از تحریم انتخابات ضربه سختی خوردیم (خبر ویژه)
«جنبش سبز در دام تناقض خودساخته افتاد. هر چه حاکمیت جمهوری اسلامی از تحریم انتخابات سود برد، اپوزیسیون بدون دستاورد و با سردرگمی از عرصه انتخابات عبور کرد».
شبکه «بالاترین» با انتشار این تحلیل نوشت: انتخابات مجلس با وجود تبلیغ گسترده تحریم برگزار شد. ائتلاف نانوشته و بی سابقه ای در این زمینه میان تحریم کنندگان سنتی و سابقه دار انتخابات و طیف نوظهور سابقا قائل به انتخابات صورت گرفت اما آنچه برای تحریم کنندگان مهم است بررسی دستاوردهای این کار است صرف تحریم انتخابات، دستاوردی برای حاکمیت بود که همواره تلاش داشته اپوزیسیون را نادیده بینگارد. صرف تحریم و خانه نشین کردن بی هزینه مخالفان، دستاوردسازی برای حاکمیت بود. حاکمیت این را مشتاقانه انتظار می کشید. آنچه در انتخابات اخیر و به ویژه پس از انتخابات پر دغدغه ریاست جمهوری در خرداد 88 برای حاکمیت مهم بود عبور آرام از انتخابات، نشان دادن قدرت کنترل و مدیریت مخالفان و ورق زدن صفحه همچنان باز انتخابات 88 با برگزاری یک انتخابات دیگر بوده است. از این جهت انتخابات، کاملا هدف آنها را محقق کرده است.
نویسنده تصریح می کند: اما تحریم کنندگان چه دستاوردی داشته اند؟ ابتدا باید پرسید در تحلیل های ایشان چه دستاوردی انتظار می رفت و امید به این دستاورد چقدر منطقی بود؟ جست و جوها نشان می دهد که خط مشخصی برای رسیدن به دستاورد ملموسی وجود نداشته است. گام بعد از تحریم تعریف نشده است و اتکا به عبارات کلی مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی و عباراتی مثل این امکان پذیر نیست. آنها به وادی تحریم منفعل، بی برنامه و بی اثر انتخابات کشانده شدند که نتیجه آن بی اعتنایی به انتخابات- و نه تحریم فعال و چالش برانگیز- و برد حاکمیت در میدانی بود که رقیب 6 ماه پیش خالی بودن آن را جار زده بود و دست حاکمیت را برای تکمیل کردن برنامه درازمدت اش بازگذاشته بود.
بالاترین نوشت:اما این اقدام معنای دیگری هم داشت که البته تناقض حاصل از آن حل ناشده باقی خواهد ماند. آیا این شکل از مواجهه با انتخابات به این معناست که نیروهای سیاسی معارض جمهوری اسلامی تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر کار است از حضور در رقابت برای کسب قدرت سیاسی و نیز هرگونه مذاکره با حاکمیت امتناع خواهند کرد؟ آیا انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد، انتخابات شوراها و انتخابات مجلس شورای اسلامی را هم وامی نهد؟ به عبارت دیگر می پذیرند که حاکمیت را از مزاحمت انتخاباتی خود آسوده کنند.
بالاترین می افزاید: خاتمی با شرکت در انتخابات بسیاری از هواداران خود را در بهت فرو برده است. او چند ماه پیش تر نیز وقتی شروطی را برای مشارکت در انتخابات طرح کرد هواداران خود را مبهوت کرده بود. شروط او که می توانست راهی برای حضور مجدد طیفی از اصلاح طلبان درعرصه قدرت سیاسی باشد البته نه از سوی حاکمیت پذیرفته شد و نه از سوی بدنه اصلی معترضان. کوتاه زمانی پس از طرح این شروط گروه های سیاسی موضع خود را به عنوان تحریم انتخابات عرضه کردند و مواضع آنها با شوق تمام از سوی معترضان یا به عبارت بهتر «جلوه اینترنتی (مجازی) معترضان» پذیرفته شد بدون اینکه سوال اساسی طرح شود؛ «گام بعد از تحریم چیست؟» خاتمی به معنای واقعی کلمه تنها ماند. او در سال های پایان ریاست جمهوری اش نیز در این وضعیت قرار گرفت از جمله در میان مشارکتی هایی که در روزنامه شان نوشتند او را از گوشه ای پرت در کتابخانه ملی پیدا کرده و به ریاست جمهوری رسانده اند.
درانتخابات ریاست جمهوری چه خاکی توی سرمان بکنیم جنبش سبز در دام