خود تروریست و تروریستپرور و حامی رژیمی همچون رژیم صهیونیستی است که مغزِ تروریسم است و از روز اول با ترور و ظلم بوجود آمده است، بنابراین، با امریکا نمیتوان کنار آمد.
ایشان در همین زمینه تأکید کردند: نباید حرفهای مبهم و دوپهلو زد که موجب سوء استفاده شود بلکه باید مطالب و مواضع، صریح و روشن بیان شود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: امریکاییها بدانند جمهوری اسلامی از مواضعی همچون ظلمستیزی و دفاع از فلسطین دست بر نمیدارد و از تلاش برای احقاق حقوق ملت کوتاه نمیآید.
حضرت آیت الله خامنهای در جمعبندی سخنانشان، ملت ایران را ملتی زنده و انقلاب اسلامی را بالنده و جوان خواندند و خاطرنشان کردند: این شرایط، آینده خوبی را به ملت نوید میدهد و امیدواریم وضع مردم روز به روز بهتر شود و تهدیدها را به بهترین وجه دفع کند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیسجمهور با تشکر از مردم و رهبر معظم انقلاب بخاطر شکلگیری حماسه انتخابات 96 گفت: پیروز انتخابات ملت است و دوران رقابتها و بگومگوها دیگر پایان یافته و امروز باید به خواستهها و مطالبات مردم توجه کنیم.
رئیسجمهور مهمترین مطالبات مردم را رفع مشکلات اقتصادی بویژه اشتغال و بهبود معیشت برشمرد و افزود: بیتردید اگر همه در کنار هم پشت سر رهبر معظم انقلاب قرار گیریم میتوانیم بر مشکلات فائق آییم.
آقای روحانی با بیان اینکه بدخواهان دنیا از جمله آمریکا بیش از گذشته از عظمت ایران نگران هستند، خاطرنشان کرد: باید منتظر نقشهها و توطئههای جدید دشمنان باشیم، البته این توطئهها برای ملت ایران تازگی ندارد و مردم ما در حوادث سختتر و پیچیدهتر در برابر دسیسههای آنها پیروز شده اند و در آینده نیز پیروز خواهند شد.
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به قرار داشتن در هفتههای پایانی دولت یازدهم و نزدیک شدن به آغاز فعالیت دولت دوازدهم، به تشریح خدمات دولت پرداخت.
آقای روحانی، «کنترل تورم و تک رقمی کردن آن»، «رشد اقتصادی بالای هشت درصد»، «ایجاد اشتغال، رشد مثبت در تراز بازرگانی»، «ثبات قیمت ارز»، «کاهش اتکای بودجه به نفت و افزایش اتکا به مالیات»، «افزایش تولید و صادرات نفت و محصولات پتروشیمی»، «گازرسانی به 9 هزار روستا و آبرسانی به بیش از پنج هزار روستا، برقرسانی به همه روستاهای بالای 10 خانوار» و «اتصال 28 هزار روستا به اینترنت» را از جمله دستاوردهای دولت یازدهم اعلام کرد.
رئیسجمهور با اشاره به نامگذاری سال جاری به نام «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال»، گفت: همه تلاشها در دولت دوازدهم در جهت تحقق این شعار خواهد بود.
آقای روحانی حل مشکل اشتغال را نیازمند کاری بزرگ و ملی دانست و با بیان اینکه برای تحقق برنامه ششم در حوزه اشتغال باید بیش از 900 هزار شغل در سال ایجاد شود، خاطرنشان کرد: برای ایجاد شغل نیازمند سرمایه، اصلاح امور بانکی، افزایش مهارتهای جوانان و توسعه شرکتهای دانشبنیان هستیم.
رئیسجمهور، حمایت از محرومان و مستضعفان را یکی دیگر از برنامههای مهم دولت دوازدهم خواند و با تاکید بر اهمیت مسئله عدالت اجتماعی خاطرنشان کرد: فاصله درآمدی دهک دهم و دهک اول جامعه حدود 14 برابر است که باید به یک رقم متعادل برسد.
آقای روحانی در پایان از ملت ایران بخاطر تلاش و حضور فعالانه و همچنین از رهبر معظم انقلاب اسلامی بخاطر حمایتها و هدایتهای ایشان قدردانی کرد.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشا به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه ایشان افطار کردند.
«آتش به اختیار» فرهنگی
«
سرویس سیاسی -به دنبال بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان مبنی بر اینکه «گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند.» مسئولین فرهنگی و سیاسی کشور که اختلال در تشخیص مسیر و عملکرد صحیح آنان باعث این دستور و بیان صریح رهبر معظم انقلاب شد شروع به ایجاد شبهه و ارائه تفسیر در این زمینه کردهاند!
چندی پیش صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه هیئت دولت نامهای را به رئیس صدا و سیما تحویل داد که در آن خواسته شده بود صدای شجریان پیش از افطار از رسانه ملی پخش شود، این نامه و دادوفریادهای پیش و پس از آن به خوبی موید این واقعیت بود که نهادهای فرهنگی کشور وظیفه خود را فراموش کرده و همچنان در فضای تبلیغاتی پیش از انتخابات به سر میبرند.
نهادهای فرهنگی کشور چه وظیفهای دارند؟ آیا آنان بایستی به دنبال آن باشند که صدای چه کسی و چه زمانی از صدا و سیما پخش میشود؟ یا نهادهای فرهنگی بخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در این زمینه وظایف سنگینی بر عهده دارد باید در جهت ترویج فرهنگ اسلام و انقلاب در جامعه نهایت کوشش خود را به کار برند. ادامه مطلب...
نویسنده: هسته بلم - پنجشنبه 1393/3/15
در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه امام در قم یورش بردند و امام خمینی« قدس سره» را که سه روز پیش از آن، بمناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، طی سخنان کوبنده ای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسراییلی او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.
بقیه در ادامه مطلب
برخی این واقعه را سرآغاز انقلاب اسلامی ایران میدانند.
در مقدمه? قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده:
« اعتراض در هم کوبنده امام خمینی به توطئه آمریکایی "انقلاب سفید" که گامی در جهت تثبیت پایههای حکومت استبداد و تحکیم وابستگی های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران به امپریالیزم جهانی بود عامل حرکت یکپارچه ملت گشت و متعاقب آن انقلاب عظیم و خونبار امت اسلامی درخرداد ماه 42 که در حقیقت نقطه آغاز شکوفایی این قیام شکوهمند و گسترده بود مرکزیت امام را بعنوان رهبری اسلامی تثبیت و مستحکم نمود و علیرغم تبعید ایشان از ایران در پی اعتراض به قانون ننگین کاپیتولاسیون (مصونیت مستشاران امریکایی) پیوند مستحکم امت با امام همچنان استمرار یافت و ملت مسلمان و به ویژه روشنفکران متعهد و روحانیت مبارز راه خود را در میان تبعید و زندان، شکنجه و اعدام ادامه دادند.»
جای شهید و جلاد در دهه 60 عوض نشود/بعضی ها می گویند چالش با قدرت ها هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد/ تخلفاتی در انتخابات انجام شد که باید با جدیت پیگیری شود/ انقلابی گری را با اسم افراطی گری نفی نکنید/ برخی چه برنده شوند چه بازنده بی ظرفیتی نشان می دهند ادامه مطلب...
1- کدام عوامل از یک انقلابی، فردی معارض با آرمان می سازد؟ انقلابی واقعی معمولا اهل ایثار وهزینه کردن از جان و مال خود است. نقطه مقابل چنین شخصیتی، عافیتجویی و اشرافیگری و استئثار (همه چیز را فدای خود کردن) است. چه دگردیسی در برخی مدعیان رخ میدهد که موجب میشود در نقطه مقابل دعاوی انقلابی قرار گیرند؟ از جایی که خلقوخوی اشرافی و زیست متمایز با مردم، وارد زندگی شود، روحیات انقلابی رخت میبندد. روحیه کاخنشینی و ریاستطلبی ذاتا با مجاهدت ناسازگار است. در چنین وضعیتی، آقازادهها یا اطرافیانی تربیت میشوند که فرصت امر و نهی و دست اندازی به حقوق و اموال عمومی را پیدا میکنند. برخی از این اطرافیان هرگز برای آرمانی مبارزه نکردهاند. آنها بدتراز سیاسیونِ مافوق خود میشوند و تدریجا آنها را به انحراف بیشتر میکشانند.
2-جناب زبیر روزگاری که در جنگ سخت اُحُد از پیامبر(ص) دفاع کرد و مجروح شد یا در ماجرای انحرافی سقیفه با 4-5 نفر حامی امیر مومنان (ع) ماند، واقعا انقلابی بود، اما به فاصله 25 سال چنان آلوده به اشرافیت شد که پس از بیعت با امیر مومنان (ع) علنا امتیاز ویژه از قدرت و ثروت را مطالبه کرد و چون کامیاب نشد، سر به شورش علیه مردی گذاشت که 25 سال قبل _ با وجود قرار داشتن حامیان در اقلیت محض_ برای امامت او به میدان آمده بود. زبیر در دوره خلیفه سوم، علیه اشرافیت شورش کرد، حال آن که دردش بیش ازعدالت، سهمخواهی بود. تاریخ میگوید کاخهایی از زبیر و طلحه سه قرن بعد از مرگشان در شهرهای مختلف دایر بود.
3-در آن 25 سال قهقرا برای زبیر، پسری شوم در خانواده وی بزرگ میشد و اشرافیت تدریجی در خانه پدری را میدید که بهره چندانی از ارزشهای اسلامی نداشت. با مشاهده تناقضات در سیره پدر رشد کرد؛ سپس زمامدار پدر شد و او را تا پرتگاه فرماندهی شورش اشرافیت علیه امامت کشاند. امیر مومنان (ع) فرمود: « مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ. زبیر همواره مردى از ما اهلبیت بود تا آنکه پسر شومش عبدالله به جوانى رسید». همین جا اندکی درنگ کنیم. آیا این اتفاق در تاریخ معاصر خودمان مشابه ندارد و آشنا نیست؟ برخی عناصر سابقا انقلابیِ اشرافیتزده و فرزندان یا اطرافیان آنها، چه سهمی در حلول برخی انحرافات داشتهاند؟ چه خسارتهای بزرگ ملی که از قِبَل همین دادوستد منحط فرهنگی در خانواده یا حلقه اطرافیان برخی سیاسیون نصیب کشور نشد؟
4- دررشوههای هنگفتی که در برخی قراردادهای نفتی نظیراستات اویل و توتال و کرسنت در دولتهای سازندگی و اصلاحات مبادله شد، پای همین حلقههای اول اطراف برخی مدیران دولتی در میان بود. در سالهای اخیر نیز رد پای نزدیکان برخی مدیران در زدوبندها یا خسارتهای بزرگ دیده میشود. یک پای این اطرافیان معمولا در لندن و پاریس و برلین و بروکسل و نیویورک و واشنگتن است. به ریخت و پاشها و انحطاطات اخلاقی آنها فعلا کاری نداریم اما همینها، واسطه نفوذ و تور پهن کردن کارتلها یا سرویسهای امنیتی غربی بودهاند.
5-اگر پای کار چاق کنی و ارتشاء برای واگذاری برخی امتیازها در میان است، ردّ پایی از این اطرافیان هم هست. اگر حرف و حدیث درباره بورسیههای خاص هست، آنها نقش اول داستان را دارند. و اگر ردّ تحرکات سرویسهای خارجی برای نفوذ و سربازگیری و شبکهسازی و ایجاد بیثباتی را دنبال کنید، باز هم به برخی از این افراد میرسید. اروپا و آمریکا رفتن این قبیل آدمها و اقامت گرفتنشان به مراتب آسانتر از سفر شهروندان عادی ما در داخل کشور است. اجمالا باید گفت نسبت مستقیمی میان فاصله گرفتن از روحیات انقلابی با دور شدن برخی سیاستمداران از زندگی مردم خود و به موازات آن، نزدیکی به آمریکا و اروپا و تمایل به «بستن» با کدخدایان جهانی وجود دارد.
5- همین جا یک پرانتز باز کنیم. درست در روزگاری که معمر قذافی ژست انقلابیگری گرفته بود، بساط اشرافیت و خوشگذرانی او رو به گسترش بود. فرزندان و اطرافیان بدتر از خود وی نیز در کشورهای غربی مشغول عیاشی و تجارت و دلالی و تحصیل بورسیهای بودند. پژوهش مستقلی لازم است تا سهم اطرافیان در باجدهیهای سال 2003 به بعد قذافی به غرب معلوم شود. قذافی با وجود برخی تفاوتها، در یک چیز با دیگر سران مرتجع عرب اشتراک کامل داشت؛ «دوشیده شدن از مجرای قدرت زدگی و اشرافیت طلبی (تعیش)». او هم مانند برخی سران مرتجع فکر میکرد با دادن امتیاز و رشوههای ده ها میلیارد دلاری میتواند محبت غرب را جلب کند. او به خاطر خطای محاسباتیِ ناشی از ضعفهای شخصیتی، تبدیل به گاو شیرده غرب شد و نهایتا هم وقتی تاریخ مصرفش به سر آمد، ذبح گردید.
6- قذافی به خیال نرم کردن دل غرب و تبدیل آنها به شریک، پذیرفت که هم چند میلیارد دلار خسارت بدهد و هم برنامه هستهای عاریهای خود را کاملا برچیند؛ چنان که سال 2004 دستور داد تمام تاسیسات و تجهیزات هستهای لیبی را بار کشتیها کردند و تحویل آمریکا دادند! هر چند خانم رایس سفری به لیبی داشت و برای قذافی هم سفرهای پر طمطراق به برخی کشورهای اروپایی و حتی آمریکا ( دیدار با اوباما) را ترتیب دادند، اما مطالبات آمریکا و غرب مدام رو به تصاعد بود. قذافی در راستای اعتمادسازی(!) بیشتر، تسلیم یا انهدام بخش مهمی از قدرت نظامی لیبی از جمله موشکهای اسکاد بی و کاهش برد موشکها به 300 کیلومتر را هم پذیرفت. اجازه دسترسی و بازجویی آمریکا از برخی مقامات نظامی و هستهای را هم به اینها اضافه کنید. آن روزها چه کف و سوتی که مقامات غربی برای بلاهتهای قذافی نمیزدند. تونی بلر اقدامات قذافی را تاریخی و شجاعانه میخواند و در کنار برلوسکنی و سارکوزی، برای قراردادهای پر سود تجاری و نفتی و حتی نظامی یک طرفه نقشه میچید.
7 - نمایش خروج لیبی از انزوای سیاسی و اقتصادی رونق داشت. هیئتهای بزرگ میآمدند و میرفتند. بلر و سارکوزی و برلوسکنی با قذافی عکس یادگاری میگرفتند و بلر او را خودمانی و با اسم کوچک صدا میکرد. اما در تمام این مدت آمریکاییها میگفتند اتهامات لیبی مانند کوه یخ است که فقط به اندازه نوک آن (5 درصد) شفاف سازی شده است. در همین فضای تهدید و تطمیع و فریب بود که معاهدهای میان بلر و قذافی در سال 2006 امضا شد مبنی بر اینکه انگلیس در صورت وقوع حمله به لیبی، از امنیت قذافی و حکومت او دفاع کند. انگلیس اما در کنار آمریکا جزو مهاجمان بعدی بود. چند سال قبل و در آغاز این روند احمقانه ، کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش گفته بود « الگوی لیبی، مدل خوبی برای دیگر کشورها مانند ایران است». اما وقتی بدعهدیهای آمریکا بر سر لغو تحریمها اوج گرفت، قذافی با ندامت در واشنگتن گفت « این عادت آمریکاییهاست. آنها فقط به منافع خودشان فکر میکنند. لیبی نمیتواند الگویی برای حل پرونده هسته ای ایران باشد»...
8 - دونالد ترامپ وقتی سران مرتجع و غربگرای منطقه به ویژه عربستان را دوشید و به واشنگتن بازگشت، با وقاحت تمام ، متنی را توئیت کرد که عصاره نگرش آمریکا به منطقه ماست. او نوشت «بازگرداندن صدها میلیارد دلار از خاورمیانه به ایالات متحده یعنی شغل و شغل و شغل». عنایت کنید! «بازگرداندن و نه آوردن». یعنی مایملک خود را برگرداندیم نه اینکه معاملهای در کار باشد. از صدام تا قذافی و مبارک و آلسعود و آلخلیفه، همواره به دست قدرتهای غربی دوشیده و در صورت ضرورت ذبح میشوند؛ چون به مشابه مدل منحط سیاست در ایران قرن 19 و 20 تن دادهاند. در مدل سیاست و حکومت قجری-پهلوی رسم بر این بود که امتیازی وطن فروشانه را به انگلیس و روس ( و بعدها ) آمریکا میدادند تا هزینه عیاشی و ریخت و پاش و سفرهای خارجی صاحب منصبان تامین شود. معمولا چند دلال و رشوهبگیر نظیر ملکمخان و سپهسالار و تقیزاده و وثوقالدوله و علا و ... هم در این واگذاریها نقش ایفا میکردند. از آنجا که دادن چنان امتیازاتی با اعتراض سایر رقبای خارجی مواجه میشد، دولت وقت برای برقراری موازنه، امتیاز مشابهی را از جیب ملت به دولتهای معترض واگذار میکرد.
9 - انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، یک استثنای کمرشکن برای قدرتهای غربی است. برای آمریکاییها ( و ایضا برخی دولتهای دیگر غربی) دردناکتر از این خبر چیست که امریکن اینترست بر اساس گزارش نهادهای امنیتی و سیاسی معتبر غرب بنویسد « ایران در سال 2016 به هفتمین قدرت بزرگ دنیا تبدیل شد». یا نیویورک تایمز تصریح کند « ایران در خاورمیانه بزرگتر از آن است که آمریکا بتواند او را منزوی کند». نشریه تخصصی اکونومیست بود که در اوج تحریمها در سال 91 نوشت «ایران هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست و کشوری را که بر سر چهار راه تجارت و مبادلات انرژی دنیا قرار دارد، نمیتوان تحریم و منزوی کرد». بنابراین طبیعی است که دشمنان ملت ایران سراغ ابزارهای اقتدار زدایی از ایران بروند. نفوذ فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، مهره چینی، سربازگیری، دستکاری در برخی حلقههای تصمیمگیر یا تصمیمساز از طریق دامن زدن به خطای محاسباتی و تهدید و تطمیع و فریب، و القای حس بدهکاری نسبت به آمریکا غرب در میان برخی مدیران، از جمله شگردهایی است که بر اساس اسناد و شواهد موجود، در سالهای اخیر با شدت بیشتری مورد استفاده قرار میگیرد.
10- روزنه اول برای چنین رخنههایی در سد پولادین ملت و حاکمیت ایران، رصد مدیران آلوده به اشرافیت یا اطرافیان آلوده آنهاست. طمع و ترس، تبدیل به ویژگی اول مدیرانی میشود که در مقابل فرهنگ (یا حتی سوابق) انقلابی، به خلق و خوی ریاست طلبانه و اشرافی گرایش نشان داده باشند. چنین مدیرانی سر بزنگاهها، بند را به آب میدهند، به مسئولیتهای قانونی خود در امر نظارت و پرسشگری و مدیریت عمل نمیکنند و معمولا بر سر مسئولیت معاملهگر میشوند؛ همان صفتی که غربیها درباره تقسیمبندی طیفهای سیاسی داخل ایران به عنوان عملگرا معرفی میکنند. خبرهایی که بعضا در طول این سالها منتشر شده، از چنین آسیبی حکایت میکند. اینکه مدیران یک وزارتخانه در دولت اصلاحات، فساد نفتی بزرگی مانند کرسنت را به بار آورند و مورد اعتراض دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی قرار گیرند اما 20 سال بعد به همان وزارتخانه دعوت شوند، جای تعجب ندارد؟ آیا فروش 25 ساله گاز به شرکت اماراتی کرسنت با یک بیست و چهارم قیمت ( 1/8 سنت به جای 48 سنت در هر متر مکعب) خسارت کمی بود که با اصرار بر ادامه فعالیت متهمان همان قرارداد در وزارت نفت، موجب شدند ادعای مستند ایران درباره وقوع رشوه و تبانی و باطل بودن اصل قرارداد زیر سوال برود و دادگاه لاهه حکم خسارت 18 میلیاردی علیه ما تدارک کند؟ و از آن بدتر، شرکت ترکیهای با استناد به همین قیمت پایین قرارداد کرسنت، از ایران شکایت کند و به میزان یک میلیارد و نهصد میلیون دلار خسارت (در قالب دریافت گاز مفت به مدت 16 ماه) بگیرد؟
11- عاملان این خسارتهای هنگفت چرا در حاشیه امنیت دولت قرار گرفتهاند؟ چرا پیگیری نقش مُحرز برادر یک دولتمرد ارشد در تحمیل دو مدیر اشرافی به بانکهای تجارت و ملت که موجب زیان 5 هزار میلیاردی سهامداران شد، با کارشکنی مواجه میشود؟ چه کسانی از یک طرف غارت فرهنگ اسلامی در قالب امضای سند 2030 یونسکو را امضا کردند و از طرف دیگر، امضا و اجازه غارت 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را واگذار کردند؟ آیا عجیب نیست در بحبوحه طرح همین سوالات مهم، ناگهان تیتر نخست برخی نشریات زنجیرهای و گزارش جلسات برخی مدیران دولتی، دغدغه عدم پخش ربّنای فلان خواننده تحتالحمایه رسانههای سلطنتطلب و بهایی و شبکه دولتی انگلیس میشود؟ چه کسانی و با کدام انگیزه اصرار دارند افکار عمومی را در هیاهوی کنسرتهایی از جنس « خربرفت و خر برفت»، سرگرم کنند و از آنچه در اطرافشان میگذرد، بیخبر سازند؟
محمد ایمانی
:
صیانت از آرای مردم در همه انتخاباتها، دغدغهای مهم و محوری است و همیشه محل توجه و هشدار بوده است. عبارت تاریخی و فراموش نشدنی «رای مردم حقالناس است» سند افتخار نظام اسلامی است که در بیان رهبرمعظم انقلاب شکل گرفت و بارها بر ضرورت آن تاکید و پافشاری کردند.
نباید از نظر دور داشت که اگر چشم بیدار دستگاه صیانتکننده از رای مردم یعنی شورای نگهبان نبود، بعید نبود کسانی در پی خیانت به امانت مردم باشند و حقالناس را ضایع و تباه کنند!.
به عنوان نمونه، انتخابات مجلسس ششم در دوران حاکمیت جریان اصلاحطلبان برگزار شد. در آن دوره، مرحوم هاشمی رفسنجانی از تهران نامزد نمایندگی بود. آن روزها برخلاف حالا، جریان اصلاحات به نابودی آبروی آن مرحوم کمر بسته بود و در این راه از هیچ کار ناروا و ناشایستی دریغ نداشت. بنابراین همه هم و غم خود را صرف این کردند که مرحوم هاشمی به مجلس راه پیدا نکند! انتخابات تمام شد و وزارت کشور نتایج را اعلام کرد. بسیاری از چهرههای شاخص از جمله هاشمی رفسنجانی در فهرست راهیافتگان نبودند! با وجود اعلام نتایج انتخابات توسط وزارت کشور وقت، شورای نگهبان از وجود تخلفات گسترده در جریان رایگیری و شمارش آراء در حوزه انتخابیه تهران خبر داد و حاضر به تایید نتایج نشد. در پی وصول شکایتهایی، کار به بازشماری محدود آراء رسید. با شمارش دوباره برخی از صندوقهای تهران و اعلام جدید نتایج، برخی نامها در فهرست جابهجا شدند که مهمترین آنها جا به جایی هاشمی رفسنجانی از رده 33 به رده 20 و جا به جایی غلامعلی حداد عادل از 33 به 28 بود. معاون سیاسی وزارت کشور و مسئول اجرایی برگزاری انتخابات، عامل اصلی تخلفات فراموش نشدنی بود و شورای نگهبان در اقدامی انقلابی و مبتنی بر تکلیف قانونی و الهی خود، وی را به دستگاه قضایی معرفی کرد. دادگاه آقای معاون را به اتهام وقوع تخلفات گسترده در انتخابات تهران مقصر شناخت و محکوم کرد. این اقدام نمونهای از صیانت از آرای مردم است. ادامه مطلب...
گروه بین الملل_رجانیوز: آخرین تحولات بحرین در ادامه آمده است.
هر جنبنده ای از سوی نظامیان آل خلیفه هدف قرار می گیرد
به گزارش رجانیوز به نقل از مهر نظامیان رژیم همچنان به منازل به شکل گسترده یورش می برند.
نظامیان رژیم با گلوله ممنوعه ساچمه ای به تظاهرات کنندگان در منطقه بنی جمره یورش بردند.
در کرانه مردم علیه آل خلیفه قیام کردند. ادامه مطلب...
ی
انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری به پایان رسید و رئیسجمهور مستقر، مطابق با یک عرف و رویه در جمهوری اسلامی ایران موفق به کسب آرا اکثریت گردید و در دولت بعدی نیز به تشکیل کابینه خواهد پرداخت. بزرگترین پیروز این انتخابات مردمی هستند که بار دیگر در صحنه حاضر شده و قدرت و نجابت خود را نمایش داده و مصداق مردمسالاری واقعی را به جهانیان معرفی نمودند. اگر از برخی بداخلاقیهای انتخاباتی و بعضاً قانونشکنیهایی که انجام شد، گذر کنیم باید این نکته را مدنظر قرار داد که علیرغم اینکه مخالفین آقای روحانی موفق به کسب اکثریت آرا و تشکیل دولت نشدند لیکن تحولی مهم و عمیق در گفتمان دولت مستقر ایجاد کردند. دولتی که کمتر به میان مردم میرفت و کمتر واقعیت را به صورت میدانی مشاهده میکرد، صحنههایی از مردم را مشاهده کرد که شاید تصور آن را نیز نمیکرد. صحنههایی در مجامعی که شخص آقای روحانی در آن حضور داشت و مطالباتی که به صورت مستقیم از ایشان درخواست میشد تا اجتماعات مردم در جلسات و مراسم نامزدهای رقیب و مطالباتی که جمعیت مردمی در این جلسات از رئیسجمهور آینده ایران اسلامی مطالبه میکرد. تحولی که باعث شد دولتمردانی که وعده ایجاد یکمیلیون شغل توسط دیگر کاندیداها را به استهزا میگرفتند، خود را متعهد به ایجاد سالیانه 950 هزار شغل بدانند. آقایانی که سایت کارانه نامزد مخالف را مصداق خرید و فروش رأی برمیشمردند، خودشان سایتی را راهاندازی کرده و اعلام کنند که از بیکاران تا زمان کسب یک شغل مناسب، حمایت مالی خواهند کرد. نباید فراموش کرد که برخی از اعضا دولت کنونی، اصولاً ایجاد اشتغال را از وظایف دولت نمیدانستند و شاید اکنون نیز ندانند. ادامه مطلب...