سه روز مهم در حیات بشر
در تدوین و تبیین عوالم ششگانه، سه روز است که از نظر تعالیم اسلام بسیار مهم تلقى شده است. و بزرگ ترین تحوّل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دستغیب، شهید سیدمحمد، معاد ، ص 6.
2. شیخ صدوق، محمدبن على، معانى الاخبار ، ج2، ص 195.
3. قمى، شیخ عباس، سفینة البحار ، کلمه نوم، ص 626.
--------------------------------------------------------------------------------
صفحه 124
--------------------------------------------------------------------------------
عوالم ششگانه در آن سه روز به وقوع مى پیوندد. که عبارتند از: روز ولادت، روز مرگ و روز قیامت.
در این سه روز، انسان از عالمى به عالم دیگر انتقال مى یابد و تمام شرایط زندگى و قوانین حیات اش دگرگون مى شود. روز ولادت، رحم مادر را ترک مى کند، و حیات جنینى او پایان مى یابد و به دنیا قدم مى گذارد. در آن روز همه صفات خوب و بدى که از پدران و مادران ـ دور و نزدیک ـ خود ارث برده و هم چنین تمام صفاتى که در حیات جنینى از مادر نصیب اش شده با خود به دنیا مى آورد و در اوضاع و احوال اش تثبیت مى گردد. و روز مرگ، زندگى دنیا را ترک مى کند. و به عالم برزخ وارد مى شود. و تمام اعمال خوب و بدى که در حیات دنیا انجام داده با خود مى برد و سود و زیان شان را مشاهده مى کند. و در روز سوّم به فرمان الهى دوباره زنده مى شود، جسم و جان اش به هم مى پیوندند، عالم برزخ یا خانه قبر را ترک مى کند و در عالم وحشت زا و هراس انگیز قیامت وارد مى شود و در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا در انتظار رسیدگى به حساب و روشن شدن پاداش یا کیفر اعمال خود به سر مى برد.
یاسر خادم مى گوید: از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود:
وحشت بارترین مواقع براى این مردم، سه روز است: روزى که از شکم مادر خارج مى شوند و دنیا را مى بینند. روزى که مى میرند و عالم بعد از مرگ و اهل آن را مشاهده مى کنند. و روزى که دوباره زنده مى شوند و به صحنه قیامت قدم مى گذارند و احکامى را مشاهده مى کنند که در دنیا ندیده اند. و خداوند سلامت حضرت یحیى را در این سه روز اخبار نموده و حضرت مسیح در این سه مرحله براى خویشتن سلامت خواسته است. (1)
خداوند در قرآن، سه روز مشکل و سرنوشت ساز انسان را تعبیر به; « وَسَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَـیّاً »(2)نشان مى دهد، که در تاریخ زندگى انسان و انتقال او از عالمى به عالم دیگر سه روز سخت وجود دارد، روز گام نهادن به این دنیا « یَوْمَ وُلِدَ » و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ « یَوْمَ یَمُوتُ » و روز برانگیخته شدن در جهان دیگر « وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَـیّاً » و از آن جا که این سه روز انتقالى طبیعتاً همرا با بحران هایى [ جسمى ـ روحى ] روبه رو است، خداوند سلامت و عافیت خود را شامل حال بندگان خاص اش قرار مى دهد و آنها را در این سه مرحله طوفانى در کنف حمایت خویش مى گیرد.
هر چند این تعبیر تنها در دو مورد در قرآن مجید آمده است: در مورد یحیى و عیسى (علیهما السلام) ، اما در مورد یحیى تعبیر قرآن، امتیاز خاصى دارد. چرا که گوینده این سخن خداست در حالى که در مورد مسیح (علیه السلام) گوینده، خود او است.(3)
با فرا رسیدن مرگ عمر دنیا یا حیات انسان در این جهان تمام مى شود. و این حیات موقت در این جهان پایان پذیر تبدیل به حیات جاویدان مى گردد. و با توجه به این که عوالم ششگانه انسان به طور ممتد و یکى پس از دیگرى است و پس از پایان هر عالمى، عالم دیگرى مى آید که تکمیل کننده عالم قبل خود مى باشد و به او تکامل مى بخشد. تا این ادوار حیات بشر که به همان سه روز سرنوشت ساز تعبیر خداوند در قرآن اش است مبدّل گردد.
رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
زیاد در یاد نابود کننده لذت ها باشید. عرض شد یا رسول اللّه آن چیست؟ در پاسخ فرمود: مرگ است. آن کسى که به حقیقت از مرگ یاد مى کند، اگر در سعه و گشایش زندگى باشد; غرورش برطرف مى شود و دنیا بر وى تنگ مى گردد. و اگر در مضیقه و سختى باشد با یاد مرگ، از فشار فکرى ـ روحى رهایى مى یابد و دنیا به نظرش وسیع و گسترده مى نماید.
مرگ اوّلین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منازل دنیاست. خیر و خوش بختى از آن کسى است که هنگام فرود آمدن در اولین منزل، مورد تکریم و احترام باشد و موقع بیرون رفتن از آخرین منزل به شایستگى و خوبى بدرقه شود. (4)
به هر حال حکمت و مصلحت الهى اقتضا مى کند، که انسان ها طورى آفریده شوند که مرگ قطعى و حتمى در نظرشان همانند شک و تردید جلوه کند، تا در امرار معاش و عمران آبادى دنیا دل سرد نباشد، و دچار یأس و ناامیدى نشوند و اندیشه مرگ انسان را از شور و عشق زندگى باز ندارد. ولى با وجود این حالات نباید فاصله بین خود و مرگ را بسیار طولانى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحرانى، علامه سیدهاشم، تفسیر برهان ، ذیل آیه33، سوره مریم.
2. مریم (19) آیه 15.
3. مکارم شیرازى، آیة اللّه ناصر، تفسیر نمونه ، ج13، ذیل آیه.
4. مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار ، ج3، ص 134.
--------------------------------------------------------------------------------