هر دو لیست در عین حال مشترکاتی دارد و افراد ناشناختهای. اما آنچه مسلم است این است که گفتمان، رویکرد و اکثریت لیست انتخاباتی جبهه پایداری انقلابی است. برخی افراد چون دکتر زاهدیوفا استاد دانشگاه امام صادق(ع) به واسطه فشارهای خلاف عرف مدعیان وحدت از حضور در عرصه انتخابات و لیست پایداری انصراف دادند. برخی افراد موسسه امام خمینی که در صحنه حاضر شدند نیز نیازمند معرفی بیشتری هستند. آیت الله مصباح فرموده بودند نباید با معیار معروف بودن و شناخته شده بودن چهرههای خوب را کنار گذاشت. امروز وظیفه ما معرفی احمدینژاد گونه آنهاست.
گفتمان، رویکرد و اکثریت لیست انتخاباتی جبهه پایداری ارزشمند، انقلابی است. امروز آیت الله مصباح یزدی برخلاف تمام دورههای گذشته به گونهای صریحتر وارد میدان شده تا علم سوم تیر همچنان بلند و پایدار باشد و این علم در انتخابات ریاست جمهوری آتی به دست فردی از نسل سوم تیر برسد. به نظر میرسد اتفاقا مسئلهای که برخی اصولگرایان را همچنان به پایبندی به لیست راست سنتی واداشته، نگاهی است که آنان به انتخابات ریاست جمهوری آتی دارند. دعوایی که بر سر سرلیستی جبهه متحد درگرفت نیز دقیقا در همین راستا قابل تحلیل است. امروز ما باید بایستیم تا سوم تیر بماند. ما باید خط گفتمان سوم تیر را نگه داریم. باید شاخصهای به روز را برای انتخاب نماینده اصلح ارائه کنیم.
امروز در عین حال مشارکت حداکثری مهمترین مسئله نظام است. دشمنان خارجی انقلاب و بانیان فتنه هر دو میزان مشارکت مردم در انتخابات را تحلیل خواهند کرد و در صورت پایین بودن مخاطب آنها هستند که مدعی خواهند شد. چنانچه همه میدانیم محمد خاتمی گفته است اگر مشارکت در تهران به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند، اصلاح طلبان پیروز شدهاند. این مسئله نیز ضرورت حضور جدی جریان انقلابی در صحنه را میطلبد.
تمام تلاش برخی افراد چون زاکانی تا کنون برای این بود که ما را از حضور میدانی باز دارند. امروز ما باید به گونهای انقلابی وارد عرصه شویم و با مردم ارتباط بگیریم. باید مانورهای متعدد ترتیب دهیم. امروز باید نهضتی دوباره از جنس سوم تیر ایجاد کنیم و هر آن کس که اصلح میدانیم را به مردم معرفی نماییم. اکنون همچون گذشته حضور جدی جریانات ارزشی در ایجاد مشارکت حداکثری و شور انتخاباتی، تبیین شاخصهای نمایندگی، تبیین صفبندیهای سیاسی و معرفی جریانهای سالم موضوعیت دارد.
متاسفانه سیل تخریبها و سیاه نمایی ها علیه جبهه پایداری این تلقی را ایجاد کرده که باز جریان سوم تیر وارد منطقهای ممنوعه شده است که سهم احزاب در آن تعیین کننده است. در این ادبیات گفتمان و آرمان جایگاهی ندارد. احزاب و چهرهها فارغ از اینکه چه عملکردی داشتهاند و مثلا در فتنه چگونه عمل کردهاند، از سهمی معلوم در لیست انتخاباتی برخوردارند و این جز قبیلهگرایی چه معنیای میتواند داشته باشد؟
ما نباید اجازه دهیم انقلابیگری به برزخ برود و پیرمردهای کمحوصله و محافظهکار که البته محترم هستند، فضای راست سنتی را بار دیگر حاکم کنند و تئوریسینهای تسامح و تنازل یعنی افرادی چون زاکانی انقلاب را از حرکت رو به جلوی خود به قبل از سال 84 بازگردانند. ما از فضای قبل از سال 84 عبور کردیم و به هیچ وجه به قبل از 84 باز نمیگردیم. ما امروز باید مردانه و محکم بایستیم تا سوم تیر بماند.
به نوبه خود مثل بردار عزیزم امیرحسین ثابتی از همه بچه های وبلاگ نویس دعوت می کنم تا با حضور موثر وبلاگی و نوشتن مطلب پیرامون انتخابات به صحنه بیایند و ضمن حمایت از گفتمان و اکثریت لیست جبهه پایداری نقطه نظرات خود را به قلم آورند.
باید بایستیم تا سوم تیر بماند
بسمه تعالی
محمد مهدی تهرانی
چه کسی است که نتواند بین حبیبی و باهنر و بادامچیان و کازرونی و... با آقاتهرانی و حسینیان و سقای بیریا و سلیمانی و زارعی و نبویان و رسایی و روانبخش و... تفکیک کند و اصلح را تشخیص دهد؟ روحیات دو لیست کاملا متفاوت است. در یک صف، انقلابی بودن عمومیت بیشتری دارد و در صفی دیگر محافظهکاری و تسامح. در یک صف اصولگرایانند و در یک صف راستگرایانی عمومیت دارند که حضورشان دعوای قدیمی راست و چپ و فضای قبل از سال 84 را به ذهن متبادر میکند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد که این تفاوتها موضوع جزوه دوم استقامت در منطقه ممنوعه را به خود اختصاص داده است.