.افراط در خوشبینی به دشمن مذاکرات را به دست انداز انداخت بازدید
.
افراط در خوشبینی به دشمن مذاکرات را به دست انداز انداخت
در بحث اینکه چرا اعلام شد مذاکرات، براساس پیش بینی قبلی طرفین، با پیشرفت خوبی همراه نبوده است، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار، به برخی از آنها اشاره می شود
"خیبرآنلاین" - مذاکرات هسته ای وین 4 پس از 3 روز جلسات فشرده، نهایتا با اعلام عدم پیشرفت مدنظر، به پایان رسید و اینک، نوبت به بررسی و تحلیل چرایی این ماجرا رسیده است.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، در ابتدا باید گفت که بحث به بن بست رسیدن مذاکرات جاری را در زمان کنونی نباید جدی تلقی کرد و با توجه به اظهارات طرفین مذاکرات، استفاده از عبارت "بن بست" تنها نوعی مصرف داخلی برای آنها دارد که در آینده به واکاوی بیشتر در این زمینه پرداخته می شود.
اما در بحث اینکه چرا اعلام شد مذاکرات، براساس پیش بینی قبلی طرفین، با پیشرفت خوبی همراه نبوده است، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار، به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) عهدشکنی آمریکا
ماجرای عهدشکنی آمریکا و بی اعتمادی ملت های به دولت های مستقر در کاخ سفید که نقشه راه آنها توسط عوامل پشت پرده (و بعضا آشکار) صهیونیستی تهیه می شود، یک مساله تاریخی و جهانی است. عهدشکنی های آمریکا برای ملت ایران بیش از سایر ملل آشکار شده به نحوی که حداقل طی 36 سال اخیر پس از انقلاب، بارها و بارها مسئولان مختلف آمریکایی، فرصت های به وجود آمده جهت اثبات حسن نیت خود را به راحتی و ارزانی از دست داده و بر ریشه نفرت ملی نسبت به یانکی های بدقول افزوده اند. همین مساله موجب شده که دیوار بی اعتمادی میان ملت ایران و دولت آمریکا، روز به روز بلندتر شده و تلاش عده ای ساده لوح و خوش باور که از قضا در دامن نیویورکی ها رشد کرده اند، نیز فرجام خوشایندی برای آنها نداشته باشد.
در جریان مذاکرات 8 ماهه اخیر هسته ای و از زمان اعلام توافق ضعیف ژنو در تاریخ 3 آذر 92 و نیز از روز اجرای آن در تاریخ 30 دیماه 92 که به روز سیاه هسته ای معروف شد، دولت آمریکا برخلاف عهدی که پای میز مذاکره با طرف ایرانی بسته بود، بارها و بارها ضمن نقض توافق، اقدامات خصمانه و نظرات گستاخانه ای را علیه دولت و ملت ایران مطرح کرد. از اتخاذ تحریم های مکرر و متوالی طی همین مدت ذکرشده تا انواع تهدیدهای نظامی و غیرنظامی و حتی عدم صدور ویزا برای نماینده رسمی دولت یازدهم جهت جلوس بر کرسی نمایندگی ایران در سازمان ملل و... نشان می دهد که خوشبینی افراطی عده ای ساده لوح به اجرای معاهدات از سوی یانکی ها و دلبستن به خنده های شیطانی آنها، تنها صورت ماجراست و در میدان عمل، این ساده انگاری منجر به فضادادن به دشمن و ایجاد فرصت برای پیشروی او بوده است
ب) اجرای همه تعهدات ایران و عدم تحقق حداقل های وعده داده شده 1+5
طی 4 ماهی که از زمان اجرای گام اول توافق ضعیف ژنو می گذرد، به اذعان چندباره آژانس بین المللی انرژی اتمی و کاترین اشتون اروپایی، دولت ایران به تمام تعهدات پرشماری که در متن توافق به آن وعده کرده بود، جنبه عملیاتی بخشیده است.
اقدامات داوطلبانه ای مانند: "اکسیدکردن نیمی از اورانیوم غنی شده تا 20 درصد" ، "عدم ایجاد خط تبدیل مجدد" ، "عدم غنی سازی بیشتر از 5 درصد" ، "عدم پیشرفت بیشتر در فعالیت های خود در تاسیسات غنی سازی نطنز، فردو، رآکتور اراک" ، عدم محل های جدید برای غنی سازی" ، "عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد" ، "ارایه اطلاعات مشخص به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره اطلاعات طرح ها برای تاسیسات هسته ای، تشریح ساختمان های هسته ای، تشریح میزان فعالیت در هر مکانی که فعالیت هسته ای دارد، اطلاعات درباره معادن و کارخانه های تولید اورانیوم و اطلاعات درباره مواد چشمه پرتوزا" ، "تحویل پرسشنامه به روزشده رآکتور اراک" ، "اتخاذ گام هایی برای توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انعقاد رهیافت پادمان درباره رآکتور اراک" ، "دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی انمی به فردو و نطنز" ، "بازرسی های بدون اطلاع قبلی با هدف دسترسی موارد ضبط شده آفلاین دوربین های نظارتی" ، "دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه های تولید روتور سانتریفیوژ و انبارهای محل نگهداری آنها، معادن اورانیوم و کارخانه های تولید اورانیوم" و...
لطفا تعجب نکنید. مسایل فوق، اقدامات داوطلبانه ای بود که تیم مذاکره کننده در جریان توافق ضعیف ژنو به حریف غربی تعهد اجرای آنها را داده بود و البته همه را بدون کم و کاست انجام داده و حتی بعضا شنیده می شود که اقدامات فراتری به جهت شفاف سازی(!) و اعتمادآفرینی(!) در دستور کار قرار داده بود. (برای مطالعه متن کامل توافق ضعیف ژنو و اطلاع از جزییات آن با ترجمه صحیح، اینجا را کلیک کنید)
در مقابل اما حریف عهدشکن غربی به ریاست آمریکا و نظارت رژیم صهیونیستی، از انجام حداقل های ناچیزی که وعده نسیه اش را داده بود، نیز سر باز زده است.
اقدامات ذیل، تعهدات 1+5 به ایران بود که در متن توافق ژنو نیز به آن تصریح شده و مخاطبان می توانند در اخبار جستجوی دقیق نمایند تا مطلع شوند که کدامیک از آنها، حتی به صورت نصف و نیمه، اجرایی شده است: "انجام وقفه در تلاش ها برای کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران" ، "قادرسازی به بازگشت یک مبلغ مورد توافق از درآمد نگهداری شده در خارج" (همان 4/2 میلیارد دلار معروف و جنجالی) ، "تعلیق تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط درباره فروش نفت" ، "تعلیق تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بر صادرات پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها، صنعت خودروسازی، صدور مجوز تامین و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی" ، "عدم تحریم جدید مرتبط با هسته ای توسط شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و دولت آمریکا" ، "ایجاد کانال مالی برای تسهیل تجارت بشردوستانه" .
مجددا یادآوری می شود که اقدامات ناچیز فوق، تعهداتی بود که حریف غربی مذاکرات هسته ای در ژنو به ایران وعده انجام آن را داده بود که عموم مخاطبان می توانند در یک جستجوی ساده نسبت به یکایک وعده های فوق در رسانه های مختلف، نسبت به عدم اجرای آنها اطلاعات دقیقی را کسب نمایند.
در واقع، وقتی یکطرف قرارداد که عنوان "برنامه مشترک اقدام" را بر روی توافق خود نهاده شده، نسبت به تمامی تعهدات حداکثری خود بدون کم و کاست اقدام می نماید اما طرف دیگر، در اجرای وعده های حداقلی اش هم بی اعتنایی و بعضا رفتار متناقض انجام می دهد، نتیجه بخش بودن ادامه مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع، امری عبث، بیهوده و اگر نگوییم "وادادگی" باید گفت "ساده انگاری افراطی" خواهد بود.
پ) دست خالی مذاکره کنندگان ایرانی برای تداوم چانه زنی
یکی از مسایل اساسی و مهمی که منتقدین توافق ژنو طی چندماه گذشته به آن اعتراض داشته و بابت این انتقاد مورد تخریب و توهین و تهمت "بی سوادی" واقع شدند، بذل و بخشش افراطی در توافق موقت و ضعیف ژنو بود. دلواپسان آن توافق معتقد هستند که در جریان مذاکرات ژنو که گام لرزان، موقت و نخست برای توافق احتمالی جامع بود، تیم ایرانی همان ابتدای کار تا سرحد خطوط قرمز خود عقب نشست و بعضا برخی از آن خطوط را نیز دچار تعرض قرار داد و برای دور نهایی مذاکرات (مذاکرات فعلی وین) چیزی را باقی نگذارد.
این درحالی بود که حریف حرفه ای و کاربلد غربی، نه تنها به کمترین خطوط قرمز ترسیم شده به خود نزدیک نشد، بلکه با پیش کشیدن مشتی وعده های توخالی و انحرافی، حتی فرسنگ ها از آن خطوط فاصله گرفت.
به همین جهت، به نظر می رسد یکی از علل عدم دستیابی به پیشرفت پیش بینی شده خوش باوران نسبت به مذاکرات وین 4، دست خالی تیم مذاکره کننده ایرانی در مقابل زیاده خواهی های روزافزون آمریکایی ها و اروپایی هاست. به عبارت دیگر می توان گفت تیم ایرانی در ژنو به سرعت همه چیزش را داد و در وین، چیزی برای مذاکره، معامله، چانه زنی و... دراختیار نداشت و بعضا، به جهت عدم رعایت برخی خطوط قرمز در توافق ژنو، در جریان مذاکرات فعلی درصدد پیشروی نیز بوده است.
این نکته مهم می تواند یکی از علل اصلی عدم رسیدن به یک پیشرفت محسوس در جریان مذاکرت وین 4 باشد.
ت) رفتار جهادی منتقدان؛ افزایش بصیرت ایرانیان
طی 8 ماه گذشته، منتقدان توافق ضعیف ژنو (بخوانید دلواپسان عزت و استقلال کشور) با ایثار و ازخودگذشتگی و در یک اقدام جهادی، خود را مورد آماج تخریب ها، تهدیدها، توهین ها و تهمت های عده ای ساده دل خوش باور (این کلمات با حسن نیت مطرح شده است) قرار دادند اما با تبیین منطقی، حقوقی، فنی و دقیق آنچه که پیرامون این مذاکرات و توافق ناشی از آن می گذرد، ملت را در جریان کلاه گشاد و تاریخی که قرار است سرشان برود، قرار دادند.
این رفتار جهادی، از قضا بر دل ملت نیز نشست یک مصداق ان، برپایی همایش "دلواپسیم" بود که علیرغم سنگ اندازی جهت عدم برگزاری آن و جابجایی یک روزه محل مراسم و نیز تبلیغات به شدت محدود و کم، جمعیت چندهزار نفری به محل مراسم هجوم آوردند تا از آنچه که به نام ملت ایران در جریان مذاکرات وعده داده شده و وعده گرفته شده، مطلع شوند.
در دانشگاه های مختلف سراسر کشور، علیرغم محدودیت های بی سابقه ای که نسبت به برگزاری جلسات سخنرانی نخبه ها و مناظرات اعمال شده، اکثر نخبگان بدون توجه به مسایل خطی و جناحی و باندی و تنها از باب حفظ منافع ملی، وارد معرکه شده و به نقد جدی روند مذاکرات و توافق ضعیف ژنو پرداختند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که در مذاکرات ژنو، موضعی غیرفعال داشتند، با اطلاع از آنچه که صورت گرفته، به حالت فعال درآمده و به رصد دقیق و مطالبه گرایانه نسبت به اصل حفظ حقوق ملی مردم و عزت، استقلال و پیشرفت ایران عزیز روی آوردند به نحوی که علی لاریجانی از جایگاه ریاست مجلس درباره مذاکرات وین 4 گفت: "قدرت های غربی بدانند اگر در مذاکرات مقدماتی با مسامحه برخورد شد مذاکرات نهایی محل مسامحه نخواهد بود".
ائمه جمعه و جماعات و عموم دلسوزان کشور، علاوه بر تاکید بر حفظ وحدت ملی، بر رعایت حقوق حقه کشور پافشاری کرده و نسبت به تبیین مسایل قدم به پیش نهادند.
همه این اتفاقات که با اقدام تاسف برانگیز و سلیقه ای رییس رسانه ملی مبنی بر عدم نقد توافق ژنو در صداوسیما مواجه شده بود، موجب افزایش بصیرت ملی شده و به حریف غربی فهماند که ملت ایران، اهل باج دادن، عقب نشینی، فروش عزت و خون شهیدان به نان و... نیست.
***
در باب عدم اخذ نتیجه دلخواه از مذاکرات وین 4 نکات مهم دیگری نیز وجود دارد که در آینده به آنها اشاره خواهد شد. نکاتی مانند تدبیر بی نظیر امام خامنه ای در فضادادن به اصرار دولت مبنی بر انجام مذاکرات و در کنار آن، تبیین مسایل و...، پاس گل دادن های بیشمار برخی مسئولان به دشمن قسم خورده ملت و ایجاد توهم در آنان جهت اتخاذ سرعت در افشای لایه های پنهان و نهایی مدنظرشان در جریان مذاکرات از قبیل ورود زودهنگام به مسایل دفاعی و موشکی کشور و... که هر کدام به تنهایی می تواند مسایل بسیاری را دربربگیرد.
با این حساب و در یک جمعبندی کلی می توان نتیجه گرفت که افراط در خوش بینی به دشمن در نهایت منجر به انسداد در روند توافق نهایی و کندشدن مذاکرات شده است و البته نکته بسیار مهمی که در ابتدای این نوشتار آمد، مجددا تکرار می شود که اعلام بن بست در مذاکرات، تنها یک مصرف داخلی دارد و باید هوشیاری و بصیرت درباره روند آتی مذاکرات را با حساسیت بیشتر ادامه داد. روزهای آتی تا 30 تیرماه، روزهای حساس و سرنوشت سازی است که نسبت به آنها غفلت شود.
در بحث اینکه چرا اعلام شد مذاکرات، براساس پیش بینی قبلی طرفین، با پیشرفت خوبی همراه نبوده است، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار، به برخی از آنها اشاره می شود
"خیبرآنلاین" - مذاکرات هسته ای وین 4 پس از 3 روز جلسات فشرده، نهایتا با اعلام عدم پیشرفت مدنظر، به پایان رسید و اینک، نوبت به بررسی و تحلیل چرایی این ماجرا رسیده است.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، در ابتدا باید گفت که بحث به بن بست رسیدن مذاکرات جاری را در زمان کنونی نباید جدی تلقی کرد و با توجه به اظهارات طرفین مذاکرات، استفاده از عبارت "بن بست" تنها نوعی مصرف داخلی برای آنها دارد که در آینده به واکاوی بیشتر در این زمینه پرداخته می شود.
اما در بحث اینکه چرا اعلام شد مذاکرات، براساس پیش بینی قبلی طرفین، با پیشرفت خوبی همراه نبوده است، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار، به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) عهدشکنی آمریکا
ماجرای عهدشکنی آمریکا و بی اعتمادی ملت های به دولت های مستقر در کاخ سفید که نقشه راه آنها توسط عوامل پشت پرده (و بعضا آشکار) صهیونیستی تهیه می شود، یک مساله تاریخی و جهانی است. عهدشکنی های آمریکا برای ملت ایران بیش از سایر ملل آشکار شده به نحوی که حداقل طی 36 سال اخیر پس از انقلاب، بارها و بارها مسئولان مختلف آمریکایی، فرصت های به وجود آمده جهت اثبات حسن نیت خود را به راحتی و ارزانی از دست داده و بر ریشه نفرت ملی نسبت به یانکی های بدقول افزوده اند. همین مساله موجب شده که دیوار بی اعتمادی میان ملت ایران و دولت آمریکا، روز به روز بلندتر شده و تلاش عده ای ساده لوح و خوش باور که از قضا در دامن نیویورکی ها رشد کرده اند، نیز فرجام خوشایندی برای آنها نداشته باشد.
در جریان مذاکرات 8 ماهه اخیر هسته ای و از زمان اعلام توافق ضعیف ژنو در تاریخ 3 آذر 92 و نیز از روز اجرای آن در تاریخ 30 دیماه 92 که به روز سیاه هسته ای معروف شد، دولت آمریکا برخلاف عهدی که پای میز مذاکره با طرف ایرانی بسته بود، بارها و بارها ضمن نقض توافق، اقدامات خصمانه و نظرات گستاخانه ای را علیه دولت و ملت ایران مطرح کرد. از اتخاذ تحریم های مکرر و متوالی طی همین مدت ذکرشده تا انواع تهدیدهای نظامی و غیرنظامی و حتی عدم صدور ویزا برای نماینده رسمی دولت یازدهم جهت جلوس بر کرسی نمایندگی ایران در سازمان ملل و... نشان می دهد که خوشبینی افراطی عده ای ساده لوح به اجرای معاهدات از سوی یانکی ها و دلبستن به خنده های شیطانی آنها، تنها صورت ماجراست و در میدان عمل، این ساده انگاری منجر به فضادادن به دشمن و ایجاد فرصت برای پیشروی او بوده است
ب) اجرای همه تعهدات ایران و عدم تحقق حداقل های وعده داده شده 1+5
طی 4 ماهی که از زمان اجرای گام اول توافق ضعیف ژنو می گذرد، به اذعان چندباره آژانس بین المللی انرژی اتمی و کاترین اشتون اروپایی، دولت ایران به تمام تعهدات پرشماری که در متن توافق به آن وعده کرده بود، جنبه عملیاتی بخشیده است.
اقدامات داوطلبانه ای مانند: "اکسیدکردن نیمی از اورانیوم غنی شده تا 20 درصد" ، "عدم ایجاد خط تبدیل مجدد" ، "عدم غنی سازی بیشتر از 5 درصد" ، "عدم پیشرفت بیشتر در فعالیت های خود در تاسیسات غنی سازی نطنز، فردو، رآکتور اراک" ، عدم محل های جدید برای غنی سازی" ، "عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد" ، "ارایه اطلاعات مشخص به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره اطلاعات طرح ها برای تاسیسات هسته ای، تشریح ساختمان های هسته ای، تشریح میزان فعالیت در هر مکانی که فعالیت هسته ای دارد، اطلاعات درباره معادن و کارخانه های تولید اورانیوم و اطلاعات درباره مواد چشمه پرتوزا" ، "تحویل پرسشنامه به روزشده رآکتور اراک" ، "اتخاذ گام هایی برای توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انعقاد رهیافت پادمان درباره رآکتور اراک" ، "دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی انمی به فردو و نطنز" ، "بازرسی های بدون اطلاع قبلی با هدف دسترسی موارد ضبط شده آفلاین دوربین های نظارتی" ، "دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه های تولید روتور سانتریفیوژ و انبارهای محل نگهداری آنها، معادن اورانیوم و کارخانه های تولید اورانیوم" و...
لطفا تعجب نکنید. مسایل فوق، اقدامات داوطلبانه ای بود که تیم مذاکره کننده در جریان توافق ضعیف ژنو به حریف غربی تعهد اجرای آنها را داده بود و البته همه را بدون کم و کاست انجام داده و حتی بعضا شنیده می شود که اقدامات فراتری به جهت شفاف سازی(!) و اعتمادآفرینی(!) در دستور کار قرار داده بود. (برای مطالعه متن کامل توافق ضعیف ژنو و اطلاع از جزییات آن با ترجمه صحیح، اینجا را کلیک کنید)
در مقابل اما حریف عهدشکن غربی به ریاست آمریکا و نظارت رژیم صهیونیستی، از انجام حداقل های ناچیزی که وعده نسیه اش را داده بود، نیز سر باز زده است.
اقدامات ذیل، تعهدات 1+5 به ایران بود که در متن توافق ژنو نیز به آن تصریح شده و مخاطبان می توانند در اخبار جستجوی دقیق نمایند تا مطلع شوند که کدامیک از آنها، حتی به صورت نصف و نیمه، اجرایی شده است: "انجام وقفه در تلاش ها برای کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران" ، "قادرسازی به بازگشت یک مبلغ مورد توافق از درآمد نگهداری شده در خارج" (همان 4/2 میلیارد دلار معروف و جنجالی) ، "تعلیق تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط درباره فروش نفت" ، "تعلیق تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بر صادرات پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها، صنعت خودروسازی، صدور مجوز تامین و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی" ، "عدم تحریم جدید مرتبط با هسته ای توسط شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و دولت آمریکا" ، "ایجاد کانال مالی برای تسهیل تجارت بشردوستانه" .
مجددا یادآوری می شود که اقدامات ناچیز فوق، تعهداتی بود که حریف غربی مذاکرات هسته ای در ژنو به ایران وعده انجام آن را داده بود که عموم مخاطبان می توانند در یک جستجوی ساده نسبت به یکایک وعده های فوق در رسانه های مختلف، نسبت به عدم اجرای آنها اطلاعات دقیقی را کسب نمایند.
در واقع، وقتی یکطرف قرارداد که عنوان "برنامه مشترک اقدام" را بر روی توافق خود نهاده شده، نسبت به تمامی تعهدات حداکثری خود بدون کم و کاست اقدام می نماید اما طرف دیگر، در اجرای وعده های حداقلی اش هم بی اعتنایی و بعضا رفتار متناقض انجام می دهد، نتیجه بخش بودن ادامه مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع، امری عبث، بیهوده و اگر نگوییم "وادادگی" باید گفت "ساده انگاری افراطی" خواهد بود.
پ) دست خالی مذاکره کنندگان ایرانی برای تداوم چانه زنی
یکی از مسایل اساسی و مهمی که منتقدین توافق ژنو طی چندماه گذشته به آن اعتراض داشته و بابت این انتقاد مورد تخریب و توهین و تهمت "بی سوادی" واقع شدند، بذل و بخشش افراطی در توافق موقت و ضعیف ژنو بود. دلواپسان آن توافق معتقد هستند که در جریان مذاکرات ژنو که گام لرزان، موقت و نخست برای توافق احتمالی جامع بود، تیم ایرانی همان ابتدای کار تا سرحد خطوط قرمز خود عقب نشست و بعضا برخی از آن خطوط را نیز دچار تعرض قرار داد و برای دور نهایی مذاکرات (مذاکرات فعلی وین) چیزی را باقی نگذارد.
این درحالی بود که حریف حرفه ای و کاربلد غربی، نه تنها به کمترین خطوط قرمز ترسیم شده به خود نزدیک نشد، بلکه با پیش کشیدن مشتی وعده های توخالی و انحرافی، حتی فرسنگ ها از آن خطوط فاصله گرفت.
به همین جهت، به نظر می رسد یکی از علل عدم دستیابی به پیشرفت پیش بینی شده خوش باوران نسبت به مذاکرات وین 4، دست خالی تیم مذاکره کننده ایرانی در مقابل زیاده خواهی های روزافزون آمریکایی ها و اروپایی هاست. به عبارت دیگر می توان گفت تیم ایرانی در ژنو به سرعت همه چیزش را داد و در وین، چیزی برای مذاکره، معامله، چانه زنی و... دراختیار نداشت و بعضا، به جهت عدم رعایت برخی خطوط قرمز در توافق ژنو، در جریان مذاکرات فعلی درصدد پیشروی نیز بوده است.
این نکته مهم می تواند یکی از علل اصلی عدم رسیدن به یک پیشرفت محسوس در جریان مذاکرت وین 4 باشد.
ت) رفتار جهادی منتقدان؛ افزایش بصیرت ایرانیان
طی 8 ماه گذشته، منتقدان توافق ضعیف ژنو (بخوانید دلواپسان عزت و استقلال کشور) با ایثار و ازخودگذشتگی و در یک اقدام جهادی، خود را مورد آماج تخریب ها، تهدیدها، توهین ها و تهمت های عده ای ساده دل خوش باور (این کلمات با حسن نیت مطرح شده است) قرار دادند اما با تبیین منطقی، حقوقی، فنی و دقیق آنچه که پیرامون این مذاکرات و توافق ناشی از آن می گذرد، ملت را در جریان کلاه گشاد و تاریخی که قرار است سرشان برود، قرار دادند.
این رفتار جهادی، از قضا بر دل ملت نیز نشست یک مصداق ان، برپایی همایش "دلواپسیم" بود که علیرغم سنگ اندازی جهت عدم برگزاری آن و جابجایی یک روزه محل مراسم و نیز تبلیغات به شدت محدود و کم، جمعیت چندهزار نفری به محل مراسم هجوم آوردند تا از آنچه که به نام ملت ایران در جریان مذاکرات وعده داده شده و وعده گرفته شده، مطلع شوند.
در دانشگاه های مختلف سراسر کشور، علیرغم محدودیت های بی سابقه ای که نسبت به برگزاری جلسات سخنرانی نخبه ها و مناظرات اعمال شده، اکثر نخبگان بدون توجه به مسایل خطی و جناحی و باندی و تنها از باب حفظ منافع ملی، وارد معرکه شده و به نقد جدی روند مذاکرات و توافق ضعیف ژنو پرداختند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که در مذاکرات ژنو، موضعی غیرفعال داشتند، با اطلاع از آنچه که صورت گرفته، به حالت فعال درآمده و به رصد دقیق و مطالبه گرایانه نسبت به اصل حفظ حقوق ملی مردم و عزت، استقلال و پیشرفت ایران عزیز روی آوردند به نحوی که علی لاریجانی از جایگاه ریاست مجلس درباره مذاکرات وین 4 گفت: "قدرت های غربی بدانند اگر در مذاکرات مقدماتی با مسامحه برخورد شد مذاکرات نهایی محل مسامحه نخواهد بود".
ائمه جمعه و جماعات و عموم دلسوزان کشور، علاوه بر تاکید بر حفظ وحدت ملی، بر رعایت حقوق حقه کشور پافشاری کرده و نسبت به تبیین مسایل قدم به پیش نهادند.
همه این اتفاقات که با اقدام تاسف برانگیز و سلیقه ای رییس رسانه ملی مبنی بر عدم نقد توافق ژنو در صداوسیما مواجه شده بود، موجب افزایش بصیرت ملی شده و به حریف غربی فهماند که ملت ایران، اهل باج دادن، عقب نشینی، فروش عزت و خون شهیدان به نان و... نیست.
***
در باب عدم اخذ نتیجه دلخواه از مذاکرات وین 4 نکات مهم دیگری نیز وجود دارد که در آینده به آنها اشاره خواهد شد. نکاتی مانند تدبیر بی نظیر امام خامنه ای در فضادادن به اصرار دولت مبنی بر انجام مذاکرات و در کنار آن، تبیین مسایل و...، پاس گل دادن های بیشمار برخی مسئولان به دشمن قسم خورده ملت و ایجاد توهم در آنان جهت اتخاذ سرعت در افشای لایه های پنهان و نهایی مدنظرشان در جریان مذاکرات از قبیل ورود زودهنگام به مسایل دفاعی و موشکی کشور و... که هر کدام به تنهایی می تواند مسایل بسیاری را دربربگیرد.
با این حساب و در یک جمعبندی کلی می توان نتیجه گرفت که افراط در خوش بینی به دشمن در نهایت منجر به انسداد در روند توافق نهایی و کندشدن مذاکرات شده است و البته نکته بسیار مهمی که در ابتدای این نوشتار آمد، مجددا تکرار می شود که اعلام بن بست در مذاکرات، تنها یک مصرف داخلی دارد و باید هوشیاری و بصیرت درباره روند آتی مذاکرات را با حساسیت بیشتر ادامه داد. روزهای آتی تا 30 تیرماه، روزهای حساس و سرنوشت سازی است که نسبت به آنها غفلت شود.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، در ابتدا باید گفت که بحث به بن بست رسیدن مذاکرات جاری را در زمان کنونی نباید جدی تلقی کرد و با توجه به اظهارات طرفین مذاکرات، استفاده از عبارت "بن بست" تنها نوعی مصرف داخلی برای آنها دارد که در آینده به واکاوی بیشتر در این زمینه پرداخته می شود.
اما در بحث اینکه چرا اعلام شد مذاکرات، براساس پیش بینی قبلی طرفین، با پیشرفت خوبی همراه نبوده است، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار، به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) عهدشکنی آمریکا
ماجرای عهدشکنی آمریکا و بی اعتمادی ملت های به دولت های مستقر در کاخ سفید که نقشه راه آنها توسط عوامل پشت پرده (و بعضا آشکار) صهیونیستی تهیه می شود، یک مساله تاریخی و جهانی است. عهدشکنی های آمریکا برای ملت ایران بیش از سایر ملل آشکار شده به نحوی که حداقل طی 36 سال اخیر پس از انقلاب، بارها و بارها مسئولان مختلف آمریکایی، فرصت های به وجود آمده جهت اثبات حسن نیت خود را به راحتی و ارزانی از دست داده و بر ریشه نفرت ملی نسبت به یانکی های بدقول افزوده اند. همین مساله موجب شده که دیوار بی اعتمادی میان ملت ایران و دولت آمریکا، روز به روز بلندتر شده و تلاش عده ای ساده لوح و خوش باور که از قضا در دامن نیویورکی ها رشد کرده اند، نیز فرجام خوشایندی برای آنها نداشته باشد.
در جریان مذاکرات 8 ماهه اخیر هسته ای و از زمان اعلام توافق ضعیف ژنو در تاریخ 3 آذر 92 و نیز از روز اجرای آن در تاریخ 30 دیماه 92 که به روز سیاه هسته ای معروف شد، دولت آمریکا برخلاف عهدی که پای میز مذاکره با طرف ایرانی بسته بود، بارها و بارها ضمن نقض توافق، اقدامات خصمانه و نظرات گستاخانه ای را علیه دولت و ملت ایران مطرح کرد. از اتخاذ تحریم های مکرر و متوالی طی همین مدت ذکرشده تا انواع تهدیدهای نظامی و غیرنظامی و حتی عدم صدور ویزا برای نماینده رسمی دولت یازدهم جهت جلوس بر کرسی نمایندگی ایران در سازمان ملل و... نشان می دهد که خوشبینی افراطی عده ای ساده لوح به اجرای معاهدات از سوی یانکی ها و دلبستن به خنده های شیطانی آنها، تنها صورت ماجراست و در میدان عمل، این ساده انگاری منجر به فضادادن به دشمن و ایجاد فرصت برای پیشروی او بوده است
ب) اجرای همه تعهدات ایران و عدم تحقق حداقل های وعده داده شده 1+5
طی 4 ماهی که از زمان اجرای گام اول توافق ضعیف ژنو می گذرد، به اذعان چندباره آژانس بین المللی انرژی اتمی و کاترین اشتون اروپایی، دولت ایران به تمام تعهدات پرشماری که در متن توافق به آن وعده کرده بود، جنبه عملیاتی بخشیده است.
اقدامات داوطلبانه ای مانند: "اکسیدکردن نیمی از اورانیوم غنی شده تا 20 درصد" ، "عدم ایجاد خط تبدیل مجدد" ، "عدم غنی سازی بیشتر از 5 درصد" ، "عدم پیشرفت بیشتر در فعالیت های خود در تاسیسات غنی سازی نطنز، فردو، رآکتور اراک" ، عدم محل های جدید برای غنی سازی" ، "عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد" ، "ارایه اطلاعات مشخص به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره اطلاعات طرح ها برای تاسیسات هسته ای، تشریح ساختمان های هسته ای، تشریح میزان فعالیت در هر مکانی که فعالیت هسته ای دارد، اطلاعات درباره معادن و کارخانه های تولید اورانیوم و اطلاعات درباره مواد چشمه پرتوزا" ، "تحویل پرسشنامه به روزشده رآکتور اراک" ، "اتخاذ گام هایی برای توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انعقاد رهیافت پادمان درباره رآکتور اراک" ، "دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی انمی به فردو و نطنز" ، "بازرسی های بدون اطلاع قبلی با هدف دسترسی موارد ضبط شده آفلاین دوربین های نظارتی" ، "دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه های تولید روتور سانتریفیوژ و انبارهای محل نگهداری آنها، معادن اورانیوم و کارخانه های تولید اورانیوم" و...
لطفا تعجب نکنید. مسایل فوق، اقدامات داوطلبانه ای بود که تیم مذاکره کننده در جریان توافق ضعیف ژنو به حریف غربی تعهد اجرای آنها را داده بود و البته همه را بدون کم و کاست انجام داده و حتی بعضا شنیده می شود که اقدامات فراتری به جهت شفاف سازی(!) و اعتمادآفرینی(!) در دستور کار قرار داده بود. (برای مطالعه متن کامل توافق ضعیف ژنو و اطلاع از جزییات آن با ترجمه صحیح، اینجا را کلیک کنید)
در مقابل اما حریف عهدشکن غربی به ریاست آمریکا و نظارت رژیم صهیونیستی، از انجام حداقل های ناچیزی که وعده نسیه اش را داده بود، نیز سر باز زده است.
اقدامات ذیل، تعهدات 1+5 به ایران بود که در متن توافق ژنو نیز به آن تصریح شده و مخاطبان می توانند در اخبار جستجوی دقیق نمایند تا مطلع شوند که کدامیک از آنها، حتی به صورت نصف و نیمه، اجرایی شده است: "انجام وقفه در تلاش ها برای کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران" ، "قادرسازی به بازگشت یک مبلغ مورد توافق از درآمد نگهداری شده در خارج" (همان 4/2 میلیارد دلار معروف و جنجالی) ، "تعلیق تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط درباره فروش نفت" ، "تعلیق تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بر صادرات پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها، صنعت خودروسازی، صدور مجوز تامین و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی" ، "عدم تحریم جدید مرتبط با هسته ای توسط شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و دولت آمریکا" ، "ایجاد کانال مالی برای تسهیل تجارت بشردوستانه" .
مجددا یادآوری می شود که اقدامات ناچیز فوق، تعهداتی بود که حریف غربی مذاکرات هسته ای در ژنو به ایران وعده انجام آن را داده بود که عموم مخاطبان می توانند در یک جستجوی ساده نسبت به یکایک وعده های فوق در رسانه های مختلف، نسبت به عدم اجرای آنها اطلاعات دقیقی را کسب نمایند.
در واقع، وقتی یکطرف قرارداد که عنوان "برنامه مشترک اقدام" را بر روی توافق خود نهاده شده، نسبت به تمامی تعهدات حداکثری خود بدون کم و کاست اقدام می نماید اما طرف دیگر، در اجرای وعده های حداقلی اش هم بی اعتنایی و بعضا رفتار متناقض انجام می دهد، نتیجه بخش بودن ادامه مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع، امری عبث، بیهوده و اگر نگوییم "وادادگی" باید گفت "ساده انگاری افراطی" خواهد بود.
پ) دست خالی مذاکره کنندگان ایرانی برای تداوم چانه زنی
یکی از مسایل اساسی و مهمی که منتقدین توافق ژنو طی چندماه گذشته به آن اعتراض داشته و بابت این انتقاد مورد تخریب و توهین و تهمت "بی سوادی" واقع شدند، بذل و بخشش افراطی در توافق موقت و ضعیف ژنو بود. دلواپسان آن توافق معتقد هستند که در جریان مذاکرات ژنو که گام لرزان، موقت و نخست برای توافق احتمالی جامع بود، تیم ایرانی همان ابتدای کار تا سرحد خطوط قرمز خود عقب نشست و بعضا برخی از آن خطوط را نیز دچار تعرض قرار داد و برای دور نهایی مذاکرات (مذاکرات فعلی وین) چیزی را باقی نگذارد.
این درحالی بود که حریف حرفه ای و کاربلد غربی، نه تنها به کمترین خطوط قرمز ترسیم شده به خود نزدیک نشد، بلکه با پیش کشیدن مشتی وعده های توخالی و انحرافی، حتی فرسنگ ها از آن خطوط فاصله گرفت.
به همین جهت، به نظر می رسد یکی از علل عدم دستیابی به پیشرفت پیش بینی شده خوش باوران نسبت به مذاکرات وین 4، دست خالی تیم مذاکره کننده ایرانی در مقابل زیاده خواهی های روزافزون آمریکایی ها و اروپایی هاست. به عبارت دیگر می توان گفت تیم ایرانی در ژنو به سرعت همه چیزش را داد و در وین، چیزی برای مذاکره، معامله، چانه زنی و... دراختیار نداشت و بعضا، به جهت عدم رعایت برخی خطوط قرمز در توافق ژنو، در جریان مذاکرات فعلی درصدد پیشروی نیز بوده است.
این نکته مهم می تواند یکی از علل اصلی عدم رسیدن به یک پیشرفت محسوس در جریان مذاکرت وین 4 باشد.
ت) رفتار جهادی منتقدان؛ افزایش بصیرت ایرانیان
طی 8 ماه گذشته، منتقدان توافق ضعیف ژنو (بخوانید دلواپسان عزت و استقلال کشور) با ایثار و ازخودگذشتگی و در یک اقدام جهادی، خود را مورد آماج تخریب ها، تهدیدها، توهین ها و تهمت های عده ای ساده دل خوش باور (این کلمات با حسن نیت مطرح شده است) قرار دادند اما با تبیین منطقی، حقوقی، فنی و دقیق آنچه که پیرامون این مذاکرات و توافق ناشی از آن می گذرد، ملت را در جریان کلاه گشاد و تاریخی که قرار است سرشان برود، قرار دادند.
این رفتار جهادی، از قضا بر دل ملت نیز نشست یک مصداق ان، برپایی همایش "دلواپسیم" بود که علیرغم سنگ اندازی جهت عدم برگزاری آن و جابجایی یک روزه محل مراسم و نیز تبلیغات به شدت محدود و کم، جمعیت چندهزار نفری به محل مراسم هجوم آوردند تا از آنچه که به نام ملت ایران در جریان مذاکرات وعده داده شده و وعده گرفته شده، مطلع شوند.
در دانشگاه های مختلف سراسر کشور، علیرغم محدودیت های بی سابقه ای که نسبت به برگزاری جلسات سخنرانی نخبه ها و مناظرات اعمال شده، اکثر نخبگان بدون توجه به مسایل خطی و جناحی و باندی و تنها از باب حفظ منافع ملی، وارد معرکه شده و به نقد جدی روند مذاکرات و توافق ضعیف ژنو پرداختند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که در مذاکرات ژنو، موضعی غیرفعال داشتند، با اطلاع از آنچه که صورت گرفته، به حالت فعال درآمده و به رصد دقیق و مطالبه گرایانه نسبت به اصل حفظ حقوق ملی مردم و عزت، استقلال و پیشرفت ایران عزیز روی آوردند به نحوی که علی لاریجانی از جایگاه ریاست مجلس درباره مذاکرات وین 4 گفت: "قدرت های غربی بدانند اگر در مذاکرات مقدماتی با مسامحه برخورد شد مذاکرات نهایی محل مسامحه نخواهد بود".
ائمه جمعه و جماعات و عموم دلسوزان کشور، علاوه بر تاکید بر حفظ وحدت ملی، بر رعایت حقوق حقه کشور پافشاری کرده و نسبت به تبیین مسایل قدم به پیش نهادند.
همه این اتفاقات که با اقدام تاسف برانگیز و سلیقه ای رییس رسانه ملی مبنی بر عدم نقد توافق ژنو در صداوسیما مواجه شده بود، موجب افزایش بصیرت ملی شده و به حریف غربی فهماند که ملت ایران، اهل باج دادن، عقب نشینی، فروش عزت و خون شهیدان به نان و... نیست.
***
در باب عدم اخذ نتیجه دلخواه از مذاکرات وین 4 نکات مهم دیگری نیز وجود دارد که در آینده به آنها اشاره خواهد شد. نکاتی مانند تدبیر بی نظیر امام خامنه ای در فضادادن به اصرار دولت مبنی بر انجام مذاکرات و در کنار آن، تبیین مسایل و...، پاس گل دادن های بیشمار برخی مسئولان به دشمن قسم خورده ملت و ایجاد توهم در آنان جهت اتخاذ سرعت در افشای لایه های پنهان و نهایی مدنظرشان در جریان مذاکرات از قبیل ورود زودهنگام به مسایل دفاعی و موشکی کشور و... که هر کدام به تنهایی می تواند مسایل بسیاری را دربربگیرد.
با این حساب و در یک جمعبندی کلی می توان نتیجه گرفت که افراط در خوش بینی به دشمن در نهایت منجر به انسداد در روند توافق نهایی و کندشدن مذاکرات شده است و البته نکته بسیار مهمی که در ابتدای این نوشتار آمد، مجددا تکرار می شود که اعلام بن بست در مذاکرات، تنها یک مصرف داخلی دارد و باید هوشیاری و بصیرت درباره روند آتی مذاکرات را با حساسیت بیشتر ادامه داد. روزهای آتی تا 30 تیرماه، روزهای حساس و سرنوشت سازی است که نسبت به آنها غفلت شود.