سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمهه تعالی:نسبت مشارکت و رقابت با مردم و اقتصاد! (یادداشت روز)

این کاریکاتور مناسب زمان حال برخی آقایان هست که ...

 

 

این کاریکاتور مناسب زمان حال برخی آقایان هست که ... 

رهبرمعظم انقلاب در چند دیدار اخیر، بخش مهمی از سخنان خویش را به بحث مشارکت مردم در انتخابات اختصاص دادند که از یک طرف نشان از اهمیت انتخابات دارد و از سوی دیگر اهمیت حضور مردم در نگاه ایشان را نشان می‌دهد.
1-رهبرمعظم انقلاب یکی از راه‌های افزایش مشارکت مردم را حضور مسئولان در میان مردم برشمردند و معتقدند که احزاب و شخصیت‌های سیاسی پرطمطراق نمی‌توانند تامین‌کننده مشارکت مردم در انتخابات باشند. ایشان «پوپولیسم» خواندنِ «با مردم بودن» و «با مردم حرف زدن» و «با مردم کار کردن» و «رفتن در میان مردم» را «توهین و اهانت به مردم» می‌شمارند و تاکید دارند، همین با مردم بودن موجب شناخت مشکلات و مطالبات واقعی مردم و همین کار کردن برای حل مشکلات مردم موجب افزایش مشارکت و انتخابات پرشور و رقابت واقعی می‌شود. رهبرمعظم انقلاب یکی از عللی که حضرت امام نیز توانست پایه‌های انقلاب را محکم کند، همین با مردم بودن دانستند و تاکید کردند«امام به جای نشست‌ و برخاست کردن با احزاب و گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و شخصیّت‌های سیاسی معروف پُرمدّعا، آمد با مردم نشست... حرف دلش را به جای اینکه با فلان جریان سیاسی یا فلان شخصیّت سیاسی بزند، با مردم زد و مردم را عملاً وارد میدان کرد و مردم هم وارد میدان شدند».ایشان با اشاره به خاطره‌ای از حضرت امام (ره) که فرموده بودند به فلان ملّای بزرگ در یک شهری بگویید«بلند شوند بیایند قم؛ منتها شرطش این است که با فلان جریان سیاسی رابطه‌شان را قطع کنند»، تاکید می‌کنند«منطق امام این بود که باید بیایید بین مردم»، به جای اینکه وابسته به یک جریان و حزب سیاسی شوید.
2-برخلاف برخی افراد که می‌خواهند خود را و یا اینکه برخی احزاب سیاسی می‌خواهند شخصی را ستون انقلاب بنامند، و حتی حضور و یا عدم حضور شخصیتی را ملاک انتخابات پرشور القا کنند، رهبرمعظم انقلاب با اشاره به نامه امام علی (ع) به مالک اشتر، «اَلعامَّةُ مِنَ الاُمَّهًْ» و «جِماعُ المُسلِمین» یعنی بدنه مردم و ملت را «عِمادُ الدّین» یعنی قوام و ستون اصلی انقلاب و تکیه‌گاه دین معرفی می‌کنند که «العُدَّةُ لِلاَعداء» یعنی ذخیره در مقابل دشمن برای روز مبادا هستند. رهبر معظم انقلاب با تبعیت از امام علی (ع) «عامه مردم» را در مقابل «خاصّه» یعنی نورچشمی‌ها قرار می‌دهند و با اشاره به بیانات عجیب آن حضرت درباره‌ عامّه و خاصّه‌، از نگاه امیرالمؤمنین نتیجه می‌گیرند که«به توده مردم تکیه کنید، توده مردم همه‌کاره‌اند، نه خواص»!. حضرت امام (ره) نیز در اوایل انقلاب با همین منطق در پاسخ به کسانی که می‌خواستند خود را مستظهر به رای مردم و همه کاره کشور القا کنند، فرمودند«ملت شخص نمی‌خواهد، ملت ایران شخص‌پرست نیستند...این ملت میلیونی را محاسبه نمی‌کنند...هی نگویید که ملت با من است... ملت از مجلس و دولت و رئیس‌جمهوری، مادامی که در طریق اسلام باشد، طرفداری می‌کنند.هر کدامتان بلغزید، مردم دیگر از شما طرفداری نمی‌کنند... مغرور نشوید به اینکه من آن هستم که رستم یلی بود در کذا!...». حضرت امام مثل رهبر معظم انقلاب معتقد بودند مردم به واسطه اینکه اسلام و انقلاب را می‌خواهند و به واسطه اینکه می‌خواهند مشکلاتشان حل شود پای صندوق‌های رای حاضر می‌شوند، نه به خاطر اشخاص و جریانات سیاسی! لذا احزاب محوری و شخص‌پرستی و شهرت‌پرستی و بت‌سازی از اشخاص و نادیده گرفتن مردم، ضد مشارکت است، هرچند برخلاف عقایدشان در ظاهر نیز ادعای مردم و انتخابات را هم داشته باشند!
3- یکی از نقاط روشن و مشترک در سخنان رهبر معظم انقلاب روشنگری و تبیین مسائل است و بر همین اساس «جهاد تبیین» به یکی از کلیدواژه‌های ایشان تبدیل شده است و اکنون نیز با توجه به شرایط کنونی تاکید دارند«یکی از کارهای امروز نسبت به انتخابات‌، جهاد تبیین است» و تصریح دارند«یک عدّه‌ای نمی‌خواهند این انتخابات آن‌چنان که شایسته این ملّت است انجام بگیرد.این حرکت خصمانه است.در مقابل اینها جهاد تبیین باید سینه سپر و باید حقیقت را بیان کند». بر این اساس رقابت واقعی زمانی شکل می‌گیرد که طرف‌های حاضر در صحنه انتخابات برای حل مشکلات مردم طرح و برنامه داشته باشند و عملکرد گذشته آنها زمانی که در قدرت بودند برای مردم به طور شفاف و به دور از محذورات سیاسی و غیرسیاسی تبیین شود.یکی از راه‌های افزایش مشارکت مردم در انتخابات‌، تبیین و بیان علل مشکلات کنونی و معرفی بانیان وضع موجود به مردم است که
رهبر معظم انقلاب تاکید دارند«کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند... بلکه باید پاسخگو باشند!». لذا کسانی که در این کشور خود مسئول و رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل بودند و در مسائل و مشکلات کشور نقش داشتند، نمی‌توانند بدون توجه به عملکرد و نقش خود به دولت مستقر که در حال حل مشکلات مردم است، حمله کنند و نقاط قوت را به نقاط ضعف تبدیل کنند. قطعا با سانسور کردن گذشته خود، و با عِلم به ناتوانی خود در میدان رقابت انتخاباتی، حمله به شورای نگهبان‌، ضد مشارکت است. رهبرمعظم انقلاب تاکید می‌کنند«در مقابل اینها باید ایستاد. امام بزرگوار هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد؛ صریح و روشن حقّ مطلب را اداء می‌کرد، آنچه را باید بیان کند، بیان می‌کرد؛ اسم می‌آورد از افراد، اسم می‌آورد از جریان‌ها و گروه‌ها، برای اینکه مردم روشن بشوند؛ و به همین ترتیب توانست پایه‌های نظام را پایه‌های محکمی قرار بدهد».
4-مشکلات اقتصادی و کنار زدن مردم از مسائل اقتصادی مهم‌ترین علت کنار زدن مردم از حضور در پای صندوق‌های رای است که رهبرمعظم انقلاب
از آن به عنوان یکی از راهبردهای دشمن برای خارج کردن مردم از صحنه برشمردند و تاکید کردند:«بیشترِ این ضعف‌های اقتصادی به خاطر عدم حضور مردم است...آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخش‌های اقتصادی همین‌جور است».ایشان با اشاره به اجرای غلط سیاست‌های خصوصی‌سازی به عنوان یکی از مصداق‌های این راهبرد فرمودند«اجرای سیاست‌های اصل44 را به فلان دولت مدام سفارش کردیم‌، گفتند بله، می‌کنیم، نمی‌کنیم، می‌کنیم، نمی‌کنیم؛ چند مورد کردند که از چند مورد، نصفش فاسد از آب درآمد!».رهبر معظم انقلاب نه «فضای مجازی و سیاست خارجی و ارتباط با این دولت و آن دولت»، بلکه «مشکلات اقتصادی و معیشت طبقات ضعیف جامعه و مافیای واردات و سیاست‌های غلط اقتصادی» را مسئله اصلی مردم برمی‌شمرند و تاکید می‌کنند«مشکل اقتصادی کشور با نسخه‌های غربی درست نخواهد شد...تاکنون هم هر وقت نسخه‌های غربی را به کار گرفتیم، ضرر کردیم... با قضیّه‌ تعدیل‌، عدالت اجتماعی در کشور به ‌معنای واقعی کلمه ضربه خورد،شکاف طبقاتی به وجود آمد،ضررهای عمده تحمّل کردیم».ایشان با همان نگاه تبیین گرایانه و روشنگرایانه در انتخابات معتقدند
«ای کاش اقتصاددان‌های مؤمن ما بیایند برای مردم تشریح کنند تدابیری را که دشمنان در آن سوی مرزها به‌کار می‌برند تا ما نتوانیم در داخل، اقتصاد محکم و مستقل و قوی داشته باشیم»!. لذا اکنون هر شخص و گروه و جریان سیاسی که ادعای واقعی مشارکت مردم در انتخابات را دارد، باید صادقانه به مردم اولا بگوید که برای حل مشکلات اقتصادی و وارد کردن مردم در اقتصاد چه برنامه‌ای دارد؟. رهبر معظم انقلاب تاکید دارند«نداشتن برنامه خوب اقتصادی درهر کشوری، به اعتبار آن کشور لطمه می‌زند؛ لذا واقعاً باید به مسئله اقتصاد به طور جدّی پرداخت». ثانیا نقش خود و دولت‌هایی که از آنها حمایت کردند، را برای مردم بیان کنند و عملکرد گذشته خود در مشکلات کنونی را بپذیرند و نخواهند با فرافکنی و فضاسازی خود را تبرئه کنند؟ ثالثا نسبت عملکرد دولت‌های گذشته با سیاستهای دیکته‌شده نهادهای بین‌المللی تحت نفوذ آمریکا از جمله سیاستهای تعدیل و صندوق بین‌المللی پول و FATF و سند 2030 و...و نهایتا با برجام برای مردم بیان شود و برای مردم روشن شود کسانی که مدعی حضور در قدرت و در مجلس آینده هستند آیا باز همین سیاست‌های غلط که علت‌العلل مشکلات کشور و مکمل تحریم‌ها و زمینه‌ساز اثرگذاری تحریم‌های آمریکا هستند، را می‌خواهند ادامه دهند و یا می‌خواهند این سیاست‌ها را از قوانین کشور احصا و حذف و با قوانین خنثی‌کننده تحریم‌ها جایگزین کنند؟ به فرمایش رهبری «کشاندن مردم به صحنه باید با توان‌بخشی معرفتی و با جهت‌دهی دقیق باشد.همانند موشک‌های نقطه‌زن!...هدفتان باید مشخّص و دقیق باشد.هدف‌های دست دوّم و فرعی مورد توجّه نیست».لذا ترساندن مردم از قدرت‌ها و القای کاذب ضرورت پیروی از سیاست‌های آمریکا و نهادهای بین‌المللی یک سیاست نخ نما و ضد مشارکت و یکی از راه‌های بیرون بردن مردم از صحنه است،چون به فرمایش رهبری«ملّت ایران از دنباله‌روی و پیروی از قدرت‌ها بیزارند؛ننگشان می‌کند که آمریکایی‌ها و دیگر قدرتمندان بخواهند بر این ملّت امر و نهی کنند؛ ملّت ایران تحمّل نمی‌کند!»
5-انتخابات اسفند گلوگاه تحول است و نمایندگان آینده باید برنامه اقتصادی خود را بر این مبنا برای مردم تبیین کنند و مردم نیز در انتخابات براساس این فرمایش حضرت امام (ره) که فرمودند«نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد»، باید با رای خود موجب کنار گذاشتن جریان غربگرای مجری سیاست‌های آمریکا و نهادهای بین‌المللی تحت سلطه آمریکا شوند.

دکتر محمدحسین محترم


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 102/10/27ساعــت 3:47 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:غرب در تنگنای تنگهها (یادداشت روز) حمله نظامی آمریک
 ..

 

حمله نظامی آمریکا و انگلیس به یمن بار دیگر اهمیت راهبردی یمن در تحولات منطقه‌ای را تداعی کرد. یمن در ادبیات سیاسی رایج که عمدتاً غربی‌ها ترویج کرده‌اند کشور فقیر، گرفتار و حاشیه‌ای‌ است اما با بررسی تاریخ، یمن جلوه دیگری دارد. این کشور هیچ‌گاه در دوره‌ای طولانی تحت استیلای قدرت‌های خارجی و منطقه‌ای قرار نگرفته است. یمن در شبه‌جزیره عربستان همواره کشوری دارای تمدن و تجارت و دارای مردمی سخت‌کوش و مقاوم بوده است. بر این اساس در دوره‌های مختلف تاریخی منشأ تحولات بزرگی در حوزه بین‌المللی شده و تأثیرات آن پایدار بوده است. یمن در تاریخ اسلام هم نقش بسیار برجسته‌ای دارد و اولین کشوری بوده که اسلام را بدون درگیری پذیرفته و به آن وفادار مانده است. این تصویر که در کتب مختلف به آن اشارت رفته، واقعی‌تر از تصویری است که غربی‌ها به‌خاطر کینه‌ای که از این مردم دارند از آن ساخته‌اند. در همین تحولات جاری، یمنی‌ها علی‌رغم همه گرفتاری‌هایی که به آْنان تحمیل گردیده، برجسته‌ترین نقش را در پس زدن تجاوز رژیم غاصب اسرائیل به غزه و مقابله با کشتار مردم آن به‌عهده گرفته‌اند بدون آنکه یک محرک خارجی آن را به در پیش گرفتن چنین مسئولیت سنگینی وادار کرده باشد. در خصوص این موضوع گفتنی‌هایی وجود دارد: 
1- یمنی‌ها در طول حدود 9 سال جنگی که ائتلاف سعودی - آمریکایی
 بر آنان تحمیل کرد و به غلط «جنگ داخلی» لقب گرفت از بستن باب‌المندب و یا دریای سرخ اجتناب کردند، در حالی که «منافع ملی» آنان اقتضای آن را داشت اما به‌خاطر دفاع از فلسطین و مظلومان غزه و اعمال فشار بر رژیم غاصب، کنترل دریای سرخ و تنگه باب‌المندب را به‌دست گرفتند در حالی که دقیقاً می‌دانستند این اقدام بدون هزینه و پیامد نبوده و غرب را به واکنش نظامی وادار می‌کند. یمنی‌ها بر اساس باورهای عمیق دینی و نگرش‌های جهادی و بینش بالای سیاسی به کمک مظلومان غزه شتافتند. این ورود، تحولات جنگ غزه را تا حد بسیار زیادی متأثر کرد و سبب وحشت رژیم غاصب و حامیان جنایتکار آن شد. 
بر اساس یک تحلیل قرآنی، چنین مردمی از عنایت خداوند متعال بهره‌مند بوده و حمایت الهی را دارند. کمااینکه خداوند در آیه 55 سوره مبارکه نور فرموده است؛ آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند را بر زمین حاکم می‌کنیم همان‌گونه که پیشینیان‌شان را حاکم کردیم و خوف را از آنان برطرف کرده و امنیت‌شان بخشیدیم. اقدامات یمنی‌ها در این صحنه از خالص‌ترین اقدامات یک گروه مؤمن است و چه کسی سزاوارتر از آنان برای جلب حمایت الهی است؟ یمنی‌ها در حالی که دچار عسرت مالی بودند اعلام کردند نان خود را با فلسطینی‌های در محاصره تقسیم می‌کنند و وقتی اقدامات رژیم غاصب علیه مظلومان غزه شدت گرفت اعلام کردند جانشان را فدای فلسطینی‌ها می‌کنند و بر سر این اعلام وارد اقدامات عملی شدند و آمریکا، انگلیس، اسرائیل و وابستگان به آنها را به وحشت انداختند. 
2- آمریکا و انگلیس با آن همه دبدبه و کبکبه در حمایت از رژیم غاصب و کودک‌کش اسرائیل، یمن را پس از تحمیل 9 سال محاصره و جنگ، مورد حمله قرار داده‌اند. خود این به یمنی‌ها اعتبار مضاعف بخشیده است. آنان از حمله این دولت‌های ظالم نه غافلگیر شده و نه وحشت کردند چرا که در طول 9 سال گذشته همواره مورد حملات آنان بوده و بر آنها غلبه کرده‌اند. بنابراین می‌دانند چگونه از پس آنان برآیند. آمریکا و انگلیس با موشک‌هایی که قیمت هر کدام از آنها چندصدهزار دلار است، در یمن چه چیزی را ویران کرده‌اند؟ خانه‌هایی که با هزینه اندک ساخته شده‌ و با هزینه اندک بازسازی می‌شوند. اما باید در انتظار ویرانی ناوها و پایگاه‌هایی بنشینند که برای آنها میلیون‌ها و میلیاردها دلار هزینه کرده و به‌راحتی قابل بازسازی نیستند. آمریکایی‌ها اگر به جنگ با یمن ادامه دهند ناگزیر خواهند شد پایگاه‌های خود را در منطقه تخلیه کنند و به عمق اقیانوس‌ها پناه ببرند. آمریکا اگر به جنگ ادامه دهد پایه‌های دولت‌های وابسته به خود در منطقه را سست‌تر می‌کند و باید به عزای آنها بنشیند. این هزینه‌های دوسوی میدان است. 
3- رژیم غاصب اسرائیل با مردم غزه یعنی بخشی از مردم فلسطین درگیر است. مردم غزه از سال 1384 در محاصره اسرائیل قرار داشته و حتی در خیلی از مواقع گذرگاه مصری رفح روی آنان بسته بوده است. این مردم نه هواپیما دارند، نه ناوهای جنگی دارند و نه به نیروی زرهی مجهز هستند و نه برای دفاع از خویش ضدهوایی و زیردریایی دارند. اما کار اسرائیل که همه اینها را دارد در مواجهه با این مردم محصور و مظلوم به جایی رسیده که برای حفظ و جبران شکست آن باید آمریکا و انگلیس به صحنه بیایند؛ این یعنی ورود حداکثری برای رها شدن از مقاومت فلسطین. این در حالی است که از آن طرف، مقاومت برای دفاع از فلسطین در این صحنه با عشری از امکانات و توانمندی‌های خود به صحنه آمده است. در این هماوردی نه‌تنها جمهوری اسلامی به عنوان قدرتمندترین عنصر جبهه مقاومت وارد عملیات نشده بلکه حتی همین یمنی‌ها و لبنانی‌ها هم هنوز بیش از یک‌دهم از توانمندی‌هایشان را به صحنه نیاورده‌اند. آیا برای درک «تغییر موازنه» به نفع جهان اسلام، همین مقدار کافی نیست؟ و آیا صحنه‌ای عیان‌تر از این در بیان عینی آیات نصرت خدا بر مؤمنین وجود دارد؟ حتماً شنیده‌اید که به محض حمله آمریکا و انگلیس به یمن، موجی از ابراز نگرانی در میان آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها برخاست و اکثر مطبوعات غربی از غیرممکن بودن شکست دادن یمنی‌ها نوشتند یمنی‌ها 9 سال با همین آمریکا، انگلیس، عربستان، امارات و... جنگیده‌اند. اینک به جنگ اسرائیل رفته‌اند و آن‌گونه که غربی‌ها در تبلیغات خود می‌دمند، ماجراجویی نیست، ادای تکلیف به امت اسلام و فلسطین و مردم آن است. اگر یمنی‌ها ماجراجو بودند نمی‌گفتند در صورتی که سعودی جنگ را متوقف کند، کاری به آن ندارند و حاضرند با آن روابط گرم سیاسی هم داشته باشند. ماجراجو آن نیرویی است که علی‌رغم آنکه با داعیه بازگردان امنیت دریای سرخ به صحنه آمده به جای آنکه ماده اصلی ناامنی که رژیم صهیونیستی است را مهار کند، به توسعه جنگ روی آورده است. 
4- دولت آمریکا در نامه‌های مکرر به ایران از جمله در پیامی که همزمان با حمله به یمن فرستاد مدعی است که خواستار باز شدن جبهه‌ها و گسترش جنگ نیست و نمی‌خواهد با یمن هم وارد جنگ شود! اما واقعیت این است که از ابتدای جنگ غزه عملکرد آن بر مبنای توسعه میدان درگیری به نفع اسرائیل بوده است. بله آمریکا نام توسعه جنگ را نمی‌برد و حتی علیه آن سخن می‌گوید ولی حمله به یمن در حالی که یمنی‌ها یک هزارم اقدامی که اسرائیل علیه مردم در محاصره غزه انجام داده، علیه رژیم غاصب انجام نداده‌اند، چه معنایی غیر از توسعه جنگ دارد؟ وقتی آمریکا به جای آنکه برای آرام‌سازی منطقه، کشتار مردم غزه را متوقف کند که بدون شک با یک اشاره آن ماشین جنایت اسرائیل متوقف می‌گردد، به نقطه‌ای حساس در منطقه حمله می‌کند چه انتظاری دارد که دیگران برای نشاندن آمریکا سر جای خود و دفاع از امنیت کشورهای خویش وارد اقدام علیه آن نشوند؟ جبهه مقاومت نشان داده علاقه‌ای به گسترش جنگ ندارد اما وقتی با سیاست گسترش جنگ مواجه می‌شود، در حالی که قدرت توقف شرارت آمریکا، اسرائیل و انگلیس را دارد، نمی‌تواند دست روی دست بگذارد. 
5- مسلماً ادامه جنگ موقعیت رژیم غاصب را متزلزل‌تر می‌کند. خیلی‌ها در لزوم امنیت داشتن آبراه‌ها و تنگه‌ها همداستان‌اند و می‌دانند که امنیت تنگه حساس باب‌المندب و آبراه دریای سرخ وابسته به جلب نظر یمنی‌هاست و زمانی که یمنی‌ها در حمایت قاطع از مقاومت قلسطین از سلاح تنگه و آبراه استفاده می‌نمایند، راهی جز متوقف کردن جنگ غزه و عقب‌نشینی ارتش رژیم غاصب از غزه و نیز رفع محاصره دریایی ساکنان آن وجود ندارد. غرب باید متوجه شود حمایت از رژیم غاصب اسرائیل با سودای امنیت تنگه‌ها و آبراه‌ها همخوانی ندارد. غرب باید باور کند اسرائیل وقتی قادر به اداره یک جنگ در یک باریکه نیست نمی‌تواند به حیات ننگین خود ادامه بدهد و غربی‌ها چگونه می‌توانند در منطقه‌ای با آرامش حرکت کنند که مردم آن جنایت علیه فلسطین را برنمی‌تابند. امنیت آبراه‌های منطقه یک امری نیست که با دستورالعمل غرب و قطعنامه‌های سازمان ملل به نفع غرب برقرار شود، این امنیت فقط با تأمین منافع ملت‌های اطراف آن حاصل‌شدنی است. غرب باید بداند از این پس با ادامه حمایت از رژیم غاصب اسرائیل، تنگه امنی برای آن باقی نمی‌ماند و خوب می‌داند مهم‌ترین تنگه‌های دنیا (هرمز، باب‌المندب، جبل‌الطارق، داردانل و بسفر) در جهان اسلام واقع شده‌اند. اگر غرب دست از حمایت غاصبان فلسطین برندارد، دیر نباشد که اجازه ورود به سایر تنگه‌های اسلامی را هم از دست بدهد.
 
 سعدالله زارعی

+ نوشته شـــده در سه شنبه 102/10/26ساعــت 12:5 عصر تــوسط عباس | نظر
بسه تعالی:نمیباریم مگر اینکه...!(یادداشت روز) 1- دیروز «بن رودز»

نمی‌باریم مگر این‌که...!(یادداشت روز)

بنر طوفان الاقصی و فلسطین آزاد خواهد شد با خوشنویسی نصر من الله

بنر طوفان الاقصی لایه باز با فرمت psd و با خوشنویسی فلطین آزاد خواهد شد و خوشنویسی نصر من الله و فتح القریب قابل ویرایش در نرم افزار فتوشاپ به صورت لایه باز توسط تیم طراحان طرح گرافیک طراحی شده است. در طرح لایه باز طوفان الاقصی از تصاویر و المان های با کیفیت و متناسب با استاندارد چاپ استفاده گردیده است. طرح بنر لایه باز قدس شامل عکس پرچم فلسطین را تماشا کن و پرچم فلسطین می باشد که المان های استفاده شده در بنر لایه باز طوفان الاقصی قابلیت ویرایش، جابه جایی و تغییر سایز را دارا بوده و شما می توانید متناسب با سلیقه خودتان طرح طوفان الاقصی را ویرایش نمایید.

 

پوستر طوفان الاقصی,طوفان الاقصی,بنر طوفان الاقصی,طرح بنر طوفان الاقصی

     
  
بررسی کاربر
0 (0 رای)
1- دیروز «‌بن رودز‌» معاون سابق امنیت ملی دولت اوباما در واکنش به حمله نظامی آمریکا و انگلیس به یمن، خطاب به این دو کشور گفت: وقتی با ائتلاف چندین ساله نتوانستید یمن را شکست بدهید، با این حملات هوایی دنبال چه هستید و چه کاری از شما ساخته است؟! اشاره او به ائتلاف پیشین 17 کشور علیه یمن است که به ادعای ارتش عربستان (در آغاز درگیری‌) قرار بود ظرف 3 روز و یا حداکثر یک هفته، مقاومت یمن را درهم شکند! ولی آن جنگ تمام عیار بیش از 8 سال به درازا کشید و ائتلاف یاد شده که عربستان و امارات دو عضو اصلی آن بودند، دست از پا درازتر مجبور به عقب‌نشینی شده و به آتش‌بس روی آوردند. گفتنی است که در ائتلاف شکست‌خورده قبلی، برخلاف ائتلاف اخیر، آمریکا و انگلیس و اسرائیل، حضور خود را در ائتلاف رسماً اعلام نکرده بودند ولی در ائتلاف اخیر آشکارا و بی‌پرده وارد کار‌زار شده‌اند. حضور علنی آنها در ائتلاف جدید جبهه تازه‌ای پیش‌روی یمن گشوده است و از این روی مقاومت یمن اعلام کرد تمامی منافع آمریکا و انگلیس به اهداف مشروع ما تبدیل شده است.
2- آمریکا و انگلیس در مقایسه با ائتلاف قبلی اهداف تازه‌ای برای حمله به یمن در اختیار ندارند ولی منافع فراوان و پُر‌شمار آنها در منطقه می‌تواند اهداف راهبردی خسارت‌آفرین و شکننده‌ای برای حملات موشکی، پهپادی، نفوذی و‌... نیروهای مقاومت یمن باشد. به عنوان نمونه، ناوگان پنجم دریایی آمریکا در سواحل بحرین مستقر است. فاصله هوایی یمن تا محل استقرار این ناوگان کمتر از 1400 کیلومتر است. این ناوگان به‌آسانی می‌تواند یکی از اهداف موشک‌های بالستیک و پهپادهای انفجاری مقاومت یمن باشد. گفتنی است که فاصله هوایی بندر تجاری ایلات در جنوب فلسطین اشغالی تا یمن نزدیک به 2000 کیلومتر است. شهر بندری ایلات بعد از جنگ غزه، مورد حمله موشکی مقاومت یمن قرار گرفته است و امروزه به بیغوله‌ای تبدیل شده و ساکنان صهیونیست آن این شهر را ترک کرده‌اند. با مقایسه فاصله 2 هزار کیلومتری بندر ایلات با یمن، حمله به ناوگان پنجم دریایی آمریکا در سواحل بحرین که در فاصله هوایی کمتر از 1400 کیلومتری یمن قرار دارد، به آسانی امکان‌پذیر است. تاکنون مقاومت یمن به کشتی‌های حامل سوخت و کالا برای رژیم صهیونیستی حمله می‌کرد ولی از این پس تمامی کشتی‌ها و شناورهای وابسته به آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای عضو ائتلاف اخیر صرفنظر از محموله‌ای که حمل می‌کنند، نیز به اهداف مشروع مقاومت یمن تبدیل شده‌اند. دیروز محمد البخیتی عضو دفتر سیاسی صنعاء تاکید کرد که «آمریکا و انگلیس با این حمله، خودشان را از حرکت در دریای سرخ و باب‌المندب محروم کردند».
3- نکات فوق از دید و نگاه بسیاری از رسانه‌ها و صاحبنظران غربی نیز پنهان نمانده است که از آن میان به نقل چند نمونه بسنده می‌کنیم.
- «دنیل دی پاتریس» تحلیلگر معروف شیکاگو تریبیون می‌نویسد «‌دولت بایدن با حمله به اهداف حوثی‌ها در یمن، خودزنی کرده است‌... هرچه ایالات متحده استفاده بیشتری از گزینه زور کند، احتمال بیشتری وجود دارد که حوثی‌ها با حملات گسترده‌ای پاسخ دهند‌...».
- یک مقام نظامی آمریکا که نمی‌خواهد نامش فاش شود به روزنامه وال استریت ژورنال گفته است «‌نمی‌توانیم یمن را شکست بدهیم‌... پیش از این هم ناتوانی در مقابله با انصارالله را تجربه کرده‌ایم‌».
- روزنامه نیویورک تایمز به شرایط بحرانی آمریکا اشاره کرده و با ابراز نگرانی از گسترش جنگ می‌نویسد:« این حملات بازدارنده نیست و بیم آن می‌رود حملات به یمن باعث تداوم درگیری بین نیروهای یمنی و نیروی دریایی آمریکا شود».
- سایت خبری دیلی میل تاکید می‌کند که:‌«‌غرب هزینه سنگینی خواهد داد‌».
- خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ، حمله آمریکا و انگلیس به یمن را «‌قمار بزرگ‌» نامیده و می‌نویسد «‌مقابله با صنعا و بازداشتن آن از حمله به کشتی‌ها کار آسانی نیست‌».
و‌... 
4- برخی از تحلیلگران غربی معتقدند که حملات آمریکا و انگلیس به یمن با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن نتیجه دادگاه لاهه صورت پذیرفته است. با این توضیح که اسناد حاکی از جنایات جنگی اسرائیل به این دادگاه بین‌المللی که از سوی کشور آفریقای جنوبی (معروف به کشور نلسون ماندلا‌) ارائه شده است به اندازه‌ای گویاست که محکومیت رژیم صهیونیستی در آن قطعی خواهد بود و آمریکا و متحدان اروپائیش با حمله به یمن در پی آنند که این محکومیت را در افکار عمومی جهانیان تحت‌الشعاع حمله یاد شده قرار بدهند. این دیدگاه اگرچه بعید نیست که بخشی از واقعیت را در خود داشته باشد ولی با بسیاری از شواهد و قرائن دیگر همخوانی ندارد، چرا که رسوایی رژیم کودک‌کش اسرائیل به گونه‌ای حیرت‌انگیز در سطح گسترده‌ای از افکار عمومی جهانیان راه یافته است، تا آنجا که همه روزه علاوه‌بر جهان اسلام، در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی شاهد تظاهرات چند صد‌هزار نفره و بعضاً میلیونی به دفاع از مردم مظلوم غزه و علیه جنایات وحشیانه اسرائیل و دولت‌های غربی حامی این رژیم هستیم. بدیهی است که نتیجه دادگاه لاهه هرچه باشد نمی‌تواند طوفان خشم مردم جهان از اسرائیل و حامیانش، به‌ویژه آمریکا و انگلیس را تحت‌الشعاع قرار دهد. 
5- حملات پی‌در‌پی و بی‌امان یمن به بندر ایلات (که بر اساس یک خبر موثق، در آینده‌ای نه چندان دور مناطق و شهرهای دیگری از فلسطین اشغالی را هم شامل می‌شود‌) و نیز حمله به کشتی‌های حامل کالا و سوخت برای رژیم صهیونیستی، ناشی و برخاسته از روحیه انسان‌دوستانه اسلامی و خشم مقدس مردم فداکار و ایثارگر یمن در دفاع از مردم مظلوم غزه است. حملات دیروز آمریکا و انگلیس به یمن که در حمایت از جنایات و نسل‌کشی صهیونیست‌ها صورت پذیرفت، نه فقط کمترین آسیبی به روحیه انقلابی و روح بلند مردم یمن وارد نکرده است بلکه تمامی شواهد محسوس و ملموس حکایت از آن دارند که مردم سلحشور و غیور یمن را برای ادامه راهی که در پیش گرفته بودند مصمم‌تر کرده است. دیروز، ساعاتی پس از حمله آمریکا و انگلیس به یمن، مردم انقلابی و خداجوی این کشور با حضور حماسی و چند میلیونی خود {‌فقط} در صنعا خواستار ادامه نبرد با کشورهای غربی و عبری و عربی حامی رژیم صهیونیستی شدند. (یکی از تصاویر این حضور حماسی زینت‌بخش صفحه اول کیهان امروز است‌). 
6- بعد از تهدید آمریکا و انگلیس به حمله نظامی (‌دو روز قبل از حمله دیروز‌)، محمد‌علی الحوثی یکی از مقامات ارشد مقاومت یمن خطاب به کشورهای تهدید‌کننده گفت: ما به پیروی از امام علی علیه‌السلام «‌نمی‌باریم مگر آن که سیل به راه می‌اندازیم‌». اشاره ایشان به کلام معروف امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از جنگ جمل است. توضیح آن که، بعد از جنگ جمل که در آن، جنگ افروزان (اینجا بخوانید آمریکا و انگلیس) با آنهمه خط و نشان کشیدن‌ها و رجزخوانی‌ها به سختی شکست خورده و به ذلت افتاده بودند، مولای بزرگوار ما، حضرت امیر علیه‌السلام در وصف دو سپاه که در دو سوی آن آوردگاه گرد آمده بودند، فرمودند؛ «وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَیْنِ الْأَمْرَیْنِ الْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِیلُ حَتَّى نُمْطِرَ‌... دشمنان چون رعد غریدند و مثل برق، جرقه زده و از جای برآمدند، اما با وجود آنهمه لاف گزاف، هنگام کارزار ناتوان و ترسان بودند. ولی ما، خروش برنمی‌داریم، مگر آن که دست به عمل می‌زنیم و نمی‌باریم، مگر آن که سیل به راه می‌اندازیم -خطبه 9 نهج‌البلاغه- ». نیم‌نگاهی به کارنامه مقاومت یمن، در جنگ 8 ساله با ائتلاف قبلی دشمنان غربی و حماسه‌ای که در جریان جنگ غزه از خود برجای گذارده‌اند، به وضوح نشان می‌دهد که تأسی آنها به کلام حضرت امیر علیه‌السلام، از واقعیتی سترگ حکایت می‌کند.
7- و بالاخره اشاره به بخشی از مصاحبه «‌نصر‌الدین عامر‌» یکی از اعضای مقاومت یمن با خبرنگار فلسطینی که بعد از حمله دیروز آمریکا و انگلیس صورت پذیرفته است، تحسین‌برانگیز، روحنواز، غبطه‌آور و در یک کلمه عظیم‌تر از آن است که وصف‌پذیر باشد. نصرالدین عامر به خبرنگار می‌گوید «‌شرمنده بودیم که فقط غزه بمباران می‌شد و ما بمباران نمی‌شدیم! حالا خیالمان راحت شد که در این عرصه نیز با مردم غزه پیوند خورده‌ایم‌»‌.
حسین شریعتمداری

+ نوشته شـــده در شنبه 102/10/23ساعــت 8:30 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:بازگشت به صفحه نسخه قابل چاپ الفالفاندازه متن معجزه ن

 عکس و فیلم

1-‌ جان ساورز، رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی انگلیس (MI6‌) که مدتی نیز عضو تیم مذاکره‌کننده این کشور با ایران بود می‌گوید؛ «‌ انقلاب در ایران برگرفته از آموزه‌های اسلامی است و مردم ایران به اسلام اعتقاد عمیق دارند و به همین علت، مخالفت با جمهوری اسلامی را مخالفت با اسلام می‌دانند‌». این سیاستمدار کهنه‌کار انگلیس با طرح این نکته نتیجه می‌گرفت که «‌در ایران نمی‌توان به موفقیت گروه‌های اپوزیسیون امیدی داشت چرا که مردم گروه‌های مخالف نظام را مخالف با اسلام می‌دانند و آنها را طرد و نفی می‌کنند‌».
(نقل به مضمون‌).
2- ریچارد رورتی که از او با عنوان پدر انقلاب‌های رنگی (بخوانید کودتا‌های مخملی‌) یاد می‌کنند، یکی از کارشناسان ارشد سازمان سیا در جنگ‌های عقیدتی است. او در ژوئن سال 2007 درگذشته است. رورتی یکی از چند عضو سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و فرانسه است که قبل از فتنه 88 به ایران سفر کرده و با کسانی که قرار بود در آن فتنه آمریکایی - اسرائیلی نقش ایفا کنند ملاقات داشته است. رورتی با اشاره به کودتاهای مخملی در اوکراین و گرجستان و‌... می‌گوید که در تمامی آنها، مخالفان در صحنه باقی مانده و به تظاهرات خود علیه نظام‌های قبلی ادامه دادند تا در نهایت به موفقیت دست یافتند! او تاکید می‌کند که این فرمول در ایران جواب نمی‌دهد و توضیح می‌دهد که جمهوری اسلامی برای مردم ایران یک اعتقاد دینی است و مخالفان نمی‌توانند در میدان بمانند. او توصیه می‌کند که مخالفان بعد از ریزش به فضای مجازی کوچ کنند، چرا که در فضای مجازی افراد قابل شمارش نیستند. گفتنی است در فتنه 88 بعد از آگاهی بسیاری از فریب‌خوردگان و جدا شدنشان از فتنه‌گران، خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که آمریکا
400 میلیون دلار برای انتقال هواداران جنبش سبز! (فتنه‌گران‌) از کف خیابان به فضای مجازی اختصاص داده است!
3 - نه فقط پیروزی انقلاب اسلامی با حضور گسترده و چند ده میلیونی مردم رقم خورده است، بلکه طی 45 سال گذشته تمامی عقبه‌های سخت و نفس‌گیر را با حضور فراگیر و همه سویه مردم پشت سر نهاده و به سلامت از آنها عبور کرده‌ایم. دفاع مقدس 8 ساله در مقابل تمامی قدرت‌های ریز و درشت آن روز جهان، مقابله با آشوب‌های چند‌گانه، ایستادگی در مقابل تحریم‌های -‌به قول آمریکا- فلج‌کننده، عبور از فتنه‌های رنگارنگ، مقابله با ده‌ها گروه تروریستی، بمباران مناطق مسکونی کشورمان، رسیدن به پیشرفت‌های شگفت‌انگیز علمی. دستاوردهای خیره‌کننده و دشمن‌سوز نظامی، غلبه بر سنگ‌اندازی‌های دشمن در تاسیسات هسته‌ای، تاکید همه‌ساله بر پشتیبانی از انقلاب اسلامی و‌... فقط شمار اندکی از فهرست پُرشمار موفقیت‌های چشمگیری است که با حضور فراگیر مردم کشورمان در صحنه، رقم خورده و به حماسه‌های ماندگار تبدیل شده است.
دیروز حضرت آقا در دیدار پر شور مردم قم با ایشان از این گزاره منطقی و تجربه‌شده رونمائی کرده و تاکید فرمودند که «‌حضور مردم در صحنه معجزه‌آفرین است‌» نگاه حکیمانه‌ای که مروری هرچند گذرا بر رخدادهای 45 سال گذشته و عبور پیروزمندانه از توطئه‌های پی‌در‌پی دشمنان، کمترین تردیدی در واقع‌بینانه و عالمانه بودن آن باقی نمی‌گذارد. این همه اگر معجزه نیست، پس چیست؟!
4-‌ دشمن به دلایل یاد شده، توان به میدان کشیدن مردم علیه نظام اسلامی را ندارد و اما، تازه‌ترین برگی که این روزها و در آستانه انتخابات پیش‌روی به میدان آورده است، القای این توهم است که حضور در انتخابات تاثیر چندانی در سرنوشت کشور و حل مشکلات ندارد! به بیان دیگر، به جای توصیه به مخالفت با نظام که نا‌کارآمدی آن را صدها بار آزموده است، توان خود را برای پیشگیری از حضور آنان به میدان آورده است و باز هم به قول حکیمانه و هوشمندانه دیروز رهبر معظم انقلاب: «‌دشمن سیاست بیرون کشیدن مردم از صحنه را پیگیری می‌کند‌». دشمن می‌داند که مجلس شورای اسلامی نماد جمهوریت و دخالت مردم در سیاست‌گذاری نظام در تمامی عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و‌... است و مجلس خبرگان نماد اعتقاد عمیق ملت به تداوم اسلامیت نظام است. بدیهی است مجلسی که با حضور گسترده و حماسی مردم در انتخابات شکل گرفته باشد‌، از اقتداری مثال‌زدنی برای پیشبرد اهداف و گره‌گشایی از مشکلات برخوردار خواهد بود و این دقیقاً همان نکته ناخوشایند برای دشمنان تابلودار و بی‌تابلوی ایران اسلامی است.
5- حضرت آقا پیش از این نیز در دیدار هزاران نفر از مداحان
اهل بیت‌(ع) به نکته دقیقی اشاره کرده و فرموده بودند « انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است‌». در این خصوص گفتنی است که حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه میزان آیات و روایات درباره سیاست را بیش از آیات و روایات درباره عبادات می‌دانستند و می‌فرمودند: «‌از پنجاه و چند بخش فقه، تنها هفت یا هشت بخش آن مربوط به عبادات است و دیگر بخش‌ها مربوط به سیاست و امور اجتماعی و روابط انسان‌ها با یکدیگر است‌».به بیان دیگر، این پرسش در میان است که مگر خدای مهربان اسلام عزیز را برای پیاده شدن و اجرای احکام آن به بشریت ارزانی نداشته است؟ پاسخ به یقین مثبت است. در این صورت نمی‌توان و نباید تنها به اجرای احکام مربوط به اعمال شخصی و فردی نظیر نماز و روزه و طهارات و‌... بسنده کرد چرا که بیشترین بخش از احکام و دستورات اسلام درباره امور سیاسی و اجتماعی است. اکنون به این نقطه می‌رسیم که اگر پیاده شدن اسلام عزیز یک ضرورت غیر قابل تردید است - که هست- برای این منظور چاره‌ای جز اجرای احکام سیاسی و اجتماعی آن نیست و اجرای احکام سیاسی و اجتماعی اسلام -به فرموده دقیق و عالمانه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب-‌ فقط با تشکیل حکومت امکان‌پذیر است و در غیر این صورت، اسلام عزیز را به انزوا کشانده‌ایم، همان‌گونه که نزدیک به 1400 سال در غربت بوده است. اساساً تفاوت اسلام ناب محمدی‌(ص) با اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی در همین نقطه است.
حالا به بیان حکیمانه و پیش گفته حضرت آقا بر‌می‌گردیم که «‌انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است‌». همین جا اشاره به دیدگاه شهید سلیمانی که به حق سردار دلها لقب گرفته بی‌مناسبت نیست. شهید سلیمانی در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «‌امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی‌(ص)‌».
6- رهبر معظم انقلاب در بسیاری از دیدارهای خویش با اقشار مختلف مردم بر ضرورت جهاد تبیین تاکید فرموده‌اند و در دیدار اخیر با مداحان اهل بیت علیه‌السلام می‌فرمایند «‌برخی می‌خواهند انتخابات و حضور مردم که اثبات تحقق مردم‌سالاری دینی است ضعیف و نامناسب باشد تا حرف و ایده امام بزرگوار و وعده الهی دروغ درآید که در مقابل این حرکت خصمانه، مجاهدان تبیین باید با بیان حقایق بایستند و به وظیفه خود عمل کنند‌». دیروز هم تاکید داشتند که «‌هرکس مخاطبی دارد باید حضور مردم در صحنه را ترویج کند‌». به بیان دیگر هرکس به اسلام و نظام اسلامی وفادار است باید در انتخابات شرکت کند و دیگران را نیز به این حضور حماسی و سرنوشت‌ساز ترغیب کند. در این میان بی‌تفاوتی نه فقط معنی ندارد بلکه اساساً وجود خارجی نیز ندارد. بی‌تفاوتی نسبت به یک دیدگاه و نظر، خود یک دیدگاه و نظر است.
درباره مشکلات موجود، مخصوصاً مشکلات اقتصادی و معیشتی و نقش انتخابات پُر شور و حضور حماسی در مقابله با آنها نیز گفتنی‌هایی هست که به نوبت‌های بعدی می‌گذاریم. ان‌شاءالله.
حسین شریعتمداری


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 102/10/20ساعــت 7:32 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:درباره ترور ترکیبی؛ جنگ جای دیگری است (یادداشت روز)

 

مجموعه کاریکاتورهای کارلوس لاتوف با موضوع فلسطین



 
6

1- اگر باور داریم جنگ جاری در منطقه، جنگ ترکیبی است، بنابراین کنش و واکنش ما هم باید در همین تراز باشد. ترکیب جنگ نرم و سخت، برای افزودن بر دردناکی و تاثیرگذاری روی دستگاه محاسباتی «افکار عمومی» و «سیاستگذاران» است. اگر باور داریم روند جنگ، یک ماراتن نفس‌گیر برای طرفین است، همواره باید برای جنگی که نه نقطه‌ای و مقطعی، بلکه روند است، قدرت تولید کنیم، بازدارندگی را افزایش دهیم، پیشدستی کنیم. در کنار کنش و واکنش‌های موردی، نگاه ما نباید هرگز از کلیت جنگ ترکیبی، منحرف شود.
2- درست است که جنگ، در دهه اخیر پیچیده‌تر شده، اما منحصر به این دهه نیست. دشمن در همان سال‌های نخست پیروزی انقلاب، ترکیبی از عملیات نفوذ، کودتا، آشوب، تجزیه‌طلبی، ترور، تحریم، و بمباران افکار عمومی را به اجرا گذاشت. جنگ، حتما پیچیده‌تر شده، اما متقابلا، ما هم توانمند‌تر شده‌ایم. از انفعال به وضعیت کنشگری مؤثر رسیده و ضرباتی به دشمن زده‌ایم که در تاریخ چند دهه گذشته بی‌سابقه است.
3- ترور جنایتکارانه اخیر را نمی‌توان خارج از مختصات کلی جنگ ترکیبی و صرفا در حد فلان گروهک مزدور دید. همان‌گونه که واقعیت میدان، ترکیب جنگ سخت و نرم است، «ترور ترکیبی» هم واقعیت است. جنگ و ترور سخت، اگر یک آسیب می‌زند و حتی می‌تواند روحیه سلحشوری عمومی را به حرکت درآورد، «جنگ و ترور نرم» قرار است به ضربه دشمن، هزار برابر ضریب بدهد، بهانه مجادله و دلسردی شود و در بنیان مقاومت شکاف بیندازد. در چنین جنگی باید، پیچیدگی‌ها و اولویت‌ها را تشخیص داد، و همان‌گونه که به آفند و پدافند در حوزه «سخت» پرداخته می‌شود، ده برابر بیشتر در مقابل «جنگ و ترور نرم» اهتمام شود. همان‌گونه که در «جنگ سخت» اقدام می‌کنیم، به طریق اولی باید در مقابل «جنگ و ترور نرم» که بی‌صدا قتل عام می‌کند و کمتر به برافروختگی/ برانگیختگی می‌انجامد، فعال باشیم.
4- به فرموده امیر مؤمنان‌(ع)، سنگ را باید به همان‌جا که از آن پرتاب شده، بازگرداند؛ چرا که شرارت را جز شرّ باز نمی‌دارد. گروه‌های مزدور تروریست باید به کیفر جنایت خود برسند. میوه و ساقه درخت ترور را باید زد، اما نباید لحظه‌ای، از کندن ریشه آن غافل ماند؛ چنان‌که شهید سلیمانی 25 بهمن‌ 1396 در همایش دهمین سالگرد شهادت هم‌رزمش عنوان کرد. حاج قاسم در توصیف شخصیت عماد مغنیه گفت: «عماد، قبل از تاسیس حزب‌الله، در بدترین شرایط که دشمن غالب بود، تولید فرصت می‌‌کرد. با یک ابتکار عمل، طومار رژیم صهیونیستی را در اوج ناامیدی درهم پیچید. انهدام پایگاه افسران صهیونیستی، بیروت را نجات داد. اسرائیل آمده بود حکومت ایجاد کند، اما او این سیطره را نقش بر آب کرد و دشمن را به فرار واداشت.... همه سرویس‌‌های جاسوسی غرب و صهیونیستی، او را 25 سال تعقیب می‌‌کردند. تا نقطه مرکزی دشمن می‌‌رفت تا تمام تجهیزات آنها را نابود کند. لقبی که دشمنان به او دادند، دقیق است: مثل شمشیر فرود می‌‌آمد و مثل یک شبح ناپدید می‌‌شد... شهادت او، عالم اسلام را در اندوه فرو برد و دشمن را خوشحال کرد».
5- سردار سلیمانی سپس، نقشه انتقام را ترسیم کرد: «نکته‌ای که دشمن می‌‌داند و اما باید با جدیت بداند، آن چیزی که قصاص خون عماد است، شلیک یک موشک یا کشتن یک نفر نیست. قصاص خون عماد و همه عماد‌هایی که در دیگر جاها به شهادت رسیده‌اند، برچیدن و بنیان کندن این رژیم کودک‌کش صهیونیستی است. دشمن می‌‌داند این امر حتمی است و در کنار همه شهادت‌ها، روزانه ده‌ها کودک با همین مدرسه و همین نشانی متولد می‌‌شوند و جای خالی آنها را پر می‌‌کنند. ما وعده الهی را صادق می‌‌دانیم و در عرصه‌های گوناگون دیده‌‌ایم و در قصاص خون این شهدای ارزشمند خواهیم دید. ما هیچ شبی نمی‌‌خوابیم مگر اینکه به دشمنان فکر می‌‌کنیم و جلوی چشم ماست. این رژیم، ماندنی نخواهد بود. اعمال این رژیم نشان می‌دهد که پایدار نیست و هیچ آثار پایداری در آن دیده نمی‌شود. ما این وحشت و دست و پا زدن‌های دیوانه وار را می‌‌بینیم».
6- به گروه‌های تروریستی تراز نزد سیا و موساد نگاه کنید که
با چه اهدافی فربه شدند، اما به چه نکبتی افتادند! در‌به‌دری بقایای داعش و سازمان منافقین را با روزگار قدرت آنها مقایسه کنید! داعش، بر بخش بزرگی از عراق و سوریه حکومت کرد و سودای تسخیر لبنان و ایران را داشت. اما تارومار شدگان، حالا کدام گوری هستند؟! سران سازمان مجاهدین خلق (پیش‌کسوت داعش)، اختیاردار اولین رئیس‌جمهور ایران و دفتر او بودند و خیال می‌کردند چند ماه بعد، کار جمهوری اسلامی را تمام می‌کنند. چه کلاهبرداری‌ها و فاکتور‌سازی‌هایی که در قبال سرویس‌های جاسوسی انجام دادند! مانند فواحش، هر چند وقت
یک بار، یک سرویس جاسوسی را در عراق (رژیم صدام)، فرانسه، آمریکا و اسرائیل تیغ زدند، و حالا در حالی که راس سازمان گم و گور شده، نمی‌دانند برای ادامه زندگی نکبت، دلالی محبت کدام مافیا و خیانت مطلوب او را بکنند که نکرده‌اند. این، «وضعیتِ مضمحل» برخی سرمایه‌های آمریکا و اسرائیل است.
7- از همه بدتر، وضعیت خود اسرائیل است که سه ماه پس از جنگ غزه، نه توانسته اسیری را آزاد، یا شلیک موشکی را متوقف کند. تلفات اسرائیل در جبهه جنوب رو به افزایش گذاشته و در جبهه شمال با کابوس بزرگ‌تری دست و پنجه نرم می‌کند، چنان که روز شنبه، شلیک بیش از 60 موشک حزب‌الله و انهدام پایگاه فوق‌العاده راهبردی «مرون» را به جان خرید. صهیونیست‌ها اعتراف می‌کنند که در سربالایی جنگ گیر افتاده‌اند. روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشته: «گردان‌های قسام می‌توانند تا سه سال، به شلیک گسترده موشک‌ها ادامه دهند... عملیات حماس، 300 هزار بیمار روانی، روی دست اسرائیل گذاشته است» و
«اسحاق بریک، ژنرال ذخیره ارتش می‌گوید: ما در باتلاق غزه، هر روز عمیق‌تر فرو می‌‌رویم و از دستیابی به اهداف جنگ دورتر می‌‌شویم». اسرائیل، 5 تیپ را به بهانه «ترمیم اقتصاد» از غزه بیرون کشید، اما تایمز اسرائیل نوشت: «عقب‌نشینی به خاطر بازگرداندن نیروها به چرخه کار و بازسازی اقتصاد است». به گزارش پایگاه عبری واللا، سه عضو کابینه اعلام کردند در اعتراض به حمله وزیر جنگ به رئیس ستاد ارتش، در نشست کابینه شرکت نمی‌‌کنند. اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی برای چندمین بار گفته: «هیچ راه فراری وجود ندارد. بیایید اختلافات و مشاجرات را به خاطر این جنگ سخت، تمام کنیم». این در حالی است که تامیر پاردو رئیس موساد در دولت قبلی نتانیاهو، 12 خردادماه امسال هشدار داده بود: «اسرائیل در سایه چنددستگی بی‌‌سابقه، وارد مرحله خود ویرانگری شده و در لبه پرتگاه قرار دارد. نفرت متقابل، حاکم است. در شرایطی که دشمنان، منتظر ساعت صفر نابودی ما هستند، به کشوری تکه‌پاره تبدیل شده‌‌ایم... بزرگ‌ترین تهدید، خودمان هستیم، نه ایران و فلسطینی‌ها. سیستم خود ویرانگری، بزرگ‌ترین تهدید است. اسرائیل در حال از هم پاشیدن است».
8- یادداشت نخست‌وزیر سابق اسرائیل در وال استریت ژورنال، واکنش‌های تند، و توضیح دوباره او، وضعیت مستاصل رژیم در مقابل ایران را روشن‌تر کرد. «نفتالی بنت» 10 روز قبل، مسئولیت ترور شهید صیاد خدایی و حمله به یک مرکز پهپادی در ایران در سال 1400 را برعهده گرفت، اما با اعتراض گسترده مواجه شد، مبنی بر اینکه با زیاده‌گویی، امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است. او مجبور توضیح شد و ضمنا اذعان کرد: «اسرائیل 30 سال است در دام اختاپوس افتاده. استراتژی ایران، هوشمندانه و ساده است: تسلیحاتی را که اسرائیل را از همه طرف محاصره می‌‌کند، مستقر کند. ما را خسته می‌کند، در حالی که تقریبا هیچ بهائی نمی‌‌پردازد. مسئله، انتشار اقداماتی نیست که علیه ایران انجام داده‌ایم، بلکه ایران از طریق حماس و حزب‌‌الله و حتی حوثی‌ها، ما را اسیر خود کرده. من در جنگ دوم لبنان با بازوهای ایران، جنگیدم و دوستانم را از دست دادم. دولت‌های ما طی چند دهه فقط حرف زده‌، اما کاری نکرده‌اند. ایران، در حال جنگ همه‌‌جانبه علیه اسرائیل است و از همه جهت ضربه می‌‌زند. هم خود می‌‌جنگد و هم از هر طرف ضربه می‌‌زند. علاوه ‌بر این، چون احساس مصونیت می‌کند، بدون ترمز در حال پیشرفت است و غنی‌سازی60 درصد می‌‌کند».
9- کسانی در گوشه و کنار اصرار دارند فقط نقش داعش و دیگر گروه‌های تروریست را برجسته کنند، اما نقش آمریکا و اسرائیل را انکار نمایند. نقش هم‌پوشان سیا و موساد، نه در ترور شهیدان سلیمانی، فخری‌زاده، صیاد خدایی و سید رضی موسوی قابل انکار است و نه در برخی خرابکاری‌های هسته‌ای و سایبری (مثل سامانه پمپ بنزین‌ها).
انجام این اقدامات، غالبا بدون نقش‌آفرینی عناصر واسطه، تدارکاتچی و یا نفوذی دشوار است. به عنوان نمونه، «یاهو نیوز» شهریور 1398 نوشت: «ویروس استاکس نت، به منظور خرابکاری در برنامه هسته‌ای ایران راه‌اندازی شد و به طور مؤثر آغازگر جنگ سایبری و دیجیتالی در قرن 21 بود. شخصی که این بدافزار را به تاسیسات نطنز انتقال داد، از سوی سیا و موساد اجیر شده بود. یک مهندس استخدام شده از سوی سرویس جاسوسی هلند، به آمریکایی‌ها گفت که کد‌های مورد نظر را از طریق یک فلش USB، به سیستم‌‌های سایت نطنز منتقل کنند. سیا و موساد از طریق این مهندس مکانیک، سلاح دیجیتالی را به داخل سایت منتقل کردند. کار او، شامل نصب سانتریفیوژ نمی‌شد، اما در موقعیتی مناسب برای جمع‌آوری اطلاعات قرار داشت و طی چند ماه، چند بار به نطنز بازگشت. اطلاعات او به مهاجمان کمک کرد بدافزار خود را روزآمد کنند و دقت لازم برای حمله را بالا ببرند. آمریکا و اسرائیل در این عملیات از کمک هلند، آلمان، فرانسه و انگلیس برخوردار بودند».
10- تروریست‌های رذل، بیش از 90 هموطن مظلوم ما را در کرمان به خاک و خون کشیدند و همه ما را متاثر کردند. جای تاثر هم دارد. آمران و مباشران را هر جا که باشند، باید مجازات کرد. در عین حال از خود بپرسیم هنگامی که تروریست‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رسانه‌ای، با زندگی ده‌ها میلیون نفر بازی می‌کنند و خسارت‌های سنگین بر جا می‌گذارند، آیا باز هم دستخوش برافروختگی و برانگیختگی برای پاسخ بازدارنده می‌شویم؟ برخی محافل که به تبرئه آمریکا و اسرائیل از جنایت اخیر پرداختند، همان‌هایی هستند که در اغتشاشات سال گذشته، با وجود معرکه گرفتن گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریست، پای آشوب‌افکنی ایستادند و خط تحریف و تحمیق را طبق نقشه سیا و موساد پیش بردند. یکی از نقاط پیوند سران اغتشاشات، شبکه رسانه‌ای در لندن بود که به اذعان تحلیلگران صهیونیستی مثل باراک راوید و یوسی میلمان، زیر نظر مستقیم موساد عمل می‌کند. سردبیر این تلویزیون تروریستی کسی است که قبلا در اوایل دهه هشتاد، سردبیر سابق روزنامه زنجیره‌ای آفتاب و معاون وزیر ارشاد بود! همچنین به یاد بیاوریم وقتی با کمک روزنامه سلام و برخی مدیران دولت خاتمی‌، آشوب یک هفته‌ای در تیرماه 1378 ترتیب داده شد، ایهود باراک
نخست ‌وزیر رژیم صهیونیستی گفت: «گزارش جزء به ‌جزء بحران در ایران را از موساد دریافت می‌‌کنم. آشوب در تهران، کل معادلات صلح خاورمیانه را به نفع اسرائیل تغییر خواهد داد».
11- مسیر جنایت تروریستی را باید آسیب‌شناسی و مسدود کرد. هیچ اقدامی مؤثر‌تر از زدن ضربات دردناک به کارفرمایان تروریست‌ها نیست. دشمنان، قدرت نظامی بازدارنده ایران را می‌شناسند؛ چنان‌که «یوزی رابین» (مدیر سابق برنامه موشکی اسرائیل) گفت؛ «به احترام آن، کلاه از سر بر می‌دارم» و ژنرال مک کنزی فرمانده سابق سنتکام اذعان کرد: «دقت موشک‌های ایرانی، نگران‌کننده است. استفاده گسترده از پهپادها، بدین معناست که برای اولین ‌بار از زمان جنگ کُره، برتری هوائی ما از بین رفته است». بنابراین، جنگ جای دیگری است؛ هر جا که از تعرض به حریم افکار عمومی، و اقتصاد و سیاست کشور در قالب جنگ نرم غفلت شود.
محمد ایمانی


+ نوشته شـــده در دوشنبه 102/10/18ساعــت 12:1 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:«آموس هوکشتاین»، مشاور ویژه رئیسجمهوری آمریکا در سفر
«آموس هوکشتاین»، مشاور ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا در سفر برنامه‌ریزی شده به لبنان، قصد دارد از گسترش تنش میان حزب‌اللّه و رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. این درحالی است که روز گذشته سید حسن نصراللّه انتقام ترور شهید «صالح العاروری» را قطعی دانست.
 
«آموس هوکشتاین»، مشاور ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا در سفر برنامه‌ریزی شده به لبنان، قصد دارد از گسترش تنش میان حزب‌اللّه و رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. این درحالی است که روز گذشته سید حسن نصراللّه انتقام ترور شهید «صالح العاروری» را قطعی دانست.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: پس از اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در شهادت صالح العاروری، معاون رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در جنوب بیروت، روز گذشته سید حسن نصراللّه در سخنرانی خود به قطعی بودن انتقام و آزادسازی خاک اشغالی لبنان در محورهای مختلف، تاکید کرد. این درحالی است که «آموس هوکشتاین»، مشاور ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا در سفری برنامه‌ریزی شده به لبنان قصد داشت با ایده‌ای جدید، از افزایش تنش در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی جلوگیری کرده و در جهت کمک به متحد صهیونیست خود گام بردارد. دادن وعده‌های متنوع به طرف لبنانی برای پرهیز از انتقام، یکی از تلاش‌هایی است که این میانجی آمریکایی درصدد آن برآمده است. اما حزب‌اللّه لبنان این مصادیق را نپذیرفت و تنها به یک راه‌حل باقیمانده برای پایان درگیری‌ها در شمال سرزمین‌های اشغالی تاکید کرد؛ همان راهی که نیروهای یمنی در پاسخ به طرف آمریکایی برای آزادسازی محور دریای سرخ پیشنهاد دادند.
 
به گزارش رجانیوز؛ حزب‌اللّه لبنان امروز -16 دی ماه 1402- در بیانیه‌ای از حمله به پایگاه کنترل هوایی میرون خبر داد و  اعلام کرد: رزمندگان مقاومت اسلامی در اولین واکنش به ترور صالح العاروری، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس و همرزمانش در حومه جنوبی بیروت، 62 موشک به پایگاه کنترل هوایی میرون شلیک کردند.
 در بیانیه این حزب آمده است که پایگاه میرون تنها مرکز مدیریت، نظارت و کنترل هوایی در شمال اسرائیل است و هیچ جایگزین دیگری برای آن وجود ندارد.
 
 
حزب‌اللّه لبنان پیرامون اهمیت راهبردی این پایگاه برای رژیم صهیونیستی نیز نکاتی را مطرح و اعلام کرد: پایگاه میرون سازماندهی، هماهنگی و مدیریت تمامی عملیات هوایی به سمت سوریه، لبنان، ترکیه، قبرس و بخش شمالی حوزه شرقی دریای مدیترانه را بر عهده دارد. این پایگاه همچنین مرکز اصلی عملیات پارازیت الکترونیکی در مسیرهای گفته شده است و تعداد زیادی از افسران و سربازان زبده صهیونیست در این پایگاه فعالیت می‌کنند. پایگاه میرون تنها مرکز مدیریت، نظارت و کنترل هوایی در شمال این نهاد است و جایگزین عمده‌ای برای آن وجود ندارد.
 
 
رژیم صهیونیستی برای سرپوش گذاشتن بر شکست خود در نبرد زمینی علیه مجاهدان فلسطینی و انتقال تمرکز جامعه جهانی از اقدامات ضدانسانی‌ای که در فلسطین انجام داده است، به تروریسم روی آورد و از نبرد نظامی کلاسیک (که در آن توفیقی به دست نیاورد) به مبارزه امنیتی-اطلاعاتی متمایل شد. صهیونیست‌ها که از پیامدهای عدم توفیق در نبرد زمینی علیه نیروهای مقاومت فلسطینی هراس داشته و آن را به مثابه شکستی بزرگ برای خود می‌پنداشتند، از ترور به عنوان ابزاری تبلیغاتی، برای دستاوردسازی استفاده کردند. 
 
اما این راهبرد رژیم صهیونیستی برای دستاوردسازی و فرار از شکستی که در جنگ غزه ممکن است بدان دچار شود، بدون پاسخ نماند و با واکنش سخت و جدی نیروهای مقاومت روبرو شد. سید حسن نصراللّه، روز گذشته در سخنرانی خود ضمن اشاره به ترور شهید صالح العاروری، آن را تجاوزی «بزرگ و خطرناک» از سوی دشمن توصیف و تأکید کرد این ترور هرگز بدون پاسخ از جانب حزب‌اللّه نخواهد ماند. دبیر کل حزب‌اللّه لبنان گفت: به شما می‌‌گویم که این [ترور] هرگز نمی‌تواند بدون پاسخ و مجازات باشد، هرگز از عبارت «در زمان و مکان مناسب» استفاده نمی‌کنیم و پاسخ ما حتمی خواهد بود، نمی‌توانیم در قبال چنین تجاوز بزرگی سکوت کنیم، حجم فساد و تباهی که در سکوت در قبال این ترور نهفته است، از خطر هرگونه واکنشی بالاتر است.
 
 
در همین راستا، سید حسن نصراللّه بر آزادسازی خاک اشغالی لبنان در محورهای مختلف تاکید کرد و یادآور شد: اکنون با فرصتی تاریخی روبه‌رو هستیم تا هر وجب از خاک خود را به طور کامل آزاد کنیم و معادله‌ای را برقرار کنیم که مانع نفوذ دشمن به حاکمیت کشورمان شود و این فرصت بار دیگر توسط جبهه لبنان باز شده است.
 
مواضع محکم سید حسن نصراللّه و طرح وی مبنی بر تشکیل کمربند امنیتی در عمق 7 کیلومتری مرزهای فلسطین اشغالی، با واکنش ناشی از ترس و وحشت سران رژیم صهیونیستی مواجه شد. مقامات اسرائیلی که در موقف فعلی، حاضر به جنگ در شمال سرزمین‌های اشغالی و نبرد مستقیم با حزب‌اللّه نیستند، طی سفرهای متعددی که به مرزهای شمال فلسطین اشغالی داشتند به شهرک‌نشینان اطمینان خاطر دادند که ارتش این رژیم آمادگی آن را دارد تا امنیت را از طرق «سیاسی و دیپلماتیک» (نه نظامی) بازگردانده و 300 هزار مهاجر چند‌ملیتی را که از این منطقه فرار کرده‌اند هم به خانه‌های خود برگرداند.
 
تمام این‌ها درحالی است که مقامات رژیم صهیونیستی در ماه اول جنگ، بارها از ضرورت حمله همه‌جانبه به لبنان سخن گفته و اظهارات خود را با چاشنی تهدید علیه حزب‌اللّه لبنان مطرح می‌کردند. در یکی از این اظهارات، یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در آبان ماه سال جاری و پس از سخنرانی سید حسن نصراللّه، همین مسئله را با تهدیدی عجیب مطرح کرد و گفت: اگر حزب‌اللّه به جنگی تمام عیار با اسرائیل روی بیاورد، سراسر لبنان مانند غزه ویران خواهد شد؛ ما کاری را که الان داریم در غزه انجام می‌‌دهیم، می‌توانیم در بیروت هم انجام بدهیم.
 
اما گذر زمان و شکست راهبردهای رژیم صهیونیستی در غزه نشان داد که آن‌ها نه تنها توان جنگیدن در جبهه‌ی دیگری را ندارند، بلکه در توفق بر مقاومت فلسطینی نیز عاجز خواهند بود.
 
 
آمریکا برای نجات اسرائیل در شمال، مشاور ویژه بایدن را به بیروت فرستاد
«آموس هوکشتاین»، مشاور ارشد دولت آمریکا در امور امنیت انرژی، در ابتدای سال جدید میلادی در سفری برنامه‌ریزی شده به لبنان، قصد دارد با طرح آتش بس و ترسیم نقاط مرزی، نسبت به گسترش دامنه تنش میان حزب‌اللّه و رژیم صهیونیستی جلوگیری کند.
 
هوکشتاین، مشاور ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا (که سال گذشته به عنوان میانجی، موضوع ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی را با رایزنی‌های گسترده و عقب‌نشینی کامل صهیونیست‌ها، حل و فصل کرد) با هدف ترسیم مرزهای زمینی، حل و فصل مناقشه 13 نقطه مرزی لبنان با فلسطین اشغالی و ابتکار عقب‌نشینی دشمن صهیونیستی از اشغال بخش لبنانی روستای الغجر، با مقامات لبنانی رایزنی و گفت‌وگو خواهد کرد.
 
 
سفر او به بیروت درحالی انجام خواهد شد که در همین خصوص طی دو روز گذشته، با برخی مقامات رژیم صهیونیستی نیز دیدار داشته و طرح خود را برای آن‌ها نیز تشریح کرده است. 
 
 
 
جملگی این موارد و تحرکات حزب‌اللّه لبنان باعث شد تا رژیم صهیونیستی از موضع خود نسبت به نابودی بیروت و حمله همه‌جانبه به لبنان عقب‌ننشینی کرده و به راه‌حل سیاسی برای مرتفع‌کردن مشکلات خود در شمال سرزمین‌های اشغالی متوسل شود. در همین خصوص یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی پس از دیدار با آموس هوکشتاین، نسبت به حل تنش از راه سیاسی چراغ سبز نشان داده و  اظهار داشت: اسرائیل راه دیپلماتیک و سیاسی را برای آرام کردن تنش‌ها در مرز با لبنان ترجیح می‌دهد.
 
مقامات صهیونیستی در این سفر هوکشتاین به وی پیشنهاد دادند که بازگشت امن مهاجران چندملیتی ساکن مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی، به مثابه راهکاری برای بازگشت آرامش نسبی در منطقه تلقی خواهد شد؛ این امتیازی است که صهیونیست‌ها در همین ابتدا از میانجی آمریکایی تقاضا کرده و آن را برای پیش‌برد صلح در مرزهای شمالی مطالبه می‌کنند.
 
از طرف دیگر هوکشتاین سعی دارد تا برای حل و فصل درگیری‌های شمال سرزمین‌های اشغالی، امتیازاتی را برای طرف لبنانی نیز درنظر بگیرد. کمک به تشکیل دولت و تعیین رئیس جمهور و همچنین کاستن فشارهای اقتصادی‌ای که در نتیجه تحریم‌های مستقیم آمریکا بر مردم لبنان وارد شده، از مواردی است که این میانجی آمریکایی درصدد ارائه آن به لبنان خواهد بود. همچنین از آنجا که نبض تعاملات نفتی، گازی و بازار انرژی بسیاری از کشورها تا حد خاصی در اختیار این عضو کلیدی تیم بایدن است، وی به مثابه یک پیشهاد، سرمایه‌گذاری مستقیم شرکت توتال در برخی از بلوک‌های گازی لبنان را نیز مطرح خواهد کرد.
 
تمامی این مسائل درحالی مطرح می‌شود که حزب‌اللّه لبنان در درگیری‌های شمال سرزمین‌های اشغالی، تاکنون دست برتر را داشته و تهدیدات مقامات رژیم صهیونیستی نیز نتوانسته آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی کند. حزب‌اللّه لبنان به جهت دفاع از مردم مظلوم فلسطین و کمک به مجاهدان مقاومتی که در غزه و برابر غاصبان صهیونیست ایستاده‌اند، در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی عرصه را بر صهیونیست‌ها تنگ کرده و تمرکز اسرائیلی‌ها را هم‌سو و هماهنگ با سایر نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و یمن، از بین برده است.
 
 
از همین رو و با توجه به این مختصات، سید حسن نصراللّه با آگاهی کامل از تقلای آمریکایی‌ها برای کمک‌رسانی به متحد صهیونیستشان، پایان عملیات حزب‌اللّه لبنان در شمال سرزمین‌ها اشغالی را همزمان با اتمام حملات غیرانسانی رژیم صهیونیستی به مردم غزه دانست و اعلام کرد مادامی‌که این حملات ادامه داشته باشد، لبنان نیز از کمک به مظلومان فلسطینی عقب نخواهد نشست.
 
در همین بین، مقاومت لبنان در راستای تحقق انتقام شهادت صالح العاروری و اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی در بیروت، در گام اول پایگاه مهم میرون را با 62 موشک موردهدف قرار داد و بر عزم خود در تادیب رژیم صهیونیستی صحه گذاشت؛ چیزی که مسلما با دخالت طرف آمریکایی (که خود شریک جرم رژیم صهیونیستی در نسل‌کشی و اشاعه تروریسم است) و برای حمایت از رژیم صهیونیستی و جلوگیری از نبرد این رژیم در دو جبهه و فرسوده‌شدن توان ارتش آن، متوقف نخواهد شد.
 
با این اوصاف و پیش از سفر هوکشتاین به لبنان، باید طرح وی را تقریبا شکست‌خورده دانست؛ چراکه نیروهای مقاومت، حمایت از فلسطین را با وعده‌های تحقق‌ناشدنی غربی‌ها معامله نکرده و آن را به مزایده نخواهند گذاشت. از طرفی هم جنایات و تجاوزاتی که رژیم صهیونیستی روزانه علیه مردم مظلوم فلسطین و حاکمیت و امنیت داخلی کشورهای مقاومت روا می‌دارد را نیز بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 102/10/17ساعــت 10:5 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:اعضای کابینه نتانیاهو وسط جنگ به جان هم افتادند رئیس

 ؤاز نمایشگاه کاریکاتوریست فلسطینی تا موقعیت سخت «غیژ»

ه

سرویس خارجی-
طبق گزارش‌هایی که از جلسه محرمانه اخیر کابینه نتانیاهو «درز» کرده و رئیس‌پیشین موساد آن را «شرم‌آور» خوانده، اعضای کابینه چنان به جان هم افتاده‌اند که نتانیاهو برای جلوگیری از بروز زد و خورد فیزیکی، فورا دستور تعطیلی جلسه را صادر کرده است!
«کابوس عملیات 7 اکتبر»، با وجود گذشت بیش از 3 ماه، هنوز صهیونیست‌ها را رها نکرده و نَشت گاه و بی‌گاهِ خبرهای پشت پرده کمی از «شرایط جهنمی» را که اسرائیل امروز در آن گرفتار شده است را نشان می‌دهد. این که چند جوان فلسطینی چگونه توانستند در تاریخ 7 اکتبر به 40 کیلومتری عمق اسرائیل نفوذ کرده و چند هزار صهیونیست را به هلاکت رسانده یا زخمی ‌کنند، و در این میان چندین فرمانده ارشد نظامی- از سرگُرد و سرهنگ گرفته تا سرتیپ -را در حالی که فقط شورت به پا داشته‌اند، از رختخواب بیرون بکشند و با خود ببرند، برای صهیونیست‌های پُرمدعا آن‌قدر تحقیرآمیر و دردناک است که، نمی‌دانند چگونه باید از این شرایط خود را خارج کنند. چه بسا، کشتار جنون‌آمیز زنان و کودکان غزه، واکنشی هیستریک به همین «تحقیر شدگی» باشد.
اما ورود آنها به غزه آن هم با کمک نامحدود آمریکا، آلمان، انگلیس و یکی دو جین از این کشورهای مرتجع عربی و آسیایی و بمباران وحشیانه این باریکه نیز تاکنون، نه تنها نتوانسته آنها را لااقل «تسکین» دهد بلکه، هزاران کشته و زخمی و معلول روی دستشان گذاشته است. ورود بی‌سابقه تمام جبهه‌های مقاومت و محاصره این رژیم نیز اوضاع را برای صهیونیست‌ها پیچیده‌تر و سخت‌تر کرده است. حالا تصور کنید، رهبران رژیمی که در چنین شرایطی گرفتار شده‌اند، می‌خواهند افکار عمومی خود و جهان را «مُجاب» و از فروپاشی خود نیز جلوگیری کنند. اختلافات در همین جاهاست که به اوج می‌رسد تا جایی که رسانه‌های این رژیم متوجه می‌شوند، در جلسات کابینه نتانیاهو، این اختلافات تا مرز زد و خورد فیزیکی و فحاشی هم جلو رفته است. در چنین فضائی یکی به دنبال آتش‌بس است، یکی به دنبال جلوگیری از گسترش جنگ و آن دیگری اتفاقا، طرفدار باز شدن چند جبهه دیگر جنگ برای کشاندن آمریکا به معرکه است. اما در جلسه اخیر نتانیاهو با اعضای خشمگین و خسته کابینه چه گذشته است؟
شبکه 12 اسرائیل: دعوای سختی در گرفته است
شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی فاش کرده که در پی ممانعت یواو گالانت وزیر جنگ این رژیم از دیدار با رؤسای موساد و شاباک در رابطه با توافق احتمالی در مورد جنگ در غزه، «گفت وگوی سختی بین دو طرف انجام شده است.» این شبکه می‌گوید گالانت در جریان این گفت وگو تاکید کرده که نتانیاهو به امنیت «اسرائیل» ضربه خواهد زد. در گزارشی دیگر از این جلسه به نقل از رسانه‌های عبری زبان آمده است: «جلسه کابینه نتانیاهو به محل فریاد بین وزرا و فرماندهان ارتش تبدیل شد... جلسه پنجشنبه شب کابینه اسرائیل پس از حمله چند وزیر به نمایندگان ارتش این کشور از جمله هرزی‌هالوی، رئیس‌ستاد کل ارتش که در جلسه حضور داشتند، پر تنش شد...»
برخی رسانه‌های عبری زبان نیز با جزئیات، گفت‌و‌گوهای رد و بدل شده بین اعضای کابینه را منتشر کرده‌اند. طبق این گزارش‌ها، اختلافات بیشتر حول محور چگونگی اداره جنگ، مذاکره برای آتش‌بس و بررسی دلایل شکست از عملیات 7 اکتبر می‌چرخید و برخی اعضای فوق افراطی همه این امور را رد کرده و می‌گفتند «اکنون زمان جنگ است و نباید این امور به میان کشیده شود.» تندترین حملات کلامی نیز گویا علیه رئیس‌ستاد ارتش رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. چند روز پیش نیز اعلام شده بود، در پی ادامه اختلافات، یواو گالانت و بنی گانتز دو عضو کابینه وزارت جنگ‌ این رژیم حاضر به شرکت در کنفرانس خبری مشترک با نتانیاهو نشدند.
واکنش‌ها
آن طور که کانال تلگرامی مرکز مطالعات فلسطین اعلام کرده، «یائیر لاپید»، رهبر اپوزیسیون رژیم صهیونیستی پس از درز این «افتضاح» به بیرون و رسانه‌ها، گفت «نشت جزئیات از جلسه دیشب کابینه مایه ننگ و گواه خطر دولت نتانیاهو است که باید رهبر آن عوض شود، چرا که نمی‌تواند تصمیم راهبردی به نفع اسرائیل بگیرد.» رئیس‌سابق موساد یعنی «یوسی کوهن» هم درباره حمله به رئیس‌ستاد در کابینه این طور موضع گرفت: «در تمام سال‌هایم- چنین حادثه‌ای را به خاطر ندارم. من انتظار دارم که همه رفتار متفاوتی داشته باشند.»
گانتز مجبور به توضیح شد
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پس از درز خبر دعوای اعضای کابینه، مجبور شد برای آرام کردن فضای اجتماعی صهیونیست‌ها، توضیحاتی ارائه دهد: «ما در سخت‌ترین جنگ تاریخ خود هستیم که در چندین جبهه در حال انجام است و در مقابل آنها باید مثل متحد عمل کنیم... آنچه دیروز اتفاق افتاد یک حمله با انگیزه سیاسی در میانه جنگ بود. من در بسیاری از جلسات کابینه شرکت کرده‌ام- چنین رفتاری هرگز رخ نداده است و نباید رخ دهد. کابینه باید دیروز درباره فرآیندهای راهبردی که بر ادامه مبارزات
و امنیت ما در آینده تأثیر می‌گذارد، بحث می‌کرد. این اتفاق نیفتاد و نخست‌وزیر مسئول آن است. او مسئولیت اصلاح دارد و باید بین وحدت و امنیت و بین سیاست یکی را انتخاب کند...»
تشکیل ستاد «چرا شکست خوردیم»!
همزمان خبر رسیده که ارتش رژیم صهیونیستی با گذشت بیش از 3 ماه فرصت یافته است با تشکیل یک ستاد ویژه، دلایل شکست این رژیم در 7 اکتبر را پیدا کند. بر اساس گزارش‌های منتشر شده «هرزی‌هالوی»، رئیس‌ستاد ارتش رژیم صهیونیستی تیمی از مقامات نظامی سابق این رژیم را برای بررسی ناکامی‌های ارتش در حمله حماس در 15 مهر تشکیل داده است. «شائول موفاز»، رئیس‌سابق ستاد ارتش رژیم، آهارون زیوی فرکش، رئیس‌سابق اداره اطلاعات نظامی، سامی تورگمن، رئیس‌سابق فرماندهی جنوب و یوآو‌هار اوون، رئیس‌سابق اداره عملیات، از جمله اعضای تیم تحقیقاتی خواهند بود. ارتش رژیم صهیونیستی نیز در بیانیه‌ای کوتاه اعلام کرده که ستاد کل در حال انتخاب رؤسای تیم‌های مختلف برای بررسی حوادث مربوط به طوفان‌الاقصى است.
ترورِ بی‌فایده
پس از ترور ناجوانمردانه، صالح العاروری در خاک لبنان، بسیاری از صهیونیست‌ها اعلام کردند، این ترورها بی‌فایده است و کمکی به نتانیاهو نخواهدکرد. از جمله رئیس‌سابق شهرک کریات شمونا، پروسپر ازران که روز چهارشنبه گذشته ترور یکی از رهبران جنبش حماس را بی‌فایده خواند و تاکید کرد: «این عملیات، خطرات را از ما دور نکرد؛ از هر جا که بخواهند می‌توانند ما را هدف بگیرند.» ایهود باراک، نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نیز در این باره این طور موضع گرفت: «اگر فکر می‌کنید العاروری جانشینی ندارد یا جانشینش مهارت کمتری از او دارد، اشتباه می‌کنید! نتانیاهو بهتر است به جای این کارها، روی آزادی گروگان‌ها (بخوانید اُسرا) اسرا کار کند.»
12هزار معلول دائم!
روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» اما درباره تحولات میدان جنگ در غزه و شمار نظامیان صهیونیستی معلول شده در جنگ آمار تازه‌ای را منتشر کرده است که با وجود این که قطعا با عدد واقعی فاصله زیادی دارد، قابل تامل است. طبق گزارش این روزنامه عبری زبان، وزارت جنگ رژیم صهیونیستی احتمال می‌دهد بیش از 12 هزار نظامی این رژیم در جنگ غزه دچار معلولیت دائم شده‌اند. المیادین هم به نقل از رسانه‌های صهیونیستی این گزارش را تکمیل کرده و نوشته است، سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی نیز تعداد نقص‌عضوهای ارتش طی نبرد غزه را بیش از 12 هزار سرباز پیش‌بینی کرده و به‌نظر می‌رسد این رقم 20 درصد دیگر افزایش خواهد یافت. همزمان تصاویری از انتقال تعداد زیادی مجروح و جسد نظامیان صهیونیست با بالگرد منتشر شده که نشان از میزان بالای تلفات و خسارات صهیونیست‌هاست. همین دیروز به نقل از ارتش رژیم صهیونیستی اعلام شد طی 24 ساعت گذشته 14 نظامی این رژیم در نبرد با مقاومت در مناطق مختلف نوار غزه زخمی شده‌اند. گردان‌های شهید عزالدین قسام و گردان‌های قدس نیز دیروز اعلام کردند در عملیاتی مشترک توانسته‌اند 3 دستگاه‌ تانک مرکاوای رژیم صهیونیستی را با گلوله‌های«یاسین105»و «تاندوم» در منطقه معن در شهر خان یونس در جنوب نوار غزه هدف قرار دهند. گردان‌های قسام این را هم گفتند که یک میدان مین شامل سه بمب ضدنفر را پس از حضور گروهی 7 نفره از نیروهای پیاده ارتش رژیم صهیونیستی در منطقه خزاعه در شرق خان یونس در جنوب نوار غزه منفجر کرده‌اند که در پی آن این نیروها کشته یا زخمی شدند. روزنامه عبری زبان «معاریو» با اشاره به برخی از تحولات و اخباری که به گوشه‌ای از آنها اشاره کردیم نتیجه گرفته که اهداف تعیین شده توسط نتانیاهو برای جنگ در غزه، نسخه شکست است و قابل تحقق نیست.
استعفای 2 مقام آمریکایی
اما در اعتراض به حمایت‌های عجیب و غریب کاخ سفید از جنایات هولناک رژیم صهیونیستی در غزه که تاکنون به شهادت بیش از 22 هزار غیر نظامی فلسطینی و خشم و نفرت جهانی از صهیونیست‌ها منجر شده است، 2 مقام ارشد آمریکایی استعفا کرده‌اند. طبق گزارش‌های منتشر شده این دو، طی یک ماه گذشته و با فاصله استعفای خود را تقدیم بایدن کرده‌اند. به اعتقاد این دو مقام، نباید از صهیونیست‌ها به هر قیمتی حمایت کرد و این حمایت‌ها می‌تواند شکست دموکرات‌ها در انتخابات سال جاری را قطعی کند. وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه دیروز اعلام کرد که ارتش رژیم صهیونیستی طی فقط 24 ساعت 15 جنایت و کشتار جدید را در این باریکه مرتکب شده که طی آن 162 نفر شهید و 296 نفر دیگر هم زخمی شده‌اند. همچنین وزارت بهداشت غزه بیان کرده که شمار کلی شهدای غزه از آغاز جنگ در هفتم اکتبر تا این لحظه به 22 هزار و 600 نفر و شمار مجروحان نیز به 57 هزار و 910 نفر رسیده است. در اعتراض به این حجم از جنایت تظاهرات بسیار گسترده‌ای در شهر امان در کشور اردن برگزار شد.
حمله به «بلینکن» با خون!
حامیان مردم فلسطین و مخالفان جنایت‌های رژیم صهیونیستی در آمریکا هم با حضور در نزدیکی منزل «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در اعتراض به حمایت‌های تمام قد دولت بایدن از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در نوار غزه در حالی‌که شعار می‌دادند «شرم بر تو باد» به ماشین او رنگ سرخ پرتاب کردند. طبق اعلام وزارت خارجه آمریکا آنتونی بلینکن بامداد جمعه(دیروز) برای بار چهارم پس از عملیات «طوفان‌الاقصی»، برای دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی، واشنگتن را به مقصد تل‌آویو ترک کرده است. آن گونه که «متیو میلر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته بلینکن پس از تل‌آویو به کرانه باختری، ترکیه، یونان، اردن، قطر، امارات، مصر، و عربستان سعودی سفر خواهد کرد.
موشکباران شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف غزه
دیروز سرایا القدس شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین اما از حملات جدید موشکی به «ناحل عوز» و «عالومیم» در اطراف غزه خبر داد. گزارش‌های بعدی نیز نشان می‌داد حملات علیه شهر «عسقلان» نیز با حجمی گسترده‌تر تکرار شده است تا عیار این ادعاها که می‌گویند، «حماس ضعیف شده» سنجیده شود! منابع خبری از شنیده شدن صدای آژیر خطر در عسقلان به دنبال حمله موشکی سنگین مقاومت فلسطین خبر دادند.


+ نوشته شـــده در شنبه 102/10/16ساعــت 11:31 صبح تــوسط عباس | نظر