وعده صادق3 ؛ ضربه بر موجودیت رژیم صهیونیستی(یادداشت روز)
رژیم اسرائیل یک دولت ملت نبوده و نیست، پادگانی نظامی است که بقای آن بر ستونهای تصنعی استوار است. قدرت بلامنازع نظامی و امنیتی در سطح مناطق غرب آسیا، شمال آفریقا و سراسر جهان اسلام (برخوردار از ارتشی قدرتمند برای اجرای عملیاتهای تهاجمی برقآسا)، برخورداری از سازمان امنیتی مقتدر و اشراف اطلاعاتی بلامنازع، توان بازدارندگی اطمینانبخش در مقابل دشمنان، جذب مستمر یهودیان مهاجر از سراسر جهان به داخل اراضی اشغالی، انسجام سیاسی و اجتماعی داخلی و برخورداری از حمایت مستمر غرب، ارکان اصلی بقا و تداوم حیات رژیم اسرائیل به شمار میروند.
افول عناصر و ارکان حیات و بقای رژیم اسرائیل از حدود 4 دهه قبل و بهویژه متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکلگیری جنبشهای مقاومت و آزادیبخش با گرایش اسلامی و جهادی در فلسطین و لبنان آغاز شد.
شکست رژیم اسرائیل از مقاومت اسلامی لبنان و عقبنشینی بدون قیدوشرط از جنوب این کشور در سال 2000 میلادی، از اولین تجلیات عینی افول قدرت نظامی اسرائیل در دهههای اخیر بود. پس از آن رژیم صهیونیستی از هیچ جنگ دیگری علیه جریانهای مقاومت در فلسطین و لبنان(خطوط مقدم محور مقاومت به پرچمداری ج.ا.ایران) پیروز خارج نشد. شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه تابستان 2006 علیه حزبالله لبنان، این رژیم را بهطور کامل در لاک تدافعی فرو برد.
عملیات طوفان الاقصی در تاریخ 7 اکتبر 2023 سنگینترین ضربه وارده بر هیمنه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل از زمان تأسیس این رژیم جعلی بود و پوشالی بودن بنیان و همه مؤسسات آن را به جهانیان نشان داد. اگر ورود تمامعیار رژیم آمریکا در نجات رژیم اسرائیل پس از 7 اکتبر نبود، بیشک اسرائیل دچار فروپاشی غیرقابل بازگشت میشد. در این تاریخ رژیم صهیونیستی برای اولین بار سایه فروپاشی را بر سر خود دید، فلذا نخستوزیر این رژیم بارها جنگ علیه غزه و حزبالله لبنان را جنگی وجودی علیه محور مقاومت به رهبرى جمهوری اسلامی ایران توصیف کرد.
ماجراجوئی رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و متعاقبا ترور آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران که برای شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری دکتر پزشکیان به ایران آمده بود، زمینهساز واکنش قاطع و اولین و دومین حمله مستقیم نظامی ایران به اسرائیل شد. در این دو حمله بیسابقه و باصلابت، برای اولین بار نه فقط ارتش رژیم اسرائیل، بلکه همه ساختارهای راداری، دفاعی و پدافندی آمریکا، اروپا، ناتو و چند کشور عربی منطقه در برابر آزمونی تجربه نشده قرار گرفتند، آزمونی که ناتوانی رژیم اسرائیل و تمامی حامیان آن را در برابر قدرت تهاجم موشکی و پهپادی ایران به نمایش گذاشت.
ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی راهبردی رژیم اسرائیل در طول تقریبی دو دهه اخیر این بود که در سایه تداوم بقای نظام جمهوری اسلامی ایران و بینتیجه ماندن سیاستهای ضدایرانی دولت آمریکا و متحدان اروپایی برای تضعیف و تغییر نظام، امنیت و بقای رژیم اسرائیل همچنان در معرض تهدیدات وجودی خواهد بود، فلذا اسرائیل با جدیت بیشتری در مسیر اقناع و کشاندن دولت آمریکا به حمله مستقیم نظامی علیه ایران تلاش کرد، اما در سایه مصلحتاندیشی و محاسبات و ملاحظات مختلف دولتهای آمریکا، توفیقی نداشت.
موفقیت رژیم اسرائیل (با کمک نظامی و اطلاعاتی آمریکا و اروپا و ناتو) در ترور رهبران سیاسی و فرماندهان عالی میدانی مقاومت در غزه و لبنان، رژیم را به این محاسبه غلط کشاند که اکنون زمان اقدام تمامکننده و ضربه نهائی و براندازنده علیه جمهوری اسلامی ایران است، فلذا اسرائیل ضمن هماهنگی قبلی با دولت آمریکا - و در حالیکه مذاکرات سیاسی غیرمستقیم ایران و آمریکا ادامه داشت و دور پنجم آن در شُرف برگزاری بود - فاز اول عملیات نظامی و ترکیبی خود را علیه حاکمیت و تمامیت سرزمینی ایران در سحرگاه 23 خرداد 1404 آغاز کرد.
در پاسخ به این تجاوز آشکار و نقض حاکمیت و تمامیت سرزمینی ایران توسط رژیم صهیونیستی، عملیات وعده صادق 3 که بیسابقهترین عملیات نظامی علیه این رژیم جعلی از زمان تاسیس آن در سال 1948 میلادی بود، با درهم کوبیدن اماکن حیاتی در تلآویو، حیفا، بئرالسبع و دیگر شهرهای سرزمینهای اشغالی، محاسبات دشمن را بر هم زد و ارکان بقای رژیم اشغالگر قدس را دچار گسستها و ترَکهای جبرانناپذیر نمود. این عملیات با نمایش پوشالی بودن هیمنه نظامی اسرائیل و ترسیم آن در مقابل دیدگان حامیان آن و نیز همه دولتها و ملتهای جهان، اضمحلال اسرائیل را در دسترس نشان داد. اینک جهانیان میتوانند گاهشمار و سالشمار فروپاشی اسرائیل را در مقابل دیدگان خود نصب کنند.
رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی با حماقت در حمله به غزه، لبنان، یمن، سوریه، مناطقی از عراق و نهایتا ایران، جبههای متحد به وسعت یک منطقه و نه یک کشور را در حوزه نظامی و جبههای جهانی متشکل از افکار عمومی دنیا را به روی خود گشود. رژیم اسرائیل در طول تاریخ حیات ننگین خود هیچگاه تا این اندازه نزد دولتها و ملتهای جهان مطرود و منفور نبوده است.
در بُعدی دیگر، آمارهای رسمی و غیررسمی گویای شکلگیری موج گسترده مهاجرت معکوس مهاجران از سرزمینهای اشغالی به بیرون، از زمان آغاز عملیات وعده صادق3 و پس از آن است. مهاجرت به داخل اراضی اشغالی همانند خون تزریقی به پیکره جامعه تصنعی اسرائیل بوده و رژیم جعلی اسرائیل در مقابل نرخ رشد جمعیتی بالای ملت فلسطین، به طور مستمر نیازمند این خون تزریقی است. اکنون بسیاری از یهودیان داخل با ترس و نگرانی امید خود را به آینده از دست داده و در صورت داشتن امکان، محل زندگی بهتری را در دیگر کشورها و خاصه در آمریکا و اروپا جستوجو خواهند کرد. مضافا اینکه یهودیان و صهیونیستهای خارج از سرزمینهای اشغالی با چه امیدی باید به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کنند؟
بسیار حائز اهمیت است که علاوهبر ملتهای جهان، غالب حقوقدانان مستقل و کارشناسان و صاحبنظران منصف جهان مخالف حملات و تجاوزات اسرائیل به غزه، لبنان، یمن، سوریه و ایران بوده و در ابراز آن تحفظی ندارند. پاسخ نظامی ایران به حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی، علاوهبر خوشحالی زایدالوصف ملتهای فلسطین و لبنان و سوریه و عراق و کشورهای منطقه، موج بیسابقهای از خرسندی و حمایت را در سطح جهان رقم زد.
تردیدی نیست که غرب به شمول آمریکا و اروپا تا زمانی که امکان داشته باشد، دست از حمایت اسرائیل برنخواهد داشت. اما اکنون حمایت دولتهای آمریکا و اروپایی از رژیم صهیونیستی نه فقط موجد هزینههای سنگین نظامی و اقتصادی، بلکه ایجادکننده هزینههای سنگین معنوی است. بیتردید اکثریت مردم آمریکا و اروپا بیش از این حامی سیاست حمایتی از رژیم صهیونیستی نخواهند بود. موج دنباله دار اجتماعات اعتراضی در شهرها، دانشگاهها و ورزشگاههای آمریکا و اروپا علیه رژیم نژادپرست اسرائیل و در اعتراض به سیاست حمایت دولتهای متبوع خود از اسرائیل گویای آن است که حمایت از اسرائیل و دفاع از بقای آن به آسانی گذشته نیست.
انسجام اجتماعی یکی از ارکان بقای اسرائیل است. پاسخ شکننده و خردکننده ایران به تجاوز اسرائیل در جنگ دوازده روزه، ضعف اسرائیل و تهدید وجودی برای آن را پیش چشم همه رهبران، جریانهای سیاسی و مذهبی و ساکنان سرزمینهای اشغالی قرار داد. این ادراک جمعی، بهتدریج جدال و نزاع داخلی در اسرائیل را به اوج خواهد رساند. رژیم جعلی اسرائیل توان تحمل نامحدود نزاع سیاسی، کنشهای اجتماعی و جنگ قدرت داخلی را ندارد.
از دهههای گذشته چالش میان جریان مذهبی و سکولار یکی از چالشهای مهم داخلی رژیم صهیونیستی بود. با افزایش شراکت سیاسی احزاب مذهبی در دولت نتانیاهو بهویژه از حدود دو سال گذشته، این چالشها بیش از هر زمان دیگری به حوزههای سیاسی، اجتماعی و قضائی کشیده شد. یکی از ابعاد جدید این چالش نیاز رژیم به سربازگیری از جامعه مذهبی رژیم اسرائیل(حریدیها) و مشارکت آنها در جنگ علیه غزه بود که کنشهای سیاسی و اجتماعی بسیاری را موجب شد. بیتردید در مرحله پساجنگ غزه شاهد صفآرایی روزافزون جریانات مذهبی و سکولار در ساختار سیاسی و اجتماعی اسرائیل و داخل رژیم خواهیم بود.f