بازار 80 میلیونی ایران جایزه دولت به تحریمکنندگان! زندگی در روزه
زندگی در روزهای پس از توافق،دغدغه ذهنی خیلیهاست! از بعضی از مردم که سادهاندیشانه انتظار روزهای ارزان را میکشند تا تجار و سرمایهگذارانی که نگران نوسانات احتمالی هستند.
در این میان دو گروه بیشتر ذهن و فکرشان درگیر این موضوع است و از قضا هردو به یک موضوع از دو منظر نگاه میکنند. «جذب سرمایه خارجی»موضوعی است که با اسامی و عناوین مختلف ،دولتمردان و منتقدان توافق را به خود مشغول کرده است. دولتمردان از پیش از انتخابات سال 92 در تنور ورود خارجیها به بازار ایران دمیدند و اینگونه وعده دادند که با آمدن آنها ،کارها رو به راه میشود. اما در مقابل گروهی دیگر مشفقانه معتقدند آنها اولا به راحتی در ایران سرمایهگذاری نمیکنند و تا ما را به زعم خودشان تحقیر نکنند قدمی بر نمیدارند و ثانیا بیش از سرمایهگذاری به فکر سوداگری و صدور کالاهای خود به ایران هستند.در این بین یک دغدغه مهم و ملی بیش از هر چیز در دلها خلجان میکند و آن فرش قرمز انداختن پیش پای کسانی است که بیشترین خیانتها را به مردم ما کردهاند و میکنند و اگر دستشان برسد و عرضه داشته باشند،از هیچ ستم و تعدی فروگذار نمیکنند. قصه تلخ و آمدن آنها، غصه در آغوش کشیدن دشمن غداری است که هنوز خنجر خونینی که پیشتر در قلب برادرانمان کرده بود را در دست دارد و هیچ اعتباری نیست که همان خنجر را در پشت ما هم فرو کند!
سایه شوم تحریمها با اراده شیطانی و سیاه شیطان بزرگ به سر ملت ما افتاد، اما همراهی و خوش رقصی نوکران اروپاییاش،کار را بر مردم ما سختتر کرد. هرچه ما همه هنرها و ترفندهایمان را برای خودکفایی و روی پای خود ایستادن بهکار بستیم،آنها هم حلقه محاصره را تنگ و تنگتر کردند ! بحث بر سر بقاء یک ملت در برابر دشمنانی عنود و کینهتوز بود و طبیعتا پای حیثیت یک ملت در میان بود. آنها از هیچ ظلمی فروگذار نکردند،هرچه توانستند تاختند،به یقین کاری نبود که از دستشان بربیاید و نکرده باشند ! اما... اما ما ماندیم و آنها به این باور رسیدند که با تحریم نمیتوانند ما را از پا درآورند. حیلهها و مکرهای دیگری بکار بستند و خلاصه کار به یک توافق بین ما و دشمنان قسم خوردهمان رسید.
ظاهرا حالا نوبت باز شدن درهای دنیا به روی ایران است! اما با کدام شریک!؟ ظاهرا دولتمردان، بیخیال آنچه آنها سالها بر سر ما آوردهاند، نرد عشق با پیشتازان تحریم میبازند و در ماه عسلی سکرآور،از آمد و شد چشمآبیهای سیاهدل سنگ دل،قند در دلشان آب میشود و به روی خودشان هم نمیآورند که آنها با ما چه کردند!؟چنان برایشان فرش قرمز میافکنند که گویی مهمانی عزیز و خدمتکاری صدیق پس از سالها به خانهاش برگشته است نه دشمنی عنود و حسود و کینه توز که تا همین چند روز قبل آنقدر بر سر نابودی ما جنگید و چانه زد تا توافقی یکطرفه و زیانبار را بر ما تحمیل کند.
با هر منطقی حساب کنیم،شرط معاشرت و کشورداری اقتضا میکند آنها که روزگاری تسمه از گرده ملت کشیده اند،آخرین نفری باشند که با کلی شرط و شروط به کشورمان پای میگذارند اما ظاهرا کار برعکس شده و عدهای از شوق وصل،اصل را فراموش کردهاند و مشغول عکس یادگاری گرفتن شده اند.آنها شاید یادشان رفته باشد که پیشتازان جنایتکار تحریمها با ما چه کردند یادشان رفته چون هرگز مثل مردم عادی کوچه و خیابان زندگی نکردند و با غم مردم، همنشین نبودند اما ما هرگز یادمان نمیرود چه کردند. حتی اگر روزی ببخشیم- که هرگز چنین نخواهد شد- به قول نلسون ماندلا فراموش نمیکنیم و جنایات آنها را از یاد نمیبریم. برای فرزندانمان هم میگوییم تا در دشمن شناسی مثل ذوقزدگان،غرب را بهشت آمال نبینند.برای ثبت در تاریخ و یادآوری به آنها که همه دنیا را در سه کشور جنایتکار آلمان،انگلیس و فرانسه و شیطان بزرگ آمریکا میبینند،بخشی از جنایات اقتصادی آنها در سالهای فراموش نشدنی تحریم را مرور میکنیم
توتال
غارتگر یا شریک نفتی!؟
شرکت نفتی توتال ،شرکتی مشهور و فرانسوی است که سالها در میادین مختلف نفت و گاز ایران حضور داشته و البته ناجوانمردانه، به ما خیانت کرده است و توتال در یکی از قراردادهای پر سر وصدا و ناموفق خود با ایران توسعه میدان سیری A و E را به عهده گرفت. دولت کارگزاران برای رساندن سقف تولید به بیش از 4 میلیون بشکه با سرعتی غیرمعمولی قراردادها را امضا میکرد. توتال به ایران اطمینان داده بود که با توسعه این میدان، 120 هزار بشکه به تولید نفت ایران افزوده خواهد شد که طبعاً مورد استقبال وزارت نفت بود. در همان ایام بیشتر کارشناسان نفتی ایران در نامههای مختلف به مسئولان وزارت نفت و رئیسجمهور وقت این رقم را نوعی فریب دانسته و اعلام کردند چنین رقمی به هیچ عنوان محقق نخواهد شد. سرانجام توتال، بدون توجه به تولید صیانتی و به حداکثر رساندن منافع ایران، ضربه مخزنی بزرگی را به این میدان زد و باعث شد تولید از میدان مذکور هیچ گاه به بیش از 70 هزار بشکه در روز افزایش نیابد.
خیانت در پارس جنوبی
چند سال قبل انجمن گاز ایران افشا کرد که با عملکرد خیانت بار شرکت توتال،کشورمان بمدت 10 سال از برداشت مهمترین و بزرگترین لایه گازی پارس جنوبی محروم شده است!بر اساس اطلاعات بدست آمده در میدان گازی پارسجنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شرکت توتال برای برداشت کامل نبوده است!!!
رشوه برای نفت!
وزارت دادگستری آمریکا طی بیانیهای در تاریخ 29 می2013 (8 خرداد 1392) اعلام کرد شرکت توتال بین سالهای 1995 تا 2004 میلادی (1373 تا 1383) از طریق واسطههایش، به مقامهای ایرانی حدود 60 میلیون دلار رشوه پرداخت کرده تا قرارداد توسعه چند میدان نفت و گاز را به دست آورد. 16 میلیون دلار از این مبلغ در سال 1995 تحت عنوان ارائه «خدمات مشاوره» و برای ورود مجدد توتال به بازار ایران و همکاری با شرکت ملی نفت ایران در بهرهبرداری از میدانهای نفتی سیری A و E پرداخت شده است. براساس بیانیه وزارت دادگستری آمریکا توتال همچنین در سال 1997 برای توسعه بخشی از میدان گازی پارس جنوبی 44 میلیون دلار رشوه پرداخته است.
خوش رقصی در اوج تحریم!
در سال 87 مدیر عامل توتال در مصاحبهای گفت: هم اکنون ریسک سرمایهگذاری در ایران بسیار زیاد است و به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم سرمایهگذاری خود را در این کشور متوقف کنیم و از پذیرفتن طرحهای تازه امتناع کنیم.وی در تشریح علت خروح از ایران و ارتباط آن با بحث تحریمها به صراحت گفت: دولت فرانسه شرکت توتال را مجبور به خروج از ایران نکرده است!
تحریم دارویی یک ملت
با آنکه مقامات اروپایی با ژست بشر دوستی و رعایت حقوق بشر ،مدعی بودند که دارو و تجهیزات پزشکی هرگز در زمره تحریمها قرار نگرفته است،اما واقعیت موجود حکایت از آن دارد که آنها ناجوانمردانه تمامی شرکتها و موسسات دارویی را از معامله با ایران منع کردند و نتیجه آن شد که در مقاطعی داروهای خارجی در بازار ایران نایاب شود و علیرغم تلاش چشمگیر و ستودنی مقامات کشورمان ،بیماران بسیاری در تلاطم و رنج وتعب افتادند تا آنجا که برخی جان خود را از دست دادند.دروغ بزرگ مدعیان حقوق بشر در عدم تحریم دارویی تا آنجا پیش رفت که مردم ایران در کمپینهای مختلفی صدای اعتراض خود را به گوش جامعه جهانی رساندند. آنها با بستن کانال اعتباری و بانکی برای انتقال وجوه مربوط به معاملات دارویی،عملا و بصورتی مزورانه و کثیف تحریم دارویی را هم بر ملت ما اعمال کردند.
فاجعه خونهای آلوده
هرگز فراموش نمیکنیم که همین فرانسویان به ظاهر مبادی آداب بودند که با ارسال خونهای آلوده به کشورمان فاجعهای وحشتناک رقم زدند و در یک تراژدی هولناک چندین هزار تن از مردم کشورمان را به کام بیماریهای مهلک ایدز و هپاتیت فرستاد و صدها تن از آنها را به کام مرگ. اما آنها هرگز از مردم کشورمان بخاطر این اقدام کثیف عذرخواهی هم نکردند و حالا هم وقیحانه قصد دارند به روی فرش قرمز بیغیرتی و وادادگی مسئولان کشورمان پا بگذارند! البته در زمانهای که یک روزنامه کشورمان ،وکیل مدافع تمام قد خون آشامان فرانسوی شده و با هزار تلاش و کوشش بیفایده سعی در تبرئه نازکدلان مهربان فرانسوی دارد،و یا در زمانهای که یک وزیر کابینه ،سخنگوی فابیوس میشود و از زبان او نطق میکند و خطابه میخواند،چرا باید فرانسویان نگران از دست دادن ایران باشند!؟ باید از آن روزنامه بیمسمای معطوف به «غرب» پرسید برای دم جنباندن پیش پای فابیوس و خوش رقصی برای او،چه تحفهای بدست آوردهاید که حاضرید به شرم و خجالت مادر ایدزی و فرزند معصوم و مبتلایش پشت کنید و شرافت حرفهای و انسانی خود را به لبخند دشمن بفروشید! به آن وزیر چه باید گفت!؟ به آن دیگری که رسیدگی به این پرونده را به صلاح نمیداندچه!؟
خوش رقصی با بند ماشه!
مادههای یازده و دوازده توافق وین،شاه کلید حقه بازی و فریبکاری دشمن است. همان که رهبر انقلاب بارها و بارها از آن بر حذرمان داشتند. خوب است بدانیم که این بند ،ابتکار فرانسه بود که با پیشنهاد و اصرار نماینده آن کشور در مذاکرات و با کوتاهی مسئولان کشورمان تصویب شد و برای همیشه سایه تحریمها را بر سر کشورمان حفظ کرد! این سیاهه ننگین وقتی کاملتر میشود که به یاد بیاوریم وزیر خارجه فرانسه به گفته نخست وزیر آن کشور، نه تنها بعنوان نماینده فرانسه که به عنوان نماینده و حافظ منافع اسرائیل در مذاکرات حضور داشت!و این سخن در گرماگرم مذاکرات ،اطمینان خاطری بود به صهیونیستهای جنایتکار که خیالشان راحت باشد!
فهرست جنایات و خیانتهای آنها تمامی ندارد. انگلیس پلید برای تحصیل دانشجویان ایرانی بخصوص در برخی رشتهها موانع جدی درست کرد،آلمان در ارسال بسیاری از تجهیزات دانشگاهی کارشکنی کرد تا به خیال خام خود، چرخ علمی کشور را متوقف کند و فرانسه که دیگر هیچ!
اما امروز همانها با وقاحت راهی ایران شدهاند و آرزوی فتح بازار بزرگ و پر سود ما را دارند! آیا باید همه چیز را فراموش کرد!؟آن همه جنایت را !؟حتی اگر به قول جناب رئیس جمهور لازم باشد گذشته را فراموش کنیم،تضمینی هست که آنها از خوی جنایت پیشگی خود دست برداشته باشند!؟ فراموش نکنیم آمریکا در حالیکه با وزیر خارجه ما ملاقاتهای مکرر و بسیار صمیمانه داشت،نماینده معرفی شده کشورمان برای حضور در سازمان ملل را تنها بدلیل اینکه مترجم دانشجویان فاتح لانه جاسوسی آنها بود،راه نداد اما ما با ادعای بازگرداندن ارزش و اعتبار به پاسپورت ایرانی ،ملتمان را در خاک خودمان با پذیرفتن جنایتکاران اروپایی تحقیر میکنیم!
چه خوب است نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی در اقدامی هماهنگ و منطقی با تاسی به رویکرد عزتمندانه رهبر عزیز انقلاب در ماجرای میکونوس و تنبیه آلمان،در یک کار تاریخی و به یاد ماندنی ،مقرراتی را تصویب کنند که به موجب آن عوامل اصلی تحریمها، از ورود بیمقدمه و آسان به ایران و بدست آوردن این خان نعمت گسترده ،نتوانند به آسانی و در اول صف به ایران بیایند و تازه از موضع تکبر برخورد کنند.
این کار علاوه بر احیاء غرور ملی و مرزبندی با دشمن،دو تاثیر مهم و فوق العاده دیگر هم دارد. نخست انکه به گواهی صدها اظهار نظر و سند معتبر ،غرب در بحران اقتصادی بزرگی قرار دارد و رسیدن به بازار ایران،آرزوی بسیار مهمی برای اروپاییان است. رفتار منطقی و حساب شده ما باعث می شود آنها نتوانند در عین نیاز ،ناز کنند و تظاهر به دادن امتیاز و منت گذاری بر سر ما کنند. فایده دوم که مهمتر از اولی است اینکه؛آنها به جز منافع مادی،در هم شکستن اقتدار ما را نشانه رفته اند و قطعا در اینده نه چندان دور خواسته هایی را مطرح خواهند کردکه تن دادن به آن چیزی نیست جز دست کشیدن از اصل انقلاب!در چنین شرایطی یقینا هیچ مسئولی حق ندارد بین انقلاب و یک سرمایه گذار خارجی معامله کند .آن روز چنان روزی خواهد شد که غربی ها و دنباله های داخلیشان هیاهو خواهند کرد که ما آمده بودیم ایران را آباد کنیم و رفاه را به ارمغان بیاوریم اما خودتان نخواستید!و قطعا جیره خواران و پادوهای وطنی آنها در این تنور دروغ بیش از امروز می دمند و از ذلت امروزین خود نیز پیشی میگیرند. برای خنثی کردن این ترفند هم لازم است با تدوین مقررات و شرایطی متقن و بازدارنده،راه را بر زیاده خواهی دشمن و ذلت پذیری ذوقزدگان داخلی ببندیم.