بسمه تعالی نقشه دفاع در ستاد فرماندهی اقتصاد(یادداشت روز) راه بر
راه برون رفت از چالش اقتصادی موجود کدام است؟ سهم دشمن و دوست و دوست نمایان در این میان چه قدر است؟ اراده و امید عمومی برای مقابله با جنگ دشمن را چگونه می شود تقویت کرد؟
1- حکایت لجبازی برخی سیاستبازان، حکایت لجبازی همان دشمن اهل بیت است که از او پرسیدند «هنگام سجده نماز، چشمان خود را ببندیم یا باز بگذاریم؟». تاملی کرد و گفت «یک چشم خود را ببندید و دیگری را باز بگذارید». با تعجب پرسیدند چرا؟! و پاسخ شنیدند «چنین کنید تا حتما خلاف جعفر بن محمد
[امام صادق علیهالسلام] رفتار کرده باشید. او یا در سجده چشمان خود را می بندد و یا باز میگذارد. با این کار در هر صورت، با او مخالفت کردهاید»! برای سیاست زدگان لجوج، معارضه به هرقیمت، آن قدر مهم است که به بازی در نقش پیاده نظام دشمنان تاریخی کشور نیز تن می دهند. به قول مولوی «خشم مرو، خواجه پشیمان شوی- جمع نشین، ورنه پریشان شوی/ طیره مشو خیره مرو زین چمن- ورنه چو جغدان، سوی ویران شوی/ گر بگریزی ز خراجات شهر- بارکش غول بیابان شوی/ کم خور از این پاچه گاو ای ملک- سیر چریدی، خر شیطان شوی/... بوقلمونی، چه شود گر چو عقل- یک صفت و یک دل و یکسان شوی؟»
2- دو نوع امید را میتوان سراغ گرفت؛ «واقعی، تلاشگرانه و توام با اراده و تدبیر» و «خیالی، شانس گرایانه و از سر بی همتی و حاضری خوری». کدام ورزشکار را میشناسید که بدون تحمل نظم و زحمت و ریاضت و مداومت توانسته باشد شانسی قهرمان شود؟ یک ورزشکار ماهها بلکه سالها کمخوری و کمخوابی و تمرین مداوم و مشقت بار را به جان میخرد تا تراشیده و چابک و قدرتمند شود. او باید چربی اضافه را آب کند و مهارتها و چابکی را در خود تقویت نماید تا کمتر آسیب ببیند و در نقشه و فشار حریف گیر نیفتد بلکه بتواند حمله کند. ساختن اقتصاد ملی نمیتواند از این قاعده مستثنا باشد. نمی توان با سبک زندگی مصرفزده و ولنگارانه، چه در میان مردم و چه در میان مدیران، بنیه اقتصادی قدرتمند و شکستناپذیر داشت. تسلیم طلبی به خاطر احساس ضعف در مقابل دشمن، یک روحیه با عواقب مشخص است؛ و همت خلل ناپذیر برای به فعلیت درآوردن ظرفیتهای بزرگ، روحیه ای دیگر. نتیجه تسلیم طلبی و التماس از دشمن، همان است که صائب میگوید «اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهی است/ اشک کباب موجب طغیان آتش است». بدتر از تسلیمطلبی، وطن فروشی است که صدها بار از تن فروشی رذیلانهتر است اما بعضی ها به آن عادت کرده اند؛ چنان که رئیس حزب اشرافی کارگزاران و چند عضو حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی در کنار برخی اعضای فراری گروهکهای منحله، با نامه پراکنی اخیر به مثابه نشتی بشکه نشان دادند.
3- برای این جماعت، اوباما و ترامپ فرقی نمیکند؛ ولو آقای روحانی بگوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا «دیوانگی» است. تسلیم طلبان و وطن فروشان، جز پیچیدن این نسخه که «امتیاز جدید بدهید و وعده نسیه بگیرید»، کار دیگری بلد نیستند. ترامپ میگوید فشار میآوریم تا ایران پای میز مذاکره بیاید و امتیاز جدید بدهد، اینها بلافاصله میگویند پای میز مذاکره با همان طرف بدعهد بروید و امتیاز جدید بدهید! برخلاف ادعاهای قبلی که گفتند «ترامپِ دیوانه، برجام را به هم زد و گرنه اوباما خوب بود»، معلوم شده همانقدر که شیدای اوباما بودند، سرسپرده ترامپاند. سخنگوی دولت به درستی درباره اینها گفت «عقل کاملی ندارند» و «این فردی که در هواپیما با یک توییت، نشست سران گروه هفت را دچار اخلال میکند، قابل اعتماد است؟».
4- امیرمومنان علیهالسلام در خطبه 34 نهجالبلاغه و در عتابی دردمندانه خطاب به برخی همراهان بی همت می فرماید «تُکادونَ و لا تَکیدون... لا یُنام عنکم و انتم فی غفلهًْ ساهون... برای شما نقشه میکشند و شما نقشه نمیکشید... چشم از شما برنمیدارند و شما در غفلت غوطهورید». حمله که سر جای خود محفوظ؛ اما حتی برای دفاع هم باید نقشه کشید و برنامهریزی داشت. نقشه دشمن روشن است؛ تشدید فشار اقتصادی و سیاسی در کنار عملیات روانی گسترده برای به ستوه آوردن مردم و ایجاد بی ثباتی. دشمن و عوامل آن دنبال نوعی از بسیجگری اجتماعی هستند که در خدمت فرسایش اقتدار ملت و حاکمیت ایران از درون قرار گیرد و به نوعی خودزنی و خودکشی ملی منتهی شود؛ همچنان که در فتنه 88 گفتند در جنگ نرم و هوشمند، به دنبال بازآفرینی فنون رزمی جوجیتسو (استفاده از نیرو و توان حریف علیه خود او) هستند.
5- دشمن در سال 90 و 91 و در بحبوحه ایجاد التهاب اقتصادی کوشید ضمن ایجاد خطای محاسبه یا از طریق برخی عناصر آلوده و یا منفعتطلب، موجی ایجاد کند که سرمایه برخی بانکها و شرکتهای دولتی و غیردولتی در خدمت خرید انبوه سکه و ارز و ایجاد دومینوی تورم انتظاری (مصنوعی) درآید. بعدها معلوم شد در همان روزهای پر التهاب، امثال آقای «حسین-ف» و «علی-ص» (مدیر نجومی بگیر بانکهای ملی و رفاه) و یا خانم «ح» (دختر یک مدیر نجومی بگیر دیگر و نماینده بعدی مجلس) و همسرش، اقدام به تاسیس صرافی کرده اند. امروز مشابه همان التهابآفرینی در جریان است. از هر طرف که به صحنه نگاه کنیم، میبینیم به موازات خباثت دشمن، خود تحریمیها و خودزنی یا منفعتطلبیهای نوک دماغی برخی مدیران و سیاستبازان و اهالی رسانه به کشور آسیب می زند. نمونه این اتفاق را در اجحاف برخی شرکتهای خودروساز به مردم دیدیم.
6- بازشناسی دوست از دشمن و نفوذیها و اخلالگران، مسئله مهمی است. طیفهایی که می گویند با وجود خباثتهای آمریکا در برجام دوباره با آنها مذاکره کنیم و امتیاز جدید بدهیم و از سوی دیگر صراحتا دولت را رحم اجاره ای و نردبان و کاتالیزور گذار در مسیر اهداف ساختارشکنانه خواندهاند، آیا سر سوزنی ناراحت میشوند که به خاطر نابسامانی اقتصادی، اعتبار دولت زیر سوال می رود. آنها همان کسانی هستند که در میانه آشوب نیابتی سال 88، گرای تحریم های فلج کننده را به دشمن دادند و اصل هدف یا ماموریت شان، اجرای پروژه براندازی به هر قیمت است. آنها صرفا کارگر و مجری پروژهای هستند که پیمانکار و طراح اصلی آن، مثلث صهیونیسم مسیحی (آمریکا و انگلیس و اسرائیل) است. متاسفانه آقای روحانی با وجود اینکه صراحتا همین حقیقت را درباره گردانندگان فتنه سال 78 بازگو کرد، درباره گسترده تر شدن خیانت آنان از سال 88 به بعد با تغافل روبرو شد؛ آنها خود را شریک سیاسی و موتلف انتخاباتی جا زدند و مطلبه سهم در بدنه دولت کردند. کسانی که بارها دشمنان نشاندار ملت را در عملیات بیثباتسازی و آشوب افکنی همراهی کردند، میان اعتبار و بقای دولت یا ماموریت مشترک با دشمن، کدام را انتخاب میکنند؟ آنها سر بزنگاه به خاتمی و هاشمی هم رحم نکردند، چه رسد به روحانی. دولت اگر نتواند این مرزبندی حیاتی با سرانگشتان نفوذ بوروکراتیک را احیا کند، هم ضربه خواهد خورد، چنان که تاکنون متحمل شده و هم کشور را دچار خسارتهای بزرگتر خواهد کرد.
7- نه مجلس میتواند نقش تماشاچی را ایفا کند و نه قوه قضائیه که مسئولیت پیشگیری از جرم و برخورد بازدارنده را دارد. متاسفانه هنوز سه قوه و در پیشانی آنها دولت، چنان که باید، جنگ پیچیده دشمن را جدی نگرفتهاند و به تعارف میگذرانند. اینجا جایی نیست که بشود با اتوکشیدگی و ادا و اطوار بوروکراتیک و تعارف و توصیه با دشمنان و زالوصفتان بدتر از آنها رو برو شد؛ چابکی و کمر بستگی و واکنش سریع و قاطع - در عین سنجیدگی و تدبیر- نیاز است. وقتی برخی نمایندگان و مدیران، سراغی از معیشت مردم نمیگیرند و سراغ اخلالگران دانهدرشت - بخوانید تروریست اقتصادی- نمیروند، اما طرح تخفیف مجازات مجرمان امنیتی و سیاسی را مینویسند یا برای تجمعات اعتراضی مکانیابی میکنند، مردم را امیدوار میکنند یا دشمن را؟ آنها چه پیامی به ترامپ و سازمان سیا و گروهکهای ضد انقلاب میدهند؟
8- برخی دولتمردان در مقابل مطالبه قانونمندی فضای مجازی و انتقال فضای پیام رسانی مسئولانه به داخل مقاومت کردند اما حالا میگویند گرانی افسار گسیخته زیر سر جنگ روانی دشمن در فضای مجازی است. کدام حرف را باور کنیم؟ چرا عبرت لازم را از شبیخون دشمن در آشوبافکنی دی ماه نگرفتند و نخواستند معبر شبیخون بسته شود؟ نمیشود رئیس جمهور و وزیر اقتصاد و دیگر مقامات دولتی از نقش فضای مجازی و از جمله برخی کانالها بنالند، اما همین معبر عملیاتی به حال خود رها شده باشد. پذیرفتنی نیست از وزارت اطلاعات بخواهند فعالیت خود را عمدتا روی کشف تیمها و ادوات تروریستی و یا محمولههای قاچاق مواد مخدر متمرکز کند. پس طراحی و عملیات دشمن در حوزههای جنگ هوشمند اقتصادی-روانی- سیاسی چه میشود؟!
9- شورای عالی هماهنگی اقتصادی فراهم آمده از سه قوه، باید شبانهروز مانند اتاق فرماندهی جنگ دایر باشد و تصمیمات اجرایی فوریت دار بگیرد؛ از تدابیر اقتصادی آرامش بخش گرفته تا تصمیمات قضایی و امنیتی. وزارتخانههای اقتصادی باید از یک منظر، برای انجام مسئولیتهای جدید فراخوانده شوند، وزارتخانههای اطلاعات و ارتباطات و ارشاد و کشور از زاویه نگاهی دیگر، و مجلس و کمیسیونهای آن از منظر سوم و دستگاه قضایی و سازمان بازرسی از بُعد چهارم. نباید این ستاد به کم تحرکی و بیعملی برخی ستادها و شوراهای دیگر دچار شود. اینجا اتاق فرماندهی جنگ است و نباید گرفتار کُندی و سنگینیهای رایج دیوان سالاری یا تعارف و مماشات باشد. کسانی که خون مردم را در شیشه میکنند، باید مجازات خیانت در میانه جنگ و تهاجم دشمن را متحمل شوند؛ وگرنه این کشور است که متحمل خسارت میشود. حد وسطی وجود ندارد که بشود با اخلالگران زالو صفت مماشات کرد.
10- زمانی برخی مردم جوگیر میشوند و به شکل خرده پا سراغ بازار سکه و ارز و خودرو و مسکن میروند که داستان آنها جداست؛ اما حکایت اخلالگران و مفسدان و محتکران دانه درشت فرق میکند. هم باید به حساب این دانه درشت ها سرک کشید و تحت رصد اطلاعاتی قرار داد، و هم با تعقیب قضایی، شدیدترین مجازاتها را در قبال آنها اعمال کرد و اموال نامشروعشان را مصادره نمود. اگر ضمن هشدارهای فوریتی، مجازات سخت گیرانه را فقط نسبت به 10 اخلالگران بزرگ اعمال کنند، نفر یازدهمی پیدا میشود که ریسک اعدام یا مصادره اموال و پرداخت مالیات کمرشکن را به جان بخرد؟ یکی از اولویت های ستاد جدیدالتاسیس میتواند اعلام و اعمال همین مجازاتهای سختگیرانه باشد. در کشورهایی مانند کره جنوبی وقتی دیدند کسانی برای ارز کمیاب نقشه میکشند - با این عنوان که «عرق کارگران ما، همان خون ریخته شده در جنگ صنعتی و اقتصادی است»- مجازات اعدام تعیین کردند.
1- حکایت لجبازی برخی سیاستبازان، حکایت لجبازی همان دشمن اهل بیت است که از او پرسیدند «هنگام سجده نماز، چشمان خود را ببندیم یا باز بگذاریم؟». تاملی کرد و گفت «یک چشم خود را ببندید و دیگری را باز بگذارید». با تعجب پرسیدند چرا؟! و پاسخ شنیدند «چنین کنید تا حتما خلاف جعفر بن محمد
[امام صادق علیهالسلام] رفتار کرده باشید. او یا در سجده چشمان خود را می بندد و یا باز میگذارد. با این کار در هر صورت، با او مخالفت کردهاید»! برای سیاست زدگان لجوج، معارضه به هرقیمت، آن قدر مهم است که به بازی در نقش پیاده نظام دشمنان تاریخی کشور نیز تن می دهند. به قول مولوی «خشم مرو، خواجه پشیمان شوی- جمع نشین، ورنه پریشان شوی/ طیره مشو خیره مرو زین چمن- ورنه چو جغدان، سوی ویران شوی/ گر بگریزی ز خراجات شهر- بارکش غول بیابان شوی/ کم خور از این پاچه گاو ای ملک- سیر چریدی، خر شیطان شوی/... بوقلمونی، چه شود گر چو عقل- یک صفت و یک دل و یکسان شوی؟»
2- دو نوع امید را میتوان سراغ گرفت؛ «واقعی، تلاشگرانه و توام با اراده و تدبیر» و «خیالی، شانس گرایانه و از سر بی همتی و حاضری خوری». کدام ورزشکار را میشناسید که بدون تحمل نظم و زحمت و ریاضت و مداومت توانسته باشد شانسی قهرمان شود؟ یک ورزشکار ماهها بلکه سالها کمخوری و کمخوابی و تمرین مداوم و مشقت بار را به جان میخرد تا تراشیده و چابک و قدرتمند شود. او باید چربی اضافه را آب کند و مهارتها و چابکی را در خود تقویت نماید تا کمتر آسیب ببیند و در نقشه و فشار حریف گیر نیفتد بلکه بتواند حمله کند. ساختن اقتصاد ملی نمیتواند از این قاعده مستثنا باشد. نمی توان با سبک زندگی مصرفزده و ولنگارانه، چه در میان مردم و چه در میان مدیران، بنیه اقتصادی قدرتمند و شکستناپذیر داشت. تسلیم طلبی به خاطر احساس ضعف در مقابل دشمن، یک روحیه با عواقب مشخص است؛ و همت خلل ناپذیر برای به فعلیت درآوردن ظرفیتهای بزرگ، روحیه ای دیگر. نتیجه تسلیم طلبی و التماس از دشمن، همان است که صائب میگوید «اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهی است/ اشک کباب موجب طغیان آتش است». بدتر از تسلیمطلبی، وطن فروشی است که صدها بار از تن فروشی رذیلانهتر است اما بعضی ها به آن عادت کرده اند؛ چنان که رئیس حزب اشرافی کارگزاران و چند عضو حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی در کنار برخی اعضای فراری گروهکهای منحله، با نامه پراکنی اخیر به مثابه نشتی بشکه نشان دادند.
3- برای این جماعت، اوباما و ترامپ فرقی نمیکند؛ ولو آقای روحانی بگوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا «دیوانگی» است. تسلیم طلبان و وطن فروشان، جز پیچیدن این نسخه که «امتیاز جدید بدهید و وعده نسیه بگیرید»، کار دیگری بلد نیستند. ترامپ میگوید فشار میآوریم تا ایران پای میز مذاکره بیاید و امتیاز جدید بدهد، اینها بلافاصله میگویند پای میز مذاکره با همان طرف بدعهد بروید و امتیاز جدید بدهید! برخلاف ادعاهای قبلی که گفتند «ترامپِ دیوانه، برجام را به هم زد و گرنه اوباما خوب بود»، معلوم شده همانقدر که شیدای اوباما بودند، سرسپرده ترامپاند. سخنگوی دولت به درستی درباره اینها گفت «عقل کاملی ندارند» و «این فردی که در هواپیما با یک توییت، نشست سران گروه هفت را دچار اخلال میکند، قابل اعتماد است؟».
4- امیرمومنان علیهالسلام در خطبه 34 نهجالبلاغه و در عتابی دردمندانه خطاب به برخی همراهان بی همت می فرماید «تُکادونَ و لا تَکیدون... لا یُنام عنکم و انتم فی غفلهًْ ساهون... برای شما نقشه میکشند و شما نقشه نمیکشید... چشم از شما برنمیدارند و شما در غفلت غوطهورید». حمله که سر جای خود محفوظ؛ اما حتی برای دفاع هم باید نقشه کشید و برنامهریزی داشت. نقشه دشمن روشن است؛ تشدید فشار اقتصادی و سیاسی در کنار عملیات روانی گسترده برای به ستوه آوردن مردم و ایجاد بی ثباتی. دشمن و عوامل آن دنبال نوعی از بسیجگری اجتماعی هستند که در خدمت فرسایش اقتدار ملت و حاکمیت ایران از درون قرار گیرد و به نوعی خودزنی و خودکشی ملی منتهی شود؛ همچنان که در فتنه 88 گفتند در جنگ نرم و هوشمند، به دنبال بازآفرینی فنون رزمی جوجیتسو (استفاده از نیرو و توان حریف علیه خود او) هستند.
5- دشمن در سال 90 و 91 و در بحبوحه ایجاد التهاب اقتصادی کوشید ضمن ایجاد خطای محاسبه یا از طریق برخی عناصر آلوده و یا منفعتطلب، موجی ایجاد کند که سرمایه برخی بانکها و شرکتهای دولتی و غیردولتی در خدمت خرید انبوه سکه و ارز و ایجاد دومینوی تورم انتظاری (مصنوعی) درآید. بعدها معلوم شد در همان روزهای پر التهاب، امثال آقای «حسین-ف» و «علی-ص» (مدیر نجومی بگیر بانکهای ملی و رفاه) و یا خانم «ح» (دختر یک مدیر نجومی بگیر دیگر و نماینده بعدی مجلس) و همسرش، اقدام به تاسیس صرافی کرده اند. امروز مشابه همان التهابآفرینی در جریان است. از هر طرف که به صحنه نگاه کنیم، میبینیم به موازات خباثت دشمن، خود تحریمیها و خودزنی یا منفعتطلبیهای نوک دماغی برخی مدیران و سیاستبازان و اهالی رسانه به کشور آسیب می زند. نمونه این اتفاق را در اجحاف برخی شرکتهای خودروساز به مردم دیدیم.
6- بازشناسی دوست از دشمن و نفوذیها و اخلالگران، مسئله مهمی است. طیفهایی که می گویند با وجود خباثتهای آمریکا در برجام دوباره با آنها مذاکره کنیم و امتیاز جدید بدهیم و از سوی دیگر صراحتا دولت را رحم اجاره ای و نردبان و کاتالیزور گذار در مسیر اهداف ساختارشکنانه خواندهاند، آیا سر سوزنی ناراحت میشوند که به خاطر نابسامانی اقتصادی، اعتبار دولت زیر سوال می رود. آنها همان کسانی هستند که در میانه آشوب نیابتی سال 88، گرای تحریم های فلج کننده را به دشمن دادند و اصل هدف یا ماموریت شان، اجرای پروژه براندازی به هر قیمت است. آنها صرفا کارگر و مجری پروژهای هستند که پیمانکار و طراح اصلی آن، مثلث صهیونیسم مسیحی (آمریکا و انگلیس و اسرائیل) است. متاسفانه آقای روحانی با وجود اینکه صراحتا همین حقیقت را درباره گردانندگان فتنه سال 78 بازگو کرد، درباره گسترده تر شدن خیانت آنان از سال 88 به بعد با تغافل روبرو شد؛ آنها خود را شریک سیاسی و موتلف انتخاباتی جا زدند و مطلبه سهم در بدنه دولت کردند. کسانی که بارها دشمنان نشاندار ملت را در عملیات بیثباتسازی و آشوب افکنی همراهی کردند، میان اعتبار و بقای دولت یا ماموریت مشترک با دشمن، کدام را انتخاب میکنند؟ آنها سر بزنگاه به خاتمی و هاشمی هم رحم نکردند، چه رسد به روحانی. دولت اگر نتواند این مرزبندی حیاتی با سرانگشتان نفوذ بوروکراتیک را احیا کند، هم ضربه خواهد خورد، چنان که تاکنون متحمل شده و هم کشور را دچار خسارتهای بزرگتر خواهد کرد.
7- نه مجلس میتواند نقش تماشاچی را ایفا کند و نه قوه قضائیه که مسئولیت پیشگیری از جرم و برخورد بازدارنده را دارد. متاسفانه هنوز سه قوه و در پیشانی آنها دولت، چنان که باید، جنگ پیچیده دشمن را جدی نگرفتهاند و به تعارف میگذرانند. اینجا جایی نیست که بشود با اتوکشیدگی و ادا و اطوار بوروکراتیک و تعارف و توصیه با دشمنان و زالوصفتان بدتر از آنها رو برو شد؛ چابکی و کمر بستگی و واکنش سریع و قاطع - در عین سنجیدگی و تدبیر- نیاز است. وقتی برخی نمایندگان و مدیران، سراغی از معیشت مردم نمیگیرند و سراغ اخلالگران دانهدرشت - بخوانید تروریست اقتصادی- نمیروند، اما طرح تخفیف مجازات مجرمان امنیتی و سیاسی را مینویسند یا برای تجمعات اعتراضی مکانیابی میکنند، مردم را امیدوار میکنند یا دشمن را؟ آنها چه پیامی به ترامپ و سازمان سیا و گروهکهای ضد انقلاب میدهند؟
8- برخی دولتمردان در مقابل مطالبه قانونمندی فضای مجازی و انتقال فضای پیام رسانی مسئولانه به داخل مقاومت کردند اما حالا میگویند گرانی افسار گسیخته زیر سر جنگ روانی دشمن در فضای مجازی است. کدام حرف را باور کنیم؟ چرا عبرت لازم را از شبیخون دشمن در آشوبافکنی دی ماه نگرفتند و نخواستند معبر شبیخون بسته شود؟ نمیشود رئیس جمهور و وزیر اقتصاد و دیگر مقامات دولتی از نقش فضای مجازی و از جمله برخی کانالها بنالند، اما همین معبر عملیاتی به حال خود رها شده باشد. پذیرفتنی نیست از وزارت اطلاعات بخواهند فعالیت خود را عمدتا روی کشف تیمها و ادوات تروریستی و یا محمولههای قاچاق مواد مخدر متمرکز کند. پس طراحی و عملیات دشمن در حوزههای جنگ هوشمند اقتصادی-روانی- سیاسی چه میشود؟!
9- شورای عالی هماهنگی اقتصادی فراهم آمده از سه قوه، باید شبانهروز مانند اتاق فرماندهی جنگ دایر باشد و تصمیمات اجرایی فوریت دار بگیرد؛ از تدابیر اقتصادی آرامش بخش گرفته تا تصمیمات قضایی و امنیتی. وزارتخانههای اقتصادی باید از یک منظر، برای انجام مسئولیتهای جدید فراخوانده شوند، وزارتخانههای اطلاعات و ارتباطات و ارشاد و کشور از زاویه نگاهی دیگر، و مجلس و کمیسیونهای آن از منظر سوم و دستگاه قضایی و سازمان بازرسی از بُعد چهارم. نباید این ستاد به کم تحرکی و بیعملی برخی ستادها و شوراهای دیگر دچار شود. اینجا اتاق فرماندهی جنگ است و نباید گرفتار کُندی و سنگینیهای رایج دیوان سالاری یا تعارف و مماشات باشد. کسانی که خون مردم را در شیشه میکنند، باید مجازات خیانت در میانه جنگ و تهاجم دشمن را متحمل شوند؛ وگرنه این کشور است که متحمل خسارت میشود. حد وسطی وجود ندارد که بشود با اخلالگران زالو صفت مماشات کرد.
10- زمانی برخی مردم جوگیر میشوند و به شکل خرده پا سراغ بازار سکه و ارز و خودرو و مسکن میروند که داستان آنها جداست؛ اما حکایت اخلالگران و مفسدان و محتکران دانه درشت فرق میکند. هم باید به حساب این دانه درشت ها سرک کشید و تحت رصد اطلاعاتی قرار داد، و هم با تعقیب قضایی، شدیدترین مجازاتها را در قبال آنها اعمال کرد و اموال نامشروعشان را مصادره نمود. اگر ضمن هشدارهای فوریتی، مجازات سخت گیرانه را فقط نسبت به 10 اخلالگران بزرگ اعمال کنند، نفر یازدهمی پیدا میشود که ریسک اعدام یا مصادره اموال و پرداخت مالیات کمرشکن را به جان بخرد؟ یکی از اولویت های ستاد جدیدالتاسیس میتواند اعلام و اعمال همین مجازاتهای سختگیرانه باشد. در کشورهایی مانند کره جنوبی وقتی دیدند کسانی برای ارز کمیاب نقشه میکشند - با این عنوان که «عرق کارگران ما، همان خون ریخته شده در جنگ صنعتی و اقتصادی است»- مجازات اعدام تعیین کردند.
11- همچنین لازم است تدابیر اقتصادی صحیح در زمینه تنظیم بازار، آرامش بخشی به مردم و مهار تقاضای کاذب به اجرا درآید. اگر قدم فراتر بگذاریم و اهل همت باشیم، میتوان تحریم های خباثت آلود دشمن را فرصت بزرگ و کم نظیر برای اصلاحات اقتصادی درونزا و ترک برخی عادت های زیانبار اقتصادی دانست. تحریم به این معنا، با همه سختیهایش، یک توفیق اجباری است. متاسفانه برخی مدیران در حالی برای سرمایه خارجی عطش و اشتیاق نشان دادند که سیلاب رها شده نقدینگی، در حال سرک کشیدن به بازارهای مختلف و متلاطم کردن آن بود. خوب! اندکی هم به داخل نگاه کنند. «سالها دل طلب جام جم از ما میکرد/ وآنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد».
محمد ایمانی