دولت مسعود پزشکیان بدون توجه به تجربه تلخ دولت حسن روحانی کمابیش همان مسیر را پیش گرفته است. این بار دولت ایران حتی بدون در نظر گرفتن مطالبات بر زمین ماندهاش از آمریکا راضی به نشستن پای میز مذاکرات غیرمستقیم شد که به منزله اعطای امتیازی رایگان به طرف مقابل بود. با این حال هدف پذیرش این مذاکرات نامطلوب از همان ابتدا مشخص بود: «لغو تحریمها».
این روزها اما از تنها چیزی که سخن به میان نمیآید «لغو تحریمها» است! «لغو تحریمها» تنها دلیل خطرپذیری و مصلحتسنجی ایران برای تن دادن به خواسته دولت چهاردهم در پیشبرد مذاکرات بود اما دیپلماتهای دولت چهاردهم آنقدر که در 5 دور مذاکره غیرمستقیم با آمریکا درباره اعتمادسازی و محدودسازی برنامه هستهای ایران سخن گفتند از چند و چون لغو تحریمها توسط آمریکا سخن به میان نیاوردند.
اگر فقط تحریمهای آمریکا بر شبکه فروش نفت ایران را به عنوان اصلیترین تحریمها حساب کنیم؛ از زمان شروع به کار دولت چهاردهم با رویکرد «مذاکره برای لغو تحریم» تا آغاز دور اول مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در 23 فروردین 1404 (12آوریل 2025) در مسقط، دستکم 214 تحریم بر شبکه فروش نفت ایران اعمال شد. پنج روز پس از دور اول مذاکرات، آمریکا 12 تحریم دیگر نیز بر شبکه فروش نفت ایران اعمال کرد و دور دوم مذاکرات سه روز بعد در 30 فروردین 1404 (19آوریل 2025) در رم برگزار شد. سه روز پس از دور دوم مذاکرات، آمریکا 15 تحریم دیگر هم اضافه کرد، با این وجود ایران پذیرفت که دور سوم مذاکرات را در 6 اردیبهشت (26آوریل 2025) در مسقط برگزار کند. پس از دور سوم مذاکرات، آمریکا 28 تحریم جدید دیگر نیز علیه ایران اعمال کرد و با این حال دور چهارم مذاکرات 21 اردیبهشت 1404
(11 می 2025) در مسقط ادامه یافت. دو روز پس از این دور از مذاکرات نیز آمریکا طبق روال همیشگیاش و در انفعال ملالآور دولت چهاردهم 18 تحریم دیگر نیز بر شبکه فروش نفت ایران اضافه کرد. دولت چهاردهم اما باز هم پذیرفت که دور پنجم مذاکرات را 2 خرداد 1404 (23 می2025) در رم برگزار کند. دو هفته بعد در 16 خرداد (6 ژوئن 2025) آمریکا 26 تحریم دیگر نیز علیه ایران اعمال کرد ولی دولت چهاردهم قرار دور ششم مذاکرات را هم در 25 خرداد (15 ژوئن 2025) گذاشت. این فقط جنگ و حمله به ایران بود که باعث شد دولتمردان چهاردهم از مذاکره منصرف شوند و البته با پایان جنگ 12 روزه و شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان برجسته هستهای و نزدیک به 1000 غیرنظامی و تخریب بخشی از تأسیسات نظامی و هستهای، آنها یک بار دیگر بدون اینکه حتی از لزوم پرداخت غرامت جنگ تحمیل شده به ایران سخن بگویند، دوان دوان به دنبال مذاکره با آمریکا افتادهاند.
مذاکراتی که قرار بود در دولت چهاردهم برای «لغو تحریمها» انجام شود پس از 5 دور، 313 تحریم جدید طی 11 بسته تحریمی فقط برای شبکه فروش نفت ایران به ارمغان آورد، یعنی آمریکا به ازای هر دور مذاکره دو بسته تحریمی جدید علیه ایران اعمال کرد و در نهایت نیز به ایران حمله کرد. حالا دولتمردان چهاردهم بدون آنکه از هدفشان برای «لغو تحریم با مذاکره» سخنی به میان بیاورند برای ما از اختلافافکنی بین ترامپ و نتانیاهو با مذاکره سخن میگویند! آیا هدف مذاکراتی که با چشم پوشیدن بر خونبهای حاج قاسم سلیمانی و صرفنظر کردن از طلبهای خسارت برجام آغاز شد، شکاف بین آمریکا و اسرائیل بود؟ این یکی دیگر از همان «نقطههای خیالی» است که رهبر انقلاب 10 سال پیش مسئولان را از دل سپردن به آن نهی کردند. در این زمینه نیز دولت چهاردهم کاملا به دولت حسن روحانی اقتدا کرده و مشغول ساخت و ساز اهداف و دستاوردهای خیالی است.
حتی اگر بیصداقتی دولت چهاردهم در مسکوت گذاشتن هدف
«لغو تحریمها» و جایگزینی آن با «ایجاد شکاف میان آمریکا و اسرائیل» برای مذاکرات را نادیده بگیریم. آنها در این هدف خیالی هم شکست خوردهاند. حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران بزرگترین شاهد این مدعاست. «پیت هگست» وزیر جنگ آمریکا در دیدار با نتانیاهو توضیح داد که حتی پیش از حمله مستقیم آمریکا، هواپیماهای سوخترسان آمریکایی چگونه از اولین روز جنگ برای پشتیبانی از جنگندههای اسرائیل در حمله به ایران وارد عمل شدند. «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به روزنامه جروزالم پست گفت که 17آوریل 2025 (28 فروردین 1404) یعنی 5 روز پس از
دور اول مذاکرات ایران و آمریکا با پیشبینی کمک واشنگتن در اجزای حیاتی عملیات علیه ایران، به ارتش دستور آمادهباش داد. طبق سخنان او 10 روز بعد در 27آوریل (7 اردیبهشت 1404) یعنی یک روز پس از دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا، آنها فرماندهی سنتکام را در جریان حمله به ایران قرار دادند. 22 می(2 خرداد 1404) یک روز قبل از دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا؛ اسرائیل و آمریکا مانورهای نظامی مشترک برای حمله به ایران را نیز برگزار کرده بودند. آنطور که روزنامه آمریکایی والاستریتژورنال فاش کرد مسئولان آمریکایی و اسرائیلی عمداً خبرهایی را در رسانهها منتشر کردند تا به نظر برسد اختلافات زیادی بین ترامپ و نتانیاهو بر سر ایران وجود دارد؛ اما در واقعیت، رئیسجمهور آمریکا درست همان زمانی که در پستهای شبکه اجتماعی خود از دیپلماسی حرف میزد؛ از حملات اسرائیل باخبر بوده است. نتانیاهو در پایان سفر اخیر خود به آمریکا نیز با تمجید از ترامپ به شبکه نیوزمکس گفت: «ما هرگز در تاریخ دوستی و حامیای مانند رئیسجمهور ترامپ، برای اسرائیل و دولت یهود در کاخ سفید نداشتهایم.» ایجاد شکاف میان آمریکا و اسرائیل با سخنان آقای پزشکیان و کنشهای دیپلماتیک دولت چهاردهم همانقدر واقعی و قابل اعتناست که ادعای دولتمردان روحانی در ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا واقعی و قابل اعتنا بود. با این حساب دولتمردان چهاردهم حتی در خیالبافی هم انسانهای موفقی نیستند؛ اگرچه هزینه این خیالبافی را ایران و ایرانی پرداخت میکند.
سید محمدعماد اعرابی