بسمه تعالی
مفهوم برهنگی در قاموس فرهنگی و رسانه ای کشور
برنامه “مجله تئاتر” با موضوع چالش های بازیگری چهارشنبه هفته قبل با حضور “پانته آ بهرام” از شبکه چهار سیما به روی آنتن رفت ..
اظهارات پانته آ بهرام در این برنامه که بیشتر شبیه بیانه ای صنفی یا حزبی و یا بهتر است بگویم نامه ای سر گشاده به متولیان مسائل دینی و فرهنگی کشور بود تا بحث و اظهار نظر به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر برایم خیلی جالب بود!
جریانی که اخیرا در صدا و سیما روال شده است و گویا قرار است مطالبات گروه های دگر اندیش از زبان هنرمندان مطرح عرصه های مختلف رسانه و البته با کمک رسانه ملی به گوش مسئولین نظام برسد .
تصاویر موجود این بازیگر در سایت های مختلف اینترنتی و نوع پوششی که حتی با تذکر مسئولین برنامه ساز شبکه 4 نیز مواجه نشده بود خود دلیل آشکاری است بر اینکه ایشان نمی توانند مدعی آشنایی یا التزام به احکام ارتباطات محرم و نامحرم بوده و در این زمینه ابراز نظر کنند و روشن ترین دلیل حضور بدون جوراب و باپای برهنه ایشان در برنامه زنده رسانه جمهوری اسلامی ایران بود که ظاهرا تصویر بردار برنامه نیز اصراری بر کتمان این وضعیت نداشت و این در حالی بود که خانم بهرام با ژستی متفکرانه و روشنفکرانه در مورد سخت گیری های دینی در عرصه تولیدات نمایشی ابراز نظر می کرد و از اینکه به ایشان اجازه نداده اند در فضایی بسیار صمیمی با مجری مرد یک برنامه تلوزیونی بدون حضور همسر جناب مجری شرکت کند زمین وزمان را به هم دوخته بود و چند بار از مجری برنامه پرسید که معلوم است نمی توانم جلوی عصبیانیتم را بگیرم ؟!
بازهم برایم جالب بود که گویی پانته آ بهرام و سیمین معتمد آریا و تهمینه میلانی و مینا لاکانی گفته هایشان را از روی یک نوشته میخوانند و کلمات و عبارات تکراری زیادی در مصاحبه های انجام شده توسط این اشخاص در شبکه های مختلف داخلی و خارجی می توان مشاهده کرد .
ایجاد فضای باز انتقاد آیا سیاست جدید رسانه ملی است یا تولید کنندگان این برنامه های زنده ندانسته میدان را باز می کنند برای کسانیکه از کوچکترین فرصت برای کوبیدن ارکان اعتقادات دینی ما استفاده بزرگ می کنند ؟
آیا متولیان رسانه ملی خود چراغ سبز به این افراد نشان می دهند که برنامه زنده و روی آنتن را زیاد نمی توان کنترل کرد پس هرچه دلتان میخواهد بگویید ؟
از امثال افرادی که اسامی آنها ذکر شد انتظاری بیش از این هم نیست اما اینکه بودجه ، فرصت و امکانات نظام به جای اینکه صرف تولید برنامه های فاخری که بتواند توان رقابت با شبکه های ماهواره ای شود صرف نقد غیر منصفانه احکام دینی آن هم در قالب به ظاهر هنری شود جای بحث و بررسی دارد زیرا بعضاً احساس می شود یا آنانکه در راس رسانه ملی نشسته و حکم از مقام عظمای ولایت گرفته اند نمی دانند در سازمان عریض و طویل صداوسیما چه می گذرد یا مفهوم ایجاد فضای نقد را خوب درک نکرده اند !!
سوال این است که این کشور چه هیزم تری به این آدم ها فروخته است و اصولا طلبی که این افراد به اصطلاح هنرمند از کشور دارند چیست ؟
کدام فرهیخته علمی و فرهنگی کشور به اندازه یک بازیگرسینما و تلوزیون که حتی برخی از آنها موفق به گرفتن مدرک دیپلم هم نشده اند در رسانه ملی ما فرصت عرض اندام و اظهار نظر داشته است ؟
کاش همین هنرمندان عزیز به خود جرات داده و بگویند تعریف آنها از آزادی در فضای سینما و تئاتر و اصولا مقوله های هنری چیست ؟
آیا اگر برهنگی فرهنگی یا فرهنگ برهنگی به عنوان اصلی در قاموس فرهنگی کشور قبول گردد این هنرمندان عزیز چه مطالبه دیگری می توانند داشته باشند ؟!
جای بسی تاسف است که رسانه ما برای پوشش گذاشتن بر ضعف بزرگ خود در جذب مخاطب متوسل به تولید برنامه هایی از جنس 90 می شود که بیشتر شبیه جنگ زرگری است تا تولید برنامه ها ی فاخر رسانه ای و در فضای خطرناک رقابتی موجود میان رسانه ما و شبکه های ماهواره ای که هر روز مخاطبین بیشتری از شهروندان ایرانی جذب می کنند
به جرات می توان ادعا کرد جذب هر یک نفر مخاطب به سمت شبکه هایی که ارکان اعتقادی و تربیتی ما و بنیان خانواده های عفت محور را نشانه گرفته اند مساوی است با فروپاشی بنیان خانواده ای دیگر از کسانی که سبک زندگی آمریکایی را برای خود به عنوان الگو پذیرفته اند و این غفلت بزرگ رسانه ملی لطمات بزرگی بر پیکر خانواده ایرانی وارد آورده است .
پایان سخن این که اگر من به جای هالیوود یا بی بی سی یا هر یک از شبکه ها و رسانه های دیگری که در کمین بازیگران زن ایرانی هستند بودم با دیدن این برنامه پانته آ بهرام ، برای اوهم مثل سایر لژیونرهای سینمای ایران چراغ سبز نشان می دادم تا نام پانته آ بهرام نیز بعد از زهرا ابراهیمی در لیست شکارهای رسانه های معاند از بین زنان ایرانی در تالار افتخارات من حک شود .