بدست شکوهی در دسته مردی از صحابه ی امیرالمومنین در جریان جنگ جمل، سخت در تردید قرار گرفته بود. او دو طرف را می نگریست. از یک طرف علی را می دید و شخصیت های بزرگ اسلامی را که در رکاب علی شمشیر می زدند و از طرفی همسر نبی اکرم، عایشه را می دید که قرآن درباره ی زوجات آن حضرت می فرماید: «و ازواجه امهاتهم» (همسران او مادران امتند) و در رکاب عایشه، طحه را می دید از پیشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگ های اسلامی و مردی که به اسلام خدمت های ارزنده ای کرده است، و باز زبیر را می دید خوش سابقه تر از طلحه، آن که حتی در روز سقیفه از متحصنین در خانه ی علی بود. آیا این ممکن است؟
این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود که یعنی چه؟! آخر علی و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سخت ترین دژهای اسلام اند؛ اکنون رودررو قرار گرفته اند؟ کدام یک به حق نزدیک ترند؟ در این گیر و دار چه باید کرد؟! توجه داشته باشید! نباید آن مرد را در این حیرت زیاد ملامت کرد. شاید اگر ما هم در شرایطی که او قرار داشت قرار می گرفتیم، شخصیت و سابقه ی زبیر و طلحه چشم ما را خیره می کرد.
به هر حال این مرد محضر امیرالمومنین شرفیاب شد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیت هایی مانند آنان از بزرگان صحابه ی رسول الله چگونه اشتباه می کنند و راه باطل را می پیمایند؟ آیا این ممکن است؟
علی در جواب سخنی دارد که دکتر طه حسین، دانشمند و نویسنده ی مصری، می گوید سخنی محکم تر و بالاتر از این نمی شود؛ بعد از آن که وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است. فرمود: سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده. حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیت هایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاس ها بسنجی؛ فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند. فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشد.
کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام/ نیروی دافعه ی علی علیه السلام- نوشته ی شهید مرتضی مطهری
امیرالمومنین :شخصیت ملاک حق و باطل نیست